انجمن بزرگ میلیتاری

گفته شده که ترکیه به امریکا گفته اگر اف 16 به این کشور فروخته نشود به دنبال سوخوی روسی می رود. گرچه تجربه ثابت کرده تکنولوژی امریکایی معمولا بهتر از روسی است ولی به نظر من ترجیح ما این است که ترکیه همان اف 16 بخرد. چون اف 16 برد زیادی ندارد و بعید می دانم در سناریوی درگیری بین ما و ترکیه و احتمالا اذربایجان، برد اف 16 تا زنجان هم برسد. کلا هیچ کدام از کشورهای ترکیه و اذربایجان سلاح دوربردی ندارند. اصولا امریکا معمولا به متحدان خود سلاح دوربرد نمی دهد. حتی زمان شاه هم حاضر به فروش اف 111 که برد بلندی داشت به ما نشد. این مسئله برای ما برتری استراتژیک است یعنی تمام نقاط استراتژیک ترکیه تا خود استانبول زیر برد ما است ولی ترکیه و اذربایجان توانایی ضربه زدن به عمق خاک ما را ندارند. ولی با خرید سوخو توسط ترکیه دست ترکیه برای ضربه زدن به ما بلندتر میشود

این سطح مقطع مربوط به سوخو 30MK است نه sm . سوخو 30sm نسل 4.5 تلقی میشه و حتما سطح مقطع راداری اون رو کاهش دادند. بسیار احتمال داره که به دنبال sm2 باشند. این مدل رادار سوخو 35 رو داره. این رادار چون اسکن ارایه غیر فعال است یک سطح از اخرین تکنولوژی روز پایین تر است ولی از ان طرف برد بسیار بلندی دارد که جزو دوربرد ترین رادارهای هوا به هوا جهان است. سوخو 35 یک رادار باند ال برای مقابله با رادارگریزها دارد و دو رادار کناری و حتی عقبی که ادعا میشود پوشش 360 درجه به ان می دهد که تنها هواپیمای جنگنده است که مانند اواکس پوشش 360 درجه دارد. ما نمی دانیم هواپیمایی که انها در نظر دارند تهیه کند چه اپشن هایی دارد. شاید هم سوخو 30sm می خواهند. اگر هم سوخو30 و هم 35 بخرند احتمالا سوخو 30 را برای بیشتر نقش تهاجمی و 35 را برای نقش پدافندی در نظر گرفته اند یعنی بیشتر به دنبال نقش بمب افکن ان هستند. j10 جنگنده بسیار خوبی است. ولی نفش جنگنده نیمه سبک را دارد. شاید بعدا بتوان موشک pl15 انرا به سوخو هم تطبیق داد. ولی خود روس ها دارند رو چند نمونه موشک هوا به هوای موثر کار می کنند. کلا فعلا اظهار نظر سخت است چون معلوم نیست جنگنده با چه امکاناتی را قصد خرید دارند.

برای گرفتن کدام اهرم روس ها؟؟؟ همین الان هم اگه بخوان از دریای خلیج فارس میتونن نفت به اروپا صادر کنن. مشکلی از نظر راه صدور ندارن که بخوان از قفقاز صادر کنن. مسئله اینجاست که اروپا از ما نفت نمی خره. ترکیه این امنیت رو گرفته که راه ها از ترکیه بگذرن. یعنی از این مسیرها حذف نشه. نه فقط مسیر گاز بلکه مسیر ترانزیت جاده ابریشم. فکر کنم به اندازه کافی توضیح دادم. کفایت بحث.

صادرات نفت و گاز ایران چه ربطی به قفقاز داره؟؟؟؟؟؟؟ نفت ایران از خلیج فارس صادر میشه. اگر هم بخوان به اروپا صادر کنن که قبلا میکردن از همین راه بود. علت اینکه تا الان گاز از طریق ترکیه صادر نشده این است که امریکا نمیداره. حتی گاز ایران که قرار بود از طریق پاکستان به هند صادر بشه تحت عنوان خط لوله صلح. امریکا با فشار به پاکستان مانع شد. عراق گاز نداره. عراق خودش از ایران گاز وارد میکنه. راه سوریه امن نیست. نا امن کردن این مسیر توسط بسیاری از کشورها از جمله ترکیه به همین منظور یعنی قطع این مسیر ترانزیت بوده. شاید بعدا بتوان این راه را امن کرد. من گفتم این راه بهترین راه است از نظر نزدیکی بود وگرنه بله فعلا امن نیست. امن هم بشه روسیه که در سوریه است مانع تراشی خواهد کرد.

` اگر قرار باشد گاز ایران به اروپا صادر شود مسیرهای مناسب ترکیه و یا مسیر عراق و سوریه است. من نمی فهمم توسعه ترکیه در قفقاز و اسیای مرکزی چه ربطی به صادرات گاز ایران به اروپا دارد. همین الان این مسیر یعنی مسیر قفقاز باز است و از ارمنستان به گرجستان می رسد. مسیر گرجستان یا به روسیه یا دریای سیاه میرسد. فکر نمی کنم کشیدن خط لوله گاز از کف دریای سیاه ایده خوبی باشد. مسیر روسیه هم که قطعا روسیه اجازه نمیدهد. حالا نفوذ ترکیه چه تاثیری در جریان دارد را من نمی فهمم؟ اینکه روسیه میخواد مانع صادرات گاز ایران به اروپا شود حرف درستی است ولی سعی میکند این کار را با حضور در سوریه انجام دهد. تا الان هم اگه میتونست ما رو از سوریه بیرون میکرد. برای همین هم به هواپیماهای اسراییلی اجازه بمباران پایگاه های ما را میدهد. در مورد پاکستان، پاکستان به دنیال اتصال بنادر خود به اسیای مرکزی است. اگر بخواهد ایران را برای رسیدن به اروپا حذف کند باید یک مسیر ایجاد کند که خزر را دور بزند که راه بسیار طولانی است.

بسیار سخته فهمید برنامه روسیه چی هست. گاهی تصور میشه که داره اجازه میده ترکیه تو قفقاز نفوذ کنه در صورتیکه به صورت واضح این مسئله به ضرر منافع روسیه است. تنها فکری که میشود کرد این است که روسیه تلاش میکنه ترکیه رو به صورت کامل از غرب و ناتو دور کنه. البته اگر این باشه تا حدی موفق بوده. ترکیه دوره ای بدنبال پیوستن به اتحادیه اروپا بود و موفق نشد. جناح هایی در ترکیه هنوز کاملا غرب گرا هستند. یک ارزوی ترکیه هم گسترش پانترکیسم و رویای توران است. این ارزو قطعا با نزدیکی به اروپا تا حدی تناقض دارد به عبارتی تو راه جداگانه است. این ارزو در واقع تشکیل یک اتحاد مستقل از شرق و غرب بر مبنای ترک گرایی است. روسیه با نفوذی که در اسیای مرکزی و قفقاز دارد و این مناطق حیاط خلوت خود می داند قطعا می تواند این راه را ببندد شاید روسیه دارد با باز گذاشتن این راه به صورت محدود سعی می کند بیش ار بیش ترکیه را از غرب جدا کند و فکر می کند در موقعیت مقتضی ترکیه را به سر جای خود می نشاند. فروش سلاح مثلا اس 400 هم در همین راستا بود که تا حدی موفقیت امیز بود.

من نمی فهمم وقتی ما ماهواره نظامی نداریم چطور می توانیم موشک کروز ضد کشتی با برد 2000 کیلومتر داشته باشیم چون هدف متحرک است. طول مسیر حدود 2.5 ساعت طول می کشو و هدف حدودا نزدیک به 70 کیلومتر از نقطه اولیه جا به جا شده. در این بین مسیر کروز چگونه اصلاح میشود و کروز چگونه هدف خود را میابد. ساخت کرور 2000 کیلومتری ضد کشتی برای کشوری که موشک کروز زمین به زمین میسازد سخت نیست چون همان را با کمی تغییر و اضافه کردن یک سیکر ضد کشتی می کنند ولی هدایت آن واقعا ماهواره می خواهد حتی کار پهباد هم نیست

مطالبی که الهام علی اف گفته اخرین تلاش های او و ترکیه برای جلوگیری از شکست قریب الوقوع است. این شکست حذف از کریدور جنوب به شمال می باشد که به جای جمهوری باکو از مسیر ارمنستان و یا دریای کاسپین صورت خواهد گرفت. این مسئله باعث تقویت ارمنستان از نظر اقتصادی و نزدیک شدن بیشتر آن به ایران خواهد شد. همچنین عملا به تدریج ممکن است باعث دور شدن گرجستان نیز از باکو شود زیرا ایران به جای مسیر ارمنستان و گرجستان مسیر جایگزین کریدور دریایی را هم دارد. امروز اعلام شد 8 خط دریایی به این منظور در دریای کاسپین راه اندازی می شود و گرجستان نیز هم برای جلوگیری از حذف شدن از این مسیر و از دست دادن مزایای اقتصادی آن و همچنین احتمالا با فشار روسیه باید با ایران برای تقویت این مسیر همکاری کند. این مسایل باعث ایزوله شدن باکو در این میان می شود. همچنین یک مسیر هم از چابهار به افغانستان و ترکمستان و به آسیای مرکزی متصل می شود. همچنین ایران در صدد احداث و تقویت جاده ابریشم از مسیر چین آسیای مرکزی عراق و سوریه است. اگر این مسیر نیز راه اندازی شود عملا ترکیه دور زده خواهد شد و از طرفی کشورهای آسیای مرکزی به ایران و چین نزدیک می شوند. چین به عنوان سرمایه گذار اصلی طرح و ایران به عنوان حافظ امنیت آن. بنابرای رویای پان نرکیسم که اتصال ترکیه به اسیای مرکزی و گسترش پانترکیسم در این نواحی و ایجاد ارتش به اصطلاح توران با خطر مواجه می شود. البته باید پذیرفت که ایجاد و حفظ امنیت ریلی و جاده ای در مسیر عراق و سوریه با وجود گروه های مختلف تروریست وابسته به ترکیه مشکل است ولی امکان پذیر می باشد.

چند نکته 1-متاسفانه کشور ما در بیست سال اخیر سیاست بسیار ضعیف و مساحمه گری در منطقه قفقاز داشته است. برای بنده کاملا مشخص نیست عامل این ضعف برخورد با کشور درجه 3 مانند باکو که زمانی یک ایالت دورافتاده ما بوده، چیست. کشوری که در کتب درسی خود کشوری از خاک ما را جزو خود می داند، به اسراییل پایگاه می دهد و ما به صورت نامحدود به ان اجازه دسترسی جاده ای داده و ان را کشور دوست و برادر خطاب می کنیم. 2- این سیاست ظاهرا در حال تغییر است یعنی نگاه مساحمه و به نوعی متاسفانه زبونی دارد به نگاه درست، یعنی نگاه از بالا به پایین و ادبیات در مواقع لازم تهدیدآمیز تبدیل می شود. مانور صورت گرفته در این راستا بود. یعنی شاید واقعا نیاز به انتقال این حجم از تجهیزات نبود ولی ظاهرا مسولین تصیم دارند بلاخره این بچه پررو که طول تاریخ کشورش به عنوان یک کشور مستقل اندازه درخت خرمالوی خانه ما است را سر جایش بنشانند. و ادبیات دوستانه و ضعیف را را به ادبیات قدرت تغییر دهد. طرف مقابل کاملا متوجه تغییر سیاست ما شده است. دارد سعی می کند با درشت گویی فضای قبلی تغییر نکند. 3-تغییر سیاست ما از مساحمه به قدرت و تحمیل درخواست های کشور ما به طرف مقابل باعث شکست احساس ها و تفکرات توهمی پانترکیسم که ما ترکان میتوانیم هر کاری بکنیم و .. می شود. 4- طرف مقابل در رابطه با گرایش های جدایی طلبی و پانترکیسم در هموطنان اذری ما دچار اشتباه محاسبه شده است تا جایی که علی اف فاسد از جانب اذری های جهان گزافه گویی می کند. 5- در چند روز گذشته شایعه ورود چند اف 35 به باکو شنیده شد که ظاهرا اشتباه بود . اگر چنین اشتباهی را باکو انجام داد، بعد از چند اخطار از کانال مستقیم و کانال روس ها، به نظر من نباید در شلیک چند موشک شک کرد. این اقدام باعث شکست کامل غرور پانتکریسم و تبدیل وضعیت ما از طرف خنثی به طرف قدرتمند در قفقاز خواهد شد و از دیدگاه عرف جهانی نیز قابل توجیه است زیرا کشورها نمی توانند کشور خود را به پایگاهی برای تهدید کشور ثالث علیه همسایه تبدیل کنند. خود اسراییل با همین استدلال بارها به سوریه حمله کرده و از نظر جهانی نیز اقدامش مورد پذیزش بوده. 6- باکو توانایی پاسخ نظامی ندارد. نصف خاک این کشور در تیررس راکت های سری فجر هستند حالا موشک های بالستیک بماند. می توان اگر بهانه لازم را به ما دارد یا شلیک دو یا 3 موشک ادبش کرد 7- ترکیه هیچ وقت برای حمایت از باکو وارد درگیری با ما نمی شود. فکر نکنم برد اف 16 های ترکیه تا زنجان هم برسد ولی ماتوانایی زدن موشک به خود استانبول و انکارا را داریم. ترکیه کشوری است که با ایجاد امنیت باعث رشد توریست و سرمایه گذاری در کشورش شده. یک موشک می تواند کارش را خراب کند. ترکیه هیچ وقت چنین ریسکی نمی کند. گفته شده با همین تهدید امارات از اعتلاف عربستان علیه یمن کنار کشید. این گونه کشورها از این نظر اسیب پذیر هستند 8-باید مرتب تکرار شود که هدف ما رژیم صهیونیستی است تا اقدامات ما باعث رنجش شیعیان آذری نگردد.

این سامانه رونمایی نشده. فیلم مربوط به یک تست است. احتمالا فعلا به صورت موقت بر روی یک حامل قرار داده شده تا تجهیزات تست بشن. یک موتور یرق موقت برای ان تعبیه شده. زمانیکه طراحی ان تمام شد و با دقیق تر شدن ابعاد یک حامل ابرومندتر برای ان انتخاب میشه و تجهیزات به صورت مناسب تری جانمایی می شوند و شکل و شمایل ابرومندتری خواهد گرفت

بعضی خبرگزاری ها یک خبر تایید نشده را منتشر کردند که دو اف 35 اسراییلی در یک فرودگاه نظامی در جمهوری باکو مستقر شده اند. به نظر من خبر نمی تونه درست باشه. ولی اگر خبر درست باشه میتونه منجر به تهدید و حتی اقدام نظامی ایران بشه. چون استقرار اف 35 اسراییلی ان هم در باکو معلوم است به جه هدفی است. به نوعی تهدید تاسیسات هسته ای ما و به نوعی اعلان جنگ میباشد استقرار جنگنده های اسراییلی در باکو

به نظر میاد در این مرحله باکو متوجه شده که امکان اتصال باکو به نخجوان وجود ندارد. تنها کار ممکن در این مرحله جلوگیری از ورود ایران به عنوان بازیگر موثر در تحولات نخجوان است. بخصوص با درباغ سبز نشان دادن به ارمنستان برای حل مسایل مانع توفق ایران و ارمنستان برای ارسال نیروی نظامی ایران به ارمنستان شود. به عبارتی مانع افتادن ارمنستان در دامان ایران شود. به نظر من در این مرحله متاسفانه بازی هوشمندانه ای کرده چون ورود ایران به خاک ارمنستان مزایای استراتژیک زیادی به ایران می دهد و امکان اتصال نخجوان به باکو را چه به برای همیشه از بین می برد.

گفته میشه ایران شواهدی داشته که ترکیه و اذربایجان برنامه قطع دسترسی ایران رو به ارمنستان داشته اند. احتمال داره که ایران از کانال های مختلف به این موضوع پی برده است. ولی یک احتمال کوچک هم این است که این برنامه فعلا مطرح نبوده و ایران با این ابزارو بهانه خود رو از یک بازنده در قضیه قفقاز به یک طرف فعال تبدیل کرده است. بعد از اینکه باکو با کمک اسراییل و ترکیه ارمنستان را شکست داد همه متفق القول بوده اند که ایران طرف شکست خورده در این جریان است. حتی پادرمیانی ایران بین باکو و ارمنستان مورد توجه کسی قرار نگرفت. و ایران مشاهده کرد در قفقاز که زمانی جزو ایران بوده کوچکترین نقشی ندارد و ترکیه کاملا ایران را کنار زده است. در قضایای اخیر چه واقعا باکو قصد تغییر ژئوپولتیک منطقه را داشته چه نداشته و ایران عمدا بحران ایجاد کرده، ایران به صورت فعال وارد بازی شد. اگر ایران موفق شود نیروی نظامی وارد ارمنستان کند عملا با نیروی نظامی راه ترکیه به باکو را بسته و دست بالا را در بازی دارد. بسیاری از انفعال های قبلی ایران نسبت به باکو در یک دهه اخیر گله مند بوده اند. شاید علت این بوده که ایران به حدی در سوریه عراق و یمن درگیر بود و تحریم ها نیز فشار می آوردند که امکان ورود به یک بازی جدید نداشت. به نظر من با اتمام جنگ سوریه و عراق و احتمال یک سره شدن کار مارب در یمن که به مفهوم حضور ایران در دهانه باب المندب است و همچنین خروج امریکا ازمنطقه و عضویت ایران در شانگهای ، ایران به فکر پرونده های دیگر افتاده است و احتمالا به تدریج شاهد رفتارهای قلدرمابانه تری از سوی کشور خودمان به عنوان قدرت اول منطقه باشیم. این حضور نیاز به ابزارهایی هم دارد که مهمترین انها تقویت نیروهای نظامی کلاسیک ایران یعنی ارتش است. تقویت نیروی هوایی، تقویت نیروی زمینی با مدرن کردن توپخانه، سلاح ها ها و ابزار فردی، و شاید زرهی، تقویت نیروی دریایی و غیره..... زیرا به مانند قضیه باکو احتمالا در مواردی لازم به شرکت و حضور مقتدرانه ارتش جمهوی اسلامی ایران باشد. در دو دهه اخیر بیشتر کشور به دنبال ابزارهای نظامی غیر متقارن به منظور مقابله با امریکا بوده است ولی اکنون با خروج امریکا، نیاز به یک ارتش کلاسیک به روزتر حس میگردد. طبیعتا اولویت اصلی تقویت نیروی هوایی می باشد. یک نکته که نشان دهنده هوشمندی ایران می باشد تاکید زیاد بر روی حضور اسراییل در منطقه است که با واکنش الهام علی اف هم مواجه شده. زیرا در باکو بخصوص نواحی جنوبی تر احساسات مذهبی زیادی وجود دارد همچنین هموطنان اذری ها هم بسیاری گرایشات مذهبی زیادی دارند که این باعث می شود تقابل قومی به مذهبی تبدیل گردد. یعنی به جای فارس و ترک تقابل اسلام و جریان صهیونیسم مطرح شود. که این مسئله حتی ممکن است باعث همدلی بغضی از مردم جمهوری باکو به ایران شود که علایمی از ان هم در فضای مجازی دیده شده

کی رو شکار میکنه؟ نفرات طالبان رو؟ داریم در مورد جنگ با یک ارتش مدرن صحبت میکنیم. در این شرایط یک آپاچی حتی که مدرن ترین هلیکوپتر تهاجمی جهان است بعید میدونم بتونه انقدر به حریف نزدیک بشه که از مسلسل استفاده کنه. الان هلیکوپترها را به موشک های دوربرد تر یعنی حدود 10 کیلومتر مجهز میکنن که بتونن از فاصله امن موشک شلیک کنند. حتی تاو که بردی حدود 5 کیلومتر داره و قبلا روی هلیکوپترهای تهاجمی مثل کبری وصل می شد الان گفته میشه دارای برد کمی است و فاصله 5 کیلومتر فاصله امنی نیست. البته در درگیری با نیروهای تروریست یا ارتش های ضعیف موثر است ولی در درگیری با ارتش های مدرن که به انواع سلاح های ضد هوایی مجهز هستن به نظر من بیشتر می توانند از راه دور اقدام به شلیک کنند. ولی پهباد های کوچک هم ارزان تر هستند هم جان خلبان در خطر نیست هم پنهان کار هستند. یعنی راحت شناسایی نمی شوند. خود کشور ما موشک جاولین را که تاپ اتک است با پهباد تطابق داده. به نظر من راحت ترین و ارزان ترین کار برای شکار تانک است. خود اذربایجان با پهباد زرهی ارمنستان را نابود کرد

وقتی رزمایش ارتش را میبینیم سه چیز ناراحت کننده است. کلاشینکف ها بخصوص دست نوهد. چیفتن ها و کبری. که هر سه قدیمی هستند. کلاشینکف ها و ژ3 ها که قراره بلاخره با تعیین تکلیف یک سلاح جایگزین بشن. در مورد تانک و کبری به نظر من خیلی باید بحث و بررسی در سطح نیروهای مسلح بشه. برای من روشن نیست چه کاری یک هلیکوپتر تهاجمی مثل کبری میتونه بکنه که پهباد نمی تونه بکنه. یکی از وظایف اصلی کبری شکار تانک و شلیک راکت به سنگرهای دشمن بوده است. یک هلیکوپتر گرانقیمت پرواز بکنه. جان خلبان و خود هلیکوپتر در خطر است. سامانه های پدافندی مختلف از دوش پرتاب گرفته تا سامانه های دیگر راحت میتونن انرا شناسایی و نابود کنند. به جاش یک پهباد به مراتب ارزان تر و پنهان کار تر بدون خلبان میتونه تانک رو شکار کنه. در مورد نیروی هوایی و هواپیمای جنگی من موافق هستم که باید یک نیروی هوایی قوی هم برای افند هم پدافند داشت ولی وظایف یک هلیکوپتر تهاجمی را به نظر من تا میزان بالای 80 درصد یا حتی بیشتر میتونه پهباد انجام بده. بقا پذیری تانک هم در جنگ های امروزی مورد تردید است. شاید تانک در جنگ های اینده فقط نقش پشتیبانی و نوعی توپخانه متحرک را داشته باشه. اگر این باشد شاید این وظایف را تا حدی چیفتن بتواند انجام دهد. به هر حال ابهاماتی در مورد جنگ های اینده وجود دارد. بخصوص پهباد احتمالا نقش تعیین کننده داشته باشد. این ابهامات در حدی است که خود ارتش امریکا هم تا حدی غافلگیر شده و می گوید چند سال نیاز دارد تا سلاح های ضد پهباد توسعه دهد. یعنی از قبل پیش بینی های لازم را نکرده است.

بسیاری از شدت برخورد ایران با قضیه تعجب کردند. واقعیت این است که تحولات شمال ارس بسیار جدی است و می تواند تاثیرات منفی وحشتناکی بر امنیت و اقتصاد کشور ما بگذار 1- اگر جمهوری باکو به نخجوان وصل شود کار ایران در قفقاز تمام شده تلقی می گردد. یک مسیر ترانزیت جنوب به شمال که از چابهار شروع می شود از قفقاز می گذرد که کاملا در تسلط باکو و ترکیه قرار می گیرد. و کشور ما مجبور به باج دادن به این کشورها می گردد. 2- ترکیه اقدام به احداث راه اهن به دریای خزر می کند. این مسئله باعث نفوذ بیشتر ترکیه در خزر و نظامی شدن بیشتر این دریا می شود. 3- ترکیه سعی می کند یک مسیر ترانریت تا خزر و از راه دریایی به ترکمنستان ایجاد کند. و ایران را در مسیرهای شرق به غرب دور بزند. طبیعتا در مرحله بعد با سرمایه گذاری در ترکمنستان و گسترش افکار پان ترکیستی در ترکمستان نیز که از نظر زبانی ترک ولی از نظر تاریخی و فرهنگی ایرانی هستند، بر شرق دریای خزر نیز مسلط می شود. و بر مسیر دوم ترانزیت جنوب به شمال نیز که از ترکمنستان می گذرد، مسلط می شود. 4- بیشتر ترک زبانان جهان در شرق دریای خزر زندگی می کنند. ترکیه آرزو دارد با اتصال ترکیه به شرق دریای خزر به آرزوی توران بزرگ برسد. این مسئله به مفهوم تحریک افکار پان ترکیستی در ایران و حضور این کشورها در غرب و شمال ایران و حتی نفوذ این جریان به افغانستان است. ترکیه نشان داده به دنبال گسترش نفوذ خود در افغانستان نیز هست. این مسائل تهدید امنیتی بالایی برای کشور ما است. 5-ترکیه اخیرا نقشه ای چاپ کرد که در آن کشورهایی را که در اینده ترکیه به عنوان اهداف گسترش نفوذ خود می داند، اورده بود. ایران جزو انها نبود. بارها از زبان مقامات و یا روزنامه های ترکیه این حرف با ایما و اشاره شنیده شده که به ایران کاری نداریم؟؟؟!!!! اگر در گسترش نفوذ ما در سوریه و عراق و جاهای دیگر دخالت نکند. قطعا ترکیه زمانیکه گسترش بیشتری پیدا کرد سراغ ما هم خواهد امد. باید یکبار و برای همیشه به ترکیه نشان داد که اندازه قد و قواره و دهنش برای خود ارزو و رویا پردازی کند. کشور ایران نشان داده که پتانسیل رهبری خاورمیانه را دارد و این ترکیه است که باید از ما حساب ببرد. 6- این قدرت نمایی ایران در قفقاز باعث افزایش غرور ملی می گردد. و به جریان پان ترکیست داخلی می فهماند که به جای بالا رفتن.... از ترکیه به کشور تاریخی و باستانی ایران افتخار کنند و از رویایی امپراطوی ترک بیرون بیاید. این گروه در این توهم به سر می برند که ترکیه الان قدرت بزرگی در جهان است. این جریان باعث شکستن غرور کاذب پان ترکیست می شود. 7- این داستان باعث می شود باکو بفهمد اندازه دهنش صحبت کند وگرنه با بخورد جدی ایران مواجه میشود. 8 این داستان باعث میشود ایران که یک حریف شکست خورده و حذف شده در قفقاز بود به صورت فعال به این منطقه وارد شده و به عنوان یک وزنه بار دیگر در تحولات منطقه وارد شود. 9- اگر شایعه ورود نظامی ایران به ارمنستان درست باشد ایران پس از 200 سال به صورت نظامی وارد قفقاز شده است. این مسئله جای تبریک و خوشخالی دارد.

طبیعتا فکر مخالفت ایران رو میکردن ولی اینکه ایران تا حد اقدام نظامی جدی پیش بره حرف دیگری است. بسیاری از کشورها از این نوع اقدامات میکنن تا عزم طرف مقابل رو محک بزنند و سپس اقدام کنند. حتی امریکا نیز چند بار مانند ارسال پهباد به داخل ایران و یا توقیف کشتی نفت کش ایران توسط انگلیس عزم ایران رو برای اقدام محک زد. احتمالا ایران هم نیرو ارسال کرده و هم از کانال هایی تهدید کرده است. نمی دونم من چه بزرگنمایی کردم که شما میگید بزرگنمایی نکنیم. مگه برتری نظامی ایران نسبت به کشور کوچک مانند اذربایجان مورد تردید است که حرف من رو بزرگنمایی تلقی می کنید. آذربایجان نه عددی بوده نه عددی است. کری خواندن اذربایجان بیشتر ناشی از مساحمه و جدی نگرفتن ان از سوی ایران در گذشته است ولی اخیرا این اقدامات داره بیشتر جدی تلقی میشه. همچنین این کری خوانی در اثر بزرگنمایی و ارزیابی غلط اذربایجان از احساسات جدایی طلبی شمال غرب ایران است. این تمایلات وجود دارد ولی نه ان اندازه که طرف جوری صحبت می کند که انگار رهبر اذری های جهان است.

باکو و ترکیه تصمیم داشتن که با حمله نظامی نخجوان رو به جمهوری باکو وصل کنند. اقدام نظامی ایران در ارسال نیروی نظامی و انجام مانور مانع این کار شد. صحبت های الهام علی اف مبنی بر اظهار تعجب از مانور ایران رو می توان اینطور تلقی کرد که ایشان خودش رو به کوچه علی چپ زده. یعنی اینکه خواسته تصمیم باکو و اقدام ایران و عقب نشینی باکو را انکار کنه. در واقعیت اون میدونه داستان چی بوده و چرا ایران مانور داده ولی میخواد ترس و عقب نشینی باکو را انکار کنه. احتمالا ترکیه هم بهش پیام داده در صورت درگیری با ایران زیاد روی ترکیه حساب نکنه.

وجود گرایش های قوم گرایانه در شمال غرب ایران غیرقابل انکار است ولی به نظر می آید در الهام علی اف نوعی توهم غیرواقعبینانه نسبت به این گرایش ها وجود دارد. مثلا می گوید آذربایجانی های جهان؟؟؟ حق دارند بدانند چرا ایران دارد مانور برگزار می کند. زمان آن رسیده که مردم اذری با این نوع گرایش ها بین منافع ملی و گرایش های قومی یکی را انتخاب کنند. هر کس هم گرایش قومی را ترجیح داد صلاحیت داشتن هویت و شناسنامه ایرانی ندارد. باید با این گونه افراد به شدت برخورد کرد. به نظر من حتی اگر تجمعی از طرف این گرایش ها برگزار شود باید خوشحال بود و تک تک ادم ها را شناسایی کرد تا حداقل برای دستگاه های اطلاعاتی شناخته شده باشند. ما در ایران خائن و وطن فروش و عامل باکو و اسراییل نمی خواهیم. کسی که به هویت و تاریخ ایران احترام نمی گذارد برود باکو زندگی کند

من فکر میکنم بحران های اخیر بین ایران و اذربایجان سر مسائل زیر است. ارمنستان توافق کرده که گذرگاهی بین نخجوان و جمهوری باکو باز کنه ولی عملا تا الان این کار رو نکرده. اخیرا رییس جمهور ارمنستان گفته بود این گذرگاه را باز نخواهیم کرد. شاید در پس پرده ایران بهش گفته باز نکن ما حمایت می کنیم. ترکیه حس میکنه در زمینه تسلط به مجاری های ترانزیت کالا داره از ایران عقب می افته. ایران به پیمان اوراسیا پیوست و تلاش میکنه مجاری جنوب به شمال و راه ایران به مدیترانه از طریق عراق و سوریه و بندی چابهار رو فعال کنه. ترکیه و اذربایجان تصمیم گرفتن این مجرا را با زور باز کنن و کلا جنوب ارمنستان را اشغال کنند. و راه ایران رو به قفقاز ببندن. برای این کار دارن جنگ روانی ایجاد می کنند و ایران رو میترسونن تا اقدام نظامی نکنه. برای امتحان عزم ایران اقدام به بستن راه های ترانزیت ایران به ارمنستان کردن و جند مانور انجام دادن. پاکستان داره از طالبان حمایت میکنه. اخیرا ایران با بدبینی به افغانستان نگاه میکنه چون گروه هایی از طالبان که کمی به ایران نزدیک بودند سهم زیادی از قدرت نگرفته اند. پاکستان داره با اذربایجان و ترکیه هم نوایی میکنه تا ورق هایی برای باج خواهی از ایران در افغانستان داشته باشه و با گسترش بحران در شمال غرب ایران، ایران وادار به مصالحه در افغانستان بشه. اسراییل هم طبق معمول اتش بیار منطقه است.

سلام من مقاله رو یک نگاه کردم تو نت بود. دقیق نخوندم ولی یک نگاه کردم اتفاقا قومی بود. یک نظر قدیمی است که پشتون ها ریشه یهودی دارن. این نظر کاملا غلط است. یک قومی حدودا 3000 سال پیش از شمال وارد ایران شدند که دارای مارکر R1a ژنتیکی بودند. یعنی شبیه روس ها بوده اند. نظریه کلاسیک می گوید که انها اریایی ها بودند ولی نظرات جدیدتر که به نظر من به تدریج غالب میشه این است که ایرانی های اصلی کشاورزان ایرانی بوده اند. ظاهرا قومی خشن و خون ریز بوده اند که بعدا سکایی نامیده شده اند. پشتون ها از آن نژاد هستند و معمولا از بقیه افغان ها هم خوش قیافه تر هستن. یهودی ها از یک نژاد خاورمیانه ای مانند اعراب هستند.

رادار هواپیمایی مثل اف 14 پوشش 360 ندارند ولی اگر با رادار زمینی سامانه های برد بلند شبکه بشن میتوانند برای شلیک موشک زمین پایه به اهدافی که با ارتفاع کم پرواز می کنند به کار گرفته شوند. اواکس پوشش راداری کامل تری ارائه میده ولی چابکی و سرعت یک جنگنده رو نداره و باید محافظت بشه.

به نظر من کاربری یک موشک زمین به هوا با برد 400 کیلومتر زدن موشک های بالستیک و یا حداکثر آواکس- بمب افکن سنگین و یا سوخت رسان است. بعید است بتوان یک جنگنده را از 400 کیلومتری زد مگر اینکه سامانه با یک آواکس لینک باشد زیرا جنگنده زمانیکه با سنسورهای خود یا با کمک اواکس ها متوجه نزدیک شدن موشک شود می تواند به سمت زمین شیرجه رود و با توجه به گرد بودن زمین از دید رادار زمینی سامانه پدافندی خارج شود. حتی اواکس و هواپیماهای بزرگ هم ممکن است این کار را بکنند. خود روسیه سامانه اس 400 را با اواکس های خود لینک می کند. برای ما رادار اف 14 شاید بتواند در صورت به روز رسانی این کار را بکند. مطلب بعدی اینکه اصلا به فرض این مشکل حل شد، جنگتده های امروزی حتی اگر رادارگریز هم نباشند سطح مقطع راداری کمی دارند و با در نظر گرفتن جنگ الکترونیک از 400 کیلومتری نه قابل رویت هستند و نه امکان قفل راداری بر روی آنها است. حداکثر کاربری اینگونه سامانه ها در این برد زدن بالستیک و هواپیماهای بزرگ است که دومی به نظر من با کمک لینک با یک رادار هوا پایه بیشتر امکان پذیر است که اگر امکان پذیر باشد کار ارزشمندی است.

وزیر دفاع روسیه: در جریان خروج آمریکا از افغانستان بیش از 100 موشک هدایت شونده ضد تانک آمریکایی جاولین دست طالبان افتاده که بیشتر از تعداد موشک های جاولین ارتش اوکراین است. سوال 1: اصلا آمریکایی ها چرا آنقدر جاولین برده بودند افغانستان؟ مگه طالبان تانک داره؟ سوال 2: باور کنیم این کارهای آمریکا غیرعمدی بوده؟ باید منتظر بود و دید چه برنامه ای برای ما و منطقه چیده اند

سلام با تایید صحبت های جناب archersarash که در واقعیت بعید است یک سیستم پدافندی هر چقدر لایه به لایه و مدرن باشد بدون کمک یک نیروی هوایی مدرن بتواند در برابر یک نیروی هوایی مدرن دیگر مقاومت کند. به نظر من اصولا هر استراتژی که بر مبنای دفاع مطلق باشد حتما شکست می خورد. مهمترین عامل این است که شما بتوانید با حملات گسترده زیرساخت های تهاجمی طرف مقابل را نابود کنید. این یک مسئله دو طرفه است. به نظر من در چنین جنگی، طرفی غالب است که بتواند با حملات گسترده، در فاصله کوتاه تری توان تهاجمی طرف مقابل را نابود کند. پدافند به نظر من فقط می تواند این نقش را بازی کند که با مقاومت در برابر تهاجم حریف فرصت بیشتری به یگان های تهاجمی بدهد. اگر طبیعتا یک نیروی هوایی مدرن نیز داشته باشیم این فرصت بیشتر می شود تا یگان های موشکی و پهبادی و هوایی بتوانند پایگاه های موشکی هوایی دریایی و تاسیسات زیربنایی طرف مقابل را نابود کند. به عنوان مثال اگر زمانی ما با امریکا درگیر شویم در هر صورت پدافند ما نابود می شود زیرا نمی توان در برابر حملات گسترده هوایی و کروز دشمن مقاومت کرد ولی باید بگونه ای باشد که قبل از این ما هم به صورت گسترده با حملات بالستیک کروز و پهبادی کل پایگاه ها و تاسیسات نفتی و حتی ناوهای هواپیمابر رو مورد تهاجم قرار داده باشیم. پدافند میتواند این تایم را به ما بدهد. البته قرار دادن موشک های بالستیک در پایگاه های زیرزمینی مخفی به هدف افزایش این تایم است. قابل پیش بینی است که امریکا اقدام به شلیک کروز از هواپیماهای بی 52 خواهد کرد. این هواپیماها از پایگاه های دور از دسترس ما به پرواز در می ایند و از فاصله دور از دسترس پدافند ما اقدام به شلیک خواهند کرد. هواپیماهای سوخت رسان در فاصله دور از دسترس پدافند ما مستقر خواهند شد و جنگنده ها بعد از گرفتن سوخت وارد فضای ما میشوند. با داشتن پدافندهای بسیار دوربرد مثل اس 400 میتوان این فاصله امن را زیاد کرد. در اینجا اگر ما مجهز به جنگنده هایی با موشک های هوا به هوای دوربرد باشیم می توان(در صورتیکه فرودگاه های ما نابود نشده باشند) به این بی 52 ها و سوخت رسان ها حمله کرد. به نظر من یکی از عوامل بازدارنده ما همین بوده یعنی آمریکایی ها می دانند تا بخواهند پدافند و توان تهاجمی ما را نابود کنند ضربات بزرگی هم خود انها هم تاسیسات نفتی کشورهای عربی خورده اند. و طبیعتا اقتصاد جهانی دچار لطمه بزرگی خواهد شد. در رابطه با کشورهای دیگر مانند عربستان، امارات و حتی ترکیه با وجود انکه برتری هوایی اشکاری بر ما دارند ما می توانیم با حملات گسترده بالستیک کل باند ها و فرودگاه های انها را از بین برده و عملا نیروی هوایی های انها را زمینگیر کنیم.