mostafa_by

تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

هم اکنون, MR9 گفت:

سئوال این هست ، طرف مقابل ما ، بلوف نزده و رجز نخوانده ؟؟؟ 

در هر درگیری و منازعه ای ، دو طرف سعی دارند اول تعادل روانی سمت مقابل خودشون را برهم  بزنند ، این شیوه آنقدر قدیمی هست که  محدود به جمهوری اسلامی یا ایالات متحده نبوده و نیست و نخواهد بود . 

 

مشکل اینجاست که در کشور ما ، افراد به شکل عجیبی سعی دارند عمدا از دو سمت پشت بام ، خودشون را پرت کنند پایین ( کنایه از افراط و تفریط ) ولی کسی سعی نمی کند حداقل برای یک لحظه  هم که شده ، میانه را بگیرد و تحلیل کند .

 

 

تاکید بنده بر اینه که تحلیل نیست و رجزه. کاری ندارم طرف مقابل استفاده میکنه یا نه. در یک جنگ رجز هم گاها کاربرد خودشو داره  ولی نباید این مواردو با هم قاطی کرد. ما هنوز نتونستیم بعد 30 سال تحلیل درستی از گذشته و نقاط ضعفمون در تقابل با دشمن خارجی داشته باشیم. حالا این شکاف عدم داشتن امکانات متوازن و یکدست و تحلیل های واقع گرایانه و دقیق رو رجز پر خواهد کرد؟ گمان نکنم . چون اون افراد نه در مورد گذشته شون پاسخگو بودند و نه بعدا اگه صحبتشون غلط در اومد هستند که از خودشون دفاع کنند. مشکل ما نداشتن مونیتورینگ مستمره و گاها جنگ روانی  و رجزخوانی و غلو خودمون باورمون میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , aminf14 گفت:

کاری ندارم طرف مقابل استفاده میکنه یا نه

چرا ، اتفاقا کار داریم ، بالاخره ماهیت منازعه ، به شکلی هست که الزاما باید حرکات دوطرف را رصد بفرمایید ، فرآیند مضحکی میشود که فقط یک طرف را ببینید ، بعد بر همون مبناء قصد تحلیل داشته باشید 

14 minutes قبل , aminf14 گفت:

ما هنوز نتونستیم بعد 30 سال تحلیل درستی از گذشته و نقاط ضعفمون در تقابل با دشمن خارجی داشته باشیم.

 

چرا ، تحلیل درست از شکاف وجود دارد ، ولی چون توسعه متوازنی صورت نگرفته ، وضعیت آرمانی و مطلوب نیست ولی اگر این تصور وجود دارد که ما نمی توانیم از خودمان دفاع کنیم ، مخالفم 

 

14 minutes قبل , aminf14 گفت:

حالا این شکاف عدم داشتن امکانات متوازن و یکدست و تحلیل های واقع گرایانه و دقیق رو رجز پر خواهد کرد؟ 

 

نه خیر ، ولی اینکه  دربرابر تهدید حریف ، تهدید نکنیم ، حتی با پتانسیل موجود ، ( که چندان هم  محدود نیست بر خلاف تصورات ) قافیه را قبل از اینکه گلوله نخست شلیک شود ، باختید . دراین صورت حتی نیاز به  شلیک هم نیست ، مستقیم از بندر عباس تا تهران به ستون یک کاروان نظامی دشمن را می بینید که پیشروی می کند .

 

یک بنده خدایی معتقد هست ................ در قرن بیستم ، کلمات بیشتر از گلوله ، آدم کشته ، طبیعتا قبل از شلیک اول ، دو طرف سعی می کنند ، همدیگر را تا حد توان تخریب کنند با هر کیفیتی که ممکن هست 

 

210px-Anthony_McAuliffe.jpg

 

ژنرال مک الیف ، در جریان محاصره باستونی ، در پاسخ به فرمانده آلمانی که پیشنهاد تسلیم داده بود ، فقط یک کلمه گفت Nuts ( محترمانه اش میشود ... برو سماق بمک ) 

 

 

14 minutes قبل , aminf14 گفت:

 مشکل ما نداشتن مونیتورینگ مستمره و گاها جنگ روانی  و رجزخوانی و غلو خودمون باورمون میشه.

 

بله ، درست هست ، ولی انگشت اتهام ،بعدش بسمت ماست ، فرماندهان کوتاهی می کنند ،  شما چطور بعنوان منتقد وضعیت ؟؟؟ 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 minutes قبل , MR9 گفت:

چرا ، اتفاقا کار داریم ، بالاخره ماهیت منازعه ، به شکلی هست که الزاما باید حرکات دوطرف را رصد بفرمایید ، فرآیند مضحکی میشود که فقط یک طرف را ببینید ، بعد بر همون مبناء قصد تحلیل داشته باشید 

چرا ، تحلیل درست از شکاف وجود دارد ، ولی چون توسعه متوازنی صورت نگرفته ، وضعیت آرمانی و مطلوب نیست ولی اگر این تصور وجود دارد که ما نمی توانیم از خودمان دفاع کنیم ، مخالفم 

نه خیر ، ولی اینکه  دربرابر تهدید حریف ، تهدید نکنیم ، حتی با پتانسیل موجود ، ( که چندان هم  محدود نیست بر خلاف تصورات ) قافیه را قبل از اینکه گلوله نخست شلیک شود ، باختید . دراین صورت حتی نیاز به  شلیک هم نیست ، مستقیم از بندر عباس تا تهران به ستون یک کاروان نظامی دشمن را می بینید که پیشروی می کند .

یک بنده خدایی معتقد هست ................ در قرن بیستم ، کلمات بیشتر از گلوله ، آدم کشته ، طبیعتا قبل از شلیک اول ، دو طرف سعی می کنند ، همدیگر را تا حد توان تخریب کنند با هر کیفیتی که ممکن هست 

ژنرال مک الیف ، در جریان محاصره باستونی ، در پاسخ به فرمانده آلمانی که پیشنهاد تسلیم داده بود ، فقط یک کلمه گفت Nuts ( محترمانه اش میشود ... برو سماق بمک ) 

بله ، درست هست ، ولی انگشت اتهام ،بعدش بسمت ماست ، فرماندهان کوتاهی می کنند ،  شما چطور بعنوان منتقد وضعیت ؟؟؟ 

نه اتفاقا بحث سر اینه اون فرمایشی که شما کردید رجزه و نه تحلیل. اگه قراره در مورد طرف مقابل میشه یه حدیث مفصل در موردش خوند ولی ربطی به این عرض بنده نداره. باید ببینیم اصلا در قواره دشمنمون هستیم. ما در مقبل ترکیه، عربستان یا اسرائیل قوت و ضعف هایی داریم و به خصوص با رویکرد درست در مواجهه با عربستان یا اسرائیل به صورت انفرادی شانس خوبی برای پیروزی داریم ولی در مقابل ایالات متحده نه. شکل تقابل منو یاد کشور سوئد در مقابل روسیه می اندازه میشه سرعت تهاجم رو کم کرد ولی مسلما خود شما که تاریخ جنگ جهانی اول و دوم رو خوندید می دونید که ایران و ایالات متحده اصولا در یک لول و سطح توان نیستند. پس راهکار به نظر من استفاده از راهکار بیسمارک برای استفاده از بی طرفی دشمنان و کوبیدن دشمنان هم سطح با پتک آهنین یا تهدیده. اینکه بگیم ما فلان کارو می کنیم و طرفم دست روی دست میزاره بجز سرابی نیست.

عزیز برادر شما انگار سوئیس زندگی میکنی نه ایران. 

ویرایش شده در توسط aminf14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 minutes قبل , aminf14 گفت:

عزیز برادر شما انگار سوئیس زندگی میکنی نه ایران. 

 

اگر قصد ورود به این شکل مباحث باشد ، بنده شرمنده شما هستم ، ترجیح این هست که ادامه پیدا نکند 

 

15 minutes قبل , aminf14 گفت:

نه اتفاقا بحث سر اینه اون فرمایشی که شما کردید رجزه و نه تحلیل.

 

بنده هم عرض کردم ، طرف مقابل ما از این دست موارد به کرات استفاده کرده ، برای هر دو طرف هم فرآیند طبیعی هست ، حالا بنده شما بر سر ماهیتش اختلاف نظر داریم ، این هم  طبیعی هست ، نظر شما در  برابر نظر بنده 

 

15 minutes قبل , aminf14 گفت:

 به صورت انفرادی شانس خوبی برای پیروزی داریم ولی در مقابل ایالات متحده نه.

 

این صحبت را در کامنتهای بنده اگر پیدا کردید ، حق باشماست ، در کدام پست گفته شد ، شانس پیروزی وجود دارد ؟؟؟  ان چیزی که تحلیل شد این هست :

 

شکست یک ارتش ، ابتدا در ذهن فرمانده آن ارتش شکل می گیرد ، و بعد به ستاد و در نهایت به سربازانش منتقل میشود .

 

سئوال این بود :

 

" ما اصولا در شرایطی هستیم که جنگ را شروع ( و نه دفاع در برابر یک تهاجم )  کنیم ؟؟" 

 

پیش فرضها غلط هست ، ابتدا جمهوری اسلامی را در مقام مهاجم تصور کردند  ، بعدش حکم به شکستش دادند ، که هر دو تا فرض اشتباه هست ، نتیجه گیری اش هم بطور طبیعی با واقعیت تطابق ندارد 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, MR9 گفت:

 

اگر قصد ورود به این شکل مباحث باشد ، بنده شرمنده شما هستم ، ترجیح این هست که ادامه پیدا نکند 

بنده هم عرض کردم ، طرف مقابل ما از این دست موارد به کرات استفاده کرده ، برای هر دو طرف هم فرآیند طبیعی هست ، حالا بنده شما بر سر ماهیتش اختلاف نظر داریم ، این هم  طبیعی هست ، نظر شما در  برابر نظر بنده 

این صحبت را در کامنتهای بنده اگر پیدا کردید ، حق باشماست ، در کدام پست گفته شد ، شانس پیروزی وجود دارد ؟؟؟  ان چیزی که تحلیل شد این هست :

شکست یک ارتش ، ابتدا در ذهن فرمانده آن ارتش شکل می گیرد ، و بعد به ستاد و در نهایت به سربازانش منتقل میشود .

سئوال این بود :

" ما اصولا در شرایطی هستیم که جنگ را شروع ( و نه دفاع در برابر یک تهاجم )  کنیم ؟؟" 

 

برادر گرامی من خیلی واضح صحبت کردم. به احترام شما کمی بیشتر توضیح میدم.

در مورد وظیفه منتقدین من به استراتژی درست اشاره کردم ولی واقعا خود شما اوضاع برخورد با منتقدین و منکوب کردن هر ذهن مستقل متخصص ( نه بنده) رو نمی بینید؟ ما سالهاست اسیر دید تک بعدی و یک جانبه شدیم و صرفا تمام مسائل اساسی کشور رو از یک دریچه دید خاص می بینیم. امیدوارم درست یا غلط باهاش به پیروزی برسیم و بعدا دچار حسرت نشیم.

کدام صحبت را؟ من نظرمو گفتم و تاکیدم اینه اون رجزه فرماندهان سپاه هم تحلیل نیست و هم کاملا غلطه. اصل بحث همینه و بقیه به حاشیه رفتنه.

برگردیم به فرمایش شما و سوال مطرح شده:

ما در حال حاضر نه توان شروع جنگ رو داریم و نه دفاع آبرومندانه در مقابل تهاجم . پیش فرض اینه اینه طرف مقابل ایالات متحده است ( اگه کشور دیگه ای مد نظر هست  بفرمایید تا بر اساس کشور مقابل عرض کنم).

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 minutes قبل , aminf14 گفت:

نه دفاع آبرومندانه در مقابل تهاجم .

 

خوب ، ظاهرا از بنیاد اختلاف نظر داریم  .. بنده چنین نظری ندارم ، مشکلات هست ، غیر قابل کتمان ، کج  سلیقگی هست ، غیر قابل چشم پوشی ، ولی اینکه قادر به دفاع نیستیم و دست بسته ، متاسفانه سیاه نمایی هست 

 

شکست یک ارتش ، ابتدا در ذهن فرمانده آن ارتش شکل می گیرد ، و بعد به ستاد و در نهایت به سربازانش منتقل میشود . 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, MR9 گفت:

 

خوب ، ظاهرا از بنیاد اختلاف نظر داریم  .. بنده چنین نظری ندارم ، مشکلات هست ، غیر قابل کتمان ، کج  سلیقگی هست ، غیر قابل چشم پوشی ، ولی اینکه قادر به دفاع نیستیم ، متاسفانه سیاه نمایی هست 

پست قبلی عرض کردم . مثال مشابه سوئد و روسیه هست. میتونیم سرعت تهاجم رو کم کنیم ولی اینکه امکان پیروزی داشته باشیم نه چون نه ابزارشو داریم و نه تفکر درست برای استفاده از ابزار چه ابزار کارآمد و نه چه ناکارامد.

نظر شما محترمه و با ارزش.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , aminf14 گفت:

پست قبلی عرض کردم . مثال مشابه سوئد و روسیه هست. میتونیم سرعت تهاجم رو کم کنیم ولی اینکه امکان پیروزی داشته باشیم نه چون نه ابزارشو داریم و نه تفکر درست برای استفاده از ابزار چه ابزار کارآمد و نه چه ناکارامد.

نظر شما محترمه و با ارزش.

 

 

ترجیح میدهم از زبان حریف ، تحلیل کنم ، صد البته ، ژنرال جامپر ، از شخصیت و سابقه نظامی و صلاحیت کاملی بیشتر از بنده وشما برای تحلیل وضعیت برخوردار باشد 

همین یک جمله بخوبی نشان می دهد حریف ما هنوز بر مبنای عقلانیت تحلیل می کند 

 

همین یک جمله ، وضعیت ما و آمریکایی ها را مشخص کرده ،.................

بر 4 مهر 1398 در 12:07 , MR9 گفت:

 

برای تکمیل این بحث هم خوب هست این کامنت از رییس سابق ستاد فرماندهی رزم هوایی نیروی هوایی امریکا برای تحلیل دقیق تر توسط دوستان مورد توجه قرار بگیرد

 

سرتیپ جان .پی . جامپر

250px-John-P-Jumper.jpg

 

پنجاه سال تجربه رزمی به ما یاد داده که :

 

"هیچ جنگ محدودی را آغاز نمی کنیم ، اگر بدانیم که دشمن توانایی فراگیر کردن ان را داشته باشد "

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
36 minutes قبل , MR9 گفت:

 

خوب هست که اشاره کردید ، ان سمت ماجرا را هم ببینید ، ... قانون سوم نیوتون .... هر عملی را عکس‌العملی است؛ مساوی  و در جهت خلاف آن

 

 

در همین مرحله اول شما ، شبهه وجود دارد ، گفته شد که ما در شرایطی قرار نداریم که پیش دستی کنیم ، حالا شما قبل از اینکه اساسا" اتفاقی حادث بشود ، شکست را ثبت کردید 

 

یک توصیه دارم برای شما : 

 

کلازه ویتس  که "شکست نظامی دهشت بار" را تجربه نموده بود در این مورد می گوید :"هنگامی که کسی شکست می خورد ، نخستین چیزی که ذهن او را تحت فشار قرار می دهد ، از دست رفتن نیروها و پس از آن واگذاری زمین به دشمن خواهد بود . بنابراین ، همان احساس شکستی که پیش از آن فقط افسران ارشد دچار آن می شدند ، اینک ، به درجه داران و سربازان نیز سرایت می کند . "

 

حالا به نقل از پاتون  ( در جریان قضیه  باستونی ، 1944 )  :  شکست یک ارتش ، ابتدا در ذهن فرمانده آن ارتش شکل می گیرد ، و بعد به ستاد و در نهایت به سربازانش منتقل میشود .

 

شما قبل از جنگ ( که  اصولا در وقوع ان شک و تردید هست و سوپر استراتژیستهای پنتاگون هم جرات ندارند با قاطعیت در این مورد تحلیل کنند  ) در ذهن خودتون ، شکست خوردید ، بدون شک همین شکست را عینیت خواهید داد 

 

طبیعتا برای شما کاری نمیشود کرد ، جز دعا به درگاه پروردگار ....

 

 

 

عزیز ، عین این عبارات شما ، بیشتر از 4 دهه هست از رسانه های مختلف و به شکل های مختلف دارد شنیده میشود ، حداقل سعی کنید در کاربرد واژه ها و کلمات ،  یک مقداری نوآوری داشته باشید تا بشود روی آن برای تحلیل یک مقداری مانور کرد . برای این عبارت ، جوابی وجود ندارد ، جز  اینکه توصیه شود به مطالعه منابع بیشتر........ 

 

پی نوشت :

اگر اشتباه نکرده باشم ، یک جمله مشهوری هست از مائو یا هوشی مین نقل به مضمون در کتاب خاطراتش که :

 

............آیا ما می توانیم ارتشی را که در خط تولیدش ، توپ ، تانک ، هواپیما ، گاز سمی و .. را تولید می کند ، شکست دهیم ؟؟؟!!!!!  پاسخش را به نظرم جستجو کنید ....

 

 

 

امیدوارم هیچوقت با دولت امریکا وارد جنگ نشویم چون هر گونه جنگی علارقم تلفات برای امریکا منجر به شکست کامل ما خواهد شد دلایل این قضیه در موارد زیر خلاصه میشه

1- جمعیت امریکا 300 میلیون نفره که تقریبا سه برابر ما جمعیت 80 میلیونی ما هست فراموش نکنیم که 100 میلیون افریقایی تبار و لاتینی تبار این جمعیت داره که با مشکلات فقر و اعتیاد و بیکاری مواجه هستند و میتونه بخشی از این نیروی مهلک را با اجرای قاون وظیفه عمومی بر علیه ما به کار بگیره

2- اقتصاد امریکا با 4 تریلیون دلار درآمد در مقایسه با اقتصاد 100 میلیارد دلاری ما 40 برابر بزرگتر هستش که در نتیجه استحکام حیاتی بیشتری برای آن به ارمغان میاره با ذکر مثال توضیح می دهم که اقتصاد مانند خون در بدن انسان هستش هر چه که به امریکایی ها ضربه وارد کنیم خون ریزی صورت خواهد گرفت ولی  به دلیل خون بیشتر مقاوم بوده و ضرباتی که به ما وارد می کنه به دلیل خون ریزی و خون کمتر ما را از پا در خواهد آورد

3- امریکا دوستان و متحدین زیادی داره که کشور تنها و منزوی ما یارای مقابله در چند جبهه را نخواهد داشت و گروههای نیابتی که متحد ما هستند تنها می توانند نقش سرعت گیر را داشته باشند

4- از نظر تکنولوژی نظامی  امریکا 50 سال از ما جلوتر هست پس اگر تکنولوژی را به مثابه مهارت رزمی در نظر بگیرم به جز دو سه مهارت ما ، امریکاییها مهارت رزمی بیشری را می توانند بر علیه ما به کار بگیرند

5- با اینکه کشور امریکا یک کشور جعلی و نوپا حساب میشه ولی وحدت ملی بیشتری را به لطف تبلیغات ملی گرایانه داره ولی کشور ما با دارا بودن تاریخ هشت هزار ساله به دلایلی که اینجا نمی شود ذکر کرد به وحدت ملی آن خدشه وارد شده و نمونه آن را در چند روز پیش در ورزشگاه تبریز و یا قبلا در اهواز دیده شده است

 

این سطور را بخوانید دلایل برتری امریکا مشخصه با یک اقتصاد ضعیف و جمعیت کمتر و نامتحد چگونه می توانیم بر یک ابرقدرت پیروز شویم اگر حرف های بنده را قبول ندارید تجربه تاریخی دیگر کشورها را که با امریکا جنگیدند را که قبول دارید ژاپن جنگ جهانی دوم هم در اقتصاد و منابع معدنی و جمعیت پایین تر از امریکا بود و با ضربه غافل گیر کننده ناوگان دریایی پرل هاربر را نابود و جنوب شرق آسیا را از سلطه امریکا خارج کرد و  شش ماه از شروع جنگ نگذشته بود که امریکا دوباره خودش بازیافت و در نبرد میدوی ناوگان دریایی ژاپن را شکست داد معجزه ای نشده بود اقتصاد برتر و جمعیت برتر و منابع بیشتر کار خودش کرد و دریاسلار یامتو دقیقا این مسئله را به مقامات ژاپنی گوشزد کرد که من تضمین شش ماه پیروزی در نبرد با امریکا را می دهم ولی بعد از این مدت هیچ تضمینی نیست و این پیش بینی درست از آب درآمد

از منظر کلان استراتژیک اگر می خواهیم مقایسه ای بکنیم ما در بعضی زمینه ها حتی از ژاپن جنگ جهانی دوم هم عقب تر هستیم مانند اتحاد ضعیف ملی  و نداشتن صنایع پویا نمونش ما به زحمت می توانیم ناو محافظ درست کنیم ولی ژاپن جنگ جهانی دوم نبرد ناو و ناو هواپیمابر درست می کرد

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , MR9 گفت:

 

ترجیح میدهم از زبان حریف ، تحلیل کنم ، صد البته ، ژنرال جامپر ، از شخصیت و سابقه نظامی و صلاحیت کاملی بیشتر از بنده وشما برای تحلیل وضعیت برخوردار باشد 

همین یک جمله بخوبی نشان می دهد حریف ما هنوز بر مبنای عقلانیت تحلیل می کند 

 

همین یک جمله ، وضعیت ما و آمریکایی ها را مشخص کرده ،.................

بقول لوک اسکای واکر تمام کلماتی که به کار بردید اشتباهه.

اولا اینکه سابقه نظامی کسی باعث بشه اون رو دارای صلاحیت بیشتری نسبت به کسی که نمی شناسیم بدونیم اشتباهه و چنین فصل الخطابی محلی از اعراب نداره مگر برای شما.

دوما من کاری به حریف ندارم مشکل اینه ما براساس دیدی ایده آلیستی و فانتزی و نه منطبق بر واقعیت ها حرکت می کنیم

سوما باید قبل شروع جنگ و ضربه محدود به فکر آخر کارزار هم بود

ضربه محدود ما یعنی اعلام جنگ تمام قد و ابزار مقابل تمام قد رو نداریم این باعث میشه حتی اون ضربه محدود ارزشی نداشته باشه چون نتیجه اش مناسب نیست

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , ahmad212 گفت:

 

امیدوارم هیچوقت با دولت امریکا وارد جنگ نشویم 

 

 

فرضا " هم بشویم ، بعید هست شما توانایی جلوگیری از آن را داشته باشید ، 

 

5 minutes قبل , ahmad212 گفت:

از منظر کلان استراتژیک اگر می خواهیم مقایسه ای بکنیم ما در بعضی زمینه ها حتی از ژاپن جنگ جهانی دوم هم عقب تر هستیم مانند اتحاد ضعیف ملی  و نداشتن صنایع پویا نمونش ما به زحمت می توانیم ناو محافظ درست کنیم ولی ژاپن جنگ جهانی دوم نبرد ناو و ناو هواپیمابر درست می کرد

 

از منظر سواد رسانه ای ، قبل از اینکه حریف گلوله ای شلیک کند ، سعی کنید ، شکست نخورید ...... 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 minutes قبل , aminf14 گفت:

اولا اینکه سابقه نظامی کسی باعث بشه اون رو دارای صلاحیت بیشتری نسبت به کسی که نمی شناسیم بدونیم اشتباهه و چنین فصل الخطابی محلی از اعراب نداره مگر برای شما.

 

مگر این که شما بلحاظ نظامی صلاحیت بیشتری از این شخص داشته باشید ، چون سابقه این فرد مشخص هست ( بازنشستگی با درجه ژنرال 4 ستاره )  موضوع مورد بحث هم حوزه نظامی هست ، در نتیجه  ما به سوابق افراد نگاه می کنیم 

 

https://en.wikipedia.org/wiki/John_P._Jumper

 

9 minutes قبل , aminf14 گفت:

 

دوما من کاری به حریف ندارم

 

 

مشکل تحلیل همین هست ، کاری نداشتن به حریف( نقاط ضعف و قوت اش  )  بعد خودی را بلادفاع دانستن ، پارادوکس هست . طبیعتا باید اول این تضاد را حل بفرمایید 

 

9 minutes قبل , aminf14 گفت:

 

ضربه محدود ما یعنی اعلام جنگ تمام قد و ابزار مقابل تمام قد رو نداریم این باعث میشه حتی اون ضربه محدود ارزشی نداشته باشه چون نتیجه اش مناسب نیست

 

 

خوب ، این فقط در حد یک فرضیه است و تاز مانی که درگیری رخ ندهد و اثبات نشود ، در حد همون فرض قرار  دارد ، همون طور که  فرض بنده تا زمانی که در عمل انجام نشود ، قابل اثبات نیست 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, MR9 گفت:

 

مگر این که شما بلحاظ نظامی صلاحیت بیشتری از این شخص داشته باشید ، چون سابقه این فرد مشخص هست ، موضوع مورد بحث هم نظامی هست ، در نتیجه  ما به سوابق افراد نگاه می کنیم 

https://Wikipedia/wiki/John_P._Jumper

مشکل تحلیل همین هست ، کاری نداشتن به حریف( نقاط ضعف و قوت اش  )  بعد خودی را بلادفاع دانستن ، پارادوکس هست . طبیعتا باید اول این تضاد را حل بفرمایید 

خوب ، این فقط در حد یک فرضیه است و تاز مانی که درگیری رخ ندهد و اثبات نشود ، در حد همون فرض قرار  دارد ، همون طور که  فرض بنده تا زمانی که در عمل انجام نشود ، قابل اثبات نیست 

 

در مورد گزاره اول اصلا این دید فصل الخطاب  قرار دادن و برتر دانستن فردی اشتباهه . خیلی نوابغ جنگی گاها در زمینه جنگ حرفه ای نبودند شما زندگینامه اسکندر مقدونی یا شهید حسن باقری رو بخونید. نقاد بودن و یا منطقی بودن و تصمیم گیری لزوما پیش شرطش یه نظامی بلند مرتبه نیست بقول هیتلر در فیلم زوال ( با کمی تغییر در ادبیات): چه بسیار فرماندهان نظامی که در دانشکده های نظامی فقط به دست گرفتن کارد و چنگالو یاد گرفتن، در حالی که هیتلر فاتح اروپا بود.

اصولا نکته ای که من بخاطرش در بحث شرکت کردم اینه اون کلید واژه رجزه نه تحلیل. اینکه بقیه اش مهم باشه یا نه نظر شماست و اصولا بحثی جداگانه و میشه در موردش صحبت کرد.

مسلما شما قضیه پرل هاربر یا بارباروسا یا حتی مجموعه زیاده خواهی های هیتلر در مورد اتریش و چکسلواکی و نهایتا لهستانو مطالعه کردید که به چه فاجعه ای انجامید یا جنگ دوم ایران با روسیه که به شکستی فجیع و عهدنامه ترکمانچای انجامید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 minutes قبل , aminf14 گفت:

در مورد گزاره اول اصلا این دید فصل الخطاب  قرار دادن و برتر دانستن فردی اشتباهه .

 

اتفاقا مخالفم ، شما اسکندر و شهید حسن باقری را مثال زدید ، اولی که دریک جامعه نظامی زندگی می کرد ، زیر نظر ارسطو تعلیم دید و جای تعجبی هم در اینکه یک نابغه نظامی شد ، وجود ندارد ، شهید عزیز ما حسن باقری هم پتانسیل هدایت و مدیریت را بالقوه داشت و جنگ آن را بصورت بالفعل درآورد و این دقیق همون ساختار نظامی هست که شما آن را بلادفاع تحلیل کردید . 

 

21 minutes قبل , aminf14 گفت:

 بقول هیتلر در فیلم زوال ( با کمی تغییر در ادبیات): چه بسیار فرماندهان نظامی که در دانشکده های نظامی فقط به دست گرفتن کارد و چنگالو یاد گرفتن، در حالی که هیتلر فاتح اروپا بود.

 

 

پیشوای رایش سوم ، شاید این تحلیل را داشته باشد ولی اگر امروز زنده بود ، قطعا" از اشتباهات فاحشش در عدم پیروی از نصایح ژنرالهای جنگ دیده اش در جریان نبرد بریتانیا ، روسیه ، شمال آفریقا و حتی نرماندی ، شرمنده می شد ، البته اگر کتاب شایرر را مطالعه کرده باشید ، حس تحقیری که سرجوخه سابق بوهمی ( لقبی که هیندنبورگ به هیتلر داده بود ) نسبت به ژنرالهای پرافتخار ورماخت داشت را درجریان جنگ بخوبی خواهید دانست 

 

21 minutes قبل , aminf14 گفت:

اصولا نکته ای که من بخاطرش در بحث شرکت کردم اینه اون کلید واژه رجزه نه تحلیل. اینکه بقیه اش مهم باشه یا نه نظر شماست و اصولا بحثی جداگانه و میشه در موردش صحبت کرد.

 

 

در این مورد توضیح دادم ، و به نظر نیازی به صحبت بیشتر نیست 

 

21 minutes قبل , aminf14 گفت:

 

مسلما شما قضیه پرل هاربر یا بارباروسا یا حتی مجموعه زیاده خواهی های هیتلر در مورد اتریش و چکسلواکی و نهایتا لهستانو مطالعه کردید 

 

وقتی سواد نظامی برای کسی که فرمانده یک سازمان جنگ دیده ای مثل ورماخت باشد ، براساس قمار نظامی بنا گذاشته شود ( چکسلواکی و لهستان )  ثبت تصمیمات فاجعه بار در جنگ ( روسیه ، العلمین  و ساحل نرماندی ) دور انتظار نیست 

 

تصور می کنم پیش بینی افسران ورماخت در خصوص عدم آمادگی ارتش برای عملیات تصرف چکسلواکی و وضعیت واحدهای تانک تازه تاسیس ورماخت در جریان نبرد لهستان را اطلاع دارید ( زمانی که واحدهای مکانیزه ارتش در جاده های منتهی به ورشو ، بدلیل کمبودهای شدید لجستیکی متوقف شده بودند و این باعث عصبانیت شدید این سرجوخه سابق شده بود 

 

21 minutes قبل , aminf14 گفت:

در مورد گزاره اول اصلا این دید فصل الخطاب  قرار دادن و برتر دانستن فردی اشتباهه .

 

و در نهایت ، همانطور که عرض شد ، جایگاه ژنرال جامپر  بعنوان یک  نظامی  با تجربه مشخص هست 

 

باید قبول کنیم که در بین شبکه گسترده افسران ارتش حریف ( آمریکا ) بدلیل کیفیت آموزش و نوع ساختار نظامی ، وقتی نظامیان به این درجات می رسند ، در واقع عصاره 4-5 دهه تجربه رزمی را دارند و به جای انکار این جایگاه  ( حتی در جایگاه دشمن ) باید به آن احترام گذاشت و آن را جدی گرفت . 

 

 

پی نوشت

 

نکته جالب هست ، زمانی که تحلیل یا صحبتی از سوی ساختار نظامی آمریکا با سمت گیری تحقیر قابلیتهای دفاعی سایر کشورها منتشر میشود ، بخصوص در وب فارسی ، همه آن را مورد توجه قرار می دهد ولی وقتی یک نفر سعی دارد ، براساس درسهای گرفته شده از 40-50 سال درگیری مستقیم ( در رده های صف و ستاد )  ، وضعیت را تحلیل کند ، انکار میشود . این مساله جالبی هست 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , MR9 گفت:

 

اتفاقا مخالفم ، شما اسکندر و شهید حسن باقری را مثال زدید ، اولی که دریک جامعه نظامی زندگی می کرد ، زیر نظر ارسطو تعلیم دید و جای تعجبی هم در اینکه یک نابغه نظامی شد ، وجود ندارد ، شهید عزیز ما حسن باقری هم پتانسیل هدایت و مدیریت را بالقوه داشت و جنگ آن را بصورت بالفعل درآورد و این دقیق همون ساختار نظامی هست که شما آن را بلادفاع تحلیل کردید . 

پیشوای رایش سوم ، شاید این تحلیل را داشته باشد ولی اگر امروز زنده بود ، قطعا" از اشتباهات فاحشش در عدم پیروی از نصایح ژنرالهای جنگ دیده اش در جریان نبرد بریتانیا ، روسیه ، شمال آفریقا و حتی نرماندی ، شرمنده می شد ، البته اگر کتاب شایرر را مطالعه کرده باشید ، حس تحقیری که سرجوخه سابق بوهمی ( لقبی که هیندنبورگ به هیتلر داده بود ) نسبت به ژنرالهای پرافتخار ورماخت داشت را درجریان جنگ بخوبی خواهید دانست 

وقتی سواد نظامی برای کسی که فرمانده یک سازمان جنگ دیده ای مثل ورماخت باشد ، براساس قمار نظامی بنا گذاشته شود ( چکسلواکی و لهستان )  ثبت تصمیمات فاجعه بار در جنگ ( روسیه ، العلمین  و ساحل نرماندی ) دور انتظار نیست 

و در نهایت ، همانطور که عرض شد ، جایگاه ژنرال جامپر  بعنوان یک  نظامی  با تجربه مشخص هست 

باید قبول کنیم که در بین شبکه گسترده افسران ارتش حریف ( آمریکا ) بدلیل کیفیت آموزش و نوع ساختار نظامی ، وقتی نظامیان به این درجات می رسند ، در واقع عصاره 4-5 دهه تجربه رزمی را دارند و به جای انکار این جایگاه  ( حتی در جایگاه دشمن ) باید به آن احترام گذاشت و آن را جدی گرفت . 

پی نوشت

نکته جالب هست ، زمانی که تحلیل یا صحبتی از سوی ساختار نظامی آمریکا با سمت گیری تحقیر قابلیتهای دفاعی سایر کشورها منتشر میشود ، بخصوص در وب فارسی ، همه آن را مورد توجه قرار می دهد ولی وقتی یک نفر سعی دارد ، براساس درسهای گرفته شده از 40-50 سال درگیری مستقیم ( در رده های صف و ستاد )  ، وضعیت را تحلیل کند ، انکار میشود . این مساله جالبی هست 

جامعه نظامی با اینکه فرد یک فرمانده نظامی عالی رتبه و دوران دیده و با تجربه باشه فرد داره. شما سن اسکندر در نبرد ایسوس و گوگمل رو ببینید چند سال بود. حمله اسکندر به داریوش سوم رو ببینید که تماما رنگی از حماقت داشت . ولی باید دقت کرد گاهی تصمیم گیری براساس علم یا پیش فرض نیست ، در مواجهه با مسئله و قدرت تصمیم گیریه. در مورد شهید باقری منم همین رو عرض کردم که قدرت تصمیم گیری  یا مدیریت لزوما مربوط به رسته نظامی یا تعداد سالهای خدمت و... نیست

والا کاری به اینکه هیتلر زنده بود و ... ندارم. من مثال هایی عرض کردم که یک حمله حتی کوبنده چه نتیجه ناگواری رو به خاطر پیش بینی نکرد روند جنگ و تمهیدات اون میتونه به دنبال داشته باشه. مسلما اگه تاپیک معرفی کتابها خونده باشید معرفی مختصر این کتاب توسط بنده به همراه نکات مثبت و منفی اون رو خواهید دید.

این ژنرال جامپر هرچقدر مقتدر و با سابقه باشه در مقابل ناپلئون فرد مشهوری نبوده،  نبرد واترلو رو مرور کنید. یه تصمیم اشتباه از ناپلئون که گروشی رو مامور دنبال کردن بروخه می کنه کل نبرد و سرنوشت فرانسه و اروپا رو تعیین میکنه. نقد، تعقل و تصمیم گیری درست چیزی نیست که محدود به یک رسته خاصی باشه یا با فصل الخطاب بشه بهش رسید .

من کاری به این رسانه های داخلی از هر جناحی چه رویه دارند ندارم. افراط و تفریط رویه کنونی رسانه های دولتی و غیر دولتی ماست. من بر خلاف نظر شما اصولا حرف کسی برام سند و حجت نیست، بلکه باید در مورد اون فکر و تحلیل خودمو داشته باشم و اینکه اون صحبت متوازن و قابل دفاع هست نه اینکه ببینم موافق یا مخالف صحبت بنده است  و در بست نظر هیچ کس رو نمی پذیرم.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.