Che

VIP
  • تعداد محتوا

    410
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Che

  1. [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1375790918' post='327224'] اگه از این سلفی ها عامل انتحاری رو بگیری به جرئت حرفی برای گفتن ندارند...! آخه یکی نیست بگه مگه این منغ با شما چیکار کرده که با 6 تن ماده منفجره و bmp1 انتحاری!! به منغ حمله میکنید...! فعلا با 7 تا موشک زمین به زمین منغ رو زدند..! موضوع اینه که ماه هاست که راه هوایی نبل و الزهرا هم نا امن شده و هلیکوپتر ها به سختی به اونجا میرند....! من جای این بی عرضه های شش ستاره بودم با 8 تا میل 8 که بشار زیاد داره 150 تا نیروی ایرانی پیاده میکردم تو نبل و الزهرا...! بعدشم با 5 میل 24 یه پیشتیبانی جانانه از نیرو ها ...! ولی چه کنیم که دست هممون بستس...! [/quote] حاجی دلت گرفته...مثه همه عصبی شدی...صبر داشته باش.....[size=5]خدا با ماست...[/size]
  2. [quote name='100' timestamp='1375785976' post='327199'] [quote name='Ximosi' timestamp='1375785817' post='327198'] موالی یعنی پیرو و طرفدار نظام هستند...که اکثرا علوی و شیعه نشین هستند... [/quote] سلام جالبه ... به زودی حتی عرب بودنشون رو منکر می شوند و حکم قتل می دهند .... حالا باید اون پایگاه منغ رو با موشک بزنه .... [/quote] اره منم همین فکر رو کردم..به زودی میگن این اصن عرب نیستند...چون موالی رو به ایرانیان می گفتند
  3. [quote name='Ximosi' timestamp='1375784817' post='327189'] نقشه درگیری های حمص.... [img]http://www.8pic.ir/images/23288708431081691762.jpg[/img] مناطق سبز رنگ تحت کنترل اراذل تروریستی هست... [/quote] تو نقشه نوشته مناطق موالیة...موالی رو مگه اعراب به ایرانیان نسبت نمی دادند؟ربطی داره؟
  4. [quote name='edvardoali' timestamp='1375219757' post='325297'] [size=5][font=comic sans ms', cursive][color=#333333]ابو صقار وهابی معروف به هلاکت رسید [/color] [color=#333333]وی چند ماه پیش با بیرون آوردن قلب یکی از علویان سوریه از سینه در مقابل دوربین آن را خورد ! [/color][/font][/size] [size=4][img]http://inn.freeiz.com/up/b0ead00a217e.jpg[/img][/size] [/quote] اینکه از پس سرش زده بیرون مغزشه؟
  5. [quote name='amirsaha' timestamp='1374267611' post='322582'] دیگه همینمون مونده اینا آدم بشن . از فردا میان مارو مسخره می کنن . [/quote] بله...دقیقا شروع می کنن..با اون رونمایی از آخرین پهپادمون(حماسه) حتما کری می خونن
  6. Che

    کی باورش میشه ... ؟!

    قشنگ بود... آخریش رو من باورم میشه....
  7. Che

    رفاقت به سبک تانک

    [center][size=8]به نام خداوند جان و خرد[/size][/center] [center][size=8]کزین برتر اندیشه بر نگذرد[/size][/center] نویسنده: بهروز مدرسی چگونه به جاي يك دختر خارجي ، برادر پاسداري را تحويلم دادند ! روايتي از يك خاطره واقعي در جنگ هر كسي ممكنه تو زندگيش ، دچار توهم و اشتباه بشه .. گاهي اوقات اين اشتباهات باعث دلخوري مي شه و گاهي هم جنبه طنز به خودش مي گيره .... آن چه كه قصد دارم براتون تعريف كنم ، ماجراي طنزيه كه در ايام جنگ برام رخ داد ، و فكر مي كنم هيچگاه از خاطرم نره .. در اوج جنگ بوديم . يكي از ماموريت هاي ما ، حمل مجروحين جنگي به تهران و شهرستان ها بود . همان طور كه مي دانيد ، هواپيماي سي - ۱۳۰ ، چند منظوره است . يعني هم قابليت حمل بار و مسافر را داره ، هم مي تونه چتر باز با تجهيزاتشون رو حمل كنه ، هم قادره با زدن برانكارد داخلش ، تبديل به آمبولانس هوايي بشه ... نقش آمبولانس اين هواپيما ، خيلي كمك به نجات جان رزمندگان مي كرد . و رسوندن به موقع اين عزيزان به مركز استان ها و بيمارستان ها ، از جمله وظايف ما در ماموريت هاي جنگي بود . بخاطر همين موضوع در اكثر فرودگاه هاي كشور ، گروه هايي به نام " ستاد تخليه " اين وظيفه را بعهده داشتند. البته اين نكته را هم اضافه كنم ، وقتي ما به فرودگاهي براي حمل مجروحين جنگي مي رفتيم ، تا تكميل شدن ظرفيت هواپيما ، خدمه به نوعي خود را سر گرم مي كردند .... بعضي ها به كافه ترياي فرودگاه مي رفتند و با نوشيدن يك فنجان قهوه يا چاي ، خستگي را از تنشان بيرون مي اوردند ... برخي هم با مجروحاني كه حال حرف زدن داشتن ، به گفتگو مي نشستند .. ولي من عادت داشتم به جاي حرف زدن و قهوه خوردن ، در حمل مجروحين به بچه هاي ستاد تخليه كمك نمايم . و اعتقادم بر اين بود كه ، حتي ده دقيقه زود رسيدن ، باعث نجات جان چند نفر مي شه ... خب حالا كه با حال و هواي آن ايام آشنا شديد ، با اجازه تون به اصل ماجرا مي پردازم : در يكي از روزهايي كه صدام حسين نامرد ، حسابي به خاك ما تجاوز كرده بود و بچه هاي دلير رزمنده ما در گير دفاع از خاكمون بودند ، ما ماموريت داشتيم از اين ور دارو و آذوقه ببريم و در مراجعت زخمي ها را با خودمون به تهران بياريم . راستش رو بخواهيد ، زمان ماموريت رو يادم رفته ! مكانش هم غرب كشور بود . بين فرودگاه سنندج يا كرمانشاه هم شك دارم ! ولي فكر مي كنم كرمانشاه بود . ما طبق معمول با هزار مكافات نشستيم ...... اما چرا مكافات ؟ واقعيت اينه كه بخاطر نزديكي اين منطقه به خاك عراق ، مرتب جنگنده هاي دشمن بمباران مي كردند و يا شيميايي مي زدند . اينه كه هميشه وضعيت اين منطقه " قرمز " بود . و ما براي اجتناب از آتش خودي ها ، قبلش اعلام مي كرديم كه وضعيت را " سفيد " اعلام كنند تا ما بشينيم !! تازه ستون پنجم هم در اين منطقه زياد بود . نا كس ها به هيچ كس رحم نمي كردند . به محض نشستن هواپيما ، گروه هاي مستقر در فرودگاه سريع محموله را تخليه كردند ، و نوبت به آوردن مجروحين به داخل هواپيما شد ... همانطور كه اشاره كردم ، من همراه خدمه نرفتم و در آوردن مجروحين كمك مي كردم .... صداي ناله از هر طرف بلند بود ... يكي پا نداشت ، يكي دستش قطع شده بود .... يكي شكمش گلوله خورده بود ... بعضي ها هم در شرايطي كه سرم به بدنشون وصل بود و خون زيادي ازشون بيرون ميامد ، در حال نماز خوندن بودند . ما مي گفتيم : برادر وقت گير آوردي ؟ ترو خدا بجومب ..الان دوباره مي زنند و اين بار همه مون ناك اوت مي شيم ! در حالي كه تند تند زخمي ها رو از سالن به سوي هواپيما مي آوردم ، يهو شنيدم يكي از پاسداران كه ظاهرآ مسئول بقيه بود ، خطاب به يكي از اعضاي گروه تخليه گفت : " چيسي " را يادتون نره ... "چيسي " را حتمآ با اين هواپيما بفرستين .... با شنيدن نام "چيسي " پيش خودم گفتم حتمآ يكي از خانم هاي گزارشگر ، تركش خورده .... بهتره برم اونو من بيارم ... تا هم كمي زبون انگليسي بلغور كنم ... يه كم هم از كارش بپرسم ..... يكي نبود بگه آخه مرد حسابي .... به تو چه ؟!! حالا چه وقت تمرين زبونه ؟!! در اين گير و دار بود كه اومدم زرنگي هم بكنم . پيش خودم گفتم ، اگه تنها برم كه اين خانم چيسي را بيارم ، سر ديگه برانكارد را حتمآ يكي از برادران سپاه مي گيره .... و اگه ببينه كه دارم با اين خانوم حرف هم مي زنم ، اگه هيچي هم نگه ، اينقدر چپ چپ به من نيگا مي كنه كه حرف زدن معمولي رو هم يادم ميره ، چه برسه زبون خارجي .... اين بود كه بدو بدو رفتم سراغ يكي از همكارانم كه داشت قهوه مي خورد .... اسمش سرهنگ قوي پنجه بود . او يكي از بهترين خلبانان پايگاه بود ..... با او رو در واسي نداشتم ... در حال دويدن هي پشت سرم رو نيگا مي كردم كه خداي نكرده كسي نره " چيسي " خانم را حمل كنه ..... نذاشتم سرهنگ طفلي قهوه اش را تموم كنه ....... به عبارتي زهرش كردم ... جريان را سريع بهش گفتم و دو نفري رفتيم داخل بيمارستان صحرايي ...... از اولين پاسدار پرسيدم " چيسي " كجاست ؟ با انگشت دست انتهاي سالن را نشونم داد ... براي اين كه صد در صد مطمئن بشم ، بار ديگه از برادري ديگر اين سئوال را نمودم .... او هم همون نقطه را نشوونم داد ...... قند تو دلم داشت آب مي شد .... به سرهنگ گفتم موقع آوردن تند تند قدم هايت را بر نداري تا بتونم كمي حرف بزنم ..... خلاصه به انتهاي سالن رسيديم .... ولي من هيچ خانمي را نديدم ... پيش خود گفتم ديدي بردنش ؟!!..... از مسئول بخش با ناراحتي پرسيدم برادر جان چيسي كجاست ما اومديم كه ببريمش ... انتظار داشتم كه ناراحت بشه و بگه آخه به شما چه مربوط است ؟ يا چيزي تو اين مايه ها .... ولي با كمال تعجب ديدم ، نه تنها ناراحت نشد ، بلكه خيلي هم دوعامون كرد كه خدا خيرتون بده .... اجرتون با آقام امام حسين ( ع) ..... و رفت در اطاق كوچكي را باز كرد و گفت بفرمائيد ... "چيسي " را اين جا مي زاريم تا از بقيه جدا بشه .... ولي ديدم از خانم خارجي خبري نيست ... در عوض يك برادر پاسدار را نشون دادن كه اين چيسي است !! يعني چي ..... ؟ مگر ما با اينا شوخي داريم ...؟ طاقت نياوردم و خطاب به مسئول برادران گفتم ..... چيسي اينه ..؟ گفت آره برادر .... گفتم .... گفتم ... آخه اين كه چيسي نيست ؟ گفت چيسي همين است .... وقتي ديد ما مات و مبهوت مانديم گفت : رزمندگاني كه گلوله يا تركش به معده يا مثانه آن ها اصابت مي كنه .... براي خروج مايعات و ادرار ، ما اين دسنگاه چيسي را بهش وصل مي كنيم ....... ديگه بقيه حرف هاش رو نشنيدم ... فقط دهان آن برادر را مي ديدم كه تكان مي خورد ...... وقتي به خود اومدم ديدم يك سر برانكارد دست من است ... و سر ديگش را سرهنگ قوي پنجه تو دستش گرفته ... بوي ادرار آزارم مي داد .... سرهنگ خطاب به من گفت : بهروز گفتي يواش يواش گام بردارم ................؟ منبع: [url="http://oldpilot.blogfa.com/post-50.aspx"]http://oldpilot.blog...om/post-50.aspx[/url]
  8. [quote name='DEXON' timestamp='1373971917' post='321829'] [quote name='worior' timestamp='1373965057' post='321788'] [quote name='mhz' timestamp='1373964176' post='321780'] مهندم کردن دو جنگنده اف16 و دستگیری خلبانان آن پرواز جنگنده های سوریه بر فراز اسرائیل و پخش کردن اعلامیه منهدم کردن زیر دریایی اسرائیل دروغ بعدی چیست ؟ [/quote] دروغ بعدی فانتوم جدید ایران هست که از زیر آب در میاد و کاخ بقول حاج رضوان کاخ سفید رو منفجر میکنه ، بشار اگر جرات این کارها رو داشت چنین عاقبتی پیدا نمیکرد ، همون اول که مرکز هسته ایش رو زدن باید حداقل 12 تا موشک روانه دمونا میکرد ، وقتی نشان بدی ذلیل بودنت رو باید منتظر پس گردنی های بعدی هم باشی ، ... [/quote] البته بشار برای اینکه نشون بده همه راجبش اشتباه میکنن حمله قبل کلی تهدید کرد و گفت این دیگه بار اخره! حالا باید دید این اخر کی میاد و یا این اخر اصلا یعنی چی؟ [/quote] ببخشید اگه ربطی به تایپیک نداره اما فکر کنم آخر به کسر خ به معنی مرتبه ی نهایی رو میده ولی اگه به فتح خ باشه میده دفعه ی بعد.
  9. [center][size=7]به نام خداوند جان و خرد[/size][/center] [b][color=#0000ff]لشگر لایب استاندارد آدولف هیتلر[/color][/b] SS Division Leibstandarte SS Adolf Hitler [color=#800080] LSSAH[/color] لشگر لایب استاندارد اس اس محافظان مخصوص شخص آدولف هیتلر بودند . نیروهای لایب استاندارد به اندازه دیگر نیروها و واحدهای اس اس بزرگ و حرفه به شمار میرفت . لغت لایب استاندارد را تا حدودی به واژه پاسدار زندگی سوق داده اند . نام های واحد برگرفته از رهبران قدیمی نظامی آلمان بود . واحد های لایب استاندارد به طور مستقل در حمله به لهستان حضور داشتند و در کنار دیگر واحد های وافن اس اس به مبارزه پرداختند و در عملیات بارباروسا در سال 1941 شرکت کردند . با پایان جنگ جهانی دوم از یک هنگ به بخش لشکر زرهی آلمان افزایش پیدا کردند . در دادگاه نورنبرگ بخشی از نیروهای وافن اس اس به جرم جنایات جنگی در سال های 1940 تا 1945 در جبهه شرق محاکمه شدند . [img]http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/Waffen_SS_lssah.png[/img] نماد لشگر lssah [color=#ff0000]دوران شکل گیری :[/color] در نخستین روزهای تشکیل حزب نازی رهبران حزب دریافتند که باید واحد هایی متشکل از مردان مورد اعتماد و وفادر افزایش یابند ارنست روهم با نوزده نفر از افراد معتمد لایب استاندارد را تشکیل دادند و طولی نکشید که این واحد تکامل یافت . این واحد توسط آدولف هیتلر که تهدید های بالقوه را حس کرده بود در سال 1923 تاسیس شد . اصلیت واحد متشکل شده بود از هشت مرد تعلیم دیده به فرماندهی ژولیوس شورک و جوزف برچتولد و در ابتدای فعالیت به نام ستاد گارد تعریف شده بود و آن را استابواچ نامیدند . برای ستاد گارد درجه ها و عنوان های مخصوصی صادر شده بود اما در مرحله کنونی تحت نظارت مستقیم اس ای بود ، فرمانده شورک نماد (جمجمه مرگ) را به عنوان نماد این ستاد اس اس برای تمام واحدهای امپراتوری آلمان پیشنهاد داد . اندکی پس از شکل گیری آن نام واحد به (سربازان شوک) آدولف هیتلر تغییر یافت. در نهم نوامبر سال 1923 واحد سربازان شوک به همراه نیروهای حزب و اس ای در مونیخ مکانی که آدولف هیتلر قصد سخنرانی در مورد کودتای آبجو را داشت که منجر به دستگیری اش شد تمام واحد های حزب از جمله واحد سربازان شوک رسما منحل شد . مدت کوتاهی پس از آزادی در آپریل 1925 هیتلر دستور تشکیل یک واحد حفاظتی جدید ( حفاظت فرماندهی) را داد واحد پس از مدت کوتاهی در نوامبر به schutzstaffel یا همان اس اس تغییر کرد . درماه مارس سال 1933 از یک واحد کوچک محافظان شخصی به تشکیلاتی شامل بیش از 50000 مرد ارتقا یافته بود . این تشکیلات که از همان واحد کوچک تغذیه شده و اغلب افرادش از توانمندان و قابل اعتمادان نیروهای ابتدایی یعنی لایب استاندارد که در مونیخ منحل شده بود دوباره استابواچ نامیده شد . در سال 1933 این واحد تحت فرمان ژوزف دیتریش بود که 117 مرد معتمد را از استابواچ در برلین انتخاب کرد . از این 117 نفر اولیه سرانجام سه نفر به فرماندهی بخشی ، حداقل هشت نفر به فرماندهی هنگ ، پانزده نفر فرماندهی گردان و بیش از 30 نفر که فرمانده عادی ارتقا یافتند . به یازده نفر از این 117 نفر اولیه مدال صلیب آهنی و به چهل نفر مدال شجاعت صلیب طلایی اهدا شد . بعد ها در سال 1933 دو واحد آموزشی بیشتر به نام های SS-Sonderkommando Zossen و SS-Sonderkommando [i]Jüterbog[/i] اضافه شد . در سپتامبر 1933 دو واحد مذکور با یکدیگر ادغام شدند . نوامبر سال 1933 که دهمین سالگرد کودتای آبجو بود واحد سوندرکوماندو طی مراسم که گرفته بود یک بار دیگر تمام اعضای آن سوگند وفاداری برای خدمت به آدولف هیتلر را خوردند و تحت عنوان جدید لایب استاندارد برای هیتلر فعالیت کردند . [color=#ff0000]توسعه :[/color] در 13 آپریل سال 1934 به دستور هاینریش هیملر نیرو های لایب استاندارد به نیروهای لایب استاندارد ادولف هیتلر تغییر نام داد . [b]SS Division[color=#ff0000] L[/color]eibstandarte [color=#ff0000]SS A[/color]dolf [color=#ff0000]H[/color]itler [color=#ff0000]LSSAH[/color][/b] در اواخر ماه ژوین لایب استاندارد هیتلر برای اولین بار به عملیات پرداختند. ارنست روهم که در اس ای برای قدرت بیشتر پافشاری میکرد به تصمیم هیتلر از اس ای جدا شد و به دستور هیملر و هرمان گورینگ به آماده سازی لایب استاندارد به عنوان بخش جدا اقدام کردند . لایب استاندارد هیتلر به دو زیر مجموعه تحت کنترل یورگن واگنر و اوتو رایش در آمد و این تشکیلات در تاریخ 30 ژوین همان سال به مونیخ منتقل شد . . به دستور آدولف هیتلر تمام رهبران اس ای در هتل هنزلبرگ در نزدیکی مونیخ برای جلسه ای آماده شدند . بعد از جلسه ارنست روهم به دستور هیندنبورگ دستگیر شد . در اول ژوئیه هیتلر در نهایت با تصمیم گورینگ و هیملر موافقت کرد و دستور اعدام ارنست روهم را صادر کرد . این اقدامات موثر از بین بردن روهم به موفقیت منجر شد در این موقعیت نیروهای لایب استاندارد سریعا توسعه یافتند و و نیروهای اس اس یک سازمان مستقل شد . همانطور که اس اس با عقاید جدید و تازه رشد می کرد قوانین و مقررات استخدامی بسیار سخت بود و فقط آن دسته از آریایی های که روحیات ملی سوسیالیست داشتند پذیرفته می شدند . در سال 1939 لایب استاندارد هیتلر هنگی بود با سه گردان آرایش شده بود با گردان پیاده نظام ، گردان توپخانه و گردان ضد تانک . نیرو های لایب استاندارد هیتلر علاوه بر برقراری حفاظت از جان هیتلر در عملیات های مختلفی شرکت کردند و نقش مهمی در نبردهای زیرداشتند : حمله به لهستان تهاجم فرانسه عملیات باباروسا خاکوف کورسک ایتالیا جبهه شرقی جبهه نرماندی( غربی) [color=#ff0000]روزهای پایانی :[/color] بخشی از لایب استاندارد هیتلر در نبرد برلین از بین رفت . هیتلر در 23 اپریل 1945 سرتیپ مونکه را را برای فرماندهی منطقه مرکزی که فقط دوهنگ ضعیف شامل 2000 مرد بود منصوب کرد و بخشی از انان برای دفاع از پناهگاه فرستاده شد . سرانجام از گروه اصلی فقط 800 نفر ماندند که بعد از خود کشی آدولف هیتلر به مقابله با دشمن پرداختند . لحظات سرنوشت سازی بود زمانیکه سرتیپ مونکه در مقر صدر اعظمبه همراه افسران بودند و قصد خارج شدن از پناهگاه را داشتند چندین گروه کوچک توانستند از سمت غربی با امریکایی ها مقابله کنند و عده ای دیگر در حلقه های شوروی گرفتار شدند برخی از انان زندانی و اغلب انها دست به خودکشی زدند . بعد از تصرف وین بخش عمده ای از نیروها در منطقه اشتایر در 8 ماه مه 1945 تسلیم شدند گروه هایی از لایب استاندارد ادلف هیتلر که دستگیر شده بودند به اردوگاه های جنگی ابنزی اسارت گرفته شدند . منبع : www.nazicenter.com
  10. [center][size=7]به نام خداوند جان و خرد[/size][/center] [size=4][color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در نظر هاینریش هیملر (فرمانده اس اس) ، اس اس چیزی بود بیش از دارو دسته ای متعصب در حزب که هدفشان فقط در هم کوبیدن دشمنان رایش سوم باشد. اس اس حد اعلای نظم مردان نژاد شمالی بود. برادری خالصانه ای که از قصه شوالیه های توتنیک و رزم آوران قرون وسطا بر می خواست.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]برای آنکه حس برادری در اس اس پرورش یابد هیملر مراسمی باشکوه و آیینی ترتیب داد. هر سال، مردانی که اعضای شاخه نظامی اس اس بودند در 9 نوامبر ساعت 10 شب به هیتلر سوگند وفاداری می خوردند. این تاریخ سالگرد کودتای آبجوفروشی بود.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در زیر ستونهای آتشین که نوری سرخ رنگ به مراسم می پاشید آنها سوگند ((وفاداری تا هنگام مرگ)) می خوردند. شاهدی از آن دوران به یاد می آورد ((اشک در چشمانم جمع شد، در نور مشعلها، هزاران صدا سوگند را تکرار می کردند درست مثل مراسم دعا بود.))[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif][url="http://www.nazicenter.com/wp-content/uploads/2013/07/SS_Soldiers.jpg"][color=#000000][img]http://www.nazicenter.com/wp-content/uploads/2013/07/SS_Soldiers.jpg[/img][/color][/url][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با وجود قدرتی که در این مراسم نهفته بود، به تنهایی نمی توانست تضمینی برای وفاداری دائم باشد. هیملر نوشت: ((سوگند به تنهایی کافی نیست، لازم است ریشه های وجود یک مرد بررسی شود.))[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مراسم سنجیده هیملر به معنای آن بود که فرد به نظم موجود، پیوندی ایمن زند، اعضای شایسته اس اس حلقه ها و سلاحهایی درست می کردند که شکل آنها ملهم از افسانه های آلمانی بود. مردان اس اس ازدواج می کردند و بچه های آنها در مراسمی که آمیخته به آیینهای مسیحیت بود نامگذاری می شدند. هیملر دستور داده بود قصری کهن را بازسازی کنند که شبیه اقامتگاه آرتور و شوالیه های میزگرد بود. اعضای فدایی، اعتقاد داشتند که بعد از مرگ نزد پدران خود خواهند رفت.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]همه اعضای اس اس ملزم بودند در این مراسم شرکت جویند. اینها تمریناتی بود برای کسانی که می باید بی چون و چرا و مطیعانه با مرگ روبرو شوند.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بیشتر اعضای تازه وارد که سوگند اس اس را در مراسم دسته جمعی یا در حضور جمع اندک ادا می کردند، شامل مراتب عمومی اس اس می شدند. همه آنها لباس یک شکل سیاه رنگی می پوشیدند که شیک و ظریف طراحی شده بود. اما کسانی که وفادارانه خدمت کرده بودند از مزایای خاصی برخوردار می شدند و علایمی دریافت می کردند که نشانه ی پهلوانان قدیمی آلمان بود.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بر خنجر آنها نوشته شده بود: ((افتخار من وفاداری من است.))[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شعاری که آدولف هیتلر درست کرده بود و منشاء آن افسانه قدیمی آلمان بود.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif][url="http://www.nazicenter.com/wp-content/uploads/2013/07/SS_knives.jpg"][color=#000000][img]http://www.nazicenter.com/wp-content/uploads/2013/07/SS_knives.jpg[/img][/color][/url][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مردان اس اس حلقه هایی به دست می کردند و شمشیرهایی داشتند که شعار مردان جنگجوی شمال اروپا در دوران قبل از مسیحیت بر روی آنهای نقش شده بود.[/font][/color] [color=#000000][font=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این سلاحها و انگشتر به عنوان جایزه برای افراد برگزیده در نظر گرفته شده بود. خنجر و شمشیر و انگشتر علامت اس اس را بر خود داشت. روی حلقه جمجمه و داخل آن امضای هیملر حک شده بود.[/font][/color][/size] منبع : www.nazicenter.com
  11. سوال: یه موشک خلیج فارس چه آسیبی رو می تونه به یه زرم ناو بزرگ بزنه؟چند تا از این موشک می تونه غرق کنه؟ راجع به ناو هواپیما بر چطور؟
  12. [quote name='mohammadhossein' timestamp='1371495468' post='316841'] چطور اس 400 پاتریوت رو می زنه ؟! [/quote] خبرگزاری های ایرانن دیگه!!!
  13. Che

    هوسیت ها

    [center][size=5][size=7]بسم الله الرحمن الرحیم[/size][/size][/center] [b]جنگ هوسیت ها[/b] قرون ۱۴ و ۱۵ میلادى سراسر شرح نبرد دهقان ها و محرومان علیه فئودال هاى اروپا بود. این قیام ها توسط فئودال هاى فرانسه و انگلیس بشدت در هم كوبیده شد. حدود نیم قرن پس از مبارزات مردمى در غرب اروپا، در مركز اروپا نیز قیام بزرگ براى آزادسازى مردم فقیر از چنگ پاپ و آلمان ها صورت گرفت. [b]بوهم در اشغال[/b] منطقه بوهم كه امروز به نام چك شناخته مى شود در اواسط قرن ۱۴ داراى ثروت و جمعیت فراوان بود كه به تدریج به اشغال ژرمن ها و كلیساى كاتولیك در آمد. بهره كشى مضاعف از مردم فقیر پراگ و بوهم سبب شد تا در ۱۴۱۴ هزاران نفر از محرومان این منطقه از كلیساى كاتولیك روى برگردانند و شنونده خطیبى شجاع به نام یان هوس شوند. هوس فارغ التحصیل دانشگاه پراگ و دشمن سرسخت كشیشان نیرنگ باز و شخص پاپ بود و در نهایت كلیسا با حیله او را گرفت و به جرم كفرگویى در آتش سوزاند. (۱۴۱۵) مرگ او سبب شعله ور شدن آتش قیام در سراسر بوهم شد. طرفداران هوس كه خود را هوسیت مى نامیدند در ۱۴۱۹ موفق به تسخیر شهر پراگ شدند و ژرمن ها و كشیش هاى كاتولیك را از كشورشان بیرون كردند. هوسیت ها در ابتدا ۲ دسته بودند تابوریتها كه مردم عادى و تهیدست بودند و اعتدالیون كه ثروتمندان بوهمى بودند و تنها هدفشان خلاص از مالیات هاى سنگین كلیسا و ژرمن ها بود. تابوریت ها به اقدامات خود شدیداً اعتقاد داشتند و با هم قسم یاد كرده بودند كه به یارى فقرا بشتابند و هر چه به دست مى آورند را نیز به طور مساوى تقسیم كنند. آن ها همدیگر را برادر یا خواهر خطاب مى كردند. تفاوت این گروه با اعتدالیون از همان ابتدا مشخص بود. [b]آغاز یك جنگ صلیبى[/b] بوهم منطقه ثروتمندى بود و نه ژرمن ها و نه كلیسا هیچ كدام نمى توانستند از دست دادن این گاو شیرده را تحمل كنند. بنابراین در ۱۴۱۹ پاپ علیه هوسیت ها اعلام جنگ صلیبى كرد. هزاران نفر از كشورهاى مختلف نظیر آلمان، فرانسه و اسپانیا براى هجوم به بوهم گرد هم آمدند البته هدف بسیارى از این افراد تنها یغماگرى و چپاول بود و برخى از این نیروها نیز مزدور بودند. برخى تاریخ نویسان نفرات این ارتش را تا ۱۰۰ هزار نفر نیز ذكر كرده اند كه این رقم را به دلیل آن كه شوالیه ها و ماجراجویان زیادى در اروپاى قرن ۱۵ وجود داشت چندان دوراز واقعیت نیست. این ارتش عظیم تسخیر شهر ثروتمند پراگ را هدف اول خود قرار داد و در راه رسیدن به این شهر ده ها روستا و شهر كوچك را غارت كرد اما به هنگام رسیدن به پراگ با مقاومت دلیرانه تابوریت ها مواجه شدند. در این نبرد كم نظیر كه در یك طرف آن تابوریت ها تنها از سلاح هاى ابتدایى نظیر تبر و چماق و داس بهره مند بودند و در طرف دیگر شوالیه هاى كارآزموده قرار داشتند طرفین تلفات زیادى دادند اما باز شدن ناگهانى در قلعه پراگ و سرازیر شدن هزاران نیروى تازه نفس، سپاه محاصره كننده مجبور به عقب نشینى شد. پاپ و امپراتور آلمان ۴ لشگركشى دیگر نیز علیه هوسیت ها انجام دادند اما موفق به پیروزى بر آن ها نشدند. هوسیت ها پیروزى خود را بیشتر مدیون فرماندهى مناسب و انضباط بودند. از جمله فرماندهان معروف آن ها یان ژیژكا بود. تنها نام او كافى بود تا سپاه حریف را از پیروزى مأیوس كند. [b]اوج جنبش هوسیت[/b] هوسیتها در سال ۱۴۲۵ به درجه اى از قدرت رسیده بودند كه دست به ضدحمله هاى وسیعى علیه نیروهاى كلیسا و دوك ها و فئودال هاى مجارى، لهستانى و حتى آلمانى زدند. آنها در نبرد هاى خود دژهاى فئودالى را تاراج مى كردند اما با مردم فقیر و دهقانان كارى نداشتند. حركت آن ها كم كم موجب تحریك سایر روستاییان و تهیدستان اروپاى شرقى و مركزى نیز شده بود و این براى كلیسا و پادشاهان دیگر قابل تحمل نبود بنابراین به دنبال ایجاد دو دستگى در بین هویست ها رفتند. [b]خیانت اعتدالیون و شكست جنبش[/b] چنانكه گفته شد اعتدالیون از همان ابتدا هدفى متفاوت از تابوریت ها داشتند. این گروه از پیروزى هاى خارج از مرز تابوریت ها به وحشت افتاده بودند و مترصد فرصتى براى محدود كردن این گروه بودند. در همین زمان پاپ و امپراتور آلمان به اعتدالیون پیشنهادى وسوسه انگیز دادند مبنى بر این كه كارى به خاك بوهم ندارند و تنها حذف تابوریت ها را خواهانند. سپس با كمك اشراف بوهم هزینه ارتشى بزرگ را تقبل كردندو قبل از آن كه تابوریت ها بتوانند خود را آماده كنند در شرق پراگ (حوالى شهر لیپان) شكست سختى بر آن ها وارد كردند. این ضربه به اندازه اى شدید بود كه تابوریت ها دیگر نتوانستند سربلند كنند و بقایاى این نیروها در چهار طرف بوهم بسختى در هم كوبیده شدند و از آنها كسى زنده نماند چرا كه حتى اسراى آن ها نیز سوزانده شدند. [b]نتیجه نبردها[/b] نبرد هوسیت ها كه ۱۵ سال طول كشید (۱۴۳۴-۱۴۱۹) از اهمیت زیادى برخوردار بود. اول آن كه این جنبش چون سازماندهى شده بود مى توانست مركز و شرق اروپا را بسرعت فرابگیرد اما چنان كه گفته شد خیانت اشراف بوهم این قدرت عظیم را از درون متلاشى كرد. دوم آن كه هوسیت ها استیلاى ژرمن ها را به بوهم كاهش دادند و زبان چك را رایج كردند. اما اثر سوم و مهم آن نشان دادن ضربه پذیرى فئودال ها و كلیسا در برابر جنبش هاى مردمى بود. جنبش پروتستان به رهبرى لوتر و قیام علیه چارلز اول همگى نشانگر این نكته بود كه ظلم و ستم كلیسا و شاهان، حركتى قابل دوام نیست و دیر یا زود سیستم فئودالیته در اروپا در هم مى شكند. شاید اگر هوسیت ها مى توانستند افكار خود را آزادانه ترویج كنند قدرت كلیسا ۴ قرن زودتر به انتها مى رسید. منبع کتاب صد جنگ بزرگ تاریخ
  14. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1370157378' post='313738'] سلام این عکس اولی که اقای باجلان ( کرد هم هستند ولی اسم دقیقش یادم نیست ) هست فکر کنم از قوی ترین مردان ایران ... اون یکی هم یکی از معروفای بادی بیلدینگ ایناست ( اگر اشتباه نکنم البته) اون لباس هم یه لباس معمولی بسیج هست خو مثلا میخان چه نتیجه ای بگیرند ازش؟ [/quote] البته فکر کنم مسلم دارابی باشه
  15. و لعنة الله علی قوم الظالمین
  16. درود پیکر حضرت حجر بن عدی سالم هست یا نه؟
  17. دوستان میشه رفت رژه دید؟یعنی می زارن؟چه ساعتی برگزار میشه؟کجای حرم ایت که بریم؟
  18. آقا بسیار ممنون. من یه سوال دارم تو هر پایگاهی همه نوع جنگنده ای استقرار داره با فقط یه نوع جنگنده یا حد اکثر چند نوع؟
  19. منم ندیده میگم ممنون... حال دادی
  20. جالبه وقنی مقایسه جنگ با آمریکا و ناتو میشه همه میگن می زنیم آش و لاش شون می کنیم لت و پار می کنیم و تا خود پاریس و واشنگتن پیش میرن ولی در مقایسه با روسیه ما کلی ضعیفیم و .... درست مقایسه کنید
  21. بچه های رشته انسانی نمی تونن شرکت کنن؟
  22. خوبه..... منتها فیلمی عکسی چیزی ازش بزارن....نمیشه فقط گفت که
  23. بسیار عالی بود....لطفا ادامه بدید ممنون
  24. Che

    گناه انگلستان

    [size=4][color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]مقالۀ پیش رو در ویژه نامۀ تصویری حزب نازی در سال 1939، چندی پس از وقوع جنگ جهانی دوم منتشر گردیده است. این مقالۀ به قلم یوزف گوبلز نوشته شده است و انگلستان را عامل اصلی وقوع جنگ می داند. این مقاله نشان می دهد که دکتر گوبلز تنها یک سخنران ماهر نبوده، بلکه یک نویسندۀ توانا هم بوده است. [/font][/font][/color][/size] [center][size=4][font=arial, helvetica, sans-serif][b]گناه انگلستان[/b][/font][/size][/center] [center][size=4][font=arial, helvetica, sans-serif][b]به قلم دکتر یوزف گوبلز[/b][/font][/size][/center] [center][size=4][font=arial, helvetica, sans-serif][b]ترجمه به فارسی: حمید رضا نیک بخش[/b][/font][/size][/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/1~11.jpg[/IMG][/center] [size=4][color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b]این یک اشتباه بزرگ است که فرض شود که زرسالاران انگلستان برخلاف اراده و یا حتی بر ضد نیات خود وارد این جنگ شدند. حقیقت خلاف این است. جنگ طلبان انگلیسی خواهان جنگ بودند و طی این سال ها از تمام منابعی که در دسترس داشتند استفاده نمودند تا این جنگ را به راه بیاندازند. آنها مطمئناً از وقوع جنگ غافلگیر نشدند. زرسالاری انگلیس هدفی نداشت جز اینکه در زمان مناسب یک جنگ بر ضد آلمان به راه اندازد، و این مسأله از زمانی آغاز شد که آلمان مجدداً داشت به یک قدرت جهانی تبدیل می شد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] حقیقتاً لهستان نقش اندکی در وقوع جنگ میان رایش و انگلستان داشت. لهستان فقط یک آلت دست بود. انگلستان بخاطر اصول و مرام و یا به علل بشردوستانه از دولت لهستان پشتیبانی نکرد. این موضوع از این حقیقت آشکار می شود که با آغاز جنگ، انگلستان ابداً هیچ گونه کمکی به لهستان نداد. همینطور انگلستان هیچ گونه اقدامی بر ضد روسیه انجام نداد[url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftn1"][1][/url]. در واقع کاملا برعکس. محفل جنگ طلب لندن تا امروز کوشش کرده است که روسیه را به عملیات تجاوزگرانه بر ضد آلمان وارد کند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] محاصرۀ آلمان از مدت ها پیش از وقوع جنگ، سیاست سنتی انگلیسی ها بوده است. انگلستان از آغاز همیشه قدرت اصلی نظامی خود را بر ضد آلمان معطوف کرده است. انگلستان هرگز نتوانسته است که یک رایش نیرومند را در اروپا تحمل کند. او با این ادعا که می خواهد یک توازن قوا را در اروپا حفظ نماید، این سیاست خود را توجیه کرده است.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] امروز دلیل دیگری هم وجود دارد. جنگ افروزان انگلیسی این دلیل را پنهان می کنند. این دلیل به شدت خودپرستانه است. نخست وزیر انگلستان در روز آغاز جنگ اعلام کرد که هدف انگلستان نابودی هیتلریسم است. اگرچه، او هیتلریسم را به آن صورت که زرسالاری انگلیس واقعا مشاهده می کند، تعریف نکرد. جنگ افروزان انگلیسی ادعا می کنند که ناسیونال سوسیالیسم می خواهد جهان را فتح کند. هیچ ملتی در برابر تهاجم آلمان ایمن نیست. و باید به عطش قدرت طلبی آلمانی ها پایان داده شود. محدود نمودن عطش قدرت آلمانی ها، در نبرد با لهستان رخ داد. اگرچه در واقع انگلستان برای جنگ بر ضد آلمان دلیل دیگری دارد. جنگ طلبان انگلیسی جداً نمی توانند ادعا نمایند که آلمان می خواهد جهان را فتح کند، به ویژه با توجه به این حقیقت که انگلستان تقریباً دو سوم جهان را کنترل می کند. و آلمان پس از سال 1933، یعنی از دورۀ قدرت یابی هیتلر، هرگز منافع انگلستان را تهدید نکرده است.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] بنابراین وقتی چمبرلین[url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftn2"][2][/url] می گوید که انگلستان می خواهد هیتلریسم را در این جنگ نابود کند، او از یک لحاظ سخن نادرستی می گوید. اما از یک لحاظ دیگر حقیقت را می گوید. انگلستان می خواهد هیتلریسم را نابود کند. منظور انگلستان از هیتلریسم، در واقع وضعیت موجود در درون رایش است، یعنی وضعیتی که خاری در چشمان زرسالاری انگلیس می باشد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] انگلستان یک دموکراسی سرمایه داری است. آلمان یک کشور ملیِ سوسیالیستی است. و این که فکر کنیم انگلستان غنی ترین مملکت روی زمین است کاملاً اشتباه می باشد و تفکری نادرست است. لرد ها و شهرنشینانی در انگلستان وجود دارند که در حقیقت ثروتمند ترین افراد روی زمین هستند. اما توده های وسیع آنها اندکی از این ثروت را مشاهده می کنند. در انگلستان ارتشی از میلیون ها مردم ستمدیده و فقیر را می بینیم که از لحاظ اجتماعی همچون بردگان هستند. کار کودکان هنوز در آنجا رایج است. مردم آنها دربارۀ برنامه های رفاه اجتماعی فقط حرف شنیده اند. پارلمان گهگاهی درباره قانون اجتماعی بحث می کند. اینقدر که در محله های پرجمعیت و رده پایین انگلستان نابرابری وحشتناک و مخوف وجود دارد، در هیچ کجای دیگری وجود ندارد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] آنهایی که از تعلیم و تربیت خوبی برخوردارند، توجهی به این موضوع نمی کنند. اگر هر کسی در میان عموم از این مسأله سخن بگوید، مطبوعات که در خدمت منافع دموکراسی زرسالاری هستند، به سرعت او را به عنوان بدترین آدم رذل رسوا می کنند. اگر تغییر قانون اساسی برای حفظ دموکراسی سرمایه داران به کار رود، آنها در تغییر قانون اساسی تردید نشان نمی دهند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] دموکراسی سرمایه داری از هر درد اجتماعیِ ممکن در دوران معاصر رنج می برد. لرد ها و اربابان شهرنشین تنها به یک دلیل می توانند ثروت خود را حفظ کنند و ثروتمند ترین مردم روی زمین بمانند. تنها به این دلیل که از یک سو دائماً مستعمرات خود را استثمار می کنند و از سوی دیگر فقر شدید و غیر قابل باوری در کشور خودشان نگه می دارند. [/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] از سوی دیگر، آلمان سیاست های داخلی خود را بر اصول اجتماعی مدرن و جدیدی مستقر کرده است و به این دلیل است که یک خطر برای زرسالاری انگلیس محسوب می شود. به این دلیل هم است که سرمایه داران انگلیسی می خواهند هیتلریسم را نابود کنند. آنها در واقع هیتلریسم را به صورت تمام اصلاحات اجتماعی وسیعی مشاهده می کنند که پس از 1933 در آلمان رخ داده است. زرسالاران انگلیسی به درستی از این بابت می ترسند که چون چیز های خوب واگیردار هستند، اصلاحات اجتماعی رخ داده در آلمان می توانند سرمایه داری انگلیس را در مخاطره قرار دهند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] به این دلیل انگلستان به آلمان اعلان جنگ داد. نظر به اینکه انگلستان به این خو گرفته است که بگذارد دیگران برایش بجنگند، به قاره اروپا نگاه می کند تا ببیند که چه کسانی حاضرند برای منافع انگلستان بجنگند. فرانسه آماده بود که این وظیفه خفت آور را بر عهده بگیرد، زیرا افرادی از همان نوعی که در انگلستان هستند، بر فرانسه هم حکومت می کنند. آن فرانسوی ها نیز به دلایل خودپرستانه آماده جنگ بودند. دموکراسی اروپایی غربی براستی فقط یک زرسالاری اروپایی غربی است که بر جهان حکومت می کند و به سوسیالیسم آلمانی اعلان جنگ داد زیرا سوسیالیسم آلمانی منافع سرمایه گرایانه آنها را به مخاطره انداخته بود.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] یک نمایش مشابه در سال 1914 آغاز شد. در مقایسه با امروز، انگلستان در طول آن چهار و نیم سال شانس بیشتری داشت. ملت های اروپا در آن زمان شانسی نداشتند که رخدادهای آینده را مشاهده نمایند. اما ملت های اروپا تمایلی ندارند که نقش سابق خود در جنگ جهانی [اول] را امروز هم ایفا کنند. اکنون انگلستان و فرانسه تنها ایستاده اند. با این حال انگلستان یکبار دیگر دارد می کوشد که بدون هیچ گونه فداکاری از جانب خودش، یک جنگ به راه اندازد. هدف آنها این است که آلمان محاصره شود و به تدریج از طریق گرسنگی وادار به تسلیم گردد. این سیاست دراز مدت انگلستان است. آنها در جنگ های ناپلئونی، و نیز در طول جنگ جهانی [اول] از این سیاست به خوبی استفاده کردند. اگر مردم آلمان با ناسیونال سوسیالیسم تربیت نشده بودند، این سیاست امروز هم مؤثر واقع می شد. ناسیونال سوسیالیسم در برابر آزمایش های انگلیسی ها مصون و مقاوم است. دروغ های تبلیغاتی انگلیسی ها دیگر در آلمان کارایی ندارد. این دروغ ها به تدریج دارند قابلیت تاثیری گذاری خود را در سایر نقاط جهان هم از دست می دهند، زیرا امروز تبلیغات آلمان به نقاطی بسیار دورتر از مرز هایش می رسند. این بار زرسالاری انگلیس در هدف خود، یعنی تحریک یک جنگ میان مردم آلمان و رهبری اش، موفق نخواهد شد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] ملت آلمان امروز نه فقط از افتخار و استقلال خود، بلکه همچنین از دستاورد های اجتماعی عظیم خود که پس از سال 1933 از طریق کار سخت و خستگی ناپذیر به انجام رسانده، دارد دفاع می کند. آلمان یک کشور ملی- مردمی است که بر بنیاد مفاهیم نیک اقتصادی و عدالت ساخته شده است. در گذشته، انگلستان همیشه این مزیت را داشت که با یک آلمان خرد شده روبرو شود. طبیعی است که زرسالاری انگلیس در پی این است که در ملت آلمان تفرقه ایجاد نماید و شرایط فروپاشی آلمان را مهیا سازد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] تبلیغات دروغ آمیز انگلیس دیگر نمی تواند هر چیزی را با نام مناسب خودش به کار ببرد. تبلیغات انگلستان بدین گونه ادعا می کند که با ملت آلمان نمی جنگد، بلکه با هیتلریسم می جنگد. اما ما این آواز قدیمی را خوب می شناسیم. در آفریقای جنوبی، انگلستان با بوئِر ها[url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftn3"][3][/url] نمی جنگید، تنها با کروگِریسم می جنگید. در جنگ جهانی [اول]، انگلستان می خواست تنها کایزریسم را نابود کند، نه ملت آلمان را. اما اینها باعث نشد که زرسالاری انگلیس پس از جنگ، بوئر ها را با بیرحمی و وحشیگری سرکوب ننماید، و یا ما را پس از شکست [در جنگ جهانی اول] بیرحمانه سرکوب نکند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] کودکی که یکبار دچار سوختگی می گردد، بار دوم مواظب می شود و حواس خود را جمع می کند که دوباره نسوزد. ملت آلمان یک بار قربانی تبلیغات جنگی دروغ آمیز انگلیس شدند، اما اکنون شرایط را می فهمند و درک زیادی از زمینه و ریشۀ این جنگ دارند. ملت آلمان می دانند که پشت تمام سخنان لطیف سرمایه داریِ زرسالاری انگلیس، یک هدف قرار دارد: نابودی پیشرفت ها و دستاورد های اجتماعی آلمان. ما داریم از سوسیالیسمی دفاعی می کنیم که پس از سال 1933 با تمام وسایل نظامی، اقتصادی و روحیِ قابل دسترس خویش در آلمان ساخته ایم. دروغ های آشکار و انگشت نمای انگلیس اثری روی مردم آلمان ندارند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] زرسالاری انگلیس نهایتاً مجبور می شود از خودش دفاع کند. در گذشته، او همیشه ملت های دیگر را به جنگ برای خود واداشته است. این بار ملت انگلیس باید خودشان گردن خود را برای لرد ها و اربابان شهرنشین به خطر بیاندازند. این بار مردم آلمان متشکل از کارگران، کشاورزان و سربازان همگی متحد شده اند و آماده هستند با هر وسیله ای که دارند از ملت خود دفاع کنند. این بار انگلیسی ها باید با چنین مردم متحدی روبرو شوند.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] ما خواهان جنگ نبودیم. انگلستان ما را مجبور به جنگ کرد. زرسالاری انگلیس این جنگ را بر ما تحمیل کرد. انگلستان مسئول این جنگ است و مجبور است مسئولیت جنگ را به گردن بگیرد و باید در آینده پاسخگو باشد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] امروز تمام جهانیان دارند بیدار می شود. جهان دیگر نمی تواند با شیوه های قرن نوزدهمی سرمایه داری اداره شود. ملت ها بالغ شده و رشد کرده اند. ملت ها یک روز به زرسالاران سرمایه دار که باعث بدبختی و بیچارگی آنها هستند، ضربه ای سهمگین و وحشتناک وارد خواهند کرد.[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][b] این یک اتفاق نیست که ناسیونال سوسیالیسم وظیفۀ تاریخی اجرای این تسویه حساب را برعهده دارد. زرسالاری دارد از لحاظ فکری و روحی فرو می پاشد، و در آینده ای که زیاد دور نخواهد بود از لحاظ نظامی هم نابود خواهد شد. ما با استواری داریم به سخنان نیچه عمل می کنیم: «به چیزی که دارد می افتد یک هل بده.»[/b][/font][/font][/color] [color=#333333][font=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftnref1"][1][/url] . گوبلز در اینجا به تهاجم روسیۀ شوروی به لهستان، در 17 سپتامبر 1939، یعنی 17 روز بعد از وقوع جنگ میان آلمان و لهستان، اشاره می کند، انگلستان و فرانسه هرگز به روسیه اعلان جنگ ندادند، در حالی که به بهانه حمایت از لهستان به آلمان اعلان جنگ دادند. (مترجم)[/font] [font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftnref2"][2][/url] . نِویل چمبرلین تا ماه می 1940 نخست وزیر انگلیس بود و بعد از آن تاریخ جای خود را به وینستون چرچیل داد. (مترجم)[/font] [font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.nazicenter.ir/3489/%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d9%84%d9%85-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%db%8c%d9%88%d8%b2%d9%81-%da%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%b2.html#_ftnref3"][3][/url] . بوئر ها مردمی هلندی و ساکن آفریقا بودند که طی جنگ هایی از انگلیسی ها شکست خوردند. سپس انگلیسی ها بسیاری از آنها را در اردوگاه های تمرکز زندانی کرده و باعث مرگ آنها شدند. می توان گفت آن اردوگاه ها تفاوت زیادی با اردوگاه های مرگ شوروی نداشتند (مترجم)[/font][/font][/color] منبع:www.nazicenter.ir مترجم:حمید رضا نیک بخش[/size]
  25. [quote name='shsshed' timestamp='1360428475' post='299115'] امپراطوری کپک زده عثمانی ,تاسیس نشده در حال سقوط در برابر محور مقاومت هست [/quote] با سلام.....داداش خیلی با جملت حال کردم...دمت گرم.... به نکته جالبی اشاره شد اینکه مسدله برکناری اسد برای ترکیه حیثیتیه....و با پیشنهاد رئیس ائتلاف و حمایت واشنگتن به قول گفتنی حال ترکیه گرفته شد!