RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,991
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. [right]اره خوب ولی جنگ هم قوانین خودش رو داره . حالا چه سرباز آمریکایی باشه چه ارتشبد روسی همه باید از قوانین جنگ تبعیت کنند. عراق هم با بمباران شیمیایی فقط نفرت مردم خودش و مردم ما رو به دست اورد. در زمینه شلغم هم حق باشماست من حواسم به چاس ها نبود شرمنده تا همین نزدیک مرز می رم و برمی گردم[/right] [right] [/right]
  2. اون که می شه جنگ 1973 یا جنگ رمضان برادر
  3. [right]مرسوم بوده ولی طبق قوانین ژنو قانونی نبوده[/right]
  4. [right]باز یه تاپیک به درد بخور و البته بدون بحث و گفتگو[/right] [right]این بحث تموم شد خوبه درباره نظریه بازی ها هم به تاپیک درست کنیم[/right]
  5. ما به این جور خبر اعلان کردن ها می گیم لاف آبادانی. اگر واقعا به مجاهدین خلق تلفاتی وارد شده بود پس چرا سه چهار ساله که داریم فشار می یاریم اونجا رو تخلیه کنند؟ من فکر می کنم امار تلفات وارد شده به نیروی انسانی سازمان مجاهدین خلق خیلی خیلی کمتر از اینهاست
  6. [right]ایران برای پایان دادن به جنگ 3 تا شرط اساسی مطرح کرده بود[/right] [right]الف- دریافت غرامت[/right] [right]ب- عقب نشینی عراق از خاک ایران[/right] [right]ج- تنبیه متجاوز که البته منظور مسئولان ایران محاکمه وبعد برکنار شدن صدام بود[/right] [right]خوب وقتی که ایران قطعنامه 6598 رو قبول کرد کدام یک از این شرطها برآورد شده بود؟ هیچکدام[/right] [right]الف- نه اون موقع نه تا هزار سال دیگه ایران غنیمتی دریافت نکرده و نخواهد کرد[/right] [right]ب- ایران در زمان پذیرش عراق در خاک ایران حظور داشت. حالا فرقی نمی کنه چه نیم متر مربع چه صد میلیون کیلومتر مربع. وقتی شما نتونستی دشمن رو با استفاده از نیروی نظامی از خاک خودت بیرون کنی در اهدافت شکست خوردی[/right] [right]ج - عاقبت شکست صدام رو هم دیدیم[/right] [right]نکته بعدی اینکه عراق بعد از حمله به کویت که همه دنیا با هاش چپ افتاد به عنوان مسبب جنگ شناخته شد . اون هم تلویحی. متن کامل بیانیه دبیرکل سازمان ملل رو بخونید[/right] [right]اما همه اینها دلیل نمی شه که عراق رو پیروز میدان بدانید چرا که[/right] [right]الف- عراق می خواست قرارداد الجزایر ملغا بشه که هنوز موفق نشده اون رو الغا کنه یا ایران رو مجبور کنه که قرارداد جدیدی رو امضا کنه[/right] [right]ب- عراق می خواست که مناطق نفت خیز جنوب به ویژه خوزستان رو از ایران منفک کنه و یه کشور دست نشانده توش بوجود بیاره که خوب نتونست[/right] [right]ج- ایران می خواست با حمله به ایران رژیم رو متزلزل کنه که بازم نتونست[/right] [right]یعنی صدام هم به هیچ یک از اهداف استراتژیکش دست پیدا نکرد[/right] [right]مسئولیت آغاز جنگ هم بر خلاف فکر دوستان هم برعهده عراق هست و هم ایران. هر دو کشور در امور داخلی هم دخالت می کردندکه نتیجه ش این شد که عراق فکر کرد با استفاده از فرصت به این دخالتها پایان بده. یادتون باشه که کلاتزویتز گفته جنگ همون ادامه سیاست هست اما با روشی دیگر. اگر هر دو کشور خویشتن داری می کردن. ایران از ادعاهای عجیب و غریب خودش دست بر می داشت و عراق رو تحریک نمی کرد و عراق هم اعراب و کردهای مسلح ایران رو مسلح نمی کرد خیلی از اتفاقات نمی افتاد و این دو ملت مسلمان و برادر دینی این همه به همدیگه اسیب وارد نمی کردن[/right] [right]اگر این تاپیک ها برای کل کل کردن باشه که کوچکترین ارزشی نداره. فقط وقتی این بحثها ارزش پیدا می کنه که ازشون درسی گرفته بشه. به هرحال شما دوستان یه زمانی خودتون تصمیم گیرنده و مسئول می شید و خدا کنه که از این درسها استفاده بکنید[/right]
  7. [right]خیلی جالبه[/right] [right]توی کتاب اطلس جنگ ایران و عراق حتی اشاره ای هم به این عملیات نشده[/right] [right]الف-متاسفانه معلوم نیست که چند نفر از افراد شرکت کننده در این عملیات ایرانی و چند نفر از کردهای مخالف صدام بودند[/right] [right]ب- عملیات چریکی به عملیاتی می گن که با لباس نظامی انجام بشه. مثل عملیات نیروهای اس ای اس در عراق در زمان جنگ اول و دوم خلیج فارس. این بندگان خدا که همه لباس کردی تنشون هست. اینجوری من تا خود اچ -3 هم می تونم پیاده روی کنم[/right]
  8. باید ابتدا از دوستمون آقا علی به خاطر زحمتی که کشیدن تشکر زیاد کرد اما بعد الف- عمده ترین تفاوت دو طرف در این درگیریها ضعف شدید نیروی انسانی مصر در برابر اسرائیل بوده. مصر در اون زمان باسوادترین کشور عرب بوده و اصلا با کشورهایی مثل کویت و امارات وعمان از نظر سواد عمومی مردمش قابل مقایسه نبوده .اما همین مصر در برابر اسرائیل از نظر کیفیت نیروی انسانی حرفی برای گفتن نداشته. تاسیس نیروی هوایی هر دو کشور تقریبا به پایان جنگ دوم برمی گرده اما می بینیم که خلبانهای اسرائیلی یک سروگردن از مصری ها بالاتر هستند .ازنظر خدمه زمینی و افراد و پرسنل دیگر نیروها هم همین مطلب صادق هست. کلا اعراب نیاز زیادی به سرمایه گذاری در این حوزه(نیروی انسانی ) دارند و تقریبا تمام کشورهای عربی در این مورد(چه نظامی و چه غیرنظامی) رنج می برند ب- ضعف دوم مصر نداشتن سیستمهای پیش اخطار (مخصوصا اخطار هوابرد یا همون آواکس ) بوده. اسرائیل با وجود وسعت محد ودش نیاز چندانی به داشتن آواکس در اون مقطع احساس نمی کرده اما می بینیم که بعد از جنگ 1973 از آمریکا اواکس می خره. در صورتیکه مصر وسعت خیلی زیادتری داشته و با وجود ضعفی که در پوشش رادارهای زمینی خودش حس می کرده حتما حتما باید به دنبال به دست آوردن رادارهای هوابرد می بوده تا این نقطه ضعف رو پوشش بده ج -میگ21 در زمان خودش پیشرفته ترین هواپیمای بلوک شرق بوده و همین میگ21 ها در ویتنام برای فانتوم های آمریکایی کلی مشکل درست کردن. چطور بود که مصری ها نتونستند از میگ21 هاشون به خوبی استفاده کنند؟ باید توجه داشته باشیم که در داگ فایت میگ21 قابلیت مانور و چابکی بیشتری نسبت به فانتوم داره. شاید یکی از علتهاش این باشه که روسها اغلب موارد هواپیماهاشون رو دان گرید می کردن و می فروختن. شاید هم موشک های هوا به هوای مناسبی برای میگ21 ها به مصری ها تحویل نداده بودند. نیاز به بررسی بیشتری داره د- قدرت برتر نیروی انسانی اسرائیل خودش رو در همه جا نشون می ده. همین که تانکهاشون رو آپ گرید می کردن یا موشکهای هاوک رو متحرک می کردن(کاری که ما تا آخر جنگ هم عقلمون بهش نرسید)به دلیلی استفاده مناسب از توانایی های علمی افرادشون بوده و- یکی از ضعفهای اساسی دیگر مصر دیپلماسی ضعیف اون بوده. در اون مقطع مصر باید سعی می کرد اختلافات خودش را با دیگر کشورهای غربی حل کنه و سعی کنه که به فرانسه و انگلیس نزدیک بشه تا بتونه ضعفهای تسلیحاتی خودش را تا حدودی برطرف کنه. روشن هستش که کشورهای غربی بهترین تسلیحاتشون رو در اختیار مصر قرار نمی دادند اما راه هایی برای به دست اوردن این تسلیحات وجود داشته. سالها بعد که جنگ 1973 شروع شد مصر از میراژهای لیبیایی که قزافی بهشون قرض داده بود عملا در جنگ استفاده کرد. بعضی از سلاح ها رو میشد از کشورهایی مثل ایتالیا یا سوئد هم خرید. اما مصری ها همه تخم مرغ هاشون رو در سبد روسیه گذاشتند و نتیجه ش رو هم دیدند ز-اما دلیل اصلی عدم موفقیت مصر این بود که اصلا هدف استراتژیکیش از اغاز این درگیریها معلوم نبود. یعنی به جای این که هدف نظامی مشخصی رو برای خودش تعریف کنه و نیروهای نظامی ش رو در اون جهت قرار بده فقط و فقط تبلیغات براش مهم بوده. خوب نتیجه این بی برنامگی رو هم دید
  9. [right]ای بابا ! بازم که می گی ما تمامیت ارضیمون رو حفظ کردیم. خواب دیدی برادر؟ کجا تمامیت ارضیت رو حفظ کردی؟ عراق هنوز که هنوزه قرارداد الجزایر روقبول نداره و مدعی کرانه شرقی اروند هست. تازه گفتم که زمانی که جنگ تموم شد قسمتی از خاک ایران در دست عراق باقی ماند. نامه های آقای رفسنجانی به صدام رو در اون زمان از اینترنت پیداکنید و بخونید درباره همین قسمتها نوشته شده توش[/right]
  10. [right]اتفاقا خیلی بیشتر از یه وجب از خاک ایران جدا شد. شما زحمت بکش یه کم با دقت تاریخ بخون. یه چند صد کیلومتر مربعی بود.نگی سند حرفت کجاست ها؟ سند هم داره حرفم[/right]
  11. [right]خود اقای خمینی در همون نامه ایکه دوستمون گذاشتن از کلمه "شکست" استفاده کردن. حالا شما دنبال این هستید که ما پیروز شدیم یا شکست خوردیم؟ عجب[/right]
  12. [right]بله خوب واقعا دستشون درد نکنه[/right] [right]دوستان همه در پی اشکال می گردن[/right] [right]بعضها ها اشکال رو از عملکرد ضعیف نیروی انتظامی می دونند[/right] [right]و بعضی ها از چیزهای دیگه[/right] [right]همه این اشکلات عمده تر از این حرفهاست[/right] [right]یعنی وقتی تو روز روشن طرف چاقو می ذاره زیر گلوت (ب قول دوستمون به خاطر یه کبوتر) مشکلات حادتر از این هست که همه رو بندازیم گردن این نیروی یا فلان قوه[/right] [right]شاید بشه یه لیست درست کرد[/right] [right]الف- ضعف آموزش پرورش در نشان دادن راه کار مناسب برای این موارد. آموزش و پرورش تنها وظیفه ش یاد دادن الفبا نیست که. باید به شما یاد بدن وقتی مورد تجاوز قرار گرفتید باید کجا برید. پیش کی برید. از کجا مراحل قانونی کار رو شروع کنید . چه جوری وکیل بگیرید. در باره حقوق قانونی و شهروندی ما کوچکترین آموزشی داده نمی شه[/right] [right]ب- ضعف دولت در زمینه ایجاد آموزش و پرورش همگانی و ریزش دانش اموزان که خوب جذب بازار کار هم نمی شن و نتیجه ش رو می بینید[/right] [right]ج ضعف دولت در ایجاد اشتغال. البته دولت وظیفه ش شغل ایجاد کردن نیست. بلکه باید بستری ایجاد بکنه که آدمهای مولد جامعه بتونند کار افرینی کنند و بیکاران جامعه را جذب کنند. خوب در وضعیتی که دلار هر روز قیمتش بالا پایین می ره کدوم ادم عاقلی سرمایه گذاری می کنه که بیکاران رو جذب کنه؟ همون چند تا کارخانه فزرتی هم داره بسته می شه[/right] [right]د- عدم تامین مالی پرسنل نیروی انتظامی و قوه قضایی که سبب می شه بسیاری از اونها با دریافت رشوه از یه سری مسائل چشم پوشی کنند[/right] [right]ه- عدم داشتن دید صحیح نسبت به مسئله امنیت از طرف مسئولان عالی کشور که امنیت رو فقط در امنیت سیاسی می دونند و فکر می کنند با ساختن موشک و حصر خانگی چند نفر امنیت رو تامین کردن. در صورتی که امنیت هم مثل اقتصاد و فرهنگ مولفه های گوناگونی داره و اگر قرار هست امنیتی باشه باید برای همه باشه[/right] [right]و- عدم اعتراف دولت به اینکه توانایی دفاع از مردم را نداره و اجازه دادن به مردم به دفاع از خودشون با استفاده از حمل اسلحه و وسایل دفاع شخصی[/right] [right]ح- عدم حمایت قانون از پرسنل نیروی انتظامی که از سلاح استفاده می کنند و در نتیجه پرسنل این نیروی رغبتی به استفاده از سلاح ندارند[/right] [right]ط- عدم آموزش کافی پرسنل نیروی انتظامی درباره دفاع شخصی و یا استفاده از سلاح های سرد مثل تونفا یا باتوم. همین دو تا برای خلع سلاح کردن 10 نفر کفایت می کنه اگر بلد باشید باهاش کار کنید ولی چون پرسنل نیروی انتظامی درست و حسابی بلد نیستن باهاش کار بکنن استفاده موثری هم ازش نمی کنند[/right] [right]ی- عدم آموزش شهروندان از طریق رسانه های عمومی از قبیل صدا و سیما که در این گونه موارد باید چکار بکنند(مواجه شدن با خلاف کارها) و چه کارهایی نباید بکنند[/right] [right]ک- ضعف بودجه تشکیلات نیروی انتظامی که سبب می شه نتونند به اندازه کافی نیرو جذب کنند[/right] [right]ل- بای پاس کردن نیروهای انتظامی مردمی. در قرنهای گذشته خیلی از وظایف نیروی انتظامی رو کسانی انجام می دادن که بهشون می گفتن طرار و از مردم همون محل یا شهر بودن. اینها به کمک نیروی انتظامی می اومدن. اصولا باید کار مردم را تا حد امکان به مردم واگذار کرد. یعنی هر کس که امنیت می خواد دست بکنه تو جیبش و پولش رو بده. با ایجاد کلانتری های محلی که پرسنل اون رو مردم همون محل تشکیل می دن درصد جرم و جنایت تا حد زیادی کاهش پیدا می کنه[/right]
  13. RezaKiani

    جنگ فرانسه و پروس

    [right]این که شما چیزی رو قبول داشته باشید یا نه فرقی در حقایق تاریخی نمی کنه. شما تصوری از انگلیس داری که شاید با واقعیت خیلی فرق داشته باشه. تصوری که ما ایرانی ها از انگلیس داریم تصویر یه کشور متجاوز حیله گر نون به نرخ روز خور و غارتگر هست. خوب این تصویری هست که ما ایرانی ها داریم و فکر می کنیم که انگلیس هر جای دنیا و در هر زمانی همین جور بوده که ما فکر می کنیم. در صورتی که انگلیس قرن 17 با انگلیس قرن 18 با انگلیس قرن 19 و 20 و 21 فرق داره. یعنی سیاستگذاری ها شون فرق کرده. یه زمانی در یه جای دنیا یه جور عمل می کرده. الان در همون جای دنیا یه جور دیگه عمل می کنه.[/right] [right]این از این[/right] [right]اما برتری عددی که اشاره کردی. شما که تاریخ می خونی بهتر باید بدونی که در جنگ برتری عددی همه چیز نیست. خیلی وقتها هست که برتری عددی رو می شه با تاکتیک یا سلاح های جدید خنثا کرد. فرانسوی ها در این جنگ اشکلات زیادی داشتند و پروسی ها هم مزایای زیادی که در نهایت چنین نتیجه ای رو رقم زد. بزرگترین ضعف فرانسوی ها ضعف سازماندهی شون بود. درباره این مسائل یه تاپیک نوشتم که دو سه روز دیگه می ذارمش توی وبلاگم[/right]
  14. RezaKiani

    جنگ فرانسه و پروس

    [right]کشیدن پای بریتانیا به درگیریهای درون اروپا بر خلاف تصور شما خیلی هم راحت نبوده.اگر بود که خوب فرانسه این کار رو می کرد. بر خلاف سیستمهای سیاسی دیکتاتور اروپایی اون موقع بریتانیا دارای نظام پارلمانی بود و برای راضی کردن سیاستمداران این کشور باید اول مردم این کشور را راضی می کردن که وارد جنگ بشن. مردم این کشور هم که بیشتر در صنعت و تجارت سرمایه گذاری کرده بودند دوست نداشتن به هیچ وجه وارد مسائل داخلی اروپا بشن مگر اینکه منافعشون مورد تهدید قرار بگیره. مثل زمان ناپلئون. وگرنه کشیدن پای روسیه به جنگ راحت تر بوده تا بریتانیا[/right]
  15. [right]تا اونجا که من یادمه در میلیتاری نبرد لیتل بیگ هورن رو کار کردم اینجا[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/6514-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1/[/right] [right]توی وبلاگ خودم هم هست: اینجا[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/32[/right]
  16. 三方ヶ原の戦い دژی را خالی کن تا دشمن فکر کند که در آن پر از تله است. (کتاب 36 استراتژی) تاریخ: ششم ژانویه 1573میلادی(دوره سنگوکو) محل: میکاتا گا هارا، شمال هاماماتسو نتیجه: عقب نشینی موفق توکوگاوا ایائسو، پیروزی تاکداشینگن متخاصمین تاکدا شینگن در برابر توکوگاوا ایائسو فرماندهان تاکدا شینگن،تاکدا کاتسویوری در برابر توکوگاوا ایائسو،ماتسودایرا ایتادا،ساکایی تاداسوگو استعداد رزمی 28000-30000نفر دربرابر 8000-11000 نفر سرباز به علاوه 3000 نیروی کمکی از اُدا نوبوناگا تلفات ناچیز در برابر بسیار سنگین پس زمینه: هنگامی که تاکدا شینگن به سن 50 سالگی رسید تنها دایمیو در خاک ژاپن بود که توان لازم برای جلوگیری از فتح تمام خاک ژاپن توسط ادا نوبوناگا را داشت. در آن زمان ژاپن توسط چندین ارباب فئودال -که دایمیو نام داشتند- اداره می شد و پادشاه ژاپن در حقیقت هیچگونه قدرت سیاسی و نظامی برای اداره کشور در اختیار نداشت. شینگن تصمیم گرفت که به جنگ نوبوناگا و متحدش ایائسو توکوگاوا برود و مانع نفوذ آنان در ژاپن شود. شینگن از سن 21 سالگی بر ایالت کیا فرمانروایی کرده و پس از چندی ایالت شینانو را نیز به حوزه نفوذش اضافه کرده بود. شینگن تجربه و مهارت جنگی بسیاری داشت و ژنرالهای خوبی را به خدمت خود گرفته بود. سیستم قانون گذاری، مالیات گیری و مدیریتی شینگن تاثیری عمیق بر دیگر دایمیوهای ژاپن داشت. مهمترین هدف زندگی تاکدا شینگن یکپارچه کردن خاک ژاپن بود. این هدف، سالها بعد -سال 1605 میلادی- توسط هماورد و رقیب او ایائسو توکوگاوا برآورده شد. نبرد: همانطور که شینگن از شینانو به سمت جنوب حرکت می کرد به دنبال نیروهای توکوگاوا ایائسو می گشت. شینگن در ابتدا فوتاماتا را تصرف کرد. چند ماه بعد او دوباره به فوتاماتا بازگشت تا آنجا را به عنوان یک پایگاه برای حمله به هاماماتسو بکارگیرد. نیروهای شینگن در جلگه مرتفعی به نام میکاتا در شمال دژ هاماماتسو -که متعلق به ایائسو بود- با نیروهای ایائسو روبرو شدند. بر طبق گزارشهای تاریخی، نفرات شینگن سه برابر نفرات ایائسو بودند. شینگن سربازانش را در آرایش ماهی قرارداد تا دشمن را به حمله ترغیب کند. سربازان ایائسو در یک ردیف ایستاده بودند. در این آرایش، آنها می توانستند بهترین استفاده را از تفنگهای سرپر خود بکنند. نقشه نبرد: در حدود ساعت 4 بعد از ظهر، بارش برف آغاز شد و تفنگچی های ایائسو به سمت دشمن آتش گشودند. تعدادی از رعایای کشاورز نیز با پرتاب سنگ به آنها یاری می رساندند. سلاح آتشین برای ژاپنی های آن زمان تازگی داشت و احتمالا تعادل طرفین را برهم می زد. ایائسو انتظار داشت تا با برتری سلاح آتشینی که در اختیار دارد بتواند تاکتیکهای شینگن را خنثی کند. سپس شینگن سواره نظام خود را به سمت دشمن گسیل داشت. سواره نظام شینگن به سمت تفنگچی ها هجوم بردند و بر سر آنها تاختند. تعدادی از سربازان ایائسو ایستادگی کردند اما تعدادی عقب نشینی کرده و یا کشته شدند. پس از آن، شینگن سوارانش را عقب کشید تا استراحت کنند و سواران تازه نفس را برای یک حمله دیگر اعزام کرد. این سواران تحت فرمان کاتسویوری -پسر شینگن- و اُباتا ماساموری بودند. آنها به زودی به بدنه اصلی نیروهای شینگن پیوستند. این حمله باعث عقب نشینی کامل دشمنانشان شد. ایائسو یکی از فرماندهانش -اُکوبو تادایو- را فرستاد تا با مردانش در سایگاداکا صف آرایی کند. در این نقطه، فلات مرتفع اندک اندک کم ارتفاع می شد. او به دنبال فرصتی بود تا دوباره با شینگن درگیر شود تا ژنرالهای به دام افتاده اش را نجات دهد اما توسط ناتسومه یوشینوبو ترغیب به عقب نشینی شد. از نظر یوشینوبو زندگی ایائسو مهمتر از زندگی ژنرالهایش بود. یوشینوبو، خود به صفوف شینگن زد و کشته شد. پس از آن، ایائسو به دژ هاماماتسو بازگشت. گزارش شده است که تنها 5 سرباز به همراه او مانده بودند. نبرد به سرنوشتی مصیبت آمیز دچارشده بود. با این حال، او دستور داد که دروازه های دژ را باز بگذارند و دستور داد تا با روشن کردن آتش، سپاهیان در حال عقب نشینی را به سمت دژ هدایت کنند. ساکایی تاداسوگو بر یک طبل بزرگ جنگی می کوبید تا افراد بازمانده را دلگرم کند. این تاکتیک "استراتژی دژ خالی空城計" نام دارد. هنگامی که طلایه داران شینگن به فرماندهی بابا نوبوهارو و یاماگاتا ماساکاگه صدای طبل را شنیدند و دروازه های باز دژ و شعله های آتش را دیدند بدگمان شدند که شاید ایائسو برایشان تله گذاشته باشد. آنها توقف کردند و برای شب اردوگاهی برپاکردند در صورتی که اگر به پیشروی خود ادامه می دادند احتمالا دژ را فتح کرده بودند. شب هنگام یک گروهان از جنگجویان ایائسو به اردوگاه شینگن حمله کردند و آنها را به یک دره -جایی که امکان کمک گرفتن نداشتند- عقب راندند. شینگن فردای آن روز عقب نشینی کرد. زمستان سخت فرامی رسید و شینگن ترجیح می داد که ادامه عملیات نظامی را به بهار موکول کند ولی اجل به وی مهلت نداد و شینگن در 13 می همان سال -در سن 52 سالگی- درگذشت. می گویند که -بزرگترین رقیب او- کنشین پس از مرگ او گریه کرد چرا که یکی از قوی ترین همآوردهای خود را از دست داده بود. کنشین عمیقا به شینگن احترام می گذاشت. خود ایائسو پس از اینکه در زمان تویوتومی هیده یوشی فرماندار ایالت کیا شد از سبک نظامی شینگن و نوآوری های مدیریتی او بهره گیری کرد و شجاعت او را می ستود. بر روی پرچم شینگن عبارت زیر نقش بسته بود که استراتژی نظامی و سیاسی وی را نمایش می داد: 風林火山 سریع چون باد، خاموش چون جنگل، خشمگین چون آتش و استوار چون کوه. نبرد میکاتاگاهارا یکی از معروفترین نبردهایی است که تاکدا شینگن انجام داد و یکی از بهترین نمونه ها برای معرفی تاکتیکهای سواره نظام وی می باشد. پس از نبرد: در حدود 3ماه پس از نبرد میکاتا گا هارا شینگن مرد و امارت ایالت کیا به پسر 26 ساله اش کاتسویوری رسید. کاتسویوری می خواست که سخصی بزرگ در حد پدر خود باشد، راه او را ادامه دهد و کارهای ناتمام او را کامل کند. 2 سال پس از نبرد میکاتا گا هارا، کاتسویوری ایالت کیا را به قصد حمله به اوکازاکای -پایتخت ایائسو- ترک کرد. او در صفوف ایائسو خائنی یافت که به او قول داد دروازه های شهر را بر روی او بگشاید اما هنگامی که به حومه شهر رسید خبردار شد که افراد ایائسو فرد خائن را شناسایی و اعدام کرده اند. بدون این کمک، سپاه کاتسویوری توان فتح شهر را نداشت و کاتسویوری از این امر ناراحت بود چرا که فکر می کرد نام خاندان تاکدا را لکه دار کرده و حاضر نبود که بدون رسیدن به یک فتح آشکار آنجا را ترک کند. پس، به دو دژ کوچکتر حمله کرد و راه خود را به سوی دژ یوشیدا -که ایائسو در آن پناه گرفته بود- گشود. ایائسو مقاومت کرد و کاتسویوری تصمیم گرفت که دژ ناگاشینو را فتح کند. نیروهای ادا نبوناگا و ایائسو به یاری دژ محاصره شده آمدند. در شورای جنگی که کاتسویوری تشکیل داد ژنرالهای قدیمی پدرش رای به بازگشت دادند ولی ژنرالهای جوانتر مشتاق ماندن و جنگیدن بودند. در نهایت تصمیم گرفتند که بمانند به به مصاف سپاه ایائسو-نوبوناگا بروند. سپاه 12000نفری کاتسویوری توسط سپاه 38000نفری مشترک ایائسو و نوبوناگا در هم کوبیده شد. کاتسویوری تعداد 10000نفر سرباز و تعداد زیادی از ژنرالهایش را از دست داد و پس از آن ایالت کیا در سراشیبی سقوط قرارگرفت. مردان وی از دور او پراکنده شدند و هنگامی که در سال1582 ارتش مشترک ایائسو-نوبوناگا به ایالت کیا حمله کرد کاتسویوری و خانواده اش پس از شکست در جنگ هاراگیری کردند. "وقتی که دشمن در تعداد دست بالا را دارد و وضعیت تو بگونه ای است که انتظار داری هر لحظه مورد حمله قرار بگیری، تمام بهانه های آمادگی رزمی کنار بگذار و اتفاقی عمل کن. مگر اینکه دشمن توصیف دقیقی از وضعیت این رفتار غیرمعمول تو داشته باشد که بدگمانی اش را بیدار کند. اگر شانس بیاوری، ممکن است که از حمله منصرف شود." کتاب 36 استراتژی کهن چینی
  17. [right]این تاپیک تا اونجا که یادمه قبلا عکس داشت. ولی خوب چه می شه کرد؟ اون نوشته چینی یه هم ترجمه ش همون زیر نوشته شده دیگه[/right] [right][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/mikatagahara.jpg[/IMG][/right]
  18. [right]بسیار عالی.سوالی که برای من پیش اومده این است که به چه دلیل مردم کوفه بر علیه مختار شورش کردند تا جایی که مختار مجبور شد اونها رو با زور سرکوب کنه.؟ ظاهرا سوال بی ربطی هست ولی با توجه به بقیه موارد تاریخی که از پی آمد شاید چندان هم سوال نابجایی نباشه[/right]
  19. این قضیه فانتوم فانتوم گفتن هم در زمان جنگ ایران وجود داشت. ایرانی ها هر جنگنده ای رو که توی آسمون می دیدن می گفتن میگ میگ درصورتی که اغلب اوقات سوخو یا گاهی هم میراژ ودر معدود مواردی هم توپولوف می دیدن ولی خوب چه می شه کرددیگه؟ اگه یه برندی خوب طراحی بشه همین نتیجه رو می ده
  20. در تمام منابع فارسی و انگلیسی از این دوره درگیری ها با نام جنگ فرسایشی نام برده شده ولی فکر کنم بهتر باشه اسم ش رو بذاریم جنگ با دامنه محدود
  21. اسکای شیلد یک سیستم دفاعی پیشرفته در برابر اهداف ارتفاع پست می باشد که توسط شرکت اورلیکن سوئیس طراحی و ساخته شده است. اورلیکن از سال 1999 به تملک راین متال آلمان درآمده و با عرضه اسکای شیلد یاد توپهای معروف 35 میلیمتری ضدهوایی خود را دوباره زنده کرده است. اسکای شیلد مدافعین را قادر می سازد تا یک منطقه حساس را در برابر انواع هواگردهای مافوق صوت، زیرصوت، هلیکوپترهای هجومی، پهپاد و گلوله های توپ باهوش حفاظت کند. اسکای شیلد می تواند اهداف کوچکی مانند راکتها و یا گلوله های توپ و خمپاره را ،حتی اگر از فاصله نزدیک شلیک شوند، رهگیری کرده و هدف قراردهد. این توانایی بدین معنی است که می توان اسکای شیلد را به عنوان یک مدافع عالی برای پایگاه های خط مقدم در برابر حملات نامتقارن یا تأسیسات زیربنایی (نیروگاه، سد،...) یک کشور بکارگرفت. هدف اصلی از طراحی اسکای شیلد حفاظت از سربازان و پایگاه های خطوط مقدم در مناطق آشوب زده مانند افغانستان و عراق می باشد. اسکای شیلد برای حداکثر حفاظت از خدمه طراحی شده است. این سیستم سبک وزن و ماجولار از دو قبضه توپ کنترل از راه دور 35 میلیمتری، یک واحد هدایت آتش و یک پست فرماندهی به ظرفیت 2 نفر تشکیل شده است. پست فرماندهی را می توان در 500 متری توپها و رادار مستقر کرد تا در صورت استفاده دشمن از موشکهای ضدتشعشع آسیبی به خدمه توپ وارد نشود. توپهای اسکای شیلد از نوع چرخان هستند و نواخت هر یک از آنها به 1000 گلوله در دقیقه می رسد. واحد هدایت آتش از واحد رادار و پست فرماندهی تشکیل شده است. توپهای اسکای شیلد به صورت عملیاتی توسط 228 گلوله بارگذاری شده و آماده شلیک می باشند. این مهمات برای 20 درگیری کفایت می کنند و می توانند از پس یکی حمله گسترده هوایی برآیند. گلوله گذاری مجدد سلاح ها با حداقل نفرات و به سادگی و با سرعت انجام می پذیرد. این توپها می توانند هر گونه مهمات 35 میلیمتری متعارف را شلیک کنند. اسکای شیلد دارای زمان واکنش بسیار کوتاهی است و از زمان کشف هدف تا درگیری با آن کمتر از 4.5 ثانیه طول می کشد. سرعت بالای دهانه و دقت زیاد به اسکای شیلد این توانایی را می دهد که همزمان با چند هدف درگیر شود. تجهیزات اسکای شیلد در برابر اقدامات جنگ الکترونیک به خوبی حفاظت شده اند. واحد هدایت آتش از 2 دستگاه رادار استفاده می کند. رادار اول وظیفه دارد هواگردهای منطقه نبرد را بیابد و آشکار کند و رادار دوم هدفگیری توپها را برعهده دارد. این رادارها از یک نمایشگر تلویزیون بهره گیری می کند که در صورت نیاز می تواند تصویری مادون قرمز، لیزری یا معمولی از هدف را برای خدمه نمایش دهد. اجزای اسکای شیلد در اندازه ای طراحی شده اند که بارگیری، حمل و نصب آنها به سادگی انجام شود و حمل آنها توسط هواپیما، کشتی و قطار امکان پذیر است. تمامی ماجولهای اسکای شیلد را می توان در یک هواپیمای سی-130 بارگیری کرد. اسکای شیلد می تواند در فضای جبهه نبرد با یک سیستم تبادل اطلاعات و هدایت "سی-4آی" یا دیگر اسکای شیلدهای حاضر در منطقه یکپارچه شود و به صورت یک شبکه ضدهوایی واحد عمل کند. اسکای شیلد از برکت سیستم جستجو و هدفگیری سریع خود یک "تصویر هوایی محلی" تهیه می کند که اطلاعات آن می تواند دیگر توپهای مستقر در منطقه عملیاتی را تغذیه کند. این امر سبب می شود تا با اولویت بندی اهداف به صورت خودکار، با مؤثرترین شیوه از توپها استفاده شود. تبادل اطلاعات داخل این شبکه تقریبا در "زمان واقعی" صورت می پذیرد. اسکای شیلد را می توان با یک موشک ضدهوایی برد کوتاه همراه کرد تا این موشک توانایی های سیتسم را برای مقابله با اهدافی که در خارج از برد مؤثر توپهایش هستند افزایش دهد. در حال حاضر، اورلیکن تنها شرکت جهان است که توانسته پدافندی با قابلیت ضدموشک-ضدخمپاره با کالیبر35 میلیمترتولید کند. قرارداد این شرکت با دولت آلمان به 110 میلیون یورو می رسد که 33 میلیون یورو بابت هزینه های آموزش و تهیه مهمات را نیز به همراه دارد. نیروهای نظامی آلمان تصمیم دارند ،تا پس از اتمام آزمایشهای لازم، اسکای شیلد را در افغانستان و برای حفاظت از پایگاه های نظامی خود در برابر حملات راکتی و خمپاره ای طالبان بکارگیرند. نویسنده:رضاکیانی موحد منبع ماهنامه جنگ افزار شماره 58
  22. [right]منظور نحوه ارائه بود. به قول امروزی ها پرزنتشن ش خیلی باحال بود.[/right]
  23. RezaKiani

    نبردکونیگراتز

    [right]ظاهرا فرمانده اتریشیها چیزی درباره مانور به گوشش نخورده بوده[/right] [right]الف- در ساعات اولیه نبرد اتریش به صورت واضح دست بالا رو داشته فقط لازم بوده این برتری رو از قوه به فعل دربیاره[/right] [right]ب- اولین کاری که باید انجام می داده بین سپاه اول و سپاه الب یه شکاف درست می کرده که این دو تا نتونند به داد هم برسن. ناپلئون تو این مانورها استاد بود[/right] [right]ج- بعدشم باید سعی می کرده از ورود نیروی کمکی پروس (سپاه دوم) به منطقه نبرد جلوگیری می کرده[/right] [right]کلا خیلی استاتیک با مسئله برخورد کرده و نتیجه ش رو هم که می بینیم[/right]
  24. RezaKiani

    تهاجم به مرسی الکبیر

    [right]چه جوری باید به کمک فرانسوی های می رفتن برادر؟[/right]
  25. RezaKiani

    کشتار نانجینگ

    تا اونجا که من با فرهنگ ژاپنی ها در اون دوره اشنا هستم یه علت این وحشی گری ها این هست که اونها اصلا این قضایا رو به چشم وحشی گری نمی دیدند چون فکر می کردند که خودشون فقط ادم هستند و غیر از خودشون کسی حق نفس کشیدن نداره