rasoolmr

Members
  • تعداد محتوا

    1,115
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های rasoolmr

  1. این خیلی بده که برای اثبات اینکه ما معصوم نیستیم افتخارات یک نفر رو کلا انکار کنن در حالیکه خودش هم حضور نداره و هر گونه تهمت روانه اش کنن جدیدا باب شده برای اینکه اثبات کنن ما معصوم نیستیم همه چیز رو با بدترین صورت ممکت لجن مال میکنن . اینم خودش تاکتیکیه که موفق نشون داده . برای تمرد از ولی فقیه هم همین بهانه رو میارن و کشور رو به آشوب کشوندن و فتنه و هرج و مرج و جنگ داخلی درست کردن . ما معصوم نیستیم ولی دلیل نمیشه تهمت بزنیم و دیگران رو انکار کنیم اونم با خراب کردنش هیچ کس به شوق پرواز استناد نکرده بود . ولی اینکه چرا برای خراب کردن دیگران حرف ها رو تحریف میکنن و حرف دهن مردم میزارن جای تعجب داره ! یک نفر تمرد کرده و شخص مسئول بدون لحاظ سابقه دوستی و آشنایی و .... با عزیزترینش همون کاری رو میکنه که اگر شخص ناشناسی بود . این تقدیر داره نه تهمت عفو محکومین در اختیارات ولی فقیه هست و امام و مقام معظم رهبری بارها محکومین رو عفو کردن امام هم نفرمودن حکم نقض بشه و یا از اساس اشتباهه بلکه با اختیار خودشون محکومی رو عفو کردن . بهترین حالت ممکن شکل گرفته یعنی هم قانون اجرا شده و اثر خودش رو قطعا در ایجاد نظم و انظباط داره و هم در جای خودش با دخالت فرمادنده کل قوا عفو صورت گرفته مرحوم زندی هم اگر اشتباهی داشتن دلیل نمیشه افتخاراتشون و شایستگیهاشون نادیده گرفته بشه و حقشون داده نشه . این کار هم درست صورت گرفته روحشون شاد شاید بهتر باشه برخی دوستان بجای ایراد تهمت به این و آن و متهم کردن هرگونه مخالفی به افراط و .... و ایجاد معصومیت برای خودشون مقداری هم خودشون از افراط دست بردارن و اشتباهاتشون رو قبول کنن . باور کنن هیچکدوم معصوم نیستیم حتی اونی که با نفی معصومیت دیگران برای خودش معصومیت درست میکنه !
  2. کلا هر وقت اسم سردار رسانه ای میشه من تنم میلرزه همیشه میترسم نکنه یه وقت زبونم لال..... سلامتیشون صلوات
  3. ظاهرا تهمت زدن ممنوعه جز به شهید بابایی خصوصا اون چیزی که درباره عدم ورود شهید بابایی به درگیری بیان کردن که خیلی زشت و از سر عناد هست . شهید هم چون کارهاشون لله بوده و ادعایی برای نقل و ظبط و ... نداشتن و الان هم حضور ندارن حالا یه نفر میاد و یه تهمتی رو میبنده بنظر من اگر اون واقعه ای که ذکر شده صحت هم داشته باشه بنظر من بابایی بجهت انجام وظیفه و عدم اغماض نسبت به دوستان و آشنایان شایسته تقدیره و حرکتی کاملا حرفه ای در زمان جنگه حکم صادره هم حکمی منطبق بر مقتضیات زمان جنگ هست و بر طبق اصولی نظامی هست . اما اون تحلیلی که اون شخص بیان کنند ه خاطره بیان کردن( [size=4][color=#0000FF][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=4]جناب بابائی فکر می کرد که با این عمل خود بخصوص در آن شرایط بحرانی و ایام سخت، میتواند با فدا نمودن یکی از بهترین خلبانان نیروی هوائی در این راه، قدرت و ثبات فرماندهی را در نیروی هوائی نهادینه نماید.)[/size][/font][/color][/size] تحلیلی صرفا شخصی هست و هیچ مستندی ندارن مگر برداشت شخصی شون و البته حتی در صورت صحت نمیتونه مذمتی برای شهید بابایی باشه . وظیفه فرماندهی حفظ انظباط و نظم در نیروها هست و قانون راهکارش رو هم بیان کرده بنده در بین ارتشی ها هم بودم کلا تحلیل ضد حال بینشون خیلی زیاد دیدم در وارونه کردن وقایع برای نشون دادن مثلا اینکه فلان واقعه برخلاف نظر اونهاست متاسفانه خیلی زیاد دیدم یه نمونه که شخصی نیست و همه شاهدش بودن اینکه به دکتر عباسی قبولانده بودن و ایشون هم در تلویزیون نقل کردن و باعث آبروریزی برای خودشون شدن که علت شکست عملیات آمریکایی ها در طبس طوفان شن نبوده بلکه خساست ارتش آمریکا در تحویل هلکوپترهای فرسوده و از رده خارج بجای هلکوپترهای نو در این عملیات حساس و فوق محرمانه بوده . و این باعث شده بوده هلکوپترها بین راه خراب بشن و یا حتی با هم برخورد کنن و اصلا طوفانی در کار نبوده حالا این رو برخی امرای ارتش به ایشون بعنوان یک نظر کارشناسی قالب کرده بودن و جناب عباسی هم این نظر کارشناسی رو با اعتماد بنفس فراوان و اطمینان زیاد بنظر اون عزیزان با قاطعیت در برنامه زنده تلویزیونی بیان کردن و بعدش هم معلومه که افتضاح بار اومد و طرف مقابل ایشون با تمسخر این رو به چالش کشیدن . خیلی بعید بود از دکتر عباسی و این جور سوتی دادن! اگر خود دکتر عباسی نگفته بودن در اون برنامه زنده که دارن از برخی امرا نقل قول میکنن (ولی جوری که انگار بخاطر اعتماد به کارشناس قانع شدن ) بنده این مزخرفات رو به برخی امرا منتسب نمیکردم با توجه به اینکه جناب دکتر عباسی اونجور قانع شده بود احتمالا افرادی که این نظر رو بخورد جناب دکتر عباسی داده بودن از امرای نیروی هوایی و یا هوانیروز بودن
  4. rasoolmr

    شهادت ! تبریک یا تاسف؟

    در رابطه با مطلبی از دوستمون که گفتن شهدا از دست رفتن پس جای تبریک نداره باید عرض کنم خیر شهدا بدست اومدن یعنی آدم و انسان پا گزاشته روی زمین که چیزی بشه و نهایت چیزی که بتونه بهش برسه جوار قرب پروردگاره . شهدا محصول تربیت انبیا و اولیا و علمای ربانی و توفیق از جانب پروردگارهستن . و البته تربیت خانواده و لقمه حلال و ... کسی که حرامخور باشه و یا خانواده .... خیلی سخت هست که شهیدی از بین اونها ظهور کنه اگر هم باشه نوادر روزگار هستن . غالب شهدا محصول خانواده هایی درست و لقمه های حلال و مادرانی صالح و پرهیزکار و پاکدامن هستن چرا نباید به اونها تبریک گفت که خدا شما رو لایق تاج کرامت خودش دید و قربانی شما رو قبول کرده همه انبیا از اول تا خاتم اومدن آدمسازی کنن و انسان متعالی پرورش بدن . همه مخلوقات رو خدا خلق کرده که یک چنین انسانهایی پرورش پیدا کنن و بدست بیان اگر حضرت رسول (ص) و ائمه طاهرین و انبیاء الهی و اولیاء الهی و شهدا و صالحین نبودن اصلا خلقت انسان نه ارزشی داشت و نه حکمتی داشت بلکه نقض غرض می نمود . اگه از خدا بپرسن این چند میلیارد گناه کار رو خلق کردی و روزی میدی چی ازشون درمیاد ، اگه تنها و تنها یک نفر صالح و شهید بدست بیاد کافیه برای اینکه خدا بگه می ارزه که بیشتر از این خلق کنم و تنها و تنها یک نفر از این جمع چنین فردی مثل این شهید ازشون بیرون بیاد خدا به شهدا نزد ملائکه مباهات میکنه . در جواب اونها که گفتن چرا انسان رو خلق کردی با اینکه انسان خونریزی میکنه ، شهدا رو نشون میده . اینها محصول تقابل خیر و شر و نور و ظلمت هستن و آدمهایی که نور رو با تمام وجودشون پذیرا شدن و همه هستی شون رو در طبق اخلاص تقدیم پروردگار کردن ارزش یک شهید بالاتر از همه اون فرشتگانی هست که اعتراض کردن چرا انسان رو خلق کردی و بهمین خاطر هست که خدا ملائک رو خادمان شهدا قرار میده و نه برعکس به خانواده شهدا هم می باید تبریک گفت چون خاندانی هستن که خدا تاج کرامت رو از میان همه خانواده ها تنها بر سر اونها نهاده و لایق کرامت ویژه خودش دیده . همونطوریکه خاندان نبوت و رسالت و اهل بیت افتخار میکنن که از خاندانی هستن که رسالت و نبوت و ولایت از اونها انتخاب شده ، خانواده شهدا هم میتونن افتخار کنن که منتسب به شهید هستن البته اگر قدر خودشون رو بدونن وگرنه پسر نوح هم از خاندان نبوت بود . ویا برخی فرزندان ائمه با اینکه امامزاده بودن ولی کج پا گزاشتن . شهید پدر و مادر و بستگانش رو شفاعت میکنه و چه چیزی بالاتر برای تبریک به یک خانواده از اینکه نزد خدا شفیع دارن . شهید هفتاد هزار نفر رو شفاعت میکنه . حتی کسانیکه او رو تشییع میکنن رو شفاعت میکنه برای بشریت جای تبریک داره برای ظهور یک چنین انسانی تا چه برسه به خانواده اش
  5. [quote name='mersaad' timestamp='1379555429' post='339538'] به نظرم ابوهاجر رو حتما به مشهد و قم میبرن انشا الله ! به نظر حضرات آدم باید برای دیدن بازی استقلال / پرسپلیس از راه دور بیاد تهرون شب تو خیابون بخوابه یا برای شرکت در تشییع این آدمها باید از این کارا بکنه ؟ [/quote] اگه کسی شفاعت شهدا رو بخواد فرصت رو از دست نمیده البته لیاقت میخواد چون اینم نصیب همه نمیشه . تازه اونهایی هم که دلشون میخواد ممکنه نصیبشون نشه یا شیطون از یاد آدم میبره و یا اینکه اصلا خبرش رو نمیشنوه و یا اینکه حال رفتن ازش گرفته میشه و یا گرفتاری و پیشامدی مانعش میشه و .... خلاصه شهید باید دعوت کنه
  6. rasoolmr

    شهادت ! تبریک یا تاسف؟

    البته باید گفت که شهادت یک مقام بسیار بزرگه . یعنی آخرین مراحلی هست که یک بنده میتونه به خدا قرب پیدا کنه لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء [color=#ff0000]عند ربهم[/color] یرزقون مقام عندیت عند رب همون مقام قرب هست ولی این مقام فقط مختص شهدا ذکر شده نه کسانیکه اجر شهید رو میبرن مثلا اگر کسی برای کسب روزی حلال از خونه بزنه بیرون و در این راه از دنیا بره اجر شهید داره . ولی همرتبه با خود شهید نیست یعنی اینگونه نیست که مثل شهید عند ربهم یرزقون باشن و زنده باشن و شاهد بر اعمال امت تا روز قیامت و از گواهان روز محشر باشند شهدا یه چیز دیگه هستن شهادت مقامی هست که تا لایق نباشه خدا بهش نمیده . البته کسانیکه این مقام و هدیه رو از خدا میگیرن درسته از خودشون لیاقت نشون دادن ولی باز فقط فضل و کرم خداست که بنده رو لایق میکنه . اینقدر بالاست که هر چقدر هم بنده لایق باشه باز دستش کوتاهه و نمیشه گفت مستحقش هست . در نهایت میشه گفت هدیه و کرم و جود خداست که بنده ای رو بسبب اندک لیاقتش این مقام رو میده درجات الهی رو باید از خدا خواست و دعا کرد و گرنه هیچکدوم لایق نیستیم . دعا کنیم بلکه خدا خودش کرم کرد و بهمون داد
  7. [quote name='Ximosi' timestamp='1379690740' post='339831'] ندای استغاثه تکفیری ها در غوطه شرقیه دمشق هر کی ترجمه کنه واقعا اجرش با حضرت زینب (س)... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/1234439_635333126511004_167559163_n.jpg[/img] [/quote] یک هشدار هست . اعلام میکنه به همه نیروهای معاضه اعم از نظامی و پزشکی و سیاسی و ... ستاد مشترک ، ارتش آزاد ، همه نیروها و احزاب سیاسی ، گردانهای نظامی و ... بطور خلاصه داره میگه اگه دنیا و حامیانشون فورا سلاح و مهمات وکمک و دارو و ... به غوطه شرقیه نرسونن به احتمال زیاد غوطه سقوط میکنه در ضمن دنیا رو میترسونه که در صورت سقوط غوطه شرقیه اهالی اونجا که بالغ بر صدها هزار نفر میشن (بقول خودشون) با خطر قتل عام و ذبح شدن مواجه میشن پس حامیانشون بفریادشون برسن
  8. rasoolmr

    شهادت ! تبریک یا تاسف؟

    اگه به من بگن خدا این عمر بیخود و بیمصرف و پوچ منو بگیره در عوض شهادت در رکاب حسین (ع) و خانم زینب کبری (س) رو بهم میده از خوشحالی هنوز شهید نشده روحم از بدن بیرون میاد آقا آخه این عمر و زندگی فردی مثل من چه ارزشی داره ؟؟؟؟ تا حالا که همش بیخود و بیمصرف گذشته . یعنی میشه خدا این روغن ریخته رو قبول کنه و لیاقت به مثل منم بده یعنی شهادت فقط لیاقت میخواد باید لایق باشی خدا بهت هدیه بده . اونم کجا شهید بشی و در چه راهی راه دفاع از حرم رسول الله . ای خدا یعنی میشه زن و بچه و پدر و مادر و این حرف ها هم نداره . مگه تا حالا روزی دست کسی غیر خدا بوده ؟؟؟؟ عمر آدم ها هم مگه غیر از خدا دست کسی بوده ؟؟؟؟ بنظر من اگه فرضا ابوهاجر شهید نمیشد و مثلا بعد از وقایع سوریه از ابو هاجر میپرسیدن نظرت در مورد اینکه شهید میشدی چی هست دودستی برسرش میزد که تا اونجا رفتم و نزدیک شدم ولی لیاقت نداشتم . [color=#0000cd]اما در مورد علت و چرایی تبریک به مناسبت شهادت :[/color] [size=4]امیرالمؤمنین‏ علیه السلام برای شهادت اشک می‏ریخت، و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسید ناراحت بود، و از رسول خدا صلی الله علیه وآله علّت آن را پرسید و خطاب به پیامبر فرمود:[/size] [size=4]فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَوَلَیْسَ قَدْ قُلْتَ لِی یَوْمَ أُحُدٍ حَیْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، وَحِیزَتْ عَنِّی الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ، فَقُلْتَ لِی: «أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟» فَقَالَ لِی: «إِنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟» فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، لَیْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَلکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَی وَالشُّکْرِ.[/size] [size=4]«گفتم: ای رسول خدا مگر جز این است که در روز «اُحُد» که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند، و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی، ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمود: (همانا این بشارت تحقّق می‏پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟) گفتم: ای رسول خدا چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست [color=#FF0000]بلکه جای مژده شنیدن و شکرگذاری [/color]است[/size] [size=4]تحف العقول ص ۱۶۲: ابن شعبه حرانی[/size]
  9. rasoolmr

    فتح الله گولن

    اینکه علویان از حزب مخالف اردوغان یعنی حزب جمهوری خلق ترکیه که ناسیونالیست و سکولار هست طرفداری میکنن خودش خیلی معناداره این بدین معناست که اردوغان و گولن و شعارهاشون رو باور ندارن و در جهت ضدیت با علویان و شیعیان میدونن و شعار اتحاد اونها رو تاکتیک میدونن و عملا خلافش رو مشاهده کردن از نظر علویان ترکیه اردوغان و گولن متعصبان مذهبی بشمار میان که بخاطر قومیت و مذهب باهاشون دشمنی شده و میشه تعجبی نداره اگر آتاتورک براشون بهتر از گولن باشه
  10. [quote name='wilhelm' timestamp='1379574660' post='339564'] باید خون گریه کرد.تکخال برتر کشور که در آسمان میراژها را به زیر می کشیده باید در جاده رودهن بوسیله یک خاور با راننده احتمالا معتاد از بین بره.واقعا باید خون گریه کرد برای این همه مفاخر و استعدادهایی که سالانه در جاده های مرگ ایران از بین می روند... [/quote] اگر فکر کنیم مفاخر کشور تصادفی تصادف میکنن سادهئ انگاری هست . اشکال از خود ماست که در حفاظت از ذخایر کشورمون کوتاهی و سهل انگاری ابلهانه میکنیم شاید چندمین بار هست که میشنوم از امرای ارتش در تصادف ساختگی به خیل شهدا پیوستن نمیدونم کی میخواد درس عبرت بشه و جلوی تکرار این وقایع که با کمترین تدبیر قابل پیشگیری هست گرفته بشه
  11. rasoolmr

    فتح الله گولن

    رئیس یک کشور نمیتونه به دولت کشور دیگه دستور بده این رفتار زشتی هست که جناب اردوغان برای توجیه جنایات و نیاتشون بکار بردن هیچ چیزی نمیتونه چنین اعمال و حمایت از چنین کسانی رو توجیه کنه مگر نیات دیگه : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/249662/%D8%B0%D8%A8%D8%AD-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B318
  12. rasoolmr

    فتح الله گولن

    اینکه شعار اتحاد مسلمین برای گولن یک تاکتیک هست و نه یک باور درش تردیدی نیست در مورد تعامل با علوی ها بهتره بگیم تاکتیک گولن و اتباعش در هر جا متفاوته و بر اساس مقتضیات زمان و مکان عمل میکنه عمده مشکل اردوغان و سران سیاسی ترکیه در حال حاضر با نظام سوریه بر اساس این هست که در راس دولت سوریه یک نفر علوی حاکمه و ترک ها حاضرن با تروریست ها هم قسم بشن و هر نوع حمایتی بکنن و هر جنایتی دست بزنن تا یک حکومت سنی مذهب سر کار بیارن اما زمانی میشه واقعیت رو فهمید که شما اندک ضعفی از خودتون نشون بدید تا مکنونات قلبی اینها مجال بروز پیدا کنه . همونجوری که اردوغان ابتدا با بشار مثل دوست رفتار میکرد و غزل دوستی میخوند ولی بمحض اینکه شرایط رو مهیا دید ذات خودش و نیاتش رو آشکار کرد . در مورد کشور ما هم وضع بهمین منوال هست . یعنی اگر کوچکترین ضعفی احساس کنن در پی تجاوز و تجزیه ایران برمیان و جنگ رو با ما شروع میکنن . شکی نیست که ترکیه قبل نیت تجاوزکارانه به خاک ما نداشت ولی اردوغان و گولن قصد تجزیه کشور ما رو هم دارن همونطوریکه نسبت به جمهوری آذربایجان هم همین نیت رو دارن برای تشکیل یک امپراتوری می باید شعار اتحاد سر بدن و گرنه امکانپذیر نیست اگر گولن واقعا صداقت داره بجای ساختن مسجد و صدقه دادن بهتره به مریدانش در دولت دستور بده مناصب سیاسی رو با علوی ها که یک سوم جمعیت ترکیه هستن تقسیم کنن و یا امکان فعالیت تجاری و کسب موقعیت تجاری خوب رو مانند سایر تجار ترک برای اینها فراهم کنن و اونها رو برابر کنن اما اینکه اسلام گولن با وهابیت تفاوت داره باید بگیم خیر اینها بر علیه ایران و تشیع با هم اتحاد استراتژیک دارن . موضع اینها رو در مصر ببینید که با هم تفاوت داره ولی در دشمنی با ایران و شیعه و سوریه واحد هستن . بنابراین ترکیه سعی کرده با اتحاد با وهابیت بنوعی تشیع و ایران رو در محاصره قرار بده اینها در کمک به القاعده و ضدیت با مقاومت اسلامی منطقه هیچ اختلافی با هم ندارن . مرز زیادی هم با هم احساس نمیکنن و تفاوتهاشون رو در حد دو فرقه از یک مذهب میبینن و نه بیشتر . اما در اینکه باید القاعده رو تقویت و حمایت کنن هیچ اختلاف نظری ندارن اوج اختلاف اینها میتونه با یک فتوی از سوی مفتیان وهابی و یک فتوای طریقتی از سوی گولن با هم حل و فصل بشه ......................................................................................................................................................... و اما در مورد حزب الله ترکیه . با توجه به توصیفاتی که دوستان از اینها بعمل آوردن میشه اینها رو از پیروان سید قطب مصری و بنوعی تکفیری بحساب آورد و البته نزدیک به جریان اخوانی . این برداشت من بخاطر این هست که دوستان در توصیفاتشون اشاره کردن که اساس کار اینها رو در اعتقاد به مرز بندی میان خودشون و جهان تشکیل میده . شعار دار الاسلام و دارالکفر و تقسیم دنیا به دارالاسلام و دارالکفر متعلق به سید قطب مصری از ابداع کنندگان جریان تکفیری در مصر و از تاثیر گزاران بر اخوان المسلمین مصر هست . بر طبق این شعار فقط اینها مسلمونن و بقیه اعم از فرق مسلمین از جمله شیعه و همچنین سایر ادیان مثل مسیحیت و ... کافر هستن و در دارالکفر قرار دارن به اعتقاد اینها می باید با دارالکفر جنگید . و این منشا تروریسم در اونها میشه بنابراین نباید چندان با حزب اردوغان چالش داشته باشن چون در ریشه و اعتقادات مشترک هستن . با توجه به رویکرد گولن و اردوغان به حمایت از تکفیری ها میشه نتیجه گرفت که اینها از حمایت علنی و پنهان دولت ترکیه برخوردارن . تنها تفاوت اینها با پ ک ک در اینه که پ ک ک یک حزب کاملا سکولار و متسامح در مذهب هست ولی اینهایی که اسم حزب الله رو بر خودشون گزاشتن حزبی تکفیری بشمار میان . پس بنوعی تحت حمایت و نفوذ عربستان هم هستن . ترکیه میتونه با توسل به این گروه جدایی طلبی در کردستان ترکیه رو مهار کنه و با قدرت دادن به اینها ، آلترناتیوی برای پ ک ک درست کنه . با توجه به شعار دارلاسلام اینها و موضع تاکتیکی اتحاد مسلمین گولن و اردوغان و اشتراک در مذهب اهل سنت اینها میتونن با هم به توافق برسن چون برای حزب الله ترکیه اساس قومیت و نژاد نیست بلکه دارالاسلام هست . در مقابل شیعه و حزب الله لبنان براحتی میشه از اینها سوء استفاده کرد و جنگ شیعه و سنی براه انداخت با توجه به نفوذ عربستان و تعصب شدید مذهبی اینها میتونن برای ما و عراق خطری بالقوه و بسیار شدیدتر از پژاک و امثال اون بحساب بیان . بنوعی وهابی محسوب میشن . وهابیت در حال حاضر داره در کردستان ایران و عراق بطور خزنده تبلیغ و حمایت مالی از طرف عربستان و .. میشه . در نهایت همه اینها یه جوری بهم میرسن شاید با توجه به اقبال به رویکردهای اسلامگرایانه در منطقه داره از نفوذ گروه های سکولار کم میشه و اونها باید جای خودشون رو به گروه های متعصب وهابی واگزار کنن
  13. rasoolmr

    فتح الله گولن

    در مورد علت دشمنی گولن با ایران نمیشه یک علت رو منحصرا بیان کرد بلکه طیفی از علل دخیل هست : بر اساس اونچه که جناب oldmagina در مورد زندگینامه علامه نورسی و عقایدشون و همچنین گولن و عقایدش قرار داد برداشت ینده این هست : 1- جناب گولن اعتقاد عمیقی به مکتب و آموزه های نورسی ندارن به نوشته نورسی دقت کنید [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]یكی از مزیتهای تربیتی نورسی، دعوت به اتحاد و انسجام پیروان مذاهب اسلامی بود و در همین راستا او كتاب «سیره ذاتیه» خود را پیرو «جمال الدین حسینی و شیخ محمد عبده» می‌نامد و خواستار وحدت مسلمانان تحت عنوان [color=#ff0000]«اتحاد محمدی»[/color] می‌گردد و در «اللمعات» چاپ استامبول مسلمانان را به تقریب در مذاهب اسلامی دعوت می‌كند و می‌گوید: [color=#ff0000]«ای اهل سنت و جماعت و ای اهل تشیع محبان اهل بیت، از اختلاف و نزاع دور شوید كه از آن فقط دشمنان سود می‌برند. شما همگی اهل توحید هستید و رابطه مقدس اخوت، همه شما را به وحدت دعوت می‌كند.»[/color][/font][/size] اونچه که جناب گولن امروزه مدعیش هستن دعوت به اتحاد مسلمین نیست بلکه اتحاد اهل سنت با ایشون هست یعنی حتی دشمنی ایشون با میلیونها علوی داخل ترکیه قابل پرده پوشی و مخفی کردن نیست . میشه اینطور برداشت کرد که جناب گولن با انتساب خودش به این طریقت ، پیروان این طریقه رو در خدمت خودش درآورده .و از طرف دیگه با ادعای وحدت بعنوان یک تاکتیک تونسته راه خودش رو در بین مذاهب و کشورهای اسلامی بدون ایجاد حساسیت باز کنه میشه اینطور برداشت کرد که شعار وحدت برای اینها در قالب تاکتیکی برای ایده برپایی خلافت معنی میشه . یعنی جمع کردن اقوام مختلف مسلمان تحت یک امپراتوری واحد . و دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد 2- اساس کار جناب گولن برپایه طریقه صوفیانه ایشون هست و فهم میشه و نه بصورت اسلام عام . توجه به این نکته بی نهایت اهمیت داره . چون راز تشکیلاتی ایشون هست . در نوشته ها این مطلب قابل توجه هست که اسلام در ترکیه شبکه ای بوده (وهر چند آتاتورک سعی در امحای اون کرد ولی شالکه اون همچنان در ترکیه حرف اول رو میزنه) یعنی طریقت استخوانبندی اصلی جامعه اهل سنت ترکیه رو تشکیل میده و هر شهروند عضوی از یک سلسله طریقتی قرار داره بنابراین طبق آموزه های طریقتی هست که نظام مرید و مرادی و مرشد و مقلدی شکل میگیره و اعضا برخی از درآمدشون رو بین 5 تا 20 درصد خالصانه به مرشد تقدیم میکنن و حکم ایشون در هر موردی مثل حکم خدا واجب الاطاعه هست . جناب اردوغان هم مستثنی نیستن اخوانی های مصر هم همینطوری هستن . یعنی جناب مرسی تحت اوامر مرشد عام اخوانی هست و نه برعکس . در اینجا دموکراسی برای اجرای اهداف مرشد هست و نه برعکس جناب اردوغان هم اشاره کردن که دموکراسی رو وسیله برای شریعت میخوان ولی شریعتی که ایشون ازش دم میزنن با قرائت و تفسیر مرشدشون جناب گولن هست . یعنی دموکراسی در نهایت در جهت نشر افکار و سلطه گولن پیش میره این نوع اسلام خودساخته با اسلامی که امام خمینی (ره) تحت عنوان اسلام ناب محمدی ازش نام بردن تفاوت بنیادین داره 3-سکولاریسم در همه ابعادش اعم از فرهنگی و سیاسی و اجتماعی شاکله فکری و عملی این جریان فکری هست . یعنی دین فقط جنبه شخصی داره . این نوع قرائت خدساخته از دین با مبانی دینی موجود در ایران در تضاد قرار داره 4- تاکید ایشون بر اسلام با صبغه ترکی و بنوعی آمیختن ناسیونالیسم ترکی با اسلام به این معنی هست که ادعای وحدت مسلمین می باید در نهایت به سلطه نژاد ترک ختم بشه بنابراین طبیعی هست که اسلام و قرائت وحدتی که ایران منادیش هست در تضاد با اون قرار میگیره (رقابت) 5- جناب گولن تاکید داشتن که تعلق خاطر به فلسفه کانت دارن کسانیکه در فلسفه دستی بر آتش دارن میتونن عمق این حرف رو درک کنن . اسلامی که ایشون می خوان ترویج کنن برپایه قرائت و همخوانی با نظام فلسفی کانتی قراره استوار بشه . 6- اتحاد با اسرائیل و پذیرش موجودیت اسرائیل از جانب اونها و در مقابل دشمنی ما با اسرائیل در اینجا ما رو با اونها در تقابل قرار میده . همچنین در رقابت منطقه ای و جهانی و حتی داخل ترکیه با توجه به نفرت مسلمانان از اسرائیل ما که نماد دشمنی با اسرائیل قرار گرفتیم بسیاری رو میتونیم به خودمون جذب کنیم . در این در رقابت گولن با ما حسادت برانگیز هست . در دنیای اسلام با توجه به چالشها و تجاوزات اسرائیل این بر ضرر اونها تموم میشه 7- استقرار جناب گولن در آمریکا و همچنین استقرار بسیاری از منادیان اسلام در لندن و پاریس و شهرهای مختلف آمریکا بوضوح نشاندهنده عمق نفوذ اونها در این فرقه ها هست و عملا می باید بدونیم سررشته بسیاری از اونها اگه نگیم همه شون در دستان اونهاست . اشتباه ما در رابطه با تعامل با اخوان المسلمین مصر و سایر مناطق این بود که از این نکته اساسی که بسیاری از اینها در آمریکا و لندن و پاریس تحصیل کردن و زندگی میکنن غفلت کردیم و این رو که اخوان مورد نفوذ سرویسهای جاسوسی قرار گرفته و در تعامل با اونهاست دیر متو.جه شدیم . در اینجا اونها با مذاکره و بستن یک توافق دوجانبه با اخوانی ها تونستن کل جریان انقلابات منطقه رو بدست بگیرن و البته بعدش به خود اخوان هم نارو زدن 8- در تلاش برای نفوذ منطقه ای و راهبرد عمق استراتژیک داوود اوغلو وزیر خارجه دولت ترکیه اونها خودشون رو در رقابت با ایران میدونن و دشمنی اونها با ما بر سر حوزه نفوذ قابل فهم هست . این رقابت اونها با ما از جانب اونها منطقی جریان نداره بلکه در کثیفترین و بیرحمانه ترین وجهش از سوی اونها پیگیری میشه
  14. سال 88 به بعد نافرمانی مدنی نبود بلکه یک کودتای تمام عیار و جنگ بود که با خباثت تمام تا مرز نابودی کشور پیش رفتن . خدا بهمون رحم کرد وگرنه ما الان جای سوریه و مصر بودیم آقایون چنان چشم ها رو بسته و دهان رو گشودن و بی پروا اسم هم می برن که گویی بهشون خود معصوم پنداری دست داده و اینکه همه خطا کارن الا خودشون که معصوم پاک و البته و صد البته راستگو ! هستن تحریم های فلج کننده و پی در پی پس از اون بوجود اومد که انتخاباتی که می باید تمام کننده کار می بود و ایران رو در نهایت قله اعتبار و قدرت داخلی و وجهه بین المللی قرار میداد با خیانت داخلی و کودتا و جنگ خیابانی تبدیل به نقطه ضعف نظام کردن و اوبامایی که نامه فرستاده بود که بیائید مسائل رو حل و تمام کنیم بیکباره تشویق به وضع و تصویب قطنامه و تحریمی کردن که در تمام طول تاریخ برای هیچ کشوری تا حالا اتفاق نیوفتاده هنوز یادمون نرفته اخباری مبنی بر اینکه عده ای مسئول سابق و خائن بعدی دائم در حال گرا دادن به غرب و امریکا در اوج آشوب ها و عربده کشی های خیابانی برای تحریم بودن و کمک می خواستن یادمون نرفته که با تشویق این خائنین جوری آمریکا و غرب تحریم میکردن که انگاری کنتور ترکوندن هنوز یادمون نرفته همون موقع که تحریم های بعد از آشوب ها که وضع شد گفته شد خیانتی که این کودتاگرا کردن و رسما وطن فروشی تاریخی بود هرگز فراموش نخواهد شد ولی مثل اینکه خیلی زود فراموش شده که آشوبگران و اوباش در قالب مدعی ظاهر شدن بنظر من اگر تحریم ها موثر بوده و باعث فلج شدن اقتصاد هست نقطه شروعش کودتا و خیانت داخلی و وطن فروشی هست هنوز یادمون نرفته اتفاقات مسخره و سراسر خیانت بار سکه و ارز و دست داشتن برخی وطن فروش هایی که امروزه مدعی شدن و تیترهای جنجالی مثل واکنش مثبت بازار به آمدن حاج آقا و بالا و پائین شدن بازار ارز یا یک اشاره حضرات پدرخوانده... اتفاقات خیانت بار ارزی که همه میدونن چه کسانی درش دخیل بودن بسهم خودم هرگز خیانت ها و جنایت های یک مشت اوباش وطن فروش به تمام معنی رو نمی بخشم و هرگز فراموش نمیکنم جالب اینه که وضعی که مسبب اصلیش بودن الانه با پرروئی تمام در قالب مدعی ظاهر میشن انگار همه چی از یاد همه رفته جدا اگه طیف مقابل می خواستن بر سر کمتر از یکصدم آراء منتخب جنجال درست کنن و دائم بر جنگ خیابانی بکوبن و مثل اونها وطن فروشی کنن وضع امروز چی میشد و آیا این عده هنوز هم زبانشون دراز بود ؟ اگه از الان 8 سال مدام بر طبل خیانت و جر زنی و اوباشگری و چوب لای چرخ گزاشتن و همکاری با دشمنان کشور رو مثل اونها شروع کنن وضعشون چجور پیش میره و چی دارن بگن ؟ پررویی هم حدی داره بخدا این رو هم ببینن بد نیست [url="http://www.rajanews.com/detail.asp?id=167946"]http://www.rajanews....l.asp?id=167946[/url] [color=#ff0000]اوباما لبخند این روزهای دولتمردان ایرانی را با تهدید علنی به جنگ پاسخ داد[/color] خیلی زود عربده کشی های بوش و موش شدن مسئولین سابق که دم از گفتگو میزدن لبخند تحویل میدادن و در مقابل بوش ساعت حمله و بمباران اتمی تعیین میکرد فراموش شده . البته رئیس فعلی اجل از اون هستن و زیرکتر که با اسلافشون مقایسه بشن امیدوارم فراموش نکرده باشن در مقابل عربده کشی بوش وعده تسلیم کردن حزب الله لبنان رو داده بودن . قطعا اگه این حضرات بهنگام جنگ 33 روزه لبنان بودن فاجعه ای تاریخی و ننگ ابدی در انتظارمون و شیعه می بود
  15. rasoolmr

    فتح الله گولن

    جناب[url="http://www.military.ir/forums/user/7064-oldmagina/"]oldmagina[/url] برادر عزیز اگر در این مسائل اطلاعات چندانی ندارید پس با احتیاط قدم بردارید منابع اجتهاد در شریعت در عرض هم هستن و نمیشه گفت بر هم برتری دارن . همین عقلی که مطرح کردید پیش از قرآن و سنت مطرح میشه و اصلا اثبات وجود خدا و نبوت انبیا و سپس اعتبار کتاب الهی یعنی قرآن و سنت منوط به تایید عقل هست همینطور برداشت صحیح از قرآن و سنت منوط به تایید عقل هست محک برای بررسی سند حدیث و سپس دلالت حدیث و همچنین برداشت صحیح از قرآن خودش روشمنده و هرهری نیست . عقل هم طبیعتا یکی از معیارهای تشخیص درست از نادرسته عقل برتری نسبت به سایر منابع شریعت نداره بلکه در عرض هم قرار دارن اما کاربرد عقل هم در اصول هست و هم در فروع دین . هم اصول دین رو اثبات میکنه (البته پس از اثبات عقلی اصول ، قران و سنت وارد میشن و شروع به توضیح و بسط میکنن و دقیقا جزئیات بسیاری رو که عقل نمیتونه واردش بشه شرح میدن چون حوزه عقل در کلیاته ) و هم برخی از احکام فروع دین رو اثبات میکنه . اجتهاد بمعنی بکار بردن تلاش و کوشش هست . اجتهاد مصطلح در مورد فروع دین بکار میره . ولی البته اگر کسی اون در مورد اصول دین هم بکار برد بمعنی تلاش و کوشش عقلانی هست . اونچیزی که از عقل مورد نظر علمای شریعت هست احکام قطعی عقل هست که صد در صدی هست و بطور کامل توسط عقل مورد قبول قرار میگیره و دلیل برهانی براش ارائه میکنه . همونطوریکه در مورد اخلاق هم همینطوره اما ادله غیر برهانی منجر به جدل و نهایتا [color=#ff0000]تفسیر برای [/color][color=#000000]میشه[/color] که توسط خود عقل و نیز دین مورد مذمت قرار میگیره و حجیتی نداره و در انتها سراز التقاط و یا هرهری مسلکی درمیاره افکار گولن دقیقا تفسیر برای هست نه برداشت عقلانی صحیح از دین اجتهاد بمعنی تلاش روشمند صحیح (در چارچوب مبانی مذاهب که خود این مبانی هم البته قابل بحث بین مذاهب هست ) برای استنباط احکام از منابع دینی هست . و این دقیقا همون چیزیه که جناب گولن دارن زیرش میزنن و ازش پیروی نمیکنن بلکه دست به ساختن قواعد خودساخته زدن با برداشت خودشون و این برداشتشون هم بهیچ وجه روشمند و صحیح نیست و برپایه مبانی صحیح قرار نداره و اما طرح قرائت های مختلف در دین دقیقا مبتنی بر پذیرش پلورالیسم معرفتی در حوزه دین هست و تفاوتی با هرمنوتیک مفسر محور نداره. بیشتر از این ادامه نمیدم العاقل یکفیه الاشاره در مورد شباهت گولن با موارد وطنی باید بدونیم اتفاقا استفاده از مطالب ابهام انگیز عرفانی یکی از شباهت های ایندو با همه هست
  16. rasoolmr

    فتح الله گولن

    نمیشه قرائت های مختلف و متضاد هم صحیح باشن و هم مطلوب نه با عقل جور در میاد و نه با خود اسلام این بمعنای اینه که ما عقل و ابزارهای معرفتی رو تعطیل کنیم و بگیم اصلا کشف حقیقت محاله و نمیتونه بدست بیاد و هر گونه بحث و بررسی و تنظیم قواعد عقلی و شرعی کار بیهوده ای باشه کلا باید با این روش دین رو تعطیل کنیم و بگیم هر کسی خودش هرچی برداشت کرد درسته و منتهی به حقیقته و یا اینکه هیچکس راهش درست نیست و همه غلطن برداشت صحیح از اسلام روشمند هست و قواعد و چارچوب عقلی و شرعی خودش رو بر اساس مبانی تنظیم شده مذاهب داره اما اصل مذاهب مبانیشون باز قابل بررسی هست و اما در مورد پلورالیسم بهتره بحث رو شروع نکنید . بنده وقتشو ندارم بزارم برای این بحث ولی همینقدر بدونید که با فردی بی اطلاع سروکار ندارید
  17. rasoolmr

    فتح الله گولن

    مقاله ای که جناب گولن در باب وحدت وجود نگاشتن غلط های زیادی داره و برداشتشون از کلام عرفا و متصوفه غلط هست در رابطه با سکولاریسمی که میخوان با اسلام شخصی شده جمع بزنن سعی میکنم بعدا بررسی و نظر بدم هر چند نه رغبتشو چندان دارم که برای ایشون وقت بزارم و نه وقتشو اساس کار گولن رو این مبانی تشکیل میده 1- [color=#ff0000]پرتستانتیسم [/color]و رویکرد اصلاحگرایانه خودساخته به دین 2- توجه به برخی ادبیات و [color=#ff0000]قرائت های عرفانی[/color] که میتونه برداشت های مختلفی ازشون کرد 3-رویکرد [color=#ff0000]سرمایه سالاری و تقدس و ارزشمندی کار[/color](پرتستانتیسم) 4-تبلیغ دین شخصی و سکولار خصوصا جنبه [color=#ff0000]علمگرایی[/color] سکولاریستی 5-[color=#ff0000]قرائت های جدید[/color] از دین (پلورالیسم معرفتی دین ) منفک از تفسیر و اجتهاد روشمند صحیح دینی اسلامی که ایشون بنادارن تبلیغ کنن بیشتر به اسلامی با قرائت خودشون برمیگرده تا اسلامی که بر پایه اجتهاد صحیح بر مبنای آیات و روایات هست . قرائت های مختلف از دین رو بعنوان پلورالیسم میشناسیم . دقیقا مبنای فکری ایشون رو برداشت خودساخته ایشون از اسلام تشکیل میده مبنای سرمایه داری بر اساس تفسیر مثلا اصلاحگرایانه جدید (پرتستانتیسم دینی) از دین و تلاش برای هماهنگ کردن جمع سرمایه و ثروت اندوزی هست که اون رو در لوای تقدس و ارزش کار بیان میکنن . قرائت پرتستانی از دین همون کاری هست که جناب سروش میخواستن در ایران جابندازن که بخاطر قوی بودن فلسفه و عرفان و متفکران حوزه های علمیه ایران موفق نشدن مبنای مشترک دیگه توسل به بحث های پیچیده عرفانی هست و سعی و تلاش جهت تفسیری خودساخته از دین و عرفان و جمع بین ایندو مثل اینکه جناب سروش بیان میکردن وحی نبوی تجربه دینی بشری هست . جناب گولن هم دقیقا همین روش رو انتخاب کردن ولی بخاطر ضعف بنیاد دینی و فلسفی در اهل سنت کارشون گرفت برخلاف همفکران اینها در ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب هم افرادی با این مایه ها رو داشتیم و ضربات زیادی ازشون خوردیم . مثلا برای جذب جوانان میگفتن همه احکام اسلام حکمت داره و حکمت نماز نرمش کردن هست ( ورزش و کار برای سلامتی خوبه ولی حکمت نماز ورزش و نرمش نیست) و حکمت وضو و غسل پاکیزیگی و اهمیت به نظافت هست (درسته که وارد شده النظافه من الایمان ولی اینکه بگیم حکمت وضو و غسل نظافت هست اشتباهه ) و یا اینکه روزه واجب شده چون برای سلامتی مفیده (حفظ سلامتی خوبه و توصیه شده ولی حکمت روزه گرفتن برای سلامتی نیست ) و ... از این دست خزعبلات اگر کسی کتاب های بازرگان رو مطالعه کرده باشه میبینه حتی شخصی در اندازه مهندس بازرگان بسیار عمیقتر هست با اینکه جناب بازرگان از ملی مذهبی ها بود و اساسا سواد دینی و فلسفی چندانی نداشت احکام دین توقیفی هستن هر چند حکمت هایی هم دارن ولی حکمت هاش یا باید توسط پیامبر و یا معصومین علیهم السلام که علمشون برگرفته از پیامبر و وحی هست بیان بشه نه اینکه برای تالیف قلوب دست به تفسیر خودساخته بزنیم و بر اساس علم سکولار حکمت سازی کنیم برای نمونه یکی از مقالات ایشون رو از همون آدرسی که جناب قادر معرفی کردن میزارم دوستان میتونن بخونن و نسبت به نوع تفکر این فرد نظر بدن: دقیقا جمع بین علمگرایی سکولاریستی و قرائت پلورالیستی از دین [b] [color=#0000ff]چرا قرآن با أمر "اقرأ" (بخوان) شروع شده است؟[/color][/b] [color=#0000ff]نوشته شده توسط فتح الله گولن بر [/color] [color=#0000ff]07.01.1386[/color] [color=#0000ff]. ارسال شده در [/color][url="http://fgulen.com/fa/fethullah-gulens-books/questions-and-answers"][color=#0000ff]پرسشهای شگفت انگیز عصر[/color][/url][color=#0000ff] [/color] [color=#0000ff]أمر الهی"اقرأ" دعوت و وظیفه یی است که جناب اشرف المخلوقات[sup](ص)[/sup] را که همۀ کمالات در ایشان و از طریق ایشان، به بشریت تجلی نموده است، فرا میخواند و مورد خطاب قرار میدهد.[/color] [color=#0000ff]این هستی و کاینات که ما باید آن را ببینیم و به معنی و محتوای آن پی ببریم و با درک هرچه بهتر آن، شناخت ما از قدرت و عظمت و جمال و نظام آفرینندۀ آن بیشتر میشود، در واقع یکی از تجلیات و بازتابهای لوح محفوظ می باشد.[/color] [color=#0000ff]الله [sup](ج)[/sup]، به جز انسان، هر موجود جاندار و بی جان را "قلمی" ساخته است و بدینگونه، هر پدیده یی، تجلیات و حکمتهایی را که به او ودیعه شده، نوشته است و مینویسد. [/color] [color=#0000ff]هر موجود جاندار و بی جان، یک کتاب است، ازین رو، با صیغۀ "ببین و مشاهده کن!" أمر نشده، بلکه با صیغۀ "بخوان" أمر گردیده است. زیرا کتاب، فقط خوانده میشود. کاینات درخشنده یی که پُر از موجودات است و هر موجودی حیثیت یک کتاب را دارد، بدون شک، به منزلۀ کتابخانۀ الهی است، لذا با آنکه هر موجودی بجز انسان، به نوشتن موظف ساخته شده است، انسان، هم باید بنویسد وهم باید بخواند.[/color] [color=#0000ff]علم عبارتست از درک و شناخت نظام هستی و پی بردن به رابطه های گوناگونی که اشیاء با یکدیگر دارند. و نیز عبارت است از تصنیف و یکجا ساختن این درک و شناخت. و امکان ندارد که این نظام، دقت، حساسیت و توازنی که در آن وجود دارد، تصادفی دانسته شود. بناءً، چنین نظامی، حتماً حفاظت کننده وبنیان گزاری دارد. حفاظت کننده یی که موجودیت آن از هر چیز عیانتر است.[/color] [color=#0000ff]هر نظامی، پیش از آنکه عملی گردد، تصور میشود، چنانکه یک مهندس ساختمانی پیش از آنکه تصمیمش را روی ورق ترسیم نماید در ذهنش تصور میکند.. اگر ترکیب مادی انسان و طرز تفکر او را و اینکه این ترکیب چه نقشی در برداشت وی از هست شدن دارد، کنار بگذاریم؛ آنگاه میگوییم، اگر نظامی که در قالب کاینات موجود است لوح محفوظ باشد، پس قرآن هم یک نظام مکتوب و نوشته شده و آیینة لوح محفوظ محسوب میگردد. لذا انسان باید بخواند و هر بار که خواند، باید در تلاش بهتر فهمیدن آن باشد. اما این انسان گاهی غلط میفهمد و در تجارب راست و غلط داخل میشود و همواره میکوشد تا به جوهر علم دست یابد و به آن اعتماد پیدا کند. [/color] [color=#0000ff]نگاه کردن جداست و دیدن و فهمیدن جدا، و به همین ترتیب، قبول نمودن آنچه دیده است و جا دادن آن در دل و جان، جداست. و بعد از همۀ اینها، تطبیق نمودن و عملی ساختن آنچه که پذیرفته است جداست ودعوت دیگران به سوی آن، به کلی جداست.[/color] [color=#0000ff]آری، تمام این تفاوتها که به درک و فهم ارتباط میگیرد، پیوسته موجود بوده است و تحقق می پذیرد. زیرا در کاینات، قوانین فراوانی وجود دارد و این قوانین از طرف واضع آن، با دقت و هماهنگی خاصی به جریان انداخته میشود، برخی از آنها عبارت است از:[/color] [color=#0000ff][b]1.[/b] رفتن از وحدت بسوی کثرت. [b]2.[/b] موجودیت مشابهتها، تفاوتها و اضداد در بین این کثرت. [b]3.[/b] وجود توازن و هماهنگی فعال در بین اضداد. [b]4.[/b] تناوب (دور و تسلیم وظیفه، به نوبت) [b]5.[/b] یادگرفتن، فراموش کردن و بار دیگر یاد گرفتن. [b]6.[/b] جهد و غیرت (کار وکوشش). [b]7.[/b] تحلیل و ترکیب. [b]8.[/b] الهام و انکشاف.[/color] [color=#0000ff]انسانها تابع این قوانین اند، یعنی همۀ این قوانین بر انسان تطبیق میشود. پس طبیعی است که انسانهای زیادی وجود خواهند داشت و در بین شان مشابهتها، تفاوتها، تضادها و اختلافاتی از لحاظ فکر، بینش، عقیده، رفتار و کردار بروز خواهد کرد. اما این تفاوتها و تضادها، ساکن (متوقف) و خالی نیستند، بلکه تفاوتهای زنده و فعال و متوازن میباشند.[/color] [color=#0000ff]باز به همین دلیل است که، هر حرکت و روشی که تنها ایمان را هدف قرار داده باشد، از علم محروم می ماند و حرکتی هم که فقط علم را هدف قرار داده باشد، ایمان را اهمال می کند و از آن محروم میگردد.[/color] [color=#0000ff]باز به همین خاطر است که علم و جهل، اقرار و انکار، فضلیت و رذالت، عدل و ظلم، محبت و بغض، صلح و جنگ را با برداشتهای گوناگونی از زندگی مشاهده میکنیم، یکی تن به تنبلی و سستی و عطالت و توکل داده است و در مقابل، شیوه زندگی آن دیگر به گونه یی است که باور دارد، به زعم او هر چیز را انسان به تنهایی انجام داده میتواند و ازین رو، با عجله و بی صبری و با شهوت و جنون، گاهی می سازد و اعمار می کند و گاهی دست به تخریب و ویرانی میزند. [/color] [color=#0000ff]باز به همین خاطر است که انسان میتواند حتی آنچه را که آن موجود استثنائی، یعنی جناب فخر کاینات و رحمة للعلمین صلی الله علیه و سلم، تعلیم داده است فراموش کند و از یاد برد. اما بایستی دوباره آن را به خاطر بیاورد و یاد بگیرد. بدین ترتیب، در پایان این تجزیه و تحلیل، و چند دسته گی و تنوع هم، بازنگری جدیدی صورت خواهد گرفت و ترکیب و یک پارچگی و الهام و ظهوری، تحقق خواهد یافت. همۀ اینها شده است، میشود و بدون وقفه، دوام می یابد. [/color] [color=#0000ff]به حضرت موسی علیه السلام جهت تنظیم زندگی اجتماعی،"ده دستور" داده شده بود و به حضرت عیسی علیه السلام هم نرمی، شفقت، محبت، گذشت، صبر و تحمل الهام گردیده بود تا در پرتو آن مناسبات بشر را تنظیم کند. چنانکه به حضرت محمد [sup](ص)[/sup] بر علاوه این ویژگیها، علم و اراده، حکمت و توازن، استعداد تحلیل و ترکیب افکار و جوامع الکلِم (بازگو نمودن مطالب مهم و سرنوشت ساز در جملات کوتاه و اجمالی، بدون اینکه کمی و کاستی داشته باشد) عطا شده بود.[/color] [color=#0000ff]لذا وظیفۀ مسلمان، از جهتی دشوارتر، سنگین تر و پر مسؤولیت تر از وظایف دیگران است، اما به همان اندازه، برتر و لطیف تر نیز می باشد، زیرا در کنار اوامر دهگانه و اساسات اجتماعی همچون: محبت و گذشت، حلم و شفقت، صبر و تحمل ... پابند علم و اراده و حکمت و تعادل و تواضع و یکپارچه ساختن دلها نیز میباشد و ویژه گیهایی برتر از آن را هم دارد.[/color] [color=#0000ff]ازین رو، اکتشافاتی که در ساحۀ علومی مانند: فزیک، کیمیا، بیولوژی و ستاره شناسی صورت گرفته و نیز پیشرفتهایی که با دستان دانشمندان و کاشفان حاصل شده است، سزاوار تقدیر و تبریک و بزرگ داشت می باشد، زیرا با این کار، بسیاری از حقایق نوشته شده در قرآن کریم – که در لوح محفوظ نوشته است – عیان گردید و درک و فهم برخی از اساسات حاکم بر گوشه و کنار هستی را آسان ساخت. اما در پهلوی همۀ اینها، محافظت و پاسداری از انسانیت هم لازم است، تا مبادا او به محرومیتها و گمراهی های فکری و عقیدتی مانند: انکار خالق و ناظم هستی و ردّ و انکار الهام، ارشاد و وحی الهی، یا إله ساختن انسان و حاکم مطلق قرار دادن ارادۀ او، سرنگون گردد.[/color] [color=#0000ff]اگر در چارچوب قوانین کشف شده و تجارب انجام گرفته در لابراتوارها، استقامتهای جدیدی به علوم فزیک وکیمیا و بیولوژی داده نشود و سمت دهی نوینی صورت نگیرد، خطری بزرگ انسان و جامعۀ انسانی را تهدید می کند، همان انسانی که مغرور اختراعات و دست آوردهای خود است و با هر گامی که به جلو بر می دارد، سرکش تر و گستاخ تر می شود و از زیر بار مسؤولیت، شانه خالی می کند و با کمال جرأت، تمام قید و بندهای انسانیت را زیر پا می گذارد. پس انسانی که امروز از ارزشها و معیارهای انسانی دور ساخته شده و به صورت یک حیوان، در لابراتوار ها و آزمایشگاه ها، تجارب گوناگونی روی او آزمایش میشود، باید بداند که او انسان است، نه حیوان، و جامعۀ انسانی هم لابراتوار و آزمایشگاه نیست.[/color] [color=#0000ff]اگر علوم و دانشهای موجود، از جمود و خمود، خشکیت و بیهودگی نجات داده شوند، نخست از همه، کمک خواهد کرد ت مسایل و موضوعات بنیادی این علوم، به گونۀ شایسته درک شود، ثانیاً، انسان هم میتواند سهمی را که بر عهدۀ اراده و ذهن او گذاشته شده است، ادا کند و آنگاه میتواند دست آوردهای حس و قلبش را با دید درونی (باطنی) مشاهده نماید. اینجاست که این انسان روشن ضمیر، به لسان فصیحی تبدیل خواهد شد و کاینات را که در برابرش گذاشته شده است، مثل یک کتاب، کلمه به کلمه و سطر به سطر خواهد خواند. چون هرگاه به دیدۀ ژرف بنگریم، کاینات هم هیچ فرقی با کتاب ندارد، و خلاف این را تصور کردن، دور از امکان است. [/color] [color=#0000ff]مخصوصاً زمانی که در أوامر تکوینی (کارهایی که به آفرینش تعلق دارد) اولین پدیده یی که آفـریده شد "قلـم" باشد و نخستین دستور قـــرآن هــم با "إقرأ- بخوان" آغاز شـود. [/color] [color=#0000ff]اما این مسئله به اندازه یی که گمان می شود آسان نیست، زیرا با آنکه بعضی ها، قوی شدن احساس و شعور را به قوت حسهای ظاهری و باطنی وابسته می دانند، اما وجود کمترین عارضه یی در یکی از این حواس، دیگری را از کار می اندازد و بی تأثیر می سازد.[/color] [color=#0000ff]به همین خاطر است که در قرآن معجزالبیان، کوری، کری و گنگی یکجا ذکر می شود؛ زیرا با آنکه أوامر تکوینی، با چشم خوانده میشوند، اما نخستین پردۀ اسرار انگیزی که اوامر تنزیلی در آن انعکاس می یابد، گوش است. و زبان هم این مشاهده و شنیدن را ترجمه و بازگو می کند.[/color] [color=#0000ff]پس کسی که آیات آفاقی و انفسی را نبیند، آنچه را که به سمعش می رسد نیز نمی شنود و اگر هم بشنود، فهمیده نمی تواند. ازین رو، قلبی که با بانگ أوامر الهی که به گوشش طنین انداخته است، بیدار نشده باشد، خود را از اشتغال بیهوده با شریعت فطری، نجات داده نمی تواند. [/color] [color=#0000ff]پس باید گفت: "أقرأ -بخوان" رمز یکپارچگی، تکامل و رمز مشاهده و ارج گزاری، و رمز دیدن و در کنار آن حدس زدن است که زبان را برای بازگو نمودن این معرفت باطنی و عرفان درونی به نطق در می آورد، و به عنوان اولین دستوری که به ما صادر شده است، پیامهای زیادی را به همراه دارد.[/color] [color=#0000ff]این بحث بخاطر اهمیتی که داشت به درازا کشانده شد، و در مواردی هم به موضوعات دیگر پرداختیم، امیدواریم مطالعۀ مکرر آن با تحلیل و دقت بیشتری، سبب شود تا خوانندۀ عزیز، معذرت ما را در اطاله کلام و خارج شدن از موضوع، بپذیرد.[/color] [url="http://fgulen.com/fa/fethullah-gulens-books/questions-and-answers/31635-why-the-quran-aqra-read-begin?hitcount=0"]http://fgulen.com/fa...egin?hitcount=0[/url] یه نمونه بسیار جالب دیگه میزارم لینکشو (چون نمیشه بخاطر زیاد شدن کلام اصل مطلب رو بزارم) در مورد دلیل گرایش به الحاد از دید ایشون [url="http://fgulen.com/fa/fethullah-gulens-books/questions-and-answers/31639-what-is-causing-atheism"]http://fgulen.com/fa...causing-atheism[/url] این رو شما مقایسه کنید با دیگاه شهید مطهری در باب علل گرایش به مادیگری توصیه میکنم کتاب علل گرایش به مادیگری شهید مطهری رو مطالعه کنید و سپس اونو با دیدگاه گولن مقایسه کنید تا ببینید تفاوت از کجا تا کجاست(از زمین تا آسمون) . بعدش اگه خنده تون نگرفت از سطح و عمق فکری نیاز به اصلاحگری در بین اهل سنت بسیار شدید هست . از نوع افراطی سلفیگری و وهابیگری که برای جبران عقب ماندگیهای تاریخی جهان اسلام توصیه به بازگشت جاهلانه به سلفیت میکنن تا رویکرد نو با معجونی از سکولاریسم و لیبرالیسم و پلورالیسم و عرفان و .... مروج نوع اول اصلاحگری عربستان هست مروج نوع دوم ترکیه و اخوان المسلمین هر دو مورد هم با شکست مواجه شدن و عملا در میدان با اشکالات بسیاری روبرو شدن نوع اول منتهی به جهالت و جنایت و عقب ماندگی و وابستگی بیشتر کشورهای اسلامی شد و اشغال سرزمین های اسلامی نوع دوم عملا ظاهری اسلامی داره ولی درونش همون اندیشه سکولار غرب هست و چیز جدیدی ارائه نکرده . فقط همون سکولاریسم عریان غربی رو لباس دین بر تنش کرده نتیجه اینکه تفکر اصلاحگری درست در اهل سنت هنوز با مورد درست و ایده آلش بسیار عقب هست و فاصله داره و جای کار داره ولی بخاطر مبانی فکری فلسفی و کلامی و فقهی دنیای اهل سنت عملا دست بسته هستن و شاید تا 100 سال دیگه نتونه مورد موفق مبتنی بر اندیشه های صحیح اسلامی ارائه کنه
  18. بسیاری از سربازان وظیفه اینجوری کشته شدن و یا موقعیت و اطلاعات لو دادن و سبب شهادت بقیه شدن و یا پایگاه رو با خیانت تسلیم کردن روش جنگیدن اونها اینجوریه صدی نود
  19. [quote name='Electro_officer' timestamp='1379016119' post='338386'] مشکل دوستان اینه که اگر الان به جای این بی‌حجاب ها عکس دخترای با حجاب خودمون تو دوران جنگ رو میذاشتیم، همه میگفتن افرین به غیرتشون که رفتن جلو و وایسادن برا اب و خاکشون.... ولی چون این دخترا روسری سرشون نیست، شدن ضعیفه‌هایی که هیچ کاری از دستشون بر نمیاد!! .... [/quote] تو این گروهک ها تخصص اصلی و وظیفه زنان همون چیزی هست که جناب بیگدلی بهش اشاره کردن و در این زمینه مثل اسرائیلی ها تخصص بسیار زیادی دارن و استفاده های زیادی کردن و بسیاری از سربازان رو با این روش تور زدن و ضربه زدن ، بعد ازاین مورد اصلی شاید از برخیشون یه چیزی در حد تک تیرانداز خوب دربیاد که با استفاده از استتار در قالب یک زن ضربه بزنه کوتاهی از رزمندگان جبهه های غرب هست که بخاطر نجابت و مسائل دیگه خاطراتشون در این زمینه رو بصورت مکتوب درنیاوردن تا سندی برای بعدها باشه بنظرم جای طرح داره و باید این نقیصه جبران بشه و ضرباتی که از این روش کثیف ما خوردیم بیان بشه صرف نظر از مسائل نظامی مقایسه اینجور آدمها (حیفم میاد بگم آدم ولی مشکل کمبود واژه هست) با زنان شریف و پاکدامن اصلا درست نیست بنوعی مقایسه طیبات با خبیثات هست
  20. [size=5][color=#FF0000]حمله به‌ سوریه فاجعه ژئوپلیتیکی در پی خواهد داشت[/color][/size] حمله نظامی آمریکا به ‌سوریه به یک ‌فاجعه واقعی ژئوپولیتیکی تبدیل شده و سیستم بازدارندگی در کل خاورمیانه را برهم خواهد زد.در حال حاضر حمله آمریکا به سوریه با شک و تردید همراه است . این در حالی است که دولت اوباما بر روی این حمله حساب بزرگ باز کرده و تا آنجا به ‌لابی اسرائیلی و سعودی وعده‌های جدی داده بود که امکان انصراف از اقدام نظامی را ندارد. اما از آنجا که احتمال حمله آمریکا هنوز از بین نرفته و اصولا با توجه به قدرت جناج جنگ طلب آمریکا هر آن ممکن است حاکمان متزلزل این کشور تحت فشار لابی صهیونیستی اقدام نابخردانه ای انجام دهند لذا به تحلیل اهداف حمله احتمالی آمریکا و نتایج حاصل از این دیوانگی در منطقه و بلکه جهان می پردازیم. تردیدی وجود ندارد که در این صورت حمله به ‌سوریه محدود و بدون استفاده از نیروهای زمینی صورت خواهد گرفت. منابع مطلع آمریکایی خبر می‌دهند که واشنگتن سعی خواهد کرد تا همزمان با حمله محدود، برای «بشار اسد» ضرب‌الاجل تعیین کند که شامل موارد زیر خواهد بود: - استعفای فوری اسد و انتقال قدرت به‌ دولت موقت که حداقل 50 درصد آن را نمایندگان مخالفین تشکیل بدهند؛ - انحلال گارد ملی سوریه و محاکمه آن عده از مقامات سوری که دست داشتن آنها در حادثه 21 آگوست توسط غرب اعلام خواهد شد؛ - تغییر ساختاری سیستم اطلاعات و ضداطلاعات سوریه و تحت کنترل دولت موقت قرار دادن آنها؛ - بازدید بازرسان بین‌المللی از تأسیسات نظامی سوریه بر اساس انتخاب این بازرسان. در صورت پذیرش این ضرب‌الاجل، «جنگ سوریه» محتوای جدیدی پیدا کرده و به ‌یک فاجعه واقعی ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد شد و سیستم بازدارندگی و وزنه متقابل در کل خاورمیانه را برهم خواهد زد که برای امنیت جهانی پیامدهای سنگینی خواهد داشت. امروزه استراتژی واشنگتن در خاورمیانه بر روی 2 شاخه «ریاض» و «تل‌آویو» استوار است. عملا در مقابل این استراتژی اتحاد «دمشق-تهران» قرار گرفته است. این اتحاد در اصل مانعی است که به ‌برکت وجود خود، تعدادی از پروژه‌های آمریکا را مختل کرده و همچنین سد راه اجرای طرح‌های سعودی با حمایت‌های غرب شده است. در گذشته نه‌ چندان دور نیز اتحاد ایران و سوریه برنامه «صدام حسین» برای هژمونی منطقه را برهم زده و همچنین باعث شکست استراتژی تل‌آویو برای قرار دادن لبنان در مدار اسرائیل شده بود. منحصربه‌فرد بودن این اتحاد اینگونه بازگو می‌شود که هم دمشق و هم تهران دارای موقعیت کلیدی در خاورمیانه بزرگ می‌باشند. صحبت از نقش و جایگاه ایران برای منطقه و جهان همانند ضرب‌المثل زیره به‌ کرمان بردن است، زیرا تأثیر جمهوری اسلامی بر فرآیندهای جهانی امری بسیار مسلم است. ولی در رابطه با ‌اهمیت سوریه «پاتریک سئال» در نوشته خود با نام «جنگ برای سوریه» بسیار دقیق گفته است: «هر کسی بر سوریه کنترل داشته باشد (و یا روابط خاص دوستانه داشته باشد) قادر به‌ مسدود کردن تلاش‌های سایر کشورهای عربی و مقابله با هرگونه اتحاد آنها خواهد بود.» در حال حاضر دمشق «حلقه طلایی زنجیره‌ مقاومت در برابر اسرائیل» است که به‌ این دلیل یک عنصر استراتژیک برای مقابله با طرح‌های آمریکا در منطقه نیز به ‌شمار می‌رود. برای تهران از دست دادن سوریه به‌ معنای از دست دادن فرصت تأثیرگذاری بر «لوانت» (کشورهای شرق دریای مدیترانه) است که به ‌طور قابل‌توجهی از توانایی تهران برای مبارزه با اسرائیل کم خواهد کرد. از دست دادن دمشق برای جمهوری اسلامی همچنین به‌ معنای عدم امکان حمایت از «حزب‌الله» خواهد بود که در نتیجه از یک گروه رزمی ضداسرائیلی به ‌یکی از احزاب سیاسی لبنان تبدیل خواهد شد که بزودی از سوی رقبایش به ‌اصطلاح «بلعیده» خواهد شد. در این صورت، برای آنکلاو شیعی «لوانت» که به‌ برکت تلاش‌های حزب‌الله پایدار است، کانال حمایت خارجی قطع خواهد شد. در شرایط موجود منطقه این مسئله معنای نابودی و قتل عام آن از سوی رقبای سیاسی را خواهد داشت. به ‌طور طبیعی واکنش زنجیره‌ای که در نتیجه از دست دادن سوریه به ‌میان می‌آید تنها محدود به «‌لوانت» نخواهد شد بلکه کل «هلال شیعی» را فرا خواهد گرفت. شیعیان عراق ظرفیت بالقوه برای مقاومت را از دست داده و مجبور به‌‌ دیالوگ نابرابر با سنی‌ها هموطن خود خواهند شد. دیالوگ قطعا چیز خوبی است، اما مشکل اینجاست که حرف اول از طرف سنی‌ها را «القاعده در عراق» و سازمان‌های تندرو مرتبط با آن خواهند زد. هم‌اکنون در عراق سلفی‌ها جنگ علیه شیعیان را به راه انداخته‌اند، جنگی بسیار واقعی زیرا کشته شدن نزدیک به‌ 3 هزار شهروند عادی در نیمه اول سال جاری میلادی حاکی از جنگ است، نه ‌یک «زنجیره‌ای از اقدامات نامنظم تروریستی». بدون آمادگی دقیق، تجهیزات مناسب، تأمین مالی و سطح لازم هماهنگی، نمی‌توان روزانه چند دفعه و آن هم تقریبا در مدت 2 سال به ‌طور گزینشی و هدفمند تأسیسات و بخصوص غیرنظامیان را آماج انفجار‌ها قرار داد. هدف این جنگ روشن است: حداقل سرنگونی دولت اکثریت شیعه «مالکی» و حداکثر ایجاد دولت سنی با شکل مدیریت اسلامی. ساده‌لوحی‌ خواهد بود چنانچه فرض بر این گرفته شود که در صورت به ‌ثمر نشستن این ایده، دولت فوق یک نوع نقش «فرشته نجابت» در منطقه را بازی خواهد کرد. احتمال قوی این خواهد بود که ما «مرکز جهاد جهانی‌» را تحویل خواهیم گرفت که سوریه و لبنان را به‌ عنوان حوزه تحت نفوذ خود خواهد داشت. چند روز پیش ژنرال «آویو کوخاوی» رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل اعلام کرد که در سوریه «مرکز جهاد جهانی‌« شکل گرفته است که کل منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و «در سوریه هزاران نفر از مجاهدین افراطی منطقه و سراسر جهان جمع شده‌اند تا نه ‌تنها بشار اسد را سرنگون کنند، بلکه ایده دولت اسلامی را تحقق بخشند». البته این کل واقعیت نیست. واقعیت تلخ منطقه این است که فرآیندهای مشابه حدود یک سال است که در عراق و لبنان رخ می‌دهند. یعنی در کشورهایی رخ می‌دهند که برای امنیت جمهوری اسلامی ایران اهمیت داشته و بی‌ثباتی آنها عامل تعیین‌کننده‌ای برای بی‌ثباتی در کل منطقه به‌ شمار می‌رود. [b][color=#0000ff]باز هم درباره همزمانی پرمعنی اتفاقات[/color][/b] تحلیلگران آمریکایی برجسته شدن خطوط رویارویی‌های منطقه‌ای را به‌ شدت به ‌ایران گره می‌زنند. «آمریکا باید از دولت ایران تقاضای قطع حمایت از تروریست‌ها، شورشیان و رژیم‌های استبدادی را کرده و این خط را همانند مبارزه با بلندپروازی‌های ایران به‌ صورت تزلزل‌ناپذیری دنبال کند» این چند سطری از گزارش یک مرکز تحلیلی‌ است که نزدیکی آن به ‌وزارت امور خارجه آمریکا معلوم بوده و در راهروهای کنگره نیز دارای وجهه‌ای خاص می‌باشد. علاوه بر این، در این سند مسئولیت در رابطه با تشدید خشونت بیش از قبل، با جمهوری اسلامی مرتبط دانسته می‌شود: «چنانچه رئیس جمهور بعدی ایران خط‌مشی موجود را تغییر ندهد، پس آمریکا باید این آمادگی را داشته باشد که با مقصر بودن ایران در خاورنزدیک، خون بیشتری در قیاس با سوریه و جاهای دیگر ریخته خواهد شد.» این جملات نیازی به ‌تشریح ندارند، چرا که به ‌صورت علنی مقامات جدید سیاسی جمهوری اسلامی را به ‌چالش طلبیده‌اند. ایران با محروم شدن از متحد استراتژیک خود و قرار گرفتن در احاطه رژیم‌های غیر‌دوستانه، وضعیت یک قدرت منطقه‌ای و فرصت مقاومت در برابر توسعه‌طلبی‌های غرب و یورش‌های سلفی‌ها در گستره «ایران بزرگ» از «بغداد» گرفته تا «کراچی» را از دست خواهد داد. در چنین شرایطی اقدام به‌ فراهم کردن زمینه براندازی جمهوری اسلامی از جمله با کمک گرفتن از تجاوز سلفی‌ها، به‌ عنوان یک امر کاملا فنی دنبال خواهد شد. در مخالفت علیه بشار اسد امروزه حرف اول را نه «ارتش آزاد سوریه»، بلکه گروه‌های تکفیری بین‌المللی نظیر: القاعده، «النصره» و گروه‌های مزدوری می‌زنند که از سراسر دنیا خود را به ‌سوریه رسانده‌اند و واشنگتن بر روی آنها حساب باز کرده است. کنترل این گروه‌های افراطی غیر‌ممکن است. در صورت سقوط اسد بر اثر حمله آمریکا به‌ دمشق، این گروه‌ها دولت موقت سوریه را نیز سرنگون خواهند کرد و سپس با یکدیگر پنجه «نرم» کرده و سوریه را به‌ خون آغشته و این کشور به ‌همراه لبنان و عراق را به «سومالی خاورنزدیک» تبدیل خواهند کرد. امروزه گروه‌های تندرو «اسلامی» نظیر القاعده، طالبان و النصره اختلاف خود با غرب را فراموش کرده و علیه سوریه و شیعیان سرازیر شده‌اند. در اصل اختلاف بین غرب و سلفی‌ها مواقعی بوجود می‌آید که منافع ژئو‌استراتژیک آمریکا و متحدانش ایجاب کند که مورد افغانستان نمونه‌ای از آن می‌باشد. همزمان ما با چشمان خود می‌بینیم که (چندی پیش در عراق و اینک در سوریه) چگونه غرب به ‌طور بسیار آشکار از تندروترین جریان‌های سلفی و وهابی حمایت و زمینه ‌فعالیت آنها را فراهم می‌کند تا فقط در برابر سوریه و ایران قرار گیرند. مرحله بعدی عواقب فاجعه‌بار سقوط اسد به ‌آن برمی‌گردد که عربستان سعودی، قطر و بحرین تمام نیروی خود را برای سرکوب نارضایتی شیعیان در شیخ‌نشین‌های خلیج فارس بسیج خواهند کرد. سرکوبی شدید و خونینی که غرب در برابر آن چشمانش را خواهد بست و برای ‌تیم «ناو هواپیمابر سعودی» فرصت عمل کاملا آزادی را فراهم خواهد کرد. در این سناریو حداقل اغراق وجود دارد. عربستان سعودی و خاورنزدیک امروزه همانند دیگی در حال جوشیدن بوده که انباشته از عناصر منفجره است. سلاطین خلیج فارس برای حفظ بقای فیزیکی خود باید این عناصر را هرچه بیشتر به ‌دور از مرزهای خود بیاندازند که «هلال شیعی»، آفریقا و آسیای مرکزی مکان‌های مناسب دانسته می‌شوند. اما مسئله این فقط درآمدهای هنگفت از ناحیه فروش انرژی برای سلاطین و شرکت‌های بزرگ چند‌ملیتی را تأمین می‌کند. با این وجود، پیامدهای از بین رفتن دولت قانونی سوریه بیشتر از این مسائل را فرا خواهد گرفت. تجاوز «تکفیری‌ها» از مرزهای «لوانت» فراتر رفته و در کل منطقه پخش خواهد شد که با ایجاد پایگاه پشتیبانی تروریسم بر روی خرابه‌های دمشق، تندروان اسلامی در سراسر جهان را تحریک خواهد کرد. هدف بعدی عراق، اسرائیل، مصر و ایران خواهد بود و پس از آن نوبت قفقاز، آسیای مرکزی و منطقه خودمختار «سین‌کیانگ» اویغور چین نیز فرا می‌رسد. در چنین شرایطی کولاک خونین همه را به ‌کام خود فرو می‌برد. در حال حاضر برای مقابله با تجاوز سلفی‌ها‌ در آسیای مرکزی در واقع هیچ نیرویی وجود ندارد. رژیم‌های موجود این منطقه غرق بازی‌های سیاست خارجی چندبعدی خود شده و به ‌جای همکاری نزدیک با ایران، چین و روسیه به منظور ایجاد یک سیستم امنیت جمعی، امید به‌ حمایت‌های واشنگتن در برابر تهدیدات خارجی بسته‌اند. در حال حاضر آمریکا برای «شورشیان سوری» سلاح و مهمات عرضه می‌کند که در اصل به‌ معنای در اختیار القاعده قرار گرفتن آنها می‌باشد. رژیم سعودی نیز جبهه النصره را تأمین مالی می‌کند، یعنی پول به ‌تندروهای اسلامی‌ واگذار می‌شود تا با استفاده از آن «جهاد جهانی‌« در منطقه به راه انداخته ‌شود که شعله‌های آن کل مشرق زمین را فرا خواهد گرفت. [b][color=#800080]ایگور پانکراتینکو[/color][/b]- مشاور مدیرکل مؤسسه «مطالعات و ابتکارات سیاست خارجی» روسیه http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920619000384
  21. در حال حاضر سرعت تحولات سوریه بسیار سریع هست اگر آمریکایی ها بتونن حمله کنن و نظام سوریه رو ساقط کنن حتی یک لحظه هم صبر نمیکنن و احتیاج به همپیمان و یا اجازه و یا مشارکت هیچکس ندارن (بهترین وضعیت برای آمریکایی ها ) اگر نتونن پس خلاصه اش میکنن به یک حمله محدود بگونه ای که نظام هم اونقدر تضعیف بشه که توسط تروریست ها ساقط بشه (هر چند بهترین وضعیت نیست ولی مطلوبه) اگر نتونن پس یک حمله محدود که بتونه ضربات جدی به نظام و ارتش سوریه وارد کنه و مقدمات سرنگونیش رو بخاطر تحلیل توان در آینده فراهم کنه (مطلوب) اگر شرایط در هر زمان عوض بشه اونها سریعا حرفشون رو عوض میکنن و میگن از ابتدا مقصودشون حمله نامحدود هست پس حمله محدود رو تبدیل به نامحدود میکنه اگر نتونه با حمله محدود ضربات جدی بر ارتش سوریه وارد کنه پس با حمله محدود بدنبال ایجاد جو روانی میره که از نظر روانی ارتش سوریه رو تضعیف کنه (خوبه ولی مطلوب نیست) اگر نتونن بهیچ عنوان حمله کنن پس قضیه رو کش میدن تا شرایط مهیا بشه اگر باز هم نتونن پس ابرقدرتی آمریکا زیر سئوال میره ، در این وضعیت بدنبال بهانه برای پس گرفتن حرفشون به نحو محترمانه میگردن جوری که پرستیزشون هم محفوظ بمونه و از دیگران هم کمک میخوان برای خروجشون از بحران بهانه کنترل سلاح شیمیایی توسط مجامع بین المللی برای صرف نظر کردن از حمله میتونه از نوع اخیر باشه هیچ چیزی ثابت از ابتدا نیست اگر در آینده باز هم مجبور به عقب نشینی بشن پس مساله کنترل تسلیحات شیمیایی رو هم فراموش میکنن و بدنبال امتیاز گیری صرف میشن و سعی میکنن امتیاز سیاسی بگیرن اگر وضعیتشون برتر بشه مساله کنترل تسلیحات شیمیایی رو بهانه دوباره برای حمله میکنن اما وضعیت مقاومت منطقه برهبری ایران بدنبال تغییر وضعیت بصورت پیوسته و آهسته و در طول زمان هست نظیر مسئله اسرائیل و جنوب لبنان
  22. [center] [b] [size=5][color=#ff0000] [/color][url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/247338/%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA"][color=#ff0000]انبار باروت منطقه کجاست؟[/color][/url][/size][/b][/center] [indent=1]آمریکا به خوبی می داند که حیثیت خود را با انفجار انبار باروت منطقه از دست خواهد داد؛ انبار باروتی که آمریکا به روشنی دریافته در کجای منطقه است و به همین دلیل این روزها از مواضع اولیه عقب نشسته و از حمله محدود هوایی سخن می گوید.[/indent] ماجرای سوریه همچنان خبر اول بین المللی است. بالاخره آمریکا به سوریه حمله خواهد کرد یا خیر؟ به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها که خود آغازگر این بحث بودند، اکنون سردر گم هستند و نمی‌توانند با قاطعیت تصمیم بگیرند. آمریکا تلاش داشت تا اجماعی جهانی علیه دولت سوریه ایجاد کند؛ اما با شکست جدی مواجه شد. این کشور سپس تلاش کرد تا اجماعی حداقلی، شبیه به آنچه در ماجرای لیبی رخ داد بوجود بیاورد، که بازهم ناکام ماند. حال آمریکا مانده است و ادعای حمله به سوریه؛ از یک سو مدعی استفاده دولت اسد از سلاح شیمیایی است و بر اساس همین ادعا، وی را مستحق مجازات می‌داند؛ از سوی دیگر در حمله به سوریه با تعلل جدی همراهانش و سر درگمی خویش مواجه شده است. اما چرا آمریکا این بار اینقدر از وارد شدن در ماجرای سوریه و حمله به این کشور دچار تردید است؟ آن هم در حالی که مدعی اند تنها قرار است حملات محدودی را انجام دهند؟ آیا دولت اسد و ارتش این کشور که مدت دو سال است درگیر جنگ داخلی است و بی شک زخم زیادی برداشته، اینقدر هیمنه دارد که آمریکا را با چالش روبرو کند؟ مگر عراق زمان صدام چنین قدرتی نداشت؟ پس چرا برای ورود به عراق چنین مشکلاتی را در پیش نداشت و چنین سر در گم نبود؟ کلاف سر در گمی این ماجرا کجاست؟ برای فهم این کلاف سردرگم، باید مسئله را از منظری نگریست که آمریکایی‌ها بدان می‌نگرند؛ مشکل جایی است که آمریکایی‌ها نیز خود را در قضیه سوریه، درگیر با آن می‌دانند: جمهوری اسلامی ایران. برای فهم موضع جمهوری اسلامی ایران درباره سوریه، نگاهی باید کرد به مواضع اخیر رهبر انقلاب؛ هر چقدر لحن امریکایی‌ها در حمله به سوریه تندتر می‌شد، مواضع رهبر انقلاب نیز وضوح بیشتری یافت؛ تا اینکه امروز به جایی رسیده‌­ایم که آمریکا پس از مواضع اولیه خود از حمله به سوریه دست کشید و اعلام کرده است قصد تغییر دولت اسد را نداشته و به حملات محدود بسنده خواهد کرد. [center][size=4][b][color=#FF0000]رئیس جمهور امریکا به صراحت از مواضع خود عقب نشست و تاکید کرد حمله به سوریه تنها به شکل حملات محدود هوایی صورت خواهد گرفت[/color][/b][/size][/center] بی شک مواضع رهبر انقلاب در این عقب نشینی تاثیری به سزا داشت؛ جایی که رهبر انقلاب، قلب امریکا در خاورمیانه را هدف گرفتند: [color=#0000CD]در مسئله‌ى سوريّه هم كه آمريكا تهديد كرده و گفته‌اند ميخواهند دخالت كنند، اين قطعاً يك فاجعه براى منطقه خواهد بود و مطمئناً آمريكايى‌ها از اين مسئله ضرر خواهند كرد؛ اين را بايد بدانند؛ قطعاً ضرر ميكنند؛ ... به علاوه كه اصلاً هيچ آينده‌ى روشنى هم وجود ندارد، يعنى واقعاً منطقه منطقه‌اى است كه مثل انبار باروت، اگر يك جرقّه‌اى آنجا از اين قبيل دست بدهد، آدم نميداند كه ابعاد اين جرقّه چه خواهد شد. (6 شهریور 92)[/color] رهبر انقلاب به صراحت منطقه را انبار باروت توصیف کرده و با قطعیت عنوان کردند که امریکا از حمله به سوریه "‌قطعاً ضرر می‌کند". باید دید این انبار باروت کجاست که امریکا باید مراقب باشد آتشی به این انبار باروت نیفتد و خود این کشور نیز این پیام را دریافت کرد و از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرد. بشار اسد نیز مواضعی شبیه مواضع رهبر انقلاب را در مصاحبه با فیگارو اتخاذ کرد. رهبر انقلاب همچنین 6 روز پس از مواضع اولیه خویش، بازهم عنوان کردند که امریکا از ورود به منطقه قطعا ضرر خواهد کرد: [color=#0000CD]مسئله‌ى انسانيّت چيزى نيست كه كسى در دنيا باور بكند كه آمريكايى‌ها دنبال اين هستند؛ حالا لفّاظى ميكنند، زبانْ‌بازى ميكنند، اين را ميگويند براى اينكه بتوانند حركت خودشان را توجيه كنند. و البتّه ما عقيده‌مان اين است كه اينها اشتباه ميكنند، خطا ميكنند و ضربه‌ى وارده‌ى بر خودشان را در اين زمينه احساس خواهند كرد و قطعاً در اين مورد ضرر خواهند كرد؛ در اين ترديدى وجود ندارد. (12 شهریور 92)[/color] [color=#FF0000]پیام ایران درباره عواقب حمله به انبار باروت را، بی‌شک امریکایی‌ها به هر طریقی دریافت کرده‌اند که اینگونه از موضع خود عقب نشسته‌اند؛ به نظر می‌رسد آنجا که منافع قطعی امریکاست و تا کنون نیز از گزند حوادث تا حدودی مصون مانده، اسرائیل است؛ اینگونه به نظر می‌رسد که رژیم صهیونیستی انبار باروت این منطقه است که با حمله نیابتی آمریکا به سوریه، این رژیم از خاک سوریه و با حمایت جهان اسلام و محور مقاومت هدف قرار خواهد گرفت؛ جایی که آمریکا قطعاً از آسیب دیدن آن متضرر خواهد شد و اوباما به نیابت از آن رژیم، حیثیت سیاسی خود را در باتلاق خاورمیانه، از دست رفته خواهد دید و قاعدتا نمی­تواند جوابی برای لابی صهیونیستی داشته باشد.[/color] [color=#0000CD]آسیب دیدن منافع مقطعی و محدود امریکا بعد از تبدیل شدن به هدف (Target) در منطقه، مانند برخی از پایگاه‌های نظامی و منافع اقتصادی تنها بخشی از آتشی است که به انبار باروت خواهد افتاد؛ جایی که آتش افتادن به آن، ضرر قطعی امریکا و انفجار انبار باروت را در پی خواهد داشت، رژیم جعلی اسرائیل و تل‌آویو است.[/color] به نظر می‌رسد که آمریکا نیز اهمیت این پیام و آتش در انبار باروت را دریافته است که اینچنین از مواضع اولیه خود عقب نشینی کرده است. امریکا مراقب است که مبادا اقدامی کند که آتش مقاومت به انبار باروت، یعنی تل‌آویو کشیده شود و ... [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/247338/%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA"]http://www.mashreghn...روت-منطقه-کجاست[/url]
  23. چند تا خبر رو کنار هم بزاریم بنظر میشه خیلی چیزها ازشون فهمید : [size=5]1-[/size] [b][size=5][color=#B22222]حمله به «اشرف» اهمیت راهبردی در آینده منطقه دارد[/color][/size][/b] جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد حمله اخیر جوانان عراقی به پادگان اشرف و هلاکت تعدادی از سران منافقین، اهمیت راهبردی وسیعی در تحولات آینده منطقه دارد. وی که در خصوص «راهبرد ایران در تأمین امنیت ملی و منطقه‌ای» سخن می‌گفت، اظهار داشت: [color=#0000cd]استفاده از گروهک‌های تروریستی نیابتی یک تغییر راهبرد و چرخش استراتژی عملیاتی آمریکایی‌هاست که ریشه در واقعیت‌های گذشته و مداخلات آمریکا در جهان اسلام دارد. سردار سلامی افزود: آمریکا متوجه شده فصل مبارزات مستقیم و اشغال‌های سرزمینی سپری شده و به‌دلیل ناکامی‌هایی که در اشغال افغانستان و عراق به دست آورده، دست به این چرخش استراتژی زده است.[/color] جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد: آمریکا که القاعده را نماد تروریسم می‌دانست، امروز از آن به عنوان نیروی میدانی در سوریه علیه نظام این کشور استفاده می‌کند. سلامی افزود: آمریکا همچنین با حذف گروهک تروریستی منافقین از لیست تروریست‌ها، سعی کرد به این گروهک میدان عمل بدهد تا در جهت استراتژی‌های آنها در کشور اسلامی عراق عمل کند. وی خاطر نشان کرد:‌ آمریکایی‌ها از مداخله زمینی تغییر جهت داده‌اند و عدم تعادل قوا در زمین را با استفاده از قدرت هوایی و موشکی می‌خواهند جبران کنند و اتفاقی که ممکن است در سوریه بیافتد تابع همین ضابطه عملیاتی است. جانشین فرمانده کل سپاه گفت: گروه‌های تروریستی ممکن است در فضاهای مختلفی شکل گرفته باشند، اما به دلیل اینکه آنها برای بقا نیازمندی‌هایی دارند سعی می‌کنند یک مکمل استراتژیک پیدا کنند. سردار سلامی افزود: لذا در این زمان یک نوع استراتژیک منافع بین گروهک‌های تروریستی و قدرت‌های استکباری ایجاد می‌شود و امروز که انرژی ارتش‌های بزرگ تمام شده و کشورها قادر به نبردهای کلاسیک بزرگ نیستند، از این گروهک‌ها استفاده می‌کنند. وی در ادامه سخنانش با اشاره به حمله نهم شهریور مردم عراق به اردوگاه اشرف، تصریح کرد: [color=#ff0000]همه تحولاتی که امروز می‌بینیم، ریشه‌های دور و نزدیک در واقعیات دارد.[/color] [color=#ff0000]«یکی از اتفاقاتی که در هفته گذشته افتاد و دارای اهمیت راهبردی وسیعی در تحولات منطقه خواهد بود، حمله جوانان عراقی به اردوگاه اشرف و کشته شدن تعداد زیادی از کادرهای اصلی و اعضای شورای رهبری منافقین بود».[/color] [color=#ff0000]جانشین فرمانده کل سپاه گفت: این عملیات به دلیل احتمال حمله آمریکا به سوریه فرصت ظهور و بازتاب گسترده رسانه‌ای پیدا نکرد؛ عملیاتی که از لحاظ مقیاس تأثیر از بسیاری از عملیات‌های گذشته بزرگ‌تر و تأثیر آن بر حیات گروهک منافقین بسیار بیشتر از عملیات «مرصاد» بود.[/color] سلامی تأکید کرد: از 17 هزار شهید ترور ایران 16 هزار نفر آن توسط منافقین به شهادت رسیدند و این 10 درصد مجموع شهدای 8 سال جنگ خارجی ما با مقیاس جهانی بود. وی ادامه داد: خود منافقین اعلام کردند که 99 عملیات در دوران دفاع مقدس علیه ایران انجام دادند و 9 هزار و 300 شهید از ما گرفتند. جانشین فرمانده کل سپاه در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به عملیات غرورآفرین «مرصاد» گفت: عملیات مرصاد با رشادت رزمندگان ما و درخشش هوانیروز و نیروی هوایی با پیروزی همراه بود. سلامی متذکر شد: از حدود 2 سال پیش مردم مسلمان عراق که از جنایات و خیانت‌های منافقین به تنگ آمده بودند، روزانه تجمعات سنگینی علیه منافقین در مقابل اردوگاه اشرف برپا می‌کردند تا اینکه دولت عراق تحت‌فشار مردم مجبور شد 3 هزار نفر از منافقین که نزدیک به تمام جمعیت آنها بود را به مقر لیبرتی در بغداد منتقل کند. وی افزود: در این زمان حماقت و اشتباه بزرگ رهبر این گروهک این بود که دست به یک تفکیک زد و 100 نفر از اصلی‌ترین و مؤثرترین کادرهای اصلی منافقین را در اشرف نگه داشت و فکر می‌کرد با تغییر دولت در عراق و حفظ بخشی از اردوگاه اشرف می‌تواند نیروهای خود را از لیبرتی به این اردوگاه منتقل کند. جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه اردوگاه اشرف اردوگاهی بزرگ و با مقیاسی حدود 6 در 7 کیلومتر است، گفت: دولت عراق بارها اخطار داده بود که حفظ امنیت اردوگاه بسیار سخت است و منافقین باید آنجا را ترک کنند؛ با این حال هر چه دولت عراق اصرار کرد آنها نپذیرفتند و دولت عراق با استقرار ارتش در اطراف اردوگاه توانست امنیت نسبی را برقرار کند. وی با اشاره به اعضای منافقین که در این حمله به هلاکت رسیدند، گفت: گیتی گیوه‌چیان فرمانده کل نیروهای نظامی اشرف و عنصر رده سوم و مسئول اطلاعات کل اشرف به همراه تمام افرادش و همچنین کادرهای اصلی شورای رهبری در این اردوگاه مستقر بودند که همگی وسایل نظامی در اختیار داشتند و گویا برای عملیات آماده بودند اما عملیات مردم به قدری برق‌آسا و غافلگیرکننده در مکان، زمان و روش بود که نه ارتش عراق متوجه شد و نه آنها توان مقابله داشتند. سلامی خاطرنشان کرد: جوانان و بازماندگان شهدای ناشی از ترور و قتل‌ عام‌های منافقین دست به این اقدام بزرگ زدند و 52 نفر از کادرهای اصلی و مؤثر منافقین به هلاکت رسیدند و این یعنی 50 درصد از کادر رهبری اصلی منافقین نابود شد که این آستانه تحمل این گروهک خارج است. [color=#ff0000]وی با بیان اینکه این عملیات را نمی‌توان حتی با کشتن بن‌لادن مقایسه کرد، افزود: مردم دیگر حضور آنها را در عراق نخواهند پذیرفت و عراق دیگر نمی‌تواند مأمن امنی برای حضور منافقین حتی با حمایت آمریکا باشد.[/color] سلامی ادامه داد: تمام اینهایی که در اشرف کشته شدند، از 35 سال پیش تاکنون در تمام جنایات ایران و عراق نقش اول را بازی کرده‌اند؛ اینها بودند که با جاسوسی در محیط هسته‌ای بخشی از اطلاعات مستند را با بخشی از اطلاعات خیالی به صورت درهم در جهان ارائه کردند تا جهانیان علیه ما موضع بگیرند و همین‌ها بودند که در ترور دانشمندان هسته‌ای ما نقش داشتند و اطلاعات این دانشمندان را به اسرائیل منتقل می‌کردند. وی با اشاره به عکس‌العمل غربی‌ها به این عملیات خاطرنشان کرد: منافقین به اندازه قتل عام‌های اتمی آمریکا در ژاپن از ایران و عراق قربانی گرفتند اما آمریکایی‌ها و غربی‌ها هیچ واکنشی نشان نداده‌اند؛ با این حال برای کشته شدن این 52 نفر با آنها احساس همدردی می‌کنند و آن را فاجعه بزرگ انسانی می‌دانند. وی در بخش دیگری از سخنانش اعلام کرد: در عملیات مرصاد فقط سه کادر اصلی در میان کشته شدگان منافقین بودند اما در عملیات اخیر 52 نفر از کادرهای اصلی و مؤثر کشته شده‌اند. [color=#ff0000]سلامی تصریح کرد: بیداری اسلامی شبکه میدانی آمریکا را برهم زد و آنها عمق استراتژیک اطلاعات منطقه‌ای خود را در حال فروپاشی دیدند؛ لذا گروهک منافقین را از لیست تروریست‌ها خارج کردند و به آنها امکانات دادند تا میدان عمل پیدا کنند.[/color] سلامی همچنین با اشاره به موضوع امنیت ملی اظهار داشت: کره امنیت ملی یک کشور بایستی تو پُر باشد و باید امنیت مفهومی توزیع شده در تمام پیکره جامعه باشد که نیاز به مشارکت همگانی دارد. وی تصریح کرد: در ایران سازه‌های امنیت در تمام ارکان کشور مستحکم است و امنیت مردمی شده و مردم رابطه بسیار خوبی با نظام اسلامی دارند که این سه دهه و فتنه عجیب 88 نیز نشان داد مردم برای دفاع از انقلاب در تمام صحنه‌ها پیشگام مخاطرات هستند. جانشین فرمانده کل سپاه تأکید کرد: ایران دارای سیستم اطلاعاتی مردمی 70 میلیونی است و ساختارهای اطلاعاتی ما کاملاً هوشمند هستند. سلامی افزود: پایگاه‌های بسیج پاسخ‌های زمانی را به هر موضوعی به کم‌ترین زمان کاهش دادند و دارای نفوذناپذیرترین و عمیق‌ترین محیط امنیتی هستیم. [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920616001403"]http://www.farsnews....=13920616001403[/url] [size=5]2-[/size] [center] [b] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/246908/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87"]دستور حمله حاج قاسم به منافع آمریکا بلافاصله پس از حمله به سوریه[/url][/b][/center] [indent=1]آمریکا فرمانی از یکی از مسئولان ایرانی به دست آورده که در آن دستور داده شده، در صورت تجاوز نظامی آمریکا به سوریه منافع این کشور در عراق مورد حمله قرار گیرد[/indent] روزنامه آمریکایی "وال استریت ژورنال" در گزارشی درباره تهدیدات اخیر "باراک اوباما"، رئیس جمهوری آمریکا در تجاوز نظامی علیه سوریه نوشت که واشنگتن فرمانی از یکی از مسئولان ایرانی به دست آورده که در آن به نیروهای مستقر در عراق دستور داده است، در صورتی که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا به سوریه تجاوز کرد، منافع آمریکا در عراق را مورد حمله قرار دهند. این روزنامه آمریکایی به نقل از مسئولان این کشور که نخواست نامشان افشا شود، نوشت که از جمله اهداف احتمالی ایران در عراق سفارت آمریکا در بغداد خواهد بود. وال استریت ژورنال در ادامه افزوده بود که این مسئولان بیش از این توضیحی درباره دیگر اهداف احتمالی ایران در عراق ندادند. این روزنامه آمریکایی تاکید کرده بود که این فرمان ایرانی در روزهای اخیر گرفته شده و سردار "قاسم سلیمانی"، فرمانده سپاه قدس آن را داده است. در تو ضیح این نامه هم وال استریت ژورنال نوشت که در این نامه از نیروهای حامی و تایید کننده ایران در عراق خواسته شده در آمادگی کامل برای هرگونه واکنش قدرتمند در پاسخ به تجاوز آمریکا به سوریه باشند. از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا با صدور بیانیه‌ ای از اتباع این کشور خواست از سفر به عراق جز در موارد ضروری خود داری کنند و دلیل این امر ناامنی های حاکم بر این کشور بیان کرده که از جمله دلایل آن فعالیت گروه‌ های سلفی تکفیری و خشونت های مستمر طایفه ای و مذهبی حاکم بر این کشور است که از سال 2008 تاکنون به شکل بی سابقه ای در این کشور افزایش یافته و تشدید شده است. [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/246908/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87"]http://www.mashreghn...ز-حمله-به-سوریه[/url] بنا به گفته سردار سلامی راهبرد آمریکا استفاده از گروه های تروریستی و تقویت اونها و درگیر کردنشون به نیابت از آمریکاست بنابراین قطعا در صورت حمله آمریکا به سوریه راهبرد مقاومت منطقه ضربه زدن به این گروه های تروریستی نیابتی و قطع بازوهای عملیاتی آمریکا در منطقه هست پس گروه های تروریستی مانند منافقین خلق ، سلفی های در لبنان و گروه های ضد حزب الله که درگیری نظامی دارن و یا بالقوه ممکنه در آینده شاخ بشن ، اسرائیل ، اردن ، و... مورد هدف قرار میگیرن و تضعیف میشن سخنان سردار سلامی بوضوح میگه که منافقین فکر میکردن بزودی دولت عراق سقوط میکنه بخاطر همین کادرهاشون رو به اشرف فرستاده بودن چون یقین داشتن بزودی به اشرف برمیگردن . کشتارشون هم نقشه آمرکا رو بهم زد و هم اینکه نشون داد ما دست روی دست نمیزاریم و تماشاگر صرف نخواهیم بود .(پیشدستی) [size=5]نتیجه : در صورت حمله به سوریه منافقین مورد حمله قرار گرفته و احتمالا در اردوگاه لیبرتی قتل عام میشن[/size] همچنین توقع میره متحدین آمریکا در عراق هم مورد حمله قرار بگیرن فرصتی برای ایران هست که از شر مزاحمین خودش در عراق خلاص بشه پس یکی از کشورهایی که در صورت حمله به سوریه جنگ بهش سرایت میکنه عراق هست . بنابراین اگر بنا باشه امریکا جنگ رو شروع کنه برای امنیت اینها می باید فکری بکنه . چون اگر آمریکایی ها در صدد ضربه زدن به متحدین ما هستن پس بطور قطع متحدین اونها هم ضربه خواهنر خورد . پس یکی از علائم شروع جنگ میتونه تغییر در مکان استقرار منافقین در عراق و یا ترتیبات امنیتی باشه که کمتر صدمه ببینن همچنین احتمال ضربه به سفارت آمریکا در عراق که در حال حاضر دارای صدها کارمند و مامور اطلاعاتی و عملیاتی آمریکاست قوی هست . قبل از هر جنگی آمریکایی ها تغییراتی در تعداد اونها و امنیت نیروهاشون در عراق می باید داشته باشن و جابجایی ها و نقل و انتقالات زیاد اونا در عراق یکی از علائم شروع جنگ میتونه تلقی بشه کشور دیگه حتما لبنان هست . بدلیل حمایت حزب الله از نظام سوریه و ورودش به جنگ . و هر گونه جنگ با سوریه بمعنی جنگ با حزب الله هم هست . در اینصورت احتمالا قبل از حمله می باید سفارت آمریکا و احتمالا سفارت فرانسه در لبنان تخلیه بشن چون حمله به اونجا جدی خواهد بود و ناگزیر بنابراین اگر بخواد حمله ای صورت بگیره یکی از نشانه هاش اینه که سفارت آمریکا در لبنان تعطیل میشه کشور دیگه که قطعا درگیر جنگ میشه اسرائیل هست . چون اولا برای سوری ها و مقاومت حکم گروگان رو داره . پس در اولین روز بمباران سوریه میتونیم شاهد موشکباران اسرائیل هم باشیم . اگر بخوان با اسرائیل روبرو بشن رویارویی تمام عیار خواهد بود و هر گونه درگیری با اسرائیل بسرعت به جنگی تمام عیار تبدیل میشه پس می باید تمامی نقاط حساس اسرائیل رو در همون ابتدای کار هدف قرار بدن از قبیل نیروگاه اتمی ، پالایشگاه ها ، فرودگاه ها ، پل ها و ... در موج دوم شهرهای اسرائیل و مناطق مسکونی و همچنین تجمعات نظامی مورد هدف قرار میگیره . در صورت جدی شدن جنگ اسرائیل و شهرهاش آرایش جنگی و پدافندی میگیرن و تکاپوی در شهرها و مناطق میتونه از علائم جدی شدن جنگ باشه اگر تروریست ها رو بخوان از اردن وارد کنن و یا هر گونه تهاجمی رو از اردن ترتیب بدن . در اینصورت مناطق تجمع تروریست ها در اردن و مناطقی که از اوجا به سوریه حمله میشه مورد هدف قرار خواهد گرفت و در نهایت چه بسا کار به هدف قرار دادن پایتخت اردن هم کشیده بشه ترکیه هم وضعیتی مشابه اردن داره
  24. [quote name='alen' timestamp='1378555700' post='337022'] به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از العالم، "گردان های الفاروق" یکی از بزرگ ترین گروه مسلح وابسته به سلیم ادریس فرمانده ستاد ارتش آزاد است که اداره و حمایت مالی از آن را سازمان های سیا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به عهده دارند. این در حالی است که این کشورها، خودشان از آمریکا درخواست کرده بودند که به بغداد حمله و صدام را نابود کند و هواپیماهای آمریکا از پایگاه های نظامی در "الظهران" و "تبوک" در عربستان و "السیلیه" و "العیدید" در قطر و از اراضی کویت به عراق حمله می کردند تا صدام را نابود کنند. [center][img]http://www.shia-news.com/files/fa/news/1392/6/16/44730_514.jpg[/img][/center] موضوع دیگر این که "گردان های الفاروق" گروهی بود که توسط سازمان اطلاعات عربستان و به دست "برنارد هنری لوی" ایجاد شد و حمایت مالی از این گروه همچنان توسط سازمان اطلاعات عربستان صورت می گیرد. مساله سوم این که این افراد که عکس صدام را بر خودروهای خود چسپانده اند و او را رهبر اعراب می دانند، خودشان آمریکا را فراخوانده تا به کشورشان تجاوز کند، این در حالی است که آمریکا، "رهبر آنان" را سرکوب و سرانجام اعدام کرد. به این ترتیب، گفتار "یاسین الحافظ" اندیشمند سوری اهل شهر دیرالزور، درست به نظر می رسد که گفته بود: [size=5][color=#FF0000]"اسلام سیاسی سنی، خارج از چارچوب اسلام دست نشانده امپریالیسم و اسرائیل نمی تواند موجودیت پیدا کند."[/color][/size] یکی از ناظران مسایل سیاسی و امنیتی، این اقدام عناصر مسلح گردان های الفاروق را این گونه تفسیر می کند: عناصر مسلح از تابستان 2011، جنگی "سنی برضد نظام علوی" را آغاز کردند و از آن جا که آن ها رهبران شناخته شده ای ندارند و اکثر فرماندهانشان را تروریست ها و راهزنان و دزدها و جنایتکاران و قاچاقچی های مواد مخدر تشکیل می دهند، به همین سبب، رهبر و نمادی غیر از صدام برای متمایز شدن از دیگران نیافتند. آنها به این می بالند که صدام هشت سال برضد ایران جنگید، بنابراین برایشان اهمیت ندارد که صدام برای حمله به ایران از آمریکا و سازمان های اطلاعاتی این کشور دستور می گرفت و این مساله را نشریه "فارن پالیسی" به تازگی با استناد به اسناد انتشار یافته سیا، ثابت کرد. آنها فقط در جستجوی یک سنی هستند که علیه شیعیان جنگیده باشد و این رویکرد، با برنامه سیاسی آن ها در سوریه انطباق کامل دارد و دغدغه های طائفه ای و مذهبی و وهابی مسلک آنها را خرسند می سازد. گفتنی است گردان های فاروق که به صورت پراکنده در سوریه فعالیت می کنند، فرمانده واحدی ندارند و در هر منطقه فرماندهی آنها به شکل مستقیم از اتاق عملیات ترکیه دستور می گیرد، این گردان ها در نبردهای القصیر و حمص خسارت های سنگینی را متحمل شدند و برخی از شاخه های آن نیز به جبهه النصره پیوستند. [/quote] جمله ای بسیار استراتژیک و تامل برانگیز و در عین حال تاسف برانگیز عملکرد اخوانی های مصر هم همین نظر رو تایید کرد
  25. بدون امضای روسیه، چین، آلمان و 6 کشور دیگر صادر شد بیانیه گروه 20 [b]شرق، گروه جهان[/b]:11 کشور از 20 کشور گروه 20، روز گذشته در بيانيه مشترکي با اعلام حمايت از شوراي امنيت سازمان ملل در حل بحران سوريه اعلام کردند اين شورا در حل موضوع سوريه احساس فلجي مي‌کند. به گزارش اينترنشنال بيزينس، [color=#ff0000]استراليا، کانادا، فرانسه، ايتاليا، ژاپن، کره، عربستان‌سعودي، اسپانيا، ترکيه و بريتانيا از جمله امضاکنندگان[/color] اين بيانيه بودند. با اين حال [color=#ff0000]روسيه و چين، آلمان و شش کشور دیگر عضو گروه 20، اين بيانيه را امضا نکردند.[/color] در بيانيه گروه 20 آمده است: استفاده از سلاح شيميايي در هر کجاي دنيا امنيت مردم را به خطر مي‌اندازد. ما استفاده از سلاح‌هاي شيميايي در حومه دمشق را که در 21 آگوست 2013 رخ داد، به شدت محکوم مي‌کنيم. در اين بيانيه ادعا شده است، شواهد به وضوح نشان مي‌دهد که دولت سوريه مسوول چنين اتفاقي است. ما خواهان يک واکنش بين‌المللي قاطع نسبت به چنين حمله‌اي هستيم؛ واکنشي که نشان دهد چنين رفتارهايي نبايد تکرار شود و کساني که مسبب اينگونه رفتارها هستند، بايد پاسخگو باشند. جهان نمي‌تواند منتظر بايستد و شاهد افزايش بي‌ثباتي و درد و رنج در منطقه باشد. بنابراين ما از تلاش‌هاي ايالات‌متحده و ديگر کشورها براي منع استفاده از سلاح‌هاي شيميايي حمايت مي‌کنيم. د[color=#ff0000]ر ادامه اين بيانيه آمده است: بحران سوريه با راه‌حل نظامي حل نخواهد شد، بنابراين به دنبال دستيابي به يک راه‌حل سياسي براي حل وضع موجود هستيم.[/color]در نشست گروه 20، بی‌شک حاشیه پررنگ‌تر از متن بود. اعضای گروه «جی 20»، تولیدکنندگان 90درصد اقتصاد جهان روز پنجشنبه در «سن‌پترزبورگ» روسیه دور هم جمع شدند تا مشکلات اقتصاد جهانی را زیر ذره‌بین بگیرند اما سایه سنگین بحران سوریه فضای سردی را در این نشست دوروزه حاکم کرد. رهبران موافق و مخالف حمله به سوریه از این نشست به‌عنوان فرصتی برای یارگیری در جبهه خود استفاده کردند و نشست‌های حاشیه‌ای هم تحت‌تاثیر این موضوع بود. به گزارش «گاردین» [color=#ff0000]اکثریت رهبران پنجشنبه‌شب در هنگام صرف شام که [/color][color=#0000cd]سه‌ساعت طول کشید[/color][color=#ff0000]،[/color] [color=#ff0000]مخالفت خود را با هرگونه اقدام تنبیهی علیه دولت «بشار اسد» اعلام کردند مگر آنکه این اقدام از سوی شورای امنیت سازمان ملل طرح شود.[/color] هرچند آمریکا، ترکیه، کانادا، فرانسه و انگلیس طی تماس‌هایی با سازمان ملل خواهان اقدام مسوولیت‌پذیرانه این سازمان شدند. رییس‌جمهور آمریکا در جریان کنفرانسی خبری که در پایان نشست گروه ۲۰ برگزار شد، گفت: رهبران کشورهای اروپایی، آسیایی و خاورمیانه در جریان این نشست، استفاده از تسلیحات شیمیایی توسط دولت سوریه را محکوم کرده و خواستار پاسخی قاطع شده‌اند. اوباما مدعی شد: دولت اسد به‌عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است. اکثر مردم، بشار اسد را مسوول حمله شیمیایی ماه گذشته در حومه دمشق می‌دانند. رییس‌جمهور آمریکا افزود: هر چند پوتین با او موافق نیست. اوباما گفت: بدبینی موجود میان مردم آمریکا را نسبت به حمله نظامی به سوریه درک می‌کند، اما در عین حال می‌تواند کنگره را متقاعد کند که چنین حمله‌ای محدود و نسبی خواهد بود، این حمله با هدف از کارانداختن تسلیحات شیمیایی که در اختیار دولت سوریه قرار دارد، انجام خواهد شد و کاربرد این سلاح‌ها را در آینده به تعویق خواهد انداخت. [color=#ff0000]دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلیس [/color][color=#0000ff]نشست چهارساعته شام[/color][color=#ff0000] را پرشور عنوان کرد اما گفت که با توجه به اختلافات عمیق توافق بر سر سوریه هرگز به‌دست نمی‌آید. او اصرار ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه بر استفاده شورشیان از سلاح شیمیایی را ناامید‌کننده توصیف کرد و گفت بعید است پوتین با هرگونه شواهدی که حاکی از استفاده نیروهای دولتی سوریه از سلاح شیمیایی است، متقاعد شود.[/color] [b]یارگیری روسیه[/b] اختلافات روسیه، میزبان نشست و آمریکا و اصرار هر دو طرف بر مواضعشان نشان از شکاف عمیقی بود که بیش از هر زمان دیگری فرصت بروز پیدا کرده بود. در طول شام «پوتین» به «باراک اوباما» و «فرانسوا اولاند» گفت که شانس احیای مذاکرات صلح پس از بمباران تنبیهی به حداقل خواهد رسید. پوتین در این نشست موفق به کسب حمایت چین، متحد دیرینه روسیه در مورد سوریه شد، اما علاوه بر این توانست [color=#ff0000]پشتیبانی «بان‌کی‌مون» دبیرکل سازمان ملل، آرژانتین، برزیل و چند نفر از رهبران اروپایی از جمله «آنگلا مرکل» را به دست آورد. [/color]در این نشست رییس‌جمهور چین گفت حمله به سوریه خطر افزایش شدید قیمت نفت را به‌همراه دارد. با اظهارات مقامات چینی مشخص شد که آمریکا علاوه بر متقاعد کردن روسیه، راه سخت دیگری در پیش دارد. چین یکی دیگر از اعضای دارای حق وتوی شورای امنیت پیش از این هم نسبت به حمله یکجانبه به سوریه هشدار داده بود. [color=#ff0000]سخنگوی هیات چینی در حاشیه نشست جی 20 به خبرنگاران گفت که جنگ نمی‌تواند مشکل سوریه را حل کند.[/color] در اقدامی دیگر برای دنبال کردن راه‌حل صلح‌آمیز در سوریه، سازمان ملل اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه خود را به این نشست دوروزه فرستاده بود. سامانتا پاور، پس از نشست روز پنجشنبه هیات نمایندگی آمریکا در سازمان ملل، روسیه را به گروگان‌گرفتن شورای امنیت سازمان ملل در قبال بحران سوریه و طفره‌رفتن از انجام مسوولیت‌های بین‌المللی متهم کرد و گفت: از زمان آغاز جنگ داخلی تاکنون، روسیه همواره از حق وتو برای جلوگیری از اقدام شورای امنیت یا صدور قطعنامه‌ای با اتفاق آرا علیه این کشور استفاده کرد. http://vista.ir/news/10350026/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B6%D8%AF%E2%80%8C%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-20