death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

با سلام و عرض ادب .
[quote]برادر امين عزيز؛

پاسخ فرمايش شما، در بخش دوم عرايضم داده شده بود و اگه كمي دقت مي‌فرمودين، چنين فرمايشي رو مطرح نمي‌فرمودين.[quote]با قسمت دوم فرمايشتتون موافقم و اساساً موشك باران؛ بالاخص موشك‌هاي بالستيك سرنوشت هيچ جنگي رو تغيير نمي‌ده و بيشتر، بار رواني داره و فشار از درون كشور براي خاتمه‌ي جنگ رو بيشتر مي‌كنه.

قطعاً تز «زمين سوخته‌»اي كه شوروي در نبرد با آلمان به اجرا درآورد، زمين تا آسمون با شليك چند موشك و تخريب محدود شهرها فرق مي‌كنه![/quote][/quote]
خوب منظور من هم همین بار روانی شدید مساله بود که صهیونیست ها را وادار به عجله و اشتباه در کارشان می کنند .
وقتی اشتباهات آغاز شد آسیب پذیر تر هم می شوند !

[quote]اساساً مفهوم موشك باران، بالاخص زماني كه فاصله‌ي جبهه‌ها بسيار دوره و نياز به بكارگيري موشك‌هاي ميانبرد و دوربرد هست، واژه‌اي چندان صحيح به حساب نمياد![/quote]
خوب شما فرض بر تنها جنگیدن ایران گرفته اید که اینجوری نیست و حداقلش حزب الله ( بدون سوریه و حماس ) همان وظیفه موشک باران مورد نظر شما را انجام میدهد !
[quote]بعد هم شما مي‌فرمايين محو اسرائيل!!

يكبار ديگه به استدلال خودتون و همچنين منابعي كه بهش استناد فرمودين دقت بفرمايين. شايد متوجه اشكال كارتون شدين.[/quote]
درباره به کاربردن کلمه محو اشتباه کردم و می پذیرم ولی می خواهم بدانم که ساکنان فلسطین اشغالی وقتی درگیر جنگی فرسایشی و طولانی شود و هر کدامشان به غیر از اسراییل تابعیت کشورهای دیگری دارند داخل اسراییل می مانند و یا به کشور های خودشان باز می گردند و وقتی حکومتی بدون مردمش باشد مشروعیت دارد یا نه ؟!

ببخشید که اینجور پاسخ میدم چون سواد ما که به شماها در استدلال و پاسخ نمیرسد که !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عرض سلام مجدد.

ببين بزرگوار؛
اساساً موشك‌باران و گلوله باران در زماني معني و مفهوم داره كه جبهه‌هاي نبرد درگير باشن. در غير اينصورت، عمل جز بار رواني چيز ديگري رو به همراه نداره و حتي اسمش هم موشك‌باران نيست.
حتي شليك مداوم موشك به خاك يك كشور هم چندان معقول و منطقي به نظر نمي‌رسه و فرض صحيحي نيست.

بد نيست بدوني كه همون‌طور كه سازمان ملل متحد، بمباران مناطق مسكوني جنوب لبنان توسط اسرائيل رو محكوم كرد، موشك باران شهرهاي مسكوني اسرائيل توسط حزب الله رو هم محكوم كرد و هر دو عمل، مصداق عيني جنايت جنگي (تعريف شده در كنوانسيون ژنو) تشخيص داده شد.

ولي فرض رو بر اين مي‌گيريم كه دوست داريم شهرهاي مسكوني رو موشك باران كنيم. در اين شرايط هم باز موشك باران ادعايي، چيزي بيشتر از دايره‌ي 40 الي 50 كيلومتري محدوده‌ي مرزي رو شامل نمي‌شه كه عمدتاً شهرك‌هايي است كه در همون روزهاي ابتدايي نبرد تخليه مي‌شن.

اما اسرائيل در سال 2006، با اسرائيل در سال 2012 بسيار متفاوته و اگه نبود حساسيت‌هاي بي‌مورد اعضاء سايت درخصوص نبرد 33 روزه، خيلي از مسائل گفته مي‌شد كه اين بحث بيشتر باز بشه.

ولي خيلي خلاصه عرض مي‌كنم كه تمهيدات خاصي براي مقابله با به اصطلاح موشك باران انديشيده شده كه ...!

بگذريم.

اما مسئله اينجاست كه موشك‌باران (با فرض مفهوم حقيقي موشك باران) هم بايد هدف مشخص و معيني داشته باشه.

اساساً گلوله باران و موشك‌باران، در مدلي شبيه به تهاجم شوروي در ضد حمله به نازي‌ها كه از استالينگراد آغاز و به برلين ختم شد، معني مي ده.

يعني سياست زمين سوخته‌اي كه شوروي پي گرفت و عملاً چيزي براي آلمان‌ها باقي نذاشت. اين، يك فشار اساسي در جنگ بود و به جز مسئله‌ي بار رواني، اثرگذار در نبرد.

ولي قطعاً اگه سياست موشك باران و بمباران جواب مي‌داد، جنگ جهاني دوم بايد در سال 40 و 41، يعني زماني كه آلمان نازي، لندن رو بمباران مي‌كرد، خاتمه مي‌يافت و فشار عمومي در انگلستان، باعث پذيرش خاتمه‌ي جنگ مي‌شد.

حقيقت اينه كه اثر رواني، مي‌تونه مثل تيغ دو لبه باشه و اثري عكس اثر مد نظر ما در پي داشته باشه. همون‌طور كه موشك‌باران و بمباران تهران و شهرهاي مياني ايران، برخلاف تصور صدام (كه موجب افزايش نارضايتي و فشار از درون براي خاتمه‌ي جنگ مي‌شه)، منجر به افزايش و تقويت روحيه‌ي مردم در مبارزه با صداميان شد و شعار معروف«موشك جواب موشك» نيز از همين‌ امر شكل گرفت!

------------------------------------------

[quote]خوب منظور من هم همین بار روانی شدید مساله بود که صهیونیست ها را وادار به عجله و اشتباه در کارشان می کنند .
وقتی اشتباهات آغاز شد آسیب پذیر تر هم می شوند ! [/quote]
اساساً علت اين فرمايش شما (كه با استناد به موارد بيان شده در ايران اصلاً غلط نيست)، برمي‌گرده به اينكه ما هيچ‌وقت نيومديم حقايق جنگ 33 روزه رو درست تبيين كنيم. صرفاً شرح ظفرهاي حزب الله و شرح شكست‌هاي اسرائيل رو بيان كرديم؛ بدون يك بند تحليل درست!

كليه‌ي تحليل‌هامون هم باز مي‌گشت به شرح و بسط موارد مطروحه در بند فوق.
به همين دليله كه باور ما اينه كه بار رواني، باعث اشتباه مي‌شه و صهيونيست‌ها در جنگ 33 روزه، دم به دقيقه اشتباه كردن.
حال اينكه شايد بشه گفت تنها اشتباه صهيونيست‌ها، آغاز زودتر از موعد جنگ 33 روزه در پي به اسارت گرفتن سربازان اسرائيلي توسط رزمندگان حزب الله لبنان بود كه با غرور اسرائيلي‌ها، اين اقدام زودتر از موعد و با ناهماهنگي كامل ارتش اسرائيل آغاز شد و عملاً بار جنگ بر روي دوش نيروي هوايي اسرائيل و صرفاً تيپ گولاني افتاد.

والا اصل و اساس نبرد 33 روزه با اين چند خط قابل تحليل نيست و فقط زماني مي‌شه به درستي كنكاش روي اون انجام بگيره كه دوستان در سايت اين رو ياد بگيرن كه هر نقد و تحليل و حتي انتقادي، به معني نفي و تضعيف نيست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالبه که یکی از مجهزترین ارتشهای جهان در مقابل یک گروه شبه نظامی 33 روز میجنگه این در حالیست که جهان عرب در مقابلش دم تکان داده نمیتونه چون حافضه شون خوب کار میکنه یادشونه چی بلای روشون امد حالا تحقیر خود را با هزار نو استعدلال به استلاح علمی میخواند توجی کنند فکر میکنند که کردستانه شب از پشت به سرباز تنها حمله کنند و سر ببرن (این حرف هیچ ارتباط به کردهای پان ایرانیست نداره که جزو شیران پاستدار سرزمین اهورای استن)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لازم نمي بينم جواب عقده گشايي هاي نژادي افراد عوام و بي سواد را كه سعي در انحراف بحث دارند را بدهم.
برادر مصطفي
شما را به خدا كمي بيشتر در مورد جنگ 33 روزه بنويسيد تا اين دوستان ما كمي از توهمات بيرون بيايند.
ما كه هر چه بنويسيم متهم مي شويم به وهابيت و نفاق و ...!!!
ولله من نمي دانم در كدام دكترين نظامي و در كدام علم و فني اصابت چند صد موشك آن هم به صورت غيردقيق باعث فروپاشي يك كشور چند ميليون نفره كه چه عرض كنم يك شهر چند صد هزار نفره مي شود!!!
راستي جناب امين شما واقعا بر اين باوريد در صورت جنگ همه اسراييلي ها بار و بنديلشان را مي بندند و مهاجرت مي كنند؟!!
اين همه سلاح و پول و بمب اتم و دانشگاه و كارخانه را همين جوري دو دستي تقديم مجاهدان اسلام مي كنند؟!!
يا نكند چند هزار رزمنده سبك اسلحه حزب الله در حالت هجومي همه لشكرهاي زرهي و توپخانه اسراييل را در هم مي كوبند و تل آويو را فتح مي نمايند!!
شماها راستي راستي جنگ هاي كلاسيك بزرگي كه سرنوشت چند دهه را مشخص و سرنوشت چند ملت را عوض مي كنند مثل 1967 و يوم كيپور را با نبرد چريكي و پراكنده اي مثل تابستان 2006 يكي مي دانيد يا از روي تعصب و تبليغات چنين مي فرماييد؟
جنگيدن چند واحد از نيروهاي ويژه اسراييل با يك نيروي چريكي چند هزار نفره ان هم بدون تهاجم گسترده زرهي و زميني و صرفا با تكيه بر نيروي هوايي اصلا با جنگي كه طي ان هزاران تانك و نفربر ، صدها هواپیما و صدها هزار سرباز درگیرند مقایسه می شود؟!!
سوای بحث های حماسی که من هم در ان مقاومت حماس و حزب الله را تحسین برانگیز می دانم، اما اگر واقع بینانه به موضوعات نگاه کنیم می بینیم که مساله چیز دیگری است.
بله ملت های بسیاری شجاعانه و دلاورانه در برابر دشمنان بزرگتر از خویش ایستادند اما تاریخ را فقط با شجاعت و رشادت نمی شود تغییر داد.
نبرد چریکی یک مساله است و نبرد کلاسیک چیز دیگر.
در بحث درگیری اخیر سپاه پاسداران و گروه پژاک هم من این مساله را مطرح کردم که با واکنش های محترمانه و دوستانه برخی دوستان مواجه شدم.
اگر اسراییل در پی نابودی کامل حزب الله بود باید با یک تهاجم گسترده زرهی و زمینی به عمق خاک لبنان نفوذ می کرد که شرایط سیاسی و نظامی چنین اجازه ای به این رژیم نمی داد.
در عین حال کشته شدن تعداد محدودی از نیروهای اسراییل نیز دلیل بر شکست نظامی این رژیم نیست.
البته اسراییل برای نبرد آینده نقشه های دیگری دارد ( رجوع بفرمایید به مقاله دکتر یاراحمدی در مجله جنگ افزار) و خود را برای اشغال کامل جنوب لبنان آماده می کند.و حزب الله باید در مناطق شمالی دست به ساختن استجکامات و استقرار نیرو بزند تا از شکست سریع جلوگیری کند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فکر کنم بهتر باشه یک مرور به اتفاقات جنگ 33 روزه بکنیم تا بفهمیم که اسرائل با تمام قوا وارد شد یا نه؟!:
1.ارتش اسرائيل در گسترده‌ترين تهاجم خود به لبنان، از زمين، دريا و هوا به مراکز حزب‌الله و زير بناهاي اقتصادي و اجتماعي در سراسر اين کشور حمله کرد و يک جنگ سي‌وسه روزه را که جزو طولاني‌ترين جنگ‌هاي اسرائيل با اعراب بوده به راه ‌انداخت.
2.رژيم صهيونيستي، بنا داشت تا سازمان نظامي حزب‌الله و قدرت مقاومت آن را نابود و سران اين تشکل اسلامي ضد صهيونيستي را کشته و يا به اسارت بگيرد.
3.نيروي هوايي ارتش اسرائيل، برخي از مناطق شيعه‌نشين بيروت را همچون منطقه «ضاحيه»، که مسئولان حزب‌الله هم در آن زندگي مي‌کردند، با بمب‌هاي بسيار قوي چند تني و بعضاً از نوع هيدروژني، مورد تهاجم قرار داد و به طور کامل نابود کرد، به گونه‌اي که حتي آثاري از ساختمان‌هاي بلند آن اثري جز تلّي از خاک بر جاي نماند.
4.در حين تهاجم به لبنان، رئيس ستاد ارتش اسرائيل اعلام نمود که مي‌خواهيم ساعت لبنان را بيست سال به عقب بکشيم؛ به ‌اين مفهوم که آنچنان زيربناها و تأسيسات لبنان را بمباران و تخريب خواهيم کرد تا اين کشور به بيست سالِ گذشته خود، بازگشته و از گسترش بازماند.
5.بنا بر آمار‌هاي موجود، حدود 150 پل مهم در لبنان وجود دارد که در جريان جنگ، 91 پل با بمباران‌هاي پي در پي ارتش اسرائيل به طور کلي تخريب شد و همچنين هشتصد مدرسه نيز بر اثر تهاجمات مداوم هوايي آسيب ديد.
6.در اين جنگ بي‌رحمانه، ارتش صهيونيستي، حدود 1200 نفر از مردم لبنان را کشت و چندين هزار نفر را زخمي کرد که بيشتر آنها از مردم عادي به ويژه زنان و کودکان بودند. تنها در جريان حمله اسرائيل به جنوب لبنان حدود 107 هزار خانه مسکوني آسيب کلي و يا جزيي ديدند

فکر کنم با توجه به حجم نوع و میزان نیروهای شرکت کننده در جنگ توسط رژیم صهیونیستی و اثار تخریبی ان هر ذهنی میتواند تشخیص دهد که این یک حمله ساده نبوده !بلکه با تمامی قوا برای رسیدن به اهدافی که در بالا ذکر شده است انجام گرفته و اگر توانایی لازم رو اسرائیل داشت در همان محدوده زمانی به اهداف خودش می رسید. با توجه به این ابعاد گسترده از تخریب و استفاده از نیروهای مختلف توسط اسرائیل فکر نکنم نیروهای حزب الله فقط با سلاح سبک و شجاعت! در مقابل استراتژی های هوشمند بمب باران و نیروهای زرهی انها مقاومت کرده باشند. بلکه نشان دهنده یک عقبه محکم و قدرتمند از پیش بینی وقایع پیش رو و اقدامات متقابل توسط نیروهای مقاومت صورت گرفته. در ضمن به دوستان خودم !توصیه میکنم در بحث با دوستان دیگر پژاک رو ملاکی برای مقایسه با نیروهای حزب الله قرار نداهند که قیاسی مع الفارق است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]لازم نمي بينم جواب عقده گشايي هاي نژادي افراد عوام و بي سواد را كه سعي در انحراف بحث دارند را بدهم. [/quote]
بقول بچه ها از چشات معلوم کاکا !
[quote]ولله من نمي دانم در كدام دكترين نظامي و در كدام علم و فني اصابت چند صد موشك آن هم به صورت غيردقيق باعث فروپاشي يك كشور چند ميليون نفره كه چه عرض كنم يك شهر چند صد هزار نفره مي شود!!! [/quote]
سن تزو!
سن تزو می دونی کیه؟ عمویی؟!
سن تزو میگه:
می توانی از پنج اشتباه فرمانده دشمن بهره گیری:

اگر می خواهد که بمیرد، می توانی وی را بکُشی؛

اگر می خواهد که نجات یابد، می توانی وی را اسیر کنی؛

ممکن است که وی تفکری سریع داشته باشد؛

می توانی وی را با توهین کردن، عصبانی کنی.

اگر نسبت به آبرویش حساس است، می توانی وی را رسوا سازی؛

اگر مردمش را دوست دارد، می توانی مشکلاتی برایش پدید آوری؛

در هر وضعیّتی به دنبال این پنج نقطه ضعف بگرد.

اینها اشتباهات مشترک فرماندهان هستند؛

و همیشه به یک فاجعه نظامی ختم می شوند.
پس خوب دقت کن به اینایی که نوشتم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در ضمن در جواب این سوال که دوستان ! میفرمایند:ولله من نمي دانم در كدام دكترين نظامي و در كدام علم و فني اصابت چند صد موشك آن هم به صورت غيردقيق باعث فروپاشي يك كشور چند ميليون نفره كه چه عرض كنم يك شهر چند صد هزار نفره مي شود!!! بهتر است کمی دقیق تر به ماجرا نگاه کنند.!
با توجه به ماهیت نظامی رژیم صهیونیستی شیوه جنگ و دفاع حزب الله لبنان به شیوه نا متقارن است . بهتر است به تعریف جنگ نا متقارن نگاهی بیاندازیم تا پی ببریم شلیک چند کاتیوشا راهگشا است یا خیر!!!
اگرچه در اكثر نبردها طرف هاي متخاصم با هم متفاوت دارند ولي اين تفاوت ها همواره به گونه اي نيست كه موجب عدم تقارن گردد. بنابراين جنگي را مي توان نامتقارن خواند كه اختلاف طرفين درگيري به اندازه اي است كه يكي بر ديگري در يك يا چند حوزه تفوق كامل دارد. نوعي رابطه فرادستي و فرودستي بر طرفين نبرد حاكم است. بر اين پايه عدم تقارن راهبردي به معناي استفاده از نوعي تفاوت است كه به پيروزي و غلبه بر دشمن مي انجامد.
اين انديشه سابقه ديرينه اي در جنگ دارد كه در ازمنه مختلف معنا و مفهوم متفاوتي يافته است. تفكر راهبرد جنگ نامتقارن ريشه در افكار استراتژيست هايي چون ليدل هارت و ادوارد لات واك دارد كه به ترتيب بر رهيافت غير مستقيم براساس غافلگيري دشمن در غير منتظره ترين مواقع و عدم كارآمدي و تأثير ابزارهاي به ظاهر كارآمد و مؤثر تاكيد مي ورزند. هارت استدلال مي كند همواره بايد از نقاط قوت و قدرت حريف پرهيز كرد و در جستجوي نقاط ضعف و آسيب پذيري هاي او براي ضربه زدن بود.
با توجه به تعریف ساده ای که از نبرد نامتقارن دادیم میتوانیم دریابیم که حزب الله از تمامی فاکتورهای ان بهره لازم رو برده و ابزاری رو که ارتش اسرائیل انها رو عامل برتری خود میدانست را به گونه ای از میدان نبرد خارج نمود و یا تاثیر گذاری انها را بر روی نبرد خویش کاهش داد.در جنگ اسرائيل و حزب الله اسرائيل نهايت استفاده را از نا برابري ها و ناهمانندي هاي خود نسبت به حزب الله در زمينه هاي مختلف راهبردي نظامي تكنولوژيك و عناصر وابزار قدرت مي كند تا به پيروزي و برتري سريع و سهل دست يابد. از سوي ديگر نيروهاي مقاومت سعي مي كنند با سود جستن از آسيب پذيري ها و نقاط ضعف اسرائيل به اهداف ومنافع آن ضربه وارد سازند و امنيت ملي آن را به خطر اندازند. مهم ترين وبارزترين نمونه اين عدم تقارن استفاده اسرائيل از پيشرفته ترين سلاح ها از قبيل بمب هاي هوشمند هواپيماهاي مدرن و نيروي ذره اي فوق مدرن است. از طرف ديگر حزب الله با هدف قرار دادن عمق خاك شمال اسرائيل با موشك هاي كاتيوشا و اتخاذ شيوه هاي جنگ نامنظم و چريكي استفاده بهينه از آسيب پذيري هاي اسرائيل را نمود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]فکر کنم بهتر باشه یک مرور به اتفاقات جنگ 33 روزه بکنیم تا بفهمیم که اسرائل با تمام قوا وارد شد یا نه؟!:
1.ارتش اسرائيل در گسترده‌ترين تهاجم خود به لبنان، از زمين، دريا و هوا به مراکز حزب‌الله و زير بناهاي اقتصادي و اجتماعي در سراسر اين کشور حمله کرد و يک جنگ سي‌وسه روزه را که جزو طولاني‌ترين جنگ‌هاي اسرائيل با اعراب بوده به راه ‌انداخت.
2.رژيم صهيونيستي، بنا داشت تا سازمان نظامي حزب‌الله و قدرت مقاومت آن را نابود و سران اين تشکل اسلامي ضد صهيونيستي را کشته و يا به اسارت بگيرد.
3.نيروي هوايي ارتش اسرائيل، برخي از مناطق شيعه‌نشين بيروت را همچون منطقه «ضاحيه»، که مسئولان حزب‌الله هم در آن زندگي مي‌کردند، با بمب‌هاي بسيار قوي چند تني و بعضاً از نوع هيدروژني، مورد تهاجم قرار داد و به طور کامل نابود کرد، به گونه‌اي که حتي آثاري از ساختمان‌هاي بلند آن اثري جز تلّي از خاک بر جاي نماند.
4.در حين تهاجم به لبنان، رئيس ستاد ارتش اسرائيل اعلام نمود که مي‌خواهيم ساعت لبنان را بيست سال به عقب بکشيم؛ به ‌اين مفهوم که آنچنان زيربناها و تأسيسات لبنان را بمباران و تخريب خواهيم کرد تا اين کشور به بيست سالِ گذشته خود، بازگشته و از گسترش بازماند.
5.بنا بر آمار‌هاي موجود، حدود 150 پل مهم در لبنان وجود دارد که در جريان جنگ، 91 پل با بمباران‌هاي پي در پي ارتش اسرائيل به طور کلي تخريب شد و همچنين هشتصد مدرسه نيز بر اثر تهاجمات مداوم هوايي آسيب ديد.
6.در اين جنگ بي‌رحمانه، ارتش صهيونيستي، حدود 1200 نفر از مردم لبنان را کشت و چندين هزار نفر را زخمي کرد که بيشتر آنها از مردم عادي به ويژه زنان و کودکان بودند. تنها در جريان حمله اسرائيل به جنوب لبنان حدود 107 هزار خانه مسکوني آسيب کلي و يا جزيي ديدند

فکر کنم با توجه به حجم نوع و میزان نیروهای شرکت کننده در جنگ توسط رژیم صهیونیستی و اثار تخریبی ان هر ذهنی میتواند تشخیص دهد که این یک حمله ساده نبوده !بلکه با تمامی قوا برای رسیدن به اهدافی که در بالا ذکر شده است انجام گرفته و اگر توانایی لازم رو اسرائیل داشت در همان محدوده زمانی به اهداف خودش می رسید. با توجه به این ابعاد گسترده از تخریب و استفاده از نیروهای مختلف توسط اسرائیل فکر نکنم نیروهای حزب الله فقط با سلاح سبک و شجاعت! در مقابل استراتژی های هوشمند بمب باران و نیروهای زرهی انها مقاومت کرده باشند. بلکه نشان دهنده یک عقبه محکم و قدرتمند از پیش بینی وقایع پیش رو و اقدامات متقابل توسط نیروهای مقاومت صورت گرفته. در ضمن به دوستان خودم !توصیه میکنم در بحث با دوستان دیگر پژاک رو ملاکی برای مقایسه با نیروهای حزب الله قرار نداهند که قیاسی مع الفارق است[/quote]
خب دوست گرامي در بحث بالا مشكلي نيست...سواي كلمه (( بمب هيدروژني ))!! كه بر بمب گرماهسته اي تلقي مي شود و نه بمب هاي عادي.
بحث روي اين است كه نبرد 33 روزه به قول شما يك پيروزي قاطع براي هيچ يك از طرفين نبود.
همين حجم خساراتي را كه در بالا ذكر فرموديد را در نظر بگيريد.با وجود اين خسارت آيا مي توانم بگوييم كشور لبنان از بيخ و بن نابود شد؟ در حالي كه اگر ايران و حزب الله و سوريه يك سال مداوم هم روي اسراييل موشك بريزند كه بعيد است چنين صدمه اي به اسراييل نخواهند زد.
جالب ان كه خود شما خسارات ناچيز حملات موشكي حزب الله را انهدام اسراييل تلقي مي فرماييد.
نيروهاي حزب الله قواي چريكي ورزيده و مجهز به تجهيزات مدرن بودند.نه فقط ارتش اسراييل كه هر ارتش ديگري در دنيا هر چقدر هم قوي باشد در برخورد با چنين نيروهايي مشكل دارد و قادر به ريشه كني كاملشان نيست.اما اين كه ما درگيري تابستان 2006 را مبنايي براي جنگ احتمالي ايران يا نظام بشار اسد با اسراييل در نظر بگيريم يك اشتباه بزرگ است.
اصولا ماهيت نبردهاي مدرن را اگر بنگريم خواهيم ديد دوران اشغال كامل خاك كشورها و اقامت قواي نظامي در آنجا به دلايل عديده سياسي و اقتصادي و نظامي به سر امده دوست گرامي.
[b]بحث اصلي اكنون روي نابودي توانايي ماشين جنگي حريف براي ضربه زدن [/b] ( شامل نيروي هوايي و توپخانه و نيروي موشكي و مراكز كنترل و فرماندهي )است كه اگر نيك بنگريم كشوري كه سلاح اصلي اش موشك بالستيك به دليل محدوديت در تعداد و دقت ناكافي است چنين تواني ندارد.
خود اسراييل هم با وجود داشتن نيروي هوايي نيرومند و تسليحات هدايت دقيق به هيچ وجه چنين تواني را در رابطه با كشور ما ندارد به دليل بعد مسافت و محدوديت هاي فني اما در رابطه با سوريه چرا.
ضمنا جناب علي 75
خيالتان راحت باشد بنده هر جا كم بياورم در تاريخ كم نخواهم آورد.
در مورد سخنان سن تزو بنده متوجه نمي شوم اينها چه ربطي دارد به بحث كنوني.
و اما ادامه بحث
سخنان جناب ادواردو در رابطه با جنگ نامتقارن صحيح است.
ببينيد دوست گرامي.در ابتكارات حزب الله شكي نيست.مشكل اينجاست كه شما و ساير دوستان جنگ 33 روزه را با نبردهايي مثل يوم كيپور و جنگ شش روزه يا نبرد آلمان و شوروي اشتباه گرفته ايد.
شليك موشك كاتيوشا به خاك اسراييل كار درستي هست اما لطمه اي به قدرت نظامي و تماميت ارضي اسراييل نمي زند.
في المثل حملات پارتيزاني يوگسلاوها و مقاومت فرانسه به آلمان نازي صدمه مي زد و در تمام طول جنگ ادامه داشت اما هيچگاه ابتكار عمل و قدرت نظامي آلمان را به خطر نمي انداخت.
ما در حال گفتگو در مورد نبردي مثل نبرد كاراي كه روميان صدها كيلومتر دورتر از خاك اصلي خود بودند نيستيم.بلكه درباره نبرد با كشوري چند ميليون نفري و با قابليت نظامي بالا هستيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی جان و جناب مولتکه
صد البته که قیاس جنگ های 33 روزه و 22 روزه که تقریبا جنگ های محدودی بودند با جنگ یوم کپور که جنگی کلاسیک بود قیاس مع الفارض هست ! ولی یه نکته ای هست که دوستان همش فراموش می کنند! اون نکته اینه که جنابان مطمئن باشید دکترین موشک در برابر موشک ایران بخش های گوناگونی داره که فقط بخش کوچکی از اون در طی این دوجنگ با توجه به بضاعت موشکی دو طرف و شرایط جغرافیای اجرا شد!
همون طور که سید در هنگامی که آقایون نیرو های زمینیی شون آماده شده بود ومیخواستند بار دگر حمله کنند گفت: صهیونیست ها به خوبی میدونند که جنگ 33 روزه یک گردش نظامی بود! و[color=red] به خوبی میدانند که برای هر تهدیدی چه چیز هایی آماده کرده ایم![/color] بله واقعا جنگ 33 روزه یک آزمایشگاه برای تاکتیک های ضد زره حزب الله بود ! از شلیک 10 آرپیجی 7 به یک صابرا تا شلیک چند مالیوتکا به نسل های متفاوت مرکاوا واین که آیا موشک های صاعقه 1و2 و یا توفان 1و2 و تفنگ های 106 و موشک های میلان و هات فرانسه! بر تانک های مرکاوا تاثیری دارند یا خیر!
البته حزب الله بعدا اینقدر در زمینه بالستیک توسط ایران وسوریه تغذیه شد که سید حسن نصرالله به خودش جرئت بده بگه که در جنگ بعدی به ازای هر دیواری که صهیونیست ها در بیروت بزنند ما 10 دیوار در تلاویو می زنیم!
دیگه خبری از کاتیوشا های 20 کیلومتری نیست! در جنگ بعدی قول میدم قجر5 میشه توپخانه سبک حزب الله!
درضمن جناب مولتکه به این قسمت خوب دقت کنید!
[quote]
اگر مردمش را دوست دارد، می توانی مشکلاتی برایش پدید آوری؛
[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]فکر کنم بهتر باشه یک مرور به اتفاقات جنگ 33 روزه بکنیم تا بفهمیم که اسرائل با تمام قوا وارد شد یا نه؟!:
1.ارتش اسرائيل در گسترده‌ترين تهاجم خود به لبنان، از زمين، دريا و هوا به مراکز حزب‌الله و زير بناهاي اقتصادي و اجتماعي در سراسر اين کشور حمله کرد و يک جنگ سي‌وسه روزه را که جزو طولاني‌ترين جنگ‌هاي اسرائيل با اعراب بوده به راه ‌انداخت.
2.رژيم صهيونيستي، بنا داشت تا سازمان نظامي حزب‌الله و قدرت مقاومت آن را نابود و سران اين تشکل اسلامي ضد صهيونيستي را کشته و يا به اسارت بگيرد.
3.نيروي هوايي ارتش اسرائيل، برخي از مناطق شيعه‌نشين بيروت را همچون منطقه «ضاحيه»، که مسئولان حزب‌الله هم در آن زندگي مي‌کردند، با بمب‌هاي بسيار قوي چند تني و بعضاً از نوع هيدروژني، مورد تهاجم قرار داد و به طور کامل نابود کرد، به گونه‌اي که حتي آثاري از ساختمان‌هاي بلند آن اثري جز تلّي از خاک بر جاي نماند.
4.در حين تهاجم به لبنان، رئيس ستاد ارتش اسرائيل اعلام نمود که مي‌خواهيم ساعت لبنان را بيست سال به عقب بکشيم؛ به ‌اين مفهوم که آنچنان زيربناها و تأسيسات لبنان را بمباران و تخريب خواهيم کرد تا اين کشور به بيست سالِ گذشته خود، بازگشته و از گسترش بازماند.
5.بنا بر آمار‌هاي موجود، حدود 150 پل مهم در لبنان وجود دارد که در جريان جنگ، 91 پل با بمباران‌هاي پي در پي ارتش اسرائيل به طور کلي تخريب شد و همچنين هشتصد مدرسه نيز بر اثر تهاجمات مداوم هوايي آسيب ديد.
6.در اين جنگ بي‌رحمانه، ارتش صهيونيستي، حدود 1200 نفر از مردم لبنان را کشت و چندين هزار نفر را زخمي کرد که بيشتر آنها از مردم عادي به ويژه زنان و کودکان بودند. تنها در جريان حمله اسرائيل به جنوب لبنان حدود 107 هزار خانه مسکوني آسيب کلي و يا جزيي ديدند

فکر کنم با توجه به حجم نوع و میزان نیروهای شرکت کننده در جنگ توسط رژیم صهیونیستی و اثار تخریبی ان هر ذهنی میتواند تشخیص دهد که این یک حمله ساده نبوده !بلکه با تمامی قوا برای رسیدن به اهدافی که در بالا ذکر شده است انجام گرفته و اگر توانایی لازم رو اسرائیل داشت در همان محدوده زمانی به اهداف خودش می رسید. با توجه به این ابعاد گسترده از تخریب و استفاده از نیروهای مختلف توسط اسرائیل فکر نکنم نیروهای حزب الله فقط با سلاح سبک و شجاعت! در مقابل استراتژی های هوشمند بمب باران و نیروهای زرهی انها مقاومت کرده باشند. بلکه نشان دهنده یک عقبه محکم و قدرتمند از پیش بینی وقایع پیش رو و اقدامات متقابل توسط نیروهای مقاومت صورت گرفته. در ضمن به دوستان خودم !توصیه میکنم در بحث با دوستان دیگر پژاک رو ملاکی برای مقایسه با نیروهای حزب الله قرار نداهند که قیاسی مع الفارق است[/quote]
خب دوست گرامي در بحث بالا مشكلي نيست...سواي كلمه (( بمب هيدروژني ))!! كه بر بمب گرماهسته اي تلقي مي شود و نه بمب هاي عادي.
بحث روي اين است كه نبرد 33 روزه به قول شما يك پيروزي قاطع براي هيچ يك از طرفين نبود.
همين حجم خساراتي را كه در بالا ذكر فرموديد را در نظر بگيريد.با وجود اين خسارت آيا مي توانم بگوييم كشور لبنان از بيخ و بن نابود شد؟ در حالي كه اگر ايران و حزب الله و سوريه يك سال مداوم هم روي اسراييل موشك بريزند كه بعيد است چنين صدمه اي به اسراييل نخواهند زد.
جالب ان كه خود شما خسارات ناچيز حملات موشكي حزب الله را انهدام اسراييل تلقي مي فرماييد.
نيروهاي حزب الله قواي چريكي ورزيده و مجهز به تجهيزات مدرن بودند.نه فقط ارتش اسراييل كه هر ارتش ديگري در دنيا هر چقدر هم قوي باشد در برخورد با چنين نيروهايي مشكل دارد و قادر به ريشه كني كاملشان نيست.اما اين كه ما درگيري تابستان 2006 را مبنايي براي جنگ احتمالي ايران يا نظام بشار اسد با اسراييل در نظر بگيريم يك اشتباه بزرگ است.
اصولا ماهيت نبردهاي مدرن را اگر بنگريم خواهيم ديد دوران اشغال كامل خاك كشورها و اقامت قواي نظامي در آنجا به دلايل عديده سياسي و اقتصادي و نظامي به سر امده دوست گرامي.
[b]بحث اصلي اكنون روي نابودي توانايي ماشين جنگي حريف براي ضربه زدن [/b] ( شامل نيروي هوايي و توپخانه و نيروي موشكي و مراكز كنترل و فرماندهي )است كه اگر نيك بنگريم كشوري كه سلاح اصلي اش موشك بالستيك به دليل محدوديت در تعداد و دقت ناكافي است چنين تواني ندارد.
خود اسراييل هم با وجود داشتن نيروي هوايي نيرومند و تسليحات هدايت دقيق به هيچ وجه چنين تواني را در رابطه با كشور ما ندارد به دليل بعد مسافت و محدوديت هاي فني اما در رابطه با سوريه چرا.
ضمنا جناب علي 75
خيالتان راحت باشد بنده هر جا كم بياورم در تاريخ كم نخواهم آورد.
در مورد سخنان سن تزو بنده متوجه نمي شوم اينها چه ربطي دارد به بحث كنوني.
و اما ادامه بحث
سخنان جناب ادواردو در رابطه با جنگ نامتقارن صحيح است.
ببينيد دوست گرامي.در ابتكارات حزب الله شكي نيست.مشكل اينجاست كه شما و ساير دوستان جنگ 33 روزه را با نبردهايي مثل يوم كيپور و جنگ شش روزه يا نبرد آلمان و شوروي اشتباه گرفته ايد.
شليك موشك كاتيوشا به خاك اسراييل كار درستي هست اما لطمه اي به قدرت نظامي و تماميت ارضي اسراييل نمي زند.
في المثل حملات پارتيزاني يوگسلاوها و مقاومت فرانسه به آلمان نازي صدمه مي زد و در تمام طول جنگ ادامه داشت اما هيچگاه ابتكار عمل و قدرت نظامي آلمان را به خطر نمي انداخت.
ما در حال گفتگو در مورد نبردي مثل نبرد كاراي كه روميان صدها كيلومتر دورتر از خاك اصلي خود بودند نيستيم.بلكه درباره نبرد با كشوري چند ميليون نفري و با قابليت نظامي بالا هستيم.[/quote]
دوست عزیز در موردجنگ 33 روزه ان چیزی که لازم بود به نظر بنده عرض کردم و درضمن هیچ وقت بنده نگفتم حملات توپخانه ای حزب الله نابودی اسرائیل بوده است!
در بحث مربوطه هم فکر نکنم فرض ما نابودی ماشین جنگی باشد چون نه در استراتژی ما میگنجد و نه حزب الله. چون همانگونه که بحث شد استراتژی ما و محور مقاومت نا متقارن می باشدو با توجه به این استراتژی نا کام گذاشتن اهداف نیروی متخاصم و به خصوص اسرائیل در منطقه است . همانطور که ذکر شد چون اسرائیل به اهداف تعیین شده خویش نرسید پس نمیتوان انها رو پیروز جنگ دانست درحالی که حزب الله با نوع نبرد خویش به اهداف خویش رسید و در جنگ رخ داده اراده خویش را تحمیل نمود. مثال بارز ان تضعیف نیروی زرهی قدرتمند اسرائیل است . اسرائلی که در جنگ گذشته با لبنان به راحتی خود را بیروت رساند اما در جنگ 33 روزه با توجه نیروی زرهی قدرتمند تر و به کار گیری نیروهای اموزش دیده ویزه برای چنین جنگی و برگزاری رزمایش های متفاوت به جز ایجاد تخریب های کور به اهداف اصلی خویش نرسید.
در اخر هم همانطور که قبلا گفتم نبرد 33 روزه نبردی مینیاتور گونه از نبرد ایران و امریکا و یا اسرائیل باشد با توجه به نکات روز در اکنون. چون هر جنگ و درگیری نظامی در پشت ان اهداف سیاسی و منافع خاصی نهفته است و اگر رسیدن به این اهداف برای طرف مقابل نا ممکن باشد از انجام ان خودداری خواهد کرد. اما در مورد سوریه قضیه متفاوت تر است . چون انها مانند ایران نیروهای نظامی خویش را بر اساس نبرد نامتقارن تغییر نداده اند درحالی که ایران اصل نبرد نا متقارن رو در تمامی سطوح و نیروهای خویش اجرایی کرده و اصل اساسی ان که غافلگیر کردن دشمن در زمان لازم است را با تمام قوا چه در تجهیزات و چه در نوع نبرد و چه در اموزش با توجه به امکانات خویش تدارک دیده است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مصطفی جان و جناب مولتکه
صد البته که قیاس جنگ های 33 روزه و 22 روزه که تقریبا جنگ های محدودی بودند با جنگ یوم کپور که جنگی کلاسیک بود قیاس مع الفارض هست ! ولی یه نکته ای هست که دوستان همش فراموش می کنند! اون نکته اینه که جنابان مطمئن باشید دکترین موشک در برابر موشک ایران بخش های گوناگونی داره که فقط بخش کوچکی از اون در طی این دوجنگ با توجه به بضاعت موشکی دو طرف و شرایط جغرافیای اجرا شد!
همون طور که سید در هنگامی که آقایون نیرو های زمینیی شون آماده شده بود ومیخواستند بار دگر حمله کنند گفت: صهیونیست ها به خوبی میدونند که جنگ 33 روزه یک گردش نظامی بود! و[color=red] به خوبی میدانند که برای هر تهدیدی چه چیز هایی آماده کرده ایم![/color] بله واقعا جنگ 33 روزه یک آزمایشگاه برای تاکتیک های ضد زره حزب الله بود ! از شلیک 10 آرپیجی 7 به یک صابرا تا شلیک چند مالیوتکا به نسل های متفاوت مرکاوا واین که آیا موشک های صاعقه 1و2 و یا توفان 1و2 و تفنگ های 106 و موشک های میلان و هات فرانسه! بر تانک های مرکاوا تاثیری دارند یا خیر!
البته حزب الله بعدا اینقدر در زمینه بالستیک توسط ایران وسوریه تغذیه شد که سید حسن نصرالله به خودش جرئت بده بگه که در جنگ بعدی به ازای هر دیواری که صهیونیست ها در بیروت بزنند ما 10 دیوار در تلاویو می زنیم!
دیگه خبری از کاتیوشا های 20 کیلومتری نیست! در جنگ بعدی قول میدم قجر5 میشه توپخانه سبک حزب الله!
درضمن جناب مولتکه به این قسمت خوب دقت کنید!
[quote]
اگر مردمش را دوست دارد، می توانی مشکلاتی برایش پدید آوری؛
[/quote][/quote]
خب الحمدلله كه بحث به روال طبيعي برگشت و توافقاتي حاصل شد.
دوست عزيز در مورد توانايي حزب الله شما فكر نمي كنيد در حال افراط هستيد؟
توانايي حزب الله بيشتر روي راكت هاي كاتيوشاست و شايد هم تعداد معدودي اسكاد بي.همان راكت فجر-5 هم شليكش كم دردسر ندارد ها!!
اگر صدمه اي به اسراييل وارد شود از جانب موشك هاي احتمالي ايران است كه در مورد ميزان تاثير و تخريب ان بحث شد.
شما حزب الله را با يك ارتش بزرگ و با متخصصين فراوان اشتباه گرفته ايد.
حتي بزرگترين ارتش هاي جهان هم در بحث تعداد لانچر و موشك بالستيك محدوديت دارند از جمله خود ايران حالا چه رسد به گروهي مثل حزب الله!!
در بهترين وضعيت حزب الله شايد به اندازه همان جنگ قبلي مي تواند مناطق داخلي اسراييل را هدف قرار بدهد.صد البته نقشه هاي اسراييل براي حمله زميني گسترده به جنوب لبنان را هم بايد در نظر گرفت كه ايم مساله كار حزب الله را سخت تر هم مي كند.
قبل از اين كه قول بدهيد كمي روي قولتان فكر كنيد.
اين مساله كه موشك هاي بالستيك بيشتر تاثير وراني دارند تا نظامي را شما بايد بهتر بدانيد دوست عزيز.
اما اين كه اسراييل به دليل فشار افكار عمومي اش جنگ تازه اي به راه نيندازد هم چندان قابل اطمينان نيست.جامعه اسراييل خيلي هم صلح طلب نيست دوست گرامي.
و اما دوست گرامي جناب ادوادو علي
شكي نيست كه طرفي كه در جنگ 33 روزه نفع بيشتري كرد حزب الله بود اما اين نفع ديگر آن قدرها هم بزرگ نبود كه دوستان ما كردند!!
در جنگ 1982 لبنان اسراييل متحدان خوبي در لبنان داشت كه مي توانست رويشان حساب كند ( فالانژيست ها و نيروهاي سعد حداد).وضعيت بين المللي ان زمان كاملا در تعارض با سال 2006 بود.اسراييل در جنگ 1982 هزاران تانك و چندين لشكرپياده و زرهي به كار گرفت و از ابتدا هدفش تسخير لبنان بود اما در جنگ 2006 اصلا چنين قصدي نداشت و اصولا به سبب مسايل سياسي نمي توانست چنين كاري بكند.
بحث شما در مورد نبرد نامتقارن صحيح است اما به ياد بياوريد كه ايران و حزب الله قادر به تضعيف ماشين جنگي اسراييل در حد موثر نيستند.اگر روي اين مساله توافق داريم خوب است وگرنه مي توانيم بررسي كنيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس

[color=blue]کشته شدن یک کودک در حمص توسط اشرار[/color]

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-230006.jpg


[color=blue]کشف مقادیر ی زیاد سلاح و تجهیزات از اشرار وارد شده از مرز های ترکیه و در استان ادلب[/color]

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-215139.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-220400.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-220343.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-220327.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-220237.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-212405_h404741.jpg

[color=blue]
تسلیم شدن تعداد دیگری از افراد مسلح در حمص [/color]

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-215310_h404857.jpg

[color=blue]
اعتراف اشرار بازداشت شده به جنایت خود از جمله حمله به کلیسا [/color]

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-014200_h404672.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120308-231624_h405056.jpg
[color=blue]
سلاح ها و تجهیزات از جمله گذر نامه های بهشت کشف شده از اشرار در حمص[/color]

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-005109.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120306-222904_h404660.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-005024.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-005045.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-005134.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-005202.jpg

http://www.sana.sy/servers/gallery/201203/20120307-011403.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هر جور دورگه سیاسی دیدم ولی دورگه وهابی لیبرال را ندیدم چرا بعث را با یک عوامفریب ادامه میدین این بعث نتیجه نداره. طرف اسراییل که حتا قانون اساسی نداره با اون عمق استراتیژیک با المان نازی مقایسه میکنه و حزب الله را شوروی این در حالیست که چی از نظر زمانی و چی از نظر مکانی و امکانات قابل مقایسه نیست و تاکتیک نظامی کاملن متفاوت در این دو جنگ به کا رفته است . با اینکه اسراییل دارای یکی از بهترین و هوشمندانه ترین نیروهای نظامی در جهان برخوردار است که از پشتیبانی بسیار قوی اطلاعاتی لژستیکی و تاکتیکی برخورداره و حتا مزیتهای عمق استراتیژیک که در حقیقت امریکا باشه برخورداره این ارتش در مقابل نیروهای شبه نظامی حزبالله شکست میخوره در حقیقت در اینجا شاهد پیروزی دکترین جنگهای تاکتیکی ارتش ایران در مقابل اسراییل بودیم .(یکی از عوامل تعسیر گزار در پیروزی اسراییل در مقابل اعراب) کمکهای مانند اموزش نیروهای تک اور حزب الله تجهیزات قدرت اطلاعاتی و استفاده درست از شرایط جغرافیایی . بدون حمایتهای لجستیکی تاکتیکی ایران بعید بود حزب الله پیروز میشود و اصلن هیچ نهاد غیر حکومتی توان چنین کار را نداره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]مصطفی جان و جناب مولتکه
صد البته که قیاس جنگ های 33 روزه و 22 روزه که تقریبا جنگ های محدودی بودند با جنگ یوم کپور که جنگی کلاسیک بود قیاس مع الفارض هست ! ولی یه نکته ای هست که دوستان همش فراموش می کنند! اون نکته اینه که جنابان مطمئن باشید دکترین موشک در برابر موشک ایران بخش های گوناگونی داره که فقط بخش کوچکی از اون در طی این دوجنگ با توجه به بضاعت موشکی دو طرف و شرایط جغرافیای اجرا شد!
همون طور که سید در هنگامی که آقایون نیرو های زمینیی شون آماده شده بود ومیخواستند بار دگر حمله کنند گفت: صهیونیست ها به خوبی میدونند که جنگ 33 روزه یک گردش نظامی بود! و[color=red] به خوبی میدانند که برای هر تهدیدی چه چیز هایی آماده کرده ایم![/color] بله واقعا جنگ 33 روزه یک آزمایشگاه برای تاکتیک های ضد زره حزب الله بود ! از شلیک 10 آرپیجی 7 به یک صابرا تا شلیک چند مالیوتکا به نسل های متفاوت مرکاوا واین که آیا موشک های صاعقه 1و2 و یا توفان 1و2 و تفنگ های 106 و موشک های میلان و هات فرانسه! بر تانک های مرکاوا تاثیری دارند یا خیر!
البته حزب الله بعدا اینقدر در زمینه بالستیک توسط ایران وسوریه تغذیه شد که سید حسن نصرالله به خودش جرئت بده بگه که در جنگ بعدی به ازای هر دیواری که صهیونیست ها در بیروت بزنند ما 10 دیوار در تلاویو می زنیم!
دیگه خبری از کاتیوشا های 20 کیلومتری نیست! در جنگ بعدی قول میدم قجر5 میشه توپخانه سبک حزب الله!
درضمن جناب مولتکه به این قسمت خوب دقت کنید!
[quote]
اگر مردمش را دوست دارد، می توانی مشکلاتی برایش پدید آوری؛
[/quote][/quote]
خب الحمدلله كه بحث به روال طبيعي برگشت و توافقاتي حاصل شد.
دوست عزيز در مورد توانايي حزب الله شما فكر نمي كنيد در حال افراط هستيد؟
توانايي حزب الله بيشتر روي راكت هاي كاتيوشاست و شايد هم تعداد معدودي اسكاد بي.همان راكت فجر-5 هم شليكش كم دردسر ندارد ها!!
اگر صدمه اي به اسراييل وارد شود از جانب موشك هاي احتمالي ايران است كه در مورد ميزان تاثير و تخريب ان بحث شد.
شما حزب الله را با يك ارتش بزرگ و با متخصصين فراوان اشتباه گرفته ايد.
حتي بزرگترين ارتش هاي جهان هم در بحث تعداد لانچر و موشك بالستيك محدوديت دارند از جمله خود ايران حالا چه رسد به گروهي مثل حزب الله!!
در بهترين وضعيت حزب الله شايد به اندازه همان جنگ قبلي مي تواند مناطق داخلي اسراييل را هدف قرار بدهد.صد البته نقشه هاي اسراييل براي حمله زميني گسترده به جنوب لبنان را هم بايد در نظر گرفت كه ايم مساله كار حزب الله را سخت تر هم مي كند.
قبل از اين كه قول بدهيد كمي روي قولتان فكر كنيد.
اين مساله كه موشك هاي بالستيك بيشتر تاثير وراني دارند تا نظامي را شما بايد بهتر بدانيد دوست عزيز.
اما اين كه اسراييل به دليل فشار افكار عمومي اش جنگ تازه اي به راه نيندازد هم چندان قابل اطمينان نيست.جامعه اسراييل خيلي هم صلح طلب نيست دوست گرامي.
و اما دوست گرامي جناب ادوادو علي
شكي نيست كه طرفي كه در جنگ 33 روزه نفع بيشتري كرد حزب الله بود اما اين نفع ديگر آن قدرها هم بزرگ نبود كه دوستان ما كردند!!
در جنگ 1982 لبنان اسراييل متحدان خوبي در لبنان داشت كه مي توانست رويشان حساب كند ( فالانژيست ها و نيروهاي سعد حداد).وضعيت بين المللي ان زمان كاملا در تعارض با سال 2006 بود.اسراييل در جنگ 1982 هزاران تانك و چندين لشكرپياده و زرهي به كار گرفت و از ابتدا هدفش تسخير لبنان بود اما در جنگ 2006 اصلا چنين قصدي نداشت و اصولا به سبب مسايل سياسي نمي توانست چنين كاري بكند.
بحث شما در مورد نبرد نامتقارن صحيح است اما به ياد بياوريد كه ايران و حزب الله قادر به تضعيف ماشين جنگي اسراييل در حد موثر نيستند.اگر روي اين مساله توافق داريم خوب است وگرنه مي توانيم بررسي كنيم.[/quote]
دوست عزیز همانطور که قبلا گفتم اگر ما بتوانیم از رسیدن نیروهای متخاصم مقابلمون به اهدافشون جلوگیری کنیم می توانیم خودمان را برنده با توجه به این فاکتور در نظر بگریم که حزب الله هم بدین گونه میتوان پیروز دانست .
در ضمن در مورد جنگ 1982 و جنگ روزه33 اسرائیل نشان داده است که برای افکار عمومی جهان و شرائط جهانی اهمیت زیادی قائل نیست و با پشت گرمی به حمایت امریکا و اطمینان داشتن از توانایی خویش اقدام به عمل خواهد کرد. این روشی است که اسرائیل در جنگ 33 روزه و 22 روزه از خویش نشان داده است که در مقابل خود سد نیروهای محور مقاومت شامل حزب الله و حماس را با نبرد نامتقارن تطبیق داده شده با شرائط انها روبرو کرده است که با دلائلی که قبلا ذکر کردم تا کنون موفق بوده است . با توجه به این نکته که نمونه مینیاتوری نبرد نامتقارن ایران با امکانات بسیار گسترده تر اموز دیده تر و غافلگیر کننده تر قطعا خواهد توانست در اولین گام در مقابل تهاجم اسرائیل و فراتر از ان امریکا عکس العمل مناسب رو انجام دهد.البته باید این نکته رو در نظر داشت که ایران به هیچ وجه حتی با اسرائیل خواهان برخورد مستقیم نیست و قصد دارد با افزایش هزینه ها و فشار روانی و نکات دیگر اسرائیل را در طولانی مدت به فشار از درون مبلا سازد و از درون حاکمیت ان را متزلزل سازد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حال که برخی دوستان و سروران عزیز پای جنگ 33 روزه لبنان رو به میون کشیدن و نظر به اینکه برخی برادران عزیز ما «عالمانه» تصور می کنند که آسمان شکافته شده و ایشان بر کره ارض حاضر شدند تا به دیگران یادآوری کنند که در زمره رمه شریف «عوام» تشریف دارند ...
قصد کردم که متن اورژینال مقاله ای رو به قلم آنتونی کوردزمَن (Anthony Cordesman) از اعضای ارشد مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی (واقع در واشنگتن) که مورخ 11 مارس 2008 منتشر شده (لینک اصلی:
http://csis.org/files/media/csis/pubs/080311_lessonleb-iswar.pdf) به دوستان و اساتید عزیز تقدیم کنم بلکه بهتر بشه زوایای مختلف این موضوع رو وارسی و بازبینی کرد گو اینکه این مقاله از جمله «نگاه طرف مقابل» به ماجراست ...
این شما سروران عزیز و این متن مقاله آقای کوردزمَن: (از اساتید گرانقدر ترجمه استدعای یاری دارم ... بنده که مدعی بار گران «برگردان متن» نبودم و نیستم این نکته را محض رفع پیشاپیش بهتان احتمالی افزودم)

www.csis.org |
The Lessons of the
Israeli-Lebanon War
Anthony H. Cordesman
Arleigh A. Burke Chair in Strategy
March 11, 2008
1800 K Street, NW
Suite 400
Washington, DC 20006
Phone: 1.202.775.3270
Fax: 1.202.775.3199
Web:
www.csis.org/burke/reportsCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 2
Caveats
• Data and Reporting often uncertain.
• Deep internal political debates in Israel. Charge and
countercharge not resolved by Winograd Commission.
• Everyone one seeks to advance their own cause, service, branch,
program, and ―thing.‖
• Hezbollah controls information on its operations, all data
is seen as political weapon.
• Outcome in terms of politics and deterrence dictated by
Lebanese politics, and tensions between Israel, Syria, Iran,
and Arab states.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 3
Summary of Action
 Israel fought an ―optional war‖ in which it chose to unilaterally
escalate from a minor Hezbollah attack on July 12, that abducted two
IDF soldiers during a patrol in the northern border area near
Lebanon.
 ―One day‖ air war drifted into a major 33-day campaign.
 Eventually led the IAF to fly some 15,500 sorties and attack roughly
7,000 targets.
 IDF fired some 100,000 tank and artillery rounds, and committed at
least 15,000 troops to attacks in Lebanon out of a force that rose to
roughly 30,000.
 While such counts are uncertain, it received some 3,970 Hezbollah
rockets in return. More than 100 a day; nearly 250 on last day.
 The casualty data are somewhat uncertain, but Israel lost 117-119
soldiers and 41 civilians. This compare with 900 troops killed in 18
year of occupation in Lebanon.
 The Hezbollah lost 70 to 600 fighters. Various estimates claim some
900 to 1,110 Lebanese civilian deaths, loss of 15,000 housing units, $10
billion in economic and infrastructure costs.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 4
Grand StrategyCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 5
Failing Before the War Began:
Grand Strategic Weaknesses
 Failure to calculate the cost-benefits of escalation at all times before
and during conflict.
 Failure to accurate characterize the opponent.
 Failure to understand the nature of the Lebanese state and reaction
of outside states.
 Inability or failure to describe a credible grand strategic outcome
in advance of going to war.
 Unrealistic estimate of own tactical capabilities in terms of
airpower.
 Lack of planning and definition of ground campaign.
 No plan for ―stability operations.‖
 Decoupling of diplomatic actions, warfighting, and focus
on conflict termination.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 6
Failing Before the War Began:
Major Israeli Strategic Goals
 Destroy the ―Iranian Western Command‖ before Iran could go
nuclear.
 Restore the credibility of Israeli deterrence after the unilateral
withdrawals from Lebanon in 2000 and Gaza in 2005, and
countering the image that Israel was weak and forced to leave.
 Force Lebanon to become and act as an accountable state, and end
the status of Hezbollah as a state within a state.
 Damage or cripple Hezbollah, with the understanding that it could
not be destroyed as a military force and would continue to be a
major political actor in Lebanon.
• ―We will not go part way and be held hostage again. We’ll have to go for the
kill – Hezbollah neutralization.‖ (Ambassador Daniel Ayalon)
 Bring the two soldiers the Hezbollah had captured back alive
without major trades in prisoners held by Israel—not the
thousands demanded by Nasrallah and the Hezbollah.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 7
When You Don’t Need Grand
Strategy; Only to Endure
Hezbollah Strategic Goals
 Survive, adapt to Israeli-driven escalation.
 Inflict maximum casualties in forward area, win in limited battle
of attrition.
 Demonstrate ability to strike into Israel with short and long-range
weapons.
 Dominate media battle, war of perception, struggle for
international political support.
 Enhance postwar status in Lebanon and Islamic World.
 Emerge with political leadership, most weapons, key cadres intact.
 Prevent ceasefire, Lebanese Army, international force from
disarming and containing.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 8
 ―This Israel, which possesses nuclear weapons and the most
powerful air force in the region, by God, it is weaker than a spider
web..‖
 ―The Israeli Air Force could destroy the Lebanese Army within
hours, or within days, but it cannot do this with us…We don’t
have a classical presence. We exercise guerilla warfare…Lebanon
still needs the formula of popular resistance.‖
 ―You wanted an open war. Let it be an open war. Your
government wanted to change the rules of the game. Let the rules
of the game change.‖
 ―You don’t know who you are fighting today. You are fighting the
children of the Prophet Mohammed. You are fighting people who
have faith.‖
 The surprises I promised will begin from now…We are not a
regular army. We will not fight like a regular army.‖
 ―I don’t want to raise expectations. I never said the Israelis cannot
reach any place in Southern Lebanon. Our dogma and strategy is
that when the Israelis come, they must pay a high price. This is
what we promise and this is what we will achieve, God willing.‖
 .
Nasrallah on War
Robin Wright, Dreams and Shadows, Penguin, 2008Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 9
 We did not think, even one percent, that the capture would lead to
a war at this time and of this magnitude. You ask me, if I had
known on July 12…that the operation would lead to such a war,
would I do it? I say no, absolutely not.‖
 ―Today is the day to keep up our promises. All our brothers will be
in your service starting tomorrow…Completing the victory can
come with reconstruction.‖
 Accepts government’s seven point plan, including dismantling
militia.
 Agree to let army deploy through its southern strongholds.
 Accepts UN resolution and deployment of 15,000 UN troops.
 Holds back Hezbollah fighters from attacking IDF troops
remaining in Lebanon.
 Shuts down 14 positions around Shebaa farms, closes checkpoints,
seal tunnel and bunkers, remove weapons.
 But, turns inward in political struggle, deploys in depth, more than
rebuilds strength in fighters, rearms with Iranian and Syrian support
(“40,000 missiles and rockets”)
Hezbollah’s Limited ―Victory:‖
Immediate Post War Actions
Robin Wright, Dreams and Shadows, Penguin, 2008Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 10
Strategic Outcome: No One Wins or Loses
 Impact on Israeli level of deterrence is ambiguous.
 Israeli military weaknesses exposed, but Israel seeks to
correct.
 Hezbollah gains some credit, but internal and external
impact is mixed.
 Hezbollah turns inward, establishes more depth, and
rearms: ―40,000‖ rockets and missiles,‖ but does not
restore position in south.
 Lebanon is not a ―normal state,‖ Lebanese Army does not
establish security and even weaker and more divided.
 UN does not establish security.
 Syria and Iran remain in prewar role.
 Peripheral conflicts and tensions remain acute.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 11
Key Strategic Lessons
 Grand strategic decisions regarding character of enemy, operating
environment, capabilities, andconflict termination are critical.
 Pursue a Decisive Strategy within the Planned Limits of the War
 Prepare for Conflict Escalation, Alternative Outcomes, and “Plan B”
 Prepare for Conflict Termination
 Don’t Fight Enemy on Its Own Terms
 Acountability and Responsibility
 Fighting in Civilian Areas and the Problem of Collateral Damage
 Civilians as the First Line of Defense
 Unavoidable Limits of Intelligence, Targeting, and Battle Damage
Assessment
 Rethinking Force Transformation
 Rethink Deterrence, Intimidation, and the Political, Perceptual,
Ideological, and Media Dimension of War
 Examine and Define ―Proportionality‖Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 12
Lessons that Are Shared
with Other WarsCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 13
Common Lessons with Iraq and Vietnam - I
• Political wars must be won on political basis: Limited wars are
wars of perceptions, ideology and ―weapons of mass media.‖
• A successful asymmetric opponent seeks to fight a major
conventional power above and below its level of conventional
competence and superiority.
• Vastly cheaper to use infantry and irregular forces than
conventional forces, progressively easier to given such forces more
advanced weapons.
• Population can be the best shield at every level:
perceptual/political, ―sea to swim in,‖ use civilian casualties and
collateral damage as shield and weapon of influence.
• Value of ―distributed networks:‖ Loose hierarchies, core cadres,
limited survivable communications, relatively static fighting create
―humancentric‖ approach to ―netcentric war.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 14
Common Lessons with Iraq and Vietnam -
II
• Acute sensitivity to casualties and hostages versus willingness to
sacrifice. Armor, personal protection, tactics critical.
• Reliance on infantry, light/crew portable weapons, civilian
vehicles, couriers and limited communications, MOBA, fighting
in prepared areas all combine to create a low-tech form of
stealth.
• Severe limits to targeting, prompt effective kills, BDA, and
broader effects analysis still severely limit air and artillery
operations.
• Low level tactical skills are critical. Training, discipline,
motivation and leadership key.
• Must win on the ground and stay there to win.
• Defeat is always relative as long as sanctuaries and outside
sources of aid and supply help.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 15
Lessons Relating to
Missiles and RocketsCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 16
Rockets and UAVs as ―Stealth‖
 Stealth is normally thought of as high technology. It is not.
 Conventional forces still have sensors geared largely to major military
platforms and operating in environments when any possible target
becomes a real target. None of these conditions applied to most
Hezbollah weapons, and the problem was compounded by the fact
that a light weapon is often easier to move and place without detection
in a built-up area than a heavy one.
 Signature issue applies to small rockets like the Qassam and Kaytusha
that require only a vestigial launcher that can be place in a house or
covert area in seconds, and fired with a timer. Israeli video showed
numerous examples of Hezbollah rushing into a home, setting up a
system, and firing or leaving in a time in less than a minute.
 Also applies to UAVs. Israel’s normal surveillance radars could not
detect the Iranian UAVs, and the IDF was forced to rush experiments
to find one that could detect such a small, low-flying platform. (This
may be an artillery counterbattery radar but Israeli sources would not
confirm this.)Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 17
Longer Range Rocket/Missile Threats
 Israel did preempt before effective systems were deployed with the
combination of accuracy and lethality to have more than political or terror
impact.
 Limited real-world lethality because systems used were not guided or
precise, limits to targeting capabilities:
• Syrian Ra’ad rockets with a maximum range of 45 kilometers and a and systems like the
Fajr 3 and Fajr 5, with ranges of 45-75 kilometers, capable of striking targets as far south
as Haifa and Naharia.
• Fajr 3, or Ra’ad, has a range of 45 kilometers, a 45-50 kilogram warhead, a 220 to 240-
mm diameter, a 5.2-meter length, and a weight of 408 kilograms. A total of some 24-30
launchers and launch vehicles, carrying up to 14 rockets each, seem to have been present.
Syrian 302-mm Khaibar-I or M302 artillery rockets with a range of up to 100 kilometers
and a 100-kilogram warhead,
• Fajr 5, which is 333mm rocket with ranges of 70-75 kilometers. The Fajr 5 is launched
from a mobile platform with up to four rockets per launcher, and has a maximum range
of 75 kilometers, a 45-kilogram warhead, a 333-mm diameter, a 6.48-meter length, and a
weight of 915 kilograms. A total of some 24-30 launchers and launch vehicles seem to
have been present.
• Zelzal 1, 2, and 3 with ranges of 115-220 kilometers. The Zelzal 2 is a derivative of the
Russian FROG 7, and has a range in excess of 115 kilometers and which some sources put
as high as 220 kilometers. It has a 610-mm diameter, a 8.46-meter length, and a weight
of 3,545 kilograms. It requires a large TEL vehicle with a large target signature.
•Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 18
UAV Threat?
 Question for the future.
 Iranian Ababil can fly up to 300 kilometers per hour and carry up
to a 45-kilogram payload. Had some 12-20.
 The system has a maximum range of 150 to 450–kilometers,
depending on mission profile and payload, and a ceiling of 4,300
meters.
 Exact height at the time it was shot down is unclear, but it does not
seem to have low-altitude terrain avoidance features.
 Two IAF F-16C to shoot down an armed Ababil with an air-to-air
missile on August 8
th
. The Ababil did penetrate within 15
kilometers of Haifa, flying south.
 It if had not been intercepted, it could have hit a target virtually
anywhere in Israel, although its GPS guidance gives it at best a 10
meter accuracy and its payload is limited.
•Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 19
Rocket and UAV Threat ―Growth‖
 10,000-16,000 rocket/missile inventory over 6 years.
 Several hundred (?) medium and long-range rockets and missiles. (Zelzal,
302mm,
 Detect and kill large TELs on first day and then after first round; medium and
long-range rocket/missile inventory less clear.
 Syrian “Surprise” in deploying long-range missiles.
 Command center with Iranian assistance, survivable C3I to fire 200 per day by
end of war.
 For future, no certain way to detect deployments of CBRN, area warheads;
missile vs. rocket, guidance. Panic, ―Weapons of Mass Media‖
• GPS allows on the ground/precision LOS targeting.
• Take apart TELs, built in country TELs, assemble missiles.
• Sudden deployment, ship deployment, volley saturation of defense.
• UCAV/Cruise adds complexity as small, low cross section, low flyer.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 20
Lessons for
CounterinsurgencyCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 21
New Challenges : Neither ―Toys‖ nor
―Boots on the Ground‖ Will Work
 First, warfighters must focus relentlessly on the desired outcome of the war and not
simply the battle or overall military situation
 Second, warfighters need to understand, as Gen. Rupert Smith has pointed out,
enemies will make every effort to try win counterinsurgency conflicts by finding
ways to operate below or above the threshold of conventional military superiority.
 Third, warfighters and their political leaders need to acknowledge that enemies can
fight above the threshold of US conventional ability, not just beneath it.
 Fourth, the US does need to improve counterinsurgency technology, but cannot win
with ―toys.‖
 Fifth, the best ―force multiplier‖ will be effective allies, and interoperability with a
true partner.
 Sixth, political legitimacy in counterinsurgency is measured in local terms and not
in terms of American ideology.
 Seventh, the US needs to have a functional interagency process and partner our
military with effective civilian counterparts.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 22
The ―Whack a Mole‖ Lesson: ―Win‖ for
Six Weeks Without Hold
 Israel claimed up to 500-600 killed versus less than 100 admitted by
various Hezbollah sources ( ―official‖ Hezbollah figure seems to be 71).
 Israeli officers made it clear that Israel sharply underestimated the
number of trained and combat capable cadres that existed when the war
started, the quality of their forward defenses, and their ability to take
shelter, hide, and disperse.
 Israeli officials admit no way to really estimate the number of killed and
wounded. The IDF does feel a significant part of the key leaders and
cadres have been killed or captured but has given no details. Hezbollah
deliberately never reports total forces or casualties.
 Estimates of core Hezbollah forces ranged from 2,000 to 3,000 before the
fighting started, and that Hezbollah reserves range from several thousand
to more than 10,000. The most that can be said is that substantial numbers
of Hezbollah survive, and losses in killed, wounded, and captured
probably range from 15-25% of the initial force. Probable numerical
losses were offset by wartime recruiting of less experienced personnel.
 The ratio of casualties:Israel lost some 118 killed out of some 3,000-15,000
troops deployed into combat areas during various periods of the war. Even
a best-case loss ratio of 6:1 is scarcely a victory for Israel, given its acute
sensitivity to casualties.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 23
Hezbollah Communications/EW
 Reports of jamming and successful hacking/COMINT
of IDF claimed to be untrue.
 Couriers, land lines, delegation made efficient IDF
COMINT and SIGINT very difficult.
 Land-line and rear command center control of rocket
launches to last day. Redundant C3I centers.
 Leadership and cadres largely immune to IDF
COMINT/SIGINT.
 Never stop Hezbollah TV/radio and propaganda.
 Same aspects of ―distributed networks‖ as Iraq,
Afghanistan, Al Qa'ida.
 Liaison with Syria (Iran) preserved.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 24
Lessons for AirpowerCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 25
Overall Role of Airpower
 By August 10
th
, the IAF had flown some 8,000 fighter
sorties and 1,600 attack helicopter sorties with no
losses to combat.
 At the end of the war, it had flown over 15,000 sorties,
some 10,000 fighter sorties, and lost one aircraft in
combat and four in accidents.
 Initial focus was medium and long range missiles and
rockets.
 Primary missions were attack on Hezbollah rockets,
rear area targets and close support.
 Flew extensive coercive missions
 Sought to block resupply and reinforcement.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 26
The Mixed Merits of Airpower
• Can kill big things, weapons, buildings with known functions
that stay active.
• Close fixed and rotary wing air support excellent/land-air
teaming steadily improving.
• Most dense mix of sensors, UAVs, aircraft in history still could
only find the big things, detect and characterize ―flares‖.
• As usual, minimal impact in attacking leadership.
• Interdiction and counter-supply efforts had limited impact.
• Little killing capability against infantry and fighters in built-up
areas.
• Poor hard point kills against shelters, communications.
• ―Strategic‖ bombing failed to intimidate, suppress, force desired
political action.
• Steadily escalating limits to collateral damage and civilian
casualties.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 27
Airpower, Escalation, and Jointness
• Achieved major objective of striking most known
Iranian-supplied medium and long range missile in days.
(Did not initially know of many Syrian-supplied
systems.)
• Then escalated to air-dominated effort to win by deep
strikes and strategic bombing.
• Classic‖Douhet‖ mistakes in overestimating impact of
airpower in strategic bombing and political impact
inside and outside Lebanon.
• Shifted to real jointness only at end of war when ground
forces lacked meaningful war plan, objectives, and
proper combination of maneuver and combined arms.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 28
Role in ―Post Boost Phase Attacks
 The IAF reacted quickly to the fact that Israel sharply
underestimated Syrian deliveries of medium range
rockets.
 Was able to create dense 24/7 sensor and attack coverage
over much of southern Lebanon and attack and destroy
almost all major Hezbollah missile launchers within
minutes after they fired.
 Helped improvise radar coverage to detect low signature
Hezbollah UAVs and include them in its air defense
activities.
 But, IAF/IDF never published detailed estimates of success
of anti-missile campaignCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 29
The Problem of ―Strategic Bombing‖
 Like virtually all air forces and air operations before it, the IAF
exaggerated its ability to use airpower to coerce and intimate governments
and political behavior.
 Lebanon did not react to IAF efforts to force it to deploy south and shut
down the Hezbollah in ways favorable to Israel. There certainly is no
evidence to that IAF strikes did more than make Lebanese leaders turn to
the international community for support in forcing Israel to accept a
ceasefire, provoke Hezbollah leaders to even more intense efforts, and
produce a more hostile reaction in the Arab world.
 The advocates of escalation to intimidate and force changes in behavior at
the political level are sometimes right; far more often, they are wrong.
More often than not, such attacks provoke more hostility and
counterescalation.
 If there is a lesson here, it is that it been clear from Douhet to the present
that the advocates of airpower have no better political understanding of
this aspect of airpower than any man on the street and probably less. They
tend to sharply exaggerate its ability to influence or intimidate leaders and
politicians, and act as a weapons of political warfare.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 30
Role in Counter Rear Area Targets
 Less clear what IAF accomplished in
interdiction missions, and how well carried out
missions like attacking Hezbollah supply routes,
facilities, and hard targets.
 Preliminary reports indicate that it hit a large
number of targets that were suspect but not
confirmed, and that Hezbollah dispersal and
evacuations turned many into ―empty holes.‖
 The IAF’s ability to attack the Hezbollah
leadership seems to have been very limited.
 Neither air nor special forces did well in
attacking cadres in this war.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 31
The Physical Damage
―So What‖ Lesson
 No convincing evidence interdiction efforts had major impact on fighting.
Hezbollah relied on prepositioned equipment,and found emergency ways to work
around damage; did more to hurt civilians than Hezbollah.
 Many attacks may have done Israel as much harm in terms of future hostility as
good in terms of immediate tactical benefits.
 Value of most air strikes on rear area surface targets unclear. Prewar use did not
mean were used in wartime or strikes affected Hezbollah warfighting capabilities.
 Limited ability to locate and hit targets and complexes with tunnels, shelters,
underground facilities.
 When IDF did destroy fixed Hezbollah facilities both in the rear and forward areas,
this was often of little value unless these held large amounts of munitions, however.
 Most Hezbollah facilities were not filled with high technology or valuable
equipment, and the IAF and artillery strikes that hit such facilities in populated
areas created substantial problems in terms of perceived attacks on civilians and
collateral damage.
 Were never able to perform key roles like suppressing Hezbollah broadcasts.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 32
The Civilian Casualty, Collateral Damage
―Backlash‖ Lesson
 Lebanon reported some 1,110 civilian dead,
3,700 civilians wounded, and 980,400
displaced at the peak of the fighting.
 It has also made claims that the war cost it
some $2.4 to $6 billion worth of damage,
some $398 million worth of damage to
electric facilities and key infrastructure
equipment, and over 150,000 residences
destroyed.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 33
Role in Attack/CAS Missions:
The Positive Side
 IAF seems to have has some effect in suppression missions with
fixed and rotary wing aircraft– at least in missions supporting
Israel’s land operations.
 IDF army officers at the front noted that most such sorties were
flown with delivery accuracies approaching 10 meters and close
air support was extremely responsive. They also noted that in spite
of the shallow front, air and artillery operated closely together.
 The IDF was able to deconflict air support and artillery missions,
as well as fixed and rotary wing missions, with high levels of
effectiveness. It fired well over 40,000 artillery rockets and some
estimates go as high as 100,000 or more.
 These were often targeted interchangeably with air strikes, and
precision GPS fire and target location allowed the 10-meter
accuracies for many air and artillery strikes. (These data are
average accuracies; substantial error can take place in individual
cases).Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 34
Role in Attack/CAS Missions:
The Negative Side
 The IDF estimates that the Hezbollah had only one major line of fixed defenses
and that these were in the areas near the border where the ground war was
active after the first few days of the conflict. These defenses included shelters,
storage areas, command posts, etc.
 After action reports indicates that air strikes had little physical effect on these
sites and facilities and key shelter areas were not located until ground troops
occupied them.
 Few signs of air inflicted casualties and almost no killing impact in cases,
shelters, tunnels.
 Suppressive effect limited to operations at moment of air strike; could return
to combat from sheltered and tunnel areas if not exposed.
 Air-land battle may well have shown the Hezbollah that deep shelters have
value, but that taking advantage of normal civilian buildings and built up
areas provides the same cover and facility capability, is much harder to target
and predict, provides nearly the same ride out capability for concealed troops,
and allows the Hezbollah to disperse, maneuver, and adopt a defense in depth
tactic. Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 35
The Problem of BDA
 Discussions with IAF personnel indicate that it has the same
continuing problems with making accurate battle damage
assessments (BDA) during combat that have characterized since
its creation, and which were major problems in the 1967, 1973,
and 1983 wars.
 These problems characterize US and other NATO country air
forces. The technical and analytic state of the art for both targeting
and BDA still have severe limitations.
 Air forces almost inevitably make exaggerated claims in the heat of
battle.
 These limitations are particularly clear in the record of postwar
examinations of the actual impact of past air attacks on rear area
targets, whether they are fixed enemy facilities, enemy supply
routes and logistics, or leadership targets.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 36
Anti-Air Threat
 IAF only lost one aircraft to hostile fire in some 15,500 sorties,
although it lost four aircraft to accidents.
 Israeli intelligence estimated, however, that the Hezbollah the SA-7
(Strela 2/2M or Grail) and SA-14 Gremlin manportable surface-to-air
missile system, probably had the SA-16 Gimlet, and might have the
SA-18 and a token number of SA-8s.
 The SA-14 and SA-16 are much more advanced than the SA-7, but still
possible to counter with considerable success. The SA-18 Grouse (Igla
9K38) is more problematic.
 Possible Hezbollah it may have been given a few SA-8 Gecko (Russian
9K33 Osa) SAM systems that are vehicle mounted, radar-guided
systems with up to a 10-kilomter range, and six missiles per vehicle.
 IAF was concerned that these systems would allow the Hezbollah to set
up ―ambushes‖ of a few IAF aircraft without clear warning—a tactic
where only a few SA-8s could achieve a major propaganda victory.
This concern, coupled to the risk of SA-16 and SA-18 attacks, forced
the IAF to actively use countermeasures to an unprecedented degree
during the fighting.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 37
Anti-Air Lessons
 New SHORADS create more lethal and unpredictable threat
in terms of transfer, location, numbers.
 No way to kill or suppress.
 Limited kill capability.
 Force change in mission profile.
 Force expansive use of countermeasures.
 Like ATGMs, SSMs/rockets, anti-ship missiles, provide low
cost force multipliers in asymmetric warfare.
 Syria, Iran Hezbollah, others already have learned this
lesson.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 38
Lessons for Ground ForcesCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 39
Ground Force ―Classics‖
 Ground action must have a strategic and grand strategic
purpose. Ground wars are won on the ground, no matter
how helpful airpower can be.
 Wars of maneuver are preferable to wars of attrition.
 Readiness: Critical value of funding high readiness levels,
and constant validation of actual readiness.
 Training: Critical value of Large-scale realistic exercises,
challenging command post exercises, small unit and
combined arms training, and reserve call ups.
• Reserve forces take extra preparation.
 Clear War Plans and Objectives: Have a decisive plan and
clear objectives.
 Effective joint operations and combined operations require
effective war plans.
 Special forces require focused objectives, plans to support,
tight coordinationCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 40
The Cost of Weak Training
and Readiness
 Neither actives or reserves trained at high levels for combat; reserve
training particularly weak.
 Lack of both large-scale and small unit exercise training affected
command and reactions at every level.
 Poor to very poor logistics.
 Move into Hezbollah ambushes in obvious terrain areas; bunched
armor and troops and increased vulnerability.
 Slow movement and reaction allowed relatively static Hezbollah forces
to get into IDF decision-making and maneuver tactics.
 Armored forces not prepared for swarming of Hezbollah ATGMs and
other anti-tank weapons.
 Not trained to fight a Hezbollah force fighting from prepared
positions, tunnels, in built-up areas.
 Special forces limited in role and sometimes committed to marginal
objectives.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 41
MOBA Still Tends to Equalize the ―Killing Ground‖
 Flexible use of defensive barriers in built-up areas is still
effective; tunnels, hard points, hiding spots, prepositioned
supplies still help.
 Fighting in the place you know offers significant
advantages.
 Minimizes some aspects of insurgent C3I problems.
 ISW&R remains are major challenge.
 So do civilian casualties and collateral damage.
 At the end, key cadres tend to escape, casualties have
relatively low value.
 The objective tends to become worthless or become a
prison unless you can ―win, hold, and build.‖
 There is always another built up defensive line unless
MOBA shifts to decisive maneuver warfare.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 42
Tank, Anti-Armor Lessons
 Swarming works
 New generation systems more lethal, easier to operate.
 All armor is vulnerable.
 Only heaviest armor can take lead in predictable lines of advanced.
 ATGMs kill people and facilities too.
 Can only directly defend on line of sight, attack basis.
 MOBA and terrain favor ATGMs.
 Tradeoffs in cost-benefit of legacies, upgrades, warning, active defenses
uncertain.
 Strategy and tactics may be key defense.
 More generally, the cost of high technology and light arms killers
presents a major threat: IEDs/EFPs, ATGMs, SHORADs/MANPATS,
small cruise missiles all present a potential major increase in insurgent
and asymmetric lethality.
 FCS? MRAP? Helicopters? Convoys? Tankers?Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 43
Anti-Tank Missiles/Weapons
 AT-3 Sagger, AT-4 Spigot (Fagot 9K111), and AT-5 Spandrel (Konkurs 9K113)
wire-guided systems which become progressively more effective and easier to
operate as the model number increases.
 TOW, Toophan, Russian AT-13 Metis-M 9M131 which only requires the operator
to track the target, and the AT-14 Kornet-E 9P133, a third generation system, that
can be used to attack tanks fitted with explosive reactive armor, and bunkers,
buildings, and entrenched troops.
 Many bore serial numbers that showed they came directly from Syria, but others
may have come from Iran.
 AT-14 can be fitted to vehicles or used as a crew-portable system. It has thermal
sights for night warfare and tracking heat signatures, and the missile has semiautomatic command-to-line-of-sight laser beam-riding guidance. It flies along the
line of sight to engage the target head-on in a direct attack profile. It has a nominal
maximum range of 5 kilometers. Can be fitted with tandem shaped charge HEAT
warheads to defeat tanks fitted with reactive armor, or with high
explosive/incendiary warheads, for use against bunkers and fortifications.
Maximum penetration is claimed to be up to 1,200mm.
 Improved version of the 105.2-mm rocket-propelled grenade called the RPG-29 or
Vampire. Heavier system than most previous designs, with a tandem warhead. It is
a two-man crew weapon with a 450-meter range, and with an advanced 4.5-
kilogram grenade. Can be used to attack both armor and bunkers and buildings.
Some versions are equipped with night sights.
•Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 44
Damage to IDF Armor - I
 Weapons used with great tactical skill, and few technical errors, reflecting the
ease with which third generation ATGMs can be operated. Did serious damage
to buildings as well as armor.
 Hezbollah used the same ―swarm‖ techniques to fire multiple rounds at the
same target at the same time often used in similar ambushes in Iraq.
 IDF sources initially estimated that at least 500 ATGMs were fired during the
fighting. They reported that a total of 60 armored vehicles of all types (reports
these were all tanks are wrong) had been hit as of August 11
th
. Most continued
to operate or were rapidly repaired in the field and restored to service. Only 5-
6 of all types represented a lasting vehicle kill.
 According to work by Alon Ben-David, the IDF concluded after the ceasefire
that some 45% of the IDF main battle tanks that had been hit by ATGMs
during the war had some form of penetration.
 A total of some 500 Merkava were committed to battle. Roughly five were
destroyed by underbelly mines and tactics. Some 50 Merkava 2,3, and 4s were
hit, and 21(22?) were penetrated. A total to 11 did not result in fatalities, but
10 other penetrations caused 23 crew casualties. ATGMs also produced major
infantry casualties, particularly when IDF reservists bunched inside a building
hit by an ATGM.
•Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 45
Damage to IDF Armor - II
 … We knew the organization had advanced anti-tank rockets; the IDF's Military Intelligence
even acquired one. We also understood that Hezbollah was positioning anti-tank units;
however, we failed to understand the significance of the mass deployment of these weapons.
 The result: Anti-tank weapons caused most of the IDF casualties in the war - nearly all the
Armored Corps' casualties and many from the infantry units. More infantry soldiers were
killed by anti-tank weapons than in hand-to-hand combat. Many of the infantry soldiers who
lost their lives because of anti-tank weapons entered houses in the villages; the rockets
penetrated the walls, killing them.
 … Hezbollah used seven different types of rockets in the war - four of them the most advanced
available and all produced by Russia and sold to Syria. The most advanced rockets can
penetrate steel armor of 70-centimeter to 1.2-meter thickness. After the armor has been
pierced, a second warhead explodes inside the tank. MI acquired one of these rockets and
understood that Hezbollah was positioning anti-tank units. However, the IDF was
inadequately prepared for this development.
 Four Israeli tanks hit large landmines. Three of the tanks, which lacked underbelly protective
armor, lost all 12 crewmembers. The fourth had underbelly protective armor; of its six crew
members, only one died.
 Anti-tank missiles hit 46 tanks and 14 other armored vehicles. In all these attacks, the tanks
sustained only 15 armor penetrations while the other armored vehicles sustained five, with 20
soldiers killed, 15 of them tank crew members. Another two Armored Corps soldiers, whose
bodies were exposed, were killed. In another location, Wadi Salouki, Hezbollah carried out a
successful anti-tank ambush, hitting 11 tanks. Missiles penetrated the armor of three tanks; in
two of them, seven Armored Corps soldiers were killed. Two of the other tanks were
immobilized.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 46
Lessons for Naval
OperationsCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 47
Asymmetric Naval Threats
 Anti-ship missiles can be used by irregulars. No way to
be certain of when, where, how.
 Only one tool. See floating mines, small craft with low
detectability, suicide attacks, RPGs, floating mines,
UAVs.
 Land and sea-based SSMs and rockets.
 Infiltration and arms shipments, not just attacks. (Gaza
key zone).
 Targets can be ships, land, offshore.
 State actors like Iranian IRGC long a major threat.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 48
Anti-Ship Missiles: C-802
 Hezbollah C-802 missile that damaged an Israeli Sa’ar
5, one of Israel’s latest and most capable ships, struck
the ship when it was not using active countermeasures.
 It may or may not have had support from the coastal
radar operated by Lebanese military fires destroyed by
IAF forces the following day.
 Yingji YJ-2 (C-802) is powered by a turbojet with
paraffin-based fuel. It is subsonic (0.9 Mach), weighs 715
kilograms, has a range 120 kilometers, and a 165
kilogram (363 lb.).
 Small radar cross section and skims about five to seven
meters above the sea surface when it attacks the target.
It has good anti-jamming capabilityCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 49
Putting the Lessons in a
Broader Context:
Learning From Both
Israeli and US MistakesCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 50
Complexity of the ―Long War‖
 Struggles to deal with national threats, often of very different kinds and fought on
different terms;
 International struggles to defeat terrorist movements that cut across national lines,
and often cultures, political systems, and religions;
 An ideological and political battle against Islamist extremism, and tensions between
the West and Middle East, that act as a breeding ground for terrorism and the
tolerance or support of terrorist movements;
 A struggle to deal with new forms of national and global vulnerability such as
proliferation, increasing dependence on information technology and netting;
critical infrastructure, and the secure, just-in-time flow of global trade.
 The problem that terrorism/insurgency cannot be separated from asymmetric
warfare and insurgency, state use of terrorists as proxies or false flags, or terrorist
use of states as sanctuaries.
 Cannot separate forces or technology from need for humanitarian, nation-building,
stability operations.
 All military actions have broader consequences, part of information warfare,
public diplomacy, war of perceptions.
 More than local perceptions count: World opinion, world media, NGOs, UN, etc.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 51
Redefine Jointness: Similar Israeli and US
Lessons from Iraq and Afghanistan
 Democratic national command structures are extremely
unlikely to be prepared for the full complexities of war.
 Checks and balances are critical in deciding to go to war
and to escalate.
 War must be tied to grand strategy and conflict
termination
• Must be a working interagency process to link political leadership,
command, intelligence, and diplomacy.
• Need practical plans and capability to execute conflict termination
and deal with aftermath.
 Limited war and escalation planning require new civilmilitary jointness, gaming, modeling, and independent
voices.
 Ideology and belief structures are no substitute for realism.
Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 52
Redefine Jointness: Different US Lessons from Iraq
and Afghanistan
 Concept of Civil-Military Operations
• Inter-service of course, but not enough
• US plans now recognize that there is a civil military triad where
dollars = bullets, and ―governance‖ and ―development‖ are as
important as ―security.‖
• Ideological, political, diplomacy, psyops, and information warfare
should become fourth element of this ―triad.‖
 New priorities for Jointness:
• Civil-military, logistics, force protection/rear areas
• Advisory efforts, embedded training teams/operations, provincial
recovery teams
• NSC, State, Homeland Defense, Embassy, command team
• Local forces, allied ministries, local governance, police/courts
• Support UN, NGO, World Bank/IMF – hierarchy of integration.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 53
Rethinking Force Transformation
 In all but existential conflicts, understanding these issues involves learning how
to fight in built-up and populated areas in ways than deprive the enemy as much
as possible of being able to force the US and its allies to fight at their level and on
their own terms.
 Learn what cannot be done, and to avoid setting goals for netcentric warfare,
intelligence, targeting, and battle damage assessments that are impossible, or
simply too costly and uncertain to deploy. No country does better in making use
of military technology than the US, but nor is any country so wasteful, unable
to bring many projects to cost-effective deployment, and so prone to assume
that technology can solve every problem.
 US needs to approach these problems with ruthless realism at the political,
tactical, and technical level. It needs to change its whole set of priorities
affecting tactics, technology, targeting, and battle damage to give avoiding
unnecessary civilian casualties and collateral damage the same priority as
directly destroying the enemy.
 This means working with local allies and improving HUMINT to reduce damage
and political impacts. It also means developing real time capabilities to measure
and communicate what damage has actually been done. The US must use the
information to defeat hostile lies and exaggeration but also to improve
performance in the future.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 54
Short-Term Tactical ―Fixes‖ are Case
Specific and Largely Field Driven
 One Size Does Not Fit All; Malaysia is not Vietnam is not Iraq
 Requirement: Field-driven, Field-Approved, or Does Not Exist.
 Final Product: Field-proven, Field-adaptable, Built in MOEs.
• Never let Program Manager or Manufacturer (Contractor) report on
effectiveness.
• ―First Do No Harm‖
 Workload, Training, Integration Critical
 Survive this Adaptive & Creative Enemy
 Transferable to Range of Allies
 A ―Net‖ is Not a Half-Assed IT Dinosaur or a Failure Prone ToyCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 55
Longer-Term Tactical, Strategic, And
Grand Strategic ―Fixes‖ are Different
 Need Modular, Upgradeable, Flexible Systems for ―Long
War.‖
 Do Not Replace Existing Warfighting Needs, But
 QDR 2006, New JCS National Military Strategy for
Counterterrorism raise additional needs:
• Collateral damage, political situational awareness, ―war of
perceptions,‖ ―strategic corporal‖ critical.
• Effects-based operations probably impossible, but must try
to measure ―backlash‖ effect.
• ―Jointness‖ often Interagency
 Allied use and support at NATO, UN, and local level critical.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 56
New Forms of Situational Awareness
 ―Blue force, red force, gray force, ―red card‖ tracker:
US/allied, insurgent/terrorist, neutral/public situational
awareness with clear no strike/no go/sensitive flags.
 Effects-based warning versus Effects-based operations.
 Focus on key hostile systems: IEDs, urban low-level, targeted
killing, allied protection.
 Rethink damage assessment.
 Political awareness: Internet, Media, Public Opinion.
 Near-realtime ―fusion.‖
 Reliable, non-hierarchical field distribution.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 57
New Types of Force Protection
 Active and passive armor, uparmoring, detection.
 Legacy system modification, renovation, and upgrading.
(M1A1 vs. FCS)
 Personal protection: IED, mine, fragmentation, sniper.
 Warning and avoidance systems.
 Area surveillance and near-real time warning: Red Force
Tracker on Blue Force Tracker.
 Facilities protection; barriers and area defenses.
 Secure area entry and activity security.
 Real-time precision fire support.
 Secure, high speed logistics.
 Cut service support and rear area footprint.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 58
Redefining Precision, Targeting, and BDA
 Near real-time strike capability to support operations through
theater include convoys and logistics.
 Redefine ―effects based‖ operations in ―long war,‖ political,
and asymmetric conflicts or reject the impossible.
 Target, kill, and reliably confirm BDA by the man, the cadre,
the home, vehicle, and non-military installation.
 Precision kill in MOBA with minimal civilian losses and
collateral damage.
 Know the casualties; establish record to prove limits to
civilian losses, collateral damage, target ―guilty.‖ Avoid
―weapons of mass media.‖
 Allied interoperability.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 59
Supplement/Replace HUMINT
 Rethink the red side of netcentric. Red tracker-plus
 Find the man, the cadre, know the building.
 Real-time and persistent ―fusion‖ of HUMINT, UAVs, UGS,
COMINT, SIGNIT, ELINT, PHOTINT.
 Adaptable to new languages and cultures.
 Field deployable displays, protected command/intel centers.
 Clearly oriented towards IFF, avoiding innocent.
 Capable of interoperability.
 Automated, quasi AI, analysis and displays.
 Transparent with man in the loop.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 60
Rethink Missile, Rocket, Air Defense
 Wars validate need for TABMs with wide area theater
coverage; cruise missiles, advanced air,
 BUT,
• Rapid mortar, artillery location and kill equally critical.
• Artillery rocket defense at single round and volley level.
• Looking at blurring of rocket versus missile: Ranges of over 100 KM,
―stealth‖ TELs.
• Instant warhead type characterization: CBRN problem (Must be
reliable, characterize, and no false alarms.
• Suicide aircraft, UCAVs, commercial ship, jury-rigged cruise and
launcher.
• Attack modes shifts to short range tactical: Locate, preempt, kill in
boost phase or TEL after first round.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 61
―Alliedcentric‖ Systems
 Shared systems/real-world interoperability.
 Not just military: Ministries, security, police, governance,
courts.
 Compartmented security with maximum transfer
 Simple, maintainable, training built-in.
 Transferable legacy; affordable sustainment
 Faster decision-making loop, but:
• People cheaper than IT.
 Accept uncertain status of ―ally:‖ Risk of changing sides,
ethnic/sectarian/tribal rivalries and shifts.
• Time limit/off switch/IFF-self defeat/destructCopyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 62
Complex Counterinsurgency I
 Detect, characterize, and attack informal, affiliated, nonhierarchical networks
• Non-state actors cutting across national and regional lines with
multiple centers of conflict.
 Support public diplomacy/political warfare: Give allies key
role.
 Deal with reactive, delegated, disassociated cells and
―emirs.‖
 Communicate insurgent/terrorist propaganda, political
actions in real time; monitor public opinion.
 Monitor and warn of new tactics, actions, ideology on
global basis.Copyright Anthony H.
Cordesman, all rights reserved 63
Complex Counterinsurgency II
 Link aid, economy, infrastructure into situational awareness.
 Create common, integrated reporting with measures of
effectiveness.
 Support interagency needs in US; communicate field needs.
 Embassy team-centric, with advanced field (Provincial
reconstruction team) capability.
 UN, NGOs, World Bank, etc.
 Define role for news media.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.