mohmohammadi20
-
تعداد محتوا
500 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
پست ها ارسال شده توسط mohmohammadi20
-
-
[quote name='majid363' timestamp='1378348957' post='336291']
ژ 3 سلاح نیست عشقه !!
بخصوص وقتی روش دوربین nvs 700نصب بشه
[/quote]
ویکی نوشته Iran Electronics Industries manufacture the NVS-700(AN/PVS-4) and NVS-800(AN/TVS-5)
درسته؟ یعنی ورژن هفتصد و هشتصد این دوربینن تو ایران تولید میشه -
امروز واقعا کدوم مسئول به وظیفه اش عمل میکنه؟
سازمانهایی که باید برای رفاه حال مردم باشه برای خدمتگذاری به اونا باشه برعکس شده . از بودجه ی مردم از پول مردم میخورن تا رئیسهاشون گنده بشن گردنشون کلفت بشه به نون و نوایی برسن تا بیشتر مردم رو بچاپن بیشتر حق مردم رو بخورن. -
این اسلحه با نام کامل Gewehr 3 یا به اختصار G3 نامیده میشود.
بعد از جنگ جهانی دوم تعدادی از مهندسین اسلحه ساز المانی به اسپانیا رفتند تا در انجا ازمایشات تسلیحاتی که در االمان طی جنگ جهانی دوم داشتند را کامل و بر روی خط تولید بیاورند.
بنابراین در کارخانه ای به نام انستیتیو صنعتی CETME مشغول به کار شدند.
یکی از طرحهایی که مهندسین در خلال جنگ جهانی دوم در المان مشغول به کار بر روی ان بودند اسلحه ای با نام STG45 بود . وقتی که در اسنتیتیو صنعتی CETME مشغول به کار شدند این طرح را به مرحله ی تولید رساندند و نام CETME Modelo C را بر روی ان نهادند
اسلحه ی STG45 در ابتدا و یا زمانی که طرح در المان بود برای استفاده از کالیبر 7.92 *33 میلیمتری طراحی شده بود . ولی در سلاح CETME modelo C از کالیبر ناتو با نام 7,62 × 51 nato استفاده شده بود.
در دسامبر 1949 مهندسین به المان برگشتند و شرکت هکلر و کوخ را تاسیس نمودند و لیسانس حق تولید CETME modelo C را از شرکت CETME خریدند و شروع به بازطراحی و بهینه سازی در سال 1956 کردند و تحویل این سلاح نیز از سال 1959 شروع شد.-
2
-
-
سوئد نخست وزیری هست . رئیس جمهور نداره .
در این دیدار نخست وزیر سوئد بر تبعیت از تصمیمات سازمان ملل اصرار ورزید . در تازه ترین گزارشات مبنی بر استفاده از بمب شیمیایی در سوریه , نمونه ازمایشات جمع اوری شده به وسیله ی فرستادگان سازمان ملل از سوریه در ازمایشگاه CBRN ارتش سوئد در شهر اومئو umea مورد بررسی و ازمایشاق قرار گرفتند . نتیجه ی این ازمایشات هنوز اعلام نشده است.-
1
-
-
اونججا نوشته که برای اینکه یک جنگنده بتواند قابلیت رادار گریزی بالایی داشته باشد باید در بدنه آن از فلزات و رنگ‌هایی استفاده شود که امواج راداری دیگر به آن نفوذ نکند.
من فکر میکردم این مواد باید قابلیت بازتاب امواج رو نداشته باشه -
مهمترین قسمت کار اینه که خودت بری جلو. نه اینکه کشتی و هواپیما بفرستی.
من یک جلیقه ضد گلوله فلس اژدها. از این ماسکهایی که شبیه اسلکت هم هست یکی میگرفتم و یه کلاه سایه بانی به رنگ خاکی که اطراف لبه هاش سوراخه و از سوراخاش هم قیطون قهوه ای رد شده.
یک گلاک 22 و یک عدد سلاح تک تیرانداز L96 . اسلحه ی اصلی هم Tar-21. گلاک رو روی سینم پاینتر از قلبم قرار میدم چون حرفه ای امم. یک Mp7 A2اگه تا الان تولید شده باشه هم کنار پاهام تو حفاظش قرارش میدم خشاب این هم حداکثر 20 تا فشنگ باید داشته باشه.
ابتدا تمام وسایل نقلیه رو از کار میندازم .تا راه فرار نداشته باشن. با اولین گلوله اونایی که حرفه ای هستن رو پیدا میکنم و از راه دور با L96 میزنمشون.
بعد از یکمی سرگیجی و تیراندازی الکی به طرفشون خودم میرم جلو.
با روشهای کمین و حمله و کمین به طرف جلو ادامه میدم. با تار 21 اونایی که مقاومت میکنن رو میکشم.همینطور که نزدیک میشم به جای تار
mp7 رو میگیرم به خاطر کوچیک بودن مکان و ادامه میدم . -
یک روز پس از کشته شدن ده‌ها تن از ساکنان کمپ اشرف در عراق، گروهی از بازرسان سازمان ملل متحد از این کمپ بازدید کردند. مشخص نشده که نتیجه تحقیقات این گروه چه زمانی منتشر میشود.
رویترز گزارش داده که بیانیه سازمان ملل متحد کشته شدن ۴۷ نفر را تایید کرده اما سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام کرده که از میان یکصد ساکن اردوگاه اشرف، ۵۲ نفر کشته شده‌اند.
ک مقام عراقی نیز که از اعضای گروهی است که از سوی نخست وزیر عراق برای تحقیق درباره این واقعه تعیین شده به خبرگزاری فرانسه گفته "صبح امروز (دوشنبه) که وارد اردوگاه اشرف شدیم با اجساد ۵۲ نفر رو به رو شدیم."
این مقام عراقی که نخواسته نامش فاش شود مدعی شده که بازرسان در داخل اردوگاه مقادیر زیادی از مواد منفجره از جمله تی ان تی در داخل خودروها، خانه‌ها و خودروهای سنگین کشف کردند.-
1
-
-
الان بعضیا میان میگن که اره اینا توهم غربه نوشته ی صهیون .-
4
-
-
همانطور که تو متن هم اشاره شد ارتش سوئد زمان ازمایش یازده اسلحه ی هجومی جدید اون زمان رو مورد ازمایش قرار داد. و بالاخره این رو انتخاب کرد .
بعد الان هم در کنار این اسلحه از اسلحه ی المان یG36 هم استفاده میشه . ولی با تغییراتی که تو این اسلحه به وجود اومده تقریبا میشه گفت این اسلحه نصف نصف بلژیکی و سوئدی هست .
این اسلحه در تمام ماموریتهایی که تا حالا داشته موفقیت امیز بوده . مدل AK 5C و یکی از اسلحه های مورد استفاده ی SOG هست. و قابلیت اطمینان بسیار بالایی تو شرائط اب و هوایی گرم و خشک و سرد و یخبندان داره. به خاطر اینکه از دو شیار خروج گاز استفاده میکنه باعث میشه که اسلحه تو یخبندانهای شمال قابل اطمینان باشه . منظور از شیار همون شیاری هست که معمولا بالای لوله ی تفنگ هست و با انفجار باروت فشنگ گازهای خروجی به اون قسمت میرن و گلگدن رو به عقب میکشن تا گلوله ی قبلی خارج و گلوله ی جدید جایگزین بشه .
کشور به این باحالی . اقتصادش تو تورم جهانی چند سال پیش بهترین مقاوت رو نشون داد . امریکا رو هم به فکر مطالعه بر روی اقتصاد سوئد کشوند.-
1
-
-
اشتباه نکنید.
این اسلحه نمونه ی بهینه سازی شده ی FN FNC بلژیکی هست. المانی نیستش. -
automatkarabin 5 یا تفنگ خودکار 5 به اختصار AK 5 یکی از محصولات تولیدی FMV یا صنایع تولیدی وزارت دفاع (سوئد) هست.
این تفنگ ورژن سوئدی FN FNC میباشد که در کارخانه جات بوفوش (bofors) تولید میشود تا بتواند در شرائط خاص مناطق سردسیر سوئد به خدمت بپرداز.
این تفنگ از کالیبر 5,56 ناتو استفاده میکند و تفنگ سازمانی نیروهای دفاعی سوئد میباشد.
توسعه و بهینه سازی این اسلحه از سال 1980 شروع شد و در سال 1986 برای استفاده به تصویب مقامات رسید.
این اسحله جایگزین اسلحه ی سازمانی قبلی نیروهای مسلح سوئد یعنی AK4 یا همان ژ 3 نمونه ی سوئدی که تحت لیسانس کارخانه ی هکلر اند کوخ تولید میشدند , شد.
AK 4
در اواسط سالهای 1970 وزارت دفاع سوئد برای همگام شدن با دیگر کشورهای غربی تصمیم به پیروی از جریان موسوم به استفاده از فشنگهای با کالیبر کوچکتر گرفت. بنابر این به FMW یا کارخانجات تولیدی وزارت دفاع ماموریت داد تا اسلحه ای مناسب برای جایگزینی ژ3 نمونه ی سوئد و همچنین با قابلیت استفاده از گلوله های 5.56 در 45 میلیمتری استاندار ناتو تولید نماید. استانداردی که با نام STAND 41752 شناخته میشود. استانداردی که مورد استفاده ی کشورهای عضو ناتو و همچنین اکثر کشورهای غیر عضو ناتو میباشد. این اسلحه میبایست قابل اعتماد در اب و هوای سرد و برفی شمال همچون اب و هوای سوئد و همچنین دارای شرائط نگهداری و رسیدگی اسان و ساده و خوش دستی حداقلی میبود و در کنار این شرائط این اسحله همچنین میبایست دارای دقتی بسیار بالا میبود.
پس از ارزیابیها و تستهای مختلف یازده اسلحه ی هجومی مختلف با شرائط استاندارد ناتو یعنی استفاده از گلوله های 5.56×45mm NATO طی سالهای 1979 تا 1985 FMW اسلحه ی بلژیکی FN FNC را انتخاب کرد.
این اسحله نیز (FN FNC) طبق معمول و روال همیشگی سوئدی ها با تغییرات زیادی همراه بود.
بعضی از این تغییرات را میتوان به محافظ بزرگتر ماشه ی اسلحه و همچنین گلنگدن بزگتر اشاره کرد . تا سرباز یا استفاده کننده ی اسلحه که در دمای منفی 30 درجه ( دمای معمولی در فصل زمستان دربیش از هشتاد درصد سرزمین سوئد) در حالی که از دستکش زمستانی استفاده میکند دسترسی کامل به اسلحه و استفاده ی اسان از اسلحه را داشته باشد.
از دیگر تغییرات به کار رفته در این اسلحه میتوان به محافظ بزرگتر دست بر روی لوله ی و استفاده از قنداق تاشوی کاملا جدید و خاص اشاره کرد.
در این اسلحه سیستم نشانه گیری اهنی بر روی اسلحه نیز با نمونه ی جدید تعویض گشت . قطعه ی گاز بلوک(gas block) همچنین با نمونه ی جدید تعویض گشت و سیستم باگذاری گلوله در این مدل نیز بهینه سازی شده است.
در نمونه ی جدید یا نمونه ی سوئدی قابلیت شلیک سه تیر نیز حذف گشت و در نمونه ی جدید به جای پوشش ضد زنگ سیاه از پوشش ضد زنگ به رنگ سبز رنگ استفاده شد.
خشاب و جعبه ی اتصال خشاب اسلحه نیز برای تعویض سریعتر و راحتتر با نمونه ی اسلحه ی معروف M16 تعویض گشت .
در فشنگهای مشقی سوئدی به جای گلوله از یک نمونه ی چوبی استفاده میشود بنابراین شعله پوش این اسلحه برای مَچ شدن با اداپتور فشنگهای مشقی سوئدی , مجهز به شیارهایی شد تا از پرت شدن ترکش های خورد شده ی خطرناک چوبی و مستعد اسیب رساندن این فشنگها به بیرون جلوگیری کند. یکی دیگر از دلایل طراحی مجدد این شعله پوش ,قابلیت استفاده از نارنجک اندازهای M203 شرکت کلت بود .
در طی استفاده از این اسلحه گزارشهای نگران کننده ای مبنی بر اسیب دیدگی دندان به خاطر اداپتور فلش بنگ به کار رفته در اسلحه به دادگاه رسیدگی به شکایات ارتش رسید. طی بررسی های به عمل امده علت این حادثه به نوع به دست گرفتن اسحله مربوط میشد . در ان زمان سربازان اسلحه را در جلوی سینه ی خود حمل میکردند که در نتیجه ی برخورد اداپتور فلش بنگ به کار رفته در این اسلحه باعث اسیب دیدگی در دندانها و دهان میشد. در نتیجه با حمل کردن اسلحه بر روی پشت باعث جلوگیری از اسیب دیدگی شدند . این پوزیشن حمل اسلحه باعث کاهش یافتن دسترسی به اسلحه در شرائط اضطراری میشد. بعد از ان با گذاشتن یک پلاستیک سخت بر روی اداپتور این مشکل را نیز رفع کردند.
مدلهای مختلف این اسلحه:
CGA5C2 م(carl gostav automatic carbine 5c2) : اسم نمونه ی اولیه ی این اسلحه طی مراحل تحقیقات و ارزیابی اسلحه در اواخر سالهای 1970 و اوایل سالهای 1980 بود. (کارل گوستاو یکی از پادشاههای معروف سوئد بود که شیرازه ی سوئد و نروژ امروزی را بنا نهاد در سوئد اکثر مکانهای معروف و همچنین محصولات زیادی با این نام یاد میشود.)
AK 5: این مدل اولین مدل از اسلحه ی جدید بود که تحت لیسانس کارخانجان FN با تغییرات اعمال شده, ساخته میشد و در سال 1986 تحویل این مدل شروع گشت .
این مدل در زرات خانه ی ارتش موجود است ولی به وسیله ی سربازان استفاده نمیشود و مدلهای AK 5C و AK5D جایگزین این اسلحه شده است.
مدل AK 5 از یک سایت نشانه روی فلزی ثابت استفاده میکند در ان زمان نیروهای مسلح سوئد یا وزرات دفاع تخمین زده بود که حداکثر فاصله ی عملی برای استفاده از این اسلحه 400 متر است ولی این سایت نشانه گیری قابل استفاده برای فاصله های بیشتر از 400 متر نیز میباشد. بنابر تعریف نیروهای مسلح سوئد برای حداکثر فاصله ی عملی نشانه روی , این اسلحه را در کنار اسلحه ی M16 قرار میدهد.
این مدل (AK 5) دارای قابلیت اتصال سرنیزه نبود ولی بعضی از اسلحه های استفاده شده در بعضی از وضایف همچون گارد سلطنتی مجهز به اداپتور سرنیزه ی AK 4( ژ3 سوئدی) شدند.
این مدل فقط در انبار موجود است و در ارتش استفاده نمیشود.
AK 5
AK 5B: این مدل
این مدل مجهز به یک اسکوپ نشانه روی به نام susat با بزرگنمایی چهاربرابر بود.(4x sustat l9a1tritium sight) و سایت نشانه روی فلزی ثابت در این مدل قابل جدا شدن بود. این مدل به طور معمول به وسیله ی سر گروه حمل میشد.این مدل بر روی قنداق مجهز به پَد مخصوص چانه شده بود و برای تیراندازی متوالی استفاده میشد و به طور تقریبی 5200 عدد از این اسلحه تولید شده است.
این مدل مدل پایه ی AK 5c گشت و از خدمت نیز خارج شد و اکنون فقط در زراد خانه ی وزارت دفاع موجود میباشد.
AK 5B
AK 5B در بالا
AK 5C: با شروع قرن 21 , ارتش سوئد نیاز به یک اسلحه ی هجومی مدرن برای برنامه ی "سرباز سوئدی اینده" داشت. اسلحه ی جدید میبایست مجهز به ریل مخصوص ابزارهای جانبی , ارگونومی بهتر و قابل اطمینان بهتر میبود. بنابراین به جای هزینه کردن برای وارد کردن یک اسلحه ی هجومی جدید وزارت دفاع سوئد تصمیم به بهینه سازی و مدرن سازی اسلحه های موجود که در پروژه ی "کاهش هزینه ها و خطرات" از خدمت خارج گردیده بودند ,گرفت (به خاطر فروپاشی شوروی و اتمام جنگ سرد).. در ابتدای پروژه این مدل AK 5F نامیده میشد. کلمه ی اف به معنای ازمایشی(forsok) هست. قبل از تولید انبوه این مدل , با تولید مدل ازمایشی یا AK 5F این مدل مورد بررسی و ازمایشات کامل قرار گرفت.
در طی ازمایشات بیش از یک میلیون گلوله به وسیله ی این مدل شلیک شد و قابل اطمینان تا 3500 شلیک بود.
در منابع انگلیسی به این مرحله mean rounds between stopage میگویند . (فکر کنم یعنی چقدر اسلحه میتونه بدونه توقف گلوله شلیک کنه بدونه اینکه از قابلیتهاش کاسته بشه .)
ازمایشگران پی بردند که اسلحه سنگین و بلند هست بنابر این طول لوله ی اسلحه را به 350 میلیمتر کاهش دادند . این کار باعث کاهش وزن کلی اسلحه و همچنین باعث نزدیکتر شدن مرکز ثقل اسلحه به طرف استفاده کننده میشد. در ژوئن 2005 تستهای این مدل با موفقیت به اتمام رسید و چهار ماه بعد FMV قرارداد تولید 40000 قبضه از این مدل را با شرکت ساب بوفوش دینامیکس(saab bofors dynamics) به امضا رسانید . طبق برنامه ی از پیش تعیین شده قرار شد که طی چهار سال اسلحه ها تحویل داده شوند و اولین تحویل نیز در ژوئن سال 2006 برنامه ریزی شده بود. AK 5C بنا بر اولویت ابتدا به یگانهای سوئدی مستقر در افغانستان تحت نام ISAF و واحدهای مستقر در چاد تحت نام EUROF CHAD/CAR و واحدهای مستقر در بوسنی تحت نام KFOR تحویل داده شد.
AK 5C نمونه ی مدرن سازی شده ی اسلحه ی ابتدایی AK 5 و اسلحه ای مدولار میباشد.
یکی از قابل توجه ترین بهینه سازی انجام شده در این مدل استفاده ازسیستم ریل MIL-STD-1913 میباشد که قابلیت استفاده از ابزارهای جانبی همچون انواع اسکوپها لیزر چراغ قوه و سیستمهای نشانه روی را در ساعتهای 12 ,3, 6 و 9 فراهم میکند . نشانه روی تلسکوپی و تقویت کننده ی تصویر دو نمونه از این ابزارهای جانبی میباشد.
در این مدل double gas position و سایت نشانه روی پوکه پران حذف و کاملا تغییر یافتند .
قنداق اسلحه نیز در این مدل قابل تنظیم و تاشو و همچنین مجهز به قابلیت مسدود سازی شلیک اخرین گلوله میباشد که با شلیک اخرین گلوله یک اهرم به این مکانیسم فشار وارد میکند و پس از تعویض خشاب فقط کافیت که دکمه ی رها سازی مکانیزم را فشار داد تا مکانیزم ازاد شود و اسلحه لود شود.(بدونه نیاز به کشیدن گلگدن)
خشاب فلزی نیز در این مدل با خشاب پلاستیکی تعویض شده است. برای اینکه سیستم مسدود سازی شلیک اخرین گلوله عمل کند نیاز به استفاده از خشاب پلاستیکی میباشد. همچنین این مدل قابلیت به کار گیری خشابهای فلزی را نیز دارا میباشد ولی سیستم مسدود سازی عمل نخواهد کرد.
عمده تفاوتهای این مدل را با مدل قبلی به صورت زیر میباشد:
افزایش اطمینان Mean Rounds Between Stoppage با بیش از 2000 شلیک
لوله ی کوتاهتر 350 میلیمتر
کاهش وزن تا 3.8 کیلو
ریل MIL-STD-1913 بر روی لوله و زیر لوله
قنداق قابل تنظیم
سایت نشانه روی اضطراری جدا شونده
پوکه پران کاملا خودکار
اهرم انتخاب نوع شلیک در دو طرف اسلحه
خشاب شفاف پلاستیکی با گنجایش 30 عدد فشنگ
محل اویز باریکتر
محل قرارگیری دست اصلاح شده . ضامن مسلح سازی و انتخاب اتش در دو طرف چپ و راست
محل اویز قسمت جلو در ساعت 6 با قابلیت جدا شدن
شعله پوش جدید و موثرتر
محل اتصال سرنیزه
بند تاکتیکی نایلونی
در این مدل اسکوپ CompM2 با چشمی رد دات MOA اسکوپهای استاندارد به شمار میروند. همچنین قابلیت استفاده از دیگر اسکوپها نیز بر روی ریل وجود دارد.
در صورتی که بر روی ریل اسکوپ دیگری استفاده شود قابلیت استفاده از نارنج انداز وجود ندارد.
AK 5C
AK 5D:
این مدل دارای لوله و محل قرار گیری دست کوتاهتری میباشد و برای استفاده از ابزارهای جانبی دیگر مجهز به ریل MIL-STD-191 شده است.ابعاد کلی اسلحه کمتر شده است و مخصوصا برای رنجر و واحدهای جنگ شهری و خدمه ی وسایل نقلیه ی نظامی بهینه سازی شده است. که در ان بنا بر شرائط و حیط به یک سلاح بسیار سبک وزن و جمع و جور بر اساس وظایف محوله نیاز میشود.
همچنین پلیس سوئد نیز به مدل AK 5D مجهز شده است.
مدل AK 5D و Ak 5D Mk2 همانند AK 5C بهینه سازی شده اند و فقط در طول کلی و طول لوله باهم فرق دارند و همچنین در این مدل از یک شعله پوش جدیدتر استفاده شده است.
AK 5D در ارتش
تعدادی از واحدهای پلیس سوئد به نمونه ای از اسلحه ی AK 5D مجهز شده اند که با نام CGA5P شناخته میشوند. رنگ این نمونه سیاه میباشد . بر خلاف رنگی که در ارتش استفاده میشود.
با قابلیت شلیک اتوماتیک ولی این قابلیت فقط با یک آلین یا اچار مخصوص فعال خواهد شد.
AK 5D در پلیس
نام اسلحه: AK 5 family
کشور تولید کننده : سوئد
تاریخ استفاده: 1986تا کنون
تعداد تولید شده: بیش از 190000 قبضه
استفاده کنندگان: ارتش سوئد . پلیس سوئد . پلیس نروژ
وزن: Ak 5 empty 3.9 kg
Ak 5B empty 4.8 kg
Ak 5C empty 4.0 kg
Ak 5 loaded 4.5 kg
Ak 5B loaded 5.4 kg
Ak 5C loaded 4.5 kg
مکانیسم : سیستم گازی .مسلح شونده به وسیله ی نیروی اولیه ی گلنگدن و گاز ناشی از انفجار و استفاده از سیستم قفل شونده پس از شلیک اخرین گلوله.
شلیک متوالی: 650/700 گلوله بر دقیق در مدل AK5 , Ak 5B و 650 گلوله بر دقیقه در مدل AK 5C
سرعت گلوله در دهانه: 930 متر بر ثانیه در AK 5 , AK 5B و 870 متر بر ثانیه در مدل AK5C
کپی و استفاده از مطالب این پست با ذکر نام سایت و نویسنده ی این مقاله محسن محمدی بلامانع میباشد.
با تشکر ازmohammaddanger به خاطر امانت دادن اکانت گالری خود.-
21
-
-
احتمالا از نوع 235 استفاده میشه -
معلوم نیست که واقعا تصفیه حساب داخلی بوده یا اینکه به نفع ایران این کار انجام شده .
ولی چیزی که معلومه این هست که این کار تو اشرف اتفاق افتاده . کسانی که کشته شدن بنا بر اعلامیه ی خوکهای کثیف از سران کلیدی بودن . چیزی که به معنی ضرر برای ایران نیست.
از کجا معلوم که سازمانهای اطلاعاتی ایران تو اشرف ایجنت (agent) نداشته باشن؟ -
یک عکس داشتم( فکر کنم تو میلیتاری هم گذاشته بودم . ) که مربوط به تونل باد یکی از کشورهای المان یا سوئد بود(دقیق یادم نیست) یکی از مدلهایی که اون زمان یعنی سالهای حدود 1940 روش کار میکردن یه مدلی بود که شبیه ار کیو 170 بود . شبیه مدلی که تو تاپیک اولین هواپیمای رادار گریز دنیا دیده میشه .)
این هواپیما دارای موتور جت بود و همچنین از عکسها و مدلهایی که اون زمان ساخته بودن میشد فهمید که از نظر صیقلی بودن( دقیقا یادم رفته اسم این تکنولوژی که برای صیقلی بودن به کار میره) خیلی شبیه به اهواپیماهای امروزی بود.
شبیه هواپیمای B-2 از نظر موتور و جایگاه قرارگیری خلبان و پنجره ی هواپیما خیلی به هم شبیه بودن . تکنولوژی که اون زمان المان داشت رو به طور یقین هیچ کشوری نداشته . الان که عکسام رو نگاه کردن پیدا نکردم این عکس رو شاید یه روزی پیداش کنم و اپلود کنم تا ببینید چقدر پیشرفته بودن از نظر ظاهر هواپیما . -
با توجه به تجهیز به رادار ایکس باند باید به همراه ناوچه های محافظ اسکورت بشه . میدونید چه ناوچه هایی این رو اسکورت میکنه؟ -
کیفیت کارل زایر رو ژاپن هم نداره . ولی گرونه -
دوستان این رو که میگم لطفا منفی ندید.
تو جنگ باید روی لمسیات متمرکز شد . مثل فرماندهان و استراتژیستهای کشور . اینجا یه سایت نظامی هست . مثل یک فرمانده ی واقعی فکر کنید. فرمانده ی واقعی اول از تو حرکت از خدا برکت رو سرلوحه قرار میده . تواناییهاشو به کار میبنده .
یه سوال . ایا تو شورای امنیت چرغ سبز روشن شد؟
تو استاتوسها خوندم انگار سبز شده.
فرانسه هم فکر کنم ناو هواپیما برش رو این هفته یا هفته ی دیگه به خدمت بر میگردونه و احتمالا ده روز دیگه اتفاقاتی خواهد افتاد.-
1
-
-
بهترین کار این هست که یک اتفاقی تو سرچشمه بیافته . یعنی تو خاک امریکا . و این کار باید دقیقا یک ساعت بعد از حمله اتفاق بیافته . اتفاقی که جان مردم رو به خطر نندازه ولی باید یک اتفاق باشه -
هکرها الان خیلی زیادن . از تعداد کامپیوتر ها هکرها زیادترن.
یه پیشنهاد دارم : هرکی که پنج تا پست خوب بده یه اکانت گالری بهش بدین .ثواب داره . من هی عکسامو تو سرورهای دیگه اپلود میکنم . -
[quote name='BattleMaster' timestamp='1377468790' post='332766']
منظورم برای استفاده بصورت پیکچر در متنه عزیز ... چون بهتره در گالری سایت اپلود بشه تا در خارج سایت
[/quote]
اگر این کار رو بکنید ممنون میشم-
1
-
-
این مقاله یکی از مقاله های انجمن تاریخ نظامی سوئد به قلم پِر اندِش لونداِستروم هست.
من صرفا کار ترجمه و همچنین گنجاندن بعضی چیزهای دیگری رو که میدونم به عهده دارم .
در کنار توپها! (دستور فرمانده)
وقتش هست که بجنگیم پسران! کاپیتان اود ایساکسِن ویلوک دستورات خود را به افسران حاظر بر روی ناو جنگی ایدسوولد(eidsvold) فریاد میزد.
کاپیتان ویلوک به افسران دارای گرایش به نازیسم که به کشور خودشان در تهاجم هیتلر خیانت کردند تعلق نداشت.
در تاریخ نهم اپریل سال 1940 وقتی که ده ناوجنگی مدرن متعلق به ناوگروه یکم المان در ابراه منتهی به نارویک(narvik شهری بندری واقع در شمال نروژ) پدیدار گشتند , با یک مقاومت استوار از طرف ناوچه های قدیمی ایدسوولد و نوریه(norge) مواجهه گشتند. این یک جنگ واقعا نابرابر بود. در این نبرد ناهمتراز دو اژدر شلیک شده از ناوگان المان به محل ذخیره ی مهمات ناوچه ی ایدسوولد اصابت کرد و با انفجار عظیمی که رخ داد ناوچه به دو قسمت تیکه شد و سریعا غرق شد. در این حادثه فقط شش نفر از خدمه زنده ماندند. چند دقیقه بعد نیز ناو جنگی نوریه نیز به همین سرنوشت دچار شد.
ناوگروه یکم المان به طرف شهر نارویک ادامه دادند و در خلیج اوفوت (ofotfjord) لنگر انداختند و 1900 جنگوی اتریشی متعلق به گردان شکارچی کوهستان تحت فرماندهی ژنرال ادوارد دیتل(eduard dietl) در ساحل پیاده شدند. با این وسعت نیرو انها میتوانستند راحت بندر نارویک را تصرف کنند. یکی از مهمترین مراکز معدن سنگ که باعث تهاجم به نروژ و دانمارک در تاریخ نهم اپریل 1940 شد.
موقعیت نارویک بر روی نقشه:
[url="http://upload7.ir/images/55351666330824394982.jpg"]http://upload7.ir/images/55351666330824394982.jpg[/url]
نقشه ای کلی از خلیج اوفوت
[url="http://upload7.ir/images/77032823653601231444.jpg"]http://upload7.ir/images/77032823653601231444.jpg[/url]
سوالی در اینجا مطرح میشود این است که ایا المانی ها میتوانستند برای تصرف و نگهداشتن نارویک که هزاران کیلومتر از نزدیکترین پایگاه المان دورتر بود موفق بشوند؟
ناوشکنهای سریع میتوانستند این راه دور را بدونه اینکه مورد حمله ای از جانب نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا قرار بگیرد بپیمایند . به همین علت بود که گردانهای عملیات کننده بر روی ناوشکنها مستقر شدند.
اما برای کشتی های کشتیهای کُند نفربر این کار نامعقول میامد.
المانها طی برنامه ریزی و طراحی نقشه ی تهاجم , نگران بودند که بوسیله ی هیچکدام از این روشها موفق نشوند خودشان را از المان به هزاران کیلومتر دورتر یعنی نارویک برسانند بدونه اینکه مورد تهاجم قرار بگیرند.
بنابراین دست به یک حیله ی جنگی زدند.
برای پشتیبانی از واحدهای شرکت کننده در عملیات تصرف نارویک ,کشتی سوخت رسان kattegatt wilhelmshaven در تاریخ سوم اپریل 1940 در بندر کوپرویک (kopervik) واقع در جنوب نروژ مستقر شده بود و تا روز ششم اپریل در بندر مستقر باشد تا وقتی که نیروهای شرکت کننده در این عملیات از المان حرکت کردند , کشتی سوخت رسان نیز به طرف نارویک حرکت کند تا سه روز بعد به انجا رسیده باشد.اما این نقشه موفقیت امیز نبود و در بین راه در منطقه ی گلوم فیورد(glomfjord) واقع در جنوب نارویک کشتی سوخت رسان به وسیله ی یک کشتی گشت ساحلی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد.
بنابر این سرنوشت این تهاجم از ابتدا نامعلوم بود . ناوشکنها در این راه دور و دراز از المان در عمل تمام سوخت خود را تمام کرده بودند و همچنین شکارچیان کوهستان اتریشی مستقر بر روی ناوشکنها نیز مجبور بودند فقط و فقط چند تیکه وسیله ی مورد نیاز را با خود بردارند اگر دیکتاتور شوروی جوزف استالین نبود.
گلوم فیورد بر روی نقشه
[url="http://upload7.ir/images/74264093293480224231.jpg"]http://upload7.ir/images/74264093293480224231.jpg[/url]
اما از یک راه دیگر یک راه کاملا غیر منتظره یعنی راه شمال المانها توانستند در تاریخ بعد از ظهر هشتم اپریل با یک کشتی پشتیبانی کننده ی دیگر به نام ژان ویلیم(jon wellem) به داخل نروژ بدون کشف شدن رخته کنند. کشتی ژان ویلیم از یکی از پایگاههای المان در خلیج فیورد (litsa) واقع در در شمال خاک شوروی که جوزف استالین مجوز ساخت ان را برای المانها داده بود حرکت کرده بود . و این حقه ی جنگی بود که هیچکدام از نیروهای متفقین نتوانستند به ان پی ببرند.
کشتی ژان ویلیم
[url="http://upload7.ir/images/20380829933476910689.jpg"]http://upload7.ir/images/20380829933476910689.jpg[/url]
به طور دقیق نمیتوان بزرگی نقش استالین را در تصرف نروژ تعیین کرد اما نقشی که استالین در این تهاجم داشت در نوشته های تاریخی کاملا نادیده گرفته شده است.
پس از این تهاجم نیز هیتلر برای این سرمایه گذاری که در نارویک کرده بود کاملا نگران بود . هیتلر چندین بار نزدیک بود که دستور فراخوانی نیروهای المانی را از نارویک بدهد. برای اینکه هیتلر از تاثیرات روحی یک شکست که بر روی روحیه ی المانها میگذاشت کاملا میترسید.
همچنین کاملا امکانپذیر بود که هیتلر دستور تصرف نارویک قبل از تاریخ نهم اپریل لغو کند اگر تنها کشتی پشتیبانی کننده ی المانها یعنی ژان ویلیم و موفق نمیشد خود را به نقطه ی مورد نظر در نارویک برساند.بنابر این استالین در تصرف نروژ نقشی کاملا برجسته را بازی کرده بود.
کشتی ژان ویلیم از یک پایگاه کاملا محرمانه ی المان واقع در چهل و پنج کیلومتری شرق مرز شوروی و نروژ حرکت کرده بود . این پایگاه در صد و بیست کیلومتری غرب شهر مورمانسک(murmansk) واقع شده بود.
در سال 23 اگوست 1939 پیمانی کاملا محرمانه بین المان و شوروی بسته شد که بر اساس یک پیمان همکاری تجاری بین المان و شوروی بود که در تاریخ 19 اگوست 1939 بین دو کشور امضا شده بود و هر دو پیمان در عمل یک همکاری محرمانه بین دو کشور ایجاد کرد که تا اکنون نیز ابعاد ان ناشناخته است.
تقسیم اروپای شرقی به دو بخش مورد نفوذ هر دو بلوک قدرت ان زمان کاملا شناخته شده است و همچنین روسها کالای ارزشمندی را در مقابل تکنولوژی های نظامی با المان معاوضه میکرد. در بین این کالاها مواد خام استراتژیک نیز بود که هیتلر با تعویض تکنولوژی نظامی و دیگر مواد با روسها میتوانستند تحریم ایجاد شده به وسیله ی بریتانیا را دور بزند.
همچنین میتوان به پایگاه مخفی پشتیبانی کننده ی المانها در شمال خاک شوروی نیز اشاره کرد. پایگاهی که به نام بیس نورد (bas nord) یا بیس شما نامیده میشود.
بیس نورد یا پایگاه شمال بر اساس تفافقی بین سفیر المان در مسکو von der Schulenburg و وزیر امور خارجه ی استالین مولوتوف(molotov) در پاییز 1939 اختصاص یافت.هدف از اختصاص این پایگاه دادن یک پایگاه مخفی برای پشتیبانی از عملیات زیردریایی های المان در ابهای اتلانتیک شمالی بود.
موقعیت باس نورد بر روی نقشه
[url="http://upload7.ir/images/56911503549439114383.jpg"]http://upload7.ir/images/56911503549439114383.jpg[/url]
در تاریخ 26 نوامبر 1939 اولین زیر دریایی المان به نام U 38 به عنوان اولین اولین شناور جنگی المان به خلیج فیورد(Lits) برای ساختن این پایگاه سری اعزام شد.
در ان زمان مقامات دولتی شوروی اجازه ی تخلیه ی ساکنین اطراف و نیز حفاظت از منطقه را به المانیها داده بودند. مدت کوتاهی پس از این اقدامات کاپیتان karl nieschlag به عنوان فرماده ی پایگاه وارد منطقه شد.
طی چندین هفته ی متوالی چندین کشتی المانی وارد خلیج واقع در خاک شوروی شده بودند در حالی که کار ساخت و ساز به صورت بی وقفه در حال انجام بود.
پس از زمستان سال 1939 و 1940 پایگاه به صورت کاملا عملیاتی در امد و نقش بسیار مهمی را در جنگهای دریایی المان در انتلانتیک شمالی بازی میکرد.
در این پایگاه کشتیهای پشتیبانی وِنزیا(venezia) , ایلِر(iller) و وایکنیگ پنج (viking -5) و همچنین کشتیهای جنگی و ناوشکنهای سنگین برای پشتیبانی از زیردریایی های المان مستقر شده بودند.
در تاریخ 20 ژانویه 1940 کشتی پشتیبانی کننده ی ژان ویلیم برای پشتیبانی سه ماهه از رزمناو ادمیرال هیپر(admira hipper) برای انجام ماموریت در اطراف جزایر اسپتزبرییِن (spetsbergen) و همچنین برای پشتیبانی چهار ماهه ی زیردریای های المان در منطقه پایگاه را ترک کرد. در تاریخ چهارم فبرواری کشتی زان ویلیم برای یک ماموریت دیگر در پایگاه شمال(bas nord) لنگر انداخت.
رزمناو ادمیرال هیپر المانی
[url="http://upload7.ir/images/70614557211623243169.jpg"]http://upload7.ir/images/70614557211623243169.jpg[/url]
اما مهمترین ماموریت این کشتی , پشتیبانی از تهاجم به نروژ بود.
تا قبل از سوراخ شدن و غرق شدن کشتی به دست خدمه در یک باتلاق , این کشتی توانست در ماموریت تهاجم به نروژ به جز سوخترسانی به رزمناوها حدود 500 تن تدارکات و همچنین جیره غذایی برای حدود 60000 تا 80000 روز را به پایگاه المانها در نارویک برسناند.
قرار گرفتن استالین در کنار هیتلر برای تصرف هیتلر در پیامی که موتولوف به وزارت خارجه ی المان فرستاد قابل تایید است . متن پیام به این صورت . بود ارزوی موفقیت کامل المان در ماموریت بر علیه نروژ.
با اشغال نروژ نقش پایگاه شمال(bas nord) در استراتژی جنگی المان کمتر شد . و اخرین فعالیت این پایگاه فرستادن کشتی tralaren sachsen به تنگه ی دانمارک بود .ماموریت این کشتی شناسایی صخره های یخی تنگه ی دانمارک و اماده سازی برای سفر ناو جنگی بیسمارک بود.
تنگه ی دانمارک بر روی نقشه
[url="http://upload7.ir/images/23966780972947476073.jpg"]http://upload7.ir/images/23966780972947476073.jpg[/url]
مدتی بعد با تهاجم المان به شوروی پایگاه شمال کاملا تخلیه شده بود.
با وجودی که این پایگاه به طور کامل از طرف المانیها تخلیه شده بود ولی پایگاه هنوز پا برجا بود.
با خاتمه یافتن جنگ نیروی دریایی شوروی پایگاه را به دست گرفت. امروز این پایگاه مهمترین و بزرگترین پایگاه نیروی دریایی در شمال روسیه هست و این باعث شد این پایپاه نقش مورمانسک را بگیرد.
تمام حقوق معنوی این اثر متعلق به سایت [url="http://www.military.ir/forums"]میلتاری[/url] میباشد و کپی و استفاده از این اثر فقط با ذکر منبع و ذکر نام نویسنده ی اصلی یعنی پِر اندِش لونداِستروم مجاز میباشد.-
14
-
-
یه سناریو مینویسم:
امریکا با دو ماه جنگ تبلیغاتی بر علیه مخالفین دولت اسد مخالفت خودشو با تروریستها اعلام میکنه ولی از حمایت از بشار اسد حرفی نمیزنه .
بعد از این مدت امریکا و متحدانش برای کمک به دولت سوریه وارد عمل میشن . به صورتی که با انجام عملیاتهای کوچک نظامی تاثیرات بسزایی رو به نفع دولت داشته باشن.
این حمله به نظر من از اواسط پاییز شروع خواهد شد و تا اواخر زمستان ادامه خواهد داشت . طی این مدت ارامش نسبی تو سوریه حکم فرما خواهد شد . و بعد هم کارهای بازسازی شروع خواهد شد . برای بازسازی هم چون دولت اسد فکر نکنم پشتیبانه ای داشته باشه از دولتهای خارجی تقاضای وام میکنه .-
2
-
2
-
-
[quote name='ssadeghs' timestamp='1377357553' post='332251']
ببخشید اشتباها منفی دادم نگاشته خوبی بود ان شا الله جبران می کنم بازم ببخشید !
[/quote]
ممنون از شما. اشکالی نداره.-
1
-
-
مجموعه ناوچه های کلاس اِسوِآ (svea) اولین سری کشتی های نظامی ساخته شده در سوئد بود .
در سال 1883 با تخصیص بودجه در پارلمان وقت سوئد سرنوشت اولین کشتی از این کلاس رقم خورد. تصمیم ساختن یک ناو جنگی عظیم ( کمتر از 10000 تن) به وسیله ی پارلمان نقطه عطفی در تاریخ نیروی دفاعی دریایی سوئد بود. نیروی دفاعی سوئد بعد از چندین دهه ضعف و ناکارامدی شروع به بازسازی خود گرفت . در سال 1885 اولین کشتی از این سری در کارخانه جات کشتی سازی لیندهولم (lindholmens varv) در گوتنبرگ به اب انداخته شد . این ناو جنگی به خاطر روحیات ملی گرانه نام اِسوِآ را به خود گرفت . در مدارک اولیه این فروند نام غیر رسمی مانیتور بهینه شده( monitor class )را به خود گرفته بود.
اما در حقیقت این دو کلاس تفاوتهای اشکاری نسبت به هم داشتند .این کشتی بر خلاف مانیتور کلاس دارای خصوصیات جنگی بیشتری بود .دیگر تفاوت این دو کلاس افزایش ارتفاع بین سطح عرشه ی کشتی و سطح اب بود.
این کلاس از ناوچه ها از یک موتور شش سیلندری که با بخار کار میکرد و همچنین از یک موتور مرکب دو سیلندری برای پیشران استفاده میکردند.در مجموع این این موتورها قادر بودند تا 4700 اسب بخار نیرو تولید کنند.
[center]
اسوآ کلاس در المان[/center]
[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/32033000639701677863.jpg[/IMG][/center]
در سال 1887 پس از چند سال جلوگیری از تصویب بودجه بالاخره پارلمان موافقت خود را برای ساختن و تخصیص بودجه برای ساختن یک مدل دیگر اعلام کرد . این مدل نام یوتا (gota) برا یدک کشید و در سال 1889 به اب انداخته شد .بار دیگر پارلمان در سال 1890 لایحه ای را برای تخصیص بودجه برای ساختن سومین فروند و اخرین سری از این کلاس تصویب کرد .برای این ناوچه اسم تول (thule) برگزیده شد و در سال 1893 به اب انداخته شد.
ناوچه های یوتا و تول اختلافاتی هم با ناوچه ی اِسوِآ داشتند .
هر سه سری از این مجموعه ی ناوجنگی مهجز به تیوبهای پرتاب اژدر بودند . ناوچه های اسوآ و یوتا دارای یک تیوب اژدر 380 میلیمتری بودند در حالی که ناوچه ی تول مجهز به دو تیوب 450 میلیمتری در کناره های کشتی بود. همچنین ناوچه ی تول اولین کشتی بود که دارای جایگاه رَم پرتاپگر اژدر بود .
اولین بار پس از بیش از سی سال سوئد دارای نیروی دریایی کارا و همچنین یک مجموعه از ناوهای جنگی شده بود . بنابراین سوئد میتواند از جزیره ی گوتلند حفاظت نماید . ماموریتی که با ناوچه های مانیتور کلاس و قایقهای دارای توپ غیرممکن بود.(دانمارک اون زمان روابط جنگی با سوئد داشت جزیره ی رونه تا هنوز تحت مالکیت دانمارک باقی مونده).
در ادامه با خصوصیات فردی هر یک از ناوچه ها اشنا میشویم :
ناو اِسوِآ:
این ناو اولین ناوچه از این سری بود که در کارخانجات کشتی سازی لیندهلم طی سالها 1884 تا 1885 ساخته شد. این کشتی اولین ناوجنگی سوئد بود. این کشتی همچون همتایان خارجی خود دارای زره های حفاظتی خوبی بود. این کشتی تا سال 1918 محل استقرار سربازان و همچنین تا سال 1941 وظیفه ی پشتیبانی و ارسال محموله ها به زیردریایی ها را به عهده داشت.
طول کشتی:75.7 متر
عرض کشتی :14.8 متر
ابخور:5.2 متر
وزن:2931 تن و 3273 تن در حال بارگیری کامل
سرعت :15 گره دریایی
خدمه:252 نفر
تسلیحات:
دو عدد توپ 254 میلیمتری
چهار عدد توپ 152 میلیمتری
دو عدد توپ 38 میلیمتری
چهار عدد مسلسل 25.4 میلیمتری
یک مسلسل 12 میلیمتری
یک جایگاه پرتاپ اژدر 38 میلیمتری
در سال 1897 این ناو مورد بهینه سازی قرار گرفت و مسلسلهای 38 میلیمتری ان با هشت عدد توپ 57 میلیمتری تعویض گشت.
در سال 1905 بعضی تسلیحات این ناوچه تعویض گشت . در زیر تسلیحات به کار رفته در این ناو از سال 1905 امده است:
یک عدد توپ 210 میلیمتری
هفت عدد توپ 157 میلیمتری
یازده عدد مسلسل 57 میلیمتری
یازده عدد توپ 38 میلیمتری
دو عدد توپ 37 میلیمتری
یک عدد پرتاپگر اژدر 38 میلیمتری
و در سال 1915 این ناو از نقش اصلی خود یعنی یک ناو جنگی کنار رفت و در نقش پشتیبانی ظاهر شد.
در سال 1921 با تغییر نقش , تسلیحات ناوچه به دو نوع توپ کاهش یافت:
چهار عدد توپ 120 میلیمتری
دو عدد توپ 57 میلیمتری
و در سال 1932 فقط دارای دو عدد توپ 38 میلیمتری بود.
[center]
اسوآ کلاس در حال گشت زنی[/center]
[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/32390543324780030614.jpg[/IMG][/center]
اینک ناوچه ی یوتا(gota):
این ناو همانطور که گفته شد در طی سالهای 1888 تا 1889 ساخت شد. و در سال 1923 از نقش اصلی خود خارج و در پایگاه F 2 هایِرنَس (hagernas) به عنوان خابگاه سربازان مورد استفاده قرار گرفت. ودر 1943 اوراق شد.
این ناوچه به همراه ناوچه ی تول در افتتحاحیه ی کانال کیل در سال 1895 حضور یافت. این سفر از سوئد اغاز و در ادامه در بندر کیل و بنادر برومسبوتل(brumsbottel) و هولتناو(holtenau) پهلو گرفت و در برگشت نیز با عبور از کانال کیل دوباره به سوئد بازگشت.
و در سال 1897 نیز سفری را به انگلستان برای شرکت در جشن شصت سالگی ملکه ویکتوریا به طرف بندر پورتموس داشت.
[center]
ناوجنگی یوتا
[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/79503243282757198816.jpg[/IMG][/center]
طول کشتی:79 متر
عرض:14.8 متر
ابخور:5.1 متر
وزن: 3097 تن و 3393 تن در حالت بارگیری کامل
سرعت:16 گره دریایی
تسلیحات:
دو عدد توپ 254 میلیمتری
چهار عدد توپ 157 میلیمتری
پنج عدد توپ 57 میلیمتری
شش عدد مسلسل 25.4 میلیمتری
چهار عدد مسلسل 25 میلیمتری
سه عدد جایگاه پرتاپگر اژدر 38 میلیمتری
در سال 1901 نیز مورد مدرن سازی قرار گرفت و بعضی تسلیحات ان تعویض گشت واز این تاریخ تسلیحات زیر را حمل میکرد:
یک عدد توپ 120 میلیمتری
هفت عدد توپ 157 میلیمتری
یازده عدد توپ 57 میلیمتری
دو عدد توپ 37 میلیمتری
یک عدد جایگاه اژدر 38 میلیمتری
ناوچه ی تول:
[center]
تول
[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/12142294341274922982.jpg[/IMG][/center]
این ناوچه اخرین ناوچه از سری اسوآ کلاس بود و طی سالها 1891 تا 1893 ساخت شد و در سال 1933 فروخته شد.
طول این کشتی 83.6 متر و عرض 14.6 و ابخور این ناوچه 5.1 متر بود. دارای وزنی 3150 تن و 3305 تن در حالت بارگیری کامل بود.و قادر بود با سرعت 16 گره دریایی حرکت کند.
تسلیحات این ناو عبارت بودند از :
دو عدد توپ 257 میلیمتری
چهار عدد توپ 152 میلیمتری
پنج عدد توپ 57 میلیمتری
چهار عدد مسلسل 25.4 میلیمتری
چهار عدد مسلسل 25 میلیمتری
دو عدد جایگاه اژدر 45.7 میلیمتری
در سال 1903 پس از بهینه سازی ها حامل تسلیحات زیر بود:
یک عدد توپ 210 میلیمتری
هفت عدد توپ 154 میلیمتری
یازده عدد توپهای 57 میلیمتری
دو عدد توپ 37 میلیمتری
[center][b][color=#b22222]ترجمه شده توسط : mohmohammadi20[/color][/b][/center]
[center][b][color=#ff0000]هرگونه کپي برداری بدون درج لینک این صفحه به عنوان منبع غیرقانونی است.[/color][/b][/center]-
26
-
1
-
گارد جاویدان
در جنگ آوران
ارسال شده در · Report reply
متن رو دقیق یادم نیست ولی ترجمه اش اینطوری بود که موقع اشپزی یا کاری که با اتیش سر کار داشته اطراف اتیش رو سنگ میزارن یا جایی که اتیش بوده سنگ بوده . دو سنگ متفاوت . بعد این دوسنگ مثل اینکه تو کوره باشه ذوب میشه به خاطر گرمای زیاد. و بعد از سرد شدن هم شکل میگیره و این اولین تجربه ی بشر از شکل دادن اشیا و یا ذوب فلز و یا ریخته گری یا اولین تجربه ی بشر در شیمی بوده .