مصطفي عزيز سلام دستت درد نكنه. اينگونه فرضيات بارها توسط دانشمندان مختلف اراپه شده هست. اين گونه امور امكان پذير بوده ولي نه با اين تكنولوژي موجود. ولي چيزي كه بيشتر شاهدش هستيم تغيير افكار انسانها هست در اين دوره. اگر اين مقاله رو شما 500 سال پيش اراپه ميكردي ممكن بود در اولين ساعات امروز صبح توسط گيوتين اعدام ميشدي ! ولي ميبيني كه به راحتي ميشه تصورش رو كرد و يا حتي منتظرش بود. به هر حال بخاطر اين اطلاعات سپاسگزارم.

بابك جان دستت درد نكنه. اينبار نيز عكسها واقعيتر بود. عكس سوم جالب بود. اين كه خانمها هيچوقت نميتونن يه نظامي كامل بشن

امین جان تو که اینهمه تاپیک اموزشی درست کردی این هم زحمتش رو بکش. بد نیست هر از چند گاهی این نکات اموزش تکرار بشن.

دوستان عزیز سلام در مورد مقالات علمی فقط من خواننده هستم و چون تخصص کافی ندارم در این مباحث وارد نمیشم. ولی در مورد دروازه هایی که سعید بزرگوار گفت اثاری از تولتکها پیدا شده که قادر بودن از مرز زمان و مکان جدا بشن. خداود در ایات قران کریم فرموده اند ما هفت اسمان و زمین را مثل هم افریدیم. که بسیاری بر این نظریه هستند که این هفت اسمان و زمین بصورت لایه لایه هستند و بروی هم قرار دارند . چون این مطلب بدرد سایت نظامی نمیخورد من زیاد نقل نخواهم کرد ولی شگفتیهایی در این لایه ها هست که باورش سخت هست. مدتها در یک سایت مربوط به علوم ماورائی این مباحث رو دنبال میکردیم. ( چه علمی و چه متافیزیکی )

نستور عزیز ظاهرا این تاپیک تو مال زمانی هست که من عضو سایت بودم ولی به علت اشتغال در دو وبلاگ فرصت نوشتن و خوندن کامل پستها رو نداشتم. با عرض شرمندگی باید بگم بایستی بیشتر در تاپیکهای خودت حضور داشته باشی و به سوالات خوانندگان تا حد مقدور جوابگو باشی. منم سعی میکنم اونچه که از دفاع مقدس یادم هست (بدون مراجعه به گوگل عزیز ) مطلبی بنویسم. اراده نویسنده پشتبان کلمات خواهد بود. خداوند در تمام مراحل زندگی همراه تو باد.

چون شکل جدید و خاصی هست با شرمندگی اگر مدیر اجازه داد میگم امین جان.متوجه میشی.

نصب یه توری در پنجره ها مشکل رو حل میکنه. عزیز جان نگران اینها نباش. هنوز در حد طرح هستند. امروزه مراقب جاسوسان دوپایی باشید که با دوستی به شما نزدیک و ضربه خود را وارد میکند. ایا راهی برای دفاع دارید؟؟؟

امین جان این شکلی که من دیدم واقعا عجیب و تاسف اور بود که حداقل در 60 سال گذشته سابقه نداشته. پشت این تهاجم تفری خاص وجود داره که حمیت مالی هم میشه.

تسخیر ارتفاع بایستی به سرعت هر چه تماتر انجام بپذیره. البته این نکته هم بگم اتش تهیه مهمترین رکن هست. خمپاره بهترین سلاح در کوهستان هست ( البته به نظر من ) و قرار دادن نیروها از دامنه تا نوک قله. که نیاز به نیروی زیادی داره و امکان تلفات زیاده . در بعضی از کوهستانها شکل طبیعی و عوارضش به حدی عجیبه که مثل یک دژ میمونه . دو یا سه نفر تک تیرانداز میتونه تلفات زیادی به بار بیاره. دست اخر اینکه استفاده از نیروهای بومی بهترین انتخاب برای شکل گیری گردانهای عمل کننده هست. ( مثلا نیروی اعزامی از سیستان بلوچستان طاقت جنگیدن در کوه و سرمای طاقت فرسای اونو نداره. )

اگر در مورد جنگ نگاه بد بینی و مغرضانه نداشته باشیم میتونیم اون رو به چالش بکشیم و نقاط ضعف و قوت اونو رو مورد بحث قرار بدیم. در تک تک این عملیات در پشت هر تجربه هزاران خون ریخته شده دیده میشه. حیف است که به این راحتی از اون بگذریم. اگر فلان موشک و یا اسلحه در دورترین کشور ساخته بشه سعی میکنیم با یه سرچ کوچیک بتونیم تو بحث شرکت کنیم ولی وجدانن چند بار شده که یکی از عملیاتها رو جستجو کرده و چند دقیقه ای زیر نظر بگیریم. [color=red]بر عکس ما در دیگر کشورها بدون اینکه خونی از کسی ریخته بشه عملیاتهای ما و عراق رو مورد انالیز قرار میدن و نکته ها رو از دلش بیرون میکشن.[/color]

سلام اگر کسی فکر میکنه میتونه از کمند قضا و قدر گذر کنه فکر بیهوده ای هست. ولی خب این تجربیات بایستی به نسلهای بعد منتقل بشه تا دیگه شاهد تکرار اونها نباشیم. چند وقت پیش یه فیلم از زمان جنگ جهانی دوم بود. بچه ها رو اموزش میدادند تا در بزرگسالی نیروی قدرتمندی بشن. در صحنه ای یه نارنجک از دست کسی میوفته و یکی از شجاعترین بچه ها فوری روی اون خوابید و کشته شد. المان بعد از 60 سال هنوز از این دلاوریها یاد میکنه ولی ما چه میکنیم؟؟؟ بعید نمیدونم که تا چند صباح دیگه جنگ نیز به دست فراموشی سپرده بشه و فقط اسمی و رسمی باقی بمونه.

[quote]درسته دوست من و طبق اعلامات غير رسمي ازنيروهاي سپاه قدس بودند[/quote] سلام دوست عزیز . زیاد به اعلانات غیر رسمی توجه ای نکنید. چون اگر قرار بر پذیرش این اعلانات باشد زیاد و ادمی رو دچار تردید میکند. ولی واضح است که مردم ایران همچون دیگر کشورهای مسلمان کمکهای مادی از قبیل غذا و دارو جهت مردم بی دفاع بوسنی ارسال کردند. ( البته چه خوب هم جواب این کمکها رو دادند.

چه جمعی و چه فردی اقا جون تو شب الکی تیراندازی نکنید. یه خاطره تلخی بود از اموزش و رزم شبانه که نمیخواستم بیان کنم ولی گوشه ای از اونو برای به یاد داشتن تعریف خواهم کرد. در یک دوره قبل از ما در اخرین روزهای اموزش در شب رزم شبانه قرار بر این بود که وقتی نیروها به طرف پائین کوه حرکت میکنن قبل از پائین اومدن چند مین ضد تانک با کمک گروه تخریب منفجر گردد.( مینهای به غنیمت گرفته شده با کمی دستکاری میشد تو رزمها استفاده کرد. ) به علتی مینها در موعد مقرر عمل نکرده بود و تخریبچی با کمی دستکاری چاشنیها اونها رو منفجر کرد ولی چه سود که بعلت نداشتن بیسیم بین فرمانده اموزشی و مسئول تخریب بچه ها به پائین کوه رسیده بودند. در این حادثه تعدادی از بسیجیان به درجه رفیع شهادت نائل میان. البته نباید اینطور نتیجه گرفت که اموزشها به خوبی انجام نمیشد بلکه واقعا در مقاطعی کمبود های وجود داشت که جبران ناپذیر بود. در اون رزمایش هرچه که بیسیم در موقعیتها پیدا میشد برای نبرد فاو برده بودند. و فقط چند خط تلفن و یک بیسیم ثابت در پادگان اموزشی موجود بود. جا داره که یه بار دیگه تمامی کشورهائیکه باعث تحریمهای ما در جنگ بودند رو مورد لعنت قرار بدیم.

امین جان در جنگ کوهستانی شما یکی از این 2 حالت رو دارید. یا اینکه در روی ارتفاع سنگر گرفتید و یا در دامنه مستقر شده اید. اگر در دامنه باشید امکان این هست که دشمن بوسطه دید بسیار عالی که از شما داره با استفاده از ادوات شلیک مستقیم و قوسی شکل کاملا شما رو زمینگیر کنه. ولی خوبی اون حفظ ارتباط با عقبه میباشد. و اگر شما در ارتفاع هستید تا موقعیکه مهمات شما اجازه میدهد میتونید دشمن رو زمیگیر کرده و جازه حرکت رو ندید ولیبه یکباره متوجه میشید که محاصره شده و امکان ارسال مهمات و یا تخلیه مجروحین وجود ندارد. خوبی این نوع سنگر بندی حفظ ارتفاع با تعداد کم نیروها هست. در کل اگر دقت کرده باشی ما هیچگاه در مناطق کوهستانی غربی انچنان که باید پیشروی نداشتیم و به بازپس گرفتن زمینهای اشغال شده قناعت کردیم. در عوض تمرکز نیروها در جنوب بود و پیشرویهای خوبی هم داشتیم.

سلام نستور عزیز ممنون از لطفت عملیات والفجر دو گرچه به ظاهر محدود بود ولی تجربیات فراوانی برای نیروهای سپاه و بسیج داشت. یکی از دستاوردهای مهم این عملیات استفاده از نیروهایی بود که به شرایط اب و هوایی منطقه عملیات بیشترین سازگاری رو داشتند. تیپ 18 الغدیر در این زمان مستقل نبود و زیر نظر لشکر نجف اشرف فعالیت میکرد. شهید عاصی زاده یکی از دلاوران این تیپ بود که زحمات زیادی کشید تا بتونه این تیپ رو که به استان یزد تعلق داشت مستقل کنه. که متاسفانه پر به سوی اسمان رحمت الهی گشود. تیپ مستقل الغدیر بجز محدود مواردی که نیاز شد دیگر تا اخر جنگ در محدوده جبهه های جنوبی فعالیت داشت که کارائی اون به چند برابر رسیدد. شاید برای دوستان عزیزی که در مناطق کوهستانی نجنگیده اند باور این نکته سخت باشه که جنگ در کوهستان به جرات میشه گفت ده برابر سختر از جنگ در دشت میباشد. اگر لازم بود و دوستان مشتاق بودن تفاوتهای رزم در این دو نقطه رو خواهم گفت.

مطلب فوق العاده با اهمیتی بود. دوستان فقط به جنبه نظامی اون نگاه کردن در حالیکه این لباس میتونه به افراد مسن . کسانی که دچار پارکینسون و یا حیانا دچار سکته مغزی شده اند امکان مجدد حرکت داده بشه. در مورد استفاده نظامی در صورت مجروحیت سربازان کمک بزرگی است برای عبور از منطقه خطر و رساندن سرباز به مراکز درمانی است. اینو میشه یه تحول بسیار بزرگ برای مصارف نظامی و غیر نظامی دانست . ( اگر اینجور نبود هرگز مراکز دولتی امریکا بروی اون سرمایه گزاری نمیکردن )

اقا مصطفی سلام کاش مثل دوستان دیگه یه خلاصه اخر کار مینوشتی تا ادمهایی که فرصت زیادی ندارن بتون با استفاده از اون خلاصه یه چیزایی دستگیرشون بشه. انشاالله فردا بصورت اف میخونم. در ضمن دوتا عکس کنارش بزاری بد نیستا ممنون از لطفت.

امین جان سلام اصولا در شب بیشتر یه شبح های سیاه جلوی چشمانت میاد که بیشتر تخیلی هستند. در شب تقریبا 70 درصد حواس ما تبدیل به گوش میشه. وقتی که قرار باشه که جونت هم این وسط مورد خطر نیز قرار بگیره. البته تیراندازی در شب حتی اگر هم مشکوک باشی مجاز نیستی. چون اولا دشمن رو متوجه خودت کردی و اتش دهانه موقعیت تو رو لو خواهد داد. 2- دشمن بلافاصله بعد اینکه متوجه شد مورد شناسایی قرار گرفته در مکان امنی برای ساعتها بی حرکت خواهد ماند. پس بهتره تا حصول اطمینان از وجود و یا عدم وجود و اطلاع از تعداد نفرات دشمن هرگز شلیک نکنی. چون اگر موفق بشی اولین نفر رو بزنی ممکنه دومین نفری که به سمت اسمان راه خواهد افتاد تو باشی.

ناراحت نباشید دوستان با پرداخت چند دلار به صندوق اعانه کلیسا و اعتراف به گناهان در حضور کشیش احتمالا بخشیده و در [color=red]جهنم [/color]جاودان جای خواهد گرفت . اگر این ادم بخشیده بشه یا نشه هیچ وقت و هیچ کس توان بازگرداندن دنیا رو به روزهای که بوش بر سر کار نیامده بود را ندارد. جواب این همه ستم فقط خدا میدهد و بس.انشاالله

امين جان دستت درد نكنه. انشاالله موارد تجربي رو كه در رزم شبانه برايمان اتفاق افتاد رو فردا برايتان نقل خواهم كرد.

مصطفی جان کاش تو تاپیک قبلی میگفتی مطلبی داری و میزاری. اخه اونجا فقط از سال 1966 صحبت کرده بودی. مطلب جالبی بود ولی مختص به دو ابرقدرت. ما باید چیکار کنیم و بهترین گزینه چی میتونه باشه؟ همونطور که قبلا هم گفتم میشه دانشمندان ما روی لیزر کارهای جدی انجام بدن ؟ در چند سال اخیر کارهای بسیار مهمی در جهت ساخت لیزر با قدرت بالا در دانشگاههای کشور داره انجام میشه. در مورد لیزرهای با توان پائین که برای مصارف پزشکی بکار میره فعلا در حد خودکفائی هستیم و نمونه های تولیدی رو میشه دید.

[quote][quote]ممنون وریور جان با خوندن این خلاصه مطلب میشه امیدوار بود با موشک ماهواره بر ایرانی دو نوع ماهواره رو ( با احتساب داشتن ماهواره ) یکی هواشناسی و یکی هم جاسوسی در مدار قرار بدیم. البته فکر نکنم راه زیادی تا ساخت اینگونه ماهوارها داشته باشیم. در مورد ماهواره های مخابراتی و تلویزیونی هم فکر کنم فعلا به صرفه باشه که ما اجاره کننده فرکانس باشیم تا تولید و پرتاب کننده. حال این سوال پیش میاد که ماهواره های مدار لئو رو چهطوری میشه منهدم و یا مختل کرد و یا از مدار خودش منحرف کرد؟[/quote] فکر نکنم نابودی ماهواره ها در مدار LEO کار مشکلی باشه . اونطوری که من می دونم شوروی سابق در سال های 1966 طرح system orbit bombardment رو مطرح کرد . حتی در سال 1968 این طرح رو مورد آزمایش قرار داد . آمریکا هم که هم اکنون از سلاح های مختلفی استفاده میکنه که یکیش پروژه كلاهك شكاري است .[/quote] اقا مصطفی سلام الان 2008 هستیم نه 1966 عزیز. احیانا نظریات جدیدی هست که امکان نابودی ماهواره رو فراهم میکنه . به نظر دوستان میشه از لیزر جامد برای انهدام و یا اختلال در ماهواره استفاده کرد؟

دستت درد نکنه. بار دیگه دفتری از زندگینامه یکی از دلاوران این سرزمین رو ورق زدیم. نکته ای که تا الان در همه این زندگنامه ها به چشم میخوره هوش سرشار و توان بالای نظامی این عزیزان بوده. از خداوند منان برای همه دلاوران دفاع مقدس ارزوی سلامتی و شاد کامی دارم.

بهتر است جهت اشنایی با این پیر استعمار گر سری به کتابهایی در مورد فراماسونری بزنید. احتمالا اون شیطانی هم که در پشت انگلستان برای صدها سال است که مخفی شده همین لژ های فراماسون باشد. مخوفترین بی رحمترین و ثروتمندترین سازمانی که در دنیا وجود داره و عملا رهبران امریکا و اروپا و حتی اسرائیل مجبور به اجرای فرامین این سازمان هستند. [color=red]شاه مخلوع[/color] نیز جز همین لژ بود .....

این جمله بزرگترین جواب بود که [color=red] این کمیته مانند بقیه کمیته ها جنبه تشریفاتی داره ![/color] ممنون از جواب خوبت دوست عزیز