اگر اطلاعات کلیپ های بخش های خبری حتی بخشیش هم از وزارت دفاع باشه شاید بشه نتیجه گیری کرد ( البته با تفاسیر غلطی که گاهی بخش خبر به اصل خبر الصاق میکنه شاید دقیق هم نباشه ) :   ما در آینده با موشکی از خانواده سجیل با برد بالا و دقت مناسب و هدایت ترکیبی روبرو خواهیم بود که فناوری هدایت و اصابتش شاید الگو گرفته از همین خانواده فاتح باشه. ذوالفقار امکان تغییر مسیر یا فریب سیستم دفاع موشکی در فاز نهایی را داره. ( حالا این عامیانش هست، شاید باید گفت به هر حال در مورد سامانه های دفاع موشکی در این خانواده تدبیری اندیشیده شده تا حد تحقیق و امکان ) از هدایت ترکیبی شامل جی پی اس استفاده میکنه.

  با امثال برخی جاسوس ها، از ارگان های مختلف من جمله حتی ارگان های پژوهشی دانشگاه امام حسین، جای تعجب نیست. قطعا دشمن علاوه بر همکاری های منطقه ای با سرویس های اطلاعاتی کشورهای منطقه و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و جاسوس های نشان دار خودش، از منابع و جاسوس های داخلی هم بهره برداری هایی داره. حالا اطلاعات بعضا به ظاهر بی اهمیتی که سمپات های منافقین و ضد انقلاب و بعضا اپوزیسیون به صورت پراکنده در اختیراشون میزارند و اون ها هم با کنار هم گذاشتن در کنار سایر اطلاعاتی که از منابع دیگه بدست میارند، نتیجه گیری هایی می کنند و اطلاعات ارزشمندی را جمع آوری می کنند، هم به کنار. اصولا غرب برای جاسوسی از ایران و کشورهای شبیه ایران مشکل چندانی نباید داشته باشه. ابزارش به اندازه ی کافی در هست و کشورهای منطقه هم که سایه ی ایران را با تیر میزنند و از حج و مرز و بازرگانی و سفر توریستی و ارتباط مستقیم و سفارت و مزدور و .... همه در اختیار دشمن هست. اگر خودمون حواسمون جمع نباشه حتی شدیدتر از این هم امکان درز اطلاعات هست.   در مورد سه موشک نام برده شده حتی خرمشهر به نظر با آپگرید و شاید تغییر کاربری همون موشک های قبلی روبرو خواهیم بود. برای مثال یک سجیل ضد ناو! در برد 2000 کیلومتر.

  به قول شما اگر الان سوریه بود، جهانی به پا خواسته بود. کسی انتظار نداره جهانی به پا برخیزه. لااقل بان کی مون ( یکی از منفورترین شخصیت های حال حاضر در تاپ تن! از جهات گوناگون که قطعا یکی بزدل بودنش هست ) وقتی میخواد از جنایتی صحبت کنه نگه، از دو طرف میخوام کار بدی!!! نکنند. نمیدونم از اول جنگ یمن چه تعداد تصویر مثل این از جنایات انصارالله منتشر شده اون هم به عمد.   و البته در یمن کلاه سفیدی!! و الجزیره و العربیه و بی بی سی ام وجود نداره که اصلا به خودش زحمت بده حتی تصویر این کودکان اینچنین قتل عام شده را نمایش بده.

  با این فرض عنوان کردم که منظور از نمایش در رژه رونمایی نیست، با توجه به اینکه در صحبت های بعد رژه هم هیچ اشاره ای حداقل به رادار خاصی نشد. بر خلاف ذوالفقار که مثلا اشاره شد این مورد جدید بوده و در موردش مسئولان توضیحاتی دادند. نمایش های اینچنینی را مثلا فرض میشه گذاشت به در دسترس بودن واحدی از یک سیستم و شرکت دادنش در رژه، یا مثلا تست موشک ها با سیستم راداری متفاوتی و بعد توسعه رادار اختصاصی برای اون سیستم و برای همین فاصله افتادن بین نمایش دادن بخش های مختلف یک سیستم و تقدم و تاخر نامنظمش.

  پیش زمینه طرح موضوع بیشتر مربوط به چند رخداد اخیر، شیرجه پرنده های امریکایی بر روی فارسی در قضیه ی ملوان ها و اخطار به پرنده های جاسوسی و عدم تمکینشون به گفته ی صریح مقام امریکایی مبنی بر اینکه میدونستیم پدافند موثری! در اون منطقه مستقر نیست. میشه.   اتفاقا با توجه به استقلال نسبی این سیستم ها و تحرک و انعطاف پذیری و مجموعه ی جمع و جورترشون نسبت به سیستم هایی چون باور و اس-300 که اولی به وضوح در بخش توسعه از این سیستم های سپاه عقب تر هست و دومی اصولا به خاطر کم تعداد بودن واحدها خودشون نیاز به مراقبت های ویژه! دارند، همونطور که در پست های قبلی هم اشاره کردم اصلا در بحث حضور مطرح نشدند که مقایسه ارزان تر بودن یا گران تر بودنشون صورت بپذیره. ( با توجه به ارتباطی که با واحدهای مختلفشون باید داشته باشند به هر حال )   عمدتا کمی ساده تر بگم، در بحث فوریت و نیاز امروزی، در مقایسه بین چند سیستم متحرک سپاه مثل طبس،رعد،سوم خرداد که به نظر مدت زمان بیشتری در دست توسعه هستند و بعضا شلیک های آزمایشیشون را هم شاهد بودیم، برای جزایری مثل فارسی و تنب ها و ابوموسی که فاصله ی قابل توجهی دارند از سرزمین مادری و باز همونطور که اشاره کردم به عنوان راه حلی برای اخطار و در زمان صلح استقرار واحدی از این سیستم ها در شرایط امروز ضروری به نظر میرسه. و اون هم باز چون ممکنه یک روز در بازه ی زمانی تا توسعه ی سیستمی مثل باور درگیری ای هم پیش بیاد از بین همین ها هم اونی که به نسبت بقیه ارزان تر تمام میشه. چون قطعا در یک درگیری انتظاری از یک سیستم منفرد در جزیره نمیره و احتمال نابودیش بالاست. اصولا برخی جزایر کوچک تر  را به عنوان مراکز مهم منفردی که یک سیستم برد متوسط نه کوتاه پوشش بده را فرض میگیریم در این بحث.   در فرض ایجاد یک چتر دفاعی استوار و قابل اتکا برای زمان جنگ و درگیری با دشمنی چون ایالات متحده، فاکتورهای زیادی دخیل میشند که از تعداد واحدهای تولید شده در دسترسی چون باور گرفته تا نحوه ی ارتباط و شیوه ی استقرار و بعد مسافت بین واحدهای استقرار یافته و جنگ الکترونیک و بقا در میدان رزم و ... را گرفته تا هزینه ها و نیروها و ناوهای مستقر در آب ها و ... را شامل میشه.

اردوغان در نیویورک در سخنانی گفته، آمریکا نباید برای برخورد با تروریستها، از تروریستهای دیگه استفاده کنه! :) و خبر از ارسال سه محموله سلاح به کوبانی را داده توسط آمریکا.

میشه فرض کرد با توجه به رنگ استتارها و حامل ها ( هر چند قطعا اصلا قابل اتکا نیست ) مثلا سامانه ی رعد (2) مرتبط با این رادار هست (رنگ استتار بدنه ی راداری و موشکی و رنگ سفید کامیون ها ) و اون دو مورد استتار هم طبق گفته ی دوستمون با توجه ب یکسان بودن استتار مربوط به سوم خرداد و یا باور:       , و این که میشه معراج 4 را با Green Pine مقایسه کرد؟ نه در جزئیات بلکه در عملکرد سامانه ای.     در مقام مقایسه ای بین سیستم های ایرانی متحرک تحت توسعه مد نظر هست. بین سیستم هایی چون سوم خرداد، رعد، علم الهدی، طبس و ... از لحاظ امکانات سخت افزاری شامل موشکی و راداری با قیمت تمام شده های متفاوتی روبرو خواهیم بود. برای جزایر که خطر مورد اصابت قرار گرفتن پدافند بسیار بالاست در فرض نبرد، استقرار واحدهای ارزان تر نسبت به سایر سیستم ها در مواقع صلح تنها برای اخطار یا خالی نبودن فضای منطقه از هرگونه پدافندی ( با توجه به نبودن رهگیر مناسب ) یک سیستم کارا ولی ارزان تر( در نسبت) نهایتا باید انتخاب بشه.

  type 120     jy-11b     Type 305 چی؟ یعنی باید منتظر چیزی شبیه  این رادار هم باشیم؟

اینکه بن پایه ی این مطلب بی بی سی فارسی است و خب این رسانه هم مقالات خاصی را با موضوعات خاص و فراخور تاریخ های معینی و کاملا هفدمند منتشر میکنه و اون هم تنها اون هایی که محتواش مورد پسندش باشه خب خودش یک نقطه ی پیش قضاوتانه! اولیه در ورود به بحث هست و فکر کنم حتی خود جناب احمد هم این موضوع را تایید می کنند، هر چند رویشون این هست مقالاتی که به نظرشون محتوایی داره که قابل تامل ( چه از لحاظ اطلاعات، چه تردیدها و تاکتیک ها وشبهات و ... ) هست را خصوصا از این منبع قرار میدند. ولی خب این نمیتونه دلیلی باشه که محتوا را مورد مداقه قرار نداده اون را رد کنیم.   از طرفی همه دیگه با رویه ی بابک تقوایی آشنایی داریم، علاوه بر نقدهایی که دوستان متخصص در برخی زمینه ها بر مقالات ایشون نوشتند، جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف دیداری! شنیداری و مکتوب و بعد ادغامش با اطلاعات بعضا ذهنی خودش ( تخیل واژه تندی هست برای این بخش از مرحله ی مقاله نویسی ایشون شاید ) و بعد قضاوت ها و نتیجه گیری های قطعی در پایان مقالاتشون همه نوعی خاصی از مقاله نویسی توسط ایشون را باب کرده. که به نظرم این هم در دنباله ی اون هست. هر چند کاملا ژورنالیستی و جذاب ( به خاطر اطلاعات خاصی که بعضا بدون دلیلی بر درستی یا غلطیش منتشر میکنه ) و بدون شاید، اگر، احتمالا هایی که ممکنه سندیت و یا جذابیت دسترسی به اطلاعاتی حساس را مخدوش کنه. باز این هم دلیلی بر رد همه ی مقاله و اطلاعاتش نیست ولی ..   ولی باید با اینچنین مقالاتی نه به عنوان رفرنس یا یک مقاله ی معتبر که به عنوان یک داستان که ممکنه اطلاعات مستدلی هم درونش باشه برخورد کرد ...   فارغ از بحث بالا، تاکید مکرر در بحث فروش اف-14 ها توسط یزدی به دستور یا تایید مقامات بالاتر، با توجه به بحث های متعددی که شده این مقامات بالاتر مثلا چه کسانی هستند؟ من در خوانش مطالبی در این مورد تا به حال به موردی که صراحتا اشاره کنه مقام بالاتر مستقیم و صریحا دستوری یا تاییدی مبنی بر فروش اف-14 ها به جناب یزدی داده باشند برخورد نکردم. خب این ادعا یکی از نقاط مبهم و پر نقل و قول اون روزها را داره قضاوت میکنه که باید لااقل رفرنسی براش ذکر شده باشه.

این سیستم های متحرک و انواع ارزان به نظرم یکی از نیازهای ضروری جزایرمون هستند. معلومه هنوز استقراری نداریم که پنتاگون میگه ما از عدم استقرار موشک پدافندی در پوشش خلیج فارس مطمئنیم. ولی اگر توسعشون تکمیل بشه به نظرم برای جزایرمون مفید خواهند بود. هر چند چون توسعه دهندش سپاه هست شاید نیم نگاهی هم با توجه به شکل و ابعاد برخی سامانه ها به نیروهای مقاومت وجود داره تا انقدر بی دفاع نباشند برابر پرنده های دشمن.

  حالا معمولا بنرها ربطی به محتوا! ندارند ولی حزب الله با موشک های 500 ک م هم از عمق ایمنی میتونه تا جنوبی ترین نقاط اصراعیل را هم هدف قرار بده. هر چند اصراعیل به شدت هرگونه محموله ی حامل سلاح و غیرسلاح را که حتی مشکوک تشخیص بده یا نده! هم هدف قرار میده. شده تک تک، در فواصل زمانی، قطعه قطعه هم شده اگر بشه چنین موشک ها و سلاح هایی حتی پدافندی از نوع پدافندهای بومی سپاه به صورت دمونتاژ شده هم به دست حزب الله رسوند و به صورت موثری در بین اون همه پهپاد و جاسوس مخفی کرد، هر چند با وجود پدافند چند لایه ی اصراعیل ولی باز هم در جنگ های احتمالی آتی لااقل میتونه یک نقطه ی اتکا باشه.     خبری بود برخی از همین فیترها هم بعد از اورهال نسبی، به صورت منفصل شده! قراره راهی سوریه بشند، به همراه چند خلبان برای آموزش.

  نکته دیگه ای که هست از اونجا که تورها دست سپاه هستند و اس- 300 در اختیار پدافند خاتم، برای اس-300 ها باید یک سامانه پدافندی برد کوتاه محافظ در نظر گرفته بشه، هر چند ما از کیفیت همکاری نیروهای مسلح اطلاع نداریم ولی این فعالیت سپاه در بخش پدافندی که نوعی استقلال در میدان را در نبردها نشون میده ( که خیلی هم به نظرم خوب هست به عنوان یک سیستم پشتیبان و مکمل برخی تجهیزات در اختیار هوا-فضای سپاه ) توسعه ی سیستم کوتاه بردی را هم در کنار توسعه یک سیستم برد بلند برای سپاه را ضروری جلوه میده. یا اینکه پدافند خودش بدون اتکا به تورها یک سیستم برد کوتاه برای حفاظت از اس- 300 را توسعه بده.

  ممنون از توضیحات. بیتشر منظورم خودرو و تفاوت هاش با شکل جدید (بالا) بود:       به نظر برای چابکی بیشتر شاهد سامانه ی حمل متفاوت و البته تجاری تری! هستیم.     به نظر همینطور باشه. طولشون نسبت به صیاد بالاتره.

    ایرنا

خودروی رعدها ( رعد-1) عوض شده یا تنها شاهد تنوع حامل ها هستیم؟   یک نکته هم اینکه از سوم خرداد خبری نیست مدتی! امکان داره پروژه در همی رعد ادغام شده باشه؟

  نفیسه کوهنورد خبرنگار(؟) بی بی سی فارسی در عراق در این مورد دیرالزور در شبکه ی اجتماعیشون اظهار! کردند، ائتلاف قبلا در عراق هم گروه های شیعی و ... را بمباران کرده بود، ازشون پرسیدم ( اونوقت دوستان پز دیزی خوریشون را میدند. حد دیزی خوری را توجه دارید؟! ) :) گفتند چون ارتباط رادیویی نداریم باهاشون از این بالا سخته!!!! توجه دارید؟ از اون بالا سخته!! :)   اصلا از اون بالا سخته! یانکی های گرامی! شما به منوال همین 5 سال لطف میکردید برای کمک! به ارتش سوریه، داعشی های که این بندگان خدا را محاصره کردند را بمباران نمی کردید؟ اون هم در زمان آتش بس. این محبتتون چرا یکهو گل کرد. اون هم در این حجم! ( اگر قبلا هم یک چرخی اون اطراف زده بودید )

  در حقیقت تفسیر اوضاع فعلی سوریه و در این مقطع، این عملیات؛ این هست که ارتش سوریه حق نداره حتی از سر ناامیدی و با توجه به عدم اصابت شلیک هاش با یاس هم که شده، به بمباران خاکش، تجهیزاتش و نفراتش توسط رژیم صهیونیستی واکنش نشون بده به هیچ شکلی و این رژیم مثل بسیاری موارد که در منطقه از حقوقی فرا ملتی! برخورداره در این مورد هم حق نابودی هر چیزی که به نظرش درست نمیاد یا دوست نداره باید داشته باشه.   بعد هم در تفسیر سخنان مدام مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه شکست داعش چندین سال زمان میبره، اوضاع سوریه تا سال ها به همین نحو باقی میمونه و مواردی از این قبیل میشه اینطور برداشت کرد که این سفره ی گسترده و شیرین برای امریکا و اصراعیل در سوریه حالا حالا ها دوست ندارند تموم بشه ( حتی مثلا با بمباران ارتش سوریه به صورت قطع و نابودی این طرف ) و علاقه مندند این بازی را فعلا ادامه بدند چون واقعا سودآورتر از وضعیت فعلی را نمیشه براشون متصور بود. افزایش کینه های مذهبی و قومی در خاورمیانه. کشته شدن تعداد زیادی از نفرات دشمن اصلیش یعنی مقاومت و تحلیل منابع مالی و تجهیزاتیشون هلاکت تعداد زیادی تندروی به ظاهر مذهبی و تخصیص فکر و ذهن حاکمان مرتجع منطقه ای و تولید نیازهایی که امریکا با امتیازاتی براشون برآورده میکنه توجه بخش زیادی از افکار عمومی به این درگیری ها و فراموشی بسیاری رخدادهای منطقه ای از جمله فلسطین سوء استفاده از شرایط امنیتی موجود برای پیشبرد برنامه های اطلاعاتی و تروریسم دولتیشون اعم از ترور افرادی که سال ها به دنبالشون بودند و تکمیل سایر اطلاعاتشون مخدوش کردن چهره ی اسلام به کمک فوران خشمی که گاهی حوادث هولناکی را سبب میشه عقب ماندگی و ویرانی بیشتر برای خاورمیانه و لیتس که همینطور میشه بهش بند اضافه کرد...

تصاویر شهدا اگر درست بوده باشه به نظر همگی از آب دیده های میدان جنگ و با تجربه و زبده بودند. قطعا خیلی خسارت بار بوده برای ارتش سوریه و با یک خباثت و پستی خاص! آمریکایی شهید شدند این افراد که در یک شبه محاصره نیروهای داعش هم بودند در اون منطقه خاص. فقط هم نفرات نبوده. در این محاصره ی سنگین تجهیزات متعددی هم نابود شده که شاید قابل جایگزینی نباشه.   از طرفی آمریکا میگه اشتباهی بوده و به قول نماینده روسیه چطور شد که در این مقطع امریکا و پنتاگون به ناگهان یادش افتاد در راستای کمک به نیروهای ارتش سوریه در دیرالزور بعد از این همه مدت عملیاتی با این حجم انجام بده که چنین تلفاتی هم به بار بیاره. اون هم در طول زمانی مستمر و به گفته ی خود احمقشون تازه بعد از زیر نظر گرفتن منطقه به مدت طولانی. اگر بررسی و زیر نظر گرفتن طولانیشون برای انجام عملیات منجر به قول خودشون چنین اشتباهی میشه اون هم با این همه تجهیزات مدرن و پیشرفته که دیگه حرفی نیست. اگر هم دروغ میبافن لااقل مرد باشند و مثل بچه ها دروغ نبافند!

اصولا این آتش بس از جهات بسیاری جای سوال داشت و عملکرد روس ها مثل همیشه. ولی خب، اطلاعات به قدری کم هست که نمیشه قضاوت کرد. آیا روس ها راضی به نابودی تمام اقدامات و هزینه هایی که در سوریه کردند به هیچ شدند؟ آیا روس ها امتیازات قابل توجهی کسب کردند در برابر این آتش بس در جایی دیگه؟ آیا این آتش بس در ادامه ( تا به حال که چیزی جز خسارت مشاهده نشده ) دستاوردی خواهد داشت که روس ها بهش راضی شدند؟   توجه کنیم که قطر! به واسطه ی آتش بس گروه تئاتر!! عروسکی :) توسط گروه ها و دسته های اعزامی متعددش در ادلب ( با مرزهای باز چون دروازه به لطف ترکیه و گویا خاک خود قطر ) راه انداخته و عرصه ی تاخت و تاز محموله های متعددش هست شهر. حالا در پشت گروه رقص تاوش!! برای تروریستها خدا میدونه از چه امکانات و دستاوردهایی برخورداره.   از این طرف کاهش محسوس عملیات هوایی سوری و روس ها در نقاط مختلف حتی نقاطی که النصره و جند الاقصی مستقیم حضور دارند و فرصت طلایی ساماندهی مجدد تروریستها بعد از آشفتگی در حالت تدافعی قرار گرفتن و از دست دادن چند فرمانده مهم و اختلافات و ... در آرامش مطلق فعلی.   و از طرف دیگه فاش شدن بندها یا بهتر بگیم به عادت مالوف غربی ها درز دادن مفاد توافقی که قرار بود محرمانه بمونه توسط یک خبرگزاری غربی که در اون شروط متعددی براش ارتش سوریه مبنی بر عقب کشیدن کامل از محور کاستلو با تجهیزات داشت و حالا هم این خبر ارسال محموله های ترک !! بدون بازرسی که احتمالا بهانه هایی چون کم کردن زمان رسیدن کمک ها به بخش شرقی حلب را داره.

  نکته مهم، جالب و البته واضح که همه بهش واقفند ولی طرف غربی نمیخواد زیر بارش بره یا حتی بهش بپردازه اینه که این گروه ها عمدتا باورها و ایدئولوژی و نفرات و سلایق و علایق و اهدافشون هیچ فرقی با النصره نداره ( حتی برخی گفتار و رفتار به ظاهر کمی دموکراتیک در سفرهای خارجیشون هم بیشتر برای همین مقطع فعلی است و در آینده خیالی بدون نظام سوریشون یک خلافت اسلامی از نوع النصره ایش را آرزو دارند و اصولا بخش عمده ی جنگ بر عهده ی همین افراد معتقد! به این ایدئولوژی هست که این طور سرسختانه میجنگند.  )  و این تقلاهاشون هم در این مورد خاص اتفاقا تماما به این خاطر هست که چطور قبول کنند برادرانشون!! در النصره را تنها بزارند و برای همین از یک طرف این را نمیتونند رسمی اعلام کنند (هر چند تقریبا غیررسمی هر روز دارند اعلامش می کنند) که ما همون النصره ایم و النصره همون ما و از طرفی آتش بس را هم نمی پذیرند که در حیقت همین نگفتشون را گفته باشند.   خلاصه مسئله این نیست که آمریکا نمیدونه داره از کی حمایت میکنه، خوب هم میدونه ولی فعلا نتایج این حمایت در تضعیف و سرکوب مقاومت به قدری براش شیرین هست که مثل کسی که میدونه نوشیدن! منجر به مستی میشه و ممکنه براش تبعاتی داشته باشه فعلا اون لذت "حال" را خواستاره و به نتیجش زیاد کاری نداره.   پ ن: رفتارهای داعش خیلی عجیب تر! شده. از اول هم به نظر داعش را باید به عنوان یک نمونه منحصر به فرد ( اون هسته اصلی و مخفی و برنامه ریز و نه نیروهای پراکندش ) مورد بررسی قرار میدادند ولی حالا با این رفتارهاش که مثلا بعید میدونم هیچ جوره بشه به شرع ادعایی اونها هم توجیه کرد ش نوعی رفتارهای - روانکاوانه الگو - را شاهد هستیم. نمیگم یک سرویس اطلاعاتی یا یک مجموعه همین حالا داره این رفتارها را پی میریزه ولی اگر بخواهیم نهایتا تقلیلش بدیم به یک گروه تروریستی به نظر یک فرد روانپریش که تا به حال از انظار پنهان بوده را شاهد هستیم. منظورم اینه در بررسی سیر تکاملی داعش نوعی پیوستگی را میبینیم که به نظر سرمنشآء واحدی داره. یک جوکر (ژوکر)! در سایه که حالا بر هر دلیلی کنترل شونده یا خودکنترل بخشی از فعالیت های داعش را پیریزی میکنه.

  دقیقا واضح نبود. این خوشحالی و شعارها از روی تمسخر بود یا واقعی یا حتی ترس؟ ترس که نمیتونه باشه چون دیده بودند تروریستها هنگام تخلیه از زبدانی تازه طلبکار هم بودند و به شدت چنگ و دندان هم نشان میدادند و خیلی ریلکس هم منتقل شدند. تسمخر هم که اگر باشه بیشتر باید نوعی تخلیه ی روانی باشه چون پاکسازی و تخلیه داریا و معضمیه اونقدر سنگین بود که حتی سازمان ملل در اقدامی عجیب و غریب با توجیهاتی مضحک به جای استقبال شدیدا از این موضوع ابراز ناراحتی کرد. از دل هم که نبوده چون احتمالا این ها مگه جزء افرادی نبودند که به مناطق تحت تصرف مسلحین منتقل می شدند؟ بعد هم  اگر همه ی محاصره های ارتش سوریه به این شکلهست که در آخر چنین بدن های پروار و آماده ای درش رشد پیدا کنند خب معلومه مسلحین همون محاصره را ترجیح میدند. خورد و خوراک فراوان رایگان!   -نکته تاسف انگیز اینه که اردوغان در این مورد هم طی شوی مخصوص خودش دائم بر آماده بودن کمک هاش به حلب خبر میده و ( تنها تصور تمام بلاهایی که سر حلب آورد و کارخانه هایی که غارت شدند و ... هم میزان ویرانی ای که برای حلب به بار اورد و حالا با چند کیسه آرد و برنج داره نمایش میده خنده داره )  ارسال فوری و حلب حلب حلب کردنش تمام اخبار آتش بس در ترکیه را لابد تحت الشعاع قرار داده ولی هیچ معلوم نیست اگر النصره حاکمه بر محاصره ی فوعه و کفریاست و اجازه نمیده برای ارسال کمک ها در آتش بس که باید شده با عملیات وسیع هم شده بهشون حمله بشه ( البته منظور از عملیات وسیع حجمی از عملیات هست که فرصت هجوم به این دو شهرک بی دفاع را بهشون نده ) و هیچ کس در محیط متعفن غربی/عربی صداش هم در نیاد و اگر النصره نیست و به اصطلاح میانه روهای ترک! و عرب و ... هستند ما هم باید کمک های مستقیم خودمون را برای این دو شهرک داشته باشیم با تمام توان.   یک ابهام هم در مورد حماه هست؟ با تمام شواهد، حضور نیروهای خارجی قفقازی! سر بریدن اسرا، جندالاقصی محور بودن اون منطقه آیا یعنی غرب/عرب برای این منطقه هم از اون بهانه های فضائیشون تراشیدند ( مثلا حضور یک نفر! ارتش آزادی در کل اون منطقه که پس یعنی نباید بمباران بشه! :) ) و روسیه هم زیر بار رفته؟ یا این منطقه بدون بهانه میشه توش عملیات انجام داد؟! هر چند به نظر خود تروریستها هم علاقه دارند این منطقه جزءی از آتش بس نباشه چون پیشروی های خوبی داشتند.

توجه داشته باشیم این گروه ها اولش همیشه معمولا کمی ناز دارند ولی مشکل در نهایت کار هست. مسئله ی مهم تفکیکه. پس فردا مثلا جیش الحر اعلام کنه نیروهای النصره عقب کشیدند از فلان منطقه و ما جایگزینشون شدیم در اون منطقه و کمی تصاویر و ویدئوی رسانه ای هم تولید کنند از پرچم ها پایین کشیده شده و جایگزین و عقب نشینی تعدادی خودرو و ... و النصره هم اعلان رسمی بده وی در حقیقت امر نیروهاش زیر پرچم جیش الحر دربیان و یک ادغام ضروری شکل بگیره تکلیف چی میتونه باشه؟ بله! کاملا مسخره است، همه میدونند در واقعیت چه اتفاقی افتاده. ولی آیا روسیه مجاز خواهد بود مثلا به شهرکی که پرچم های جیش الحر در اون برافراشته شده به جای النصره حمله کنه؟   حتی حد نهاییش برای گروهی که افسارش دست طرف خارجیه!  و برای نیل به اهدافش اسم و پرچم و ارتباطش با القاعده را تغییر میده ( همه میدونیم باز در ظاهر) آیا سخت هست که اصلا اعلام انحلال کنه؟ و در ذیل گروه های میانه رو به اصطلاح، عملیات کنه تا روز موعود و پیروزی که باز اعلام موجودیت کنه؟؟ و این افسار دست طرف خارجی بد برداشت نشه. هم ترکیه هیچ دورنمایی از آینده نداره و هم النصره و رفقا. فعلا تنها هدفشون همکاری برای سقوط اسده!! همشون میدونند در اینده در تقسیم قدرت هر کس ساز خودش را میزنه. ولی الان به هم نیاز دارند، خصوصا تروریستها به ترکیه و بنابراین زیاد نمیتونند چموش بازی دربیارند مگر برای پیشبرد یک برنامه ی پنهان بین خودشون.   فعلا که با این اعلام عدم همراهی احرار که به نظرم خطرناکترین گروه تروریست سوری هست، اگر روس ها قدم درست و قدرتمندی بردارند میشه امید به حداقل فایده داشت ولی باید منتظر موند و دید حامیان تروریست ها چه کار خواهند کرد.

اول تشکر از دوستمون bds110 که علاوه بر پیگیری برخی اخبار مغفول مونده معمولا لینک ها و ویدئوهای بسیار خوبی را هم به اشتراک میزارن.   و بعد هم یک نگاهی به پایگاه روس ها در لاذقیه که تغییرات بسیاری درش ایجاد کردند. برای مثال:   حمیم - 2010   حمیم - 2016   میشه گفت در حدود بیست جنگنده تقریبا مستقر دارند در حال حاضر.

انتقاد و نگرانی از آتش بس به این معنا نیست که ما از بین گزینه های متعدد این گزینه بد را انتخاب کردیم. برآیند نظر با سنگینی نظر طرفی که حمایت نظامی و سیاسیش موثرتر هسته که به عنوان تصمیم نهایی گرفته میشه. توجه باید داشته باشیم چه خوشمون بیاد و چه بد به نقش فعلی روسیه در سوریه و همکاری ای که با دولت سوریه داره. و گمان نکنیم ما با یک نیروی هوایی قدرتمند همین نقش روسیه را در سوریه میتونستیم بازی کنیم. نقش روسیه فراتر از پرنده های موجودش در سوریه است و اون هم قدرت سیاسیش هست. ایران با حضور جنگنده هاش کافی بود در اولین بمبارانش تعدادی غیرنظامی کشته بشند، برای همیشه باید منتظر یک پرونده ی جنایت جنگی و پروپاگاندای شدید اعراب و غرب میبود که تازه در هر برهه ای میتونستند بلدش کنند. ایران نه تنها مثل ترکیه حمایت غرب و ناتو را مثلا در زمینه ی عملیات هوایی و کشتار عمد/غیرعمد غیرنظامیان نداره، نه تنها مثل روسیه در شورای امنیت حق وتوش محافظتش نمیکنه ( میبینیم با این همه حتی روسیه هم لااقل برای افکار عمومی هم مجبوره در مورد برخی عملیات هاش کلی توضیح بده به رسانه ها ) بلکه اتفاقا غرب مثل یک گرگ گرسنه منتظر کوچکترین بهانه برای شدیدترین برخوردها ضد ایرانه!   در مورد این آتش بس هم به هر حال مقاومت هم هوشمند باشه میتونه فعالیت هایی داشته باشه به جای اینکه دوباره بنشینه و منتظر قضا و قدر و بدعهدی طرف امریکایی در کنترل تروریستها باشه. پایش مستمر جبهه ها و تحرکات و آپدیت روزانه ی محل تجمعات و دپوی تسلیحات. تقویت خطوط دفاعی در نقاطی مثل جنوب حلب و حماه. بازبینی عملیات ها و تصحیح روش ها و تجمیع و تهیه تسلیحات مورد نیاز و ... همه از کارهایی که میشه انجام داد.