Lich

Members
  • تعداد محتوا

    3,335
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Lich

  1. برادر جان شما دیگه چرا این حرف رو می زنی؟! از چند تن سرباز وظیفه که خواب بودند چه انتظاری می شه داشت؟ خدا روحشون رو شاد کنه خوابیدنشون باعث شهادتشون شد! دوستانی که در مناطق مرزی هستند همیشه باید گوش به زنگ باشند! راستی درجه دار رو گویا آزاد کردند و سربازان رو وحشیانه به قتل رساندند درسته؟
  2. Lich

    فیلمی در مورد عبدالمالک

    دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره! راستی خوشحالم که می بینم برادر جوکر هم از وهابی ها بدش میاد ظاهراً! :lol:
  3. قربانت عزیز! هرچند که ممکنه باعث منحرف شدن بحث بشه ولی من چند نفر رو می شناختم فارس عرب زبان خوزستان بودند که در جنگ شرکت کرده بودند و اسیر شده بودند! ظاهرا عراقی ها با اینها ظالمانه تر از اسرای ایرانی برخورد کرده بودند! چون انتظار نداشتند که در دام این بعثی های عوضی نیافتند!
  4. روایتی از یک ماجرای واقعی ديگه خسته شدم از بس كه ماجرا هاي سقوط و سانحه نوشتم . درسته كه بايد رشادت و از جان گذشتگي هاي نيروهاي ايراني در زمان جنگ رو نوشت ، شرح داد .. ولي هر چيزي حدي داره ... نبايد از صبوري و نجابت خوانندگان وبلاگ سوء استفاده نمود .. و هي مرتب از از زمين خوردن و مرگ نوشت .. اگه يكي در كامنت برات نوشت : آقا بس كن ديگه ..!! با اين اخلاق حساسي كه داري ، چه حالي پيدا مي كني ؟ با شناختي كه از خود دارم ، مطمئنآ درش رو براي هميشه تخته مي كنم ..!! خب فكر مي كني درسته ..؟ جنگ كه همش سقوط نداشت .. از اوج ها بنويس ... از افتخارات بگو .. از برتري همين نيروي هوايي كه نونش رو خوردي و شكم گنده كردي بنويس ... خدا وكيلي اگه فقط يه خورده فكرم باز بود ، و مدام چهره صاحبخونه و افزايش بي رويه كرايه مسكن و هزاران مشكل ديگه نبود ، خيلي نكته هاي افتخار آميز زمان جنگ يادم مي اومد .. شوخي نيست هشت سال مدام در جبهه ها حضور داشته باشي ... هزاران رويداد تلخ و شيرين رو از نزديك ببيني ولي موقع نوشتن از يادت بره ؟!! بهرحال تا يادم نرفته يه ماجراي افتخار آميز رو كه شاهدش بودم ، بيان كنم . اميدوارم خوشتون بياد . در مورد نبرد هوايي و جنگ هاي الكترونيك حتمآ تا حالا خيلي شنيديد . اما اين كه يه هواپيماي آموزشي غير مسلح بياد و جنگنده اي مدرن و تا دندون مسلح رو فراري بده .. خيلي حرفه .. يادم مياد در يكي از ماموريت هاي نظامي به مناطق جنگي ، يكي از مسئولان بلند مرتبه نظام هم براي سركشي و بازديد همراه ما بود . خيلي دلم مي خواد اسم اين شخصيت را بگويم .. ولي از شما چه پنهون مي ترسم راضي نباشه و به درد سر بيفتم ! بگذريم مگر براي شما فرقي هم مي كنه ......؟ اين مسئول بلند پايه كشور عادت داشت به جاي استفاده از هواپيما هاي شيك و مجلل ، با طياره درب و داغون ما ، كه به قول مسافرانش صداي آن تا ماه ها در گوش مي مونه ، به طور ناشناس و سرزده از جبهه هاي نبرد سر كشي كنه .... معمولآ رسم است وقتي مقام بلند مرتبه اي با هواپيما مسافرت مي ره ، چند فروند شكاري براي محافظت ، اون هواپيما رو اسكورت مي كنند . اون روز ايشون دستور داده بود كه هيچ گونه اسكورتي ما رو همراهي نكنه .. و ما طبق معمول از پاويون دولت ايشان را سوار كرديم و به سمت اهواز بال گشوديم .. ( واه كه چقدر از واژه بال گشودن خوشم مياد .. دليلش رو هم نمي دونم !) خلاصه اين كه ما بعد از عبور از آسمان اصفهان ، تازه شهر ايذه رو هم رد كرده بوديم كه چشمتون روز بد نبينه .. يهو سر و كله يه ميگ عراقي پيدا شد ... حالا تجسم كنيد كه هيچ گونه وسيله دفاعي نداريد ، و از نظر هدف ، يه لقمه گنده و حاضر آماده اي براي هر شكاري دشمن ، اون هم از نوع ميگ اش هستيد .. چه حالي پيدا مي كنيد ...؟ داخل كابين هواپيما راداري وجود داره ، كه براي ديدن ابر هاي خطرناك مانند { سي بي } تعبيه شده است كه البته ما دو تا داشتيم . يكي براي ناوبر براي تشخيص راه و ديگري جلوي چشم خلبان براي چك كردن ... اين رادار ها يه حسني هم دارند ، اون هم اينه كه اگه هواپيماي دشمن شما رو زبونم لال هدف بگيره ، يا به قول خلبان ها { لاك } يا همون قفل بكنه ، صفحه ي آن خط خطي مي شه .. بر حسب قضا از شانس بد ما ، اون روز صفحه رادار مون حسابي خط خطي شد . از طرفي هم براي احترام ، شخصيت مورد يحث رو به كابين دعوت كرده بوديم . اين رو هم اضافه كنم كه كابين سي -۱۳۰ ، خيلي بزرگتر از هواپيما هاي جامبو و بوئينگ است . جا دار و زيبا ... و به خاطر وجود پنجره هاي فراوان ، چشم انداز خيلي زيبايي هم دارد. . در ابزار ارتباطي هواپيما ها ، سيستم هاي يو اچ اف و وي اچ اف هم وجود دارند كه خلبان را قادر مي سازد علاوه بر تماس با مراكز كنترل ، مكالمات ساير هواپيما ها رو هم بشنود و ايضآ با آن ها صحبت نمايد .. ( مثل اين كه زياد حاشيه رفتم .. ببخشيد .. فقط براي اشراف خوانندگان است ... ) ، بله مي گفتم كه ناگهان سرو كله ميگ جناب صدام پيدا شد . اگه بگم نترسيدم ، دروغه ... همه مون حسابي ترسيده بوديم .. ولي براي نشون دادن شجاعتمون به همكاران ، ابدآ به روي خود نمي آورديم ... ميهمان گرامي هم بي خبر از جرياناتي كه در اطرافمون مي گذشت ، محو تماشاي آسمان آبي كشورمون بود . خدا عالمه در دل هر يك از ما ها چي مي گذشت كه ناگهان ديديم انگار معجزه اي به وقوع پيوست . بله ... از سيستم يو اچ اف شنيديم كه يه خلبان جنگنده ايراني داره با خلبان ميگ صحبت مي كنه ... صحبت چيه ..؟ بهتره بگم معامله مي كرد . راستش پيش خودتون بمونه ، بار ها اتفاق افتاده بود كه تو آسمون خلبانان با يكديگر همكلام هم مي شدند .. حالا بعضي ها كري براي هم مي خوندن ، بعضي ها رجز .. بعضي ها هم احتملآ چاق سلامتي !! چه اشكالي داره ..؟ ... بگذريم .. اگه برم تو حاشيه كار دست خودم مي دم .. آره مي گفتم .. شنيديم كه طرف ايراني به عراقيه مي گه ... تو اگه اين رو بزني ( منظورش ما بوديم ) ، من هم تو را مي زنم ... من هم رو تو لاك كردم ... انگار دنيا رو به ما دادن .. يه نفسي به راحتي كشيديم و منتظر تصميم عراقيه مونديم ... مطمئن بودم كه خلبان عراقي هيچ گاه چنين ريسكي نمي كنه .. البته اينو بگم كه اگه مي دونست چه كسي داخل هواپيماست ... معطلش نمي كرد .. حتي اگه به قيمت جونش تمام بشه ... بقيه صحبت ها حول قول و قرار ها بود ... مثلآ اگه من نزدم ، چه تضميني مي دي كه تو نزني ..؟ و از اين جور حرف ها .. هر چه باشه جنگه ... بقول آقايون اراذل و اوباش : قول كيلو چنده ..؟ شكار رو عشقه ..!!ولي شنيدم كه خلبان ايراني حسابي قول داد . كه ناگهان ديديم ، خط هاي رادار از بين رفت و ميگ عراقي به سرعت از سمت چپ هواپيماي ما ، غرش كنان گذشت .... در همين اثنا ، ديدم دستي به روي شونه ام خورد .. برگشتم ديدم شخصيت مورد نظر است كه با لحني اعتراض آميز گفت : جناب سروان مگه نگفتم اسكورت( تاپ كاور ) لازم نيست ؟ من در حالي كه بادي به غبغب انداخته بودم ، با خونسردي هر چه تمام تر پاسخ دادم : قربان ... اين تاپ كاور نيست ... ميگ عراقي بود .... با تعجب پرسيد ..: چي ميگ عراقي ..؟ عرض كردم بله قربان ... فرمودند : اين ميگ بود كه شما ها اين چنين خونسرد و آرام نشستيد ..؟ به عرض رسوندم ..: قربان اين كه چيزي نيست ... از اين بيشتر هم ما برخورد داشتيم !!! اين كه چيزي نبود ..!! بعد از نشستن در اهواز خبري شنيديم كه چيزي نمونده بود غش كنيم ..!! مي دونيد خبر چي بود ..؟ اون شكاريه كه ميگ رو فراري داد ، هرگز مسلح نبوده ، بلكه تنها يك هواپيماي آموزشي بوده كه براي تمرين از پايگاه دزفول ، هي بلند مي شده و مي نشسته ... !!! واين جا بود كه فهميدم نام كشور ايران ، نام رزمندگانش ، حضور هواپيما هاش ... چه لرزه اي بر دل دشمنان مي اندازه .... و جاتون خالي اون روز حسابي به داشته هامون افتخار كردم .. از وبلاگ Oldpilot.ir، نویسنده: آقای مدرسی
  5. ما در طول کل جنگ 70 تا هواپیما از دست ندادیم بلکه از عراقی ها دو جین دوجین هواپیما می زدیم! می تونید به لیست عملیات ها در ویکی نگاه کنید که معتبر هم هست! ولی عراقی ها توی هر عملیات از ما 70 تا 70 تا هواپیما می زدند! :lol: یک جوری آدم احساس می کنه حقشونه که آمریکا این بلا رو بسرشون بیاره ولی هنوزم که هنوزه آدم نمی شن ظاهرا! به نظر بنده اگر آمریکا 20 سال دیگر هم توی عراق بمونه خیلی عالی می شه تا اون زمان جمعیت عراق بسیار کمتر می شه و خطر کمتری برای ما محصوب می شه و آمریکا هم تلفات سنگینی رو خواهد داد! دوستان هر طور که می خوان درباره شخصیت من قضاوت کنند! یادتون باشه که عراقی ها کم از ما نکشتند و منافع کشور مهمتر از جون چند میلیون عراقی خائن به وطنشون هست!
  6. واریور جان پست قبلیمو آپدیت کردم کامل بخونش لطفا!
  7. دوست عزیز همیشه نمی شه دولت رو مقصر دونست! افراد خائن هم باید مقصر دونست! بقول دوست عزیزمون رومل گرامی می گن وقتی کومله ای ها در حال فرار بودند مردم به اونها پناه دادند! حالا همین گروهک تروریستی باعث کشته شدن افراد از خانواده های دیگه می شه! دولت این وسط چکار کنه؟! بیاد افراد خائن رو تیربارون کنه تا درس عبرتی باشه برای بقیه؟! دولت داره تروریستی که بمب منفجر کرده رو بعد از چند سال اعدام می کنه سازمان های ببه اصطلاح حقوق بشر خودشون رو جر می دهند!
  8. نمی شناسم برادر پی ام می کنی بهم؟! icon_wink لطفا!
  9. پس واریور جان شما می خوای بگی که از نوآوری های جدید توسط محققین جوامون وزارت دفاع استقبال نکرده؟! یک مقدار غیر قابل باوره! یکم بیشتر توضیح بده برادر! می دونی بخاطر چی می گم؟ چون ما برای فناوری هایی که در اونها پیشرفت زیادی نکردیم تلاش زیادی می کنیم ولی برای طرح های داخلی نمی شه بگیم که بی تمایل هستیم! بنده دو راه رو در قبال وزارت دفاع می بینم! از اونجایی که وزارت دفاع هویت محققان و دانشمندان رو اصولاً مخفی می کنه طرح دوست شما توسط فرد دیگری اجرایی شده و احتمالاً بهتر و کم هزینه تر! دوم وزارت دفاع می خواد وابسته به کشورهای دیگر بمونه؟! بنظر شما کدومیک منطقی تر به نظر می رسه؟ از اون نظر می گم که یکی از دانشجویان چند سال پیش دستگاه ضد امواج ماهواره ای ساخته بود که می دونم در وزارت اطلاعات به کار گرفته شده! خبر اختراع رو چند سال پیش اخبار 20 و 30 داده بود!
  10. با تشکر از شما سینا جان عزیز! ولی یک سوال درسته که بردش بیشتره ولی سرعت موشک های میثاق که بیشتر از این حرفهاست! :lol:
  11. واریور جان این دوستت اگر واقعاً این طرح رو داره بهتره تا توسط عوامل مزدور سرویس های جاسوسی آمریکا و اسرائیل در ایران ترور نشده طرحش رو به وزارت دفاع بفروشه! :lol:
  12. در خلبانی که فقط تست زدن مهم نیست دوست عزیز! شرایط جسمانی! سلامتی اعضای بدن! اعصاب و روان و... هم مهمه! شما فکر می کنید من برای چی با وجود قبولی نتونستم وارد دانشگاه هوانوردی بشم؟ :lol: چون چشم چپم 25 صدم ضعیف بود! icon_wink حالا بیخیال این حرف ها بشیم فقط بهترین ها از همه نظر می تونن خلبان باشند! مخصوصاً جنگنده ها که حساسیت ویژه خودشون رو دارند! :rose: البته می تونید پول خونتون رو بدید و برید دانشکده های هوانوردی! که آخر سر هم با هواپیمای تک موتوره بپرید! :crying: بقول بچه ها گفتنی Flight Simulator FTW!
  13. دوست عزیز، اگر ما در وضعیت بدی از نظر تسلیحات قرار داشتیم سالیانه صدها تن بمب و موشک و... رو در رزمایش ها مصرف نمی کردیم! :lol:
  14. هانس عزیز مگه هواپیماها رو از سر راه اوردیم که بدیم چهارتا خانم بزنند هم خودشون رو، هم چند نفر دیگه و هم هواپیما و ساختمون مردم رو نابود کنند؟!
  15. رومل جان باید به شما یاد آور بشم که همین اقلیت (نسبت به اون زمان! که جمعیت 20 میلیون بود!) عجم خوزستان، باعث شدند که خوزستان از ایران جدا نشه! با توجه به اینکه جمعیت عرب زبان های خوزستان 2 میلیون و 600 هزار نفر و می شه گفت تازه با عجم ها برابر شدند! یعنی عجم ها کمتر بودند! و مسلماً هر قشری می تونه در صورت اموزش مناسب تکاور خوبی بشه! امیدوارم ناراحت نشی دوست عزیز ولی بنده فکر می کنم چون جنابعالی خودتون کرد هستید یک مقدار سفسته می کنید! بیشتر جبهه های کشور در زمان جنگ در خوزستان بود! اگر اینطور هست که شما می گید پس هموطنان ترکمون غزلباش که یک گرز 100 کیلویی رو مثل پر تو دستشون می گرفتن رو چی می گید؟! ترک ها هم کم برای انقلاب نذاشتن! نه تنها ترک ها بلکه از همه نژادها و آیین ها! عزیز من امیدوارم ناراحت نشید ولی با مراجعه به منطق حرف شما یک مقدار نژاد پرستانه می اد و باید بهتون بگم که اگر از نظر نژاد پارسی هم بخوایید حساب کنید سلطقه هخامنشیان بر اسیا از انزان یا خوزستان آغاز شده و در اصل از اجداد صحرا نشین لر و بهمه ای بودند! (اون موقع ظاهرا بختیاری بوجود نیامده بود!). این برادران بهمه ای حتی اسکندر هم حریفشون نشد شما رو دعوت می کنم تا کتاب کورش کبیر، سیمای کوروش در صبحدم تاریخ، تاریخ هخامنشیان از کوروش تا اسکندر دو جلد و... رو مطالعه کنید و از برتر دونستن کردها هم خودداری کنید دوست عزیز! این افکار مربوط به نازی هاست و همه می دونیم چه بر سر نازی ها اومد! هیچ نژاد یا گروهی برتر نیست و همه مساوی و برابر هستند!
  16. حرف شما درست رومل جان! ولی خوزستانی ها هم کوه و تپه دارند! و رشته کوههای زاگرس به ما هم می رسه! :lol: خوزستانی ها هم می تونن توی گرما بجنگند و هم در سرما و دامنه! icon_wink در هر صورت اینو به شما گفتم که بدونید بیشتر نگاه صدام و ارتش بعث به خوزستان بود تا کردستان ولی بهرحال اینی که کردها شجاعت و قدرت بیشتری دارند و کماندو بدنیا می ان نه قابل قبوله و نه منطقی! :rose: اصلا درگیری مسلحانه نیازی نیست! اگر اگاه باشیم که مردم به تروریست ها کمک کردند به نظر من باید اون منطقه رو زیر آتش توپخانه و موشک باران برای همیشه دفن کرد!
  17. خوب برادر من! منظور من هم همین بود! خوب حالا داریم ما یا نه؟! icon_wink این دوستتون طرحش رو وزارت دفاع فروخت؟!
  18. ممنون برادر بسیار جالب بود!
  19. والله من اینطور شنیدم!
  20. رومل جان عزیز درست شما داری می گی ولی اون برادران کومله ای این بنده خداها رو توی Disadvantage گیر انتداخته بودند! :lol: یک مثال چیزی هست که می گه «کشتن هزار نفر بهتر از اینه که بزاری یک نفر در بره!» اگر من شخصا مسئولیتی داشتم از مثال دیگه خودتون برداشت کنید که برای دفاع از کشور به روشی متوصل می شدم! icon_wink هینطوری سازمان خلق عرب از بین رفت! درضمن برادر من دلیل نمی شه که فقط هموطنان کرد عزیزمون شجاع باشند! بالاخره انسان شجاع توی همه قشری هست! کمین کردن فرق می کنه با شجاع بودن! مگه خوزستانی ها کم برای ایران و انقلاب گذاشتند؟! هرکس توی محیط خودش خیلی راحتتر می تونه بجنگه مخصوصاً اگر کمین بازی هم باشه! و طرف بالای کوه و تپه هم قایم شده باشه و با سلاح دوربین دار هدف خودش رو بزنه! مگه بچه های خرمشهر که بدون تسلیحات خرمشهر رو نگه داشتند ارزش رزمی نداشتند عزیز من؟! من شخصاً به عنوان یک خوزستانی بهم بر خورد!! :rose: :crying: :crying:
  21. رومل جان عزیز من شما هم دیگه داری زیادی بچه های اطلاعات رو ضعیف جلوه می دی و پژاک و کومله رو بالا می بری سفسته زیاد خوب نیست برادر! :lol: مثلا یک گروهان 50 نفره حریف چهارتا کومله ای نشدند یعنی چی عزیز من؟! فیلم 300 رو چند بار دیدی برادر من؟! icon_wink اونا از ما می کشن ما هم از اونا می کشیم ولی ما بیشتر می کشیم! :rose:
  22. ولفنشتین جان جداً مدرسه غیرانتفاعی وهابیت توی ایران داریم؟! :lol:
  23. علی جان منظور بنده زیر آب کردن سر برادران وهابی بود!