[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های worior

  1. سلام .. [b]آقا مصطفی بای عزیز .... ؛[/b] با توجه به فرمایشات شما سوالی پیش میاد . اینکه چه گروه هایی روی چه نیروهایی دارند سرمایه گذاری میکنند با هدف گرفتن چه خروجی های اعم از بلند مدت یا کوتاه مدت ، این مسئله رو شما چطور می بینید ؟ بخصوص اینکه نیروهای عمل کننده در سوریه همون طور که فرمودید میتونن به عربستان خروجی بدن ولی به آمریکا خیر که البته اگر از زاویه ایدولوژی سیاسی بهش نگاه کنیم بسیار معقول هست ..
  2. [quote]پهپادهای امروز ارزان، کوچک و بی صدا با مداومت پرواز بالا هستند و می توانند با تعدادی بالا از قایقها همزمان درگیر شوند.[/quote] پهباد چیزی نیست که ازش در خلیج فارس برای کنترل سوارم استفاده کنند ، سرعتش کم هست ، توان حمل تجهیزاتش پایینه و گرانقیمت و از لحظه بلند شدن تا نشستن رصد میشه ، اون هم از 250 کیلومتری نه 2 کیلومتری ، ... خدا رادار علیم رو واسه چی آفریده ؟ ا از پهباد بیشتر برای نظارت و جستجو استفاده میشه ...
  3. [quote]شما می دانید که پردیتور و .. اصولا بی صدا و غیر قابل رویت در فاصله دو کیلومتری هستند. در رادار هم به علت کراس سکشن پایین و ارتفاع پست دیده نمی شوند. پس ما چطور اینها را پیدا کنیم؟ تا بماند شلیک کردن.[/quote] تهدیدات ما چیزهایی فراتر از پریدیتور و ... هستند ، میدونی tal چیه ؟ موشک گریفین ، gbu 53 ، بمب های خوشه ای و .... , ...
  4. [quote] بحث برد را هرچه شما می فرمایید، بنده قبول م کنم. بحث بنده روی نصب تعداد بالای اینها روی پهپادها و هی کوپتر ها و ... در فاصله چندین کیلومتری از ناو است.[/quote] اگر با برد توافق داشته باشید مسئله حل شده است ، .. در این شرایط باید پرسید که آیا قایق های ما بی دفاع هستند ؟ موشک های ایگلا اس موجود در نیروی دریایی با قابلیت جستجوگر دو طیفی مادون قرمز و ماورای بنفش با برد 6 کیلومتر قراره چکار بکنند ؟
  5. [quote]آیا پست این حقیر را مطالعه فرموده بودید؟[/quote] بله ، بنده هم عرض کردم ، بالاترین تست موفق این راکت زدن یک کامیون در حال حرکت با سرعت 40 کیلومتر و فاصله 3.5 کیلومتر بوده ، ... باید مشخص کنین که راکت حین رسیدن به اون برد چه سرعتی داره ،اگر درست خاطرم مانده باشه توپ 30 میلیمتری آپاچی با سرعتی معادل 870 متر بر ثانیه گلوله هاش رو شلیک میکنه ، اما 1000 متر اول رو در 2 ثانیه طی میکنه و سرعتش رو به کاهش هست و حدود 12 ثانیه طول میکشه تا به 3000 متر برسه که مقوله ای هست مرتبط با ایرودینامیک و پسار گلوله های 30 میلیمتری این توپ ، لیکن در مورد راکت های هیدرا هم به همین صورت هست ، هیدرا موتوری دارد که تنها 1 ثانیه میسوزد و برد راکت را به 400 متر میرساند ، زین پس سرعت راکت رو به کاهش است تا رسیدن به هدف ، توجه داشته باشین که از یک پرتابه سنگین تر ، با قطر 70 میلیمتر و دارای بالک که قطعاپسار بسیار بیشتری دارد روبرو هستید ، هرچند که پایدارکننده ها و بالچه میتوانند شناوری بیشتری فراهم آورند تا برد بیشتری حاصل شود ، و یا اینکه پرتابه به ارتفاع بالایی سوق داده شود که برد بالا برود اما باید دانست که سرعت به شدت فدا میشود و ایضا قدرت مانور ... لذا پرتاب کننده برای این زمان زیاد باید پیش بینی دقیقی از محل رسیدن راکت به هدف انجام دهد ، و کمی مانور گذاشتن قایق بصورت مارپیچ این امکان را از پرتابگر خواهد گرفت ، این موشک ها نخواهند توانست قایق ها را دنبال کنند ، آنهم قایقی که 90کیلومتر بر ساعت برد دارد در همین سرعت موشکی با برد 40 کیلومتر شلیک میکند ... [img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/520634_orig.jpg[/img]
  6. [quote] این موشک ارزان، کوچک، فایر اند فورگت و با برد 8 کیلومتر است و قابلیت پرتاب از پهپاد را دارد. بنا بر این مثلا یک هلی کوپتر می تواند 96 تا از اینها حمل کند و در آن واحد با 96 قایق درگیر شود و هزینه بسیار پایینی هم داشته باشد.[/quote] دقیقا کدام نوع موشکرو میفرمایید ...؛ LOGIR DAGR Cirit APKWS ؟ این شیوه هدایت بر روی راکت های ارزان قیمت اگر راکت هیدرا 70 باشد بیشتر از 3 تا 4 کیلومتر نیست مثل سه نمونه اول ، که دلایلش هم زیاده ، منجمله ...؛ زمان سوزش موتور ام کا 40 این راکت ها حدود 1 ثانیه است ، و با این سوزش موشک تا سرعتی معادل 700 متر بر ثانیه شتاب پیدا میکنه ولی سوزش موتور تا 400 متر فاصله از لانچر ادامه داره و بعد تمام میشه ، و این شتاب رو به کاهش است تا لحظه برخورد ، تقریبا تمامی مسیر بصورت بالستیک طی میشه ، مقدار بسیار کمی مانور پسار بسیار بالایی برای این موشک بوجود خواهد آورد ، و هر چقدر هدف چالاک تر باشه امکان دستیابی موشک به اون کمتر هست ، بهترین تست این موشک ها برای اهداف متحرک از 3.5 کیلومتری برای زدن یک کامیون با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت و بالاترین تستش هم تا 5.1 کیلومتر بوده بالاتر از این محدوده مربوط به اهداف ایستا هست .... تاریخش هم بخونید ، 8 می 2012 http://www.deagel.com/news/DAGR-Successfully-Engages-Moving-Target-in-Apache-Helicopter-Demonstration_n000010255.aspx حالا به نظرت این موشک میتونه قایقی که متوسط 80 کیلومتر بر ساعت سرعت داره رو بزنه ؟ یه زمانی قرار بود nlos ls این کار رو بکنه که گویا پروژه اش متوقف شده ، چراش رو نمیدونم اما برنامه موفقی بود ....
  7. [quote]ممنون كه در بحث شركت مي كنيد ، اما من هنوز قانع نشده ام . اگر اخلالگران اقتصادي ، خارجي هستند ، در اين شرايط تحريم بانكي چطور ريال وارد عرصه نظام بانكي مي كنند كه بخواهند دلار بيرند و اگر منشأ داخليست ، يعني دستگاههاي نظارتي و ... بوقي بيشتر نيستند ؟![/quote] کسی که دلار میفروشه ریال هم زیاد داره .. امروز با ریالش دلار رو با هر قیمتی میخره و فردا که دلار دست خودش هست با هر قیمتی که بخواد میفروشه ، این سامانه ارزی که راه انداخته اند برای ردگیری همین مبادلات بانکی و ازری هست ، تا مشخص بشه چه مقدار دلار به چه حسابهایی و توسط چه کسانی جابجا میشه ، ..
  8. متاسفانه نتیجه این جنگ میشه مثل کشتار یهودی ها توسط آلمان ، و بعد از جنگ که یحتمل برای هر چه سریعتر پایان دادن به این محور شرارت سلاح هسته ای در اون استفاه میشه ، باید جور مشکلات اقتصادی اتحادیه اروپا رو هم بکشیم !! مثل آلمان که شده نوکر بی جیره و مواجب صهیونیست ها ... اما از نظر استراتژی باید بگم ، هرچند که توانایی هایی وجود داره اما آنچنان مشروعیتی به نیروی متخاصم میده که بتونند هر مقداری از نیرو رو که بتونه سریع قائله رو ختم کنه علیه ما اعمال کنند ، ...
  9. سلام خدمت دوستان ... راستش گاهی اوقات بحث واقعا از حوصله (یعنی چیزی که این روزها بخاطر ترافیک کاری و معضلات نداریم) خارج میشه و بعید میتونم همه حرفها رو بشه زد ... [quote]بنده چند بار خوندم، درست نفهمیدم به چی اشاره کردید. کدام استراتژی را فرمودید؟ صد در صد موفقیت بستگی به همه اون عوامل دارد اما شما فرمودید" نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد" : بنده معتقدو بر خلاف ادعای شما، این که ایران چه دارد و چه ندارد هم بسیار در موفقیت تاثیر گذار است. (واقعا منظور شما انکار تاثیر دارایی های ایران در پیروزی بود؟)[/quote] - در مورد خط اول و سوالی که فرمودین ... ؛ بین هدف و استراتژی تفاوت هست ، استراتژی یعنی راه و مسیر و یا نحوه رسیدن به هدف که این خودش تعریف داره و توی سایت قرار دادم ... ؛ http://www.military.ir/forums/topic/22667-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%D9%8A-strategy/ منظورم چه استراتژی ای بکار ببریم نبود ، بلکه سوالم این بود ... ؛ [b]- قراره از سوارم کجا و علیه چه اهدافی استفاده بشه ؟[/b] و شما پاسخ دادین که این امر منوط به استراتژی هست ، و بنده هم گفتم دقیقا بحث قایق ها استراتژی هست ... " نوع تسلیحات و تکنیک و موفقیت عملیات بستگی به میزان تامین هدف ، زمین و زمان بازی خواهد بود نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد یا اینکه آمریکا روی کاغذ با فلان وسیله و ... چه میکند ... " توجه داشته باشین ناو یو اس اس کول بواسطه یک قایق چوبی منفجر شد ، انهدام کول هدف بود که بواسطه یک [b]استراتژی [/b] محقق شد و البته زمینه تحولات بسیار در افکار رزم دریایی آمریکا رو رقم زد ... مسئله قایق ها هم همین هست ، معلومه که دشمن تجهیزات مناسب داره ، دست آخر روی کاغذ میتونین یک بمب اتمی بزرگ بکشین و اصلا به ماجرا خاتمه بدین ! مگر عراق توی جنگ کم کشته داد ؟ مگر آمریکا توی افغانستان که از برتری 100 درصدی همه جانبه برخوردار هست کم تلفات داده ؟ همین چند وقت پیش 6 هواپیما رو روی باند از دست دادند ، تجهیزات ناتو قوی تر هست یا طالبان ؟ در این زمان باید گفت " استراتژی " طالبان در این حمله برتر بوده ، واگرنه تسلیحات کاملا ابتدایی بودند ... پس شما مشخص کنین که قراره چطور این قایق ها به چه ناوی در چه موقعیتی چه زمانی چه تکنولوژی ای و چه وچه حمله کنند (یعنی استراتژی رو تعریف کنین) بعد شروع کنین به زیر سوال بردن توانایی دو طرف .. روی این حساب میگم فرض رو بر احتمالات نگذارید ، استراتژی بکار گیری رو بدقت تبیین کنید و میزان خسارت طرفین رو مشخص کنین ، . [b]حالا یک سوال مهم ، داشتن این قایق ها بهتره یا نداشتنشون ؟[/b] بخصوص با وجود مرزهای بسیار طولانی دریایی که هر آن امکان ساحل نشینی توسط دشمن هست ، ........ ------------------------------- [quote]ضعف ما در تضمین ارتباط، راهی برای ما باقی نگذاشته غیر از سوارم و ... (اگر مرکزی وجود داشته باشد سریعا ارتباط را قطع می کنند) این را ما انتخاب نکردیم، به ما تحمیل شده. برد هم در جنگ با کسی است که تحمیل بیشتر می کند. در این زمینه به جای فراهم کردن زیرساخت مخابراتی، ما تن به این تحمیل داده ایم (درست و غلط بودن این تصمیم را قضاوت نمی کنم. بلکه می گویم آکاه باشیم که ما انتخاب نکردیم سوارم را. چون کار دیگر جواب نمیدهد و دشمن راههای دیکر را بسته، ما مجبور شده ایم به سوارم) [/quote] یعنی آمریکا هم وقتی سوارم انجام میده دلیلش ضعف ارتباطی هست ؟ اساسا نبود ارتباط با یک مرکزیت به معنای ضعف در فرماندهی نیست ، بلکه ساختار تصمیم در این نوع تکنیک بدون مرکزیت و بصورت شبکه ای ست ، اینجا تعریف شبکه فراتر تصور ارتباطی شماست ، شبکه ای از واحد هایی که مستقل فکر و عمل میکنند اما تابع یک رفتار از پیش آموخته شده واحد هستند ، ... بحث جغرافیای نظامی هم به این موضوع وارد میشه ، این همه سواحل رو چطور میشه پوشش داد ، به نظرت برای 1800 کیلومتر مرزدریایی چه باید کرد ؟ زیرساخت مخابراتی نه بر روی زمین بلکه در سطح دریا و بین واحد های عمل کننده مطرح هست ، بر خلاف تصور شما محدودیت های ارتباطی و اطلاعاتی در سوارم بسیار بیشتراست و کمبود اطلاعات مسبب بروز شکست خواهد شد ، بنابراین بدون وجود زیرساخت های هوشمندانه عملیاتی ! متکی بر آموزش و استقلال عمل اما هماهنگ با دستیابی به هدف ، عناصر این شبکه رفتار آشوب محور از خود نشان خواهند داد مگر اینکه شکلی از آموزش بین انها وجود داشته باشد که به هماهنگی عمل بپردازد و الزاما ارتباط برخط نیست ، بلکه برنامه اجرایی از پیش تاخته متکی بر تجربه نیز خواهد بود ، .. [quote]وقتی گفته می شود محوری به عنوان زمان بعد چهارم است، این به معنی مشخص شدن هر عنصر با چهار مختص است. حالا بعد الکترونیک یعنی چه؟! شما آمدی بی دلیل بحث بعد را پیش آوردی، سپس همان بحث قبلی را پی گرفتی که : سوارم شاید فقط به خاطر کند کردن دشمن انجام شود.[/quote] لطف کنین بیشتر روی متن فکر کنین و کمتر تفلسف بنمایید ... اول متن خدمت شما عرض کردم پنج بعد ، .. سه بعد مختصاتی که فضای شما را ترسیم میکنند ..؛ مثلا برد موشک ضد هوایی ، برد موشک ضد کشتی ، برد اژدر و ... علاوه بر اینکه هر سه مورد فوق در یک فضای مختصاتی سه بعدی حضور دارند ، زمان یا زمانبندی اجرای عمیات در موقعیت مناسب شرط اصلی موفقیت یک عملیات محسوب میشود ، کمی از فاز ریاضی خارج شوید ، مراد از بعد الکترونیک دامنه وسیعی از ابعاد مختلفیست که در این حوزه برای شما تایین کننده است ...؛ مثل برد رادار ، توان جمینگ ، فاصله مورد نیاز برای اخلال موثر یا گریز از اخلال و eccm و بسیاری مفاهیم نرم افزاری دیگر کشف و هدایت تسلیحات و .... بحث بعدی که ادامه این مطلب آورده شده بود فقط یک تمثیل بود که پیرامون بعد زمانی قضیه آورده شده بود و اگر کمی روش متمرکز میشدید ، بیان ساده و مفهوم مشخصی داشتن ، گرفتن "زمان واکنش " از دشمن که یکی از این ابعاد هست ... [quote][color=#0000CD]اونچیزی که به سمت ناو آمریکایی میره قدر ، نور ، سی 802 ، نصر ، کوثر ، ظفر ، ، کرم ابریشم یا رعد ، هارپون ، خ 58 ، فاتح ، خلیج فارس ، زلزال توپ 155 و انواع درون برای شلوغ کردن آسمان ،و در آخر کاتیوشا برای اهداف غیر رزمی و حمله به سواحل و ...[/color] سوال: کدام اینها در مقابل ناو، اصولا نیاز به قایق تندرو دارد؟[/quote] یه سوال ! تصور شما از قایق های تندروی که به استقبال ناوهای امریکایی میروند چیه ؟ من منظورم missile boat هست که از کلاس پیکاب (اژدر افکن و موشک انداز) شروع میشه تا گربه چینی و حتی ناوچه هایی مثل کلاس سینا ... قایق های کلاس پیکاب و گربه چینی قادرند انواع موشک های [color=#0000CD]نصر ، کوثر ، ظفر رو از 15 تا 40 کیلومتر شلیک کنند و درست در زمانی که این قایق ها به سمت دشمن میروند میشه پشت سر اونها دشمن رو با کرم ابریشم نور و قدر از 120 تا 350 کیلومتر بصورت کروز و فاتح و زلزال و خلیج فارس تا 300 کیلومتر بصورت بالستیک بدرقه کرد ! درحالی که همزمان ده ها دیکوی در منطقه نبرد در حال پرواز هستند ، [/color]و ایرادی ندارد اگر پدافندشون رو روشن کنند و به حساب این اهداف برسند ، چرا که خ 58 و دیگر موشک های غیر فعال راداری با تجهیزات پسیو به جستجوی منابع تشعشعات راداری هستند ، همانند آخرین نمونه های خلیج فارس و تندر ... [quote]یک مطالعه کوتاه روی سامانه های دفاع نزدیک ناو به شما خواهد گفت که این سامانه تحلیل جامعی از سرعت و موقعیت و پتانسیل خطر هر پرنده ای انجام می دهد و بر اساس اولویت با آنها مقابله می کند! تحلیل می کند آیا این پرنده امکان خوردن به ناو را دارد؟ با توجه به سرعت، کدام زودتر می رسد و ... حالا ما چطور می خواهیم پهپاد هدف را برای گول زدن این سامانه استفاده کنیم؟؟؟ حالا چرا بالای سر قایق باشند؟![/quote] دقیقا اشتباه شما همنجاست ، کمی روی مالد تحقیق میکردین متوجه ماموریت اون میشدید ، این پرنده قادر هست از بی 2 تا بی 52 رو شبیه سازی کنه ! همچنان که کایت چنین قابلیتی رو داره و از قضا برخی از انواع اون به سرجنگی و جستجوگر هم مجهز هست ...
  10. [b]برجسته‌سازی Agenda setting [/b] برجسته‌سازي را معادل Agenda setting ترجمه کرده‌اند که به معنی اولویت‌گذاری بر برنامه‌ای خاص اطلاق می‌شود. اما اصطلاحا می‌توان گفت: «برجسته‌سازی؛ یعنی این اندیشه که رسانه‌های خبری با ارائه خبرها، موضوع‌هایی را که مردم درباره آنها می‌اندیشند تعیین می‌کنند»[1]. و نیز گفته شده: «[color=red]ممکن است در اغلب اوقات، مطبوعات موفق نشوند به اشخاص بگویند چه [چگونه] فکر کنند، اما با تأثیر فوق‌العاده‌ای که بر آنها دارند می‌توانند بگویند به چه چیز باید فکر کنند[/color]»[2] مک کومز (McCombs) و شاو(Shaw)، اولین مطالعه سیستماتیک را در مورد فرضیه برجسته‌سازی در سال 1972 گزارش کرده‌اند. آنها با مطالعه برجسته‌سازی در مبارزه ریاست جمهوری سال 1968 (ایالات متحده آمریکا)، این فرضیه را مطرح کردند که رسانه‌های جمعی برای هر مبارزه سیاسی، اولویت هایی را تعیین می‌کنند و بر اهمیت نگرش‌ها نسبت به موضوع‌های سیاسی اثر می‌گذارند. آنها مطالعه خود را با تمرکز بر «رأی دهندگان تصمیم نگرفته» انجام دادند؛ زیرا کسانی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند، باید مستعدترین افراد برای آثار برجسته‌سازی باشند.[3] روزنامه‌نگاري كه براي اولين بار اصطلاح Agenda setting را به كار برد والتر ليپمن ( Walter‌‌ Lippmann)بود. [b]حوزه مطالعاتی[/b] برجسته‌سازی در حوزه‌های مختلفی کاربرد دارد. از جمله در روانشناسی، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و .... یکی از این زمینه ها که در آن برجسته‌سازی کاربرد بیشتری دارد روانشناسی شناختی است. «روانشناسی شناختی به تصویرهایی که افراد در ذهن خویش می‌سازند و اینکه چگونه آنها را می‌سازند، علاقمند است. فرضیه برجسته‌سازی با پژوهش در مورد برجستگی یا اهمیتی که افراد به موضوعات خاص نسبت می‌دهند و اینکه چگونه این برجستگی‌ها به دست آمده است، بسیار قابل مقایسه با روانشناسی شناختی است.»[4] [b]فرایند[/b] گلاديس انگل لنگ و كورت لنگ فرايند برجسته‌سازي را به شش مرحله تقسيم مي‌كنند[5]: 1. اهمیت رویدادها: مطبوعات بعضي رويدادها يا فعاليت‌ها را پراهميت و آنها را بارز مي‌سازند. 2. پوشش متفاوت: موضوعات متفاوت براي جلب توجه، به نوع و ميزان پوشش متفاوتي نياز دارند. 3. موضوعات قالب‌دار: رويدادها و فعاليت‌هاي مورد توجه بايد قالب‌دار باشند يا بايد حوزه‌اي از معاني به آنها داد به طوري كه قابل فهم شوند. 4. زبان: زبان مورد استفاده رسانه‌ها مي‌تواند بر درك اهميت موضوع اثر بگذارد. مثلا چرخش از اشاره اوليه”كاري غير اخلاقي“به واژه ”افتضاح“، اهميت بيشتري به موضوع می‌دهد. 5. نمادهای ثانویه: رسانه‌ها، فعاليت يا رويدادهايي را كه مورد توجه عموم قرار گرفته‌اند به نمادهاي ثانويه وصل مي‌كنند كه موقعيت آنها در منظر سياسي به خوبي قابل تشخيص است. 6.اظهارات اشخاص: هنگامي كه اشخاص معروف و معتبر راجع به موضوعي صحبت مي‌كنند، فرايند برجسته‌سازي شتاب پيدا مي‌كند. [b]اندازه تأثیر[/b] مک کوایل میزان تأثیر برجسته‌سازی رسانه‌ها را علی و صد در صدی ندانسته می‌گوید: «ما نیازمند ترکیبی از تحلیل محتوای برنامه‌های حزبی، شواهد مربوط به تغییر عقیده در طول زمان در میان گروه خاصی از مخاطبین، تحلیل محتوای نشان‌گر توجه رسانه به موضوع‌های مختلف در دوره‌های مرتبط و نشانه‌هایی از استفاده مناسب مخاطبان مورد نظر رسانه‌هاست.»[6] به هر حال نظریه برجسته‌سازی نظریه‌ای بسیار مناسب برای فهم نقش نافذ و فراگیر رسانه‌هاست[7]. اما در اینکه چه چیزی اولویت رسانه‌ها را تعیین می‌کند؟ شوميكر و ريز (1991)، پنج دسته اصلي از اثر بر محتواي رسانه‌ها را به ترتيب مطرح كرده‌اند: 1. اثرهاي ناشي از فرد فرد كاركنان رسانه‌ها. 2. اثرهاي مربوط به رويه‌هاي رسانه‌ها: (اعمال روزانه ارتباط گران). 3. نفوذهاي سازماني بر محتوا: (پولسازي مهمترين هدف). 4. اثر و نفوذ خارج از سازمان رسانه‌اي. 5. ايدئولوژي: (در آمريكا عقيده به نظام اقتصادي سرمايه‌داري مالكيت خصوصي و سودجويي)[8]. مانهایم فرضی را مطرح کرد که در آن برجسته‌سازی هم کنشی سه اولویت را دربرمی‌گیرد: اولویت رسانه‌ها، اولویت عموم و اولویت سیاسی. هریک از این سه اولویت، سه بعد را شامل می‌شود: 1. برای اولویت رسانه‌ها این سه بعد عبارتند از: مشهود بودن، موضوع برجسته از نظر مخاطب و ارزش. 2. برای اولویت عموم، این سه بعد عبارتند از: آشنا بودن (درجه آگاهی عموم از یک موضوع معین)، موضوع برجسته از نظر شخص و مطلوب بودن. 3. برای اولویت سیاسی سه بعد عبارتند از: حمایت (عمل کم و بیش مطلوب در جهت یک موضوع معین)، احتمال عمل (احتمال اینکه یک دستگاه دولتی درباره موضوع عمل نماید) و آزادی عمل (گستره اقدامات دولتی).[9] منابع.. ؛ ---------------------------------------- [1]. شاکری، مجتبی؛ رسانه‌های جمعی و انتخابات ریاست جمهوری، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1384. [2] . لازار، ژودیت؛ افکار عمومی، مرتضي کتبی، تهران، نی، 1385. [3] . سورین، ورنر و تانکارد، جیمز؛ نظریه های ارتباط جمعی، دکتر علیرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1384، 327. [4] . همان، ص 329. [5] . همان، صص 348 و 349. [6] . مک کوایل، دنیس؛ وسایل ارتباط جمعی، پرویز اجلالی، تهران، دفتر مطالعه و توسعه رسانه ها، 1385، 388. [7] . سروی زرگر، محمد؛ نظریه برجسته‌سازی، سایت رونامه همشهری، 1386. [8] . ورنر سورین و تانکارد. ص353 و 354 [9] . همان منبع. http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29742
  11. [quote] [b]نتایج رسانه هایی مثل سی ان ان هم همین را تایید می کند. آنها سعی می کنند بخشی را بزرگ کنند، فاکس بخش دیگر را و العربیه بخش دیگر را و در نهایت وقتی ما یک سرچ تو نت می کنیم یک تصویر مناسب تر از حالت تک رسانه ای به دست می آوریم.[/b][/quote] باز هم باید بگم که متاسفانه اینطوری نیست ، کلیه رسانه های آمریکا تحت 4تسلط کارتل مرجع رسانه ای هستند که جملگی در خدمت منافع سرمایه داری سیر میکنند و تفاوتهاشون در عرصه مسایل داخلی آمریکا زیاده اما در عرصه بین المللی و منافع ملیشون این تفاوت ها در ارسال پیام فقط یک پازل رو در خروجی نهایی تکمیل میکنه و همین مارپیچ و برجسته سازی رو میسازه مثلا هیچ وقت رسانه های غربی پیدا نمیکنید که بخوان تفکرات چپ مارکسیستی و کمونیسم رو توجیح کنند و صحبت در مورد درستی اون بپردازند ، مگر در زمانهایی اندک اون هم با اهدافی خاص ، نکته دیگه ای که وجود داره شباهت رفتار جمعی این رسانه با رسانه های مشهورتری مثل بی بی سی الجزیره و ... است ، اگر گاهی برخی از این رسانه ها تصویر متفاوتی از ماجرا نشون میدن که مخالف با جریان آب هست ، دلیلش رسالت رسانه ای نیست ، بلکه حفظ طیف ها و سلایق مختلف جامعه مخاطب هست و در نهایت با استفاده از همین برجسته سازی ، شما به اون چیزی فکر خواهید کرد که رسانه میخواد ، در این زمان نمیشه گفت رقابت به نفع مشتری ! بلکه گاوبندی به سود منافع سیاسی قشر های کوچک در این مورد به نظریه " استفاده و خشنودی رجوع کنین اگر اشتباه نکنم use & gratification " ، در بیشتر موارد روی مسایل خاص غرب و شرق هر کدام جبهه بندی رسانه ای خودشون رو دارند مثل ماجرای سوریه ، در این زمان با سپری کردن زمان دراین رسانه ها به اخبار ضد و نقیض فراوانی برخورد خواهید کرد که قطعا به نفع شما نیست و در مواردی که کسب خبر دقیق برای شما حیاتی باشه بسیار عذاب آور هست و شما رو دچار پارادوکس های درونی میکنه که به نحوی به آسیب روانی هم میتونه منجر بشه ... نظریه معروفی هست به نام "عدم هماهنگی شناختی cognitive dissonance theory - لئون فستینگر " که باید توی نت در موردش مطالب مفیدی وجود داشته باشه ، خوب هست اگر از اشتیاق شما در مطالعه کم نشده این یکی رو هم نگاهی بندازید ، ، در مورد نحوه شکل گیری افکار عمومی و تغییر نگرش ها هم مطالعه کنین بد نیست ، البته باید کتاب بخونین ....... ------------------------ [center]----------------------------------------- همینطوری بی ربط -----------------------------------[/center] [center]قدیما به آدمیزاد میگفتن دوتا گوش داری ! دو تا چشم داری ! و یک دهان ، یعنی دو بار ببین ، دوبار گوش بده و یک بار حرف بزن !! منتها الان این نظریه باطل شده ، چون یک کیبرد داریم ! یک مونیتور و دو تا دست !! حالا که دو تا دست داری لا اقل اون مثبت بزن ، موس که خراب نمیشه !!!!! [/center]
  12. [quote]ابراهیم جان تو فضایی که شما ترسیم می کنی جایگاه قایقهای موشک انداز کجاست؟[/quote] مرتضی جان ، بحث تماما بر روی قایق های موشک انداز هست ، ولی تاکید من روی پرتابگر نبود بلکه پرتابه ، که برخی دوستان فکر میکنند فقط کاتیوشاست و ... ، نکته جالب اینه که نسل قدیم قایق های تندروی ما " باور" اتوپیلوت دارند و امکان رادیو کنترل شدن یا نصب تجهیزات هدایت خودکار بر روی اونها ممکن هست و اساسا نیازی به سرنشین دار بودنش نیست ، پس سوارم میتونه بدون خدمه هم انجام بشه ، و یک تله ...
  13. [quote]اگر منظور شما، بنده باشم باید یگویم که جوابی به این سوال به صورت قطعی وجود ندارد. ( واین تنها نقطه قوت اسن استراتژی است: تا حالا با این حجم انجام نشده که نتایج در آمده باشد! و طبق ایشاللا گربه است، ما نمی توانیم صد در صد رد کنیم که گربه است یا صد در صد تایید کنیم.)[/quote] بحث کلی هست ، نه فقط شما ... دقیقا مسئله استراتژی هست که فرمودید ، نوع تسلیحات و تکنیک و موفقیت عملیات بستگی به میزان تامین هدف ، زمین و زمان بازی خواهد بود نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد یا اینکه آمریکا روی کاغذ با فلان وسیله و ... چه میکند ... [quote]. سوارم اختمالا قرار است از تعداد زیادی اسکله کوچک توسط قایق ها شروع شود و تا حد امکان برایشان از ساحل پوشش هوایی ایجاد کرد و این قایقها با سرعت خود را به یک هدف با ارزش برسانند (رزم ناو تک و تنها، ناو گروه هواپیما بر، ....) سپس ساحل شورع به کروز باران! کند و اینها هم هرچه دم دستشان هست بفرستند به سمت هدف (کاتیوشا، کروز ، شاید اگر به اندازه کافی بزرگ باشند حتی اشکوال؟ ....) 2. سوارم یعنی صد تا ضعیف را بفرستیم برای ضدن یک خیلی قوی. ظبق آنچه اعلام شده، این قایقها توان تخریب درست و درمان یا دقت درست ندارند. فقط سرعت و حجم زیاد دارند. اما اینکه مصلا کروز زویشان سوار شود دور از ذهن نیست. (بنده هرچه دیدم، همان مینی کاتیوشا و زو 25 و... بوده)[/quote] تقریبا هیچ کدام ، از نوع نوشتار شما هم مشخصه که نه به دنبال یادگرفتن هستید و نه یاد دادن بلکه ترول کردن ملت توی این تاپیک ها... فرض رو بر احتمالا نگذارید ، چون احتمال رو طوری میشه قرار داد که موفقیت با یکی از طرفین باشد یا این عبارت که (اگر اینطور بشه یا اگر اونطور بشه چی )..!. تعریف سوارم هم غلط هست ، معنی سوارم " شلوغی ، ازدحام و در استراتژی نظامی ، حملات زنبوری " گفته شده که اشاره به حمله یک دسته زنبور عسل برای حفاظت از کندو دارد ، زنبور پس از وارد کردن نیش به بدن دشمن خواهد مرد و در شیوه حمله برنامه ریزی دست جمعی و مدیریت شده دارند /.. اما پارامتر هایی که باعث معنادار شدن حملات زنبوری میگردد ... ؛ - نبود مرکزیت و نقطه ثقل در تهاجم ، (فاقد محوریت استراتژیک است که با از بین رفتن آن کلیت حمله متوقف گردد) - در نتیجه وجود فاکتور فوق مکانیزم هماهنگی حملات مبتنی بر شبکه محوری جریان تقابل با هدف است (یعنی شما متوجه پاسخ دشمن هستید و نسبت به رفتار دشمن اطلاعات دارید ، با این تفسیر به کنترل نیروها میپردازید نه اینکه گله رو رم بدی وسط بیابون هر چی دیدن بخورن تا مقابل گرگ ها تنها بمانند ، که البته این حالت هم از لحاظ نظامی تئوریزه شده است و به " آشوب جنگی " معروفه که در زمان های خاص و با اهداف خاص بکار گرفته میشه ... - استراتژیک بودن سوارم بعنوان یک تاکتیک (فرعی یا اصلی) در حصول هدف ، (گاهی اوقات ممکنه یک سوارم فریب باشه و اصل ماجرا تخلیه توان هوایی موجود بر روی عرشه ناو و یا ایجاد ترافیک تهدیدات باشه تا از مسیرهای غیر قابل پیش بینی هدف حاصل بشه ) البته این فقط یک فرض هست و تاکتیک شب عملیات چیده میشه منتها با این فرض ماهیت درگیری وابسته به استقلال و چینش نیروها خواهد بود .. - هر واحد نیرو و یک فضای پنج بعد مشخص از قدرت برخورد با تهدیدات (این تعریف جدیدتر از آخرین استراتژی موجود هست) در اطراف خودشون دارند که این مختصات رو میشه بصورت مقداری در سه بعد برای سطح ، هوا ، زیر سطح ، و یک بعد الکترونیک و یک بعد هم زمان(سرعت واکنش) ترسیم کرد ، گاهی اوقات گرفتن سرعت عمل و واکنش سریع از دشمن هدف از سوارم هست و در سوارم تخصیص اولویت در برخورد مهمترین مسئله است ، از این رو حملات زنبوری قابل شبیه سازی و پیش بینی هستند ... ---------- اونچیزی که به سمت ناو آمریکایی میره قدر ، نور ، سی 802 ، نصر ، کوثر ، ظفر ، ، کرم ابریشم یا رعد ، هارپون ، خ 58 ، فاتح ، خلیج فارس ، زلزال توپ 155 و انواع درون برای شلوغ کردن آسمان ،و در آخر کاتیوشا برای اهداف غیر رزمی و حمله به سواحل و ... فرض رو بر این بگذارید که بالای سر قایق ها 50 بدون سرنشین هدف(چیزی شبیه به mald) در حال حرکتند ، و قاطی اونها چندتا موشک کروز هم هست و ....
  14. [b]سلام ...[/b] [b]دوستانی که سوارم رو اشتباه تصور میکنند به این سوالات پاسخ بدن ... ؛[/b] [b]1 - قراره از سوارم کجا و علیه چه اهدافی استفاده بشه ؟[/b] [b]2 - سرعت ، دقت ، برد و میزان تخریب تجهیزات در یک عملیات سوارم چقدر هست ؟[/b]
  15. به نام حق محدودیت های استراتژیک و بازدارندگی شکننده در قرن بیست و یکم، ادبیات استراتژیک به گونه قابل توجهی تغییر یافته است. کالین گری بر این اعتقاد است که سلاح های کشتار جمعی ابزار مطلوب ضعفا در دوران جدید هستند. چنین اعتقادی منجر به ظهور پارادوکس های مشهوری در ادبیات و رفتار استراتژیک می شود. اگر ابزارهای کشتار جمعی تکامل و توسعه پیدا کنند، در آن شرایط از این ابزارها برای مقاصد محدود نظامی استفاده خواهد شد. این امر به منزله آن است که خویشتن داری کشورها کاهش می یابد و در نهایت این که سیاست بازدارندگی با شکست روبه رو خواهد شد. قدرت های بزرگ از طریق مذاکره، تنش زدایی و توافقات استراتژیک توانستند بازدارندگی را برای مدت طولانی حفظ کنند. این امر در قرن بیست و یکم با نشانه هایی از تغییر روبه روست. هنری کسینجر وزیر اسبق امور خارجه آمریکا در سخنرانی خود در مرکز مطالعات خارجی آمریکا نگرانی خود را نسبت به آینده استراتژیک جهان ابراز داشت. وی معتقد است که جهان آینده امن تر از دوران جنگ سرد نیست. زیرا در دوران جنگ سرد، قدرتهای بزرگ نسبت به قواعد بازی آگاه بودند و براساس شاخص های مربوط به قواعد جنگ سرد، رفتار خود را تنظیم می کردند. در دوران موجود، جلوه هایی از ابهام در رفتار استراتژیک وجود دارد. آنچه را که کسینجر بیان می دارد، می توان نشانه هایی از نگرانی نسبت به آینده دانست. از سوی دیگر، شواهد نشان می دهد که بازیگران مؤثر در سیاست بین الملل و قدرت های بزرگ به توافق سازمان یافته در مورد موضوعات استراتژیک دست یافته اند. این توافق جلوه هایی از رفتار مشترک و هماهنگ بین بازیگران و قدرت های بزرگ را به وجود می آورد. به طور کلی، رفتار استراتژیک بازیگران اصلی در سیاست بین الملل مبتنی بر هماهنگ سازی در حوزه سیاست عالی است. سیاست عالی به منزله موضوعاتی تلقی می گردد که پیوند مؤثری با امنیت بین الملل دارند. به همین دلیل است که مباحث مربوط به تکنولوژی هسته ای و همچنین ابزارهای کشتار جمعی در حوزه سیاست عالیقرار می گیرند. به طور کلی، انعطاف پذیری قدرت های بزرگ در حوزه موضوعات استراتژیک محدود می شود. در حوزه سیاست دون نگرش کاملاً متفاوتی وجود دارد. اروپایی ها اعتقاد دارند که کشورهای خاورمیانه باید در موضوعات غیرامنیتی از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشند. به طور کلی، آنچه که مربوط به اقتصاد، روابط تجاری، جهت گیری های فرهنگی و همچنین همکاری های متقابل منطقه ای است، در حوزه سیاست عادی مورد پردازش قرار می گیرد. در این موضوعات، کشورهای اروپایی تمایلی به مداخله و تأثیرگذاری ندارند. آنان در برخی از موضوعات حاضرند تا آزادی عمل لازم را به ایران بدهند. اما این موضوع در ارتباط با مسائل استراتژیک به ویژه مسائل هسته ای هیچ گونه هماهنگی با رویکرد کشورهای اروپایی ندارد. از دیدگاه کشورهای اروپایی، اگر هر یک از کشورهای خاورمیانه به قدرت نامتقارن دست یابند، در آن شرایط قادر خواهند بود تا موازنه منطقه ای و بین المللی را دگرگون کنند. براساس این نگرش، هرگونه تلاش ایران برای قدرت سازی می تواند نتایجی را برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای بوجود آورد. این امر به مفهوم آن است که ایران دارای جایگاه و همچنین ابزارهای بالقوه لازم برای تغییر در معادله سیاست بین الملل است. شکل گیری چنین شرایطی ناشی از ماهیت منازعات بین المللی در عصر نبرد غیرمتقارن و همچنین جامعه شبکه ای است. تاکنون ایران تلاش کرده است تا فرآیندی را ایجاد کند که منجر به تعادل و همچنین اعتمادسازی در سطح منطقه ای و بین المللی گردد. به همین دلیل است که عضویت در آژانس بین المللی انرژی اتمی را پذیرفته است. از سوی دیگر، پروتکل الحاقی که بعد از جنگ دوم خلیج فارس سازماندهی شده است را قبول کرده است. این امر نشان می دهد که ایران هیچ گونه تمایلی برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای ندارد. رویکرد ایران در سیاست بین الملل مبتنی بر جلوه هایی از تعادل منطقه ای، همکاری بین المللی و ثبات استراتژیک است. چنین رویکردی از سوی کشورهای اروپایی مورد پذیرش قرار نگرفته است. شکل گیری هرگونه توافق طولانی و گسترده بین بازیگران اصلی نظام بین الملل، محدودیت های اعمال شده بر ایران را افزایش می دهد. بنابراین، طرح چنین فرضیه ای که آمریکا دارای نگرش متفاوتی با اروپا است، کاملاً غیرمطلوب است آنان ایران را به عنوان تهدید بالقوه ضد امنیت بین المللی می دانند. آمریکایی ها نسبت به سیاست اروپا در برخورد با ایران واقف هستند. به همین دلیل است که تمایلی به بازسازی سیاست های معطوف به اعمال فشار بر روی ایران ندارند. از این قضیه می توان نتیجه گرفت که نظام بین الملل براساس توافق آمریکا و اتحادیه اروپا سازماندهی شده است. شکل گیری هرگونه توافق طولانی و گسترده بین بازیگران اصلی نظام بین الملل، محدودیت های اعمال شده بر ایران را افزایش می دهد. بنابراین، طرح چنین فرضیه ای که آمریکا دارای نگرش متفاوتی با اروپا است، کاملاً غیرمطلوب است. آمریکا، اهداف و سیاست های استراتژیک خود را از طریق اروپا پی گیری می کند. در این شرایط، شاهد ایجاد خاکریز های متعدد دیپلماتیک هستیم. اولین خاکریز را آژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد کرده است. بازرسان این آژانس به عنوان سربازان و نیروهای پیاده نظام در قالب رفتار استراتژیک آمریکا ایفای نقش می کنند. آنان چنین می اندیشند که مجری قواعد بین المللی هستند. از سوی دیگر، دارای اخلاق سازمانی خاص و نظم رفتاری ویژه ای هستند که اقدامات سازمانی خود را به عنوان تلاشی برای گسترش صلح تلقی می کنند. در این شرایط می توان نشانه هایی از اقدامات اولیه آژانس و همچنین کارگزاران آن را مورد توجه قرار داد. آژانس تلاش دارد تا روندهایی را پیگیری کند که منجر به ایجاد صلح از طریق گسترش فعالیت نهادهای بین المللی شود. این امر را می توان به عنوان بستری برای حداکثرسازی روابط کنترل شده بین المللی در حوزه های امنیتی دانست. تاکنون کشورهای آمریکا و اتحادیه اروپا توانسته اند به نتایج و مطلوبیت های موثری در مورد متقاعدسازی ایران به انجام همکاری های بین المللی دست یابند. با توجه به این موفقیت واضح است که نهادهای بین المللی می توانند بازدارندگی لازم را به وجود آورند. الگوی رفتار قانونمند مبتنی بر جلوه هایی از همکاری سازمان یافته ایران با کشورهای شورای حکام در آژانس بین المللی انرژی اتمی شکل گرفته است. این رفتار می تواند نشانه هایی از شفاف سازی و اعتمادسازی ایران را به نمایش گذارد. روند یاد شده تاکنون با نشانه هایی از گسترش محدودیت ها و فشارهای بین المللی همراه بوده است. مفهوم چنین اقداماتی آن است که آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان بازیگر اصلی در حوزه امنیت بین الملل محسوب نمی شود، بلکه بازیگران قدرتمند از چنین ابزارهایی در جهت تحقق اهداف امنیتی و استراتژیک خود بهره می گیرند. آنچه آمریکا در دستور کارخود قرار داده است،مبتنی بر تصمیماتی برای ایجاد فشارهای گسترده در جهت حداکثر سازی مطلوبیت های استراتژیک است. در منگنه قرار دادن ایران و از بین بردن قابلیت های فنی آن برای غنی سازی اورانیوم از جمله این اهداف است دومین گام در اعمال محدودیت های استراتژیک بر ضد ایران توسط کشورهای اتحادیه اروپا انجام پذیرفت. آنان خاکریز دوم در سیاست سازمان یافته امنیتی محسوب می شوند. کشورهای اروپایی بر ضرورت های محدود سازی ایران از طریق قراردادهای دوجانبه تأکید دارند. از سوی دیگر، الگوی رفتاری اروپا به گونه ای است که خود را به عنوان بازیگر مؤثر در روند متقاعد سازی ایران تلقی نمی کند، بلکه درصدد است تا برای خود نقش میانجی را تعریف کند. نقش میانجی بیانگر آن است که فشارهای اعمال شده براساس منافع خاصی تبیین نمی شود، بلکه جلوه هایی از اقدامات مبتنی بر حسن نیت را به نمایش می گذارد. این روند شامل اقدامات محاسبه شده ای برای اقناع ایران در پذیرش محدودیت های اعمال شده است. بدین ترتیب همانگونه که گفته شد تاکنون کشورهای اروپایی به همراه آمریکا توانسته اند به اهداف و مطلوبیت های مؤثری دست یابند. آنان عرصه جدال استراتژیک ایران و آمریکا را از سطح نظامی به سطوح دیگری از رفتار امنیتی تقلیل داده اند. روند یاد شده نشان دهنده آن است که امنیت سازی از سوی اتحادیه اروپا براساس مدل مرحله ای انجام می گیرد. آنان توانسته اند معادله ای را طراحی کنند که ایران را به گونه ای تدریجی ملزم به عقب نشینی سازد. این معادله دارای عناصر متعددی است. از یک سو دارای شکل بندی های سازمان یافته ای در روابط درونی اتحادیه اروپاست و از سوی دیگر، مبتنی بر فشارهای مرحله ای و تدریجی است؛ به گونه ای که بتواند زمینه های لازم برای تحدید و عقب نشینی استراتژیک ایران را فراهم سازد. سومین خاک ریز در مقابل ایران براساس تهدیدات شورای امنیت توسط آمریکا سازماندهی شده است. طبعاً سایر قدرت های بزرگ نیز با چنین فرآیندی مقابله نخواهند کرد، زیرا شورای امنیت می تواند محدودیت های اقتصادی و استراتژک را بوجود آورد. در این روند، می توان تهدیدات چند جانبه و چندگانه ای را مورد مشاهده قرارداد. این تهدیدات می تواند فضای لازم برای همکاری و مساعدت بازیگران مختلف در مقابله با ایران را فراهم آورد. کسینجر در مصاحبه خود با کارگزاران مرکز مطالعات خارجی آمریکا بر این امر تأکید داشته است که بهترین گزینه تاکتیکی علیه ایران آن است که اروپاییان گام اول را بردارند و فشارهای اولیه را از سوی خود بر روی ایران اعمال کنند. در این ارتباط، شاهد نشانه هایی از گسترش فشار آمریکا برای اعمال محدودیت های مؤثر بر ضد ایران هستیم. آمریکا مخالف غنی سازی اورانیوم توسط ایران است. بنابراین از تمامی ابزارهای خود برای اعمال محدودیت های مذکور استفاده می کند. آنچه آمریکا در دستور کار خود قرار داده است، مبتنی بر تصمیماتی برای ایجاد فشارهای گسترده در جهت حداکثر سازی مطلوبیت های استراتژیک است. در منگنه قرار دادن ایران و از بین بردن قابلیت های فنی آن برای غنی سازی اورانیوم از جمله این اهداف است. به این ترتیب، آمریکا تلاش دارد تا فضای خاورمیانه را از ایجاد شرایطی که منجر به بازسازی قدرت و گریز از مرکز می شود، بازدارد. این امر گام مؤثری در جهت هژمونی تهاجمی آمریکا محسوب می شود. لازم به توضیح است که سیاست قدرت با واکنش همراه خواهد بود. قدرت صرفاً از طریق قدرت، کنترل و مهار می شود. بنابراین آنچه را که آمریکا در قالب خاکریز سوم محدودسازی ایران به کار گرفته است را می توان اقدامی دانست که نتایج نامشخص و مخاطرات گسترده ای دارد. اقدامات آمریکا در چارچوب بازدارندگی ایران انجام می گیرد، اما چنین الگو و فرایندی که مبتنی بر تحدید براساس فریب و قدرت است، نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت. بازدارندگی شکننده نتیجه سیاست قدرت و محدودیت های استراتژیک آمریکاست. * ابراهیم متقی: رییس گروه روابط بین الملل دانشگاه تهران http://www.bashgah.net/fa/content/print_version/11002
  16. [quote name='warjo' timestamp='1348998445' post='274728'] با سلام در بخش عمده اي از نوشتار نويسنده به تبيين و تفسير استراتژي و اهداف آمريكا در تقابل با ايران پرداخته و در نهايت چنين نتيجه اي گرفته : [i][b]لازم به توضیح است که سیاست قدرت با واکنش همراه خواهد بود. قدرت صرفاً از طریق قدرت، کنترل و مهار می شود. بنابراین آنچه را که آمریکا در قالب خاکریز سوم محدودسازی ایران به کار گرفته است را می توان اقدامی دانست که نتایج نامشخص و مخاطرات گسترده ای دارد.[/b][/i] و نتيجه گرفته كه سرانجام امريكا شكست مي خوره ! استاد ابراهيم شما مي تونيد ما را روشن بفرمائيد ؟ [/quote] سلام ... یه مقداری زود نتیجه گیری کرده وسریع رفته روی اصل مطلب ... اما تعریفش تقریبا روشن و ساده است ، کلیت متن به "بازدارندگی" اشاره میکنه ، یعنی فرایندی که طرف مقابل شما رو در حالتی قرار بده که نتونید علیهش اقدام خصمانه و یا واکنشی از دریچه قدرت صورت بدید ، این نوع بازدارندگی همونطور که در متن گفته شده صرفا از طریق ایجاد یک " قدرت متقابل " ایجاد میشه و حالا این تئوری (خاکریز سوم) که آمریکا پیگیر اون در برابر ایران هست یک سوال بوجود میاره ، بر فرض اینکه ایران از فاکتور قدرت بهره نگیره ! آمریکا هم دیگر نخواهد توانست چنین کاری رو بکنه و اگر ایران با قدرت نظامی اقدامی رو انجام بده آیا اون خاک ریز سوم میتواند سریع و موثر عمل کند ؟ نتایجش چه خواهد بود جز اینکه مجبور باشند دست به تقابل نظامی بزنند ! اینطوری نتیجه گیری میکنه که این روش در کنترل و مهار ایران پرمخاطره است بخصوص تا زمانی که ایران پیوسته در حال تولید قدرت نظامی و یافتن راه های زدن ضربت متقابل به هر شکل ممکن هست ، اگر نگاهی به استراتژی موشکی ایران و سیاست دفاعی که در تنگه هرمز پیش گرفته نگاه کنین متوجه آسیب پذیری خاک ریز سوم خواهید شد و در نتیجه تا زمانی که ایران قدرت تولید میکنه میزان نایقینی "ریسک" تقابل نظامی بالاتر میره و در نتیجه به افزایش هزینه های دفاعی کشور همپیمان و منجر خواهد و در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای در یک تقابل نظامی (که یک پیش بینی عقلانی از طرف غرب محسوب میشه ) کلیت این تدابیر دچار تردید خواهند ، ضمن اینکه اساسا شورای امنیت محل تصمیم مطمئنی برای واکنش علیه ایران نیست و تا الان نتونسته ایران رو مهار کنه ، ایران هم پیوسته به تولید قدرت ادامه میده و ...
  17. [quote name='Generalmohammad' timestamp='1348943996' post='274653'] [quote]نقش مهم ؟ تا آخرش مشخصه ،عجیب نیست که آمریکا این زمان رو برای رسمیت دادن به فعالیت این سازمان انتخاب کرده ؟ .. این سازمان عملیات ترور و اغتشاش رو با قدرت و بصورت سازماندهی شده و کاملا محرز اما تحت عناوین و اشکال دیگر شروع خواهد کرد ، شاید الان بهترین وضعیت برای مدیریت توده های سرخورده سیاسی اجتماعی در ایران باشه با توجه به اوضاع اقتصادی کشور جریانات چپی مثل این گروهک میتونند برای انجام فعالیت ضد نظام راحت تر یارگیری کنند ، ...[/quote] وایور جان ، من فکر نکنم قرار باشه که مجاهدین ( تحت هر نوع عنوانی ) دوباره رو پای خودشون بایستند ، در واقع شاید بجای اینکه این کار آمریکا برای یارگیری راحت مجاهدین باشه ، بیشتر برای یارگیری پرچم های دیگر از مجاهدین باشه ؟؟؟ بخصوص اینکه بسیاری از لانه های این پرچم ها در داخل خاک آمریکا قرار دارند و اصولا قبلا راهی قانونی برای وارد شدن افراد این گروهک ها به آمریکا و حمایت آمریکا از اینها نبود ! مجاهدین بحدی بد نام است که هیچ عنوانی نتونه گذشته اون رو پاک بکنه ! [/quote] مسئله " افراد " تحت " عنوان " هست ، حالا که این نام بد در رفته بخصوص اینکه اساسا جنبش چپ ماهیت ضد سرمایه داری داره و الان در آغوش آمریکاست و اون رو به رسمیت شناختند !! فعالیت محرز این گروه با همان نام قبلی غیر ممکن و نامعقول هست ، پس " افراد " میتونند تحت سازمانهای دیگر فعالیت های بعضا نظامی و تروریستی علیه نظام انجام بدن ، شاید همان ماموریتی که در زمان صدام علیه ایران به عهده گرفته بودند الان صدام جای خودش رو به آمریکا داده باشه ، در اصل واشنگتن این گروه رو خریده پس هر کاری که بخواد میتونه باهاش انجام منجمله بردن آبروی ایران در مجامع بین المللی !... که البته تا الان هم صورت گرفته ... ایران رو بعنوان ماهیتی در ساختار بین المللی در نظر بگیرید که برای بقای خودش در حال تولید قدرت و بهره گیری از منابع قدرت جهانی و برهم زدن نظم بازی های سیاسی و کنترل جریانهاست ، پس غرب به انواع مکانیزم هایی که بتونه این ماهیت رو کنترل کنه و بهش فشار بیاره بهره خواهد برد ، منجمله همین نیرو ها که بعدا کارهای شگفت انگیزی ازشون خواهیم دید ...
  18. [quote]به هر حال، منافقین ریزش شدیدی خواهند داشت، اما باقی مونده ها، نقش های مهمی به عهده میگیرند.[/quote] نقش مهم ؟ تا آخرش مشخصه ،عجیب نیست که آمریکا این زمان رو برای رسمیت دادن به فعالیت این سازمان انتخاب کرده ؟ .. این سازمان عملیات ترور و اغتشاش رو با قدرت و بصورت سازماندهی شده و کاملا محرز اما تحت عناوین و اشکال دیگر شروع خواهد کرد ، شاید الان بهترین وضعیت برای مدیریت توده های سرخورده سیاسی اجتماعی در ایران باشه با توجه به اوضاع اقتصادی کشور جریانات چپی مثل این گروهک میتونند برای انجام فعالیت ضد نظام راحت تر یارگیری کنند ، ...
  19. [center]به نام حق[/center] واژه­ی استراتژی از ریشه­ی یونانی strateeema است که خود از واژه­ی strategos به معنای ژنرال ارتش مشتق شده است. Strategos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه­ی مزبور به معنای هدایت ارتش است. به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالی­رتبه­ی ارتش بیزانس بوده که یک منطقه­ی نظامی – مترادف با یک سپاه نظامی مدرن- تحت فرمان آنها قرار داشته است. معمولا Strategos حاکم منطقه­ای نظامی بوده که نیروهایش را در آنجا گرد می­آورد یا پایگاه نیروهایش را در آنجا قرار می­داد؛ اما در عمل strateeema به مفهوم هر اقدام یا مانوری اطلاق شد که هدف آن فریب یا غافل­گیری دشمن باشد و در نتیجه استراتژی نیز یک روش، طرح یا strateeema برای نیل به یک هدف تعریف شد. انجمن مطالعات عالی نظامی وابسته به پنتاگون یا وزارت دفاع امریکا استراتژی را این­طور تعریف می­کند: «استراتژی علم و فن توسعه و کاربرد قدرت­های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت به هنگام صلح و جنگ و به­منظور تامین حداکثر پشتیبانی از سیاست­های ملی و افزایش احتمال پیروزی و تقلیل احتمال شکست است.» [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn1"][1][/url] [color=#990000]عناصر استراتژی[/color] استراتژی از سه عنصر اهداف،[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn2"][2][/url] راه­ها[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn3"][3][/url] و ابزارها[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn4"][4][/url] تشکیل می­شود. منظور از اهداف، هدف­های نظامی است و مراد از راه­ها، روش­های متفاوت به کارگیری نیروی نظامی و در حقیقت بررسی اقداماتی است که برای نیل به اهداف نظامی طراحی می­گردد و مفاهیم استراتژیک نظامی خوانده می­شود. ابزار به­معنای منابع نظامی، نیروی انسانی، قدرت مالی، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره است که برای انجام ماموریت لازم است.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn5"][5][/url] [color=#990000]عوامل تعیین­کننده­ی استراتژی[/color] کشورها در تعیین استراتژی خود آزادی بی­حد و مرزی ندارند. عوامل متعددی در تعیین این­گونه سیاست­ها نقش دارد و اگرچه نمی­توان ادعا کرد که نیروهای داخلی و خارجی استراتژی را تعیین می­کنند، اما به هر حال آزادی تصمیم­گیرندگان و سیاست­گذاران یک دولت ملی برای شکل­دادن به سیاست، بسیار کمتر و محدودتر از آن است که غالبا تصور می­شود. به هر حال، عوامل تعیین­کننده استراتژی را می­توان در دو مقوله­ی عوامل ساختاری و عوامل نظامی طبقه­بندی کرد. عوامل ساختاری شامل عناصری در نظام بین­المللی و محیط داخلی هستند که در تعیین سیاست­های دولت­ها، از جمله سیاست­های دفاعی و استراتژی آنها تاثیر می­گذارند و عوامل نظامی عناصری چون دستاوردهای تاریخی، تکنولوژی، تاثیر سازمان­های اطلاعاتی، مجتمع­های نظامی- صنعتی و غیره را شامل می­شوند.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn6"][6][/url] [color=#990000]استراتژی، تاکتیک، لجستیک[/color] در بسیاری از موارد، مفاهیم استراتژی و تاکتیک به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می­گیرند. اصولا تا پیش از دهه­های آخر قرن هجدهم، نویسندگان ایتالیایی و اسپانیولی عهد نوزایی (رنسانس) از ترکیب واژه­های علم، هنر یا تاکتیک به­جای استراتژی استفاده می­کردند. برای مثال، "فورتی یر" از علم استحکامات به معنای تاکتیک مقدماتی و از هنر جنگ به معنای تاکتیک عالی یاد می­کند.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn7"][7][/url] بولو در تفکیک میان استراتژی و تاکتیک، استراتژی را علم تحرکات خارج از دید دشمن می­داند اما تاکتیک را علم تحرکاتی می­داند که در برابر چشم دشمن انجام می­شود. جومینی در تعریف استراتژی می­گوید: استراتژی مجموعه عملیاتی است که صحنه­ی جنگ را به­طورکلی دربر می­گیرد ولی تاکتیک مانورهای یک ارتش در هنگام جنگ، نبرد، وضعیت­گیری در یک صحنه و آموزش­های متعدد به منظور هدایت گروه­ها برای یک حمله است.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn8"][8][/url] اما بوفر در تعریف لجستیک آن­را علمی می­داند که «درباره­ی تدارکات و حرکات و مهمات­رسانی و آرایش و پشتیبانی و غیره بحث می­کند». در حقیقت اهمیت یافتن لجستیک را بیشتر باید از آثار انقلاب صنعتی در علوم نظامی و جنگ تلقی کرد.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn9"][9][/url] [color=#990000]رابطه­ی استراتژی و سیاست[/color] استراتژی تا اواخر قرن هجدهم به مجموعه­ای از حقه­های جنگی[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn10"][10][/url] گفته می­شد که ژنرال­ها با استفاده از آن می­کوشیدند دشمن را فریب دهند و پیروز شوند، اما با پیچیده­تر شدن جنگ و جامعه و با توجه به این واقعیت که جنگ بخش لایتجزای جامعه است، توجه استراتژی لاجرم به­طور فزاینده­ای به عوامل غیرنظامی، اقتصادی، روانی، اخلاقی، سیاسی و تکنولوژیک جلب شد. استراتژی در تفکر نوین، دیگر یک موضوع نظامی نیست و همان­گونه که ارل می­گوید: «استراتژی دیگر مفهومی مربوط به دوران جنگ نیست بلکه در همه حال عنصر ذاتی هنر حکومت­داری است. بنابراین در جهان امروز، استراتژی هنر کنترل و بهره­وری از منابع یک دولت یا ائتلافی از دولت­هاست که نیروهای مسلح آن­را نیز شامل می­شود و هدف آن پیش­برد منافع حیاتی و حفظ این منافع در مقابل دشمنان بالقوه و بالفعل یا حتی صرفا مفروض است.»[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn11"][11][/url] به این ترتیب، استراتژی به وضوح از قلمرو نظامی پا فراتر می­نهد. از یک سو، سیاست باید از استراتژی به­عنوان روشی برای انتخاب اهداف و نیل به آنها استفاده کند و از سوی دیگر نتیجه­گیری­های ناشی از سیاست، استراتژی را هدایت می­کند. البته همان­طور که بوفر تاکید می­کند، گسترش روزافزون دامنه­ی استراتژی، که از تحول روابط بین­الملل ناشی می­شود، به هیچ وجه به معنای گسترش قلمرو نظامی به حیطه­ای که به­طور سنتی قلمرو سیاست تلقی می­شود، نیست بلکه درست به عکس، مفهوم استراتژی بزرگ از خودمختاری استراتژی صرفا نظامی می­کاهد آن­را به ادراک استراتژیک جامع، کاملا وابسته می­سازد. این ادراک به صورت مستقیم از سیاست فرمان می­گیرد و رجال سیاسی آن­را تدوین می­کنند.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn12"][12][/url] [color=#990000]انواع و سطوح استراتژی [/color] [color=#993300]الف) استراتژی­های سیاسی[/color]: گاه استراتژی کلی سیاسی، به­عنوان سمت­گیری سیاست خارجی کشورها معنا می­شود. منظور از سمت­گیری، تعهدات و ایستارهای کلی دولت نسبت به محیط خارجی و استراتژی بنیادین آن برای نیل به اهداف داخلی و خارجی و مقابله با تهدیدات دائمی است. استراتژی کلی یا سمت­گیری یک دولت به ندرت در تصمیم­گیری­های منفرد آن مشهود است و ناشی از یک سلسله تصمیمات در تلاش برای تعدیل و انطباق اهداف، ارزش­ها و منافع با شرایط و ویژگی­های محیط­های داخلی و خارجی است. هالستی با بررسی ساختار قدرت و نفوذ و عملکرد واحدهای سیاسی در نظام­های بین­المللی مختلف، دست کم سه سمت­گیری بنیادین را تشخیص می­دهد که عبارتند از: انزواطلبی،[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn13"][13][/url] بی­طرفی،[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn14"][14][/url] عدم تعهد[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn15"][15][/url] و اتحاد و ائتلاف.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn16"][16][/url] [color=#993300]ب) استراتژی­های نظامی[/color] این استراتژی به چهار نوع تقسیم می­شود که عبارتند از: استراتژی زمینی، استراتژی دریایی، استراتژی هوایی، استراتژی فضایی.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn17"][17][/url] [color=#990000]سیر تکوینی اندیشه­ی استراتژی[/color] در طی زمان، مفهوم استراتژی، تحول یافته و در هر برهه با شرایط و موقعیت نظام بین­المللی هماهنگ و سازگار گشته است. به صورتی که تا به امروز در سه زمینه دچار تحول اساسی گشته است: [color=#996600]1[/color]- عرصه­ی اقدام استراتژی از صرف استفاده محدود از قدرت نظامی در تامین هدف­های محدود در گذشته، به کاربرد تمامی قدرت­های بنیادین بالقوه و بالفعل کشور در تعقیب پیروزی­های همه جانبه، تسری یافته است که در این تعبیر مفهوم استراتژی کلیتی فراگیر یافته و شامل فعالیت­های نظامی و غیرنظامی زمان صلح شده است. [color=#996600]2[/color]- خروج عوامل استراتژی از چارچوب­های درون مرزی (ملی) و کسب ماهیت برون مرزی. [color=#996600]3[/color]- در آینده عامل زمان نیز نقش بسیار موثر نسبت به گذشته از لحاظ مدت طرح و تعیین استراتژی ایفا خواهد کرد.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn18"][18][/url] در مجموع می­توان سیر تحول و تکوین اندیشه­ی استراتژی را به دوران­های زیر تقسیم کرد: [color=#993300]1- استراتژی دوران باستان تا انقلاب صنعتی[/color]: واژه­ی استراتژی در اصل اصطلاحی است نظامی که در مفهوم سنتی، به هنر و فن طرح­ریزی، ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به یک هدف جنگی مشخص اطلاق می­گردد. به عبارت دیگر استراتژی، فعالیت نظامی در حد نهایت مطلوبیت تلقی می­شد که در آن طراحی و اداره­ی جنگ را فرماندهان عالی نظامی بر عهده داشتند.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn19"][19][/url] البته به­رغم این­که واژه­ی استراتژی لغتی یونانی است و طبعا چنین تداعی می­شود که زادگاه این هنر مغرب زمین بوده است، با وجود این پژوهشی در تاریخ نظامی و اجتماعی مشرق زمین به ویژه ایران و چین صورت گرفته که القا می­کند که شاید ابتدا این واژه به مفهوم رزم­آوری آن در این خطه از عالم نضج گرفته و سپس به اروپا و سایر نقاط جهان راه یافته است.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn20"][20][/url] [color=#993300]2- استراتژی در دوران ناسیونالیزم و انقلاب صنعتی[/color]: ناپلئون، استراتژی را هنر جنگ خواند. هانری جومینی تئوریسین نظامی سوئیسی(1869-1779) از جنگ­های ناپلئونی در اثر مهم خود به نام – ظرایف جنگ- استفاده کرد. این اثر که بعدها به­عنوان رساله­ای مهم در استراتژیک درآمد اولین­بار در 1838 به چاپ رسید. همچنین کارل فون کلاوزویتس(1831-1780) به­عنوان اولین استراتژیک مدرن شهرت عام دارد. مهمترین اثر او به نام درباره­ی جنگ که اول بار در 1832 به چاپ رسید در بسیاری از ممالک دنیا به منزله­ی اثری کلاسیک مشهور است.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn21"][21][/url] [color=#993300]3- استراتژی در دوره­ی صلح مسلح[/color]: در دوره­ی معروف به صلح مسلح که از سال 1871 تا 1914 به مدت 43 سال ادامه داشت، یعنی از شکست فرانسه در مقابل ارتش پروس تا شروع جنگ جهانی اول که کشورهای مختلف اروپایی که در معارضه با یکدیگر قرار داشتند به فعالیتی همه­جانبه برای ابداع و اختراع و تولید انواع سلاح­ها از قبیل مسلسل، تانک، توپ، هواپیما، کشتی جنگی توجه یافتند. به همین شکل توجه زیادی به تحول اندیشه­ی استراتژی مبذول داشتند. به­عنوان مثال به برخی از آنها اشاره می­کنیم: الف- فرانسه: بعد از شکست از پروس، این کشور به اصلاحاتی در سیستم نظامی خود پرداخت و تئورسین­هایی که کلاوزویتس را کشف کرده بودند به بازیابی استعدادهای نظامی ناپلئون همت گماشتند. نویسندگان فرانسوی به جبران ضعف مادی کشور در مقایسه با آلمان به جوانب غیرمادی جنگ تاکید کردند. می­توان از نتیجه­ی تفکرات آنها در این دوره به ایده­ی تهاجم تا مرگ که در آن به مسایل روحیه و شجاعت فردی در مقابل قدرت آتش و ارتباطات توجه خاصی داشتند اشاره کرد. ب- انگلستان: کمک بزرگ انگلستان به تحول اندیشه­ی استراتژی در خصوص جنگ­های دریایی بود. آلفرد ماهان(1914-1840) دانش دریایی آن زمان را گردآوری و تدوین کرد. این ناخدای آمریکایی که بعدا دریاسالار شد طی 25 سال آخر عمرش، یک دوره کتاب چند جلدی در خصوص قدرت دریایی با تاکید کاملا جدید به نقش نیروی دریایی در سیاست خارجی یک کشور به رشته تحریر درآورد.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn22"][22][/url] [color=#993300]4- استراتژی در دوره­ی جنگ تمام عیار (1945-1914)[/color]: در دوره­ی چهارساله­ی بعد از 1914 ضروریات نظامی بر سایر ملاحظات حاکم شد. در مقایسه با اهداف نظامی، اهداف سیاسی جنگ از روشنی و قاطعیت کمتری برخوردار بود. اما در عین حال یک بن­بست استراتژیک طولانی به وجود آمد. خروج از این بحران با توسل به قوه­ی قهریه، از تعقل نظامی­گری بالاتر بود و دیپلماسی آن زمان از ظرافت و انعطاف لازم برای برقراری مصالحه برخوردار نبود. درحالی­که احساسات عمومی مردم بسیاری از کشورها در این سال­ها در جهت ضد جنگ سیر می­کرد، گروه­های مشخصی از نظریه­پردازان نظامی برای خروج از بن­بست­های استراتژیک طولانی تلاش می­کردند. در سال­های بین دو جنگ جهانی، تئوری­های جنگ­های مکانیزه و نیروی هوایی، جالب­ترین ویژگی­های تکامل دکترین استراتژی را تشکیل می­دهند.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn23"][23][/url] [color=#993300]5- استراتژی در دوره­ی جنگ افزارهای هسته­ای[/color]: مشخصه­ی جنگ جهانی دوم، ابداع و کاربرد سلاح­های هسته­ای در هیروشیما و ناکازاکی بود که ماهیتا تاثیر عمیقی در همه­ی ارکان استراتژی به جای گذاشت. لیدل هارت، به خوبی تغییر مفهوم استراتژی را پس از ظهور سلاح­های هسته­ای چنین بیان می­کند: مفاهیم و تعاریف قدیمی نه تنها غیرقابل استفاده شده­اند، بلکه با توسعه سلاح­های هسته­ای نا­مفهوم هستند. زیرا برد در جنگ را هدف قراردادن یا پیروزی را مقصود دانستن چیزی به جز حالت دیوانگی نیست. مناظرات استراتژیک دهه­ی 1950 به آنجا رسید که برخی آن­را دوران طلایی در اندیشه­ی استراتژی معاصر دانسته­اند. سرآغاز این دوران را معمولا بین سال­های 7-1956 می­دانند که مصادف با انتشار کتاب اثر بخش دبلیو دبلیو کافمن به نام سیاست نظامی و امنیت ملی و کتاب چشم­گیرتر هنری کسینجر به نام سلاح­های هسته­ای و سیاست خارجی بود.[url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftn24"][24][/url] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref1"][size=1][1][/size][/url][size=1]. فارسی، جلال­الدین؛ استراتژی ملی، گزارش سمینار، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی، 1363، ص 33 و همچنین؛ باقری کبورق، علی؛ کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، تهران، نشر بین­المللی، بی تا، 1370، ص 198 [/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref2"][size=1][2][/size][/url][size=1].ends[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref3"][size=1][3][/size][/url][size=1] .ways[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref4"][size=1][4][/size][/url][size=1] .means[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref5"][size=1][5][/size][/url][size=1]. ازغندی، علی­رضا؛ و روشندل، جلیل؛ مسائل نظامی و استراتژیک معاصر، تهران، انتشارات سمت، 1378، ص6[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref6"][size=1][6][/size][/url][size=1]. همان، صص84-83[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref7"][size=1][7][/size][/url][size=1]. روشندل، جلیل؛ تحول در مفهوم استراتژی، مجموعه مقالات اولین سمینار تحول مفاهیم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی، 1370، ص236[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref8"][size=1][8][/size][/url][size=1]. ازغندی،علی­رضا؛ و روشندل، جلیل؛ پیشین، ص 9[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref9"][size=1][9][/size][/url][size=1]. بوفر، اندره؛ مقدمه­ای بر استراتژی، ترجمه­ی مسعود کشاورز، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی، 1366، ص30[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref10"][size=1][10][/size][/url][size=1] .ruses de guerre[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref11"][size=1][11][/size][/url][size=1]. ازغندی، علی­رضا؛ و روشندل، جلیل؛ پیشین، ص11[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref12"][size=1][12][/size][/url][size=1]. بوفر، آندره؛ پیشین، ص22[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref13"][size=1][13][/size][/url][size=1] .isolationism[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref14"][size=1][14][/size][/url][size=1] .neutrality[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref15"][size=1][15][/size][/url][size=1] .non-alignment[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref16"][size=1][16][/size][/url][size=1] .coalition alliances[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref17"][size=1][17][/size][/url][size=1]. ازغندی، علی­رضا و روشندل، جلیل؛ پیشین، صص 187-139 و همچنین ر.ک؛ شیرودی، مرتضی؛ مسائل نظامی و استراتژی معاصر، بی جا، انتشارات نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج، چاپ دوم، 1381، صص44-34[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref18"][size=1][18][/size][/url][size=1]. ثقفی عامری، ناصر؛ استراتژی و تحولات ژئوپلتیک پس از دوران جنگ سرد، تهران، انتشارات وزارت امورخارجه، چاپ اول، 1373، ص21[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref19"][size=1][19][/size][/url][size=1]. البته این مفهوم هنوز در تعریف از استراتژی مصداق و رواج دارد در مفهوم امروزی، - استراتژی فن مدیریت و هدایت کلیه­ی منابع جامعه در جهت تحقق و نیل به هدف مشخص می­باشد. لیدل هارت استراتژی را – هنر تخصیص و کاربرد ابزار نظامی برای تحصیل اهداف سیاسی تعریف می­کند. [/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref20"][size=1][20][/size][/url][size=1]. ثقفی عامری، ناصر؛ استراتژی در فرایند تحول، مجله­ی اطلاعات سیاسی اقتصادی، سال پنجم، شماره­های ششم و هفتم، فروردین و اردیبهشت 1370، ص 18[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref21"][size=1][21][/size][/url][size=1]. سنجابی، علی­رضا؛ استراتژی و قدرت نظامی، تهران، انتشارات پاژنگ، چاپ دوم، 1380، صص 31 و 32[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref22"][size=1][22][/size][/url][size=1]. اثر عمده­ی ماهان: the influence of sea power upon – history 1660- 1783است که اولین­بار در سال 1890 به چاپ رسید. بعدها در سال 1965 این کتاب یک بار دیگر در لندن به چاپ رسید. [/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref23"][size=1][23][/size][/url][size=1]. بیلیس، جان؛ کارنت، جان، و دیگران؛ استراتژی معاصر: نظریات و خطی مشی­ها، ترجمه­ی هوشمند میرفخرایی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی، چاپ دوم، 1369، ص 40[/size] [url="http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260#_ftnref24"][size=1][24][/size][/url][size=1]. سنجابی، علی­رضا؛ پیشین، ص41[/size] http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37260
  20. ممنون .. تکنیک تازه ای نیست روی چند مدل قبلا این تکنیک رو دیده بودم حتی موتور انتهایی ثابت نمیماند و رو به عقب میچرخید ، کجا دیدم یادم نمیاد ، به نظر میرسه الکتریکی باشه ، اشتباه میکنم ؟
  21. [quote]نکاتی در این راستا به ذهن بنده متبادر شد و جسارت می کنم در اینجا مطرح می کنم: 1. در مورد سازه موشک و قیاس باور با بالستیک: موشک بالستیک معمولا تنها در راستای بدنه شتاب تجربه میکند و شتاب گشتاوری بسیار اندکی را باید تحمل کند. در دو بازه موشک شتاب قابل توجه تجربه می کند و در باقی مسیر عملا شتاب ناچیز دارد. در مرحله لانچ و در مرحله ری اینتری. در مرحله لانچ به راحتی می توان با داشتن فیلم لانچ شتاب را اندازه گیری کرد ولی شتاب ری اینتری وابسته به شکل ایرودینامیک و سرعت حد اکثر است که ما نمی توانیم اندازه بگیریم. این شتاب ها در قیاس با شتاب های موشکهای هوا به هوا کوچکند (مثلا 24 الی 30 جی در هوا به هوا معمول است) ......................... .............. [/quote] قیاس موشک بالستیک و پدافندی کار اشتباهی هست ، اما ساخت موشک بلند بر بر پایه موشک های سوخت جامد موجود در کشور کار پیچیده ای نیست ، فقط به آزمایشات و محاسبات بسیار احتیاج داره ... به ترتیب پیرامون مسایلی که مطرح فرمودید نکاتی رو ذکر میکنم ... ؛ 1 - نیازی نیست از بدنه موشکی فاتح استفاده بشه ، تکنولوژی موجود در بدنه ساده " سام 2 " و یا سام 5 برای این کار کافی هست ، یعنی همون راهی که چینی ها رفتند ، قطر مرحله اول موشک چینی 700 میلیمتری و در اندازه سام 2 هست و با افزودن مرحله دو به قطر 560 میلیمتری وزن موشک در هنگام " فرود " بر روی هدف بسیار کمتر و مانور بسیار بالاتری خواهد داشت ... 2 - باتری های روسی اس 400 از چند مدل موشک استفاده میکنند ، و آخرین لایه رو بر عهده تور گذاشتن برای مثال 9m96E1-E2 برای بردی بین 40 و نوع دو 120 کیلومتر و 40n6 برای 400 کیلومتر و البته موشک های متفاوت دیگری هم سایر نسل های اس300 دارند .. موشک 9m96 بسیار کوچک هست و دو مرحله ای مجهز به tvc که بسیار هم چابک خواهد بود ، شاید چالش جدی ما برای موشک های سوخت جامد اینچنینی همین tvc باشه و نه هیچ چیز دیگه ... 3 - در این مورد سرعت هم فدا خواهد شد ، بخصوص زمان نهایی سوزش موتور و ... اما حداقل تکنولوژی ما رو به 3.5 ماخ خواهد رساند که کافی هست ، برای افزاش برد کافی است موشک به ارتفاع بیشتری پرتاب شود ، این تکنیک با ترکیب موشک دومرحله ممکنه زمان رسیدن به هدف رو زیاد کنه اما مرحله دوم باوزن کمتر و ارتفاع سیر بالاتر براحتی به فراتر از ماخ 4 هم میتواند برسد .. فشاری که درون موتور باید خنثی شود در ارتفاعات بالا و زمانی که سوزش موتور در مراحل میانی و پایانی است کمتر لحظه پرتاب است ، ضمن اینکه با استفاده از نخ های سیلیکونی اگر اشتباه نکنم مقاومت بدنه موتور راکت رو میشه تا هر فشاری بالا برد ... 4 - این بحث وابسته به طراحی کلی سامانه هست ، موشک های بلند برد معمولا از لحاظ راداری فعال هستند و همین امر موشک رو گران و رادار و پیچیده تر میکنه اما این قابلیت هست که در صورت وجود رادار با برد فقط 20 کیلومتر ! تا نزدیکی هدف به موشک میدکورس مولتی لینک داد ، هرچند که در این شرایط ecm موثر واقع خواهد شد ، منتها استفاده از دو جستجوگر مانند دیوید اسلینگ و چند رابط پیشرفته دیتالینک و کارهای اینچنینی میتونه Ecm رو تا حدود زیادی خنثی کنه ... 5 - نقطه ثقل ، مکان پایدار کننده و منحنی های کنترل تفاوت خواهند کرد که حل این مسئله چندان پیچیده نیست ، همین الان کتب راهنماش در کتابفروشی ها موجوده و میتونین تمام الگوریتم های لازم برای حل این مسئله رو طراحی کنین ... 6 - با وجود زمان زیاد در رسیدن به هدف ، دوربین های مادون قرمز بخصوص تجهیزاتی که بر روی اف 35 نصب هست اساسا چنین کاری بیهوده است ، مگر برای موشک کوچک و کوتاه بردی مثل امرام و ... پودر آلومینیوم بحث کنترل بردار رانش و تکنولوژی ساخت شیپوره و نازل رو برای این دست موشک ها پیچیده میکنه بخصوص با وجود tvc ، که خودش هم به نوعی چالش هست ...
  22. سرعت شاهد پایینه ولی این امکان رو داره که کوثر یا نصر یا چند تا ظفر شلیک کنه ...
  23. سلام مجدد ... [quote]در رابطه با اشتایر که مثال آنرا عنوان کردید ، به نظر من خستگی شما بیشتر به دلیل نداشتن تجربه در حمل و جابجایی اسلحه بود. در راهپیمایی های طولانی ، هیچگاه اسلحه را دست نمی گیرند. حتی اسلحه های سبک را نیز در دست نمی گیرند و بعد راهپیمایی کنند. بلکه آنرا در پشت خود حمایل می کنند. در حالیکه اگر همین اسلحه را در پشت خود به صورت صحیح و اصولی حمایل می کردید ، می توانستید مسافت های طولانی تری را هم با همین اسلحه طی کنید. کما اینکه اسلحه هایی مثل ام 82 را نیز به همین صورت در مسافت های طولانی حمل می کنند[b].[/b] اصولا در دست نگه داشتن مداوم اسلحه 12 کیلویی باعث خستگی زودرس می شود. می بایست تنها زمانی که تصمیم به استفاده از اسلحه دارید ، آنرا در دست بگیرید. [/quote] صحبت از راهپیمایی طولانی نیست الزاما ، کافیه یک جا ثابت ایستاده باشید ، تصور داشته باشین که بخواهید با این اسلحه از زیر سیم خاردار عبور کنین ، اون موقع نه در پشت حمایل و نه بر روی دست ها کار راحتی نیست و بشدت توان شما رو تحلیل خواهد برد .. دویدن متعادل با این سلاح در هیچ حالتی ممکن نیست ، نه در دست و نه بر روی شانه و نه در پشت حمایل ... بگذریم از اینکه اون سلاح اساسا نه کمربند داشت و نه دستی برای نگه داشتن مثل برت یا اف ان فال و ... حتی مدلهایی که در رژه نشون میدن فاقد چنین ابزارهایی هستن و اگر دقت کنین بیشتر حالت های حمل تک نفره این سلاح که توی رژه ها و سایر موقعیت ها نشون داده شده ، قرار دادن قسمت میانی اون روی شانه و غلاف کردن قسمت پایینی قنداق در دست هست ، تقریبا این روش تا الان مشاهده شده و تا زمانی که این سلاح رو تجربه نکنین در همه حالت ها برای مدت طولانی عملا نمیشه یک تصویر واقعی از وضعیت حمل این سلاح داشت ، نکته ای که وجود داره تک تیر انداز باید این سلاح تا رسیدن به ارتفاع مسلط و موقعیت فیزیکی که فضای دید مناسب وجود داشته باشه حمل کنه ، تصور بالا رفتن از ارتفاعات با این اسلحه هم مشکل هست ...
  24. با تشکر ... تا الان کسی جلیقه پوشیده و اسلحه گرفته دست بره بالای کوه در همچنین ارتفاعی ؟ کسی تجربه پوشیدن جلیقه در مناطق جنوبی کشور مثل خوزستان رو داره ؟ هفته گذشته توفیق زیارت اشتایر نصیبم شد ، پس از ده دقیقه روی دست گرفتن ناچار شدم رهاش کنم ، اینقدر سنگین و بد دست بود که نمیشد بیشتر از 20 دقیقه باهاش راه رفت ، چه می کشه این نیرومخصوص که باید 15 تا 30 کیلومتر رو با این وسیله جهنمی طی کنه و از قضا جلیقه هم بر تن داشته باشه ، درسته که ام 4 و کلاشینکف خیلی سبکتر هستند اما پوشیدن این تجهیزات بصورت دایمی و در اختیار سرباز بودن هرچند که از نظر ظاهری زیبا به نظر میرسه و بسیار جدی و نجات بخش هستند ، اما بشدت از توان فیزیکی افراد کم میکنه ، مگر اینکه جلیقه های ضد گلوله سبک ، خنک تر و مقاوم در حد معمول طراحی و ساخته بشن ....
  25. غلط املایی ! .. [quote][color=#0000FF]لامپ هاي کلاستوم و مگنتوم [/color][/quote] کلیسترون و مگنترون ... [quote][color=#0000FF]LONG RENG[/color][/quote] range ---- تکن یا tactical air navigation = tacan تصویر تکن ساخت ایران در رژه -31-6-89 http://delagah.persiangig.com/image/31-06-89-parade2/_DSC0098.jpg