X-Mas

Members
  • تعداد محتوا

    397
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های X-Mas

  1. تا جایی‌ که ما می‌دانیم بنا به نوشته‌های رسانه‌‌های غربی،عملیات بلغارستان موفق نبوده و فرد یا افرادی که باید کشته می‌شدند،نشدند،یا حد اقل همشان کشته نشدند...دلیلش هم همان نفوذی معروف دستگیر شده  در حزب الله بوده که گفته میشد رئیس عملیات برون مرزی حزب بوده،هر چند سید حسن در مصاحبه اخیرشون از حرف‌هاشون من برداشت کردم که طرف فرمانده آن بخش نبوده،بلکه یکی‌ از مسئولین واحد برونمرزی بوده البته عملیات بلغارستان تا جایی‌ که من فهمیدم در پاسخ به ترور عماد مغنیه نبوده،بلکه در جواب ترور دانشمندان ما بوده...که عملیات دهلی‌ و تایلند و گرجستان هم در این راستا بودند...که دهلی‌ ظاهراً موفق بوده،اما تایلند و گرجستان ظاهراً به علت بدشانسی‌ لؤ می‌رن...حد اقل گرجستان رو راننده سفارت اسرائیل در دقایق پایانی  تصادفا متوجه قضیه میشه،تایلند هم در مراحل آخر آماده سازی، انفجاری تصادفا در خانه تیمی صورت میگیره البته به تور کلی‌ این اقدامات پیام رو به اسرائیل داد و آنها مجبور شدند فتیله ترور‌ها رو بکشند پایین و بعد از آن دیگه تروری صورت نگرفت ضّد دانشمندان ما...تحلیل من اینه که با مشورت آمریکا وادار به این  کار شدند...هیلاری کلینتون بعد از عملیات هند گفته بود که آمریکا تحقیق میکنه سر این حملات،اما بعد به روی ایران نیاوردند...احتمالا افراد متخصص  متوجه بازی خطرناک اسرائیلی‌ها شدند،و از طرفین خواستند که بازی رو تموم کنن(توجه داشته باشید که هیلاری کلینتون یک وجهه ضعیف در وزارت خارجه و محافل امنیتی واشنگتون داشت و حرفش اعتبار چندانی نداشت،به خاطر همین هم عوض شد) ...که ایران هم دقیقا همین رو می‌خواست برای انتقام حاج رضوان چند بار حزب الله اقدام میکنه،حتا در پی‌ ربودن اهود باراک بودند،که عملیات‌ها لؤ میره امان...اطلاعات ارتش اسرائیل؟؟؟
  2. افراد بالغ شاید،اما کودک قدرت ادراک و تشخیص خوب از بد رو نداره...مقصر بزرگسالانی هستند که آنها را در چنین شرایطی قرار میدهند
  3. با سلام  مشخصه که اسرائیل متوجه ضعف جبهه‌ مقاومت شده و از آن بهره میبره منظور از ضعف هم فقط شرایط سوریه نیست،بلکه ایران هم هست،آن هم بیشتر ضعف در تصمیم گیری و اراده ایران در گذشته در شرایط خیلی‌ سخت تر از زمان فعلی‌ جسارت بیشتری از خودش نشان میداد و ضربات زیادی به طرف‌های مقابل خودش زده،اما در زمان فعلی‌ دشمن فهمیده که در داخل ایران اختلاف نظر هست و افراد و جریان‌هایی‌ اجازه پاسخ محکم از طرف ایران رو نمیدن و در حال و هوای مذاکرات با غرب هستند و این جسارت بیشتر صهیونیست‌ها رو به دنبال داشته ضمنا این‌ها از آثار خلع سلاح شیمیایی سوریه در سال گذشته هم هست،پارسال در بحبوحه بحث‌ها سر حمله نظامی به سوریه عده‌ای داخل ایران به درستی‌ مخالف طرح خلع سلاح سوریه بودند،اما عده‌ای دیگر که در آغاز راه بحث مذاکرات با آمریکا بودند می‌خواستند فضا را برای تلطیف شرایط با آمریکا باز کنند و موافق این طرح بودند...که یک آقایی که در راس این جریان قرار داره در آن زمان ۲ بار اعلام کرد که سوریه مسئول حمله شیمیایی به حومه دمشق بوده،و از این راه طرف می‌خواست به مخالفین داخلی‌ خودش  این پیام رو برسونه که اگر با طرح خلع سلاح سوریه مخالفت کنید، حرف‌هایی‌ خواهم زد که به ضررتون تمام بشه...که آخر سر هم ایران با این طرح موافقت کرد... از آن به بعد بود که اسرائیل بدون هیچ نگرانی‌ هر چند وقت یک بار به سوریه حمله میکنه و اگر این روند محافظه کارانه از طرف ایران ادامه پیدا کند، این حمله آخر نخواهد بود
  4. مثل رادار  راضیت ایران هم یک هم چین چیز‌هایی‌ رو تولید میکنه...در این لیست از شماره ۱۳ تا ۱۶ را ببینید http://www.mashreghnews.ir/fa/news/356069/40-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%86%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD-%D8%B9%DA%A9%D8%B3  به نظر برای سرکوب و پیشگیری از اقدامات تروریست‌ها می‌بایست از پهپاد‌های مسلح استفاده کرد،خیلی‌ بهتر از این حملات خمپاره ایست
  5. درسته اما ده میلیارد دلار صادرات خیلیه... http://en.wikipedia.org/wiki/Arms_industry#World.27s_largest_arms_exporters اینجا لیست صادرات کشور‌ها هست...البته به نرخ دلار ثابت گرفته برای نشان دادن حجم تسلیحات صادر شده،چون که اگر به نرخ روز حساب میکرد ممکنه برخی‌ کشور‌ها مثل روسیه که ارزش پولشون ‌یک دفعه سقوط کرده کمتر  از میزان حقیقی‌ به نظر بیاد   ...اما کلا آمریکا و روسیه نهایتاً نزدیک ۱۵ میلیارد دلار بفروشن در سال فکر کنم فروش ایران به عراق یا ۱۰۰ میلیون بوده یا ۱ میلیارد
  6. کی‌؟احمد ابوریشا این حرفارو زده؟ این رو اضافه کنید به بازگشایی سفارت عربستان و خوشحالی بعثی ها...کلا برای همینه که از حیدر العبادی زیاد مطمئن نیستم...مالکی این سحوات رو زیاد بهشون اهمیت نمیداد و محدودشون کرده بود،این یکی‌ دستشون رو باز گذشته...عملا آمریکا داره میگه که می‌خواد یک ارتش جدا از اینها تشکیل بده،آن وقت این نخست وزیر هر روز تعداد مشتشار‌های امریکایی رو زیاد میکنه!!!!!!کلا هر چی‌ گشتم پر سجو کردم در باره   این عبادی چیزی دست گیرم نشد،که بالاخره این بابا روی کار آمدنش به نفع ما شد یا به ضرر...کلا کنار رفتن مالکی و قطع حمایت ایران از وی خیلی‌ مشکوک بود،همین طور انتقال پرونده سیاسی عراق(سیاسی نه‌ میدانی نظامی)از سردار سلیمانی به شورای عالی‌ امنیت ملی‌(شمخانی)...نگرانم که یک وقت این جا هم یک عده نیومده باشن برای مذاکرات عقب نشینی کرده باشند،که بعد‌ها چوبشو بخوریم
  7. ۱۰ میلیارد دلار؟؟؟ احیانا اشتباهی پیش نیومده؟۱ میلیارد نیست؟؟؟ رقم خیلی‌ بالایی‌ هست...نوشته ایران اینها رو فروخته.اگه اینطور باشه ایران پارسال یکی‌ از بزرگ‌ترین صادر کنندگان سلاح در جهان بوده!!!!فکر کنم فقط آمریکا و روسیه در سال بیشتر از ۱۰ میلیارد سلاح میفروشند...آنوقت اینها در لیست صادرات غیر نفتی‌ حساب نمی‌‌شند؟؟؟کّل صادرات غیر نفتی‌ ما حدود ۵۰ میلیارد هست که شامل گاز،پتروشیمی،میینات گازی هم میشه...حالا ۱۰ میلیارد سلاح آن هم فقط به عراق؟؟؟؟ icon_eek icon_eek icon_eek
  8. با سلام ببینید اینکه طرح منطقه ای  اردوغان و حزبش با شکست مواجه شده،نظر اغلب کارشناسان جهانه...یعنی‌ فقط حرف چند تا سایت ایرانی‌ نیست...شما اگه رسانه‌‌های غربی رو هم دنبال کنید،اغلب به این نکته اشاره میکنند...این خبر هم که دوستمون گذاشت از بی‌ بی‌ سی‌ بود کلا برنامه اردوغان هژمونی بر منطقه بود،که نقطه ثقل این برنامه مصر و سوریه بودند...خودتون بهتر شرایط ترکیه در مصر و سوریه رو میدونید الان در شمال آفریقا فقط مراکش برای ترکیه مانده...مصر که هیچی‌،تینس حزب اخوانی النهضه در انتخابات پارلمان شکست خورد،ریاست جمهوری هم بین ۲ تا سکولار بود که السبسی کاندیدای به شدت ضّد اخونی پیروز شد که مخالف سیاست‌های ضّد سوری چند سال اخیر بوده لیبی‌ ترکیه از اسلام گرایان فجر لیبی‌ حمایت میکنه اما جامعه جهانی‌ از دولت قانونی لیبی‌ و این دولت هم از طرف مصر سیسی حمایت میشه...در دنیا فقط ترکیه و قطر فجر لیبی‌ رو به رسمیت میشناسند که با دولت قانونی لیبی‌ در حال جنگه الجزایر کلا به طور سنتی با اخوانی‌ها مشکل داره و از معدود کشور‌های عربی‌  بود که از اسد حمایت کرد،الان هم با همکاری مصر دارن مواضع فجر لیبی‌ رو بمب باران میکنند...پس فقط میمونه مراکش در قلب خاورمیانه سوریه که هیچی‌ عراق هم کاملا مشخصه که بیشترین تاثیر رو از ایران میپذیره،همه اذعان دارند که یک رقابت بین ایران و آمریکا هست برای نفوذ بیشتر در عراق،کسی‌ از ترکیه نام نمیبره...بله دید و بازدید‌ها هست،روابط سیاسی و اقتصادی هست،همه اینها هست،اما اینها به  معنی‌ نفوذ داشتن در یک کشور نیست.دولت جدید عراق یک روندی رو شروع کرده که بر اساس آن قصد بهبود روابط با همسایگان خودش رو داره...رئیس جمهور عراق از عربستان دیدن کرده و قراره سفارت عربستان هم بازگشایی بشه،اما این به معنی‌ نفوذ بالای عربستان در دولت عراق نیست.ضمن اینکه روابط رو خود ترکیه به هم زد...مالکی که مرض نداشت این کارو بکنه،خود مالکی سابقه سفر به ترکیه رو داشته،کلی‌ رابطه اقتصادی با ترکیه بر قرار کرده بود اما اردوغان زد زیر همه چیز برای دفاع از امثال طارق هاشمی فراری...البته وقتی‌ به اشتباهش پی‌ برد دیگه نمیتونست حرفشو پس بگیره و ادامه داد به ضدیت با مالکی...حالا این فرصت رو پیدا کرده که روابطی رو که خودش و به طور یک طرفه خراب کرده بود ترمیم کنه...آموزش هم کشور‌های زیادی قول آموزش و کمک نظامی به عراق رو دادند و موضوع خاصی‌ نیست،حتا کشور‌های کم اهمیت اروپای شرقی‌...شما ببین الان رئیس جمهور و دیگر مقامات ایران سفر‌های زیادی به کشور‌های مختلفی‌ داشتند و قرار داد‌های زیادی امضا کردند،مثل کویت و آذربایجان،حالا آیا ایران در کویت از عربستان بیشتر نفوذ داره؟یا در آذربایجان بیشتر از ترکیه؟بحث داشتن روابط خوب فرق میکنه با نفوذ داشتن یمن اثری از ترکیه نیست لبنان یک سری تلاش‌هایی‌ داشت،اما هنوز کشور‌های تأثیر گذر اصلی‌ ایران و عربستان ،آمریکا و فرانسه هستند...ترکیه جایگاه خاصی‌ نداره کلا مشکل ترکیه این بوده و هست که ارتباطات گسترده اقتصادیش رو نتونسته  تبدیل به نفوذ سیاسی و امنیتی کنه...شما اگه اقتصاد خوب داشته باشی‌ کشور‌ها از  رابطه استقبال میکنند اما نمیتونی صرفاً به این شکل بر تصمیمات کشور‌ها در موارد حساس تاثیر بگذاری ترکیه با استفاده از  بهار عربی‌ سعی‌ کرد این کمبودش رو جبران کنه که موفق نشد
  9. با سلام سیستم‌های کنترل آتش این ادوات،مشخصا در تانک التای توسط ترکیه به تنهایی‌ توسعه داده شده اند؟منظورم اینه که شرکت‌هایی‌ مثل اسسلان توان و ظرفیت طراحی‌ و توسعه سیستم‌های کنترل آتش مستقل و بدون همکاری شرکت‌های مطرح جهانی‌ را دارند؟؟؟و در این زمینه ایران در چه جای گاهی‌ قرار دارد؟هنوز وابسته به efcs3  fotona خریداری شده از اسلوونی در ۲۰ سال پیش هستیم؟؟؟
  10. با سلام  میشه این جریان ابراهیم جعفری رو کمی‌ باز کنید...منظورتون از از دست دادنش چیه؟؟؟همان عدم تمدید نخست وزیریش در سال ۲۰۰۶؟؟؟اگر اینطوره که اصلی‌ترین مخالف ابراهیم جعفری در آن مقطع، حزب مجلس اعلا بود که به ما خیلی‌ نزدیکه...این دو چجوری با هم جمع میشن؟ یا منظور شما اینه که جعفری با ما راه نیومد خودمون از طریق مجلس اعلا بیرونش کردیم.اما سال‌های بعدش طرف همش ایران بود،هر کنفرانس و اجلاسی بود میومد ایران...برداشت من اینه که آدم ما بوده،ولی‌ باز با مخالفت مجلس اعلا با وی تضاد وجود داره...یا اصلا به ماجرای دیگه‌ای اشاره می‌کنید الان هم که وزیر امور خارجه شده کلا نظر شما نسبت به دولت جدید عراق چیه؟؟؟نخست وزیر جدید بیشتر به آمریکا متمایله یا ایران؟برای ما این بهتره یا مالکی؟؟؟ و چرا دولت جدید عراق اصرار به باز سازی روابط با عربستان داره؟بعد از این همه کشتار و حمایت از تروریسم،که بعضی‌ از رسانه‌های ما هم نسبت به این امر اظهار نگرانی‌ کردند...مثل این خبر http://www.tasnimnews.com/Home/Single/609138 این حرکت دولت عراق به ضرر ما نیست؟  
  11. با سلام به چه دلیل در شناور‌های ایران از تیوپ‌های چهار تایی‌ موشک‌های سطح به سطح استفاده نمی‌شود؟ همین کلاس عظمت پاکستانی‌ها با تناژ ۶۰۰ تن از دو تیوپ چهار تایی‌ سی‌ ۸۰۲ و مشابه استفاده میکنند،مجموعأ ۸ موشک،اما جماران ما با تناژ ۱۴۰۰ تنها از ۲ تیوپ دوتایی!!!!!یا تندر کلاس‌های سپاه با تناژ نزدیک ۲۰۰ تن از دو موشک بهره میبرند در حالی‌ که همین جلالت و جرات کلاس‌های پاکستان با تناژی مشابه از چهار موشک...البته گویا در سهند از ۸ تیوپ استفاده خواهد شد،اما چرا در شنا ورهای ما استفاده بهینه از فضا نشده؟ دقیقا مشکل چیه؟؟؟
  12. کلا سازمانی که زیر مجموعه ریاست جمهوری باشه از جایگاه بالاتری از یک بخش زیر مجموعه وزارت برخوردره...اولا که بودجه‌ها را مستقیماً از سازمان مدیریت و برنامه ریزی دریافت می‌کند اما در حالت دوم بودجه اول به وزارت میرود و باید از پیچ و خمهای بیشتری ردّّ بشه تا به دست بخش‌های مختلف فضائی برسه،ضمن اینکه  وزارت میتونه برای پوشش بدهی هاش  این بودجه‌ها رو  خرج موارد دیگر کنه...البته در خود وزارت هم بخش‌های فضائی  سازمان نیستند،میشن مجموعه‌های کوچک...یعنی‌ باز هم تنزل...این  تصمیم رویکرد کلی‌ و سیاسی هم داره،در واقع این پیام رو میرسونه که ما یک رتبه جایگاه متولی برنامه فضایی رو تنزل دادیم ضمن اینکه خراب کاریهای عمدی برخی‌‌ها هم کم شده...فعلا دستور اومده که پمپاژ سرمایه توی بازار ارز و بالا بردن مصنوعی تقاضا ارز متوقف بشه...تا اینکه مذاکرات شکست بخوره و این آقایان برای اینکه ثابت کنن که چاره‌ای جز تفاهم با غرب نداریم،دوباره کارشونو شروع کنن
  13. حالا که بحث خدمات درمانی شد یک خاطره بگم نزدیک به ده سال پیش زمان دانشجویی ،در کشور ایتالیا،در کانال ماهواره ای  برون مرزی صدا و سیما ،جام جم،از یکی‌ از محققان در زمینه سلول‌های بنیادی دعوت کرده بودند،و ایشون هم در ارتباط با درمان قطعی نخاع با استفاده از سلول‌های بنیادی صحبت میکردند و اینکه با تیمشون موفق به انجام این امر شده بودند این رو به یکی‌ از دوستانم گفتم...آن هم سر کلاس  این مطلبو گفت و از یکی‌ از استاد‌ها پرسید...جالبه که استاد جواب داد که درسته و هم چین کاری از طرف ایران صورت گرفته و جالبتر از آن گفت که ما با ایران در این زمینه همکاری داریم و پروژه‌های مختلفی‌ رو دنبال می‌کنیم،اما ایران در این زمینه ده سال از ما جلوتره...راستش متوجه نشدم که منظور طرف دانشگاه ما بود یا کلا کشور ایتالیا منظورش بود...اگر منظورش کلا کشور ایتالیا بوده که خیلی‌ عالیه یعنی‌ ایران ۱۰ سال از یک کشور توسعه یافته غربی جلوتر بوده،اما اگر منظورش فقط  دانشگاه بود باز هم خوبه چون که این دانشگاه در زمینه علوم تجربی‌ در رده متوسط به بالا قرار داره در کشور ایتالیا،دانشگاه شهر مسینا در سیسیل
  14. با سلام بله متوجه هستم که رسانه‌های غربی بعضا قصد بزرگ نمایی تهدید ایران را دارند و در متن خود به این اشاره کردم...منظور بنده این بود که بر اساس همان "پکیج اطلاعاتی‌" که شما فرمودین به این مقوله نگاه شود، که این پکیج،شامل اطلاعاتی‌ هم که از منابع غربی به دست میاید میشود.بلا خره خودتان هم فرمودین که این منابع اطلاعات راست و غلط را با هم ترکیب میکنند،پس قاعدتا مواردی که بتواند به ما کدهایی بدهد،در این منابع یافت میشوند...یعنی‌ تنها به عنوان یک ضلع از این پکیج میشود از اطلاعات غربی استفاده کرد،الاضلاع دیگر میتوانند منابع رسمی‌ ایران،شنیده‌ها و منابع غیر رسمی‌،مشاهده و تحلیل توانایی‌‌های بخش غیر نظامی و انطباق آنها با بخش نظامی،تحلیل فر آیاند مدیریت و رشد دیگر بخش‌های نظامی کشور و بسیاری موارد دیگر...حد اقل برای کسی‌ که به اطلاعات دست اول و محرمانه دست رسی ندارد اینها راه‌هایی‌ هستند که میتواند یک بر آیندی از بحث مورد نظر داشته باشد اینها نمیتوانند جواب قطعی‌ به ما بدهند اما تحلیل و برآیند بنده از مجموع این عوامل این است که نمی‌شود با قاطعیت گفت که ایران نمی‌تواند و نخواهد توانست شرایط لازم جهت تولید و نگهداری و مدیریت سلاح‌های اینچنینی اعم از هسته ای  ساده یا مینیاتوریزه و شیمیایی و بیولژیک را فراهم کند منظور بنده این نیست که ایران در زمان فعلی چنین ظرفیتی را دارد،اما معتقدم که در صورت وجود اراده در میان مدت این امکان وجود دارد. و اینجا بحث بودجه و دکترین نظامی هم به همین اراده بستگی دارد،تغییر دکترین و افزایش بودجه نظامی مسائل جبری خارج از اختیار کشور نیستند...کما اینکه کشور‌هایی‌ با وضعیت اقتصادی به مراتب بدتر از ایران مثل کره شمالی و پاکستان یا هند دهه ۶۰ میلادی در این مسیر حرکت کردند(البته باز هم تکرار می‌کنم به نظر بنده در شرایط فعلی حرکت به این سمت به صلاح کشور نیست،و قصد بنده الگوبرداری از این کشور‌ها نیست،بحث  صرفاً جنبه تئوریک دارد) در مقوله ضعف مدیریت هم کشور نشان داده که اگر همان اراده باشد و موضوعی جنبه امنیتی و استراتژیک پیدا کند،توان مدیریتی کافی‌ جهت بیشبرد برنامه‌های بزرگ موجود است،مثل برنامه موشکی و هسته ای...یادم هست که نزدیک ده سال پیش در یکی‌ از رسانه‌‌های غربی از کارشناسی سؤال میکردند که حالا که ایران  سانتریفیوژ در اختیار دارد آیا خواهد توانست  به غنی سازی اورانیوم  در مقیاس گسترده بپردازد؟که جواب این فرد منفی‌ بود و استنباطش هم این بود که ایران با وجود در اختیار داشتن تعداد محدودی سانتریفیوژ و داشتن علم و به قول غربی ها know how انجام چنین کاری،اما زیرساخت‌های لازم برای یک برنامه صنعتی یا حتا نیمه صنعتی را ندارد و تجربه مدیریتی و ابزار‌های لازم برای فراهم کردن این زیر سخت‌ها را هم ندارد...اما همه دیدیم که ایران با وجود تحریم این کار را کرد کلا بحث بنده سر اطمینان صد درصدی شما نسبت به منتفی بودن توان ایران در این زمینه‌ها بود،برای همین سؤال کردم که آیا در "پکیج اطلاعاتی‌" شما موارد خاصی‌  هستند که شما را به این  قطعیت میرسانند یا خیر؟تحلیل بنده این است که در صورت اراده جدی در میان مدت چنین توانی‌ خواهد بود،البته این تحلیل بنده ناقص است و ممکن است غلط باشد در ارتباط با هواپیما هم شاید منظورم را خوب نرساندم، گفتم که نیاز به تغییرات است برای استفاده از بمب هسته ای،اما نه تغییراتی که ایران قادر به انجام آنها نباشد.حتا روی ف‌‌‌ ۴ و ف‌‌‌ ۵‌ها هم میشود چنین تغییراتی اعمال کرد. همانطور که میدونید سؤ ۲۴‌های ایران هم  در ابتدا هنگام خرید از روس‌ها فاقد توان استفاده از موشک‌های هوا به زمین بودند یا حد اقل نمونه‌های دور برد تر آنها، که با تلاش‌های صورت گرفته به این توانایی‌ دست یافتند...بنده هم معتقدم که امکان حملات انبوه هوایی از طرف ایران منتفیست و متأسفانه این توان با توجه به برتری هوایی دشمن وجود ندارد و  نیروی هوایی ما بیشتر برای حملات ایذایی استفاده خواهد شد،اما ماهیت بمب اتم به گونه ایست که امکان  همان حملات ایذایی هم برای دشمن بازدارنده خواهد بود،حتا اگر درصد موفقیت آن پایین باشد منظور بنده از هژمون ،در تمام موارد است اعم از سیاسی،نظامی،امنیتی، اقتصادی، فرهنگی‌ گفتمانی...مسلّماً این حالت ایده‌آل برای ایران خواهد بود...البته سیاسی امنیتی نظامی و گفتمانی را بالاتر از اقتصادی میبینم،چوب که حتا اگر در منطقه کشوری با تولید ناخالص ملی‌ بیشتر از ایران باشد اگر این کشور در سیستم امنیتی و سیاسی ایران باشد،قدرت اقتصادی این کشور در راستای خدمت به این سیستم خواهد بود و نه‌ رقیبی برای آن...مثل آلمان که قدرت برتر اقتصادی اروپا از دهه ۶۰ میلادی به بعد است اما قدرت هژمون اروپا نیست و فرانسه و انگلیس در مرتبه بالاتری قرار داشته اند...ایتالیا هم در دهه ۸۰ میلادی از فرانسه و انگلیس پیشی‌ گرفت و شد قدرت ۴ اقتصاد جهان(البته الان نزول کرده)اما آن زمان هم تاثیر گذاری چندانی در تعیین سمت و سؤ سیاسی اروپا نداشت به این دلیل که که مثل آلمان در چهار چوب سیاسی امنیتی فاتحان جنگ جهانی‌ قرار داشت و اقتصاد قوی اینها تحدید برای این چهار چوب نبود بلکه بر عکس  آن را تقویت میکرد به نظر بنده ایران هم با بحث محور مقاومت قصد دارد چنین سیستمی‌ را ایجاد کند،یعنی‌ یک ساختار نظامی امنیتی(گروه‌های مسلح وابسته به ایران مثل حزب الله و مجاهدین عراقی و سوری نقش تعیین کننده‌ای در این ساختار خواهند داشت) و یک گفتمان قالب(ضدیت  با صهیونیسم،ضّد امپریالیسم،استقلال طلبی،ضدیت با لیبلرلیسم و غیره که البته قابلیت صدور و جوینت شدن با افکار مشابه در دیگر نقاط جهان مثل آمریکای لاتین و حتا ناراضیان درون کشور‌های غربی را خواهد داشت) که البته در هم تنیدگی اقتصادی هم چاشنی‌ این ساختار خواهد بود.و معتقدم که راهبرد ایران گسترش این ساختار به آن سوئ خلیج فارس هم است،مثل بحرین و ساحل شرقی‌ شیعه نشین و نفت خیز  عربستان و همچنین قفقاز مشخصا شیعیان ذربایجان و حتا افغانستان و آسیایی مرکزی مثل تاجیکستان(البته اینجا از گفتمان مشترکات زبانی،فرهنگی‌ استفاده خواهد شد،و احیای حوزه تمدنی ایران و خراسان بزرگ...اتحادیه نوروز هم که چند سال پیش ایجاد شد گامی در این جهت بود) اگر ایران موفق به انجام این کار شود تبدیل خواهد شد به قدرت هژمون و محور ،منطقه‌ای که از مرز‌های چین تا دریای مدیترانه امتداد می‌یابد که بیشترین منابع انرژی جهان و البته سوق الجیشی‌ترین منطقه جهان نقطه اتصال ۳ قاره آسیا،آفریقا و اروپا است.که اگر امتداد شرقی‌ این خط را ببینیم میخورد به چین تا اقیانوس آرام.اینجا چین و ایران خطی‌ طلائی را تشکیل خواهند داد که از اقیانوس آرام تا مدیترانه امتداد دارد که البته همین ویژه گی‌ منطقه ایران را خود به خود تبدیل به یک کشور در تراز جهانی‌ خواهد کرد. اگر ایران به این مرحله نزدیک شود دیگر نداشتن سلاح استراتژیک مثل موشک‌های بالستیک قاره پیما با کلاهک هسته‌ای معنا نخواهد داشت و رفتن به آن سمت اجتناب ناپذیر خواهد بود.که البته این یک طرح بلند مدت خواهد بود و تا قبل از تکامل آن، سلاح هسته ای  و نه‌ البته توان ساخت آن, الزامی نیست. اینجا ما میتوانیم در آن جدول شما ایران را هم در کنار چین،روسیه،اتحادیه اروپا و آمریکا قرار دهیم(بنده ژاپن را قدرت مستقل نمی‌دانم،این کشور توان نظامی استراتژیک و امنیتی قابل توجهی‌ ندارد و حوزه نفوذ مستقل هم ندارد،زیر چتر نظامی و امنیتی آمریکا قرار دارد،مگر اینکه در سال‌های آینده شاهد تغییرات اساسی‌ در جهت گیری های  این کشور باشیم) که میشود همان حالت سوم،یعنی‌ رویش یک بازیگر جدید .البته این چشم انداز مسئولینی است که میخواهند ظرفیت‌های بلقوه ایران را زنده کنند،وگرنه می‌توان ایران را در حوزه نفوذ غرب ذوب کرد یا نهایتأ آن را به عنوان کشوری نسبتا مستقل  و نهایتان   استفاده کننده از فرصت‌های ایجاد شده توسط اصطکاک  قدرت‌های جهانی‌ فرض کرد, یعنی‌ در اصل اینجا ایران خود فاعل نیست بلکه همواره به دنبال وقف دادن خود با فعل دیگران. موفق باشید
  15. اینها مردم ایتالیا نیستند...مهاجرین اوکراینی‌ در این کشور هستند
  16. برداشت شما این بود که ایشون صرفاً قدرت و اقتدار رو در موشک می‌بینند؟؟؟از تقویت اقتصاد و بحث اقتصاد مقاومتی هم نام بردند پارسال وقتی‌ که بحث جاسوسی‌های غیر قانونی آمریکا از شهروندان خودش و دیگر کشور‌ها مطرح شد،اگر توجه میکردین میدیدین که اغلب آنها از طریق کنترل فضای مجازی با همکاری کمپانی‌های بزرگ نرم افزاری انجام میشد
  17. با سلام از مطلبی که قرار دادین ممنونم،اما سوالی داشتم و قبل از آن البته نکاتی‌ در این مطلب و پست قبلی‌ شما دیدم که روشن شدن آنها میتواند کلیت بحث را تغییر دهد اول در ارتباط با توان ایران در مینیاتوریزه کردن سلاح هسته‌ای به شکلی‌ که بتواند به عنوان کلاهک هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد حتما می‌دانید که برخی‌ منابع غربی معتقدند که ایران در این زمینه در گذشته پیشرفت‌های قابل توجهی‌ داشته است و در صورت دست یابی‌ به مواد  قابل شکافت، زمان آماده کردن کلاهک چندان هم طولانی نخواهد بود...صرف نظر از اظهارات غربی که ممکن است  بیان آنها به دلیل ایجاد حساسیت در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران باشد،با بررسی برنامه موشکی ایران و پیشرفت‌های ایران در فر آیاند‌های مربوط به بحث کلاهک  به طور کلی‌ این امکان را به ما میدهد که متخصصین ایران را چندان هم بیگانه با مقوله مینیتوریزه نپنداریم به ویژه اینکه این امر میتواند مستقلا از مواد هسته‌ای و در نمونه‌های مهندسی‌ دنبال شود و طبعا شامل بازرسی‌ها و محدودیت‌ها نمی‌باشد.البته قسط بنده این نیست که ایران را کشوری دارای   این فناوری در حال حاضر معرفی‌ کنم،اما دلیلی‌ برای غیر ممکن بودن این امر در میان مدت برای کشوری مثل ایران نمی‌بینم.مگر اینکه اطلاعات دقیق و خاصی‌ داشته باشید که عموم به آنها دسترسی ندارند، وگرنه نمی‌شود با استنباط صرف به این نتیجه رسید از هواپیما گفتید و لزوم پیشرفت در ناوگان هوایی جهت استفاده از سلاح هسته ای.اینجا منظور شما را متوجه نشدم.هواپیماهای حال حاضر ناوگان ایران با کمی‌ تغیرات که نیاز به فناوری چندانی هم ندارد قادر به حمل و استفاده از  این سلاح‌ها خواهند بود.اتفاقا این خیلی‌ راحت تر از مینیاتوریزه کردن سلاح اتمی‌ است و ساده‌ترین روش برای استفاده از بمب سنگین ارانیومیست...کما اینکه کشور‌های کره شمالی و پاکستان که رسما به سلاح‌های مینیاتوریزه شده دست نیافته اند(البته گویا پاکستان اخیرا دست یافته است) از چنین توانی‌ برخوردارند.و البته  در جنگ جهانی‌ دوم هم چنین توانی‌ وجود داشت اگر منظور شما کلا آماده نبودن ناوگان هوایی ایران جهت انجام عملیات در برابر کشور‌های متخاصم است،باید گفت که ماهیت سلاح هسته‌ای به گونه ایست که حتا اگر امکان بسیار کمی‌ وجود داشته باشد که هواگردی به مقصد برسد و ماموریت خود را انجام دهد،این خود باز دارندگی ایجاد خواهد کرد و فرق میکنه با اینکه ناوگان ایران بخواهد با توان متعارف سورتیهای متعدد بر علیه خاک دشمن انجام دهد که قطعاً با توجه به شرایط ناوگان هوایی بسیار نامحتمل خواهد بود.البته قطعاً این با بازدارندگی ناشی‌ از کلاهک‌های هسته‌ای و یا بمب‌های مینیاتوریزه جهت حمل توسط پهباد ها، برابر نخواهد بود نکته آخر،اطمینان شما در عدم توانایی‌ ایران در جهت ساخت زیرساخت‌های ایمنی و مدیریت و نگهداری این نوع سلاح ها. اینجا باز باید مشخص شود که منظور دقیقا چه نوع سلاحیست...در ارتباط با سلاح‌های شیمیایی این امکان وجود دارد و از زمان رژیم گذشته این امکانات به طور محدود فراهم شده بود،در ارتباط با تسلیحات بیولوژیک هم به همین شکل و کارشناسان غربی اجماع دارند سر اینکه ایران با رشد سریع علم و امکانات وسیع صنعت شیمی‌ و بیولوژی و نظامی،در صورت اراده قادر به ساخت و نگهداری این تسلیحات خواهد بود تا جایی‌ که بعضا نگران امکان مشاوره ایران به کشور‌های دیگر در این زمینه هستند. اما اگر منظور هسته ایست باز باید مشخص شود از چه نوع.بمب‌های قدیمی‌ ارانیومی یا پلتنیومی؟؟؟در این صورت کشوری مثل کره شمالی دارد این کار را انجام میدهد و مشخص است که برای فراهم کردن  این امکانات نیازی  به فناوری‌ای نیست که ایران نتواند به کار بگیرد.اما اگر منظور کلاهک‌های هسته ایست اینجا باید گفت که قطعاً ایران به حجم برخی‌ قدرت‌ها قادر به ایجاد چنین زیرساخت‌هایی‌ نیست،اما با توجه به توانایی‌‌ها و سرمایه گذاری ها  در مقوله پدافند غیر عامل و البته تجربه ایجاد زیرساخت‌ها برای برنامه گسترده هسته‌ای متشکل از چندین مرکز شامل اکثر حوزه‌های این فناوری ،به احتمال زیاد در میان مدت خواهد توانست زیرساخت‌های لازم جهت نگهداری و مدیریت این گونه سلاح‌ها را به طور محدود ایجاد کند،کما اینکه کشور پاکستان این شرایط را فراهم کرده است البته اینجا باز اگر شما از اطلاعاتی‌ که در دسترس عموم نیست مطلع هستید،قضیه فرق خواهد کرد،اما با استدلال صرف به نظر بنده امکان ردّّ قطعی این موضوع نیست اینها مواردی در مطلب شما بود  که به نظر بنده پاسخ آنها میتواند به شفافیت و پیشبرد بحث کمک کند و اما سوال بنده این است که شما کدام یک از آن ۳ حالت را محتمل تر می‌دانید و کدام یک را برای ایران بهترین؟؟؟و اینکه در قسمت پایانی مطلبتان فرمودین که ایران میتواند با تقویت خود در حوزه نرم و نیمه سخت به موفقیت برسد،اینجا منظور در کدام از این ۳ حالت است و منظور از موفقیت ایران چیست؟تبدیل شدن به یکی‌ از کشور‌های تاثیر گذار منطقه؟تبدیل شدن به قدرت هژمن منطقه؟تبدیل شدن به قدرت جهانی‌؟؟؟ و در پایان می‌خواهم بگویم که نظر بنده لزوم دست یابی‌ ایران به سلاح هسته‌ای در مقطع فعلی‌ نیست.به این علت که ایران مزیت‌هایی‌ نسبت به رقبای منطقه‌ای خود دارد که اگر به سمت سلاح هسته‌ای برود و به طبع ،این رقبا هم در این جهت گام بردارند این مزیت‌ها خود به خود خنثا میشوند یا کارایی آنها بسیار کاهش مییابد برای اینکه حرفم ملموس تر بشود عراق را مثال میزنم که ایران با مدیریت صحیح توانست  این کشور که از آن به عنوان دیوار شرقی‌ ناسیونالیسم عربی‌ نام برده میشد را تبدیل به سکوئ پرش خود در منطقه کند...دیواری که قرن‌ها از زمان عثمانی‌ها "فضای حیاتی‌" ایران در منطقه رو مسدود کرده بود حال فرض کنید اگر ایران در زمان رژیم پهلوی یا کلا قبل از انزوای صدام به سلاح هسته‌ای دست پیدا میکرد و به دنبال آن صدام هم در واکنش،و با کمک طرف‌های خارجی‌ برای حفظ تعادل راهبردی به این سمت حرکت میکرد...قطعاً این دیوار الان پا برجا بود و صدام همچنان رهبر عراق برای همین تا مسلط شدن ایران بر منطقه و تبدیل  به قدرت اول منطقه بدون رقیب جدی و در یک کلام ایجاد نظم ایرانی‌ در منطقه،سلاح هسته‌ای به صلاح نیست...اما حفظ زیرساخت‌ها و توان تولید آن باید باشد.مگر اینکه خطر جدی و حیاتی‌ کشور را تهدید کند و چاره‌ای جز تولید زود تر از موعد آن نباشد
  18. ۱. بمب اتم بازدارندگی نسبت به حمله نظامی طرف‌های خارجی‌ می‌آره.هیچ یک از کشور‌های دارای بمب اتم  مورد حمله نظامی کلاسیک قرار نگرفتند...اگر لیبی‌ و عراق بمب اتم داشتند مطمئنا بهشون حمله سراسری نمی‌شد...قطعاً تحت فشار میموندن اما بهشون حمله نظامی سراسری نمی‌شد ایران با همین توانایی‌‌های متعارف هم به سطح بالایی‌ از بازدارندگی رسیده،اما این کامل نیست...اگر فرضاً درگیری رخ بده و نیروهای ایرانی‌ موفق به زدن ضربات کاری به دشمن بشوند و دشمن خودش رو در تنگ ناا ببینه،نمیگم استفاده میکنه اما کافیه که حتا به طور غیر رسمی‌ و از طریق کانال‌های خاص این پیام رو برسونه که اگر ادامه بدین از توانایی هسته‌ای استفاده خواهم کرد،که همین باعث بسته شدن دست ایران میشه و تعلل در برنامه‌های جنگی ایران فکر کنید فرضاً ایران ۱ ناو هواپیما بر رو غرق کنه و آمریکا چنین پیامی رو به مقامات ایران بده که اگر مثلا ناو دوم رو غرق کنید از بمب اتم استفاده می‌کنم...آیا مقامات ایران ریسک خواهند کرد؟بله احتمال عملی‌ کردن این تهدید کم خواهد بود اما آیا کسی‌ جرات ریسک کردن خواهد داشت؟؟؟ اگر ایران هم از چنین توانی‌ برخوردار باشد این امکان از دشمن سلب خواهد شد ضمنا از بمب‌های اتم تاکتیکی هم نباید غافل بشیم...اینها در میدان نبرد استفاده میشوند و جنبه نسل کسی‌ هم نخواهند داشت و طبعا در افکار عمومی هم مثل بمب اتم استراتژیک استفاده از آن مذموم نخواهد بود...پس احتمال استفاده از اینها از طرف دشمن در صورت به تنگ ناا آمدن منتفی نیست ۲.مورد قبلی‌ ۳. خیر،این سلاح صرفاً جنبه بازدارنده دارد...و اگر شما آن را در اختیار داشته باشید احتمال حمله مستقیم مخصوصاً هسته‌ای به شما بسیار بسیار کم نزدیک به صفر میشه ۴. بستگی به تعریفی‌ داره که از امنیت داریم...از  حمله مستقیم دیگر کشور‌ها در امان هستند اما در موارد دیگر مثل تحریم شدن،گروه‌های تروریستی،شورش ها،تبهکاری و غیره،خیر...همان طور که کشور‌های فاقد توان هسته‌ای هم نیستند(هر چند در برخی‌ از این موارد مثل تحریم ها،داشتن توان هسته‌ای قدرت چانه زنی‌ کشور رو بیشتر میکنه) فکر نکنم کسی‌ گفته باشه که می‌خوایم آمریکا رو نابود کنیم...صرفاً گفته شد که میخاهیم در برابر آمریکا و امثال آمریکا بازدرندگی ایجاد کنیم اینها با هم فرق میکنند
  19. درسته ونزوئلا با وضعیت اقتصادی دشواری دست به گریبانه،کسی‌ منکر این نیست...دلیل مشکلاتش رو هم به درستی‌ فرمودین...اما بحث من این بود که این جمعیت انبوه این جور نیست که از گرسنگی دارن میمیرن مثل کشور‌های آفریقایی،در فروش گاه‌ها غذا و محصولات مختلف موجود است اما تورّم بالا قدرت خرید مردمو آورده پایین اما بلا خره به حد نیاز‌های اولیه می‌تونن تهیه کنن...این صف‌ها کمک دولته که محصولات یارانه‌ای و مفت پخش میکنه،مثل سبد کالا ایران...قشر ضعیف هم قطعاً نیاز دارن،اکثر نقاط جهان اگر شما بیای جنس مفت پخش کنی‌ صف‌های اینچنینی تشکیل میشه...مثالشم آوردم بحث پوپولیسم هم،به نظرم بهتره که عملکرد دولت ونزوئلا را با نگاه کلان و با در نظر گرفتن وضعیت  گذشته و مقایسه آن با وضعیت فعلی تحلیل کنیم...کلا کشور‌های آمریکای جنوبی با توجه به وابسته بودن به صادرات محصولات زیرزمینی همواره دوره‌هایی‌ از رشد اقتصادی همزمان با رشد قیمت‌های جهانی‌ این محصولات را در کنار دوره‌های رکود با سقوط قیمت‌های اینها رو تجربه کرده اند خوبی چاوز این بود که مزایای این ۱۳  ۱۴ سال رشد اقتصادی رو بین اقشار ضعیف تقسیم کرد و بنا به آمار در زمینه‌های مثل بهداشت تحصیلات و کلا حد اقل‌های زندگی‌ این اقشار که اکثریت مردم رو تشکیل میدهند رشد داشتند باید اقتصاد رو از وابستگی به نفت خلاص میکرد،در این راه هم قدم‌هایی‌ بر داشت با احداث کارخانجات و انتقال فناوری با کمک کشور‌هایی‌ مثل روسیه چین ایران و غیره اما کافی‌ نبود و به وقت بیشتری نیاز داشت کلا عملکردش جای نقد داره اما قطعاً از دولت‌های راست گرای متمایل به آمریکا که در چند ده سال حکومت حتا در زمان افزایش قیمت‌های نفت نه‌ در پی‌ ایجاد صنعت بودند و نه‌ در آمد‌ها را برای تسکین حال فقرا هزینه میکردند،بهتره
  20. این صف‌ها برای دریافت محصولات به قیمت یارانه ایست،یعنی‌ بسیار کمتر از قیمت بازار...طبیعیست که مردم برای اینها دست و پا بشکونند...هر جای دنیا بیای چیزی مفت به مردم بدی،همین میشه... نمونه صف‌های طولانی و خوابیدن شب قبل جلوی فروشگاه و هجوم و کتک کاری مردم هنگام هراجیهای چند هفته پیش  در آمریکا و انگلیس پ‌ن اغلب کشور‌های آفریقایی از سیستم اقتصاد لیبرالی تبعیت میکنند و البته وضعیتشون به مراتب بدتر از آمریکای جنوبیست
  21. با سلام مطلب خوبی بود،قطعاً تمام این کشور‌هایی‌ که نام بردین ویژه گیهای مثبتی دارند که میشه از آنها درس‌هایی‌ گرفت.اما شما  تحت نام کلی‌  پیشرفت کشور‌هایی‌ رو کنار هم قرار داددین و مقایسه کردین که اصولا جایگاه و چشم انداز‌های متفاوتی در نظام جهانی‌ دارند و از نظر راهبردی در تراز هم قرار نمیگیرند برخی‌ از این کشور‌ها نه‌ از نظر تاریخی‌ ،نه جمعیتی ،نه موقعیت جغرافیایی در وضعیتی نیستند که طمع تبدیل شدن به قطب جهانی‌ یا قدرت برتر منطقه‌ای رو داشته باشند...مسلما چنین کشور‌هایی‌ به این وضعیت خود واقفند و سعی‌ در به چالش کشیدن قدرت‌های قالب جهانی‌  نخواهند کرد،و توان خودشان را میزارند برای ایفای نقش درون سیستم ترسیم شده از جانب این قدرت‌های قالب...البته همین هم جای تحسین داره و اینها از حد اکثر ظرفیت‌های خودشان استفاده کردند و کشور‌هایی‌ هستند در موقعیت مشابه اینها که در فقر غوطه ورند،پس قصد تخریب این کشور‌ها رو ندارم اما می‌خوام بگم که این کشور‌ها ظرفیت و حد و قوارشون همینه برای همین به زیستن در سیستم قالب غربی رضایت دارند از جمله این کشور‌ها امارت و سنگاپور هستند...البته مالزی هم چنین وضعیتی دارد،که با ماهاتیر محمد سعی‌ کرد یک پله تراز کشور خودش رو افزایش بده و آن را تبدیل به بازیگری تاثیر گذار کنه حتا در تضاد با غرب که شاهد سخنوری‌های وی ضّد اسرائیل و غرب بودیم،اما با طوفان مالی‌ آخر دهه نود مواجه شد و این خواب‌های بزرگی‌ به باد رفتند.میانگین در آمد‌های مردم مالزی در آن مقطع برگشت به اندازه دهه ۶۰ میلادی...البته این کشور الان کشور نسبتا مرفهیست،بلا خره زیرساخت‌هایی‌ که در دوران رونق ساخته بود باقی‌ ماندند و البته بعد‌ها از رکود در آمد،اما آن طور که تصور میشد رشد کند و مدام از بزرگی‌ و تیز بینی‌ مهاتیر گفته میشد،به نتیجه نرسید و الان کشور تاثیر گذاری در پازل جهانی‌ و حتا منطقه‌ای نیست. ترکیه اینجا از نظر تاریخی‌ جمعیت و جغرافیا پتانسیل تبدیل شدن به قدرت رو داره،و حد اقل در حزب حاکم این اراده دیده میشه...اما ممکنه به سرنوشت مالزی دچار بشه،و اردوغان تبدیل بشه به مهاتیر محمد ...حرف‌های ضّد غربی میزنه اما رشد کشورش رو مدیون سرمایه‌های غربیست...ترکیه به شدت استعداد مواجه شدن با یک بحران مالی‌ رو داره...تراز بازرگانی این کشور منفی‌ست،هر سال با کسری بودجه مواجه میشه،برای همین برای اداره کشور و پیشبرد برنامه‌ها از وام و فاینانس جهانی‌ استفاده میکنه،که منابع نامطمئنی هستند،حتا نامطمئن تر از نفت...و تصمیم گیرنده این شریان‌های مالی هم غرب و آمریکاست چین وضعیت متفاوتی داره...اما همان طور که در پست قبل گفتم این کشور تنها پس از رسیدن به باز دارندگی کامل وارد تعامل گسترده با غرب شد...و از جایگاه برابر با آمریکا وارد مذاکره شد...در واقع خودش رو به آمریکا تحمیل کرد ایران هم وضعیت مشابه چین رو داره...سابقه تاریخی،جمعیت،موقعیت سوق الجیشی و بسیاری از فاکتور‌های دیگر به ایران این اجازه رو میده که در تراز جهانی‌ فکر کنه،که این مسلما منجر به تضاد با قدرت‌های قالب فعلی خواهد شد.این قدرت‌ها با سنگاپور و مالزی مشکل ندارند چون که ظرفیت این کشور‌ها به هادی نیست که رقیبشان بشوند اما کشوری با چگالی‌ ایران این ظرفیت رو داره...یعنی‌ زیاد ربطی‌ به ایدئولوژی حاکم در ایران نداره،همین که قدرتی‌ انقدر رشد کند که بخواهد تبدیل به رقیب بشود باعث اصطکاک خواهد شد...پس کشوری مثل ایران نمیتونه از بازدارندگی کامل چشم پوشی کنه و قبل از رسیدن به باز دارندگی کامل سرنوشت خودش رو گره بزنه به سرمایه‌های غربی
  22. گفته میشه که آمریکا در جنگ اول خلیج فارس از چنین سلاحی بر ضّد یک ستون بزرگ زرهی عراق استفاده کرده...پس  سابقه داره،و البته اگر کشور‌هایی‌ مثل ایران به چنین توانی‌ دست پیدا کنند برتری کلاسیک به ویژه زرهی ابرقدرت‌ها به شدت دچار خدشه میشود
  23. منظور بریدن سر اسیر یا مثٔله کردن جنازه است،نه‌ بریدن سر هنگام نبرد
  24. مثال‌های خوبی زدین...روسیه،چین هند...این کشور‌ها چه ویژه گی‌ دارند که آنها رو متمایز میکنه؟؟؟رشد اقتصادی قابل توجه...اما این رو کشور‌های دیگری هم دارند،اما از نظر راهبردی در مرتبه پایین تری از مثال‌های شما قرار میگیرند...چه توانایی‌ خاصی‌ هست که این کشور‌ها رو از دیگران متمایز میکنه؟؟؟همان توانایی‌ که روسیه رو علیرغم وضعیت بحرانی بعد از فروپاشی شوروی و بحران اقتصادی ناشی‌ از آن و جدایی‌ طلبی مناطق مختلف و البته رئیس جمهور(التسین) و مقاماتی بی‌ کفایت،سر جای خودش نگاه داشت و اجازه نداد که علیرغم تلاش غرب بیشتر از آن آسیب ببینه و تجزیه بشه...و بستری شد برای اینکه بعد‌ها با روی کار آمدن فردی مثل پوتین این کشور بخشی از قدرت سابقشو بازیابی کنه...و  اگر هم باز هم با تحریم و مشکلات اخیر این کشور دوره‌ای از رکود رو تجربه کنه،باز هم کماکان از جمله قدرت‌های مؤثر جهان خواهد بود و  البته بعد‌ها امکان رشد مجدد را خواهد داشت این ویژه گی‌ در جهان امروز تعین کننده تراز راهبردی کشور هاست و دقیقا تفاوت کشور‌هایی‌ مثل آلمان و ژاپن که علیرغم توانایی‌‌های اقتصادی بالا  از نظر استراتژیک در تراز پایین تری نسبت به چین و روسیه قرار دارند ،همین ویژه گیست فکر می‌کنم منظور من یو فهمیده باشین...پس اگر کشوری بخواهد در جهان سری بین سری‌ها باشد به طوری که بشود آن را قدرت نامید،مجبور است به چنین توانی‌ دست پیدا کند البته این به تنهایی‌ کافی‌ نیست و اقتصاد قوی،قدرت فرهنگی‌،ارائه الگو و مدل زندگی‌ به جهان و بسیاری از موارد دیگر هم از اهمیت بالایی‌ برخور دار هستند..اما همه اینها تنها در صورت بازدارندگی کامل و به عبارت ساده تر "زور داشتن" قابل پرورش و گسترش هستند... البته اگر هدف این باشد که به صورت مستقل اینها را گسترش داد و خود تبدیل به قطبی با حوزه نفوذ و فضای راهبردی مستقل،در رقابت با دیگر قطب ها  شد....واگر نه‌ میشیود زیر سایه و چتر امنیتی کشور ابرقدرت دیگری به این موارد پرداخت...همان کاری که ژاپن و آلمان انجام میدهند همین کشور چین که خیلی‌‌ها در این تاپیک به آن اشاره داشتند،تنها در دهه ۷۰ میلادی به قول معروف در‌های خودش را به سوئ غرب باز کرد...بعد از اینکه موفق  به گسترش توان هسته‌ای و موشکی قاره پیما شد و در حقیقت به بازدارندگی کامل رسید...و آمریکا در یافت که دیگر این کشور قابل نابودی یا مهار نیست،پس ناچار از در دوستی وارد شد و تلاش کرد که از مزیت‌های ارتباط با این کشور بهره مند بشود،به ویژه برای در تنگ ناا قرار دادن شوروی...و منجر شد به سفر معروف کیسینجر و به اصطلاح دیپلماسی پینگ پنگ مطمئن باشید اگر چین به آن مرحله از بازدارندگی نمیرسی،آمریکا امتیازاتی رو که شاهد بودیم به این کشور نمیداد و سعی‌ در براندازی سیستم یا بدتر تجزیه این کشور از طریق تبت و منطقه مسلمان نشین میکرد آمریکا حتا در دهه ۵۰ میلادی،زمان جنگ کره، چین رو به حمله هسته‌ای هم تهدید کرد و سرسختانه با برنامه موشکی و هسته‌ای چین مخالفت میکرد و تمام تلاش خود را برای جلوگیری  از دست یابی‌ این کشور به اینها به کار می‌برد اما چین بیش از ۲۰ سال مقاومت کرد و سختی کشید و توان خودش را در این راه گذاشت به اضافه صنایع سنگین و استراتجیک مثل فولاد ،و موفق هم شد حالا فکرشو بکنید اگر در همان دهه ۵۰ پس از تهدیدات آمریکا تمام برنامه‌های راهبردی خودش را کنار می‌گذاشت...آیا به قدرت فعلی‌ می‌رسید؟؟؟
  25.   با سلام... ضمن احترام به نظر شما،اما اگر موشکافانه تر به قضایا نگاه بشود.نتیجه گیری کمی‌ متفاوت خواهد بود... چرا تورّم رسید به ۵۰ درصد؟؟؟قبلش علیرغم هدفمندی یارانه‌ها چندان افزایش نداشت تورّم.پس چی‌ باعث شد یک دفعه با این شتاب افزایش پیدا کند؟؟؟ جواب...افزایش نرخ ارز...چرا دلار رفت بالا؟؟؟به علت پمپاژ پول در بازار ارز و افزایش مصنوعی تقاضا از جانب برخی‌ ها...و چرا اینها این کار رو کردند؟؟؟یکیش به خاطر تصمیم بانک مرکزی وقت برای پایین آوردن نرخ سود بانکی‌،که باعث انتقال منابع از بازار پول به سمت تولید میشد و باعث از دست رفتن منافع بانک‌ها و افراد پشت آنها...جالبه همان زمان اکثر رسانه‌های جناح‌های چپ و راست که هر کدام به باند‌ها و بنگاه‌های بزرگ ثروت وصلند دلیل افزایش نرخ ارز رو همین اقدام دولت در کاهش سود بانکی‌ اعلام میکردند...تا اینکه بانک مرکزی وادار به تجدید نظر و افزایش دوباره سود شد،اما دلار پایین نیامد هیچ که بیشتر هم شد...پس بخشیش دلیل داخلی‌ داشت این افزایش ارز بخش دیگش،دلیل خارجی‌ داشت،یا بهتر بگم هماهنگی‌ همین طرف‌ها با محافل خارجی‌ برای وادار کردن نظام و رهبری به عقب نشینی... پس اصولا اگر  برخی‌ طرفها و آقایون نمی‌خواستند دلار و به دنبال آن تورّم انقدر بالا نمی‌رفتند که بعد نیاز به پایین آوردن آن باشد... از مدت‌ها قبل از این ،همین طرف‌های خاص داخلی‌ دنبال گرا دادن به خارج برای هدف گیری موثر تر تحریم‌ها بودند...این رو میشد از رسانه‌هاشون و ناراحتی‌ آنها بابت کم اثر بودن تحریم‌ها مشاهده کرد کاملا مشخصه که در کشور بخشی از نخبگان به سرکردگی یک آقای خاصی‌ که بسیار بیشتر از آقای روحانی و دولتش قدرت و نفوذ داره،با رویکرد‌های رهبری در سیاست خارجی‌ به ویژه برنامه هسته‌ای موافق نیستند و همواره سعی‌ در سنگ اندازی و ایجاد مشکل برای رهبری و برقراری ارتباط و کانال زدن به سمت طرف خارجی‌ بوده اند...این روند از ماجرای مک فارلین آغاز شده و از آن موقع این دوگانه گی‌ و تلاش این طیف برای تغییر راه برد‌ها و سیاست‌های کلان ایران در عرصه بین الملل جریان داشته... کلا این قضیه امروز مذاکرات شباهت زیادی با ماجراهای سال‌های آخر جنگ پیدا کرده در برخی‌ از همین سایت‌های خبری بعضاً کامنت‌های توهین آمیزی نسبت به اسلام و اصول دینی درج میشوند که اتفاقاً با مثبت‌های زیادی هم مواجه میشوند،بیشتر از منفی‌ ها.... و یا کامنت‌هایی‌  در باره برخی‌ مبانی اسلامی،شهدا و غیره که بر عکس منفی‌‌های بیشتری میگیرند فکر نمیکنم که نظر اکثر مردم یک کشور  در مثبت منفی‌‌های کامنت‌ها در سایت ها،آن هم نه‌ تمام سایت‌ها بلکه برخی‌ از آنها منعکس شده باشد...   در ارتباط با رزمایش،مفصلا در تاپیک مربوطه بحث شد،که اغلب نظرات انتقاد آمیز بود نسبت به رزمایش رزمایش اخیر از نظر راهبردی در اشل پایین تری نسبت به رزمایش‌های پیشین از جمله سری ولایت قرار می‌گیرد...این رزمایش صرفاً دفاعی بود در حالی‌ که در رزمایش‌های پیشین شاهد انعکاس قدرت ایران در خارج از مرز‌ها بودیم که پیام‌های سیاسی خاص خودش را داشت