[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم الله الرحمن الرحیم    چیزی در حدود 22 صفحه ار تاپیک  توافق هسته ای گذشته و متاسفانه تعداد پستهایی که  بدون توهین و افترا ء ، صرفاً متن را تحلیل کردند ، حتی به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نرسیده  ، عزیزان علاقه مند به این حوزه ، بیشتر به متن توافق منتشر شده توجه کرده و بدون توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی ، بصورت کاملاً منطقی ، بند بند توافق را نقد فرمایند .    حالا پیشنهاد می کنم ، برای جلوگیری از هر گونه سوء تفاهم ، متن ترجمه شده توسط وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران را مطالعه نموده و پس از آن ، با ارائه شماره بند و آدرس ، آن را نقد کنید .    http://mfa.gov.ir/index.aspx?siteid=1&fkeyid=&siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=176&newsview=349543
  2. با سلام    از همه دوستان دعوت می کنم ، بدون توهین و براساس منطق ، بحث کنند ، بدون تعارف ، از این پست به بعد ، بدون در نظر گرفتن کاربر   و بدون اخطار قبلی ، پستها حذف خواهند شد و کاربرانی که  موارد متعدد ذکر شده در صفحات قبل را تکرار کنند ، از شرکت در مباحث تاپیک ، منع خواهند شد . تا حال حاضر ، چهار کاربر ، از تاپیک اخراج شدند بدلایل توهین و.... . این تعداد ممکن هست افزایش پیدا کند . بنابراین ، قبل از شکستن حرمتها ، احترام را حفظ کنید .   متشکرم  :rose:    رونوشت :    به همه کاربران 
  3. MR9

    IRIAF & F-4

    با سلام خدمت دوستان    با اینکه هنوز ، حداقل 24 و حداکثر 48 ساعت تا عید سعید فطر باقی مانده است ، با این حال ، پیش دستی کرده  و علاوه بر تبریک عید ، یک عیدی ویژه ، از نوع شبح سری D :winking: ، تقدیم دوستان ، بخصوص جناب سورنا ( با توجه به علاقه عجیب به این شبح افسانه ای ) می نمایم . باشد که موردپسند قرار گیرد .          پی نوشت :    تصویر بسیار با کیفیت تر از مورد فوق بود ، با این حال ، گالری اجازه تصویر با کیفیت تر را نداد 
  4.   بطور مسلم ، جنابعالی یا در شورای امنیت ملی هستید ، یا در تیم مذاکره کننده و یا در وزارت امور خارجه . چون خود این آقایان ، به اندازه شما ، دچار عصبانیت بیش از حد نیستند . نقص کار شما در این هست که بیش از اندازه نگران هستید ، در حالی که این شکلی هم که فکر می کنید ، وضعیت خراب نیست که اگر بود ، رهبری شکل دیگری عمل می کردند .    یادتون باشد ، در در سالهای نسبتاً دور ، ایشان یک فرمایشی کردند که اگر بخواهند فشار بیاورند ، صلح امام حسن (ع) تکرار نخواهد شد . 
  5.   با سلام    جناب جویسر ، ظاهراً شما خیلی عجله دارید ، یک مرتبه در همین تاپیک عرض کردم ، فرآیند دیپلماسی ، فرآیندی هست طولانی و دشوار که جزء جدانشدنی آن ، دادن امتیاز و گرفتن امتیاز هست . یک مثال خوب برای این مساله ، مذاکرات طولانی روسها و آمریکایی های برای محدود سازی تسلیحات هسته ای ( سالت یک و دو / استارت یک و دو )  ، بشمار میرفت . هرچند ، در آخر این آمریکایی ها بودند که زیر قرار داد زدند ، با این حال ، از جنگی که انتهای آن مشخص نبود ، گزینه بهتری بشمار می رفت .  با این ، بطور مسلم ، نگران تر از شما در حوزه هایی نظیر شورای امنیت ملی یا مجلس هستند . ( این تاکتیکهای برچسب زنی نظیر به کاربردن الفاظی نظیر دلواپس و ...  هم برای آچمز کردن طرف مقابل بکار می رودرا هم زیاد جدی نگیرید )    این را هم به یاد داشته باشید که ما در ضرب المثل های خودمون ، یک ضرب المثل جالب داریم که شاید اگر نیمه پر لیوان را مشاهده کنید ، موجب تسکین " عصانیت و نگرانی " شما شود :   " گر صبر کنی ، ز غوره ، حلوا سازی "   :winking: 
  6. باسلام   بطور مشخص پاسخ سئوال شما ، منفی هست . مشخصاً منظور بنده استحکامات ثابت دفاعی نظیر مواردی که نام بردم ، بود ، چیزی به مانند دیوار چین و یا نمونه هایی که مثال زده شد .     کمرنگ شدن خطوط دفاعی ثابت ، عمدتاً نتیجه توسعه قدرت هوایی و در کنار آن دقیق تر شدن آتش و همچنین پیچیده تر شدن تاکتیک های حمله و تصرف اینگونه استحکامات است . همچنانکه یگان هوابرد ورماخت در بازه زمانی نهم تا یازدهم ژوئن 1940 ، موفق شد یگانهای ارتش بلژیک مستقر در استحکامات ابن امائل ( مشرف بر کانال آلبرت )  را غافلگیر و این موقعیت را که دروازه تصرف کامل این کشور ، بشمار می آمد ، به اشغال خود در آورد . ( که خود این مساله موجب تسریع سقوط فرانسه ، دور زدن استحکامات ماژینو و در نهایت بی فایده شدن آن گردید )           بطور حتم اطلاع دارید که استحکامات صحرایی ، عمدتاً به دو نوع تعجیلی و با فرصت تقسیم بندی می شوند . حالا در یک مقطع زمانی خاص ، استراتژی نظامی کشورها ( حداقل بعد از پیمان وستفالی که منجر به تشکیل دولت- کشورها شد ) ، سرمایه گذاری بر ساخت دژهای عظیم برای محافظت از نقاط حیاتی و سوق الجیشی بود ( اصولاً تاریخچه ساخت دژها خودش یک حوزه بسیار جذاب در تاریخ نظامی بشمار می رود . ) و بتدریج با پر رنگ شدن نقش فناوری ، کم کم ، این مساله رنگ باخت . امروزه ، به غیر موارد خاص ( بعنوان مثال پوشش مناطق مرزی ) کمتر از چنین سازه هایی استفاده میشود و در عوض ، استفاده از فناوری های پیشرفته شناسایی بیشتر مورد توجه است ( باهدف جلوگیری از غافلگیر شدن ) و در کنار آن ، استفاده از جنگ افزارهایی نظیر " مین " و یا سیم خاردار ، برای کانالیزه و کند نمودن حرکت دشمن ، مورد استفاده قرار میگیرد .
  7. با سلام     مدیریت محترم انجمن لطف دارند . بالشخصه ، امیدوارم در یک فضای عاری از تنش ، صرفاً از یکدیگر ، یاد بگیریم . 
  8. با سلام    نظریه جنگ ایستا که استخوان بندی اش بر ایجاد استحکامات دفاعی ثابت  بنا شده  ، مدتهای طولانی است که عمرش به سرآمده ، از خطوط دفاعی ماژینو در فرانسه تا  دیوار آتلانتیک و زیگفرید در آلمان ، تا خط صدام در جنوب کویت و ایضاً استحکامات دفاعی ارتش عراق در شلمچه و همین استحکامات مانرهایم و حتی شکست فاجعه بار ارتش فرانسه در دین بین فو و  شکست استحکامات بارلو در صحرای سینا        نوار قرمز رنگ  جنوب کویت ( خط صدام )    ظاهراً همچنان ، تجارب نظامی قرن گذشته ، فاقد اهمیت هست . اگر نبود ، شاهد فجایع نظامی در جنگها نبودیم  :winking:    پی نوشت :   در ضمن ، از مطلب فوق العاده جناب desert hawk هم تشکر می کنم ، این شکل مطالب ، حقیقتاً جای بحث و بررسی بیشتری دارند .
  9. با سلام خدمت دوستان        فردریک کبیر و نظریه ارتشهای فاقد هوش رزمی        " اگر قرار بود ، سربازهایم شروع به فکر کردن کنند ، یک نفر هم در ارتش باقی نمی ماند "    فردریک کبیر ( فرمانروای پروس ) حدود قرن هجدهم میلادی 
  10.   با سلام مجدد   یک بخشی از فرموده های شما درست هست ، با اینحال ، باید این نکته را درک کرد که ما در یک خانه ای با 191 اتاق ( بجز رژیم منفور صهیونیستی ) زندگی میکنیم و اصل نخست برای زندگی در این اتاق ، تعامل با سایر کشورها بر اساس منافع ملی ا ست . به شکل مسلم ، کسانی که نام بردید ، براساس قدرتی که دارند ، خودشون را مالک الرقاب دنیا می دانند و متاسفانه بدلایل مختلف که بیان آنها در اینجا ممکن نیست ، عقب افتادیم و به هر شکلی که شده بایداین عقب ماندگی را جبران کنیم . حالا به  نظر برخی از دوستان ، شاید اصل مذاکره با ایالات متحده ، درست نباشد ، اما وقتی رهبری ، اجازه مذاکره در حوزه هسته ای را دادند ، شاید دو منظور داشتند : ا- انجام مذاکره برای حل مسالمت آمیز و بدون هزینه های بالا 2- در صورت خلف وعده طرف مقابل ( که احتمالش هم وجود دارد ، بدلیل اظهارات نامزدهای جمهوری خواه و افراد تندرویی نظیر بولتون و ..... که نباید آن را از نظر دور داشت  ) به فرموده شما ، تبیین و روشن کردن ماهیت اصلی انها . به نظر بنده ، امضاء این توافق ، تازه اول راه هست . نه چیزی داده شده و نه چیزی گرفته شده . تا زمانی که تحریم های اتحادیه اروپا ، آمریکا و سازمان ملل ، و سایر وعده های داده شده ، لغو نشود ، نمی شود بطور قطع اظهار نظر کرد .     در مورد قبول نداشتن هم  یک نکته ای را خدمت شما عرض کنم  :   "مصداق بارز این موضع خردمندانه ایشان در تاریخ صدر اسلام و سیره اهل بیت علیهم السلام، ماجرای «صلح حدیبیه» است. در ماجرای صلح حدیبیه ما می بینیم که دشمن قسم خورده اسلام، یعنی قریش، حریفی قدَر است که در جنگ بدر و احد و خندق نشان داده بود که هدف او براندازی اسلام است. اما در زمان حدیبیه، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همراه با عده زیادی از مسلمانان به قصد زیارت خانه خدا، به سوی مکّه حرکت کردند. اما قریش از ورود آنان به مکّه مکرمّه جلوگیری کرد و از قدرت خود استفاده کرد تا به مسلمانان فشار وارد کند، در حالیکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آن زمان که ماه حرام بود نه قصد جنگ داشت و نه در شرایط جنگ بود. و این مطلب از وضعیت ایشان و همراهانشان به وضوح نمایان بود چرا که هیچ گونه از ادوات جنگی به همراه نداشتند جز سلاحهای معمولی که هر مسافری در آن زمان برای حفظ خود به همراه می برد. خب، در چنین شرایطی که اگر جنگی صورت می گرفت مطمئناً به ضرر اسلام تمام می شد، می بینیم که قریش حتی حاضر به مذاکره هم نبود. با اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای اینکه به آنان اعتماد ببخشد که قصد جنگ ندارد، دستور فرمود تا مسلمانان شترهای خود را جلوی آنها آزاد کنند تا نشان دهند که قصد زیارت و قربانی نمودن در حجّ را دارند، درست مانند زمان ما. هر چقدر جمهوری اسلامی، تجهیزات هسته ای خود را در معرض چشم بازرسان بین المللی قرار داد تا اعتماد آنها را جلب نماید، ولی دشمن دست از لجاجت خود برنداشت. در زمان صلح حدیبیه نیز قریش، در ابتدا حاضر نبود تا با مسلمین کنار بیاید. اما در اثر استقامت و پایداری مسلمانان به رهبری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کفار مجبور گشتند تا به پای میز مذاکره آیند که حاصل آن پیمان صلحی بود که با نگاهی بر مفاد آن و نیز آنچه که به دنبال آن اتفاق افتاد می بینیم که در یکبازه زمانی بلند مدت ، منجر به فتح مکه شد .  اگرچه در این پیمان مواردی به چشم می خورد که در نگاه اول، شاید به ضرر اسلام به نظر می رسید ولی در واقع این طور نبود. "   مشخصاً اگر خلف وعده ای صورت گرفت ، همانطور که مقامات به صراحت گفتند ، همه چیز بحالت نخست خودش باز خواهد گشت . مطمئن باشید ، کسانی هم وجود دارند که حواس شان جمع هست .   پی نوشت :   اصولاً قصد مقایسه نداشتم ، اما تطبیق بازه زمانی و شرایط این دو حادثه ، منطقی ترین استدلال برای این مساله است که دیپلماسی به مانند بافتن فرش هست ، طولانی و مشکل ، اما حداقل امیدواریم که در نهایت کار خوبی درآید و منافع ملی ما ، حفظ گردد
  11.   با سلام   دغدغه شما را درک می کنم جناب i-ronin با این حال ، بعید میدونم علیرغم تبلیغات رسانه ای ، کسی جرات کرده و ادعای پیروزی کرده باشد . این توافق ، یک بازی با حاصل جمع صفر هست . یعنی دو طرف از بین بد و بدتر ، " بد" را انتخاب کردند . ادامه وضعیتی که قبل از توافق وجود داشت ، برای دو طرف هرگز قابل ادامه نبود . نه ما و نه 1+5 . ما بدلیل فشارهای وارده و آنها بدلیل منافعی که سالهاست از دست داده اند .   اما نکته ماجرا اینجاست که بطور مسلم ، مجلسین دو طرف ، بطور قطع ایراداتی را براین توافق وارد می کنند و احتمالاً این مساله موجب خواهد شد که برای رفع آنها ، مجدداً مذاکره صورت گیرد . در این مدت هم ، چیزی داده نشده که شما ناراحت هستید . در حوزه روابط بین الملل ، یک امتیازی می دهید و یک امتیازی بدست خواهید آورد . نکته مهم ، متوازن بودن امتیازات هست که بدون جار و جنجال باید روی آن بحث کرد که این وظیفه ، شورای امنیت ملی و مجلس هست و رهبری هم طبق فرموده اشان ، خطوط اصلی را مشخص کردند و می کنند .
  12. با سلام خدمت دوستان   پیرو فرموده یکی از عزیزان ، مبنی بر اینکه "آیا روس ها همچین قهرمانانی داشتن یا جو مارکسیستی اجازه معروف شدنشون رو نداده ؟" یکی از این قهرمانان معرفی می گردد :   ناتالیا فیودورنا مکلین     تولد : 8 سپتامبر 1922 ، لوبنی ، اوکراین   مرگ : 5 ژوئن 2005 ، مسکو ، روسیه   رسته خدمتی : نیروی هوایی ، خلبان بمب افکن   درجه : سرگرد       بمب افکن سبک پالیکارپف PO-2   ناتالیا مکلین ، بعنوان یکی از سه زن خلبان رزمی در  نیروی هوایی ارتش سرخ بشمار می آمد که از سوی دشمنان آلمانی خود ، با عنوان " جادوگران شب" شناخته می شد . وی در هشتم سپتامبر 1922 در لوبنی جمهوری اوکراین متولد شد . با شروع جنگ دراروپا ، وی موفق شد تا به یکی از مدارس آموزش خلبانی گلایدر درکاخ جوانان کیف وارد شده و پس از پس از دو سال آموزش مستمر به هنگ مشهور " جادوگران شب" که از بمب افکن های سبک پالیکارپف PO-2 استفاده می نمود ، انتقال یابد . وی تا پایان جنگ ، یعنی تا سال 1945 ، بیشتر از 980 ماموریت رزمی را با موفقیت به انجام رساند و پس از پایان نبردها ، وارد آکادمی نظامی  زبانهای خارجی مسکو شد و به سال 1953 ، فارغ التحصیل گردید . با آغاز دهه 60 میلادی ، مکلین عضو اتحادیه نویسندگان اتحاد شوروی گردید و به ترجمه منابع غیر روسی پرداخت . به پاس خدمات وی در جنگ ، نشان های درجه دو و درجه یک جنگ میهنی ، نشان لنین ، نشان ستاره سرخ ، به او اهداء شد . علاوه بر آن ، به افتخار وی ، چند مدرسه در اسمولنسک ، پولتاوا ، استاروپل به نام او نامگذاری گردید و بعنوان " شهروند محترم گدانسک " نیز پذیرفته شد . وی به سال 2005 ، در مسکو ، چشم از جهان فروبست .    
  13.   با سلام   این بخش گفته حسین خان ، چقدر شبیه به ادبیات نئوکان هاست . شاید هم مرهمی بوده بر قلوب زخم دیده حضرات جنگ طلب ، بخصوص ، بزرگ و کوچک  خاندان بوش ،  همچنین کاسبان جنگ (کارتل های تسلیحات )و همچنین لابی های مشعشع اعراب و حضرات مستقر در فلسطین اشغالی  از توافق صورت گرفته :mrgreen:
  14. با سلام    توافقی که امروز امضاء شد ، شاید در حوزه بازدارندگی ، به شکل ذیل تحلیل شود :     ظاهراً از چهار اِلمان بازدارندگی ، دولت فعلی ، گزینه سوم را پر اهمیت تر از سایر گزینه ها ( در عین حفظ گزینه دوم  ) بعنوان خط مشی برگزیده است . با این تفاوت که با توجه  تجربه قبلی همین تیم در جریان مذاکرات سعد آباد (1382) در حوزه اعتماد سازی ، این بار فریب ظاهر سازی 1+5 کارگر نیافتاد و حداقل بر اساس سند منتشر شده ، کفه ترازو در حوزه  داد و ستد دیپلماتیک ، تقریباً برابر هست 
  15. با سلام    یک نکته ای به ذهن بنده رسید که قبلاً در تاپیک  " ساخت بمب اتمی " خدمت دوستان ارائه کرده بودم :        ظاهراً توافق میان  ج.ا.ایران با 1+5 را می شود با نظریه بازیها ،( بازی با حاصل جمع غیر صفر)  تحلیل کرد .    با توجه به مفاهیم تعریف شده در این اسلاید ، در حقیقت ، گزینه چهارم ، تحقق پیدا کرده است . بدین معنی که هم ج.ا. ایران و هم ایالات متحده ، بدلایل مختلف :   1- نگرانی از عدم رسیدن به توافق  و نتایج و بازتابهای ناخواسته آن  2- تحلیل آثار و نتایج مثبت رسیدن به چنین توافقی ،    مجبور شدند تا زیر میز مذاکره ( به مانند گذشته ) نزده و به یک توافق اولیه اصولی دست پیدا کنند .  همین امروز ، کارشناس یکی از بنگاه های خبری  آمریکایی ، توافق بدست آمده را به شکل جالبی با سازش اتحاد شوروی و آمریکا در جریان بحران کوبا مقایسه کرده بود  و بر این اعتقاد بود که از یکطرف ، آمریکایی ها بدلیل نفوذ غیر قابل ج.ا. ایران در منطقه و گروه های تاثیر گذار ، اعتقاد دارد که این کشور عملاً در حال شکل دهی به جریانات سیاسی در آسیای جنوب غربی هست  و از سویی دیگر ، ج.ا. ایران  نیز  تقریباً به این نتیجه رسیده است که  بدون  رهایی از فشارهای چند جانبه  1+5 ، قادر نیست تا اهداف استراتژیک خودش را در منطقه محقق نماید .   در چنین حالتی ، به جای اینکه دو کشور با سرعت تمام ، به یکدیگر تصادم نمایند ، بطور موقت ، سرعت کشمکش را کاهش داده و به جای یک تصادم شدید که اصولاً انتهای آن مشخص نخواهد بود ، فتیله تنش را پایین آورند .
  16.   با سلام    به اندازه کافی وقت برای ترجمه کامل سند هست .  :winking:  شخصاً زمان کافی برای ترجمه ندارم ، ولی دوستانی که مدعی هستند ، بخصوص از دو طیف ماجرا ، وقت گذاشته و به جای توهین به حوزه های تصمیم گیر و اجرایی ، متن را منصفانه ترجمه کنند تا ما هم یاد بگیریم 
  17.   با سلام    عین مطلب از یکی از خبرگزاری های داخلی برای شروع تاپیک ارائه شد . . صحت و سقم مطلب ، با ترجمه متن اصلی مشخص خواهد شد . بطور مسلم ، با توجه به اهمیت قضیه ، باید منتظر ترجمه سند بود . با این حال نه همه مطالب ، بلکه  صرفاً ، موارد مهم ارائه شده است 
  18.   در این   تاپیک ، و در این 3 صفحه و در حوزه مسئولیتی که برعهده بنده گذاشته شده ، یک نمونه مثال بزنید ، اگر توهینی شده باشد ، برخورد خواهد شد . در ضمن یک مرتبه دیگر پست این شخص را بخوانید ، و بعد به پست نخست مراجعه کنید و بند آخر آن را با دقت مطالعه کنید .  بنده ، شخصاً در حوزه ای که به منافع ملی مربوط می شود ، چپ و راست و اصلاح طلب و اصول گرا و معتدل نمی شناسم . برای بنده ، منافع ملی ، فراتر از منافع جناحی هست . اگر این مساله برای بعضی در این انجمن ، جا بیافتد ، نیازی به یادآوری چند باره قوانین نیست . 
  19.   دوست عزیز ، این تاپیک ، برای ارائه تحلیل شما درباره توافق هست ونه توهین به مسئولین نظام ( صرف نظر از جناح بندی های موجود ) . درصورت تکرار ، اقدامات لازم صورت می گیرد ( پست نخست را با دقت بیشتری مطالعه کنید ) /MR9    در ضمن ، حّد خودتون را بدانید ، این سایت با قوانین جمهوری اسلامی ایران ، اداره می شود و اگر قادر نیستید ، قوانین را رعایت کنید ، کامنتهای آنچنانی ، نگذارید .    حداقل ، اینقدر هم درک ندارند که بدانند  با این شکل دّرفشانی ها ، تمامی زحمات تیم مذاکره کننده در این  چند وقت ، از بین خواهد رفت . وقتی "طرف" همچنان به ساز بنگاه های خبرپراکنی غربی ، بهانه های  کهنه را مجدداً پیش می کشد ، از دشمن باید چه انتظاری دشت ؟؟ 
  20. با سلام خدمت دوستان    سیرانو 4M / میراژ    یکی از مهمترین جنبه های جنگ ایران عراق و در عین حال ، ناشناخته ترین آنها ، کمکهای بی دریغ  سخت افزاری ، فنی ، آموزشی و اطلاعاتی  فرانسه  به ارتش بعث عراق و بازسازی چند باره نیروی هوایی این ارتش برای خنثی نمودن تفوق هوایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هوا و مسدود نمودن شریان حیاتی این  کشور برای صدور نفت بشمار می آمد .          رادار سیرانو 4M ،  که با ورود آنها به سازمان رزم  نیروی هوایی عراق ، میراژهای  این نیرو توانایی حمل و شلیک  موشک ضد سطح اگزوسه را بدست آوردند      جمعی از خلبانان میراژ نیروی هوایی عراق در سالن تجهیزات پروازی  ، قبل از آغاز ماموریت    در حقیقت با ورود جت های فرانسوی به نیروی هوایی عراق ، تحول بسیار عمده ای در شیوه جنگ این نیرو اتفاق افتاد و اینبار ، خلبانان عراقی ، با استاندارد غربی آموزش می دیدند  و پس از مدتی ، دیگر حریف دست و پا بسته ای در مقابل خلبانان نیروی هوایی ایران که  تقریباً همگی در ایالات متحده آموزش های مقدماتی و تکمیلی خود را گذرا نده  بودند ، بحساب نمی آمدند . 
  21. دوستان ، روند تاپیک را دچار اختلال نفرمایند ، این تاپیک با توجه به عنوانش مرتبط با ارتش سوریه است .درصورت ادامه این روند، پست های غیر مرتبط حذف می شوند ./   در ضمن ، هر پستی که حاوی توهین به کاربر مخاطب باشد ، به همین سرنوشت دچار خواهد شد /MR9
  22.   با سلام   متوجه نشدم که شما چگونه متوجه شدید که به صحبتهای شما حمله شده ، کامنتهای نوشته شده ، صراً نقد جملات شما بود .   بیان کردم متاسفانه شما متوجه نشدید!   در صورت امکان ، دوباره بفرمایید ، ظاهراً نظر شما را در مورد تامین نیروی آموزش دیده و نه صرفاً " تفنگچی " برای ارتش اسد مطالعه نکردم .   قطعا ولی نه درهنگامی که در سقوطیم! برنامه ی استراتژیک برای چی؟! برای نحوه مدیریت بردگی شیعیان و علویان سوریه یا انتقال مراقد مقدس!   نقص  در اینجاست که  صرف تحولات میدانی را بدون توجه به عملکرد خاندان اسد ( پدر ،  بیشتر و پسر ،  کمتر ) بررسی می شود  . وضعیت امروز ، فرآیندی هست که از کودتای جناب حافظ اسد شروع شد و شرایط منطقه ای آن را تشدید کرد و عملکرد ناشیانه بشار اسد ، آن را به مرحله انفجار رساند .    صحبت کردن در مورد این مساله ، بسیارمشکل هست  و بنده به دلایل مختلف ، تمایلی به ورود به جنبه های سیاسی را ندارم ، چون جنبه های سیاسی بر جنبه های نظامی ( که در این تاپیک مد نظر هست ) می چربد .   در مورد برنامه ریزی استراتژیک هم باید گفت که نبود چنین دیدگاهی ، در طول دفاع مقدس ، کار را به جاهای باریک کشاند . حالا ، همین مساله دارد در سوریه تکرار می شود و متاسفانه ، علیرغم تجربیات ارزشمند ، همچنان اصرار بر اجرای اشتباهات گذشته داریم .   اتفاقا چون ایران و حزب الله درگیر جنگ نشدند نشون دادند نگاه بلند مدت دارند!   ما عملاً درگیر جنگ شده ا یم ، گزاره های درگیر شدن ما هم ،  شاید در سطح عموم   ، پخش نشود ، ولی .........................   با 3000 میلیارد..   این را دیگر باید از ساختار فشل نظارتی درخواست داشته باشید که اجازه چنین دزدی بزرگی را به دست اندرکاران آن داد   ! شما نگران هزینه اش نباشید ! بنیاد تعاون سپاه و بنیاد 15 خرداد بیشتر از انچه که عربستان دارد دارند.. مسئله جای دیگری است.. حاضرم قسم بخورم بیشتر از این تو سوریه خرج خواهد شد.کما اینکه تا الان هم قطعا و یقینا بیش از 5 میلیارد دلار به صورت تدریجی خرج شده..   اتفاقاً نگرانش هستم . اگربه گفته شما ، این عزیزان ، سرمایه لازم را داشتند ، اصولاً نباید می گذاشتند ، در سوریه ، کار به اینجا برسد . این یعنی نبود نگاه راهبردی و دست کم گرفتن حریف . که متاسفانه بارها ، این مساله در کشور خود ما تجربه شده است .   مسلماً وقتی بانک مرکزی برای تهیه ارز برای امور جاری کشورمتوسل به راههایی نظیر ...... می شود ، باید ، بخوانیم از این حدیث تا آخر .   والا دوست عزیز گویا شما بد متوجه شدید..! من اینجا نیامدم پیشنهاد بدم ......   هدف بنده ، از پاراگراف مد نظر شما ، صرفاًمزاح بود ، بدین معنی که ارتش اسد ، ابتکار رزمی را بدلیل نوع نگاه فرماندهانش ، از دست داده ، در کوتاه مدت ، باید این نگاه را تغییر داد . هرچند ، وقتی این نگاه در کشورما تغییر نمی کند ، اصولاً بعید می دونم این نگاه در سوریه عوض شود .   حالا ، تمامی امکانات کشورهم برای جلوگیری از سقوط اسد بکار گرفته شود ، تازمانیکه این نگاه تغییر نکند ، هیچ امیدی نباید داشته باشید .   روسیه حزب الله و سوری ها رو در این جنگ اموزش داد، اسمرچ های اسپنتاز رو براشون فرستاد بیش از هزاران قطعات یدکی تامین کرد و حتی برای سوری ها فلاگر تامین کرد از بلاروس.. کمک بیشتر از این!؟ مشکل این خرس عزیز پول است! نه چیز دیگری! پس با این استدلال وقتی که روسها از پایتخت حمایت کردند یعنی داشتند با شوخی میکردند!   شاید یک بخشی از مشکل این خرس شمال ، پول باشد ، اما بخش بیشتر این نگرانی ، مربوط به  از دست دادن سرپلهای نیروی دریایی و ایستگاه های جمع اوری اطلاعاتش در مدیترانه . روسها ، عاشق  نظام اسد نبودند که به انها کمک کردند و علاوه برآن ،  کاملاً مشخص هست که چه کسی در این بین ، هزینه این کمکها را داده . مسلماً این کمک ها از سمت حزب ا... نبوده .   موضوع مشخصه دوست من! شما اطلاع دقیقی از فرایند های میدانی ندارید! از 7 سال قبل این ماجرا شروع شده! و ما تازه 5 ساله که خبر دار شدیم.. توصیه میکنم پیج تحولات رو یکبار از اول بخونید.. بد نیست.   در این ارتباط هم باید یک مساله را خدمت شما عرض کنم، تاپیک تحولات انجمن میلیتاری ، تنها منبع بنده برای رصد وقایع سوریه نیست ، هرچند ، یکی از منابع بشمار می رود .   در حقیقت ، چنین تاپیکهایی ، محل تضارب آراء مختلف ، البته با رعایت احترام متقابل هست و صرفاً ، زمان هست که درستی یا نادرستی مطالب را نشان می دهد .   ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ "به نظرم ، ورود مستقیم به درگیری ها ، زیاد با استراتژی فعلی یعنی درپیش گرفتن جنگ نیابتی ، تطابق ندارد . ورود مستقیم به صحنه درگیری ( یا رزم ) مستلزم وجود شرایطی هست که فقط یکی از انها ، وجود نیروی مسلح ، مجهز به تجهیزات مدرن و نیروی انسانی آموزش دیده و در نهایت اتخاذ یک استراتژی درست ،  بشمار می رود . عوامل دیگری نظیر توان اقتصادی ، روی این مفهوم اثر می گذارد که در شرایط حاضر ، چنین چیزی عملاً وجود خارجی ندارد "
  23. با سلام خدمت دوستان   بارون سیاه (2)   کورت نایسپل     تولد : 20 سپتامبر 1921 سالزفیلد - چکسلواکی   مرگ : 28 آوریل 1945 ( در سن 24 سالگی )     وی در طول خدمت خود بعنوان تیرانداز ، بارگذار و فرمانده تانک در گردان 503 زرهی ، جمعی لشکر 12 پانزر ، جمعاً 168 شکار تایید شده (که احتمالاً تا 195 شکار هم می رسید ) به ثبت رساند که یکی ازاین پیروزی ها ، شکار یک دستگاه T-34 ارتش سرخ از فاصله 2000 متری ، بشمارمی رفت . وی پس از تایید شکار 50 دستگاه تانک دشمن ، مفتخر به دریافت نشان صلیب آهنین درجه یک و پس از رسیدن عدد پیروزی ها به 100 دستگاه ، نشان موسوم به TANK ASSAULT BADGE  را به فهرست افتخارات خود افزود . وی پس از رسیدن به فرماندهی تانک تایگر یک و دو ، موفق شد تا 24 شکار دیگر را به نام خود ثبت نماید .     تایگر کورت نایسپل به شماره بدنه 301
  24.   با سلام    در مورد جمله نخست ، باید گفت سیستمهای ارتباطی بدون گره ( توزیع شده )  بعنوان رکن اصلی  نبردهای امروزین ، بر خلاف تصورات ، از پیچیدگی زیادی برخوردارند . اگر چه می شود گره ها را به گونه ای با هم مرتبط کرد که در صورت انهدام یکی ، سایر گره ها ، همچنان به ارتباط خود ادامه  دهند ( شرایطی که در اغلب موارد در میدان نبرد رخ می دهد . )   البته این مساله بطور مستقیم با رشته تخصصی مخابرات ارتباط دارد که دوستانی که در این حوزه بیشتر مطالعه دارند ، می توانند مساله را بیشتر تشریح کنند ، چون از حیطه اطلاعاتی بنده خارج هست ( حداقل در حال حاضر )    در مورد جمله دوم هم باید گفت ، اصرار بنده بر تغییر تدریجی نگاه ها در سطوح بالای فرماندهی ، همین هست ( بر خلاف تصور دوستان که این تغییر را یکباره تصور می کنند )  ، زمانی که فرمانده ستادی ، درک درستی از شرایط میدان صحنه نبرد ( توان خودی و دشمن و بخصوص وضعیت توپوگرافیک  که بطور مستقیم با توان اطلاعاتی ارتباط دارد )  داشته باشند ، این درک درست ، به فرمانده میدانی و پرسنل درگیر در صحنه ، منتقل می شود . 
  25.   باسلام   در اجرای سمفونی که فرمودید ظاهرا ارتش سوریه داره سروته سمفونی را اجرا میکند   بله - به اصطلاح ، شیپور را از سر گشادش می نوازند :mrgreen:   بعضی از بزرگواران از آموزش نیرو میگویند (دراین امر هم مسلما هیچ شکی نیست و حرف بسیار درست و دقیقی میباشد ) اما در اون نقطه مورد نظر مثلا یک فرد 18 ساله با یک فرد با تجربه فرقش در چه بود ؟ احتمالا کسی انتظار ندارد که فرد با تجربه با تانک در برابر موشک تاو در اون نقطه تک چرخ بزند.   تفاوت پرسنل مبتدی باآموزش دیده در این بود که در درجه نخست ، با توجه به آموزشها ، نمی بایست در موقعیتی که دشمن از جنگ افزار ضد زره به وفور استفاده می کند ، بدون ایجاد تامین و پاکسازی ابتدایی توسط پیاه نظام وارد شود . در درجه دوم ، با اجرای مانور به جای  ایستایی محض و استفاده از تانک بعنوان توپخانه متحرک ( نقص دکترین زرهی روسی ) ، تعیین سریع موقعیت استقرار در مکانی که صرفاً اجرای شلیک موثر صورت گیرد و بواسطه موانع موجود ، خطر اصابت موشک ضد زره ، کمتر شود .  البته این دو مورد تنها بخشی از تفاوت خدمه بی تجربه با خدمه پرتجربه هست .   البته این را باید در نظر داشت که چرخه فرماندهی ( که این هم خودش وابسته به وجود کنترل موثر بر نیروها هست )  ، پرسنل  و اجرای درست تاکتیک ها هست که موفقیت را تضمین می کند .   بیان میکنند فرصت نبود (بنظرم جو منطقه گرفته ایشان را و کلا خیلی چیزها را فراموش کرده اند چون این دیگر یک حرکت کاملا کلاسیک هستش )   یکی دیگر ازتفاوتهایی که بین خدمه مبتدی و پرتجربه هست ، همین عدم سراسیمگی و حفظ خونسردی در زمان اجرای تاکتیک هاست .