alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. این مطلب در چند تاپیک عنوان شد که برای هر ادعایی در هر زمینه ای هر شخصی حتما مدارک، اسناد، شواهد، یا حداقل مطالعات و روابط علی و معلولی! و دیگه کم کمش تحلیل قرینه به اطلعات حداقلی که اون فرد را به اون نتیجه/اتهام/قضاوت/... رسونده را بیان کنه تا دوستان دیگه هم استفاده کنند والا کلی انجمن و اکانت توییتر و اینستاگرام و فیسبوک هستند که هر روز ده ها بار چنین دست «یافته های مشعشعی» را تکرار میکنند و ضریه صدهزار نفری پای پست و کامنت و لایک دیگران میخوره. و اما چون لازم هست اول یک جوالدوز!!! به خودمون بزنیم من سابقه تاریخی و قربانیان این شیوه و خواسته انجمن را عنوان میکنم: دوستانی که قدیمی هستند حتما یادشون هست که این انجمن چندین موج "کوچ" داشته. از کوچ برخی متخصصانش تا مدیرانش تا مطلعانش! و ... یکی از این کوچها (کوچ دو ماقبل آخر شاید بشه گفت یکی از بزرگترین کوچها یعنی کوچ برخی مدیران ) کوچی بود متشکل از دوستانی که در انجمن (وقتی همه خیلی جوان تر بودیم و سر ذوق و انگیزه و هیجان) اخباری خاص از زاویه های پنهان تولید تسلیحات داخلی و توان رزمی و برخی طرح ها و ... را با توجه به استناد روابط و اخبار پشت پرده و ارتباط با خواص! و ... بیان میکردند در قالب تاپیک و پست و ... که اتفاقا دوستان یادشون میاد بسیار هم استقبال میشد و باعث بحثهای پی در پی و پرشور و گرمی و تحرک در انجمن میشد. گذشت و گذشت تا بعد از یک مدت جریانی شروع شد که در مقابل چنین پستهایی با احتیاط شروع کردند به درخواست مستندات و شواهد و مدارک و کم کم حتی کار به جدل هم کشیده شد که صرف "من شنیدم" و "به من گفتند" و "من اطلاع دارم" و "فلان جا گفته و دیدم" و ... برای برخی اخبار و خبرها و قضاوتها و ... کافی نیست و حتما باید سند و مدرک و شاهدی ارائه بشه والا هیچ ارزشی نداره اون خبر و تحلیل حتی. این موج از مطالبه و درخواست از بی اعتنایی و طرد چنین اخباری رسید به حتی مقابله منفی که نهایتا با برخی دلخوریها منجر به اون "کوچ" شد. در حقیقت به هر حال این منطق در انجمن پذیرفته شد و حتما دوستان به یاد دارند که عبارت «سندش کو» یک عبارت کثیر الاستفاده! در انجمن محسوب میشد در بسیاری از مواجه ها. خلاصه اینکه چه دلیل وجود داره حالا همین روند در باقی حوزه ها نادیده گرفته میشه؟ تازه اون جریان در حوزه نظامی بود که مخاطبان محدود و خاصی داشت و قطعا اطلاعات و اسناد کمتر در دسترس بودند ولی وقتی در یک حوزه سیاسی و اقتصادی ادعایی میشه چرا نباید لااقل براش یک "تحلیل شخصی" مبتنی بر مطالعه حداقلی (سند و مدرک بماند) براش ارائه بشه تا تمایز انجمن با اینستاگرام و کامنتهای توییتری حفظ بشه؟! حالا این در موارد عادی و اظهار نظر هست، گاهی که چنین پستهایی ابزار "قضاوت قطعی" و "نسخه پیچی" و "پایه ادعاهای دیگه" هم میشه.
  2. اطلاع دارید که خودکفایی در گندم یا نهاده دامی وابسته به آب هست و ممکنه به خاطر تغییرات اقلیمی یا عوامل بیماری زا و آفت و دولت! ... یکسال محقق بشه و چند سال محقق نشه. هرچند حاکمیت همیشه به دنبال قطعیت یافتن این امر بوده (با تخصیص منابع متعدد از صندوق ذخیره برای اجرای طرح های آبی و بذری و تحقیقی و ... در غرب و جنوب غرب و جنوب شرق کشور از صندوق توسعه ملی ) ولی همیشه دولتها با بهانه های مختلف (مگر مغز خر! خوردیم در گندم خودکفا بشیم وقتی ارزانترش در دسترس هست!، مگر دیوانه ایم که در نظام جهانی فعلی در همه چیز خودکفا بشیم، چه کاریه وقتی میشه پول نفت داد و راحت خرید و بهترش را در اختیار مردم گذاشت که به به چه چه کنند ما را و دم تاجران را هم ببینیم؛ بریم بشینیم با کشاورز چک و چونه بزنیم و .... ) سنگ اندازی کردند و میکنند. از بنزین و تایرش گرفته تا کلزا و نهادش. دوره "اینها" گذاشتن اول تحلیلهای اینچنینی و به سان صف نانوایی و درون تاکسی "کار، کار خودشون هست" همه تحلیلها را اینگونه سرهم آوردن نتیجش میشه اینکه 40 سال هست تمام رانت خوراان و ویژه خوراان و وزیران و مدیران فاسد ذیل همین عبارات به ریش همه میخندند چون مطمئنا هیچوقت با این دست تحلیلها نه مقصر واقعی پیدا میشه و نه اصلاحی صورت میگیره چون نهایتا: کار کار خودشونه (حالا این خودشونه کی هست؟ برید پیدا کنید خودشونه دیگه) در هر مورد از موارد ادعایی (نهاده، لاستیک، روغن، مرغ ) اگر اطلاعات و مدارک و اسنادی دارید یا تحلیلی به پشتوانه شواهد اینچنینی و یا حداقل مطالعه ای مبسوط؛ لطف کنید دقیق عنوان کنید تا ببینیم قدم به قدم اول میرسیم به کی و کجا (حتی اگر نهادهای حاکمیتی (ولی قاعدتا با تشریح ترتیبات اجرایی و ارتباطی)) تا مقصر واقعی را ما هم کشف! کنیم و ببینیم نهایتا اگر قضاوت قطعی (کار، کار خودشونه) هم صادق بود چطور اینطور! کار میکنند. نهایتا این برای چندمین تاپیک هست من عنوان میکنم، لطفا دوستانی که یک ادعایی میکنند حتما مستندش کنند. چراییش را هم گفته بودم میگم (به دلایل تاریخی عمدتا!) که در ادامه در پستی جداگانه عنوان میکنم من بعد همون را در هر تایپیکی که نیاز هست پست میکنم.
  3. یک نقل قول هست از کاسترو در مورد نتایج انتخاب فلان سال آمریکا که میگه در آمریکا یک حزب وجود داره صهیونیستی و این دو حزب ذیل اون یکی حزب تندروتر و بال سخت این حزب اصلی است (جمهوری خواه) و دیگری (دموکرات) حزب قدرت نرم این حزب اصلی و هر دو در خدمت این حزب تک نیست در قدرت آمریکا. تمام سخنان این چند سال اخیر تک تک این گزینه ها را بررسی کنید هیچکدوم معتقد به کمتر از اهداف جمهوری خواهها در مورد ایران نیستند و فقط اشاره میکنند که تاکتیک جمهوری خواه ها به درد نمیخوره و تاکتیک ما برای ضربه و مهار به ایران موثرتر هست هرچند اگر زمان بیشتری ببره. بماند که در نهایت این دو تاکتیک هم در خدمت تاکتیک اصلی هستن و مثل سرد و گرم کردن یک پیرکس! که نهایتا منجر به ترک خوردن و شکستنش میشند. در حال حاضر ما از (اتفاقا فقط هم مواضع دولتمردان نه جناح های دیگه) امکان بازگشت امریکا به برجام با جبران خسارت و عمل به تعهدات و تعهد به عهد ناشکنی دوباره رسیدیم به «خدا را شکر» و اگر به تعهدا بازگرده ما هم همه چیز را به قبل برمیگردونیم رسیدیم در مدت چند هفته فقط در حالیکه طرف مقابل نه تنها یک کلمه از مواضعش (که برجام ناقص هست و حالا باید تکمیل بشه) کوتاه نیومده که هر دفعه تندتر هم بهش میپردازه (که ایران برجام را نقض کرده، پایه ای برای موشکی و منطقه ای است که اصلاح کنه، موارد جدید باید بهش اضافه بشند، الان دیگه 2016 نیست و شرایط فرق کرده و ... ) تحریمهایی مثل تحریمهای چندباره نهادها و ارگانهای ایرانی (در حالیکه به نظر مسخره میرسه) این بار ذیل تروریسم و حقوق بشر و موشکی گمان میشه بی فایده است در حالیکه پس فردا آمریکا وقتی اعلام کرد به برجام بازگشتم و تمام تحریمهای مرتبط با اشاعه هم برداشته میشند همون نهادها با تحریمهای موشکی و منطقه ای و حقوق بشر هنوز ذیل تحریم هستند و شاید در ظاهر تخفیفی بخورند ولی در باطن هیچ بعید نیست که تیم بایدن بگه من نمیتونم تحریک موشکی را بدون مذاکره در مورد موشکهاتون برچینم حالا به دست هر کس و هر زانی که وضع شده ( همونطور که امروز یک رسانه امریکایی اشاره کرده بود پیامهایی از ایران میرسه که در مورد همون برجام هم بازگشت کامل امریکا به برجام لازم نیست و تنها تسکین! تحریمها هم کمک میکنه که اتفاقاتی در انتخابات ایران بیفته که بعدتر بشه باقی موارد مورد علاقه(!) دو طرف را پیگیری کرد: اینطور بخونید که اگر بایدن تحت فشار هست! و یا دلش نمیخواد و نمیتونه کامل به برجام برگزده لااقل کمی تسکین و تخفیف بده تحریمها را تا در انتخابات بشه کاری کرد که بعدتر چنان شود، هرچند من مطلقا اعتقاد ندارم که حتی سرکوب اختیاری یا اجباری دلار به 1000 توامن هم دیگه در نتایج انتخابات پیش روی ایران اثر بزاره و در این مورد با برخی تحلیلگران داخلی هم موافق نیستم ولی ترسم از این هست که این بازی قدرت در داخل ایران موجب از دست رفتن حقوق ایران بشه و به خاطر چند امتیاز که منجر به کسب قدرت جناحی در ایران میشه، منافع ملی فدا بشند ) نهایتا در مورد بازگشت ادعایی بایدن به برجام (که حتما باید انجام بشه چه این دولت و چه دولت بعد با هر جناحی چون هنوز که هنوزه ما تمام تعهداتمون به راه هست و طرف مقابل هیچ) باید خیلی دقیق بود. بازگشت ظاهری و شفاهی به برجام ( که تحریمها را فقط تسکین بده و برخی گشایشهای دستوری مقطعی و موردی را سبب بشه بدون اجرای کامل و قاطع تعهدات برجام آمریکا ) در حالیکه ایران دوباره سانتریفیوژها را برمیچینه و در یک روز ذاخیر را نابود میکنه و چه و چه (همش شاید نهایتا یک هفته طول بکشه تمام این اقدامات دو سه ساله ) اونوقت تنها و تنها باز حسنش برای آریکا خواهد بود که (مکانیسم ماشه را دو دستی تقدمیش میکنه)
  4. البته در کنار تمام مواردی که اشاره کردید، محتوای حسرت آلود ( شاه نبود تا کسی به استقبالش بیایید) و اشاره تلویحی به روابط گرم گذشته که دیگه از دست رفته فعلا، یا حفظ یک ارتباط در شرف مرگ به قیمت خطر کردن (از طریق هم نوعی دو گونه گوزن در دو سو) و مثلا امیدواری دادن به افکار همسو (که این ارتباط احیا شد و منجر به مرگ نشد و منتظر آینده میمونه ) همه و همه نشون میده این داستان سازی (که احتمالا خود داستان هم یک افسانه دروغین یا در اصل ماجرا یا در پرداختش هست ) کامل یک داستان استعاره ای است که یا حاصل یک دستور کار روانی بوده یا سفارش هیجانی. ( خود انتشارش در ایندیپندنت فارسی معنادار هست و حتی باید دید اصل مطلب در چه تاریخی و چه موقعیتی در اورشلیم پست اصلا چاپ شده یا نهایتا یک پوشش بوده برای رد گم کردن از اصل کاری که ایندیپندنت فارسی داره میکنه (معمولا تو ایران متاسافنه نقل قول از رسانه های صهیونیستی در افکار عمومی یک ضریب میده به مطلبی که پشتوانه محکمی داره در تمام این سالها به خاطر تبلیغات مرموز و جدی حول سازمان های اطلاعاتی و قدرت این رژیم در اطلاع از نادانسته ها) یک مورد هم عصر من اتفاقا دقیقا به این موضع فکر کردم البته شاید نشه انصارالله که خودش یک استاد تمام هست ( و شاید ارتباط چندانی به خاطر موقعیت جغرافیایی هم به نسبت حزب الله نداشته ) را در این چارچوب جا داد. اون هم واکنش یکی از بزرگان انصارالله (از نزدیکان شهید حسین بدرالدین) به انتخابات آمریکا در مقایسه با واکنش رییس جمهور ما بود جایی که گفته بود: سران مختلف احزاب آمریکایی هیچ تفاوتی با هم ندارند و برای ما هم تفاوتی نمیکنه حضور هرکدومشون، در مقابل ذوق زدگی و اظهار خوشحالی همراه با عبارت «خدا را شکر» رییس جمهور ما. با خودم میگفتم بعد از این همه دشمنی هر دو حزب امریکایی با ما اگر نظر و فکری شخصی هم وجود داره حتی اگر شخصی در موقعیت ریاست جمهوری هم نباشه که هر گفتار و کردار و رفتارش ممکنه در مذاکرات و اقدامات و قدم های بعدی حتما تاثیرگذار باشه (خزانه خالی دور قبل و اتفاقا بعدها تاختن به منتقدین که چرا گرای ضعف به دشمن میدید با انتقاد از دولت) بهتره اون اشتیاق و نظر نهایتا در یک جمع خصوصی بیان بشه، ولی این همه ابراز اشتیاق در این جایگاه واقعا جز شرمساری برای کشوری که این همه مقاومت میکنه و تحت فشار هست حتی از لحاظ رسانه ای و تاکتیکی هم مناسب نیست چه برسه ابعاد فوق العاده ای که در جهت گیریهای سیاسی داره. (بماند که حالا صریحا یک رویکرد شرم آور ظاهری هم احتمالا در رسانه های خارجی تحلیل خواهد شد که شبیه یک لجبازی کودکانه هم درد اخل مشکل زاست و هم در خارج و سیگنال کاملا غلط به دشمن)
  5. اول یک تصویر ببینیم در رابطه با مقابله ترکیه با اشغالگری در سوریه(!) و کمک به هدف مقدس النصره ی فرانسوی/چچنی/سعودی/ترکستانی/اویغور/سودانی/ترکیه ای/ترکمن برای آزادسازی کشور اشغال شده ترکیه-ببخشید سوریه-توسط حکومت! سوریه! و بعد هم اینکه ترکیه البته از این اهداف مقدس همه جا می جوره! و پیدا میکنه و جدیدا هم بعد از کوچ سران احزاب اخوانی یمنی از عربستان به ترکیه (بعد از تروریستی اعلام شدن شاخه اخوانی در منطقه) با پهپادهاش در یمن هم دیده شده البته به طرز عجیبی هرچند در ظاهر این یک اختلاف هست ولی در باطن گویا داره به عربستان کمک میکنه یمن را هم از اشغال(!) خارج کنه. (گفتگوی تلفنی چند روز پیش هم با تمام این تغییر و تحولات بوده و اشاره وزیر خارجه ترکها که روابط خوب و گرمی دارند با سعودی)
  6. در این مرحله احتمالا فقط "نفس حضور" این شناور و همراهی احتمالیش با کشتی های تجاری ایران در یک "منطقه خاص" و حامل یک پیام مدنظر بوده. یا همون بحث انتقال و پشتیبانی از کشتی هایی خاصی!! در جاهای خاص که بهتر بوده ارتش خودش را در مظانش قرار نمیداد. در ضمن در مورد انتسابش توضیح داده شد که چرا پر سر و صدا بود، شما تصور کنید کشوری یا رژیمی بخواد همین شناور به قول دوستان "بی یال و دم و اشکم"! را تصرف و توقیف کنه! قبل از انتسابش در رسانه ها بله احتمالش وجود داشت ولی حالا شناوری که نیروهای نظامی سپاه ( حتی در کنار پهپاد و سوم خرداد و موشک نور و ... هم نه بلکه کنار ماکتهاشون فرضا) روش هست را فکر کنید مثلا نیروی ویژه ای بخواد بره روش سرباز! پیاده کنه و به بچه های سپاه دستبند و چشمبند بزنه. نمیگم غیرممکنه (به هر حال توان هم افزای ده ها کشور همسو چند صدبرابر همین یک شناور هست) ولی خب فکر میکنند واقعا امتحانش ضرر نداره؟! در حقیقت نکته مهم را اشاره کردید خود شما: فرض کنیم قصد انتقالی در کار بوده، ناوهای ارتش که محدودیتهای خاص خودشون را دارند و حتی یک تصویر ماهواره ای ازشون کمی سخت میکنه کار را برای ارتش عزیز. سپاه هم که چنین شناوری در اختیار نداشت و با قایق تندرو چیزی نمیشه انتقال داد. اسکورت یک شناور تجاری با قایق تندرو و حتی ناوهای ارتش (به علت محدودیت برد و تسلیحات و تعداد) ممکنه تا بخوان تحرکی بکنند، کشتی تجاری تحت کنترل نیروی توقیف کننده در بیاد، ولی فرض کنید حالا یک نیروی بیگانه بخواد شناور رودکی را (اصلا حتی یک کلاش هم روش نباشه) که شناور رسمی نیروی دریایی سپاه با نیروهای سپاه روش، معرفی شده را با بالگرد و هلی بورن تصرف کنه! حداقلش اینه کار راحتی و بدون تبعاتی نخواهد بود. سلام با احترام حتی تصور چنین گمانه زنی ای هم دور از شان سپاه عزیز و ارتش گرامی است و بسیار بسیار بسیار عجیب. اگر تواریخ ملاک قضاوت باشند که من میگم حمله قبلی به ارامکو منجر به صدمه دو ناو ما شد، این بار قبل حمله مجدد به ارامکو، فکری به حال مزاحمین شد! ( دریادار تنگسیری: این ناوگروه تمرکز خود را بر امنیت کشتیرانی در شمال اقیانوس هندو مقابل دزدان دریایی آرم دار و بی آرم قرار داده است) در این موضوع خاص شناور ناشناس یعنی بازی در زمین دشمنی که با انبوه رسانه ها مدتهاست زمینه چینی میکنه ایران داره مخفیانه به یمن سلاح قاچاق میکنه با کشتی های ناشناس و ایران هم تکذیب میکنه و بعد ناگهان روزی به یک شناور بی نام و نشان حمله ای میشه و کلی تصویر از سلاح منتشر میشه و تا سپاه بخواد توضیح بده که این شناور بی نام متعلق به سپاه بوده و چرا یک شناور نظامی معرفی نشده را فرستاده وسط دریا اون هم در کلاسی که هیچوقت در اختیارش نبوده و اصلا داره راست میگه برای خودش بوده یا مجبور خواهد شد انکار کنه و شهادت احتمالی نیروهاش را تکذیب کنه همه چیز تمام شده و رفته و رسانه ها هم کار خودشون را کردند. و دقیقا اون موقع این رنگ کردن شناور تجاری هم میشد پاشنه آشیل ماجرا که بله شناور تجاری را به جای شناور نظامی استفاده کردند اعلام نشده و مخفیانه و حتما از ترسش سپاه چیزی نگفته چون سری بوده و ... (حالا حداقل این معرفی فرصت داده تا رسانه ها به نمونه های مشابه در جهان بپردازند) هوشمندانه ترین و موثرتریم و بهترین کار ممکن همین معرفی پرسرو صدا بود که انجام شد و حالا هرگونه توقیف و حمله به این شناور حمله به یک شناور نظامی سپاه در دریاهای آزاد محسوب میشه. حتی تصور اینکه این شناور بدون معرفی استفاده میشد ترسناکه که چقدر اشتباه میتونست باشه
  7. در بعد رسانه ای با توجه به جلسه امروز سخنگوی محترم وزارت خارجه چند نکته قابل ذکر هست: ما چند رسانه ی گروه یا جناح در قدرت یا حتی خصوصی داریم که تاثیرگذاری ای غیر از خاله زنک بازیهای جناحی داخل ایران را پیش ببره و تاثیر حداقلی در سیاست های ایران در ارتباط با فضای خارجی داشته باشه؟ (خصوصا خصوصی یا جناح هایی که در قدرت نیستند و اصطلاحا مستقل) شما به نقش "آناتولی" نگاه کنید، به تنهایی مثل یک ارتش نظامی کاملا اهداف همسو با سیاستها و منافع کشور ترکیه را اون هم با انواع و اقسام ابزارهای تهاجمی پیش میبره و در تمام صحنه ها هم حاضر هست. با پروپاگاندا، تبلیغات، شایعه سازی، تحریک، خبرسازی، ایجاد موج در کشورهای هدف (نمونش در رابطه با همین درگیریهای قفقاز و در داخل ضد ایران و موجسازیهای خبری و تحریک افکار عمومی برای منفعل کردن ایران در رابطه با این جنگ) - کاملا هم مشخص هست که چطور وارد یک فاز تهاجمی و جدید شده و جالبه در داخل خود ایران. حالا ما اصلا یک رسانه داریم که در ترکیه جرات کنه جز از اب و هوا و گردشگری اصلا خبری کار کنه و به چالش بکشه سخنگویان وزارت خارجه ترکیه را در جلسات عمومیشون؟!
  8. چیزی که به نظر میرسه اگر تاریخها دقیق باشند این شناور در مرداد خریداری شده و در شهریور تازه در تاسیسات دریایی ایران مستقر شده، فرصت سه ماهه تا رونمایی نهایتا همون وقت برای رنگ کردن این شناور را میده ولی چرا رونمایی؟! رونمایی از این شناور و ارسال بلافاصلش به اقیانوس هند و ماموریت به نظر برای تامین یک نیاز فوری و ضروری بوده (نقش تدارکاتی خاص به جایی یا اسکورت ناوگان خاص یا حتی تجاری در این دو سه ماه پیش رو به خاطر اخبار خاص و تهدید امیز احتمالی ) ولی چرا خوب رونمایی صورت گرفت؟ این هم احتمالا به این دلیل که سپاه تا حالا چنین شناوری در این کلاس نداشته لازم بوده تا انتسابش به صورت پر سر و صدا و رسمی به سپاه در رسانه ها تاکید و معرفی بشه تا فردا روز در دریا پروپاگاندا رخ نده که یک شناور بی نام و نشان در درگیها بوده یا اطلاعی وجود نداشته این شناور بی نام و بیگانه چه میکنه و بهانه جویی هایی از این قبیل توسط کشورها و گروه های دشمن در یک موقعیت خاص احتمالی.
  9. اصولا برخی گمان میکنند حوادث سوریه به همین راحتی تبدیل به وضعیتی شد که (بارها گفته شده) ترکیش ایر کرور کرور تروریست را به صورت چارتر به مرزهای سوریه انتقال بده و داعش و النصره تبدیل به یکی از مهمترین همپیمانان اردوغان و ترکیه بشند در منطقه خیلی به طور رسمی. در حالیکه برنامه های ترکیه و اردوغان یا از ابتدا یا بعد از دیدن شرایط مهیا از همون ابتدا هم به سمت یک بازتعریف جدید جغرافیایی برای اردوغان و ترکیه بود و مهمترین هدف اولیه هم اشغال حلب در سوریه و استقرار یک نظام همسو با دولت ترکیه در سوریه بود که بتونه قراردادهایی را با اردوغان منعقد کنه که منافع ترکیه کامل تامین بشه در حالیکه منافع کشور مبدا اصلا اهمیتی نداشته باشند (ماجرای لیبی مثال واضح هست، هنوز یک دولت نصفه و نیمه مستقر نشده (به خاطر کمکهای اردوغان به این دولت و هم پیمانی با ترکیه) بلافاصله یک قرارداد تحدید مرزهای دریایی منعقد میشه به نفع ترکها. نتیجه اینکه "کینه جویی" اردوغان نسبت به ایران را برخی دوستان ساده میگیرند و رفتارهای اردوغان را به عنوان یک دوست! تحلیل میکنند یا نهایتا بی طرف ولی با عقیم گذاری قدم اول اردوغان در سوریه و اشغال حلب و استقرار نظام همسو با خودش، چیزی نیست که اردوغان به این راحتی فراموش کنه و تمام برنامه های دیگش در منطقه (عراق و لیبی و یمن و لبنان و ... ) هم همچنان هرچند پیش برده میشه به زور توسط ترکیه ولی لنگ سوریه است. برای همین قطعا بر خلاف ظاهر اردوغان به دلایل مختلف در حال حاضر یک "دشمن" جدی محسوب میشه و تمام منافعش در بی ثبات سازی ایران و حمله به ایران و شکست ایران در برابر تحریمها و ادامه تحریم ها و ... همسو با برخی طرفهاست. حتی ارتباط قوی گرفتن با روسیه برای به حاشیه بردن ایران در منطقه (سوریه، قفقاز، قطر، ...) بخشی از یک برنامه بزگرتر هست برای حذف ایران از معادلات و بعد اقدام به امتحان شانسش برای بار دیگه. (منافع روسها کاملا منعطف هست و براش اهمیت چندانی نداره اگر هزینه هاش پرداخت بشه اردوغان چه چیزهایی در سوریه و عراق به دست بیاره تا حدی) ارتباطات گرم این روزهای اردوغان با عربستان و گمانه زنیها در همکاری با نیروهای هادی در یمن از اون دست سیگنالهای جدی است. بسیار باید مراقب برنامه های ترکیه ضد ما بود چون ممکنه خیلی به سرعت از این ظاهر فعلیش خارج بشه و رسما به تهدید علنی تبدیل بشه.
  10. مستند ثریا در رابطه با بازار سوریه و نحوه تعامل ایران با این بازار پس از جنگ و تحرک دولتی دیدن داره، اوج ناکارامدی و تنبلی، رخوت و بی برنامگی و فرصت سوزی دولتها. همین میشه که بوسنی، فلسطین، عراق و سوریه تمام هزینه ها و زحمات را ایران میکشه هم در بعد خصوصا نظامی و حتی سیاسی ولی چندی بعد میبینیم تمام برداشتهاش را امثال ترکیه میکنند که بعد از هزینه دادن های ما وارد بازار میشند چون فقط و فقط برنامه ریزی دولتی در بعد خصوصا اقتصادی دارند. (به خاطر ناکارمدی مطلق دولتهای ما که همیشه هم از زیر بار مسئولیت فرار میکنند و میکردند و با پول مفت نفت فقط و فقط بازی قدرت میکردند و میکنند) جالبه ترکیه همچنان با اشغال سوریه و حملات مستقیم به ارتش سوریه و دولت سوریه و ویران کردن سوریه 8 برابر ما فقط به خود مناطق تحت تسلط سوریه صادرات داره نسبت به ما و ما مبلغ ناچیز 150 میلیون دلار فقط. اینکه اشاره میشه دولت سوریه پیشنهاد در اختیار گذاشتن بندر لاذقیه را داده و تا سال 98 هم خیلی کند دولت ایران این روز و اون روز میکرده و ولی رها کرده ماجرا را. اینکه اشاره میشه در بازارش اصلا هیچ حضوری نداریم. اینکه اصلا دولت به خودش زحمت یک برآورد از بازار سوریه را نداده. این که یک ریال هزینه (که قطعا بعدها قابل برداشت هست) نشده در امور اقتصادی. این که رایزنی های اقتصادی تقریبا صفر بوده با سوریه همش نتیجش میشه اینکه ترکیه با ابزار اقتصاد (سوریه مجبوره وقتی مرزهاش محدود هست از یک دشمن حتی جنس وارد کنه) کم کم منافعی که از راه نظامی هم نتونسته براورده کنه از طریق نفوذ اقتصادی که نفوذ فرهنگی و اجتماعی متعاقبش هست به دست بیاره. حالا این همه نیروهای نظامی ایران هزینه دادند در این جبهه و حالا که خود سوری ها هم تمایل دارند دولتهای تنبل ما فقط چشمشون به مسیر آسان و راحت پول مفت نفت هستند که کی به ما لطف میکنه جهان تحریمها را برمیداره تا دوباره بزنیم زیر همه کارهای سخت و بگیم چه کاریه وقتی پول نفت هست.
  11. 28 آبان 1392 لبنان شهید رضوان فارس (حاج رضا) - مقاومت اسلامی لبنان - حزب الله الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم و أهلِک عَدُوَّهُم منَ الجنِّ و الإنس منَ الاوّلینَ و الآخِرین سرتیم حفاظت سفارت ایران در لبنان - شهادت در دفاع از سفارت ایران
  12. ثبت این گونه اخبار از دو جهت ضروری است: 1.کسانی که ادعای وطن دوستی دارند ولی همزمان علایق قومی و اشتراکات را در موضعگیریهاشون دخیل میدونند (حتی با علم به خیانت کشور خارجی ضد کشور خودشون و تحریکات و اقدامات و اعلامات! ضدارضی و ضدوحدت و ضدامنیت و منافع ملی کشور مادری) و جانبداری میکنند از چنین موجودیتی، حتما لااقل باید در مراوداتشون با پانها و دیگر گروه های تندرو (به خاطر اشتراک سلایق به هر حال ارتباطات قومی و فکری وجود داره) باید چنین سانادی را محکم تاکید کنند که امثال پانها کاسه داغتر از آش نشند (هرچند همه میدونیم مشکل پانها جای دیگه است ولی لااقل دیگه با وقاحت "حمایت نظامی" و "حمایت امینیت" و "حمایت اقتصادی" را بهانه اهداف شومشون نکنند در کمال دروغگویی ) 2.این اسناد ثبت وضبط بشه که فردا روز این بوقلمون صفتان سیاسی/رسانه ای کشور خارجی خواستند دوباره مثل جنگ اول قره باغ موضوعات را تحریف کنند و از جوانی نسل جدید و یا فراموشی آدمها سوء استفاده کنند برای جا انداختن یک روایت کذب و جعلی حواسشون باشه که حقیقت شاید غبار بگیره ولی همیشه موجود هست که بهش مراجعه بشه. *هرچند چنین جملات و سخنانی مشخصا انقدر سادگی وجود نداره که کنایات و اشارات مستترش (احتمالا) نادیده گرفته بشه که این بدگمانی هم دلیلی کاملا واضح داره (وقتی همزمان کشورت احزاب و گروه های خائن و دشمن کشور مقابل را در خود جای داده و حمایت میکنه خیلی طبیعی است که کسی حرفهات را به دید صداقت نگاه نکنه) |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| پ ن: میزان وقاحت و البته محتوای مضحک و طنز! چنین اظهارات قاطعی از زبان وزیر دفاع رسمی! النصره خصوصا در سوریه و در حالیکه بخشهای زیادی از سوریه را در اشغال خودش داره و به شدت هم با هرگونه اقدام دولت مرکزی و کشور سوریه برای آزادسازی مناطق اشغالیش اون هم از گروهک های نشاندار تروریستی که حتی سازمان ملل کاملا جانبدار در این عرصه(سوریه) هم چند روز پیش گزارشی از جنایاتش در ادلب منتشر کرد؛ جلوگیری میکنه فقط و فقط از دو رژیم در منطقه ما برمیاد: یکی صهیونیستها و یکی اردوغان. تازه این ورای اشغالگری ارتش جنایتکار ترکیه (بعد از سربری! و جرم و جنایات افسران ارتش ترکیه در کنار برادران تکفیری النصره ایشون! در سوریه) در عراق هست.
  13. این نوع کشتی ها اقسام مختلفی در تناژهای متفاوت دارند که حتی به نظر نمونه ای از این کشتی ها با توجه به ظرفیتی که داره به راحتی با تغییرات ساده ای (در ضرورت) میتونه راحت تبدیل به یک ناو بالگرد بر بشه. با توجه به اشارت دوستمون @parsneet اگر امکان خریداری کردن انواع و اقسامی از این نوع کشتی ها باشه با توجه به نیاز ما ( خصوصا در دسترسی به برخی متحدینمون در سوریه، بعدها انشاء الله یمن، و حتی نزدیک شدن به سواحلی با همراهی ناوگانی تجاری و نقش بارانداز ( جایی که دسترسی مستقیم به بندر نیست)) میتونند بسیار مفید باشند. دقیقا این کاربری برای این نوع کشتی شاید یکی از ضروری ترین و فوری ترین کاربری هایی بود که نیاز بود و حالا در کنار پشتیبانی میشه از این نوع شناور برای مواقع ضروری به صورت اورژنسی هم استفاده کرد. حتی با افزایش تعداد و تخصصی شدن هر شناور فی المثل مثل نبرد اخیر ادلب که ترکها پهپادهاشون را به تعداد وارد نبرد کردند، برای مایی که استقرار وسیع تجهیزات در سوریه امکانش نیست (به خاطر احتمال هدف قرار داده شدن توسط دشمن صهیونیستی در یک موقعیت ویژه ) و پرمخاطره بودن مسیر زمینی عراق (فعلا) استقرار یک شناور مختص پهپادها برای پشتیبانی از نیروهای مقاومت در چنین نبردهایی در کنار سواحل سوریه میتونه کارگشا باشه. هدف قرار دادن چنین شناوری توسط دشمن صهیونیستی هم خب تبعات ساده ای نداره.
  14. برای سپاه اتفاقا به نظرم با وضعیت فعلی بودجه این بهترین راه هست که با استفاده از منابع محدود به سراغ شکار چنین بازنشستگانی (چه خرید از کشورهای دیگه دارای لندینگ کرافت و لجستیک و ... و چه تجاری های داخلی) بره و با تغییر کاربری قابلیاتهای جنگ ناهمتراز خودش را تقویت کنه. اگر بتونه با طرح های خلاقانه شیوه های نوینی برای یک جنگ احتمالی که غافلگیرانه باشند را هم طراحی کنه که عالی میشه (توجه داشته باشیم که با دشمنی طرف هستیم که یک تهدید را اول شناسایی میکنه و بعد از سالها تحقیق و هزینه یک قابلیت پدافندی براش طراحی میکنه(قایقهای تندرو، حمله سوارم، پهپادها و ...) حالا اگر ما بتونیم برگه های مبهم را افزایش بدیم دشمنی که قابلیتهاش بر مینای نظم و برنامه ریزی هست دچار اختلال میشه تا حدی. رچند با توجه به توضیحات به نظر این قبیل ناوها برای سپاه بیشتر در رابطه با موقعیتهای صلح هست. فراموش نکنیم که دو نفت کش ما بعد از حادثه آرامکو بی سر و صدا توسط طرفی مورد حمله قرار گرفت در دریای سرخ. حالا با اضافه شدن چندین کشور متخاصم و به ظاهر غیرمتخاصم! به سواحل این دریا (ترکیه، امارات، روسیه، و کشورهای مقیم شامل عربستان و حتی مصر و سودان و ... و خصوصا رژیمی چون اسراییل ) حضور نیرویی علاوه بر نیروی دریایی ارتش که وظایف رسمی داره (به عنوان نیرویی با وظایف غیررسمی که اصطلاحا قبلا حسابها باهاش تسویه هم شده و در لیست چی چی ایسم هم قرار گرفته و تحریم شده و ... و دیگه چیزی برای از دست دادن نداره(!) ) در حاشیه دریای سرخ و سواحل عمان و مدار نزدیک اقیانوس هند در زمان صلح و کشمکش های بزن و در رو اتفاقا یک اقدام بسیار حیاتی و عقلانی است. و چون نیاز فوری است فعلا با هر چیز دم دست هست باید این نیاز را تامین کرد. شاید با این نگاه بهتر بشه فهمید تعجیلها و برخی نواقص را.
  15. باید در این مورد "کاستن هزینه ها" را فاکتور بگیریم و لااقل یک نمونه عمودپرتاب از موشکهای بالستیک تاکتیکی کوتاه بردمون را توسعه بدیم با تغییر بردار رانش برای نصب جادارتر روی این قبیل کشتی هامون در قدم اول که پیچیدگی های جانمایی ثقلی! و فیزیکی ناوها را نداره.
  16. چینش محموله ها به نظر یک چینش عملیاتی نبود بلکه یک چینش تبلیغاتی برای نمایش رسانه ای بود. نکته مثبت این رونمایی اون عنوان انتهای ویدئو بود. چیزی شبیه "رسانه نیروی دریایی سپاه جمهوری اسلامی ایران" که گویا ویدئو را تهیه کرده بود. راه طولانی ای وجود داره ولی امیدوارم قدم به قدم حرفه ای تر و تخصصی تر هر نیرویی برای خودش یک ارگان رسانه ای ثابت داشته باشه. (مهم اینه ثابت باشه و نه مقطعی برای رزمایش و رونمایی و ...) اگر توجه بشه و بعد این همه انتقاد برند سراغ نهادهای تخصصی رسانه ای برای هر نیرو یعنی یک قدم به جلو. همه اطلاع دارند و بارها عنوان شده که مثلا هر ناو هواپیمابر امریکایی به تنهایی یک مجموعه عظیم رسانه ای مختص به همون ناوگان داره. و مثلا برای ساخت فیلم و مراجعه هالیوود و مصاحبه و یا ساخت کلیپ های تبلیغاتی این مجموعه رسانه ای اون ناوگان هست که وارد موضوع میشه.
  17. یک سامانه راداری شبیه رادار اسکای گارد هم روش بود. در حقیقت این نمونه های کاملا اولیه مشخصا داره یک هدف گذاری را نشون میده. رفتن سراغ شناورهای تجاری برای ناوگان سنگینتر در کوتاه مدت و کم هزینه تر با توجه به توان و بودجه کشور به عنوان یک راه حل فوری و موقت. قطعا به بلوغ میرسه از اونجا که هیچگونه امکان همکاری و ایده و الگو گرفتن از یک نمونه فیزیکی و واقعی وجود نداره.
  18. alala

    اندیشکده رند

    جالبه تقریبا همگی تحلیلگرانشون هم اشاره میکنند به وضعیت اقتصادی نامناسب و فشار بر مردم و عدم رفاه و ... ای که مردم ایران به این دلایل مستحق حمایت هستند تا ضد حاکمیت کشورشون شورش کنند ولی همزمان خیلی شیک جاخالی میدند از پرداختن به ابتدای این موضوع که مسبب وضعیت اقتصادی و عدم رفاه و فشار بر مردم ایران به میزان تقریبا قاطعی تحریمها و اقدامات دولتهای کشور خودشون هست برای تحمیل حالا سیاست یا سلب یک حقوق فراگیرتری نسبت به مردم ایران. گویا پذیرفتند که این "حق" شون هست دستورات کشور خودشون را سایر کشورها اجرا کنند و اگر نکردند پس "اقدامات تنبیهی جمعی" علیه اون کشور مشروع هست. ولی تبعات این اقدامات را نه شورش مردم کشور هدف ضد آغاز کنندگان این وضعیت که "دوباره" شورش ضد حاکمیت همون کشور تجویز میکنند به صراحت. گویا مثلا یک فرد غریبه ادعای کلید گاو صندوق خانواده ای را کنه، بعد والدین که مخالفت کردند، با قدرتی که داره حقوق ماهانه پدر را قطع کنه و بعد شروع کنه به گریه زاری برای سوء تغذیه فرزندان خانواده. بعد هم فرزندان را دعوت به مقابله با والدین کنند یا از مخالفت برخی فرزندان که متاثر از شرایط تحمیلی هستند حمایت کنند و اون قسمت "کلید" را مدام از داستان حذف کنند و اشاره کنند این فرزندان مستحق والدین بهتری هستند!!
  19. فعلا در شرایط حساسی است و داره یکی به میخ میزنه و یکی به نعل تا این خیانت جدیدش یعنی تثبیت تکفیریها در مرزهای ایران و خاکش به دستور ترکیه، اجازه به ایجاد پایگاه نظامی ناتو در شمال مرزهای ایران و اسکان عناصر اردوغان پایان بپذیره تا بعد شروع کنه به اقدامات خبیثانه سابق توسط پان ترکیسم و مزدوران این ور مرز اردوغان. مجلس ترکیه با استقرار نظامیان ترکیه موافقت کرد و باید دید واکنش وزارت امور خارجه و آقای سفیر و ما همچنان انشاء الله گربه است خواهد بود یا خیر. قطعا اردوغان تلاشش برای ایجاد چند پایگاه و خصوصا در مناطق مرزی ایران و شهرهای مشرف بهش خواهد بود و که بعد با گشتهای نظامی میتونه کل اون منطقه را تبدیل کنه به یک منطقه نظامی بسته در اختیار خودش. این بشر (الهام) را هم که هم نحوه سخن گفتن و هم بلاهت شخصیتش را میبینید و کاره ای نیست خصوصا بعد استقرار نظامی اردوغان. جالبه دیروز خبری بود ترکیه با پهپادهای حتی به مناطق جنوب یمن هم دست انداخته. احتمالا از پایگاه های نظامیش در شمال آ،ریقا (سومالی اگر اشتباه نکنم پایگاه داره)
  20. اینکه برای اولین شوی تبلیغاتی مناطق همجوار ایران* انتخاب میشه و البته پل تاریخی این منطقه و تصاویر پی در پی در حاشیه این پل مشترک و سمت ایران میتونه از اولین اقدامات باشه. من بعد با ورود رسمی ترکیه وبدهی الهام بهش ما شاهد برنامه های اردوغان هستیم در مرزها و نه آذربایجان و رویکردمون باید در برخورد با یک دشمن و تکفیریها باشه قاعدتا نه یک همسایه ی سرکش. اولین قدم ایجاد پایگاه های نظامی ( ما در اون مناطق تعدادی برجک مرزبانی داریم فقط بسیار محدود ) دقیقا در حاشیه رود ارس تا قبل ایجاد پایگاه های طرف مقابل هست. (برای ترکها که اصلا نباید اجازه داده بشه به طرق مختلف، در حاشیه مرز ما پایگاه نظامی خارجی به هر عنوانی هیچ کشوری نمپذیره چه برسه که بابای! جدید تکفیریها (جالبه بابای اصلی یعنی سعودی تا حدی ولشون کرده ولی اردوغان به سرپرستی گرفتشون! ) و کیلومترها دور از خاک کشورش قصد داشته باشه. بعد هم تجهیز فوق العاده مرز ارمنستان و نوردوز هست به طوریکه ظرفیتش چندین برابر بشه. بقیش را هم بچه های اطلاعاتی و نظامی باید چراغ خاموش از حقوقمون دفاع کنند چون کاملا مشروع سهت و اذربایجان پای یک جریان تروریستی کاملا ضدایرانی و یک کشور رقیب را به صورت نظامی به مرزهای داخل کشورش و مرزهای ما باز کرده. من بعد هر اقدام نظامی و اطلاعاتی برای دفاع از کشور ضروری و لازم هست البته با ظرایف و لطایف! یک کشور صبور و کهن و هوشمند. این نقشه هم-2006- جالب هست و احتمالا دوستان دیدند قبلا، اون موقع دیده شد ولی به اندازه کافی حساست ها را تحریک نکرد چون صحبت از این امر هم حتی شاید غیرواقعی مینمود. دیدیدم تا یک قدمیش رفتند (تلاش جدی گویا برای ورود به منطقه مرزی ارمنستان) و همچنان با موضوع کریدور به دنبالش هستند. به نقشه اذربایجان و اشغال مرزی از مرزهای ایران دقت کنید:
  21. اصولا هیچ بعید نیست. فقط کافی است توییت ترامپ را در رابطه با واکسن را اخیرا ببینیم. در توییت عنوان میکنه جهان و تاریخدانان باید حواسشون باشه و این را ثبت کنند که واکسن کرونا "تحت هدایت و ذیل قدرت و حاکمیت" «من» ساخته شد (حالا مای واچ را میشه ده ها معنا ازش برداشت کرد با توجه به شخصیت طرف) خیلی مهمه که بدونیم با کی طرف هستیم. این واقعا عطش و التماس ثبت اسمش در تاریخ را داره. تمام اقدامات عجیب و غریبش هم نه از سر هوش و ذکاوت و تحلیل سیاسی که بر این مبنا بوده منتها در پشت پرده هر گروهی از این شخصیت این بشر به نفع خودشون استفاده کردند (اسراییل برای باقی ماندن در سوریه، طرح معامله قرن، طرح صلح ابراهیم، اشغال جولان، انتقال پایتخت و ...؛ پمپئو و تیم عبری/عربیش در ترور سردار و حملات به نیروهای مقاومت در سوریه و عراق؛ برخی سناتورهای صنعتی در خروج از معاهده پاریس و ... ) اصولا هرچند از همین موارد هم میشه برداشت کرد که لابی صهیونیسم در کاخ سفید از همه قویتر هست و بیشتر پیشنهادات از جانب اونها بوده ولی مطمئنا یک کار حسابی در "پدیده" نامیدن هر کدوم از این موارد طی ماه ها در گوش ترامپ خوندند و جمجابش کردند که هر کدام از این موارد اسم اون را در تاریخ ثبت میکنه. حالا واقعا حمله به "ایران" تنها چیزی است که تا تا به حال حاکمان امریکا موفق به انجامش نشدند و یک مورد محدود هم شکست خورد و حالا اتفاقا برای تلافی اون (که در تاریخ ثبت بشه من بودم عملیات طبس را تلافی کردم) و همچنین ثبت اسمش به عنوان نخستین رییس جمهور کافی است که روش کار بشه خصوصا اگر مطمئن بشه از کاخ سفید داره میره و تبعاتش دیگه به این مربوط نیست. در ماجرای ترور سردار هم از مدتها پیش که رسانه های جریان اصلی و عبری داستان سازیها را در مورد سردار شروع کرده بودند و مدام روی جلد مجلاتشون با تیترهای تحقیرآمیز نسبت به آمریکا در مورد سردار مقاله مینوشتند در حقیقت زیربنای کار را داشتند آماده میکردند که قطعا "حوادث آبان" و "خیانت" های مگو! زمینه نهایی را ایجاد کرد و با یک جرقه (حمله به نیروهای مقاومت در عراق که واکنش طبیعی اونها جلوس سفارت امریکا را در پی داشت ) ماجرا را برای ترامپ "حتمی و قطعی" تریم کردند که تبعاتی هم نخواهد داشت به خاطر شرایط و اسمش در تاریخ ثبت میشه. حالا هم در مورد حمله به ایران خدای ناکرده اولا باید در داخل کشور زمینه مشابهی بهشون داده نشه و ثانیا حتما بازدارندگی تقویت بشه.
  22. به هر حال برای یک قضاوت قطعی حتما نیاز به یک کار تحقیقی مفصل هست. این گپ و گفتهای ما تنها تحلیلی سطحی هستند از دیدگاه و اطلاعات محدود خودمون. به قولی (زیاد تکرار میکنم این را اخیرا) سوالهای پیچیده، پاسخ های ساده ای ندارند.
  23. خب ساده ترین پاسخ به این پرسش "سیستم" هست. وقتی به رسانه و پروپاگاندا باشه بله ذیل یک سیستم دارند زندگی میکنند ولی وقتی به اصل ماجرا با گریزی به واقعیاتی چون تبعیض نژادی و سیاسی و انسانی آشکار میرسیم (سیستم قضایی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادیو ...) میبینیم در مجموع سیستم در اختیار و هموارسازی مسیر برای یک طیف برگزیده! هست. (اینجا شاید یهودیها حتی بیش از مسیحیان) این از دلایل چرایی شکوفا نشدن استعداد مثلا سیاهان هست که البته چیز تازه ای نیست و صدها مقاله در مورد این تبعیض ها نوشته شده. حالا شما تسری بدید ماجرا را به عرصه قدرت، رسانه، علم، آموزش، هنر و ... و ببینید وقتی یک سیستم قدرتمند مسیر یک طیف را (کاملا نامحسوس و شاید آگاهانه و حتی ناآگاهانه ) بیشتر هموار میکنه حتی اگر اون طیف در اقلیت باشه موفقیهاش بیشتر خواهد شد یا خیر. (یک مثال شلخته میزنم ولی حالا انطباق کامل ازش نخواهید، مسیر کنکور در سالهای اخیر به چه سمتی پیش رفته؟ سیستم کنکور فعلی چه چیزی را سبب شده؟ طبق آمار راه یافتگان به دانشگاه های برتر کشور از یک طیف اقتصادی خاص هستند بیشتر؛ آیا این دلیل بر باهوش تر بودن مثلا طبقه ثروتمند از طبقه متوسط و ضعیف هست؟ با اینکه در اقلیت محض هم هستند (نسبت به دهک ها مثلا) طبیعتا خیر! "سیستم" کنکور طوری است که مسیر (کلاسها، معلم ها، مدارس ) در اختیار و دسترس طیفی است که نهایت استفاده را ازش میبره و خب خروجیش هم اینطور میشه. خب یکباره دیگه نگاه کنیم: ثروت انبوه جوامع یهودی (حالا در این مورد هم احتمالا دلایل خاص خودش وجود داره چرا در بازه ای از تاریخ جوامع یهودی به شدت ثروتمند شدند ) وقتی پس از جنگ جهانی دوم و مهاجرت نخبگان و ثروتمندانش به ایالات متحده با قدرت گره خورد (کشوری که اصطلاحا منجیشون بوده و حالا همه چیز در این کشور گرد هم میاد تا هم جبران کنه و هم اون کشور که سودای به دست اوردن قلب اقتصادی جهان یعنی لندن را داره به اهدافش برسه ) سبب شد در یک هماهنگی قدرت و ثروت که منافع دوطرفه داشت "سیستمی" را ایجاد کنه که مثل مثال کنکور مسیر هموارتری را برای یک طیف فراهم بیاره ( رسانه، علم، اقتصاد، تبلیغات، هنر و ...) و چون اون جوامع مهاجرتی نخبگانی از تمام اروپا و جهان حتی؛ دریک نقطه متمرکز شدند قدرتشون چند برابر نمود کرد و البته در مراحل بعد با باجهایی که بهم دادند بیشتر و بیشتر جوامع دیگه را به حاشیه راندند ( از سرزمین های اشغالی و تاسیس آرزوی دیرینه یک کشور گرفته (از جانب قدرت و ایالت متحده) تا حمایتهای مادی کلان از این اقدام و حامیانش.) البته مسئله بسیار گسترده و بینادانشی! است اصطلاحا و باید هزاران فاکتور دخیل را در صدها حوزه و چندین دوره تاریخی بررسی کرد ولی مطمئن باشید هیچ ربطی به ژنتیک و قوم برتر بودن و این دست افسانه ها نداره.
  24. خب همونطور که پیش بینی میکردیم: (اردوغان لایحه حضور نظامی ارتش ترکیه در آذربایجان را به مجلس داد مثل سایر موارد و در پست بالا گفتم در مورد قبرس هم داره همین راه را میره گویا) اردوغان به سواری موقت از آذربایجان راضی نخواهد شد بابت کمکهاش و حالا حالا ها کار داره با این رژیم و دولت و کشور از طرفی برنامه هاش را هم اتفاقا طبق روتین داره پیش میبره (ایجاد درگیری بین دو گروه در یک کشور یا دو کشور در یک منطقه و ورود اجباری به درگیری به صورت مستقیم و بعد عدم خروج و قائل شدن "حق" برای خودش در اون کشور شده با استقرار مزدورهای تکفیری یا ایجاد پایگاه نظامی مستقیم: سوریه، لیبی، آذربایجان، عراق و ...) حالا نکته اینجاست ترکیه اگر در باکو میخواست پایگاه نظامی بزنه ارتباط مستقیمی به ما نداشت، همونطور که در قطر زد به خاطر اظهار عجز مقامات قطری یا باکویی هرچند خب یک نشانه و خطر برای ما محسوب میشه. ولی وقتی قرار هست پایگاه نظامی (به یک بهانه خودساخته و در ضدیت با کشور ما به طور مستقیم) در مرزهای ما ایجاد کنه به دلایل کاملا روشن خب ماجرا فرق میکنه. اما دلایل: اولین دلیل همونطور که گفته شد مخل ایران شدن و ایجاد برگه های جدید به منظور فشار بر ایران بیخ مرزهاش هست تا موازنه ای ایجاد کنه با مرزهای ایران با کشور خودش (شاید دفعه بعد به جای تهدید مستقیم ایران از این طریق و مزدورهای تکفیری بتونه تهدیدها ضد ایران را عملی کنه از نقطه ای دیگه) دومین دلیل سپر حفاظتی برای مزدوران تکفیریش هست. ایران بارها گفته شده اینها باید خارج بشند و اینطور گمان میکنه در چتر و ذیل پایگاه های ترکیه کسی نمیتونه متعرضشون بشه و فعلا نامحسوس و در لوای قوای نظامی ترک (مثل سوریه) میتونند تلاش کنند جا باز کنند تا دائم مستقر بشند. سومین دلیل با استقرار چنین پایگاه هایی نیاز به لجستیک و تامین و جغرافیا و اصولا گسترش فرهنگ خاصی از اشغالگری فراهم میشه که برای تثبیت هرچه بیشتر جای پای ترکیه در این سرزمین ها نیاز داره و قطعا بافت مسکونی و غیرمسکونی اطارفش را شروع میکنه به تغییر دادن چهارمین دلیل هم احتمالا پیش بینی از برنامه های اتفاقی و ناگهانی بهم خوردن توافق هست که اینبار با حضور نظامیش قاعدتا میتونه سریعتر و وسیعتر وارد معرکه بشه خب میبینیم بسیاری از پیکانها نوکش به سمت ماست (از اقتصادی و تامین کریدورهای اقتصادی و به دست گرفتن مدیریتشون بیخ مرزها ما با کشور همسایمون گرفته تا حمایت از تکفیریها و جالبه حالا دیگه بحث منافع مستقیم کشور هست و مظلوم نمایی ها و حقه هایی چون اشغالگر و مسلمان و ... در کار نیست و اتفاقا باید به پانها فضا داد تا ببینیم در این معرکه دارند از اردوغان حمایت میکنند باز هم یا نه و اونوقت فکری اساسی در موردشون کرد که منافع یک دشمن فرامنطقه ای و خارجی را دارند بر منافع کشورشون حمایت میکنند که خب اونوقت انتسابشون از پان به یک چیز! دیگه تغییر میکنه) قدم اول اینه که ایران باید به راحتی نپذیره ترکیه در مرزهای جنوبی ( یعنی پایین لاچین و در امتدا ارس خصوصا، حالا بالای لاچین و اقدام و کلبجر دیگه فعلا با شرایط فعلی ناچارا فاکتور گرفته میشه) مستقر بشه و پایگاه نظامی ایجاد کنه. یعنی هم به اذربایجان اعلام کنه اگر قصد سواری دادن داره جای دیگه ای سواری بده و هم ترکیه (که البته ما در برابر ترکیه ابزار فشاری نداریم که برعکس هم هست تازه، باید سعی کنیم ایجاد کنیم که بحثی جداست و امکانپذیر البته) - اصولا طبیعی هم هست، ایجاد پایگاه نظامی در عمق یک کشور یک مسئله است (تازه در شرایط عادی نه ایجاد چتر برای تروریسم) و ایجاد پیاگاه نظامی در همسایگی یک کشور با یک کشور دیگه توسط طرف سوم یک چیز. قدم دوم هم اقداماتی است در تلافی این احتمالات و اقدامات ترکیه و اذربایجان از جمله تقویت روابط با ارمنستان به شکلی که موجب استفاده تبلیغاتی و ابزاری این دو رژیم نشه. و اما در انتها: تمام این اقدامات را باید وزارت امور خارجه انجام بده یعنی تهدید و هشدار و ارسال پیام و ... (متاسفانه نظر شخصی من این هست بر خلاف تبلیغات ما یکی از کم اعتماد به نفس ترین وزارت های امور خارجه را در کلیت شاهد هستیم که تحرک بسیار کم و کندی داره و اصلا نمیشه روش حساب کرد برای این موضوع ) - نیروهای نظامی هم همون اول ماجرا نمیتونند وارد بشند و کسی مثل حاج قاسم و سپاه قدس هم سخت بشه پیدا کرد برای مناطق شمالغرب. ولی از همین حالا باید در قدم دوم برنامه ای چیده بشه که اگر کار به اونجا بکشه چه برنامه ای باید اجرا بشه و تعلل رخ نده مثل گام پیشین. حداقلش (اگر فرض بگیریم همه برنامه ها شکست بخوره) نظامی کردن شدید مرزهای ایران با آذربایجان با ایجاد تاسیسات جدید و جدی هست (فرودگاه نظامی، پایگاه جدید ارتش و پساه بیخ مرز و ...). قدم بعدیش را واحدهای اطلاعات خارج مرزی نظامی و دستگاه های امنیتی باید بردارند و با کوچکترین نشانه و تهدید وارد عمل بشند کاملا مشروع (ترکیه مگه با چه بهانه ای کیلومتر ها در داخل خاک عراق و سوریه اشغالگری انجام داده؟! جز مبارزه با گروهکی که ازش خوشش نمیاد؟!) پ ن: کشورها بر اسا منافعشون بده بستان میکنند: