alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. الهام علیف امروز تو مصاحبش با یک رسانه روسی گفته استقرار پایگاه های ترکیه در خاک آذربایجان را غیرمحتمل نمیدونم. جالب میشه. از همه مهمتر به نظر داره ما را محاصره میکنه! قطر، اقلیم کردستان عراق، شمال عراق، شمال شرق سوریه، شمال غرب سوریه و حالا احتمالا نجوان و آذربایجان.
  2. اینور بام و اونور بام هست دیگه متاسفانه. حالا واقعیتش من میفهمم این توییت را که اجازه خرید افتخاری نداره یعنی چی، یعنی لااقل از چه تفکری داره سخن میگه. نفی هم نمیکنه ظاهرا خود خرید را هرچند به فروش مثلا میخواد بیشتر بها میده. ولی "تو را خدا نخرید" اسلحه های اون هم تسلیحات مرسوم و مشروع و مجازی که همه میخرند و اصلا باید بخرند را نمیفهمم. یعنی لااقل یک استدلال تهش آورده بشه که بگیم آخه از کجا چنین چیزی نشئت میگیره. چطور میشه یکی گمان کنه "تو را خدا نخریم" ؟! اون هم نه به عنوان یک خبرنگار و بلکه مسئولی که خودش هشت سال در بالاترین سطح کشور اطلاع داشته از شرایط کشور، هشت سال جنگ را تجربه کرده، اون افراطی گری های اوایل انقلاب را در مورد برخی خریدها که میرفت که به چرخ گوشت! سپرده بشند را دیده و تقبیح هم احتمالا کلی شنیده از دوست و دشمن. ولی باز بیاد بگه "تو را خدا نخرید" ؟!
  3. موشک را بدیم بره! اسلحه هم بعد سالها تحریم و کلی داده در بحث هسته ای برای آزاد شدنش در قسمی از معامله، "تو را خدا نخرید" - خوبه والا. احتمالا گمان میشه از کشور هم نهایتا یا با همون جوون حزب اللهی و سرباز وظیفه و کادری مظلوم همیشه گوشت دم توپ یا اینکه شعارهای خوشگل! توی کنفرانسهای گفتگو و گفتمان! غربی و با خواهش و التماس و قشنگ قشنگ حرف زدن! میشه دفاع کرد.
  4. متاسفانه با اینکه طی چند پست در همین تاپیک هم اشاره شد و خصوصا دست باز ترامپ و تیمش و غافلگیریها و تحرک بسیار مناسبشون در مقابل رخوت دموکراتها ( ایمیلهای امروز پسر بایدن مثلا ) که مورد اشاره قرار گرفت و اینکه ترامپ به هر حال شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات داره و نتایج نظرسنجی ها ملاک نیست (هرچند در این مورد هم ترامپ بعد از بهبودی از کرونا شرایطش حتی بهتر هم شده ) و دور قبل هم اکثر نظرسنجی ها کلینتون را برنده قلمداد میکردند ولی اتفاق دیگه ای افتاد؛ باز یک طیف به شدت داره با آدرس غلط پیروزی بایدن و گل و بلبل شدن همه چیز و وعده های انچنانی به مردم میده و سطح انتظارات را در مردم بالا میبره که بایدن حتما پیروز میشه و اون موقع همه مشکلات رفع میشه. کاری به حل مشکلات!! توسط بایدن ندارم ولی ایجاد این انتظار کاذب در مردم و دمیدن به امید پیروزی بایدن و گره زدن و شرطی کردن افکار عمومی و اقتصاد در صورتیکه بایدن پیروز نشه برای کشور یک بحران دوباره ایجاد میکنه در سطح انتظاری که هم اقتصاد و هم افکار عمومی را به شدت مثل موج با خودش میبره. دقیقا مثل انتظارات بیخودی که نسبت به برجام ایجاد شد و توجه کنیم که حوادث دیماه 96 قبل از خروج ترامپ از برجام و بیشترش حاصل انتظارات برآورده نشده وعده داده شده در برجام بود. چرا باید دمیده بشه به یک موضوع بی حاصل. که حتی به نظرم الان واقعیت موجود و پیروزی ترامپ حتی بدبینانه اگر عنوان و تبلیغ بشه ضررش به مراتب کمتر هست چون انتظارات انباشته شده فردای انتخاب نشدن احتمالی بایدن دیگه به شدت تبلیغات الان نخواهد بود. الان دمیدن به پیروزی بایدن چه سودی برای کشور داره؟ اگر پیروز شد و خوشبینی های این طیف را پاسخ داد که فبها ( که همه میدونیم این هم در روی کاغذ هزار اما و اگر داره حالا حتی اگر خود بایدن بخواد با قفلهایی که ترامپ زده و لابی صهیونیستها که همیشه حضور داره ) ولی اگر نشد لااقل انتظارت بیهوده باعث ایجاد یک سرخوردگی عمیق تر در جامعه و اقتصاد نمیشه.
  5. قطعا منظور همون مفهوم "پویایی" به صورت مکانیکیش در مقایسه صورت گرفته؛ بود، نه در بعد نیروی انسانی. اتفاقا در همون پست میخواستم اشاره کنم که اگر تفاوتی را شاهد بودیم و هستیم در این دو ارتش ورای اون مفهوم پویایی که مشترک بود در هر دو؛ قطعا برمیگشته به تفاوت نیروی انسانی دو ارتش. به هر حال این مکتوب و مستند هست که استعداد نیروهای ایرانی هم در دوره های اموزشی وهم بعد در عرصه عمل (در ایا جنگ) زبانزد بود. مقایسه ای که با ارتش ترکیه کردم این بود که علاوه بر تفاوتهای فوق؛ "ُسیستم" در ارتش ترکها تمام آموزشها و حتی تجهیزات را سعی میکنه بعد از فراگیری ( مثل دو ارتش ذکر شده از طرف خارجی) بومی کنه و متناسب با شرایط خودش اون مفهوم عمیقتر "پویایی" را جریان بده درش. چیزی که هم در ارتش پهلوی و هم سعودی فاقدش بوده و هستند به دلایلی که ذکر شد (دیکتاتوری سیستم، خودمحوری اشخاص، استیلای قوای خارجی و تصمیم گیری ورای استقلال نیرو و عدم استقلال و ...) والا در مورد اون مفهوم پویایی که مدنظر شماست خصوصا در بحث آموزش حق با شماست. حتی در نیروی هوایی اگر از نمایشگاه های هوایی دیدن کرده باشید این سکون را ردش را از تجهیزات تا صورت پرسنل این نمایشگاه ها میتونید مشاهده کنید که واقعا ناراحت کننده است. برای همین مثلا شاید تونسته باشیم در بخش موشکی اون پویایی را تا حدی داشته باشیم (به هر دو مفهوم) ولی در بخش هوایی خصوصا حالا که امکان بومی سازی نیست؛ حتما واردات میتونه با خونی که به بدنه (هم مکانیکی و هم روحی ) تزریق میکنه موجب تحرک و انگیزه به سمت پویایی بیشتر هم بره.
  6. دقیقا همینطور هست. در یک تحلیل دقیق و علمی باید حب و بغضها را کنار گذاشت ولی واقعا باید کنار گذاشت و البته اسیر افسانه سازی از مقاطع تاریخی که آمیخته به منافع اشخاص و گروه ها هستند هم پرهیز کرد. معمولا مقاطع گذشته چون اسیر فراموشی و تصویر کاریکاتوری هستند وقتی با دورانی مقایسه میشند که دقیقا جلوی چشم و در معرض لمس هستند و حتی یک کودک دبستانی هم میتونه واقعیت را چون لمس میکنه به انحاء مختلف دقیق توصیف کنه دچار نوعی اغتشاش در تعریف و توضیح و تشریح میشند. برای همین باید با سند و مدرک و استدلال قوی برای مقایسه های اینچنینی رفت، یعنی با مقایسه ای مبتنی بر شواهد متقن و نه فقط تعریفات و توصیفات اشخاص و تصاویر و ادعاها. از این منظر اگر حالا وقت و حوصله و دسترسی نباشه میشه از یک طریق دیگه وارد شد: ارتش پهلوی بسیار شبیه به ارتش مثلا سعودی فعلیه ( مثلا قطعا نه ارتش ترکیه مبتنی بر توان عمدتا بومی و تکیه بر سالها تجربه اندوزی کنار ناتو ) - هم از نظر نقش امریکا در ارتشش ( مستشارها و تاسیسات در اختیار و تامین ابزار و آموزش و شکل دهی غیربومی صنایع نوپاش ) و هم از نظر تبلیغات و تفکر شخص سلاطین و پادشاهان خودمحور و سیستم دیکتاتوری بستش. خب حالا راحت تر میشه قضاوت کرد. آیا منظور از پویایی؛ پویایی شبیه پویایی ارتش سعودی فعلی است؟ بله اگر منظور از "پویایی" تحرک و رزمایش و نمایش و حتی عملیاتهای خارجی حول توان وارداتی و مستشاری است و جا به جایی میلیاردها دلار خرید ابزار و ادوات و آموزش حتی، ارتش سعودی قطعا در برابر ارتش فعلی ایران یک ارتش پویاست و نمیتونیم خودمون را فریب بدیم. حتی احتمالا بشاش تر! و شاداب تر هم هست به هر حال به خاطر تغییرات مدام و ورود اموزش و ابزار جدید به روز و تجهیزات مدرن و ... نمیخوام بگم حالا بد هست یا نیست یا سرانجام شاید گفته بشه بله تبدیل میشه به یک توان بومی ولی وضعیت فعلی ای که وجود داره قطعا "پویایی" این(سعودی) یا اون(پهلوی) ارتش با پویایی مدنظر یک ارتش حرفه ای کلاسیک متفاوت هست.
  7. چند روز پیش یکی از کارشناسان نظامی روس اشاره کرده بود خرید ایران متمایل به جنگنده/هواپیمای ترابری نظامی/و پدافند (موشکی) است. حالا باید دید در عمل چه رخ میده و روسها بدون عذر و بهانه متمایل به فرش هستند یا خیر. به هر حال شرایط دشواری است برای ایران همچنان. نبود بودجه و شرایط سخت مالی کشور، احتمالا بازی روسها، فشارهای جاری آمریکا به کشورها و به همین ترتیب تحمیل شروط در خرید و تحویل و ... همه میتونه باعث بشه شرایط برامون حتی عادی هم نباشه. به هر حال باید تلاش کرد تا ببینیم خدا چی میخواد. در کنار جنگنده/پرنده ترابری که به نظر گزینه های خوبی هستند، پدافند هوایی/موشکی (ویتاز یا حتی یک سامانه ضدبالستیک اختصاصی برای ورود جدی تر به این حوزه )، بالگردهای ترابری (حتی اگر نظامی نشد هم نشد ) و زیردریایی سنگین و آواکس و رادارهای هوایی هم به نظرم در اولیت هستند نسبت به سایر خریدها. ولی با توجه به محدودیت ها شاید اولویت بندی حیاتی باشه، حتی با توجه به زمان تحویل شاید باز مجبور به یک ااولویت بندی ورای اولویت بندی بودجه و تمایل فروش و تهدیدات فوری و ... داشته باشیم.
  8. ترکیه یک کاروان بسیار بزرگ و سنگین را روانه جنوب ادلب کرده باز احتمالا جنوب اتوبان ام-4 . با اون حجم از توپخانه و تانک و زرهی که داشتند منتقل میکردند این اردوغان اشغالگر ( تو ماجرای قره باغ تمام شعار و لفاظی ها و جیغهاش سر اینه که ما داریم مناطق اشغالی آذربایجان را آزاد میکنم و خیلی ریلکس و وقیح و با دروغگویی تام و تمام نه تنها بخشهای زیادی از سوریه را اشغال کرده رسما بلکه خیز برداشته برای اشغال تدریجی بخشهایی از شمال عراق و مناطق عمقی تر سوریه ) این کاروانی که دیده میشه به همراه انبوه کاروانهای قبلی یا برای شروع حمله ای است به پشتوانه اعتماد بنفس های! اخیرش یا حداقل برای اینکه اشغال* ادلب و مناطق شمالی سوریه را دائمی کنه برای همیشه و اجازه بده با عدم آزادسازی مشمول مرور زمان بشند و مثل جولان اشغالی الحاق کنه در آینده ای که خب مشخصا ترکیه با این روند اقتصادیش قدرت بسیار بیشتری هم خواهد داشت. * هیچ چیز مثل دورویی منافقانه اردوغان بد نیست. حتی حاکمان سعودی تکلیفشون روشن هست و چیزی که هستند را مینمایند! ولی اردوغان نفاق به شدت پیچیده و عمیقی داره. یک نفاق آمیخته به تعصب ریشه دار و خودشیفتگی دیوانه وار که یک نمونه بروزش ویران کردن کشوری بود به اسم سوریه و به تنهایی غول داعش و النصره را از چراغ بیرون آوردن و پرورش دادن ( یک فقره فقط نقش ترکیش ایرلاین در پرورش و تجمیع النصره و داعش از تمام جهان در سوریه بررسی بیطرفانه بشه اگر اسناد روزی فاش بشند نشون میده چه کار عظیمی(!) صورت داده.
  9. یک نکته ای در رابطه با تلفات بالای نیروهای ارمنی که توسط بیرقدارها هدف قرار میگیرند جدای از توجیه نشدن (اون هم بعد از ده روز از جنگ و دیدن تاثیر بیرقدار ) از شکل ندادن تجمعات، عدم اطلاع از حضور پهپاد هست.* در این مورد ارتباطات و پوشش راداری مرکزی میتونه کارگشا باشه ولی فرض بگیریم این امکان نیست و واحدهای مهم و مستقلی در خطوط نبرد هستند که مجهز به پدافند هم نیستند. اینجا به نظر نقش رادارهای متحرکی چون کاشف-99 با برد 12 کیلومتر ( فعلا بیرقدار ها در برد 8 کیلومتری امکان تهاجم دارند ) میتونه کمک کننده باشه برای هشدار به نیروها. اگر از نظر هزینه و تحرک قابل قبول باشه از اونجا که به نظر فعلا پدافند برد کوتاه مشکل داره در هدف قرار دادن بیرقدارها شیوه ارزانی است که بدون به خطر انداختن سامانه های پدافندی (تا رفع اشکلاتشون که دردشون چیه در برابر بیرقدار و امثالهم ) میتونه نیروها را از وجود خطر اگاه کنه و البته خودش هم راهی برای مصون موندن پیدا کنه. * چقدر به ارتش سوریه بد و بیره گفته شد در نبرد ادلب با اینکه اولین مواجهشون با بیرقدارها بود و به نسبت لیبی و قره باغ البته خطرنکاتر چون ترکیه از خاک خودش و با انبوه پرنده ها حمله میکرد با پشتیبانی توپخانه و البته همین جنگ باعث شد که ترکها وقتی افسانه پدافندهای بردکوتاه براشون تهی بودنش (تا حدی) اثبات شد جسورتر بشه در ادامه مداخلاتش در منطقه. از طرفی چقدر به اسراییل پوئن و امتیاز داده شد با زدن اون یکی دوتا پانتسیر در جنوب سوریه اون زمانی که هنوز بیرقدارها رخ نشون نداده بودند. همه فکر کردند شاخ فیل را شکونده که حالا میشه دید اون هم با داشتن انبوه پهپادهای مسلح و انتحاری و جنگنده ها و پرتابه های هوشمند و دورایستا و حتی تا حدی پنهان کار واقعا تا به حال کار شاقی نکرده در برابر چند پدافند غیرمرتبط و پراکنده و کم تعداد سوری ها. ( به نسبت ) - البته این مقدمه برای این نتیجه بود که در سوریه با این اوضاع واقعا هر نوع پدافندی کاشته بشه ( با توجه به توان به هر حال محدود سوریه و متحدینش و توان فوق العاده طرف مقابل در پهپاد و پرتابه های دورایستا) به نظر نمیرسه فایده چندانی داشته باشه. تصمیم گرفته بشه حذف کردنش کار سختی نیست. برای همین فعلا بهترین کار همون تقویت سیستم تهاجمی موشک/پهپاد پایه هست. ( حتی برای بازدارندگی هم به نظر از پدافند با این وضعیت کاراتره)
  10. امیدوارم این نحوه ورود به بحث پشیمانم نکنه ولی چون از بزرگترین سوء تفاهمات فضای مجازی عدم دریافت جایگاه افراد و سن و تحصیلات و موقعیت و فضای زیستی و اطلاعات و گروه کاربری و تخصص و ده ها شاخصه دیگه هست که لازمه یک بحث منطقی است که به نتیجه برسه پس چون ما به این اطلاعات دسترسی نداریم که بدونیم از چه طریق و زبان و فهم مشترکی باید به یک بحث بپردازیم پس اینطور عنوان میکنم: برادر من دشمنی که نداریم ما آدم های نادیده هم را. هر کدام گوشه ای از این کشور زیر سایه سرزمینی که قدمتش زندگی لحظه ای ما را چون پلک زدنی هم حساب نمیکنه و تا به حال از ابتدای نام گرفتنش به اسم وطن تا لحظه شهادت اون سه مرزبان ایرانی پل آهنی جلفا مقابل ورود مهاجمین متفق به ایران تا لحظه جان از بدن بیضایی های دور از وطن اما برای وطن خارج شدن و پرپر شدن بیرامی ها در مرزهای غربی همیشه استوار ولی همیشه زخمی از خیانت و نامردی و دشمن پرستی و کاستی و کجی، ایستاده و بالیده و ما و پدران و مادران ما را در آغوش بی منتش گرفته زندگی میکنیم. اگر قلب من و شما همونقدر که برای تبریز میتپه برای زابل هم بتپه، اگر همونقدر که سرباز بلوچ شهید میشه چشممون تر میشه همونقدر برای سرباز کرد هم تر بشه. اگر پاهای بدون دمپایی بچه های جنوب کرمان همونقدر برامون عزینند که پاهای بچه های بدون کفش سیستان و اگر همونقدر شعر و آواز ترکی ما را به وجد میاره شعر و آواز گیلکی/بلوچی/عربی/کردی و ... هم به وجد بیاره و اگر نگاه چپ همونقدر که به بوموسی و تنب بزرگ و کوچک غیرتمون را به جوش میاره، نگاه چپ به سنندج و تبریز و سیستان و خوزستان هم بیاره دیگه تفاوت های دیگه چه فرقی میکنه چی باشند. تنها یک جدل خانوادگی هستند که همه خانواده ها دارند و همیشه یکی پدر را به طرفداری و یکی مادر را و یکی فرزند را میخونه ولی نهایتا همه خانواده ای از یک جنس هستند. من به تجربه مطمئن هستم اگر همه ما مطالعاتمون را وسیع تر و عمیق تر کنیم و از سد تعصبات و نظرات تنگ نظرانه و تک بعدی و جناحی افراد و دسته جات بگذریم ( به معنای سوگیریهای افراد که به تعداد هر فرد یک جناح سوگیرانه وجود داره در فکر و عمل) و بتونیم از بالا به همشون نگاه کنیم قطعا تشخیص حقیقت و واقعیت بسیار راحت تر هست. عصبیت ها و تعصبات و اشتباهات و قضاوتهای غیرمنصفانه و بعضا سوء تفاهامات را خیلی خیلی شفاف تر و سهلتر تشخیص میدیم و میفهمیم دشمنی ها چقدر در لباس میش اما گرگ صفتانه آگاهانه یا ناآگاهانه ما را از «حقیقت» میخوان فاصله بدند برای منافع شخصیشون نه منافع گروهیمون. ( همین چند خط را هم بدون دسته بندی من در جناحی مخالف یا موافق بخونید و بخونیم. اصلا به عنوان یک پاراگراف بی طرف که حتی نهیبش به خود من و امثال من هست نگاه کنید تا گمان نبرید که خطابه ای است که چون برخی واژه ها درش هست پس داره میگه حتما این واژه ها چون از جانب دهان من هست پس من منتسب قطعی به این واژه ها هستم و طرف مقابلم مقابل این واژه ها و نگاه. خیر! این فقط یک نگاه واقع گرایانه به تجربیاتی است که دیر یا زود اگر رها کنیم خودمون را حدس میزنم که سراغمون میاد ) خلاصه فکر کنم از ابتدای این تاپیک تا همین جا تمام حرف این تاپیک بدون حواشی فقط یک کلمه بوده: «ایران» نه یک سانتی متر کمتر و حتی «حالای تاریخ» به حکم چیزی که برای خودمون میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم نه یک سانتی متر بیشتر
  11. متاسفانه از لحاظ سیاسی بعد از انفجار بیروت خصوصا و دخالت مسیحیان اروپایی، جریان آزاد ملی و میشل عون در میان جمعیت مسیحی محبوبیت خودشون را از دست دادند تا حدودی و در مقابل احزاب دیگه از جمله حزب این جعجع تونستند به عنوان آلترناتیو با برخی شعارهای اقتصادی و اپوزیسیونی و اقدامات تهاجمی بعد از انفجار مشکوک بیروت که عمدتا مناطق مرفه مسیحی را تحت تاثیر قرار داده بود ( مثل ماجراهای مشابه منطقه که کشور و گروه و جریانی را غرب و در راسش آمریکا با تحریم تضعیف میکنه و بعد گروه های مخالف با علم اقتصاد به عنوان آلترناتیو بهبود اوضاع وارد میشند و در دوره ترامپ حتی میبینیم رسما تبلیغ میکنه بله راه نجاتتون قدرتگیری فلان جریان هست تا از تحریم نجاتتون بده والا از گرسنگی بمیرید) جانی دوباره بگیرند و برای همین بوی گوشت! به دماغ این جانی خورده و با پشت گرمی به حمایت جریان مسیحی و همونطور که خودش گفته امریکا و عربستان و امارات و ... داره بازوی نظامیش را هم بلد میکنه تا مثلا قدرتنمایی بکنه. طبق برآوردها الان احزاب مسیحی مخالف جریان آزاد در انتخابات بعدی رای بیشتری دارند و طیف همپیمان حزب الله در این بخش از لبنان پایگاه رایش را از دست داده به عنوان اکثریت.
  12. جعجع دیروز گفته من 15 هزار جنگجو دارم و الانم حزب الله به خاطر شرایط خیلی ضعیف شده و تازه من پشتیبانی عربستان سعودی و آمریکا و امارات را هم دارم و مقابل حزب الله می ایستم ( اگر اشاره بشه کار حزب الله را یکسره میکنم ) و حزب الله مجبوره شروط را بپذیره و ... حالا اینکه به هر حال حزب الله شرایط بسیار بسیار سختی را در فشار همه جانبه نظامی/سیاسی/اقتصادی/روانی/رسانه ای داره تجربه میکنه به کنار ولی این 15 هزار جنگجو داره که تازه تا حالا یک تیر هم به سمت دشمن خارجی/متجاوز/اشغالگر بخشی از لبنان شلیک نکردند کسی احیانا نخواسته تو این مدت بگه که 15 هزار جنگجو سی چیته! وقتی با دشمن خارجی اشغالگر کشورت هم هیچ مشکلی نداری؟! تو خاورمیانه فقط یک «عنصر» هست که منافع همه کشورها و گروه ها باید باهاش تنظیم بشه یعنی اسراییل. موشک ایران/سلاح حزب الله/استقلال سوریه و عراق و ... البته این فالانژ یک عقده دیگه هم داره که به هر حال شیعه بی سلاح و مسیحی با سلاح یعنی مثل چهل پنجاه سال پیش که مسیحی صلیبی! با زور تفنگ و ارتش خودمختار بزنه تو سر بخشی از کشور و به عنوان کنیز و نوکر به خدمت بگیرشون بدون اینکه حامی یا ابزاری داشته باشند برای مقاومت. دلش برای اون روزهای یکه تازی تنگ شده!
  13. تمام مشکل تفاهمی را شاید بشه در همین یک خط یافت. بهتره کمی کمتر در فضای مجازی آدمی غرق بشه و چند قدم عقب تر همونقدر که نظاره گر فضای مجازی و تولیداتش هست، نگاهی هم به پیرامون حقیقی خودش داشته باشه تا اینطور در یک فضاسازی کودکانه و عوامانه مشتی برانداز خشک مغز که مثلا خواستند با یک کمپین فیک ولی هماهنگ و حساب شده یک روایتی را همزمان با تفحص شهدای خان طومان در فضای مجازی باب کنند، آدمیزاد نیفته. ولو در حد استناد به "امکان رونمایی آمریکا از سند" که مشخصا معلومه در دام همون کمپین مضحک افتاده شده. حالا کاری به به براندازان خشک مغز نداریم که از دروغ و حمایت از جنایت و تروریسم ضد ایران و تحریم و ترامپ! و ویرانی و تجزیه و نابودی کشور از هیچ کاری دریغ نمیکنند و حتی امثال قاسمینژآد التماس میکنه به دبوویتز که سری بعد پیشنهاد بده به ترامپ ایران را محاصره دریایی کنه و کشتیهاش را بگرده و روزی نیست که کفش امثال ترامپ و بن سلمان و زاید و نتانیاهو و ... را لیس نزنند که یک تهاجمی به ایران و ایرانی بکنند ولی "حقیقت" وقتی "حقیقت" باشه کمپین دروغ و مضحک و فضاسازی و سند پمپئو و ترامپ به کنار، عاقل و سالم هم نمیتونه خدشه دارش کنه مثل رفاقت صمیمانه اردوغان با داعش که بعدها منجر به یک طلاق ظاهری عاطفی شد ولی هیچوقت نتونست اصل ازدواج و بچه های (النصره و دوستان) این پیوند مبارک(!) را تحت تاثیر قرار بده. ولی خب تمام این بازیها را کنار بزاریم همکاری شخص اردوغان و حکومت جنایتکارش مگه با داعش فراموش میشه؟ اون دیگه نه به بازیهای احمقانه سبک مغزانه براندازان نیاز داره و نه حتی سند آمریکایی، سندش صدها تصویر و صوت مسجل هست در ارتباط عاشقانه اردوغان با داعش و بعدش هم النصره که همین حالا هم ژنرالهای ارتشش افتخارشون جنگیدن دوشادوش النصره و رفقاش در سوریه است!! شهید محمودرضا بیضایی - آذربایجان شرقی - تبریز دستی که به خون امثال شهید بیضایی آغشته است یا مستقیم به خون شهید زنجانی ها و رفقاش در حزب الله، بماند صدها شهید ایرانی دیگه و شهدای آذربایجانی و آذری ایرانی در سوریه و عراق که مستقیم توسط تروریستهای تماما حمایت شده از طرف اردوغان به شهادت رسیدند، مطمئن هستیم باطل هست. در دست الهام فاسد که به کنار حتی اگر در دست فراتز از الهام هم بود. یک حق را با دستان باطل نمیشه حیات بخشید ولو منجر به حیات ظاهریش بشه و مطمئن میشه بود یک جایی، یک روزی کثافت اون دست باطل از کنار اون حق بیرون میزنه. چه قره باغ باشه چه هر جای دیگه. شهید سید علی زنجانی برای ما سند و نشانه و راهنما، خون بیضایی و زنجانی هاست. نه فقط چون شهید ما محسوب میشند بلکه شناخت عمیقشون از فضایی که درش زیست میکردند و آرمانی که به خاطرش به شهادت رسیدند.آرمانی که نه خاک بود و نه قوم و نه زبان که هم خاک بود و هم قوم و هم زبان.
  14. قطعا اردوغان و سازمان پشت پرده ماجراهای ظاهری یعنی میت ( به عنوان بازوی قدرتمند و مرموز اردوغان ) هدفشون تنها جنگ قره باغ نیست. اصولا گسترش سرطان تکفیریهای مزدور اردوغان در منطقه ما و شمال آفریقا علاوه بر اهداف کوتاه مدت برخی اهداف میان و بلند مدت را هم دنبال میکنه که حیاتی تر هست. تغییر بافت جمعیتی در مناطقی که امکانش هست ( شمال سوریه و عراق )، جایگزینی مزدوران ترکمن و ترکستانی و شبه ترک در برخی مناطق و همچنین استفاده از مزدوران عرب اعتقادی در برخی کشورها و مناطق و آلوده کردن اون مناطق به «تفکر» قومیتی/اعتقادی شکل داده شده توسط ترکیه ( که به مرور زمان اون مناطق مستعد که اینها معمولا با کمک به جنگها میخ خودشون را میان مردمان اون مناطق محکم کوبیدند ) به مرور سبب میشه حتی اگر از لحاظ تعداد جمعیت انتقال کافی رخ نداده باشه ولی همین هسته های آلوده کارکرد خودشون را برای پیشبرد برنامه های سازمان میت و سازمان های به اصطلاح فرهنگی/سیاسی/اجتماعی ترکیه داشته باشند در اون مناطق خصوصا با تاثیرگذاری بر مناطق همجوار و کشورهای پیرامونی. از این منظر هسته های آلوده تکفیری ها در قره باغ که با توجه به بافت جمعیتی احتمالا خالی از سکنه خواهد شد و اینها اولین ساکنین این مناطق خواهند بود ( با کوچ دادن خانواده هاشون پس از جنگ نقاط کلیدی مناطق در اختیارشون خواهد بود و الهام هم به عنوان یک ابزار چاره ای جز پذیرششون نداره ) که میتونند روی جمعیت های آذری انتقال یافته بعدی تاثیر خودشون را بزارند به خصوص اینکه طرف پیروز و فاتح این آزادسازی نام خواهند گرفت. بعد از این مرحله دوم بازی اردوغان شروع میشه، آلوده کردن افکار عمومی منطقه قفقاز که به طور سنتی حوزه نفوذ ایران بوده به تفکرات رادیکال ضدایرانی (بسیار فراتر از فعالیت پانترکها و فقط مسئله قومیتی ) و ایجاد برخورد میان دو طرف با این هسته ها که سطح منازعات در اون منطقه را یک قدم به منازعات غرب کشور و کردها شبیه تر کنه. یکی از مهمترین دستاوردهای اردوغان ایجاد یک ابزار آزاردهنده و برگه فشار دائمی و خطرناک ضدایران هست که آلترناتیوی برای کردهای شاید کمی همراه تر با ایران و ضد ترکیه باشند. نفوذ در شمال غرب کشور از طریق همین هسته ای شکل داده شده میتونه همیشه برای اردوغان راه فراری باشه که دخالتی در این کشمکشها ضد ایران نداره.
  15. این سطح از ساده سازی و سطحی سازی مسائل جاش اینستاگرام هست نه یک انجمن تخصصی. بارها به این درد شباهت سازیهای مبتذل در امور تخصصی اشاره شده که خودش یک بحث هست و تز دادن بر اون مبنا هم یک بحث. تقلیل دادن دو رویداد سیاسی که از الف ابتدا تا ی انتها با هزاران فاکتور دخیل، صدها ها تفاوت اساسی دارند به یک مشابهت سازی لفظی! از اون بازیهای فضای مجازی و گروه های اجتماعی شبکه های خانوادگی! عصر جدید هست. فقط یک موردش را اشاره میکنم و از این بحث تکرار شده خسته کننده میگذرم. اگر کسی گمان میکنه فی المثل مشکل ایران با ایالات متحده مثل مشکل کره شمالی با ایلات متحده هست و کره جنوبی دقیقا همون نقش و تاثیر اسراییل را در آمریکا داره دیگه حرفی نیست. یعنی همین یک عنصر دخیل در پرونده ایران - "اسراییل" - را شما سرش را بگیرید تا ببینید تهش به کجا ختم میشه و چه میزان تفاوت در نوع برخورد آمریکا فی المثل با ایران و کره شمالی ایجاد میکنه که حالا یک "عکس" همون تاثیر را داشته باشه یا خیر. فی المثل ایران یک عکس بندازه و لابی صهیونیست هم بشینه نگاه کنه ایران داره یکی، دوتا، سه تا، چهار تا، پنج تا بمب اتم میسازه و تست میکنه و پنتاگون هم نظاره گر ساخت یه قاره پیما، دو تا قاره پیما، سه تا قاره پیما باشه ( کاری که کره شمالی کرد و میکنه ولی به خاطر تفاوتهای آشکارش با ایران و طرف مقابلش (اسراییل به جای کره جنوبی) میبینیم که حتی تهدیدش برای خود آمریکا هم شوری که شهبه تهدید ایران تبلیغ میشه توسط صهیونیستها برای بشریت!! به پا نمیکنه) پ ن: ولی پرونده کره شمالی را میشه مستقل بررسی کرد. قطعا یک شکست تمام عیار اول برای کره جنوبی (که پرونده حل مسئله را کامل به آمریکا سپرد و خودش کنار کشید) و بعد برای ترامپ هست. کره شمالی با وضعیت خاص اجتماعی و سیاسیش بدون عکس و با عکس تغییر چندانی در جامعه یا فرضا مخالفتهای سیاسیش ایجاد نمیشد ولی ترامپ برای یک پیروزی سیاسی زمانی طلایی به کره شمالی داد تا حالا با چند جهش بزرگ دیگه کره شمالی قبلی نباشه.
  16. ادلب، نبردی که انتظارش را میکشیم! بعد از جنگ جاری قره باغ و بعد از نبرد لیبی حالا اگر سخنان این چند وقت اردوغان را هم نشنیده بگیریم مبنی بر اینکه هرگز بار دیگه اجازه نخواهد داد! که ارتش سوریه در ادلب عملیاتی انجام بده، میشه مطمئن بود که هم اردوغان با موفقیت های میدانی ترکیبی بیرقدار/تکفیریهای مزدور سوریه ای و هم انگیهز یافتن تروریستهای سوری؛ نهایتا حتی اگر عملیاتی تهاجمی در ادلب و حلب استارت نزنند حتما به دنبال بهانه هایی برای شروع یک درگیری و کسب پیروزی رقم خواهند زد. در جبهه مقابل و برای جلوگیری از غافلگیری با شناخت تهدید موجود، مقاومت دو راه در حوزه جنگ احتمالی را میتونه پیش ببره در حوزه دفع تهدید. در حوزه تهاجمی مجهز کردن ارتش سوریه به پهپادهای مهاجر 6 رزمی و آموزش و البته تبلیغ رسانه ای مناسب تجهیز ارتش سوریه* به این سلاح و در حوزه تدافعی هم پیدا کردن راه حلی برای دفع خطر بیرقدارها چه در حوزه پدافند و چه در تاکتیکها *در بحث تبلیغات تجهیز و کاربری ارتش سوریه به مهاجر 6 ضروری است که در نبرد آتی ایران خودش را مبرا کنه از کاربری پهپادها ضد مسلحین، هم از جانب ترکیه و هم از جانب رسانه های عربی در رابطه با تلفات و بمبارانها. برای همین در عمل و واقعیت هم بهتره ارتش سوریه به پهپادهای مهاجر 6 مجهز بشه و نبرد به خودشون سپرده بشه. قطعا ترکها توسط گشتهای های هوایی جنگنده ها و همچنین پدافند برد کوتاهشون مقابله سختی خواهند داشت ولی اگر تعداد و آموزشها به اندازه کافی باشه ( اگر اسراییل اجازه تحویل محموله ای را بده) ارتش سوریه میتونه تا حدی ضربات بیرقدارها را به خودشون تحمیل کنه.
  17. به تصاویر رژه جدید کره شمالی نگاه میکنی به نظرم کاملا روشن هست که یک قدرت و حتی شاید دو قدرت! از یک منفذی خیلی ریلکس دارند ارتش کره شمالی را تقویت میکنند. حالا نحوه این تجهیز میتونه از در اختیار گذاشتن برخی اطلاعات فنی باشه تا خود تجهیزات مختص کره ( مثل ما و برخی تجهیزات مختص یمن، که البته اونجا راه زمینی و دریایی و هوایی هم کاملا برقرار هست و قدرت اون دو کشور غیرتحریم هم که جای خود و سیستم بسته کره شمالی که کوچکترین نشانه ای به جا نمیزاره هم جای خود باز ) به هر حال پیام روشنی هم ارسال میشه هم به متحدین امریکا (کره جنوبی ) و هم خودش.
  18. در خبرها بود اوکراین درخواست خرید 48 بیرقدار را داده. خرید کشورهایی چون اکراین و گرجستان حتی از ترکیه چیز عجیبی نیست چون فراتز از یک خرید نظامی یک پیام سیاسی است به روسیه و یک یارکشی از به جانب ترکیه ولی نکته خصوصا در مورد اکراین این هست که قبل از این خبر مطلبی منتشر شده بود که اکراین قرار هست موتورهای توربوجت موشک کروز جدید ترکها را تامین کنه. همکاری نظامی ترکها با اکراین که در وضعیت خاصی است به خاطر مناقشه با روسها قطعا از گذشته هم وجود داشته ولی به هر حال برای ترکها خصوصا با انتقال برخی فناوریها خیلی سودآور خواهد بود.
  19. به این راحتی نیست. کشورهای غربی در این دست پرونده ها هزاران بهانه و سنگ میندازن جلوی پای احکام حتی دادگاه های خودشون (مثال چیفتن های ما و پولش) که سالیان سال اجرای حکم را به تاخیر میندازه. شاید فقط یک پیروزی رسانه ای و سیاسی باشه. البته در مقابل احکام مضحک دادگاه هاشون ضد کشورهای دیگه بسیار سریع و فی الفور اقدام میکنند. ( مثالش ده ها دادگاه مضحک ضد ایران که نمونه آخرش پرونده این یارو لوینسون هست که 1.4 میلیارد دلار!!! را معلوم نیست به چه نرخی حساب کردند بابت شخصی که مسئولان خودشون هم چند بار اعتراف کردند اصلا احتمالا ایران نباشه یا همچین چیزی و در دادگاه شبه محلی! و اتهام واهی بدون هیچ سند و حضوری که جدیدا بعد از نداشت منابع از اموال ایران فعلا در دسترس بهشون از صندوق جریمه های نقض تحریم ایران پرداخت میکنند)
  20. انقلاب طبیعی، نرمال و مردمی سوریه ... (!) حالا توجه کنید بین قطر و اردوغان رودربایسی! وجود داره و ببینید تمام این مراودات که از مسیر ترکیه انجام میشده و اون سالها روابط سعودی و اعراب با ترکها ماه عسل بود (به خاطر ضربه به سوریه و هنوز مشکلات جدید بن سلمان ایجاد نشده بود با ترکها) چقدرش را عمواردوغان به عنوان حق العمل! و پورسانت ضبط میکرده و چقدرش در ترکیه مفقود شده و چقدرش مستقیم به حساب اربابان اصلی جنگ سوریه (ترکها) رفته به عنوان کارفرما اگر این مبالغی باشه که فقط به جیب پیمانکاران دست چندم و فرعی و خرد رفته. بماند که همزمان کارخانجات حلب و نفت سوریه توسط داعش مستقیم به ترکیه ادروغان منتقل میشد و کمکهای غرب و طرفهای ضد محور ایران و باجهای اروپایی برای مهاجران به عنوان برگهای برنده اردوغان هم خودش بودجه یکسال یک کشور بود. خلاصه منفعت مالی و اقتصادی که ترکیه از جنگ سوریه جمع کرد از این جهات اگر میشد جمع زده بشه احتمالا در برخی سالها فراتر از تجارت خارجی ترکیه بوده!!
  21. یک تحلیل وجود داشت که ادعا میکرد این پاشینیان که با یک شبه کودتای شبه غربی! سر کار اومد از همون ابتدا هم آجرچینی هاش (ناسزا به روسیه و دور کردن روس ها از جبهه ارمنستان، تضعیف روابط ارمنستان با همسایگانش، تضعیف قوای داخلی، چشمک زدن مداوم به ناتو و غرب و ...) برای پیوستوندن! ارمنستان به ناتو بود و در این میان مشکل ترکیه و قره باغ بوده و البته ارتباط با روسها که نهایتا با بهانه دادن دست آذربایجان از قصد سعی داره که مشکل قره باغ را با حذفش حل! کنه و بعد مسیر وعده داده شده بهش را پیش ببره. معمولا هم چنین برنامه هایی وقتی توسط غرب تصمیم گرفته میشه یک مهره امثال این پاشینیان به کار برده میشه تا منویات را اجرا کنند و بعد از یک مدتی هم برند پی کار خودشون در گوشه ای از دنیا یا کشورشون با عناوین و منابع ادعایی زندگی کنند، حالا بهشون نوبل صلح چون گرونه! هم ندند، دو تا لقب و عنوان رسانه ای میچسبونند که خوش باشند. و این مسیر را اصلا با روایت رسمی غرب از وقایع تحلیل نکنید، یک روایت غیررسمی وجود داره که گاهی حتی متناقض جلوه میکنه ولی نهایتا هدف بزرگتر هست که در عین مخالفت تحقق پیدا میکنه. مهم اینه ردپایی در چشم و تاریخ مردم ارمنستان از خیانت غرب و اثال این مهره ها باقی نمونه و ماجرا طوری پیش بره که اون دیدگاه غرب فرشته سان و نجات بخش خدشه وارد نشه بهش چون بعد از مثلا پیوستن به ناتو هست که تازه کار غرب با کردم ارمنستان شروع میشه و داغ از دست دادن سرزمین چیزی نیست که راحت فراموش بشه، حتی شاید نیاز باشه بعدتر امثال پاشینیان مقصر و خائن جلوه داده بشند(به تنهایی) که با تمام تلاش غرب اشتباهاتش باعث شد رخ بده چیزی که نباید رخ میداد ولی حالا کاری هست که شده و بهتر هست مردم ارمنستان شرایط جدید را بپذیرند را گذشته ها را فراموش کنند.
  22. مچکر. لازم بود مستقل هم هم اشاره کنم نکته بسیار به جایی بود. از اون مواردی بود که مثل ماهی از برخی کتب/فیلم/صوت ها باید صید کرد. همیشه یک زوایه دید متفاوت و حتی مخالف حتی اگر چیزی به نظر بسیاری کاملا منطقی و طبیعی و اثبات شده جلوه کنه، خصوصا در این زمنیه مورد بحث ما یعنی اگر جلوی یک آسیب پیش بینی ناشده را هم نگیره، خودش میتونه یک غافلگیری را سبب بشه چون حداقلش اینه همون چیز طبیعی و منطقی و اثبات شده را که طرف مقابل هم حدس میزنه بر اون مبنا رفتار بشه را با خرق عادت موجب مواجه شدن با یک غیرمنتظره میکنه. پ ن: گویا یک مین سرگردان در دریای سرخ و سواحل یمن یک نفتکش حال نفت امارات را غرق کرده با 500 هزار بشکه نفت.
  23. و یک مطلب دیگه که کاملا مکتوم باقی موند و شاید فراتر از چیزی بود که فقط گوشه ایش آشکار شد. حمله به نفتکشهای ایرانی در دریای سرخ هست و بعد از حمله به آرامکو. میشه گذاشت به حساب یک عملیات برای اثبات حسن نیت (یک پیش پرداخت) به اعراب قبل از توافق عادی سازی توسط صهیونیستها. دلفینها یا پایگاه های در اختیار این رژیم در آفریقا و کشورهای عربی در دریای سرخ میتونستند مبدا حملات بوده باشند و از اونجا که بسیار مرموز و مبهم باقی موند به نظر شبیه کارهایی که از عهده اعراب بربیاد نبود. اتفاقا بعد از مصاحبه تلویزیونی جناب خانزادی که اشاره داشتند یکی از شاید تاثیرگذاران بعد از حمله عین الاسد در پاسخ دادن/ندادن آمریکا زیردریایی های ما بودند این چند روز فکر میکردم اگر خریدی از روسیه صورت بگیره؛ هرچند خودمون شروع کردیم کار را ولی به علت بعد زمانی تا رسیدن به زیردریایی های سنگین عجالتا چند فروند زیردریایی جدید شاید مثلا از کلاس Amur هم بد نباشه از اونجا که روسها در سالهای اخیر به دنبال بازاریابی هم براش بودند. مقابله با دلفینهای صهیونیستها هم یکی از چالش های باقی مانده ماست که کمتر ازش شنیدیم، حتما باید فکری براشون کرد والا دست خالی بودن مطلق در برابر یک سلاح دشمن (یعنی حتی فکر هم بهش نشده باشه در حد یک دفاع حداقلی ) حالا با تفاوتهای جدی ولی میشه وضعیت ارمنستان و بیرقدار. تسلیم محض در میدان نبرد.
  24. این چند وقته تبلیغ خیلی خیلی خوبی شد برای بیرقدار که مطمئنا روی سایر محصولات نظامی ترکها خاصه پهپادهای در دست توسعه مثل آکینجی هم اثرش را میزاره. کشورهای پیشرفته قاعدتا میرند به سمت تولید در این حوزه ولی کشورهای کمتر توسعه یافته که تعداد زیادیشون هم حوزه نفوذ ترکیه هستند ترغیب میشند برای خرید که خب ترکها سود بسیار خوبی میبرند و تزریق میکنند در صنایع نظامیشون و یک جهش را شاهد خواهیم بود در این حوزه براشون. تنها یک سرشکستگی بزرگ برای بیرقدار با ورود یک سلاح موثر میتونه این روند را کمی تضعیف کنه. ولی به هر حال تمام این سه جنگ یک بازاریابی محسوب میشدند برای ترکها در کنار دستاوردها. همزمان در سوریه ما از مدتها پیش این حوزه را فتح کردیم ولی ایران به چند دلیل خیلی آشکار هیچوقت تبلیغاتی* که ترکها با انتشار تصاویر کردند را نمیتونست انجام بده. ایران نه از لحاظ سیاسی و نه از لحاظ رسانه ای در وضعیتی نبود که کشتار و یا نابودی تعداد زیادی از مسلحین را اینطور جار بزنه چون به ضررش قطعا تموم میشد. گفته شد که این تازه در کنار موضوع اصلی بود که ما هیچوقت به اندازه یک چندم توان ترکها پهپادهامون را وارد سوریه به دلایل مختلف نکردیم. ولی از همین ورود محدود هم مطئنا فیلمهای زیادی در اختیار هست که شاید برای مدتها فقط روی حافظه دیسکها مکتوم باقی بمونه. * تو آذربایجان روی مونیتورهای تبلیغاتی میدانها و خیابانها تصاویر شکار بیرقدارها پخش میشه. (همزمان هم توی تلویزیونشون پاکت سیمان ایرانی را خبیثانه نشون میدند و القا میکنند که ایران در حال کمک به ارمنستان هست و خب مغزهای زنگ زده هم بدون سوال از اصل موضوع و پیشینه صادراتی کشور چیزی که بهشون القا میشه را دریافت میکنند و این وسط تجار ما ناله میکنند که مرز به روی کالای ایرانی غیرممنوعه حتی مثل پتو بسته شده و بازار صادراتی رشد یافته ما به ارمنستان متوقف شده و جالبه اتفاقا به نظرتون چه کسی در حال پر کردن این خلا هست؟! بله! ترکیه طرفدار آذربایجان! - همون اردوغان مثلا طرفدار فلسطین دارای بیشترین روابط تجاری با اسراییل را همینجا هم میبینیم ولی خب مغزهای زنگ زده متعصب حتما باید توسط یک نفری کنترل بشند)