death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

شمایی که هی میگید منابع خارجی منابع خارجی:
تا جایی که ما میدونیم اسرائیل 64 تانک مرکاواش رفت هوا یا capture شد. بعد توی کل دنیا گفتند 10 تا اونم تو حوادث رانندگی ولی عکس ها رو که میبینی تو گوگل +30 تا تانک از بین رفته .... خوب اینم از منابع اونور که هی میگید ببینید ببینید ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قضیه سوریه با سودان از اساس متفاوت است غیر از علوی ها و سنی ها کرد ها هم هستند.
در ضمن سوریه بقل گوش اسرائیل است.[/quote]
برادر فرهاد من هم به تفاوت شرايط سودان و سوريه كاملا واقفم خصوصا اينكه شورشيان جنوب سودان از ابتدا تجزيه طلب بودن و ادعايي نسبت به حاكميت كل كشور نداشتن.
منظورم از مثال سودان صرفا يادآوري طرح قديمي صهيونيست ها براي تجزيه كشورهاي اسلامي به بهانه هاي مختلف بود كه ممكنه در سوريه هم عدم كوتاه اومدن طرفين و حاميان خارجي شون منجر به اجراش بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید دوستان،
من یه دو روز توی انجمن نیومدم.

[b]آقا مصطفی[/b]
من پاسخ شما رو خوندم، اما به جز جملات زیر دیگه چیزی دستگیرم نشد.
" صحبت های شما اشتباه است. شاهد ذکر اشتباه وقایع سوریه از سوی شما بودم. اینها پروپاگاند فارس نیوز است. در منابع خودتون تجدید نظر بفرمایید."

اون چیزی که الان تحت عنوان جنایت الحوله باعث ناراحتی دنیا شده، کشته شدن 80-90 نفر زن و بچه داخل خونه ها و منازل شون بوده. درحالی که[b] سقف خونه هاشون هم صحیح و سالم بوده!!![/b] خیلی هاشون هم گلوشون بریده شده بوده. اینها نه توی تظاهرات کشته شدند، نه توی درگیری و نه توی زندان. همینطور الکی کشته شدند. که البته بعد مخالفین اومدن گفتن که نه، این منطقه توسط ارتش گلوله بارون شده. حالا شما میایید این رو با سرکوب انتفاضه عراق و سرکوب انقلاب لیبی مقایسه میکنید. به هر حال جواب شما برای بنده قانع کننده نبود.
یا مثلا شما عملیات های انتحاری اخیر در دمشق که با تایید سازمان ملل توسط سلفی های مخالف اسد انجام شد و باعث کشته شدن چند صد نفر شهروند بیگناه شد رو نادیده میگیرید، اما با استناد به جنایات 20-30 سال پیش دولت سوریه(که سن بنده و امثال بنده اصلا اجازه تایید صحت یا نفی صحت این مساله رو نمیده)، دولت سوریه رو عامل این کشتار معرفی میکنید. به هر حال این گونه استدلال کردن نمیتونه قانع کننده باشه.


[color=red]سخنگوی اداراه حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد که بخش اعظم کشته شدگان در حمله به منطقه حوله توسط گلوله مستقیم افراد مسلح کشته شده اند نه به دلیل اصابت خمپاره.[/color]

به گزارش مانیتورینگ فارس، روبرت کوویل سخنگوی اداره حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد که اکثر افراد کشته شده در سوریه، (با شلیک گلوله از نزدیک) کشته شده‌اند.

این همان چیزی است که وزارت خارجه سوریه اعلام و تصریح کرد که افراد کشته شده از نزدیک کشته شده‌اند و با گلوله یا چاقو جان خود را از دست داده‌اند.

وی در این باره گفت که اکثر افراد کشته شده، اعدام شده اند و افرادی وارد خانه‌ها شده و زنان، مردان و کودکان را در داخل خانه‌ها کشته‌اند.

سخنگوی اداره حقوق بشر سازمان ملل تاکید کرد که آنچه روی داده کشتار افراد غیر نظامی بوده است و تعدادی از این افراد اعدام شده‌اند.

کوویل در شرایطی این اظهارات را مطرح کرده که دولت‌های غربی به فاصله چند ساعت دمشق را متهم به کشتار مردم غیر نظامی کردند و این در حالی است که هر روز ابعاد جدیدی از این جنایت روشن می‌شود که نشان می‌دهد، این کشتار توسط افراد تروریست انجام شده است.

در حادثه الحوله که جمعه گذشته (25 می) در سوریه روی داد بیش از 90 نفر کشته شدند که 50 نفر از آنها کودک بوده‌اند.

دولت سوریه تاکید میکند این اقدام توسط عناصر مسلح تروریستی مورد حمایت آمریکا و عربستان و قطر انجام شده ولی شبه نظامیان دولت دمشق را متهم می کنند با حمله هوایی این مناطق را هدف قرار داده است.

این در حالی است که فیلم‌های جدید و گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد این افراد با سلاح آرپیجی، خمپاره انداز و تیر مستقیم افراد مسلح به قتل رسیده اند.

[url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910310000724]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خدا رو شکر مسیر تاپیک صحیح هست من یک دسته بندی می کنم از احتمالات ممکن دوستان نظر بدن کدوم محتمل تر و تبعاتش چی هست
1- حکومت سوریه موفق به سرکوب مخالفین و کنترل اوضاع بشه
2- مخالفین بتونن حکومت مرکزی رو ساقط کنن و مسلط به سوریه بشن
3- دخالت خارجی مثل لیبی اتفاق بیفته حالا بنفع مخالفین یا بنفع حکومت سوریه
4- درگیری بدون پیروزی قاطع طرفین به درازا بکشه و فرسایشی بشه
5- سوریه به دو یا چند قسمت تحت کنترل نیروهای طرفین تقسیم بشه ولی با یک حالت آتش بس و نه صلح پایدار
6- سوریه کاملا تجزیه بشه مثل سودان
7- درگیری های سوریه در ادامه منجر به جنگ منطقه ای بشه
8- طرفین درگیر باهم توافق کن و تقسیم قدرت حالا به شکلی موافق طرفین اتفاق بیفته
من حالت دیگه ای به ذهنم 3 صبحی نمی رسه big_grin
اگه کسی چیز دیگه ای بنظرش میاد اضافه کنه
دوستان نظر بدن کدوم محتمل تر هست و چرا و عواقبش چی هست ...[/quote]
حالت های زیاد دیگه ای هم مطرحه مثل این مورد:
حامیان سوریه موفق به ممانعت از مداخله ی نظامی خارجی در سوریه شوند و این کشور رو از بحران های اقتصادی خارجی نجات بدن، اسد اصلاحاتش رو پیگیری کنه و به سر انجام برسونه و یک نظام دمکراتیک یا نیمچه دمکراتیک را بر پا کنه که آرای مردم درش نقش موثر داشته باشه، معارضین مسلح و گروه های خرابکار با برخورد سخت تضعیف بشن و حملاتشون محدود بشه، اسد در انتها می تونه یک نقش تشریفاتی مثل ملکه ی انگلستان رو بپذیره یا یک نقش راهبردی مثل رهبری در ایران یا پادشاهی در اردن و یا این که بعد از اتمام اصلاحات وارد رقابت های حزبی سیاسی بشه (به نظر می رسه انتخاب اسد همین گزینه ی اخیر هست که متفاوته با گزینه ی حذف صد در صدی که مورد نظر معارضینه).
البته در هر قسمتی که نوشتم بر اساس کنش و واکنش طرف های درگیر در منازعه می تونه قضیه اشکال متفاوتی به خودش بگیره (قضیه مثل جنگ هست پر از تک و پاتک و خیلی مهمه که اطراف درگیر تا چه اندازه می خوان پیش برن و هزینه کنند). مسائل پیرامونی مثل بحران اقتصادی، وضعیت پرونده ی هسته ای ایران، مسائل لبنان، مسائل کشورهای منطقه ی خلیج فارس و... هم می تونن تاثیر مستقیم در اتفاقات داشته باشند. در صورت وقوع این فرض وضعیت ایران، سوریه و متحدینش در منطقه در بلند مدت بهبود پیدا خواهد کرد و حتی ممکنه نسبت به پیش از وقایع فعلی بهتر هم بشه، خصوصا اگر مداخله ی قبلی غربی ها به هرج و مرجی مثل عراق دچار بشه که هیچ بعید نیست!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب سعيد.

دقيقاً به خاطر همين نوع برداشت شما از حرفاست كه توصيه مي‌كنم كمي روي ساير منابع خبري مانور بدين و اونا رو هم مطالعه بفرمايين.

شما حتي اخبار اين سايت و اين تاپيك رو هم دنبال نفرمودين و باز برگشتين سر خونه‌ي اول استدلالاتي كه خيلي وقته بهش پاسخ داده شده.

پس توصيه‌ي اكيد دارم كه در مطالعه، دقت بيشتري داشته باشين.

----------------------------------------------------

برادر جليل عزيز؛

پيش‌بيني من كنار كشيدن روسيه و چين سر بزنگاه و حمايت محدود امريكا و غرب از مخالفين هست.

شايد طرحي همچون طرح منطقه‌ي پرواز ممنوع توسط نيروهاي عربي به جريان بيافته و خود غرب، بعلت حساسيت‌هاي موجود روي اسرائيل مستقيماً وارد معركه نشن.

بديهيه كه در اين صورت، تحركات ايران و سوريه عليه امريكا و اسرائيل، تعبير به تهاجم‌گري و اشغالگري ايران و سوريه شده و مي‌تونه جو رو عليه اين دو كشور متحدتر كنه.

بديهيه كه ايران دللي نداره كه به دفاع از سوريه به كل اعراب اعلان جنگ كنه.
ولي اين وضعيت، شايد بهترين سناريوي ممكن براي غرب هست. چرا كه اولاً طي سال‌هاي اخير، خاورميانه مملو از تسليحات مدرن شده كه بديهيه كه آخرين چيزي كه غرب مي‌خواد، اينه كه اين تسليحات دست مسلمونا بمونه.

پس اصلاً غيرقابل تصور نيست كه جنگي بسان جنگ هشت ساله‌ي ما كه تنها نتيجه‌اي كه داشت، نابود ساختن ماشين جنگي ايران و عراق و نابودي زيرساخت‌هاي اقتصادي اين دو كشور در حال توسعه بود، گزينه‌ي مورد آرزوي غربي‌ها باشه. چرا كه اولاً وقوع جنگ بزرگترين نعمت و كمك اقتصادي به غرب و كشورهاي صنعتي خواهد بود، بالاخص اگه خود اين كشورها مستقيماً وارد معركه نشده و هزينه‌هاي جنگ به دوششون سنگيني نكنه).
ثانياً اين نبرد مخرب، هم توان تسليحاتي اعراب رو نابود خواهد كرد و هم بشدت از توان نظامي ايران خواهد كاست.

ضمن اينكه ايران امكان تسخير و حفظ خاك اين كشورها رو هم نخواهد داشت. چرا كه در بهترين حالت مي‌شه سناريويي شبيه به سناريوي كويت و عراق براش متصور بود و در بدترين حالت، سناريوي ژاپن!

-------------------------------------------------

برگرديم به بحث اصلي.

چيزي كه مسلمه اينه كه درگيري‌هاي سوريه، روز به روز داره بيشتر گسترش پيدا مي‌كنه و اهميت اين موضوع زماني روشن مي‌شه كه درگيري‌هاي هفته‌هاي اخير رو در نظر داشته باشيم و بعد بياد بياريم كه اين، تازه آتش بس هست!!!

مسلماً هم با حلوا حلوا كردن و شعار دادن، كامي شيرين نمي‌شه و مشكلي از مشكلات سوريه برطرف نخواهد شد.

چيزي كه مسلمه اينه كه بشار اسد مقبوليت خودش رو از دست داده و در بهترين حالت، تنها بر نيمي از مردمش حكومت مي‌كنه.

پس خواه ناخواه طرح برادر حامد براي ايفا نمودن نقش رهبري توسط بشار اسد مردوده. چرا كه اساساً پادشاه يا رهبر در هر جامعه‌اي، نماد وحدت هست و به عبارتي شاه كليدي كه تمامي درب‌ها رو درصورت لزوم مي‌تونه باز كنه.
حال اگه نيمي از جامعه اساساً اعتقادي به اين شاه كليد نداشته باشن ...!!

------------------------------------------------

مسئله‌ي بعدي اين هست كه مشكل فقط شخص بشار اسد نيست. بلكه ساختار حزب بعث در سوريه به عنوان حزبي فاشيستي هست كه حكومت بر پايه‌ي اون بنا شده.

اساساً در حكومت‌هاي فاشيستي، تعدد احزاب نمي‌تونه معني داشته باشه.

با سپري شدن عمر حكومت‌هاي فاشيستي در دهه‌ي پنجاه و شصت، اين حكومت‌ها شكل و مدل ديگري به خود گرفتن و اينبار همون ساختار رو در لواي حكومت حزبي و به ظاهر دموكراتيك اجرا كردن كه البته عمر اين سبك حكومت‌ها هم بسر رسيده.

مي‌بينيم كه ديگه اثري از اين حكومت‌ها در امريكاي لاتين نيست. يا حتي جنوب شرقي آسيا.

تنها منطقه‌اي كه هنوز اين سبك حكومت‌ها درش هستن، منطقه‌ي خاورميانه هست كه ديديم بهار عربي، منجر به تغيير چهار حكومت از اين مدل شد (هرچند كه تونس يه سر و گردن بالاتر از همه‌شون بود و بيشتر به دموكراسي نزديك).

ساختار سوريه هم چيزي جز اين نيست و با تغييرات در كابينه و افزودن احزاب مشكلي برطرف نمي‌شه. چرا كه همون ساختار كهن فاشيستي در لباسي نو بر سوريه حاكم هست و حفظ منافع حزب بعث، در داشتن كامل قدرت در دستانشون هست.

باز رجوع مي‌كنيم به مثالي ديگه. حكومت شاه رو در نظر بگيرين. زماني شاه براي اينكه بخواد جنبه‌اي مثلاً دموكراتيك به حكومتش ببخشه، دو حزب مردم و مليون به رهبري اسدالله علم و دكتر منوچهر اقبال رو بوجود آورد. دو حزبي كه هر دو دولتي و عملاً هر دو يك حزب بودن و فقط در ظاهر با هم فرق داشتن.

ولي همين فرق‌هاي ظاهري دو حزب كاملاً دولتي و مطيع هم باب ميل شاه نبود و بعدها ديديم كه حزب رستاخير، تنها حزب مجاز در عرصه‌ي سياست ملي شناخته شد!!

بديهيه كه تعدد احزاب، هرچند كه وابسته هم باشن، كم‌كم به تغير آراء و نظرات و تبيين مدل‌هاي مختنلف رفتاري منجر مي‌شه. يعني همون چيزي كه ازش تعبير به ميانه‌روي سازي مي‌شه. ولي اين مسئله، چيزي نيست كه باب ميل حكومت‌هاي فاشيستي باشه. در نتيجه مخالفت از درون حكومت و بالاخص از سوي نيروهاي افراطي آغاز و در نهايت به شخص اول در قدرت سرايت مي‌كنه و نتيجه، حذف چند صدايي و برپايي مجدد حكومت تك‌صدايي هست.

در سوريه هم نمي‌شه انتظار داشت كه حزب بعث به همين راحتي بپذيره كه بيش از 40 سال تك‌صدايي رو يكشبه با چند صدايي عوض كنه. بالاخص اينكه در اوايل حكومت، احزاب جوگيرتر از هميشه بوده و بيشترين تلاش براي سهم‌خواهي از و حتي قبضه‌ي كامل حكومت دارن.

مشخصاً‌ حتي نزديك‌ترين تفكرات هم در اين زمان، براي نشان دادن تفاوت‌هاشون هرچه بيشتر رو به پيشنهاد راهكارها و راه حل‌هاي جديد كرده و نتيجه اين مي‌شه كه حزب حاكم ديروز، روز به روز بيشتر مجبور به عقب‌نشيني و پذيرش مشاركت عمومي مردم در قالب احزاب گوناگون مي‌شه.

حالا به اين معجون، فرهنگ ديكتاتوري عربي رو هم اضافه كنين تا بتونين واكنش حزب حاكم رو به خوبي پيش‌بيني كنين.

-------------------------------------------------------

پس مسئله، صرفاً بشار اسد نيست.

تغييري كه در حاكميت با رفتن بشار اسد رخ مي‌ده، عملاً القاء اين باور در بين مردم هست كه تلاش‌هاشون نتيجه داده و در نتيجه، تلاششون هرچه بيشتر به سمت كاهش قدرت حزب حاكم معطوف مي‌شه. همون ماجرايي كه در مصر هم شاهدش بوديم.

صد البته تركيب موافقان يا مخالفان حزب حاكم در آينده مي‌تونه سرنوشت ساختار قدرت رو رقم بزنه. يعني باز هم چيزي كه در مصر رخ داد و احمد شفيق در عين ناباوري بالاتر از حمدين صباحي و ابوالفتوح ايستاد.

اما مشخصاً اين، آخرين چيزي هست كه حزب بعث ترجيح بده با دستاي خودش رقم بخوره.

پس بديهيه كه حتي درصورت كوتاه اومدن شخص بشار اسد، حزب بعث به اين سادگي‌ها كوتاه نخواهد اومد و تنها چيزي كه اين وسط كم هست، كنار گذاشته شدن بشار اسد، تشكيل حكومتي كاملاً نظامي و خشن و سركوب وحشيانه‌ي مخالفين هست.

طبيعيه كه اين اشتباه، آخرين اشتباه ايشان خواهد شد و بهترين چراغ سبز به غرب براي يكسره كردن كار ايشان! ضمن اينكه ديگه دفاع ايران از چنين حكومتي هم كاملاً بي‌معني خواهد بود.

پس بايد ديد آيا غرب دست به چنين تحريكي خواهد زد و تلاش خواهد كرد كه با بدتر كردن اوضاع براي حزب بعث، اين حزب رو به واكنش وادار كنه؟!!

====================================

پيش‌بيني من، در حال حاضر تداوم درگيري‌ها، درصورت موفقيت آميز نبودن طرح عنان (كه بسيار بعيده كه ديگه توجه چنداني بهش بشه)، صف آرايي دو جناح خارجي در مسئله‌ي سوريه و گسترش جنگ داخلي هست.

اگه اخبار رو دنبال فرموده باشين، چند روز پيش هيلاري كلينتون رسماً اعلام كرد كه سياست‌هاي روسيه در سوريه، منجر به جنگ داخلي مي‌شه.

امروز هم برادر طاها نظر روسيه درخصوص بوجود آمدن جنگ داخلي در سوريه رو تو تاپيك قرار دادن. ايضاً چين هم تا جايي از سوريه حمايت خواهد كرد كه منافع اش بيشتر باشه و طبيعيه كه معامله با غرب مي‌تونه اين حمايت رو به بي‌طرفي تبديل كنه.

پس آينده‌ي سوريه از نگاه من، به چگونگي صف آرايي كشورهاي خارجي مداخله گر در اين مسئله ارتباطي مستقيم خواهد داشت!!

صرفاً در اين زمينه مي‌شه گفت بيچاره مردم سوريه كه بازيچه‌ي دو جناح شرق و غرب شده‌ان.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18][color=green]
پرس تی وی به نقل از گلوبال ریسرچ

شاهد: گروه‌های مسلح پیش از کشتن زنان در شهر حوله به آن‌ها تجاوز کردند[/color][/size]

بر پايه گزارشی که پايگاه اطلاع رساني گلوبال ریسرچ (Global Research) ۱ ژوئن (۱۲ خرداد) منشتر کرد، اين شاهد عيني گفت: "آن‌ها (گروه‌هاي مسلح) خانه‌ها را سوزاندند و افراد را همراه با خانواده‌هایشان کشتند، زيرا آن‌ها (قربانیان) به دولت (سوريه) وفادار بودند. (آن‌ها) به زنان تجاوز کردند و کودکان را کشتند."

[color=blue]بر اساس گزارش گلوبال ریسرچ، اين شاهد عيني با نام "الخسام" ، یک مامور امنيتي سوريه در شهر حوله، معرفی شده است.[/color]

درگيري‌هاي خونيني بين نيروهاي دولتي سوريه و گروه‌هاي مسلح ۲۵ می (۵ خرداد) در منطقه حوله استان حمص در ۳۲ کيلومتري شهر حمص، مرکز اين استان در گرفت.

ژنرال رابرت مود، رئيس هيات ناظران اعزامي سازمان ملل به سوريه ۲۷ می در سخناني از طريق ويدئو کنفرانس از دمشق به اجلاس اضطراري شوراي امنيت گفت، ناظران سازمان ملل تعداد کشته‌ها در حوله را ۱۰۸ نفر از جمله ۴۹ کودک و ۳۴ زن برآورد کرده‌اند.
[color=blue]
بر پايه اين گزارش، يک شاهد ديگر نيز گفت که گروه‌هاي مسلح "از زنان و کودکان به عنوان سپر انسانی استفاده کرده و به تيراندازي به سوي نيروهاي سوری ادامه دادند."[/color]

يک سرباز سوري که در جريان درگيري‌ها مجروح شد، گفت که برخي از زنان از "ناحيه سر هدف گلوله قرار گرفتند."

ژنرال قاسم جمال سليمان رئيس کميته تحقيق که از سوي دولت سوريه تشکيل شده است، ۱۱ خرداد (۳۱ می) گفت که بررسي درباره کشتار حوله نشان مي‌دهد که گروه‌هاي مسلح مخالف دمشق اين کشتار را انجام داده‌اند تا "به هر نحو و شکل ممکن، پاي مداخله نظامي خارجي به اين کشور را باز کنند."

سليمان گفت قربانيان جزء خانواده‌هايي بودند که از مخالفت با دولت سرباز مي‌زدند و از گروه‌هاي مسلح حمايت نمي‌کردند.
[color=blue]
روپرت کالويل سخنگوي کميسر ارشد سازمان ملل براي حقوق بشر ۲۹ می گفت "بخش قابل توجهي" از کشتار حوله، "اعدام خودسرانه غيرنظاميان، زنان و کودکان بوده است."[/color]

http://www.presstv.ir/detail.fa/244315.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از دوستان ممنون نظراتشون رو گفتن :
saeed86 جان این قضیه که تاکید زیادی در موردش داری که ثابت بشه دست کی تو کار بوده خیلی وضعیت رو تغییر نمی ده
ساختار حزب بعث سوریه همانطور که آقا مصطفی عزیز گفتن بر مبنای پان عربیسم و برتری نژاد عرب و نوعی فاشیسم شکل گرفته اینگونه ساختار انعطاف تقسیم قدرت رو ندارن و البته جوامعشون هم صفر و یک هست به لحاظ فرهنگی یا همه چیز یا هیچ چیز ... ولی موارد مهمی هست اولا بدنه اصلی ارتش سوریه حفظ شده و وفادار موندن به دولت سوریه مثل لیبی نشد که ارتش لیبی از هم پاشید واسه همین فرار خلبانان گزارش نشده بلعکس لیبی ...
من اینو عامل مهمی می دونم در حوادث آینده سوریه و این سبب میشه احتمال دخالت خارجی مثل لیبی کمتر بشه ...
مخالفان چون یک نیروی منسجم و اموزش دیده نیستن به تنهائی قادر به سرنگونی حکومت مرکزی نیستن ولی بدلیل داشتن پشتوانه مردمی و حمایت خارجی قادر به مقاومت هستن ...
برادر گلم اقا مصطفی من فکر می کنم دخالت خارجی انجام نشه بطور مستقیم چون هردو طرف از گسترش اون بیم دارن توازنی دز منطقه وجود نداره صدامی نیست که جلو ایران بایسته و بقیه کشورهای عربی هم در این حد نیستن که مداخله کنن بغیر از مصر که اونم الان درگیر مسائل داخلی هست ... ورود اسرائیل هم که کاملا به نفع دولت سوریه هست و قطعا به شدت دوری میکنه تا اونجا که بشه ... اما حامیان دو طرف در طرف بشار اسد به شدت شکننده نشون دادن بغیر از ایران که کاملا پشت سوریه خواهد ماند چین و روسیه بارها نشان دادن معامله گران خوبی هستن فقط قیمت مهم هست ... اگر این اتفاق بیفته کار بشار اسد تمام هست و اگر نیفته این جنگ داخلی به درازا خواهد کشید بودن اینکه طرف پیروزی داشته باشه ... من اینو کاملا به نفع غرب می دونم چون جدا از سوریه منابع زیادی هم از طرف ایران هزینه خواهد شد ... اگر پیش بینی من درست در بیاد که انشاءالله درست نباشه سوریه تجزیه نمیشه ولی در دراز مدت چیزی شبیه عراق فدراتیو خواهد شد ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حالا چين هيچي به نظر دوستان چه امتيازي ميتونه ضرر از دست رفتن سوريه رو واسه روسيه جبران نكه ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حالا چين هيچي به نظر دوستان چه امتيازي ميتونه ضرر از دست رفتن سوريه رو واسه روسيه جبران نكه ؟[/quote]

تاریخ روسیه نشان داده خیلی برای متحدینش خودش رو به دردسر نمی دازه دیگه از صربستان بالاتر که مهمترین متحدش بود هیچکاری نکرد چرا یلستین یه دستور داد که بررسی بشه دوباره موشک های اتمی روسیه بسمت اهدافشون در امریکا نشانه گیری بشه که فکر کنم اینکارو هم نکردن این عزیزان که اگه انجام هم می شد سمبلیک بود نه بیشتر ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مردم همونهایی هستند که در یک فرایند دموکراتیک به قانون اساسی و اصلاحات درون ساختاری رای دادند و مشارکت جدی داشتند و نشون دادند که اکثریت رو تشکیل میدن و همه حتی غربیها هم اونو پذیرفتن ، نه یک عده مخالف اقلیت که به جهت پشتوانه قدرتهای خارجی مثل آمریکا و اسرائیل و ناتو و عربستان و ترکیه و قطر که همگی اونها در بین مسلمانها از جمله سوری ها بدنام هستند دست به ترور و جنگ داخلی میزنند . بنا بر این هرگونه تغییر توسط اونها فقط تداعی کننده اینه که عملا خواست اکثریت مردم نادیده گرفته شده و رای و نظر اقلیت با توسل به انجام جنگ داخلی و زور و قدرت و حمایت و پول خارجی و اجنبی و اعمال تروریستی به کرسی نشونده شده .

طبیعتا هر تغییری که بدست اینها بخواد انجام بشه از دید این مردم تعبیر به نوعی کودتا بر علیه رای و خواست اکثریت از جانب عناصری وابسته به قدرتهای خارجی در جهت تضعیف میهن و وطن فروشی خواهد شد .

از طرفی اساسا هیچ جنگی بجهت سرایت اون به کل منطقه و حتی کل منطقه مدیترانه امکان وقوع نداره و بعلاوه به جهت حمایت های روسیه و چین نمیتونه مشروعیت سازمانهای بین المللی رو بدست بیاره و لذا نامشروع تلقی شده و بهانه برای دخالت مستقیم نظامی رو به روسیه و سایر رقبا خواهد داد . در اینجا فقط مساله دخالت و حمایت نظامی ایران مطرح نیست بلکه کشورهای بزرگ با توان نظامی مناسب مطرح هست . و ثالثا این جنگ برای نظام سوریه و حامیانش حکم دفاع رو داره و قرار نیست هیچکشوری رو اونها اشغال کنن بلکه فقط از اشغال یک سرزمین از چنگ دشمن نامشروع متجاوز جلوگیری و دفاع خواهند کرد .

مسئله بعدی اینه که با وقوع اصلاحات در نظام سوریه و تصویب قانون اساسی جدید و تشکیل پارلمان و برپایی نظام چند حزبی و دوره ای شدن ریاست جمهوری ، این نظام رو میشه جزو نظامهای دموکراتیک بحساب آورد و برچسب فاشیستی هیچ جوری بهش نمیچسبه . هر چی باشه خیلی جلوتر از نظامی مثل ترکیه هست که ادعای دموکراتیک بودن داره ولی هنوز که هنوزه قانون اساسیش به رای گذاشته نشده و برخلاف خواست اکثریت مردمش لائیک هست و نظامیان حرف اول و آخر رو درش میزنند جوری که هرچند اسلامگرایان حتی ریاست جمهوری رو هم فتح کردن ولی عملا کاری از پیش نبردن حتی نتونستن قانون ممنوعیت حجاب در مدارس رو لغو کنن . جالبه که محجبه ها میرن در کشورهای اروپایی که ممنوعیت حجاب در مدارس ندارن اما کاملا سکولار هستن درس میخونن بجهت آزادی حجاب در مدرسه.


حتی اگر طرح کوفی عنان شکست بخوره بمعنی این نیست که جنگ مشکل رو حل خواهد کرد بلکه بمعنی اینه که طرفهای موثر بین المللی مجبورن دوباره بشینن و چانه زنی کنن و طرح دیگه ای که مرضی الطرفین باشه رو آماده کنن . در نهایت هیچ چاره ای جز بازگشت طرفها به میز مذاکرات سیاسی وجود نداره چه با طرح کوفی عنان و چه با طرح جایگزین دیگه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
غرب تا الان كاراي زيادي ميتونست انجام بده ، اصلا ميتونست كار رو در همون اوج بهار عربي _اسلامي ، بالا ببره و كار رو تموم بكنه ! ولي نه ، اينها فرصت سوزري ميكنند شايد براي يك ريسك بالا شايد هم از نداشتن هدف مشترك !
فقط هر كاري كه ميكنند من نميتونم مواضع ايران رو درك بكنم ، حس ميكنم اونقدر ها هم ما بي كار نيستيم .
بر خلاف نظر دوستان ، به نظر من چين و روسيه در يك جبهه نيستند ، الان مدت هاست كه چين چشم به روسيه و آمريكا دوخته ، چين الان اين شرايط رو براي خودش كافي نميدونه ، قدرت و نفوذ ميخواد ، اعتبار ميخواد . ولي الان نميتونه جلوي نظر روسيه بايسته البته بايد دونست كه اين اژدهاي سرخ نيز زماني خواهد رسيد ، كه بخواد بر كوس اقتدار خودش بكوبه .
روسيه هم چيزاي زيادي براي از دست دادن و ايضا براي به دست آوردن تو اين شرايط داره ، در آخر كار هر كدوم كه بيش تر بصرفه به همون طرف خواهد رفت .
بشار هم راه غلطي رو انتخاب كرده ، من فرماندهاني رو ميبينم كه به آرمانهاي حافظ بيش تر از خود بشار اعتقاد دارند .
بايد فهميد كه بشار تا چه اندازه اي رو حلقه هاي قدرت حكومتش نفوذ داره ؟؟
براي جلوگيري از اقدامات خارج از برنامه ، حداقل بايد سيستم اطلاعاتيش بهش وفادار بمونه .
به هر حال ما الان هر چه قدر هم در اين دهكده جهاني غرق شده باشيم ، بايد بدونيم هر چه ميزان اطلاعات ميره بالا اعتبار اونها هم مياد پايين ، مثل اين ميمونه كه مني كه در روستاي مجهول آباد شهرستان فلان در بهمان نقطه ي مرزي ايران هستم در مورد شرايط تهران و اوضاع و احوال و جناح بندي هاي سياسي تهران نظر بدم ! big_grin

انشاءالله خدا خودش هر چيزي رو كه به صلاح ميدونه بر ما روا بداره ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]حالا چين هيچي به نظر دوستان چه امتيازي ميتونه ضرر از دست رفتن سوريه رو واسه روسيه جبران نكه ؟[/quote]

تاریخ روسیه نشان داده خیلی برای متحدینش خودش رو به دردسر نمی دازه دیگه از صربستان بالاتر که مهمترین متحدش بود هیچکاری نکرد چرا یلستین یه دستور داد که بررسی بشه دوباره موشک های اتمی روسیه بسمت اهدافشون در امریکا نشانه گیری بشه که فکر کنم اینکارو هم نکردن این عزیزان که اگه انجام هم می شد سمبلیک بود نه بیشتر ...[/quote]
روسيه هنوزم صربستان رو داره تو جنگ 1999 هم فقط منطقه كوچيك كوزروو به صورت دوفاكتو تجزيه شد كه اون هم با مخالفت روسيه رسميت جهاني پيدا نكرده تازه روسيه در حال احتضار دوره يلتسين با روسيه احياء شده دوره پوتين كلي توفير ميكنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
rasoolmr جان برادر من ... تمام اختلاف نظر من با شما سر همین تیکه کوچولو هست ((یک عده مخالف اقلیت)) که من معتقدم و قرائن نشون می ده بیش از این حرف ها هست وگرنه اگه نظر شما درست بود ارتش سوریه در حل بحران مشکلی نداشت ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر جليل عزيز؛

بحث با دوستان بر سر اقليت يا اكثريت مخالفين بي‌فايده‌اس. چرا كه وقتي تنها تعريفي كه دوستان از دموكراسي دارن، ميزان مشاركت هست و تفكري بالاتر از اين ندارن، بديهيه كه امكان بحث با ايشان درخصوص روند دموكراسي در سوريه هم بي‌فايده‌اس!

كما اينكه ايشان مشاركت 51 درصدي انتخابات سوريه (كه اونهم پشت سرش هزار و يك حرف و حديث هست و درصورت صحت انتخابات، خيلي‌ها بيشتر از ترسشون از شرايطي كه در كشور هست و يا از ترس قدرت گرفتن مجدد حزب بعث و تسويه حساب با كسائي كه رأي ندادن (به سان انتخابات‌هاي گذشته كه همه بايد به بشار خان رأي مي‌دادن و رأي دادن هم اجباري بود!!! نمادي ديگه از دموكراسي در سوريه)، در انتخابات شركت كردن) رو نمادي از دموكراسي و سوريه رو دموكرات‌ترين و مدرن‌ترين كشور خاورميانه مي‌شناسن (البته بعد ايران لابد!).
بامزه اينكه همين آمار مشاركت در همه پرسي قانون اساسي، 57 درصد اعلام شده بود! يعني ...!!! big_grin

جالب اينجاست كه دوستان اونقدر دانشمند هستن كه مي‌فرماين غرب و امريكا هم اين انتخابات رو تأييد كرده! صد البته مشخصاً منبع دوستان معلومه كه چي هست! البته اون منبع بسيار معتبر!! هم از يه منبع آگاه روسي!!! (قبلاً مي‌گفتن به نقل از آسوشيتد پرس icon_arrowd !! الان شده يه منبع آگاه روسي!! icon_arrowd ) گفته كه امريكا اين انتخابات رو تأييد كرده!!

حال اينكه موضع رسمي ايالات متحده در اين زمينه، كاملاً مشخص بوده و در همه‌ي سايت‌ها (الان فارس نيوزها و العالم‌ها و پرس تي‌وي‌ها و سانا ها)، قابل مشاهده اس!!

چون رسانه‌هاي غربي و عربي از دم دروغگو هستن و مي‌خوان بگن امريكا اين انتخابات رو قبول نداشته (در حالي كه دوستان اطلاع موثق دارن كه قبول داشته و داره!!)، به همين دليل از شينهوا، خبرگزاري كشور دوست و برادر سوريه، يعني چين يه خبر مي‌ذارم تا موضع رسمي ايالات متحده در اين زمينه مشخص‌تر بشه!!

http://news.xinhuanet.com/english/world/2012-05/09/c_123097392.htm

ديگه تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!!

---------------------------------------------

در اين شرايط، شما با طرفي بحث نمي‌فرمايي كه با منطق بحث كنه. بلكه با مشتي شعار و البته واژگاني خود تعريف شده مواجه خواهي بود كه سياه رو سفيد و سفيد رو سياه جلوه خواهد نمود.
مشخصاً اگه به دوستان باشه، مخالفين رو مشتي خس و خاشاك مي‌دونن كه در برابر درياي بي‌كران ملت سوريه گم هستن!
فقط معلوم نيست اين ملت سوريه كجا هستن كه اينقدر آمار مشاركتشون بالاست!
يا بهتر بگم! چرا دولت سوريه اينقدر از اينقدر مخالفين قليلش وحشت داره كه براي يه برخورد ساده با چهار تا جنگجوي غير حرفه‌اي با اسلحه‌هاي سبك، متوسل به بمباران و گلوله باران شهرهاي مسكوني مي‌شه!!

پس بهتره به جاي بحثي بيهوده در اين زمينه، بپردازيم به اصل موضوع؛ يعني تحولات سوريه.
چرا كه اساساً با شعار، هيچ اتفاقي در دنيا نمي‌افته.

---------------------------------------------

درخصوص دخالت خارجي، بايد عرض كنم كه درصورت عدم دخالت خارجي، به دليل برتري تسليحاتي سنگين سوريه نسبت به مخالفان، عملاً امكان موثر بودن درگيري‌ها وجود نداره و صرفاً درگيري‌ها در حد بزن و در رو و جنگ‌هاي چريكي انجام پذيره.

تنها مورد در تاريخ كه اين سبك جنگ، پيروزي رو در پي داشته، انقلاب كوبا بوده كه چريك‌هاي فيدل عالي عمل كردن و روش جنگشون بي‌نظير بوده.
هرچند كه همين سبك هم در بسياري از موارد بزن و در رويي بوده. لكن در كل عملكردشون بي‌نظير بوده.
ولي اين مسئله، تقريباً در هيچ جاي ديگه چندان موفقيت آميز نبوده. البته اگه قيام مائو در اواخر دهه‌ي چهل رو ناديده بگيريم.

-----------------------------

مسئله اينجاست كه نبرد با حكومت مركزي كه از نعمت برخورداري از آتش سنگين توپخانه و خمپاره و كاتيوشا و تانك و تيربارهاي سنگين و بمباران هوايي برخوردار هست، اونقدرها هم ساده به نظر نمي‌رسه.

به همون اندازه كه چند چريك مي‌تونن موي دماغ حكومت بشن، به همون اندازه تثبيت يك مكان تسخير شده در برابر اين حجم آتش امري سخت و محال به نظر مي‌رسه.

فراموش نكنيم كه حتي جنگجويان ليبي كه حسابي آبديده و حرفه‌اي شده بودن هم در مقابل برتري هوايي سرهنگ قذافي و نيروهاي زرهي و توپخانه و آتش سنگينش، نتونستن مقاومت زيادي داشته باشن و چيزي نمونده بود كه آخرين پايگاه مقاومت؛ يعني بنغازي هم سقوط كنه كه ناتو از راه رسيد.

ولي ديديم كه وقتي برتري هوايي از آن مخالفان شد و نيروي هوايي امريكا، جنگنده‌ها و تانك‌ها و توپخانه و زاغه‌هاي مهمات سرهنگ قذافي رو در هم كوبيد و به عبارتي تازه توازن قوا برقرار شد، زمان پيروزي‌هاي مخالفين قذافي نيز فرا رسيد.

يعني در جنگي نسبتاً برابر، برتري از آن گروهي بود كه انگيزه‌ي بيشتري براي نبرد داشتن.

اين مسئله در سوريه نيز وجود داره.
مادامي كه ارتش سوريه از برتري هوايي و آتش سنگين برخوردار باشه و بي‌محابا اون رو عليه مخالفين بكار بگيره، امكان تثبيت موقعيت‌هاي بدست اومده وجود نداره و جنگي داخلي و فرسايشي رو تنها به دنبال داره.

ولي اگه اين برتري قوا بهم بخوره و حتي فقط برتري هوايي سوريه گرفته بشه، تفاوت رو كاملاً احساس خواهيد كرد. هرچند كه باز هم مشكل آتش سنگين پابرجاست و نبرد بدون پوشش آتش بسيار سخته.

-----------------------------------------

به همين دليله كه عرض مي‌كنم براي رسيدن به نتيجه در سوريه، چاره‌اي نيست جز مداخله‌ي خارجي در اين كشور و البته پيش‌بيني من اين هست كه اين مداخله حتي الامكان نه توسط غرب، كه توسط اعراب انجام خواهد گرفت و F-16هاي اماراتي، اردني و ترك به همراه آواكس و F-15هاي عربستاني مي‌تونن به نيابت از غرب و ناتو، عهده‌دار برقراري توازن قوا در منطقه بشن؛ بدون نياز به ورود زميني.

اين مسئله هم مي‌تونه در قالب يك قطعنامه‌ي سازمان ملل و يا اتحاديه‌ي عرب يا هر بهانه‌ي ديگري انجام بپذيره.

حالا نمي‌دونم نظر شما در اين زمينه چيه و خوشحال مي‌شم كه ازش آگاهي پيدا كنم.

صد البته مشتاق خوندن نقد ساير دوستان كه موضعي مخالف اين موضع دارن هستن و يا سناريويي ديگه مدنظرشون هست، بوده و ازش استقبال مي‌كنم. البته نقدي منطقي؛ نه شعارهايي تكراري!

================================

پ.ن : محض جلوگيري از سوء تفاهم‌ها و سوء برداشت‌ها از اين عرايض، بايد عرض كنم كه اين موارد در تحليل وقايع آتي سوريه از نگاه حقير عنوان شده و به هيچ‌وجه مفهومش جانبداري از گروه يا جناح خاصي در سوريه نيست.

اساساً در مقام تحليل، جانبداري يه سم مهلكه و به جد اعتقاد به بي‌طرفي در تحليل دارم.
هرچند كه دوستان هميشه تمايل دارن هركس رو به جناحي بچسبونن. چون خودشون امكان بي‌طرف بودن در تحليل رو ندارن.

ولي من وظيفه‌ي خودم رو انجام داده و اين نكته رو خدمت دوستان متذكر شدم. ديگه اين برمي‌گرده به انصاف دوستان.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مصطفي خان با صرف نظر از سمپاتي عجيب شما نسبت به وهابي هاي جنايتكار و وحشي هم زمان با كوبيدن مخالفينتون با چماغ بي طرفي !
بايد خدمتتون عرض كنم كه حتي ناتوي منهاي امريكا قادر به غلبه بر ارتش سوريه نخواهد بود چه رسد به دلقك هاي عياش و زنباره خليجي.
ارتش تركيه هم از اردوغان و دار و دستش نفرت داره و هيچ گاه جان پرسنلش رو فداي جاهطلبي هاي اونها نميكنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.