hosseingmn

Members
  • تعداد محتوا

    1,314
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط hosseingmn


  1. Jahandar

    شما خودتون برای ایران و ایرانی چکار کردید که به این راحتی و در یک جمله مردی رو که برای کشورش جنگیده ( و البته از دید شما تنها برای قدرت طلبی ... ) زیر سوال میبرید ؟

    بنده به یاد ندارم که ادعایی در باره دسته گلی که به سر ایران زدم یا نزدم رو داشته باشم. و در ضمن به یاد ندارم که گفته باشم تنعا برای قدرت طلبی بوده.
    اما حالا که صحبتش شد بله فقط به دلیل قدرت طلبی بوده وگرنه در شرایطی که خودتون هر بهتر می دونید بعد از شورش افغان ها کشور بلبشو بوده و تازه می خواستیم به اوضاع داخلی سرو سامون بدیم این جنگ خارجی چه دلیل منطقی داشته :| و دستاورد این جنگ برای ایران چی بوده icon_cheesygrin تا حالا به این موضوع فکر کردید که اگه جنگ رو می باختیم چه بلایی سر کشورمون میومد icon_cheesygrin

    متاسفانه اینجور قضاوتها همیشه مشکل کشورهای جهان سومی بوده .

    خواهشا فرفکنی نکنید.

    شما میدونید زمانی که نادر شروع کرد به جنگیدن و فتح و فتوح ! در مملکت ایران چه خبر بوده ؟ در زمانی که نادر ظهور کرد هر کسی در هر گوشه از ایران برای خودش سازی میزد . افغانها هم که در اثر ظلم و ستم و بی کفایتی پادشاهان متاخر صفوی به ستوه اومده بودند و سر به شورش و قتل و غارت برداشته بودند . نادر در یه همچین زمانی دست به اون کارها زد .

    بله دیگه، به همین دلایل بوده که نادر به خودش این اجازه رو میده که برای جنگ با کفار و اشاعه اسلام و البته گوش مالی کشور هند به این جاه طلب دست بزنه در صورتی که فراموش کرده بوده که تیمور قبلا یک دفعه این وظیفه دینی رو تمام کمال انجام داده icon_cheesygrin
    واقعا این حرف ها رو از ته دلی می گید یا........
    امیدوارم چنین تفکراتی توی سر سیاستمدران دنیا نباشه چون اگه باشه باید شبکه های خبری به جای اعلام وضع هوا به اعلام آخرین نقشه های جغرافیای سیاسی دنیا بپردازه icon_cheesygrin

    در اونموقع که نادر به هند لشکرکشی کرد بازماندگان سلسلهء مغول بر هند حکومت میکردند ( گورکانیان ) . همین سلسله مشکلات بسیاری رو برای ایران ایجاد میکرد و در منابعی خوندم که مدام به افغانستان دست اندازی میکردند و اگر ذهنم یاری کنه در شوراندن افغانها هم نقش داشتند . در تاپیک نادرشاه هم در متن قرار داده شده آمده که پس از تصرف قندهار عده ای از افغانیهایی که در دیگر نقاط ایران دست به قتل و غارت زده بودند به هند فرار میکنند و تحت حمایت حاکم گورکانی هند قرار میگیرند . نادر هم از اون میخواد که افغانیها رو تحویل بده . اما حاکم هند سر باز میزنه و همین امر هم نشوندهندهء سیاستهای حکومت هند در افغانستان بوده ( البته من نمیدونم این اسم افغانستان از کی وارد فرهنگ لغت شد !!! ). به همین دلیل هم نادر به هند حمله میبره .

    عجب icon_cheesygrin
    تا حالا به این فکر کردید که دلایلی که دارید سر هم می کنید چقدر شبیه دلایل مغول ها برای حمله به ایرانه؟ اونها هم برای تحول گرفتن یک مرزبان که کاروان تاجران مغول را تاراج کرده بود به ایران حمله کردند.
    عجب روزگاری شده

    ضمنا نادر اگر آنقدر آدم لایعقل و ظالمی بود که شما میگید باید آثار تاریخی هند مثل کاخهای پادشاهان رو نابود میکرد و در هند دست به قتل و غارت میزد در صورتی که یک همچین چیزی اتفاق نیفتاد ( اگر کسی غیر از این اعتقاد داره در تاپیک مربوطه بگه )

    میگم، شما مطمئن هستی که داری جواب من رو میدی؟
    من کی از ظلم و ستم و نابودی آثار تاریخی حرف زدم؟؟؟!!؟!؟!؟!؟

    اما اینکه در آخر عمر احوالاتش عوض میشه و به نوعی دچار جنون میشه و پسرش رو کور میکنه و ... بحث دیگه ایه !

    بله به هر حال هر ابر قهرمانی در داستان های اسطوره ای هم از این خطاها می کنه. مثل هرکول که فرزندان و زنش مگرا رو میکشه :!: حالا این بنده خدا که تازه کاری نکرده فقط پسرش رو کور کرده و چندتا ار سردارها و زیر دست هاشو رو کشته که اصلا به حساب نمیاد icon_cheesygrin

    در ضمن همین که گورکانیان بر هند حکومت میکردند خودش برای تسلط انگلیس بر اون کشور کافیه . چون در هر صورت وقتی مردم ببینند یه بیگانه بر کشورشون حکومت میکنه مطمئنا چندان ازش طرفداری نمیکنند .

    اولا گورکانیان از بازماندگان تیمور بودند و در ثانی ایشان هم از هندی تبارهای وفادار به تیمور بودند که بعد انقراض گورکانیان در ایران به حکومت خود بر هند ادامه می دادند و هندی اینان رو به هیچ وجه اجنبی نمی دونستند که شما این فرمایشات رو می کنین.

    البته ممکنه حملهء نادر در تضعیف اونها نقش داشته باشه اما آیا تصرف دیگر نقاط جهان در دوران استعمار بدست استعمارگران اروپائی هم تقصیر نادر بوده ؟؟؟ مستعمره شدن آفریقا هم تقصیر نادر بوده ؟ آمریکای جنوبی چطور ؟؟؟ تصرف و استعمار کشورهای آسیای شرقی چطور ؟؟؟تصرف آمریکای شمالی و نابود کردن بخشی از مالکان اصلی آمریکا و کوچ اجباری بخشی دیگر به آمریکای جنوبی هم تقصیر نادر بوده ؟؟؟ نه عزیز من اون دوران دورانی بود که اروپا در بیداری تاریخی پس از رنسانس به سر میبرد و برعکسش اغلب تمدنهای قدیمی دنیا در خواب تاریخی به سر میبردند .

    و باز هم عجب icon_cheesygrin من گفتم کل منطقه یعنی شرق آسیا نه کل دنیا که شما این طور ....
    شما ظاهرا زیاد اهل تماشای فیلم نیستید وگرنه باید در فیلم های مختلف مشاهده می کردید که انگلیسی ها چطور از سربازهای هندی برای جنگ با دیگر کشورها استفاده کرده تازه بحث فقط سر سرباز و نیروی انسانی نیست سرمایه زیادی در زمان اشغال هند به نفع استعمار پسر از این کشور خارج شده. همین خاور میانه خودمون رو این انگلو ساسکون ها با کمک کمپانی هند شرقی به کثافت کشیدند اون وقت شما برو بگو امریکای جنوبی چه و چه....

    نه عزیز من اون دوران دورانی بود که اروپا در بیداری تاریخی پس از رنسانس به سر میبرد و برعکسش اغلب تمدنهای قدیمی دنیا در خواب تاریخی به سر میبردند . نتیجشم این شد که غربیها تقریبا تمام دنیا رو زیر سلطهء خودشون در آوردند . حتی همین چین که حالا کسی جرات چپ نگاه کردن بهش نداره زمانی به تصرف فرانسه و انگلیس در میاد و مهمترین شهرش که شهر تاریخی پادشاهان چند سلسلش بود ( شهر ممنوعه ) توسط اون اجنبیهای حرامی به آتیش کشیده میشه و کار تا جایی پیش میره که چینیها در معاهده ای ننگین بخشی از خاکشون رو ( هنگ کنگ رو عرض میکنم ) برای مدت صد سال ( تا همین چند سال پیش اگه خاطرتون باشه ) به انگلیس اجاره میدن ( و در حقیقت استعمار اونرو رسما قبول میکنند !!! ) ... به همین خاطر چینیها از این دوکشور کینهء عمیقی به دل دارند و در برخی فیلمهاشون میشه این مطلب رو دید .

    اصفهانی خا یک ضرب المثل دارن که واقعا خیلی جالبه:
    کاسه داریم ارک برک
    من پر می کنم تو پر ترک
    اخه اگه انگلیسی ها هر غلطی کردند ما هم حق داریم بکنیم؟ اگه این خونخوارها هر کاری سر بقیه ملت دنیا در اوردند ما هم باید همون کار رو بکنیم؟

    اما اگه به تفکر شما باشه مردم چین باید بگن خدا بیامرزه پدر مادر انگلیسیها و فرانسویها رو که کاخهای شهر ممنوعه که با خون ملت چین توسط پادشاههای ظالم به پا شده بودند رو نابود کردند !!!! درست میگم ؟؟؟ غیر از این فکر میکنید ؟ و یا اگر به شما باشه چینیها باید امروز از دیوار چین هم متنفر باشند !!! چون در زمان ساختش مرم به بردگی کشیده شدند و کسانی رو که میمردند درون دیوار دفن میکردند !!!

    داره کم کم جالب میشه
    از قرار معلوم شما از مرتازی هم سر درمیارید و می تونید فکر طرف مقابل رو هم بخونید و تازه جالب تر از اون بعد از این پیشگویی ها حکم هم در موردشون صادر می کنید icon_cheesygrin
    من کی و کجا چنین حرف هایی زدم که شما تازه تفسیرش هم می کنی؟؟!!؟؟؟!!؟!

    سعی کنیم مسائل رو از یک بعد نگاه نکنیم ...

    ای کاش خودتان هم به حرف عمل می کردید

    موفق و بهروز باشید.

  2. آقا مصطفی شرمند. بنا به دلایلی که توضیح سخت و در عین حال خنده داره (بعدا واست میگم :!: ) پست شما رو ندیده بودم و جالبه که منتظر این پست بودم تا بحث رو ادامه بدیم. ---------------- با تشکر از تمامی دوستان برای شرکت در این بحث. خب آقا مصطفی بدون مقدمه می روم سر اصل موضوع(چرا که شما و mhm توضیحات مفصلی رو دادید). چند وقتی است که بنده در باره این موضوع در حال مطالعه هستم و به تازگی یک سوال ذهن مرا به شدت به خودش مشغول کرده. اگر خاطراتان باشد در یکی از گفتگوهایی که با هم داشتیم و از شما در مورد سوسیالیست سوال کرده بودم شما فرمودید که در درون شوروی دارای اقتصاد قوی بوده ولی برای تحرک بیشتر نیروی انسانیش رفاه بیشتری به مردم نرسانده. از طرفی در یک تاپیک در همین انجمن فرموده بودید که شوروی در زمان فروپاشی دارای چند صد میلیارد دلار ذخیره ارزی بوده(اگه درست یادم باشه توی تاپیک سهم بودجه نظامی) و از طرفی همه میدونن که قسمت اعظم صنایع سنگین و استراتژیک شوروی در زمان فروپاشی به روسیه رسیده تا حدی که به غیر از اوکراین تعدادی از مراکز هسته شوروی در آن واقع بوده به بقه اقمار شوروی چیزی به جز چند میگ و سوخوی اوراق نرسیده. حالا سوالی که برای من پیش آمده این است که آیا واقعا فروپاشی شوروی به ضرر روس ها بوده یا به نفعشان؟ برای من این شبه پیش آمده که ممکن است روسیه برای در آوردن پیراهن کهنه و پوسیده کمنیزم و تحولات جدید یک دوره فترت چندین ساله را گذرانده و کم کم آماده است که هدفش را نه با یک پارچه کردن نظامی و نه با حماقتهای معروف مردم روسیه که با روشی مشابه رقیب دیرینه اش امریکا به اجرا را در آورد یعنی سلطه با القابی مانند آزادی و دموکراسی و این بار نه آزادی در برابر اتحدا شوروی بلکه آزادی در برابر هژمونی امریکا. حالا اینکه انقلاب پنجم اکتبر، انقلاب گل رز، انقلاب نارنجی و انقلاب گل لاله تا چه حد توانسته این حرکت روسیه متوقف و یا کند کند گذر زمان جواب را به ما خواهد داد. حالا با توجه به مسائلی که عرض کردم لطفا تحلیل خود را نسبت به سوال بنده بفرمائید. حقیقتا گیج شدم :|

  3. همیشه برای کنسل شدن طرح یک جنگنده نیازی به دلیل فنی نیست. گاهی اوقات باید دلیل را در در مافیای تسلیحات جستجو کرد. تامکت را چگونه بازنشسته کردند؟ واقعا باور می کنید به دلیل هزینه بالای تعمیر و نگه داری بود؟ حالا دقت کنید ببینید که چه جنگنده ای جایگزین تامکت شد. سوپر هورنت که به هیچ وجه با مشخصات تامکت همخوانی ندارد.

  4. 00Amin
    محدودیت کارکتر و شکلک در یک پست خیلی بیشتر از این حرف ها است. به پست های دوستان دیگرتون در همین تاپیک دقت کنید.
    ولی به هر جهت اگر باز هم چنین مشکلی تکرار حتما در یک پیام موضوع را با سعید مطرح کنید.
    -----------------------------------

    در مورد اینکه اسکندر مقدونی، یونانی یا مغانی بوده صحبتی نمی کنم چرا که قبلا توی همین سایت مفصل در مورد بحث کردیم. بقیه موارد رو به دوستان باترجه تر از خودم واگذارم می کنم.
    ولی تحمل این رو ه م ندارم که بعضی از دوستان کسی مثل نادر شاه رو ستایش می کنند.
    خدا وکیلی تا حالا چند بار به این فکر کردید که نادر شاه چه گلی به سر ایران زده که این همه بهش افتخار می کنید. رفته هند و توی یک جنگ پیروز شده و بعدش با غنائم به ایران برگشته. همین، یعنی هر کس دیگه ای هم چنین کاری بکنه قابل ستایشه؟
    تا حالا به این موضوع توجه کردید که بعد از حمله نادر شاه به هند بوده که زمینه برای حمله انگلیسی ها به هند فراهم میشه و کمپانیه هند شرقی تشکیل می شه و هند توی اون زمان تبدیل میشه به هارت لتد و اون جا و با سرمایه مستعمره هند بوده که انگلیس کل منقطه رو هرج و مرج میکشونه و کلی مستعمره برای خودش دست و پا می کنه!!!! حالا شانس اوردیم که هندی ها و دیگر مستعمرات انگلیس در منطقه از دستمون شکایتی ندارند.
    بله یک اقدام نسنجیده و از روی شکم ممکنه چنین عواقبی آن هم برای این همه مدت در پی داشته باشه.
    در پایان باید به یاد داشته باشید که نادر شاه صرفا یک شاه و نابغه نظامی بوده. نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر :!:

  5. با تشکر از تمامی دوستان که با ارسال مطالب خود ان تاپیک را پربار کردید :|

    همان طور که آقا سینا و اکثر دوستان دیگر اشاره کردند بستن تنگه هرمز اقدامی است که تبعات و حوادثی را به دنبال دارد که پیش بینیه همه آنها کار غیر ممکنی است. شاید بتوان تا یک ماه پیش آمدها را بررسی کرد اما موج ویرانگری که از خلیج فارس شروع می شود مشخص نیست که تا کجا و به چه صورت تاثیر مخرب خود را به جا می گذارد. حتی ممکن است باعث عوض شدن نقشه بعضی از کشورها شود. اما یک مطلب 100% رخ می دهد و آن ورود دنیا به عصر آخر زمان است(حالا نرید بگید این حسین آرماگدونیسته ها!!! :!: ). به قول امپراتور عزیز شاید تنها کشوری از بسته شدن تنگه هرمز سود ببرد روسیه باشد که آن هم احتمالا از موج آسیب مصون نمی ماند. الحمد الله در این گونه امور باید دستور شخص رهبر در کار باشد که این موضوع خیال ما را از تندروی و کندروی های احتمالی راحت می کند.

    prince
    پرنس عزیز قطعا در اروپا هم شکافها و دسته بندی هایی وجود دارد ولی این شکافها در مقابل شکافهای اعضای شانگهای موترک هم به حساب نمی آیند. مبنای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشورهای اروپایی اومانیستی است و فقط از مکاتب مختلف آن پیروی می کنند و به همین دلیل است که مشاهده می کنید بعد از فجایعی مانند جنگ اول و دوم جهانی و جنگ سرد طرف های برنده و بازنده همگی دور هم سر یک سفره می نشینند. به اعضای گروه جی8 توجه کنید.

    یک گله داشتم از همه شما عزیزان...
    چرا هرکی میاد یه تقسیم بندی و یه هدف گذاری میکنه واسه این تاپیک؟
    من به عنوان کم پست ترین (و البته در مقابل یکی از خوانندهای قدیمی این سایت) منتظر دادن مسیر از طرف بزرگان هستم تا یه مطلب بنویسم...
    چون اگه من هم قلم فرسایی کنم...وضع ازین گیج کننده تر میشه
    پس خواهشا‍ یکی بیاد و بگه دقیقاً الان در مورد انرژی باید بحث بشه یا بر اساس حرفهای دوستمون آقای seginem ؟

    از آنجایی که آقا مصطفی و امپراتور عزیز هنوز صحبت هایشان در مورد اهرم انرژی تمام نشده بهتر است منتظر جمع بندی این اهرم توسط ایشان باشیم و بعد از آن طبق دسته بندی جناب seginem ادامه می دهیم.

    seginem
    فرمایشات شما بسیار جالب توجه و مفید بودند.
    طبقه بندی شما را هم با موافقت دیگر دوستان در ادامه بحث لحاظ می کنیم البته اگر مشکلی نیست اپتدا دیگر دوستانی که مشغول آماده کردن مطلب در مورد اهرم انرژی هستند مطالبشان را ارسال کنند و اهرم انرژی به جمع بندی مناسبی برسد.

  6. القاعده ایران را به همکاری با آمریکا متهم کرد!!!!

    یک کلام هم از نه نه عروس :!:
    از این احمق ها که خیال می کنن دارن با امریکا می جنگن ولی در حقیقت در راه منافع امریکا و صهیونیسم جهانی قدم بر می دارن بیشتر از این هم نمیشه توقع داشت :|

  7. Nestor جان دست شما دردنکنه.
    کلمه به کلمه این وصیت نامه خواندی است اما بیشتر از هر قسمتی این فراز مرا به تفکر وادار می کند.

    نمي‌دانم كدام را بنويسم، از درد دنيا، از دوري شهدا، از سختي زندگي دنيايي، از درد دست خالي بودن براي فرداي آن دنيا، هزاران هزار حرف ديگر،

    وقتی مجاهدی که سال ها در راه خدا جهاد کرده و دمی از یاد خدا غافل نبوده این چنین از دستان خالی سخن می گوید انسان های عادی چون من باید فکر کنند که در دنیا چه کردند و در آخرت چه چیزی را برای خود توشه کردند.

    یادش گرامی و راهش پاینده

  8. مقدمه: عليرغم آزادسازي‌هاي تجاري و جهاني شدن اقتصادها كه دو مشخصه اصلي نظام تجارت جهاني در عصر حاضر به شمار مي‌روند، اما از اهميت رويكرد به بلوك‌ها، تشكل‌ها و ترتيبات اقتصادي و تجاري بين كشورها كاسته نشده است. انگيزه‌هايي همچون افزايش تجارت، نيل به منافع رفاهي، همكاري‌هاي متقابل در زمينه‌هاي تجاري، اقتصادي و رشد اقتصادي، افزايش قدرت چانه‌زني در مسايل سياسي، اقتصادي و تجاري با كشورها و گروه‌هاي فرامنطقه‌اي، تامين ملاحظات امنيتي و سياسي و انجام همكاري‌‌ها در زمينه‌هاي رشد و توسعه و اعتلاي سرمايه‌گذاري از جمله عوامل روي آوردن به اينگونه همكاري‌هاي گروهي هستند. صرف‌نظر از موارد ذكر شده، بعد جديد و مهم ديگري پس از اتمام دور مذاكرات اروگوئه و تاسيس سازمان جهاني تجارت به ابعاد فوق افزوده شده است و آن هم نقش اين ترتيبات در آماده‌سازي كشورها براي استفاده از فرصت‌ها و تجهيز آنان براي فايق آمدن بر مشكلاتي است كه نظام جديد تجارت جهاني فراروي كشورها و بالاخص كشورهاي در حال توسعه گشوده است. از از اين ترتيبات مي‌توان براي سهولت ادغام در نظام جديد تجارت بين‌الملل استفاده نموده و از مزاياي اين نظام در خصوص دسترسي به بازارها به نحو بهتر استفاده كرد. سازمان كنفرانس اسلامي يكي از اين تشكل‌ها است كه هم به لحاظ سياسي و هم از نظر اقتصادي داراي اهميت ويژه‌اي است. هرچند در گذشته در محدوده و قالب اين سازمان، گام‌هاي مفيد و مهمي در جهت افزايش همكاري‌هاي اقتصادي و تجاري در بين اعضا برداشته شده است ولي عليرغم قدمت نسبي و تعداد اعضا هنوز نتايج مورد انتظار در خصوص افزايش تجارت و همكاري‌هاي اقتصادي حاصل نشده است. بي‌ترديد يكي از راه‌هاي افزايش همكاري‌ها در اين سازمان، ايجاد بازار مشترك اسلامي است و براي رسيدن به اين هدف و ايجاد زمينه و بستر مناسب براي فعاليت موثر و كاراي اين بازار، استفاده از تشكيلاتي چون گروه هشت كشور اسلامي مفيد است و مي‌توان از پيوند دادن ترتيبات تجاري و اقتصادي زير گروه‌هاي كشورهاي اسلامي با يكديگر چون اكو، شوراي همكاري خليج فارس و گروه هشت كشور اسلامي در اين ارتباط سود فراوان برد و از تجربيات آنان استفاده كرد. علاوه بر نقش مهم و ارزنده‌اي كه گروه هشت مي‌تواند در راستاي زمينه‌سازي براي ايجاد بازار مشترك اسلامي داشته باشد، اين گروه در عين حال ميتواند براي اعتلاي همكاري‌هاي اقتصادي فيمابين اعضاي خود كارساز باشد. نحوه شكل‌گيري گروه d-8 گروه d-8 يا گروه هشت كشورهاي مسلمان درحال توسعه كه اندونزي، ايران، بنگلادش، پاكستان، تركيه، مالزي، مصر و نيجريه در آن عضويت دارند، از جمله پيمان‌هاي منطقه‌اي است كه به منظور ايجاد روابط مستحكم اقتصادي بين كشورهاي در حال توسعه اسلامي و تقويت نفوذ اين كشورها در بازارهاي جهاني و برقراري گفت‌وگو با هفت كشور صنعتي تشكيل گرديده است و پايه‌گذار آن نجم الدين اربكان نخست وزير اسبق و اسلام‌گراي تركيه است كه با سفر به 8 كشور عضو در تيرماه سال 1375 زمينه تأسيس اين گروه را فراهم نمود. نخستين اجلاس سران d-8 با حضور سه رئيس جمهور از جمله آقاي هاشمي رفسنجاني، و چهار نخست‌وزير و يك وزير خارجه در خرداد 1376 در شهر استانبول تركيه برگزار شد. البته اين گروه حدود يك سال قبل از اين تاريخ فعاليت‌هاي مقدماتي خود را آغاز كرده بود. گروه كشورهاي موسوم به d-8 در واقع از تشكيلات جانبي سازمان كنفرانس اسلامي است. در بيانيه منتشر شده در اولين اجلاس سران اهداف اصلي دي‌هشت، چگونگي همكاري و همفكري اعضاي گروه، ايجاد امكان عضويت ساير كشورهاي در حال توسعه، برقراري رابطه با ساير سازمان‌هاي بين‌المللي به ويژه سازمان كنفرانس اسلامي و نحوه انتصاب مدير اجرايي آن به تصويب رسيد. چنانچه از اين اعلاميه برمي‌آيد اهداف اصلي گروه دي‌هشت توسعه اقتصادي، اجتماعي، تقويت موقعيت كشورهاي در حال توسعه در اقتصاد جهاني، ايجاد تنوع و موقعيت‌هاي جديد در روابط بازرگاني تقويت حضور در تصميم سازي در سطح بين‌المللي و ارتقاي سطح زندگي مردم دركشورهاي عضو خواهد بود. عضويت در اين گروه براي ديگر كشورهاي در حال توسعه كه به اهداف و اصول آن پايبند باشند امكان‌پذير است و همچنين عضويت در آن تاثير در روابط دوجانبه يا چندجانبه كشورهاي عضو با ديگر كشورها نداشته و مانعي نيز جهت عضويت آنان در سازمان‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نيست. بر اساس تصميمات اجلاس سران اين هشت كشور كه در 15 ژوئن 1997 در تركيه برگزار شد، سازمان مزبور داراي سه ركن اصلي زير است: - اجلاس سران - شوراي وزيران - كميته متشكل از كارشناسان ارشد هر كشور اجلاس سران با شركت رؤساي دولت‌هاي كشورهاي عضو و شوراي وزيران امورخارجه سالي يكبار و اجلاس كارشناسان ارشد دوبار در سال برگزار مي‌شود. رئيس اجلاس سران تا برگزاري اجلاس بعدي رياست را كماكان به عهده خواهد داشت. وزراي خارجه اين هشت كشور نيز شوراي وزيران و ركن سياسي گروه را تشكيل مي‌دهد و نشست سالانه آنان قبل از اجلاس سران برگزار ميشود. همچنين كميسيون مقام‌هاي ارشد متشكل از مقام‌هاي ارشد وزارت خارجه هشت كشور عضو استو ركن اجرايي گروه را تشكيل مي‌دهند. دومين اجلاس سران در نوامبر 1998 در داكار پايتخت بنگلادش برگزار شد. در اعلاميه تصويب شده در اولين اجلاس سران، اهداف و انگيزه‌هاي اين گروه تشريح شده است. اين اعلاميه موارد متعدد همكاري را در برمي‌گيرد، ولي هدف اصلي همان توسعه اقتصادي و اجتماعي كشورهاي عضو است كه براي نيل به اين اهداف انجام همكاري‌هايي در زمينه صنعت، تجارت، حذف موانع تجاري، استفاده از توانمندي‌هاي هشت كشور براي اعتلاي سهم آنان در تصميم‌گيري‌هاي جهاني توسعه كشاورزي، فقرزدايي، توسعه ارتباطات و اطلاع‌رساني، انتقال علوم و تكنولوژي، ماليه، بانكداري، انرژي، محيط زيست و000 پيشنهاد شده است. در اولين اجلاس تصميم گرفته شد كه به همكاري‌ها در زمينه تجارت، صنعت، كشاورزي، انرژي، توسعه منابع انساني، پروژه‌هاي مخابراتي و اطلاع‌رساني، طرح‌هاي توسعه روستايي، بانكداري و خصوصي‌سازي به ترتيب كشورهاي مصر، تركيه، پاكستان، نيجريه، اندونزي، جمهوري اسلامي ايران، بنگلادش و مالزي نظارت داشته باشند. لازم به ذكر است كه كميته كارشناسان ارشد در سومين اجلاس خود كه در شهر آنتالياي تركيه برگزار گرديد تصميم گرفتند كه ده گروه كاري براي بررسي زمينه‌هاي همكاري تاسيس گردد. اين ده گروه عبارتند از: 1- صنعت 2- كشاورزي 3- مخابرات و اطلاعات 4- تجارت 5- علوم و تكنولوژي 6- توسعه نيروي انساني 7- بهداشت 8- توسعه روستايي 9- بانكداري 10- انرژي مسئوليت دو گروه كاري مخابرات و اطلاعات، علوم و تكنولوژي به ايران واگذار شده است. ايران نيز اهداف كلي خود در گروه d-8 را به شرح زير اعلام كرده است: تقويت هرچه بيشتر نقش اسلام در ميان اعضاي گروه، همكاري اقتصادي با كشورهاي عضو در جهت تحقق اهداف اقتصادي نظام از طريق بهره‌گيري از امكانات گسترده آنها، همكاري و همياري با كشورهاي عضو در عرصه سياسي، فرهنگي و اقتصادي و تحكيم پيوندهاي سياسي، همكاري و اتخاذ مواضع مشترك اقتصادي در ميان كشورهاي در حال توسعه مسلمان در عرصه روابط اقتصادي بين‌المللي، همكاري و هماهنگي در امور صنعتي و فناوري، تحكيم پيوندهاي سياسي از طريق همكاري‌هاي همه‌جانبه، استفاده از تجارب كشورهاي عضو در جهت رفع تنگناهاي اجتماعي و اقتصادي و بهره‌گيري از گروه به منظور برخورد با تهديدها و چالش‌هاي بين المللي. بيانيه‌اي كه در جريان دومين اجلاس سران گروه در داكار منتشر شد، نشانگر توجه جدي اعضا به مسائل اقتصادي جهاني بود. به عنوان مثال گروه بر همكاري اقتصادي و فني با سازمان ملل تاكيد كرد و خواستار ايفاي نقش دولت‌هاي عضو در توسعه و مديريت نهادهاي مالي بين‌المللي شد. از سوي ديگر به صراحت بر لزوم هماهنگي اعضا با روند جهاني شدن تاكيد گرديد و همكاري و هماهنگي با سازمان تجارت جهاني امري در راستاي منافع اعضاي گروه دانسته شد. لذا مي‌توان گفت كه اين سازمان در راستاي همكاري‌هاي اقتصادي منطقه و با توجه به فرآيند كلي جهاني شدن اقتصاد تشكيل گرديده است. اما صرف نظر از بيانيه‌ها و اهداف ذكر شده بايد ديد كه اين گروه تا چه حد در دستيابي به اهداف خود موفق بوده است. مهمترين نكته مثبت در مورد گروه دي هشت هدف از تشكيل آن است. نگاهي به تاريخچه فعاليت سازمان هاي منطقه اي نشان مي دهد كه اين سازمان ها معمولاً با دو هدف تشكيل شده اند، اهداف ايدئولوژيك در يك سو و اهداف سياسي، نظامي، اقتصادي و امنيتي در سوي ديگر. تاريخ نشان مي دهد آن دسته از سازمان هاي منطقه اي كه با اهداف صرف ايدئولوژيك تاسيس شده اند، در دستيابي به اهداف خود چندان موفقيتي كسب نكرده اند. نمونه عيني اين مسئله پيمان ورشو است كه نتوانست كشورهاي بلوك شرق سابق را يكپارچه و همگون سازد، ولي در آن سو ناتو به علت آنكه در پس تشكيل خود هدف مهم تري را پيگيري مي كرد، به نتيجه رسيد. اين هدف عبارت بود از ايجاد محيطي امن در اروپاي غربي به منظور توسعه و رشد اقتصادي. گروه دي هشت نيز اهدافي اقتصادي دارد، ولي آيا صرف وجود چنين اهدافي براي موفقيت يك پيمان كافي است؟ «كارل دويچ» نظريه پرداز سياسي عوامل زير را براي ايجاد همگرايي در يك منطقه لازم مي داند، مسلماً وجود اين عوامل براي ايجاد يك پيمان موفق منطقه اي نيز ضروري است. اين عوامل عبارتند از وجود نوعي طرز زندگي مشترك در همه كشورهاي منطقه، نبود تخاصم و تعارض در باورها، فرهنگ ها، ارزش ها و مذهب و سنت اين كشورها، وابستگي و منافع متقابل اقتصادي كشورهاي عضو، وجود حداقلي از توانايي هاي سياسي و اداري، تشابه نخبگان سياسي آن كشورها و وجود عقلانيت در آنان و همچنين وجود حداقلي از شبكه هاي ارتباطي و مبادلاتي شامل شبكه هاي بزرگراه ها، قطار و هواپيما، گمرك و غيره. با توجه به نكات بالا و يادآوري نام هشت كشور عضو كه در نقاط مختلف قاره هاي آسيا و آفريقا پراكنده هستند، مشكلات زير بر سر راه همكاري گسترده آنان وجود دارد: ناآگاهي اعضا از توانمندي هاي اقتصادي يكديگر، بعد مسافت و پراكندگي جغرافيايي، بي نيازي به كالاها و توليدات يكديگر و غير ممكن بودن اقتصاد كشورهاي گروه، وجود موانع تعرفه اي و غير تعرفه اي، كمبود تسهيلات اعتباري براي تامين مالي بهاي صادرات يا واردات، كيفيت پايين كالاهاي توليدي، اختلافات داخلي و تيرگي روابط سياسي برخي كشورهاي عضو با همديگر و ناهمگوني شديد توسعه اقتصادي اين كشورها. شايد مناسب بود كه سه كشور كليدي گروه دي هشت در آسيا يعني پاكستان، ايران و تركيه به هنگام تشكيل اين سازمان به تجربه ناموفق «اكو» توجه مي كردند. اكو كه جانشين اتحاديه «آر. سي.دي»، بازوي اقتصادي پيمان ضد كمونيستي سنتو، محسوب مي شد. به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي ايران و نيز عدم حمايت آمريكا از آن كارآمدي وكاركرد سابق خود را از دست داد. زيرا كشورهاي عضو فاقد حداقل شرايط لازم بودند. علاوه بر اين به دنبال فروپاشي اتحاد شوروي و در راستاي رقابت و تضاد و نه همكاري ايران و تركيه در آسياي مركزي تعداد اعضاي اكو از سه به ده كشور رسيد و همين شكاف هاي موجود در اين پيمان را تشديد كرد و تحقق تمام مصوبات اقتصادي و سياسي آن را به رويايي دست نيافتني مبدل كرد. با توجه به آنكه همين مشكلات در سازمان دي هشت نيز وجود دارد، شايسته است كه اعضا با درك دشواري هاي سازماندهي يك پيمان منطقه اي موفق به تجربه موفق ترين سازمان منطقه اي يعني اتحاديه اروپا توجه كنند. اين اتحاديه كه در سال ۱۹۵۱ و به دنبال سخنراني وزير خارجه وقت فرانسه «رابرت شومان» تشكيل شد، اولا كار خود را با تنها شش عضو آغاز كرد و به تدريج و پس از كسب موفقيت هاي كوچك و بتدريج اما پايدار اعضاي خود را افزايش داد. علاوه بر اين چنانچه از نام آغازين اين اتحاديه يعني «جامعه زغال و فولاد اروپا» پيداست، هدف اوليه تنها همكاري در يك عرصه كوچك اقتصادي- زغال و فولاد- بوده است و طي مدت زماني طولاني يعني ۵ دهه به ديگر زمينه هاي همكاري اقتصادي و سياسي توجه گرديد. به طوري كه امروز شاهد دستاوردهاي بزرگ اين اتحاديه و وحدت رويه فضايي، اقتصادي تجاري بازرگاني، سياسي و اقتصادي اكو هستيم. لذا شايسته است كه كشورهاي عضو گروه دي هشت نيز فارغ از صدور بيانيه هاي طويل و كشدار كه در آنها بر همكاري در كليه زمينه ها تاكيد شده است، عرصه اي كوچك اما مهم را براي همكاري انتخاب كنند و تا زمان حل اختلافات خود و پيشبرد اهداف آغازين از پذيرش اعضاي جديد امتناع ورزند. اميد است كه توجه به اين نكات موجب شود تا كشورهاي عضو گروه دي هشت بتوانند نقش اقتصادي مهم تري را در سطح نظام بين الملل ايفا كنند. ساختار توليد و تجارت در كشورهاي عضو گروه هشت همان طور كه قبلاً اشاره شد گروه هشت، شامل هشت كشور مسلمان(اندونزي، ايران، بنگلادش، پاكستان، تركيه، مالزي، مصر و نيجريه مي‌باشد. طبق تقسيم‌بندي بانك جهاني در گزارش‌هاي توسعه جهاني، مي‌توان اين كشورها را بر اساس شاخص‌هاي عمده اقتصادشان در سه گروه جاي داد: - كشورهاي صادركننده نفت كه شامل سه كشور اندونزي، ايران و نيجريه مي‌شود. - كشورهاي با درآمد متوسط كه چهار كشور پاكستان، تركيه، مالزي و مصر را شامل مي‌شود. - كشورهاي كمتر توسعه يافته(ldc)1 كه در ميان اين 8 كشور تنها كشور بنگلادش در اين گروه قرار مي‌گيرد. ساختار توليدي با نگاهي به تركيب توليد ناخالص داخلي اين كشورها مي‌توان به ساختار توليد و سهم بخش‌ها در اقتصاد اين كشورها پي‌برد. در هر 8 كشور بخش خدمات، بيش‌ترين سهم را در تركيب توليد ناخالص داخلي دارا مي‌باشد. اما در ارتباط با نقش ساير بخش‌ها در بين اين 8 كشور، تفاوت‌هايي است. به طوري كه در بين كشورهاي صادركننده نفت(اندونزي، ايران، نيجريه) بخش صنعت بعد از بخش خدمات بيش‌‌ترين سهم را به خود اختصاص داده است. در مورد كشور اندونزي تفاوت سهم بخش صنعت و كشاورزي زياد بوده كه خبر از اهميت بخش صنعت در اقتصاد اين كشور مي‌دهد. لازم به ذكر است كه سهم نسبي محصولات كارخانه‌اي از كل صنعت در اين كشور بالا مي‌‌باشد. ولي در مورد ايران و نيجريه سهم بخش صنعت مشابه و تنها اندكي بيش‌تر از سهم كشاورزي است و بيش‌تر فعاليت‌ها در بخش صنعت مربوط به استخراج نفت بوده و در واقع فعاليت غالب در بخش صنعت را تشكيل مي‌دهد. در ميان كشورهاي با درآمد متوسط(پاكستان، تركيه، مالزي، مصر) به استثناي پاكستان، بخش صنعت مهم‌ترين بخش اقتصاد بوده و محصولات كارخانه‌اي بيش از نيمي از اين بخش را در بر مي‌گيرد. اما در پاكستان بخش پيشتاز، بخش كشاورزي مي‌باشد. در كشور بنگلادش كه جز كشورهاي كمتر توسعه يافته به حساب مي‌آيد بخش كشاورزي با وزني حدود 2 برابر بخش صنعت مهم‌ترين بخش اقتصادي به حساب مي‌آيد. همان طور مشخص است، در بين كشورهاي گروه هشت، كشورهاي تك محصولي كه وابسته به صادرات نفت و يا فعاليت‌‌هاي كشاورزي هستند، وجود دارند. تك محصولي بودن اقتصاد اين كشورها باعث شده است كه آنها در مقابل شوك‌هاي بين‌المللي و تغييرات نسبي قيمت‌هاي جهاني اين محصولات آسيب‌پذير باشند و چنين عواملي تاثيرات زيانباري بر كل اقتصاد آنها داشته باشد. لازم به ذكر است كه مدتهاست اين كشورها به مشكلات ناشي از تك محصولي بودن، پي‌برده‌اند و سعي دارند كه با متنوع كردن توليدات خود، اقتصادشان را بازسازي كنند. در كشورهاي صادركننده نفت، تا حدود زيادي، منابع لازم براي تحقق اين هدف همانند پس اندازهاي داخلي، سرمايه‌گذاري در رشته‌هاي مختلف توليدي و ايجاد انگيزه لازم براي تغييرات به منظور داشتن آينده بهتر، فراهم شده است. كه البته چنين زمينه‌هايي در كشورهاي كمتر توسعه يافته(ldc) وجود ندارد. به طور كلي سهم بخش صنعت در كشورهاي گروه هشت حدود 31% است كه محصولات كارخانه‌اي تقريباً يك‌دوم آن را تشكيل مي‌دهد، در حالي كه در اين گروه كشورهاي سهم كشاورزي حدود 25% مي‌باشد. ساختار تجارت همان طور كه قبلاً گفته شد كشور بنگلادش با وجود اين كه جز كشورهاي كمتر توسعه‌يافته مي‌باشد قاعدتاً بايستي اقلام صادراتي آن را، محصولات كشاورزي تشكيل دهد، ولي محصولات كارخانه‌اي 4/78 درصد اقلام صادراتي اين كشور را تشكيل مي‌دهد. در كشورهاي با درآمد متوسط گروه هشت، به استثناي كشور مصر كه در آن سهم سوخت در صادرات بالاترين رقم را به خود اختصاص داده است، سهم محصولات كارخانه‌اي بالاترين رقم اقلام صادراتي را تشكيل مي‌دهد. اهميت محصولات كارخانه‌اي در صادرات اين كشورها نشان مي‌دهد اگر كشورهاي مزبور اهميت محصولات خود را بهبود بخشند و بتوانند با استانداردهاي بين‌المللي رقابت كنند شانس خوبي براي سود بردن از فرصت‌‌هاي جديد دسترسي به بازار خواهند داشت. در كشورهاي صادركننده نفت عضو گروه هشت، به جز اندونزي كه صادرات محصولات كارخانه‌اي سهم نسبتاً بالايي از اقلام صادراتي را به خود اختصاص مي‌دهد، صادرات دو كشور ايران و نيجريه به نفت متكي مي‌باشد كه البته در سال‌هاي اخير سعي شده است كه به ميزان زيادي از اين اتكا كاسته شود. در ارتباط با كشورهاي با درآمد متوسط در گروه هشت، ميتوان گفت كه محصولات كارخانه‌اي با سهمي بالاي 55% از كل واردات مهم‌ترين اقلام وارداتي اين كشورها را تشكيل مي‌ دهد. هنگامي كه واردات اين گروه از كشورها با ساختار صادراتي آنها مقايسه ميشود مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه كل ساختمان تجارت خارجي آنها تحت تاثير محصولات كارخانه‌اي قرار دارد. در حقيقت اين گروه كشورها در ميان هشت كشور متنوع‌ترين ساختار توليد و تجارت خارجي را دارند و در مورد كشورهاي صادركننده نفت، نيز مهم‌ترين اقلام وارداتي محصولات كارخانه‌اي هستند. منبع: http://www.ido.ir

  9. prince
    دوست عزیز متاسفانه مدتی است که تعدادی از کاربران باتجربه و قدیمی سایت بنابه دلایل گوناگوت کمتر به سایت سر می زنند و بحث های اینچنینی که نیاز به مطالعه و تحلیل دارد کمی تا قسمتی از رونق افتاده است. اما در گذشته این گونه نبود و یکی از تاپیک های آقا مصطفی در مورد جنگ امریکا و ایران در مدت کوتاهی از 13 صفحه گذشت. ولی در حال حاضر بعضی از کاربران که از ساده ترین مسائل سیاسی، نظامی، اقتصادی سر در نمی آوردند به راحتی به خود اجازه این را می دهند که بدون مطالعه وارد هر بحثی بشوند و در آن نظر بدهند. البته منظور من این نیست که تا کاربری در یک موضوع به مقام استادی نرسیده هیچ صحبتی نکند بلکه باید با مطالعه و تفکر و از روی منطق صحبت کند. به هر حال خداوند به انسان دو گوش و یک دهان داده یعنی انسان باید 2 برابر آن چیزی که می گوید، گوش دهد.

    از بچه های دیگه هم گِله ندارم انگار همونطور که بنده گفتم کسایی که اطلاعات ندارن نیومدا‍ً(و از روی شکم و ... نظری ندادن)
    یا شاید هم رفتن توی اون تاپیک (بودجه نظامی ۱۰٪ و ...) و دارن مصطفی رو پیر میکنن ...
    ولی فکر نکنم بین این همه آدم آدمهای بی سواد (از لحاظ سیاسی و اقتصادی) کم باشن...

    بله مسلما کم نیستند ولی متاسفانه به دلیل بعضی از اظهار نظرهای دوستان علاقه خود را به ورود به بحث از دست دادند.
    در همین جا از سعید،مصطفی، سینا و دیگر دوستان باتجربه دعوت می کنم که با نظرات سنجیده خود این تاپیک را پربارتر کنند.
    -----------------------------------
    خب جناب پرنس از این صحبت ها که بگذریم بنده به شخصه امید چندانی به آینده این پیمان ندارم. متاسفانه اکثر کشورهای عضو این پیمان بیشتر به فکر امتیاز گرفتن از امریکا هستند تا موضع گرفتن در برابر امریکا. مثلا رفتار هند مرا به شدت به یاد رفتار نجب زادگان اسکاتلندی در فیلم شجاع دل می اندازند. تا جایی به سرویلیام کمک می کردند که موجب گرفتن امتیاز از پادشاه انگلستان شود. در کل شرکت در اینگونه پیمان ها بسیار مثبت و خوب است ولی نباید بیش از اندازه روی کمک و همکاری هم پیمانان مان حساب کنیم.
    شاید ایران بتواند بهره برداری بیشتری از گروه D8 داشته باشد تا پیمان شانگهای :lol:

  10. با تشکر از جناب Nestor برای ارسال این مطلب ناب. سردار رضایی در یک برنامه که از سیمای اصفهان پخش شده بود سردار کاظمی را به همراه شهید خرازی، شهید متوسلیان و شهید باکری از برترین فرماندهان سپاه ذکر کرد و اشاره کرده که شهید کاظمی و لشکر 8 نجف هر جا که همه چیز به در بسته می خورد وارد عمل می شد و پیروزی و ظفر را به همراه می آورد. راستی، اگر کسی از دوستان متن کامل وصیت نامه این شهید بزرگوار را دارد ارسال کند.

  11. prince

    يه خورده گسترشش بديم..بهتره
    از دوستان خواهش ميكنم يه مطلب بزاريد كه ادامه بديم....

    حتما
    بعد از کمی تامل پیرامون مطلب برای ادامه بحث به موضوع ایران و پیمان شانگهای برخوردم. برای شروع بهتره که یک توضیح مختصر از این پیمان داده بشه.
    ------------------------------
    سازمان همکاری شانگهای
    تصویر
    سازمان همکاری شانگهای (به انگلیسی: Shanghai Cooperation Organisation) یا به اختصار SCO، سازمانی میان‌دولتی است که برای همکاری‌های چندجانبه امنیتی تشکیل شده است. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان بنیان گذاشته شد. سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان «شانگهای ۵» است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر داده شد.

    علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال ۲۰۰۴ و یک سال بعد ایران، پاکستان، و هند به عنوان عضو ناظر به سازمان ملحق شدند.

    پذیرفته شدن ایران به عضویت سازمان همکاریهای شانگهای به موضع گیری دو کشور بانفوذ عضو این سازمان، یعنی روسیه و چین بستگی خواهد داشت. هرچند موضعگیری چین و روسیه در مقابل برنامه هسته ای ایران نسبتا نرمتر به نظر می رسد، موضع سخت گیرانه آمریکا و غرب در رابطه با این قضیه امکان نخواهد داد که چین و روسیه به سادگی بتوانند ایران را به عضویت سازمان همکاریهای شانگهای بپذیرند. بعد از توافق اخیر چک و آمریکا در مورد استقرار بخشی از سیستم دفاع موشکی امریکا در نزدیکی پراگ، مناسبات روسیه با آمریکا سردتر شده و ایران امکانات بیشتری را برای کسب حمایت روسیه به دست آورده است.

    نقش این سازمان از زمان تاسیس آن تاکنون در منطقه افزایش یافته است. این سازمان، بر خلاف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و پیمان ورشو سابق، هنوز یک معاهده دفاعی چندجانبه به شمار نمی‌رود.
    عضوهای اصلی

    روسیه
    چین
    قزاقستان
    قرقیزستان
    تاجیکستان
    ازبکستان
    عضوهای ناظر
    ایران
    هندوستان
    پاکستان
    مغولستان

    پیشینه

    سازمان همکاری‌ شانگهای از دل رقابت قدرت‌های بزرگ برسر منطقه ژئوپلیتیک آسیای میانه ظهور کرد. هدف اولیه تاسیس این سازمان، غیرنظامی کردن مرز بین چین و شوروی بود.

    گروه «شانگهای ۵» در ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵ برابر ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ با امضای توافقنامه ای به منظور «تعمیق اعتماد نظامی در مناظق مرزی» توسط رهبران وقت کشورهای قزاقستان، جمهوری خلق چین، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان به وجود آمد. این کشورها مجدداً در تاریخ در ۲۴ آوریل سال ۱۹۹۷ توافقنامه ای به منظور «کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی» در مسکو به امضا رساندند.

    نشست های کشورهای عضو شانگهای ۵ در سال ۱۹۹۸ در شهر آلماتی (قزاقستان)، در سال ۱۹۹۹ در بیشکک (قرقیزستان)، و در سال ۲۰۰۰ در شهر دوشنبه (تاجیکستان) برگزار شد.

    نشست این گروه در سال ۲۰۰۱ در شهر شانگهای در چین برگزار شد. در این نشست نخست کشور ازبکستان به عنوان عضو جدید پذیرفته شد که عملا نام گروه را به «شانگهای ۶» تغییر داد. سپس در ۱۵ ژوئن سال ۲۰۰۱، سران کشورهای عضو در نشستی ضمن قدردانی از عملکرد گروه شانگهای ۵، تأسیس «سازمان همکاری شانگهای» را به هدف افزایش سطح همکاری ها اعلام کردند.

    سران کشورهای عضو در ۱۷ خرداد ۱۳۸۱ (ژوئن ۲۰۰۲) در شهر سن پترزبورگ کشور روسیه گرد آمدند تا جزئیات اساسنامه سازمان را - شامل اهداف، ساختار و راهکارها - به بحث و بررسی بگذارند. پس از این توافقنامه موجودیت سازمان عملاً از نظر حقوق بین‌المللی رسمیت پیدا کرد.

    فعالیتها


    همکاری در مسایل امنیتی

    مسایل امنیتی در آسیای میانه به ویژه تروریسم، جدایی طلبی و افراطی گری عموماً دغدغه اصلی این سازمان محسوب می‌شود.

    «ساختار منطقه ای ضدتروریسم» سازمان همکاری شانگهای در نشست ژوئن ۲۰۰۴ در شهر تاشکند در ازبکستان تهیه و تصویب شد. این سازمان در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که بر اساس مفاد توافقنامه منطقه‌ای، با قاچاق مواد مخدر در طول مرزهای کشورهای عضو مبارزه خواهد کرد.
    گریگوری لگنینف در آوریل ۲۰۰۶ اعلام کرد که پیمان همکاری شانگهای قصد ندارد به سازمانی نظامی (مشابه پیمان ناتو یا پیمان ورشوی سابق) تبدیل شود. اما وی اذعان کرد که برای مقابله با تهدیدهای روزافزون تروریسم، جدایی‌طلبی و افراطی‌گری ممکن است نیاز به استفاده از نیروهای ارتش کشورهای عضو بوجود آید. در همین راستا کشورهای عضو چندین مانور مشترک نظامی به اجرا گذاشته‌اند. اولین مانور نظامی در سال ۲۰۰۳ طی دو فاز در قزاقستان و چین به اجرا درآمد.

    در ماه اوت سال ۲۰۰۵ مانور نظامی بزرگی با شرکت چین و روسیه با نام «ماموریت صلح ۲۰۰۵» به اجرا درآمد. این اولین مانور نظامی مشترک روسیه و چین محسوب می‌شود. در پی موفقیت این مانور، مقامات روسی اظهار علاقه کرده‌اند که کشور هند در مانورهای مشترک بعدی حضور داشته باشد و سازمان همکاری شانگهای نقش نظامی نیز در صحنه بین‌المللی ایفا کند.
    در پی توافق وزیران دفاع کشورهای عضو پیمان در آوریل ۲۰۰۶، جدیدترین مانور نظامی کشورهای عضو در سال ۲۰۰۷ با شرکت ۴۰۰۰ سرباز ارتش چین در منطقه چلیابینسک در کشور روسیه در اطراف رشته کوههای اورال و مرز جغرافیایی آسیا و اروپا برگزار شد.

    همکاری اقتصادی

    افزایش سطح بازرگانی

    چهارچوب توافقنامه همکاری اقتصادی کشورهای عضو پیمان نخستین بار در نشست مورخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۳ تهیه و به امضا رسید. در این نشست رئیس دولت چین پیشنهاد کرد که برنامه بلندمدتی برای تشکیل منطقه آزاد تجاری در سازمان تهیه شود. وی در این پیشنهاد ضمناً چندین راهکار کوتاه مدت برای افزایش سطح بازرگانی در میان کشورهای عضو ارائه داد. یکسال پس از این پیشنهاد، در ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۴، سندی شامل یکصد برنامه مشخص برای افزایش سطح بازرگانی میان کشورهای عضو به امضا رسید.
    در نشست مسکو مورخ ۲۵ اکتبر ۲۰۰۵، دبیر کل سازمان اعلام کرد که پروژه‌های مشترک سازمان در زمینه انرژی دارای اولویت بالا هستند. این پروژه‌ها شامل کشف، استخراج و بهره‌برداری از حوزه‌های نفت و گاز، و استفاده مشترک اعضا از منابع آب شیرین می‌باشند.

    همکاری‌های بانکی

    دستاورد مهم دیگر این نشست تفافق برای تشکیل شورای مشترک بانکی بین کشورهای عضو سازمان بود. هدف از تشکیل این شورای مشترک بانکی تسهیل در فراهم نمودن سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژه های مشترک سازمان عنوان شده است. در پی این توافق، نخستین گردهمایی شورای مشترک بانکی سازمان همکاری شانگهای در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۶ در پکن پایتخت چین برگزار شد.

    باشگاه مشترک انرژی

    متعاقب آن، کنفرانس بین‌المللی «سازمان همکاری شانگهای: دستاوردها و دیدگاهها» (SCO: Results and Perspectives) در شهر آلماتی پایتخت قزاقستان برگزار شد. در این کنفرانس، نماینده وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه فکر بنیان گذاردن تشکیلاتی بین‌المللی با نام «باشگاه انرژی» را در سر می‌پروراند. دولت روسیه مجدداً در نشست سازمان در نوامبر ۲۰۰۷ در مسکو بر عزم خود برای تشکیل این باشگاه انرژی تاکید نهاد.

    همکاریهای فرهنگی

    همکاریهای فرهنگی بخشی از چارچوب فعالیت سازمان همکاری شانگهای است. وزیران فرهنگ کشورهای عضو سازمان برای نخستین بار در ۱۲ آوریل ۲۰۰۲ سند همکاری مشترک فرهنگی را در نشست پکن امضا کردند.

    برای سرعت بخشیدن به همکاریهای مشترک فرهنگی، اعضای سازمان در سال ۲۰۰۵ فستیوال و نمایشگاه مشترکی در شهر آستانه در کشور قزاقستان برگزار کردند.

    توازن قدرت در جهان چندقطبی

    کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای روی هم نه تنها بزرگ‌ترین توان اقتصادی، نظامی، هسته‌ای و فضایی جهان را دارا هستند، بلکه بیشترین تولیدکننده و مصرف کننده انرژی در جهان نیز می‌باشند. مساحت کشورهای عضو (اصلی و ناظر) این سازمان روی هم بیش از ۲۵٫۱ میلیون کیلومتر مربع یا یک چهارم سطح خشکی‌های زمین است.

    اساسنامه سازمان همکاری شانگهای بر شفافیت عملکرد و بی‌طرفی نظامی آن تاکید می کند. علیرغم این موضوع، شکی نیست که سازمان همکاری شانگهای تقش موازنه دهنده‌ای در صحنه بین‌المللی خصوصاً در مقابل پیمان ناتو و ماجراجویی‌های نظامی ایالات متحده آمریکا ایفا می‌نماید. برای مثال، ایالات متحده آمریکا درخواستی جهت عضویت به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای ارائه کرده بود، اما این درخواست در سال ۲۰۰۵ از طرف سازمان رد شد.[

    سازمان همکاری شانگهای از آمریکا خواسته است که پایگاهها و نیروهای نظامی خود را از خاک تمام کشورهای عضو خارج سازد. پس از این درخواست، دولت قرقیزستان رسماً از آمریکا درخواست کرد که برنامه خروج نیروهای آمریکایی و تعطیلی پایگاه هوایی نظامی K-2 را از این کشور را سریعاً تهیه و اعلان کند.

    منبع: ویکی پدیا
    ----------------------------------------------




    خب با توجه به مطالب فوق عضویت ایران در شانگهای می تواند پیامدهای مثبت فراوانی به همراه داشته باشد ولی چند نکته هست که این امیدها را ممکن است به یاس تبدیل کند.
    در وهله اول اگر به شانگهای به شکل یک پیمان برای مقابله با اتحادیه اروپا و ناتو نگاه کنیم نکاتی را در می یابیم که چندان خوشایند نیست. به عنوان مثال در ناتو عموما کشورها از نظر منافع ملی شریک یکدیگر هستند در صورتی که اعضای شانگهای رقیب و بعضا حریف یکدیگر هستند. در این زمینه کافی است که کشورهایی مثل چین، هند و پاکستان توجه کنید. و مورد بعد که کمی نگران کننده است مخالفت شدید امریکا با عضویت دائم ایران در این پیمان است و جالب تر اینکه امریکا حتی با عضویت ایران به صورت ناظر هم مخالفت شدیدی داشته.
    گذشته از مسائل سیاسی و نظامی کشورهای عضو شانگهای از نظر ایدئولوژی هم کمترین تناسبی را با هم ندارند و این در حالی است که در اتحادیه اروپا و ناتو شاهد یک صف بهم پیوسته هستیم.

    با توجه به این موضوعات به نظر شما آیا ایران می تواند از پیمان شانگهای بهره برداری لازم را داشته باشد؟
    شما آینده ایران و شانگهای را چگوته ارزیابی می کنید.

  12. nozheh
    اولا که 100 تا انجمن وجود نداره و در ثانی شما به تنهایی به اندازه تمامی کاربران دیگه تاپیک اشتباه باز کردی

    با اين حال بروي چشم. سعي ميكنم انجمن مربوطه رو انتخاب كنم.

    امیدوارم که به قولتان عمل کنید. در غیر این صورت مجبور می شوم که با دیگر مدیران سایت لغو عضویت شما را بررسی کنیم.

  13. پايگاه 1 : يك اسكادران F-14 و دو
    اسكادران Su-24 و يك اسكادران MiG-29 و يك
    فروند A-50 پايگاه 2 : دو اسكادران Mig-29 و دو
    اسكادران F-5 و يك فروند Iran-140 پايگاه 3 : يك
    اسكادران F-14 و يك اسكادران Su-25 پايگاه 4 :
    يك اسكادران F-4 و يك اسكادران F-5 پايگاه 5
    : يك اسكادران MiG-29 و يك اسكادران F-5
    پايگاه 6 : يك اسكادران Su-30 پايگاه 7 : يك
    اسكادران MiG-31 و يك اسكادران Su-30 و يك
    اسكادران MiG-29 و يك فروند A-50 و يك فروند
    Iran-140 پايگاه 8 : يك اسكادران F-14 و يك
    اسكادران Su-24 و يك اسكادران Tu-22M و يك
    فروند A-50 و يك فروند Iran-140 پايگاه 9 : يك
    اسكادران Su-30 و يك فروند Iran-140 پايگاه 10 :
    يك اسكادران Su-30 پايگاه 11 : يك اسكادران
    Su-30 پايگاه 12 : يك اسكادران MiG-29 و يك
    اسكادران Su-25 پايگاه 13 : يك اسكادران Mig-29
    پايگاه 14 : يك اسكادران MiG-29 و يك
    اسكادران F-4 و يك فروند Iran-140 پايگاه 15 :
    يك اسكادران MiG-29 پايگاه 16 : يك اسكادران
    MiG-31 و يك اسكادران Su-30 و يك فروند A-50
    پايگاه 17 : يك اسكادران Tu-22M و يك
    اسكادران MiG-31 و يك اسكادران MiG-29 و دو
    فروند Iran-140 پايگاه 18 : يك اسكادران F-4
    پايگاه 19 : يك اسكادران Su-24 و يك
    اسكادران Tu-22M و دو فروند Iran-140 پايگاه 20 :
    يك اسكادران Su-30 پايگاه 21 : يك اسكادران
    Su-24 و يك اسكادران F-4 و يك فروند A-50
    پايگاه 22 : يك اسكادران Su-30

    به قول یکی از دوستان اینجا فقط جای خورزوق خان خالیه :mrgreen: :crying: حالا خوبه توی این آمار دیگه اسم اف22 و اف 35 نیست وگرنه چی میشد :lol: