TANK

Members
  • تعداد محتوا

    683
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های TANK

  1. TANK

    انتخاب مديران سايت

    کسی که جواب من نداد ولی من توانایی اداره بخشهای: خودروهای زرهی موشکهای زمینی انجمن نیروی دریایی تسلیحات دریایی تسلیحات زمینی تسلیحات هوایی دارم خوشحال میشم در خدمت دوستان باشم
  2. TANK

    انتخاب مديران سايت

    اگه بخش هوايي پر دوست دارم تو بخش نیروی دریایی فعاليت ها رو اداره كنم
  3. TANK

    > مسابقه هفته <

    همه موشك‌ها بر اساس این اصل كار می‌كنند كه هر عملی عكس العملی در یك جهت ، سبب ایجاد واكنش برابر با آن اما در جهت مخالف می‌باشد ، یعنی همان قانون سوم نیوتن . در یك موشك بر اثر احتراق سوخت ، گازهای داغی حاصل می‌شود كه در هنگام خروج از یك نازل (شیپوره) نیرویی ایجاد می‌كند كه می‌تواند موشك را از زمین بلند كند. اگر چه این نیرو ثابت می‌ماند ، اما شتاب موشك افزایش می‌یابد چون بر اثر مصرف سوخت ، موشك سبكتر می‌شود. موشك به همان آسانی كه در جو كار می‌كند ، در فضای ماورای جو هم كار می‌كند اما در ماورای جو ، پیشرانش موشك به علت فشار گاز‌های داغ در برخورد با جو نیست ، بلكه بر اثر واكنش در برابر كنش است. وضعیت موشك در این حالت مانند وضعیت كسی است كه در وسط یك زمین یخ زده بسیار لغزنده قرار گرفته است. او هر چقدر هم كه دست و پا بزند ، از جایش تكان نخواهد خورد. اما اگر بر حسب اتفاق تعدادی كیف یا چمدان كوچك به همراه داشته باشد می‌تواند برای حركت كردن از آنها استفاده كند. اگر او كیف ها را یكی پس از دیگری در جهت معینی پرتاب كند ، به آهستگی در جهت مخالف شروع به حركت خواهد كرد. در موشك‌های ابتدایی ، مانند آنهایی كه چینیان ابداع كرده بودند ، از سوخت جامد _ باروت _ استفاده می‌شده است. هنگامی كه جرقه‌ای به باروت زده شود ، این سوخت جامد انرژی خود را به صورت یك انفجار آزاد می‌كند. پیشرفت در طرح و ساخت موشك‌های قرن حاضر ، بیشتر معطوف به استفاده از سوخت‌های مایع بوده است. از این نوع سوخت‌ها در مقایسه با وزن مساوی از سوخت جامد نه تنها انرژی بیشتری آزاد می‌كنند ، بلكه بهتر هم قابل كنترل هستند. در موشكی كه با سوخت مایع كار می‌كند ، سوخت نخواهد سوخت مگر اینكه با یك اكسید‌كننده مخلوط شود. برخلاف یك هواپیمای جت موشك نمی‌تواند همیشه اكسیژن مورد نیاز سوختش را از جو تامین كند (چون به ارتفاع‌های خیلی بالایی می‌رود كه غلظت اكسیژن حتی به صفر می‌رسد) ، بنابراین باید اكسیژن مورد نیاز را با خو ببرد. سوخت و اكسید‌كننده را در مخازن جداگانه ذخیره و حمل می‌كنند و در هنگام احتراق آنها را در محفظه احتراق تلمبه می‌كنند ، كه در آنجا سوخت می‌سوزد (در واقع منفجر می‌شود). گازهای حاصل از راه شیپوره با سرعت زیادی خارج می‌شوند. و مقدار نیروی پیشرانش موشك ، از طریق زیاد یا كم كردن میزان سوخت و اكسید‌كننده ورودی به محفظه احتراق ، كنترل می‌شود. آلمانی در جنگ جهانی دوم ، نفت سفید و اكسیژن بود. امروزه V۲سوخت موشك‌های اولیه ، از جمله در موشك‌ هیدرازین (یكی دیگر از هیدروكربن‌های مایع) یا سوخت‌های سرما‌زا _ از قبیل هیدروژن مایع و اكسیژن مایع_استفاده می‌كنند. هیدرازین یك سوخت هایپر‌گولیك است ، یعنی در صورت وجود اكسید‌كننده‌ای مانند دی‌نیتروژن تتروكسید به طور خودبه‌خودی محترق (منفجر) می‌شود. بازده هیدرازین در حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد كمتر از سوخت‌های سرما‌زا است ، اما كاربرد آن ساده‌تر و مطمئن‌تر است. سوخت‌های سرما‌زا را برای اینكه مایع باقی بمانند ، باید تا دمای پایینی سرد كنند. بنابراین موتور باید سیستم پیچیده‌ای از لوله‌ها برای عبور سوخت سرد شده داشته باشد. این سوخت‌ها نیز به یك محترق كننده نیاز دارند. درست در طی پرتاب موشك است كه سوخت‌های سرما‌زا برتری خود را نشان می‌دهند ، یعنی زمانی كه حداكثر بازده ممكن برای بلند كردن موشك و بار‌های آن از زمین لازم است. برای پرتاب موشك‌های متوالی در مدار (مثلاً به منظور قرار دادن ماهواره در مداری با ارتفاع معین) ، موتور ساده هیدرازینی انتخاب بهتری است. برای مثال ماهواره‌هایی كه در مدار ژئوسنكرون حركت می‌كنند ، موتورهای هیدرازینی كوچكی دارند كه هر از گاهی روشن می‌شوند تا مسیر ماهواره را تصحیح كرده و آن را در موقعیت درست حفظ كنند. H۱ به رغم پیچیدگی موتور‌هایی كه با سوخت‌های سرما‌زا كار می‌كنند ، ژاپن موتوری از این نوع برای موشكهای خودش را در سال ۱۹۹۸ساخته است.
  4. TANK

    انتخاب مديران سايت

    البته اگه لياقت داشته باشمم نظورم كل بخشهاش است اميدوارم بتونم لياقتم ثابت كنم
  5. TANK

    انتخاب مديران سايت

    با توجه به سليقم دوست دارم در بخش نیروی هوایی فعاليت كنم
  6. ضد رادر نه رادار گريز بدشم اشتباه پش مي ياد بايد مطالعات دريايم بالا ببرم
  7. TANK

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    واکنشهای شديداللحن به حمله به ديپلمات کويتی عنوانهای درشت صفحه نخست و سرمقاله های روزنامه چاپ کويت همگی به موضوع حمله به ديپلمات کويتی اختصاص دارد با اينکه وزارت امورخارجه ايران از ضرب و شتم دبیر سوم سفارت کویت در تهران اظهار تأسف کرده، واکنشهای اعتراض آميز به اين رخداد همچنان در کويت ادامه دارد. عنوانهای درشت صفحه نخست و سرمقاله های روزنامه چاپ کويت نيز همگی به اين موضوع اختصاص دارد. از سوی ديگر، سفارت ايران در کويت تحت تدابير شديد امنيتی قرار گرفته، تا آنجا که از نزديک شدن افراد به ساختمان سفارتخانه اکيداً جلوگيری می شود. محمد زعبی، دبيرسوم سفارت کويت در تهران بعدازظهر سه شنبه نوزدهم ژوئن (29 خرداد) پس از ترک سفارتخانه هنگامی که در حال سوار شدن به خودروی خود بود، سرنشينان دو خودرو با توقف در کنار و جلوی وی، مانع از حرکت او شدند و سپس شش سرنشين اين خودروها پياده شده، بشدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آن گونه که روزنامه های کويت نوشتند، هنگامی که نگهبانان سفارتخانه برای جلوگيری از ضرب و شتم ديپلمات کويتی وارد عمل می شدند، حمله کنندگان مانع آنان گشتند و پس از ضرب و شتم زخمی کردن ديپلمات کويتی محل را ترک کردند. حمله به ديپلمات کويتی، حمله به يک شخص نيست بلکه حمله به کويت است وزيرخارجه کويت محمد زعبی، يک روز پس از حمله به کشورش بازگشت، برای بازگرداندن او به کويت، يکی از هواپيماهای شخصی اميرکويت به تهران فرستاده شد از او استقبالی بسيار بالاتر از حد معمول به عمل آمد، تا آنجا شيخ محمد آل صباح، وزيرخارجه کويت همراه با معاون و رئيس دفترش و همچنين رئيس اداره تشريفات وزارت خارجه کويت و جمعی ديگر از مسئولان وزارت خارجه و نمايندگان مجلس در مراسم استقبال حضور داشتند. شيخ آل صباح در فرودگاه به خبرنگاران گفت که دولت کويت از آنچه رخ داده بشدت خشمگين است و "حمله به ديپلمات کويتی، حمله به يک شخص نيست بلکه حمله به کويت است". وی افزود که حمله به ديپلمات کويتی نه تنها با قوانين بين المللی و توافقهای ميان دولتهای ايران و کويت منافات دارد بلکه مغاير با آداب اسلامی درباره تأمين امنيت مهمانان است. مسلم براک، رئيس يکی از سه فراکسيون مجلس کويت نيز که در فرودگاه حضور داشت به خبرنگاران گفت که حمله به ديپلمات کويتی حمله به تمام افراد ملت کويت است. مقامات کويتی پرسشهای خبرنگاران در مورد هويت ضاربان دبيرسوم ديپلمات کويت را همچنان بی پاسخ گذاشته اند اما روزنامه های کويتی با اشاره به اينکه نهگبانان سفارت کويت نتوانسته اند در مقابل ضاربان واکنشی نشان دهند و به نقل از منابعی بدون ذکر نام، اتهام ضرب و شتم ديپلمات کويتی را متوجه گروههای تندرو هوادار حکومت ايران کرده اند. اين روزنامه ها به مطالبی اشاره کرده اند که اخيراً در نشريات هوادار اين گروهها در تهران به چاپ رسيده و در آنها به همکاری نظامی دولتهای عرب حاشيه خليج فارس با آمريکا حمله شده است. وزيرخارجه کويت گفته که کسانی که پشت قضيه حمله به ديپلمات کويتی بوده اند قصد ضربه زدن به روابط ايران و کويت و بلکه روابط ايران با جهان عرب را دارند. آن گونه که از اظهارات او خطاب به خبرنگاران در فرودگاه برمی آيد، موضوع حمله به ديپلمات کويتی مسائلی ديپلماتيک ايجاد کرده که از روابط کويت و ايران هم فراتر رفته و وزيران خارجه بحرين و سوريه نيز شخصاً در اين قضيه دخالت کرده اند. منبع bbcدروغ گو
  8. TANK

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ملا دادالله که روز یکشنبه 23 ثور/ اردیبهشت، جسدش در برابر خبرنگاران افغان در قندهار به نمایش گذاشته شد، از اعضای کلیدی شورای رهبری طالبان بود که در شش سال گذشته فرماندهی حملات بر ضد نیروهای خارجی و افغان را در افغانستان در دست داشت. سال گذشته، دولت افغانستان ادعا کرد که ملا دادالله کشته شده است، اما خود دادالله، همان روز در تماس تلفنی با برخی خبرگزاریها، این ادعا را رد کرد. مشخصه وی در آن زمان، پای ناقص وی اعلام شد، اما دادالله گفت که جنگهای دراز مدت، معلولان زیادی در افغانستان برجای گذاشته و فرد "یک پایی" که احتمالاً کشته شده، دادالله نبوده است. این بار نیز، سخنگویان طالبان در ابتدای انتشار خبر کشته شدن ملا دادالله، آن را تکذیب کردند، اما نیروهای دولتی افغان، بلافاصله جسد خونین و نیمه عریان این فرمانده نامدار طالبان را در برابر دوربین های خبرنگاران به نمایش گذاشتند. تصاویر جسد بیجان ملا دادالله، این بار به نشانه تایید خبر کشته شدن وی در رسانه ها منتشر شد. ملا دادالله از معدود رهبران طالبان بود که بدون نقاب با خبرنگاران و فیلمبرداران رسانه ها گفتگو می کرد و اجازه می داد از او عکس و فیلم تهیه شود. دادالله از معدود رهبران طالبان بود که اجازه می داد از او فیلم و عکس گرفته شود او در ولایت جنوبی ارزگان به دنیا آمده بود و در جنگ علیه نیروهای شوروی سابق نیز سهم داشت. ملا دادالله در سال 1994 زمانی که جنبش طالبان شکل می گرفت، به این جنبش پیوست و هنگامی که اسماعیل خان، والی سابق هرات به طرف قندهار پایگاه اصلی طالبان پیشروی می کرد ملا دادالله در اثر انفجار یک مین پای چپ خود را از دست داد. گفته می شود که دادالله رهبری عمليات نظامی حکومت طالبان به رهبری ملا محمد عمر را به عهده داشت و از جمله نزديک ترين افراد به او بود. او در اکثر جنگ های طالبان که پیروزی هایی را برای آنان به ارمغان می آورد، شرکت داشت. آنگونه که رحیم الله یوسفزی، خبرنگار بی بی سی در پاکستان می گوید ملا دادالله زمانی به شهرت رسید که طالبان کنترل چندین شهر را در شمال کابل به دست گرفتند. 'متهور' و 'سنگدل' دادالله در جریان جنگ با اسماعیل خان والی هرات، یک پایش را از دست داد دلیل افتادن کنترل شهرهای متعدد به دست طالبان هم به گفته برخی آگاهان، "تهور" و "سنگدل" بودن دادالله در راس عملیات بود. ملا دادالله متهم است که با سنگدلی شماری زیادی از مردم شهرهای شمالی را قتل عام کرده است. آنگونه که وحید مژده، از کارمندان وزارت خارجه در زمان طالبان می گوید همین کشتارها باعث شد که ملا دادالله برای مدتی خلع سلاح شود. آقای مژده می گوید: "او (دادالله) از جمله کسانی بود که از سوی رهبر طالبان زمانی که در قدرت بودند، مورد خشم هم قرار گرفت و یکبار هم خلع سلاح شد، یکبار دیگر به خاطر کشتارهای که در مزار شریف و اطراف آن انجام داد، مورد خشم و قهر رهبری طالبان قرار گرفت." در آخرین روزهای اقتدار طالبان که بساط آنان در شمال برچیده می شد، ملا دادالله به همراه ملا فضل آخند، لوی درستیز (رییس ستاد ارتش) طالبان در شهر کندز مسئولیت امور نظامی طالبان را بر عهده داشت. ملا فضل آخند با هزاران جنگجوی دیگر طالبان به گروه دوستم تحویل داده شد و بعد به گوانتانامو منتقل شد اما ملا دادالله موفق به فرار شد و خود را پنهانی به قندهار رساند. طالبان ابتدا خبر کشته شدن ملا دادالله را تکذیب کردند ملا دادالله به عنوان فرمانده ارشد طالبان در شش سال گذشته در مناطق جنوبی حملات علیه نیروهای افغان و نیروهای خارجی را رهبری می کرد و باور بر این است که گروگان گرفتن امدادرسانان خارجی و افغان و سربریدن گروگان ها به دستور او انجام می شده است. دکتر حنیف، سخنگوی پیشین گروه طالبان که اکنون در بازداشت دولت افغانستان است گفته که احتمالا ملادادالله در کشته شدن مولوی اختر محمد عثمان، یکی دیگر از فرماندان مهم طالبان در ماه های پیش دست داشته است و این موضوع نشاندهنده "شکاف عمیقی" در صفوف طالبان و دو دستگی میان آنان بوده است. نام ملا دادالله دو سال پیش زمانی در سرخط اخبار قرار گرفت که وی اعلام کرد برای کسی که بتواند آنهايی را که کاريکاتورهای پيامبر اسلام را منتشر کرده اند به قتل برساند، يک کيلوگرم طلا خواهد داد. 'جنگجویان کافرکش' او در باره حضور ارتش آمريکا در افغانستان گفته بود که هيچ کس نمی تواند جلو "جنگجويان کافرکش" را بگيرد و تاکيد کرده بود که او و طرفدارانش به "جهاد عليه نيروهای بيگانه" ادامه خواهند داد. ملا دادالله همچنين گفته بود که طالبان برای سافط کردن هواپيماهای نظامی در افغانستان از سلاح های مدرن استفاده خواهند کرد. در سال 2001 هنگام سقوط طالبان، دادالله در ولايت کندز در شمال افغانستان بود و با بيش از هزار جنگجوی طالبان در محاصره بود. در سال 2003، ملا دادالله در پاکستان ظاهر شد که می خواست جهانيان را قانع کند که او و جنگجويان وفادار به طالبان، به جنگ در افغانستان ادامه خواهند داد. ملا دادلله، رهبری عمليات نظامی طالبان را به عهده داشته است نام ملا دادالله در فهرستی از 150 تن از مظنونان به انجام اعمال تروريستی که تصور می رود در پاکستان مخفی شده باشند، ذکر شده بود. در اين فهرست نامهای سران و وابستگان گروه طالبان آمده بود که دولت افغانستان خواستار تحويل گرفتن آنها از پاکستان بود. در سال 2003 ملا محمد عمر رهبر طالبان، دادالله را عضو شورای رهبری طالبان اعلام کرد. گمان می رود ملا دادالله رهبری گروه های شورشی طالبان در ارزگان را به عهده داشته است. اين فرمانده طالبان مسئول خونين ترين حملات و ناامنيها در ولايت جنوبی هلمند نيز خوانده می شود. 'صلیبی' چهار سال پيش در سال 2003 ميلادی، ملا دادالله به بی بی سی گفت که طالبان تا زمان "اخراج تمامی يهوديان و مسيحيان صليبی از افغانستان" به نبرد ادامه خواهند داد. او گفته بود که طالبان سرنگون شده، اميدوارند قدرت را بار ديگر در افغانستان به دست بگيرند. دادگاهی در پاکستان، در ماه دسامبر سال 2005 ميلادی، ملا دادالله را به جرم تلاش برای کشتن مولانا محمدخان شهرانی، از نمايندگان محافظه کار مجلس اين کشور، به حبس ابد محکوم کرد. دادالله چند ماه پیش در مصاحبه ای که از یک تلویزیون ماهواره ای پخش شد، نیروهای تحت فرمان ناتو و ارتش افغانستان، در هلمند را به مبارزه طلبید. نیروهای تحت فرمان دادالله، ماه گذشته یک خبرنگار ایتالیایی و دو همراه افغان وی را به گروگان گرفتند و بعد از اینکه بلافاصله راننده افغان این خبرنگار را سربریدند، خواهان خروج نیروهای ایتالیایی از افغانستان، در برابر رهایی خبرنگار ایتالیایی شدند. اجمل نقشبندی به دست افراد دادالله سربریده شد دولت افغانستان، در برابر رهایی خبرنگار ایتالیایی، پنج عضو گروه طالبان، از جمله لطیف الله حکیمی سخنگوی سابق این گروه را از زندان آزاد کرد، اما در برابر رهایی اجمل نقشبندی، خبرنگار افغان، حاضر به معامله با طالبان نشد. افراد ملا دادالله، روز یکشنبه 19 حمل / فروردین، خبرنگار آزاد افغان اجمل نقشبندی را سر بریدند. ملا دادالله برخلاف دیگر رهبران گروه طالبان، چندین بار در رسانه های تصویری ظاهر شد و به خبرنگاران اجازه داد از او عکس بگیرند. این فرمانده نظامی، همچنین از نخستین افراد طالبان بود که پس از ورود نیروهای خارجی به افغانستان، جنگ علیه دولت مرکزی افغانستان و سربازان خارجی را آغاز کرد. ملا دادالله اخیرا به تلویزیون الجزیره گفته بود که صدها نفر را در افغانستان آماده اجرای حملات انتحاری کرده است. bbc
  9. طالبان: تاکتیک شورشیان عراق را دنبال می کنیم طالبان می گوید بار دیگر توجه اصلی خود را بر کابل معطوف خواهد کرد یکی از سخنگویان گروه شورشی طالبان در افغانستان به بی بی سی گفته است که گروه او تاکتیک های شورشیان عراق را دنبال می کند و بار دیگر قصد دارد کابل، پایتخت، را هدف اصلی حملات خود قرار دهد. وی یک روز پس از آن سخن می گفت که رئیس جمهور افغانستان اظهار نظر کرد که طالبان درحال تغییر تاکتیک های خود برای تکیه بیشتر بر حملات تروریستی است. ذبیح الله مجاهد، یکی از سخنگویان اصلی طالبان در جنوب افغانستان، که تلفنی با بی بی سی گفتگو کرد با صراحت در مورد شکست های اخیر طالبان سخن گفت. این در حالی است که به عقیده بسیاری از آگاهان، به نظر نمی رسد که طالبان، از سازماندهی چنان پیشترفته ای برخوردار باشند که بتوانند همانطور که ادعا کرده اند، تاکتیکهای شورشیان عراقی را در کابل پیاده کنند. به گزارش جان سیمپسون سردبیر امور جهانی بی بی سی که در کابل حضور دارد، سخنگوی طالبان اذعان کرد که ناتو موفق به نفوذ در ساختار این گروه شده و دو تن از رهبران آن را کشته است. اما آقای مجاهد گفت که طالبان درحال بازسازی سیستم امنیتی خود است و اکنون توجه خود را به کابل معطوف می کند. وی کابل را "هدف عمده بعدی طالبان" توصیف کرد و افزود: "خدا بخواهد موفق خواهیم شد." او ادعا کرد که تعداد زیادی داوطلب به آنچه وی "مراکز بمبگذاری انتحاری" خواند مراجعه می کنند. او در تایید سخنان حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان، گفت که طالبان درحال الگوبرداری از تاکتیک های شورشیان در عراق است و گفت هدف آنها "استقلال و آزادی کشورشان" است. نیویورک تایمز روز چهارشنبه در گزارشی اختصاصی نوشت که حامد کرزی روز سه شنبه در دیداری با فرمانده نیروهای آمریکایی در خاور میانه گفته است که شورشیان طالبان تا حدودی به دلیل سرخوردگی نسبت به لغزش عملیات خود، درحال پیروی از تاکتیک های تروریستی شورشیان عراق هستند. به نوشته این روزنامه آقای کرزی همچنین گفت که بمبگذاری های انتحاری اخیر و سایر حملات علیه پلیس بخشی از واکنش طالبان به توسعه ارتش افغانستان بوده است. در سال جاری تعداد بیشتری از واحدهای ارتش افغانستان در کنار سربازان آمریکایی و ناتو جنگیده اند. به نوشته نیویورک تایمز دریاسالار ویلیام فالون از فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا که بلندپایه ترین مقام نظامی این کشور در خاور میانه است نیز گفت: "من با نظر شما در مورد طالبان موافقم. حس می کنم که آنها احتمالا از روی سرخوردگی دست به این اقدامات هولناک می زنند." bbc
  10. چهارده سرباز آمریکایی در 2 روز در عراق کشته شدند به رغم عملیات گسترده نیروهای آمریکایی در عراق خشونت ها در این کشورهمچنان قربانیان زیادی می گیرد دستکم چهارده سرباز آمریکایی طی دو روز گذشته توسط شبه نظامیان عراقی کشته شده اند. به گفته مقام های رسمی، دوازده سرباز آمریکایی در چهار انفجار جداگانه در نقاط مختلف بغداد جان باختند و دو سرباز دیگر نیز در اثر انفجار بمبی در استان انبار این کشور کشته شدند. تلفات اخیر نظامیان آمریکایی در عراق همزمان با عملیات گسترده ارتش آمریکا رخ داده که از دو روز پیشتر شورشیان مظنون به عضویت در شبکه القاعده را هدف حمله قرار داده اند. به گفته منابع نظامی آمریکا، عملیات علیه شورشیان با شرکت حدود ده هزار تن از نفرات نیروی زمینی با همراهی واحدهای زرهی و حمایت هلی کوپترها و هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده از روز سه شنبه آغاز شد. پیشتر، ژنرال دیوید پتریوس فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق، گفته بود انتظار دارد شورشیانی که به گفته وی وابسته به القاعده هستند، عملیات گسترده ارتش آمریکا را با تشدید حملات خود پاسخ بدهند. برخی کارشناسان مسائل نظامی می گویند، برای نیروهای آمریکایی، درگیری با شورشیان مسلح در یک منطقه و نابودی آنان آسان نیست، زیرا این افراد از تحرک بسیار و توان جابجایی سریع برخوردارند. در ادامه خشونت های عراق، روز پنجشنبه بیست و یکم ژوئن (سی و یکم خرداد ماه) حمله انتحاری توسط یک خودروی بمبگذاری شده در شمال عراق دستکم جان پانزده نفر را گرفت و حدود چهل نفر دیگر را مجروح کرد. در این حمله که در منطقه "سلیمان بگ" در جنوب کرکوک رخ داد، بخشی از ساختمان شورای محلی و شماری از ساختمان های نزدیک به آن خراب شد و به گفته مسئولان درمانی و بیمارستانی، چندین زن و کودک نیز زخمی شدند. در حالی که چهار ماه از آغاز گسترش حضور نیروهای آمریکایی در عراق و عملیات آنها، به ویژه در اطراف بغداد - که هدف آن برقرای امنیت اعلام شده بود - می گذرد، همچنان خشونت ها در این کشور ادامه دارد و هر روز قربانیان زیادی می گیرد. بنا به آمار ارتش آمریکا، در حال حاضر شمار نظامیان این کشور در عراق به حدود یکصد و شصت هزار نفر رسیده که بیشترین تعداد از زمان آغاز حمله به عراق است. bbc
  11. بله اگر روي هواپيماي su-24كه ايرانم داره سوار باشن بله وگر نه از توي خشكي فكر نكنم
  12. پرتاب موفقیت آمیز موشک هوشمند و دوربرد ثاقب روز یکشنبه در مرحله پایانی رزمایش بزرگ دریایی ضربت ذوالفقار ازعرشه یکی از زیردریایی های نیروی‌دریایی ارتش جمهوری اسلا‌می ایران انجام شد . امیر دریادار سجاد کوچکی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلا‌می ایران درمصاحبه با خبرنگاران گفت:آزمایش پرتاب این موشک از عرشه زیردریایی نخستین بار در منطقه انجام شده است. وی ویژگیهای موشک ثاقب را هوشمند و دوربرد بودن , قابلیت گریز از امواج راداری , دقت بسیار بالا و سرعت بسیار زیاد برشمرد و افزود:قدرت تخریبی‌این موشک فوق‌العاده زیاد است و علا‌وه بر آنکه از یگانهای زیرسطحی پرتاب می شود قابلیت نصب و پرتاب از روی همه سامانه های نیروی دریایی ارتش را نیز دارد. فرمانده نیروی دریایی ارتش افزود:طراحی , ساخت و تولید موشک ثاقب با همکاری نیروی دریایی ارتش , دانشگاههای صنعتی و صنایع داخلی انجام شده است. دریادار کوچکی برگزاری رزمایش ضربت ذوالفقار را نشانه اقتدار ارتش جمهوری اسلا‌می ایران در سراسر پهنه جغرافیایی منطقه خلیج فارس و دریای‌عمان دانست و گفت:ما به تمام کشورهای همسایه , دوست و برادر مسلمان خود اعلا‌م می کنیم که نظام جمهوری اسلا‌می ایران مقتدر است و با این اقتدار می تواند امنیت منطقه بویژه امنیت شاهراه راهبردی هرمز را تامین کند . من تسليم اشتباه كردم انم اشتباه خفن راست ميگي؟! icon_wink
  13. دوست عزيز موشك ثاقب يك موشك زمين به زمين است و اصلا قابل مقايسه با هارپون كه موشك دريا پايه است نمي باشد
  14. یک زیر دریایی برای شلیک موشک باید جایگاه مناسب داشته باشد این زیر دریایی فاقد آن می باشد و اگر هم چیزی در این مورد گفته شده تبلیغ در ضمن منم ماهنامه صنایع هوایی 5 یا 6 ساله که می خوانم اگه بگی کدام جلد منظورته ممنون می شم که منم از تو آرشیوم بخونم
  15. تهران:۱۷:۵۶ , ۱۳۸۴/۱۰/۲۳ گزارش تصویری/ بازدید رئیس جمهور از زیر دریایی غدیر -18 دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور قبل از پایان سفر سه روزه خود به استان هرمزگان، بطور سرزده از خط تولید زیر دریایی غدیر در صنایع شهید درویشی بندرعباس بازدید کرد. اول جسه اين زير دريايي ببينيد بد بگيد موشك ثاقب ميندازه icon_wink :evil: :)
  16. http://www.ipless.info/index.php?q=aHR0cDovL2JhenRhYi5jb20vdG1wL3VwbG9hZC8zOTcyNS5qcGc%3D دکتر مصطفي چمران، در همان هفته اولي که جنگ تحميلي آغاز شد، با حدود سي نفر از مرداني که با وي در نبردهاي کردستان شرکت داشتند، با قطار به اهواز آمد. او ستاد عملياتي خود را در دانشگاه اين شهر تشکيل داد تا عملاً کار مقابله با تهاجم همه جانبه ارتش بعثي به سرزمين‌هاي ايران را آغاز کند. چمران پيشتر با دستور حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ به کردستان رفته و نقش مهمي در انهدام گروه‌هاي مسلح وابسته به صدام در آن ديار ايفا کرده و با شجاعت‌هاي خود، شهر پاوه را از محاصره دشمن نجات داده بود... دکتر چمران در آن زمان، نماينده مجلس و از طرفي، نماينده حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ در شوراي عالي دفاع هم بود. در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي و در دوره دولت موقت، مدتي نيز وزير دفاع بود. در همان روزهايي که او با تمام وجود در جبهه‌هاي جنوب حضور يافته بود، برخي از افراد و نمايندگان مجلس از وي خواسته بودند تا به مجلس بازگردد و در تدوين قوانين مناسب، فعال شود، ولي چمران به آنان گفت: «خدايا، تو شاهد باش که من ميدان رزم را بر نشستن بر صندلي مجلس ترجيح مي‌دهم». او حتي در ميدان جنگ هم به سنگرهاي مطمئن يا پايگاه‌هاي نظامي داراي دفاع نسبتـاً مناسب نرفت، بلکه با شجاعت فوق‌العاده‌اي که داشت، مرتب در خط مقدم درگيري با دشمن حاضر مي‌شد و با تمام قدرت در زير رگبار گلوله‌هاي دشمن، با خصم مي‌جنگيد و پايداري خود را نشان مي‌داد. چمران بهتر از هر کسي، معني «جنگ»، «اشغال»، «آوارگي»، «دشمن» و «مقاومت» را مي‌دانست و پيشتر در صف مقدم جبهه عليه اسرائيل و در جريان جنايات غاصبان بي‌رحم فلسطين، مفهوم اين لغات را به خوبي دريافته بود... چمران فردي ورزيده‌اي و از نظر جسمي بسيار قوي بود و يك رزمنده به تمام معنا و بسيار چابک و ورزشکار بود. در ورزش‌هاي صبحگاهي با اسلحه مي‌دويد و ديگران را آنقدر مي‌دوانيد که همه رزمندگان را از نفس مي‌انداخت. دوره‌هاي کامل چريکي را ديده بود و مي‌توانست يک تنه بجنگد. از دشمن نمي‌ترسيد و خيلي خوب تيراندازي مي‌کرد و با شجاعت تمام با نيروهاي دشمن مي‌جنگيد. يک بار در نبرد با ارتش صدام در جاده حميديه ـ سوسنگرد مجروح شد و با پاي زخمي به يک کاميون ارتش بعثي حمله کرد و آن را با سرنشينانش به تصرف خود درآورد و با آن کاميون به عقب برگشت و نفرات آن را نيز اسير کرد. چمران در نجات سوسنگرد، نقش مهمي داشت؛ زماني که ارتش صدام، يگان‌هاي زرهي و مکانيزه خود را براي محاصره شهر سوسنگرد گسيل داشته بود، اين چمران بود که توانست با نيروهاي چريکي‌اش به تيپ زرهي دشمن حمله کند و جلوي تهاجم آنان را بگيرد و با کمک رزمندگان سپاه و ارتش، شهر سوسنگرد را از محاصره ارتش دشمن درآورد... چمران به امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ عشق مي‌ورزيد و او را با تمام وجود دوست مي‌داشت. امام هم به او علاقه‌مند بود. علاقه امام به وي را مي‌توان از نوشته ‌ايشان در شهادت دکتر چمران دريافت. امام خميني، چمران را «سردار پرافتخار اسلام»، «مجاهد بيدار و متعهد راه تعالي و پيوستن به ملأ اعلي»و «معلم متعهد» مي‌دانستند. ايشان در پيامي که در اول تير ماه سال1360 به مناسبت شهادت دکتر مصطفي چمران چنين مرقوم فرمودند: «او با سر افرازي زيست و با سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است که بي‌هياهوي سياسي و خودنمايي‌هاي شيطاني، براي خدا به جهاد برخيزد و خود را فداي هدف کند نه هوي، و اين هنر مردان خداست. او در پيشگاه خداي بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و يادش به خير»...
  17. همانطوری که می دانیم، دو جبهه شرق و غرب، و در اینجا روسیه و فرانسه، همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتای خارجی خود برتر بوده و قابل رقابت با آن باشد. در این مقاله، هواپیماهای سوخو Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد. هواپیمای Su-30 MK، آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین توانایی های خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیمای معروف سوخو 27 فلانکر، با تمرکز بر روی افزایش توانایی های چند ماموریتی خود، دارد. این هواپیما، به کلاس هواپیماهای اصطلاحاً «سنگین وزن» تعلق دارد. بزرگترین ویژگی این هواپیما، استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی-البته نه به طور کامل- برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است، به طوری که ظاهراً نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد. Mirage 2000-5 اما هواپیمای میراژ 2000، هواپیمایی سبک وزن است که اصولاً برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است. اما، آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5، به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند. این هواپیمای فرانسوی، در عملیات دور از خانه به دلیل ضغف سیستم های شناسایی خود، به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30 MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است، می شود. البته مقایسه این دو هواپیما، از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست، به این دلیل که هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود می باشند. اما باز نیز مواردی وجود دارد که بتواند بین این دو هواپیما به مقایسه گذاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود. عملکرد بهینه هواپیمای Su-30 MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد. از لحاظ قدرت آیرودینامیکی، واقعاً Su-30 MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد. در مقابل، ویژگی های آیرودینامیکی هواپیمای میراژ، چندان معلوم نمی باشد، اگرچه شکل بال های دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن-که در اکثر هواپیماهای اروپایی پست های قبلی وجود داشت- در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است. مانورپذیری بی همتای سوخو در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه، این جنگنده را قادر می سازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا بر آمده و حتی گاه مانور هایی در زاویه حمله 180 درجه انجام دهد. این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید، بلکه باید از آن ها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور/هواپیما ممکن شده که در طی آن، سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپر ها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین-که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد می شود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمی رسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبک تر می شود و خون زیادی به مغز می رسد و در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود- که شتاب جی را در وضعیت های مختلف کنترل کرده و محدود می کند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام می تواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میراژ 2000 به طرزی کاملاً معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما،دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین، برتری به مقدار بسیار ناچیز 5/0 جی دارد که حتی در نظر نمی آید. البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست، قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپ های داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه هواپیما، جنگنده فرانسوی را قادر می سازد که بدون تالل و معطلی از حالت پرواز عادی و افقی، به حالت اوجی گیری کاملاً عمودی در آید. همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخو، موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیز های هوایی و همچنین مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته می شود. Su-30 Mk ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز در ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و همچنین نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9، از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد. دو هواپیمای سوخو و میراژ، از نظر سقف پرواز، سرعت و قابلیت شتابگیری تقریباً در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخو در مقابل میراژ، با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف، این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری می رسند. اما با این حال، توانایی رهگیری سوخو با شعاع عملیاتی 3.000 کیلومتری، 45% نسبت به میراژ بیشتر بوده و می تواند یک کشور نسبتاً متوسط از نظر مساحت را به خوبی پوشش دهد. هواپیمای سوخو، همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را می دهد و از این لحاظ، این مسئله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود. از لحاظ قابلیت حمل سلاح، سوخو قادر است تا 40% سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخو می دهد که در یک حمله هوا به زمین، تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد. از سوی دیگر، پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخو، نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارائی و عملکرد این هواپیما دارند. موتور AL-31 FP سوخو در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها، حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آن ها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمی شود، عملکرد ثابت و نسبتاً یکسانی را حفظ می کنند. در این مقایسه، نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم. برتری رادار Su-30 MK از نظر برد تشخیص رادار، تجسس، ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشک های فعال و نیمه فعال کارائی و تاثیر فوق العاده ای را در نبرد های دور از خانه به ارمغان می آورد. در نبرد علیه اهداف زمینی، توانایی های راداری دو جنگنده تقریبا ً یکسان می باشد. تمام هواپیماهای مدرن روسی، شامل Su-30 MK، به مقر مکان یابی نوری مجهزند که این سیستم، قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید، و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد. این سیستم، دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش می دهد. مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار، آن را قادر می سازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند. برای ماموریت های زمینی، چه میراژ چه سوخو مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریباً دارای خصوصیات مشترکی هستند. هواپیماهای جنگنده مدرن روسی، کلاً دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال، در هواپیمای Su-30 MK از سیستم های جلوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقاپذیری این هواپیما را به مقدار 20% نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند. از لحاظ برد موشک های مورد استفاده، تسلیحات هوا به هوای Su-30 MK دارای حدود 30% برد بیشتر نسبت به موشک های به کار رفته در میراژ-مانند سوپرماترا- هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند. لازم به ذکر است که هواپیمای سوخو Su-30 MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جوید. قابلیت حمل دو برابر بمب در سوخو در مقابل میراژ، باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است، و در نتیجه این عمل، تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل، می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کارفته، بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد، غیر موثر و در عین حال با توانایی های کمتر و وابسته است و نهایتاً، با اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی، هواپیمای Su-30 MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیمای میراژ قرار می گیرد. نویسنده: آرمان Air.blogfa.com _______________________________________________________