Recommended Posts

با سلام

[quote]بنده هم با اینکه این حوادث رو ساخته غرب نمی دونم قبلا درمورد دخالت نظامی غرب در اونها عرض کرده بودم. کاملا واضحه که حکومت فعلی لیبی دیگه هیچ ارزشی برای غرب نداره و دقیقا به همون سرنوشتی دچار میشه که صدام شد. بنابراین چون غرب به حمایت از انقلابیون (به گفته خودشون) وارد جنگ میشن، دلیل بر غربی بودن این حرکات نیست
[/quote]


- کاملا موافقم برادر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]چشم انداز اصلاحات در كويت[/color]

لینک
ttp://www.bashgah.net/pages-55170.html

=========

[color=blue]همه‌پرسی برای قانون اساسی جدید مصر[/color]

لینک
http://www.fararu.com/vdcgut9u.ak9q74prra.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر پاتريوت عزيز.
بحث درخصوص نظام‌ها، يه بحث طولاني و مجزاي از اين تاپيك هست كه اتفاقاً خيلي خوبه كه بيان بشه.
ولي اگه مايل به ادامه‌اش هستي، يه تاپيك جديد ايجاد بفرما تا با اين بحث قاطي نشه.
اونجا از نظرات باارزش شما و ساير دوستان استفاده خواهيم كرد.

------------------------------------------------------------------

دوستان خواهشاً احترام همديگه رو تو بحث‌ها داشته باشن و اينقدر زود جوش نيارن!
هركس نظري داره و پاسخ نظر رو هم بايد منطقي داد.
ضمن اينكه خواهشاً بحث در خصوص ايران و اينكه استواره يا در حال فروپاشيه رو بذارين براي تاپيكي مناسب‌تر.
اين تاپيك، درخصوص تحولات منطقه هست.

------------------------------------------------------------------

[quote]بنده هم با اینکه این حوادث رو ساخته غرب نمی دونم قبلا درمورد دخالت نظامی غرب در اونها عرض کرده بودم. کاملا واضحه که حکومت فعلی لیبی دیگه هیچ ارزشی برای غرب نداره و دقیقا به همون سرنوشتی دچار میشه که صدام شد. بنابراین چون غرب به حمایت از انقلابیون (به گفته خودشون) وارد جنگ میشن، دلیل بر غربی بودن این حرکات نیست.[/quote]
برادر ميثم عزيز.
شما نمي‌دونم چرا دوست ندارين مجموع تحركات رو در نظر بگيريم.
اين هم شده داستان اون رقص كه ظاهراً حركت دست و پا به تنهايي نه مشكلي داره و نه خلاف شرعه. ولي مردشور تركيبش رو ببرن مي‌شه!

من در اينجا، از ابتدا تا انتهاي سناريو رو خدمت شما عرض كردم. حالا شما به همين جنگ چسبيدين؟
اتفاقاً حكومت فعلي ليبي، مي‌تونست مهره‌ي بسيار با ارزشي براي غرب باشه.
چرا كه اگه تا ديروز فكر مي‌كرد حكومتي مردميه (حتي اسم وزارت‌خونه‌هاش رو هم اسامي مردمي گذاشته بود)، امروز فهميده كه جايگاهي بين مردم كشورش نداره و مي‌تونه حسابي به غرب باج بده كه ازش اندك حمايتي بشه؛ مثل حكومت‌هاي عربي منطقه!
ولي غرب مياد اين كشور رو حذف مي‌كنه! چرا؟ منافع اوليه كه ظاهراً بيشتر مي چربه!
پس خواهشاً يكم قضيه رو كلان‌تر ملاحظه بفرمايين.

من بارها و بارها از شما خواهش كردم كه به سرمنشاء اين قضايا نگاهي بياندازين!
ببينين انقلاب گل ياسمن در تونس رو كي شروع كرد؟ اسمش كجاهاست؟ رهبران حقيقي‌اش كيان!
مصر رو كي شروع كرد؟ كي كمك به پيروزي‌اش كرد؟ الان سرنوشت تونس و مصر چي شده؟!!

به ديالوگ‌ها و سخنراني‌ها و پيام‌هاي دوپهلو و گاهاً بسيار آشكار غربي‌ها دقت بفرمايين!

بابا به والله اگه تو يه قيام، همه‌ي مردم ريخته باشن تو خيابون، دليل بر مردمي بودنش نيست!
انقلاب كلي ويژگي داره برادر عزيزم!
اي كاش تاپيك برادر اپرا رو مطالعه مي‌فرمودين تا عرض بنده رو بهتر متوجه شين.
البته در دانايي شما، بنده شكي ندارم. ولي حس مي‌كنم در اين مقوله، شايد به اندازه‌ي ساير موارد مطالعه نداشتين.
البته اين، حس و برداشت بنده است و اميدوارم حمل بر بي‌ادبي نشده باشه. شايد هم بنده اشتباه مي‌كنم.

شما حتي نمي‌توني توجيه بفرمايي كه اگه اين انقلاب‌ها، رهبر نداره چطور تداوم داره!
پس چطور اين موارد رو كاملاً مردمي مي‌دوني برادر بزرگوار من؟!!

[quote]بنده هنوز فکر می کنم اگه مدیران صلاح بدونن و همه اخبار اخیر وی او ای رو درمورد این وقایع مرور کنیم دید خوبی بهمون میده.[/quote]
اين پيشنهاد خوبيه.

[quote]درضمن؛ متاسفانه برخی از دوستان از سبک «باما یا برما» برای تحلیل استفاده می کنن و همه نظرات غیرموافق با خود رو یه نظر می دونن. درحالیکه نظرات بسیاری تو همین چند صفحه مطرح شده که نمیشه گفت همه اونها همون تحلیل ساده و عوام فریب (بقول برادر مصطفی) صدا و سیما هستند![/quote]
بنده چنين توهيني نكردم.
ولي با تحليل‌هاي شعاري مخالفم.

[quote]راستی، برادر مصطفی، اگه تحلیل شما درست باشه، در اینصورت همه کشورهای درگیر فعلی (همه کشورهایی که در اونها صدای تضاهرات ضد دولتی به گوش می رسه) دچار همین سرنوشت خواهند شد. برداشتم درسته یا نه؟[/quote]
بله. كاملاً برداشتتون درسته.
تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد.
منتها من در حدود دو ماه پيش كه هيچ‌كدوم از اين خبرا نبود؛ الا در تونس، خدمت يكي از دوستان سايت (كه الان به سفر تشريف بردن و ان شاءالله به سلامت برگردن) عرض كردم كه هرچقدر اين وقايع به ايران نزديك‌تر شه، صورت و شكل ظاهري‌اش ممكنه تا حدودي متفاوت‌تر بشه. چرا كه نگراني از مداخلات مستقيم و غيرمستقيم ايران مي‌ره؛ بالاخص در كشور بحرين (اون زمان نه از بحرين خبري بود، نه از اردن و نه ساير موارد. تازه داشت مصر يكم شلوغ مي‌شد.).

من حاضرم اين موضوع رو مكتوب بنويسم و به شما بدم. ان شاءالله من مرده و شما زنده، نتيجه‌ي اين وقايع رو خواهيد ديد.

لكن درخصوص عربستان، من اگه يادتون باشه خيلي قبل‌تر عرض كردم كه به نظرم عربستان، آخرين كشوري هست كه دچار اين وقايع مي‌شه و قبل از عربستان بايد يه طورايي تكليف ايران مشخص شده باشه. چرا كه درصورت سقوط عربستان، قدرت ايران در منطقه چندين برابر مي‌شه و در حال حاضر، تنها ترمز ايران در منطقه، عربستانه.

---------------------------------------------------------------------

نكته‌ي كنكوري : دوستاني كه اخبار ساعت 9 رو ملاحظه فرمودن، ديدن ايران براي اعلام ساده‌ي جنگ غرب عليه ليبي، چقدر آسمون و ريسمون بافت و پيش‌درآمد اومد؟
البته مطابق پيش‌بيني‌ها، نفت رو بهترين بهانه معرفي فرمودن!! ولي نكته اينجاست كه ظاهراً ما بلد نيستيم يه خبر يه خطي رو در حد همون يه خط با نهايت تحليل يكي دو خطي ارائه كنيم و بايد براي هر خبر كه باب ميل ما نيست، شاهنامه بسراييم!!

ضمناً دقت فرمودين كه الان، اكثر اظهار نظرات غير امريكايي كه تلويزيون پخش مي‌كنه، يا از پرس‌تي‌وي هست يا العالم؟!

به نظر دوستان، هنوز هم رسانه‌ها، آزاد هستن و سياست خودشون رو دارن؟
كاش يكم دقت بيشتري داشته باشيم و كمي جامع‌تر و كلي‌تر مسائل رو نگاه كنيم.

===================================

نكته‌ي كنكوري : ضمن تشكر از برادر نصير بابت ارسال اخبار مربوط به سوريه، دوستان توجه ويژه‌اي داشته باشن به مسئله‌ي سوريه و بازتابش در تلويزيون.
پيش‌بيني من اينه كه تا چند روز ابتدايي حرفي نخواهد زد (گويي كه خودش چند روزي هست كه شروع شده) به اميد اينكه قضايا زودتر بخوابه.
ولي اگه صداش بلند شد، از اون به عنوان كودتاي مخملي و انقلاب رنگي در سوريه ياد خواهد كرد و تحليل‌گران قشنگ صدا و سيما هم خواهند گفت «بله! غرب چون ديد با موج بيداري اسلامي!!! داره پايگاهش رو در منطقه از دست مي‌ده، دست به دامان اين تلاش‌هاي مذبوحانه زده تا با تغيير حكومت‌هاي مستقل منطقه مثل سوريه و روي كار آوردن حكومتي وابسته، هم امنيت اسرائيل رو حفظ كنه و هم، ايران رو تحت فشار بذاره و هم در مقابل موج بيداري اسلامي!! اقدامي كرده باشه! عمده‌ي كساني كه در اين اقدام شركت دارن، يا مزدوران اردني و عربستاني هستن و يا مردم ساده كه با دلارهاي امريكايي و با سازماندهي موساد، برعليه حكومت سوريه دست به آشوب و تخريب اموال عمومي مي‌زنند!!».

اين‌، پيش‌بيني بنده‌اس.
اميدوارم كه محقق نشه. ولي فكر كنم يكي دو هفته ديگه، شما رو به صفحه‌ي سي‌ام اين تاپيك ارجاع بدم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ترمز بودن عربستان برای ایران!!!! خیر من موافق نیستم؛ عربستان به پشتوانه یانکی ها بواسطه فاکتورهایی که مثل آفتاب صلاه ظهر عیانه تو این منطقه مطرح شده و سر جاش مونده؛ لطفا در تحلیل های خودمون متعادل باشیم؛ همه ما می دونیم که کوچک ترین تحرک ایران تمام شاکله حکومتی (یا بهتر بگم امیرنشینی و شیخ نشینی و طایفه بازی) عربستان رو می لرزونه؛ اما درباره ایجاد تاپیک: بنده صد در صد با شما موافق ام فقط نمی دونم تاپیک رو باید چطور ایجاد کنم؛ هر چند فکر می کنم اگر خودت این کارو انجام بدی خیلی بهتر باشه. هم مدیر انجمنی و هم یک سر این بحث مهم و عمیق هستی.
با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ان شاءالله من مرده و شما زنده - [/quote]

برادر mostafa_by سلام و خسته نباشید عرض میکنم. این حرفها چیه میزنی برادر . ان شا لله که صد سال عمر بابکت داشته باشی که در خدمت اسلام و مسلمین صرفش کنی.


با نظرات شما در مورد مقوله سوریه موافقم و فکر میکنم که تا چند روزی هم پوشش خبری داخلی نداشته باشیم. ولی چند سوال دارم از شما که در مورد این قسمت از فرمایشتونه:

[quote]تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد.[/quote]

با توجه با اینکه طبق فرضیه شما ایران در این نقشه مقدم بر عربستانه و باید تکلیف اون زودتر مشخص بشه ، لطفا نظرتون رو در مورد موارد زیر بگین:

1- پیاده سازی این روند به نظرتون چه مدت زمانی طول میکشه ؟؟
2- با توجه با اینکه ساختار سیاسی و مردمی ایران بسیار متفاوت از دیگر قربانیان این برنامه است، اجرای این سناریو در ایران به چه شکلیه و چه مقدار زمان میبره؟؟
3 - آیا راهکاری هم برای مقابله با اون پیشنهاد میکنین؟؟
با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی ممنون از توضیحات برادر مصطفای بزرگوار که بسیار موشکافانه و دقیق قضایا رو بررسی می کنن.


برادر عزیز و بزرگوار، قضیه دیدگاه بنده و شما در عین حال که کاملا متضاده، اما بسیار هم نزدیک به همه! متضاد از این نظر که درمورد دلایل و چرایی حوادث کاملا نظرات متضادی داریم. و نزدیک از این نظر که تا یه جاهایی، هردو تحلیل دقیقا یه نتیجه رو به دنبال داره.


اگه خاطر مباکتون باشه بنده هم چند وقت پیش به وقوع انقلاب در کشورهای منطقه اشاره کردم. اتفاقا از نظر بنده هم آخرین حوادث مربوط به عربستانه که با فاصله نسبتا زیادی بعد از اردن در این کشور شاهد تغییراتی خواهیم بود. البته حالت دیگه ای هم برای انتهای این قضایا متصور هستم که در اون حالت، عربستان و اردن ترتیبشون عوض میشه، اما کلیت حوادث سر جاش می مونه.


امریکا به هیچ وجه از حکومتهایی که دچار این قضیه بشن، حمایت نخواهد کرد. اما علت عدم حمایتش، اتمام تاریخ مصرف این حکومتهاست. برای مثال، باقی ماندن حسنی مبارک بعد از آشوبهای مصر، هیچ منفعتی در درازمدت برای غرب نداشت و حمایت از اون، فقط می تونست در آینده باعث تشکیل ایرانی دیگه تو اون منطقه بشه. بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.

هردومون معتقدیم این حرکت ها و حوادث، مجموعه ای از فعالیتهای جنگ اطلاعاتی هستند. مساله اصلی اینجاست. نفوذ رسانه ای و اطلاعاتی غرب در کشورهای درحال توسعه مساله ای کاملا مشخصه و به هیچ وجه نمیشه از کنار اون رد شد. بنابراین در حوادث جاری، طرفی موفق خواهد بود که بتونه از نفوذ اطلاعاتی امریکا بهتر استفاده کنه!!! این نکته اصلی قضیه از نظر بنده است. دیگه بیشتر از این معذورم!
درمورد نحوه پوشش رسانه ای داخلی هم تاحدی با شما موافقم (از این نظر که بسیار ضعیف عمل می کنه) اما با قضاوتتون موافق نیستم و فکر می کنم محکوم کردن خیلی خوب نباشه. به هرحال، هم بنده، هم شما و هم همه عزیزان شرکت کننده در بحث، باید حداقل 1% احتمال بدیم که شاید اشتباه می کنیم و طرف مقابل درست میگه، حتی اگه به نظرمون تحلیل طرف مقابل با شواهد و حقایق فاصله زیادی داره. چون ما یه سری منابع اطلاعاتی داریم و طرف مقابل منابعی متفاوت.


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پاتريوت عزيز.
اين فرموده‌ي آقاست كه نبايد دشمن رو دست كم بگيريم.
عربستان در دو دهه‌ي اخير، سرمايه‌گذاري‌هاي فراووني در منطقه انجام داده و به قدرت اول اعراب تبديل شده.
پليس مخفي و مهمتر از اون سازمان جاسوسي بسيار قدرتمندي داره كه تنها يك نمونه‌ي اون، افشاي محل اختفاي شهيد مغنيه بود كه سرويس‌هاي غربي سال‌ها از عهده‌اش برنيومده بودن (منهاي دو مورد كه داستاني مجزا داره).

عربستان از كشورهاي حاشيه‌ي خليج فارس تا شاخ آفريقا، براي خودش پايگاه ايجاد كرده با دلارهايي كه خرج كرده. اشتباه نفرمايين. منظور پايگاه نظامي نيست.
موضوع وهابيت رو هم آنچنان خوب پيش برده كه به همين ايران خودمون هم متأسفانه بشدت سرايت كرده.

پس نبايد اينقدر اين كشور رو دست كم بگيريم. ولي بهتره بحث درخصوص عربستان رو هم بالكل بذاريم براي تاپيكي مناسب‌تر.
چون مي‌ترسم با پرداختن به اين بحث در اين تاپيك، از اصل موضوع فاصله بگيريم.

ايجاد تاپيك هم كاري نداره. به يكي از تاپيك‌هاي مخصوص ايجاد تاپيك مراجعه بفرما (مثلاً ايجاد تاپيك در ساير بخش‌ها) و بعد، لينكش رو براي بنده بفرست تا به مبحث مورد نظر منتقلش كنم. البته برادر واريور در اونجا مدير هستن و ايشون هم مي‌تونن و بنده كمكشون هستم در اين زمينه.

-----------------------------------------------------------

جناب master1986 عزيز.
ممنون از لطفتون. بنده كه خيري ندارم. ولي ان شاءالله شما و ساير دوستان، عمر بابركت و طولاني رو زير سايه‌ي الطاف الهي و در سنگر ايران و در ركاب آقا امام زمان (عج)، سپري بفرمايين.

[quote]چند سوال دارم از شما که در مورد این قسمت از فرمایشتونه:

[quote]تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد.[/quote]

با توجه با اینکه طبق فرضیه شما ایران در این نقشه مقدم بر عربستانه و باید تکلیف اون زودتر مشخص بشه ، لطفا نظرتون رو در مورد موارد زیر بگین:

1- پیاده سازی این روند به نظرتون چه مدت زمانی طول میکشه ؟؟
2- با توجه با اینکه ساختار سیاسی و مردمی ایران بسیار متفاوت از دیگر قربانیان این برنامه است، اجرای این سناریو در ایران به چه شکلیه و چه مقدار زمان میبره؟؟
3 - آیا راهکاری هم برای مقابله با اون پیشنهاد میکنین؟؟[/quote]
بله. پيش‌بيني و باور من اينه كه ايران، مقدم بر عربستانه. البته يك حالت خاص براي تغيير زودتر حكومت عربستان متصور هستم كه خدمت دوستي عرض كردم.
اون حالتي هست كه ملك عبدالله ملعون (كه معلوم نشد آخر سر مرده يا زنده‌اس) بميره و حكومت‌هاي پس از اون هم حكومت‌هاي باثباتي نباشن (طبق پيش‌بيني‌هاي آخرالزماني كه البته خيلي روش حرف دارم و قبلاً بصورت خصوصي، اين بحث بين مديران ارشد سايت از سال گذشته در جريان بوده كه البته جمع دوستان بهم خورده و از بين برادران سعيد، حسين، آرماني و بنده، فعلاً بنده بيشتر هستم و از فيض حضور دوستان محروم). در اون شرايط هست كه عربستان ضعيف، به معني ايران قوي خواهد بود و لزوم تغيير حكومت در اين كشور، بشدت احساس خواهد شد.

اما با فرض زنده موندن ملك عبدالله و يا قوام حكومت عربستان پس از وي، بحث رو ادامه مي‌دم.
روند تغيير حكومت ايران از سال 2005 آغاز شد. پروژه‌ي انقلاب صورتي چرك (Dark Pink)، كليد خورده بود و حتي دكتر عباسي هم در اين خصوص، صحبتي داشتن كه البته نطفه‌اش نگرفت!
اگه يادتون باشه، در اون سال حتي مد سال هم صورتي چرك بود و براي زنان با مانتوهاي صورتي و مردان با لباس صورتي چرك، مد تعيين كرده بودن (كه انصافاً خيلي هم زشت بود :mrgreen: !).

ماجرا هم بر سر انتخابات رياست جمهوري ايران و دكتر معين بود كه بحثش طولانيه و قبلاً فكر كنم در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران»ام، درخصوصش بيشتر توضيح داده‌ام.

لكن اين موضوع نگرفت و كار به انتخابات رياست جمهوري 2009 ايران رسيد كه حتي از شش ماه قبل، پيام‌هاي بسيار واضحي ارسال شده بود كه حتي به اون، در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران» اشاره نموديم و درخصوصش، بحث‌هايي داشتيم.

ماجراي انتخابات ايران رو كه ديگه تمامي دوستان از حفظ هستن. ولي از طرفي، حضور مردم در صحنه و از طرف ديگه، حماقت سبزها و كشاندن انقلاب نرم به سخت و تغيير موضع از اصلاح ساختار به برندازي، باعث شكستشون شد.

من قبلاً‌ در تاپيك تونس عرض كرده بودم كه اهداف بعدي، مصر و ليبي و سپس حركت موج اين انقلاب ها از آفريقا به خاورميانه خواهد بود و به ايران هم خواهد رسيد.

اين رو نبايد در نظر داشت كه حكومت ايران هم مخالفان بسياري داره كه خيلي‌ها، از ترسشون وارد صحنه نمي‌شن. ولي اگه شرايط رو مساعد ببينن، اون‌ها هم خواهند اومد و حتي ممكنه به جنگ و تنش داخلي منجر بشه كه براي حكومت، خيلي خطرناكه. ولي موضوع اصلي اينجاست كه پس از شكست پارسال و سرخوردگي شديد مخالفين حكومت، امكان جمع‌ و جورشون كمتر شده و اين، چيزي هست كه آزارم مي‌ده. چون نمي‌تونم متصور شم كه چطور مي‌خوان طرحشون رو درخصوص ايران اجرا كنن. ضمن اينكه زمان زيادي هم باقي نمونده و به عبارتي، فرصت طرح‌هاي چند ده ساله ديگه نيست.

--------------------------------------------------

اما راهكار اين قضيه اينه كه در اين فرصتي كه باقي مونده، در جهت همگرايي و جذب مخالفين استفاده شه. چرا كه درصورت وقوع مجدد حوادث، هرچقدر دايره‌ي مخالفين نظام كوچكتر باشه و گستردگي جبهه‌ي موافقان بيشتر باشه، نظام امكان مانور و مديريت بهتري رو خواهد داشت كه البته اين رو مي‌شه در انعكاس فرمايشات مقام معظم رهبري، چه در سال 88 و چه در سال 89 ديد.

ولي من خودم امكان وقوع انقلاب رنگي مجددي رو در ايران متصور نيستم؛ نه به اين سادگي. چون در انقلاب‌هاي رنگي، خلاءاي رو مشاهده كردم كه آسيب‌پذيري‌ اين انقلاب‌ها رو برام تاحدودي مسجل كرده و خوشبختانه در ايران، اين خلاء وجود داره و اين موضوع، تا حدودي به نفع ايران هست.

---------------------------------------------------

به همين دليل هست كه عرض مي‌كنم شايد حتي منفعت ما در اين نباشه كه كشورهاي ديكتاتور منطقه يك به يك سقوط كنن. شايد منفعت، چيز ديگري باشه.

ولي ان شاءالله كه اين موج، به ايران نخواهد رسيد و ديگه شاهد مشكلاتي كه در سال گذشته شاهد بوديم، نباشيم و برادر از برادر كينه به دل نگيره و اينطور انشقاق عظيم در جامعه بوجود نياد كه ايراني، ايراني رو دشمن خودش بدونه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله تمام حکومت های منطقه پتانسیل اینو که وارد چنین گودی بشن رو دارن حتی کشور خودمون ایران؛ هیچ عقل سلیمی این مساله رو حتی در حد یک سایه با ریشه تاریخی منتفی نمی بینه؛ با این حساب، برای ارائه آنتی تز در هم ریختگی و پلشتی اجتماعی و آشوبی که هم می تونه بسترهای بومی داشته باشه و هم می تونه مرداب جذابی باشه برای ارگانیسم های فرصت طلب (!)؛ میشه در وهله نخست فکری بحال نظام مند کردن و شفاف تر کردن مقوله رابطه مردم و حکومت کرد: میشه از جایی شروع کرد که در اغلب مدل های زنده خاورمیانه ای خاستگاه فروپاشی و ویرانی بوده: در این مسیر بنظر بنده ما این توانمندی تاریخی رو داریم که با تعمیق و نهادینه سازی رفتار صحیح متقابل دولت- شهروند حتی در حدود حداقلی در قالب حقوق میدانی و خصوصی در بیان قانونمند نظرات و عمل سیاسی بتدریج و در پروسه ای به نسبت طولانی مدت مانع از شکل گیری جریانات زیرزمینی انحرافی، جریانات زیرزمینی خشونت طلب و بداخلاق سیاسی، گروه های سودجویی (و مواجب بگیری) که از شکاف های هویتی و نسلی و طبقاتی برای دستیابی به منافع سیاسی و نوعی هژمونی موضعی استفاده می کنن؛ و ... قس علیهذا پیشگیری کرد. همینطور میشه اپوزیسیون داخلی رو بنحوی مدیریت کرد که جایی برای سوءاستفاده های خنده دار و آزاردهنده باقی نمونه. بنده اعتقاد دارم مجموعه شرایط اجتماعی بنحوی سازمان یابی پیدا کرده که این اجازه رو میده که بشه صداهای مختلفی رو تحمل کنیم. من فکر می کنم شاید بشه در این مسیر خیلی از انرژی های منفی و سمپاشی های سیاسی داخلی و خارجی رو مهار و مدیریت کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر ميثم عزيز.
همون‌طور كه فرمودين اشتراكات فرمايشات شما و بنده، بسيار زياده.
البته مبنامون متفاوته و اين، شايد سررشته‌ي اختلافات ما باشه.

[quote]امریکا به هیچ وجه از حکومتهایی که دچار این قضیه بشن، حمایت نخواهد کرد. اما علت عدم حمایتش، اتمام تاریخ مصرف این حکومتهاست. برای مثال، باقی ماندن حسنی مبارک بعد از آشوبهای مصر، هیچ منفعتی در درازمدت برای غرب نداشت و حمایت از اون، فقط می تونست در آینده باعث تشکیل ایرانی دیگه تو اون منطقه بشه. بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.[/quote]
ببينين. تقريباً بنده هم همين رو عرض مي‌كنم. ولي نكته‌اي كه ظاهراً با هم توافق نداريم، به راه افتادن امواج انقلاب‌ها در اين كشورها هست كه شما مي‌فرمايين خودجوش و مردمي هست و بنده، در كنار مردمي بودنش، به هدايتش توسط دست‌هاي پنهان اعتقاد دارم.
مستندات عرايضم رو هم بارها عرض كرده‌ام كه ساده‌ترين اون‌ها، هدايتشون توسط رسانه‌هاي زنجيره‌اي و رسانه‌هاي همگاني مثل فيس‌بوك و توييتر هست.
همون‌طور كه عرض كردم، ما حركتي كاملاً مشابه (دقيقاً با همون المان‌ها) با وقايع پس از انتخابات سال 88 ايران داريم كه دقيقاً همون سازماندهي انجام گرفته (با اين تفاوت كه در اين وقايع، حتي همون رهبران ظاهري رو هم ندارن!). پس من نمي‌تونم يكي رو طرح امريكا و ديگري رو خواست حقيقي مردم بدونم. شايد شما بفرمايين كه ايران با مصر فرق داره. از نظر مخالفان، فرقي نمي‌كنه. هر حكومتي، عده‌اي مخالف داره و عده‌اي موافق. همون‌طور كه عرض شد، لزوماً نبايد عدد مخالفين از موافقين يبشتر باشه؛ چرا كه ما با انقلاب نرم طرفيم كه با فشار، حكومت ساقط مي‌شه نه با جنگ و درگيري. براي كشوري، وجود يك ميليون مخالف در سطح خيابون، بسيار خرد كننده‌تر از راهپيمايي 40 ميليون نفر موافق در يك روز خاص هست. كما اينكه قبلاً هم عرض كرده‌ام كه در مصر 85 ميليوني، حضور يكي دو ميليون نفر در ميدان التحرير، بزرگترين مشكل حكومت شد! حالا اگه ساير شهرها رو هم در نظر بگيريم، نهايتاً به پنج يا در خوشبينانه‌ترين حالت به ده ميليون نفر مي‌رسه كه تازه مي‌شه يك هشتم جمعيت مصر! ولي همين جمعيت باعث به چالش كشيدن سقوط حكومت مستحكم و 40 ساله‌ي ديكتاتور شد. پس فرق چنداني در صورت قضيه نداره (درمورد خصوصيات حكومت‌ها، بايد گفت بله. زمين تا آسمون فرق مي‌كنه. ولي ما داريم درخصوص بيماري واحد و نسخه‌ي واحد حرف مي‌زنيم).

همين كه شما مي‌فرمايين «بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.»، يعني تلويحاً عرض بنده رو تأييد مي‌فرمايين. چرا كه مشخصاً تغيير كنترل شده (كه بنده هم دقيقاً همين نظر رو دارم)، از راهي بدست نمياد جز هدايت پنهان انقلاب‌ها و نه مصادره اون؛ چرا كه در مصادره‌ي انقلاب، همواره خطر شكست سنگين وجود داره. ضمن اينكه هيچ‌يك از انقلاب‌هاي اخير منطقه، انقلاب به معني واقعي نبوده و تماماً شبه انقلاب و بيشتر، شبيه به انقلاب‌هاي رنگي بودن؛ يعني سطحي و بي‌ريشه.
به همين دليل و به قول شما براي جلوگيري از بوجود آمدن ايراني ديگه و از نگاه من، كلي‌تر و براي ايجاد جهان ليبرال و دموكراسي ضعيف شده كه بنده اسمش رو «پروژه‌ي مرگ دموكراسي» مي‌ذارم، بايد در اين كشورها تغيير ساختار صورت بگيره و اين تغيير ساختار، با هماهنگي و هدايت غرب انجام بگيره تا جلوي تغيير واقعي ساختار قدرت در اين كشورها گرفته بشه.

حالا اينكه پس از اين وقايع، چطور مي‌تونيم از ظرفيت بوجود اومده نهايت استفاده رو ببريم، مسئله‌اي جداگانه‌اس. ولي تصديق بفرمايين با شعار و بيداري اسلامي، بيداري اسلامي گفتن، مشكلي حل نمي‌شه و شايد فقط خاطر خودمون رو آسوده كنيم و سرمون رو در برف كنيم.

عرض بنده از روز اول، دقيقاً اين بود كه جهت و مسير و هدف اصلي اين تحركات رو بشناسيم و از همين الان براش برنامه‌ريزي كنيم و اسير شعارهاي تبليغاتي نشيم.

[quote]درمورد نحوه پوشش رسانه ای داخلی هم تاحدی با شما موافقم (از این نظر که بسیار ضعیف عمل می کنه) اما با قضاوتتون موافق نیستم و فکر می کنم محکوم کردن خیلی خوب نباشه. به هرحال، هم بنده، هم شما و هم همه عزیزان شرکت کننده در بحث، باید حداقل 1% احتمال بدیم که شاید اشتباه می کنیم و طرف مقابل درست میگه، حتی اگه به نظرمون تحلیل طرف مقابل با شواهد و حقایق فاصله زیادی داره. چون ما یه سری منابع اطلاعاتی داریم و طرف مقابل منابعی متفاوت.[/quote]
حتي اگه صدا و سيما صد در صد درست هم بگه و اين، بيداري اسلامي واقعي باشه و همه‌ي مواردي هم كه مي‌گه درست باشه هم باز حركتشون توجيه‌پذير نيست! اين روش كه يه حرف رو اونقدر بزنين تا ملت باور كنن، يه تاكتيك تبليغاتي بسيار قديمي و شايد بشه گفت براي قبل از جنگ جهاني هست كه امروزه كاربردي نداره.
من به اين موضوع و به حاشيه‌زني بر خبر اعتراض دارم. والا هر رسانه‌اي، براي خودش خبرسازي مي‌كنه.

من به اينكه ايران نمي‌تونه در يه خط، از حمله‌ به ليبي خبر بده و مجبوره دقيقاً يك ربع (تايم گرفتم!) حاشيه‌روي كنه و هزار و يك فرضيه‌ي سطحي رو سرهم‌بندي كنه كه حمله‌ي غرب به ليبي رو توجيه كنه؛ تنها به دليل اينكه تا چند روز قبلش، قويا مي‌گفت غرب و امريكا پشتيبان ليبي هستن و نمي‌خوان ديكتاتور سقوط كنه و چون الان توجيهي ندارن، مجبورن به حاشيه‌زني روي بيارن، مخالفم.

من با تحليل‌هاي سطحي صدا و سيما كه كاربرد يك روزه هم ندارن مخالفم.

من به اين موارد اعتراض مي‌كنم. والا حرفم اين نيست كه اونا دارن غلط حرف مي‌زنن! به اينكه نه به مخاطب و عقل و شعورش اعتماد مي‌كنن و هم اينكه فكر مي‌كنن اين تاكتيك‌شون، تاكتيك جالب و كاربردي هست معترضم!

------------------------------------------------------------

فرمايشات برادر پاتريوت هم كاملاً‌ مورد تأييد بنده هست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی عزیز
یانکی ها و اذنابشون الان حدود 30 ساله که ایران و ایرانی رو در این فُرم و ماهیت به رسمیت نمیشناسن ... اینو که انصاف میدید به انحاء مختلف این روی سگی رو به ما نشون میدن به هر بهانه ای به هر مناسبتی این موضع رو به ما یادآوری می کنن ما رو تا جایی که می تونن ایگنور می کنن دقیقا از 32 سال پیش شروع شد ... گروهک ها، جنگ، تحریم طولانی مدت و عجیب و غریب ... ما مورد حمله قرار بگیریم و ما هم تحریم تسلیحاتی بشیم و ... هژمونی پشت هژمونی و رذالت پشت رذالت ... و جنایت ... (از بحث عواقب و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این الگوی رفتار سیاسی و اقتصادی و نظامی بگذریم)
حالا چرا ما باید اینها رو با این سابقه درخشانشون در چارت رسانه ایمون به رسمیت بشناسیم و بنحوی چهره اونا رو ترسیم کنیم ... دوست عزیز، این جهان آکنده از کانکشن های پیچیده و تعاملی سیاسی و اقتصادی و امنیتیه پس خیالت راحت باشه این الگوی رفتاری ما هم به جایی از این جهان هم بزرگ و هم کوچک برنمی خوره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید بنده یه مطلبی هم عرض کنم و بیشتر از این سر دوستان رو درد نیارم.


بنده ابدا معتقد به این نیستم که این قیامها به خودی خود ایجاد شده. و به هیچ وجه به نظرم قابل توجیه نیست که همزمان در چندین کشور (اتفاقا با اوضاع و شرایطی تقزیبا یرایر و همنوع) مردم به ناگاه متوجه مشکلاتی در حکومت شدن و دست به قیام علیه دولتها زدن و غرب رو دچار شگفتی کردن!

اتفاقا بنده شدیدا به تاثیر تویتر و فیس بوک و حتی موارد داخلی و در دنیای واقعی (غیر فضای سایبر) در شروع و سازماندهی این حرکتها اعتقاد دارم. اما ... تو پست (های) قبلیم مختصرا توضیح دادم.


از همه بزرگواران که در این بحث شرکت کردند و می کنن و بنده و سایر دوستان رو از تحلیل های خوبشون بهره مند می کنن تشکر ویژه دارم.


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ممنون از لطفتون. بنده كه خيري ندارم. ولي ان شاءالله شما و ساير دوستان، عمر بابركت و طولاني رو زير سايه‌ي الطاف الهي و در سنگر ايران و در ركاب آقا امام زمان (عج)، سپري بفرمايين.
[/quote]

mostafa_by عزیز ، خواهش میکنم برادر. ان شا الله همه ما سعادت جانبازی و سربازی در راه قیام حضرت رو داشته باشیم.

--------------------------
از پاسخ معقول و سنجیدتون متشکرم. و با دیدگاهتون موافقم .
منتهی چیزی که در این نظریه دیده نمی شه ، دست نصرت الهیه که همواره حامی کشور ما بوده و هست .

منتهی به تناسب هر نظریه ای ، متد شما هم یه پروسه علمیه که جای ماوراء الطبیعیه از هر نوعش در اون خالی به نظر میاد.
از این دیدگاه بله ، نظرمون مشترکه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مستندات عرايضم رو هم بارها عرض كرده‌ام كه ساده‌ترين اون‌ها، هدايتشون توسط رسانه‌هاي زنجيره‌اي و رسانه‌هاي همگاني مثل فيس‌بوك و توييتر هست.
[/quote]ايذا وبلاگ ها ...

يكي از برنامه هاي اصلي بي بي سي فارسي همين خواندن وبلاگ ها و اطلاعات درون فيس بوك و .... به اصطلاح مردم ايران هست و ملاك قرار دادن اونها براي پخش خبر و نظر ... همين روش در رسانه هاي ديگر در حال تكرار شدن هست همينطور رسانه هاي داخلي ما .
خبري كه گوش همه رو كر كرده : (انقلاب مصر يا تونس انقلابي مديون تويتر فيس بوك .و ..)

------

[quote]بنده هم عرضم که اینه که شما دارید تا حدودی مطلب رو اغراق آمیز جلوه می دید؛[/quote]

من حرفم رو بايد تفسير كنم ! مثل اينكه دوستان درست متوجه نشدند .

علت اينكه بنده گفتم تحليل گران صدا و سيما عقب ماندگان ذهني هستند اينه كه فكر آزاد و باز مخاطبان خودشون رو نديد ميگيرند و با دادن تحليل هاي يكطرفه كه قصدش روشن كردن ماجرا يا دادن يك مطلب درست به مخاطب دارن به ما توهين ميكنند ! حالا ميخوان ناراحت بشن بدرك ! .
اما واقعا فكر ميكنند كه ملت آدمهاي ساده و بدون درك و شعور سياسي هستند . چرا هر خبري يا تحليلي كه ما ميشنويم بجاي بحث بر روي اصل مطلب و واقعيتهاي پشت پرده به مسايل عيان و واضحي مثل بدي غرب ميپردازند و اصلا هيچ هدف ديگري غير از اين رو دنبال نميكنند !؟! اگر گفتم عقب مانده ذهني چون دستورالعملهاي توليد برنامه در سيما رو شخصا مشاهده كردم و مزخرفاتي توش نوشته بود كه گفتنش به صلاح نيست .

حالا شما ميتونيد بگيد كه كجاش اغراق آميزه ؟!

بحث بسيار مهمي كه برادر مصطفي عزيز در اين تاپيك مطرح نمودند خودش بيانگر اوج دشمني غرب با ملل مختلف هست و كافيه همين تحليل ها از رسانه خارج بشه تا بدون اينكه صبح تا شب به بيننده گفته اه اين آمريكا چقدر بده ! آدم كش قاتل وحشي ! خيانت كار و ... ملت خودشون ذهنشون رو فعال كنند و بجاي خوردن نون پنير صدا و سيما از صبح تا شب ! خودشون برن دسيسه هاي غرب رو بشناسند و توطءه ها رو كشف كنند . نه اينكه يك نفر بياد توي تلويزيون هي بگه آقا اين بده و ....

[quote] خروجی های رسانه ای ما تا حدود زیادی متعادله و حسب تفسیر و رای شما اگر قرار باشه که ما باب میل یانکی ها یا دوستانشون بنویسیم که این خلاف مبانی ارزشی و فکری ماست؛ شاید اونچه که شما اسمش رو میگذارید: عقب افتادگی همون نقاط تاریکی که رسانه های ما تمام تلاششونو می کنن برای اینکه مردم منطقه رو متوجهشون کنن در حالی که تمرکز رسانه های اونوری بر اینه که مردم منطقه کمتر به این موضوعات توجه نشون بدن
عرض بنده کاملا واضحه
[/quote] مشكل من اينه كه چرا به خودمون دروغ ميگيم ؟! چون واقعيت خلاف ارزشهاي فكري ماست ؟!

همه ميدونند كه فلاني بد هست ! و احتمالا ته دل اين تظاهركنندگان خواهان يك حكومت آزاد (كه هم اسلام درش آزاد باشه ! و هم كاباره ! هستند) اما صبح تا شب گفته ميشه كه اين ها انقلاب اسلامي از نوع ايرانيش هستند ! بله در اين تظاهرات گروههاي اسلامي هم هستند و براي آزادي خودشون تلاش ميكنند اما هيچ وقت خروجي نهايي گونه هاي حاكميتي بعد از اين انقلابها اسلامي نخواهد بود و احكام شريعت اسلام (كه خودش كلي حرف داره) در قانون هاي اساسي و دادگاهاشون به اجرا در نخواهد آمد ! شايد اين وسط اسلام هم وسيله اي اتفاقا بدرد بخور براي كنار زدن اين حاكميتها و خوابوندن تب اسلام خواهي يك عده باشه اما فقط يك وسيله خواهد بود و پس از استفاده كنار زده خواهد شد . كه نتيجه چنين حكومتي هر چيزي خواهد بود الا حاكميت ديني و غير وابسته ! ...
حالا بحث بر سر اينه كه وقتي چنين چيزي قابل پيش بيني هست و مرتب بر سر اين قضيه تاكيد ميكنيم ! صدا و سيما براي سالهاي آينده چه فكري كرده و چه تحليلي از اين كشورها ميخواد ارايه بده ؟ مثلا جمهوري اسلامي اردن ؟ حكومت اسلامي بحرين !؟! .

--------
عين اين اتفاقات در تركيه افتاد ! ولي شاهديم كه تركها ضمن كنترل و ارضاي روحيه اسلام خواهي ملت همچنان سيستم سكولار سابق رو حفظ ميكنند و بهش وفا دار هستند ! بيشتر از ما از اسلام حرف ميزنند ! شجاعت نشون ميدن ! و .... اما در عمل از همه كشورهاي منطقه غرب گرا تر و ضد اسلام ترند .

متاسفانه غرب ميخواست از تركيه الگويي براي حاكميت آينده در ايران بسازه و يك سري از تحليلگران و خبرسازان رسانه هاي داخلي آمدن مرتب بر سر اين قضيه اسلامگرايي دولت تركيه تاكيد كردند غافل از اينكه اين تبليغات در كنار موفقيت هاي دولت تركيه ناخواسته به تغيير رفتار در سياست و اصول اعتقادي ما در بعد اجتماعي در حال وام دادن هست .

اين بحث چندان ربطي به اين تاپيك نداره و از ادامه دادنش صرف نظر ميكنم اما در كل منظورم اين هست كه صدا و سيما در بخش فارسي خصوصا شبكه خبر بيشتر يك بازتاب دهنده اخبار هست كه اونها رو با عبور دادن از فيلترهاي فكري خودش از رسانه بيرون ميده .
----

[quote]بنده هم با اینکه این حوادث رو ساخته غرب نمی دونم قبلا درمورد دخالت نظامی غرب در اونها عرض کرده بودم. کاملا واضحه که حکومت فعلی لیبی دیگه هیچ ارزشی برای غرب نداره و دقیقا به همون سرنوشتی دچار میشه که صدام شد. بنابراین چون غرب به حمایت از انقلابیون (به گفته خودشون) وارد جنگ میشن، دلیل بر غربی بودن این حرکات نیست.

بنده هنوز فکر می کنم اگه مدیران صلاح بدونن و همه اخبار اخیر وی او ای رو درمورد این وقایع مرور کنیم دید خوبی بهمون میده.
[/quote]
ميثم عزيز .
اين ملتها از كي شروع به قيام (نه انقلاب) عليه دولتهاشون كردن ؟

چندين بار در دوران هاي مختلف ! ولي كي اين قيام ها همه گير شدن و با اصولي مشابه و قابل محاسبه پيش رفت ؟!

از زماني كه دولت تونس سقوط كرد .
و همين الگويي براي ادامه شد . شايد مردم حاظر در اين قيام ها با تفكرات و ديدگاههاي قبلي به خيابانها رفتند ! اما زماني رفتند كه براي اين كار وقتي تايين شده بود ! .

همه ميدونيم كه حكومت تونس به مزخرفترين حالت ممكن سقوط كرد ! تا انجام وظيفه بن علي در ترك حكومت جرقه قيام هاي ساده اينچنيني رو براي اعراب بزنه ! و اين بي دليل نميشه :


چرا مبارك مقاومت كرد ؟
چرا حكومت اردن سقوط نكرد ؟
چرا در يمن با اينكه در دست مردم اين كشور سلاحهاي سنگين هست اتفاقي نيفتاد ؟
چرا بحرين كوتاه نيومد ؟

خيلي ساده است مهره ها چيده شدند زمان مناسب فرا رسيده و اسقاط اين حاكميت ها جاي دوري نميره ! پس نيازي نيست كه با خود اين حاكميتها هماهنگ كرد ! ...
و اگر هم هماهنگي قبلي صورت گرفته باشه ميشه اينطور فرض كرد :

غرب با خيال راحت و بدون كمترين درد سر حاكميت تونس رو سرنگون كرده ! و حالا هر كي به قدرت برسه زياد مهم نيست چون راحت ميشه بدستش گرفت ! .
آمريكا در مصر نظاميان رو بقدرت رسونده .!
در ليبي مداخله نظامي خواهد كرد !.
شيعيان بحرين رو به كنترل عربستان دراورده و اين كشور كوچك رو بين امارات و عربستان تقسيم كرده ! .
حالا نوبت كيه ؟

يمن ! سوريه ! و ... ؟

حالا ميشه به من بگيد كه كجاي اين اتفاقاتي كه افتاده بدون كنترل و برنامه ريزي صورت گرفته ؟

هدف رو فقط ساقط كردن حاكميت هاي توتاليتر قرار نديد . چطور ممكنه دمكراسي در منطقه شكل بگيره ؟!!

قبلا هم گفتم كل خاورميانه رو براي چند سال بدون دولت يا دولت مقتدر فرض كنيد .

تصور كنيد حكومت سوريه از بين بره (حالا هر كي ميخواد به قدرت برسه مهم نيست چون بدون رهبري و با اهداف دمكراتيك قيامي ناهماهنگ از لحاظ توده هاي مردمي در اين كشور صورت گرفته ! حاكميت مقتدر نخواهد بود) و يا حكومتهاي عراق مانند در اين كشور و ديگر كشورها تشكيل خواهند شد .


سود اين ماجرا چيه ؟؟

اقتدار اسراييل و در صورت شروع يك جنگ بلند مدت ! پروژه كثيف صهيون ! .


( با عقل ناقصم)چيزي كه من پيشبيني ميكنم :
تشكيل يك سري حكومت هاي عربي ضعيف ! در كنار حاكمتيهاي قوي تر .
دست درازي اين حكومتها به سرزمين هاي يكديگر با دلايل مختلف .
بروز جنگ هاي طولاني مدت و فاقد نتيجه مشخص .
كشتار هاي فجيع و گسترده در منطقه .
از بين رفتن توان دفاعي تمامي اين كشورها .
نفوذ گسترده نظامي و سياسي غرب و وابستگان قدرتمند اون در منطقه .
احتمالا حمله اسراييل به سرزمين هاي اطراف .

آمريكا به صدامها و كويت هاي جديد نياز داره !

چه لزومي داره كه اين همه قدرت نظامي در عربستان امارات و اردن جمع بشه ؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام
بد نیست به این تحلیل عصرایران که بیشتر شبیه یک بیانیه شدیدالحن و احساسی میباشد نیز نظری بیاندازید.

[size=18]تشکیل حزب الله بحرین راه آزادی کشور و سقوط دیکتاتور[/size]
عصر ایران عربی - این که در کوتاه مدت ، ماجرای خونین مردم مسلمان بحرین و اشغالگران سعودی به کجا می کشد ، امری است و این که لشکرکشی و نیل کشی حاضر در میان مدت چه تحولاتی را به وجود خواهد آورد ، موضوعی است جداگانه. ممکن است قیام مردم مسلمان بحرین در بستری از شقاوت های آل سعود و آل خلیفه سرکوب شود و معترضین ، راهی خانه هایشان شوند و ممکن است در همین مرحله نیز انقلاب به پیروزی برسد ولی حتی به فرض سرکوب ، فردای بحرین ، با امروز و دیروز آن بسیار متفاوت خواهد بود.

تا کنون ، مردم بحرین ، که یک دیکتاتوری تمام عیار را تجربه می کردند ، امیدوار بودند که اگر روزی کاسه صبرشان لبریز شود ، می توانند از راه هایی مانند تجمعات و تظاهرات مسالمت آمیز ، اصلاح و تغییر حاصل کنند. هم از این روست که آنان در دهه های گذشته ، به دنبال سازوکارهای مدنی مانند تشکیل احزاب و گروه های سیاسی و حقوق بشری.

با این حال ، قیام مردم بحرین و واکنش دیوانه وار آل خلیفه نشان داد که کار از اصلاحات مدنی گذشته است ؛ وقتی در برابر شعارهای "سلمیه ، سلمیه" ، سرب های گداخته به سمت مردم روانه می شود و هنگامی که تجمع مسالمت آمیز لوء لوء با زره پوش مواجه می شود وخیابان های شهرهای بحرین ، زیر چکمه های ارتش سعودی قرار می گیرد ، آیا باید باز هم انتظار داشت مردم بحرین ، به سبک و سیاق سابق حرکت کنند و راه های آزموده شده و جواب نداده را باز هم پی بگیرند؟ مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود.

از این رو ، مردم بحرین برای آزادی از دیکتاتوری خونریز آل خلیفه ، گزینه مقاومت مسلحانه را برخواهند گزید ، نه این که این ، گزینه اصلی و اولیه آنان باشد بلکه به این خاطر که آل خلیفه راهی جز این برایشان نگذاشته اند: وقتی تو را می کشند که نباید دست روی دست بگذاری و گردن زیر گیوتین ببری!
آتش زیرخاکستر بحرینی ها ، دیگر حول بیانیه و تجمع اعتراض آمیز و شعار سلمیه سلمیه شکل نخواهد گرفت ؛ مگر می شود از خونخواهی شهیدان مظلوم گذشت و از قصاص شان گذشت؟

حزب الله لبنان ، اگر توانست با اتکا به خداوند و آموزهای جهادی اسلام در برابر ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیست ها پیروز شود ، حزب الله بحرین ، حتماً از عهده نظامیان توسوی آل خلیفه و آل سعود که هنرشان شلیک به بی سلاحان است ، به خوبی بر می آیند و صد البته ، تهیه سلاح برای مدافعان بحرینی ،در دنیای امروز ، بسیار آسان تر از استخدام مزدوران سعودی توسط آل خلیفه است.

مبارزان بحرینی ، به زودی ، بحرینی آزاد و مستقل را شکل می دهند که در آن ، نه شیعه بودن برتری بخش باشد و نه سنی بود ، بلکه در بحرین جدید ، این مسلمان بودن و بحرینی بودن است که ملاک عمل در اداره حکومت بحرین جدید قرار خواهد گرفت.

[url=http://www.asriran.com/fa/news/160135/تشکیل-حزب-الله-بحرین-راه-آزادی-کشور-و-سقوط-دیکتاتور]لینک منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام،
کجای صحبتم من گفتم که آمریکایی ها همیشه بر حمایت از حقوق بشر پای بند اندو همیشه هم مدافع دیکتاتورهایند که شما این لکچر رو برای من نوشتید و به صفر و یک محکومم می کنید؟
یکی مغالطه ی معروف داریم و اون این که شما صحبت های طرف مقابلتون رو به بدترین حالت ممکن تفسیر و تعبیر کنید و بعد بهش نسبت بدین و بشینین هووش کنید. متاسفانه از اولی که من در این موضوع انقلابات با حضرت استاد مصطفی وارد بحث شدم تمام نوشته هام از سوی ایشون به نحوی تعبیر شد که انگار با یک آدم با آی کیوی جلبک در حال بحث هستند! :mrgreen: همین هم باعث شد که بحث رو رها کنم. اون آنانسی هم که اومدم و بعد بی خیال نوشتن مطلبش شدم ناظر به همین مغالطه بود. این مورد هم به همین موضوع دچار شد:
[quote]بعضی وقت ها تاخیر در اقدام خودش یک حمایت محسوب می شه. کاری که قزافی داره انجام می ده از دیدگاه حقوق جزای بین الملل در جرگه ی جنایت علیه بشریت است( تقریبا جزو 3 یا 4 جرم بزرگ شناخته شده در جهان). در این موارد معمولا به سرعت یک مداخله ی شدید سیاسی و نظامی رو شاهدیم مگر این که[b] یکی از طرفین از این برنامه در حال سود بردن باشه.[/b] در ماجرای لیبی درست مشابه جنگ 33 روزه و جنگ تحمیلی خودمون، قطعنامه رو دیدیم ولی وقتی که دیگه مجبور شدن. این که چی مجبورشون کرد بماند. نوع محکوم کردن غربی ها خودش یک حمایت محسوب میشه.
یکی از اهداف پشت پرده ی این مداخلات حتی می تونه جلوگیری از انقلابیون باشه. مثل قضیه ی بوسنی و کزوو. البته هزاران دلیل و منفعت دیگه هم داره مثل تضعیف یک آدم یک دنده و کشورش که همیشه در اصول طراحی شده ی قدرت ها حرکت نمی کرد، یا احتمالا تجزیه ی اون و.. از قضا منم این قضیه رو خیلی قبل ترها در تاپیک مصر بهش اشاره کردم. پس میشه به نظر مخالف برادرمون مصطفی هم قایل بود ولی به همین نتیجه رسید. [/quote]
این قسمت که بولد کردم نشون می ده که منفعت گرایی مهمترین مسئله ای هست که بهش اشاره کردم! همیشه معتقد نیستم که از حقوق بشر دفاع می کنند و همیشه هم معتقد نیستم که از دیکتاتور! (این هم شد مثل قضیه ی اخوان المسلمین و رسانه ی ملی و غیره که شما بی منطق ترین برداشت ممکن را از نوشته هایم کردید و بعد هم با تقطیع و جداسازی آن ها از کانتکسی که در آن مطرح شده بود ما رو گذاشتید کنار دیوار بستید به رگبار، لا اله رو گفتید الا الله یادتون رفت)
اگر یکی در شهر قتل انجام داد و داروغه لفت و لیس داد رسیدگی جنایت رو، یعنی چی؟ یا دستشون با هم توی یک کاسس، یا داره یک جوری از شرایط موجود سود می بره! قطعا داروغه نمی تونه بگه قتل کار خوبیه ولی می تونه بگه عجب کار بدی ما در اسرع وقت رسیدگی می کنیم. قتل چیزیه که بچه ی 4 ساله هم قبحشو می فهمه. وقتی ما در حقوق بین الملل می گیم جنایت علیه بشریت، یعنی چیزی مشابه قتل و تجاوز در مقیاس داخلی. کسی نمی تونه بگه ما این را حمایت می کنیم یا سکوت کنه، ولی می تونه تقبیح کنه و خودشه بزنه به اون راه، هی لفتش بده.
اصولا غربی ها برای دوستاشون (به خاطر منافعشون) یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند، بعد محکومیت ظاهری رو شروع می کنن، مثل قضیه ی اسراییل و موارد دیگر، اگر ماجرا بیشتر طول کشید طوری که سکوتشون باعث بشه حیثیتشون در داخل و خارج در حال لجن مال شدن باشه یا این که قضیه بر خلاف نظرشون از سمت دیگر پیش بره، یا طرف حسابشون رو عوض می کنند یا قضیه رو خودشون فیصله می دن اون جور که دوست دارن. از این کارام تو کارنامشون بسیار است.
وانگهی شما که کل غرب و شرق و حکام عربی و رسانه هایشان را با یک چوب می رانید، سیاه سفید نگاه می کنید یا بنده که برای هر کدام نقش مستقلی قایلم؟
داش مصطفی اصلا ما عقلمون قد نخوده، اشتباه کردیم. از اول حق با شما بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.