اون کلیپ آموزش نیروهای تکاور بدست مستشاران یه چیزی مافوق فاجعه بود . حتما مستشاراش هم از نیرو ویژه های آمریکا در ویتنام بودن . با تشکر از LAST-WAR عزیز که اون رو گذاشتن . جهت اطلاع بعضی دوستان خیلی مفیده

[quote][quote]رییس جمهور:تجهيزات دشمن را پيش از رسيدن به آسمان كشور از رسيدن به آسمان كشور زمين‌گير مي‌كنيم!!!! رئيس جمهور در مراسم روز صنعت دفاعي: تجهيزات دشمن را پيش از رسيدن به آسمان كشور زمين‌گير مي‌كنيم خبرگزاری فارس: رئيس جمهور با اشاره به توانمندي هاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران گفت: سياست ما به گونه‌اي است كه تجهيزات نظامي دشمن در نقطه عزيمت زمين‌گير شود. بنابراين بايد طوري برنامه ريزي كنيم كه تجهيزات دشمن قادر به عمل نباشد. [تجهيزات دشمن را پيش از رسيدن به آسمان كشور زمين‌گير مي‌كنيم] [/quote]. اینو فارس نوشته اینم ببینید: [quote]رئيس‌جمهور همچنين تأكيد كرد: سياست بازدارنده ما بايد به گونه‌اي باشد كه تجهيزات دفاعي دشمن در نقطه عزيمت و خود دشمن نيز در نقطه عزيمت زمين‌گير شود نه در آسمان تهران؛ بنابراين بايد جوري برنامه‌ريزي كنيم كه تجهيزات دشمن قادر به عمل نباشد. [/quote] اینم فارس نوشته میبینید که و حذف و اضافه شده و معنیو کاملا عوض کرده[/quote] دقت نظر جالبی بود . حرف رئیس جمهور هم کاملا متین و سنجیده هست

اگه بقول دوستان سپاه حتی از نیروی صابرین استفاده نکرده و به این راحتی و با نیروی عادیش و با این میزان تلفات کم ( می باید به آمار اعتماد کرد مگر اینکه دلیلی بر خلافش ارایه بشه ) حریف رو منهدم کرده واقعا قدرت سپاه چه میزانه ؟؟؟ شکست پژاک بمعنی شکست نیرو ویژه های اسرائیل و آمریکا تلقی میشه اونم به این راحتی .

اگه پژاک توسط نیروهای کوماندویی آمریکایی و با کمک اسرائیلی ها آموزش دیده باشه ( که ظاهرا همینطوره ) ، ( سابقا نیروهای کوموله توسط شوروی ها آموزش داده شده بودند به جهت مرام کمونیستی کموله . سپاه موفق به انهدامشون شد و لذا دارای تجربه بسیار بالایی هست ) اونوقت موفقیت در انهدام نیروی چریکی متکی به آموزش آمریکایی - اسرائیلی چه معنی میتونه داشته باشه ؟؟؟ فاصله سطح آموزش جنگ نامتقارن بین ما و آمریکایی ها و حتی اسرائیلی ها چقدره ؟

ممنون جناب واریور اگه میشه کمی بازتر و مفصل تر بیان کنید

کافیه حضرت عالی مشاهده میکردی که کدوم کشور درگیر در جنگ کمترین میزان اشغال خاکش توسط اسرائیل رو داره . واینکه کدوم کشور هیچوقت جا نزد و تا آخر در میدون باقی موند . سوریه شانسش رو در مذاکرات با اسرائیل هم امتحان کرد به جهت ورود تب مذاکره در اعراب همونطور که ما هم در قضیه هسته ای امتحان کردیم اما هر دو کشور وقتی دیدیم که فقط دام هست و قرار نیست که از مذاکره چیزی گیر کسی بیاد دوباره شیوه مقاومت رو در پیش گرفتیم . یعنی کاری که کشور دیگه ای عرضه اش رو نداشت یا اراده اش رو . در اینکه ارتش اعراب که سوریه هم جزئی از اونها بود ضعف های بسیاری داشت شکی نیست و نمیشه تقصیر رو گردن یک ارتش خاص گذاشت اما مهم درس گرفتن و پای کار بودن هست که جز سوریه کسی باقی نموند و مرد کار نبود در مقطعی که جنگ اعراب و اسرائیل واقع شد در حقیقت اعراب که با استراتژی حس ناسیونالیستی عربی و خاک عربی میجنگیدند و با وجود ضعف های بیشماری که داشتند و حمایت قاطع دول پیروز جنگ جهانی از اسرائیل وجود داشت عملا اعراب امکان پیروزی نداشتند . فکر میکنید اولین کشوری که اسرائیل رو به رسمیت شمرد کدوم کشور بود ؟؟ شوروی بود نه آمریکا و نه انگلیس . بنا بر این کشوری که از همه مشتاقتر به وجود اسرائیل هست چطور اجازه شکست اسرائیل رو میده ؟؟؟ اتکا به نیروی دوم در مقابل دشمن ( روسیه ) رو اولین بار ایران در جنگهای دوران قاجار (فتحعلی شاه) بکار برد و امتحان کرد اما نتیجش چی شد ؟؟ فرانسه و انگلستان با روسیه پنهانی معامله کردند و ما رو فروختند و بین خودشون تقسیم کردن . در حالی که ما فکر میکردیم چون اینها رقیب همند رو در روی هم قرار میگیرند در حالی که ما می باید به نیروی خودمون تکیه میکردیم . و ضعف هامون رو با تلاش خودمون و اهتمام به علوم روز و بدست آوردن علم و اتکا به نیروی مسلمان وطنی در مقابل نیروی اجنبی غیر مسلمان پوشش میدادیم . هر چند که جواب دادنش طول میکشید ولی دقیقا سیاستی بود که امیر کبیر با افتتاح دارالفنون بدنبالش بود . و الان هم ما همین سیاست رو داریم و قطعا موفق هم میشیم . حالا فکر میکنید اعراب متکی به شوروی چقدر در اتکای به نیروی غیر مطمئن خارجی درست عمل کردن ؟؟ و عملا این سیاست امکان پیروزی داشت ؟؟ جناب ارنست من مطالعه کردن رو خوب میدونم و شما رو هم در کارتون تشویق میکنم اما برای اولین و آخرین بار نصیحتی برادرانه به شما دارم : 1- منابعی که برای مطالعه انتخاب میکنید می باید بی طرف و مطمئن باشن ویا حد اقل نویسندش سوء نیت نداشته باشه که فکر میکنم منابع شما اینگونه نیست . 2-در انتخاب منابع اگر این کار رو نکردید حداقل سعی کنید که منابع هر دو طرف رو بخونید تا تحلیلتون حداقل نزدیکتر به واقع باشه . هر چند که بدلیل ضعف تحلیل در شما حدس میزنم که به جهت میل درونی شما به یک طرف شما رو در نهایت از بی طرفی خارج میکنه ولی بهتر از رویه ای هست که الان دارید 3-سعی کنید الفاظ و جملاتی که بکار میبرید خالی از نیش و کنایه و اهانت به معتقدات دیگران باشه . این کار حداقل نظراتتون رو برای مخالفتون قابل تحمل و احترام میکنه 4-بجهت کم تجربه بودن ( البته با سن شما طبیعی هست ) سعی کنید همیشه در نظراتتون درصد هایی از احتمال خطا در نظر بگیرید و قاطع صحبت نکنید چرا که در اینصورت برای کسی حساسیت نا بجا ایجاد نمیکنه و باعث موضعگیری نمیشه و درثانی در صورت شکست در نظریه تون احساس شکست نخواهید کرد . 5-بیشتر از اینکه ما به مطالعه نیاز داشته باشیم ( البته مطالعه پیش نیاز تفکر هست ) باید سعی کنید قدرت تحلیل داشته باشید . آینده نگری و ارایه نظریه فقط با ایجاد قدرت تحلیل در ذهن بدست میاد . شما فکر میکنید امام خمینی (ره) چه تعداد کتاب داشت که ایشون رو مرجع تقلید کرد و بزرگترین رهبر سیاسی ایران در طی چند قرن معاصرمون ؟ کمتر از 200 کتاب . اما اگه شما به کتابخانه های دیگران سری بزنید چندین هزار جلد کتاب میبینید ولی چرا اونها امام نمیشن ؟؟ 6-سعی کنید حس تواضع رو در خودتون تقویت کنید تا برای همه دوست داشتنی باشید حتی مخالفتون

البته برادر مصطفی دلم نیومد اینو نگم برای اینکه کسی برداشت دیگه ای از جواب ندادن من داشته باشه : که نقدی که در بالا فرمودید سراسر اهانت بود . در مورد استنادات هم صداقت حکم میکنه که تمام حقیقت رو بگید نه گزیده و بریده اونو . و برخی رو هم کلا قبول ندارم و نظرم عکس نظر شماست اگر نظرات حضرات رو هم مشاهده میفرمودید سراسر اهانت باره هر چند اهانت مستقیم به شخص نیست ولی اهانت به معتقدات هست .. اگر کسی نظرش رو با دلیل یا محترمانه بگه کسی باهاش کاری نداره ولی اگر یه مروری نظرات حضرات رو مشاهده بفرمائید از هر جمله اهانت می باره و نظر دادن صرف نیست . بارها شده این دوستانی که ازشون دفاع فرمودید از منافقین و شاهنشاه و آمریکا و ... بارها به نیکی یاد کرده و به انقلاب و رزمندگان و مسولین و حتی امام راحل و ... اهانت ها کردند اما یک بار هم ندیدیم که شما برآشفته بشید بنده نظراتم را به کسی غالب نکردم و برای هر جمله اش دلیل ارایه کردم ویا بی نیاز از ارایه دلیل دیدم به دلیل وضوح مطلب ولی کسی هم ندیدم با دلیل رد کنه . اگر دوستان شما بجای بکار بردن الفاظ اهانت بار نسبت به عقاید دیگران بصورت مستدل صحبت کنن فکر نمی کنم اصلا از اول مشکلی پیش بیاد

اینجا هم داره مستند ظهور میشه !!!!!!!!!

برادر مصطفی بنده به شما یکی ارادت دارم . بنا به فرمایش خودتون از جواب دادن خودداری میکنم و درستی و نادرستی نظریات رو به دیدن حوادث در آینده موکول میکم. بدون شک گذشت زمان بهترین قاضی و صادقترین هست . ولی بنظرم بودن نظریه ام و در معرض دید و قضاوت قرار دادنش رو لازم میدونستم .

سوریه در جنگ اعراب و اسرائیل بهترین کارنامه رو داره و تنها کشوری هست که 60 ساله داره مقاومت میکنه . حتی ما هم این عرضه رو تا حالا نداشتیم . شکست اعراب دلایلش خیانت بعضی سران عرب مثل شاه حسین اردنی ، قدرت بالای اطلاعاتی اسرائیل ، نداشتن نیروی رزمی کارامد در جبهه اعراب و نداشتن تاکتیک صحیح نظامی ، عدم ورود مردم در جنگ و اکتفا به ارتش ناکارآمد اعراب ، دست کم گرفتن دشمن ، حمایت جهانی از اسرائیل و.... بود . در لبنان وقتی نیروهای سوریه وارد لبنان شدند سوری ها نیروهای فالانژ (متحدان اسرائیل وهمون کسانی که دیپلمات های ایرانی رو به اسرائیل تحویل دادن ) رو سرکوب کردن و با ورود سوری ها جبهه لبنان آرام شد ومقاومت لبنان شکل گرفت و تونست با انسجام بخشیدن به وضعیت خودش وارد جنگ با اسرائیل بشه و تا بیرون راندن اسرائیل ادامه بده . درنهایت هم موفق به بیرون راندن اسرائیل شدن در حالی که سوریه در لبنان بود . تا وقتی سوریه در لبنان بود اسرائیل جرات تعرض دوباره به لبنان رو پیدا نکرد .فقط وقتی تونست جنگ 33همه جانبه روزه رو راه بندازه که سوریه رو در قضیه ترور حریری مجبور به ترک خاک لبنان کردن . سوریه هم نه بخاطر دیگران بلکه به درخواست خود لبنانی ها لبنان رو ترک کرد . حمله اسرائیل به لبنان برای بیرون کردن فلسطینی ها از لبنان و دور کردن جناح مقاومت فلسطین از خاک فلسطین و ایجاد منطقه امن برای خودشون بود . البته این حمله زمانی آغاز شد که ما تونسته بودیم با فتح خرمشهر به مرزها برسیم و ارتش عراق با دریافت ضربات سنگین از رزمندگان اسلام در معرض فروپاشی بود که صدام پیشنهاد آتش بس داد و اسرائیل بلافاصله به لبنان حمله کرد و ما تعدادی از بهترین نیروهامون رو به لبنان فرستادیم و این یک فرصت بینظیر برای عراق ایجاد کرد تا حامیانش بتونن مثل اسرائیل بصورت برق آسا ارتش عراق رو تجهیز و بازسازی کنن در مدت یک ماه که سرعت عملشون واقعا حیرت انگیز بود . و امام خمینی فرمودند این یک نقشه فریب بود تا ما رو وارد جنگی کنن که دامنش از عراق تا فلسطینه . لذا استراتژی جنگ رو عوض کردند و شعار ما شد : راه قدس از کربلا میگذرد . بنا براین ما بجای حضور مستقیم در لبنان با همکاری سوریه به آموزش و تجهیز خود لبنانی ها اقدام کردیم و جنگ با اسرائیل رو بصورت استراتژی مقاومت درآوردیم که موفق بود و منتهی به شکست اسرائیل شد . اما اسرائیل فکر نمیکرد تا این حد در باتلاق لبنان فرو بره . لبنان ضعیفترین جبهه جنگ با اسرئیل بود که با کمک ایران و سوریه و با پایمردی لبنانی ها و مقاومت تبدیل به قویترین شد و شکست اسرائیل در ضعیفترین جبهه سابق رقم خورد . قاتلین شهید عماد مغنیه هم معلومن . سرویس های اطلاعاتی سیا +موساد +ام آی 6 انگلستان +برخی سرویس های اطلاعاتی اروپایی مثل آلمان و فرانسه + سرویس های اطلاعاتی عربی مثل عربستان و اردن + همکاری برخی گروه های خائن لبنانی و بعد از طراحی های مختلف و جستجوی بیش از 20 ساله در سوریه اجراش کردن . شما وقتی میبینی که تو خود تهران میان دانشمندان ما رو ترور میکنن چه انتظاری از سوریه که هم مرز با لبنان و اردن و اسرائیله داری مردتر از سوریه در کل اعراب وجود نداره . در حدود 60 ساله که دارن یک نفس میجنگن . بنابراین اونقدر آبدیده و با تجربه هستن و حوادث سنگین و جنگ و خیانت و اشغال و مقاومت و.. دیدن که الان از هارت و هورت و تهدید نترسن . در ضمن سوریه هیچ وقت به مردمش خیانت نکرده که مردمش خواهان برکناریش باشن . خواسته سوری ها با وقوع انقلاب های منطقه طبیعی هست یعنی دخالت در سرنوشت و مشارکت سیاسی و این به معنی براندازی نیست . البته آمریکا و اسرائیل و متحدین عربشون خیلی سعی کردن که این رو به عنوان براندازی جا بزنن و معلومه که مشابه قضایای اتفاق افتاده در تهران خیلی برنامه ها و طراحی ها در سوریه هم داشتن . یعنی اگه نداشتن که باید در عقلشون شک کرد . حاکمان سوریه هم با پذیرش خواست مردمشون مشارکت سیاسی مردم رو پذیرفتن اما نکته مهم هدایت خواست عمومی در جهت منافع ملی و اسلامی هست که منجر به افزلیش توان ملی و رضایت عمومی بشه نه افتادن در چاه دشمن . بنظر من اگه مشارکت عمومی اتفاق بیوفته هیچ وقت منجر به افتادن در دامن آمریکا و اسرائیل نمیشه ، چون اولا مردم خواهان رفع اشغال کشورشون هستن و دوم اینکه حامی فلسطین هستن و در 60 سال همراهی با فلسطینی ها این رو ثابت کردن . در نهایت اگه کودتای مخملی آمریکایی هم اتفاق بیوفته باز بنظر من کوتاه مدت هست . چون اگه بخواد مشارکت مردمی رو بپذیره که بازم باید در جبهه حامی مقاومت باشه و اگه بخواد خلاف خواست عمومی باشه که میشه دیکتاتوری از نوع آمریکاییی که بدون شک توسط ارتش و مردم سرنگون میشه . اگه آمریکایی ها بخوان وارد فاز حمله نظامی به سوریه بشن بمعنی اینه که هدف اصلی ما هستیم بنابر این با توجه به اینکه ما با سوریه همپیمان هستیم و هدف نهایی هستیم وارد جنگ میشیم اما این جنگ نه به خاطر سوریه بلکه به خاطر ما راه افتاده و سوریه داره چوب حمایت از ما و مقاومت فلسطین رو میخوره و نه برعکس . بنا بر این شما مرد هستید یا سوری ها ؟؟؟ خودتون قضاوت کنین اگه آمریکا بخواد وارد جنگ با ما بشه باید قطعنامه مجوز صدور جنگ صادر کنه بنظر شما میتونه ؟؟ بنظر شما یکم دیر نشده ؟؟ اگه در اوج آشوب ها که آشوبگران هم درخواست حمایت آمریکا و غرب رو کردن و حتی درخواست دخالت نظامی کردن ( وطن فروشی رو حال کن ) و بهانه مساله هسته ای رو هم داشتن چرا فقط به قطعنامه تحریم اقتصادی اکتفا کردن اونم با تاخیر یک ساله ؟؟ در آخر گفته شهید چمران رو یادآوری میکنم که : وقتی شیپور جنگ نواخته شود مرد از نامرد مشخص میشود همه جا زدن بعضی ها بخاطر ترسه ( کمی شجاعت هم بد نیست آدم داشته باشه )

دست و پای آخرو میزنه . ولی خوشم میاد که خیلی پررو ه . مردک از رو نمیره

از داد و هوار و کل کل دوستان کلی خندیدیم ( البته قصد اهانت به هیچ عزیزی نیست .سوء تفاهم نشه) ولی دعوای بامزه ای بود . معلومه همه دلشون برای سرافرازی ایران می تپه و این مهمه

عاقبت خائنین بهتر از این نیست

سوریه از بحرانش به سلامت خارج میشه . ولی اونوقت قیافه بعضی ها دیدن داره

عبرت آموز بود

سرنوشت ما بند به اراده خداست . اگه شما یار خدا باشی خدا هم یاریت یمکنه . همونطور که حضرت آقا هم بارها این آیه رو شاهد مثال آوردن ( ولینصرن الله من ینصره ) در مورد همپیمانان ما باید بگم که اونها وابسته به ما هستن نه بالعکس . اگه خدا یکی رو بگیره بهترش رو همیشه میده بسته به مصلحتش . در صورتی که با خدا باشی . وگرنه اصلا بودن یا نبودن ما در صحنه به چه دردی میخوره اگه هدفت خدا نباشه . اگه خدا هدف نباشه دیگه فرقی نمیکنه چی باشه . شما سرکار باشی یا آمریکا یا هر کس دیگه . در مورد انقلاب های منطقه هم این آرزوی ما از اول انقلابه و پیروزی تفکر ما محسوب میشه . وگرنه وضعیت آمریکا و غرب در حال حاضر بیشتر منفعلانه و سود جویانه و موج سواری بنظر میاد تا موضع فعال . هیچگونه شواهدی که دال بر این باشه که این انقلاب ها کار آمریکا باشه در دست نیست و همه شواهد داره خلاف اون رو میگه . در هر صورت وقوع این انقلاب ها در هر کشور منطقه به نفع ماست و بنفع مردم منطقه و قدرت ملت ها رو افزایش میده و از قدرت هر نوع نیروی بیگانه به علت حضور مردمی کم میکنه . اگه کشور ما مردمیه و انقلاب و نظامش رو مردم بوجود آوردن و مسولینش رو هم دارن خودشون انتخاب میکنن ، ما نباید نگران باشیم که کشورهای منطقه هم همین کار رو بکنن . مردم منطقه بدون شک بیشتر طرفدار ما هستن و این رو شما در هرنظرسنجی میتونید ببینید . بنا بر این همپیمانان بالقوه ما در حال بالفعل شدن هستن . و این یمعنی افزایش قدرته نه کاهش قدرت . واقعا با رفتن این حکام خائن که همشون دشمن ما بودن چه چیزی به ضرر ما شده ؟؟؟ اگه در سوریه هم مشارکت مردمی افزایش پیدا کنه با مدیریت درست کجاش ضعیف شدن قدرته بلکه بعکس افزایش قدرت ما رو در پی داره به جهت اضافه شدن توان مردمی به توان سابق . فقط باید خواست مردمی رو درست هدایت کرد در جهت منافع ملی و اسلامی که حکومت سوریه همین کار رو داره انجام میده .

قابل توجه اونایی که سوری ها رو دست وپا بسته میدونن

روحش شاد . برای شادی روح پاکش صلوات ایشان و امثال ایشان اسطوره های بودند که بدست امام تربیت شدند . معجزات انقلاب تربیت این نسل آدم هاست .

وقتی حکومت لیبی دست مردم باشه نه یک دیکتاتور گوش به فرمان غرب این چه بدی برای ما داره ؟؟ اگه در لیبی هر حاکمی بیاد باید به مردمش جواب پس بده چطور بر علیه ما میتونه کار کنه ؟؟؟ در سوریه وقتی حکومتش هیچ خیانتی به مردمش نکرده و همیشه راه رو درست رفته چرا باید ساقط بشه ؟؟؟ این طبیعی هست که مردم سوریه با وقوع انقلاب های مردمی خواهان مشارکت سیاسی بیشتر و دخالت بیشتر در سرنوشتشون باشن ، ولی این به معنای سرنگونی حکومتی که خیانتی بهشون نکرده نیست . میخوان بیشتر در بازی سرنوشت باشن . مگه چیز بد یا خطرناکیه ؟؟ حاکمان سوریه هم که این مشارکت رو پذیرفتن پس از چی باید نگران باشن ؟؟؟ اگه حکومت سوریه دست مردم باشه چه نگرانی برای ما داره ؟؟؟ آیا مردم سوریه مخالف مقاومتن ؟؟ آیا آرمان فلسطین ندارن ؟؟؟ آیا با ما یا با کشور دیگه ای دشمنی دارن ؟؟ آیا دشمن اشغالگر یعنی اسرائیل نیستن یا از خاکشون میگذرن ؟؟؟ آیا رضایت میدن که ازشون بر علیه کشور مسلمان دیگه استفاده بشه ؟؟؟ آیا نوکر آمریکا میشن و رضایت به غارت شدن میدن ؟؟؟ بنابراین هر حکومت مردمی که سر کار بیاد در هرجایی آیا معناش قدرت بیشتر مسلمین و ضعف غرب و آمریکا و قدرت گرفتن آرمان فلسطین نیست ؟؟؟ آیا قدرت اسرائیل بجز در سایه غیبت مردم منطقه بدست اومده ؟؟؟ آیا با اضافه شدن توان مردم منطقه ما ضعیفتر میشیم ؟؟؟

برادر رایش مارشال یا نمیان یا وقتی هم که میان کولاک میکنن دستتون درد نکنه . هم خوشحال شدیم و هم امیدوار

انقلاب های عربی بدون کمک ابران اصلا شروع نمیشد . دوستان چرا وارونه فکر میکنن این تاوان ایجاد شورش های خیابانی در تهران توسط ائتلاف آمریکا انگلستان و کشورهای منطقه بود . تاوان آشوب در ایران این مقدارسنگینه حالا شما حساب کن تاوان حمله نظامی به ما چقدر باید باشه ؟؟؟ آیا این در مالاحظات حریف نمیاد ؟؟ حتما حریف گوشی دستش میاد . هر کشوری که در این آشوب ها و کودتای مخملی دست داشت باید تاوانش رو پس بده که دارن پس میدن و دونه به دونه دارن سقوط میکنن . حتی انگلستان هم داره تاوانش رو پس میده . و با وقوع انقلاب های منطقه وقوع آشوب در ایران منطقا وقوعش کمتر میشه چرا که عوامل منطقه ای آشوب ها علیه ما کمتر میشن . همه اینهایی که سقوط کردن دشمن ایران و دوست آمریکا و اسرائیل بودن که جبرانش و پیدا کردن امثال چنین نوکرهای گوش به حلقه ای بنظر شما چقدر فرصت زمانی و امکانات و طراحی لازم داره ؟؟ شاید ده ها سال . بنظر شما تهدید ایران به تغییر خاورمیانه در صورت تعرض به ایران و کشیده شدن جنگ از ایران به تمام خاورمیانه و شمال آفریقا چه معنای دیگه ای داره . اگر به ما تعرض کردن ما هم متناسب با تعرضشون جواب میدیم . اگه به ما حمله با کودتای مخملی و جنگ نرم کردن ما هم داریم جوابشون رو با جنگ نرم پاسخ میدیم .اگه تهدید نظامی باشه بنظرتون جواب ایرا تا چه حد کوبنده است ؟؟؟؟ بنظر شما آمریکا و اسرائیل نوکر تر از میارک و بن علی و ذلیل تر قذافی پیدا میکنن ؟؟؟ آیا کسی در دشمنی اینها با ایران و اسلام و مقاومت شکی داره ؟؟؟ چرا باید آمریکا اونا رو ساقط کنه مگه اونها خطری برای آمریکا داشتند ؟؟؟ آیا آمریکا دشمن تر از اینها نسبت به ما میتونه پیدا کنه ؟؟؟ در مورد قذافی هم زمانی وارد عمل شدن که ملت خودش راه افتاده بود پس چاره ای جز همراهی و موج سواری و بهره برداری از اتفاق افتاده نداشتند . یعنی حالا که اوضاع از دست رفت پس باید مدیریتش کرد و در آینده اون سهمی داشت . اما هرکاری هم که کنن باز به نوکری قذافی نمی رسن . علتش هم خود مردم هستن . چون اگه اراده مردمی و مشارکت مردمی باشه هر مقدار که سران بخوان منحرف باشن باز دستشون برای همه کاری باز نیست و ناچارن ملاحظه مردم رو بکنن چون باید جواب پس بدن و برای کاراشون توجیه منطقی ارائه کنن . بنا براین همپیمانی این کشورها با غرب بر علیه ما صفر میشه . آیا این جز خواسته ما چیز دیگه ایه ؟؟ آیا قدرت غرب بیشتر شده یا ما ؟؟؟ آیا همپیمانان ما بیشتر میشن یا غرب ؟؟؟ هر مقدار که مشارکت مردمی بالا بره در منطقه نفوذ آمریکا و غرب کمتر میشه و شرشون برای ما و منطقه کمتر میشه . زمانی آمریکا و غرب نفوذ بیشتری دارن که مشارکت مردمی کمتری باشه و همه امور بدست یه عده نوکر قابل خرید و فروش باشه که با کنترل اونا همه کشور تحت کنترل در بیاد . بنا بر این با وقوع انقلاب ها در منطقه و مشارکت مردمی و نظارت بیشتر مسلمین نفوذ غرب منطقا کمتر میشه و این همون چیزیه که ما از اول بدنبالش بودیم . مگه ما همیشه مردم منطقه رو فراخوان برای بدست گرفتن سرنوشتشون و رهایی از سلطه بیگانه فراخوان نکردیم حالا چرا باید از وقوعش نگران بشیم ؟؟؟!!! فقط مساله سوریه اینجا هست که قطعا اونها از خیلی قبل تر مثل ایران براش نقشه داشتن که مجبور شدن در فضای انقلاب های عربی طرحشون رو پیاده کنن . طرحشون هم مورد همراهی ملت سوریه قرار نگرفت . اگه غرب و آمریکا بتونن به ایران حمله کنن اصلا نیازی به سوریه نیست . سوریه در حمله کردن یا نکردن آمریکا و غرب به ایران چه تاثیر تعیین کننده ای میتونه داشته باشه ؟؟؟ بنظرم هیچی ما اگه توان بازدارندگی نداشتیم که اونها اصلا معطل نمیموندن و طرحشون رو عملیاتی میکردن . سوریه و سایر همپیمان های منطقه ای ما بیشتر وابسته به قدرت ما هستند تا پیشمرگ و بازدارنده از حمله به ما . اونها در سایه قدرت ایرانه که دارن به حیات ادامه میدن و نه بالعکس . اگه بتونن به ایران حمله کنن به سوریه هم حمله نظامی میکنن ولی اگه توان حمله به ما رو نداشته باشن که ندارن و این به معنی توان بازدارندگی ما و برقراری توازن قوا مابین ما و دشمنان ماست چه کسی جرات حمله نظامی به سوریه رو میکنه در صورتی که همه میدونن که ایران و سوریه دارای اتحاد نظامی و پیمان نظامی دوجانبه هستن و با تهدید سوریه ما هم خواهی نخواهی وارد جنگ میشیم ؟؟؟ اگه بخوان قطعنامه ای صادر کنن که اونا رو وارد جنگ حتمی منطقه ای میکنه در صورتی که میدونن توان اجراش رو ندارن این قطعنامه هیچوقت صادر نخواهد شد . اگه توان جنگ با ما رو داشتن این قطعنامه رو برای ایران صادر میکردن که بهانه مساله هسته ای و آشوبهای شدید خیابانی و خیانت های حیرت انگیز داخلی رو هم داشتن و از همه حیث شرایط ایجاد جنگ رو داشتن . هم بهمریختگی داخلی و هم تحریم اقتصادی و هم عدم انسجام درونی نیروهای وفادار به نظام و هم مساله هسته ای و اجماع جهانی . اما در مقابل چشمان حیرت زده همه در دنیا فقط یک قطعنامه تحریم اقتصادی اونم با تاخیر یک ساله صادر کردن . بنابراین اگر هم قطعنامه ای هم صادر بشه نهایتش شبیه قطعنامه های علیه ما خواهد بود و حکومت سوریه هم که اوضاع داخلیش به مراتب بهتر از ماست این رو میدونه و نگرانی نداره . حکومتهای ساقط شده همشون ضد ما بودند و این شادی و خوشحالی داره نه مانم گرفتن و مایوس شدن . اینکه آمریکا و اسرائیل و غرب غافلگیر شدن و در عرض چند روز با بهمریختگی چندین مرتبه مواضعشون رو عوض کردن نشون از غافلگیری اونها داره نه طراحی اونها . اگه کسی طراحی این انقلابها رو به ایران نسبت بده که مخالفان منطقه ایش رو که دایم در حال خیانت و توطئه علیه ش بودن سرنگون و خذف کنه بیشتر به ذهن منطقی میاد تا اینکه طرح آمریکا بدونه که دایم داره از قدرت و نفوذش در منطقه کمتر میشه . ما هر روز دشمنامون در منطقه داره کمتر میشه و این علامت بهبود وضع ماست چرا دوستان دارن برعکس میرن برای من جای سواله . و علتش فقط به خاطر وقایع سوریه است . وگرنه تمام حوادث دیگه منطقه از اول تا آخرش به نفع ما و علیه آمریکا و اسرائیله . و اما در مورد سوریه حوادث اونجا کاملا منطقیه شما انتظار داشتید در این وضعیت بدشون دست روی دست بذارن و ضد حمله به ما نزنن ؟؟!!!!! حوادث سوریه هم کاملا در جهت ایجاد قدرت بیشتر سوریه و مردم منطقه داره حرکت میکنه چرا که هرچقدر مردم رو بیشتر دخالت بدی منطقا قدرت بیشتری هم خواهی داشت . فقط باید این خواست مردمی سوریه برای مشارکت سیاسی رو مدیریت خوب کرد تا به نتیجه درست برسه و منحرف به جهت غرب و اسرائیل نشه . مردم سوریه فقط خواهان مشارکت بیشتر سیاسی هستند که این خواسته شون هم کاملا منطقیه و با یک سری اصلاحات سیاسی قابل تحقق هست . اونها نشون دادن که خواهان سرنگونی نظامشون نیستن و با وعده اصلاحات سیاسی و مشارکت بیشتر مردمی موافقن و منتظر آینده هستن و به همین جهت هم هست که پشت آشوبگران و تروریست ها رو کاملا خالی کردن . بهمین خاطر هست که در دفاع از اسد تظاهرات میلیونی صورت میگیره و از سرکوب تروریست ها استقبال کردن . بنا بر این حوادث سوریه در صورت مدیریت درست به افزایش مقبولیت حکومت سوریه و ایجاد توان ملی مضاعف هست که جای خوشحالی داره نه نگرانی . بنا بر این کی در دنیا جرات ایجاد جنگ و پذیرش تبعاتش رو داره ؟

هر که با آل علی در افتاد ور افتاد با شروع ماه مبارک یک هیئت از شورای انتقالی لیبی به ایران اومدن و رضایت ایران رو جلب کردن . این مردک که شروع به جنگ با مردم و بمباران مردم متحصن در طرابلس کرد سردار فیروز آبادی تهدید ناصحانه بهش کرد که از سرنوشت صدام عبرت بگیر ولی... اگه این مردک جنگ راه نمی انداخت تا حالا انقلاب های عربی خیلی جلو بود و قضیه بحرین و یمن اینطور نمیشد و مساله سوریه از اول شروع نمیشد . درس حمله نظامی به مردم رو اولین بار قذافی به سایر حکام نشون داد . وظیفه این مردک تاخیر در انقلاب های منطقه بود تا آمریکا و همپیمان های آمریکا بتونن طرح مهار رو اجرا کنن. و الان نقشش تموم شده . تا حالا دقت کردین که هر کدوم از حکام و گروه های منطقه با ایران درافتادن بتدریج ور افتادن !!!!!! ان شاء الله بقیه شون هم بزودی ور بیوفتن

علوی ها و اکثریت اهل سنت سوریه طرفدار اسد هستند . اینکه آشوبگران کشته شدند باید بگم ما هم برادران منافقشون رو کشتیم ، بعثی ها رو هم کشتیم ، شاهنشاهی ها رو هم جارو کردیم و از هلاکت و فلاکتشون نه تنها ناراحت نیستیم که صد ها بار خوشحالیم . آمریکا یا هر متجاوز دیگه رو هم که به هلاکت برسونیم ذره ای نا راحت نمیشیم . اگر کسی در پازل دشمن بازی کرد و فریب خورد هم خونش پای خودشه و باید خودش رو ملامت کنه . دشمنی بعضی ها فقط و فقط بخاطر اسلامه و حکومت اسلامی . اونها از حکومت سوریه یا کشته شدن تعدادی آشوبگر ناراحت نیستند بلکه فقط محملی پیدا کردن برای عقده گشایی علیه حکومت اسلامی و اصلا هم سوریه براشون مهم نیست . مهم اسلا مه که بنظرشون خاریه تو چشمشون در ایران . دشمن اینها نه اسرائیله و نه آمریکا و نه هیچ کس دیگه . دشمنی اونها با اسلامه . در مورد سوریه هم بی تابی نکنین .سوری ها زرنگتر از این حرفها هستن . سوری ها با انجام اصلاحات داخلی و رضایت همه و خواست ملت به اکثر خواسته هاشون میرسن و داغ دخالت خارجی رو بر دل بدخواهانشون میذارن . بدون شک سوری ها اصلاحات بدون هزینه که سود همه رو تامین میکنه بدون دخالت هیچ خارجی به دخالت بیگانه با هزینه ها و تلفات و خسارات زیاد و آینده ای نامعلوم عوض نخواهند کرد . سوریه برای مردمش و بنفع مقاومت باقی خواهدبود . اما اگه کسی با دشمن ملت و کشور خودش همپیمانه و احساس نزدیکی میکنه حق نداره اسم مقدس کشورش رو بر زبون بیاره و نام پاکش رو ناپاک و آلوده کنه . اگه دلش یک ذره برای کشورش میسوزه بزاره که حداقل اسم کشورش طاهر و پاک باقی بمونه حالا چه ایران و چه سوریه .

مردم سوریه حامی اسد هستند . واین رو در تظاهرات میلیونی نشون دادن . چرا یه عده اقلیت در ایران و هر جا فکر میکنن اکثریتن و به هیچ ملاک و میزان و استدلالی هم پابند نیستن ؟؟؟ چرا اینقدر شباهت بین حامیان کودتاهای مخملی در ایران و جاهای دیگه هست ؟؟؟ چرا از روبرو شدن با واقعیت و آشکار شدن حقیقت برای مردم ترس دارن ؟؟؟؟ چرا آمریکا دوست مشترک همشونه و دشمن حقیقی ملت و کشورشون ؟؟؟ چرا اگه این آشوبگری و هیاهوشون طول بکشه مردم پی به واقعیات ببرن سریع خیابون ها رو خالی میکنن ؟؟؟؟ چرا بلندگوی تبلیغاتی اینها در همه جا مشترک و یکسانه ؟؟؟ اگر کسی واقعیات رو ندید واقعیت خودش رو تحمیل میکنه خواه خوشش بیاد یا نه .

کلا پشیمون شدم جواب دادم . یه مقدار دیگه به حرفها و جواب هات نگاه کن بنظر میاد سلفی باشی تا شیعه اما اگه شیعه هستی ....