RezaKiani

قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

عجبست!!!
حقيقتاً با برادر سعيدي ديگه داريم بحث مي‌كنيم!
جالب اينكه فرمايشات جناب سعيد، بيش از اينكه جواب بنده باشه، جواب فرمايشات اسبق خودشون هست. اسبق نه به معني 4 سال پيش! بلكه همين 6، 7 ماه قبل ايشون!!!

اي كاش برادر سعيد، سري به پست‌هاي پيشين خود مي‌زدن تا مي‌ديدن از كجا به كجا رسيدن و چطور دچار اين اولسيون فكري شدن!
البته ان شاءالله كه اين موارد هم از روي تفكر بوده باشه و بادي نباشه كه هر آن به سويي مي‌وزه و درختان اون قسمت رو مورد نوازش قرار مي‌ده.

خوب. بپردازيم به فرمايشات برادر سعيد.

[quote] نه بی طرف نبودن! برادر مصطفی از شما بعید هست که حمایت کننده رو با دشمن یکی بدونی و بعد بگی عربستان بی طرف نبود! به عراق کمک میکرد که میکرد این دلیل نمیشه ما وضعیت حمایتی رو به وضعیت جنگی علیه خودمون تبدیل میکردیم! اگر ایران عربستان رو دشمن میدونست هرگز حجاج رو به این کشور اعزام نمیکردیم که اون فاجعه رخ بده! هر چند در اون مورد هم خود ما تا حدودی مقصر بودیم! ایرانی رو شور بگیره دیگه داخل ایران و خارج ایران رو تشخیص نمیده و میریزن خیابون و شعار میدن و عربستان هم که منتظر بهانه و فاجعه ای رخ میده که تازه میفهمیم تو کشور دیگه نمیشه شعاربازی کرد. [/quote]
عجست!!
اينكه يك كشور نيروي مستقيم نظامي بفرسته يا تجهيزات جاسوسي و اطلاعاتي‌اش رو بفرسته، اسمش مي‌شه بي‌طرف نبودن!!
اينكه يك كشور به نيابت از كشوري ديگه نفت صادر كنه (مثل اين مي‌مونه كه مثلاً روسيه به نيابت از ايران، گاز صادر مي‌كرد و پولش رو به ما مي‌داد كه خودمون رو مسلح كنيم)، اسمش مي‌شه بي‌طرف نبودن!!
اينكه ما در عمليات فقط فتح خرمشهر، از 18 كشور اسير در اختيار داشتيم اسمش مي‌شه بي‌طرف نبودن؟!!!
اينكه اطلاعات مختلف درخصوص اقتصاد، جامعه، سياست و مواضع نظامي ايران رو كشوري مثل عربستان به عراق پيش‌كش مي‌كنه، اسمش مي‌شه بي‌طرف نبودن؟؟!!!!!

يا برادر سعيد معني جنگ رو متوجه نيستن، يا معني بي‌طرف بودن رو!
فقط مونده بود عربستان سعودي موشك مستقيم شليك مي‌كرد (البته نه موشك‌هاي اهدايي با پول خودش به عراق رو!!!). لابد در اون شرايط هم برادر سعيد ايران رو متهم مي‌فرمود كه اين، پول حاجي‌هاي ايراني بود كه عربستان بخاطر اينكه پولش نجس نشه و پول ايراني قاطي پولش نشه، مجبور شد با پول ايرانيا موشك بخره و تحويل عراق بده!!!!

بعد هم درگيري‌هاي مرزي بين ايران و عربستان و كويت، امري بسيار طبيعي بود. شما چندين بار حمله‌ي عراقي‌ها از خاك عربستان و كويت به كشتي‌هاي ايراني رو ناديده مي‌گيرين؛ ولي حمله‌ي ايراني‌ها به ناوهاي عراقي زير پرچم كويت يا عربستان رو جرمي نابخشودني محسوب مي‌فرمايين؟!!

يا للعجب!!! پس فكر كنم تنها كشوري كه حق مقابله به مثل نداشت، ايران بود و بس!!

[quote] یک وقت هست ما ابرقدرت باشیم و به کشوری که به دشمن ما کمک میکنه اخطار بدیم که اگر این روند رو ادامه بدی بهت حمله میکنیم! ولی ما که در همون عراق مونده بودیم و از وقتی که خواستیم وارد خاک این کشور بشیم هم تلفاتمون رفت بالا و هم پیروزیهای سابق کم تکرار شد و چند مورد هم مثل ولفجر8 و تصرف فاو هم که چون توان نگهداریش رو نداشتیم از دست دادیم و اون همه تلفات که برای این عملیات دادیم هم به هدر رفت. [/quote]
اين هم كشفي جديد از برادر سعيد جديد هست!
اينكه عراق اگه مثلاً‌ ما وارد خاكش نمي‌شديم، وارد خاك ما نمي‌شد و بالطبع تلفات هم نمي‌داديم و جنگ هم به خوبي و خوشي تموم شده بود و الان وزير امور خارجه‌مون كنار صدام حسين نشسته بود و سيگار برگ دود مي‌كرد!!

مثل اينكه برادر سعيد، بالكل دچار فراموشي شدن كه شرايط جنگ قبل و بعد 61 رو فراموش فرمودن (كه ساده‌ترين تفاوت‌شون، استفاده‌ي بامزه‌ي عراقي‌ها از سلاحي كاملاً مردانه به اسم بمب شيميايي بود!!!).
پس شايد بهتر باشه ايشون به نقدها و نوشته‌هاي خودشون درخصوص جنگ هشت ساله ارجاع بديم. شايد يادشون بياد چقدر اين دو برهه‌ي زماني فرق داشتن! اگر هم يادشون نيومد كه خودشون اينا رو نوشتن، حداقل با خوندنشون كمي نسبت به وقايع اون روزگار آگاهي كسب بفرماين، بعد اينطور تيغ عريان عليه رزمندگان و مسئولين جنگ در اون زمان بكشن.

[quote]اصلا به نظر من بايد به تمام اون 40 کشور اعلام جنگ ميکرديم! اينطوري خوب ميشد! يک دفعه تمام دنيا جمع ميشد و مثل آلمان نازي کارمون رو يکسره ميکرد! [/quote]
مي‌خواستم بنويسم No Comment كه باز ياد نقل قول ديگري از خود برادر سعيد افتادم درخصوص جنگ فعلي كه مي‌فرمودن اگر جنگي دربگيره، بايد به تمامي كشورهاي همسايه (از عربستان و بحرين و امارات گرفته تا حتي تركيه) حمله كنيم تا اونا رو تحت فشار بذاريم كه اجازه‌ي استفاده از آب و خاك و آسمون‌شون رو به امريكايي‌ها ندن!!!

حالا موندم بايد قسم حضرت عباس (ع) رو باور كنيم؛ يا دم خروس رو!

[quote] درباره بستن تنگه هرمز در همون بحث توضیح لازم رو دادم و قیاس این شرایط با زمان جنگ ایران و عراق کار معقولی نیست چرا که اگر ما با آمریکا درگیر بشیم اولا این کشور اجازه صادرات نفت رو به ما نمیده و به اندازه کافی کشتی داره که نفتکشهای ما رو در اقیانوس هند توقیف کنه و ما هم توان اسکورت اونها رو نداریم. ولی جنگ با عراق شاید در اوایل برای بقای انقلاب بود ولی بعد از چند هفته و با زمینگیر شدن ارتش عراق از این حالت دراومد و به یک جنگ فرسایشی تبدیل شد که در اون نه انقلاب در حال از دست رفتن بود و نه اینکه عراق میتونست تهدیدی جدی علیه انقلاب باشه خصوصا عراقی که بعد از سال 61 به مدت چند سال در حال عقب نشینی بود و در این وضع آیا این منطقی هست که ما شرایط رو به حالتی تغییر میدادیم که تمام دنیا جلومون بایستن تا ما هم مجبور بشیم هر کاری انجام بدیم و نفتکشهای کویتی و سعودی رو بزنیم! یا بریم تو آبهای آزاد مین ریزی کنیم! [/quote]
اينجاست كه آدم ياد اون مثل «رفيق بد و ذغال خوب» مي‌افته!!
يا بايد بپذيريم كه برادر سعيد رو دزديدن و مثلاً فردي از پنتاگون يا ابوغريب يا تل‌آويو داره به جاي ايشون حرف مي‌زنه، يا اينكه باور كنيم اين حرف‌ها، از آن خود آقا سعيد هست و تمامي عقايد گذشته رو يك شبه فراموش فرموده‌ان!!

عجبست كه برادر سعيد حرف از «زمينگير شدن ارتش عراق» و اينكه «عراقي که بعد از سال 61 به مدت چند سال در حال عقب نشيني بود» مي‌زنن!! من يه لحظه فكر كردم دارم تاريخ نبرد استالينگراد و وقايع پس از اون رو مي‌خونم. آخه اونجا بود كه ورماخت «زمين‌گير شد» و پس از اون، «به مدت چند سال در حال عقب‌نشيني بود»!!

فقط سوالي كه اين وسط براي هر ذهن عقب افتاده‌ و تاريخ نداني چون من پيش مياد اينه كه «دقيقاً كدوم زمينگيري»؟!! «دقيقاً كدوم عقب‌نشيني»؟!!

اگه منظور ايشون، عمليات‌هاي افتخار آفرين طريق‌القدس و بيت‌المقدس و امثالهم هست، بد نيست نگاهي به آمار تلفات ايران بياندازن تا ببينن ايران براي بدست آوردن وجب به وجب خاكش، وجب به وجب شهيد داد تا تونست همين عمليات‌هاي غرورآفرين رو به سرانجام برسونه!! اينطور نبود كه عراق ببينه «اه! تو آبادان گير كرديم! خيلي خوب! بچه‌ها دنده عقب بگيرين برگرديم پيش عمو صدي!!!».

اين چه جور عقب‌نشيني و زمين‌گير شدن هست كه پس از اينكه اونقدر تلفات سنگين در عمليات بيت‌المقدس داد و تنها 18 هزار اسير به ايران تقديم نمود و تجهيزات و مهماتي كه از خودش هنگام فرار به جا گذاشته بود، به قول سردار رضايي پشتيبان رزمندگان تا سه سال بعدشون بود (البته با جيره‌بندي‌هاي زمان جنگ) و طوري عقب‌نشيني مي‌كردن كه حين خروج از منطقه، بسياري راحت تلفات مي‌دادن (فرار به صورت خطي!!) و ضربه‌اي سنگين به كمر ماشين جنگي رژيم بعثي وارد شد، در عمليات بعدي؛ يعني عمليات رمضان كه تنها 50 روز با عمليات بيت‌المقدس فاصله داشت، اونقدر تانك‌هاي مدرن جلوي رزمندگان ما دپو كرده بودن كه تنها تلفات تانك و نفربرهاي نظامي‌شون، بيش از 1000 عراده بود!! ساير تجهيزاتشون بماند! ولي با اين وجود، اونقدر باز تانك در منطقه بود كه رزمندگان ما رو با تانك دنبال مي‌كردن!!!!

حالا اين چه جور زمينگير شدن و عقب نشيني كردني هست، امري است كه براي بنده مجهوله و احتمالاً فقط خود برادر سعيد مي‌تونه توضيحش بده!!

جالب اينكه ايشون مي‌فرماين اول جنگ، براي انقلاب خطر بود، ولي بعدش ديگه خطري نبود! لابد قرار بود صدام پس از پيروزي، بياد به انقلاب ايران بپيونده و اسم انقلاب ايران بشه «انقلاب اسلامي - بعثي ايران و عراق»!!
لابد اين جنگ هم دعوا سر لحاف ملا بوده و ايران و عراق، هردوشون اسكول بودن كه داشتن سر يه رودخونه مي‌جنگيدن!!!

حالا نكته‌ي بامزه‌اش اينجاست كه عراق روز به روز به تجهيزات جديدتر و مدرن‌تري تجهيز مي‌شد و اونقدر نيروي نظامي‌اش قدرتمند شده بود كه براي مهار اون، كل جهان با هم متحد شدن و ريختن روي سرش و تنها به دليل برتري هوايي تونستن ماشين جنگي عراق رو از كار بياندازن! ولي همين ماشين جنگي، از نظر برادر سعيد براي انقلاب و ايران خطري نداشت و در حكم اسباب بازي بودن كه صدام گاهاً باهاشون قام‌قام بازي مي‌كرد!!

علي اي حال چيزي نمي‌شه گفت! چون وقتي كه برادر سعيد، بديهيات عقلي رو زير پا مي‌ذاره كه بخواد حرفش رو به اثبات برسونه، با هزار و يك مستندات نيز نمي‌شه ايشون رو قانع كرد! چون ظاهراً هدف، توجيه تفكره؛ نه سنجش درستي يا نادرستي‌اش!!

[quote]ولی در یک جنگ محدود اصلا عاقلانه نیست تنگه هرمز رو مسدود کنیم!

من در عجبم که شما هنوز فکر میکنی در صورت جنگ با آمریکا ایران همچنان به صادرات نفت میتونه ادامه بده و اگر تنگه هرمز رو ببندیم خودمون متضرر میشیم! [/quote]
[quote]آمریکا یا با ایران وارد جنگ نمیشه یا اگر شد یک جنگ تمام عیار و برای نابودی ایران خواهد بود و در این راه دیگه براش تلفات مهم نیست و به مساله ای حیثیتی مثل نبرد با ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم تبدیل میشه که در اینصورت چون ما رو میخان به فنا بدن پس باید از هر اقدامی که میتونیم استفاده کنیم بخصوص بستن تنگه هرمز.
ولی اگر چنین نشه و فرض کنیم یک درگیری محدود بین ایران و آمریکا پیش بیاد اگر بیایم و از اهرمهای تشدید کننده مثل بستن تنگه هرمز استفاده کنیم این جنگ به نوع تمام عیار تبدیل میشه. [/quote]
جالبه كه فرمايشات برادر سعيد در صدر و ذيل، تفاوت‌هاي بامزه‌اي با هم دارن!
در يك جا از تجميع نيروها عليه ايران و دشمن‌تراشي، ما رو بر حذر مي‌دارن و اون رو مورد نكوهش‌ها قرار مي‌دن و اون رو تشبيه به آلمان نازي مي‌كنن و سرنوشتش رو نابودي قطعي مي‌دونن، اما چند سطر بعد تنها راه حفظ و دوام رو در بستن تنگه هرمز و افزايش فشار جهاني مي‌دونن!!
قضيه شده مثل اون جوكه كه يه بچه‌اي تو يكي از كوچه‌هاي شهر ... گير افتاده بود و كمك مي‌خواست! فرد مهاجم بهش گفت «بيخود داد نزن! اينجا اگه كسي بخواد بياد كمك، مياد كمك من!!!»!!!
حالا چطوريه در حالت اول، دنيا جمع مي‌شه عليه ما و ما رو نابود مي‌كنه، ولي وقتي در خطر نابودي هستيم، دنيا جمع مي‌شه مياد كمك ما، موضوعي هست كه فقط و فقط برادر سعيد مي‌تونه بهش پاسخ بده.

حقيقتاً ما نفهميديم اين پارادوكس رو چطور بايد هضم كنيم! شايد كم‌هوشي حقير، مانع از فهم درست اين مطلب شده!!

----------------------------------------------------

اما من باب يادآوري به برادر سعيد و كمك به رفع فراموشي موقت و يا مصلحتي ايشان، برخي نكات رو يادآور مي‌شم :

[size=1][color=red]تاريخ به ياد نمي‌آورد! اما ...[/color][/size]

1- ايران نبود كه ايالات متحده رو وارد جنگ كرد! جناب زبيگنيو برژينسكي، دوست پسرخاله‌ي دخترعمه‌ي بنده نبودن كه از دو ماه قبل از جنگ تحميلي، جلسات منظم‌شون با جناب صدام حسين وحشي فاش شد! اون هم نه توسط روزنامه‌ي جمهوري اسلامي حزب جمهوري اسلامي به سردبيري جناب ميرحسين موسوي! بلكه به نقل از يكي از روزنامه‌هاي بسيار معروف و پرتيراژ جهان (فكر كنم روزنامه‌ي گاردين يا لوموند بود!)!!
چراغ سبز امريكا به عراق توسط جناب برژينسكي هم صادره از طرف همون فاميلي كه عرض شد (دوست پسرخاله‌ي دخترعمه‌ي بنده) نبود! بلكه از جانب مستر پرزيدنت دولت متبوع جناب برژينسكي بود! آخه ناسلامتي ايشون، مشاور امنيت ملي پرزيدنت كارتر بودن.

2- ايران نبود كه با حمله كردن به ناوهاي كشورهاي ديگه، امريكا رو تحريك به ورود به جنگ كنه! اون بنده خدا كه سال 61 و پس از شكست سنگين عراق در نبرد بيت‌المقدس، اومد پيش پرزيدنت صدام و باهاش حرف زد و گفت از طرف آقاي رئيس جمهور امريكا؛ يعني رونالد ريگان پيامي براي ايشون داره و اينكه دولت متبوعش تمايل به برقراري ارتباط و كمك همه جانبه به صدام رو داره و بعد هم متواضعانه از ايشون مي‌خواد كه خواسته‌اش رو بگه تا سريعاً به كاخ سفيد منتقل شه و قص علي هذا ...!!!

كماكان هنوز به جنگ نفتكش‌ها نرسيديم!!

3- بازهم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد كرد يا تحريكش كرد كه وارد معركه شه!! اين فرانسه بود كه از انواع موشك‌ها و تسليحات و حتي آموزش خلبان‌ها و البته ساخت نيروگاه هسته‌اي براي عراق مايه گذاشت كه هيچ، بعد جنگنده‌هاي قدرتمند ميراژ - اف 1 رو به عراق هديه نمود (با سرعت تحويلي فوق تصور!!) و بعد هم هواپيماهاي سوپر اتاندارد رو به عراق قرض!!!!!!!!!!! داد!

باز هم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد يا تحريك كنه يا بخواد به فرانسه انقلاب اسلامي رو صادر كنه كه فرانسه زحمت كشيد و وزير محترم اطلاعات و امنيتش، يعني جناب كنت دومارانش رو به عراق فرستاد تا بطور كل تركيب دفاعي و ساختار اطلاعاتي جنگي عراق رو دگرگون كنه و حتي در عمليات رمضان حضور هم داشته باشه!!!!

4- ايران به هيچ‌كدوم از كشورهاي اروپايي مثل انگليس، آلمان، ايتاليا، هلند و ... كاري نداشت كه اين كشورها، با فروش بسيار ارزان تسليحات خودشون (كه چيزي بيشتر شبيه به حراج بود تا فروش!!!!) بخوان سد راه رزمندگان اسلام بشن!! فروش گازهاي مختلف شيميايي توسط آلمان! فروش مين‌هاي سهل‌الكاشت (واژه رو حال كنين!!!) توسط ايتاليا، فروش خمپاره‌هايي كه يك متر مانده به زمين منفجر مي‌شد و تا شعاع يك كيلومتري، هر جنبنده‌اي رو با تركش‌هاي فراوانش چرخ مي‌كرد و ...!!!!
خواهشاً‌ نفرمايين چون شرايط جنگي بود، اين كشورها هم به دنبال سود فروش تسليحات بودن! آخه همون موقع، همين تسليحات گوگوري مگوري رو به ايران نمي‌فروختن!! چي؟ ايران تحريم بود؟ توسط كي؟ ايالات متحده؟
بگذريم كه اصلاً امريكا به قرارداد الجزاير پايبند نبود و دقيقاً برخلاف تعهداتش عمل كرد (آخه معمولاً اين ايرانه كه اصلاً‌ تعهداتي رو رعايت نمي‌كنه!! امريكا كه خوبه‌اس!!). ولي اصلاً قبول.
در كدوم جنگي، كشورها اينطور مسابقه‌ي فروش تسليحات نوين و جديد خودشون رو دنبال مي‌كردن؟!! اينهمه جنگ در طول 45 سال جنگ سرد اتفاق افتاد!

در كدوم يك، همه‌ي اين كشورها پشت سر يك كشور بودن و به اون كشور، اين حجم تسليحات رو مي‌فروختن؟!! اونم تسليحات جديد و اكثراً هم در راه رضاي خدا با قيمت‌هايي بسيار نازل! در حدي كه در خاطرات يكي از ژنرال‌هاي صدام اومده فرانسه اونقدر براي ما موشك فرستاده بود كه حتي جا نداشتيم اونا رو انبار كنيم و به ناچار روي بندرگاه رهاشون كرده بوديم! پولش هم قرار بود در اقساطي طولاني و با تخفيفي مناسب پرداخت بشه!!!

5- درخصوص كمك‌هاي تسليحاتي و ... شوروي چيزي نمي‌گم! چون مثلاً فرض مي‌گيرم شوروي متحد صدام بود و حق داشت بهش كمك كنه!! خوبه؟!! اينم يه آوانس!!

اين موارد، باز هم بسيار قبل‌تر از جنگ نفت‌كش‌ها بود.

[size=1][color=red]حالا به بنده بفرمايين ما قصد صدور انقلاب به كدامين يك از كشورهاي مذكور رو داشتيم؟! فرانسه؟ امريكا؟! آلمان؟!! انگلستان؟!!! ايتاليا؟!!!! هلند؟!!!!! يا شايدم شوروي؟!!!!!!![/color][/size]

بگذريم كه دوستاني كه اينقدر واژه‌ي «صدور انقلاب» رو چماق كرده و بر سر انقلاب مي‌كوبن، حتي نمي‌دونن معني صدور انقلاب چيه!!

باز اگه صدور انقلاب مدنظر لئون تروتسكي رو در نظر بگيريم، شايد بشه گفت يكم از اين حساسيت‌ها طبيعي باشه! ولي صدور انقلاب ايران ...!!!
اي كاش همون‌قدر كه نسبت به نظام و انقلاب‌مون حساس بوديم و به چپ و راست رفتنش گير مي‌داديم، كمي هم به حركات غربي‌ها حساس بوديم!

شد مثل قضيه‌ي دكتر احمدي‌نژاد كه يه جمله‌ي استراتژيك امام (ره) رو گفت (اسرائيل بايد از صحنه‌ي روزگار محو گردد.). اون وقت كل جهان خودشون رو زدن به كوچه‌ي علي چپ و ادعا كردن ايران مي‌خواد اسرائيل رو با بمب هسته‌اي نابود كنه!!! اون وقت هموطنان عزيزتر از جانمان نيز نه تنها هيزم به اين كوره‌ي آتش ريختن، بلكه تماماً از پشت غربي‌ها (و نه كشور خودمون) دراومدن و به عبارتي رفتن كمك اونا!!
حال اينكه تقريباً همه مي‌دونستن كه اين جمله‌ي استراتژيك حضرت امام (ره)، معني حقيقي‌اش چيه! چه ايراني‌ها و چه غربي‌ها! ولي علي‌الظاهر مصلحت ايجاب مي‌كرد كه ...!!

الان هم علي‌الظاهر باز مصلحت ايجاب مي‌كنه كه «صدور انقلاب»، دستاويز مناسبي براي كوبيدن سياست‌هاي نظام و انقلاب باشه!!

فكر كنم با همين وضعيت پيش بريم، نه تنها عامل وقوع جنگ 8 ساله، بلكه عامل شكل‌گيري دو جنگ جهاني نيز انقلاب اسلامي ايران بشه و اساساً همه‌چيز بيافته گردن ايران و امام خميني (ره)!!!!!!

ساير موارد رو هم ذكر نمي‌كنم. چون فكر كنم همين موارد، در تعيين اينكه ايران چقدر نقش در تحريك اروپا و امريكا براي ورود به جنگ ايران و عراق داشت، كافي باشه! مگه اينكه اول وجدانمون رو كنار بذاريم و بعد، مثل خيلي از روشن‌فكراي ديگه، ژست «ايران بده، بقيه خوبن» رو بگيريم تا بخوايم مثلاً خودمون رو روشنفكر يا دگرانديش قلمداد كنيم!!!

----------------------------------------------------

علي اي حال برادر سعيد هم مثل ساير كاربران مختارن هر تفكري داشته باشن. حتي مي‌تونن جانب اعتدال رو رعايت كنن يا اينكه مثل برخي كاربران تازه‌وارد كه اطلاعات چنداني ندارن و صرفاً‌ از روي احساس‌شون حرف مي‌زنن، صحبت بفرماين.
اين به خودشون برمي‌گرده. اينكه چه اتفاقي براي ايشون افتاده كه اينطور دچار تغيير تفكرات شدن، موضوعي هست كه بر من پوشيده‌اس و شايد هم اصلاً ربطي به بنده نداشته باشه.
ولي چيزي كه مشخصه، كاربران برادر سعيد رو با نظرات علمي و كارشناسي‌شده‌اش مي‌شناسن؛ نه با نظرات احساسي و مواردي كه حتي خودشون بارها و بارها نادرستي‌اش رو به اثبات رسوندن.
شايد اگه كاربري ديگه اين حرفا رو مي‌زد، صرفاً لبخندي مليح تحويل مي‌گرفت. ولي شنيدن اين حرف‌ها از مدير ارشد سايت ميليتاري با سابقه‌ي روشن گذشته، بسيار تعجب‌برانگيزه!!

ولي خوب. ايشون مي‌تونن يه پيت نفت بگيرن دستشون و كل افتخارات و اعتبار گذشته‌شون رو به آتش بكشن. ولي حداقل انتظار اين مي‌تونه باشه كه در ازاء اين آتش زدن گذشته، چيز مفيد ديگري رو بدست بيارن! حتي اگه مي‌خوان در جايگاه مخالف بحث بفرماين، از استدلالات و مستندات درست و منطقي بهره بگيرن؛ نه گزاره‌هايي كه هزاران بار غلط بودن اون‌ها به اثبات رسيده!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بمب اتم اهدایی فرانسه رو فراموش کردین برادر مصطفی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چرا برادر اپرا. عرض كردم. البته نه به صراحت شما :

[quote]3- بازهم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد كرد يا تحريكش كرد كه وارد معركه شه!! اين فرانسه بود كه از انواع موشك‌ها و تسليحات و حتي آموزش خلبان‌ها و [color=red][b]البته ساخت نيروگاه هسته‌اي براي عراق[/b][/color] مايه گذاشت كه هيچ، بعد جنگنده‌هاي قدرتمند ميراژ - اف 1 رو به عراق هديه نمود (با سرعت تحويلي فوق تصور!!) و بعد هم هواپيماهاي سوپر اتاندارد رو به عراق قرض!!!!!!!!!!! داد! [/quote]

ولي ديدن اين موارد، چشمي نه لزوماً بصير، بلكه منصف و حقيقت‌بين مي‌خواد كه ان شاءالله دوستان دارا باشن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولی قبول دارین که هرگز هیچ مدرک رسمی و بین المللی علیه امریکا در زمان جنگ ارایه نشد که امریکا به صورت مستقیم در جنگ ما دخالت میکنه و نشانه اون همون بحث ایران گیت هست که امریکا تا اواسط جنگ کماکان امیدوار بود ایران برگرده ... ولی با اتفاقات روی داده برنگشت و ....

امریکا یه جوری فقط میخواست عراق و ایران که هر دو قدرت نظامی مناسبی داشتند و روسرگرم نگه داره و بلاشک هرگز امریکا کمک مستقیم نظامی به اون صورت به عراق نکرد مگر اطلاعاتی که اونم مطمئنا به ایران کمکهایی کرده

ولی : هیچ کشوری پای امریکا رو مستقیما وارد نبرد نکرد مگر خوده ایران که بهانه بهش داد

اینو نمیتونین کتمان کنین ، امریکا کمک های فراوانی به عراق کرد همینطور بقیه کشورها ولی :

فرانسه
شوروی
چین

اینا تامین کنندگان اصلی عراق بودند و در کتاب آخر جنگ نشر سپاه هم ریز تسلیحات و کمکهاشون هست

اسم امریکا اصلا به میان نمیاد ، امریکا فقط جلوشونو نمیگیره بهش کمک بکنند که بعید میدونم جایی اینو دخالت مستقیم تو جنگ بدونند ولی در اواخر جنگ با اتفاقات رویداده امریکا میخواست وارد جنگ بشه و ایران بهانه های مداومی بهش داد که دیدیم عملا نتیجه ش چی بود





من اماده بجث هستم ! ولی خواهشا با دیدگاه اون وری نگاهش نکنید حرفامو ، خودتونم میدونید تقریبا بی طرف نگاه کردم !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خير اديب جان.
امريكا علي‌الظاهر كمك مستقيم نكرد. ولي شما فكر مي‌فرمايي اطلاعات كاملي كه عربستان به همراه يك عدد كلاشنيكوف طلايي خدمت صدام خان مغول تقديم كرد، از كجا اومده بود؟
بد نيست بدوني قبل از اينكه جناب برژينسكي با صدام ديدار داشته باشه، به ديدار ملك فهد رفته بود.

اين رو هم بد نيست بدوني كه برژينسكي زماني به ديدار صدام مي‌رفت و با او ساعت‌ها به بحث و گفتگو مي‌نشست كه امريكا روابط رسمي ديپلماتيك و سياسي با بغداد نداشت!!

حتي در سال 1982، بصورت يكجانبه برقراري ارتباط با حكومت صدام رو صورت داد و دونالد رامسفلد رو نزد صدام فرستاد كه البته موجبات تعجب همگان رو برانگيخت!

نكته‌ي ديگه اينكه شما قطعاً بهتر از بنده مي‌دوني كه آواكس‌هاي امريكايي، دائماً پرواز هواپيماهاي ايراني رو رصد مي‌كردن!

بد نيست بدوني كه عمليات كربلاي 4، با نقشه‌ي ماهواره‌اي و پروازهاي جاسوسي امريكايي بود كه لو رفت و شكست خورد و عراقي‌ها رو كاملاً هوشيار كرد.

بسياري از پروازها و عمليات‌هاي زميني ايراني، توسط سرويس‌هاي جاسوسي امريكا بود كه به سمع و نظر عراق مي‌رسيد!
به همين خاطر هست كه مي‌بينيم از سال 82 به اين طرف، در انجام اصل غافلگيري تقريباً عاجز شده‌ايم؛ منهاي دو عمليات :‌

1- والفجر 8 كه بار اصلي‌اش به دوش غواصاني بود كه داستانش رو قطعاً شنيده‌اي.

2- كربلاي پنج كه يك ماه پس از كربلاي 4 انجام گرفت و عراق اصلاً فكرش رو نمي‌كرد كه بعد از شكست سنگين در عمليات كربلاي 4، ايران اينقدر زود به فكر عمليات بعدي بيافتد و اينطور خود رو آماده كند!
البته خودت باز بهتر مي‌دوني كه در عمليات كربلاي پنج، سنگين‌ترين پاتك زمان جنگ رو شاهد بوديم كه بيش از 45 روز متوالي به طول انجاميد تا منطقه تثبيت شه.

ضمن اينكه امريكا، تمامي كمك‌هاي مالي و تسليحاتي خود رو به صورت غيرمستقيم يا از طريق كشورهاي اروپايي و يا عربستان سعودي، تأمين مي‌كرد.

حتي سه دكترين نظامي در طول جنگ توسط برژينسكي و هنري كسينجر طراحي شد كه آخرين اون، عدم پيروزي متقابل بود.

اما اشتباه نفرما.
اگه امريكا وارد معركه شد، به خاطر تحريك نظامي ايران نبود! كما اينكه درگيري‌ها در دو سال پاياني جنگ؛ يعني 66 و 67 انجام گرفت!
علت اون، نه تحريك ايران؛ بلكه فشار به ايران جهت پذيرش قطعنامه بود. چرا كه عراق كاملاً از ايران قوي‌تر شده بود و هر آن احتمال آن مي‌رفت كه با حمله‌اي همه‌جانبه (و بدون پذيرش قطعنامه)، بخواد كار ايران رو يكسره كنه! كما اينكه شانسش رو هم امتحان كرد و پس از پذيرش قطعنامه توسط ايران، از جنوب حمله‌ي سنگيني رو آغاز كرد و تا خرمشهر رسيد كه البته توسط رزمندگان اسلام حمله‌اش دفع شد (گويي كه برخي مي‌گن مي‌خواست صرفاً يه زمين بگيره كه تو مذاكرات دست بالا رو داشته باشه! ولي همه مي‌دونيم كه صدام اصلاً آدم قانعي نبود و اگه مي‌ديد خرمشهر رو به همين راحتي گرفته، قطعاً بيشتر طلب مي‌كرد!!).

اگر ايران دچار ضعف در جنگ مي‌شد، قطعاً شوروي مي‌تونست ايران رو ببلعه و با روش‌هاي مخصوص به خود، حكومتي كمونيستي بر سر كار بياره و اين، آخرين چيزي بود كه امريكا طلب مي‌كرد (هرچند كه اساساً گورباچف مرد اين حرفا نبود!! بالكل مال اين حرفا هم نبود! باز اگه برژنف بود يه چيزي!!).

اما در ايران، كم نبودن كساني كه مايل به پذيرش قطعنامه نبودن. پس نياز به اهرم فشارهايي به حكومت مركزي، براي پذيرش قطعنامه بود.
به همين خاطر مي‌بينيم كه ابتدا به ورود نظامي به آب‌هاي ايران دست زدن و پس از اينكه ديدن كماكان ايران قصد پذيرش قطعنامه رو نداره، هواپيماي غيرنظامي ايران رو هدف قرار دادن (البته به بهانه‌هاي واهي) كه بخوان اهرم فشار سنگين‌تري رو عليه ايران استفاده كنن!

البته ايران، اين بار پيام واشنگتن رو خيلي واضح شنيد و آخرين اولتيماتوم رو مورد توجه قرار داد و طولي نكشيد كه قطعنامه امضاء شد (با فشار سياسيون و نظاميون).

پس اصلاً طرح مسئله‌ي ورود امريكا به معركه به دليل تحريك نظامي ايران از پايه غلطه! چون مي‌بينيم كه بعد از پذيرش قطعنامه، با اون كه درگيري‌هاي محدود در آب‌هاي ايران با امريكايي‌ها در جريانه (توسط برخي نيروهاي ...)، ولي ديگه خبري از اين درگيري‌ها توسط امريكا نيست! حال اينكه با فرض شما، مي‌بايست شاهد وقايع شديدتري مي‌بوديم ...!!!

----------------------------------------------

راستي اديب جان.
بد نيست داستان حمايت تسليحاتي امريكا از مجاهدين افغان رو يكبار ديگه مرور كني. يه فيلمي هم هست به نام «Charlie Wilson's War» كه در همين خصوص هست.
اساساً امريكا اونقدر از اينور و اونور و با واسطه‌هاي گوناگون (و بخصوص با تسليحات اكثراً ساخت كشورهاي ديگه) به مجاهدين تسليحات مي‌رسوند كه علي‌الظاهر نقش بي‌طرف رو داشت و هيچ دليل و مدركي نبود كه امريكا به مجاهدين تسليحات رسونده باشه!

ولي خودمون بهتر مي‌دونيم كه اونجا چه خبر بود!! جالبه بدونين كه فقط يكي از واسطه‌ها، اسرائيل، ديگري مصر و ديگري پاكستان بود!!! تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من رد نمیکنم حرفاتو ولی بدون هیچ شکی امریکا هیچ بهانه ای نداشت وارد نبرد مستقیم بشه و حتی تمام اعراب التماس ش میکردن وارد جنگ شو نمیتونست بشه مگر بهانه ایران به دستش میداد که داد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اديب جان.
اين درست كه شايد در و درگيري‌هايي بين امريكايي‌ها و ايراني‌ها بوجود اومده باشه. ولي قطعاً در اون حد نبوده كه بخواد امريكا ناوهاي ايراني رو غرق كنه.

فكر كردي از اين درگيري‌ها، كم پيش مياد؟!
مثلاً مگه هواپيماي عراقي نبود كه ناو امريكايي رو بمبارون كرد؟!! آيا امريكا به عراق حمله كرد؟!!!

يا مثلاً در خليج فارسي كه مين گذاري شده و طبيعت هر جنگي هست، آيا انفجار مين و آسيب رسيدن به كشتي، بهانه‌ي مناسبي از نظر عقلاني هست كه امريكا بخواد وارد جنگ بشه؟!!

البته طبيعيه كه وقتي امريكا واكنش نشون داد و به برخي نقاط ايران حمله كرد، رزمنده‌ها هم سرخود يا هماهنگ شده به تلافي برخواستن!
ولي اينطور نبود كه ايران از خدا خواسته بخواد امريكا رو وارد نبرد كنه.

عملكرد امريكا مثل اين مي‌مونه كه وسط دعوا، شما صورتت رو بياري وسط تا يه مشت بخوره بهش و بعد به اين بهانه وارد قضيه شي.
حالا شما هرچقدر هم كه مواظب باشي، باز هم مشته مي‌خوره!!

دوست خوبمون جناب اپرا هم فرمودن و بنده هم مجدداً عرض مي‌كنم.
حضور نظامي ايالات متحده در آب‌هاي ايران و يا حداقل آب هاي مرزي، قبل از اين قطعنامه بوده و به عبارت بهتر، قبل از اينكه اصلاً چنين بحث‌ها و درگيري‌هايي پيش بياد، امريكا در منطقه ورود كرده بود.
مي‌شه گفت بيشتر به دنبال بهانه بود و اساساً در تمامي جنگ‌ها، چيزي كه زياده بهانه‌اس!
اگه هم بهانه‌اي ايجاد نشد، خود طرف مي‌تونه بهانه بسازه (مثل درگيري ساختگي مرزي آلمان و لهستان (كه باعث آغاز جنگ آلمان و لهستان و به عبارت بهتر جنگ دوم جهاني شد) يا غرق ناو مين به اسم اسپانيايي‌ها؛ ولي توسط خود امريكايي‌ها (كه باعث آغاز جنگ اسپانيا و امريكا در كوبا و فتح كوبا توسط امريكا شد) يا حتي نبرد پرل هاربر (كه طبق اسناد بدست آمده و منتشر شده، امريكايي‌ها خبر كاملي داشتن از نقشه‌ي تهاجم ژاپن به پرل هاربر كه البته برخي منابع گفته‌ان كه اساساً طرح حمله به پرل هاربر، طرحي ژاپني نبود و به دست ژاپني‌ها رسيده بود!!!!).

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آمریکا برای ورود به یک منطقه بهانه نمیخواد بلکه انگیزه میخواد . بهانه رو که همه میدونیم به هر وسیله و کلکی شده جور میکنه فوقش آخر سر میگه اشتباه در برداشت اطلاعاتی کردیم و هزار جور حرف دیگه و مسئله رو ماست مالی میکنه مثل حمله به عراق به بهانه سلاح های کشتار جمعی ویا حمله به افغانستان به بهانه مقابله با تروریسم و القاعده ای که خودش اونو درست کرده .
با وقوع انقلاب اسلامی معادلات قدرت در منطقه بهم خورد . غرب ابتدا با لیبرالها سعی در انحراف انقلاب و مصادره اون به نفع خودش کرد . وقتی به نتیجه نرسید سعی در کودتای نظامی کرد که در چند کودتای پی در پی شکست خورد . سپس صدام رو وارد معرکه کرد و وقتی نتیجه حاکی از تثبیت نظام و انقلاب بود چاره ای جز حضور مستقیم و مقابله مستقیم نداشت و ابتدا زیر ساخت های اون رو با پول و کمک عربها و با بهانه صدام مهیا کرد و بعد در جنگ مستقیم شرکت کرد .
انقلاب ایران و تفکر امام خمینی (ره) با درگیری نظامی و اشغال نظامی خاموش نمیشه بلکه مثل قیام عاشورا اون رو زنده تر و برای ابد در اذهان مسلمین و آزادی خواهان جهان تثبیت میکنه هر چند که بظاهر شکست نظامی هم خورده باشه . بنا بر این می باید ریشه ای با این انقلاب برخورد کنند که مستلزم پایه ریزی جنگ ایدئولوژیک و فکری و استحاله فرهنگی و شکست ایده اسلام در اذهان هست نه در فیزیک .و این دقیقا کاریه که تمام دول غربی با هم دارن روش کار میکنن و بقول مقام معظم رهبری ناتوی فرهنگی .
ایده و تفکر انقلاب اسلامی اصل فکر و ایده زندگی به سبک غربی رو هدف قرار داده و بعلاوه برای اون سعی در ارائه مدل جایگزین هست . ساده اندیشیه که با مدل نظامی کسی بخواد باهاش روبرو بشه چون حتما شکست میخوره هرچقدر هم که به لحاظ نظامی قوی باشه .
این مدل جنگ برای غربی ها وما جنگ مرگ و زندگیه و البته بسیار زمان بر خواهد بود . تلفات این جنگ هم با تلفات جنگ نظامی متفاوت هست . کشته شدگان این جنگ کسانی هستند که به لحاظ فکری شکست خورده و ایده ذهنی رقیب رو پذیرا شده باشن
خیلی ها همین الان جزء مردگان وکشته شده گان این جنگ هستند هر چند که به لحاظ فیزیکی نفس میکشن . فیلم ماتریکس رو که دیدید که جنگ در ذهن ها جریان داره و دشمن با هر کی که مواجه میشه سعی میکنه اونو به یک کپی از خودش تبدیل کنه . جنگ امروز ما دقیقا همین مختصات رو داره .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فکر می کنم پس هستم .دکارت
من احساس می کنم پس هستم. اندره ژید
من طغیان می کنم پس هستم. آلبرکامو
من بحث می کنم پس هستم. رضاکیانی

راستش حوصله کل کل کردن ندارم. یه قطعنامه بود وقت گذاشتیم ترجمه اش کردیم. حالا هر کسی از ظن خود شد یار او یا از درونش جست یا نجست اسرار او دیگه به خودش مربوطه....

اینکه این قطعنامه هه چیه گفته که کاملا روشنه ولی تحلیل های اقا مصطفی (وبعضی دوستان )رو من درک نمی کنم همین جمله اقای رفسنجانی رو لطف کنند برای ما تحلیل کنند یه دنیا ازشون متشکر می شیم:
[quote]«این روش ناصحیحی بود که برای جذب نیروهای انقلابی، برای کشورمان دشمن درست می کردیم. یعنی کشورهایی که می توانستند بی تفاوت باشند ، آنها را رو به روی خود و در حال عداوت با خود قراردادیم. یا حداقل کاری برای جذب آنان نمی کردیم."
(سیری در جنگ ایران وعراق-5 مرکز مطالعات و تحقیات جنگ صفحه 124) [/quote]

این از این.

اما درباره صدور انقلاب فرموده بودید که مثله قضیه محوکردن اسرائیله واینها. این قضیه محوکردن اسرائیل چه منظوری داشت؟ من که نفهمیدم. بالاخره منظور این بوده که باید محوبشه یا نشه؟شما لطف کن منظور آقای خمینی رو بدون لفافه و پرده پوشی اینجا تفسیر کن تا ما هم منظور اقای احمدی نژاد رو دقیقا بفهمیم چی بوده.

اما خود مسئله صدور انقلاب.

برادر مصطفی چرا خودت رو به در و دیوار می کوبی ؟ منظور از صادرکردن انقلاب که کاملا روشنه. برای شما هنوز روشن نشده؟!! خوب من شما رو ارجاع می دم به کتاب ولایت فقیه آیت الله خمینی. ما رو که قبول نداری. آقا سعید رو هم که گفتی نفت برداره نمی دونم چی چی رو آتیش بزنه. انشالله با این کتاب دیگه مشکلی نداشته باشی. به امید حق . پس کمربندت رو سفت ببند که راه افتادیم:

الف-این وظیفه ای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی باید انجام بدهند و انقلابات سیاسی- اسلامی را به پیروزی برسانند.ص41
همه مسلمانان در منطق یعنی سور وجودی. یعنی از مراکش بگیر تا تقریبا مالزی. همه باید انقلابات سیاسی (توجه کن عزیز سیاسی) بکنند. انقلاب سیاسی هم انقلاب فرهنگی و جهاد اقتصادی نیست. یعنی حکومت پاکستان، عربستان، یمن، همین برادر صدام و... همه باید عوض بشه. فتوای آقای خمینی که برای شما دست کم واجب الاجراست.

ب-به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. ص42
اینهم که معنیش معلومه. اصلا در فقه شیعه هر حکومتی غیر از حکومت امام بر حق حکومت ظلمه محسوب می شه و خوب قابل سرنگون کردن. معنی اش واضحه مصطفی جان. سرنگون کردن یعنی مردم عربستان قیام کنند حکومت آل سعود رو از روی صفحه زمین محو کنند.... حکام عربستان هم حتما باید بشینند و نگاه کنند...

ج-شما اسلام را معرفی کنید، برنامه حکومت اسلام را به دنیا برسانید شاید این سلاطین و رئیس جمهورهای ممالک اسلامی متوجه شوند که مطلب صحیح است و تابع شوند. ما که نمی خواهیم از دست آنها بگیریم. هر کدام را که تابع و امین باشند سرجایشان می گذاریم.ص 192
اینهم که معناش واضحه. توضیح اگر لازم داشت برعهده شما.

اما برادران عزیز انقلابی، بعد از انقلاب همه اون حرفهای بالا رو اوردن توی قانون اساسی تئوریزه ش کردن. یعنی شد یکی از اولویتهای اساسی جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی. قانون هم که معنیش معلومه. یعنی برنامه ای که دولت جمهوری اسلامی باید ازش تبعیت کنه و رعایت و اجراش کنه. و هر دولتی که از قانون تخطی کنه مجلس حق داره که استیضاحش بکنه و کلا اون دولت رو از رسمیت بندازه به جرم چی؟ به جرم بی قانونی. اما دقت کنیم ببینیم قانون چی میگه. اون هم قانون اساسی که مادر قانون هاست واز همه قانون ها بالاتر و به تایید ولی فقیه زمان هم رسیده بود.

همه مسلمانان یک امت اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. اصل یازدهم قانون اساسی سال 1358
وحدت اقتصادی، فرهنگی رو من می فهمم یعنی چی؟ مثلا مثل جامعه مشترک اروپا. ولی این وحدت سیاسی یعنی چی؟ یعنی جمهوری فدرال اسلامی از جبل الطارق تا باب المندب؟ این وحدت چه جوری قرار بوده به دست بیاد. اگر مثلا عربستان و عراق به زبون خوش نمیامدن با شما وحدت کنند اون وقت شما بر اساس فتوای مذهبی مرجع تقلیدتان چه باید می کردید؟

خوب بقیه بحث باشه برای یه وقت دیگه. همین دو سه تا سوال رو که جوابش رو بگیرم کلی جلو افتادم
فعلا خدانگهدار همه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام خدمت سروران عزیز
اول از همه ممنونم از دوست خوبم آقا رضا کیانی که صرف اطلاع رسانیشون باعث شد بحث وسیعی بوجود بیاد که کمتر به زمان صدور قطعنامه برمیگرده. بقول ادیب چشمک

[quote]و من نیز چیزی نمیگویم هرچند قبلا گفتم اما الانه سرتیپ ارمانی بیاد بگه شما انقلاب و اسلام و خون شهدا و همه چیز رو زیرپا گذاشتید و دارید راجبه اشتباهاتی که در زمان جنگ فکر میکردند فرماندهان درسته اشاره می کنید !
[/quote]
ارنستوی کبیر
واقعا در کمال بی انصافی حرف میزنی. اون تاپیک منتظرت بودم که مظلومانه پاس دادی. اما اینو بدون که از اساس مخالفم. icon_cool
( جالب بود که بیای و بگی سیلوی موشکها چی داشت که 4 تا نقطه گذاشتی و یه چشمک ؟ منتظرم ! )
و اما یک نکته :
من کامل نظرات بزرگان رو نخوندم ولی یکی از علل درگیری ما ، با عربستان بطور اخص، رفتارهای این کشور با زوار ایرانی در کل(طی سالهای قبل از 66) و مخالفت و درگیری در مراسم حج و روز برائت از مشرکین شروع شد.
اگر به خاطرات اون ایام رجوع کنیم میبینیم که این برائت ( کاری به درست و غلطش ندارم. اون خودش بحثی جداست) و درگیریهاش نهایتا منجر به کشتار زواران ایرانی بیگناه بود که بطرز فجیعی در ایامی که برای همه مسلمانان دنیا حرمت داره شد.
که جالبه این رو هم اضافه کنم که این اتفاق در مرداد 66 رخ داد و باعث شد تمام مردم ایران به هر شکل و در هر مراسمی خواستار پاسخگویی ایران باشند. فریادهای " تبت یدا ابی لهب بریده باد دست فهد " هنوز در گوش من زنده و پا برجاست
من نمیدونم چرا حافظه تاریخی این کشور، گاه دچار فراموشی میشه که این عمل غیر انسانی در روحانیترین مراسم مذهبی مختص به یک یاد آوری و نهایتا یک برنامه مستند بشه.
این یکی از کاتالیزورهایی بود که جنگ نفتکشها ،تعمیم به عربستان و سایر کشورهای عربی بشه.
این واقعه بعدها در تحت لوای گفتمان تمدنها کم رنگ و کم رنگتر شد تا جائیکه قاتلان دیروز برادران امروز ما شوند.
حال این سوال برای هر کسی پیش میاد که مردم به یک اعلامیه و یا محکوم کردن در مجامع بین الملل اکتفا میکردن یا خواستار انتقام به شکل و در هر مکانی میشدن ؟!!
..................................................................................................
حال ، ادیب عزیز دوباره جمله خودت رو میذارم تا ببینی کم سن و سال بودن شما باعث شده اطلاعات شما صرفا به نقل قول و کتاب ختم بشه و بر همین اساس نتیجه گیری فرمائید.

[quote]و من نیز چیزی نمیگویم هرچند قبلا گفتم اما الانه سرتیپ ارمانی بیاد بگه [color=red]شما انقلاب و اسلام و خون شهدا و همه چیز رو زیرپا گذاشتید[/color] و دارید راجبه اشتباهاتی که در زمان جنگ فکر میکردند فرماندهان درسته اشاره می کنید ! [/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینکه آمریکایی ها نیت و اراده شون «مهار دو گانه» بود و تضعیف وضعیت هر دو کشور متخاصم بر هر عقل سلیمی آشکاره و اینکه همین آمریکایی ها در سه سال پایانی جنگ پیام های متناقضی برای دو سوی نبرد ارسال می کردن - که در برخی موارد صدای اعراب منطقه رو درمیوورد- باز هم حقیقتی که بارها در همین رسانه وطنی به تلویح و تصریح بیان شده و باز اینکه هدف اصلی یانکی ها از سلسله اقدامات نظامی- سیاسی که در دو سه سال پایانی جنگ تحمیلی انجام دادن تموم کردن قضایا با راهبری خودشون و در راستای منافع درازمدتشون در خلیج فارس بود باز هم نکته مخفی و پوشیده ای نیست؛ طرح یانکی ها این بود که این دو کشور در وضعیت اولیه ای که ظاهرا منطقی تره با هم وارد یک جور ارتباط عمیق تر منطقه ای نشن چون در اونصورت یانکی ها باید جور خطرات و ریسک این ارتباط سیاسی- نظامی رو که متوجه صهیونیست ها می شد می کشیدن بنابراین یانکی ها یحتمل از زمانی که از فروپاشی رژیم پهلوی ملعون و منفور اطمینان حاصل کردن به این طرح جدی و جدی تر فکر کردن و در هر حال، هم برخی بسترهای تاریخی در این منطقه فراهم بوده و هم اینکه اونا دیکتاتور نظامی جانی و خل و چلی رو در اختیار داشتن که می تونستن با خیال راحت برنامه هاشونو اینجا پیاده کنن و از اون طرف هم به صهیونیست ها اوکی میدادن واسه یکه تازی در لبنان و فلسطین اشغالی که خوب، این هم نوعی (به خیال باطلشون) قدرت نمایی بود و هم تهدید؛ برای من مایه تعجبه که برخی دوستان گاه و بیگاه با علاقه خاصی دنبال خطاهای نظامی یا تاکتیکی ما در خلال جنگ می گردن و خیلی مصر هستن تا مو رو از ماست بیرون بکشن! درس گرفتن از گذشته رو که مصداق آزموده را آزمودن خطاست نفی نمی کنم اما چرا دوستان عزیز توجه ندارن که کشوری که تازه دچار یه شوک عمیق سیاسی- اجتماعی شده و از داخل گرفتار برخی انحرافات و آفات سیاسی (اون هم از نوع مسلحانه) شده «یعنی که خائنین رو هم باید به همه مشکلات طبیعی ناشی از یک انقلاب سراسری و بزرگ اضافه کرد» ناگهان توسط دشمنی که بنا به گفته یکی از فرماندهان سپاه «در همون زمان یعنی 1981 میلادی» فاصله بسیار کمی با در اختیار گرفتن تسلیحات هسته ای داشته مورد تهاجم گسترده در تمام مرزهای غربی و جنوب غربیش قرار می گیره و بخش زیادی از خاکش تحت اشغال متجاوز درمیاد (از تلفات انسانی و ... بگذریم) دوستان نکنه انتظار داشتن در شرایطی که همون 40 کشور یا همون جامعه مجعول جهانی که برخی عزیزان از اون در این تاپیک به تمسخر یاد کردن (!) اجازه نمی دادن حتی یک دونه فشنگ معمولی ژ3 دست مدافعان ایرانی برسه استراتژیست های ما مدام در حال طرحریزی با حوصله و صبر برای نابودی آنی چنین دشمنی باشن!؟ (شاید قدری بی ربط بنظر برسه اما این موضوع منو یاد بعضی بازی های فوتبال ملی میندازه که تیم ملی ما جوری با حریف بازی می کنه که گویا در همون ابتدای مسابقه 10 گل پیش افتاده) این بدیهیه اولا که ما ایرانی ها در این جنگ کلی هم معجزات نظامی داشتیم و ثانیا مگر طرف مقابل کلی خطای فاحش نظامی نداشته!؟ اون هم با اون میزان پشتیبانی سیاسی و نظامی و اقتصادی!؟ خرمشهر عبرت دشمن که شد هیچ ... تن و ذهن همون کارشناسای نظامی یانکی رو هم لرزوند آیا به گمان دوستان این میزان موفقیت تحت چنین شرایط نامساعد و پیچیده ای درخشان و بزرگ نیست؟ (شما می تونید از طریق نت به آرشیو رسانه ها و مطبوعات همون زمان آزادی خرمشهر مراجعه کنید و همینطور مقالات نظامی و تحلیلی رو مطالعه بفرمایید و خودتون قضاوت کنید) عرض بنده اینه که در یک درگیری نظامی همه جانبه «تا این حد سنگین و نفس گیر» قرار نیست و قرار هم نبوده که ما در تک تک صحنه ها و ثانیه ها پیروز مطلق میدان باشیم؛ راستی! ممکنه برخی دوستان توضیح بفرماین که این چه نیازی به تحلیل آنچنانی داره که توان نظامی آشکارا برتر یانکی ها در سال های 65 تا 67 به اونا بهرحال این امکان رو می داد که از برخی اهرم های فشار (حتی ضدانسانی و وحشیانه) برای تموم کردن قضیه از طریق وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه ( و البته بروشی بسیار مزورانه فراهم کردن فرصت تنفس و تجدید قوا برای بعثی ها برای گرفتن زهر چشم از ایرانی ها که مثال واضحش رو یکی از دوستان عزیز - که بشدت علاقمند به طبقه بندی کاربران به قدیمی و تازه وارد هستن! - فرمودن) عمل کنن. در جنگ نفتکش ها ماجرا به همین منوال بود، همین که نیروهای ایرانی تونستن مزاحمت های نسبتا جدی رو برای ناوها و ناوچه های آمریکایی ایجاد و چند بالگرد نظامی و پشتیبانی رو هم ساقط کنن آیا به نسبت وضعیت و شرایط اون زمان ایران و منطقه برای آزار دادن یانکی ها کفایت نمی کرد (و مجاب کردنشون به حفظ حدود و مرز تداخل نظامیشون)؟ در ضمن، خوبه فراموش نکنیم که در همون زمان ما هم نیروی دریایی عراق رو نابود کرده بودیم و هم اینکه هر بلایی که لازم دونستیم بر سر تاسیسات نفتی عرب های خلیج فارس آوردیم تا جایی که صادرات نفت اونها رو بالکل در برخی مقاطع جنگ مختل کردیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من افتخارم کم سن و سال بودنم بوده و هست ارمانی عزیز

وقتی 17 ساله بودم تو همین اینترنت ایران معدود کسانی دیدم بتونند پا به پای من از نظر تاریخ و تحلیل نظامی بیان و خیلی ها رو تونستم قانع بکنم که هستم حالا اگر نخوام بگم خیلیارم سرجاشون نشوندم

الانم که22 ساله هستم ، ولی اگر شما برات عیب و عار محسوب میشه که :
[quote]
حال ، ادیب عزیز دوباره جمله خودت رو میذارم تا ببینی کم سن و سال بودن شما باعث شده اطلاعات شما صرفا به نقل قول و کتاب ختم بشه و بر همین اساس نتیجه گیری فرمائید. [/quote]

برای جهان امروز افتخار هست ، نمونه ش رو هم در تجلیل از کسانیکه در سن کم سواد و هوش بالایی دارند میتونید ببینید

البته هرچی هست از عنایت خداست که میگه سرنوشت هرکسی رو اونطور که خودش دوست داره رقم میزنه منم از بچگیم دوست داشتم نظامی خوبی باشم

ولی اینکه گفتید کتاب ، ببین من بازم تکرار میکنم مثل دیگر تایپیک ها :

کتاب خوندن عیب و عار و ننگ نیست ! مثلا همون نمونه که رضا مثال اورد کتاب ولایت فقیه !

[size=18][color=red]
اینکه میگی از اونا نتیجه گیری میکنم شاید در سالهای بسیار بسیار پیش اینگونه بود که اونم ذکر میکردم نظر من بی طرف هست و براساس این کتاب این شده و براساس این کتاب اون شده و از ذکر نظر خودم صرفنظر میکنم که بعدها این عقیده رو کنار گذاشتم و نظرات خودمو هم میگفتم که باعث همین تنش ها با دوستانی چون شما شد[/color][/size]
جالب اینکه در کشوری چون ایران فقط کتابهای یک دست چاپ میشه با نهایتا یه ذره تفاوت عقیده ! و نمیدونم مشکل شما چیه با کتاب خوانی ؟ شایدم مشکل شماهااااااااا !

اما اینکه انسان فسیل نیست که ثابت بمونه و تغییر نکنه واقعیتی هست خداوندی ! و من نیز مانند خیلیا تغییر کردم و پخته تر شدم و انشالله میشم ولی شک نکن همین الانشم از خیلی از سن و سال دارترهای مدرک بالای ایرانی هم بهترم و خیلی راحت حاضرم هرجا که باشند باهاشون مباحثه رسمی کنم همونطور که همین الانم خیلیاشونو یه عده دروغگو میدونم

[color=red]
اما توصیه من به شما : من شما را توصیه میکنم به خواندن و مطالعه این نعمت خداوند بر روی زمین ، که خداوند به محمد اولین هدیه ای که داد توانایی خواندن بود
[/color]

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب اقای ارنستو رومل عزیز! از موضوع تاپیک خارج شدید. حقش بود که تمام اینها رو به صورت خصوصی برای اقای ارمانی ارسال می کردید. این جوری تاپیک به بیراهه کشیده می شه.(که شده)

اقای پاتریوت عزیز!
1- اینکه می گید حتی یه فشنگ ژ-3 هم به ایران نفروختند که البته خیلی بی انصافیه. یعنی واقعا بی انصافیه. اصولا یک کشور صنعتی که چیزی تولید می کنه به قصد فروش تولید می کنه نه انبار داری. حالا چه باروت باشه چه سی پی یو. شما فکر می کنید اینهمه سلاحی که در جهان تولید می شد فقط واسه این بود که بدنش به صدام؟ خوب اینجوری که صدام جنگ رو می برد که... اون وقت بقیه سلاح هاشون رو چیکار می کردن؟ برای اینکه ببینی چه کسانی و به چه صورتی به ایران سلاح فروختند می تونید یه نگاهی به کتاب سوداگری مرگ چاپ انتشارات رسا بندازید. البته محور اصلی بحث این کتاب خریدهای نظامی عراق هست ولی گریزی هم به خریدهای نظامی ایران زده. ایران یه دفتر در لندن داشته که بعد از تنشهای بین ایران و لندن (که اتفاقا منشاش هم همین جنگ نفتکشها بود) در اواخر جنگ بسته شد. یعنی تا اون زمان ایران از همون دفتر (و البته با چند دست واسطه) خریدهاش رو انجام می داد. من فقط یه سوال از شما می کنم. اگر همه جهان به نفع صدام سلاح می فروخته ایران موشک اسکاد از کجا آورد و باهاش بغداد رو زد؟

فرمودید که آمریکایی ها در سه سال پایانی جنگ پیامهای متناقضی برای دو سوی نبرد ارسال می کردند. چرا در لفافه صحبت می کنی عزیز؟ آمریکا توسط اسرائیل در جریان مک فارلین کلی سلاح به ایران فرستاد. پولش رو هم به قول آقای رفسنجانی چند برابر قیمت ازمون گرفتن دادن به کنتراهای نیکاراگوئه. قسمت اول قضیه رو که مسئولین خودمون هم قبول دارند. فقط قسمت دومش رو برای جلوگیری از آبروریزی تکذیب می کنند، یعنی دست داشتن اسرائیل توی این قضیه. خوب ما فرض می کنیم که اسرائیل تو ماجرا نبوده. بالاخره به ایران که سلاح دادن. ندادند؟

اما حرف آخرتون این بو دکه هر بلایی خواستیم سر اعراب آوردیم. اقا سعید هم حرفش همینه که این سیاست اشتباه بود. همین بلاها سبب شد که پای امریکا به خلیج فارس باز بشه و اون هم هر بلایی خواست سر نیروی دریایی ایران اورد. حالا شما می گید زدید. عیب نداره . ما هم می گیم زدید. ولی اونی که حساب کار دستشه می دونه کی زده و کی خورده.

حقیقت قضیه جنگ نفتکشها(موضوع این تاپیک) اینه که اولش فقط یه جور جنگ اقتصادی بود. اما بعدا صدام تشخیص داد که می تونه ازش به عنوان یه اهرم سیاسی استفاده کنه و پای کشورهای دیگه رو به نفع خودش به معرکه باز کنه. ایران خیلی راحت به دام سیاست صدام افتاد و بازی خورد. عوض اینکه در جای دیگه ای بازی رو ادامه بده همون راهی رو رفت که عراق می خواست و به دامی افتاد که صدام می خواست. کشورهای غربی وارد منطقه شدند(به بهانه یا بی بهانه اون ش که واضحه) و کردند آنچه کردند.

ما نه تنها از این قضیه درس نگرفیتم متاسفانه تا تقی به توقی می خوره مسئولمان اظهار می کنند که در صورت فلان و بهمان تنگه هرمز رو می بندیم. به قول اقا سعید خوب نفتمون رو چه جوری می فروشیم. می دونی اگر نفت ایران فروش نره تمام کشور در عرض یه هفته از نظر اقتصادی فلج می شه؟ می دونی سهم نفت در بودجه ایران چقدره؟ بعدش هم این قضیه بستن تنگه هرمز برای غرب یه جور خط قرمزه حتی اگر بهش اشاره نکرده باشند. مطمئن باش خاک هر کشوری رو که بخواد این کارو بکنه به توبره می کشند. البته برای شما خیالی نیست چون قصد زندگی کردن نداری و دنبال احدی الحسنین می گردی. اما عزیز یادت باشه که بعد از اعلام وصول پرونده شما و هم فکرانتون به بهشت برین بقیه مردم می خوان مثله آدم توی این کشور زندگی کنند. متلفتی؟
شک دارم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب آقای کیانی ارجمند
سلام و با احترام بیکران

اول اینکه مراعات ادب کنید آقا جان، در این وب سایت شرط اول رعایت ادب و نزاکته می بخشید اینو اینقدر صریح عرض می کنم اما محیط گفتگوی ما مجازی باشه یا فیزیکی و ملموس باید همه مون این شرط رو بجا بیاریم ( اینطوری نیست که هر آدم بزرگی حس بزرگی بی دلیل و حکمت بهش دست بده هر چه خواست تحویل دیگران بده و در ضمن، اینجا مکتب خانه نیست دوست عزیز)

دوم اینکه: دوست عزیز، شما لطفا برید و منابع جنگ رو یک بار دیگه مرور کنید شاید متوجه زحمت و جان کندنی که مسئولین از خود نشون دادن و حتی فرماندهان جنگی و اطلاعات برای اینکه بتونن منابع تسلیحاتی ایران رو در دفاع از خودش فراهم کنن بشید (تردید دارم که این منابع رو مطالعه فرمودیده باشید چه در غیر اینصورت این همه قیل و قال بپا نمی شد) پر واضحه که موانع و مشکلات و هزینه هایی که ایران عزیز ما برای تامین سلاح متحمل شده اونقدر زیاده که در مقابل: اون عراقی که بهش تسلیحات افتخاری کادو می دادن اصلا بچشم نمیاد (دوستی صمیمی فرانسوی ها با بعثی ها در زمان جنگ و قس علیهذا ...).
سوم اینکه: کدوم نقش اسرائیل!؟ عجبا!؟ برادر بزرگوار من! چون یه بچه کوچولویی در فرنگ نشسته و یه کتابچه ای رو در باب روابط موهومی نظامی ایران و اسرائیل در زمان جنگ تحمیلی علیه ایران سیاه مشق کرده حالا باید باور کنید یا باور کنیم که چنین ماجرایی علی الاصول صحت داره!؟؟!؟! بله یانکی ها سعی کردن زمانی که ایران ابتکار عمل نظامی رو در جبهه های جنوب غرب در دست داشت با دادن مشوق نظامی به ایران و وعده و وعیدهای سیاسی و از این قبیل ایران رو با هزینه ای کمتر برای خودشون و بنفع خودشون مجاب به پذیرش شروط اعراب خائن بکنن (که این شروط رو هم خود یانکی ها و ایضا روس ها براشون تلکس کرده بودن!؟) تا قضیه به تلخی برای ما و به شادباش یانکی ها و متحدین منطقه ای و جهانیشون تموم بشه! اسرائیل کیه و چیه!؟ صهیونیست ها خیلی هم متاسف شدن از اینکه ایران در یه اقدام منطقی و هوشمندانه قطعنامه رو قبول کرد و فرصت بیشتری برای بهره برداری های سیاسی و نظامی برای طرف های مقابل باقی نذاشت!
چهارم اینکه: آقای کیانی ارجمند! دوست عزیز! کشوری که داره از کیان و شرفش دفاع می کنه ممکنه دست به هر اقدام متقابل در برابر دشمن مستقیم نظامی و تک تک طرف هایی که از اون دشمن متجاوز پشتیبانی می کنن بزنه! چه خبره آقا جان ... هر چی میشه زود شانتاژ میشه که وای! نیروی دریایی یانکی نیروی دریایی ما رو نابود کرد! آخه چرا تا این حد اغراق می کنید!؟ لابد بعدش هم می خواید بگید که هر عملیات سطحی و هوایی که ایران علیه اعراب انجام داد یه واکنش نظامی از طرف آمریکایی ها حواله گرفت؟! و می دونید که این اصلا وابدا حقیقت نداره! لطفا موضوع برتری نظامی یانکی ها رو در اون زمان از موضوع درگیری های محدود و پراکنده نظامی ایران و آمریکا در همون بازه زمانی کاملا منفک کنید و اونوقت بهتر میشه حرف زد.
پنجم اینکه: عمیقا متاسفم از اینکه هنوز این گزاره ناشی از احساسات و بی پایه و اساس: «خاک کشوری که تنگه هرمز را ببندد به توبره می کشند » ورد زبان برخی دوستان ماست ... امیدوارم این دوستان از گذشته و تحولات ایران و منطقه درس بگیرن و متوجه باشن که رونالد ریگان و جرج بوش پدر مردن و دیگه اون دوره برنمی گرده «به هیچ قیمتی» ... وانگهی خیلی جالبه که شما حضور و فعالیت مدافعان ایرانی رو و واقعیات محکم و روشن روز و اون دوره رو خلاف اراده مردم ایران برای زندگی و آبادانی می دونید؟! بد نیست قدری این موضوع جهت تنویر افکار روشن بفرمایید چون با محاسبه ذهنی و فکری جنابعالی باید تمام ملل جهان تن به ذلت دهند تا بلکه ابرقدرت ها یا قدرت های موجود دلشون برحم بیاد و به ایشان اجازه زندگی اعطا فرمایند. و خوبه که روشن بفرمایید که هسته های اقتصادی غرب جغرافیایی که خودش الان هزاران شکل گرفتاری داخلی با مسائل کلان مالی و بودجه ریزیش برای حدود یک دهه آتی شده چطور می خواد برای ایران در قلب خاورمیانه اون هم در شرایطی که وضعیت کل منطقه بدلایل متعدد بنحوی در حال تغییره که اگر بنا به اصرار عجیب کارشناسان زبده!؟ سیاسی اونور آبی نونی از این راه گیر ایران نیاد اما گیر اونا هم نمیاد و همین روند تغییرات عرصه رو بدجوری بر سگ دست آموزشون در منطقه تنگ کرده ... تعیین تکلیف کنن و خط و نشون بکشن؟! مثلا با 400 فروند هواپیما و سه ناو هواپیمابر!؟ شما حقیقتا اینطور تصوری از مجموع شرایط فعلی دارید؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادران سواي بحثي كه راه انداختيد خواستم چند تا مطلبو بگم.
1. از جناب Ernesto_Rommel كم سن و سال كمال تشكر رو دارم به دليل مطلبشون و زحمتشون. سن هم در ضمن مهم نيست. مهم سواد و معلومات بي غرض طرفه. مولا علي ع ميفرمايند اگر كسي مطلبي رو به من اموزش بده منو بنده خودش كرده. حالا ايشون هم به زعم خودش يه شمعي رو روشن كرده تا هر كي از كنارش رد ميشه ازش استفاده كنه. كه عاليه. كاش ما هم ميتونستيم حداقل يه كبريت باشيم. شمع پيش كش. پس عزيز جان از كنايه ها و بي اخلاقيهاي بعضيا دلگير نشو. بنده به شخصه كه 6 7 سال از شما نزديكترم به مرگ تشكر ميكنم بخاطر مطلبتون.

2. تشكر ويژه هم دارم از جناب opera . مطلبتون واقعا موشكافانه و بديع بود. خيلي استفاده كردم از مطلبتون. خيلي دلم ميخواد سنتون و شغلتون رو بدونم.

3. بنده برخلاف افراد هميشه مخالف (بند4!) مطالب رو از دوستان ميخونم. حالا در حد وقتم. بعد اظهار نظر احيانا ميكنم. چيزي كه من متوجه شدم دوستان زير:
Ernesto_Rommel
opera
RezaKiani
و سعيداقا
همگي دارن يك چيز واحد رو ميگن حالا با يه كم تفاوت و اختلاف. داستان فيل مولانا كه هركسي يه قسمتش رو تعريف ميكرد.
ولي هركسي مياد ميگه تو فلان و .... بعد جو رو متشنج ميكنن. بابا خيلي راحت ميتونيد با هم مباحثه كنيد. نه مشاجره. ديديد گفتم به سن نيست!

4. برادر mostafa_by خصلت ذاتيشون تا اونجايي كه من ديدم اومدن تو تاپيك و جر و بحث و دعوا راه انداختنه. كاري هم به محتوا نداره. كه خوب هميشه هم با توهين به طرف مقابلشه. اكثر مواقعهم با اون رفيقش مياد كه اسمشو نميارم. حتي ميبينيد كه مدير سايت هم از الطاف ايشون بي بهره نبودن. ايضا بنده.

به هر حال مشكل افراد اين سايت اينه كه سعي در متهم و محكوم و احيانا توهين كردن (به) ديگران دارن. در صورتي كه بايد همفكري كرد. من خودم به شخصه از نظرات دوستاني كه بالا نوشتم استفاده كردم. حتيmostafa_by. ولي شهامت اينو دارم بيام بگم. نميرم يه جمله از تو صحبتهاي يكي در بيارم بيارم بزم مثل پتك تو سرش. اين مگه جزو قوانين سايت نيست؟

ياعلي

يه مطلب با ربط:
توي اين شبهاي ماه رمضون دوستان ما رو هم از دعاي خير خودشون بي نصيب نذارن كه گرفتاري بنده هم حل بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.