cheka

VIP
  • تعداد محتوا

    3,882
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    33

پست ها ارسال شده توسط cheka


  1. بسمه تعالی


    Oplot نام تانکی است که توسط دفتر طراحی ماشین آلات خارکیف موزوروف طراحی شد و در نیروهای مسلح اوکراین مورد استفاده قرار گرفت . اگرچه از این تانک همواره به عنوان "یک ارتقا" و زیر سایه ی نام مخوف T-80 یاد میشود ، اما ارتقاهای وسیع لحاظ شده بقدری است که به جرات میتوان T-84 را یک تانک جدید و مدعی نبردهای امروزی نامید .

    پس از فروپاشی شوروی ، صنایع نظامی و شرکتهای اوکراینی با مشکلات زیادی در بحث فنی ساخت تانک و تامین قطعات مواجه شدند بطوریکه صادرات تانکهای T-80UD به پاکستان نیز به دلیل همین مشکلات طرف اوکراینی متوقف گردید .
    پس از این این مشکلات ، وزارت ماشین آلات سنگین اوکراین تصمیم گرفت با حمایت وسیع از شرکتهای اوکراینی و با بومی کردن تجهیزات نظامی ، استارت استقلال فنی صنایع نظامی اوکراین در تانکسازی را بزند . نتیجه ی این طرح بدون شک قابل قبول بود : سازندگان اوکراینی نه تنها در زمینه تکنولوژی تانکهای شوروی به خودکفایی رسیدند بلکه یک تانک ارتقا یافته بر پایه ی تانک دیزلی T-80UD به نام T-84 را عرضه کردند .

    T-84 اولین بار در سال 1995 در نمایشگاه بین المللی تسلیحات در امارات متحده عربی رونمایی شد و در همان زمان ، قرارداد خرید 320 دستگاه از این تانک برای ارتش پاکستان منعقد گردید . در سال 1999 ، این تانک وارد نیروهای مسلح اوکراین شد و در سال 2001 نمونه ی اصلاح شده ی این تانک موسوم به T-84 Oplot وارد ارتش اوکراین شد .طراحی کلی تانک T-84 Oplot همانند T-80 میباشد اما Oplot دارای ارتقاهای متمایز کننده ای در فاکتورهای مختلف میباشد .

    حفاظت (Protection) :

    تانک Oplot دارای یک برجک کاملا جدید است و از یک سیستم حفاظتی منسجم و یکپارچه استفاده میکند که متشکل از زره کامپوزیت ، زره واکنشی و اخلالگرهاست . زره برجک و بدنه (جلو و دو طرف بدنه) Oplot از یک زره کامپوزیت سرامیکی تقویت شده با یک لایه از زره واکنشی انفجاری (ERA) نسل سوم Nozh ، تشکیل شده است که حفاظت تانک را در مقابل گلوله های APFSDS و Heat افزایش میدهد .


    همچنین ، قسمت بالای تانک T-84 Oplot برای مقابله با حملات از بالا (Top attack) توسط موشکهای ضد تانکی همچون جاولین ، زره پوش شده و طرفین بدنه تانک علاوه بر موارد بالا ، به لایه های لاستیکی برای افزایش مقاومت تانک در برابر موشکهای ضد تانک تجهیز شده اند .تانک T-84 Oplot علاوه بر موارد بالا از سیستم اخلالگر الکترواپتیکی Varta (نگهبان) برای مقابله با موشکهای هدایت لیزری نیز استفاده میکند ، این سیستم در تانک T-90 با نام Shtora-1 نیز استفاده شده . سیستم Varta همانند نمونه ی مشابه روسی خود از سه بخش هشدار دهنده ی لیزر ، اخلالگرهای مادون قرمز و لانچرهای دودزا تشکیل شده است .

    بخش هشدار دهنده ی لیزری از یک پنل کنترل و 2 حسگر لیزری دقیق در جلو و 2 حسگر لیزری با دقت پایین در عقب برجک تانک ، تشکیل شده است ، این حسگرهای لیزری به تشعشعات لیزری دستگاههای مختلف از جمله مسافت یاب های لیزری ، شناسایی گر لیزری و موشکهای هدایت لیزری حساس هستند و به خدمه امکان واکنش موثر در مقابل این موشکهای هدایت لیزری میدهد .

    پس از کشف هدف ، اخلالگرهای مادون قرمز که در طرفین توپ اصلی نصب شده اند با القای یک سیگنال غیر واقعی در مدار هدایتی موشک از طریق انتشار پالس های سیگنال مادون قرمز کدینگ شده ، موشک را منحرف میکند .

    12 لانچر دودزای Aerosol که ذکر شد ، میتواند هم به عنوان بخشی از سیستم اخلالگر Varta (شلیک اتوماتیک) و هم بعنوان یک سیستم مستقل برای ایجاد استتار برای تانک (شلیک دستی) مورد استفاده قرار بگیرد . این لانچرها بطور الکتریکی شلیک میشود و در دو بخش در طرفین تانک نصب شده اند . لازم به ذکر استکه دود ناشی از نارنجکهای دودزای Aerosol دارای مقاومت بیشتری در مقابل آشکار سازهای حرارتی نسبت به دودهای نارنجکهای متعارف است .
    علاوه بر لانچرها ، خود تانک میتواند با تزریق مستقیم سوخت دیزل در اگزوز ، تولید دود برای استتار کند و بعلت تهدیدات نظامی رو به رشد لیزری ، سامانه های اپتیکی تانک برای حفاظت از چشم خدمه در مقابل حمله ی مستقیم لیزرها تقویت شده اند .

    Oplot دارای یک سیستم حفاظت NBC از نوع Overpressure است که هم خدمه و هم سامانه های داخل تانک را از اثرات انفجار اتمی ، گرد و غبار رادیواکتیو و عامل های باکتریولوژیک و سمی حفاظت میکند . T-84 Oplot همچنین از سیستمهای مدرن برای کاهش اثرات حرارتی ، راداری و آکوستیکی استفاده میکند که از جمله ی ان میتوان به سیستم منزوی کردن حرارت و صفحات لاستیکی برای کاهش اثرات راداری تانک استفاده کرد .

    تحرک (Mobility) :

    تانک T-84 Oplot همانند سلف خود ، T-80UD از موتور دیزلی استفاده میکند ، اما موتور بکار رفته در T-84 Oplot از نوع قویتر 6TD-2 با قدرت 1200 اسب بخار است ، این موتور برای کار در شرایط سخت بخصوص در دماهای بالا (55+ درجه سانتیگراد) ساخته شده است که شاید یکی از دلایل این کار را هدف گیری کشورهای خاورمیانه و آفریقا به عنوان مشتریان احتمالی این تانک دانست .

    این موتور دیزلی قدرتمند با نسبت قدرت به وزن 26 اسب بخار بر تن ، نه تنها تحرک تانک را نسبت به T-80 بشدت افزایش داده ، بلکه آنرا حتی در مقابل آخرین تانکهای غربی مثل Abrams چابک تر نموده است .

    موتور 6TD-2 با اینکه در اصل یک موتور دیزلی است اما قابلیت استفاده از سوختهای مختلف مثل بنزین ، Kerosene (نفت سفید) ، سوخت جت و ترکیبی از این سوخت ها را دارد . این موتور دارای یک گرمکن پیش از استارت (Preheater) است که قابلیت استارت در دماهای بسیار پایین را به تانک میدهد . مخزن داخلی موتور ظرفیت 700 لیتر سوخت و مخزن خارجی (بالای شنی های تانک) دارای ظرفیت 440 لیتر سوخت است که در مجموع ، برد 400 کیلومتری را به تانک میدهد .

    این موتور برای تصفیه ی هوای ورودی از گرد و غبار و ذرات معلق ، از یک فیتلر دو تکه استفاده میکند که قسمت اول آن یک فیتلر سانتریفیوژی بوده و با استفاده از نیروی گریز از مرکز ، ذرات معلق را جدا میکند ، قسمت دوم این سیستم تصفیه نیز یک صافی است . موتور Oplot قادر است با این سیستم تصفیه تا 1000 کیلومتر در هوای داغ و گرد و غباری عملیات کند ، بدون اینکه نیاز به تعویض فیتلرها باشد .

    موتور 6TD-2 دارای یک سامانه برای استارت اتوماتیک و نظارت بر پارامترهای موتور است ، از معایب این موتور میتوان به وابستگی آن به واحد الکتریکی مستقل برای استارت زدن در شرایط نامناسب اشاره کرد .

    سیستم تعلیق این تانک بطوری طراحی شده است که بیشترین تحرک ممکن را در عین راحتی خدمه ، به تانک بدهد . هر مجموعه ی شنی تانک از 6 چرخ تشکیل شده است که از شنی های لاستیکی استفاده میکنند و ضربه گیرهای هیدرولیک نیز برای چرخ های اول ، دوم و ششم تعبیه شده است .

    تسلیحات (Armament) :

    تانک T-84 همانند بیشتر تانکهای شرقی از یک توپ 125 میلیمتری به عنوان توپ اصلی ، یک تیربار موازی 7.62 میلیمتری و یک توپ ضد هوایی 12.7 میلیمتری تشکیل شده است ، خدمه ی تانک نیز مجهز به مسلسل های سبک ، نارنجک و یک اسلحه کمری هستند .

    سلاح اصلی این تانک یک توپ تثبیت شده ی 125 میلیمتری KBA3 از نوع بی خان است که قابلیت شلیک انواع گلوله ها از جمله گلوله های ثاقب (APDSFS) ، انفجاری شدید (HEAT) ، انفجاری شدید ترکشی (HE-FRAG) ، گلوله های ترکشی شراپنل (ABFS)و موشکهای هدایت لیزری را دارد . این توپ با استفاده از یک سیستم گلوله گذار خودکار چرخ و فلکی تغذیه میشود و مجهز به استخراج کننده ی بخار و فشار شکن در نوک لوله ی 6 متری خود می باشد . توپ هم از نظر عمودی و هم افقی تثبیت شده است .

    گردش برجک تانک بطور الکتریکی و حرکت لوله ی تانک در ارتفاع بصورت هیدرولیک انجام میشود ، برجک تانک در مدت 5 ثانیه 180 درجه میچرخد و لوله ی تانک دارای سرعت زاویه ای (عمودی) 40 درجه در ثانیه است . برای مواقع اضطراری ، امکان حرکت دستی برجک و لوله ی تانک فراهم شده است .


    40-turret-traversel5B15D.jpg

    مکانیزم گردش الکتریکی برجک تانک



    تانک T-84 Oplot دارای ظرفیت 40 گلوله است که 28 گلوله آن در سیستم گلوله گذار خودکار و 7 گلوله دیگر در سمت راست بدنه تانک (کنار راننده تانک) قرار میگیرد که باعث کاهش احتمال انفجار مهمات در صورت هدف قرار گرفتن تانک میشود . 5 گلوله ی دیگر نیز در یک محفظه ی ایزوله ی حفاظت شده در برجک ذخیره میشود .

    یکی از ویژگی های تانک Oplot همانند همتایان شرقی خود ، قابلیت استفاده از موشکهای هدایت لیزری برای درگیر شدن با اهداف که چندین کیلومتر با تانک فاصله دارد ، است . تانک Oplot قادر است با استفاده از این موشکها ، با اهداف زمینی و هوایی در فاصله ی 5 کیلومتری خود درگیر شود . این موشکهای هدایتی از سر جنگی دوگانه برای نفوذ در زره های واکنشی ساخته شده اند .

    تیربار ضد هوایی 12.7 تانک در بالای برجک تانک قرار گرفته و توسط فرمانده تانک و از طریق یک سامانه ی مخصوص ، کنترل میشود که قابلیت شلیک به اهداف ، بدون نیاز به بیرون آمدن از تانک را به فرمانده تانک میدهد .

    تانک Oplot برای استفاده از این تسلیحات به یک سیستم کنترل آتش پیشرفته مجهز است که امکان انهدام اهداف ثابت یا متحرک را در حالتی که تانک ثابت یا متحرک است به خدمه میدهد .

    سیستم کنترل آتش تانک از سامانه های مختلف شناسایی و کنترل تشکیل شده است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد :

    1- علاوه بر پریسکوپ های معمولی که برای تمام خدمه تانک نصب شده ، سامانه دید در روز 1G46M برای توپچی تانک که از یک تثبیت کننده دو محوره برای افزایش دقت سامانه ، یک مسافت یاب لیزری و سامانه ی کنترل موشک هدایت لیزری استفاده میکند . قدرت بزرگنمایی این سامانه بین 2.7X تا 12X است . مسافت یاب لیزری این سامانه دارای برد 9.990 متر و دقت 10 متر میباشد . به منظور حفاظت از المان های اپتیکی این سامانه در مقابل نور ناشی از شلیک گلوله ی توپ ، کانالهای اپتیکی این سامانه مجهز به حسگرهای نوری شده اند که در هنگام کشف نور شلیک توپ ، کانالهای اپتیکی بطور اتوماتیک خاموش میشوند تا از آسیب جلوگیری شود .

    2- سامانه ی آشکار ساز حرارتی Buran-Catherine-E هم توسط فرمانده تانک و هم توسط توپچی برای کشف و هدفگیری دوربرد اهداف در هر شرایط آب و هوایی مورد استفاده قرار میگیرد ، این سامانه معمولا توسط توپچی مورد استفاده قرار میگیرد اما فرمانده تانک میتواند با استفاده از پنل مخصوص مقابل خود ، کنترل این سامانه را در صورت لزوم از توپچی بگیرد .

    3- سامانه ی دید و نظارت PNK-5 فرمانده تانک از یک سامانه ی دید در روز/شب TKN-5 و تعیین کننده ی موقعیت توپ اصلی تشکیل شده است . سامانه دید TKN-5 از نوع تثبیت شده بوده و دارای 3 کانال است : کانال دید در روز معمولی - کانال دید در روز با بزرگنمایی 7.6X - کانال دید در شب ، . این سامانه از یک مسافت یاب لیزری مستقل نیز استفاده میکند .


    4- سامانه ی کنترل از راه دور توپ ضدهوایی PZU-7 به فرمانده تانک اجازه میدهد بدون نیاز به خارج شدن از تانک ، توپ ضدهوایی را کنترل و اهداف را منهدم کند .

    5- قلب تپنده ی سیستم کنترل آتش تانک ، کامپیوتر بالستیک LIO-V است که با دریافت داده ها از جمله سرعت تانک ، سرعت زاویه ای هدف ، سرعت باد ، فاصله ی هدف ، دمای هوا ، فشار هوا از حسگرها و خدمه تانک ، محاسبات بالستیک لازم برای شلیک گلوله با حداکثر دقت را انجام میدهد . کامپیوتر همچنین زمان انفجار پرتابه های هدایت شونده در بالای سر دشمن را نیز محاسبه میکند .

    علاوه بر این ، کامپیوتر از طریق حسگرهای نصب شده در لوله ی توپ از آخرین کیفیت لوله ی توپ (که در اثر گرمای زیاد شلیک گلوله بطور مداوم کاهش میابد) اطلاع یافته و حتی این فاکتور را نیز به محاسبات خود اضافه میکند .

    تجهیزات جانبی (Other Features) :

    علاوه بر موارد گفته شده در بالا ، تانک Oplot از برخی تجهیزات جانبی دیگر نیز بهره میبرد .

    تانک از یک منبع تغذیه مستقل EA-8 با توان 8 کیلووات استفاده میکند . این منبع انرژی الکتریکی لازم برای Preheater موتور تانک را تامین میکند و به خدمه تانک اجازه میدهد بدون نیاز به روشن کردن موتور (در حالت سکون تانک یا نگهبانی خاموش) ، از سامانه ها و تجهیزات الکترونیکی تانک استفاده کنند . موقعیت این منبع در پشت بدنه ی تانک سمت راست است .

    این تانک همچنین به سامانه های ناوبری ماهواره ای مبتنی بر سیستمهای GLONASS و NAVSTAR مجهز شده است که از طریق آن ، فرمانده تانک میتواند بطور دیجیتالی اطلاعات لازم را در یک کانال رادیویی بین بقیه تانکها به اشتراک بگذارد .

    لازم به ذکر است ، مدل صادراتی این تانک بنام Yatagan با برجک تغییر یافته (شبیه برجک تانک آبرامز) و توپ 120 میلیمتری استاندارد ناتو برای مشتریان خارجی عرضه شده است.

    منبع :

    http://www.morozov.c...ng/body/t84.php
    http://www.morozov.c.../body/oplot.php


    مترجم : Cheka

    • Upvote 6

  2. .... پس از حادثه ی مرگبار مرکز زباله های اتمی در اورال شوروی ، میتوانیم مطمئن باشیم که شوروی ها در سالهای بعد اقدام به توسعه ی تدابیر حفاظتی مثل مدارهای ایمنی برای تضعیف کردن این پتانسیل گرانشی کردند ، درست همانند مدار دشارژ کردن خازن ها در یک مدار RC که با یک شیب کم پتانسیل خازن را میگیرد .

    در اواخر 1950 ، تابش امواج الکترومغناطیسی مرموزی بر ساختمان سفارت آمریکا در مسکو شروع شد که گفته میشود حتی تا امروز هم ادامه داشته است . این امواج اولین بار در جریان سفر معاون اول نیکسون ، رییس جمهور وقت آمریکا به شوروی کشف شد . با توجه به اینکه طبق آشکارسازهای امواج آمریکایی ها دو منبع الکترومغناطیسی در اطراف سفارت این امواج را صادر میکردند ، احتمال ارسال پالس های هماهنگ و عملکرد مجموع این دو فرستنده بصورت یک تداخلگر (Interferometr) بسیار بالاست .

    البته امواج الکترومغناطیسی اسکالار نمیتوانند توسط آشکارسازهای معمولی کشف شوند اما سیگنالهای حامل ضعیف براحتی قابل کشفند . همین موضوع این تصور را در میان آمریکایی ها بوجود آورد که هدف این امواج نسبتا ضعیف ، شارژ کردن میکروفونهای کار گذاشته شده توسط ک.گ.ب در ساختمان سفارت آمریکا بوده . اما تاثیرات تدریجی عجیب بر کارکنان و دیپلمات های سفارت آمریکا کم کم پرده از هدف اصلی این امواج برداشت .

    نفر از سفیران آمریکا در شوروی به علت ابتلا به سرطان مردند و یکی دیگر بر اثر این امواج بیمار شد . در بقیه پرسنل سفارت نیز تغییرات در حال عمومی و فیزیکی آنها قابل مشاهده بود .
    طبق گزارشات ، 4 رییس جمهور آمریکا در دوره های مختلف خواستار قطع تابش این امواج بر سفارت آمریکا میشدند . اما در هر بار شوروی ها با انکار وجود این موضوع ، قدرت امواج را از 18 وات بر سانتیمتر مربع به 2 وات بر سانتی متر مربع کاهش میدادند اما پس از مدتی دوباره و بتدریج امواج تقویت میشدند .
    کارکنان سفارت آمریکا حتی در مقطعی اقدام به نصب صفحه های آلومینیومی روی پنجره های ساختمان برای کاهش اثرات تابش این امواج میکردند .

    [img]http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ2s6Zig8divOSxKiaU2b-lkbmKf7pWxZGZ6ERE6y3p5t17wrch[/img]

    [i] Llewellyn E. Thompson ، سفیر ایالات متحده در شوروی از 1955 تا 1957 / در 6 فوریه 1957 در اثر سرطان مرد[/i]

    طی این سالها ، علت تابش این امواج توسط شوروی ها همواره مورد جستجوی سرویسهای اطلاعاتی آمریکا از جمله CIA ، NSA ، DIA بوده : این کار در حقیقت تلاش برای تاثیر فیزیکی و روانی روی بالا مقام ترین مقام آمریکایی ، یعنی سفیر آمریکا در شوروی بوده است.

    به اظهارات خروشچف در [b]1 ژانویه ی 1960 [/b]باز میگردیم ، خروشچف ، رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سخنرانی از توسعه ی نوعی سلاح جدید و مرگبار در شوروی خبر میدهند که قادر به برچیدن حیات از روی کره ی زمین است ....

    [img]http://www.cheniere.org/images/nytimes011560a280.jpg[/img]

    [img]http://www.cheniere.org/images/khrushchev%20insert%202a1280.jpg[/img]

    روزنامه ی تایمز ، شماره ی 15 ژانویه 1960 / [b]خروشچف : شوروی نیروهای نظامی خود را یک سوم کاهش میدهد ، "سلاحی رویایی" در سر دارد [/b]

  3. [quote]اگه یه کم درباره ی تفاوت این 2 تا مدل توضیح می دادی بهتر بود.[/quote]

    در مدل 636 که توسعه یافته از 877EKM هست ، زیردریایی ارتقا پیدا کرده و بعضی مشکلاتش با افزایش طول حل شده که در نتیجه باعث افزایش قدرت ژنراتورهای دیزلی زیردریایی گشته ، علاوه بر این ژنراتورها برای کاهش اثرات آکوستیکی و افزایش مخفی کاری روی یک پایه ی ضربه گیر (Shock Absorbing) سوار شدن که با این کار تکانهای شافت اصلی زیردریایی تا 50% کاهش یافته و نتیجتنا سطح نویز تولیدی توسط زیردریایی بسیار کاهش یافته و کشف زیردریایی سختتر از قبل شده و این زیردریایی به یکی از ساکت ترین زیردریایی های دیزلی جهان تبدیل شده .

    بطوریکه گفته میشود این زیردریایی قادر است شناورهای سطحی و زیرسطحی دشمن را در فاصله ی 3 تا 4 برابری بردی که خودش کشف میشود ، کشف کند .

    بطور کلی ، 636 از نظر طراحی یک مدل بینابین دو زیردریایی کلاس Kilo و Lada هست و علاوه بر کاهش اثرات اکوستیکی ، نسبت به مدل 877 دارای سرعت ، برد ، مداومت و قدرت آتش بیشتر است
    • Upvote 3

  4. ...
    چند سال بعد از جنگ جهانی دوم ، روسها توانستند چندین دستگاه از تقویت کننده ی موری برای مقاصد آزمایشگاهی بسازند و در این زمان به شدت درگیر آزمایشات امواج الکترومغناطیسی زمان معکوس بودند . شوروی ها میخواستند بدانند تسلا چگونه توانسته بود بدون اتلاف ، انرژی را با امواج الکترومغناطیسی بطور بی سیم منتقل کند . پیش از این ، Kaluza-Klein توانسته بود فرمولهای دو نیروی مهم جاذبه و الکترومغناطیس را با هم متحد کند . دانشمندان شوروی بیش از هر زمان دیگری در حال بررسی و جستجو در تمام ابعاد علم الکترومغناطیسی بودند.

    در سالهای 1950 تا 1952 ، شوروی ها موفق شدند دستگاههای الکترومغناطیسی مخصوصی بسازند که از طریق امواج الکترومغناطیسی بطور مستقیم به مغز و سیستم عصبی جانداران نفوذ میکرد . یکی از این دستگاهها موسوم به ماشین لیدا (Lida machine) بود که با بمباران مغز توسط امواج الکترومغناطیسی ، مغز و انسان را به حالت کاتاتونیک (اوتیسم تقویت شده) میبرد ، در این حالت (کاکاتونیک) ارتباط مغز با بقیه اعضای بدن (که بر مبنی امواج الکتریکی و الکترومغناطیسی است) قطع میشود و فرد در حالت سکون کامل میرود !

    در سال 1980 ، دانشمندان آمریکایی توانستند به یکی از این دستگاههای Lida دست یابند که بر اساس مشاهدات آنها ، این دستگاه روی موج حامل 40 مگاهرتزی کار میکرد و نوع خاصی امواج (با طول موج متغیر) تولید میکرد . بر اساس گزارشات ، کره ی شمالی در طول جنگ کره از این دستگاه برای بازجویی از اسرای آمریکایی استفاده میکرد .

    [img]http://www.multistalkervictims.org/adeylida.gif[/img]

    تا نیمه های دهه 50 ، شوروی ها با استفاده از فرمول متحد شده ی نیروی جاذبه و الکترومغناطیس توانسته بودند سلاحهای الکترومغناطیسی با توان بالا تولید کنند .

    در زمستان 57 میلادی ، یک انفجار اتمی در تاسیسات بازیابی سوخت اتمی در اورال شوروی باعث پخش شدن مواد رادیواکتیو در سطح وسیعی شد که با سطح 6 ، تا امروز ، پس از فاجعه ی چرنوبیل و فوکوشیما ، سومین حادثه ی بزرگ اتمی جهان است . اما جالب اینجاست که بدون هیچ توضیحی ، نهادهای امنیتی آمریکا هیچ جزییات و اطلاعاتی در مورد این حادثه منتشر نمیکردند و حتی در مواردی وقوع این حادثه را نیز تکذیب میکردند .



    [img]http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRgg_r0a7VL2BFN1oaqNP4fdyQ7pso7t9-FOHkWgSy-jvX6pRMk7w[/img]

    [img]http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSPfcQAu5E9jSrQAp_fSb2f8pTWvT3VxCePAHb8Ng4vp7cht9Dz[/img]

    شاهدان عینی ، گفته بودند که انبار زباله های اتمی در تاسیسات اورال شوروی منفجر شده . اما زباله ها در حالت عادی هیچ قابلیتی برای انفجار ندارند ! با داشتن زمینه در مورد پروژه ی سلاحهای الکترومغناطیسی شوروی سناریوی متحمل را بازسازی میکنیم : تصور کنید یک رادار ارتقا یافته در نزدیکی این تاسیسات در حال ارسال امواج الکترومغناطیسی است . همانطور که این رادار به ارسال امواج ادامه میدهد ، پتانسیل این امواج به بالا و بالاتر ارتقا میابد . درست مثل شارژ کردن یک خازن ، انرژی امواج مغناطیسی در تراکم انرژی خلا ذخیره میشود .

    بنابر این ، رادار با ادامه ی ارسال امواج ، در واقع یک پتانسیل جاذبه ای را ایجاد و تقویت میکند . حال تصور کنید بطور ناگهانی ، انرژی الکتریکی رادار قطع شود . در این حالت پتانسیل جاذبه ای که تقویت شده بطور ناگهانی بصورت یک پالس الکترگرانشی قوی (sharp electrogravitational pulse ) در یک نقطه از زمین تخلیه میشود . زمانی که این پالس (که نه توسط الکترونهای ماده ، بلکه توسط نوکلونهای هسته ی اتم تشعشع میابد و جذب میشود) به زباله های اتمی اصابت میکند ، هسته ی این مواد رادیواکتیو با جذب پالس ، بسرعت متلاشی میشود و باعث انفجار زباله های اتمی میشود ... [color=red]ادامه دارد[/color]

    [img]http://www.cheniere.org/books/aids/fig8.jpg[/img]

    منبع : http://www.cheniere.org/books/aids/kyshtym%20etc.htm

    [color=red]مترجم : Cheka[/color]

  5. [quote name="worior"][quote]پس از اينكه فروش اين هليكوپتر(كا 50) موفقيتي نداشت (حتي به ايران پيشنهاد ارايه خط توليدش شد)در بين مشتريان تنها تركها قبول كردن كه اونهم به شرط دو خدمه شدن اين هليكوپتر كه روسها نوع 52 رو ساختن. تركها هم همزمان با كمك صهيونيستها طرحي ارايه دادن تا اسراييل و كاموف روسيه براي تركيه طرح خاصي با عنوان كاموف اردوغان رو بسازن /.
    [/quote]

    دوست عزیز جسارت نباشه ولی اصلا اینطور که شما میگی نیست ، Ka-50 و Ka-52 از بسیاری جهات باهم فرق دارند و اصلا کارشون متفاوته ، Ka-50 یه هلیکوپتر فول تهاجمیه و برای درگیری مستقیم با اهداف ساخته شده اما Ka-52 برای مدیریت نبرد ، پشتیبانی الکترونیکی واحدهای درگیری مستقیم و هدایت Ka-50 ها به سمت اهدافشون ساخته شده ، درست مثل یک آواکس که جنگنده ها رو پشتیبانی میکنه . بخاطر همین بین این دو مدل تغییرات زیادی (چه در بخش Avionics ، چه نحوه ی چینش خدمه در کاکپیت و ...) وجود داره .

    در مورد مدل مخصوص کاموف برای ترکیه هم باید عرض کنم این مدل که به [b]Ka-50-2 Erdogan [/b]معروف است به هیچ عنوان همون Ka-52 Alligator نیست . بحث طراحی یک هلیکوپتر تخصصی برای مدیریت نبرد و شناسایی برد بلند از دهه ی 80 توسط کارشناسان کاموف مطرح شده بود و در سال 1996 هم تولید این مدل (Ka-52) شروع شد . در حالیکه همکاری روسیه با ترکیه و رژیم صهیونیستی برای تولید Ka-50-2 از سال 1997 آغاز شد . Ka-50-2 یک مدل تغییر یافته ی Ka-50 بود که مثل همون Ka-50 وظیفه ی درگیری مستقیم با اهداف رو داشت و ربطی به Ka-52 نداره .

    از نظر ظاهری هم وقتی مقایسه کنید ، Ka-50-2 با Ka-52 کاملا متفاوت هست (عکس اول هلیکوپتر Ka-50-2 و عکس دوم Ka-52 Alligator است)

    [img]http://www.globalsecurity.org/military/world/russia/images/ka-50-2_erdogan_pic2.jpg[/img]

    [img]http://www.fas.org/man/dod-101/sys/ac/row/ka-52-1.jpg[/img]

  6. [b]قبل از شروع این موضوع میخواستم از سوال بجای Geologist عزیز تشکر کنم . ببینید جناب Geologist ، اساس سلاحهای الکترومغناطیسی به زبان ساده سوار کردن انرژی روی امواج حامل الکترومغناطیسی هست که صرف تولید امواج الکترومغناطیسی با سطح انرژی های مختلف ، در حقیقت کار همان آنتن های فرستنده ی خودمان (از آنتن رادیو تا ...) است . حالا این امواج با انتشار در یک منطقه ، طبق قوانین الکترومغناطیسی در سیمهای یک مدار الکترونیکی جریان القایی اضافه ایجاد میکند که این جریان اضافی مدار و المانهای آن را Overload کرده باعث از بین رفتن مدار میشود . [/b]

    حالا مساله ی مهم تامین انرژی بسیار زیاد برای این امواج مغناطیسی است ، در گذشته نیروگاههای عظیم و قوی برای تامین تسلیحات انرژی الکترومغناطیسی استفاده میشدند اما در نسل جدید این تاسیسات که امروزه آنها را به Sura و HAARP میشناسیم از تکنیک پیچیده ای استفاده میشود که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت ....


    از سال 1939 و در Salt Lake City شروع میکنیم . در این سال ماموران KGB شوروی موفق شدند به اسناد و نقشه های یک دستگاه مخوف ساخت تام هنری موری (Tom henry moray) دست پیدا کنند . طبق اطلاعات به جای مانده ، موری در سال 1900 توانسته بود دستگاهی بسازد که از نوسانات کوانتوم مکانیکی خلا ، انرژی بدست آورد ، این دستگاه 55 پوندی که به نام THE MORAY RADIANT ENERGY DEVICE معروف شد قادر بود بدون هیچ ورودی متعارفی در مدت چند ساعت بیش از 50 هزار وات انرژی تولید کند .

    هرچند موری بارها این دستگاه را برای دانشمندان و سرمایه داران آمریکایی آن زمان نشان داد ، اما بازهم به دلیل منافع سرمایه داران آمریکایی که معضل اصلی تسلا هم بود ، موری نیز نتوانست حمایت سرمایه داران را برای اختراعش کسب کند و فقط توانست 1 نمونه از این دستگاه را تولید کند اما ماموران شوروی پس از کسب اطلاعات کامل درباره ی نحوه ی کار و ساخت این دستگاه ، آنرا نابود کردند. موری نمیتوانست دستگاه دیگری بسازد .

    [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray01a.jpg[/img]

    [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray02a.jpg[/img]

    [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray03.jpg[/img]

    بنابراین شوروی توانست در سال 1939 به جزییات این دستگاه دست یابد . موری در این دستگاه از اولین ترانزیستور ژرمانیومی با تاخیرهای 1 دقیقه ای که در نقش تداخلگرهای کوچک الکترومغناطیسی بودند ، استفاده کرده بود . موری برای این دستگاه 29 تیوب خلا مخصوص که هرکدام از بسته های کوارتز ملتهب شده مجهز شده بودند ، ساخت . هر یک از این لوله ها شرایط خلا را برای تعادل ترمودینامیکی فراهم میکرد و بسته های الکترومغناطیسی در نقش تداخلگر و جمع کننده ی الکترومغناطیسی ماکروسکوپی عمل میکردند . در نتیجه ، دستگاه موری از خلا ، 50 هزار وات انرژی الکتریکی قابل استفاده تولید میکرد .

    بطور خلاصه ، موری نوعی ترانزیستور Prigogine (که حتی از ترانزیستورهای امروزی ما هم کمی پیشرفته ترند) ساخت که از تکنیک تسلا استفاده میکرد . موری به ساخت ترانزیستورهای مخصوص خود و سوار کردن آنها روی دستگاهش برای ساخت یک تداخلگر الکترومغناطیسی ادامه داد تا به یک جمع کننده (Collector) انرژی الکترومغناطیسی ادامه دهد .

    در 1940 طبل جنگ جهانی دوم در اروپا در حال به صدا در آمدن بود و طی 5 سال اروپا شاهد خونین ترین و بزرگترین جنگ مدرن جهان بود ، استالین ، رهبر شوروی طی برنامه ی ضربتی خود قصد داشت پس از زمین زدن برلین بسرعت اروپای غربی را نیز تصرف کند ، اما دستیابی آمریکا به تکنولوژی بمب اتمی تمام نقشه های او را به هم ریخت . استالین دانشمندانش را متقاعد کرد که موفقیت آمریکایی ها در تکنولوژی سلاحهای اتمی یک خطر جدی برای شوروی است و کمونیستها تنها در صورتی میتوانند در این جنگ بایستند که "موفقیت فنی بعدی از ان شوروی باشد" .

    استالین قصد داشت همانند آمریکا یک موفقیت شگرف که منتهی به ابرسلاحی مخوف میشد برای شوروی بدست آورد ، اما او زمینه ای دیگر یعنی تکنولوژی الکترومغناطیسی را برای این پروژه انتخاب کرد و امکانات یک کشور را به پای تحقق این موفقیت ریخت . این پروژه بطور کاملا مخفیانه انجام میشد و استالین قصد داشت همانند آمریکا که با رو کردن برگ برنده ی خود ژاپن را به زانو در آورد ، آمریکا را در یک آن با سلاح الکترومغناطیسی ضربه فنی کند .

    پروژه ی سلاح الکترومغناطیسی شوروی اما فقط با پشتوانه ی تحقیقات تسلا و موری نبود ، بلکه تیم آلمانی مخترع رادار که پس از فتح آلمان به مسکو منتقل شدند هم در این پروژه شرکت داشتند . این تیم توانسته بود به پیشرفتهای چشمگیری در زمینه ی سطح مقطع راداری و مواد جاذب امواج دست پیدا کند ، آنها همچنین در شرف دستیابی به تکنولوژی امواج راداری با فاز معکوس مزدوج بودند که در توسعه ی آنچه استالین میخواست بسیار حائز اهمییت بود .

    اما در این مدت ، شوروی ها دست به یک مبارزه ی انحرافی برای خرید زمان برای دانشمندان شوروی کردند . ارتش سرخ به سرعت دست به توسعه ی سلاحهای اتمی و پدافند هوایی برای مقابله با موشکها و بمب افکنهای آمریکا که حالا به کلاهک های اتمی مجهز شده بودند ، زد . شوروی همچنن استراتژی کشاندن آمریکا به زمین کشورهای جهان سوم را در دستور کار قرار داد تا با تهدید منافع آمریکا در دیگر کشورها ، توجه غرب را بطور موقت از خود شوروی منحرف کند .

    در 1943 و پس از مرگ تسلا ، اسناد و مدارک وی بسرعت از هتل محل اقامتش به یوگوسلاوی و از آن به دست دانشمندان شوروی در مسکو رسید...[color=red]ادامه دارد[/color]


    منبع http://www.cheniere.org/books/analysis/history.htm

    مترجم : Cheka

  7. اول از همه میخوام از دوستانی که به تاپیک این حقیر علاقه نشون دادند بخصوص جناب Armani عزیز تشکر کنم ، بحث در مورد این مطلب بسیار است و بنظر خود من این سلاحهای مغناطیسی نه تنها در دوران جنگ سرد ابداع شدند بلکه رد پاشون رو میشه حتی در آخرین سوانح "به ظاهر طبیعی" مثل زلزله ی هائیتی در سال 2008 و حتی زلزله ی اخیر ژاپن مشاهده کرد ، هرچند چون هنوز مدارک محکمه پسندی در مورد موارد ذکر شده وجود نداره فعلا ترجیح میدم چیزی در این مورد نگم icon_cool

    در مورد این مقاله هم با اجازه ی دوستان خودم ترجمه اش کردم ، البته پیش از این ، این مقاله رو اولین بار در یک فروم دیگه (CC) زدم اما چون فعالتیم در این فروم رو بتازگی شروع کردم . گفتم اینجا هم بذارم که دوستان استفاده کنند . در مورد ادامه ی این تاپیک هم چشم ، سعی میکنم به زودی با یک مقاله ی جدید در این مورد در خدمت دوستان باشم .

  8. این خودرو تقریبا نمونه ی بومی شده ی خودروی زرهی Otokar Cobra ساخت ترکیه است هر چند در برخی سایتها گفته شده این خودرو در برخی موارد از زره پوش اسراییلی Wolf هم الهام گرفه . گرجستان در در سالهای اخیر 300 دستگاه از این خودرو رو از ترکیه برای استفاده ی نیروهای امنیتی و نظامیش خریداری کرده است .

    [img]http://www.army-technology.com/projects/cobra/images/cobra6.jpg[/img]

    [i]زره پوش ترکیه ای Cobra [/i]


    همونطور که واضحه ، طراحی شیبدار و V شکل بدنه ی خودروی Digori بسیار شبیه به زره پوش Cobra است . البته Digori نسبت به مدل ترکیه ای تغییراتی هم داشته . Digori مجهز به موتور دیزلی توربوشارژ ساخت شرکت فورد هست که 450 اسب بخار قدرت داره (موتور دیزلی توربوشارژ V-8 خودروی Cobra فقط 190 اسب بخار قدرت داره) . با این وجود نمونه ی گرجستانی از Cobra حدود 800 کیلوگرم سنگینتره که باعث شده تفاوت بین تحرک دو خودرو زیاد نباشه.

    به دلیل روابط نظامی نزدیک گرجستان و رژیم صهیونیستی (بخصوص شرکتهای الکترونیکی نظامی) به نظر میرسه زره پوش digori با استفاده از تجهیزات مخابراتی پیشرفته 10 واتی Harris با برد 11 کیلومتر و استفاده از سیستم GPS و آشکارساز های حرارتی ، از نظر الکترونیکی از Cobra سرتر باشه . از نظر تسلیحاتی ، همونطور که در مقاله ی دوست عزیز هم اشاره شده ، نفربر Digori مدل شناسایی مجهز به تیربار 6 لول M134 هست ، اما در مقابل خودروی Cobra مجهز به تیربار کنترل از راه دور Rafael Overhead Weapon Station ساخت شرکت اسراییلی Rafael هست که به تیربارچی اجازه میده بدون بیرون آمدن از بخش محافظت شده ی خودرو ، تیربار رو شلیک کنه . چیزی که در نفربر Digori بطور پیش فرض نصب نشده
    • Upvote 1

  9. خانواده ی رادارهای FH-01 موسوم به Arbalet رادارهای چند منظوره ای هستند که از رادار معروف Kopyo (رادار هواپیماهای Mig-21 و Su-25T) تولید شده اند و قابلیت درگیری با اهداف هوا به هوا و اهداف زمین به زمین را دارند .

    رادارهای سری Arbalet یک نوع رادارهای پالسی (Pulse radar) دو بانده ی همبسته هستند که در باندهای L و Ka (سانتیمتری و میلیمتری) کار میکنند .

    [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics_archivos/arbalet.jpg[/img]

    این رادار بطور کلی در شرایط آب و هوایی مختلف و در حضور عوارض زمینی و اختلال های طبیعی قادر به انجام کارهای زیر با پوشش 360 درجه است :

    - کشف و تشخیص اهداف زمینی و هوایی و تعیین موقعیت آنها (بعلاوه ی قابلیت هشدار شلیک موشک missile warning)
    - کشف و تعیین موقعیت اهداف متحرک زمینی
    - هدایت موشکهای هدایت پذیر
    - نقشه برداری زمینی ر
    - دفاع ضدهوایی و ضد موشکی
    - تشخیص شرایط آب و هوایی خطرناک و موقعیت آنها
    - تشخیص دوست از دشمن (Identification friend or foe)

    اولین مدل این خانواده ی رادارها با نام Arbalet / FH-01 و برای هلیکوپتر تهاجمی Ka-50 ساخته شد و در بالای هلیکوپتر نصب شد .

    [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%[/img]

    مدل بعدی و ارتقا یافته ی این خانواده ، رادار Arbalet-M است که روی هلیکوپتر Ka-52 نصب شده . Arbalet-M نصب به مدل قبلی خود مجهز به پردازنده ی قدرتمند تر از سری Baguet استفاده میکند که به لطف این پردازنده ی قویتر ، تعداد اهدافی که رادار میتواند همزمان دنبال کند از 10 عدد به 20 عدد افزایش یافته . هر چند این مدل نیز دارای پوشش 360 درجه ای است اما گفته میشود در هلیکوپتر Ka-52 ، رادار فقط از 120 درجه پوشش خود استفاده میکند .

    این رادار قابلیت کشف اهداف هوایی در ابعاد جنگنده تا برد 15 کیلومتری و در ابعاد موشک تا برد 5 کیلومتری (در مدت زمان 0.5 ثانیه) ، قابلیت کشف اهداف زمینی بزرگ تا برد 25 کیلومتری و اهداف زمینی در ابعاد تانک در برد 12 کیلومتری و قابلیت نقشه برداری تا برد 32 کیلومتری را دارد . Arbalet-M همچنین اطلاعات مربوط به اهداف و موشکها را بطور خودکار بین بقیه هلیکوپترهای تهاجمی Ka-50 و مراکز کنترل زمینی به اشتراک میگذارد . این رادار در حالت پرواز در ارتفاع پایین قابلیت کشف سیمهای برق از 0.4 را دارا بوده و همچنین نقش حمایت اطلاعاتی بقیه واحدهای کشف الکترواپتیکی و اخطار زودهنگام را نیز بر عهده دارد .

    در بخش کنترل و هدایت تسلیحات نیز زمان واکنش رادار (از کشف تا شلیک موشک به طرف هدف) تنها یک ثانیه است .

    [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics_archivos/arbalet3.jpg[/img]

    اجزای مختلف رادار Arbalet

    منابع :

    http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics.htm
    http://www.roe.ru/cataloque/air_craft/aircraft_103-106.pdf
    http://www.flightglobal.com/articles/1996/12/18/10356/kamov-reveals-ka-52-mmw-radar.html

  10. سلام ، در مورد لزوم این کار که واضحه سیستم های پدافندی اگر متحرک باشند برتری عملیاتی بیشتری دارند (چه در سرعت استقرار در مناطق و چه در حرکات ایضایی)

    اما در این مورد من در کلیپ زیر به مورد جالبی در ارتش خودمون بر خوردم که توش بعضی از لانچرهای موشکهای هاوک رو روی یک شاسی شنی دار سوار کرده بودند و در حقیقت موشکها کاملا متحرک شده بودند . البته این فقط برای لانچر بود و رادارها رو سوار این شاسی نکرده بودند .

    http://www.youtube.com/watch?v=BVe0TZm4aew

  11. اینجور ملخ ها که به Co axial rotor یا موتورهای موازی معروفن با استفاده از دو ملخ موازی نیروی گشتاور همدیگرو خنثی میکنند و دیگه احتیاجی به ملخ کوچک در دم هلیکوپتر نیست .

    هلیکوپترهای استفاده کننده از این سیستم نه تنها یکی از نقاط ضعفشون (ملخ پشت) کم شده بلکه دارای پایداری بسیار بالاتر نسبت به هلیکوپترهای با سیستم معمولی هستند . طبق تستهای انجام شده بین دو هلیکوپتر Helix Ka-29 و Mi-24 Hind ، هلیکوپتر Ka-29 بخاطر استفاده از تکنولوژی Coaxial rotors دارای پایداری بیشتر نسبت به هایند بوده که این پایداری باعث افزایش دقت شلیک (به میزان دو برابر) نسبت به هلیکوپتر میل-24 گردیده .

    منبع http://www.aviastar.org/helicopters_eng/ka-29.php

    جناب Gava ، به نظر من البته هلیکوپتر Ka-50 برای مقایسه با Mi-28N مناسب تر باشه ، چون Ka-52 بیش از اون که برای درگیری مستقیم ساخته شده باشه برای battle management ، هدایت Ka-50 ها به سمت اهداف ، کشف دوربرد اهداف و بطور کلی ، نظارت و پشتیبانی الکترونیکی (ESM) هلیکوپترهای درگیری مستقیم Ka-50 طراحی شده

    [img]http://www.kamov.ru/i/502/377/fit/images/gallery/ka52/ka52-5.jpg[/img]

  12. [quote][color=darkblue]

    [quote]
    ([b]تا حالا نشنیده بودم هلیکوپتر بمب بندازه[/b])[/quote]


    کاوه جان هلیکوپتر وستلند / اس اج 3 سی کینگ هم قادر به حمل بمب می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mark7nuclearbomb.jpg[/img][/color][/quote]


    هلیکوپتر Mi-24 Hind هم میتونه همزمان تا 4 بمب 250 کیلویی یا 2 بمب 500 کیلویی (از انواع ZAB, FAB, RBK, ODAB و ...) با خودش حمل کنه

    [img]http://www.military-today.com/helicopters/mil_mi24_hind.jpg[/img]

    فیلم رها کردن دو بمب توسط هلیکوپتر هایند : http://www.military-today.com/helicopters/mil_mi24_hind.htm

  13. [quote]اين خبر خيلي مشكوكه!
    هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي در مركز ايران براي هدف جاسوسي!!!

    [b]جاسوسي از چي؟؟ [/b]
    اگه منظور عكس برداريه كه ماهواره بهتر ميتونه اين كارو انجام بده ... اگه هدف شنود تلفني يا اينترنتيه هواپيماهاي جاسوسي پهن پيكري وجود دارند كه از خارج از مرزهاي ايران هم ميتونند اين كارو انجام بدند ... اگه هدف تخلييه محموله خاصي هست راههاي بهتر و امن تري واسه انتقالش به داخل ايران هست ... اگه هدف بمباران نقطه خاصي هست واسه اين كار يه هواپيماي فسقلي نميفرستند....

    مستعد ترين احتمال همون شناسايي محل سيستم هاي راداري و پدافندي ايران هست. وگرنه دليلي نداره آمريكا گوشت قربوني رو همينجوري بفرسته واسه ما !!![/quote]

    با توجه به اینکه هدف این ماموریت تاسیسات اتمی فردو بوده ، احتمالا هواپیمای آمریکایی قصد اندازه گیری گرمای خروجی (یا پارامتر دیگه ی خروجی) از این تاسیسات به محیط اطراف بوده ، با این جور اطلاعات میشه توان و راندمان اون مرکز اتمی رو تخمین زد و دید مثلا اگر ایران بخواد بمب اتمی درست کنه ، با سرعتی که این تاسیسات کار میکنند چند ماهه به این مقدار اورانیوم غنی شده دست پیدا میکنن.

    هواپیماهای یو-2 آمریکایی هم قبلا برای اندازه گیری این پارامتر ها ماموریتهای شناسایی روی تاسیسات اتمی نظامی شوروی انجام میدادن

  14. خیلی ممنون ،

    نکته ای که در این کلیپها هست اینه که من قبلا در تاپیک دیگه ای خونده بودم یک نقطه ضعف سیستم گلوله گذاری خودکار تانکهای شوروی نسبت به سیستم گلوله گذاری تانکهای غربی که هنوز دستی هستند ، اینه که سیستم خودکار توانایی انتخاب نوع گلوله رو نداره و سلکتور اتولودر پشت سر هم و به ترتیبی که چیده شده ، گلوله ها رو شلیک میکنه . در حالیکه در تانکهای غربی ، فرد لودر میتونه گلوله ی مورد نظر رو مشخص کنه

    اما در کلیپ ها مشخصه توپچی میتونه با استفاده از پنل مخصوصی نوع گلوله رو مشخص کنه و سیستم بطور اتوماتیک اون نوع گلوله رو لود میکنه .

  15. [quote]دوستان کسی هیچ عکسی از تی 95 یا بلک ایگل ندارن ؟! از اون عکس خوشگلا که مستر شفق گذاشتن!
    قبلا هم فکر کنم گفتم کسی نزاشته! icon_smile[/quote]

    متاسفانه چون حفاظت اطلاعات بشدت روی این دو تا تانک اعمال میشه عکسهای در حد والپیپر نمیشه براش پیدا کرد ، بخصوص تانک تی-95 که من خودم تاحالا فقط یکبار کلیپ این تانک رو دیدم که روی تانک بر بود و با برزنت برجک رو پوشونده بودند

    حالا چندتا عکس از Black Eagle میذارم امیدوارم نیازتون رو برطرف کنه icon_twisted

    [img]http://www.military-today.com/tanks/t12_black_eagle.jpg[/img]

    [img]http://fofanov.armor.kiev.ua/Tanks/MBT/640.jpg[/img]

    [img]http://warfare.ru/0702ey70/pictures/orel2.jpg[/img]

  16. جناب Shola

    متاسفانه روزنامه ای که شما لینک خبرش رو قرار دادید (و جهت گیریش کاملا مشخصه) بطور مضحکس سعی کرده حوادث مختلف رو حتی به قیمت تحریف تاریخها و از بین بردن اعتبار حرفه ای نداشته اش به هم ربط بده .

    برای مثال این روزنامه سعی کرده قتل روزنامه نگار روسی ، آنا پولیتكوفسكایا رو به مساله ی گروگانگیری بسلان ربط بده و حتی برای زیاد کردن پیاز داغ ماجرا ، زمان قتل این روزنامه نگار رو "ساعاتی بعد از نوشیدن چای سمی در راه اوستیای شمالی و در یک بیمارستان" و در بحبوحه ی گروگانگیری مدرسه دانسته ، در حالیکه این خانم در سال 2006 (دو سال بعد از گروگانگیری بسلان) ، در آسانسور آپارتمانش و در حالیکه دو گلوله به سینه اش اصابت کرده بود کشته شد !

    تحلیل این روزنامه با واقعیتی که بقیه منابع گفتند 180 درجه فرق داره
    • Upvote 1

  17. البته این نکته رو هم بگم که همونطور که دوستان اشاره کردند ، اینجور روش آزاد کردن گروگانها در مرحله ی آخر و وقتی هیچ راه دیگه ای وجود نداره انجام میشه ، وگرنه نیروهای ویژه ی روسیه از تاکتیکهای ضربتی و حتی روانی رعب آوری استفاده میکنند .

    یادم میاد جایی خوندم در اکتبر 1986 و در اوج ناآرامی های لبنان که هر روز دیپلماتهای کشورها رو گروگان میگرفتند یکی از گروههای مسلح لبنانی 3 دیپلمات شوروی رو گروگان گرفت و یکی دیگه رو هم کشت .

    بعد از این قضیه تیم نیروی ویژه ی آلفای شوروی با پرواز نظامی به لبنان فرستاده شد ، وقتی که این تیم در لبنان مستقر شدند . ک.گ.ب هویت همه ی گروگانگیرها با خانواده شون رو پیدا کرده بود ، نیروهای روسی هم رفتن از خانواده های هر کدوم گروگانگیرها یک نفر رو گرفتند ، تیکه تیکه اش کردن و قطعه های بدنش رو برای گروگانگیرها فرستادن ! و هشدار دادن اگر دیپلماتها ظرف 48 ساعت آزاد نشن همه ی خانواده ی گروگانگیرها به همین سرنوشت دچار میشن !

    صبح روز بعد تروریستها دیپلمات های شوروی رو جلوی سفارت شوروی رها کردند و بعد از این قضیه هم تا 20 سال کسی جرات نکرد به سفارت شوروی/روسیه چپ نگاه کنه !

    [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6a/Alpha_antiterror_group_emblem.png[/img]

  18. کلنل جان من اون جمله ی "بمب بستن به گروگان ها رو" برای گروگانگیری مدرسه ی بسلان عرض کردم نه تئاتر مسکو ، اگر به عکسهایی که در زمان گروگانگیری از سالنهای ورزشی مدرسه گرفته شده نگاه کنی کاملا متوجه حرفم میشی .

    حیله های خرید زمان در مذاکرات که مورد معمولی هست . در مورد دز تزریق شده ی گاز من اطلاعی ندارم ! ولی بازهم بنظرم عدم ارایه ی اطلاعات در مورد این گاز توسط دولت روسیه هم نقش زیادی در افزایش تلفات داشته

  19. اسپهبد عزیز ، بنده هم عرض کردم اگر بخوایم جزیی نگاه کنیم بله روش خیلی خشونت باری بوده ، ولی خوب اثر کلیش رو الان داریم میبینیم که تروریستها جرات ندارند از اونموقع دیگه گروگانگیری کنند و این یعنی اقتدار امنیتی ، چیزی که تمام نیروهای امنیتی دوست دارن داشته باشند ، در نگاه کلی هم جون خیلی افراد بیشتری با این خشونت حفظ میشه .

    البته نا گفته نمونه که شدت عمل و خشونت تروریستهای چچنی هم خیلی بالا بود ، طبق گزارشا و عکسهای حادثه ، تقریبا تمام گروگانها رو به بمب بسته بودند و Boody trap کرده بودند . از طرف دیگه پافشاری افراطی های چچنی بر خواسته شون (که کاملا سیاسی بود) جای مذاکره نذاشته بود

    کلنل عزیز ، البته آمار دقیقی از علت دقیق تلفات غیرنظامیان وجود نداره اما طبق حدسهایی که کارشناسان شیمیایی زده اند ، عامل استفاده شده در تئاتر مسکو بیشتر یک عامل Incapacitator (ناتوان کننده) بوده تا کشنده ، یعنی کسی که با این گاز مسموم شده اگر تحت مداوای مناسب قرار بگیره خطر مرگ یا صدمه ی زیاد وجود نداره ، اما مشکل اصلی که باعث افزایش تلفات ناشی از گاز شد همین بود !

    دولت روسیه از ارایه ی کوچکترین اطلاعاتی در مورد این گاز خودداری میکرد ، این یعنی پزشکان نمیدونستند دقیقا با چی رو به رو هستند نمیتونستند کاری برای گاز گرفته ها انجام بدن . حفاظت اطلاعات روسیه بحدی بود که حتی درخواست سفارت کشورهای خارجی (از جمله ایالات متحده) برای اطلاعات در مورد عامل گازی (جهت درمان اتباعشون که در جریان درگیری مسموم شده بودند) بطور علنی با نادیده گرفتن مقامات روسی مواجه شده بود !

  20. اگر بخوایم دقیقتر بگیم دو گروگانگیری بزرگ در زمان ریاست جمهوری پوتین اتفاق افتاد ، گروگانگیری مدرسه ی بسلان و گروگانگیری در تئاتر مسکو ، در هر دو مورد برخورد نیروهای امنیتی روسیه بر طبق همین استراتژی "کشته شدن تروریستها در اولویت اول" بود .

    در تئاتر مسکو روسها با استفاده از گاز عامل نارنجی (که هنوز هم اثراتش ناشناخته مونده) همه رو بیهوش کردند و تروریستها رو گرفتند ، در گروگانگیری مدرسه ی بسلان که تروریستها نسبت به دفعه ی قبل مجهز تر اومده بودند و طبق گزارشات حتی دور مدرسه رو مین گذاری هم کرده بودند . نیروهای وزارت کشور و FSB با همکاری ارتش روسیه و استفاده از تجهیزات سنگین کل مدرسه رو با فشار زرهی تصرف کردند .

    بنظر من هم با اینکه این روش در نگاه اول یکم خشونت بار بنظر میاد اما در دراز مدت کاملا موثر و هوشمندانه است ، چون تروریستها میدونن با گروگانگیری ، حتی اگر تک تک گروگانهاشون هم کشته بشن یک درصد هم احتمال رسیدن به خواسته شون رو ندارند .

    اصلا ربطی به آموزش دیده بودن یا نبودن نیروها هم نداره ، فکر نکنم کسی به آموزش دیده بودن Spetsnaz و OMON شک داشته باشه . معمولا تروریستها همیشه یک قدم جلوتر از نیروهای امنیتی هستند و خیلی وقتها نمیشه با گروگانگیرهای آموزش دیده مقابله کرد . اگر هم بهشون باج بدی میفهمن ضعف داری و در صورت نیاز باز این کار رو انجام میدن .
    • Upvote 1

  21. با تشکر فراوان از جناب گوردون بخاطر مقاله ی زیباشون در مورد این تانک قدرتمند .

    دوستان توجه داشته باشید برای ارزیابی عملکرد تانکها باید اونها رو با هم کلاس های خودشون مقایسه کنید ، مقایسه ی تانکی مثل تی-34 با تانکهای سنگینی چون تایگر کاملا اشتباه است . اگر بنا بر مقایسه است ، شوروی تانکهای مناسبتری مثل KV-1 و IS-2/3 رو هم برای مقایسه با تایگر داره . اگر اینطوری که شما میگین تی-34 ضعیف بود ژنرالهای آلمانی اون رو "قویترین تانک جنگ جهانی دوم" نمیخواندند .

    تانک T-34 از بسیاری از جهات یک شاهکار مهندسی به حساب میاد که مسلما این نقاط قوت در مقایسه با تانکهای هم رده و هم کلاس خودش به شدت خودش رو نشون میده .

    برای مثال ، تی-34 یکی از اولین تانکهای جنگ جهانی بود (بعد از T-26 که اونهم در شوروی ساخته شد) که از سیستم تعلیق مستقل برای هر چرخ تانک استفاده میکرد ، این سیستم که در ابتدا توسط دانشمند آمریکایی بنام والتر کریستی ساخته شد اما با بی توجهی آمریکایی ها مواجه شد ، اما شوروی با خرید لیسانس این تکنولوژی اون رو روی تانکهای BT-2 و T-26 استفاده کرد و با یکم تغییر در تی-34 بکار گرفت که نتیجه ، تحرک فوق العاده ی تانک نسبت به بقیه ی تانکهای جنگ جهانی بود .

    [img]http://www.powmadeak47.com/tanky/christie2.jpg[/img]

    انقلاب دیگر طراحی تی-34 زره شیبدارش بود ، خیلی ها فکر میکنند تی-34 حفاظت رو فدای تحرک کرد و زره نازکی که روی تی-34 نصب شده هیچ شانسی در مقابل توپ آلمانی نداشت ، اما در تی-34 زره بصورت شیبدار نصب شده که در اینصورت در مقابل گلوله های مستقیم ، حفاظت تانک دو برابر افزایش پیدا میکنه بطوریکه گلوله باید برای نفوذ در زرهی که 60 درجه شیب داره باید در دو برابر ضخامت زره نفوذ کند .

    [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f8/Sloped_armour_weight_illustration.PNG/800px-Sloped_armour_weight_illustration.PNG[/img]

    با استفاده از این تکنولوژی ، در حالیکه ضخامت زره تی-34 نصف تانک پانتر آلمانی بود اما حفاظت دو تانک در مقابل گلوله های توپ و موشکهای ضد تانک تقریبا برابر بود .

    علاوه بر این در زره شیبدار تی-34 احتمال کمانه کردن (Deflection) موشکها و پرتابه ها (گلوله های توپ) بدون اینکه به زره تانک آسیبی برسه وجود داره که یک مزیت دیگه ی تانک هست .

    [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/39/Armor-slope-groove.png[/img]

    [img]http://www.copyright-free-photos.org.uk/guns/t34-russian-tank.jpg[/img]

    [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/37/T54_Training_Parola_Tank_Museum_3.jpg/800px-T54_Training_Parola_Tank_Museum_3.jpg[/img]

    [i]عکسی از زره جلویی برش خورده ی تی-34 ، به ارقام ضخامت زره در نشانگرها دقت کنید[/i]

  22. [b]پس از موضع محکم رییس جمهور و نسخت وزیر روسیه نسبت به قطب شمال و تاکید بر حفظ "قدرتمندانه و مداوم" منافع روسیه در قطب شمال ، وزیر دفاع روسیه امروز از تشکیل دو تیپ مخصوص در ارتش روسیه برای حفاظت از منافع روسیه در قطب شمال خبر داد ![/b]

    http://rus.ruvr.ru/data/2010/07/07/1227329302/3RIA-691519-Preview.jpg

    به گزارش خبرگزاری ریانوستی ، اناتولی سردیکوف ، وزیر دفاع روسیه اعلام کرد روسیه برای دفاع از منافع خود در قطب شمال ، به این منطقه نیروی نظامی میفرستد .

    وی ادامه داد "ستاد مشترک ارتش روسیه هم اکنون در حال طراحی استراتژی استقرار این گروه ضربتی در قالب دو تیپ مستقل هستند" وزیر دفاع روسیه مناطق احتمالی استقرار این نیروها را مورمانسک و آرخانگلسک عنوان کرد اما از بررسی بقیه گزینه ها برای استقرار این نیروها خبر داد .

    واحدهای مشابه قطبی در ارتش کشورهای فنلاند و نروژ نیز ایجاد شده بود ، اما دو ابرقدرت نظامی مدعی قطب شمال ، یعنی روسیه و آمریکا تاکنون نسبت به ایجاد واحدهای قطبی در ارتش خود اقدام نکرده بودند .

    http://en.rian.ru/mlitary_news/20110701/164952606.html

  23. "[b]ترسناکتر از چیزی که ذهن بشر تابحال تصورش را کرده[/b]

    با توجه به حوادث ذکر شده که دلایل غیرقابل انکار از دست داشتن سلاح های الکترومغناطیسی در به وجود آمدن آنها موجود است ، توصیفی که برژنف در سال 1975 از این سلاح که آنرا "ترسناکتر از چیزی که ذهن بشر تابحال تصورش را کرده" نامیده بود توصیف بسیار نزدیک به واقعیت و توجیه شده از این سلاح است ، حال نوعی "توازن وحشت" در دنیا وجود دارد .

    اکنون و بعد از فروپاشی شوروی نیز هنوز خبرهایی هرچند کم رنگ از فعالیت تاسیسات الکترومغناطیسی روسیه مثل تاسیسات سورا و دیگر تاسیسات در سیبری و دست داشتن این تکنولوژی در حوادثی مثل طوفان چند سال پیش کاترینا در نیواورلان آمریکا بگوش میرسد

    نیکولای تسلا پدر سلاحهای الکترومغناطیسی

    متاسفانه ، تعداد بسیار کمی از آمریکایی های نسل جدید از دستاورد های عظیم مهندسی و علمی نیکولای تسلا مطلعند ، اما تلاشهای این دانشمند بزرگ در دوران سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در فعالیتهایش بطور گسترده ای به ارتقا سطح زندگی و سطح تولید در آمریکا کمک کرد .

    او پس از مهاجرت به آمریکا در کارخانه ی ادیسون در نیوجرسی و پس از آن با جورج وستینگ هاوس همکاری میکرد ، تسلا اصول میدان مغناطیسی چرخان را کشف کرد و در آنرا در ساخت موتور الکتریکی القایی بکار برد

    در سال 1899 ، تسلا آزمایشگاه تحقیقاتی خود در کلورادو اسپرینگ را تاسیس کرد ، تسلا در آزمایشگاه خود روشی برای انتقال برق در فواصل طولانی بدون استفاده از سیمها ابداع کرد ، او توانست با استفاده از این تکنیک 200 لامپ رشته ای کربنی که در کل حدود 10 کیلووات برق مصرف میکردند را از فاصله ی 26 مایلی آزمایشگاهش و با استفاده از امواج الکترومغناطیسی روشن کند .

    تسلا در سال 1900 توانست جی.پی مورگان از سرمایه داران مشهور آمریکا را راضی کند تا با سرمایه گذاری 150 هزار دلاری مورگان ، تسلا دستگاهی بسازد که بتواند فرستنده ی الکترومغناطیسی بسازد بسازد که به اروپا سیگنال های رادیویی بفرستد ، او این فرستنده را برج واردنکلیف نامید.

    تسلا طی مقاله ای در سال 1903 تحت عنوان "مشکل روز افزون انرژی برای انسان" که در مجلات علمی آمریکا از جمله "مجله ی قرن" منتشر کرد از اختراع این روش و قصد خود برای انتقال رایگان انرژی الکتریکی بطور همزمان به تمام نقاط دنیا پرده برداشت ، همزمان مجله ی "رادیو الکترونیک" در مقاله ای با عنوان "12 میلیون ولت" به بررسی آزمایشات الکتریکی تسلا پرداخت ، اما جی.پی مورگان ، یکی از سرمایه داران اصلی آمریکایی و حامی مالی تسلا که بعد از این اظهارات او بلافاصله تمام حمایتهای مالی اش از تسلا را قطع کرد و با نفوذی که در وال استریت ، بازار آمریکا داشت (نفوذ مورگان در وال استریت به حدی بود که در آمریکا از وی به عنوان اختاپوس یاد میکردند) ، تمام سرمایه داران را از اختراعات تسلا ترساند و آنها را به عدم سرمایه گذاری در پروژه های تسلا سوق داد ، همزمان ادیسون نیز برای ترساندن سرمایه گذاران و افکار عمومی از اختراعات تسلا ، یک فیل را با استفاده از الکتریسیته کشت و فیلم آنرا در آمریکا منتشر کرد و اختراعات تسلا را خطرناک برای بشر دانست ، تمام حمایتهای مالی از تسلا قطع شد و پروژه ی برج الکتریکی 1 تریلیون واتی او در سال 1904 متوقف گردید

    همزمان با این حوادث که در سال 1904 اتفاق میافتاد ، کمونیستهای روسیه که در حال مبارزه برای سرنگون کردن تزار بودند پیشرفتهای تسلا و عدم حمایت مالی آمریکایی ها از او بود ، کمونیستها بعد از بدست گرفتن قدرت در سال 1917 به دستیار تسلا نزدیک شدند و پس از مرگ نیکولای تسلا از او برای انتقال تمام طرحها و دستاورد های علمی تسلا استفاده کردند و بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و در زمان خروشچف به توسعه ی این سلاحها پرداختند . این اقدامات که توسط بعضی آمریکایی های نزدیک به تسلا مشاهده میشد و با واکنشهایی هم همراه بود

    بطور مثال روزنامه ی نیویورک تایمز در شماره ی 28 ژوئن 1924 از اقدامات تحقیقاتی کمونیستها در زمینه ی سلاحهای هسته ای خبر میدهد و مینویسد :"خبرهای نشت کرده از حلقه های کمونیستی نزدیک به تروتسکی در مسکو حاکی از این است که شوروی با استفاده از دانشمندی بنام گراماچیکوف در حال توسعه ی سلاحهای مغناطیسی و استفاده ی آزمایشی آن روی هواپیماهای انگلیسی و آمریکایی در جریان جنگ داخلی شوروی بوده است"

    هرچند آمریکایی ها نیز در سالهای دهه ی 70 و 80 و بعد و پس از مشاهده ی استفاده ی وسیع شوروی از تکنولوژی تسلا دست به اقداماتی برای توسعه این سلاحها زدند ، برای مثال مجله ی "رادیو و الکترونیک" طی مقاله ای در سال 1976 ، خبر از انجام آزمایشهای الکترومغناطیسی توسط آمریکایی ها دادند اما تحقیقات آمریکایی ها در مقایسه با شوروی که سالها وقت و هزینه صرف کرده بود ابتدایی و کوچک بود.

    [b]انفجار رودخانه ی تانگاسکا [/b]

    در 30 ژوئن 1908 ، انفجار شدیدی که قدرت آن 15 مگاتن تن تی ان تی براورد شده در منطقه ی تانگاسکا در سیبری مرکزی اتفاق افتاد ، انفجار 500.000 درخت در منظقه را صاف کرد و تا شعاع 620 مایلی شنیده شد ، تا این روز منطقه هنوز از آن انفجار احیا نشده ، همه فکر میکردند یک شهاب سنگ 100 هزار پوندی باعث این انفجار بوده اما از کسانی که در منطقه بودند هیچ کس سقوط شهاب سنگ به این بزرگی را ندید و شاهدان در شهر تومسک در نزدیکی تانگاسکا گفتند صدای انفجار شدیدی شنیدند اما هیچ تکه سنگی را که در اثر انفجار پرتاب شده باشد ندیدند ، هنگامی که هیئت اعزامی در سال 1927 برای بررسی منطقه به آنجا رفتند هیچ اثری از برخورد شهاب سنگ یا تکه های شهاب سنگ در منطقه پیدا نکردند ، آنها حتی برای یافتن تکه های نیکل و آهن که اجزای تشکیل دهنده ی شهاب سنگ هستند ، زمین را کندند تا عمق 118 فوتی نیکل یا آهن نیافتند .

    همزمان در بقیه نقاط دنیا نیز گزارشات عجیبی به گوش میرسید ، دو محقق بنام بکستر و آتکینز در مقاله ای تحت عنوان "آتشی که آمد" که در مجله ی تایمز منتشر شد ، درباره ی تغییرات ضعیف اما گسترده ای در شبکه ی مغناطیسی اطراف زمین در زمان انفجار تانگاسکا صحبت میکردند
    در سوم جولای همان سال مجله ی نیویورک تایمز چاپ برلین نیز از مشاهدات برخی شهروندان آلمانی و اروپای شمالی از "اشعه های نورانی وسیع و ابرهای درخشان در آسمان در فاصله ی روزهای قبل از انفجار تانگاسکا" خبر داد

    چندین سری تحقیق درباره ی این حادثه اتفاق افتاد و سرانجام علت رسمی این اتفاق اینگونه اعلام شد که تکه ی 100000 تنی از شهاب سنگ که بیشتر از یخ و خاک تشکیل شده بود با سرعت زیاد به اتمسفر زمین برخورد کرد ، ذوب شد و در نزدیکی زمین منفجر شد ، بدون اینکه گودالی یا اثری برجای بگذارد.

    نیکولای تسلا سالها بعد و بطور تلویحی اذعان کرد که در آزمایشی که قبل از 1915 انجام داده بود بوسیله ی امواج رادیویی فرکانس پایین که از آزمایشگاهش در کلورادو باعث انفجار بزرگی گردید که با توجه به شواهدی ، منظور تسلا انفجار تانگاسکا بوده . دانشمندان امروز نیز توافق دارند که تسلا در آن زمان به تکنولوژی انتقال انرژی الکتریکی از طریق امواج رسیده بود .توجه داشته باشید که این اتفاق در 30 ژوئن 1908 افتاد !

    او حتی در فوریه ی سال 1935 در توصیف اختراع فوق العاده اش به مجله ی آزادی گفت :" [i]اختراع من احتیاج به نیروگاه قدرتمندی دارد ، اما هنگامی که مستقر شود میتواند همه چیز ، انسان و ماشین را تا شعاع 200 مایلی از بین میبرد[/i]"

    این آزمایشهای تسلا میتوانند به شما ذهنیت درستی را درباره ی سلاحهایی که شوروی سالها درباره ی آن تحقیق و سرمایه گذاری میکرد ."
    • Upvote 1