STORM

Members
  • تعداد محتوا

    358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های STORM

  1. این اقدام غرور آفرین نیروی هوایی را در رهگیری و وادار کردن هواپیمای آمریکایی به فرود را به کلیه کاربران میلیتاری تبریک میگم .
  2. به جز چهارمي كه نوشتيد P-80 Shooting Star بقيه صحيح مي باشد ولي لطفا اسم هواپيماهارو كامل بنويسيد مثلا اولي AD-1- Oblique Wing كه فقط لقب آن Oblique Wing ذكر شده كه بهتر است اگر هم كامل نمينويسيم به جاي مثلا TOMCAT از F-14 استفاده كنيم. همين طور هشتمي و غيره. ممنون تا اين لحظه Babakim1 با 7 امتياز P-80 Shooting Star بال هاي پهن تري دارد
  3. البته پست متوالي شد اينجا :lol: و لي اشكال نداره اين يه بار icon_wink يكي اضافه گذاشتم .
  4. اين لالايي رو گفتم كه تو بخوابي عزيز دل برادر icon_wink من لالايي زياد بلدم :lol:
  5. آره اين رادارها خيلي مشكوك هستند و همزمان شدن آنها با هواپيماهاي F-35 كه آمريكا ميخواد به اسراييل بده!! جالبه ارتفاع آنتن هاي اين رادار ها 400 متر هست يعني به بلندي برج ميلاد دارن آنتن راداري ميزنن!! بايد دقت كرد
  6. نه برادر من به راديو بيگانه گوش نميكنم!! پست هاي قبلي بنده رو زحمت ميكشيديد ميخوانديد اين حرف بي ربط رو نميزديد!! در ثاني شعار هم نميدم و مسائل رو زير سوال نميبرم. ولي وقتي زياده روي و اغراق شما رو در مسائل ميبينم مجبور به واكنش ميشم. از منطق خارج نشيم فقط!! تحليل مهم است. شما بعضي وقت ها 3 ماه خبري ازتون نميشه و وقتي هم كه بر ميگردين 3000 تا پست ميدين!!! يك پستي حاضر كرده بودم براي تاپيكي كه يك كاربري ايجاد كرده بود به عنوان شهاب 3 چقدر واقعي هست و آن تاپيك بنا بدلايلي حذف شد كه جا داره پست رو الان بذارم و اما شهاب 3 تا چه حد واقعيت هست؟ تا اين حد واقعيت هست كه اسراييلي كه وقتي كوچكترين تحديدي حس كرد بدون ترديد اقدام به حمله ميكند از ترس و هراس پاسخ موشكي ايران كه مطمئنن اين موشك ها موشكهايي نيست جز شهاب-3 قدر و عاشورا جرات حمله به ايران رو تا به امروز نداشته و در حال حاضر نيز ميلياردها دلار هزينه براي باز دارندگي اين موشكها كرده و ميكند . براي اينكه بدانيد موشك هاي ما چقدر واقعي هستند بايد ببينيد نظر دشمنانمان در اين مورد چيست. در اين بين عاشورا خود موشك بسيار پر قدرت - دقيق و مخربيست و اين رو من نميگم ! نشریه دفاعی جینز دیفنس اعلام كرده : جینز دیفنس: عاشورا، موشکی متفاوت نشریه دفاعی جینز دیفنس در گزارشی به بررسی موشک جدیدی پرداخته که ایران در حال تولید آن است. بنا بر گزارش این نشریه، عاشورا موشک بالستیک میانبرد دو مرحله ای با قطر آن 125 سانتیمتر است که ظاهری شبیه موشک شهاب 3 دارد و بنابراین می تواند از زیرساختها و پرتاب کننده های این موشک استفاده کند و قابلیت حمل چندین نوع کلاهک، از جمله کلاهک هسته ای را دارد. منابع اطلاعاتی به این نشریه گفته اند تکنولوژی موشک عاشورا کاملاً ایرانی است اما برخلاف بیشتر موشکهای ایرانی که براساس طراحیهای کره شمالی ساخته شده اند، هیچ شباهتی به هیچکدام از موشکهای ساخت کره شمالی ندارد، بلکه شبیه موشک پاکستانی شاهین است. با این حال، به گفته این منابع، هیچ گونه همکاری بین ایران و پاکستان در این زمینه وجود نداشته است. عوزی روبین، رئیس سابق سازمان دفاع موشکی اسرائیل به نشریه جینز دیفنس گفته که اگر اطلاعاتی که در مورد موشک عاشورا به دست آمده دقیق باشد، ساخت این موشک نقطه عطف مهمی در برنامه موشکی ایران است. به نوشته جینز دیفنس در حالی که موشکهای سوخت مایع شهاب در گروه صنعتی شهید همت تولید شده بودند، موشک عاشورا در گروه صنعتی شهید باقری، طراحی و ساخته می شود، هر دو شرکت بخشی از گروه صنعتی صنام هستند که با نام واحد 140 سازمان صنایع دفاع نیز شناخته می شود. ایران خواسته خود برای دستیابی به موتورهای سوخت جامد برای موشکهای بالستیک را پنهان نکرده، چون در مورد موشکهای با سوخت جامد، سکوی پرتاب موشک می تواند در هر مکانی که مستقر شود بلافاصله موشک را پرتاب کند اما پرتاب موشکهای سوخت مایع به آمادگیهای قبلی نیاز دارد و بدین ترتیب با ردیابی این اقدامات آمادگی از طریق ماهواره می توان پرتاب آنها را پیش بینی و در مقابل آنها، اقدامات پدافندی انجام داد. جینز دیفنس به اظهارات علی شمخانی، وزیر دفاع وقت ایران در مه 2005 اشاره کرده که از آزمایش موفقیت آمیز موتور سوخت جامد برای موشک شهاب 3 خبر داده و گفته بود: "سوخت جامد بادوامتر است و برد موشک را افزایش می دهد، عمر موشکی که از سوخت مایع استفاده می کند کم است و زمان محدودی می توان از آن استفاده کرد، سوخت جامد عمر موشک و دقت آن را به نحو محسوسی افزایش می دهد." بنا بر اعلام ایران، در آن زمان دو موتور موشک سوخت جامد آزمایش شدند که یکی از آنها برای شهاب 3 طراحی شده بود، ظاهراً موتور دیگر و شاید هر دو موتور برای موشک عاشورا طراحی شده بودند. ایران در سال های اخیر چندین راکت با برد طولانی و چندین موشک سوخت جامد با برد کوتاه، از جمله زلزال -2 و فاتح -110 تولید کرده اما به نوشته جینز دیفنس، تا به حال در تولید موتور سوخت جامد برای موشکهای بالستیک میانبرد موفق نبوده است. عوزی روبین به جینز دیفنس گفته است: "سوخت جامد از احتمال ردیابی شدن پرتاب کننده موشک توسط ماهواره ها و رادارهای هوایی بشدت می کاهد و اجازه می دهد که موشک از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل شود، می توان پنهانش کرد، و بدون نیاز به زمان زیادی برای آماده سازی آن را پرتاب کنید." به نوشته جینز دیفنس بر اساس گزارشهای اطلاعاتی، ایران در حال حاضر سه خانواده موشک بالستیک میانبرد در اختیار دارد: موشکهای سوخت مایع شهاب، موشکهای سوخت جامد بی ام - 25 که بر اساس طراحی کره شمالی ساخته شده و برد آن بین 2500 تا 3500 کیلومتر اعلام شده و موشکهای سوخت جامد عاشورا. منبع اين خبر جینز دیفنس است كه در تاريخ 07 آذر 1386 توسط BBC ترجمه شده. و مثال هايي از اين قبيل كه بيگانگان به توان ما اذعان كرده اند بسيار زياد است.
  7. اگر ايران هم نقشه هاي ساخت شهاب 3 رو به بوركينافاسو بده اونم شهاب ميسازه!!! جهش تكنولوژيكي كه گفتي چيزه خوبيه!!! حرفهاي عجيب غريبي بالا زديي كه فوق العاده به همديگر بي ربط بود. آنچنان بي ربط كه من اينو ميذارم به حساب اينكه الان ساعت 3:10 شب هست وگرنه......!!!! نه اينجوري نميرم!! بذار بخندم برم!! ببين چي نوشتي!!! Lich نوشته: البته از سارکوزی احمق بعید نیست! (بطور مثال گفتم!). وقتی زنش فاحشه است حتما معاون ها و وزیرهاشم از بقالی سرکوچه شون مدرک گرفتند! فعلا كه ميراژ رو فرانسه ميسازه و 70٪ مصرف برق كشورش رو از نيروگاه هاي اتمي خودش كه بومي هستند تامين ميكنه!! فراموش نكن حقايق عليرغم ميل تو و من!! وجود دارند ....
  8. اولا سال 2008 هست و بله به جز سيستم هاي پدافندي PAC-3 S-300 و S-400 اگر سيستم درست حسابي ديگر سراغ داريد بفرماييد بخريم!!! سراغ داريد؟؟ يا اگر با كلاشينكف ميخواين B-2 بزنيد بسم الله ! دليل قاطع به حرفاتون بيارين تايپ كردن و شعار دادن و كلمه پروني راحته - مثلا مدير سايت به شما تفاوت قائل شده و مدير انجمن هستين!!! به نظر من آدم ماهي يه دونه پست بذاره ولي قابل استفاده باشه ! يك كارشناس و تحليل گر مسائل نظامي كلمه چرته از دهنش خارج بشه ميخندن بهش حالا شما كه جاي خود داريد icon_wink ثانيا بديهي است كه علت هاي عدم حمله به ايران متفاوت است. ميتونيد به 6 مورد اساسيش اشاره كنيد؟
  9. البته با توجه به اطلاعاتي كه بنده نسبت به خبر گزاري ها و روزنامه هاي مختلف دارم در مورد ريانوستي نيز قبلا در پستي نوشته بودم ولي!! اگر يك مقدار بيشتر بخوام در مورد ماهيت اين خبرگزاري و اين خبر بگم : كلا دولت هر كشوري سياست ها و ژست هاي سياسي ثابتي در قبال كشورهاي مختلف دارد و بر پايه اين ژست كه به نوعي اصول ارتباطي آن كشور در رابطه با كشور هاي مختلف محسوب مي شود سياست ها تنظيم مي شوند كه بديهي است اين سياست هاي اعمالي نبايد مغايرتي با اصول مشخص شده داشته باشند از اين رو هم سخنان سياست مداران در هر زمان و مكاني براي كشور مخاطب مهم است و در همين راستا رسانه هاي آن كشور نيز همگام با آنها حركت ميكنند اما...!!! اما برخي حرفها و مسائل كه بهتر بگم برخي نكات مهمي نيز هستند كه به گونه اي بايد گفته و يا ياداوري شوند بدون آنكه خدشه اي به اصول مشخص شده وارد شود كه براي اين منظور يك خبرگزاري را مشخص ميكنند كه بر خلاف اصول كلي هر خبر مشخص شده اي رو اعلام كنه كه در كمترين زمان به كل دنيا مخابره و به گوش سياست مداران ميرسه كه در اينجا ريانوستي چنين نقشي دارد. اين خبر را ميتونيم در اين راستا در نظر بگيريم و بررسي كنيم. تحليل اول از اين خبر : ( خوش بينانه ) روسيه با توجه به اطلاعات مختلف و بسياري كه دارد مخصوصا اطلاعات تكنولوژيكي پرده از روي يك واقيت مهم برداشته و عليرغم اينكه يك چنين خبري به پرستيژ سيستم هاي پدافندي روسيه لطمه ميزنه و باعث كساد و يا كاهش تقاضا و يا كاهش قيمت اين محصول ميشه اقدام به دادن هشدار به كشور هايي مثل سوريه و مخصوصا ايران كرده كه آگاه باشيد اين يك هواپيماي ضد رادار هست و اگر فكر ميكنيد با سيستم هايي كه در اختيار داريد مي توانيد اين هواپيماها رو شناسايي و مقابله كنيد سخت در اشتباهيد و هشداري است براي آمادگي احتمالي اسراييل براي حمله به تاسيسات اتمي ما كه بديهي است فرصتي است براي ما براي آمادگي بيشتر و حتي چراغ سبزي براي فروش تجهيزات فوق مدرن براي ايران. تحليل دوم از اين خبر : ( بدبينانه ) اين روزها اهود اولمرت، کفیل نخست وزیری اسراییل به مسکو سفر کرده است تا رهبران روسیه را نسبت به عدم فروش تسلیحات پیشرفته به ایران و سوریه متقاعد سازد و در كنار آن در لابه لاي خبرها ديدم امروز اسراييل يك امتياز نيز به روسيه داد و آن دادن امتياز كامل محلي بود كه در ايام قديم زوار روسيه كه براي زيارت قدس ميرفتند در آنجا سكني ميكردند كه روسيه مدتها خواستار آن بود و از طرفي روسيه بعد از بحران گرجستان شديدا به دنبال ترميم وجه خودش در عرصه بين المللي هست و همزمان شدن اين خبر با اين مسائل نيز نكته اي هست با اين مقدمه اين خبر مي تواند ضربه زدن به اراده سياسي يك كشور كه در اينجا ايران است باشد بدين صورت كه حتي شما اگر S-300 نيز داشته باشيد يا اگر هم داريد نميتوانيد از حمله احتمالي اسراييل جلوگيري كنيد و از آن مصون بمانيد و بهتر است غني سازي را متوقف و با خواسته هاي غرب همراه شويد كه كلا دادن يك اعتماد به اسراييل و يك امتياز به غرب عليه ايران محسوب مي شود. و همينطور ميتواند باج خواهي و گرفتن امتياز از ايران نيز نحسوب شود مانند گرفتن مبلغ بالا به همراه امتياز در مقابل واگزاريه سيستم هاي قويتر و غيره.... البته تحليله بسيار خلاصه اي كردم. از كاربران نيز خواهش ميكنم وقتي كلا با خبري مواجه مي شوند به جاي گفتن اينكه دروغ است!حرف مفت است! چرت! يا مزخرف! است به تحليل و برسيه ابعاد مختلف خبر اقدام كنند. STORM
  10. آره عكس هاي من آمادست. البته babakim يه كار خوبي كه كرده بود زمان آپلود عكس هارو مشخص كرده بود و منم ميدونستم كه كار داشتم نتونستم برسم. من امشب ميذلرم عكس هارو.
  11. انگار خيلي دير رسيدم :lol:
  12. ممنون دوست عزيز. به زودي سري هاي بعدي رو هم ميذارم.
  13. عكس ها كه اسم ميليتاري داشت نيز با لينك سايت اصلي عوض ميشه. دوستان منبع اين عكس ها جايي نيست جز سايت www.deagel.com كه من به علت اين كه منبع رو نگفتم و يا اشتباه گفتم پوزش مي خواهم.
  14. چرا ؟ خيلي قشنگ و با ابهت بودن؟
  15. خوب شد گفتي همين الان ميخواستم بكارم icon_question درسته نوبت من نبود ولي ديدم دوستان منتظر هستن به خاطر اون. يك شنبه خوبه منتظر هستيم. هر چند شايد من يكي دو تاشو به سختي بگم ولي استفاده ميكنيم icon_wink
  16. :lol: اينو راست ميگي !! وقعا فوق العلدست البته تو همين سري عكس ها زيباييش كه ناشي از طراحيشه كاملا مشخص بود ولي عكس هاي سري بعد نيز خيلي قشنگه
  17. بله ! بهتر است لينك عكس هارو از سايت خودش كه Deagel هست قرار بدم.
  18. اسرائيل که همچنان خود را برای مقابله با «تهديدات» موشک های دوربرد جمهوری اسلامی ايران آماده می کند، دو آنتن عظيم راداری را در صحرای «نگب» در جنوب اسرائيل در دست ساختمان دارد. اين آنتن ها که بخشی از سامانه های هشداردهنده جديد هستند، در نزدیکی نیروگاه اتمی دیمونا در صحرای « نگب» در دست احداث هستند. زمان آغاز فعاليت این سامانه های ضد موشکی جديد برای اواسط ماه اکتبر برنامه ريزی شده است. دو آنتن در ارتفاع چهارصد متری، که دو برابر و نيم مرتفع ترين ساختمان برج های «عزريئلی» درتل آويو هستند، در صحرای «نگب» به کارخواهد پرداخت. آنتن های عظيم نظامی، «بزرگترين» درنوع خود در خاورميانه توصيف شده اند. روزنامه اسرائيلی «معاريو» در اين زمينه نوشت: « کار برپايی آنتن ها اين روزها با شتاب، به دليل مقابله با روز مبادا در تنش ميان ايران عليه اسرائيل ادامه دارد». برای اينکه آنتن ها پروازهای نيروی هوايی و هواپيماهای مسافربری اسرائيل را مختل نکنند، درمحلی قرار خواهند داشت که بر فعاليت برج های ديده بانی تاثير نگذارند. درعين حال، محلی که برای برپايی آنتن ها تعيين شده است، فاصله چندانی با نيروگاه اتمی «ديمونا» در جنوب اسرائيل ندارد. ورود مردم عادی به اين محل ازديرباز ممنوع است و هواپيماهای اسرائيلی نيز برفراز آن پرواز نمی کنند. همزمان با اين دو آنتن، کار سيستم رادار آمريکايی «اف- بی- ايکس- تی» نيز ادامه دارد. اين سيستم راداری درکنار تپه «کرن» درصحرای غربی «نگب» برپا می شود. به نوشته معاريو، درماه سپتامبر چهار فروند هواپيمای بزرگ باربری آمريکا در پايگاه نظامی «نواتيم» فرود آمدند و تجهيزات لازم اين سامانه های هشداردهنده را با خود به اسرائيل آورد. هريک ازاين هواپيماها حامل ۱۲۰ تن تجهيزات بود. در اين ارتباط، قرار است نيروهای آمريکايی از اروپا برای نظارت برکار نصب اين سامانه ها به اسرائيل انتقال يابند. ۶۸ نيروی متخصص نيز پيوسته درپايگاه سيستم های راداری مشغول به کارخواهند بود. همچنين قرار است اين سامانه با موافقت جرج بوش، رييس جمهوری آمريکا، به سيستم پيشرفته هشداردهنده جهانی آمريکا متصل شود. بر اين اساس، ارتش اسرائيل از نيروهای آمريکايی در مورد شليک احتمالی موشک های دورپرواز «شهاب ۳ » ايران به سوی اسرائيل هشدار لازم را دريافت می کند، و در عين حال، موشک های ضد موشک خود ازمدل «ختس-۲» (آرو-۲ يا پيکان-۲) را به سوی موشک های شهاب، با هدف منهدم کردن آنها درفضا، خواهد فرستاد. به گزارش رسانه های اسرائيل، نخست وزير و وزيردفاع اين کشور فهرست طولانی تری ازتجهيزات مورد نياز را در ديدارهای يک سال اخير به آقای بوش ارائه کردند، اما آمريکا با اين گمان که اسرائيل، خود را برای حمله به تاسيسات هسته ای ايران آماده می کند، از تحويل همه اين تجهيزات به اسرائيل خودداری کرد. با اين حال، آقای بوش موافقت کرد که سامانه های هشداردهنده را به اسرائيل تحويل دهد، که رسانه های اسرائيل آن را «ژست دوستی بوش قبل ازترک کاخ سفيد» توصيف کرده اند. پيشتر، پنتاگون، وزارت دفاع آمريکا، روز سه شنبه تاييد کرد که فروش ۲۵ فروند از پيشرفته ترين مدل هواپيمای رادارگريز و عمود پرواز خود را در چارچوب يک معامله کلان ۲۰ ميليارد دلاری به اسرائيل تصويب کرده است، و اسرائيل می تواند خواستار ۲۵ فروند بمب افکن اف-۳۵ ديگر شود. البته کنگره آمريکا هنوز در اين باره اظهار نظرنکرده است. انتقاد در اسرائیل اما راه اندازی اين سامانه های راداری و آنتن های عظيم درجنوب اسرائيل، از هم اکنون موجب انتقادهای زيادی نيز درميان کارشناسان نظامی و فرماندهان ارتش اسرائيل شده است. منتقدان بر اين امر انگشت می گذارند که حضور نيروهای آمريکايی دراين پايگاه ها و وابسته شدن اسرائيل به نيروهای آمريکايی برای نخستين بار و اين که اسرائيلی ها اجازه ندارند به طور مستقل سيستم ها را هدايت کنند، می تواند موجب افشای «رازهای نظامی اسرائيل» شود. به نوشته روزنامه «جروزالم پست»، مخالفان می گويند: اسرائيل بايد مستقل باشد و برای حفظ رازهای نظامی اش حتی نمی تواند به آمريکا که هم پيمان اصلی اين کشور در جهان است، اعتماد کند. آنها در اين خصوص اشاره می کنند که درمواردی، برخی ازنيروهای آمريکايی که ريشه و تباری ازکشورهای ديگر داشته اند، رازهای آمريکا را فاش کرده اند. به گزارش رسانه های اسرائيل، اما سران اين کشور «چاره ای نداشته اند» جز آنکه با راه اندازی اين سيستم های راداری توسط نيروهای آمريکايی موافقت کنند، زيرا مقامات آمريکايی می خواهند اطمينان يابند که اسرائيل به طور مستقل به اقدام نظامی احتمالی عليه تاسيسات هسته ای ايران دست نمی زند. در اين ميان، فعالان محيط زيست اسرائيل نگرانی های عميق خود را درمورد عواقب راه اندازی اين سيستم ها در جنوب اسرائيل برای مردم، حيوانات و جانداران مختلف و طبيعت نسبتا بکر اين ناحيه مورد تاکيد قرار داده اند. به گفته آنها، تشعشعات شديد اين سيستم ها می تواند اخلالات جدی درزندگی و سلامتی مردم و جانداران بوجود آورد. اين در حالی است که به گفته مقام های اسرائيلی، به دليل مساحت کم اين کشور، جای ديگری برای نصب اين سيستم ها وجود ندارد. آنها می گويند که صحرای «نگب» تنها جايی است که جمعيتی اندک دارد. منبع : R.F منبع رو خودم اختصاري نوشتم
  19. 22سپتامبر- (31/6/59) دبيركل سازمان ملل متحد به ايران و عراق پيشنهاد كرد كه مساعي جميله وي را با هدف كمك به حل منازعه از طرق مسالمت آميز بپذيرد. 23سپتامبر- (1/7/59) دبيركل بر اساس ماده 99 منشور توجه شوراي امنيت را به منازعه ميان ايران و عراق جلب كرد. رئيس شورا پس از مشورت با اعضاي بيانيه‌اي صادر كرد كه در آن ضمن حمايت از تلاش‌هاي دبيركل از هر دو طرف درخواست شده بود اختلاف خود را از راه‌هاي مسالمت آميز حل كنند. 25سپتامبر- (3/7/59) دبيركل از شوراي امنيت خواست تا موضوع را با فوريت مورد رسيدگي قرار دهد. 28سپتامبر- (6/7/59) شورا قطعنامه 479 را تصويب كرد و از ايران و عراق درخواست كرد كه در اسرع وقت از استفاده بيشتر از زور اجتناب كنند و مناقشه خود را از طريق صلح آميز حل و فصل نمايند. شورا پشتيباني خود را از تلاشها و پيشنهاد دبيركل ابراز نمود. 10اكتبر- (18/7/59) دبيركل از ايران و عراق درخواست كرد بر كشتي‌هايي كه در منطقه درگيري در محاصره قرار گرفته‌اند اجازه دهند منطقه را ترك كنند. 5نوامبر- (14/8/59) رئيس شوراي امنيت بيانيه‌اي صادر كرد و طي آن از تلاش‌هاي دبيركل در اعزام نماينده ويژه‌اي به منطقه پشتيباني نمود و از ايران و عراق خواست تا با شورا همكاري كرده و از تلاش‌هاي دبيركل حمايت نمايند. 11نوامبر- (20/8/59) دبيركل، نخست وزير پيشين سوئد، آقاي اولاف پالمه را به عنوان نماينده ويژه خود منصوب كرد. 16نوامبر- (25/8/59) نماينده ويژه دبير كل، نيويورك را به مقصد منطقه ترك نمود. 20 تا 24 نوامبر- (29/8 تا 3/9/59) آقاي پالمه و تيم همراه از تهران و بغداد ديدار كردند. 25نوامبر- (4/9/59) آقاي پالمه به دبيركل اطلاع داد كه هر دو طرف در اصول با آزادسازي 63 كشتي خارجي كه به سبب جنگ در شط العرب گرفتار شده‌اند موافقت كرده‌اند. 26نوامبر- (5/9/59) آقاي پالمه در يك مصاحبه مطبوعاتي توافق‌هاي اصولي حاصل شده در مورد آزادي عبور كشتي‌هاي محبوس شده را براي خبرنگاران تشريح نمود. وي افزود: مقدمات آن نيز توسط دبيركل سازمان ملل صورت گرفته است. *سال 1981 (1360-1359) 13تا 15ژانويه- (23 تا 25/10/59) آقاي پالمه و هيأت همراه وي براي دومين بار از بغداد ديدار كردند. 16 تا 17 ژانويه- (27 تا 28/10/59) آقاي پالمه و هيأت همراه براي دومين بار از تهران ديدار كردند. 18 تا 21 فوريه- (29 تا 2/12/59) آقاي پالمه و هيأت همراه وي باز هم در تهران و بغداد مذاكراتي انجام دادند. ژوئن- (26/3/60) ايران و عراق 42 اسير مجروح را در قبرس مبادله نمودند. 20 تا 21 ژوئن- (30 تا 31/3/60) آقاي پالمه و هيأت همراه وي در تهران با نخست وزير، شهيد رجايي، رئيس مجلس شوراي اسلامي، جناب آقاي هاشمي رفسنجاني و رئيس ديوان عالي كشور، شهيد آيت الله دكتر بهشتي در مورد پيشنهادات سازمان ملل براي آتش بس، عقب نشيني و چگونگي مذاكرات گفتگو كردند. 22تا 23ژوئن- (1 تا 2/4/60) آقاي پالمه در بغداد با صدام حسين رئيس جمهور، طارق عزيز معاون نخست وزير و سعدون حمادي وزير امور خارجه ملاقات و مذاكره كردند و پيشنهادات را مورد بحث قرار دادند. 26تا 28ژوئن- (5 تا 7/4/60) دور مذاكرات تهران و بغداد منجر به تهيه طرح سازمان ملل متحد شد كه به طرفين ارائه گرديد. 25اوت (3/6/60) با نظارت كميته بين الملل صليب سرخ 45 اسير ايراني و 40 اسير عراقي در قبرس مبادله شدند. *سال 1982 (1361-1360) 24تا 27 فوريه- (5تا 8/12/60) آقاي پالمه و گروه وي مذاكراتي در بغداد و تهران انجام دادند و طرح تكميل شده‌اي را كه بر اساس پيشنهاد ژوئن 1981 تهيه شده بود به طرفين ارائه نمودند. 16 ژوئن- (26/3/1361) ايران و عراق تعدادي اسير جنگي زخمي را تحت نظارت كميته بين‌الملل صليب سرخ در قبرس مبادله كردند. 12جولاي- (21/4/61) شوراي امنيت قطعنامه 514 را صادر كرد در اين قطعنامه از طرفين درگير خواستار آتش بس فوري و عقب نشيني نيروها به مرزهاي بين المللي شناخته شده است. در اين قطعنامه اعزام ناظران سازمان ملل جهت نظارت و تأييد آتش بس و عقب نشيني و ادامه تلاش‌هاي ميانجيگرانه گنجانده شده است و نيز از ساير كشور خواسته شده است كه از اقداماتي كه ممكن است به ادامه درگيري كمك نمايد اجتناب ورزند. 15جولاي- (14/14/61) رئيس شوراي امنيت از طرف اعضاي شورا بيانيه‌اي صادر كرد كه طي آن از طرفين خواستار حل مسالمت‌آميز منازعه شده است. 4اكتبر- (12/7/61) شوراي امنيت قطعنامه 522 را صادر كرد كه در آن بر لزوم اجراي مؤثر قطعنامه 514 تصريح شده است. در آن قطعنامه همچنين از آمادگي يكي از طرف هاي درگير براي همكاري استقبال نموده و از طرف ديگر نيز خواسته شده كه به همين نحو عمل نمايد. 22اكتبر- (30/7/61) مجمع عمومي سازمان ملل قطعنامه 3/37 راصادر كرد كه در آن خواستار آتش بس فوري عقب نشيني نيروها و حل و فصل مسالمت آميز مناقشات دو كشور شده است. 28 اكتبر- (6/8/61) جمهوري اسلامي ايران از دبيركل خواست تا هيأتي را براي بررسي تخريب مناطق مسكوني ايران به وسيله عراق اعزام نمايد. *سال 1983- (1362-1361) 21فوريه- (2/12/61) رئيس شوراي امنيت طي بيانيه‌اي درخواست‌هاي قبلي شورا مبني بر آتش بس فوري، عقب نشيني نيروها و حل مسالمت آميز منازعه را تكرار كرد. 2مه- (12/2/62) جمهوري اسلامي ايران بار ديگر درخواست كرد دبيركل هيأتي را براي بررسي مناطق مسكوني تخريب شده اعزام نمايد. همچنين خاطرنشان شده كه اين هيأت در مورد ادعاي عراق تحقيقي نمايد. عراق نيز با اين امر موافقت كرد. 12مه- (23/2/62) دبيركل تصميم خود مبني بر اعزام هيأتي براي بررسي مناطق مسكوني تخريب شده در ايران و عراق را اعلام داشت. 20 مه تا 2 ژوئن (3/20 تا 12/3/62) دبيركل گزارش تيم موردنظر خود جهت تحقيق از نقاطي در مناطق جنگي را به ايران و عراق اعزام داشت. 10ژوئن- (20/3/62) عراق از دبيركل خواست تا كميسيوني براي بررسي وضعيت اسراي جنگي در ايران و عراق تشكيل دهد. دبيركل در اين خصوص با كميته بين‌المللي صليب سرخ مشورت كرد. 20ژوئن- (30/3/62) دبيركل گزارش تيم اعزامي را كه حاكي از ويراني سنگين و شديد مناطق مسكوني با استفاده از آتشبار هوايي و حملات موشكي و نيز در طي اشغال نظامي در ايران و خسارت سبك به مناطق مسكوني عراق بود به شورا تسليم كرد. 29تا 30سپتامبر- (7 تا 8/7/62) دبيركل و نماينده ويژه او اولاف پالمه، در نيويورك با وزراي خارجه ايران و عراق ملاقات كردند. 31 اكتبر- (9/8/62) شوراي امنيت قطعنامه 540 را صادر كرد در اين قطعنامه نقض حقوق انساني و بين‌المللي محكوم و توقف فوري كليه عمليات‌هاي نظامي عليه اهداف غيرنظامي درخواست شده است. همچنين بر حقوق آزادي دريانوردي در خليج فارس تصريح شده و از كشورها خواسته شده است كه از هرگونه اقدامي كه ممكن است به تشديد درگيري كمك نمايد اجتناب ورزند. در اين قطعنامه همچنين از دبيركل درخواست شده است كه به تلاش هاي ميانجيگرانه ادامه داده و با طرف‌هاي درگير جهت يافتن راه‌هايي براي متوقف ساختن مخاصمات و نظارت بر آن از جمله اعزام ناظران سازمان ملل مشورت نمايد. 22نوامبر- (1/9/62) جمهوري اسلامي ايران از دبيركل خواست تا بار ديگر گروهي را براي بررسي حملات بخ مناطق مسكوني به منطقه گسيل دارد. 5 دسامبر- (14/9/62) دبيركل شوراي همكاري خليج فارس در ملاقات با دبيركل سازمان ملل خواستار اقدام وي در جلوگيري از گسترش درگيري شد. 11دسامبر- (20/9/62) دبيركل مواضع طرفين راجع به قطعنامه 540 را به شورا گزارش داد. 10 فوريه- (21/11/62) دبيركل طي پيام‌هاي جداگانه به دو كشور با ابراز نگراني از ادامه جنگ و خسارات ناشي از آن تصميم خود را داير بر اعزام هيأتي براي بازديد از مناطق مسكوني مورد حمله و مذاكره در مورد منازعه به ايران و عراق اعلام داشت. 8مارس- (18/12/61) دبيركل اعلام كرد هيأتي براي بررسي اتهام كاربرد سلاح‌هاي شيميايي توسط عراق اعزام مي‌كند. 13 تا 18 مارس- (23 تا 28/12/62) هيأت اعزامي در منطقه شواهد كاربرد سلاح‌هاي شيميايي را بازديد و بررسي كرد. 26 مارس- (16/1/63) گزارش هيأت اعزامي پيرامون ادعاي جمهوري اسلامي ايران مبني بر استفاده عراق از سلاح‌هاي شيميايي، همراه با اظهار تأسف دبيركل از كاربرد سلاح‌هاي شيميايي به شوراي امنيت تسليم شد. 30 مارس- (10/1/63) شوراي امنيت كاربرد سلاح‌هاي شيميايي راقويا محكوم كرد و از اين كشورها درخواست كرد كه پروتكل 1925 ژنو در اين ارتباط را رعايت كنند. شورا همچنين كليه اقدامات مربوط به نقض حقوق انساني و بين‌المللي را محكوم نموده و خواستار راه حل صلح جويانه جهت حل و فصل اين درگيري شد. 1 ژوئن- (11/3/63) به ابتكار اعضاي شوراي همكاري خليج فارس شوراي امنيت قطعنامه 552 را صادر كرد و در اين قطعنامه از كليه كشورها خواسته شده است كه به حقوق آزادي دريانوردي احترام بگذارند و حمله به كشتي‌هاي تجاري در مسير كويت و عربستان سعودي متوقف شود. 9 ژوئن- (19/3/63) دبيركل با ارسال پيامي براي رؤساي جمهوري ايران و عراق خواستار توقف حملات نظامي به مناطق مسكوني و غيرنظامي شده و درخواست نموده است كه در آينده از شروع نمودن اين گونه حملات نظامي عمدي خودداري ورزند. * سال 1985 ( 1363- 1364) 11 تا 17 ژانويه ( 21/ تا 27/10/63)‌ هيات سازمان ملل از اردوگاه‌هاي اسراي جنگي در عراق بازديد كرد. 18 تا25 ژانويه ( 28/10 تا 5/11/63)‌ هيات سازمان ملل از اردوگاه‌هاي اسراي جنگي در ايران بازديد كرد. 22 فوريه (3/12/63) گزارش هيات سازمان ملل متحد در خصوص بازديد از اردوگاه‌هاي اسراي جنگي حاكي است كه در هيچ يك از دو كشور اسراي جنگي مورد آن چنان بدرفتاري كه اتهام آن مطرح مي‌گردد نشده‌اند، منتشر شد. 5 مارس (14/12/63) بيانيه رئيس شوراي امنيت حاكي از ابراز نگراني در زمينه حملات طرفين به مناطق مسكوني يكديگر صادر شد. وي از دولتهاي ايران وعراق خواست كه تعهدات خود به دبير كل مبني بر اجتناب از حمله به مناطق مسكوني عمل كنند. 9 مارس ( 18/12/63) دبير كل پيامي به روساي جمهوري اسلامي ايران و عراق از هر دو طرف خواست تا توافق 12 ژوئن 1984 پرامون عدم حمله به مناطق مسكوني را محترم شمارند. 15 مارس (24/12/63) شوراي امنيت در بيانيه‌اي خواستار اجراي توافق عدم حمله به مناطق مسكوني و نيز يافتن راه حلي مسالمت آميز جهت پايان دادن درگيري شد. 18 تا 26 مارس ( 27/12/63) تا (6/1/64) دبير كل در نيويورك با معاون وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران و وزير خارجه عراق ملاقات و طرح هشت ماده‌اي خود را به منظور يافتن راهي جهت خاتمه به درگيري به آنان عرضه كرد بخشيدن امور 7 تا 8آوريل (18 تا 19/1/64) دبير كل از تهران و بغداد ديدار كرد. 12 آوريل ( 23/1/64) دبير كل گزارش سفر خود به تهران و بغداد را به شوراي امنيت داد و اظهار داشت كه دو كشور به صلح تمايل دارند و در تلاشهايش به آن اطمينان يافته است و نيز آنها موافقت كردند كه بتوانند پيشنهادات ارائه شده دبير كل به دو كشور در ماه مارس مبنايي جهت مباحثات بيشتر به كار گرفته شود، در اين گزارش به شوراي امنيت پيشنهاد شد كه از دو طرف جهت بررسي مجدد كليه جوانب درگير دعوت به عمل آورد. 25 آوريل (5/2/64) شوراي امنيت در يك بيانيه رسمي كاربرد سلاح شيميايي را قويا محكوم ساخت. اين شورا آمادگي خود را جهت دعوت از ايران و عراق براي بررسي مجدد كليه جوانب درگيري ابراز نمود. 27 دسامبر ( 6/10/64) دبير كل 31 مورد حمله و رهگيري كشتيهاي تجاري در خليج فارس را به شورا گزارش نمود. *‌سال 1986 (1365- 1364) 11 فوريه (5/12/64) دبير كل درخواست كرد تلاشهاي هماهنگي براي خاتمه جنگ بر اساس طرح هشت ماده‌اي او انجام گيرد. 24 فوريه(5/12/64)‌ شوراي امنيت قطعنامه 582 را صادر كرد.در اين قطعنامه اقدامات اوليه‌اي كه باعث جنگ گرديد و نيز از ادامه و تشويق آن بويژه استفاده از سلاحهاي شيميايي اظهار تاسف شده است. شورا خواستار آتش بس فوري، عقب‌نشيني كليه نيروها به مرزهاي شناخته شده بين‌المللي، مبادله كامل اسراي جنگ و حل و فصل درگيري از راههاي صلح آميز گرديد.شورا همچنين مصرا از ساير كشورها خواست حداكثر تلاش خود را جهت جلوگيري از تشديد بيشتر مخاصمات به كار بندند. 12 مارس (21/12/64) گزارش گروه كارشناسي سازمان ملل متحد كه مويد كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق عليه نيروهاي ايران بود متشر شد. 21 مارس (1/1/65) رئيس شوراي امنيت در بيانيه‌آي كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق عليه نيروهاي ايراني و همچنين ادامه جنگ را قويا محكوم نمود. و از خطر گسترش درگيري به ساير كشورها اظهار نگراني نمود. 3 ژوئيه (12/4/65) دبير كل از طرفين خواست تا از حمله به مناطق مسكوني يكديگر خودداري كنند و پيشنهاد كرد هياتهاي بازرسي و نظارت بر عدم حمله به مناطق مسكوني مجدد فعال شوند و پيشنهاد كميته حسن نيت جهت پايان بخشيدن به درگيري را تكرار نمود. 14 اوت ( 23/5/65) دبير كل از اين كه هر دو كشور ايران و عراق اعلام كرده‌اند از حمله به مناطق مسكوني يكديگر خودداري خواهند كرد، ابراز رضايت نمود. وي درخواست نمود تا مهلت قانوني تمديد شود و نسبت به افزايش درگيري هشدار داد و خواستار خاتمه جنگ گرديد. 29 اوت( 7/6/65) شوراي امنيت نگراني خود را از توسعه احتمالي درگيري و افزايش حمله به كشتيهاي تجاري در خليج فارس و مناطق غير نظامي ابراز داشت. شورا بر تلاشهاي مداوم دبير كل بويژه در مورد سلاحهاي شيميايي و حملات به مناطق غير نظامي، صحه گذاشت 3 اكتبر( 11/7/65) دبير كل در جلسه شوراي امنيت نگراني عميق جامعه بين‌المللي را از ادامه و توسعه جنگ ابراز و بر لزوم برقراري مبنايي جهت مذاكرات كه قابل قبول براي طرفين باشد تاكيد نمود. 8 اكتبر(‌16/7/65) شوراي امنيت قطعنامه 588 را صادر كرد. و از طولاني شدن جنگ وتشديد آن اعلام خطر كرد و از طرفين درگير خواست مواد قطعنامه 582 را بپذيرند و اجرا كنند. اين قطعنامه از دبير كل درخواست نمود تلاشهايش را افزايش داده و نتيجه را به شورا گزارش دهد. 29 نوامبر (8/9/65) دبير كل مواضع راجع به قطعنامه 583 را به شوراي امنيت گزارش داد. در اين گزارش مواضع ايران و عراق نسبت به اين قطعنامه بيان شد. وي خاطر نشان نمود كه اختلافات ميان دو طرف، از ارائه پيشنهادات خاص جهت اجراي قطعنامه 582 جلوگيري كرده است. وي همچنين توجه شورا را به خطر افزايش حملات به كشتيهاي بازرگاني جلب كرد و از شورا خواست تا تلاشهايش را جهت ايجاد مبنائي براي تضمين همكاري از سوي ايران و عراق حفظ نمايد. 22دسامبر ( 1/10/65) رئيس شوراي امنيت نگراين شديد شورا را از وضعيت موجود خاطر نشان ساخت و از نقض حقوق انسان دوستانه بين‌المللي ابراز تاسف نمود و مصرا از دبير كل درخواست كرد كه به تلاشهاييش ادامه دهد. 31 دسامبر (10/10/65) دبير كل 101 مورد سانحه براي كشتيها در خليج فارس را به شوراي امنيت گزارش داد. * سال 1987 ( 1366- 1365) 13 ژانويه (23/10/65) دبير كل طي يك مصاحبه مطبوعاتي ضرورت تلاش مشترك اعضاي شوراي امنيت، بخصوص اعضاي دائم را براي حل منازعه خاطر نشان ساخت. دبير كل برخي از اهرمهائي كه از سوي اعضاي شوراي امنيت مي‌تواند به عنوان كار مشترك آنها استفاده شود، ارائه داد. 16 ژانويه (‌27/10/65) بيانيه رئيس شورا حاكي از نگراني از توسعه خصومتها و درخواست اجراي قطعنامه‌هاي 582 و 588 گرديد.وي ضمن قدرداني از تلاشهاي دبير كل از وي مصرا خواست كه به تلاشهايش ادامه دهد. 26 ژانويه ( 6/11/65) دبير كل در اجلاس سراي سازمان كنفرانس اسلامي در كويت پيشنهادي براي شكستن بن بست ارائه نمود. فوريه ( بهمن و اسفند 65) پنج عضو دائمي شوراي امنيت كار گروهي خود را پيرامون جنگ ايران و عراق آغاز كردند. 8 مه ( 18/2/66) گزارش گروه كارشناسان سازمان ملل متحد داير بر استفاده مكرر از سلاحهاي شيميايي توسط عراق منتشر شد. 14 مه ( 14/2/66) بيانيه شوراي امنيت كه استفاده مكرر از سلاحهاي شيميايي و طولاني شدن جنگ را محكوم مي‌ساخت، منتشر گرديد. در اين بيانيه از گسترش خطرناك جنگ ابراز نگراني شده است. 20 ژوئيه ( 29/4/66) شوراي امنيت قطعنامه 598 را صادر نمود. 14 اوت (23/5/66) عراق رسما قطعنامه 598 را پذيرفت و آمادگي خود را در جهت همكاري با دبير كل و شوراي امنيت در اجراي آن اعلام نمود. 11 تا 14 سپتامبر (20 تا 23/6/66) دبير كل از تهران و بغداد بازديد كرد و طرح اجرايي خود در مورد قطعنامه 598 را به هر دو طرف عرضه داشت. 22 سپتامبر (31/6/66) دبير كل با رئيس جمهوري اسلامي ايران، حضرت آيت الله خامنه‌اي در نيويورك ملاقات نمود و در مورد بندهاي معيني از قطعنامه 598 گفتگو كردند. دبير كل و دستيارانش همچنين با معاون وزارت امور خارجه ايران گفتگو كردند. 26 سپتامبر (4/7/66) دبير كل با وزراي خارجه پنج كشور عضو دائم شوراي امنيت ملاقات كرد. آنها پشتيباني خود را از رئوس اجراي طرح اعلام كردند. 28 سپتامبر (6/7/66) دبير كل با طارق عزيز، وزير امور خارجه عراق، در نيويورك ملاقات كرد. 29 سپتامبر ( 7/7/66) دبير كل با مدير كل امور بين‌المليل وزارت امور خارجه ايران در نيويورك ملاقات كرد 9 اكتبر ( 17/7/66) دبير كل با پنج عضودائم شوراي امنيت در خصوص اجراي قطعنامه 598 گفتگو نمود. 15 اكتبر( 23/7/66) دبير كل طرح اجرايي خود را به وزراي خارجه جمهوري اسلامي ايران و عراق تسليم كرد. 6 نوامبر (15/8/66) دبير كل در ملاقات با اعضاي دائم شوراي امنيت آنان را از مواضع ايران و عراق در مورد طرح اجرايي آگاه ساخت. 2 تا 3 دسامبر (11 تا 12/9/66) دبير كل در نيويورك با هيات ايراني به سرپرستي معاون امور بين‌المللي وزارت امور خارجه ملاقات كرد. 8 تا 9 دسامبر ( 17 تا 18/9/66) دبير كل در نيويورك با هيات عراقي به سرپرستي وزير امور خارجه آن كشور ملاقات كرد. 10 دسامبر (‌19/9/66) دبير كل نتايج مذاكرات با هياتهاي ايراني و عراقي را به شوراي امنيت گزارش داد. وي گفت كه انگيزه تازه‌اي از سوي شورا مورد نياز است. 14 دسامبر (23/9/66) به دنبال مشورتهاي لازم با شوراي امنيت، رئيس شورا طي بيانيه‌اي قطعنامه 598 را تنها مبناي دسترسي به حل جامع ، عادلانه ،‌ شرافتمندانه و پايدار منازعه خواند. * سال 1988 (1367- 1366) 4 تا 5 ژانويه ( 14/تا 15/10/66) دبير كل با نمايندگان دائم ايران و عراق در نيويورك ملاقات و مذاكره كرد. وي به طرفين اطلاع داد كه احساس مي‌كند كه دور جديد مذاكرات نمي‌تواند تضميني داشته باشد مگر اين كه از سوي طرفين تضمين شود كه اين قبيل مشورتها به پيشرفت واقعي منجر شود. 19 تا 28 ژانويه (29/10 تا 8/11/66) دبير كل چندمين بار با نمايندگان دائم ايران و عراق در خصوص نحوه اجراي قطعنامه 598 ملاقات و مذاكره نمود. 29 ژانويه (9/11/66) دبير كل شورا امنيت را از تلاشهاي خود آگاه ساخت. 1 فوريه (12/11/66) دبير كل به شوراي امنيت اطلاع داد كه تصميم به ادامه تلاشها و تماسهايش با هر دو طرف دارد 24 تا 25 فوريه ( 5 تا 6/12/66) دبير كل با نمايندگان دو كشور در مورد اجراي قطعنامه 598 گفتگو كرد. 1 تا 15 مارس( 11 تا 25/12/66) دبير كل پنج بار با سرپرست نمايندگان دائم عراق در نيويورك ملاقات و گفتگو كرد. 16 مارس(‌26/12/66) شوراي امنيت در بحث راجع به جنگ عراق با ايران از تلاشهاي دبير كل در اجراي قطعنامه 598 و دعوت از دو كشور جه اعزام فرستادگان ويژه به نيويورك پشتيباني كرد. 18 مارس( 28/12/66) دبير كل با ارسال نامه‌هايي از روساي جمهوري اسلامي ايران و عراق خواست تا نمايندگان ويژه‌اي براي گفتگو در مورد اجراي قطعنامه 598 اعزام دارند. 21 مارس ( 1/1/67) جمهوري اسلامي ايران درخواست اعزام هياتي را براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق كرد. انتهاي پيام/ 22 مارس - 2/67 دبير كل طي بياناتي در شوراي امنيت درخواست اعزام نمايندگان ويژه از جانب ايران و عراق را براي شورا مطرح ساخت و از هر دو طرف درخواست كرد از اقداماتي كه منجر به وخيمتر شدن اوضاع گردد اجتناب ورزند، حملات به مناطق غير نظامي را متوقف كرده و از ايجاد موانع بيشتري در اجراي قطعنامه 598 خودداري كنند. 24مارس - 4/1/67 ايران مجددا در خواست اعزام هياتي را براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق مطرح ساخت. 25 مارس - 15/1/67 دبير كل در دو ملاقات با سرپرست نمايندگي دائمي جمهوري اسلامي ايران در نيويورك تصميم خود را در خصوص اعزام هياتي در مورخ 28 مارس براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي به اطلاع وي رساند. 27 مارس -7/1/67 هيات سازمان ملل متحد براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي رهسپار تهران شد. اين هيئت از 28 تا 31 مارس در ايران و از 8 تا 11 آوريل در عراق كار خود را انجام خواهد داد. 28 مارس - 8/1/67 كارشناسان سازمان ملل از قربانيان جنگ شيميايي در بيمارستانهاي تهران معاينه به عمل آوردند. دبير كل در بيانيه اي كاربرد سلاحهاي شيميايي را محكوم نمود. 4 آوريل - 15/1/67 عراق از دبير كل درخواست كرد هياتي را براي مشاهده قربانيان كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط ايران به بغداد اعزام دارد. 6تا 7 آوريل - 17 تا 18/1/67 دبير كل در نيويورك با معاون وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايراني مذاكراتي انجام داد. 8 آوريل - 19/1/67 شوراي امنيت در خصوص مواضع ايران و عراق نسبت به قطعنامه 598 مذاكراتي به عمل آورد. 11تا 12 آوريل - 22 تا 23/1/67 دبير كل در نيويورك با معاون وزارت امور خارجه عراق مذاكراتي انجام داد. 13 آوريل - 24/1/67 دبير كل قبل از ظهر به نمايندگان اعضاي دايم شوراي امنيت و بعد از ظهر با نمايندگان كليه اعضاي شوراي امنيت مذاكره كرد و آنان را در جريان مذاكرات اخير خود قرار داد. 25 آوريل 5/2/67 دبير كل گزارش هيات اعزامي براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي را به شورا تسليم نمود 9 مه - 19/2/67 شوراي امنيت قطعنامه 612 را صادر كرد كه بيان كننده هراس شورا از نتايج گزارش هيات در مورد سلاحهاي شيمياي است كه حتي در مقايس وسيعتر از گذشته استفاده شده و ادامه دارد. 16 ژوئن - 26/3/67 ايران در خواست اعزام هيات بررسي كاربرد سلاحهاي شيمايي را تكرار كرد. 1 تا 4 ژوئيه - 10 تا 13/4/67 كارشناسان سازمان ملل متحد در ايران به بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق پرداختند. 2 ژوئيه - 11/4/67 وزير خارجه عراق نامه اي براي دبير كل در خصوص وضعيت اسراي جنگي ارسال داشت. 3 ژوئيه - 12/4/67 هواپيماي غير نظامي ايران توسط ناو وينسس آمريكا در خليج فارس سرنگون شد. 4 ژوئيه - 13/4/67 عراق از سازمان ملل متحد و كميته بين المللي صليب سرخ در خواست كرد وضعيت اسراي جنگي عراقي در ايران را مورد بررسي قرار دهند. 5 ژوئيه - 14/4/67 متعاقب حمله ناو جنگي امريكا به هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس در 3 ژوئيه، ايران درخواست تشكيل جلسه فوري شوراي امنيت براي رسيدگي به موضوع را كرد. 5 ژوئيه - 14/4/67 طي يك مصاحبه مطبوعاتي در ژنوف دبير كل اظهار اميدواري كرد كه به زودي هياتي را براي بررسي وضعيت اسراي جنگي به ايران و عراق بفرستد. 5 ژوئيه 14/4/67 عراق از دبير كل درخواست نمود كه هياتي را براي بررسي كرابرد سلاحهاي شيميايي توسط ايران به بغداد اعزام نمايد. 9 ژوئيه - 18/4/67 هيات كارشناسان سازمان ملل متحد براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي از ژنو عازم بغداد شدند و روزهاي 10 و 11 ژوئيه را در بغداد به بررسي موضوع پرداختند. 11 ژوئيه 20/4/67 ايران اعلام داشت كه آماده پذيرش هيات بررسي وضعيت اسراي جنگي است. 14 ژوئيه - 23/4/67 شوراي امنيت براي بررسي موضوع ساقط ساختن هواپيماي مسافربري غير نظامي ايران تشكيل جلسه داد 17 ژوئيه - 26/4/67 جمهوري اسلامي ايران پذيرش رسمي قطعنامه 598 را به دبيركل سازمان ملل متحد اعلام نمود 18 ژوئيه - 27/6/67 عراق طي نامه‌اي به دبيركل موضع خود را نسبت به قطعنامه 598 و پذيرش كامل آن اعلام نمود 20 ژوئيه - 29/4/67 در قطعنامه 616 شوراي امنيت تاسف عميق خود را از سقوط هواپيماي غيرنظامي ايران ابراز نموده و بر ضرورت اجراي سريع قطعنامه 598 تاكيد كرد و مجددا بر پشتيباني خود از تلاشهاي دبيركل در اجراي قطعنامه و تعهد شورا در همكاري با وي در مورد طرح اجرائي تصريح نمود. دبيركل گزارش هيات اعزامي خود براي تحقيق پيرامون ادعاهاي استفاده از سلاحهاي شيمايي را براي شوراي امنيت ارسال نمود. وي در رابتاط با اجراي آتش بس ميان دو كشور يك تيم فني به ايران و عراق اعزام كرد 21 ژوئيه - 30/4/67 دبيركل جهت تحقيق پيرامون وضعيت اسراي جنگي هياتي را به ايران و عراق اعزام نمود 22 ژوئيه - 31/4/67 دبيركل به نمايندگان ايران و عراق اطلاع داد كه مايل است وزراي خارجي دو كشور را جهت مباحثات فشرده در زمينه‌هاي مختلف طرح اجرايي قطعنامه 598 بپذيرد 25 ژوئيه 3/5/67 گزارش هيات دبيركل جهت تحقيق پيرامون ادعاهاي استفاده از سلاحهاي شيميايي تسليم شوراي امنيت گرديد. 25 ژوئيه تا 2 آگوست 3 تا 11/5/67 تيم فني به سرپرستي سرهنگ مارتين وادست از نروژ، از ايران و عراق ديدن كرد تا كم و كيف اجراي آتش بس فوري در خواست شده در قطعنامه 598 را بررسي نمايد. 26ژوئيه 4/5/67 رئيس شوراي امنيت اظهار داشت كه شوراي امنيت در پشتيباني از تلاشهاي دبير كل متحد بوده و اين را به اطلاع وزراي خارجه ايران و عراق رسانده است وي افزود كه شورا در محكوم نمودن هر گونه استفاده از سلاحهاي شيميايي راسخ و متعهد مي‌باشد. دبير كل مذاكراتش را با وزراي خارجه ايران و عراق به منظور بررسي نحوه اجراي قطعنامه 598 آغاز كرد و فواصل 26 ژوئيه و 7 اوت وي با وزير خارجه ايران 9 بار و با نمايندگان عراق 6 بار ملاقات كرد. 4 اوت 13/5/67 تيم فني سازمان ملل به سرپرستي سرهنگ وادست به مقر سازمان بازگشت و گزارش خود را به دبير كل ارائه داد. 6 اوت 15/5/67 عراق آمادگي اش را جهت آتش بس اعلام كرد. 7 اوت 16/5/67 دبير كل به شوراي امنيت در مورد اجراي عملي بند دوم قطعنامه 598 گزارشي را ارائه داد و تشكيل تيم ناظران را پيشنهاد كرد. 8 اوت 17/5/67 دبير كل در شوراي امنيت خواستار برقراري آتش بس در تاريخ 20 اوت شد. وي در خواست كرد آرايش ناظران سازمان ملل و همچنين آغاز مذاكرات مستقيم ميان ايران و عراق در مورخه 25 اوت صورت پذيرد. وي مصرا از طرفين خواست تا حداكثر تلاش خود را براي جلوگيري از درگيري به كار گيرند و آنها را از هر گونه اقدام خصمانه در زمين،‌دريا و هوا قبل از آتش بس بر حذر داشت. شوراي امنيت بر درخواست دبير كل صحه گذاشت. 9 اوت 18/5/67 شوراي امنيت در قطعنامه 619 تصميم گرفت كه يونيماگ (گروه ناظران نظامي سازمان ملل ) را بلافاصله و براي مدت شش ماه تشكيل دهد. 10 اوت 19/5/67 نخستين عناصر گروههاي پيشرو يونيماگ گروه ناظران سازمان ملل وارد ايران و عراق شدند. 11 اوت 20/5/67 دبير كل هياتي را جهت تحقيق پيرامون ادعاهاي استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ ايران و عراق اعزام نمود. 12 اون 21/5/67 ژنرال اسلاو كوجويك از يوگسلاوي به فرماندهي ناظران نظامي سازمان ملل به جنگ ايران و عراق يونيماگ منصوب شد. 19 اوت 28/5/67 گزارش هياتي اعزامي دبير كل جهت تحقيق پيرامون ادعاهاي استفاده از سلاحهاي شيميايي تسليم شوراي امنيت گردي. 20 وت 29/5/67 آتش بس برقرار گرديد. 25/اوت 3/6/67 دبير كل مذاكرات ميان وزراي خارجه ايران و عراق را در مقر سازمان ملل در ژنو افتتاح كرد. 26 اوت 4/6/67 شوراي امنيت قطعنامه 620 را تصويب كرد و مجددا خواهان اجراي قطعنامه 612 گرديد در اين قطعنامه استفاده از سلاحهاي شيميايي محكوم شده است. 1/سپتامبر 10/6/67 دبير كل آقاي الياسون نماينده دائمي سوئد در سازمان ملل را به عنوان نماينده شاخص وي در مسائل مربوط به اجراي قطعنامه 598 منصوب نمود. 14/سپتامبر 23/6/67 نماينده دبير كل به وي پيرامون وضعيت مذاكرات منعقد در ژنو گزارشي ارائه داد و قرار شد كه دور بعدي مذاكرات در ماه اكتبر در نيويورك و ژنو دنبال شود. منبع : فارس
  20. پاورقي فارس از خاطرات سرلشكر«رعد حمداني» سومين مرحله از رويدادهاي اين جنگ كه آنرا ( حمله متقابل دشمن ناميدم ) يكي از طولاني ترين مراحل جنگ بشمار مي آيد و از تشويش بر انگيز ترين مراحل سرنوشت ملت عراق بشمار مي آيد. در اين ميان موضعگيري كلي نيروهاي ما پدافند موضعي و يا " دفاع نرم وآرام " شناخته شد و اين با توجه به سياست بعمل آمده از سوي رهبري درباره پايبندي به دفاع از مرزهاي بين المللي صورت گرفت . لشكرهاي پياده اصل بنيادين در اين مرحله از دفاع متقابل بشمار مي آمدند كه با تكيه بر موانع طبيعي و احداث شده بر اساس نيازهاي هر جبهه عمل مي كردند . نيروهاي ما بدو شكل : مانع يا بازدارنده و گارد عمل مي كردند. و واحدهاي زرهي در عمق خاك عراق نگهداري شدند تانيروهاي احتياط را تشكيل دهند و مناطق شكاف وباز در مرزهاي با كاشتن مين وتشكيل مناطق مين گذاري شده بر قدرت دفاعي ما افزودند و نيروي هوائي و توپخانه پشتيبان نيروهاي دفاعي ماندند . از سوي ديگر يپروزيهاي اخير ، دشمن را دچار كوري استراتژيك كرده بود وهنگاميكه ايران اعلام كرد كه هدف بزرگ ونهايي ان اشغال عراق و تغيير ر‍ژيم سياسي آن مي باشد، وسايل ارتباط جمعي دشمن خبيث ترين روشها ي جنگ رواني را بكار گرفتند.[...] از پايان ماه ژوئن 6/1982 گزارشهاي اطلاعاتي عراق هشدار دادند كه گروههاي بسياري از نيروهاي دشمن در منطقه عملياتي جنوب و بخصوص منطقه شرق بصره گرد آمده اند و در عين حال دشمن بر بمباران توپخانه اي خود افزود وتمامي شهرها وروستاهاي مرزي از خانقين گرفته در شمال تا بصره در جنوب را بمباران مي كرد. شبانگاه 13ــ 14/7/1982 دشمن دست به حمله پيش بيني شده اي زير چتر جنگي رواني خود زد . اين حمله گسترده بود كه جبهه شرق بصره را در بر گرفت و هدف از آن اشغال كرانه شرقي " شط العرب "‌از جمله " شلمچه " و " تنومه " و عبور از قرنه بود تا شهر بصره از شمال بطور كامل جدا گردد . دشمن توانسته بود در اين جبهه بعرض 15 كيلومتر وعمق 20 كيلومتر رخنه كند اما نيروهاي قهرمان ما توانستند دشمن را از پاي در اورند واو را محاصره كنند و 714 تن از نيروهايش را به اسارت درآورند . ولي دشمن در شب 16 ــ 17/7/1982 حمله خود را در همان سو وبهمان روش تكرار كرد وبار ديگر بر حماقتها وشكستهاي خود افزود ونيروهاي ما توانستند دشمن را شكست دهند . در عين حال تندبادها به نيروهايمان در راندن دشمن كمك كردند و در نتيجه دشمن نيروهاي خود را شبانگاه 20/21/7/1982 در جبهه شلمچه وارد نبرد كرد كه بارديگر نتيجه اي بدست نياورد و بهمين علت نيروهايش در ساعت 22:00 روز 28/7/1982 اخرين حمله خود را بار ديگر تكرار كردند كه چيزي جز شكست برايشان ببار نياورد وخسارات وتلفات سنگيني برايش برجاي گذاشت. روز 6/8/1982 در كنفرانسي درباره تشكيل لشكر زرهي هفدهم بفرماندهي سرلشكر" اياد افتيح راوي " شركت كردم واين لشكر از بازمانده هاي لشكر نهم زرهي تشكيل يافت ( كه بعلت شكستهاي پياپي وتلفات وخسارات سنگين آن تفكيك شد ) و گردان من به لشكر جديد منتقل گرديد و بعنوان قدرشناسي وسپاس در جبهه مياني ابقا شد . بر اثر افزايش هشدارهاي ضد اطلاعات ارتش درباره آغاز تجمع نيروهاي دشمن در اين جبهه ، پرزيدنت صدام حسين از مقر فرماندهي لشكر دوم بفرماندهي سرلشكر ستاد " سالم حسين علي " بازديد كرد و گردان من مأمور تشكيل يك خط ويژه نظارت گرديد ولي ناگهان خبر انتقال من به فرماندهي گردان 36 تانك در تيپ 40 زرهي رسيد كه اخيراً تشكيل شده بود رسيد و فرمان دومي براي انتقال گردان من به مواضع دفاعي ميان تيپ دوم وتيپ 412 دريافت كردم.وبا تماس تلفني با مدير اداره لشكر خواستار به تعويق انداختن شروع كار خود شدم تا اوضاع مشخص گردد. روز 22/9/1982 كه دومين سالگرد تعرض پيشگيرانه عراق بود ، دشمن اعلام كرد كه آمادگي هاي خود را براي حمله سرنوشت ساز پائيزي تكميل كرده است وضد اطلاعات ما گزارش داد كه دشمن برابر با دو لشكر نيرو اماده كرده است كه يكي از نيروهاي ارتش ودومي پاسداران وبسيج مي باشدو هنگام تكميل تشكيلات لشكر 16 زرهي زمان حمله نزديك خواهد شد.وضد اطلاعات ما پيش بيني كرد حمله در روز 27/9/1982 و پيش از عيد قربان باشد. ولي دشمن سعي كرد اصل غافلگيري را رعايت كند وروز چهارم عيد (( عيد قربان در عراق 4 روز است ــ مترجم)) را براي حمله انتخاب كرد و در 1/10/1982 حمله خود را آغاز نمود و واحدهاي جلودار بسيار ارام وبي سر وصدا اقدام به رخنه كردند ولي پس از مدتي اين عمليات برملا شد و رادارهاي گردان من اين عمليات را كشف كردند ولي دشمن توانسته بود سه موضع از مواضع مهم منطقه پدافندي تيپ زرهي دوازدهم را كه بفرماندهي سرتيپ ستاد شوكت احمد عطا بود به تصرف خود درآورد ( دو سوي تنگه حران ــ كاسيگه ـــ صلاح الدين و سانوپا) وچند دره كوچك . و دوطرف متحمل خسارات وتلفات شديد شدند ( به ويژه در منطقه سانوپا ) . شايد علت سقوط اين منطقه بدو علت باشد يكي اينكه اهميت آن از سوي مدافعان بدرستي شناخته نشده بود و ديگري اينكه در همان شب حمله اقدام به جابجايي واحدها شده بود . شبانگاه 6 ـــ 7/10/1982 دشمن سعي كرد پيروهاي خود را دو چندان كند و از تنگه حران براي اشغال "مندلي " كوشش كرد تا نيروهاي ما را از همديگر بپاشد اما در اين كار با شكست روبرو شد . پرزيدنت صدام حسين در نبرد حضور داشت و هنگاميكه با دو فرمانده تيپ و لشكر موجود در منطقه ديدار كرد انان را بسيار نگران و اشوب زده ديد كه انان را مورد تشويق قرار داد ولي قول نيروهاي كمكي با انان نداد چون اوضاع كلي اجازه اعزام نيروهاي كمكي را نمي داد . در اين هنگام فرمانده تيپ دوم گارد رياست جمهوري بهمراه صدام حسين بود و تبليغات دشمن به اوج خود رسيده بود و پخش نام افسران اسير شده را اغاز كرد و نام من وسمت مرا پخش كرد كه البته از سربازان اسير گردان من بدست اورده بود . در ساعت 2:00 روز 23/10/1982 خودم يك گشتي شناسايي را رهبري كردم و افسر شناسايي توپخانه را نيز بردم و توانستيم در عمق خاك دشمن تا 7 كيلومتر رخنه كنيم وتوانستيم مواضع توپخانه دشمن را رديابي كنيم و يروهاي ما بلافاصله اقدام به گلوله باران ان نمودند.روز 2/11/1982 نبرد به پايان رسيد پس از انكه براي ما ثابت گرديد كه بازپس گيري آن نقاط مرزي سه گانه با امكانات موجود ما ،بسيار دشوار است .آنگاه بود كه به من اطلاع داده شد كه بايد به واحد جديد خودم ملحق شوم كه در اين زمان جزو واحدهاي گارد رياست جمهوري شده بود. و تيپ 40 زرهي اكنون تيپ دوم گارد رياست جمهوري ناميده شد.و گردان 36 تانك ، گردان تانك حمزه ناميده وابسته به گارد ناميده شد . در جنگ ما با ايران بسياري از ارزشهاي موجود در جنگها از زمان قديم رعايت نشد و از جمله ان اتش بس موقت براي تخليه كشته ها وزخمي ها . از سخنان فرمانده لشكر جديد من ،سرهنگ ستاد " رياض طه داود" دانستم كه ما فقط شش ماه فرصت داريم تا اين لشكر را بحال اوليه خود از لحاظ قدرت وتوانايي بازگردانيم. و در اين ميان ما مي بايستي تانكهاي " تي 22 آم " را كه بتازگي رسيده بودند جايگزين تانكهاي چيني " تي 55 ب " كنيم . در آغاز ماه نوامبر 1982 دشمن دست به حمله در منطقه عملياتي لشكر چهارم در شرق ميسان در منطقه " زبيدات ــ طيب " زد وتوانست در اين جبهه را عرض 10 كيلومتر وبعمق 5 كيلومتر رخنه كند. شبانگاه 20ــ 21/11/1982 چند واحد از نيروهاي هوائي و دريائي ما دست به حمله اي عليه اسكله نفتكشهاي ايراني در نزديكي جيره خارك در شمال خليج زدند وتوانستند پنج نفتكش را غرق كنند ودر اينجا بود كه جنگ نفتكشها به شكل يك نبرد اقتصادي درآمد . شبانگاه 6ــ7/2/1983 دشمن دست به حمله اي در منطقه " شيب" در شرق ميسان زد و شتاب و سرعت ، دشمن توانست در اين جبهه با عرض 14 كيلومتر و عمق 8 كيلومتر رخنه كند و با توجه به اينكه دشمن در نظر داشت تا جاده عماره ــ كوت پيش برود اما تيپ سوم زرهي بفرماندهي سرتيپ ستاد حسين رشيد تكريتي در مقابل اين تهاجم ايستادگي كرد ودهها ره پوش دشمن را نابود نمود و 1188 تن از نيروهاي متجاوز را به آسارت در آورد. صبحگاه روز 12/2/1983 اسراي دشمن در بغداد به رژه رفتند و اين ر زماني بود كه نيروي هوائي به بمباران جزيره خارك در شمال خليج عربي مركز صادرات نفتي ايران زد . با پيگيري سخنان مسئولان ايراني از جمله سخنان رفسنجاني رئيس پارلمان ايران به نتيجه رسيدم كه انها استراتژي پيگيري را دنبال مي كنند چون دانستند كه اهداف اعلام شده آنان از جمله اشغال بغداد قابل تحقق نيست ، از اينرو با ادامه دادن به نبردها ، جنگ را طولاني تر مي كنند.آنها گمان كردند با توجه به اينكه بيش از 60 درصد نيروي كارگر عراق در جبهه ها بسرمي برد خواهند توانست بر نارضايتي بيافزايند وبه اصطلاح خود يك حكومت تجزيه طلب در مناطق اشغالي روي كار آورند. شبانگاه 10 ــ 11/4/1983 دشمن در منطقه عملياتي لشكر چهارم ور " فكه" دست به حمله گسترده اي زد ونبرد به مدت يك هفته بطول انجاميد و دشمن متحمل خسارات وتلفات شديدي شد و 417 تن از نيرهايش به اسارت در آمدند و تعد بسياري از خودروهاي زرهيش به دتصرف ما در آمد . روز 11/5/1983 دستور رسيد كه تيپ ما پس از مسلح شدن طي دو هفته بسوي منطقه عملياتي جنوب حركت كند . همان شب خبر ديدار " طارق عزيز" وزير خارجه ما با " جورج شولتز " وزير خارجه امريكا در پاريس پخش شد كه طي آن دو طرف درباره راههاي پايان دادن به جنگ ايران وعراق گفتگو كردنددر اين ميان ضد اطلاعات ايران اقدام به منفجر كردن خودروهاي انتحاري عليه ساختمان خطوط هوائي عراق در بغداد و راديو تلويزيون نمودند كه ر نتيجه ان عده اي از شهروندان بيگناه عراق به اتش وخون كشيده شدند. در 26/5/1983 بهمراه ÷رزيدنت صدام حسين شاهد مانور تيپ ال گارد رياست جمهوري بوديم . صبح 28/5/1983 تيپ ما بسوي منطقه عملياتي لشكر چهارم " شيب " بحركت در آمد و پرزيدنت صدام حسين و عدنان خير الله وزير دفاع و معاون وي حضور داشتند و منطقه عملياتي را از تيپ دهم زرهي گارد رياست جمهوري تحويل گرفتيم و اين تيپ به بغداد بازگشت. صبح روز 29/5/1983 فرمانده لشكر چهارم به ما اطلاع داد بايد خود را براي عملياتي با هدف بازستاني منطقه اشغالي " زبيدات " اماده كنيم . در نتيجه اقدام به عمليات شناسائي در مناطق عملياتي تيپهاي ( 14 ــ 15ــ 18ــ 20) كرديم واز طرحهاي دو تيپ احتياط ( تيپ سوم زرهي و تيپ دهم زرهي ) اطلاع يافتيم و در اين ميان پرزيدنت صدام حسين دو فرزند خود عدي و قصي را براي شركت در عمليات اعزام كرد كه ايناندست به چندين پرواز عمليات با بالگردهاي " BO " انجام دادند . پدرشان شرط كرده بود كه انها بتوانند در هرگونه عمليات شركت كنند مشروط بر اينكه به اسارت در نيايند. در 28/6/1983 مأموريت ما براي آزاد سازي زبيدات لغو گرديد چون اوضاع در جبهه بصره بشدت خطرناك شده بود. روز 26/7/1983 دشمن دست به حمله گسترده اي در منطقه عملياتي شمال در منطقه حاج عمران زد و توانست با همكاري كردهاي بارزاني اين منطقه را به تصرف خود در آورد. بدنبال آن من فرماني دريافت كردم مبني بر ترك منطقه جنوب وحركت بسوي بغداد بعنوان رحله نخست يك مأموريت .در 29/7/1983 لشكر اول بفرماندهي سرلشكر ستاد " نعمه فارس محياوي " دست به حمله گسترده اي زد و توانست نقطقه مرزي كوهستاني واقع بر قله كوه را فتح كند ولي متحمل خسارات وتلفات سنگيني شد از جمله 36 فروند هليكوپتر ( مي 17 ) را از دست داد . در اين ميان خبرهايي درباره وجود واحدهاي بزرگ دشمن در منطقه خانقين رسيد و ما براي منطقه مهران ــ بدره ــ جصان ـــ سيف سعد ــ مندلي عزيمت كرديم و پس از شناسايي هايي كه انجام داديم دشمن به رباطيه ومهران حمله كرد و نبردهاي سنگيني رگرفت كه تيپهاي 37 و 70 و 18 و واحدهايي از تكاوران لشكر دوم در آن شركت كردند كه متأسفانه نتوانستيم كاري از پيش ببريم و خسرات وتلفات سنگيني متحمل شديم از جمله فرمانده لشكر سوم زرهي " سرهنگ ستاد محمد جوهر بهمراه چند تن از افسران ستاد او بشهادت رسيدندو لشكر سوم رهي براي كمك فوراٌ حركت كرد و تيپ اول گارد رياست مهوري نيز بعنوان احتياط بهمراه تيپ ما به ( مندلي ــ قزانيه ) اعزام گرديد . بهنگام عمليات درگيري با نيروهاي دشمن مشخص شد كه فشار نيروهاي دشمن بسيار سنگين است بنابر اين دستور عقب نشيني صادر شد.چون پيش بيني مي شد دشمن بسوي تنگه " حران " براي اشغال مندلي حركت كند. و در اين ميان تيپ ما در وضعيت بسيار دشوار قرار گرفت وبسياري از نيروهايش را از دست داد و حتى دوفروند هواپيما " ميگ 23 " واحدهاي ما را به اشتباه بمباران كردند. اوضاع روزگار فداكاريهاي اين تيپ را بفراموشي سپرد تا اينكه پرزيدنت صدام حسين در سال 2001 دستور ستايش وقدرداني از انرا صادر كرد. اوضاع بين المللي كم كم بسود ما تمام شد از جمله موضعگيري دولت فرانسه و كلود شيسون وزير خارجه وقت فرانسه گفت كشورش در كنار عراق مي باشد و موافقت وزارت دفاع فرانسه با اجاره دادن پنج فروند هواپيماي " سوپر اتندر " را كه داراي موشكهاي هوا به دريا هستند بدست اورد تا هدفهاي دريائي را مورد حمله قرار دهند. در 30/10/1983 دشمن باحملاتي توانست پنجوين را بطور كامل اشغال كند . وهنگاميكه سعي كرد بسوي " سيد صادق " پيشروي نمايد ، نيروهاي ما آنرا متوقف كردند. البته نيروهاي وابسته به حزب اتحاد ملي كردستان برهبري جلال طالباني در اين حمله به نيروهاي ايراني كمك بسيار نمودند . در 23/10/183 تيپ ما ه بغداد بازگشت وبعنوان تيپ احتياط در انجا بود. هنگاميكه در سال 2003 رامسفيلد بعنوان وزير دفاع امريكا در دوران پرزيدنت ريگان تعيين شد به بغداد سفر كرد ونامه اي شخصي از ريگان به رهبري عراق تحويل داد. بكارگيري هواپيماهاي فرانسوي به فرصت داد تا بيشتر صادرات نفتي ايران را از ميان برداريم.و در اينجا بود كه اعتماد كشورهاي عربي خليج به نقش عراق در منطقه براي حفاظت عراق از دروازه شرقي جهان عرب و امنيت خليج بالا گرفت . همچنين ÷س از سركوب حزب توده در ايران ، اتحاد شوروي بيشتر روابط خود را با ما بهبود بخشيد. در 17/1/1984 پرزيدنت صدام حسين اعلام كرد كه تصميم گرفته است سرهنگ ستاد عبدالعزيز حديثي را كه به اتهام مجادله با فرمانده اش درباره عبور از رود كارون به زندان انداخته شده بود ( در دوران تصدي او فرماندهي تيپ ششم ) بفرماندهي تيپ اول گارد رياست جمهوري تعيين كند. منبع : فارس
  21. ناگفته هاي «خاوير پرز دكوئيار» از جنگ ايران و عراق من او را مردي اهل مباحثه يافته و پر حرارت ترين كسي كه با او صحبت كردم. مردي كه مي‌توانست بسادگي شوري در يك مسجد با پا كند. او گفت: كه تا وقتي صدام در قدرت است، هيچ راه حلي وجود ندارد. اين مسئول ياد آور شد كه مطمئن است با نظارت بر خونريزي كه ايران قرباني آن است من نمي‌توانم مسئوليت هايم را به عنوان يك محافظ صلح با درك بهتري به انجام رسانم. ترتيبات بسرعت تدارك ديده شد. امير قطر، هواپيماي خود را براي پروازي به تهران و بغداد اختصاص داد. تضمين عراقي ها براي ايجاد گذر گاه امن از منطقه جنگي عراق به دست آمد. بر اين اساس ما نخست از سوي هواپيماهاي عراقي و سپس توسط هواپيماهاي ايراني اسكورت مي‌شديم، تجربه اي ويرانگر در شرايطي كه معلوم نيست كي به كي هست. روز بعد در هفتم آوريل 1985 به تهران رسيدم. در 24 ساعت با مسئولان ايراني به استثناي آيت الله خميني ديدار كردم. نخستين گفت گويم با ولايتي وزير امور خارجه بود كه با او بخوبي آشنا بودم. من ياد آوري كردم كه نشانه هايي ديده مي‌شود كه شوراي امنيت ديدگان بازتري يافته است و اكنون زمان خوبي است كه به يك زمان بندي براي اجراي طرح هشت ماده ام به دست يابيم. شايد يك آتش بس سه ماه براي توافق آينده روي جزئيات قابل دسترسي باشد. وزير امور خارجه با خودداري از پذيرش يك التزام تنها ياد آور شد كه اجراي اين طرح هشت ماده اي نمي‌تواند به ديگر موضوعات ارتباطي داشته باشد. رئيس جمهور ايران آيت الله سيد علي خامنه اي مردي ساده نبود كه بتوان با او براحتي رابطه برقرار كرد. او كه تنها از يك دستش استفاده مي‌كرد، در جريان يك حمله تروريستي، مجروح شده بود. من او را مردي اهل مباحثه يافته و پر حرارت ترين كسي كه با او صحبت كردم. مردي كه مي‌توانست بسادگي شوري در يك مسجد با پا كند. او گفت: كه تا وقتي صدام در قدرت است، هيچ راه حلي وجود ندارد. دليل پذيرش طرح من از سوي ايران، شرايط انساني بود، اما همان گونه كه ولايتي همواره (ومكرر) مي‌گفت: آنها نمي‌توانستند اين طرح را با مسائل ديگر مخلوط كنند. نخست وزير حسين موسوي هم آدمي نبود كه براحتي بتوان با او گفت و گو كرد. همان گونه بر همان مواضع ديگر رهبران ايراني تاكيد مي‌كرد. بويژه از من خواست كه به عراقي ها بگويم موشك ايراني كه اخيرا بغداد را هدف گرفت، آن گونه كه گفته مي‌شد، آخرين موشك ايران نيست. ايران آنقدر مجهز شده است كه موشكهاي بيشتري بفرستد. اگر صدام به اين فكر است كه با اين خشونت ها و با سلاح شيميايي مي‌تواند خود را حفظ در اشتباه است. اين گونه عمل كردند، تنها مي‌تواند نيروي در ايران ايجاد كند كه به جنگ ادامه دهد و به اتحاد مردم ايران بينجامد. آخرين مقام ارشدي كه با او در خلال اين ساعات هيجاني ديدار كردم، حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس بود كه نقش موثري در گفت و گوهاي پايان جنگ و پس از آن آزاد سازي گروگانهاي غربي در لبنان داشت. بر آن بودم تا او را بخوبي بشناسم حضور او در وهله اول شگفت انگيز بود. رفتار او در آن موقعيت، خشك بود، طرز برخوردي كه او مي‌خواست نزد گروه وسيعي از روزنامه نگاران كه در خلاف مقدمات گفت و گو حاضر بودند، داشته باشد. نخستين اظهار نظر رفسنجاني پس از آرزوي موفقيت براي من در اداي وظيفه در قبال بشريت اين بود كه انقلاب، وظيفه سازمان ملل را دشوار تر مي‌كند، چرا كه، شرايط جديدي به وجود مي‌آورد. او اضافه كرد: يك شخصيت انقلابي در راس سازمان ملل مي‌تواند كمك باشد.» اما متاسفانه من از اين دست نبودم. به او پاسخ دادم كه اگر انقلاب براي عدالت و پيشرفت باشد، در آن صورت من هم در پي آن هستم. رفسنجاني مي‌گفت در موقعيتي كه جنگ به ايران تحميل شده است، هيچ راهي براي مقايسه وضع ايران با اسرائيل وجود ندارد (كه هيچگاه براي من اتفاق نيفتاده بود چنين كنم) چرا كه اسرائيل از سوي همسايگي محاصر شده است كه با آنها در جنگ است . جنگ عليه ايران به اين دليل آغاز شده است كه در ايران انقلاب شده است. انقلابي في نفسه بر آن است كه تنبيه متجاوز نمي‌تواند فراموش شود. رئيس مجلس به صراحت ياد آور شد كه براي ايران امكان استفاده از سلاحهاي شيميايي وجود دارد اما آرزو دارد كه هرگز از آنها استفاده نكند و حتي اگر عراقي ها به حملات خود با سلاحهاي شيميايي ادامه دهند، دست به اين كار نخواهد زد. وزير خارجه ولايتي، دخالت كرد تا عبارت را با اين جمله تصحيح كند كه ايران نمي‌خواهد سلاحهاي شيميايي توليد كند. رئيس مجلس به هر روي، اصرار داشت كه آنچه او مورد نظرش بوده است، همان عبارتي بوده كه به كار برده است، ايران طالب استفاده از سلاحهاي شيميايي نيست. رفسنجاني به شدت از شوراي امنيت انتقاد داشت. او مي‌گفت: شورا جسارت آن را ندارد كه به اين واقعيت اعتراف كند كه عراق متجاوز است. از سوي ديگر، او گزارشهايي را كه من به شورا درباره حمله به اهداف غير نظامي و وضع اسيران جنگي ارائه كرده بودم. ملاحظه كرده بود و آن را بي طرفانه مي‌دانست. به نظر او من تنها كسي بودم كه حقيقت را مي‌گفت. من به او گفتم كه بيشترين تلاشهايم را به كار خواهم بست تا حملات به مناطق غير نظامي و استفاده از سلاحهاي شيميايي را پايان دهم، اما اين وظيفه من نيست كه تبعات جنگ را كاهش دهم، بلكه وظيفه دارم راه خلي براي پايان جنگ به دست آورم. طرح 8 ماده كه پيشنهاد كرده بودم، از اين منظر، روزانه اي بود. من يك فرمول جادويي ارائه نكرده بودم بلكه مي‌خواستم تنها طرفها را به يك توافق صلح آميز جلب كنم. پاسخ رئيس مجلس، سخت بود. او گفت كه تصيحتي براي من دارد من نبايد اشتباه ديگران را تكرار مي‌كرد با متجاوز و قرباني نبايد يكسان برخورد شود. تنها راه حل جنگ در اين معنا نهفته بود. او براي موفقيت من در اين راه دعا مي‌كرد و من گفتم كه موفقيت به عزم همه طرفهاي مربوطه بستگي دارد. روز بعد در بغداد بودم و بدون معطلي با رئيس جمهوري صدام حسين ملاقات كردم پيش از اين در يكي دو اجلاس بين المللي با او دست داده بودم و پس از آن، اين نخستين گفت و گويي جاندار با مردي بود كه چنين نقش مقتدرانه اي را در منطقه ايفا مي‌كرد. نه در اين ديدار و نه در ديگر ديدارها، صدام را عناصري كاريزماتيك (داراي جذبه رهبري) نديدم. در اين فرصت طارق عزيز و عصمت كتاني كه در آن موقع معاون دبير كل وزارت امور خارجه بود، به همراه يك مترجم و يك يادداشت بردار، حضور داشتند. مثل همه ملاقتهايي كه با صدام داشتم، در اين ديدار تنها رئيس جمهوري عراق سخن گفت. او با چرب زباني صحبت مي‌كرد، يادداشتي با راهنمايي نداشت و دقيقا مي‌دانست چه مي‌خواهد بگويد. او به نوعي گزافه گو بود، اتما به نظر شنونده خوبي مي آمد. در گفت گو با او، حس مردي كاملا مقتدر را منتقل مي‌كرد كه خطوط صحبت او با فضل فروشي توام بود و گرايش‌هاي سطحي خود را با توجه به آنچه طرف صحبت چه بايد بگويد آشكار مي‌كرد. ماموريت او، به نظر مي‌رسيد، وعظ كردن درباره اعمال حق به ديگران باشد. به طور قطع ادعاي صدام حمايت قاطع از صلح بود. به عنوان دبير كل، هرگز نديدم كسي غير از اين اظهار كند. او انتظار داشت مادام كه از صلح سخن مي‌گويند من عراق را براي پذيرش هيچ چيز تحت فشار قرار ندهم كه بر استقلال و بزرگي كشور تاثير بگذارد. او مدعي بود كه ايران همشه در منابع عراق در صدد توسعه طلبي بوده است. دولت خود را با بي‌اعتنايي به قانون تربيت مي‌كند هنگامي كه عراق پيام تبريك به مناسبت استقرار جمهوري اسلامي فرستاد، تهران دستي تكان داد و پاسخ داد كه جهان اسلام، براي بي دينان آماده است. هنگامي كه او كشورهاي خليج فارس را نصيحت مي‌كرد كه انقلاب ايران را به رسميت بشناسندف ايران حتي تحت هدايت رئيس جمهوري قبلي ابوالحسن بني صدر، فشار خود را بر آن قرار داد كه بغداد را تحت نفوذ در آورد. ايران ايستگاههاي مرزي عراق را پيش از 22 سپتامبر، روزي كه عراقي ها طي عكس العملي از مرزها گذشتند، مورد حمله قرار داد. هنگامي كه ايران، كاملا فشار خود را بر به لرزه در آوردن پايه هاي دولت او قرار داد، او بايد بدقت سخناني را كه من در تهران شنيده بودم، در مي‌يافت. دولت عراق، به سهم خود با هر اقدامي كه مي‌توانست جنگ را كوتاه كند و طرحي براي پايان دادن به كشتار باشد، همكاري مي‌كرد. دولت او، تنها خواستار عقب نشيني هر دو ارتش به مرزهاي بين المللي و تعهد دو طرف در زمينه دخالت نكردن در امور داخلي ديگري است او صدام حسين آماده بود تا به دولت ايران شانس كار كردن در راستاي صلح را بدهد. او با هيچ اقدامي موافقت نمي‌كرد كه به هر روي مي‌توانست به طولاني شدن جنگ بينجامد. صدام به طور طولاني و با غرور از پيشرفت اقتصادي كه رژيم او براي عراق به ارمغان آورده بود، سخن مي‌گفت. او مي‌گفت كه وقتي رژيم او بر سر قدرت آمد، بغداد بيشتر از يك دهكده با گذشته اي افسانه اي نبود. حالا سوء تغذيه، بي سوادي و فقر كه عراق را يكبار ويران كرده بود، چيزهاي مربوط به گذشته بودند. آشكار بود كه مردم از دولت او حمايت مي‌كنند، و گرنه بعد از 5 سال جنگ، نبرد را آن گونه كه پي گرفته بودند، ادامه نمي دادند. ياد آور شدم كه وجوه سياسي مشكل مي‌تواند با يك خط پيچيده شود و توقف كشتار ها ديگري را نيز تحت تاثير قرار دهد اما مي‌دانستم كه اين تقريبا غير ممكن است چرا كه شوراي امنيت بايد اقدام بعدي اش را به گونه اي انجام مي‌داد كه براي ايران تجلي بي طرفي را مي‌داشت. صدام اين را باز نگفت. به جاي آن او دوباره بر موضع خود تاكيد كرد كه دبير كل نبايد موضعي را تعقيب كند كه تماميت ارضي عراق را تهديد كند يا با قوانين بين المللي ناساگار باشد. او گفت و گو را با اين تاكيد تمام كرده كه عراق آماده است امنيت مرزهاي ايران را تامين كند، مشروط بر اينكه امنيت خود عراق تهديد نشود. در گفت و بعدي كه من در بغداد با طارق عزيز داشتم احسا مرا در مورد اينكه سفرهايم به تهران و بغداد به هيچ كجا نرسيده است.كاهش نداد. منبع : فارس
  22. سعيد من كجا گفتم بحث احساسيه!! اتفاقا 2 پست قبل گفتم كه روي واقعيات صحبت كنيم. آخه اين حامد خيلي سطحي گرفته مساله رو اين خيلي بده. آدم نبايد اينقدر خوش خيال باشه!! يه جورايي ميگه با رادار هاي زمون شاه شناساييش كنيم بعدش با تير كمون بزنيم بيوفته!! اين طرز فكر كه آره همه چي حله!!! خيلي خطرناكه يه مثال ساده بزنم يك نفر بخواد كنكور سراسري قبول بشه توي يك دانشگاه قوي و رشته خوب كلي بايد تلاش كنه تازه تضميني هم نيست !!شكار B-2 خودش هزارتا دانشگاه محسوب ميشه!!! چه جوري با خوش خيالي كه آقا حله!!! ميشه موفق شد؟؟؟ من اينو گفتم
  23. icon_cheesygrin ZAINI بابا اكونت گالري هندونه نيست كه از جايي گير بياري icon_question به سعيد ميگم برات يه اكونت باز كنه icon_wink
  24. مطمئنن آمريكا 200 ميليارد دلار براي طراحي و ساخت B-2 هزينه نكرده كه حامد با 4 تا رادار Passive اونو سرنگون كنه :| :lol: اين ها هواپيماهاي استراتژيك مدرني هستند كه شايد براي جنگ احتمالي با روسيه حاضر شده اند و حامد جان من نگرانم حين جنگ احتمالي با آمريكا سيستم هاي لو رفته S-200 و رادارهايي كه احتمالا قبل از حمله آمريكا دونه دونه شكار ميشن و يا زير جنگ الكترونيك سنگين خطا هاي آماري ميدن و يا موشك هاي پدافند هاي شليك شده به علت مانور پذيري بالاي هواپيماهاي دشمن به هدف برخورد نميكنند و يا اصلا هواپيماها از فاصله 200 كيلومتريه اهداف و رادارها بمب هاي خودشون رو رها مي كنند و ...و....و . نگرانم شما يه اردك هم نتونين شكار كنين icon_eek تاپيك بسيار خوبيست بهتر علمي بحث كنيم و واقعيت هارو ببينيم. دوستان ببخشيد اينجوري از پدافندهامون انتقاد كردم! دشمن دشمن معمولي نيست آمريكاست تو اين بحث. نبايد الكي شعار داد.
  25. :lol: icon_eek :| :cry: بابا كو تا هفته بعد icon_wink تا هفته بعد سه سري ميتونيم عكس بذاريم icon_question بابك تنبلي نكن ديگه icon_cheesygrin