oldmagina

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    2,144
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    20

تمامی ارسال های oldmagina

  1. قسمتی از یک مقاله ابزارهای جنگ در منطقه خاکستری مقاله اصلی : UNDERSTANDING GRAY ZONE WARFARE FROM MULTIPLE PERSPECTIVES نویسنده : Tahir Mahmood Azad ، Muhammad Waqas Haider تاریخ انتشار : December 8, 2022 قسمت بعد : منطقه خاکستری و جنگ ترکیبی : توسط محققان مختلف ، ایده ها، دیدگاه ها و عبارات ناهمگونی برای توضیح عبارات "جنگ در منطقه خاکستری" ( gray zone warfare ) و "جنگ ترکیبی" ( hybrid warfare ) استفاده می شود . یکی از تصورات اشتباه ولی رایج این است که این دو اصطلاح نام‌های متفاوتی برای یک مفهوم هستند و البته که اینطور نیست . این اصطلاحات را بدون از دست دادن قسمتی از مفهوم ، نمی توان به جای هم استفاده کرد . تفاوت اصلی بین آنها مربوط به استفاده از ابزار مکانیکی ( kinetic means ) است که به جنگ ترکیبی اختصاص دارد ، در حالی که جنگ در منطقه خاکستری با ابزارهای غیر مکانیکی صورت می گیرد ، البته برای به چالش کشیدن این تفاوت می توانیم به تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2014 اشاره کنیم چرا که علی رغم نامیدن آن به عنوان درگیری در منطقه خاکستری ، در آن از هر دو ابزار مکانیکی و غیرمکانیکی استفاده شد ؛ البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که می توان هر دو نوع جنگ را در شرایط خاص یا برای اهداف معین ، همراه با هم استفاده کرد، البته به این مفهوم نیست که این دو مفهوم هم معنی یا قابل جایگزینی با هم هستند. تفاوت مهم بعدی مربوط به طبقه بندی بر اساس بازیگران درگیر در تعارض است . تعدادی از متخصصان استدلال می کنند که فقط دولتها می توانند از جنگ در منطقه خاکستری استفاده کنند در حالی که هم عوامل دولتی و هم عوامل غیر دولتی می توانند از جنگ ترکیبی استفاده کنند . این نوع دیدگاه به خوبی قابل توضیح نیست زیرا طیف متنوعی از عوامل می توانند از هر دو نوع جنگ استفاده کنند و هر طبقه بندی بر اساس چنین فرضیاتی ممکن است مفاهیم و روشها را مبهم تر کند . عوامل دولتی برای جنگ در منطقه خاکستری اغلب از عوامل غیر دولتی استفاده می کنند تا بتوانند از مدیریت ابهام و انکار انتساب ، که از اصول اساسی جنگ در منطقه خاکستری هستند ، بهره ببرند . چمبرز ( Chambers ) استدلال می کند که " تهدیدهای ترکیبی و منطقه خاکستری مسائلی هستند که قرن ها در جنگ وجود داشته اند ولی ظهور اخیر آنها در میان استراتژیست ها، محققان و سیاست گذاران برای موضوع درگیری اهمیت مجدد آنها را برجسته می کند " . جالب است که بین نظامیان ، دانشگاهیان ، سیاست گذاران و استراتژیست ها در مورد اینکه عبارات "جنگ منطقه خاکستری" یا "جنگ ترکیبی" را چگونه تعریف کنند ، اتفاق نظر یا خیلی کم است یا اصلاً وجود ندارد. . آرکویلا ( Arquilla ) این نتیجه را گرقته است که جنگ ترکیبی یک اصطلاح گسترده تر و فراگیرتر برای جنگ مدرن است ، در حالی که مفهوم جنگ در منطقه خاکستری ، یک مفهوم پیچیده است و طیف گسترده ای از درگیری های معاصر را پوشش نمی دهد . در این نظر درگیری هایی که تهدیدی برای نظم جهانی به رهبری ایالات متحده هستند ، به خوبی می توانند به عنوان درگیری های در منطقه خاکستری توصیف شوند . به عنوان مثال ، شورش ببرهای تامیل در سریلانکا را نمی توان به عنوان یک درگیری در منطقه خاکستری توصیف کرد چون یک تهدید برای نظم جهان به رهبری ایالات متحده نبود . البته این تعریف هم چندان مطلوب به نظر نمی رسد چون بسیاری از کشورهای دیگر با تهدیدات مشابهی روبرو هستند و مفهوم منطقه خاکستری مربوط به تغییر وضعیت موجود در چیزهایی است که فقط به نظم بین المللی محدود نمی شود. البته می توان در جنگ در ناحیه خاکستری به وضعیت موجود بین دو کشور بر سر سرزمین مورد مناقشه هم اشاره کرد . مازار ( Mazarr ) عنوان می کند که در جنگ ترکیبی از تعداد زیادی ابزارهای نظامی استفاده می شود که درگیری های ترکیبی را در مقایسه با درگیری در منطقه خاکستری خشن تر می کند . درگیری در منطقه خاکستری معمولا خشونت کمتری دارند ولی گستره وسیع تری از درگیری را در بر می گیرد . این استدلال توجه را به خود جلب می کند زیرا با اصل اساسی جنگ در منطقه خاکستری که به معنی عدم عبور از خطوط قرمز برای جلوگیری از بروز یا تشدید درگیری خشونت آمیز است ، مطابقت دارد . بازیگرانی که از جنگ ترکیبی استفاده می‌کنند ، با حمله به نقص‌هایی که در ساختار یکپارچه‌ شده مدافع در سیاست ، سازمان و دکترین وجود دارد ، از آسیب پذیری های موجود بهره‌برداری می‌کنند ، بازیگرانی که از جنگ در منطقه خاکستری استفاده می‌کنند، هدفشان دستیابی به اهداف راهبردی با بکارگیری عملیات اطلاعاتی مختلف و دیگر تاکتیک‌های کوتاه‌مدت جنگ ، البته بدون عبور از آستانه تعیین‌شده یک جنگ تمام عیار است . این مقاله ادعا می کند که جنگ ترکیبی و جنگ منطقه خاکستری اشکال متمایز جنگ با تنها چند اشتراک مهم هستند. بنابراین برای جلوگیری از سردرگمی و برای تشویق به دقت بیشتر و درک عمیق تر، این دو اصطلاح نباید به جای هم استفاده شوند. انتقاد از جنگ در منطقه درمنطقه خاکستری : جنگ در منطقه خاکستری ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد ولی این نوع جنگ کاملا پیچیده و پر از مفهوم های متضاد است . مفهوم جنگ منطقه خاکستری تا مرزهایی فراتر از نقطه شکست کشیده شده است چون طرفداران این مفهوم طیف متنوعی از ایده ها را با هم ترکیب کرده اند و از آن به عنوان یک اصطلاح دربرگیرنده برای درگیری های مدرن استفاده می کنند. این انتقاد تا حد معقولی معتبر است ، زیرا از جنگ منطقه خاکستری برای توضیح بسیاری از درگیری های مدرن استفاده می شود که از نظر خصوصیات بسیار متفاوت هستند . بسیاری از اصطلاحات دیگر هم مانند جنگ ترکیبی ( hybrid warfare ) ، جنگ نامحدود ( unrestricted warfare ) ، جنگ مبهم ( ambiguous warfare ) و جنگ نسل جدید ( new generation warfare ) هم به طور گسترده برای توضیح درگیری ها در دوران معاصر استفاده می شود . پومرانتسف ( Pomerantsev ) اقدامات روسیه در اوکراین در سال 2014، دخالت چین در دریای جنوبی چین و برخی از اقدامات داعش و بوکوحرام را زیرمجموعه همان مفهوم جنگ در منطقه خاکستری قرار می دهد. البته اقدامات روسیه در اوکراین کاملاً در تضاد با اقدامات چین در دریای چین جنوبی است . همچنین راهبردهای خشونت‌آمیز داعش در خاورمیانه در مقایسه با راهبردهای منطقه خاکستری چین در دریای چین جنوبی، در دو انتهای محتلف از این طیف قرار می گیرد . بنابراین برچسب زدن هر چیزی به جز جنگ متعارف یا آنچه بین صلح و جنگ قرار می گیرد ، به عنوان جنگ در منطقه خاکستری ممکن است کاربرد تحلیلی این مفهوم را تضعیف کند آرکیلا ( Arquilla ) در مقاله خود استدلال می کند که جنگ در منطقه خاکستری ، بیشتر یک ساختار ذهنی است که به جای ایجاد وضوح بیشتر ، بیشتر باعث گیج کردن می شود . تعدادی از منتقدان اعتبار این موضوع که " جنگ منطقه خاکستری مفهومی نو است " را ، زیر سوال می‌برند اسندلال آنها این است که هیچ چیز جدیدی در مورد این مفهوم وجود ندارد و مردم برای مدت طولانی از چنین راهبردهایی استفاده کرده اند . البته با این که تاکتیک‌های جنگ درمنطقه خاکستری ممکن است واقعاً قرن‌ها قدمت داشته باشندولی نوآوری و پیشرفت‌های فناوری مطمئناً به بازیگران منطقه خاکستری کمک کرده است تا در دوران معاصر بدون آماده سازی های قبلی و به روش‌های جدید حمله کنند . ما معتقدیم که استراتژی‌های منطقه خاکستری ممکن است برای اهداف کوتاه‌مدت و میان‌مدت مفید باشند، اما امکان دارد در پیگیری اهداف بلندمدت مشکل‌ساز باشند . با توجه به این که گفته می شود جنگ منطقه خاکستری تدریجی است و نتایج مورد نظر در یک دوره زمانی طولانی با تلاش های افزایشی به دست می آید ، ممکن است حفظ ابهام برای مدت طولانی مشکل ساز باشد . با توجه به همه بحثهای انجام شده ، دلایل قابل توجهی برای اثبات این موضوع وجود دارد که جنگ در منطقه خاکستری یک مفهوم متمایز است و این اصطلاح نباید به جای جنگ ترکیبی بدون توجه به تفاوت های ظریف آنها به کار رود . نمونه هایی از جنگ در منطقه خاکستری : فریر ( Freier ) و دیگران استدلال می کنند که سه نوع قدرت در جهان وجود دارد: وضعیت موجود ( status quo ) : یعنی بازیگرانی که برای نظم فعلی ارزش قائل هستند و فعالانه برای تأمین آن تلاش می کنند. تجدیدنظرطلب ( revisionist ) : بازیگرانی که برای نظم مبتنی بر قانون ارزش قائل هستند ولی الزاما نه به شکل فعلی آن . به عنوان مثال بازیگرانی که در برابر وضعیت موجود به رهبری ایالات متحده مقاومت می کنند . منزوی ( rejectionist ) : بازیگرانی که نظم بین المللی موجود را به کلی کنار می گذارند. ایالات متحده و متحدانش نمونه هایی از قدرت های وضع موجود هستند ، در حالی که روسیه، چین و ایران نمونه هایی از قدرت های تجدیدنظرطلب هستند . بر اساس این دیدگاه، ایالات متحده ، کشورهای روسیه، چین و ایران را کشورهای تجدیدنظرطلب می داند چون از جنگ منطقه خاکستری در حوزه های مختلف برای به چالش کشیدن نظم جهانی به رهبری ایالات متحده استفاده می کنند. این دولت‌ها از ابزارهای مختلفی مانند نفوذ و تهدید ، شبیه به جنگ ، برای دستیابی به اهداف خودشان استفاده می‌کنند . در حالی که ابزارها و روش‌های استفاده شده از یک جنگ آشکار و تمام‌ عیار فاصله دارد. این کشورها از راهبردهایی استفاده می کنند که زیر آستانه خطوط قرمز آمریکا قرار می گیرند تا باعث انگیختگی یا واکنش قاطع نشوند . در ادامه چندین استراتژی منطقه خاکستری را که توسط روسیه، چین، ایران، هند و پاکستان اتخاذ شده است، را توضیح می دهیم تا درک ما از نحوه استفاده از ابزارهای مختلف جنگ در منطقه خاکستری را در عمل عمیق تر کند . واقعا ادامه دارد ... .
  2. قسمتی از یک مقاله ابزارهای جنگ در منطقه خاکستری مقاله اصلی : UNDERSTANDING GRAY ZONE WARFARE FROM MULTIPLE PERSPECTIVES نویسنده : Tahir Mahmood Azad ، Muhammad Waqas Haider تاریخ انتشار : December 8, 2022 مرور ادبیات مربوط به جنگ در منطقه خاکستری ( Gray Zone Warfare ) نشان می‌دهد که بیشتر راهبردهای به کار گرفته شده در درگیری‌ها ، در گروه جنگ‌ در منطقه خاکستری قرار می‌گیرند ولی به علت این که بحثها از اصطلاحهای مختلفی استفاده شده است ، اجماعی در مورد این جمع بندی وجود ندارد . با این حال، استفاده از اصطلاح " مردان سبز کوچک " ( little green men ) ، تاکتیک‌ برشهای سوسیسی ( Salami slicing tactics ) ، عملیات اطلاعاتی ( information operations ) ، جنگ سایبری ( cyber warfare ) ، جنگ‌های نیابتی ( proxy wars ) ، عملیات‌های ویژه ( special operations ) و عمل انجام شده ( fait accompli ) موضوعات مشترکی هستند که در بیشتر مطالعات انجام‌شده در مورد جنگ در منطقه خاکستری دیده می شوند . مهاجمان ممکن است از یک یا چند ابزار به طور همزمان ،برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود استفاده کنند ، این در حالی است که همزمان مدافع در موقعیت نامناسبی قرار می گیرد و به دلیل ترس از تشدید وضعیت ( escalation ) ، نمی تواند به سادگی به چنین اقداماتی پاسخ دهد . ابزارهای جنگ در منطقه خاکستری می توانند غیر اختصاصی یا انحصاری باشند ولی در ویژگی‌های خاصی مانند ابزار دوگانه ، ایجاد تهدید برای جنگ یا قراردادهای موجود نظامی و ابهام ، اشتراک دارند . در حال حاضر ابزارهای منطقه خاکستری همزمان با این که از آنها برای تغییر در وضعیت موجود استفاده می شود ، در حال تغریف و پذیرش مفهوم های بیشتر هستند وبه همین دلیل نیاز به توجه بیشتری در این زمینه وجود دارد . برای این که ببینیم منظور دقیق از مفاهیم ذکر شده در بالا چیست ، در ادامه برخی از جزئیات را می بینیم . مردان سبز کوچک : مفهوم "مردان سبز کوچک" یکی از ابزارهای مورد توافق گسترده برای جنگ در منطقه خاکستری است. محققانی مانند جکسون ( Jackson ) آنها را "واسطه"، "عامل" یا "ستون پنجم" می نامند. بنساهل ( Bensahel ) مردان سبز کوچک را در مفهوم رایج در روسیه سال 2014 به عنوان " سربازان و سایر عوامل بدون یونیفورم ، نشان یا دیگر علائم شناسایی که روسیه را قادر می سازد هر گونه دخالت را انکار کند " ، تعریف می کند . دولت ها یا گروههای غیر دولتی عواملی را به کار می گیرند که نمی توان آنها را به راحتی تشخیص داد یا نمی توان آنها را به راحتی به طرفی که آنها را کنترل می کند ، ارتباط داد و در نتیجه باعث ایجاد ابهام و سردرگمی می شود . منطق زیربنایی که استفاده از چنین عواملی را پشتیبانی می کند ، اجتناب از پاسخ عمده توسط مدافع است . البته باید در نظر گرفت که ممکن است اقدام در مقابل یک ارتش متعارف باعث شود تا آنها هم به احتمال زیادی اقدام مشابهی را برای تلافی انجام دهند . وجود ابهام در مورد طرف کنترل کننده این احتمال را بیشتر می کند که مدافع در شروع پاسخ به عوامل نامشخص بسیار محتاطانه عمل کند . مهاجمی که واسطه‌ها را به کار می‌گیرد ، ممکن است مسئولیت خود را با پنهان کردن هر گونه هویت دستور دهنده اصلی ، ایجاد سوال در مورد کنترل کننده و پنهان کردن نیت عوامل ، کتمان کنند . مدافع با معضل یافتن پاسخ برای این سؤالات ، یک کار کاملا چالش برانگیز ، مواجه می شود و ممکن است بدون یافتن پاسخ این سوالات ، توانایی پاسخگویی درست را نداشته باشد . این کار دقیقاً به علت ابهام حاکم بر این موارد است . عمل انجام شده : از لحاظ تاریخی، اصطلاح " عمل انجام شده " ( fait accompli ) برای توصیف ابتکاری استفاده می‌شود که حریف یا مدافع را مجبور می‌کند تا در پاسخ به پیشدستی مهاجم ، اقداماتی را آغاز کند . راهبرد انجام این کار شامل تاکتیک‌هایی برای وارد کردن یک ضربه ناگهانی و قاطع به یک مدافع است تا مدافع را مجبور به رسیدن به یک دوراهی ‌کند . اینکه آیا تسلیم شود یا در صورت پاسخ دادن موجب یک تشدید خطرناک در موضوع بشود . راهبرد عمل انجام شده برای رسیدن به اهدافی تلاش می‌کنند که کوچک تر از آن هستند که مدافع تصمیم بگیرد بر سر آن‌ها باعث تشدید درگیری شود . تهاجم ناگهانی یک کشور برای اشغال یک قطعه بزرگ سرزمینی ، قبل از اینکه کسی بتواند پاسخ دهد ، یک تجلی کلاسیک از این روش است . یک مهاجم باهوش ممکن است به تدریج مجموعه ای از عمل های انجام شده کوچک را برای دستیابی به اهداف بزرگ تر به کار گیرد . چون اجرای جداگانه هر کدام از این تاکتیکها به تنهایی باعث شروع جنگ نمی شود ( دلیل موجهی برای شروع یک جنگ تمام عیار نیستند ) . مردان سبز کوچک یا واسطه ها نقش مهمی در معرفی عمل انجام شده برای مدافع دارند . عمل انجام شده به عنوان مخاطره آمیزترین استراتژی در جنگ منطقه خاکستری در نظر گرفته می شود زیرا تغییری ناگهانی در وضعیت موجود ایجاد می کند . همانطور که ویرتز (Wirtz) استدلال می کند : " با انداختن گناه تشدید تنش به گردن قدرتی که به دنبال حفظ وضعیت موجود است ، آن قدرت را در موقعیت پایین دست از نظر راهبردی قرار می دهد. برای مثال ، قدرت بزرگی که سعی در حفظ وضعیت موجود دارد ، ممکن است به عمل انجام شده توسط قدرت تجدیدنظرطلب پاسخ ندهد، زیرا این پاسخ می تواند بار مسئولیت را به دوش قدرت اصلی منتقل کند. تاکتیک برش لایه لایه سوسیس : کارهای انجام شده ای که هدف از انجام آنها بهره‌برداری از ابهامات در شرایط بازدارندگی است ، اغلب به عنوان تاکتیک‌های برش سوسیس معرفی می‌شوند ویرتز (Wirtz ) استدلال می‌کند که " برخلاف نابودی سریع راهبرد بازدارندگی حریف که توسط روش عمل انجام‌شده صورت می گیرد ، تاکتیک‌ برش سوسیس شامل فرسایش آهسته بازدارندگی حریف با غیر ضروری ساختن تدریجی آن با یک وضعیت تفکیکی در اجزای آن می‌شود " . مهاجم یا طرفی که تلاش می‌کند وضعیت موجود را تغییر دهد ، از راهبردهایی استفاده می‌کند که حاصل آن زیر خطوط قرمز باقی بماند و موجب واکنش بازدارنده از جانب مدافع ، یا طرفی که تلاش می‌کند وضعیت موجود را حفظ کند ، نشود . وضعیت موجود به تدریج از طریق تاکتیک های برش سوسیس تغییر می کند زیرا مدافع در هر مرحله فاقد توجیه نظامی و سیاسی برای پاسخ به حوادث با ماهیت جزئی است . با این حال، تاکتیک‌های یرش سوسیس خطراتی را در مشخص کردن خطوط قرمزی به همراه دارد که فراتر از آن‌ خطوط ، احتمالاً واکنش بازدارنده توسط مدافع ایجاد می‌شود . یک مهاجم ممکن است پاسخ را دست کم بگیرد یا ممکن است یک مدافع که پیشدستانه عمل می کند ؛ حتی در آستانه های پایین تر برای حفظ وضعیت موجود پاسخ دهد . نمونه کلاسیک شکست تاکتیک های برش سوسیس ، حادثه ای است که در آن نیروی هوایی ترکیه در سال 2015 یک جنگنده روسی را پس از ده اخطار سریع و پشت سر هم که درعرض پنج دقیقه صورت گرفت ، به دلیل نقض حریم هوایی ترکیه ، هدف قرار داد . روس هایی که این پرواز را انجام دادند، آن را یک حرکت زیر آستانه در نظر گرفتند درمقابل مقامات ترکیه به سرعت و با دادن هشدارهای مکرر ، در نهایت نسبت به موقعیت رخ داده ، برای حفظ وضعیت موجود خودشان ، به سرعت اقدام کردند . جنگ نیابتی و استفاده از سازمان ها و شبکه های قانون گریز : جنگ نیابتی هم یکی از ابزار اصلی جنگ در منطقه خاکستری است که به تغییر وضعیت موجود ، در عین مبهم ماندن شرایط ، کمک می کند . مهاجمین ( بازیگران دولتی و بازیگران غیر وابسته به دولتها ) با حمایت از عناصری که منافع مشابه دارند ، از شکافهای سیاسی، اقتصادی و قومی موجود در جامعه سوء استفاده می کنند . جنگ نیابتی در مورد منابع استفاده شده واهداف نهایی تغییری که اتفاق می افتد ، ابهام ایجاد می کند . این کار مکانیسم های بازدارندگی مدافع را مخدوش می کند . استفاده از یک گروه نیابتی راهبردهای بازدارندگی را هم پیچیده می‌کند . علت این است که مدافع باید در مکانیسم‌های بازدارندگی خود ، در برابر بازیگران مبهم و نیروهای ناشناخته‌ای که آغازگر تغییر وضعیت موجود هستند ، تجدید نظر کند . مهاجم در منطقه خاکستری همچنین ممکن است از سازمان ها و شبکه های قانون گریز هم برای دستیابی به طیف گسترده ای از اهداف استفاده کنند . کارهایی مثل شکل دادن به افکار عمومی ، ایجاد ابهام وهمچنین فراهم آوردن غذا و سلاح از طریق مافیای قاچاق . گروه های قانون گریز همچنین می توانند با انجام فعالیت های مختلف مانند کشتن هدف مشخص شده ، تیراندازی دسته جمعی و غارت به ایجاد سریع بی ثباتی کمک کنند . مهاجمین در منطقه خاکستری همچنین ممکن است چنین سازمان‌ها و شبکه‌هایی را برای " پشتیبانی گروههای نیابتی ، مختل کردن عملیات دشمن ، سرگرم کردن نیروهای پلیس دشمن و ترساندن یا تحت فشار گذاشتن جمعیت‌های هدف " به کار بگیرند . شبکه های قانون گریز به دلیل درک درست از سیستم محلی و توانایی آنها در شناسایی و بهره برداری از حفره های موجود در آن سیستم ، مزیت منحصر به فردی را ارائه می دهند. نبرد مجازی : فضای مجازی یکی دیگر از عوامل حیاتی جنگ در منطقه خاکستری است که هدف آن تشدید ابهام و عدم اطمینان از طریق ایجاد سردرگمی و مختل کردن خدمات ضروری است . فضای مجازی فرصت‌های متعددی را برای ایجاد اختلال در فعالیت‌های بازیگران دولتی و غیر دولتی ، به ویژه توسط بازیگران تجدیدنظرطلب فراهم می‌کند . بازیگران مختلفی از فضای مجازی برای ارتباط یا به کار گرفتن افراد همفکر ، شستشوی مغزی افرادی که سیستم را قبول دارند ، فعال کردن مقاومت های پراکنده و مبارزه بدون محدودیت در زمان و مکان ، استفاده می‌کنند . نبرد مجازی یک انتخاب حیاتی برای بازیگرانی است که در منطقه خاکستری فعالیت می کنند ، زیرا برتری عدم انتساب را برای آنها فراهم می کند و اقدامات انجام شده را در ابهام و اغتشاش پنهان می کند . روسیه در سال 2007 با استفاده از فضای مجازی راهبرد انکار کارهای انجام شده در قالب تنشهای بین دو کشور را بر علیه استونی اتخاذ کرد . این واقعیت که استونی عضو ناتو است و می تواند در صورت حمله مسلحانه به ماده 5 منشور ناتو استناد کند ، روسیه را از استفاده آشکار از زور ، بازداشت . بنابراین روسیه به جنگ در منطقه خاکستری متوسل شد و برای دستیابی به اهدافش از آن کمک گرفت و درعین حال از طریق ابهام ، انکار نقش خود را تضمین کرد. در زمان ما و همچنان در آینده قابل پیش بینی ، جنگ مجازی ابزار موثر جنگ منطقه خاکستری است . در دوران مدرن ، عملیات مجازی برای طیف متنوعی از فعالیت‌ها ، از جمله از کار انداختن تأسیسات هسته‌ای از طریق ویروس‌های رایانه‌ای و جاسوسی از دولت‌ها از طریق ابزارهای مختلف به کار گرفته شده است . اصطلاح " در اینترنت هیچ کس نمی داند که شما یک سگ هستید " به وضوح در ماجراهای رخ داده در جنگ مجازی که در آن طیف متنوعی از بازیگران در منطقه خاکستری می خواهند بدون رسیدن به آستانه درگیری ، به اهداف راهبردی دست یابند ، مطابقت دارد . استفاده از جنگ مجازی ممکن است هیچ وقتی مستقیماً یک فرد را نکشد، اما این احتمال وجود دارد که حملات مجازی به زیرساخت‌های صنعتی یا عمومی منجر به مرگ های متعاقب آن شود . عملیات اطلاعاتی : دو دهه قبل ، رانفلد ( Ronfeldt ) و دیگران خاطر نشان کردند که اطلاعات فقط در نقش یک افزاینده نیرو نیست بلکه می تواند یک کاهنده نیرو هم باشد . گفته می‌شود که جنگ در منطقه خاکستری " اغلب با اطلاعات نادرست و فریب پوشانده می‌شود و اغلب به روش‌هایی انجام می‌شود که انتساب صحیح طرف انجام دهنده را دشوار می‌کند " . بنابراین، به طور بدیهی عملیات اطلاعاتی عنصر مهمی از جنگ در منطقه خاکستری است و بیشتر درگیری های معاصر در حوزه اطلاعاتی به راه افتاده است . بسیاری از انواع عملیات اطلاعاتی توسط دولتها و بازیگران غیر دولتی به منظور اصلاح رفتار نهادهای هدف که در منطقه دشمن ، دوست یا بی طرف قرار گرفته اند ، استفاده می شود. عملیاتهای اطلاعاتی مردم محور هستند و با هدف تأثیرگذاری بر مردم از طریق راهبرد های مختلف و برای ساختن روایت هایی به کار می روند که برای دستیابی به اهداف مورد نظر، مطلوب باشند . اینترنت و رسانه های اجتماعی نقش مهمی در انتشار تبلیغات و اطلاعات نادرست دارند . برتری اطلاعاتی یا انکار اطلاعاتی با ایجاد تأخیر و عدم اطمینان در فرآیند تصمیم گیری سیاسی و نظامی مدافع ، یک اهرم اضافی برای مهاجم ایجاد می کند . اگرچه تبلیغات و اطلاعات نادرست تکنیک‌های با قدمت چند قرن هستند ولی انقلاب‌ تکنولوژیک سرعت و پیامدهای آن را به روش‌های مختلف افزایش داده است . اطلاعات ماده خام اولیه برای جامعه بین المللی در حال تکامل ، در دوران مدرن است . انقلاب اطلاعات به دولت ها و آژانس های امنیت ملی این امکان را داده است که عملیاتهای محلی و فرا ملی را برای اصلاح عناصر اساسی وضعیت موجود آغاز کنند . اینترنت و رسانه‌های اجتماعی چنان حجم وسیعی از اطلاعات درست و نادرست را ارائه می‌کنند که فهمیدن ( یا در واقع شناسایی ) تمام اطلاعات مورد نیاز برای نتیجه‌گیری بی‌طرفانه برای افراد ، غیرممکن می‌شود. مسائل اخیر در مورد اطلاعات نادرست و توطئه در مورد COVID-19 را می توان به عنوان مثالی در این زمینه بررسی کرد . هم چین و هم ایالات متحده با مقصر دانستن یکدیگر برای شیوع ویروس کرونای جدید در سال 2020، برای تسلط بر چشم انداز اطلاعات در دنیا تلاش کردند. پی نوشت : ممکن است ادامه داشته باشد .
  3. آنها فراموش کردند که بترسند ! یک تحلیل از حمله هفتم اکتبر حماس به اسراییل اسم اصلی : They Forgot to Be Afraid نویسنده : James B. Meigs تاریخ انتشار : DECEMBER 2023 فسمت آخر : پس از حمله، داستان‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه برخی ناظران متوجه فعالیت‌های نگران‌کننده در غزه شده‌اند . یک مقام اطلاعاتی مصر که نامش فاش نشده است ، به آسوشیتدپرس گفت : " ما به اسراییلیها هشدار داده‌ایم که یک وضعیت انفجاری در راه است " . حماس در حال برنامه ریزی " یک چیز بزرگ " بود اما نتانیاهو این ادعا را " اخبار جعلی" نامید . به گزارش سی ان ان ، سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده هم گزارش هایی را منتشر کردند که حاکی از افزایش تهدید حملات موشکی و دیگر " فعالیت های غیرمعمول حماس " بود . اما مقامات ایالات متحده هم قبلاً چنین گزارش هایی را دیده بودند ؛ یک منبع به این شبکه گفت : " فکر می کنم اتفاقی که افتاد این بود که همه ، این گزارش ها را دیدند و گفتند: بله ، البته، ولی ما می دانیم که نتیجه این کار چگونه خواهد بود " . مشخص نیست که آیا ایالات متحده اصلا هشداری به اسرائیل داده است یا خیر . اما ظاهراً کارشناسان آمریکایی هم به همان اندازه اسراییلیها مطمئن بودند که می توانند تاکتیک های آینده حماس را بر اساس رفتار گذشته آن پیش بینی کنند. مایا دسیاتنیک ( Maya Desiatnik ) ، یک افسر ناظر در پاسگاه نهال اوز ( Nahal Oz ) در نزدیکی مرز غزه ، به رادیو عمومی اسرائیل گفت که او و دیگر ناظران به مافوق هایشان در ارتش اسرائیل درباره موارد متعدد فعالیتهای مشکوک اطلاع داده اند . آنها افرادی را می دیدند که درامتداد خط مرزی همراه با در دست داشتن نقشه با هم مشورت می کردند و گروه هایی از مردان مسلح همراه با تجهیزات سنگین که به تمرینات آموزشی مشغول بودند . او گفت : " با آن وضعیت معلوم بود که اتفاقی خواهد افتاد " . ظاهرا حتی این هشدارها هم نتوانستند مدل‌های ذهنی ارتش اسرائیل را در مورد خطراتی که ممکن است از غزه سرچشمه بگیرد ، تضعیف کنند . اگر چنین اتفاقی می افتاد ، شاید رهبران نظامی از آن گزارش‌هایی که در ساعات قبل از حمله به مقرهای مختلف ارسال شده بود ، بیشتر نگران می‌شدند. در عوض ، همان‌طور که هاآرتص می‌نویسد : در شین بت ، این نشانه‌ها "سیگنال‌های ضعیف" حساب می‌شدند که از آن‌ها نمی‌توان دید کافی در مورد فعالیتهای احتمالی در آینده نزدیک به دست آورد. انتقال اسرای اسراییلی توسط حماس به داخل نوار غزه در 7 اکتبر رهبران حماس که تهاجم را برنامه ریزی کرده بودند به همراه با مشاوران احتمالی ایرانی خود ، دقیقاً می دانستند که چه کاری دارند می کنند . حمله با شلیک گسترده راکتی آغاز شد . گنبد آهنین شروع به پرتاب موشک های رهگیر خود کرد . این در حالی بود که نیروهای ارتش اسرائیل به سلامت در پناهگاه های خود باقی مانده بودند و از راه دور بر روی صفحه های ویدئویی مرز را زیر نظر داشتند . صدای ناهنجار بالای سر، صدای تیراندازی و شکستن حصارها توسط بولدوزرها را می پوشاند . همزمان تک تیراندازهای حماس دوربین های مشرف به مرز را هدف قرار دادند ، در حالی که همزمان پهپادها بمب های کوچکی را روی برج های مراقبت خودکار و فرستنده های سلولی پرتاب کردند . یکی از سربازان مستقر در مرکز فرماندهی به بازرسان گفت: زمان‌بندی آنقدر دقیق بود که " تصاویر همه صفحه‌های ما همزمان و تقریباً در عرض یک ثانیه خاموش شدند " . در واقع در عرض چند دقیقه ، قدرتمندترین ارتش خاورمیانه کور شد. اسرائیل سرمایه گذاری زیادی برای دفاع از مرزهای پیشرفته خود انجام داده بود که علاوه بر قابلیت های نظارتی ، مسلسل های کنترل از راه دور را نیز شامل می شد . در تئوری ، این سیستم باید منطقه مرزی را کاملا امن نگه می داشت اما همانطور که محققان بلایای طبیعی نشان داده اند ، ایمنی حاصل از فناوری می تواند یک شمشیر دو لبه باشد . یک ابزار جدید می‌تواند سیستم موجود را ایمن‌تر کند ، اما می تواند راه را برای اتفاقات با احتمال کمتر ولی در عین حال شدیدتر باز کند . به عنوان مثال، سکوی دیپ واترهوریزن (Deepwater Horizon ) به یک دکل پیچیده و تجهیزات آن در کف دریا ، که برای جلوگیری از انفجار ساخته شده است ، به عنوان آخرین راه حل برای جلوگیری از فوران نفت و گاز از چاه حفر شده ، متکی بود . این دستگاه‌ها تا کنون از بسیاری از حوادث جلوگیری کرده‌اند ، اما همزمان استفاده از آنها به شرکت‌های نفتی امکان حفاری عمیق‌تر و پذیرش ریسک‌های بیشتر را می‌دهد. هنگامی که این تجهیزات پیشگیری کننده در سکوی دیپ واتر هوریزن از کار افتاد، بزرگترین نشت پیشبینی نشده نفت در تاریخ را رقم زد . شهرک اشکلون بعد از اصابت یک راکت شلیک شده از غزه در 7 اکتبر با قرار گرفتن این حصار با فناوری پیشرفته اش در حاشیه غزه ، ارتش اسرائیل کاملا احساس راحتی کرد که فقط تعداد بسیار کمی از نیروهای خود را در مسافت زیادی از مرز مستقر کرد . تعداد بسیاری از بقیه نیروها هم در یک پایگاه متمرکز شدند و به جای گشت زنی پیاده در مرز، بیشتر از طریق لینک های ویدئویی مرز را تماشا می کردند . به عبارت دیگر، دفاع مرزی اسرائیل در طول زمان از یک رشته پست‌های دیده‌بانی که ارتباط خوبی با هم نداشتند ، به یک شبکه واحد کاملا یکپارچه شده تبدیل شد . محققان بلایای طبیعی این سیستم را "سیستم فشرده بهم پیوسته " ( tightly coupled system ) می نامند . دنیای مدرن پر از چنین سیستم های به هم پیوسته است . به عنوان یک قاعده ، این سیستمها ارتباطات ، تجارت ، زیرساخت ها و سایر چیزها در زندگی ما را کارآمدتر و راحت تر می کنند اما آنها این پتانسیل را هم دارند که باعث شوند مشکلات کوچک و مجزا ، بلایای گسترده ای را به وجود بیاورند . برای مثال، شبکه برق آمریکا ، شرکت‌های برق را در چندین ایالت به هم متصل می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد جریان برق را به هر جایی که لازم است انتقال دهند ؛ این کاربه جلوگیری از کمبود برق یا خاموشی منطقه ای کمک می‌کند . ولی همین سیستم با پیوند دادن شبکه های محلی به یکدیگر، همه آنها را در معرض خطر یک شکست بزرگ و آبشاری قرار می دهد . به عنوان مثال در سال 2003 ، یک اتصال کوتاه جزئی در یک خط انتقال برق در اوهایو با تاثیر در سراسر شبکه باعث شد تا اینکه بسیاری از نواحی شمال شرق آمریکا و بخش‌هایی از کانادا به خاموشی فرو بروند . در اثر این خاموشی پیش بینی نشده ، نزدیک به 100 نفر جان باختند . سیستم دفاع مرزی اسرائیل نیز به همین ترتیب آسیب پذیر شده بود. هنگامی که رزمندگان حماس دوربین ها و گره های ارتباطی را از بین بردند ، کل سیستم در تاریکی فرو رفت . تانک هدف قرار گرفته در حاشیه نوار غزه در نزدیکی خان یونس در 7 اکتبر البته حتی قبل از اینکه ارتباطات به طور کامل از بین برود ، اطلاعات ارسال شده برای سربازان و افسران ارتش اسرائیل به قدری آشفته بود که امکان جمع بندی آنها فراهم نبود . یکی از سربازان زن فراخوان شده ارتش اسراییل ، به یک وب سایت نظامی گفت: " ما شروع به دریافت پیام هایی کردیم مبنی بر اینکه در همه مناطقی که گزارشی از آن میرسید ، حمله صورت گرفته است . به نظر میرسید گروههای زیادی از حمله کننده ها وجود داشت ، این یک موضوع جنون آمیز بود ". در قسمتهای بالاتر زنجیره فرماندهی ، افسران ارتش اسرائیل درگیر حمله موشکی در حال انجام بودند . یکی از مشاوران نظامی سابق به واشنگتن پست گفت که در مقر اصلی نظامی مستقر در تل آویو ، گزارش های وحشت زده ارسال شده از جبهه ها با "علامت سوال های زیادی" مواجه شد . هیچ کس در آنجا مقیاس عظیم حمله را درک نکرد . ایده درست ، خارج از مدل ذهنی همه افراد بود. ارتش اسرائیل در مواجهه با بدترین بحران خود بعد از زمان جنگ یوم کیپور، دچار فروپاشی کامل ادراکی شد . تا گزارش رخ دادن یک " حمله ترکیبی " یک و نیم ساعت دیگر هم تلف شد . چند ساعت دیگر هم طول کشید تا درخواست پشتیبانی هوایی شود ، همه این ها در صورتی اتفاق افتاد که نزدیک‌ترین پایگاه‌ هوایی تنها چند دقیقه با محل درگیری فاصله داشت . چنین شکستی در درک دامنه یک فاجعه غیر مترقبه ای به طرز شگفت آوری رایج است . در واقع، این یک هنجار است . سیدنی دکر نوشته است : " شکست به علت فراوانی حادثه نیست ، بلکه به علت شکست در شناسایی حادثه درمراحل اولیه یروز آن است " . در سال 2012 ، پس از برخورد کشتی تفریحی کوستا کنکوردیا ( Costa Concordia ) به صخره و شروع به غرق شدن آن در سواحل ایتالیا ، خدمه سردر گم آن به مسافران گفتند: "ما مشکل را حل کرده ایم و از همه دعوت می کنیم به کابین خود بازگردند " . محکوم کردن چنین بلاهتی در در نگاه به اتفاقات گذشته آسان است ، اما این " سوگیری خوش بینانه مثبت " ( positive optimistic bias ) عمیقاً در طبیعت ما ریشه دوانده است . ذهن انسان هر آنچه را که نمی تواند درک کند، تلاش می کند آن را به الندازه حداقل ممکن ارزیابی کند . غیرنظامیان نزدیک مرز غزه هم به همان اندازه سردرگم شدند . مهاجمان درست بعد از ساعت 6:30 صبح به کیبوتز کوچک کیسوفیم ( Kissufim ) رسیدند، شای آشر ( Shai Asher ) ، یکی از اعضای تیم امنیتی کیبوتز، پیامی در واتس اپ دریافت کرد: "این یک اقدام واقعی است ، یک اقدام واقعی در یک موقعیت واقعی است " . این چیزی است که او برای واشنگتن پست تعریف کرد . او از همکارانش می پرسد که آیا کسی می داند چگونه می توان با ارتش اسرائیل تماس گرفت ؟ اما تلاش برای برقراری ارتباط بی فایده بود . مهاجمان اطلاعات دقیقی در مورد مکان پیدا کردن و غیرفعال کردن سریع تجهیزات ارتباطی روستا داشتند . آشر در مورد زمانی که متوجه شد ساکنین کیبوتز تنها مانده اند ، توضیح می دهد : " شبکه تلفن کار نمی‌کرد ، واتس‌اپ کار نمی کرد، همه چیز خراب شده بود " . سناریوهای مشابهی در سراسر مرز اجرا شده بود . محل برگزاری جشن موسیقی در نزدیکی حصار غزه در 7 اکتبر البته ارتش اسرائیل در صورت اطلاع هم قادر به انجام کار زیادی نبود . در بسیاری از موارد رخ داده ، پاسگاه های نظامی و کیبوتس ها همه فقط صدها متر از حصار مرزی فاصله داشتند . همه آنها زیر چتر خیالی امنیت زندگی می کردند ؛ ارتش اسراییل مفهوم با سابقه "دفاع در عمق " ( defense in depth ) را کنار گذاشته بود . مبارزین حماس قبل از اینکه بسیاری از سربازان متوجه شوند که مورد حمله قرار گرفته‌اند ، پایگاه‌های کم‌ جمعیت را تسخیر کردند . تعدادی از سربازان در رختخوابشان مورد هدف قرار گرفتند . در پایگاه نهال اوز ( Nahal Oz ) ، مایا دسیات نیک ( Maya Desiatnik ) ، همان افسری که فعالیتهای مشکوک در مرز را گزارش کرده بود یکی از دو سربازی بود که زنده ماند و کشته یا اسیر نشد . یک افسر سابق اطلاعاتی اسرائیل به روزنامه پست گفت: " این همان چیزی است که وقتی شما دچار یک شکست سیستمی فاجعه‌بار می‌شوید ، اتفاق می‌افتد . این همان چیزی است که وقتی فراموش می کنید که همانطوری که در تاریخ هم هست ، تمام خطوط دفاعی در نهایت می توانند شکسته شوند ، اتفاق می افتد . این چیزی است که وقتی دشمنتان را دست کم بگیرید ، معمولا اتفاق می افتد" . بروس ریدل ( Bruce Riedel ) ، تحلیلگر سابق سیا ، در مقاله ای که در سال 2017 برای موسسه بروکینگز ( Brookings Institution ) نوشت ، عنوان کرد که عدم آمادگی اسرائیل برای جنگ یوم کیپور در سال 1973 " نمونه کلاسیکی از شکست اطلاعاتی بود . وقتی که سیاست و جوامع اطلاعاتی یک حلقه بازخورد ایجاد می کنند که تعصبات آنها را تقویت می کند و آنها را نسبت به تغییرات در تهدیدات محیطی کور می کند " . مقاله ریدل تنها یکی از صدها تحلیل و تحقیقی است که تلاش می‌کند گام‌های اشتباه اولیه و تقریباً کشنده آن جنگ را معنا کند . تراژدی 7 اکتبر بدون شک تحقیقات مشابهی را برخواهد انگیخت. دایان ووگان ( Diane Vaughan ) ، جامعه شناس دانشگاه کلمبیا که تحلیل دقیقی از فاجعه چلنجر را نوشته است، می نویسد: "عادتهای مخاطره آمیز و اشتباه پیامد هر فاجعه است " . کمیته‌ها تشکیل می‌شوند، جلسات استماع برگزار می‌شود ، انگشت‌ها به سمت افراد نشانه می روند . تحقیقات همواره بر افشای مجرمانی متمرکز می شود که باعث خطاهایی شده اند که کمتر کسی در آن زمان تجربه اش را داشته است ، اما اکنون در نگاه به گذشته خطاهای بسیار آشکاری به نظر می رسند . همانطور که دکر می گوید ، تحقیقات در مورد فاجعه همیشه به دنبال شناسایی " افراد بد ، تصمیمات بد ، کارهای ناقص " هستند . پس از یک فاجعه ، طبیعی است که بخواهیم کسی را مقصر بدانیم و البته رهبری سیاسی و نظامی کنونی اسرائیل قطعا نامزدهای زیادی را در این زمینه دارد اما جدا کردن رهبران سهل انگار یا حتی فاسد برای جلوگیری از تکرار فجایع کافی نخواهد بود . موشکهای شلیک شده از نوار غزه به سمت شهرکهای حاشیه حصار غزه فاجعه چلنجر منجر به تشکیل کمیسیون راجرز ( Rogers Commission ) معروف شد ، یک کمیته تحقیق مملو از افراد سرشناس شامل نیل آرمسترانگ ( Neil Armstrong ) ، ریچارد فاینمن ( Richard Feynman ) ، سالی راید ( Sally Ride ) و چاک یگر ( Chuck Yeager ) گزارش داغی تهیه کرد که بر خطاهای رهبری متمرکز بود . ناسا اصلاحات جدی را آغاز کرد . با این وجود ، 17 سال پس از آنکه چلنجر از دست رفت ، شاتل کلمبیا هنگاه بازگشت ازهم پاشید . مشخص شد که ناسا دوباره اشتباهات مشابهی را مرتکب شده است : باز هم تصمیم گرفته شده بود به خطرات به ظاهر کوچک توجه نشود (در این مورد ، تکه‌های فوم عایق جدا شده در حین بلند شدن از زمین که به بال‌های ظریف مدارگرد برخورد کرده بود ) و هشدارهای ضعیفی که برای این اتفاق ایجاد شده بود . ووگان نتیجه می گیرد که مشکلات ناسا عمیق تر از چند مدیر بد در رده های بالاست . او می نویسد: " اشتباه، بدبیاری و فاجعه به طور اجتماعی صورت می گیرد و به طور سیستماتیک توسط ساختارهای اجتماعی تولید می شود . " تحقیقات در مورد شکست های جنگ یوم کیپور به تغییرات عمده ای در ساختار نظامی و رهبری سیاسی اسرائیل ، از جمله پایان کار داستان گونه گلدا مایر ( Golda Meir ) به عنوان نخست وزیر ، منجر شد ؛ با این حال ، 50 سال بعد ، ما با یک شکست فاجعه بار دیگر در ایجاد حس از سوی نخبگان سیاسی، اطلاعاتی و نظامی اسرائیل مواجه هستیم . این می تواند سخت ترین درس حسابرسی پس از 7 اکتبر باشد : شناسایی و حتی مجازات این رهبران شکست خورده ممکن است لازم و در واقع تحسین برانگیز هم باشد ولی کافی نخواهد بود . مشکلات عمیق تر از یک گروه از افراد است . ووگان می نویسد : " ایراد اتهام به افراد مشکل را تداوم می بخشد . می توان افرادی که تصور می شود مقصر هستند را اخراج یا حتی زندانی کرد ، «اما تا زمانی که علل سازمانی بروز مشکلات برطرف نشود ، فرد بعدی هم که همان سمت را اشغال می کند کند، فشارهای مشابهی را تجربه خواهد کرد و پیامدهای زیانبار قبلی تکرار خواهد شد " . بازدید بنیامین نتانیاهو از سربازان اسراییلی در مجاورت حصار غزه در مهاجرنشین کفرآزا در 14 اکتبر خشمگین شدن از رهبرانی که نتوانستند این حمله وحشتناک را پیش بینی کنند ، طبیعی است ولی بر خلاف زمان رخ دادن یک فاجعه طبیعی ، ما باید عمیق ترین خشم خود را برای افرادی که دستور این کار را داده اند و این حمله را انجام داده اند ، حفظ کنیم . امیلی هاردینگ ( Emily Harding ) ، تحلیلگر مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی ، می نویسد که فروپاشی های اطلاعاتی مانند 11 سپتامبر و 7 اکتبر " اغلب شکست در تصور هستند " . این اتفاقات زمانی رخ می دهند که رهبران و تحلیل‌گران " از این که به اندازه دشمن خود بزرگ و بی‌رحمانه فکر کنند ، غفلت می کنند " . شاید نباید از این که رهبران نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در تصور عمق کار حماس شکست خورده اند ، شوکه شویم . شاید – البته من میدانم که این درخواست خیلی زیادی است - باید سعی کنیم با این مقامات که تصوراتشان از تهدیدات نظامی محدود است ، کمی همدلی کنیم . شکی نیست که همه این سؤالات در سالهای آینده با انجام تحقیقات و تلاش برای اصلاحات برطرف خواهد شد ولی اینها نیاز به گذشت زمان دارد . در همان زمانی که نیروهای اسرائیلی همچنان با آخرین مبارزان حماس درگیر بودند ، یک خبرنگار از سخنگوی ارتش اسرائیل دریادار دانیل هاگاری ( Daniel Hagari ) درباره وضعیت تحقیقات درباره شکست های نظامی و اطلاعاتی پرسید ، پاسخ او این بود : "ما اول می جنگیم ، بعد از آن تحقیق خواهیم کرد ." دیگر ادامه ندارد ، تمام شد. پی نوشت : ببخشید که کمی طولانی شد ولی فکر کردم موضوع آنقدر کشش دارد که دوستان کامل بخوانند .
  4. سلام خوبی این مقالات این است که از زبان کسانی است که کاملا در جبهه اسراییل قرار دارند . گاهی وقتها دیدن اتفاقات از دید طرف مقابل هم خیلی مفید است . البته ادامه این تحلیل جالب تر هم می شود .
  5. آنها فراموش کردند که بترسند ! یک تحلیل از حمله هفتم اکتبر حماس به اسراییل اسم اصلی : They Forgot to Be Afraid نویسنده : James B. Meigs تاریخ انتشار : DECEMBER 2023 فسمت اول : در ساعات اولیه بامداد 7 اکتبر، شین بت، سرویس امنیتی ارتش اسرائیل، شروع به شناسایی نشانه هایی از فعالیت در آن سوی مرز با غزه کرد . بر اساس گزارشی در هاآرتص ، این چیز مشخصی نبود ، فقط " انباشته شدن نشانه‌ها یا تکه‌هایی از اطلاعات خاصی که باعث برانگیختن دلواپسی می شد " . مشورتهای تلفنی انجام شد و سناریوهای احتمالی مورد بحث قرار گرفت . برخی استدلال کردند که این احتمالا فقط یک تمرین است . تعدادی دیگر مشکوک به یک تلاش فقط برای انجام اسیرگیری بودند . افسرانی که درجریان قرارگرفته بودند به هرزی هالوی (Herzi Halevi ) رئیس ستاد ارتش اسرائیل و همچنین رونن بار( Ronen Bar ) ، مدیر شین بت هشدار دادند . شین بت یک تیم کوچک را برای شکار هر گونه حمله کننده احتمالی برای اسیر گیری اعزام کرد، اماهمه اقدامات فقط به همین محدود شد ؛ هیچ هشدار عمومی صادر نشد . همه آنها برای اطلاعات بیشتر ، تا صبح منتظر ماندند . من در امور نظامی اسرائیل متخصص نیستم ، اما سال‌ها را صرف مطالعه بلایای انسان‌ساز کرده‌ام و تقریباً هر موردی که بررسی کرده‌ام شامل سناریویی مانند مورد بالا است . افرادی که در یک محیط خطرناک کار می کنند متوجه علائم کوچکی از مشکل می شوند ، این هشدارها را به مافوق خود منتقل می کنند و سپس ... هیچ چیز ! به عنوان مثال در مورد تایتانیک ، تلگرام های متعددی درباره کوه های یخی در مسیر خود دریافت کرد . در سال 2010 خدمه دکل حفاری دیپ واتر هوریزن (Deepwater Horizon ) آزمایشی انجام دادند که نشان می‌داد ممکن است متان با فشار بالا در چاه حفاری بالا بیاید ، اما پس از آزمایش دوم که نتیجه کمتر نگران‌کننده‌ای را به همراه داشت ، مدیران تصمیم گرفتند کار همچنان طبق معمول قبل پیش برود . یک بولدوزر در حال تخریب قسمتی از حصار دور نوار غزه در 7 اکتبر 2023 در شرایطی موازی وهم عرض با حادثه 7 اکتبر ، شب قبل از پرتاب شاتل فضایی چلنجر در سال 1986 ، مهندسان مضطرب درخواست یک کنفرانس تلفنی با برج ناسا کردند . اتصالات لاستیکی روی موشک های کمکی شاتل سابقه نشت شراره های کوچکی از شعله را داشتند . مهندسان نگران بودند که هوای بسیار سرد آن شب ممکن است با انعطاف ناپذیر کردن آن چفت های لاستیکی باعث ایجاد نشتی های بزرگتر و خطرناک تری شود . پس از یک بحث طولانی، مدیران تصمیم گرفتند که برنامه پرتاب باید ادامه یابد ، زیرا داده های کافی برای توجیه بازبینی ماموریت وجود نداشت. بشریت همیشه با فجایع روبرو بوده است . برخی مانند طوفان ، زلزله یا سونامی اتفاقات غیرقابل پیش بینی طبیعت هستند . تعدادی دیگر، به‌ویژه از زمان انقلاب صنعتی به بعد ، ناشی از خرابی‌ سیستم‌های فناورانه ، اشتباهات انسانی کسانی که سیستم‌ها اداره می کنند یا اغلب ترکیبی خطرناک از این دو هستند . اینها شامل از خط خارج شدن قطار، حوادث صنعتی ، سقوط هواپیما و مواردی از این دست است . فجایع بزرگ و پرماجرای دهه‌های 1970 و 1980 مانند حادثه اتمی جزیره سه مایلی ( Three Mile Island ) ، انفجار فضاپیمای چلنجر ( Challenger ) ، حادثه هسته ای چرنوبیل ( Chernobyl ) ، حادثه نفتی اکسون والدز (Exxon Valdez ) ، به راه‌اندازی حوزه جدیدی از تحقیقات اختصاص یافته به درک این نوع شکست‌های " اجتماعی – فنی" ( socio-technical ) کمک کرد . تحقیقات در این رشته توسط مهندسان انجام نمی شود بلکه توسط جامعه شناسان و روانشناسان و سایر متخصصان ، در مورد نحوه رفتار انسان در گروه های سازمان یافته ، انجام می گیرد . این علم نسبتاً جدید درباره فاجعه نشان می دهد که حوادث بزرگ به ندرت نتیجه یک خرابی مکانیکی یا خطای انسانی منفرد است بلکه همان گونه که سیدنی دکر ( Sidney Dekker ) ، نظریه‌پرداز فاجعه ، عنوان می کند : سازمان‌ها به تدریج به سمت شکست پیش می‌روند . در طول دوره‌های طولانی و بدون اتفاق ، کسب‌وکارها و سایر موسسات تمایل دارند نیروی انسانی مرتبط را کاهش دهند و حاشیه‌های ایمنی را کمتر کنند ، همه اینها به نام کارایی و تمرکز بر "ماموریت اصلی" سیستم انجام می شود . دکر می گوید : رفتن به سمت شکست فرآیندی آهسته و تدریجی است . یک سازمان، از تمام منابع خود در راستای اجرای وظایف خود استفاده می کند ( تامین سفر هوایی ایمن، تحویل برق قابل اطمینان، مراقبت از پس اندازها ) ، سپس به تدریج بیشتر و بیشتر از حاشیه هایی که زمانی آنها را از مرزهای فرضی شکست دور نگاه می داشت ، می کاهد . البته فرهنگ سازمانی نیز در این زمینه نقش دارد . به‌ویژه در زمینه‌های خطرناک ، معمولا کارگران و مدیران با عادت به یک سری از خطرات خاص ، به توانایی خود در مدیریت آن‌ها اعتماد پیدا می کنند . بسیاری از موقعیت هایی که ممکن است برای افراد خارج از مجموعه ، ترسناک به نظر برسد برای آنها عادی می شود . ناسا خود را متقاعد کرد که نشت‌های کوچک از موشک‌های کمکی چلنجر یک اتفاق جزئی با اثر قابل پیش‌بینی است ، نه یک بحران قریب‌الوقوع . اعضای خدمه دیپ واتر هورایزن آنقدر به جا گذاشتن رکورد در حفاری زیر دریا عادت کرده بودند که به قول یکی از بررسی کنندگان سانحه پس از رخ دادنش " فراموش کردند بترسند " . کارل ویک ( Karl Weick ) ، یک جامعه‌شناس از دانشگاه میشیگان ، فاجعه مان گالچ ( Mann Gulch disaster ) ، آتش‌سوزی جنگلی در سال 1949 که جان 13 آتش نشان طبیعت را گرفت ، به‌طور گسترده مورد مطالعه قرار داده است . او نتیجه می گیرد که آن مردان به دلیل شکست در آنچه که او " ایجاد حس " ( sense making ) می نامد، جانشان را از دست دادند. آنها پس از مبارزه با تعدادی از آتش سوزی های مشابه ، این تصور عمیق را داشتند که این آتش سوزی هم مانند آنهایی که قبلا خاموش کرده بودند ، رفتار خواهد کرد. در نتیجه ، این نیروها سرنخ‌های ظریفی مبنی بر اینکه مدل ذهنی‌شان ناقص است ، را از دست دادند و وقتی شعله های آتش ناگهان به طرف آنها هجوم آورد ، دیگر راه فراری نداشتند . ویک استدلال می کند که سازمان های موفق باید نسبت به خوش بینی بیش از حد محتاط باشند . ایمنی واقعی مستلزم حفظ و پرورش مداوم کمی بدبینی ( paranoia ) است : هوشیاری برای دریافت " سیگنال‌های ضعیف " که ممکن است نشانه "مشکلات آینده " باشد . او هشدار می دهد: " توهمات مثبت می توانند مردم را به کشتن بدهند " . وضعیت در منطقه برگزاری فستیوال موسیقی بعد از حمله حماس ( البته بعد مشخص شد که این فاجعه توسط اشتباه بالگردهای خود ارتش اسراییل رخ داده است ) البته تاریخ نظامی پر از فاجعه است و درس‌های تاریخ نظامی با یافته‌های علم بلایا همخوانی دارد ، اما برای فجایع زمان جنگ متغیر دیگری را هم باید در نظر گرفت : دشمنی که مشتاق است از هر نشانه ای از بیخیالی یا حواس پرتی از جانب دشمن خود بهره برداری کند . نگاهی به 7 اکتبر از دریچه علم فاجعه نشان می دهد که چگونه رهبری نظامی و سیاسی اسرائیل یک مدل ذهنی بیش از حد خوش بینانه از تهدیدهایی که آنها را احاطه کرده بود ، ایجاد کرد . در واقع آنها ترس را فراموش کردند و البته موضوع بدتر این بود که طراحان حمله حماس عمیقاً نقاط ضعف و نقاط کور اسرائیل را درک کردند. در واقع حرکت اسراییل به سمت شکست خیلی قبل از 7 اکتبر آغاز شده بود . نخست وزیر نتانیاهو و رهبران نظامی معتقد بودند که با وجود سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین ، تهدید حماس عمدتاً مهار شده است. البته آن‌ها شاهد رگبارهای موشکی گاه‌ به گاه از غزه بودند ولی همان‌طور که ناسا به نشت‌ لاستیکهای متصل کننده در چلنجر نگاه می‌کرد ، به آن نگاه می کردند : به‌عنوان یک مشکل قابل کنترل و نه یک تهدید وجودی . یک حصار با فناوری پیشرفته و پست‌های شنود خودکار عمدتاً تمام تهاجمات در سراسر مرز را از بین برده بود . در حالی که حماس به ظاهر ساکت بود ، ارتش اسرائیل توانست بیشتر نیروها را از مرز غزه بازگرداند و به ماموریت های مورد نیاز دیگر بفرستد . آموس هارل ( Amos Harel ) ، خبرنگار دفاعی هاآرتص ، شش هفته قبل از حمله از منطقه مرزی با غزه بازدید کرد . هارل بعداً یادآور شد که دفتر هماهنگی و ارتباط ارتش اسرائیل در منطقه ارز ( Erez ) "بسیار خواب آلود به نظر می رسید " . او حصارهای بلند ، پاسگاه‌ها ، ابزارهای دیده‌بانی و سیستم‌های فناورانه فراوانی را دید، اما نیروهای زیادی روی زمین وجود نداشت... سطح آمادگی و هوشیاری هم به نظر بالا نمی‌رسید . هارل در بازدید دیگری از پایگاهی در مرز شمالی اسرائیل نوشت : "من از حجم زباله در راهروها غافلگیر شدم" . زباله‌ها در پایگاه‌های نظامی مانند وجود زنگ‌زدگی در کشتی یا وجود لامپ‌های سوخته در یک نیروگاه هسته‌ای هستند ؛ نوعی سیگنال ضعیف که نشان‌دهنده سستی نظم و انضباط است . اگر سربازان متوجه زباله های زیر پا نمی شوند، باید به این فکر بود که چه چیزهای دیگری را هم نادیده می گیرند؟ ادامه دلرد ... .
  6. نادیده گرفتن ایران عملی نیست . یک مقاله برای چند روز قبل از توافق آتش بس 4 روزه از Commentary اسم اصلی : Ignoring Iran Isn’t Working نویسنده : Seth Mandel تاریخ انتشار : NOVEMBER 20, 2023 بین ژانویه 2021 تا مارس 2023، نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه در معرض 80 حمله از طریق راکت، پهپاد و تسلیحات مشابه قرار گرفتند . در ماه گذشته ، حداقل 61 حمله از این دست صورت گرفته است . مقامات می گویند که گروههای وابسته به ایران مقصر این حملات هستند. این آمار توسط روزنامه واشنگتن پست منتشر شده است و همچنین نشان می دهد که این حملات ده پایگاه مختلف ایالات متحده را هدف قرار داده اند . مانند اطلاعات درز کرده از وزارت دفاع در روزها و هفته های اولیه حمایت دولت بایدن از جنگ اسرائیل در غزه ، کارشناسان عالی که خواستند ناشناس باقی بمانند بر این باور هستند که هیچ کدام از ساکنان کاخ سفید راهبردی برای این موضوع ندارند : " آیا ما به این صورت در تلاش برای جلوگیری از حملات آینده ایران هستیم ؟ واضح است که روش فعلی نتیجه بخش نیست " . به طور واضحی ، درز دادن اطلاعات قبلی برای تحت فشار قرار دادن رئیس جمهور بایدن و محدود کردن گزینه های نظامی اسرائیل در واکنش به عملیات حماس در 7 اکتبر بود . البته مشخص نیست که آیا این افراد این بار می‌خواهند بایدن در قبال ایران سخت‌گیرانه‌تر عمل کند یا اینکه برای آرام کردن تهران و منزوی کردن اسرائیل ، نیروهای آمریکا را از منطقه دور کند . اما در هر صورت ، کارشناسان عالی که خارج از سیستم رسمی صحبت می کنند در مورد یک چیز درست می گویند : رویکرد فعلی کارساز نیست. این رویکرد شامل حملات هوایی ایالات متحده به اهداف منتخب، استقرار سامانه‌های دفاع هوایی ایالات متحده و هشدار به ایران برای کنار گذاشتن کارهایش یا در غیر این صورت ... ، است. هیچ کس دقیقاً مطمئن نیست که "یا در غیر این صورت ... " به چه معناست، هرچند برای مثال : " انجام حملات در عراق ، پتانسیل تشدید احساسات ضد آمریکایی را در آنجا دارد ، جایی که نیروهای آمریکایی به دعوت دولت در بغداد مستقر شده اند . انجام حملات مستقیم به ایران اگر در عراق اتفاق بیفتد ، به منزله تشدید گسترده تنش خواهد بود " . مقامات دولت استدلال می کنند که این واقعیت که جنگ اسرائیل و حماس به سایر نواحی گسترش نیافته است ، ثابت می کند که کاخ سفید تعادل مناسب را پیدا کرده است. مشکل این خط فکری این نیست که دقیقاً اشتباه است ؛ مهار این درگیری کاملاً یک هدف مشترک بین ایالات متحده و اسرائیل است، همانطور که باید باشد . مشکل این است که این کار بزرگترین نگرانی دولت را نشان می دهد ، این که اعتبار تهدیدات تلافی جویانه را دارد از بین می برد . این کار به ایران می‌گوید که ممکن است اصلاً گزینه " یا در غیر این صورت ... " وجود خارجی نداشته باشد. اما مشکل دیگری هم در اینجا وجود دارد که وقتی به استراتژی کلی دولت بایدن در خاورمیانه نزدیک می‌شوید ، به چشم می آید : تمایل برای به حداقل رساندن دخالت ایران در شرایطی وجود دارد که همزمان واقعاً نقش مرکزی تهران را انکار نمی‌کنیم . آخرین نمونه از این موضوع ، بحث اسرای در اختیار حماس است . قطر ، یکی از حامیان مالی اصلی حماس و میزبان دفاتر این گروه در خارج از فلسطین ، میانجیگری مذاکرات را بر عهده داشته است . اما تاکنون چیز زیادی در مورد نشان دادن نفوذ واقعی قطر وجود ندارد ، قطری ها در واقع ممکن است با کنترل روایت در مطبوعات بر تحلیلگران و چهره های رسانه ای غربی نفوذ داشته باشند تا نفوذ واقعی بر حماس . همزمان ، وقتی که صلیب سرخ می خواست به عنوان عامل پیشبرنده درموضوع آزادی گروگانها شناخته شود ، مستقیماً به سمت راس کار رفت : به تهران . به گزارش جروزالم پست از گزارش رسانه های ایرانی ، پرس تی وی و فارس نیوز ، ایران با رئیس کمیته صلیب سرخ جلسه ای در این زمینه برگزار کرد . همچنین پرس تی وی گزارش کرد که : " رژیم اسرائیل در طول جنگ ، در مقابل تلاشهای حماس در رابطه با موضوع اسیران جنگی کارشکنی کرده است" . دولت تایلند نیز همین رویکرد را در پیش گرفت. حدود 25 شهروند تایلندی در 7 اکتبر توسط حماس به اسارت گرفته شدند .. هاآرتص گزارش داد که " ایران در تلاش است تا نفوذ خود را بر هر گونه معامله آتی تحکیم کند . دولت تایلند ظاهراً اولین دولتی بود که از محور ایران برای آزادی گروگان‌های خود استفاده کرد . بر اساس این گزارش، تهران عکس هایی از اتباع تایلندی در اسارت حماس به دست آورده است . ایرانی‌ها به سادگی نمی‌توانستند این فرصت را از دست بدهند تا کنترل صحنه را از دست آمریکا و به‌ ویژه اسرائیل دربیاورند . رویترز گزارش می دهد که حماس موافقت کرده است که در صورت دستیابی به یک معامله بزرگ ، این توافق تمام اسیران تایلندی را شامل شود. تلاش‌های دولت آمریکا برای کم‌ اهمیت جلوه دادن حملات به نیروهای آمریکایی را می‌توان در این زمینه نیز مشاهده کرد ، همانطور که روزنامه واشنگتن پست اشاره می‌کند: مقامات وزارت دفاع در بیانیه‌های عمومی خود به دنبال کم‌ اهمیت جلوه دادن حملات در عراق و سوریه بوده‌اند و آن‌ها را اینگونه توصیف می‌کنند : اغلب گزارش حملات نادرست است و آسیب کمی به زیرساخت های ایالات متحده وارد می کند . آنها می گویند نیروهایی که آسیب دیده اند همگی به وظیفه خود بازگشته اند و آسیب های مغزی گزارش شده و سایر موارد ی که اتفاق می افتد را به عنوان " کوچک " طبقه بندی می کنند . بر اساس اطلاعات پنتاگون ، ایالات متحده همچنین سامانه‌های دفاع هوایی بیشتری را در منطقه مستقر کرده است که تا به حال چندین پهپاد را سرنگون کرده اند. و چه اتفاقی خواهد افتاد اگر زمانی یک آمریکایی توسط این حملات نیروهای نیابتی ایران کشته شود ؟ درس تاریخ معاصر این است که فقط می‌توانید تا جایی مقصر بودن ایران را نادیده بگیرید که از آن به بعد تهران عملا این کار را غیرممکن کند . در این بین ، این کار قدرت بازدارندگی یک ابرقدرت بزرگ را از بین می برد . دولت بایدن ممکن است نخواهد برای مردم خسته اعتراف کند که نیروهای ما به طور فزاینده ای در معرض آسیب هستند . اما به هر حال آنها متوجه خواهند شد، این کار زمانی رخ خواهد داد که بایدن مجبور شود اقدامات کافی برای محافظت از نیروهای آمریکایی انجام دهد یا زمانی که ایرانی ها به همه دنیا نشان دهند که او این کار را نکرده است . مطمئناً انتخاب بین این دو حالت آنقدرها هم که برای مقامات دولت آمریکا به نظر می‌رسد ، دشوار نیست.
  7. استراتژی چندجانبه ایران در برابر اسرائیل پس از " آرامش بین جنگها " به زودی ممکن است باز جنگ شروع شود . یک مقاله تقریبا قدیمی متعلق به حدود پنج ماه قبل اسم اصلی : Iran’s Multifront Strategy Against Israel نویسنده : Jonathan Schanzer تاریخ انتشار : JUNE 2023 قسمت سوم و آخر : موضع آمریکایی ها در این ماجرای در حال گسترش کاملا مشخص نیست . از یک سو، در زمان شلیک موشک های ماه مبارک رمضان ، پنتاگون زیردریایی یو اس اس فلوریدا ، یک زیردریایی اتمی مجهز به بیش از 150 موشک تاماهاوک ، را به منطقه اعزام کرد . حضور فلوریدا در آب‌های نزدیک به ایران پیامی غیرقابل انکار برای بازدارندگی داشت . همچنین در ماه ژانویه ، ایالات متحده رزمایش Juniper Oak 23 را همراه با اسرائیل انجام داد که بزرگترین تمرین نظامی در تاریخ روابط ایالات متحده و اسرائیل بود . به طور واضحی اینجا هم مخاطب مورد نظر تهران بود . با این حال ، دولت بایدن همزمان با این کارها ، همچنان به تلاش برای متقاعد کردن دولت ایران برای دستیابی به یک توافق هسته‌ای جدید برای جانشینی توافق سال 2015 ادامه می دهد . توافق قبلی با تلاش باراک اوباما صورت گرفته بود که دو سال بعد توسط دونالد ترامپ لغو شد . آنچه در حال حاضر بر روی میز دیده می شود ، یک توافق " کمتر برای بیشتر " است که به طور قطعی مقامات اسرائیلی را ناراحت می کند . چنین توافقی در ازای امتیازات بیشتر برای غرب ، محدودیت‌های کمتری را برای پیشرفت‌های جسورانه هسته‌ای ایران ایجاد می‌کند . چنین ترتیبی به خوبی می تواند برنامه بمب هسته ای ایران را فعال کند. اسرائیل همچنان از کاخ سفید می خواهد که از میز مذاکره کناره گیری کند . دیگر بازیگران منطقه ای این درخواست را کار احمقانه ای می دانند . برخی از آنها واشنگتن را کنار گذاشته اند . سعودی ها تا آنجا پیش رفتند که با رقبای ایرانی تقریبا هسته ای خود به توافق رسیدند . این توافق موجی از شوک را در واشنگتن ایجاد کرد ، مهمترین دلیل این بود که دولت چین میانجی این توافق بود. اسرائیلی ها به دلایل دیگری نگران هستند . نزدیکی عربستان و ایران می تواند تلاش اسرائیل برای عادی سازی روابط با سعودی ها را متوقف کند . لفاظی های زشت دولت بایدن در قبال ریاض ( برخی به جا و برخی کاملاً بیهوده ) ، همین الان هم رسیدن به چنین توافقی را بسیار دور از دسترس کرده است . پیروزی دیپلماتیک پکن ممکن است یک ناقوس مرگ باشد . با همه اینها ، اسرائیلی ها حاضر به دست کشیدن از ریاض نیستند . معامله با متولیان دو مسجد مقدس اسلام ( خادم الحرمین الشریفین ) می تواند یک اثر عادی سازی دومینو وار در مورد سایر کشورهای مسلمان ایجاد کند که الان در مورد روابط خود با دولت یهودی کاملا فضا را بسته اند . برخی از اسرائیلی‌ها معتقدند که سعودی‌ها در تلاش هستند تا پیش از توافق عادی‌سازی ، مخالفان احتمالی را به خود نزدیک‌تر کنند . اما این ممکن است فقط بیان آرزو باشد . چندین کشور عربی دیگر هم (به ویژه امارات و اردن ) از الگوی عربستان در تعامل با جمهوری اسلامی پیروی کرده اند . آیا این کار در نهایت چه تاثیری بر اسرائیل خواهد داشت ، هنوز مشخص نیست ولی زمانی که متحدان کلیدی منطقه‌ای آمریکا شروع به ارتباط مالی و تجاری با یک کشور سرکش که غنی‌سازی اورانیوم دارد ، می‌کنند ؛ کشوری که بارها وعده نابودی اسرائیل را داده است ، پوشاندن و توجیه آن کار دشواری است. سوالی که اسرائیلی ها می پرسند این است که : آیا آمریکا خاورمیانه را از دست داده است؟ بنیامین نتانیاهو در دسامبر 2022 به عنوان نخست وزیر اسرائیل به قدرت رسید . وی کارهای ناتمامی برای انجام دادن ، داشت ؛ زمانی که ایران شروع به پیگیری برنامه هسته ای خود کرد، او نخست وزیر بود . او سرسخت ترین منتقد قرارداد باراک اوباما در سال 2015 بود. همچنین او مسوولیت برخی از جسورانه‌ترین عملیات های موساد علیه ایران ، از جمله پروژه کرم استاکس ‌نت ، ترور چندین نفر ازدانشمندان هسته‌ای ایران و حمله به انبار مدارک هست های در سال ۲۰۱۸ را بر عهده داشت که باعث کشف صدها هزار پرونده محرمانه هسته‌ای ایران شد . این پرونده ها ثابت کرد که ایران در مورد برنامه تولید بمب کشتار جمعی خود دروغ گفته است . با همه اینها ، نتانیاهو پس از آغاز به کار مجدد ، پرونده ایران را کنار گذاشت و دستور کار دیگری را دنبال کرد : بازنگری قضایی . جناحهای چپ و مرکز در اسراییل به اعتراض برخاستند . هزاران نفر برای هفته‌ها به خیابان‌ آمدند و عبور و مرور را به هم ریختند و باعث هرج و مرج شدند . دولت از تسلیم شدن خودداری کرد و این امر باعث شد که برخی افراد در اسرائیل تهدید کنند که از خدمت در ارتش خودداری می کنند . درست در روزهای قبل از شروع ماه رمضان ، با قرمز شدن وضعیت ، یوآو گالانت ، وزیر دفاع اسرائیل ، از نتانیاهو خواست که کارهایش رامتوقف کند. برای چند هفته متوالی او گفت که " فرآیند قانونگذاری در این مورد باید متوقف شود " . او خاطرنشان کرد که اسرائیل با " تهدیدهای بزرگی از دور و نزدیک" مواجه است . گزارش ها حاکی از آن بود که مقامات اطلاعات نظامی اسرائیل هم اظهارات وی را تایید می کردند . نتانیاهو به سرعت اعلام کرد که گالانت به دلیل عدم رعایت سلسله مراتب اخراج شده است . در عرض چند ساعت ، صدها هزار اسرائیلی خشمگین به خیابان ها سرازیر شدند . در تلاش برای خنثی کردن این بحران داخلی بی‌سابقه ، نتانیاهوموافقت کرد که روند اصلاحات را متوقف کند و در مذاکرات با هدف مصالحه با مخالفان شرکت کند . او حتی تصمیم خود برای اخراج گالانت را هم تغییر داد . بلافاصله پس از آن ، موشک ها از غزه و لبنان شروع به پرواز کردند . ایران و نیروهای نیابتی آن بر این باور بودند که از هرج و مرج موجود در اسرائیل سوء استفاده کنند و با این کار شاید حتی نابودی دولت یهود را هم تسریع کنند. اسرائیل به نوعی از جنگ رمضان در سال 2023 فرار کرد . این تعطیلات یک ماهه تنها با درگیری های جزئی به پایان رسید . اما ایران و نیروهای نیابتی اش کارت های خود را آماده کرده اند . یک جنگ چند جبهه ای به طور بالقوه در راه است. در این میان، تلاشهای اسرائیل در زمان بین جنگ‌ها تقریباً هر شب ادامه دارد و در مقابل ایران هم به استقرار دارایی های خود در اطراف مرزهای اسرائیل ادامه می دهد و راهبرد محاصره ای خود را با هدف نهایی " تبدیل تل آویو به سئول " دنبال می کند (اشاره به استراتژی کره شمالی در قبال کره جنوبی ) . هیچ یک از این کارها به حد آستانه ایجاد درگیری آشکار نرسیده است . اما این نمی تواند برای همیشه ادامه یابد . ایران همچنان برای نابودی اسرائیل آماده می شود . احتمالا اسرائیل منتظر انجام اولین حرکت توسط ایران نخواهد بود. تمام شد ، دیگر ادامه ندارد . پی نوشت : با فاصله تقریبا دوماهه از انتشار این مقاله ، حماس عملیات خود را از غزه بر ضد اسراییل انجام داد که باعث شد بعضی از موارد مورد بحث در این مقاله برای همیشه تغییر کند . در واقع این مقاله از این نظر خوب است که نگاهی به دیدگاه طرف اسراییلی به موضوعات را قبل از شروع وقایع فعلی بدانیم . پی پی نوشت : به علت طولانی بودن مطلب ، در سه پست مجزا در فروم قرار گرفت .
  8. استراتژی چندجانبه ایران در برابر اسرائیل پس از " آرامش بین جنگها " به زودی ممکن است باز جنگ شروع شود . یک مقاله تقریبا قدیمی متعلق به حدود پنج ماه قبل اسم اصلی : Iran’s Multifront Strategy Against Israel نویسنده : Jonathan Schanzer تاریخ انتشار : JUNE 2023 قسمت دوم : در اوایل سال جاری ، در تعطیلات ماه رمضان در ماه آوریل ،همان زمانی که تشدید تنش ها اتفاق افتاد ، حماس بیش از 30 راکت به سمت اسرائیل شلیک کرد و سه نفر را مجروح کرد . به صورت متفابل ارتش اسرائیل مواضعی را که موشک ها از آنجا شلیک شده بودند را با توپخانه هدف قرار داد ، آن زمان درگیری ها در همانجا متوقف شد . مسلماً اگر هدف حماس کشاندن اسرائیل به یک جنگ در دو جبهه بود ، آنها به هدفشان نرسیدند اما برخی از سازمانهای امنیتی اسرائیل از اینکه نخست‌وزیر اسرائیل ، بنیامین نتانیاهو، نتوانست در این زمینه حزب‌الله را پاسخگو کند ، از وی ، ناامید شدند . چند روز بعد ، در 9 آوریل ، رهبران حماس و حزب الله در بیروت دیدار کردند تا درباره استراتژی مشترک خود علیه اسرائیل گفتگو کنند . تصاویری از جلسات آنها منتشر شد که مکالماتشان را در زیرعکس‌های نصب شده [ آیت الله] روح‌الله خمینی رهبر سابق ایران و [ آیت الله] علی خامنه‌ای رهبر کنونی ایران نشان می داد . پیام این جلسه غیرقابل انکار بود : محور تحت رهبری ایران در حال آماده شدن برای جنگ چند جبهه ای با اسرائیل است. انتشار این تصاویر پیامی جسورانه برای اسرائیلی‌ها بود که سابقه‌ای چشمگیر در حذف عوامل تهدید از میدان نبرد دارند . البته انتشار این تصاویر هدف عمیق تری داشت ؛ با این کار این خبر که تهدید نیابتی ایران تکامل یافته است ، برای اسراییل تایید شد . چندین سال بود که گزارش های پراکنده به وجود یک " مرکز عصبی" (مرکز فرماندهی ) ( nerve center ) در بیروت اشاره می کردند. اعضای این مرکز شامل شخصیت‌های ارشد سپاه از ایران (Islamic Revolutionary Guard Corps) (IRGC) و همچنین حزب‌الله ، حماس ، جهاد اسلامی فلسطین وتعدادی از سایر گروه‌ها بودند . بنا بر گزارش‌ها ، این مرکز برای هماهنگ کردن فعالیت‌های گروه‌های مورد حمایت ایران و هدف قرار دادن کارآمدتر اسرائیل طراحی شده است . برای اولین بار نشانه هایی از وجود این مرکز ، در طول جنگ موشکی سال 2021 بین اسرائیل و حماس ، آشکار شد . تنش به طور همزمان در چندین شهر عربی-اسرائیلی رخ داد که نشان دهنده مقداری هماهنگی بود. پس از پایان درگیری ، مقامات اسرائیلی به افزایش خشونتها در کرانه باختری اشاره کردند . گروه های جدیدی ، به عنوان مثال یکی به نام لانه شیرها (Lions’ Den) ناگهان اعلام وجود کردند . همزمان ، تنش و قانون شکنی در نواحی مختلف کرانه باختری ، از جمله شهرهای بزرگی مانند جنین و نابلس ، در حال افزایش بود . نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین نتوانستند کنترل خود را به دست بیاورند و این کار ارتش اسرائیل را مجبور به دخالت مستقیم و انجام عملیات بیشتری کرد. ترکیبی از ناکارآمدی تشکیلات خودگردان و بی قانونی حاکم بر کرانه باختری ، اسرائیل را در وضعیت دو سرباخت قرار می‌دهد . اگر نیروهای اسرائیلی در این مناطق عملیات نکنند ، تهدید گسترش خواهد یافت. از سوی دیگر حضور نیروهای اسرائیلی در این مکان‌ها موجب بروز افراط ‌گرایی بیشتر در میان عموم جمعیت فلسطینی‌ها می شود . بر اساس داده های جمع آوری شده توسط بنیاد دفاع از دموکراسی ها ( Foundation for Defense of Democracies ) ، از مارس سال گذشته بیش از 1500 حمله ، اسرائیلی ها را در کرانه باختری و بر فراز خط سبز ، هدف قرار داده است . سرویس‌های امنیتی اسرائیل بر این باورند که حزب‌الله ( توسط ایران ) منبع اصلی تسلیحات در کرانه باختری است . ولی ممکن است دیگران هم در این کار دست داشته باشند . در ماه آوریل ، یک نماینده پارلمان اردن در پل آلنبی، بین اردن و کرانه باختری ، با مقدار زیادی سلاح و همراه با بیش از 6 میلیون دلار طلا ، دستگیر شد . در سال‌های اخیر پادشاهی هاشمی مستقر در اردن ، یکی از منابع ضد اسرائیلی بوده است آنها حتی مخالف پیمان ابراهیم هم هستند ، البته بعید است که امان از چنین تلاش جسورانه‌ای برای مسلح کردن فلسطینی‌ها حمایت کند. نوار غزه از زمانی که گروه تحت حمایت ایران ، حماس آن را با اتکا به زور در جنگ داخلی فلسطین در سال 2007 تصرف کرد ، سواحل تحت محاصره مدیترانه شاهد درگیری های متناوب و سختی بین حماس و اسراییل در سالهای 2008 ، 2012، 2014 و 2021 بوده است . هر چند درطی دو سال گذشته حماس خویشتنداری غیر قابل انتظاری از خود نشان داده است . مقامات امنیتی اسرائیل در اکتبر 2022 گفتند که این آرامش نسبی نتیجه استراتژی جدید حماس است . این گروه به جای ادامه درگیری های منظم خود با اسرائیل در سرزمین خودش به دنبال صدور خشونت به کرانه باختری است . این یک راهبرد منطقی است . استفاده از کرانه باختری به این شیوه ، تشکیلات خودگردان فلسطین را به عنوان رقیب سیاسی حماس ، تضعیف می کند و در عین حال اسرائیل را هم دچار بی ثباتی می کند. این تحلیل توضیح می دهد که چرا فقط چند ده راکت در ماه رمضان امسال به خارج از غزه شلیک شد . با این حال، اشتباه است که حماس را خیلی واقع گرا بدانیم . یکی این که به وضوح از سکوت به عنوان فرصتی برای بازسازی دارایی های نظامی خود بعد از جنگ 2021 و جنگ های قبلی استفاده می کند . علاوه بر این ، همانطور که گفتیم ، این گروه مورد حمایت ایران اکنون دارایی هایی هم در کرانه باختری و لبنان دارد . بنابراین با توجه به این ها ، می تواند هر زمان که خواست یک درگیری در سه جبهه را آغاز کند . در این سناریو، حزب‌الله هم از لبنان به نبرد می‌پیوندد ، شبه‌نظامیان شیعه هم می‌توانند از سوریه به نبرد اضافه شوند و ایران می‌تواند موشک‌های خود را از فاصله دور شلیک کند . اکنون حماس به عنوان گروهی که زمانی فقط به عنوان یک تهدید تاکتیکی برای اسرائیل به شمار می آمد ، به یک تهدید فراملی تبدیل شده است . این کار بدون جمهوری اسلامی ایران نمی توانست اتفاق بیفتد . در واقع ، رهبران حماس به صورت خود خواسته به ابزارهابی در برنامه ایران برای جنگ با اسرائیل تبدیل شده اند . به احتمال قوی تعدادی از آنها به زودی هزینه این کار را به صورت اساسی خواهند داد . ادامه دارد ... .
  9. استراتژی چندجانبه ایران در برابر اسرائیل پس از " آرامش بین جنگها " به زودی ممکن است باز جنگ شروع شود . یک مقاله تقریبا قدیمی متعلق به حدود پنج ماه قبل اسم اصلی : Iran’s Multifront Strategy Against Israel نویسنده : Jonathan Schanzer تاریخ انتشار : JUNE 2023 قسمت اول : موشک‌ها از غزه در 10 می 2023 به سمت تل آویو به پرواز درآمدند. این اتفاق تنها چند هفته پس از جشن 75 سالگی اسرائیل اتفاق افتاد . علی رغم همه شرایط سخت ، این دولت با وجود جنگ های متعدد با همسایگان خود، کمبود منابع طبیعی و چالش های بی شمار دیگر تا به حال جان سالم به در برده است. اما موشک ها یادآور این هستند که هیچ پیروزی دائمی در خاورمیانه وجود ندارد ؛ بلکه فقط نبردهای دائمی برقرارند . این احتمال وجود دارد که اسرائیل برای اولین بار پس از نزدیک به نیم قرن با یک جنگ جدی با دشمنانی که از چند جهت به سمت آن می‌آیند ، مواجه شود ؛ جنگی که اگر چه توسط جمهوری اسلامی ایران هماهنگ شده است ، ولی در امتداد مرزهای اسرائیل و توسط نیروهای نیابتی تهران اتفاق خواهد افتاد . در واقع، درست یک روز قبل از این موشکباران ، نخست وزیر اسراییل ، بنیامین نتانیاهو، علناً از " تلاش ایران برای شروع یک کارزار در چند جبهه " صحبت کرد. اسرائیل این جنگ را برای یک دهه با به راه انداختن یک کارزار در منطقه خاکستری ( gray-zone campaign ) ، توسط طیف وسیعی از عملیات ها علیه ایران و گروه های نیابتی اش که شدت همه آنها زیر آستانه جنگ بوده است ، متوقف کرده است . اکنون پس از یک ماه پرتنش در ماه رمضان در سال 2023 ، که طی آن ده‌ها راکت از لبنان و نوار غزه به حریم هوایی اسرائیل شلیک شد ، مقامات نظامی اسرائیل آشکارا هشدار می‌دهند که ممکن است اولین جنگ چند جانبه علیه اسرائیل پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973 ، قریب‌الوقوع باشد . " آرامش بین جنگ‌ها " برای اسراییل از سال 2013 آغاز شد ، اگرچه منشأ آن را می‌توان در انهدام رآکتور هسته‌ای سوریه در سال 2007 و استقرار کرم رایانه‌ای قدرتمند استاکس‌نت که تأسیسات هسته‌ای ایران را در سال 2010 هدف قرار داد ، جستجو کرد . هر دو عملیات بدون تلافی باقی ماندند . هیچ کدام باعث بروز درگیری آشکار نشد . ولی از سال 2013 بود که اسرائیل با هدف جلوگیری از یک جنگ بزرگ ، سیاست رسمی عملیات مستمر در منطقه خاکستری علیه ایران را شروع کرد . برخی در اسرائیل زمان " آرامش بین جنگ‌ها " را زمان پیشروی های محدود علیه فعالیت‌های ایران در سوریه جنگ ‌زده توصیف می‌کنند ، جایی که تعداد زیادی حمله هوایی اسرائیل ، دارایی‌های ارزشمند ایران در سوریه را در طول یک دهه از بین برده است . اما دیگران دیدگاه گسترده تری دارند ؛ آنها به گزارش‌های مطبوعات خارجی اشاره می‌کنند که نشان می‌دهد در این مدت یک کارزار گسترده با هدف قرار دادن توانایی‌های ایران ( که فقط در موارد کمیابی انتقام‌جویی ایران را در پی داشته است ) در دریاهای آزاد ، در فضای مجازی ، در حوزه‌های مالی و روانی ، در سوریه ، داخل ایران و فراتر از آن اتفاق افتاده است . در این فرصت اسرائیل در سوریه موفقیت های چشمگیری کسب کرده است . تلاش‌های نیروهای دفاعی اسرائیل ، طرح‌های ایران برای ایجاد یک پایگاه جدید شبیه حزب‌الله در بلندی‌های جولان را خنثی کرده است . دولت سوریه بارها تلاش کرده تا دارایی ها و پرسنل خود را به مناطق مرزی منتقل کند . اسرائیل بارها و بارها بیشتر آنها را نابود کرده است . شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران هنوز در سوریه فعالیت می‌کنند ، اما تعداد و همچنین فعالیت آنها کاملا کاهش یافته است . همزمان ، اسرائیل در تلاش است تا جلوی ایران برای مسلح کردن حزب‌الله در لبنان ، به آنچه ارتش اسرائیل آنها را " سلاح‌های تغییردهنده بازی" می‌نامد، بگیرد . طی دهه گذشته ، ایران قطعات تسلیحات پیشرفته و گاهی حتی سیستمهای تسلیحاتی کامل را از طریق مسیر سوریه به صورت پنهانی به پایگاه‌های حزب‌الله لبنان رسانده است . اینها مهمات هدایت شونده دقیق ( precision-guided munitions ) ( PGM ) بودند که در گذشته هیچ نیروی غیر دولتی در دنیا هرگز به آنها دسترسی نداشته است . تهران و حزب الله هر دو حاضرند خسارات قابل توجهی را متحمل شوند تا حتی تعداد کمی از این سلاح ها را در منطقه مستقر بکنند . این یک واقعیت است که جابجا کردن و انتقال هر چیزی در میانه میدان جنگ که زیر دید قرار دارد و ممکن است هدف قرار بگیرد ، خطرات خودش را دارد . برخلاف راکتهای " غیر دقیق " یا هدایت‌نشده‌ای که حزب‌الله و حماس در گذشته به سمت اسرائیل شلیک می کردند ، این موشک‌ها مجهز به سیستم‌های ناوبری هستند . آنها می توانند با خطایی حدود 10 متری به هدف مورد نظر حمله کنند . ترس از حمله دقیق و احتمالا موفقیت آمیز به تاسیسات هسته ای دیمونا یا کارخانه مواد شیمیایی در حیفا ، ذهن اسرائیلی ها را مشغول نگه داشته است . ارتش اسرائیل با استفاده از منابع اطلاعاتی گسترده خود برای نابود کردن تعداد زیادی تسلیحات دقیق و قطعات آنها که ایران در این مدت سعی کرده است مخفیانه وارد لبنان کند ، کار قابل توجهی انجام داده است . مشکل اسرائیل این است که این نابودی تعداد زیادی از این سلاحها به مفهوم نابودی همه آنها نیست . مقامات اسرائیلی بی سر و صدا اذعان دارند که حزب الله اکنون "چند صد موشک هدایت دقیق " در اختیار دارد . دبیرکل این گروه ، سید حسن نصرالله ، آشکارا از بودن این سلاحها در زرادخانه خود سخن می گوید . گزارش های جدید حاکی از آن است که الان حزب الله حداقل یک مرکز تولید موشکهای هدایت دقیق دارد . این تولیدات زرادخانه موجود حزب الله که شامل بیش از 150000 از انواع موشک است ، را تقویت خواهند کرد . این کار بر خلاف قطعنامه های سازمان ملل است که صریحاً این کار را ممنوع می کند و با هدف غلبه بر دفاع اسرائیل در درگیری های آینده است . موشکهای هدایت شونده دقیق تنها چالش در لبنان نیست . حماس که عمدتاً در غزه مستقر است ، نشان داده است که هم نیروی انسانی لازم و هم توانایی حمله به اسرائیل را از شمال هم دارد . در سال‌های 2017 و 2018 ، اسرائیل چند شکایت رسمی به سازمان ملل ارائه کرد و خاطرنشان کرد که " حماس با حزب‌الله و حامی آنها یعنی تهران ، برای گسترش فعالیت‌های مخرب خود در لبنان توافق کرده است " . برای چندین سال ، شواهد کمی برای حمایت از این ادعا وجود داشت ولی در طول جنگ 11 روزه بین حماس و اسرائیل در سال 2021 ، " گروههای تندرو فلسطینی ناشناس " در سه نوبت مجزا و در مجموع 13 موشک از لبنان به سمت اسرائیل شلیک کردند . این موشک ها یا توسط سامانه پدافند هوایی گنبد آهنین اسرائیل خنثی شدند یا به دریای مدیترانه سقوط کردند ولی هیچ گروهی مسوولیت را به گردن نگرفت . ادامه دارد ... .
  10. جنگ یا صلح ؟ شناخت ناحیه خاکستری نویسنده : John Raine عنوان اصلی : War or peace? Understanding the grey zone منبع : International Institute for Strategic Studies ( ISS ) قسمت آخر : تنظیم کردن پاسخ : به جای این که اجازه داده شود ظرفیت و تمایل سیاسی موجود ، درمقابله با فعالیتهای مشاهده شده در منطقه خاکستری به شکل اقداماتی که بیشتر آنها شکل خامی از رقابت خواهند بود ، از دست یرود ، باید این ظرفیت و تمایل را برای پاسخ به تهدیدهای چشمگیرتر حفظ کرد . یک مشکل مفهومی به‌ ویژه برای قدرت‌های غربی وجود دارد ، اینکه ممکن است تحمل آنها در برابر آنچه رقابت را شکل می دهد ، همزمان با بی ثباتی در موازنه قدرت جهانی ، تغییر کرده باشد. بسیاری از فعالیت‌های منطقه خاکستری تابع اصلاح و بازسازی اقتصاد جهانی هستند. قبلا در اختیار گرفتن گرفتن سه تا از قوی‌ترین سلاح‌های منطقه خاکستری یعنی اطلاعات ، اعتبار و سرمایه در انحصار همان قدرت‌هایی بودند که قدرت آتش برتر و قابلیت تعریف قوانین اخلاقی را داشتند ، یعنی ایالات متحده و متحدانش . اما دیگر اینطور نیست. تمرکز تسلیحات ، قدرت و روایت‌ها دیگر وجود ندارد و کاملا پخش شده است . چین از سرمایه خود استفاده می کند و اعتبار خود را در مقیاسی که قبلاً غیرقابل تصور بود، افزایش می دهد و این استراتژی نتایج خودش را نشان می دهد. روسیه به مخرب ترین بازیگر در فضای سایبری تبدیل شده است، در حالی که چین از پروتکلهای اینترنت غربی به نفع خودش بهره برداری می کند .جای تعجب نیست که این رقابت برای رده بندی جدید برای کسانی که قبلاً به همه چیز تسلط داشتند ، سخت و ناراحت کننده است . این رقابت به اندازه کافی خصمانه به نظر می رسد که یک جنگ حساب شود . کشورها به اقدامات خصمانه مستقیم یا توسط گروههای نیابتی ( foreign jurisdictions ) به روشهای پنهانی و قابل انکار ادامه خواهند داد. این اقدامات می تواند به طور نفس گیر تهاجمی و گاهی اوقات تاسف آور باشد. شاخه کوچکی از این فعالیت ها می تواند باعث بروز فعالیتهای شبه جنگ باشد . اقدامات مقابله ای اجتناب ناپذیر است . سرقت مداوم سایبری یا از کار انداختن زیرساخت های ملی ممکن اتفاق بیفتد . اما این مقوله بهتر است از طریق قراردادهای موجود ( conventions ) پی گیری شود ، این قراردادها به شدت توسط سازمان‌های مجری قانون اعمال می‌شود و به صورت قانونی توسط اقدامات ضد اطلاعاتی و امنیتی پاسخ داده می شود . ارتقای مقررات : مقررات بسیار کمی ، در صورت وجود ، در مورد فعالیت‌های مربوط به منطقه خاکستری وجود دارند . تصور یک توافق نامه تنظیم شده بین دولت ها در مورد جاسوسی یا عملیات اطلاعاتی ، بجز مواردی در شرایط کاملا استثنایی ، یک موضوع خیال پردازانه است. اما می توان حداقل تبادل با خط ارتباطی دایمی ( hot-line exchanges ) را بر سر نمونه های بسیار برجسته در فعالیت منطقه خاکستری و به تدریج تعیین مرزها در این منطقه تصور کرد . از نظر تاریخی ، این همان روشی است که مقررات مربوط به مدیریت سیستم های تسلیحاتی جدید را پدید آورده است . مساله شاید مهم تر ، این است که اکنون می‌توان توسعه روابط بین دولت‌ها و شرکت‌های فناوری و رسانه‌ای را پیرامون روش‌هایی که از خدمات آنها برای اهداف تبلیغاتی یا خرابکارانه استفاده می‌شود، تصور کرد . تعادل ظریفی بین آزادی‌های آنها و مسئولیت‌های جدید ایجاد می‌شود که نتیجه آن به وجود آمدن بازیگران متمایز و قدرتمند در منطقه خاکستری است. چیزهای زیادی برای ساختن وجود دارد تا پیشرفت هایی در زمینه مبارزه با تروریسم و مبارزه با افراط گرایی به دست بیایند . هدف استراتژیک باید گسترش قرارداد ها و مقررات موجود به فعالیت ها و ابزارهای مشاهده شده در منطقه خاکستری باشد. این کار نیازمند تلاش مداوم و چندجانبه است و دستاوردها گام به گام خواهد بود. اما این کار منجر به ترویج حاکمیت قانون و گنجاندن منطقه خاکستری در قلمرو روابط صلح آمیز بین دولت ها خواهد شد. خطر در این است که بپذیریم بنا به تعریف ، منطقه خاکستری منطقه ای است که قوانین در آن اعمال نمی شود . این خطر در حال رشد است. این کار انجام رفتار بد را در همه طرفها تشویق می کند و خطر محاسبه اشتباه و تشدید تنش را بیشتر می کند . آرام کردن منطقه خاکستری می تواند چالشی در چند نسل برای کشورهایی باشد که متعهد به بروز رسانی و حفظ حاکمیت قانون هستند.
  11. یک مرور کلی روشهای شناسایی و مقابله با تک تیرانداز به زبان ساده نویسنده : Michael Kent منبع : https://www.quora.com/How-do-you-spot-a-sniper-and-how-can-you-escape-one همه ما می دانیم که تک تیراندازها بسیار موثر هستند. غیر قابل پیش بینی. سریع. مرگبار. اما آیا آنها اشتباه نمی کنند ؟ آیا راهی برای فرار از دست آنها و خنثی کردن تک تیراندازها وجود دارد ؟ پاسخ مثبت است . در اینجا تعدادی از روشهایی که بر اساس تجربه واقعی مبارزه در عراق و افغانستان ، به وجود آمده اند ، ارائه می شود . اولین هدف این سری از کارها به حداقل رساندن آسیب های ناشی از تک تیراندازها است. یک تک تیر انداز تعداد زیادی از نیروهای نظامی طرف مقابل را نمی کشد، اما همیشه سعی می کند کلیدی ترین افراد را از بین ببرد ، با این کار می تواند مشکلات عملیاتی فوق العاده ای ایجاد کنند و حتی بر روحیه نیروها تأثیر بگذارد . این اتفاق برای نیروهای آمریکایی در عراق افتاده است ، به عنوان مثال، برخی از تک تیراندازان عراقی تمام تلاششان فقط برای ایجاد رعب و وحشت در بین نیروها بود . یکی از ارتش هایی که بیشترین تکنیک های ضد تک تیرانداز را توسعه داده است، ارتش اسرائیل است. تمام سربازان آنها که در مناطق در معرض خطر تک تیرانداز قرار می گیرند ، از غلاف‌های بزرگ در کلاه خود استفاده می‌کنند که شکل سر و کلاه خود را محو می‌کند و احتمال شکست تیرانداز را به حداکثر می‌رساند، زیرا با استفاده از این کلاهها یک تک تیرانداز نمی‌تواند به درستی مشخص کند که محدوده دقیق سر هدف کجاست . ممکن است تک تیرانداز فکر ‌کند در حال هدف قرار دادن سر است ، در حالی که در واقعیت، فقط به نطقه‌ای تیراندازی می‌کند که پارچه است . این یک ترفند ساده و بسیارکاربردی است. با دانستن اینکه یکی از اهداف اصلی هر تک تیرانداز از بین بردن بالاترین درجه های نظامی یک واحد است ، نشان های نظامی باید پنهان شوند. با یونیفرم یکسان برای همه افراد وجود داشته باشد . اعمالی مانند نگاه به نقشه در فضای باز ، نشان دادن قدرت ، کنار ماندن از کارهای مشترک واحد ، انجام حرکت احترام به مافوق ، کارهایی هستند که باید فوراً کنار گذاشته شوند . برای کاهش آسیب هایی که تک تیرانداز در زنجیره فرماندهی ایجاد می کند ، باید در میدان رزم از رفتارها و نشانه های مشخص کننده برای رده های «فرماندهی» خودداری کرد . علاوه بر این، در بعضی مکان‌های جنگی مانند افغانستان، تمایل گسترده ای بین همه تک تیراندازان وجود داشت که بیشترسربازان آمریکایی را هدف قرار دهند ، بنابراین تصمیم گرفته شد که نیروهای آمریکایی به همراه همه سربازان نیروهای بین‌المللی از کشورهای دیگر، لباس یکسان بپوشند. این تقلید و همسان سازی راهی برای کاستن از عطش شکار نیروهای خاص توسط یک تک تیرانداز دشمن بود. مرحله 1: تعیین موقعیت تک تیرانداز. وقتی تحت حمله یک تک تیرانداز قرار می گیرید، اولین کاری که باید بکنید تلاش برای پیدا کردن مکان وی است . از آنجایی که تک تیرانداز از استتار استفاده می کند و به سادگی پیدا نمی شود ، همیشه محل قرار گیری خود را با دقت انتخاب کنید ، این کار بسیار پیچیده است. یک تک تیرانداز "خودی" همیشه یکی از بهترین ابزارهای ضد تک تیرانداز موجود است. اگر شما اطلاعاتی در مورد محیط اطراف دارید ، مطمئناً می توانید توصیه های ارزشمندی به گروهتان ارائه دهید، با این کار توانایی خودتان را در جستجوی تک تیرانداز دشمن و ارائه استراتژی هایی برای مبارزه با او افزایش می دهید. مشاهده مستقیم معمولاً دقیق ترین و مطمئن ترین وسیله برای تعیین موقعیت تک تیرانداز دشمن است. برای این کار می توان از چند روش استفاده کرد، مانند: دوربین های حرارتی : بهترین وسیله برای شناسایی تک تیراندازها دوربین های حرارتی هستند. آنها در تاریکی شب یا در مه هم کار می کنند و فقط با لباس های مخصوص تک تیرانداز که توسط کشورهای بسیار کمی در جهان استفاده می شود ، فریب می خورند. سمت معکوس : اگر گلوله تک تیرانداز دشمن وارد یک هدف ثابت شود، با قرار دادن میله ای در سوراخی که باعث برخورد گلوله شده است، می توان جهت و قوس شلیکی را که دشمن انجام داده است، تعیین کرد و همچنین می توان با محاسبه فاصله و ارتفاع قادر به شناسایی محل تک تیرانداز بود. البته استفاده از این تکنیک خطر بزرگی را هم ایجاد می کند ، زیرا معمولاً شما را مجبور می‌کند در محدوده زیر دید تک تیرانداز قرار بگیرید و ممکن است به هدف بعدی وی تبدیل شوید. مثلث سازی : اگر تشخیص اینکه تیرها از کجا می آیند به آسانی ممکن نبود می شود با دو یا سه محل هدف قرار گرفتن افراد واحدتان و مثلث سازی از آنها موقعیت تک تیرانداز دشمن را مشخص کرد. روی یک نقشه، هر کدام از هدف ها را مشخص می کنیم با مثلث سازی محل تقریبی شلیک را پیدا می کنیم . سپس با پیدا کردن موقعیت تقریبی جایی که به نظر می رسد گلوله های دشمن شلیک می شود، آن منطقه هدف قرار می گیرد و موقعیت تثبیت می شود. تاخیر صدا ("crack-bang" technique) : همه می دانند که هوا یک محیط سیال است که توسط امواج جابجا می شود . بنابراین، پرتابه ای که با سرعت مافوق صوت از آن عبور می کند، هنگام عبور ، موج ضربه ای ایجاد می کند . این همان چیزی است که هنگام شکستن دیوار صوتی توسط هواپیماها اتفاق می افتد. اگر سرعت پرتابه را می دانستیم ( که البته معمولا می دانیم ، چون سرعت شلیک تقریباً تمام تفنگ های جهان مشخص است ) ، می توانیم با اندازه گیری زمان تاخیر صدایگلوله از زمان اصابت آن به هدف ، فاصله شلیک را تعیین کنیم . انجام اندازه‌گیری دقیق این زمان بسیار پیچیده است، بنابراین این روش فقط در فواصل کمتر از 450 متر مؤثر است. فراتر از این فواصل، زمان تاخیر پرتابه ها افزایش می یابد . طعمه ها : اگر هیچ یک از این تکنیک ها موثر نبود، باید تک تیرانداز را وادار کنیم تا خودش رانشلن دهد . ساده ترین راه این است که لو را به انجام تیراندازی "تحریک" کنید. برای این کار ، مفیدترین چیز همیشه این است که اوبه یک طعمه شلیک کند. هرچه تعداد شلیک تیرهای تیرانداز بیشتر باشد، فرصت های بیشتری برای شناسایی موقعیت او خواهیم داشت. در اینجا شخصیت تک تیرانداز دشمن بسیار مهم است : - اگر کسی باشد که کند و سرد باشد، احتمالا تا زمانی که 100% مطمئن نشود که این یک هدف مفید است، شلیک نخواهد کرد. - اگر یک تک تیرانداز تهاجمی باشد، به هر چیزی که حرکت می کند و در نتیجه طعمه شما را نیز شلیک می کند. آشکارسازها : در طول جنگ عراق و افغانستان، نیروهای آمریکایی با تک تیراندازها مشکل جدی داشتند تک تیراندازها کاملاً در میان جمعیت محلی و مناطق پرجمعیت با میلیون‌ها سقف و پنجره پنهان شده بودند ، در مقابل ، سربازان اهداف آسانی برای تک تیراندازهایی بودند که می‌توانستند تمام روز را به صورت مخفیانه به شکار طعمه و فرار بگذرانند ، بدون اینکه بشود آنها را پیدا کرد . بنابراین ارتش آمریکا یک سیستم تشخیص تک تیرانداز به نام بومرنگ را توسعه داد. این سیستم که تکامل یافته سیستم DERA انگلیسی است ، بر اساس تشخیص نوع پرتابه و نقطه شلیک کار می کند . این سیستم از میکروفون‌های دقیق برای تشخیص شلیک و موج صوتی که پرتابه در هوا ایجاد می‌کند استفاده می‌کند . این حسگر محل شلیک را شناسایی ، طبقه بندی و مکان یابی می کند و نتیجه را بر روی نقشه منطقه نمایش می دهد .این کار اطلاعات نسبتاً مؤثری در مورد موقعیت تک تیرانداز دشمن ارائه می دهد. این سیستم ها معمولا بر روی وسایل نقلیه زمینی نصب می شوند. ارتش ایالات متحده با آموختن از تجربیات خود در عراق و افغانستان، در حال توسعه سیستم RedOwl با حسگرهای لیزری و صوتی نیز هست که می‌تواند محل دقیق تک‌تیرانداز را تعیین کند و محل را با لیزر هدف گذاری کند که برای شلیک موشک هدایت شونده از پهپادهایی که بر فراز منطقه پرواز می کنند ، به کار می رود . به عبارت دیگر، با این سیستم، لحظه ای که تک تیرانداز دشمن شلیک می کند، شناسایی شده، با لیزر مشخص می شود و در کمتر از 20 ثانیه خنثی می شود. سگهای K9 : برای کشورهایی که نمی توانند هزینه سیستم های پیچیده ای مانند RedOwl را بپردازند، استفاده از سگ های آموزش دیده کی 9 گسترش یافته است. سگ ها به دلیل حواس ظریف خود، ردیاب های تهدید عالی هستند. یک تک تیرانداز ممکن است در میان علف ها پنهان شود، اما به سختی می تواند بوی خود یا گرمای تشخیص داده شده توسط بدن خود را پنهان کند. سگ های کی 9 در تشخیص این نوع سیگنال ها عالی هستند. علاوه بر این، سگ ها دید در شب بسیار خوبی دارند که یک مزیت قابل توجه در برابر دشمن است که احتمالاً برای انجام مأموریت خود در آن زمان به عینک دید در شب نیاز دارد. استفاده از سگ های شکار تیرانداز از قبل در جنگ ویتنام آغاز شد. آنها به دلیل شنوایی عالی می توانستند به راحتی جهت شلیک را تشخیص دهند و در صورت درخواست، به آن حمله کنند. مرحله 2: علیه تک تیرانداز عمل کنید. وقتی موقعیت تک تیرانداز دشمن را مشخص کردیم، وقتش است که علیه او اقدام کنیم. در اینجا به چندین روش برای مقابله اشاره می کنیم. مقابله شناسایی با آتش : اگر کم و بیش چند موقعیت را که تک تیرانداز می تواند در آنجا باشد ، مشخص کنیم ؛ گروهی که قرار است مقابله کند ، می تواند آتش خود را در آن موقعیت ها متمرکز کند و شاهد نشانه های موفقیت باشد. در شرایطی که حفاظ زیادی برای تک تیرانداز دشمن وجود دارد ، یک تک تیرانداز خودی می تواند منتظر باشد تا هنگامی که تک تیر انداز دشمن برای حفاظت خود در برابر آتش پوششی که واحد ما ایجاد می کند ؛ موفعیت خود را تغییر می دهد او را کشف کند و اقدام کند . شلیک دیوانه وار ( معادل Mad minute انگلیسی ) : وقتی وارد نبرد می شوید، ممکن است موقعیت های احتمالی زیادی وجود داشته باشد که باید تحت پوشش قرار گیرند. در آن صورت، روش «مقابله با آتش» بی اثر است ، بنابراین ، معمولاً کاری که انجام می‌شود این است که نیروهای خودی را به چند گروه تقسیم کرده و همزمان به هر یک از موقعیت‌های احتمالی که ممکن است تک تیرانداز در آن‌ها یافته شود ، حمله کرد . توپخانه یا هواپیماهای بدون سرنشین : اگر توانسته‌ایم موقعیت دشمن را با دقت شناسایی کنیم، می‌توانیم موقعیت آنها را نسبت به توپخانه یا حملات دقیق با پهپاد مشخص کنیم. این تنها در صورت حضور گسترده نیروهای خودی در منطقه امکان پذیر است. پرده دود : در مناطق شهری نه امکان استفاده از توپخانه وجود دارد و نه می توان از هواپیماهای بدون سرنشین بدون ایجاد تلفات جانبی استفاده کرد. در این صورت، بهترین کار این است که سعی کنید دید تک تیرانداز را کور کنید تا امکان اقدام علیه او را پیدا کنید . یکی از پرکاربردترین روش‌ها از دهه ها قبل ایجاد پرده‌های دود است. این تجهیزات در عرض چند ثانیه ، تمام محتوای دود خود را پخش می کنند ومنطقه را عملا به شکل غیر قابل دید در می آورند که بهترین فرصت برای نردیک شدن به تک تیرانداز دشمن را فراهم می کند . دویدن نامنظم : وقتی هیچ کدام از این امکانات را ندارید، همه چیز به شما و مهارت شما بستگی دارد تا بتوانید به هدف نزدیک شوید. از این نظر، دویدن به حالت زیگزاگ معمولاً یکی از بهترین گزینه ها است. اکثر تک تیراندازان ساعت های زیادی آموزش تیراندازی به اهداف دور و ایستا دارند اما معمولاً در برابر افرادی که با حرکات ناامنظم و غیر قابل پیش بینی به سمت آنها می روند چندان آماده نیستند. حرکت گاز انبری : اگر موقعیت تک تیرانداز مشخص باشد اما رسیدن به او و گرفتنش غیرممکن باشد ، معمولاً تصمیم گرفته می شود که نیروهای خودی را به چند گروه چند نفره تقسیم کرده و با استفاده از حرکات گازانبری و دور زدن تک تیرانداز ، سعی در گیر انداختنش کنند . این گروهها با استفاده از حرکات محتاطانه و پنهان و حمایت آتش خودی به تدریج به دشمن نزدیک خواهند شد. این امر فرصت شلیک تک تیرانداز دشمن را کاهش می دهد ( حتی در صورت اقدام به شلیک ، موقعیت خود را لو می دهد ) و علاوه بر این، هنگام پیشروی از نقاط مختلف، شانس تک تیرانداز برای پیدا کردن راه های فرار از بین می رود. استفاده از سلاح های در دسترس مناسب : در برابر مواضعی که مشکوک به محافظت توسط تک تیراندازان دشمن هستند، می توانید از توپخانه یا خمپاره و پرده های دود استفاده کنید یا سعی کنید کمین کنید یا می توانید منطقه را تحت نظر بگیرید و منتظر بمانید تا تک تیرانداز خودش حرکتی انجام دهد.تا محلش را لو دهد . بالاخره او هم یک انسان است و نیازهای فیزیولوژیکی یا نیاز به غذا یا نوشیدن دارد. در بعضی موارد تک تیرانداز خودی که موقعیت طرف مقابل را کشف کرده است ، می تواند به سمت دشمن شلیک کند تا با شلیکش موقعیت تک تیرانداز دشمن را برای سایر نیروهای واحد خودی مشخص کند و نیروهای خودی شلیکهای خود را بر آن نفطه متمرکز کنند. افراد ضد تک تیرانداز : اینها هم ابزار دیگری برای شکار تک تیراندازهای دشمن در مناطق عملیاتی هستند . روش های یک تک تیرانداز نسبتاً قابل پیش بینی است و بهترین راه مقابله استفاده از یک تک تیرانداز خودی است که از روش متقابل استفاده می کند. یعنی حرکات طرف مقابل خود را می شناسد و با تکنیک هایی به همان اندازه موثر می تواند آنها را پیش بینی کند. فعالیت تک تیراندازها هنگام شکار سایر تک تیراندازها بر اساس مطالعه عادات و روش های آنها و انتظار صبورانه برای یک شلیک خوب است. این شلیک پایان مرحله تحت نظر گرفتن شلیک و استتار انجام شده توسط تیرانداز دشمن است. تک تیراندازها می توانند با تقلید از طبیعت، مواضع و اشکالی را بسازند که آنها را در مقابل دشمن پنهان کند. علاوه بر این ، همیشه توصیه می شود که تک تیرانداز خودی شما اسلحه شکاری سنگین حمل کنند. این سلاح همیشه در مقابل تک تیرانداز دشمن که وارد خطوط شما شده است و برای این که چابک باشد با سلاح های سبک تر حرکت می کند ، یک مزیت تاکتیکی ایجاد می کند . پی نوشت : تعدادی از تجهیزات شناسایی موقعیت تک تیرانداز که در این پست مورد بحث قرار گرفتند ، در پستهای قبلی توضیخ داده شده اند .
  12. روشهای تشخیص تک تیرانداز عنوان اصلی : Electro-optical passive sniper detection — conception and system overview نوشته : MARIUSZ KASTEK, RAFAŁ DULSKI, PIOTR TRZASKAWKA منبع : BIULETYN WAT VOL. LIX, NR 3, 2010 قسمت اول خلاصه این مقاله به سیستم های حسگر پیشرفته برای تشخیص تک تیرانداز می پردازد . در این سیستمها ، دستگاه های الکترو اپتیک فعال و غیرفعال می تواند وجود داشته باشد .فایده اصلی این سیستمها امکان تشخیص زود هنگام تهدید تک تیر انداز است ، یعنی قبل از این که یک تک تیر انداز بتواند شلیک موثری داشته باشد ، کشف شود و در صورت نیاز مقابله صورت بگیرد . سیستم های غیرفعال ( Passive systems ) ارائه شده از دوربین های حرارتی و الگوریتم های پردازش تصویر پیشرفته برای تشخیص نشانه های شلیک تک تیرانداز و آتش دهانه استفاده می کنند . در مقابل سیستم های فعال ( Active systems ) بر تشخیص اشعه لیزر بازتاب شده از روی دوربین نشانه روی تکیه می کنند ( دوربین سلاح و دوربین دیده بانی ). این مقاله ویژگی های پایه در فناوری و رزم برای دستگاه های تشخیص تک تیرانداز را بررسی می کند . این بررسی در مورد سیستمهای تشخیص دارای یک نوع حسگر و هم در سیستم های تشخیص با چند نوع حسگر ، انجام می شود . معرفی آشکارساز های تک تیرانداز هنوز در حال توسعه هستند . در این میان آشکارسازهای صوتی ( Acoustic detectors ) بیشترین موفقیت را داشته اند که بیش از 500 عدد از آنها در عراق و افغانستان به کار گرفته شدند . سیستم های تشخیص تک تیرانداز اطلاعات جهت یابی برای مشخص کردن محل حضور تکتیراندازها را ارائه می دهند . چندین نسل از این سیستم ها در سه سال گذشته رونمایی شده اند . با کاهش تعداد اخطارهای کاذب و بهبود رابط کاربری توسط سازندگان ، سودمندی استفاده از این سیستم های ضد تک تیرانداز افزایش یافته است . همزمان دلایل دیگری نیز برای این افزایش سودمندی ، از جمله پیشرفت های عمده در قدرت محاسباتی ، کیفیت سنسور و توسعه نرم افزار ، وجود دارد . سیستم های پیشرفته و بهبود یافته ، اطلاعات تقریبا آنی و آسان فهمی برای درک مکان تک تیرانداز را فراهم می کنند . سیستم تشخیص صوتی تک تیر انداز سوار بر خودرو و سیستم تشخیص صوتی تک تیرانداز همراه پیاده نظام پدیده های پایه ای که برای تشخیص تک تیرانداز مورد استفاده قرار می گیرند ، عبارتند از علایم صوتی ( Acoustic signal ) حاصل از موج ضربه ای ایجاد شده از گلوله مافوق صوت و صدای دهانه سلاح ،علایم نوری ( Optical signal ) از آتش دهانه و انعکاس آن از دوربین سلاح . گلوله را می توان به صورت اپتیکال در حین حرکتش در مسیر هم شناسایی کرد . البته در اینجا ، بیشتر به موضوع آتش دهانه خواهیم پرداخت .این نوع سنسور همچنین می تواند به عنوان مکمل سنسورهای دیگر به کار برود و نرخ هشدار کاذب را به میزان قابل توجهی کاهش دهد . همچنین می توان تصویر آتش دهانه را برای بررسی توسط اپراتور ، روی نمایشگر نشان داد. دو نسل مختلف از سیستمهای تشخیص تصویری تک تیر انداز مهمترین جنبه اقدامات ضد تک تیرانداز ، توانایی تشخیص تک تیرانداز قبل از زمانی است که بتواندشلیک کند . چنین کاری را می توان با حسگرهای الکترو اپتیک غیرفعال و فعال انجام داد .انواع اولیه معمولا سیستم های حرارتی ( Thermal systems ) با قابلیت جستجو و ردیابی بودند ،در مقابل انواع جدیدتر سیستم های لیزری ( Laser systems ) هستند که بازتاب های دوربین چشمی را تشخیص می دهند . روش های پیشرفته تجزیه و تحلیل تابش لیزر منعکس شده می تواند اشیاء موردنظر را از عناصر بازتابنده منظره زمینه مانند پنجره ها و چراغ های جلوی خودروها تشخیص دهد. آثار شلیک آثار قابل شناسایی در طیف مادون قرمز ( IR Spectra ) عبارتند از آتش دهانه ( Muzzle flash ) و امضای حرارتی ( Thermal signature ) گلوله در حال پرواز . آتش دهانه یک امضای مادون قرمز است که با پرتاب گلوله از تفنگ تک تیرانداز مرتبط است . با حسگرهای مادون قرمز می توان آتش دهانه را تا یک کیلومتر یا بیشتر تشخیص داد ،اما سنسورها باید یک خط دید باز تا سلاح داشته باشند و آتش دهانه را هم می توان کاهش داد .امضای حرارتی گلوله در حال پرواز را می توان با سنسورهای مادون قرمز تا برد چند کیلومتر تشخیص داد .از آنجایی که گلوله خیلی گرمتر از دمای محیط است ،به طور خیلی موثر در باند مادون قرمز موج متوسط ( MWIR ) با طول موج بین 3 تا 5 میکرومتر شناسایی می شود. اگرچه ،سیستم های مبتنی بر امواج مادون قرمز موج بلند ( LWIR ) که در باند طول موج بین 8 تا 10 میکرومتر کار می کنند هم می توانند چنین امضاهایی را شناسایی کنند . هدف ازشناسایی امضای گلوله در حال پرواز ، تخمین مسیر گلوله و ردگیری آن برای یافتن محل تک تیرانداز است . طیف نوری ایجاد شده توسط آتش دهانه با واکنش های شیمیایی مربوط به نوع باروت به کار رفته تغییر می کند ،ولی به طور معمول شامل یک پیوستار مشخص از طیف های خطی و نواری مختلف است . طیفهای خطی در نور مرئی و نزدیک به مادون قرمز، اغلب توسط سدیم و پتاسیم ، که به عنوان بخش هایی از کاهنده های آتش دهانه به کار می روند ، ایجاد میشود . طیف نواری که در ناحیه طیفی مادون قرمز موج کوتاه و متوسط شناسایی می شود ، به دلیل بخار آب و دی اکسید کربن گرم است . گازی که از محفظه احتراق خارج می شود هنوزداغ است و برای مدتی طولانی تر از زمان دیده شدن آتش دهانه هم گرم باقی می ماند .این تابش را میتوان در ناحیه طیف حرارتی تشخیص داد و برای دیدن آن به دقت بالای مشابه برای تشخیص آتش دهانه نیاز هم نیازی نیست. تقویت کننده های تصویری چشمی ( Visual image intensifiers ) و حسگرهای دیداری ( Vision sensors ) برای تولید امضا به روشنایی محیط وابسته هستند .آنها هم به تفاوت بازتاب نوری بین هدف و پس زمینه برای ایجاد کنتراست و هم به وجود نور کافی محیطی منعکس شده برای ایجاد یک سطح کافی جهت آشکارسازی نیاز دارند . حسگر دیداری می تواند از تفاوت رنگ تصویری هم به عنوان یک تفکیک کننده استفاده کند . تقویت کننده های تصویر طیف بینایی را تا حدود 0.9 میکرومتر گسترش می دهند و در واقع محدوده طیف نزدیک به مادون قرمز را به طیف بینایی اضافه می کند . با استفاده از آشکارسازهای سیلیکونی ( Silicon detectors ) می توان این حساسیت را تا حدود 1.1 میکرومتر هم افزایش داد . این حسگرهای طیف نزدیک به مادون قرمز می توانند از بازتاب بالای شاخ و برگ زنده وبازتاب کم رنگ های معمول برای نشان دادن اختلاف کنتراست منفی بزرگ بین هدف و پس زمینه آن بهره برداری کنند . شکل زیر نمونه تصاویر یک تک تیرانداز را نشان می دهد که در طیفهای مرئی و مادون قرمز در طی آزمایشات میدانی در دانشگاه فنی نظامی ثبت شده است . توسعه سیستم نوری طراحی شده برای تشخیص تک تیرانداز بر چندین جنبه متمرکز است که عبارتند از طراحی اپتیک مناسب ، انواع جدید حسگرها و روش های پردازش سیگنال .تا آنجا که به تشخیص مادون قرمز از رویداد شلیک مربوط می شود ( یعنی آتش دهانه ) ، محدوده طول موج بهینه برای تشخیص تیرانداز پنهان شده یا شلیک خمپاره و نارنجک های راکتی (RPGs) بین دو باند طیفی قرار دارد که یکی در مرکز 2.8 میکرومتر و دیگری در 4.5 میکرومتر است . .بنابراین ، محدوده میانی مادون قرمز ( MWIR ) معمولا انتخاب می شود ،البته این کار به این معنی هم هست که یک سیستم تشخیص تک تیرانداز که در محدوده طول موج 3 تا 5 میکرومتر کار می کند باید با مشکل احتمالی هشدارهای کاذب ناشی از نور خورشید مقابله کند . تشخیص آتش دهانه نیازمند سرعت بالا در زمان واکنش و مداومت بررسی است. ادامه دارد .....
  13. آیا امکان اجتناب از بازتاب نور از دوربین یک سلاح وجود دارد؟ نویسنده : Joshua Alexander گروهبان تفنگدار دریایی در جنگ عراق منبع : https://www.quora.com/Do-snipers-really-glint یک تک تیرانداز آموزش دیده روش هایی برای جلوگیری از بازتاب نور از دوربین سلاح خود دارد، حتی اگر چنین چیزی واقعاً اجتناب ناپذیر به نظر بیاید. برای دیدن بازتاب نور از دوربین یک سلاح ، منبع بازتاب باید در مکانی روبروی هدف قرار بگیرد تا قابل دیدن شود. هر کسی که قبلا با آینه ها بازی کرده باشد می تواند به راحتی این موضوع را درک کند. اگر ما در حال بازی با سلاح و تغییر مداوم زاویه دوربین بودیم ، هرکسی که در مقابل دوربین سلاح قرار بگیرد ، احتمالاً یک بازتاب نور از آن رامی بیند ؛ ولی موضوع در واقعیت کمی متفاوت است ، اگر توسط یک تک تیرانداز هدف قرار بگیرید ، دیدن چنین چیزی بعید است که اتفاق بیفتد . خورشید یا منبع نور باید پشت هدف باشد تا نور آن از دوربین تک تیرانداز منعکس شود و به چشم هدف بازگردد. البته با انجام تمام اجتیاط ها و پیشگیری های لازم توسط تک تیرانداز ، بازهم این امکان وجود دارد که نور بتواند بازتاب پیدا کند . به همین دلیل، ابزارها و تکنیک هایی برای کاهش احتمال بازتاب وجود دارد. به عنوان مثال یک شکاف دست ساز در درپوش دوربین می تواند معجزه کند. یک گزینه بهتر و حرفه ای ، شبکه افزودنی لانه زنبوری است که به بسیاری از سیستم های اپتیک جدید اضافه شده است. این پوشش لانه زنبوری حاصل نبوغ خالص است. هنگامی که تیرانداز هدفی را مشاهده می کند، با دیدش تداخلی ایجاد نمی کند، خطوط محو می شوند و معمولا متوجه آنها نمی شود. علاوه بر آن این پوشش از ورود شعاع های نوری که از زوایای دیگر ، غیر از روبرو ، وارد می‌شود و انعکاس مزاحم در دوربین ایجاد می کند ، جلوگیری می‌کند . و البته ، برای تیرانداز مهم است که زمانی که هدف گیری نمی‌کند، از کاور عدسی دوربین استفاده ‌کند. قوانین ایمنی اسلحه‌ تاکید می کنند که هرگز اسلحه‌تان را به سمت چیزی که هنوز قصد شلیک به آن را ندارید نشانه نگیرید ، بله این درست است که می توان از دوربین سلاح برای پایش و بررسی یک منطقه استفاده کرد ولی باید در نظر داشت که ردیابها معمولا تجهیزات بهتری برای این کار دارند . اصل مهم این است که تیرانداز نباید بیش از حد نیاز خود را در معرض دید قرار دهد. پس دوربین تفنگ تک تیرانداز می تواند یک بازتاب ایجاد کند، اما مشکل غیر قابل اجتنابی نیست و راه حل هایی برای جلوگیری از رخ دادن آن وجود دارد .
  14. اتلو - پی یک راه حل پیشرو برای جنگهای امروزین عنوان اصلی : OTHELLO-P: the cutting-edge solution for today’s and tomorrow’s warfare نویسنده : Arie Egozi منبع : Defense Industry Europe تاریخ انتشار : 11 سپتامبر 2023 صنایع هوافضای اسرائیل ( IAI ) اخیراً سیستم جدید و منحصربفرد تشخیص تیراندازی غیرفعال اتلو - پی ( Othello-P ) خود را برای نیروهای دفاعی مختلف اروپایی به نمایش درآورده است . بر اساس گفته های ایسرائیل لوپا ( Israel Lupa ) ، مدیر ارشد و معاون اجرایی شرکت التا ( Elta ) که زیر مجموعه صنایع هوافضای اسرائیل است ، اتلو - پی یک سیستم تشخیص تیراندازی ( gunfire detection system ) ( GDS ) کارآمد است که که از حسگرهای توسعه یافته اپتیک موج کوتاه مادون قرمز ( Short Wavelength InfraRed ) ( SWIR ) و حسگرهای صوتی به صورت یکپارچه شده با هوش مصنوعی (َ Artificial Intelligence ) ( AI ) استفاده می کند . لوپا عنوان کرد : " این سیستم بسیار منحصر به فرد در مرکز نوآوری ما متولد شد که هدف آن پیش بینی نیازهای منطقه جنگی آینده در همه جنبه ها است . ایده های تولید شده توسط کارکنان ما و سایر استارت آپ های اسرائیلی تحت پوشش ما شگفت انگیز است و تا به حال بسیاری از آنها به سیستم های عملیاتی تبدیل شده اند " . مجموعه سنسور اتلو - پی اتلو – پی می تواند با نصب بر روی تمام وسایل نقلیه مانند خودروهای حمل و نقل ، خودروهای جنگی زرهی ( AFV ) ، تانک های اصلی میدان نبرد ( MBT ) و خودروهای بدون سرنشین خودران ، در هر دو پیکربندی ثابت و در حال حرکت ،عمل کند. یک نسخه قابل حمل شخصی برای عملیات های پیاده نظام و نیروهای ویژه نیز توسعه یافته است . ترکیب فناوری حسگرهای الکترواپتیک ( EO ) و حسگرهای صوتی راه‌حل‌های دقیق و انعطاف پذیرتری را در اختیار نیروهای حاضر در میدان نبرد ، برای مقابله با چالش‌های فعلی یا آتی ، قرار می‌دهد . اتلو - پی به خاطر سبکی ، مصرف پایین انرژی و غیر فعال بودن ، یک راه حل منحصر به فرد با پوشش 360 درجه است که امکان ایجاد یک ارتباط کوتاه و دقیق در چرخه اطلاعات از حسگر تا تیرانداز را فراهم می کند ، بنابراین امکان انجام محافظت و خنثی سازی تهدید در منطقه فراهم می شود . این سیستم منحصر به فرد آتش دهانه ، انفجار و موج ضربه ای حاصل از شلیک پرتابه را تشخیص می دهد. این ترکیب به سربازان امکان شناسایی و تشخیص محل منبع آتش را می دهد که هیچ سیستم تشخیص تیراندازی دیگری نمی تواند این دقت را ارائه دهد. این سامانه قادر است آتش سلاح آ کا 47 را از فاصله 400 متری در روز و در فواصل طولانی تری در شب ، شناسایی کند. پرتاب آر پی جی هم از 2 کیلومتری قابل شناسایی است . هر سنسور این سیستم 180 درجه را پوشش می دهد . بنابراین یک خودروی جنگی را می توان به دو سیستم برای رسیدن به پوشش کامل مجهز کرد . داده های حاصل علاوه بر هشدار به عناصر حاضر در میدان نبرد ، به رده های بالاتر فرماندهی نیز منتقل می شود . با این کار در صورت وجود چندین منبع آتش ، نیروهای دیگر هم می توانند از داده های سیستم برای درگیری با منابع آتش شناسایی شده دشمن استفاده کنند . سرهنگ ذخیره ایتزیک رونن ( Itzik Ronen ) ، فرمانده یک لشکر زرهی در ارتش اسرائیل ( IDF ) اظهار داشت که چنین سیستمی در شرایط جنگی کنونی حیاتی است : " این روزها بیشتر نبردها در مناطق شهری رخ می دهد که منابع تیراندازی فراوانی به شکل پنهان در آنها حضور دارند . این تیراندازی به ویژه بر علیه خدمه تانک ها و نفربرها رخ می دهد . عامل مهم دیگر این است که شلیک دشمن نه تنها از 360 درجه سطح زمین ، بلکه از هوا و زیر زمین هم رخ می دهد . در این نبرد چند بعدی، تعداد زیادی از انواع مختلفی نیروها با هم کار می کنند و داشتن یک تصویر واضح از منابع آتش دشمن می تواند به موفقیت ماموریت کمک کند . "
  15. سلام پس به نظر جنابعالی اسرائیلیها الان به خاطر این کار این "بی غیرتهای هیچی نفهم"است که دارند بر اساس قوانین ژنو نیروهای نظامی احتمالی را در غزه بمباران می کنند . چه اسرائیلیهای قانون دانی که از ندانستن قانون این جماعتی که "خدا همه شون رو لعنت بکنه " استفاده کرده اند و کشتارشان را به صورت قانونی انجام میدهند مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ پی نوشت : البته خوشبختانه "خون از دماغ غیر نظامی فلسطینی" نیومده ، فقط در کشتاری که اسرائیلیها راه انداخته اند ، همه شون یا زیر آوار له شده اند یا با بمبهای فسفری سوخته اند !
  16. مقابله با تک تیراندازها و دوربینها : آشکارساز پویشی تجهیزات نظارتی "SOSN-N" عنوان اصلی : Against snipers and optics. Scanning detector of surveillance equipment SOSN-N منبع : https://en.topwar.ru/ درطی چند سال گذشته، صنایع دفاعی روسیه آخرین آشکارساز/خنثی کننده برای تجهیزات نظارتی،با عنوان SOSNA-N را در نمایشگاه های تخصصی به نمایش درآورده است. چندی پیش، تعدادی از این تجهیزات در منطقه عملیات ویژه به کار گرفته شدند . آنجا و در شرایط واقعی جنگی ، این تجهیزات قابلیت ها و توانایی های خود را نشان دادند. حسگر "SOSN-N" تجهیزات در خط مقدم در تاریخ 29 سپتامبر خبرگذاری تاس در مورد استفاده عملیاتی از محصولات SOSNA-N در خط مقدم گزارش داد. این اطلاعات توسط یک منبع ناشناس از مجتمع دفاعی-صنعتی داخلی به دست این خبرگذاری رسید. در عین حال ، این اطلاعات افشا شده خیلی کامل و دارای جزئیات نیست. گزارش شده است که ارتش روسیه مجموعه ای از تجهیزات SOSNA-N را دریافت کرده است و این تجهیزات به واحدهای نیروهای ویژه درگیر در عملیات ویژه منتقل شده است . این محصولات در مناطق جنگی مورد استفاده قرار گرفتند و آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشتند. در گزارش خبرگذلری تاس، از محصول SOSNA-N به عنوان سیستم ضد تک تیرانداز نام برده شده است . مشخصات و ویژگی های اصلی این سامانه نیز در این گزارش آورده شده است . همچنین دوربین اپتیکی سامانه های تفنگ تک تیرانداز به عنوان نمونه ای از اهداف برای آن آورده شده است . به نظر می رسد این آشکارساز -خنثی کننده عمدتاً برای مبارزه با تک تیراندازهای دشمن استفاده می شود. SOSNA-N وظایف واگذار شده اش را انجام داده است و آزمونهای رزمی را با موفقیت پشت سر گذاشته است . اکنون باید انتظار داشته باشیم که ارتش و سایر ساختارها به یک جمع بندی برسند و به صورت فعال تری برای شروع بکار گیری چنین تجهیزاتی کنند که نه تنها در میدان جنگ، بلکه در موقعیت های دیگر نیز قابل استفاده است. تشخیص و خنثی سازی تجهیزات الکترو اپتیکی سری SOSNA (حسگر پویشی تجهیزات نظارتی) ( Scanning Detector of Surveillance Equipment ) توسط موسسه تحقیقاتی پلیوس مسکو (Moscow Polyus Research Institute) ( که بعدها عنوان MF Stelmakh ، بخشی از هلدینگ شوابه از شرکت دولتی روس تک را گرفت ) توسعه پیدا کرد. اولین کار در این راستا مدت ها پیش آغاز شد و در دهه 2010 بود که این شرکت اولین آشکارساز SOSNA را ارائه کرد. شکل قرار گیری تجهیزات اپتیک همانطور که از نام آن مشخص است ، این محصول برای نظارت بر یک منطقه تعیین شده و تشخیص دستگاه های اپتیکی مستقر در آن ، در نظر گرفته شده است. اطلاعات مربوط به هدف یافت شده به اپراتور داده می شود و می توان از آن برای تعیین اهداف برای سایر سیستم ها و تجهیزات استفاده کرد. در همایش فنی - نظامی ارتش در سال 2020 ، برای اولین بار یک نسخه با نوسازی اساسی از سیستم موجود به نام SOSNA-N ( N به عنوان Neutralizer - خنثی کننده ) ارائه شد . با توجه به معرفی عناصر و دستگاه های جدید و همچنین به روز رسانی نرم افزار کنترل ، این مجموعه نه تنها قادر به یافتن اپتیک های دشمن است ، بلکه سرکوب یا خنثی سازی آنها را هم می تواند انجام دهد. سازمان توسعه دهنده معتقد است که SOSNA-N مورد توجه طیف گسترده ای از مشتریان ( شامل ارتش، سرویس های اطلاعاتی و سازمان های غیرنظامی ) قرار دارد . با توجه به ویژگی های برتر سیستم و هزینه کم آن ، چشم انداز تجاری وسیعی برای آن در نظر گرفته شده است . علاوه بر این ، عدم وجود رقبای در دسترس هم مهم است: موسسه تحقیقاتی پولیوس خاطرنشان می کند که هیچ سیستمی با قابلیت های آشکارسازهای SOSNA در داخل کشور یا خارج از مرزها وجود ندارد . با این که آشکارسازهای سری SOSNA قبلا به طور مرتب در نمایشگاه های تخصصی به نمایش گذاشته می شدند ، اما از موفقیت تجاری آنها هنوز گزارشی منتشر نشده است. چند روز قبل و در پایان ماه سپتامبر مشخص شد که محصولات جدیدتری هم وارد ارتش شده است و تحت شرایط عملیات ویژه ، آزمایش شده اند. ترکیب رباتیک "حسگر پویش تجهیزات نظارتی - خنثی کننده" نوع "SOSN-N" یک ایستگاه تخصصی الکترو اپتیکال با ویژگی ها و عملکردهای مشخص است. این سیستم با توانایی تشخیص و ردیابی اهداف مشخص و همچنین امکان سرکوب نوری آنها از سایر تجهیزات OES متمایز می شود . چنین قابلیت هایی با طراحی و ترکیب تجهیزات بر روی دستگاه به آن داده می شود. دوربین دو چشمی تشخیص داده شده از فاصله 700 متری توسط "SOSNA-N" به طور کلی، مجموعه SOSNA-N از دو قسمت اصلی تشکیل شده است ، ایستگاه اپتیک و تابلوی کنترل . ایستگاه آشکارساز یک دستگاه فشرده به شکل یک پایه ثابت با سر چرخان است که دستگاه های اپتیک را در خود جای می دهد. ابعاد ایستگاه محدود به اندازه 250*250*150 میلی متر است . وزن محصول هم تنها 4.6 کیلوگرم است که امکان حمل دستی و راه اندازی سریع در موقعیت مورد نیاز را فراهم می کند. دستگاه برای کار به منبع تغذیه 12 ولت نیاز دارد . یک رایانه دستی مقاوم با نرم افزارهای لازم به عنوان کنترل از راه دور استفاده می شود. وزن وسایل کنترل از راه دور هم 1.1 کیلوگرم.است . ایستگاه و کنترل از راه دور را می توان از طریق کابل به هم متصل کرد یا از یک کانال Wi-Fi استفاده کرد. بدنه مشترک حسگر ، محل قرارگیری شش دستگاه اپتیک با عملکردهای مختلف است که شامل یک دوربین نظارتی، یک کاوشگر تشخیص و گیرنده آن ، یک کاوشگر هدایت دقیق و گیرنده آن و یک تابشگر لیزر برای خنثی سازی می شود . گرداننده هایی برای چرخش افقی سر حول یک محور عمودی در محدوده 180 درجه به سمت راست و چپ ،نسبت به موقعیت خنثی وجود دارد. هیچ هدایت عمودی وجود ندارد. در حین کار، در حالت خودکار یا دستی ، SOSNA-N به طور مداوم با چرخاندن قسمت سر ، بخش مشخص شده را با تاباندن دو تابشگر لیزر مادون قرمز ، بررسی می کند . ابزارهای اپتیک موجود در ناحیه مشخص شده با بازتاب تابش ایحاد شده توسط کاوشگر ، که دو گیرنده آن را ثبت می کنند ، شناسایی می شوند . به خاطر استفاده از این گیرنده دوگانه ، جهت هدف تعیین می شود وجود یک کانال تشخیص دقیق جداگانه هم عملکرد کلی را بهبود می بخشد . این سیستم می تواند در هرزمانی از شبانه روز کار کند. به صورت دستی یا در حالت خودکار، اپتیک های کشف شده با استفاده از لیزر سرکوب می شوند ، برای این کار یک پرتو لیزر با توان محدود در محدوده طول موج نور مرئی استفاده می شود. چنین تابشی در واقع امکان استفاده موثر از تجهیزات اپتیک هدف قرار گرفته ، دستگاه های نظارتی ، EOS و غیره را از بین می برد . برد موثر این دستگاه تا 3 کیلومتر است. بازتاب یک دوربین تلویزیونی از فاصله 300 متری آشکارساز-خنثی کننده SOSNA-N می تواند توسط یک اپراتور کنترل شود یا به شکل کاملا خودکار به کار گرفته شود . عملکردی روی این دستگاه برای ازبین بردن خودکار تداخل برای اجسام خارجی مانند سایتهای اپتیک که تابش خیره کننده ایجاد می کنند ، پیش بینی شده است . این دستگاه می تواند به صورت مستقل یا به عنوان بخشی از سیستم های امنیتی بزرگتر کار کند . بسته به روش کاربرد، داده های تعیین هدف را می توان به استفاده کنندگان مختلف منتقل کرد. برنامه های کاربردی به گفته شرکت توسعه دهنده ، SOSNA-N می تواند برای حفاظت از انواع سازه های ثابت ( صنعتی، زیرساختی و تاسیسات اداری ) استفاده شود. همچنین امکان استفاده از آن در حفاظت از اجسام متحرک مانند اتومبیل، کاروان و غیره وجود دارد که علاوه بر شناسایی می توان به طور همزمان دوربینهای استفاده شده برای نظارت، جمع آوری اطلاعات و غیره موجود در مجیط را هم سرکوب کرد . قابلیت استفاده نظامی از محصول SOSNA-N هم عالی است. با کمک آن می توان اپتیک روی تجهیزات و سلاح ها را شناسایی و سرکوب کرد. به عنوان مهمترین کاربرد ، این دستگاه به عنوان وسیله ای برای مقابله با تک تیراندازها و خدمه ATGM در نظر گرفته می شود که به شدت به دستگاه های اپتیک و دوربینها وابسته هستند. همچنین امکان کاربرد برای اهداف دیگر هم وجود دارد . در همین راستا ، دستگاه قادر خواهد بود تجهیزات استتار شده با اپتیک نیمه باز را تشخیص دهد. بر اساس آخرین خبرها ، در منطقه عملیات ویژه ، از چندین دستگاه SOSNA-N به طور ویژه برای مبارزه با تک تیراندازها استفاده شده است . این نوع کاربرد به کاربر امکان می دهد تا از قابلیت آشکارساز/خنثی کننده به طور کامل استفاده کند . در عین حال ، این مجموعه قادر به عملیات و انجام وظایف ضد تک تیرانداز به صورت مستقل یا همراه با سربازان در حال انجام ماموریت ، است. دستگاه "SOSN" بدون نصب تجهیزات اپتیکی خنثی کننده هنگام نبرد بر علیه تک تیراندازها ، SOSNA-N در یک موقعیت استتار شده قرار می گیرد و ناحیه مشخص شده از محیط را زیر نظر می گیرد . هنگامی که یک شی مشکوک شناسایی می شود، دستگاه می تواند مختصات و تصویر آن را به اپراتور ارسال کند. اقدامات بعدی به روش انتخاب شده برای مبارزه با دشمن بستگی دارد . تک تیرانداز دشمن می تواند به هدف لیزر تبدیل شود و توانایی شلیک به هدف را از دست بدهد. علاوه بر این، داده های مربوط به موقعیت او را می توان به تک تیراندازخودی یا اجرا کننده آتش قویتر منتقل کرد. هر دو الگوریتم کاربردی نتایج مثبت واضحی را ارائه می دهند. در حالت اول، SOSNA-N تک تیرانداز را مجبور می‌کند تا موقعیت در معرض دید را ترک کند و حداقل به طور موقت کار را متوقف کند. در حالت دوم، فعالیت های او به شکل جدی تری متوقف می شود. همین امر در مورد سایر واحدهای تخصصی دشمن که از اپتیک استفاده می کنند ، مانند دیده بانها ، اپراتورهای ATGM و غیره صدق می کند. از نمایشگاه تا عمل بنابراین، یکی دیگر از توسعه های مدرن داخلی از غرفه های نمایشگاه و زمین های آزمایش فراتر رفته و وارد منطقه عملیات رزمی واقعی شده است . بر اساس گزارش ها، سیستم آشکارساز-خنثی کننده SOSNA-N توسط نیروهای ویژه آزمایش شده است و این کار خود را با موفقیت به پایان رسیده است . اکنون می‌توان انتظار داشت که محصولات SOSNA-N در ارتش و سازمان‌های مجری قانون گسترده‌تر شود. همچنین می توان سیستم فعلی را با در نظر گرفتن تجربه استفاده واقعی در میدان رزم ، ارتقا داد . این احتمال وجود دارد که آشکارساز/خنثی کننده بازطراحی شده جدید بزرگتر و قدرتمندتر باشد و در نتیجه قادر به شناسایی و سرکوب اهداف در فواصل بیشتر و عملکردهای جدیدتر، باشد. با این حال، حتی در شکل فعلی خود، SOSNA-N الزامات اساسی را در حوزه وظایف پیش بینی شده ، برآورده می کند . پی نوشت : این همان مقاله اصلی بود که توسط دوست گرامی @majid363 پیشنهاد شد و قرار بود در ابتدا برای این تاپیک ترجمه شود ، منتها به نظرم رسید که ابتدا مطالبی در مورد کلیات موضوع آورده شود تا مفهوم مطلب راحت تر دریافت گردد .
  17. قسمتی از یک ایده برای کشف تک تیرانداز نویسنده : Ozgun Can عنوان اصلی : Mathematica in Battlefield: Sniper Detection درگیری‌های نظامی مدرن تهدیدهای متعدد جدی را برای نظامیان ایجاد کرده اند .این تهدید مخصوصا درعملیات شهری، شورش و جنگ چریکی جدی تر است . هدف قرار گرفتن توسط تک تیرانداز یکی از علل شایع تلفات در درگیری های مسلحانه است در این نوع درگیری هاست که به دلیل ماهیت آن ، پیش بینی و جلوگیری از این اتفاق را بسیار دشوار می کند. تا به حال برای حل این مشکل و مکان یابی تک تیرانداز ، انواع مختلفی از سیستم ها توسعه یافته اند که بیشتر آنها برای کشف تک تیر انداز پس از شلیک طراحی شده اند، این راه حل های تشخیص معمولا یا به به صورت استفاده از تجهیزات غیر فعال هستند و از علایم صوتی ، مادون قرمز و نور معولی استفاده می کنند . راه حل های دیگری به صورت استفاده از تجهیزات فعال شامل سیستم های رادار ،کشف لوله اسلحه یا بهره برداری از اصل اثر چشم گربه است . در استفاده از اثر چشم گربه ، با بهره گیری از نور منعکس شده از دوربین تک تیر انداز یا دوربین دو چشمی می توان حضور تک تیر انداز را کشف کرد . مشکل در این است که با استفاده از راه حل های غیر فعال ارائه شده ، تا زمانی که تیراندازی که کمین کرده است ماشه را نکشد ، هشداری ایجاد نمی شود . انواع فعال هم متکی به انتشار فعال امواج رادار یا نور هستند که ممکن است به صورت متقابل ، باعث تشخیص آشکارسازشود . در این بین می شود به یک سیستم غیر فعال ولی پیشگیرانه فکر کرد که می تواند یک رویکرد پیشرفته در این زمینه باشد . این کار می تواند بر اساس تجزیه و تحلیل تصویر اتفاق بیفتد .. این مطالعه تلاش می‌کند تا یک شروع نظری مقدماتی با نرم‌افزار Mathematica، برای مشکل تشخیص تک‌تیرانداز به صورت غیرفعال ولی پیش از تیراندازی ایجاد کند. سیستم های تشخیص تک تیرانداز موجود سیستم های توسعه یافته برای حل این مشکل را می توان در دو گروه طبقه بندی کرد: گروه اول شامل سیستم هایی است که برای تعیین موقعیت تک تیرانداز پس از شلیک طراحی شده اند. دومی شامل سیستم هایی است که برای تعیین محل تک تیرانداز قبل از شلیک طراحی شده اند. راه حل های تشخیص صوتی، مادون قرمز و راداری متعلق به گروه اول هستند که به صورت جداگانه یا به عنوان یک سیستم تشخیص چند سنسوری یکپارچه ، مستقر شده اند. سیستم های صوتی بر اساس تشخیص امواج صوتی ایجاد شده توسط صدای دهانه اسلحه یا امواج ضربه ای تولید شده توسط پرواز مافوق صوت گلوله ها هستند. حسگرهای سیستم‌های مادون قرمز بر شناسایی امضای مادون قرمز تشعشع شده از آتش دهانه یا گرمای گلوله به دلیل اصطکاک آیرودینامیکی، اصطکاک با لوله و سوختن باروت گلوله متکی هستند. با این حال، مشکل در این است که این سیستم ها باید منتظر بمانند تا تک تیر انداز برای اولین بار شلیک کند تا مسیر گلوله را به سمت ماشه شناسایی و تجزیه و تحلیل کند . این روش ممکن است از نظر میدانی ، کاربردی باشد، اما مشکل آن قربانی شدن اولین هدف است. سیستم‌های دسته دوم ، یا سیستم های فعال که به ندرت در جستجوی متن‌باز در اینترنت با عملکرد آن‌ها مواجه می‌شویم ، می‌توانند چاره‌ای برای این وضعیت باشند. این سیستم های فعال شامل سیستم‌های رادار جستجوی محل لوله اسلحه یا سیستم هایی که با بهره‌گیری از اصل اثر چشم گربه‌ای و با بهره گیری از نور منعکس شده از دوربین تک تیر انداز یا دوربین دو چشمی می توان حضور تک تیر انداز را کشف کرد . رویکرد تجزیه و تحلیل تصویر برای تشخیص تک تیرانداز سیستم های تشخیص تک تیرانداز که در بالا ذکر شد، جوانب مثبت و منفی خود را دارند. دسته اول تا زمانی که تک تیرانداز ماشه را نکشد، اخطار ایجاد نمی کند. دسته دوم متکی بر انتشار فعال امواج رادار یا نور است که ممکن است به یک نقطه ضعف برای لو رفتن خود آشکارساز تبدیل شود. یک سیستم غیر فعال اما پیشگیرانه ممکن است یک رویکرد جدید در این زمینه باشد، این کار به شکل یک راه حل بر اساس تجزیه و تحلیل تصویر می تواند صورت بگیرد . بدیهی است که در طبیعت یافتن یک دایره یا بیضی کامل غیرممکن است و اگر به نحوی شکل دایره ای یا بیضی را بین درختان، بوته ها، نیزارها، سنگ ها یا زمین تشخیص دهیم، احتمال زیادی وجود دارد که نوک لوله اسلحه ، یک دوربین دوچشمی یا دوربین تفنگ یک تک تیراندازباشد . البته برای استفاده از این ایده باید دوربین یا لوله اسلحه و دوربین نشانه گیری در زمان جستجوی تصویری ، در معرض دید باشد ؛ مشخص است که در غیر این صورت به این معنی است که فعلا تیراندازی صورت نمی گیرد و تهدید به هر حال برجسته نیست. منبع
  18. روشهای تشخیص تک تیرانداز عنوان اصلی : Electro-optical passive sniper detection — conception and system overview نوشته : MARIUSZ KASTEK, RAFAŁ DULSKI, PIOTR TRZASKAWKA منبع : BIULETYN WAT VOL. LIX, NR 3, 2010 قسمت دوم و پایانی  سیستم های غیرفعال برای تشخیص تک تیرانداز اغلب سنسورهای صوتی مورد استفاده می توانند زوایای مربوط به جهت حضور منبع صوتی حاصل از شلیک را اندازه گیری کنند ، اما محل شلیک را مشخص نمی کند .برای تعیین مبدا گلوله ، لازم است مجموعه ای از حسگرهای صوتی ، در جاهای مختلف مستقر شوند .یکی از روش های جایگزین این است که یک جهت تقریبی برای تک تیرانداز را از اطلاعات صوتی به دست بیاوریم ،سپس یک سنسور مادون قرمز را در آن مسیر استفاده کنیم تا منشا دقیق تر گلوله نشان دهیم .جایگزین دوم تشخیص آتش دهانه با یک حسگر مادون قرمز با میدان دید وسیع است که بلافاصله با پیدا کردن یک مسیر مادون قرمز از گلوله ، با توجه به جهت آن تا مبدا حرکت ، که می شود محل تک تیرانداز ، آن را تعقیب می کند. روند تعقیب مسیر گلوله تا مبدا در شهرها به علت وجود ساختمان ها پیچیده می شود ،ساختمانها ممکن است دید مستقیم به مکان تک تیرانداز را مسدود کند .اگر قسمت اعظم مسیر گلوله قابل مشاهده باشد ،می توان از شبیه سازی کامپیوتری برای تکمیل بک مسیر مجازی استفاده کرد.این روش می تواند مختصات GPS را برای سلاحی که قرار است به حضور تک تیر انداز واکنش نشان دهد به عنوان مثال یک پهپاد مسلح ، ارائه دهد. در ادامه خلاصه ای از سیستم های تشخیص تک تیرانداز مورد استفاده توسط نیروهای مسلح جهان را می بینیم ( مقاله مربوط به سال 2010 است ) و پدیده های فیزیکی را که این سیستم ها برای تشخیص محل تک تیراندازاستفاده می کنند مشخص می کنیم . همه این داده ها از منابع اطلاعاتی عمومی جمع آوری شده است. نام شرکت سازنده روش مورد استفاده Prototype Sanders MuzzleBlast BulletShockWave Bullet Detection Indicator G D Associates BulletShockWave Bullet Ears BBN MuzzleBlast BulletShockWave PD Cue AAI Corporation BulletShockWave VIPER Maryland AdvancedDevelopment Lab MuzzleFlash Prototype Hughes Aircraft MuzzleBlast Bullet in Flight (IR) Integrated SniperLocation System Sanders, LMIIS, and Sentech MuzzleBlast BulletShockWave Bullet in Flight (IR) SECURES Alliant Techsystems MuzzleBlast Fast IR Sniper Tracker Thermo Trex MuzzleFlash توسعه سیستم نوری طراحی شده برای تشخیص تک تیرانداز بر چندین جنبه متمرکز است که عبارتند از طراحی اپتیک مناسب ، انواع جدید حسگرها و روش های پردازش سیگنال .تا آنجا که به تشخیص مادون قرمز از رویداد شلیک مربوط می شود ( یعنی آتش دهانه ) ، محدوده طول موج بهینه برای تشخیص تیرانداز پنهان شده یا شلیک خمپاره و نارنجک های راکتی (RPGs) بین دو باند طیفی قرار دارد که یکی در مرکز 2.8 میکرومتر و دیگری در 4.5 میکرومتر است . .بنابراین ، محدوده میانی مادون قرمز ( MWIR ) معمولا انتخاب می شود ،البته این کار به این معنی هم هست که سیستم تشخیص تک تیرانداز که در محدوده طول موج 3 تا 5 میکرومتر کار می کند ، باید با مشکل احتمالی هشدارهای کاذب ناشی از نور خورشید مقابله کند .. تشخیص آتش دهانه نیازمند سرعت بالا در زمان واکنش و مداومت بررسی است. که به طور قابل توجهی از مقادیر سرعت معمولی 30 یا 60 هرتز دوربین های استاندارد فراتر می رود . بنابراین این دوربینها برای تشخیص سیگنال هایی مانند شلیک تک تیرانداز ،که مدت زمان آن حدود 2 میلی ثانیه است ،به اندازه کافی سریع نیستند .علاوه بر این برای بررسی مداوم منطقه اطراف ، ،میدان دید گسترده لازم است تا امکان تعیین دقیق محل رخداداد آتش دهانه (موقعیت تک تیرانداز) حفظ شود . چند نمونه از سیستم های مادون قرمز واقعی برای تشخیص تک تیرانداز در ادامه توضیح داده شده است. سیستم WeaponWatch توسط Radiance Technologies توسعه یافته است ،سیستم تشخیص و پاسخ سلاح بسیار توانا ،قابل اعتماد و منعطفی را ارائه می دهد .این سیستم یک راه حل کامل ارائه می کند که در تشخیص ، مکان یابی ، طبقه بندی و پاسخ به شلیک صورت گرفته از سلاحهای مستقر شده در هواگردهای بال ثابت و بالگرد ، پهپادها ، خودروها ، برج ها و سه پایه ها را استفاده می شود . WeaponWatch با استفاده از یک دوربین مادون قرمز پرقدرت و فناوری پردازش داده پرسرعت نسل پنجم ، علایم حرارتی سلاح های شلیک شده را به صورت زمان واقعی شناسایی ، تجزیه و تحلیل می کند . سرعت و دقت WeaponWatch این امکان را به وجود می آورد که با تشخیص و پاسخ به آتش سلاح دشمن با هشدار دادن به سربازان و مشخص کردن نوع و محل سلاح شلیک کننده ، حتی قبل از رسیدن صدای آتش سلاح دشمن به حسگر صوتی ، بتوان اقدام به آتش متقابل کرد . WeaponWatch می تواند شلیک اسلحه را در زمان واقعی ( Realtime ) ، در روز یا شب و در یک محدوده دید 120 درجه تشخیص دهد . حسگرها می توانند به صورت ثابت مستقر شوند یا روی خودروهای در حال حرکت نصب شوند . WeaponWatch می تواند شلیک سلاحهای مشخص شده ای را در بین شلیک مداوم تعداد زیادی سلاحهای مختلف شناسایی کند . این سیستم می تواند مکان سلاح شلیک کننده مورد نظر را به صورت زاویه ، ارتفاع و فاصله ( azimuth, elevation and range ) مشخص کند تا مختصات جغرافیایی عملیاتی آن تعیین شود . WeaponWatch با سیستم راهنمای سکویی که بر آن استقرار پیدا می کند ، یکپارچه می شود تا با سرعت آن تطبیق پیدا کند و برای طبقه بندی سلاح شناسایی شده از پایگاه داده وسیعی از امضاهای شلیک سلاحهای مختلف ، استفاده می کند . این پایگاه داده شامل سلاحهای کوچک ، تفنگ های تک تیرانداز ، تیربارها ، RPG ها ، MANPAD ها ، تانکها ، خمپاره ها ، توپخانه و سایر سلاحها است. WeaponWatch می تواند آتش هر یک از این سلاح ها را از خارج از برد موثر خود هم تشخیص دهد . سیستم فورا با مشخص کردن نوع سلاح شناسایی شده و موقعیت جغرافیایی آن واکنش نشان می دهد و همزمان با این که حسگرهای یکپارچه ،سلاح ها و سایر سیستم ها با هم عمل می کنند ، داده های رویدادهای تشخیصی و پاسخ داده شده به سیستم های فرماندهی و کنترل مخابره می شوند . رابط کاربری WeaponWatch .اطلاعات بصری دقیقی را به عامل انسانی که در حلقه کنترل قرار دارد ، ارائه می دهد. WeaponWatch برای شناسایی و پاسخ به شلیک سلاح های دشمن ، دقت عمل حسگر مادون قرمز و تحلیل داده ها با سرعت بسیار بالا را ترکیب می کند تا جنگجویان را قادر سازد تا بلافاصله شناسایی ،، مکان یابی و طبقه بندی شلیک از طیف گسترده ای از سلاح ها را انجام بدهند ..عناصر اساسی اینً سیستم در شکل نشان داده شده است .جنگجویان و پرسنل امنیتی در معرض خطر فزاینده ای از تیراندازی توسط تک تیراندازها و تیراندازی از داخل خودرو هستند .این اقدامات تروریستی در بیشتر موارد به دلیل دشواری در شناسایی ومکان یابی آتش دشمن موفقیت آمیز است .نیروهای درگیر با عملیات آزًادی عراق ( OIF ) امروزه ( سال 2010 ) از این سیستم برای ارائه اطلاعات دقیق هدف گیری در مناطق شهری و باز استفاده می کنند. WeaponWatch امضای مادون قرمز هر اسلحه را در لحظه شلیک می گیرد ، بلافاصله آًن را از پایگاه داده هزاران آتش دهانه سلاح شناسایی می کند و موقعیت آن راروی صفحه نمایش می دهد . این سیستم قبلا خود را در جنگ ثابت کرده است .نسخه قدیمی تر و شکننده 400 پوندی این سیستم در عراق ،بالای ساختمان بلندی که تمرکز بالایی از تیراندازی گروههای شبه نظامی در منطقه دور آن وجود داشت ، نصب و آزمایش شد . در عرض چند روز ،بعدی مشخص شد که نیروهای آمریکایی قادر به استفاده از WeaponWatch برای پاسخ سریعتر به آتش بودند و در نتیجه حملات دشمن کاهش قابل توجهی داشت . سیستم WeaponWatch و اجزای آن البته هیچ سیستم ضد تک تیراندازی کامل نیست و هر سیستمی را می توان فریب داد یا اگر دشمن درک کافی از حدود توانایی و ناتوانی های سیستم داشته باشد ، می تواند آن را مورد سوءاستفاده قرار دهد . اگر چه پتانسیل ترکیب بومرنگ آکوستیک و حسگرهای مادون قرمز WeaponWatch ممکن است به نیروهای آمریکایی قابلیت چند وجهی مورد نیازشان را ارائه بدهد. سیستمREDOWL یکی دیگر از سیستم های متحرک تشخیص تک تیرانداز است . این سیستم دارای سیستم یافتن جهت صوتی (ADF) است که توسط BioMimetic Systems توسعه یافته است .ADF مبتنی بر مدارهای عصبی پیشرفته ای است که تقلیدی از سیستم شنوایی انسان را ارائه می کند و اطلاعات دقیقی را در محیط های با نویز پس زمینه بالا ارائه می دهد .این سیستم از نشانگر و روشن کننده لیزری ، مکان یاب و طبقه بندی کننده صوتی ، تصویرگر حرارتی ، موقعیت یابی GPS، یک دوربین نور روز و مادون قرمز و دو دوربین زاویه باز استفاده می کند . iRobot علاوه بر ارائه سکوی ربات PackBot خود ، نرم افزار و عملکردهایی برای ربات را توسعه داد .Insight Technology ، تولید کننده سیستم های لیزر مرئی و مادون قرمز با کارایی بالا و روشن کننده ( illuminator ) ، در حال توسعه سیستم های اپتیکی REDOWL است .BioMimetic Systems، یک شرکت با سابقه کار به عنوان مرکز فوتونیک ، مسئول سیستم های تشخیص و مکان یابی صوتی REDOWL است . آزمایشگاه تحقیقاتی ارتش آمریکا منبع اصلی تامین مالی این پروژه است. REDOWL یک مجموعه حسگر از راه دور و قابل گسترش است که برای ارائه اطلاعات هشدار اولیه ، تشخیص شلیک سلاح ، اطلاعات ، نظارت و قابلیت های هدف گیری به نیروهای نظامی و سازمان های دولتی طراحی شده است . PackBot مجهز به REDOWL برای نیروهای پشتیبانی سریع ارتش ( Army’s Rapid Equipping Force ) در میدان تیر و هدفهای پرتابی آزمایش شده است . در بیش از 150 گلوله شلیک شده از تپانچه های 9 میلیمتری ، M-16 و AK-47 از فاصله بالای 100 متر ، ،سیستم REDOWL در بیش از 94 درصد موارد منبع تیراندازی را با موفقیت شناسایی کرد . سیستم REDOWL نصب شده بر روی روی ربات تاکتیکی متحرک PackBot iRobot PackBot یک ربات متحرک تاکتیکی است که می تواند توسط یک سرباز به صورت دستی حمل و به کار گرفته شود . همانطوری که در افغانستان و عراق به اثبات رسید ، PackBot می تواند مناطق خطرناک یا غیرقابل دسترس را جستجو کند و اولین نگاه امن به سربازان ارائه کند تا بدانند چه انتظاری داشته باشند و چگونه پاسخ دهند . REDOWL مجموعه ای از سیستم های تشخیص نوری و صوتی از جمله یک نشانگر و روشن کننده لیزری ، مکان یاب و طبقه بندی کننده صوتی، تصویرگر حرارتی ،موقعیت یاب GPS دوربین مادون قرمز و نور روز و دو دوربینبا زاویه دید گسترده را دارد . هنگامی که این سیستم ها با PackBot یکپارچه می شوند ،ربات را قادر می سازند تا نقطه شروع تیراندازی متخاصم را به دقت شناسایی ،مکان یابی و مشخص کند .این سیستم ها همچنین REDOWL رابرای نظارت شهری در هر زمانی از روز و شب برای شناسایی ،موقعیت های گروگان گیری ، سنگر ،پاسگاه های رصد خط مقدم و ماموریت های حفاظت محیطی ایده آل می سازند . نتیجه گیری تجزیه و تحلیل داده های ثبت شده در طول اندازه گیری های تجربی نشان می دهد که تشخیص شلیک گلوله در باند طیفی مرئی و مادون قرمز کار چندان پیچیده ای نیست . استفاده موثر از هر دو باند طیفی برای تشخیص تیرانداز نیاز به مقدار قابل توجهی از داده های تجربی برای توصیف کامل پارامترهای شلیک واقعی دارد .چنین داده هایی که امضا نامیده می شوند ، مبنایی برای توسعه الگوریتم های کارآمد برای دستگاه های تشخیص شلیک هستند. سیستم های الکتواپتیک غیرفعال و فعال سلاح های مؤثری در عملیات ضد تک تیرانداز هستند .مزیت اصلی آنها قابلیت تشخیص زودهنگام یک تهدید بالقوه است .چنین سیستمهایی همه کاره هستند و می توانند به عنوان دستگاه های مستقل یا به عنوان بخشی از سیستم های دارای چند حسگر عمل کنند .ادغام حسگرهای مختلف در یک سیستم تشخیصی ،احتمال تشخیص درست را افزایش می دهد و نرخ هشدار کاذب را کاهش می دهد . با تطبیق گستره فاصله قابل توجه حملات تک تیرانداز ، ،سیستم های الکترو اپتیک در شرایط میدان جنگ مدرن بسیار مؤثر هستند .نتایج مثبت استفاده عملیاتی از چنین سیستم هایی ثابت می کند که آنها سطح بالاتری از حفاظت از نیروها را به ویژه در درگیریهای نامتقارن اخیر ارائه می دهند. منبع پی نوشت : با توجه به این که مقاله مربوط به سال 2010 است ، در این مدت پیشرفتهای بسیاری در این زمینه اتفاق افتاده اند و با کمک پیشرفت تکنولوژی دستگاههای جدید تری با امکانات گسترده تر ساخته شده اند . در ادامه همین تاپیک اگر لطف خدا یاری کند ، به سیتمهای جدید هم خواهیم پرداخت .
  19. یک توضیح : در ادامه مقاله در مورد سنجش طیفی آتش دهانه ، تستهای آزمایشگاهی برای مشخص کردن امضاهای آتش دهانه در سلاحهای مختلف و تجزیه تحلیل داده های حاصله می پردازد که این قسمتها را از ترجمه حذف کردم و به ادامه موضوع و مبحث سیستم های غیرفعال که بیشتر کاربردی است می پردازیم . سلام اتفاقا تمام بحثها تا اینجا مربوط به تشخیص صوتی محل تک تیر انداز و تشخیص اپتیکی آتش دهانه اسلحه بود . تک تیراندازی سراغ دارید که اسلحه اش صدای شلیک یا آتش دهانه اسلحه نداشته باشد ؟
  20. سلام منظورتان این است که یک قطعنامه که خودش هیچ الزامی برای اجرا ندارد و فقط یک اعلام نظر از مجمع عمومی است ، برای رای دهندگانش الزام ایجاد خواهد کرد ؟ فکر میکنم پاسخ به این سوال هیچ نیازی به حقوق بین الملل نداشته باشد . منطقی است که رای موافق یا مخالف کشورهای رای دهنده در مجمع عمومی برای یک قطعنامه که خودش غیر الزام آور است ، هیچ الزامی برای اجرای آن برای رای دهندگانش هم ایجاد نمی کند . جالب آن است که با این که اگر " شورای امنیت ملل متحد " قطعنامه ای تصویب کند ، تمام امضا کنندگان منشور ملل متحد مطابق مفاد امضایشان خود را ملزم به اجرای آن می دانند ولی مطابق آنچه تا کنون هم دیده ایم که اگر مثل اسراییل زورش را داشته باشند ، این الزام هم اصلا مهم نیست ! پی نوشت : زیاد خودتان را مشغول این گزاره های شبه منطقی و شبه قانونی طرح شده در فضای مجازی نکنید ، طراحان این ایده ها بیشتر سوفسطایی هستند تا فیلسوف !
  21. سلام توضیح نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره رای مثبت به قطعنامه کشورهای عربی در مورد فلسطین یک توضیح کوچک : قطعنامه های شورای امنیت الزام آور هستند و قطعنامه های مجمع عمومی غیر الزام آور ( در حد اظهار نظر ) . این هم برمی گردد به ایجاد ساختار سازمان ملل توسط طرفهای پیروز جنگ ( بخوانید انگلستان و آمریکا ) که اصل موضوع برایشان همان شورای امنیت بود برای اداره دنیا و ایجاد مجمع عمومی فقط برای این بود که دیگر کشورهای دنیا هم بتوانند تصور جزئی از کل بودنشان را در این ساختار داشته باشند . تا جایی که یادم می آید توی کتاب "چرچیل " احتمالا نوشته "کلاوس لارس" از چرچیل نقل میکنه که نظرش برای ایجاد سازمان ملل ، ایجاد همین شورای امنیت به عنوان مجری نظم جهانی بود و میل زیادی به ایجاد ساختاری مثل مجمع عمومی نداشت .
  22. oldmagina

    اخبار برتر نظامی

    سلام فقط چون همچنان این موضوع دارد کش پیدا می کند : دوستان لطف کنند برای این آروزهای دور و دراز همان منبعی که خودشان می گذارند را لااقل یک دور بخوانند و بعد به فرض آن به آرزوهای دور و دراز برسند : these “assets must be liquidated using disposal at the balance holder’s site,” according to the document doing the online rounds. The document further notes that “it is not feasible to use the evaluated assets for other purposes, including as a source of spare parts, given their technical condition and uniqueness.” - این داراییها باید در همان محل پایگاه دپو شده شان اوراق شوند . - اجازه کاربرد قطعات حاصل از اوراق برای هر منظور دیگری شامل استفاده به عنوان منبع قطعات داده نمی شود .. حالا چطور دوستان با این نان خشک حاصله از این اوراقی ها به آرزوهایشان برسند ، نمی دانم .
  23. سلام راحت تر خواهیم بود که بگوییم این در واقع بیشتر تصور یک طراح گرافیکی از یک شهر موشکی بر اساس دانسته های خودش است
  24. متن سخنرانی دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک بسم الله الرحمن الرحیم آقای رئیس، از جنابعالی به خاطر برگزاری نشست ویژه اضطراری مجمع عمومی‌برای بررسی تحولات اخیر فلسطین تشکر می‌کنم. 1- به گواه تاریخ و اسناد سازمان ملل، مسأله فلسطین دارای حدود 80 سال سابقه است. بنابراین تلاش برای تقلیل ابعاد آن به یک حمله و به یک گروه آزادی بخش فلسطینی یک دروغ بزرگِ است. 2- بر اساس اصول حقوق بین الملل و نیز صدها قطعنامه همین مجمع، تمامی سرزمین فلسطین، سرزمین تحت اشغال بوده و بر همین اساس، رژیم صهیونیستی، متجاوز و اشغالگر شناخته میشود. 3- ملت فلسطین مثل هر ملت دیگرِ تحت اشغال، از «حقِ مسلم و ذاتی تعیین سرنوشت» برخوردار بوده و حق دارد رأساً و آزادانه در مورد استقلال خود و ایجاد دولت مستقل برای خویش تصمیم بگیرد. طبق حقوق بین‌الملل و به تصریح قطعنامه‌های شماره 309 و 323 سال 1972 شورای امنیت در قضیه نامیبیا، «حق مسلمِ تعیین سرنوشت و استقلال» دائمی‌بوده و با گذشت زمان نیز از بین نمی‌رود. بنابراین، همانگونه که طولانی شدن اشغال سرزمین برای اشغالگر هیچ حقی ایجاد نمی‌کند، گذشت زمان نیز ذره‌ای از حق تعیین سرنوشت ملت تحت اشغال نمی‌کاهد. 4- طبق اصول قطعی و قواعد مصرح حقوق بین الملل و صدها قطعنامه همین مجمع ملت فلسطین به عنوان یک ملت تحت اشغال، از «حق مشروع مقاومت در برابر اشغال با استفاده از تمام روش‌های موجود از جمله مبارزه مسلحانه» برخوردار است. لذا تلاش‌های ریاکارانه و مزورانه اخیر برای معرفی مبارزه آزادیبخش ملت فلسطین به عنوان اقداماتی تروریستی منجر به فریب ملل آزاده و وجدان‌های بیدار جهان نخواهد شد. 5- آمریکا به عنوان حامی‌بی قید و شرط و همیشگی رژیم اشغالگر، عامل اصلی شکست‌های سازمان ملل به ویژه شورای امنیت در احقاق حقوق فلسطینی‌ها است. این کشور تاکنون ده‌ها بار از ایفای وظایف مسلم شورای امنیت در این زمینه جلوگیری کرده که یک نمونه آن وتو کردن 45 قطعنامه این شورا است که آخرین آن هفته گذشته رخ داد و طی آن، آمریکا نه تنها با هرگونه توقف جنایات اسرائیل در غزه مخالفت کرد، بلکه حاضر به دادن حتی رأی ممتنع به یک قطعنامه برای میسر ساختن زمینه ارسال کمک‌های بشردوستانه به غیرنظامیان تحت بمباران و محاصره در غزه نیز نشد و با آن مخالفت کرد. این نهایت بی مسئولیتی و مصداق بارز پشت پا زدن به اصول اولیه انسانی است. 6- ما معتقدیم که حل کامل و همه جانبه مسأله فلسطین فقط و فقط از طریق تحقق کامل حق مسلمِ این ملت در تعیین سرنوشت و ایجاد دولت مستقل فلسطینی در تمامی آن سرزمین به پایتختی قدس شریف میسر است. تمامی سرزمین فلسطین، از بحر تا نهر، فقط متعلق به فلسطینی‌های اصیل شامل مسیحیان، یهودیان و مسلمانان است و هیچ نهاد و کشوری نیز نه حق دارد و نه می‌تواند وجبی از آن را در اختیار فرد یا گروه دیگری قرار دهد. این توهمی‌باطل، خیالی خام و رؤیایی است که ممکن است فقط در خواب محقق شود. جمهوری اسلامی ایران ضمن باور به حق ملت فلسطین به مقاومت در برابر اشغالگری، طرح سیاسی و دموکراتیک برگزاری رفراندوم تعیین سرنوشت در میان ساکنین اصیل فلسطین (اعم از یهودی، مسلمان و مسیحی) را ارائه داده که در سازمان ملل نیز به ثبت رسیده است. 7- ذات و ماهیت رژیم صهیونیستی بر تجاوز، اشغال، جنایت و دروغ و فریب استوار است. این رژیم تاکنون بیش از 20 جنگ در منطقه به راه انداخته، بدون استثناء به همه همسایگان خود تجاوز کرده، به تعدادی از کشورهای خارج از این منطقه حمله نظامی‌کرده، کماکان علاوه بر فلسطین، خاک برخی کشورهای عربی دیگر را تحت اشغال دارد، همه چهار جنایت بین‌المللی اصلی یعنی جنایت تجاوز، جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت نسل‌کشی را نه یک بار بلکه بارها و در مواردی هر چهار جنایت را به صورت همزمان مرتکب شده است ، و برای پیشبرد اهداف نامشروع خود به هیچ اصول انسانی و قاعده حقوقی پایبند نبوده و نیست. آقای رئیس، هیات های محترم 8- ما باید واقعیت را همانطور که هست ببینیم؛ واقعیت این است که اشغالگری خشن با گذشت، به آپارتاید بیرحم و عمیق دگردیسی یافته است. همین ترکیب هولناک 'اشغالگری مزمن' و 'آپارتاید عمیق' است که به رژیم اشغالگر مجوز روانی قصابی و کشتار جمعی مردم تحت اشغال را می دهد. بنابراین اکنون زمان آن است که چهره واقعی این رژیم را مد نظر قرار داده و همانگونه که هست بشناسیم، همانطور که مجمع عمومی در سال ۱۹۷۵ طی قطعنامه شماره ۳۳۷۹ با شناسایی 'صهیونیسم به عنوان نژادپرستی' انجام داد. آقای رئیس، مایلم تأکید نمایم: 1- اقدام اخیر ملت فلسطین و سازمان آزادی بخش حماس علیه اشغالگران، برمبنای قواعد قابلِ اعمال حقوق بین‌الملل، عملی کاملاً مشروع بوده و حق ذاتی آنها است و انتساب هر عنوان دیگری به آن مطلقاً غیرقانونی و غیرقابل قبول است. 2- ادعاهایی نظیر قائل شدن حق به اصطلاح «دفاع مشروع» برای رژیم اشغالگر اسراییل نیز یک شوخی به غایت مضحک است. مسلماً نمی‌توان جای قاتل و قربانی را با سوء استفاده از برخی عبارات مشروع عوض کرد. 3- عملیات طوفان الاقصی صرفاً واکنش به استمرار اشغال و تجاوز رژیم اشغالگر و واکنش به جنایات گسترده ماه‌های اخیر رژیم اسرائیل است. در حقیقت، این عملیات آتشفشان خشمِ متراکمِ کل ملت فلسطین در برابر بیش از هفت دهه جنایات مستمر و گسترده رژیم صهیونیستی است. 4- طبق حقوق بین‌الملل، مقاومت در برابر تجاوز و اشغال از جمله به روش مسلحانه، حقِ ذاتی و مشروع ملت فلسطین است و برای اعمال آن نیز نیاز به کسب مجوز یا دستور هیچ کشور و نهادی ندارد. انتخاب اخیر جنبش آزادی بخش فلسطینی حماس در مورد زمان، مکان و کیفیت استیفای این حق نیز تصمیم مستقل خود آنها بر مبنای اصول شناخته شده و مسلم حقوق بین الملل بوده است. 5- آنها که مدام از لزوم جلوگیری از گسترش درگیری سخن می‌رانند، اگر خواهان گسترش دامنه جنگ نیستند باید رژیم صهیونیستی را برای توقف فوری و کامل جنایات جنگی تحت فشار قرار دهند. 6- اظهارات اخیر مقامات رسمی و نظامی رژیم صهیونیستی و نوع اقدامات آن در غزه ثابت می‌کند که کشتار بیش از 7000 نفر غیرنظامی‌که بیش از 62 درصد آنان را کودکان و زنان تشکیل می‌دهند، زخمی و معلول کردن بیش از 17هزار نفر غیرنظامی دیگر، قطع کامل آب، برق، سوخت، غذا و دارو به روی یک جمعیت چند میلیونی و ممانعت از هرگونه کمک‌رسانی مؤثر به آنان و ویران کردن وحشیانه و گسترده اماکن مسکونی، مساجد، کلیساها، بیمارستان‌ها و تأسیسات زیربنایی آنها، کاملاً عامدانه و با هدف آشکار و اعلام شده «انتقام‌جویی» و «مجازات جمعی» که تحت حقوق بین‌الملل به صراحت منع شده، صورت گرفته است و جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که این اقدامات نقض آشکار حقوق بین‌الملل و مصداق بارز جنایت تجاوز، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت نسل‌کشی است. 7- در این زمینه صرفاً به ذکر جنایت در بیمارستان المعمدانی غزه بسنده می‌کنم. بی تردید، با توجه به گستردگی و ابعاد وحشیانه جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به این بیمارستان، مشخص است که تنها همین جنایت همه عناصر مادی و مؤلفه‌های معنوی جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت نسل‌کشی را داراست و به تنهایی برای مسئول شناختن و محاکمه همه آمران، عاملان و حامیان در دادگاه جنایتکاران جنگی اسراییلی آن کافی است. 8- اقدامات آمریکا نیز که از طریق حمایت مالی و تسلیحاتی، اقدام مستقیم نظامی و حمایت مؤثر سیاسی در این نبرد نه تنها مشارکت مستقیم دارد، بلکه مدیریت این جنگ را راسا در دست دارد، موجب مسئولیت بین‌المللی آن است. بعلاوه، در حالی که آمریکا خود عملاً و مستقیماً در ارتکاب جنایات علیه فلسطینی‌ها نقش و دخالت دارد، در مقامی نیست که بتواند دیگران را به عدم توسعه جنگ و خویشتنداری دعوت کند. لذا ما نسبت به پیامدهای غیرقابل کنترل حمایت های نامحدود مالی، تسلیحاتی و عملیاتی کاخ سفید از رژیم تل آویو که منجر به گسترش شدت بمباران غیرنظامیان و زنان و کودکان فلسطین در غزه و کرایه باختری شده است ، قویا هشدار می دهیم. 9- تحولات کنونی فلسطین همچنین به وضوح ثابت کرد که تنها نتیجه هر گونه عادی‌سازی روابط با رژیم اسرائیل، نادیده گرفتن حقوق مشروع و تاریخی ملت فلسطین و عادی سازی ارتکاب هرگونه جنایت علیه آن بوده و بنابراین هر تلاشی برای عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل محکوم به شکست است. 10- جلوگیری از تشدید اوضاع فلسطین بویژه با توجه به شرایط پرتلاطم کنونی در مناطق مختلف دنیا، یک مسئولیت جهانی است. ما به نوبه خود، در ادامه تلاش‌های اخیرمان، آماده ایفای نقش جدی‌تر در این زمینه هستیم. در این راستا رهبران جنبش آزادی بخش حماس، برای آزاد سازی اسرای غیرنظامی اعلام آمادگی کرده اند و ایران، ترکیه و قطر آماده نقش آفرینی در این موضوع مهم انسانی هستند. طبعا آزادی 6000 اسیر فلسطینی نزد رژیم اشغالگر هم وظیفه آمریکا به است. 11- مایلم ضمن تشکر از مواضع مثبت و واقع بینانه دبیرکل سازمان ملل و تلاش میدانی وی برای ارسال کمک های انسان دوستانه به غزه و توقف فوری جنگ، تاکید نمایم، انتظار میرود شورای امنیت با عبارات قاطع و تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، رژیم صهیونیستی را به توقف فوری جنایات جنگی، نسل کشی و قتل عام غیرنظامیان و فراهم آوردن سایر زمینه‌های تحقق کامل حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین وادار نماید. این البته وظیفه ذاتی سازمان ملل است که در انجام آن ده‌ها سال تأخیر شده است. کلام آخر آقای رئیس! اکنون سه هفته است که شاهد جنایات جنگی و نسل کشی رژیم اشغالگر اسرائیل در غزه و کرانه باختری فلسطین هستیم. آمریکا و چند کشور معدود اروپایی، بدون رعایت منشور سازمان ملل و حقوق بین الملل، در کنار رژیم اشغالگر اسرائیل قرار گرفته اند. آنها یک جنبش آزادی بخش فلسطینی را تروریست میخوانند که از حق دفاع مشروع در برابر اشغال برخوردار است و رژیم اشغالگر و جنایتکار جنگی را که در غزه به نسل کشی اقدام کرده است، دارای "حق دفاع مشروع" می نامند. این وضع جهان امروز ماست. این وضع شورای امنیت است که قرار بود برای استقرار صلح و امنیت جهانی تلاش کند. آقای رئیس، در نیویورک و از مقر سازمان ملل به جنگ افروزان اسرائیلی و حامیان آن، دولتمردان و نظامیان آمریکا که اکنون مدیریت نسل کشی در فلسطین را در دست دارند صریحاً می‌گویم ما از گسترش و دامنه جنگ در منطقه استقبال نمیکنیم اما هشدار میدهم اگر نسل کشی در غزه ادامه یابد، خود از این آتش در امان نخواهند ماند. آنجا خانه ماست، غرب آسیا منطقه ماست. در امنیت خانه با هیچ طرفی تعارف نداریم. تاریخ تمدن ایران نشان می دهد که ما همواره حامی صلح بوده و هستیم. باید نسل کشی در غزه فورا متوقف شود. باید کوچ اجباری مردم غزه فوراً متوقف شود. غزه در انتظار کمک های انسانی فوری و حیاتی است. جنبش آزادی بخش فلسطینی حماس طبق حقوق بین الملل با اشغالگری مبارزه می‌کند و دارای حق مشروع است. حماس برای آزادی اسرای غیرنظامی آمادگی دارد. جهان باید همزمان از آزادی 6000 فلسطینی اسیر در زندان‌های رژیم اسرائیل حمایت کند. منبع
  25. ابو عبیده سخنگوی گردان‌های عزالدین قسام در کانال تلگرامی خود با اشاره به این مسئله تاکید کرد: دیشب به برادران قطری خبر دادیم به دلایل انسان دوستانه فوری، به دنبال آزادی دو صهیونیست اسیر به نام‌های نوریت یتسحاق با شماره هویتی 001145416 و یوخفد لیفشیتز به شمار هویتی 005236955 هستیم اما رژیم اشغالگر حاضر به پذیرش تحویل آنها نشد. این اعلام یک روز بعد از آزادی دو زن تبعه آمریکا که آن هم با وساطت قطری انجام شده بود، صورت می‌گیرد. همچنین پیام ابو عبیده در شرایطی اعلام می‌شود که اعضای خانواده اسرای صهیونیست در غزه که تعداد آنها بین 200 تا 250 نفر اسیر زن و مرد تخمین زده می‌شود و در میان آنها افسران عالی‌رتبه و نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی به چشم می‌خورند، در مقابل ساختمان وزارت جنگ اسرائیل در تل‌آویو تحصن کرده‌اند. ابو عبیده پیش از این از کشته شدن 22 اسیر صهیونیست بر اثر حملات وحشیانه صورت گرفته علیه نوار غزه خبر داده بود. منبع