amirhosin

پیوستن ایران به جامعه جهانی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بسیار عالی و مفید بود. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مرسی از تلاش شما ولی می شه لطف کنی و یه آدرس دقیق تر از منبع این مطالب بدی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گزارش 132 صفحه ای "آنتونی کوردسمن" با عنوان "Iran Status Report" توسط مؤسسه CSIS منتشر شد. این گزارش نسبت به گزارش قبلی کاملتر است و علاوه بر بررسی و مقایسه وضعیت نظامی بر روی مبحث انرژی نیز کار شده است.
[url=http://csis.org/files/publication/090812_iranbrief.pdf]لینک دانلود مقاله[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر اگر دوستان مقاله را آرام آرام ترجمه کنن و در سایت بگذارن خیلی جالب می شه
به بخش دکترین و استراتژیک منتقل شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از جناب mhm .
نمي دونم چرا اصلا از تركيه در اين مقاله سخني نيومده. حسابي كشور هاي عربي را ضعيف تر از ما نشان دادند كه خوب راست گفتند. ولي چه طور نيروي هوايي ما از عربستان يا امارات امتياز بالاتري داره تو اين مقاله . با اون همه F5 .
البته وقتي نوبت به اسرائيل و آمريكا رسيد در اكثر موارد تسهيلات دفاعي و جنگي آنها در مقابل تسهيلات نظامي و دفاعي ما پيروز شدند. شايد نصف اين مقاله مربوط به سلاح هسته اي و تسهيلات ميكروبي و ... است . طوري توضيح داده كه من فكر كردم ايران الان سلاح هسته اي داره. همچين محاسبه كرده كه كه اگه فلان موقع شروع كنند 2 ماه بعدش به اسرائيل حمله ي هسته اي شده ولي چون نسبتآ ضعيف هست اسرائيلي ها نگران نباشند فرصت فرار به مناطق ديگر رو دارند. بعد از مدتي هم مناطق پاكسازي مي شه و از اين حرف ها. بعد اگه اسرائيل 4 تا بمب 1 مگاتني بزنه تهران 7 ميليون نفر مي ميرند.
به طور كلي سعي كردن ما رو حسابي تروريست خطاب كنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بیان اکثر مطالب این تحقیق بنا به قوانین سایت ممنوع است اما در یه کلمه باید بگم که این تحقیق یه تحقیق هست که فقط کمیت رو مدنظر قرارداده و کیفیت رو لحاظ نکرده. باید جامع تر از این بررسی کنند این کفار قضایارو.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
"هلفورد جان مکیندر" جغرافیدان بریتانیایی در 15 فوریه 1861 میلادی متولد و در 1947 از دنیا رفت. او در سال ۱۹۰۴ میلادی نظریه تصرف قلب جهان (Heart Land) را مطرح کرد. "سر مکیندر" این نظریه را در مقاله ای با عنوان "The Geographical Pivot of History" در ژورنال “The Geographical” منتشر کرد. او سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را جزیره جهانی (World Island) نامگذاری کرد و محور مرکزی این جزیره جهانی را به عنوان «هارتلند» (قلب جهان) نامید. از دیدگاه این جغرافیدان، «هارتلند» عبارت است از منطقه گسترده ای که از شرق به سیبری غربی؛ و از غرب به رودخانه «ولگا» در روسیه؛ و از شمال به اقیانوس منجمد شمالی؛ و از جنوب به ارتفاعات هیمالیا و ارتفاعات ایران و ارتفاعات مغولستان محدود می گردد.

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/i2sc4n095bug3w5h0c31.jpg[/img][/URL]

«سر مکیندر» پس از چندی، دامنه غربی "هارتلند" را تا حدود کشورهای اروپای شرقی توسعه داد. بر این اساس، «قلب جهان» منطقه وسیعی است که شامل بخش بزرگی از ایران، افغانستان، آسیای میانه و بخش مهمی از روسیه می شود و دریای خزر در میان آن جای دارد.
وی در سال ۱۹۱۹ اعلام داشت: "هر قدرتی که بر اروپای شرقی دست یابد، بر "هارتلند" تسلط می یابد، و هرکس بر هارتلند تسلط یابد، بر "جزیره جهانی" حاکم خواهد شد؛ و هرکس بر جزیره جهانی حاکم شود، فرمانروای همه جهان خواهد بود"

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/e9hfgkr7k5vcnwq523v6.jpg[/img][/URL]

طرح «تصرف هارتلند» در یکصد سال گذشته مدّ نظر استراتژیست‌های کشورهای غربی و قدرتهای بزرگ در مغرب زمین بوده است. پس از تولّد سه ایدئولوژی از درون حرکت مدرنیسم غربی (یعنی: ناسیونالیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم)، که به ترتیب آلمان هیتلری، شوروی و ایالات متحده سردمدار آنها بودند، هریک از حوزه های ایدئولوژیک مذکور در برهه‌ای از زمان با الهام از طرح "هارتلند" برای تصرف «قلب زمین» خیز برداشته‌اند و دو بلوک اول و دوم در تأمین کامل هدف یاد شده ناکام گردیده‌اند و بلوک سوم در حال تجربه کردن تصرف کامل آن برآمده است ... ادامه دارد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=brown]mhm جان منبع رو فراموش کردید . لطفاً بخشی رو هم که برای این مطلب در نظر گرفتید ، اعلام کنید .[/color] icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در دوران جنگ سرد شمار نفرات نظامی، توپها، تانکها، بمب افکن ها موشکهای قاره پیما و به طور کلی ادوات، تجهیزات و تکنولوژی نظامی، به عنوان ابزار و لوازم قدرت محاسبه میگردید. اما در دوره جدید تولید ناخالص ملی (GNP)، ارزش پول ملی، درآمد سرانه، رشد اقتصادی، تکنولوژی تولید صنعتی و... معیار مهمتری برای ارزیابی قدرت ملی واحدهای سیاسی است. بی جهت نیست آمریکائیها می گویند[color=brown]" ما مواظب روسها بودیم که به آمریکا حمله نکنند، تا به خود آمدیم، دیدیم ژاپن از در و دیوار آشپزخانه ما بالا رفته و ما را اشغال اقتصادی کرده است"[/color].
بدیهی است در دوره حاکمیت گفتمان ژئواکونومیک منابع ارزشمند نفت و گاز از اهمیت و جایگاه والاتری برخوردار شده است. این در حالی است که از طرفی ایران با 138 میلیارد بشکه نفت به عنوان دومین کشور نفت خیز بعد از عربستان سعودی با 264 میلیارد بشکه نفت وقبل از عراق با 115 میلیارد بشکه نفت شناخته شده است. ایران دومین تولید کنده بزرگ نفت در اوپک و چهارمین صادرکننده نفت در جهان نیز می باشد.
از طرف دیگر ایران دو کانون مهم نفت خیز جهان یعنی خلیج فارس با 744 میلیارد بشکه نفت (61 درصد نفت جهانی) و حوزه خزر با 126 میلیارد بشکه نفت (39/10 درصد جهانی ) را به هم ارتباط می دهد. علاوه بر آن ایران با درصد 15 سهم جهانی گاز در جایگاه دوم جهان بعد از روسیه قرارگرفته و دو حوزه عمده ذخائر گازی جهان یعنی خلیج فارس با 40 درصد و حوزه خزر، با 26 درصد را بهم ارتباط می دهد. بر همین مبنا جفری کمپ، متاثر از نظریه هارتلند مکیندر، ازبیضی انرژی جهانی یا هارتلند ژئوپولیتیک یاد می کند. بیضی که حوزه نفت وگاز خلیج فارس یعنی ذخائر نفت و گاز عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و حوزه نفت وگاز منطقه خزر یعنی ذخائر نفت وگاز روسیه،آ ذربایجان، ارمنستان و ترکمنستان را دربر می گیرد

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/y4bdjw0wy63z9xrg80.jpg[/img][/URL]

کانون و مرکز و یا به عبارتی قلب این بیضی نیز سرزمین ایران است که با تپش آن صنعت و اقتصاد جهانی به حرکت افتاده و حیات خویش را تداوم می بخشد. مضافا اینکه این سرزمین قلب، محل اتصال قاره های آسیا، اروپا وافریقا نیز می باشد. به عبارتی از نظر جغرافیایی نیز می توان آن را منطقه ای مرکزی و کانونی برای خشکیهای جهان به حساب آورد.
درمقابل جاذبه های ژئواکونومیک هارتلند انرژی جهان، علائق ژئواکونومیک قدرتهای بزرگ بویژه ایالات متحده آمریکا وجود دارد. در حال حاضر میزان مصرف نفت خام در جهان 85 میلیون بشکه در روز می باشد که با روند رو به رشد مصرف، در سال 2010 به 92 میلیون بشکه و در سال 2020، به 104 میلیون بشکه خواهد رسید. این در حالی است که میزان مصرف آمریکایی شمالی در حال حاضر 25 میلیون بشکه می باشد و چشم انداز تقاضای نفت این منطقه در سال 2010 به 27 میلیون بشکه، و در سال 2020 به 29 میلیون بشکه و در سال 2030 به 31 میلیون بشکه نفت خواهد رسید.
زمانی که میزان ذخائر هارتلند انرژی را دریک معادله و جاذبه ها و تقاضا های مصرف جهانی، بویژه ایالات متحده آمریکا و هم پیمانان آن در معادله دیگری قرار دهیم، حضور و نفوذ آمریکا و محاصره کانون انرژی جهان و مخالفت و مقابله با ایران قابل تبیین خواهد بود.

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/xqhitt90x8i3yi7qrha1.jpg[/img][/URL]

بر مبنای رهیافتهای فوق ایالات متحده امریکا هم اکنون در دریای عمان، خلیج فارس، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، عراق، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان و افغانستان حضور دارد. مضافا اینکه این کشور درصدد توسعه و گسترش ناتو به سوی شرق نیز می باشد. وجود 14 پایگاه ایالات متحده در هارتلنــد انرژی جهان چندان تصادفی به نظر نمی آید. دوستان به پایگاه های ایلات متحده که در نقشه زیر با پرچم امریکا مشخص شده توجه کنند. (خوب محاصره شدیم!!!)

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/ptx0kcbrtevn4vx170a8.jpg[/img][/URL]

منابـــع:
[url=http://en.wikipedia.org/wiki/The_Geographical_Pivot_of_History]منبع یک[/url] / [url=http://www.azadtabriznews.com/archives/2552]منبع دو[/url] / [url=http://temi.repubblica.it/limes-heartland/iran-obama-go-where-your-heart-takes-you/1354]منبع سه[/url] / [url=http://www.edia.ir/vdcfxydc.w6dvyagiiw.html]منبع چهار[/url] / تلخیص-ترجمه از mhm

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][color=brown]mhm جان منبع رو فراموش کردید . لطفاً بخشی رو هم که برای این مطلب در نظر گرفتید ، اعلام کنید .[/color] icon_cheesygrin[/quote]
babakim1 جان فکر می کنم [b]دکترین، استراتژی و تاکتیک[/b] بخش مناسب باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نیکلاس اسپایکمن ژئواستراتژیست امریکایی در سال 1893 میلادی به دنیا آمد و در سال 1943 متوفی گشت. او نظریه ریملند”Rimland” خود را در ادامه نظریه "هارتلند مکیندر" مطرح نمود. اسپایکمن در سال 1942 و در خلال جنگ جهانی دوم در کتاب خود با عنوان "America's Strategy in World Politics" این نظریه را عنوان کرد.
نظریه ژئوپلتیکی ریملند پایه و اساس "سیاست کانتین منت‏" امریکا قرار داشت. اسپایکمن که در نظریه ‏خود منطقه حاشیه و یا Rimland را مهم تلقی کرد که با تصرف یا کنترل آن از سوی هر قدرت جهانی می‏توانست موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد.

[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/avcxup4z0pjhmjdahj.jpg[/img][/URL]

از این رو امریکا رسما در سال‏1947میلادی سیاست ‏خود را درباره جلوگیری‏ از گسترش «کمونیسم‏» اعلام داشت و بدین‏ترتیب جنگ ایدئولوژیک بین لیبرال‏دموکراسی غرب و کمونیسم شرق به رهبری ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آغاز شد و یک دوره چهل‏ساله «جنگ سرد» را شکل داد.
سیاست مزبور که به «دکترین ترومن‏» معروف است، ‏به کوشش او (ترومن) در سال‏1947م درمقابل کنگره امریکا اعلام شد و هدف اصلی از آن جلوگیری از گسترش کمونیسم و حمایت ‏از ملل آزاد (بلوک غرب) اعلام شده بود و مسائلی از قبیل حفاظت از نفت ‏خاورمیانه و کمک به‏کشورهای پیرامونی شوروی نظیر ترکیه، یونان، ایران و جز آن مورد توجه قرار داشت.
پس از انتشار نظریه ریملند در 1944 میلادی امریکایی‏ها خطر گسترش شوروی را در این منطقه جدی گرفتند و سیاست جلوگیری از نفوذ آن را به‏مورد اجرا گذاشتند و کشورهای واقع در این منطقه در نگرش استرتژیکی امریکا اهمیت ‏زیادی پیدا کردند که ایران نیز در حساس‏ترین بخش این منطقه قرار داشت.
ایران بخش نازک کمربند ریملند را آن هم در شمال مخزن انرژی آینده جهان، یعنی‏خلیج فارس تشکیل می‏داد. شوروی‏ها نیز پس از جنگ جهانی دوم در خروج خود از ایران ‏جدی نبودند و در شمال ایران و آذربایجان استقرار داشتند.

[color=darkred][b]نقشه:[/b] پراکندگی ذخایر نفتی و گازی در خلیــــج فارس[/color][color=white].............................................................................................[/color] [color=darkred][b]نقشه:[/b] میزان ذخایر نفتی دنیا به درصد در نقاط مختلف حهان[/color]
[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/a5pxstvf44qjdn84fpcc.jpg[/img][/URL][URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/udzgr5n98mr4i2uk1l76.jpg[/img][/URL]

این اقدام شوروی از سوی امریکایی‏ها تهدید ریملند تلقی می‏شد، لذا با هشدار جدی‏«ترومن‏» رو به رو شدند که به «استالین‏» هشدار داد در صورت عدم‏ خروج، متوسل به حمله اتمی به شوروی خواهد شد که استالین ناگزیر از تخلیه نیروی‏ خود از شمال ایران شد.
به دنبال اعلام این دکترین، ایران در کانون توجه امریکا قرار گرفت وزمینه‏سازی ‏های قبلی نیز امکان تثبیت موقعیت امریکا را در ایران فراهم می‏کرد.
اما مرحله بعدی پیمان نظامی "سنــتو" بود.
این پیمان که در سال 1955م بین ایران، عراق، ترکیه، پاکستان و انگلستان دربغداد منعقد شد، پس از کودتای 1958م عراق دچار مشکل گردید، زیرا عراق از آن‏ پیمان خارج شد انگلستان نیز به لحاظ ترک کردن منطقه، تصمیم به خروج از این‏پیمان گرفت، لذا پیمان «سنتو» به یک پیمان سه جانبه ایران، ترکیه و پاکستان‏در بخش حساس ریملند و کمربند محاصره شوروی تبدیل شد و امریکا از آن برای ایجاد سد در مقابل شوروی و کمونیسم استفاده می‏کرد.
در ادامه، تحولات بین المللی جدیدی در منطقه بروز نمود و آن تصمیم انگلستان برای‏ خروج از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بود. این اقدام به ایجاد خلا قدرت در منطقه‏ می‏انجامید که می‏توانست از سوی شوروی پر شود، ولی امریکا جایگزین مناسبی بود، لذا با عقب‏نشینی انگلیس در سال 1971م از منطقه، امریکا بلافاصله جایگاه آن را تحویل ‏گرفت و موقعیت «شاه‏» در منطقه بهبود یافت. امریکا پس از شکست‏ سیاستهایش در ویتنام به خوبی دریافته بود که حضور نظامی مستقیم هم هزینه سنگینی برای او دارد و هم حساسیت‏های ضد امریکایی را دامن می‏زند. لذا سیاست‏خود را که به سیاست‏«نیکسون‏» معروف است تغییر داد. بر اساس این سیاست جدید امریکا به جای حضورمستقیم سعی بر انتخاب قدرت‏های محلی و منطقه‏ای به عنوان ژاندارم آن داشت تا ازطریق آنها بتواند منطقه را کنترل نماید. به این دلیل در منطقه خلیج فارس و جدار نازک ریملند دو کشور ایران و عربستان نامزد شدند که با بررسی وزن ژئوپلتیکی‏ آنها ایران موقعیت‏ برتری داشت لذا ایران و شاه به عنوان ژاندارم منطقه برگزیده‏ شد.

منابع:
[url=http://www.oldenburger.us/gary/docs/TheColdWar.htm]منبع یک[/url] / [url=http://facweb.bhc.edu/academics/science/Harwoodr/Geog105/Reading/HeartRimIntro.htm]منبع دو[/url] / [url=http://teacher.ocps.net/michael.coleman/apexam/AP%20Review%20Geography%20Models%20pdf.pdf]منبع سه[/url] / [url=http://playroom.crescentschool.org/geography/Human/UnitIVPolitical/Chapter8politics_2008.ppt]منبع چهار[/url] / [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Nicholas_J._Spykman]منبع پنج[/url] / [url=http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=3397&id=15680]منبع شش[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دو تئورى انگليسى هارتلند و آمريكايى ريملند در زمينه استراتژى سياسى از سوی بلوک غرب مطرح و در سطح کلان اجرا شده است.
تئورى انگلیسی هارتلند براين اصل مصّر است كه مركز دنيا و قلب جهان نقطه اى است محصور شده در آب هاى منطقه اى در آسيا و خاورميانه. هر قدرتى كه بر اروپاى شرقى دست يابد بر هارتلند تسلط مى يابد و هركس بر هارتلند تسلط يابد بر جزيره جهانى حاكم خواهد شد و هركس بر جزيره جهانى حاكم شود فرمانرواى همه جهان خواهد بود. اما اسپايكمن آمريكايى معتقد است كه ژئوپولتيك رابطه قدرت بين المللى با جغرافيا در مطالبات سياسى و استراتژيك مهم ترين بحث جغرافياست كه در سياست خارجى بدان توجه مى شود. زيرا ماندگارترين است. وى معتقد است كه «ريملند» منطقه اى است كه هركس به سه تنگه هرمز، باب المندب و مالاكا مسلط باشد بر تمام دنيا مسلط است. وى در كتاب خود حاشيه هارتلند را ريملند ناميده است.

[color=darkred][b]نقشه:[/b] موقعیت تنگه های حساس و معابر استراتژیک[/color] [color=white]................................................................................................[/color] [color=darkred][b]نقشه:[/b] موقعیت هارتلــــند و ریملــــند[/color]
[URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/orgsjr3wj8dn0unfjjq.jpg[/img][/URL][URL=http://gigaimage.com/][img]http://gigaimage.com/images/pbm633cgvim148bq1cd2.jpg[/img][/URL]

اين در حالى است كه توازن ايجاد شده و اهميت موجود خصوصاً پس از جنگ سرد و پيشرفت هاى نرم افزارى جنگ افزارهاى جهانى اهميت مداخله و حضور ساير كشور ها را در اين منطقه بر اساس هارتلند و ريملند اين دو انديشمند بى پايه و اساس نموده است. به صورتى كه ايجاد تفاهمات مشترك اقتصادى و نظامى در نقاط مختلف جهان مانند ناتو و سنتو و عدم نياز به استعمار به سبك قرون وسطايى و دوران قبل از جنگ سرد به صورت تشكيل مستعمرات مختلف ازحيض انتفاع ساقط و خود نوعى واكنش هاى جهانى و حقوقى را به دنبال داشته است.
اما چاره چیست؟ آیا جایگزینی وجود دارد؟ آیا جمهوری اسلامی بعنوان کشوری که اصول حاکم بر نظام بین الملل را به چالش کشیده تئوری جایگزینی دارد؟ icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]این نقشه هاتون واسه من باز نمیشه یه چک بکنید[/quote]
لینک ها مشکلی ندارن. صفحه رو چند بار Refresh کنید تا نقشه ها Load بشن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.