Muting

Members
  • تعداد محتوا

    579
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    5

تمامی ارسال های Muting

  1.   مدیریت ریسک عالی وزارت نفت تا این لحظه بخوبی اداره کرده منافع کشور در جنگ نفتی شدید با سعودی ها رو.   حمایت از نفت عراق اگر همچنان با این وزارت نفت درست مدیریت بشه هم قیمتها بین 50-55 دلار باقی میمونه و هم عربستان برای سهم خودش در بازار نفت باید بیشتر و بیشتر هزینه کنه!   در همین یکی دو روز اخیر عربستان مجبور شده با در یک پالایشگاه مالزی با ظرفیت حداکثری 300 هزار بشکه ای 7 میلیارد دلار سرملیه گذاری کنه تا تضمینی باشه که سهمی از نفت خریداری شده برای این پالایشگاه از عربستان باشه ...   مزیت دوم ایران در این جنگ وجود پالایشگاههایی هست که قطعاتشون که قبلا اجازه ورود به ایران نداشتند، در حال رسیدن هست و فرایند تکمیل رو دارند طی میکنند... حضور این پالایشگاها میتونه افزایش تا 1 میلیون بشکه در 4-5 سال اینده خرید نفت خام ایران رو تضمین کنه. خصوصا که بازار عراق برای بنزین و گازوئیل این پالایشگاها کاملا مهیاست.   با نفت 50-55 دلار ایران ضررش بالا نیست خصوصا با امیدهای فراوانی که برای اینده صادرات گاز وجود داره . 
  2.   ممنون از توجه شما.   این فرمول مالیاتی رو عربستان برای چگونگی فروش سهام 5درصدی ارامکو ارائه داده اخیراً، که همینطور هم که دیده میشه بشدت هم مورد حمله نشریات اقتصادی غرب قرار گرفته. در واقع عربستان در حال محک زدن عکس العملهای جهانیه که در اولین موج بزرگترین نشریات زیر مشت و لگد گرفتند این کشور رو و با پیش کشیدن بحث هایی که اهمیت نفت در اینده رو کم رنگ میکرد تا تونستند کم کردند از ارزش مورد نظر سعودیها.   1- الان چالشی بزرگ پیش روی سعودی قرار داره؛ از طرفی مخالفان داخلی به شدت برای کوبیدن طرح فرزند پادشاه تلاش میکنند و به این جهت باید طوری ارائه بشه که نشون داده بشه درامد ملی خیلی کم نمیشه (سهم شاه و شاهزادگان عربسان که اصلا قابل مذاکره نیست)، از طرف دیگه با دنیای سرمایه گذاری و رقابت بالا طرفه که فشار میاره برای کم کردن ارزش اولیه و کم کردن وضعیت مالیاتی.   2- عراق و فرصت عالی سرمایه گذاری در این کشور دومین چالش عربستانی هاست. کشور عراق به دلیل نیاز به پول و سرمایه خیلی بهتر از عربستان و حتی ایران داره با سرمایه گذارها قرارداد میبنده و از طرف دیگه بخاطر ذخایر بسیار بالای خودش فرصت بالاتر بردن میزان تولید و جذب بیشتر سرمایه گذار رو هم داره.      در اولین حرکت عربستان جواب سختی از دنیای سرمایه گذاری شنید که حتی ارزش بلوک 5 درصدی این کشور رو در اظهارنظرهایی تا 25 میلیارد دلار پایین اوردند! این کشور الان  نیازمند بازگشت به تولید بالا و رویایی هست و هم نیاز به قیمتهایی بالاتر داره تا جوی مناسب برای اعمال نظرات خودش فراهم کنه. در شرایط فعلی خیلی استقبال نخواهد شد از ارقامی مثل 100 میلیارد دلار و امثالهم
  3.   این ادبیاتی سازنده برای یک بحث فنی نیست که متاسفانه پیاپی در چند پست اخیر داشتید. (قطعا کنایه های پست های پیاپی اسیب میزنه)   وقتی یه ابهام بزرگ فنی چند بار نه فقط از یک نفر گفته بشه ولی عامدانه به "make up"  یک تئوری که از اساس در ابهام فنیه ادامه میدید، نتیجه ای خیر در بر نداره.     همین الان در سوریه موشک های تاوی که شلیک میشن توسط شورشیان، حتی بر علیه اهداف ثابت دارای ضریب اصابت صدردرصدی نیست و دارای خطاهاییه که شلیک رو ناموفق میکنند حتی با اینکه اونجا اهداف یا ثابت هسند یا در سرعتی بسیار کم و اینها همه به سطح توانایی انسان بر میگرده که هیچ وقت نمیتونه مثل کامپیوتر عکس العمل نشون بده که اگه میداد امریکا این همه به دنبال توسعه موشکهای با رادار میلیمتری نمیبود بر علیه اهداف متحرک!!
  4. وقتی فردی نمیخواد توجه کنه که یک سیستم موشک ضد کشتی خودکار و بر پایه هدایت راداری عمل میکنه  و امثال کورنت بر پایه هدایت اپراتور انسانی، ....   همینجوری تایپ کردن فقط وقت نگارنده و خواننده رو هدر میده!! .........  موشکهای ضد زره در بهترین شرایط دارای خطای انسانی هستند در صورت حرکت هدف! این وقتی توجه نشه میشه یه رمان هزار کلمه ایه که اخرشم معلوم نیست لیلی زن بود یا مرد!!   وقتی یک مقاله با پیشفرض اینکه " تانکی با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت (!) رو با موشک ضد زره میزنن عزیزان ..." شروع بشه فقط باید صلوات فرستاد. 
  5.     ظاهرا شما مقاله یلومبرگ رو مطالعه نکرده و از شرایط جدیدی که سعودی ها برای فروش قرار داند اگاه نشدید!   محاسبات شما نشون میده که  قانون مالیاتی که برای ارامکو وضع کردن و بلومبرگ فاش کرده ، اعمال نشده و به همین دلیل ارقامی که بدست اوردید غلطه متاسفانه.   قیمت فروش نفت =53 دلار ، هزینه هر بشکه مفروض =8 دلار -----------------> درامد ارامکو از هر بشکه =45 دلار تولید نفت عربستان رو 10.5 میلیون بشکه روزانه فرض میکنیم (هرچند الان 9.7 هست واقعیش)   درامد ارامکو در یکسال =  365*45*10.5= 173 میلیارد دلار   حالا بنا بر قوانین افشا شده داریم:   سهم پادشهای خاندان ال سعود معادل 20 درصد کم باید بشه =  34.6 میلیارد دلار سهم خاندان پادشاهی   درامد باقیمانده میشه 138.4 میلیارد دلار در سال برای ارامکو..... از این میزان، ارامکو باید 85 درصدش رو مالیات بده به دولت سعودی =117.64   بنابر این برای 100 درصد سهامداران مبلغ باقیمانده =138.4-117.64= 20.76 میلیارد دلاردرامد برای کل سهامدارن   در آخر:   سهم 5 درصد سهام فروخته شده در سال = .05*20.76=  1.03 میلیارد دلار!! -------------------------------------------------------------------------------------   پس طبق قوانین اعلام شده سود سرمایه گذار خارجی برای 5 درصد سهام آرامکو میشه 1 میلیارد دلار در سال (تازه من قبلش لطف کردم به سعودی ها).... بلومبرگ هم در مقالش بر همین اساس حتی برای 50میلیارد دلار فروخته شدنش ابراز تردید کرده بود   ابراز علاقه مندی های بورسهای خارجی هم بر میگرده به قبل از اعلام این سیاست  مالیاتی ،  که بلومبرگ افشا کرده و بنابر این بهتره با اطلاعات قبلی محاسبه نکنیم.
  6.   ابتدا عرض بشه که این آقا رضا (اسکای هاک) هستند که موشک ضد کشتی توصیه کردند و نه من!!    در ثانی برای مقابله با عملیات لندینگ نیرو در ساحل طرحها و روشها وجود داره! از جمله شناسایی دقیق پیاده شدن نیروها و اطلاع به گروه توپخانه.. بعد هم به راکت بستن موضع مذکور (ما نیروی هوایی نداریم متاسفاانه)    خیلی هم نیاز به روشهایی عجیب نیست .... توپ و ضد زره و ...  در خط ساحلی بیش از هزار کیلومتری توصیه کردن نشون میده توجهی به استعداد نیروهای ما از نظر تجهیزات نشده در بیان پیشنهاد!!!
  7.     سرعت موشک کورنت و تاو (دهلاویه و طوفان) در حد 250 متر بر ثانیست و من نمیدونم یک و نیم ماخ بر چه حسابی ذکر کردید! اما برای اینکه تصویر سازی رو معنای بهتری بدیم باید در نظر بگیریم که: موشک کورنت هدایتش به وسیله اپراتوره و با این سرعت نسبتا کم خودش، اپراتور باید 16-18 ثانیه روی هدف کاملا متمرکز باشه بدون اینکه اجازه انحراف حتی در حد نیم ثانیه داشته باشه! اهمیت سرعت هدف اینجا مشخص میشه که شناوری که در دریا با سرعتی حدود 15 متر بر ثانیه و بالاتر داره حرکت میکنه با کوچکترین تغییر زاویه یا تغییر سرعت (نیازی به اصطلاح جا خالی نیست)  چندین متر جابجا میشه که چشمان و مغز اپراتور زمینی که ( نهایتا یک گروهبان با سابقه چندبار شلیکه)باید عکسالعمبل نشون بده و کامپیوتری در کار نیست، که این احتمال موفقیت رو در حد شوخی میکنه در شرایطی پر استرس! از همه بدتر حرکت روی اب در جهت عمودی هم ثابت نیست و قایق به دلیل مایت حرکت روی اب نوسان کمی داره که با روح و روان اپراتور در زمان هدفگیری بازی خواهد کرد!!   بنابراین اگر قصد دارید تصویری درست در ذهن داشته باسید یادتون باشه یک انسان پشت هدایت موشک قرار داره که لزوما ابرقهرمان نیست و این موشک هم تنها با چند میلی ثانیه غقلت از مسیر منحرف میشه در برابر هدف پر سرعت!      درباره گفته های دیگتون و برای برنامه های مختلف اگه قراره معایب وزمایای طرحها رو نگاه کنید به شرایط، توان و زیرساخت و البته اهمیت شانس موفقیت باید بیشتر دقت کنید و و وقتی Bound ها رو وارد معادله میکنید خواهدید که جوابها به چه سرعتی محدود میشند!
  8. خوشبختانه خبرهای خوبی از وضعیت فروش سهام شرکت نفتی آرامکوی عربستان میرسه!! و اینطور که پیداست تیر سعودی ها داره به سنگ میخوره. بلومبرگ در گزارشی به شرایط ارایه شده توسط سعودی ها می پردازه :   https://www.bloomberg.com/news/articles/2017-02-26/this-is-all-the-ways-a-saudi-aramco-ipo-could-impact-markets   مهمترین قسمتش شرایط مالیاتی وحشتناکیه که سعودی بر درامد نفتی ارامکو وضع کردند و سود سرمایه گذاران رو بشدت کم میکنه. فرد سرمایه گذار 20 درصد از سودش رو باید به پادشاهی بده در ابتدا و از باقیمانده هم 85 درصد به دولت سعودی که د عمل یعنی 12 درصد سودش باقی خواهد بود که با قیمتای فعلی سالیانهزیر 2 میلیارد دلار برای کل 5 درصد سهم خواهد شد.   نتیجه این شرایط میشه اینکه سرمایه گذاری با اینده مبهم بازار نفت و شرایط حکومتی مثل ال سعود ریسک یک سرمایه گذاری اینچنینی که نیاز به 40-50 سال زمان برای سوددهی داره رو نمیپذیره حتی اگر سهام به قیمتهایی بشدت کمتر از 100 میلیارد دلار قروخته بشه. -------------------------------------------------------------------------------------------------------   با در نظر گرفتن مسائل مربوط قیمت مطلوب نفت برای ایران تا دو سال اینده زیر 55 دلار خواهد بود!! و وزارت نفت در جهت کمک به سیایتمداران کشورمون باید با هماهنگی کشورهایی مثل عراق از افزایش شتابان قیمت نفت جلوگیری کنه. چرا که با وجود چند میلیون سود بیشتر برای ما ؛ با افزایش قیمت سعودی ها ممکنه همین طرح فروش سهام رو بتونن به سرانجام برسونن و ما باید شاهد درامدی چند ده میلیاردی برای دشمن بزرگ منطقه ای باشیم و بیشتر از همون چند میلیون اضافی خرج خنثی کردن فعالیتهای این شرور کنیم.
  9.   اصلا کار به این مراحل نمیکشه!! ...  حتی اگه بالگرد پشتیبانی قبل از شلیک شناسایی نکنه لانچر موشک ضد زره رو، به محض شلیک سیستم های حرارت یاب بالگرد اتش خروجی رو سریع شناسایی میکنن و ادامه ماجرا که در چند ثانیه بعد دردناک خواهد بود!    قبلتر از این... نگاه به این نمایش رزمایش نکنید در روز خوب ، هوای خوب،  بدون استرس طرف لانچر گذاشته با هدفی کم سرعت جلوش، داره با خیال راحت هدف گیری و هدایت میکنه موشک رو... در شرایط واقعی بخاطر شرایط و وجود خطر بالگرد و استرس زیاد و یک چالش واقعی با شناور هاور کرافت اصلا فرد اپراتور، تمرکزی برای هدایت موشک نداره . در این موارد پر استرس بارها پیش میاد تانک ثابت رو هم به زور میزنن خیلی از اپراتورها
  10.   شما هم انتظار نداشته باشید که اون دشمن مفروض بدون تجسس هوایی  ساحل و پشتیبانی بالگردها اقدام به لندینگ نیرو در ساحل کنه!! خصوصا اینکه هاورکرافتی که با سرعت به جلو میاد و قابلیت مانور داره داستانش متفاوته ...   خیلی نباید سخت گرفت به ایده های مدیران و خلاقان نظامی ما. یه خسته نباشید بهشون میگیم بهر حال زحمت کشیدند و نسبت به قبل یه ارتقایی دادند که در نظر خودشون جایی ذوق فراوان داره ولی در نظر ما نداره! -------------------------------------------------   از صبح دارم میگردم ببینم تاپیکی پیدا میشه که در باره خلاقیت مدیران صنعت کشور برای جبران رکود بازار سیمان و اینده این صنعت، صحبت بشه یا نه! ولی دیدم نه به خلیج فارس ربطی داره نه دکترین نظامی بود و .... خلاصه بی خیالش شدم!
  11. قطر تهدید واقعی نیست و بیشتر یک شوخی تلخ از تهدیدات منطقه ایه !! قطر نه ثروت بالای عربستان رو داره و نه مدیرت اقتصادی پویای امارت رو! تلاش های قطر در چند سال اخیر کم نبوده برای حرکت در مسیری که امارات رفت ولی ابدا توفیقی که اماراتی ها داشتند قطر نداشته و نخواهد داشت!     اما در بعد نظامی که بازتابهایی از رشد اقتصادی کشورهای عربه،  قطر میشه یه شوخی بامزه و همین و همین!....  نگاهی به چند تصویر بندازیم:       در تصویر بالا موقعیت میدان گازی گنبدشمالی/پارس جنوبی رو میبینیم. تمام ذخایر گازی قطر از این میدان تامین میشه و به عبارت موجودیت اقتصاد قطر به این نقطه جغرافیایی بستگی داره که همونطور که میبینید در مرزهای ابی کشور ما قرار داره!....        در این تصویر شما نمونه ای از سکوهای استخراج گاز رو در مناطق گازی پارس جنوبی و گنبد شمالی، ملاحظه میکنید.   از بعد نظامی برای از بین بردن سکویی به این شکل فقط یه قایق کوچک با مواد منجره لازمه تا زیر سکو منفجر بشه، جایی که هزاران متر مکعب گاز و فراورده گازی موجوده و یه انفجار کوچیک هم کل سیستم رو میفرسته روی هوا و بعد میاد پایین میره قعر دریا!... خیلی نیازی به تفکرات نظامی پیچیه نیست برای درک این موضوع که شرایط قطر بسیار بسیار اسیب پذیره در صورت درگیری نظامی در منطقه و دخالت این کشور در هر ماجراجویی...     ------------------------------   اما این روزها حال صادرات گاز قطر خوب نیست  و به همین دلیل هم مثل قبل سرمایه گذاری خارجی انگیزه لازم رو نخواد داشت برای باسازی تاسیسات گازی قطر بعد از یه درگیری نطامی دوطرفه و قطر بخوبی از این شرایط آگاهه و هر روز که میگذره و فروش گازش رو کمتر و کمتر مبینه بهتر درک میکنه این قطری که الان ساخته شده با پول چند سال اخیر دیگه بسختی تکرار شدنی هست و اگه زیرساختهای گازی این کشور که دار و ندار اقتصاد قطر هست، از بین بره دیگه سایر اجزا مثل ایرلاین و تاسیات توریستی-ورزشی و ... جوابگوی این هزینه های بالای عربی نیست!
  12. چطور میشه عربستان رو دربازار نفت محدود کرد؟   این سوال خیلی مهمیه که در نبرد نفتی اینده و البته جنگی سیاسی برای ما اهمیت داره تا بتونیم از نفوذ و قدرت عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان کم کنیم. اما در شرایطی که کشور عربستان نفتی بسیار ارزان تولید میکنه (خیلی کم هزینه در استخراج) و با خرید سهام چندین پالایشگاه خارجی برای فروش بخشی از نفت خام خودش تضمین ایجاد کرده چطور با این غول نفتی میشه وارد مبارزه شد و چه تدبیری میتونه راهگشا باشه؟   ایران برای ورود به عرصه تقابل دو امتیاز مهم داره : 1- کیفیت برتر نفت ایران   2- ورود قدرتمند عراق به بازار نفت   1- کیفیت نفت : قبلا هم شنیدیم که خیلی از پالایشگاهای اسیایی نفت ایران رو بخاطر بنزین سازی بهتر ترجیح میدن به نفت عربستان از نظر فنی این مسئله به وجود سولفور کمتر در نفت استخراج شده ایران بر میگرده:   ایران: اکثریت نفت تولیدی ایران دارای API بین 30 تا 38  هست  (هرچه رقم بالاتر باشه نفت سبکتر خواهد بود و ارزش خریدش بالاتر میره چون هزینه و تکنولوژی کمتری برای پالایش میخواد)   نفت سنگین ایران =31 ، نفت لاوان = 34-35، نفت فروزان=29-31، نفت سبک ایران=34   عراق: این موضوهع برای عراق متفاوت تره؛ نفت شمالی عراق خصوصا کردستان بسیار سبک و 48 هست API اون که قطعا مشتری بیشتری در بازار داره و نفت کرکوک 35 هست؛ نفت جنوبشکمتر از کیفیت ایران 22-35 که اکثریت اون زیر 28 هست که همچنان از اکثریت نفت تولیدی عربستان با کیفیت تره.   عربستان: نفت عربستان دارای درصد سولفور بیشتریه به طوریکه به گفته یک پالایشگاه سریلانکایی نفت سنگین عربستان در مقایسه با نفت سنگین ایران توان بنزین دهیش نصف هست و از هر 5 هزار تن نفت عربستان 1400 تن بنزین بدست میاد در اونجا و برای نفت ایران ازهر 5000 تن 2400 تن بنزین.   اکثریت نفت عربستان دارای API بین 27 تا 33 هست و برای نفت فوق سبکش هم 37 تا 40  (که چون دارای سولفور بالایی هست (2.2 تا 2.9) از ارزش سبک بودن خیلی زیادش کم میکنه)     نتیجه این مطلب اینه در بازار امروز درسته که توان بالای تولید و فشارهای سیاسی عربستان و قیمت کم تولیدیش کمکش میکنه تا تخفیف بیشتر بده، اما کیفیت برتر نفت ما در کشورهای اسیایی مثل هند دست بالا رو برای ما به ارمغان میاره که توان چانه زنی برای فروش بیشتر رو داشته باشیم. همینوطر این مطلب برای عراق هم صادقه و این کشور سهم زیادی از عربستان در هند رو این روزها به خودش اختصاص داده.   2- حضور عراق در بازار نفت:   نفت عراق هم از نفتهاییه که در زمینه هزینه تولید بسیار ارزان محسوب میشه. این کشور سرمایه گذارهای متنوعی هم در شمال و هم جنوب به خودش جذب کرده و میزان تولیدش رو به شکل تصادعدی داره افزایش میده. قطعا با ورود عراق به بازارهای نفتی کشوری که بیشترین خسارت رو خواهد دید عربستان صعودی خواهد بود چرا که کیفیت نفت عراق از اونها بهتر و شرایط فروششون هم منعطفتره.(برای مثال برای فروش به امریکا)   درسته که عراق رقیب ایرانه اما سیاست نفتی ما باید در جهت تقویت توان فروش نفت عراق باشه تا بتونه از فشارهای نفتی عربستان کم کرده و اجازه نده عربستان تولید نفتش رو از 11 میلیون بشکه بیشتر کنه.
  13.   کاملا درسته این فرایند نیازمند تکمیل طول خدمت  چندین دولت در ایرانه. وضع بیکاری و اوضاع اقتصادی الان خیلی درداور شده برای قشرهای مختلف مردم و نیازه برای اشتغال زایی این سیاسی بازی های بیهوده و قدرطلبانه جناحی کنار گذاشته بشه و تفکرات کمی این وضع مردم رو هم در نظر بگیرن در منع کردن های سیاسی و اقتصادی.   ----------------- در همین موارد مرتبط به درامدهایی که باید از کشورهای حاشیه خلیج فارس به ایران برگردوند یک مقاله در مورد بحث سوخترسانی به کشتی ها هست که مطالب جالبی داره:   http://www.khabaronline.ir/detail/629351/Economy/commerce   ".... یکی از فرصت های تازه پسابرجام که ایران درآن تقریبا هیچ نقشی نداشت، بانکرینگ (Bunkering) یا سوخت گیری و سوخت رسانی است. طرحی که بیش از یک دهه است،راه اندازی آن جز اهداف بوده و حالا بعد از اجرای برجام و رفع تحریم‌های بین‌المللی فرصت اجرایی کردن آن ایجاد شد. هدف، برنامه ریزی برای افزایش سهم ایران از بازاری است که در غیاب ایران فجیره تصاحب کرده است.بازاری که به گفته کارشناسان، می تواند 8 میلیارد دلار سالانه برای ایران به ارمغان بیاورد.حال آنکه به گفته محمد سعیدی مدیرعامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران یک و نیم میلیارد دلار از درآمدهای صادرات پتروشیمی نصیب بروکرها می شود...." "مدیرعامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه 42 درصد هزینه‌های کشتی مربوط به سوخت است گفت: اگر زیرساخت مناسب سوخت‌رسانی در کشور را فراهم کنیم کشتی‌ها به جای انحراف 130 مایلی که به فجیره می‌روند در سایت‌های سوخت‌رسانی ایران تامین سوخت کرده که این مسئله باعث ایجاد ارزش افزوده و اشتغال‌زایی سالم برای مردم ایران خواهد شد."...   "براساس برنامه‌ریزی صورت گرفته ظرفیت سایت بانکرینگ سلخ در فاز‌های 50 هزار تنی به 500 هزارتن افزایش می‌یابد. با این کار در وضعیت پسابرجام که 17 خط بین‌المللی به آب‌های ایران تردد دارند می‌توانیم بهترین بازارها را برای سوخت رسانی به کشورها به دست بیاوریم." ----------------------------------   میبینیم که با یک تدبیر مناسب در جهت اسفاده از موقعیت استراتژیک جزیره های خودمون تنها با کمی سرمایه گذاری و ایجاد زیرساخت میشه علاوه با اشتغالزایی و کسب درامد، از درامد امارات متحده عربی هم کرد.... در همین مورد باید باز سرمایه گذار جذب کرد تا حداقل بشه شرایط مناسبی رو از نظر اسکله بوجود اورد تا بنادر ما محتاج بند دبی نباشن برای بارگیری کالاهایی که مقصد شون ایرانه ....
  14.     برای بحث انرژی باید ابتدا اولویت رو روی تصحیح مصرف گذاشت تا ایجاد منابع گران قیمت جایگزین...   1- ایران با داشتن 7 میلیون خودرو همون قدری بنزین مصرف میکنه که یه کشور اروپایی با داشتن 25 میلیون خودرو 2- میزان زیادی قاچاق گازوییل در کشور وجود داره و مصرف داخلی این محصول هم بشدت بالاست 3-نیروگاهای قدمی ما که با سوخت مازوت  کار میکنن علاوه بر راندمان پایین و مصرف بالا الودگی زیادی هم دارند که باید اونها رو با نیروگاهای جدید جایگزین کرد 4- پرت بالای برق در مسیر انتقال که ظاهرا در حال کمتر شدن هست هنوز خیلی بالاست و هزینه برای کمتر کردن اون باید در اولویت باشه تا نیاز به ایجاد نیروگاه جدید کمتر بشه. 5-پالایشگاهای قدیمی که بیشتر از نصف خروجیشون نفت کورست باید سریعتر از مدار خارج بشند (نفت کوره ارزش قیمتی کمتر از نفت خام داره و به امارات فروخته میشه اکثرا با بهای ناچیز) 6-گسترش زیرساخت ریلی بین شهری با بهره گیری از قطارهای الکتریک و سیستم قطارهای شهری تراموا و مترو در کلان شهرا   همین موارد بالا اینقدر هزینه بر هستن دیگه چیزی نمیمونه برای سرمایه گذاری کلان روی طرح های جایگزین برای تولید انرژی   -------------------------------------------   در طرف اعراب ...   کاری که باید بکنیم اینه حداقل بازارهای اونا رو در خلیج فارس در موارد مختلف ازشون بگیریم   1- ساخت اسکله استاندارد برای پهلوگیری کشتیهای غول پیکر و عدم نیاز به بارگیری اولیه در دبی 2-راه اندازی تجهیزات کامل سوخت گیری و خدمات کامل مرتبط برای همون کشتی های غول پیکر در اسکله های ساخته شده. در این مورد درامد زیادی از جهت سوخت رسانی و خدمات نصیب دبی داره میشه. 3-کم کردن در امد ایرلاینهای امارات با برنامه ای اصولیتر (سخته ولی کمی میشه اثر گذاشت) 4- تولید سریعتر گاز از سهم ما در پارس جنوبی/گنبد شمالی و کم کردن مشتری های قطر از این سوخت خصوصا در بحث میعانات گازی 5- ورود به عرصه بازارهای نفتی و همکاری با عراق برای کنترل تولید کشورهای حوزه خلیج فارس 6- تبدیل شدن به یک پالایشکر بزرگ نفتی در منطقه و در دست گرفتن بازار سوخت بنزین و گازوئیل در کشورهای همسایه و منطقه که هزینه حمل و نقل اضافی رو برای سوخت تولیدی توسط پالایشگاههای عربستان برای بازاریابی تحمیل میکنه.   7- کنترل قیمت نفت و ارائه پیشنهادات جذاب سرمایه گذاری برای جلوگیری از فروش سهام آرامکوی عربستان به قیمت بالا 8-بالابردن هزینه های اجرایی کشورهای منطقه از طریق سرویس های امنیتی ( خدا رو چه دیدی شاید خطه لوله گازی که برای پاکستان از افغانستان رد میشه نا امن بشه و هیچوقت ساختش تکمیل نشه که میشه هزینه اضافی و بازی دو سرباخت برای عربستان که هزینش رو متقبل داره میشه)
  15.   زیر ساخت ما دوگانست چرا که ما سالها توپولوف و ایلوشین و اخیراً هم انتونوف در سیستم هوایی نظامی و غیرنظامی ما حضور داشتن و زیر ساخت فنی مورد نیاز اونها وجود داره که البته نیاز به توسعه داره همچنان که زیرساخت غربی هم برای ناوگانی چند برابر کافی نیست.   این هواپیمای روس دارای مشخصات پروازی منطقه ای هست که برای نیاز داخلی و منطقه ای در صورتی که قطعاتش بخشیش از تولید داخلی تامینه بشه و حتی بهتر از اون تولید مونتاژ داخل باشه، باعث میشه قیمتش هم برای ما بصرفه بشه چیزی که الان و با قیمت فروش فعلی مشتری ها تمایل نشون نمیدند بهش.     من  نیاز 400-500 فروندی به هواپیما برای صنعت هوایی کشور رو درک میکنم و از طرفی اعتقاد دارم برای پروازهای داخلی باید خط مونتاژی از یک هواپیما با قیمت و مشخصات مناسب و متناسب در داخل کشور وجود داشته باشه.... خرید بو ئینگی و ایرباسی که قیمت بالایی داره و مزیتش برد بالاشه برای پروازهای چندصد کیلومتری داخلی بصرفه نیست و نتیجش قیمت بسیار بالای بلیط در صورت عدم کمک دولتی خواهد بود.   ما نیاز داریم یک جت منطقه ای یا یک تربویراپ با مشخصاتی مثل Q-400 NextGen رو برای ناوگانمون داشته باشیم که قیمت خرید برای ایرلاین به ازای هر فروند زیر بیست میلیون دلار تموم بشه. این هدف  نیاز داره که بخشی از تولیدات در داخل باشه تا ضمن اشتغال زایی هزینه تموم شده پایین اومده و ایرلاین بتونه قیمت بلیطش رو متعادلتر کنه.
  16.   دوست خوبم، هواپیماهای atr هم دارای مشکلاتی بودند و سقوطها داشته اند ...یا حتی Q-400 بمباردیر هم از لحاظ ارابه فرود مشکلاتی داشته....   این حقیقت که خرید رو میتونیم ازادتر از قبل انجام بدیم وجود داره اما  استارت یک تولید مشترک قطعاً فرصتی دوجانبست. بویینگ یا ایربایس یا امثالهم فقط به فروش فکر میکنند و بس!! این باج نیست بلکه بهره مند کردن روسیه از منفعتی دو جانبست. منفعتی که ما بیشتر سهم میبریم (همون وازه رشوه حداکثر بسشه چون در شرایط اقتصادی خوبی نیست شرکت روس هم و این لطف به اون هم میشه... و البته موارد قبلی این اقدامات در کشور سابقه زیادی هم داره که ذکر نمیکنم)   الان نسبت به روسیه یه دشمنی سیاسی وجود داره در یک بحث اقتصادی که این ضرر میزنه به قضیه یه طرف خودش رو برادر روسیه بدونه و یکی خودش رو دشمن جد اندر جدی روسیه باعث میشه تنوع حرکت مهره ها در صفحه اقتصاد و سیاست کم بشه.   در مورد دوم مطرح شده، با توجه به جمیع شرایط باید تشخیص داد سیاستی درسته یا غلط. الان با رویکرد ترکیه ، آیا رابطه تجاری با این کشور سیاستی اشتباه نیست؟ آیا ترکیه و روسیه در اوج اختلافات ناشی از انهدام هواپیمای روس قراردادهای اقتصادی کلان رو نادیده گرفتند؟!....    قطعاً در هر مورد باید بدور از پرداختن به سیاست صرف و تبلیغی عمل کرد، برای همین هم از وزارت نفت به عنوان وزارتی که اصولی و حرفه ای پیش میره یاد کردم. و برای منافع کشور هم شرق رو در نظر داره و هم غرب تا جایی که منافع ما رو در زمینه فروش نفتی بخوبی تونسته تامین کنه.
  17. لازم میبینم در مورد هواپیمای سوپرجت سوخو-100 توضیح بیشتری بدم چرا که دیدم تعمدا تلاش شد برای بیان غیرواقعی ازمقصود گفته من.   1- اول از همه منظور از عبارت" پروزه شکست خورده" تنها در بعد اقتصادی قضیه و بازاریابی ناموفق روسها بود که منجر شده نتونن خطوط تولید این پرنده رو گسترش بدن که باز به قیمت ارائه شده نسبت به مشخصات میتونه مربوط بشه و منظور از جهت فنی نبود (که البته فکر کردم با توجه به تم اقتصادی پستهای اخیرم این مشخص باشه ولی ظاهرا نیاز به توضیح داره)   بنابراین اینکه فکر بشه این هواپیما از رده خارجه و اونو با دستاوردهای 50 سال پیش مقایسه کرد و اینطور تلقین کرد که ایران با یه معامله دوطرفه داره یه خرید عهد بوقی میکنه کاملا اشتباست... صحبت اینجاست که سازندگان هواپیما مختلفی در جهان هستند (کاناداییف برزیلی، چینی و ...) که هرکدوم شرایطی دارن و براحتی حاضر به خط تولید مشترک نمیشند. اما در اخرین اظهار نظر شرکت سوخو تمایل نشون داده که قطعاتی در ایران ساخته بشه (از جمله موتور) و خطوط تولیدی در ایران داشته باشه.     پس ایران با پیشنهاد تولید مشترک این هواپیما (با چونه زنی مناسب) هم میتونه در جهت هدف تولید داخلی صنایع راهبردی حرکت کنه و هم حجم تبادلات اقتصادی دو کشور ایران و روسیه رو بالاتر ببره.... (قطعا برای ایران سازندگانی مثل برزیل جهت صرف خرید و حتی همکاری محدود هم وجود داره و انتخاب روسیه نوعی داد و ستد امتیازات غیر اقتصادی از یک معامله اقتصادیه)   من شخصا بمباردیر کانادا یا هواپیماساز برزیلی رو در فضایی بدون سیاست برای نیاز داخلی کشور جهت همکاری دوطرفه ترجیح میدادم ولی نه من تصمیم گیرندم و نه دشمنی کانادا و نفوذ امریکا روی برزیل اجازه همچین همکاری رو میده.       2- رابطه عربستان و انتونوف اکراین برای قرارداد تولید مشترک هواپیما رو به یاد دارید احتمالا؛ واقعا عربستان نیاز به تولید هواپیمای اکراینی داره یا قصد راه اندازی صنعت هواپیما سازی؟ خیر. این حرکت عربستان دادن رشوه ای سنگین به اکراین بود تا در فضای اماده فعلی از همکاری های بیشتر با ایران خود داری کنه!!   اینو عرض کردم تا نمونه غیر نظامی از شیطنت های عربستان در بستن قراردادهایی با رویکرد سیاسی-نظامی یاداور بشم و فکر نشه اونها نیت خیر دارن و فقط ماییم که اینطور فکر میکنیم...       بنابراین تدبیری که هم منفعت اقتصادی به کشور برسه و هم فنی و البته هم سیاسی رو با القابی زشت مثل وطن فروشی و ناموس فروشی و ... مورد هجمه قرار نباید داد. حجم مبادلات ایران و روسیه البته میتونه پیوندی در جهت منافع ملی دو طرف ایجاد کنه همونطور که روابط اقتصادی چین و امریکا به عنوان دو قدرت اقتصادی خیلی از اختلافات سیاسی-نظامی اونها رو کمرنگ نگه داشته تا امروز. 
  18. در برابر کشورهای حوزه خلیج فارس باید تدبیر و سیاست پیشه کرد و هوچی گری و از دیوارها بالا رفتن نه تنها کمکی به دفع شیطنتها نمیکنه بلکه بیشتر ضرر به کشور میرسه!   اگه امارات با پیشنهاد خرید سوخو-35 میخواد رشوه بده به روسیه ما هم میتونیم پیشنهادی (رشوه ای) در همین زمینه بدیم که برای مسکو بسیار با ارزش تره!!   برای شرکت هواپیماسازی سوخو، فروختن su-35 خیلی هیجان انگیز نیست چرا که هیچکی نخره چین مشتاق دهها فروند دیگه هست و روسیه هم اینو میدونه اما در همین زمان این شرکت پروژه شکست خورده هواپیمای مسافربری سوخو-100 رو در دست اجرا داره که اتفاقا چشم امید بسیار زیادی به خرید ایران هم داره روسیه در این مورد!!     یعنی اگه امارات میتونه با خرید چند فروند سوخوی نظامی توجه روسیه رو جلب کنه ببینید قراردادی برای خرید یا مشارکت در ساخت صد فروندی از یک پروژه تقریبا مرده در زمینه هواپیما سازی روسیه چقدر خرسهای روس رو سر ذوق بیاره!!!   این رو عرض کردم که بدونید هنوز کارتهایی برای رو کردن وجود داره در دست ایران در بازی مراودات دوسویه.....
  19. 1- اتفاقا خیلی رقم مناسبیه 100 هزار بشکه از مجموع حدود 2 میلیون بشکه کل صادرات!! یه مشتری با قرارداد درازمدت و میزان خرید به اندازه 5 درصد کل صادرات ایران اون هم مشتری که قبلا وجود نداشت و درنتیجه بازاریابی جدید وزارت نفت اضافه شده به مشتری های سنتی کشور ما. واقعا خیلی امیدوارکنندست.   2- نکته دوم که میدونستتم مطرح میشه بحث فروش 50 درصد محموله بصورت غیر نقدیه! که اون هم زیرکانست.... در واقع این پول به روبل روسیه نگهداری خواهد شد برای خریدهای آینده ایران از روسیه.  نکته زیرکانش اینجاست که ما میدونیم خرید واضحی داریم از روسیه بعد از اتمام تحریم تسلیحاتی در سال 2021 و باید برای اون خرید از منابع ارزیمون مبلغ چند میلیارد دلاری کنار بزاریم حداقل... کاری که امروز وزارت نفت کرد اینه که ما دیگه اون منابع ارزی فعلی رو که دلار یا یورو هستند، خرج میکنیم و با پول این نفت غیر نقدی در روسیه مبلغی رو ذخیره میکنیم در بانکهای روسیه برای مذاکره و شروع قراردادهایی از جمله خرید تسلیحات در 4 سال آینده.   3- به نظر من وزارت نفت کارش رو بخوبی پیش میبره، خصوصا برنامه ای که برای تولیدات گازی در پیش داره بسیار امیدوارکنندست و با پیوستن " ستاره خلیج فارس" خاموش که نتیجه مدت طولانی بی تدبیری ادوار قبل بود؛ امید میره بنزین کشور از میعانات گازی تامین بشه بخشیش؛    ایران امروز به 600 هزار بشکه میعانات گازی رسیده ظرفیتش و طبق وعده وزارت نفت تا 1 میلیون افزایش پیدا خواهد کرد و چه بسا با افزایش توان تولید در پارس جنوبی از این میزان هم عبور بشه. و قیمت میعانات گازی هم برابرنفته خامه در هر بشکه   ایران امروز 800 میلیون و حتی 1 میلیار مترمکعب تولید گاز رو هدف قرار داده که از این جهت و با نرخ برابری قیمتی (هزار متر مکعب=5 بشکه نفت خام) ایران در رقابت بزرگترین تولید کننده ها در چند سال اینده به نحو محسوسی بالا میکشه؛ در همین زمینه فازهای متعددی آماده بهره برداری دارند میشند و انشالله سریعتر بقیه وارد مدار بشند...   با احتساب موارد بالا ترس عربستان مشخص میشه که ایران در توئلیدات نفت و گاز به صورت زیر باشه: 4 میلیون نفت خام+ 1میلیون میعانات+ 3 یا 4 میلیون بشکه نفتی (معادل قیمتی گاز با نفت خام)   4- پالایشگاهای خوابیده کشور از جمله اناهیتای کرمانشاه در مسیر باز گشایی قرار گرفتند بعد از تامین قطعات (که دلیل مسکوت بودنشون بوده) امید میره انشالله با وعده وزارت نفت برای عبور از ظرفیت پالایش 3 میلیون بشکه ای نیاز صادرات نفت خام ما به حد 1 میلیون بشکه برسه؛ که اونجا میبینیم همون 100 هزار بشکه روسیه چقدر رنگ میگیره!!       پی نوشت: 1- اتهام زدن به عدم مطالعه و بی اطلاعی افراد بدون اینکه شناختی داشته باشیم؛ مشابه کاری که جناب EMP - که میگفت پراید از تویوتا بهتره - انجام داد، میشه قضاوت کردن در مورد افراد که یه خصوصیت بده و باید اصلاح بشه.   2- پستی رو نقل قول نکردم تا کمتر کنم این جو پر از جر و بحث رو
  20. در اینجا باید تبریک گفت به وزارت کاربلد نفت! و دکتر زنگنه و تیمش که برای بار چندم پوزه عربستان صعودی در بازاریابی نفتی رو به خاک مالیدند....   بعد از پیروزی واضح در بحث کم کردن تولید کشورهای اپک منهای ایران... اینبار قراردادی خیلی مهم در فروش نفت به روسیه داره امضا میشه که از جغرافیای عالی ایران نهایت بهره رو برای گسترش نفوذ بازریابی مفتی در اروپای شرقی (سواپ نفتی) میبره...   قطعاًبا استفاده از روش درست تنظیم قرارداد و توجه به اینده تجاری ایران روسیه و گسترده تر شدن بازار اروپای شرقی در اینده، ایران میتونه همچنان به کم کردن سهم عربستان از بازار ادامه بده کاری که 8 سال عربستان با ایران میکرد...   تبریک دوم به وزارت نفت اینبار برای تلاش به فروش گاز به عراق!!... در شرایطی که به طور واضحی با کارشکنی عربستان فروش گاز به پاکستان لغو شد (از ترکمنستان قراره بخره) حداقل قرارداد با عراق باعث میشه تا حجم زیادی از گازی که با سرمایه گذاری های اخیر اضافه شده بتونه صادر بشه. عراق هم نشون داد ظرفیت و نیازش در حد قرارداد پاکستان و حتی بیشتر از اونه...   بنابراین سلسله شکستهایی که عربستان و البته قطر از وزارت نفت ایران دارند میخورند کمی از بار روانی صحبتهای شنیده شده کم میکنه. -------------------------------------------     در مورد سوخو-35 هم به طور کلی خط تولید این جنگنده در نهایت توان تولیدش سفارش چین رو نتونست به موقع حاضر کنه و از طرفی سفارشات خود روسیه و کشورهایی مثل الجزایر هم باقیه. در بهترین حالت دو سه سال سر قرارداد چونه خواهند زد (مثل ماجرای میگهای مصری) و از زمان شروع تحویل احتمالی هم شاهد یکی دو سال تاخیر خواهیم بود و بعد از اینها تازه چند سال تکمیل فروش طول میکشه!!!
  21.   کردستان عراق تا چندین سال بعد از صدام هم تولید و استخراج نفتی نداشت . خوشحال میشیم اگه مستنداتی در رابطه این  قاچاق نفت کردستان توسط ایران دارید جهت بررسی کم و کبف بفرمایید لطفاً، تا با میزان این ترانسفر اشنا بشیم و چگونگی کار...چون بغداد سالهای اخیر با ایران خصوصا در زمان مالکی روابط اطلاعاتی یکپارچه ای داشته!! (در مورد صدام هم منابعتون رو بفرمایید برای بررسی بیشتر و مقایسه .     چینی ها فلان هستند و عزیند و همیشه در صحنه هستند و فلان و به امان هم روزی که مردم کره شمالی از گرسنگی در قحطی مردند ثابت شد!! روز هایی که کمکهای انبوه کره جنوبی و غرب پررنگ ترین کمکهای غذایی به مردم کره شمالی بود نه کمکهای برادر چین!!   اینجا هم بحث چین نیست وگرنه خودش در برابر امریکا تاپیک مجزا داره فک کنم... و چین هم گلیم خودش رو خوب میشناسه و پاش رو از اون دراز تر نمیکنه بدون حساب کتاب تا زمانی که بدونه از پس کاری که میخواد بکنه بر میاد!!! ---------------------------------------------------------------------------------------     * در بحث کره شمالی موضوع انرژی خیلی جالب توجهه و بیشتر از اونی که تصور میشه میتونه خیال یه درگیری حتی چند هفته ای رو از هر ذهنی دور کنه!...   جالب توجه تر میشه این داستانها وقتی انظار دارند عزیزان وجب به وجب کره شمالی رادارهای اهدایی چین و روسیه در حال کار باشند و نحوه تامین توان مصرفیبالای رادارها رو در نظر نمیگیرند؟ یعنی یه محاسبه بین توان پیک تولیدی برق این سرزمین و مجموع رادارها و سیستمهای الکترونیکی فرضی (یعنی ادعا شده) بشه باز هم سختی هایی مانند مورد قبل دیده میشه. حالا در بحث هایی که به شبکه برق دسترسی وجود نداشته باشه و باید از ژنراتور تامین بشه توان الکتریکی به مراتب سخت تر!   * شبکه ای فرسوده: 1-پیونگ یانگ پالایشگاهی رو در اختیار داره که در زمان اوج قدرت اقتصادیش با کمک شوروی احداث شد و البته علی رغم فرسودگی باز هم توان کار خواهد داشت اما در نهایت با هربار تعمیرات و قدیمی شدن عمده تجهیزات میزان و ترکیب محصولات متفاوت خواهد بود .....    2-کارخانجات فولاد این کشور که میان تولیدشون انصافا در سالهای اوج قدرت حکومت کمونیست بالا بود نسبت به خیلی از کشورها ، و البته بسیار هم مهم هستند برای این کشور هم روز به روز راندمان کاریشون پایین تر میره و مصرف زغال سنگ فعلیشون با گذشت زمان برای یک تولید ثابت بیشتر و بیشتر میشه... این در حالیه که پیونگ یانگ در یکی دو دهه اینده به جهت نیاز به ترمیم قسمت عمده ای از سازه های نظامی و غیرنظامی و زیرساختی و ... به فولاد بیش از اینی که الان نیاز داره نیازمند خواهد بود!!   فولاد رو میشه برای پروژه های محدود وارد کرد ولی دیگه تولید چند میلیون تنی فعلی قابل جایگزینی با واردات یواشکی نمیتونه باشه!!   3- فرودگاه و هواپیما هم صلوات... (اصلا میخواد چیکار...) اما بخش ریلی این کشور هم که با مراقبت سنگین نگهداری میشه رو به فرسودگی خواهد گذاشت و باز هم باید به فکر باشه که وقتی نیاز واردات صادرات این کشور رشد پیدا کنه و نیاز ترانسفر بیشتر بشه با فرسوده تر شدن ناوگان و زیرساخت ریلی مشکلات دو چندان خواهد شد!   4-کشتیرانی این کشور وضع اسفناکی داره.... من اون عکسی رو که به عنوان کشتی نظامی ساخته شده توسط پیونگ یانگ نمایش داده شده رو دیدم ولی این حقیقت کلی موجود ، مبنی بر وضعیت بد زیرساخت دریایی این کشور در بخش غیر نظامی رو رد نمیکنه!!  حتی کشور ما، ایران، هم با داشتنی های دریاییش از لحاظ کمبودهایی مثل اسکله های مناسب و بروز رنج برده و میبره! ... و البته در کره شمالی اصولا دیگه تردد دریایی بخاطر تحریمها (یا بحث دیگه) نداریم و بعید هم هست حالا حالاها خبری بشه ...
  22.   برای جابجایی 500 هزار تن نفت از مرز زمینی (مرز دریایی کره شمالی مصدوده برای بارگیری) نیاز به جابجایی 20000 هزار تانکر بزرگ هست! که با قطار معمولا به پیونگ یانگ حمل میشه....   تصویر یک تانکر 30 هزار لیتری (27 تنی) حمل محصولات نفتی     20000 هزار تانکر نفتی غول پیکر رو نه توی چمدون مسافر میشه پنهون کرد نه یه کانتیر نه حتی توی کوپه های یه قطار1 و رصد اون از داخل خاک چین با یه دوربین ساده هم امکان پذیره چه برسه به تجهیزات جاسوسی کنترل مرز ...  بنابراین اطلاعات منتشر شده  که تخمین نزدیک به واقعیت هست، حداقل در این زمینه توسط منابع غربی کامل قابل قبول به نظر میرسه و میزان خطای احتمالی در تخمین کاملا قابل قبول خواهد بود.   در مورد کره شمالی باید نگاهی دوباره به اماری که کره شمالی از ادوات زرهیش منتشر میکنه انداخت، و البته اماری که دوستان این انجمن از میزان مهارت و تاکتیکهای زرهی و حجم فوق العاده بالای ادوات زرهی در حملات گسترده و بی وقفه و خستگی ناپذیر منتشر کردند، و تئوری ارائه دادند روش.   اگه قراره کره شمالی مریخ فرض بشه پس این 19 صفحه تاپیک چی میگه که در زمان جنگ صدها هزار نیرو پیوسته در کره شمالی جابجا میشن در مسافتهای چند صد کیلومتری، هزاران تانک هجوم میارن و کره جنوبی رو اشغال میکنن، هزاران توپ جابجا میشن در چشم بر هم زدنی و تند تند جاشون رو عوض میکنن تا هدف قرار نگیرن، صدها کشتی و زیردریایی کره شمالی، جان بر کف بیست چهارساعته از ابهای این کشور مراقبت میکنند و حمله هجومی خواهند داشت در یک جنگ فرسایشی (!)،...   ایا این ادوات سوخت مصرف نمیکنن جهت حرکت؟! آیا آموزش نمیخوان برای نیروهای جوانشون؟ 
  23. یه بحث مهم دیگه در باب توان لجستیک و پشتیبانی صنایع نظامی کره شمالی وجود داره و اون مسائل پیرامون "سوخت" در وسایل نقلیه یا شناور و هر انچه برای انجام فعالیت و وظیفه وابسته به سوخت مشتق از نفت هست.   به نقل از روزنامه تلگراف (اینجا) میخونیم که کره شمالی در سالهای اخیر به طور تقریب 500 هزار تن نفت خام یا محموله نفتی در سال وارد کرده که البته در یکی دو سال اخیر بابت همین مقدار هم تحت فشار بوده و به لطف چین هنوز این مقدار ناچیز نفت رو دریافت میکنه.   اما 500 هزار تن یا به عبارتی 3.5 میلیون بشکه نفت (550 میلیون لیتر فراورده سوختی) در یکسال برای کشور کره شمالی چه محدودیتهایی رو ببار میاره؟ و صنایع نظامی خصوصا در بحث آموزش نیروهای جوانتر چه وضعی خواهند داشت؟ (یاداوری میکنم این میزان مصرف برابر مصرف 2 روز نفت در کشور ایرانه)   محاسبات دقیق ، اطلاعات دقیق میخواد اما فقط برای یه حدس و گمانه:   من از این میزان محموله نفتی (یا نفت خام پس از تصفیه) میزان 400 میلیون لیتر رو برای گازوییل که بیشترین نیاز این کشوره فرض میکنم و باقی اون برای بنزین و نفت کوره و نفت سفید و ...   میانگین روزانه این حجم مصرفی از گازوییل میشه، روزانه  1.1 میلیون لیتر! (میانگین روزانه وخامت اوضاع رو میتونه بهتر نمایان کنه)   *  واقعا با این میزان از سهمیه سوخت چه تصوری از تونل سازی های عظیم که نیاز به کارکرد هزاران کامیون داره، میشه داشت؟ ( آوار برداری ساختمان پلاسکو رو بیاد بیارید تا حجم کار دستتون بیاد) به عنوان یه مقیاس برای درک میزان سختی پیش رو در باب مصرف سوخت و سوخت مورد نیاز از امار ایران داریم : "مصرف سوخت كاميون‌ها در ايران 69 ليتر به ازاي يكهزار تن - كيلومتر بار جاده اي بوده...." یعنی جابجایی یک محموله (سنگ یا هرچیز دیگه...) به وزن 1000 تن به طور میانگین 69 لیتر گازوییل نیاز داره ( در ایرانی که باز کامیونهای بروزتری درش وجود داره). بر این اساس میشه گفت با یک چهارم کل سهمیه روزانه کره شمالی میشه 10هزار تن بار و تجهیزات رو 400 کیلومتر جابجا کرد!!  مقیاس2: "حجم خاکبرداری انجام شده در تونل نیایش (تهران) به طول 10 کیلومتر 200 هزار مترمکعب بوده..."    سوال: کره شمالی برای عملیات تونل زنی به طول چندصد (حتی بالای هزار) کیلومتردر این دو دهه که در اوایل تاپیک دوستان اصرار داشتند بهش، چقدر سوخت نیاز داشته و در واقعیت چه میزان در اختیار داشته ؟ (با فرض در اختیار بودن تجهیزات فنی)     * یک چهارم سوخت رو هم برای جابجایی تجهیزات نظامی(از موشک گرفته تا هرچی...) یا استفاده از وسایلی مثل تانک برا تمرین و ... در نظر بگیریم    سوال پیش میاد واقعا یه جوان که قراره مثلا راننده تانک بشه چقدر فرصت پیدا میکنه روشن شدن و حرکت یک تانک رو از نزدیک ببینه؟ (با توجه به تعدادی که از این وسایل اعلام کرده..)   سوالهایی مشابه برای نیروی دریایی هم وجود داره و سوخت مورد نیاز این شناورهای جنگی ، زیردریایی یا شناورهای گشتی....    و این هم یادمون نره که این کشور به سوخت برای رفع نیازهای زندگی مردم (از حمل و نقل تا ماهگیری) هم نیاز داره و حتی ممکنه در این محاسبه فرضی خیلی به ارتش لطف شده باشه!!
  24. دو مطلب راجع به کشمکش شمالی جنوبی به نظرم میاد که برگرفته از چند مقاله ای بود که یکی دو ماه پیش دیدم و امشب با دیدن تاپیک یادم افتادن....   1- راهی برای مهار بمب های اتمی کره شمالی: یه نکته جالبی در مباحث وجود داشت و اونم به ثابت بودن ذخیره اورانیوم مورد استفاده کره شمالی بر میگشت کهیه طرف قضیه اینه که با بهبود تکنولوژی میتونه تعداد بیشتری بمب بسازه... اما طرف دیگه قضیه اشاراتی داشتند به "ذات سلاح هسته ای" داشت که دارای ناپایداری داخلی و بحث های مربوط به واکنشهای داخلیه که با گذشت زمان یک کلاهک ساخته شده ضعیف و ضعیف تر میشه تا جایی که بعد مدتی قابل استفاده نیست. من تو منابع 20 سال عمر رو برای کلاهک های امریکا دیدم که به عنوان عمر مفید یاد شده بودند...البته خود بخود گذشت زمان حتی قبل از این بیست سال هم Yield یک بمب اتمی رو کاهش میده.   بنابر این روندی که کره شمالی طی میکنه؛ به این شکل که یه ازمایش اتمی انجام میده و زمان رو میکشه تا ازمایش بعدی، در صورتی که بخواد برای 10-15 سال اینده ادامه پیدا کنه با فرض "عدم انتقال اورانیوم غنی شده و پلوتونیم از چین"، کار رو برای ادامه تهدیدات اتمی این کشور سخت و سخت تر میکنه. و تقریبا از یه جایی دیگه تهدید هسته ای نخواهد داشت.   2- مشکل جمعیت کره جنوبی: این مسئله رو ساید خیلی ها دنبال نکرده باشن ولی یه مسئله خیلی خیلی استراتژیکه !!  کره جنوبی سالهاست نرخ رشد باروری پایینی داره و هر سال هم کمتر میشه ولی اخیرا دیگه شرایط به سمتی رفته که هشدار میدند این کشور امکان داره قبل از ژاپن عنوان پیرترین کشور رو بدست بیاره (با اینکه زاپن خیلی قبل تر اهگ باروریش کند شده بود) خصوصا اینکه سیاست مهاجر پذیری شبیه اروپایی ها نداره و هنوز تاکیدش روی ارتقا سطح زندگی جمعیت فعلیه...    از این جهت کره جنوبی اگه جمعیت رو ترمیم نکنه خودبخود با ملتی روبروه خواهد بود در سه چهار دهه دیگه که نصفش بالای شصت ساله و در برابر تهدیدات چندان قدرتی نداره... و سوال اینجاست اگه بخواد سیاست مهاجر پذیری رو پیش بگیره چقدر میتونه روی جذب مردم هم نزاد شمالی حساب کنه و اینکه آیا میتونه از راه ایجاد سهمیه برای پناهندگی در شمار بالا (برای مردم کره شمالی) از تهدید موجود یک فرصت بسازه برای خودش بر علیه کشور شمالی یا نه؟
  25. اواتار رو تغییر میدم به مورد پیشنهادی  ....  ( هرچند اتش نشانی کجای لاله میخواد تعبیر بشه نمیدونم ولی باز برای حفظ هدف ابراز تسلیت ...)     انشالا هدف در میان غوغاها گم نشه. مجدد هم تسلیت میگم این خبرهای ناگوار چند روز اخیر که ادم رو واقعا ناراحت میکنه....     از صبر مدیران هم تشکر میکنم بابت تحمل پستهای بی ربط به موضوع تاپیک. و اینکه اجازه دادن برای ساعاتی دیده بشه پیشنهادات ... قطعا خود این تحمل در راستای همدردی با خانوده داغدار ایران بوده و جای تشکر داره.     ادامه این پستها در تاپیک اخبار نظامی رو بیشتر از این درست نمیدونم و همین هم که دیده شد ممنونم.