-
تعداد محتوا
792 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
تمامی ارسال های Moltke
-
[b](نبرد مرج دابق)[/b] تاریخ وقوع: 24 آگوست 1516 محل وقوع : سوریه،نزدیک حلب نتیجه : پیروزی قاطع عثمانیان طرفین: امپراتوری عثمانی سلطان نشین مملوک مصر فرماندهان و رهبران: سلیم اول (عثمانیان) الاشرف قانصوه غوری ( ممالیک) ( در نبرد کشته شد) توان دو طرف: عثمانی: 50 هزار سرباز و 50 عراده توپ ممالیک: 80 هزار سرباز تلفات طرفین: عثمانیان: 13 هزار کشته و زخمی ممالیک : 72 هزار کشته و زخمی نبرد مرج دابق ( مرج دابق در زبان عربی به معنی علفزار دابق است) که در 24 آگوست سال 1516 میلادی و در 44 کیلومتری شمال شهر حلب درگرفت یکی از برخوردهای سرنوشت ساز نظامی در تاریخ خاورمیانه به شمار می رود. [b]وقایع پیش از نبرد:[/b] سلطان الاشرف قانصوه غوری زمستان 1515 و بهار 1516 را در حال آماده سازی برای لشکرکشی به مناطق ناآرام آسیای صغیر گذراند، و می توان گفت برای هر پیشامدی اماده بود.هنگامی که تقریبا همه چیز برای لشکرکشی آماده بود، از طرف دربار سلطان سلیم یک سفیر مصری که قبلا از رعایای ذوالقدریان آناتولی بود با شرایط دوستانه فرستاده شد و پیشنهاد تبادل دوستانه و دوباره کالا و برده میان طرفین را داد.در تابستان 1516 و در روز 18 ماه می سلطان مملوک با یک نیروی بزرگ 20 هزار نفری از سواره نظام سنگین که سوای داشتن توپخانه از هر لحاظ وضع مناسبی داشتند از قاهره حرکت کرد. سلطان برادرزاده اش الاشرف طومان بای دوم را به جای خودش در قاهره مستقر نمود و خود در میان جشن و سرور حرکتش را آغاز کرد.به همراه خود 15 امیر ، 5 هزار مملوک و تعدادی از بادیه نشینان و جنگجویان بدوی نامنظم را نیز به همراه داشت.از لحاظ تدارکات نیز به هنگام عبور از خاک سوریه و زمین های بیابان گردان بدوی نیز مشکلی وجود نداشت. مقامات بلندپایه، خلیفه عباسی ظاهری (متوکل سوم)، شیوخ و درباریان،پزشکان و نوازندگان در معیت سلطان بودند. در میانه راه احمد، از مدعیان سلطنت عثمانی و برادرزاده سلطان سلیم نیز به قانصوه پیوست و او نیز به امید اختلاف در سپاه عثمانی با دیدن احمد او را پذیرفت.قانصوه در حالی که سرعت اندکی داشت در روز نهم ژوئن و با تشریفات فراوان وارد دمشق شد.پس از چندروز و با همین روند سلطان با گذشتن از شهرهای حمص و حما به طرف شهر حلب ادامه مسیر داد. در همین حال از اردوگاه عثمانی سفیر دیگری که در پوششی فریبنده هدیه های گرانبهایی برای سلطان،خلیفه و وزرای مصری به ارمغان آورده بود سررسید.این سفیر همچنین درخواست سلیم برای عرضه و تجارت قند و شیرینی از سوی مصر به عثمانی را مطرح کرد. همچنین به طور دوستانه گفته شد که به نتیجه نرسیدن راه های دیپلماتیک سلیم را مجبور کرده است که باز هم برای درگیری با شاه اسماعیل اول صفوی آماده شود. مغلا بیک وزیر اعظم مصر نیز در پاسخ با هدایایی به اردوی عثمانی فرستاده شد،اما هنگامی که به اردوی عثمانی رسید، سلیم دیگر به صلح پای بند نبود و اهانت بزرگی به ممالیک رواداشت، با سفیران بسیار تحقیرآمیز رفتار کرد،وزیر اعظم را سرو ریش تراشیده و رنجور سوار بر یک حیوان لنگ و لوک و سایر سفرا را با پای پیاده پس فرستاد. خیانت در اردوگاه ممالیک در حلب ، خیربیگ حاکم این شهر که با دربار عثمانی ارتباطات مخفی داشت ( هر چند قانصوه از این امر توسط والی دمشق خبردار شده بود گزارش را بی اعتبار دانست) برای پنهان کردن موضوع بیشترین شکوه ظاهری را در استقبال به عمل آورد ، اما ساکنین شهر خشم خود از رفتار ممالیک در شهر را نشان دادند.این وقایع هم زمان با بازگشت ناخوشایند وزیر اعظم مصر به اردوی ممالیک و آگاهی آنان از مقاصد سلطان سلیم بود.تمام شک و شبهه ها از مقاصد عثمانیان برطرف گردید و سلطان قانصوه از همه امرا بار دیگر سوگند وفاداری گرفت.در حالی که هنوز در وفاداری خیربیگ شک و شبهه فراوان بود با شفاعت امیر (( جان بردی غزالی)) قانصوه از عزل خیربیگ منصرف شد. [b]نبرد[/b] ارتش مصر به پیش روی ادامه داد و روز 20 آگوست در دشت مرج دابق که گردشگاهی در شمال شهر حلب بود مستقر گردید. ارتش مصر در انتظار رسیدن ارتش دشمن بود ، و سرنوشت دو امپراتوری اینجا بود که رقم می خورد. سوای مملوکان همراه سلطان ، سایر مصریان دلیرانه جنگیدند،آن چنان که در لحظاتی از نبرد چنان عرصه بر عثمانیان تنگ شد که سلیم تصمیم به عقب نشینی داشت.اما در پایان عثمانیان که اکنون از برتری شماره و توپخانه برخوردار بودند برتری یافتند و عقب نشینی خیانت آمیز خیربیک و نیروهایش کار را تمام کرد.مصریان تقریبا همگی به سوی دمشق گریختند و در سرراهشان دروازه های حلب را بسته یافتند.خلیفه متوکل و برخی از امرا خود را تسلیم دشمن کردند.قانصوه خود در نبرد کشته شد و سرش به محضر سلیم برده شد. در مورد سرنوشت قانصوه غوری روایت های مختلفی وجود دارد،برخی گفتند خیربیگ خبر مرگ او را برای تضعیف سپاه مصر منتشر کرد،برخی گفته اند که در میدان زنده بود و برای جلوگیری از افتادن به دست دشمن توسط یارانش کشته و دفن شد،عثمانیان معتقد بودند که یکی از سپاهیان ترک سر او را از تن جدا کرد و نزد سلیم برد که خشم سلیم و تصمیم او به قتلش را منجر شد ،تصمیمی که سلیم بعدا از ان منصرف شد. [b]نتایج نبرد[/b] به سلطان سلیم از سوی بومیان سوریه که از ستم ممالیک خسته بودند خوشامد گفته شد،و در میان جشن و سرور وارد حلب گردید. خلیفه با مهربانی پذیرفته شد ، اما روحانیون و قضات به سبب خدماتشان به نظام مملوک ملامت گردیدند،سپس سلطان با پیوستن خیربیگ و افسران خائن مصری وارد ارگ حلب شد. از حلب تا دمشق که که پایگاه مقاومت بعدی ممالیک شمرده می شد سلطان پیروزمندانه به حرکتش ادامه داد. با وجود کوشش هایی برای درآب فروبردن دشت هاي اطراف (احتمالا از راه شکستن سدها یا تغییر مسیر رودخانه ها) کوشش چندانی برای حفظ دمشق از سوی ممالیک انجام نگرفت.بازهم اختلافات دائمی امرای مملوک به داد عثمانیان رسید. برخی هوادار جانشینی پسر قانصوه و برخی هوادار جان بردی غزالی بودند.اما با رسیدن عثمانیان همه امرا یا به عثمانیان پیوستند یا به مصر گریختند. سلیم در میانه های اکتبر وارد دمشق شد و ساکنین که همگی از درنگرفتن نبرد شاد بودند حاکمیت عثمانی را پذیرا شدند. حاکمیتی که با وجود شورش های گاه و بیگاه حدود سه قرن به طول انجامید. [b]فقط برای میلیتاری[/b] منبع: [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Marj_Dabiq]battle of Marj Dabiq[/url] فقط يكي از مديران محترم زود به بخش جنگ هاي باستان منتقلش كنه [color=orange] منتقل شد به سایر بخش 00Amin[/color]
-
با تشکر از رضای کیانی عزیز... انشالله در فرصتی مناسب در مورد جنگ چالدران هم در تاپیک خودش به اندازه کافی بحث خواهیم کرد تا حقایقی در این مورد روشن شود...
-
[quote]سلام یه سوالی اینجا مطرح می شه : من یه جایی خونده بودم که می گفت ( نقل به مضمون ) : « ینی چری پیاده نظام زبده ی عثمانی بودند که حداقل قدی معادل 1.90 سانتی متر داشتند ، بدن های ورزیده و همچنین سلاح های سنگینی ( ساطور های بزرگ و سنگین داشتند ) و با توجه به قدرت برتر فیزیکی می توانستن به راحتی چندین سرباز عادی را به تنهایی شکست بدهند ... زمان ورود قزل باش ها نوایی مخصوص نواخته می شد و سربازان عادی جا برای جنگیدن آنها را باز می کردند ... گویند در اروپا یک جمله معروف بود : " جلوی سه چیز رو نمشه گرفت ، سیل ، زلزله و ینی چری !!! " در مورد ینی چری بیشتر می خوام بدونم !! و در مورد نقشش تو جنگ با صفویان !![/quote] به طور خلاصه: يني چري ها پياده نظام نخبه عثمانيان بودند كه بيشتر از ميان مسيحيان تازه مسلمان انتخاب مي شدند.داشتن قدرت بدني بالا و قد بلند از معيارهاي انتخابشان بود و تحت آموزش عقيدتي شديدي هم قرار مي گرفتند. در ميان ارتش عثماني نيروهايي كه براي اولين بار به تفنگ مجهز شدند همين ها بودند.نقش اساسي در پيروزي هاي عثمانيان داشتند.با افول قدرت عثمانيان يني چري ها همان راه گارد پرايتوري امپراتوري روم را رفتند و شديدا دست به دخالت در امور سياسي زدند...همين مساله باعث شد سلطان محمود دوم طي اصلاحاتش در نخستين اقدام اين نيروها را به طور كامل قتل عام كرده و اين نيرو را منحل كند. در مورد جنگ با صفويان : مي شود گفت در تمام جنگ هاي عثمانيان و صفويان شركت داشتند كه البته برجسته ترينش همان جنگ چالدران بود. اگر خواستيد مفصل مطالعه كنيد مي توانيد از دوستاني مثل آقاي كياني موحد بپرسيد تا مرجع معرفي كنند...متاسفانه مرجع فارسي كه به اين موضوعات به صورت تخصصي پرداخته باشد وجود ندارد. البته اگر چيزهايي كه خوانده ايد از كتاب هاي آقاي ذبيح الله منصوري است بايد بگويم با وجود همه احترامي كه براي ايشان به دليل ترويج فرهنگ كتابخواني و زحماتشان قايلم ولي در برخي موارد ايشان كاملا تاريخ را بر عكس روايت كرده اند...نمونه اش همان كتاب شاه جنگ ايرانيان در چالدران و يونان.
-
[b]نبرد رودخانه کالکا تاریخ وقوع : 31 می 1223 محل وقوع : کنار رودخانه کالکا ، اوکراین امروزی نتیجه :پیروزی مغولان طرفین نبرد: امپراتوری مغول امیرنشین کیف، امیرنشین گالیسیا – وولینیا ، امیرنشین چرنیکوف ، ترکان قبچاقی فرماندهان و رهبران: مغولان : جبه ، سوبوتای روسها و قبچاقان: ماستیسلاو ((طاس)) ، ماستیسلاو سوم ، دانیل گالیسیایی توان طرفین : مغولان : 20 هزار نفر روسها و قبچاقان : 25 تا 30 هزار نفر تلفات طرفین : مغول ها : ناشناخته روسها و قبچاقان: 20 هزار کشته و زخمی[/b] نبرد رودخانه کالکا در 31 ماه می 1223 میلادی میان سپاهیان امپراتوری مغول ( به رهبری جبه و سوبوتای) و اتحادیه ای متشکل از چند امیرنشین روسی از جمله کیف و گالیسیا و ترکان قبچاقی تحت فرماندهی ماستیسلاو ((طاس)) و ماستیسلاو سوم امیر کیف درگرفت.ناحیه درگیری کرانه رودخانه کالکا در ناحیه دونتسک –اوبلاست در اوکراین کنونی بود که با پیروزی مغولان به پایان رسید. در پی هجوم مغولان به آسیای مرکزی و سقوط پادشاهی خوارزمشاهی ، یک لشکر مغول تحت فرماندهی ژنرال های برجسته مغول ،جبه و سوبوتای به داخل عراق عجم (ناحیه مرکزی ایران کنونی ) پیشروی کرد.جبه از رهبر مغولان ، چنگیزخان ، درخواست کرده بود به مدت چند سال و تا پیش از ملحق شدن به اردوی اصلی مغول از راه قفقاز به تجسس و فتوحاتش ادامه دهد. تا رسیدن جواب از طرف خاقان بزرگ ، پادشاهی گرجستان در قفقاز مورد هجوم قرار گرفت و پادشاهش کشته شد. پس از گشوده شدن راهشان در قفقاز، مغولان پیش از درهم شکستن قبچاقان یک نیروی مشترک از قبایل ققفقاز را نیز در هم شکستند.خان قبچاق به دربار دامادش ، ماستیسلاو (( طاس)) گریخت تا از او برای جنگ با مغولان کمک بطلبد.در پاسخ ،ماستیسلاو یک نیروی مشترک از امرای روسی از جمله ماستیسلاو سوم امیرکیف را به کمک طلبید. نیروی روس در ابتدا طلایه کم تعداد سپاه مغول را شکست داد.برای چندروز متوالی ، سپاه روس مغولان را تعقیب کرد و در ناحیه وسیعی پراکنده شد.مغولان توقف کردند و در کناره رودخانه کالکا برای نبرد موضع گرفتند.ماستیسلاو ((طاس)) و قبچاقان بدون انتظار برای رسیدن بقیه نیروهای روس به مغولان حمله کردند و شکست خوردند.در چند حمله نامنظم ، چند امیردیگر روس هم شکست خوردندو ماستیسلاو امیر کیف ناچار شد به یک اردوگاه دفاعی عقب بنشیند.پس از سه روز مقاومت ، سرانجام با دریافت این قول از مغولان که در ازای تحویل سلاح روسها می توانند به کشورشان برگردند ، ماستیسلاو کیفی تسلیم شد.به محض انجام این کار ،مغولان روسها را قتل عام کردند و ماستیسلاو را نیز کشتند.ماستیسلاو ((طاس)) از میدان گریخت و مغولان نیز به آسیا بازگشتند و به چنگیزخان پیوستند. [b]پیش زمینه[/b] در سال 1219 و در پاسخ به فتل سفیران ، چنگیزخان ، خاقان مغول ، امپراتوری خوارزمشاهی را مورد هجوم قرار داد.طی عملیاتی که سه سال طول کشید ، چنگیزخان و سردارانش ارتش خوارزمشاهی را شکست داده و این حکومت را منقرض کردند. سلطان خوارزم ، علاالدین محمد در جزیره ای در دریای خزر درگذشت و پسرش جلال الدین را بی سرزمین ترک کرد. هنگامی که جبه سردار مغول ( که در تعقیب خوارزمشاه بود) خبر مرگ سلطان را دریافت کرد،از چنگیز درخواست کرد فتوحات را تا دو سال دیگر و بازگشت به مغولستان از راه قفقاز ادامه دهد.در انتظار دریافت پاسخ از خان بزرگ ، جبه و سوبوتای لشکر 20 هزار نفری خود ( دو تومان ، هر تومان در سپاه مغول برابر 10 هزار سرباز بود) را از عراق عجم و آذربایجان گذراندند و تاراج و تخریب فراوانی به بار آوردند، از جمله غارت و انهدام شهرهای ری ، قزوین و زنجان. شهر همدان بدون مقاومت تسلیم شد . ازبگ ، اتابک آذربایجان منطقه حاکمیتش را با هدیه دادن مقدار زیادی اسب،لباس و پول که مورد علاقه مغولان بود، از غارت و انهدام به دست آنان نجات داد. از تبریز ، مغولان راهشان را به سوی شمال ادامه دادند و در فصل زمستان در دشت مغان اردو زدند. در اینجا بود که ارتش مغول با رسیدن داوطلبان کرد و ترکمن که به خدمت مغولان درآمدند تقویت شد. [b]حمله به قفقاز[/b] در این زمان توجه جبه و سوبوتای به جای دیگری جلب شده بود. در ژانویه و فوریه سال 1221 مغولان از رود کورا گذشتند تا یک عملیات تجسسی در گرجستان انجام دهند.هدف مغولان نه فتح گرجستان ، بلکه غارت آن بود.داوطلبان کرد و ترکمن به عنوان پیشقراول جلو فرستاده شدند.در این حال ، جورج پنجم شاه گرجستان با یک ارتش 10 هزار نفره مغولان را در نزدیکی تفلیس عقب راند.مغولان عقب نشستند اما به حملات پراکنده به ارتش گرجیان ادامه دادند.سپس یورشی گسترده بر ارتش گرجستان بردند و ارتش گرجستان را که برخی مورخان معتقدند از 70 هزار سرباز تشکیل شده بود شکست دادند.مغولان سپس به آذربایجان بازگشتند و در ماه مارس شهر مراغه را محاصره کردند و از اسرا به عنوان نیروی پیشقراول و حشر در حمله به شهر بهره بردند. در پایان ماه مغولان شهر را اشغال و بیشتر مردمش را قتل عام کردند. جبه و سوبوتای تصمیم داشتند به جنوب رفته و شهر بغداد پایتخت خلافت عباسی را تصرف کنند و از آن به عنوان یک فدیه در بابر خلیفه که اکنون با ارتش کوچکی در عراق عجم به سر می برد استفاده کنند.اما نقشه تغییر کرد و مغولان به سوی همدان بازگشتند.شهری که مدافعانش پیش از اشغال و قتل عام مردم شهر تلفات قابل توجهی بر مغولان وارد کردند. در پایان سال 1221 مغولان باز هم به گرجستان یورش بردند.این بار یک لشکر گرجی در نزدیکی تفلیس منتظر آنان بود .سوبوتای تظاهر به عقب نشینی کرد و سواران گرجی را به کمینگاهی که جبه و افرادش در آن مستقر بودند کشاند. گرجیان به سختی شکست خوردند و شاهشان به سختی زخمی شد و بعدا درگذشت.مغولان پس از این جنوب گرجستان را چپاول کردند. [b]پیش درآمد[/b] چنگیزخان به درخواست جبه پاسخ مثبت داد و سوبوتای را معاون او قرار داد.مغولان به سوی شهر دربند پیش تاختند، شهری که تسلیم نشد.جبه به اهالی شهر قول داد در ازای دادن ده نفر راهنما که آنان را از کوههای قفقاز بگذرانند شهر در امان خواهد بود.برای مطمئن شدن از عدم فریبکاری راهنماها، مغولان یکی از آنان را کشتند.گذشتن از قفقاز برای مغولان بی هزینه نبود،آنان ناچار به رها کردن سلاح های محاصره خود شدند و صدها تن از افراد به سبب سرما از دست رفتند. پس از عبور از قفقاز ، مغولان با یک نیروی مشترک 50 هزار نفره از قبایل شمال قفقاز ( لزگیها ، آلان ها و چرکس ها )مواجه شدند.از جانب قبچاقان ( قبایل ترک نژادی که قلمروشان از دریاچه بالخاش تا دریای سیاه گسترده بود) نیز نیروهایی به کمک قبایل قفقاز گسیل شد.قبچاقان همچنین بلغارهای ولگا و خزرها را نیز متقاعد به همکاری کردند. خان قبچاقان ، کوتیان، ارتشش را به برادرش یوری و پسرش دانیل سپرد.نبرد نخست میان نیروی متحد و مغولان نتیجه قاطعی نداشت.مغولان با این گفته فریبکارانه که میان ترکان و مغولان دشمنی وجود ندارد و این که غنایم نبرد را با آنان قسمت خواهند کرد قبچاقان را به ترک اردویشان ترغیب کردند. پس از موفقیت این نقشه مغولان نیروی مشترک را به سرعت در هم شکستند.سپس، مغولان قبچاقان در حال بازگشت به سرزمینشان را مورد حمله قرار دادند و با انهدام ارتش آنان و اسارت و کشتار بسیاری از غیرنظامیان شهر آستراخان را چپاول کردند.مغولان به تعقیب قبچاقان در حال فرار در جهت شمال غربی ادامه دادند. تجار ونیزی با ارسال پیامی به مغولان از آنان خواستند در ازای دریافت کمک از ونیزیان سایر تجارتخانه های اروپایی را غارت کنند .در همین حال ، جبه نیرویی به شیه جزیره کریمه فرستاد که شهر جنوایی نشین سولداییا را غارت و منهدم کرد. کوتیان خان قبچاق نیز به دربار دادمادش ماستیسلاو (( طاس)) گریخت. او به ماستیسلاو هشدار داد مغولانی که اکنون سرزمین قبچاقان را گرفته اند به زودی بر روس ها نیز خواهند تاخت.قبچاقان به سبب حملات دامنه دار گذشته شان علیه روس ها برای روس ها متحدان خوشایندی نبودند.اما با رسیدن خبر نزدیک شدن مغولان به روخانه دنی یستر به شهر کیف روس ها این اتحاد را پذیرفتند. امرایی از جمله ماستیسلاو سوم از کیف و یوری دوم از ولادیمیر-سوزدال قول حمایت دادند.امرای روس شروع به آماده سازی ارتش هایشان کردند تا در وعده گاهشان به هم ملحق شوند. [b]نبرد[/b] [b]حرکات آغازین:[/b] شمار افراد حاضر در این نبرد موضوع روشنی نیست.یکی از دلایل این است که هیچ گزارش موثقی در این مورد وجود ندارد.این موضوع مورخان امروزی را ناچار به تخمین زدن می کند.برای مثال لئو دهارتوگ شمار سپاهیان روس را 30 هزار نفر و مورخانی مثل ریچارد گابریل و هکتور هاف مونرو 80 هزار نفر می دانند.دهارتوگ شمار مغولان را 20 هزار و گابریل 23 هزار نفر تخمین می زنند.با این حال جان فنل که در زمینه تاریخ روس کیف تخصص دارد و منابع فراوانی را در این باره بررسی کرده با توجه به این که منبع مغولی و قبچاقی در این باره وجود ندارد یا در دسترس نیست بسیاری از این تخمین ها را اغراق شده و یا ناشی از نظرات شخصی و نه کارشناسانه می داند. تحرکات روس ها از سوی مغولان که اکنون در کرانه شرقی رود دنیپر اردو زده بودند و در انتظار نیروهای کمکی از جانب جوچی خان پسر ارشد چنگیز که در نزدیکی دریای آرال مستقر بود رصد می شد.جوچی اکنون بیمار بود و این بدین معنا بود که نیروی کمکی در کار نخواهد بود. در همین زمان روسها در فکر فریب و به دام انداختن مغولان بودند.امرای گالیسیا و وولینیا ارتششان را در جهت جنوب رودخانه و امرای چرنیکوف و کیف قوایشان را در شمال رودخانه حرکت می دادند. و سپاه کورسک مستقیم حرکت می کرد.در همین حال قبچاقان به دنبال حمله به مغولها از پشت بودند.جبه با درک موضوع ده فرستاده نزد امیر کیف فرستاد تا به او بگویند مغولان به دنبال جنگ با قبچاقانند و نه روسها.آنها همچنین گفتند حرکتشان به سمت شرق بوده و نه به سوی قلمرو روس.مستیسلاو فرستادگان را اعدام کرد و مغولان با فرستادن گروه دیگری از سفرا اعلان جنگ دادند. با اطلاع جبه و سوبوتای از تحرک روسها ، مغولان به سمت شرق حرکت کردند ، تنها مسیر پیش رویشان.در عین حال آنان یک طلایه هزار نفری تحت فرماندهی افسری به نام گمیابک به جا نهادند تا از تحرکات روسها مطلع باشند.ماستیسلاو (( طاس)) بدون هماهنگی سایر امرای مغول با طلایه مغولان درگیر شد که نشان از نبود فرماندهی واحد میان روسها داشت.طلایه مغولان به دلیل نابرابری شدید در تعداد، در جنگ با روس ها به طور کامل نابود و همه افرادش کشته شدند. [b]حمله روس ها :[/b] پس از نه روز کشاندن سپاه روس به دنبال خود در یک عقب نشینی تاکتیکی ، ارتش مغول در دامنه رود کالکا ( جایی ناشناخته، احتمالا رود خانه کالچیک کنونی که به دریای آزوف می ریزد) اردو زد.منابع روس از شرح نبرد خودداری کرده و تنها به گزارش اسامی امرای کشته شده و زنده مانده و نحوه بازگشت آنان پرداخته اند.تنها گفته شده که قبچاقان بدون جنگ گریختند و با مغشوش کردن صفوف روس ها باعث سردرگمی و شکست و کشتار آنان توسط مغولان شده اند. [b]شکست روس ها [/b] ارتش های وولینیا و کورسک برای ایجاد راه فرار برای قبچاقان در میان خود شکافی گشودند.سواره نظام سنگین مغول از راه همین شکاف آنان را مورد حمله قرار داد.ارتش چرنیکوف که از آغاز نبرد آگاه نبود با رسیدن قبچاقان در حال فرار دچار سردرگمی شد.مغولان از این سردرگمی بهره بردند و با حمله ای شدید شیرازه سپاه چرنیکوف را از هم پاشیدند و در این میان امیر ماستیسلاو چرنیکوفی کشته شد. جناحین سپاه مغول بقیه سپاه روس را دچار شکاف کرده و منهزم کردند.در حین هجوم گردان های مغول بر سپاه روس بخشی از سپاه به رهبری ماستیسلاو (( طاس)) تلاش کرد حلقه محاصره را شکسته و فرار کند . امیر کیف در حالی با نیروی 10 هزار نفره اش سررسید که مابقی روسها در حال فرار بودند.او تصمیم گرفت به اردوگاه مستحکم شده ای که در تپه ای نزدیک دنیپر قرار داشت عقب بنشیند.ارتش مغول سررسید و اردوگاه را محاصره کرد.پس از سه روز مقاومت امیر کیف با گرفتن قول بازگشت سالم به کیف همراه افرادش تصمیم گرفت تسلیم جبه شود.پس از انجام این کار ، مغولان دست به کشتار روس ها زدند و چند تن از امرای روس از جمله امیر کیف را اسیر کردند. [b]سرانجام[/b] نبرد یک شکست هولناک برای امیرنشین های روس بود.ریچارد گابریل معتقد است آنان 50 هزار نفر تلفات داشتند در حالی که تلفات مغولان حداقل بود.گزارش های اولیه از تلفات 10 هزار نفری روس ها خبر می دهند در حالی که گزارش نیکون ( روحانی و مورخ روسی در حدود چند قرن بعد) آن را 60 هزار نفر می داند. گزارش نووگورودیها که در همان زمان ثبت شده و قابل اتکاتر است آماری از تلفات نداده است.از میان شاهزادگان دانیل وولینیایی که مجروح شده بود و ماستیسلاو (( طاس)) موفق به فرار شدند.با توجه به این که اکثر امیرنشین های روسی سوای غیاب عجیب ولادیمیر-سوزدال در نبرد حاضر بودند شکست بسیار سختی نصیب روس ها شد. رابرت مارشال مورخ ، لشکرکشی جبه و سوبوتای را از بزرگترین تحولات و عملیات های تاریخ جنگ سواره می داند.مغولان طبق سنت خودشان شاهزادگان اسیر روسی را بدون ریختن خونشان به سبب نجیب زادگی اعدام کردند.آنان را زندانی کرده و به کرسی فرماندهان مغول برای شادی تبدیل کردند که خرد و خمیر شدند و جان دادند.ماستیسلاو (( طاس)) که موفق به فرار و رسیدن به کرانه غربی دنیپر شده بود برای جلوگیری از گذشتن مغولان از رودخانه هر قایقی را که یافت آتش زد. آن چه روسها از آن هراس داشتند اتفاق نیفتاد و مغول ها پس از غارت چند روستا در جنوب به سوی شرق رفتند.مغولان از میان قلمرو بلغارهای ولگا گذشتند و در آنجا با کمینی مواجه شدند که در آن شکست خوردند.سپس در نبردی دیگر با بلغارها روبرو شدند و در آن بلغارها را شکست دادند.سپس با بقایای قبچاقان در نزدیکی اورال مواجه شدند و در نبردی با آنان خان قبچاق را که از دادن باج خودداری کرده بود کشتند. سپاه جبه در کرانه شرقی سیردریا به نیروی اصلی مغولان تحت فرمان چنگیز پیوست.چنگیز از اقدامات و فتوحات جبه و سوبوتای به خوبی قدردانی کرد.جبه مدت کوتاهی پس از این درگذشت.اهمیت این عملیات بسیار زیاد بود.لشکرکشیجبه و سوبوتای که 8900 کیلومتر را درنوردیدند طولانی ترین لشکرکشی سواره در طول تاریخ محسوب می شود.سوبوتای جاسوسانی را در روسیه باقی گذاشت تا وقایع روسیه و اروپا را گزارش کنند.در سال 1237 سوبوتای به همراه باتوخان نوه چنگیز یورش دیگری را با یک سپاه 120 هزار نفره آغاز کرد که به تصرف کامل روس کیف انجامید. تصاوير: سواران كماندار مغول [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/26/MongolCavalrymen.jpg[/img] وضعيت حكومت ها در اين دوره [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/f8/PremongolEurasia.png[/img] تصويري هنري از اين نبرد [img]https://lh3.googleusercontent.com/_8WIjkzT4POU/TU2b5Q_8irI/AAAAAAAACZ4/NQp-D2qJ3hw/Batalla%20r%C3%ADo%20Kalka%201223.jpg[/img] منبع: [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_the_Kalka_River]Battle of Kalka river[/url] اميدوارم دوستان خوششان بيايد [b]فقط براي ميليتاري[/b]
-
جناب فتح مطمئن هستید عکسی که به عنوان شمشیر مغولی گذاشته اید درست است؟ تا آنجا که بنده می دانم مغول ها از شمشیرهای منحنی سبک ( کلا شمشیرهای سواره نظام معمولا همین گونه هستند) استفاده می کرده اند و نه شمشیرهای این شکلی. ضمنا سعی کنید شمشیرهای کوتاه لژیونرهای رومی را از یاد نبرید.
-
[quote]سلام البته یه نکته ی جالب هم تو دوران مغولان واضح هست ... اونم نبود فرماندهان لایق با سپاهی قابل در برابر اونهاست !!! فکر کنم تو امپراطور خوارزمشاهیان فقط جلال الدین بود که همون جلال الدین هم جدا از فرماندهی نظامی نسبتا خوبش از نظر مردم مشکل داشت ... مثلا یه جایی خوندم وقتی مغولان به شرق حمله کرده بودند و داشتند شهرها رو می گرفتن ... این جناب برای به دست آوردن اجناس خوب ( می دانید چه می گویم !! ) به گرجستان لشکر کشید !!!! یا زمانی که یکی از غلامانش مرد ، کل مردم رو مجبور کرد بر خلاف میلشون برای اون غلام عزاداری کنند اونم با زور شمشیر ... معمولا اکثر اونهایی که باهاشون روبه رو می شدند یا فرمانده ی لایق نداشتن و یا تعدادشون کم بود !!! برای مثال مغولان تا زمان هولاکوخان نتونستن قلاع اسماعیلان که از ورزیدگی نظامی و سازماندهی خوب برخوردار بودن رو فتح کنند (( البته همون زمان هولاکوخان هم مشکلات رهبری و چند دستگی بین اسماعیلان رخ داده بود !! ) ... پس این قضیه دو طرفه بوده !! شاید بتوان گفت شکست مسلمین از مغولان از آثار از بین رفتن حکومت خلافت عباسی و چند پاره شدنش و از اون بدتر جنگ ها گاه و بیگاه بین حکومت های مختلف این چند امپراطوری از هم پاشیده بود !!! یه نکته ای که باید بگم : اون زمان اصولا چیزی به نام کشور معنایی نداشت ( حالا شاهنامه رو کنار بزارید ) این شهر امروز زیر سلطه ی فلان حاکم بود و فردا زیر سلطه ی بهمان حاکم ، بنابراین انسجام درونی وجود نداشت .... ............................[/quote] صد البته كه اين حرف شما درست است...اما تنوع و حجم نيروهايي كه مغول ها با آن روبرو شدند در طول تاريخ بشر كم سابقه بوده و اين نشان مي دهد آنان از مخوف ترين نيروهاي نظامي تاريخ بشر بوده اند. از پادشاهي هاي جين و سونگ در چين ، کوریو در کره ، قراختاییان و خوارزمشاهان ، روس ها و مجارها، شوالیه های توتونی و تمپلر و هاسپیتالرز،گرجی ها و قبچاقان و ممالیک مصر.
-
با تشكر از استاد گرامي آقا رضاي كياني موحد عزيز خداييش داشتم كم كم از استقبال كم دوستان نااميد مي شدم كه آمدن شما دوباره اميدوارم كرد. انشالله با پايان فصل امتحانات و داشتن وقت كافي در اي زمينه كارهاي بيشتري صورت خواهم داد.البته اگر دوستان استقبال كنند طبعا من هم دلگرم تر خواهم شد منتظر راهنمايي هاي بعدي شما استاد رضاي عزيز و ساير دوستان هستم.
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
Moltke پاسخ داد به nasirirani تاپیک در اخبار نظامی
استاد واریور گرامی تنها ناو هواپیمابری که در نبرد دخالت مستقیم داشت ناو شارل دوگل بود که ناو خیلی بزرگی نبود و شرکت کردنش هم چندان وسیع نبود.کل تعداد موشک های تاماهاوک و استورم شدو شلیک شده هم حدود ۱۶۰ فروند بود که برای یک جنگ بزرگ خیلی زیاد نیست.بمب افکن های بی ـ۲ تنها در چند مورد انگشت شمار به کار گرفته شدند.اگر علاقه دارید بنده آمار و تعداد نیروهای شرکت کننده در نبرد لیبی را اینجا قرار می دهم.نیروهای هوایی قطر و امارات کلا حدود ۱۸ جنگنده بود که تنها گشت زنی هوایی می کردند نه حمله به مواضع قذافی. -
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
Moltke پاسخ داد به nasirirani تاپیک در اخبار نظامی
[quote]ببخشید که بنده با جفت پا وارد بحث شدم . [quote]به نظر بنده در نبرد احتمالی با ایران ما شاهد حملاتی بسیار سنگین تر و فشرده تر خواهیم بود نه یک جنگ فرسایشی.[/quote] این قضیه کاملا صحیح است و غرب با برنامه ای مدون و دقیق قصد دارد به صورت برق آسا و با آتشی گسترده زیر ساخت های نظامی و اقتصادی ایران را در مدت مثلا یک هفته به شدت بکوبد و بعد سراغ قضایای بعدی برود . اما ایران قصد داره پاسخ اولیه اش را شدید و گسترده بدهد و سپس با برنامه ای معقول به پاسخ هایی فرسایشی بپردازد که این با برنامه ی غرب در تناقض کامل است که به همین دلیل است که پاسخ ایران بازدارندگی دارد ! ( برای اولین بار رسمی نوشتم )[/quote] دوست گرامي اين قدر هم برق آسا نمي شود كه!! كشور پهناور و بزرگي مثل ايران كه اهداف بسيار زيادي در آن وجود دارد حداقل دو سه ماه نابودي توان نظامي و اقتصادي اش آن هم با بسيج يك ناوگان بزرگ هوايي و موشكي طول مي كشد. لانچرهاي موشك بالستيك ، سیستم دفاع هوایی ، نیروی هوایی ، توان دریایی ، تقاطع ها و پل های حیاتی ، سیستم مخابراتی و مراکز کنترل و فرماندهی ایران اهداف اساسی هستند و نابودی کاملشان چندان آسان نیست.بخش اول قطعا سرکوب پدافند هوایی و نیروی هوایی خواهد بود که می شود گفت سرنوشت جنگ را همین معین می کند چون اگر آسمان ایران بی دفاع بماند دیگر امیدی به ادامه جنگ به طور موثر توسط ایران نخواهد بود. -
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
Moltke پاسخ داد به nasirirani تاپیک در اخبار نظامی
[quote]یه سوال ! ... آمریکا با وجود این همه دانشمند (علوم سیاسی و اجتماعی) همینطور انگلستان و اتحادیه اروپایی که خدایان علوم سیاست ؛ اقتصاد ؛ نظامی و بطور کل اجتماعی و استراتژیک رو در خودش جا داده اونقدر احمق هست که بیاد و توی تله مثلا چین و روسیه بیفته ؟! بقول آقا مصطفی عزیز مراسم آذین بندی واسه قربانی به چه منظوره ؟! هر چند که این یک تفکر کاملا بد بینانه است و اصلا ایران و خواست اون رو لحاظ نمیکنه ! اما چه لزومی داره که ایران بیاد و قدرت نمایی کنه در حد آلمان نازی و کار رو در ظاهر بسیار سخت جلوه بده ؟! ایده جناب ITNOG جالب هست ! اما این کاری هست که بسیار زودتر میتونستند انجام بدن ! ولی یک سری مواردی هست که باید مطرح بشه ..: [b]جنگ لیبی 6 ماه در آسمان طول کشید ! هیچ کس از پادشاه حمایت نکرد ! و تمام مردم بر اون شوریدند ! پادشاه یک موشک به سمت غرب و یا تجهیزات غربی شلیک نکرد ! و آمریکا هر چی خسارت داد ناشی از معضلات فنی خودش بود .[/b] حال تصورجنگ با ایران که بر میداره وسط جنگش فرسایشی و طولانی خانمان براندازش با عراق ! نفت کش روسی رو توی خلیج فارس میزنه و همزمان وارد جنگ محدود با آمریکا میشه چطور خواهد بود ؟!!! . نمیگم ایران قدرت برتر دنیا هست ولی یه چیزی رو به غرب بخوبی فهمونده .. : ما ایرانی بر اساس منطق یا همون عقل ابزاری عمل نمیکنیم ! بلکه رفتارهای ما کاملا غیر قابل پیش بینی هست . اگر جنگی که با لیبی 6 ماه طول کشید با ایران 12 ماه طول بکشه و ایندفعه کلی هم خسارت بدن (چه اتفاقی برای غرب خواهد افتاد ؟) .. هیچ یک از کشورهای منطقه خلیج فارس ثبات سیاسی کافی ندارند بخصوص عربستان و از اون مهمتر بحرین و کویتی که پایگاه آمریکا هستند . چرا باید فکر کنیم که آمریکا و غرب اینقدر احمق هستند که بیاییند و خودشون رو در تله چین و روسیه بندازند !؟! یک مقداری به جغرافیای منطقه و شکل حضور آمریکا نگاه کنین ! طبیعیه که آمریکا دیگه کاری از دستش بر نمیاد جز حملات هوایی یا بطور محدود و خطرناک امفبیوس لندینگ در خلیج فارس و دریای عمان .. به نظرتون این برای یک درگیری که ممکنه 12 ماه طول بکشه کافی هست ؟!! اگر در این فرصت گلوگاه 40 درصد نفت دنیا بسته بشه و نفت تا 200 دلار (که رقم کمی هست) بالا بره به نظرتون توی این اوضاع فجایع مالی اروپا و امریکا ؛ چقدر دلار و یا طلا در کل باید از آمریکا به جیب روسیه و آمریکای جنوبی ریخته بشه !؟! طبیعیه که اینقدر احمق نیستند که براحتی در دام پهن شده روسها بیفتن ! حالا سوال اینه که چرا دست به چنین اقداماتی علیه ما میزنند ؟ توهم توطئه و تئوری های 2012 ای رو بزارین کنار . آمریکا و غرب بسیار ناتوان تر از اونی هستند که وارد یک جنگ بزرگ بشن که فقط ایران توش باشه و چین و روسیه بعدش بیان و همه ثمراتش رو بخورن ؛ هم از جنگ و هم از شکست آمریکا . اما امریکا باید تدابیری اتخاذ کنه که بتونه از حامیانش در منطقه در برابر قدرت روز افزون ایران و در عین حال بی ثباتی این کشورها حفاظت کنه ؛ و باید کاری کنه که ایران نتونه از این کشور ها جلو بیفته و آینده مهم ترین منطقه دنیا رو بدست بگیره ! . چین هم میدونه که این وضعیت از دو حالت خارج نیست ؛ یا ایران کنترل این منطقه رو بدست خواهد گرفت و آینده اقتصادی چین رو تضمین خواهد کرد و یا با آمریکا وارد جنگ میشه و هردوشون نابود میشن که هر دو حالت به ضرر چین نخواهد بود که در کنار ایران باشه . بنابراین آمریکا با قصد جلوگیری از تداوم افزایش قدرت و اعتبار ایران شروع کرده به صادرات تسلیحات به کشورهای عربی و در کنترل گرفتن ترکیه ای که مجدد لاییک ها درش بقدرت خواهند رسید . این وسط باز هم برای چین بد نیست که یارگیری کنه ... عاقبت آمریکا خروج از منطقه است و برای اینکه اجازه نده این کشور ها مثل ایران قدرت بگیرند اونها رو به جون هم میندازه ! بدون اینکه خودشون وارد درگیری بشه و هزینه ای بکنه .. این تنها راهی هست که هم به شاهراه های نفتی خللی وارد نمیشه و هم عقب ماندگی و ضعف رو برای کل منطقه به همراه میاره . باید منتظر جنگ بود اما نه در مرزهای ایران ! بلکه جایی دور از مناطق عمده نفتی بطوری که کل منطقه وارد این درگیری بشه و همه آسیب ببینند . اینطور هم آمریکا توی تله نمیفته ! و هم این کشورها محتاج تر به فروش نفتشون میشن و هم ایرانی که تحریم نفتی هست کمترین دلار ها رو دریافت میکنه و ارزانترین نفت رو خواهد فروخت ؛ اقتصاد تحریم شده و به خیال خودشون فلج شده اون هم بیشترین ضربه رو خواهد دید و احتمالا بهترین دوستانش مثل سوریه حزب الله و عراق رو از دست خواهد داد . این جنگ میتونه بین سوریه ترکیه عربستان ایران و اردن شکل بگیره .در منطقه ای به وسعت سوریه دربگیره .. اینطوری بدون اینکه خللی در صادرات نفتی در دنیا بوجود بیاد دو سر سود برای غرب هم از لحاظ نتیجه نبرد و هم از لحاظ ضعف اقتصادی و سیاسی ایران هم فروش محتاجانه نفت بدست خواهد آمد . اون موقع با کمترین هزینه و بیشترین سود اگر نیاز شد برای زدن تیر خلاص به رفقای ایران وارد منطقه میشن و در حالی که روی لاشه کشورهای منطقه رد میشن ساختار اون رو هم تغییر میدن . اما باز هم ایران خارج از این گود هست ولی اونقدری فلج شده که برای سالها هیچ نگرانی ای ایجاد نمیکنه یا حداقل تا زمانی در رهبری سیاسی اون طیف نخبگان درگیری اساسی ایجاد نشه عملا نیازی به ورود به درگیری نیست ( اونچیزی که سبب انسجام و خروجش از انزوا خواهد شد ).. اما گفتن تمام این موارد توسط من و دوستان بدون لحاظ کردن استراتژی و عکس العمل ایران در اون شرایط هست ؛ چیزی که میتونه حتی سرنوشت بشریت رو هم عوض . ما فقط طرف نقشه اونها رو مبینیم و واقعا نمیدونیم کنش های ایران و نقشی که برای تایین آینده منطقه ایفا خواهد کرد ؛ اما عجیبه که اهداف غرب و شرق برامون ملموسه ![/quote] برادر ابراهیم گرامی عملیات لیبی عملیات بسیار محدودی بود.کل نیروی ناتو به 50 جنگنده هم نمی رسید و تنها در یک هفته اول و سرکوب پدافند هوایی لیبی بود که ایالات متحده دخالت جدی داشت. به نظر بنده در نبرد احتمالی با ایران ما شاهد حملاتی بسیار سنگین تر و فشرده تر خواهیم بود نه یک جنگ فرسایشی. -
سامانه دفاع هوایی sam-11/17 سامانه دفاع هوایی SAM-11/17 گدفلای/گریزلی/گلوم
Moltke پاسخ داد به salar_jetline تاپیک در پدافند هوایی
ممنون از گوبلز عزيز در برابر موشكي مثل AGM-88E کاری از این سیستم ساخته هست؟ توان درگیری با این مدل از موشک هارم را دارد؟ توان کشف اهداف با سطح مقطع راداری پایینش چگونه است؟ -
[quote]میدونید ایرانیان درطول جنگها به طور وسعی از طرف عثمانیان مورد حمله قرار گرفته ولی در اغلب آنها پیروز شده است.[/quote] کدام پیروزی دوست عزیز؟ جنگ چالدران را که فراموش نکرده اید؟جدایی بخش اعظم کردستان و عراق ایران که هیچ در دوره همین شاه تهماسب عثمانیان تا زنجان هم پیش آمدند و همدان و سراسر آذربایجان سوای اردبیل را تصرف کردند و برادر شاه تهماسب به نام القاص میرزا که به عثمانیان پیوسته بود تا مناطق مرکزی ایران کنونی هم پیش تاخت.تنها در دوره شاه عباس بود که اندکی از کردستان و همدان و برای مدتی کوتاه بغداد بازپس گرفته شد که پس مرگ شاه عباس باز هم به وضع سابق برگشت.این است پیروزی های صفویان؟فاصله ارزنجان و دیاربکر در ترکیه امروزی تا همدان و زنجان را ببینید تا بفهمید در دوره صفوی مرز غربی ایران چقدر عقب نشست.
-
البته يكي ديگر از امپراتوران روم شرقي به نام دكيوس هم در جنگ با گت ها در نبرد آدريانوپول در قرن چهارم ميلادي كشته شد. طي قرن نهم ميلادي هم نيكفوروس امپراتور روم شرقي در نبرد با بلغارها كشته شد و خان بلغار به نام فرام جمجمه او را جام شراب خود كرد.
-
[quote]به نظر من افراد زیر شایسته لقب فرماندهی بزرگ و موفق تاریخ جهان هستند چون علاوه بر فتوحات بسیار توانستند حکومت با ثباتی ایجاد کنند که بعد از مرگشون تا سال ها ادامه پیدا کرد کوروش کبیر مارکوس اولیپیوس تراژانوس سلطان محمد دوم ملقب به محمد فاتح چین شی هوان اولین امپراطور چین اقا محمد خان قاجار[/quote] گوبلز عزيز سلسله چين بعد از مرگ كين شي هوانگ تنها چند سال باقي ماند و كل دوره سلسله چين 14 سال هم نشد. ضمنا از دوستان گرامي بعيد است تعصبات را در مسايل اين چنيني دخالت دهند.اطمينان داشته باشيد كسي با صرف وحشي گري و ستمگري فرمانده بزرگي نمي شود.
-
رهبري نظامي البته تا حدي با رهبري همزمان نظامي و حكومتي فرق دارد. براي مثال در امپراتوري مغول سرداراني مانند جبه و سوبوتاي فرماندهان ميداني نبرد بودند و شخص چنگيز در اواخر عمر بيشتر جنبه كاريزماتيك داشت تا نظامي. در مورد سرداران برجسته ايراني: سورنا بهرام چوبين ابومسلم خراساني نادرشاه لطفعلي خان زند
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
Moltke پاسخ داد به nasirirani تاپیک در اخبار نظامی
به نظر شما دوستان گرامي اقتصاد امريكا (( رنجور )) است؟ چين اصلا در حد چنين كاري هست؟ آيا اقتصاد چين اقتصادي مستقل است يا وابسته به غرب؟ وضعيت بريتانياي پس از جنگ دوم جهاني با امريكاي امروز قابل مقايسه است؟ آيا در جنگ احتمالي امريكا ايران را مثل عراق اشغال مي كند تا هزينه فراواني را تحمل كند يا به خرج كشورهاي منطقه و به احتمال زياد اعراب ايران را (( منهدم)) مي كند؟ ( همان كاري كه با عراق 1991 كرد) و بعد هم با داغ كردن بازار اسلحه و بازسازي پس از جنگ كشورهاي آسيب ديده هزينه ها را جبران مي كند؟ بهتر نيست اين سوالات را هم جواب بدهيد؟ -
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
Moltke پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
[quote][quote][quote][quote]با توجه به سخنان سردار سلامی میتونیم با قاطعیت اعلام کنیم که در زمینه فناوری رادار گریزی در جهان حرف اول رو میزنیم و تکنولوژی برتر رو داریم که در این زمینه خود سردار هم اشاره کردند که این مورد رو بومی کردیم و توسط دقیق ترین سامانه ها تست کردیم!!!!! پیشرفته ترین تکنولوژی آمریکا در زمینه رادارگریزی توسط رادارهای ایرانی کشف میشه!!! این یعنی پیشرفته ترین فناوری رادارگریزی جهان توسط سامانه های (کاملا ایرانی و بومی) کشف میشه و کنترل میشه خوب این از فناوری آمریکا!!!! حالا فناوری رادارگریزی خودمون که بومی هست (نوعی رو خودمون ساختیم که کسی نداره از این فناوری یعنی چیز خاصی رو خودمون تولید کردیم که کسی نداره) و توسط دقیق ترین سامانه های خودمون که اونها هم بومی و داخلی هست حتی تست شده و با موفقیت رادارگریزی رو پشت سر گذاشته!!! حالا وقتی سامانه های ما توانایی کشف پیچیده ترین فناوری رادارگریزی دشمن رو داره که میگن پیشرفته ترین در جهان هست در زمینه رادارگریزی حالا همین سامانه ها ما روی فناوری رادارگریزی خودمون تست شده و در نهایت میتونیم با جرات اعلام کنیم در این زمینه در جهان داراری یک تکنولوژی برتر هستیم که بومی شده و فقط برای جمهوری اسلامی ایران ساخته شده!!!! نمونه همچین تکنولوژی رو میتونید در پهپادهای ما ببینید همونطور که در جدیدترین اقدام در سال 1390 پهپاد ما تونست از پیشرفته ترین ناو هواپیمابر آمریکا که مجهز به پیشرفته ترین رادارهای موجود هست این پهپاد توانست مانند دفعات قبل از ناو فیلمبرداری کنه و باز هم شناسایی نشد!!!! میشه با قاطعیت گفت که تکنولوژی که در حال حاظر در احتیار داریم میتونه از دید پیشرفته ترین و دقیق ترین سامانه های دشمن به صورت کامل مخفی بمونه و در واقع فعلا در دنیا کلمه رادارگریزی رو حفظ کرده و بقیه مثل پهپاد آمریکایی در این زمینه شکست خوردن!!! [color=red]میدونم کسی اینا رو باور نمیکنه چون به گفته خود سردار این فناوریها درکش برای عموم بسیار بسیار سخت هست!!![/color] شما همه فناوریها آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته رو میبینید در همه زمینه ها اعم از زمین دریا و هوا اما جمهوری اسلامی میشه گفت تنها کشوری هست که فقط 10 درصد فناوری خودش رو در معرض نمایش میگذاره من ایمان دارم اگر قرار باشه همه فناوریهای ما رونمایی بشه قطعا تجهیزات و فناوریهای ما با آمریکا و روسیه مقایسه خواهد شد و در بعضی زمینه ها حتی پیشرفته تر از تجهیزات اونها رو خواهیم داشت!!!! من به همه حق میدم که باور نکنن قدرت پنهان کشورمون رو چون چیزی در این مورد نمیدونن و فرماندهان هم بنا به مسائلی اینها رو اعلام نمیکنن چون ما کشوری هستیم که همواره در تهدید بودیم و هستیم و باید با این روش پیش بریم!!! همونطور که سردار میگه تمامی این موفقیتها به این برمیگرده که ما پس از جنگ تحمیلی تمامی سناریوها رو بر اساس قدرتمندترین و پیشرفته ترین قدرت جهان یعنی آمریکا بنا نهادیم و بر همین اساس طی همین سالها به موفقیتهای فوق چشمگیری دست یافتیم چون از اون اول ما خودمونو یا یک همچین قدرتی رو در رو دیدیم و همواره تلاش کردیم در میدانی باشیم که ما پیروز باشیم بر همین اساس موفق هم شدیم و بزرگترین قدرت نظامی جهان رو از بیخ نابود شده میدونیم!!!! [color=red]توجه داشته باشید که ایشون با عنوان یک فرد آگاه از همه مسائل و تجهیزات و فناوریهای موجود داشتند صحبت میکردند و وقتی طوری برنامه ریزی کردیم که در میدان مبارزه با آمریکا در هر زمینه ای پیروز باشیم پس به عنوان کسی که از توان خودمون و توان اونها مطلع هستند صحبت میکنند و باید باور کنیم که ما جزو 5 ارتش قدرتمند در دنیا هستیم و آمریکا به معنای واقعی که همه داریم میبینیم هیچ غلطی نمیتواند بکند.[/color][/quote] جدي گفتي يا مسخره كردي؟[/quote] توی حرفای من کلمات تمسخر آمیزی بود؟ جدا فکر کردید وقتی با قاطعیت یک سردار که خودش از زیر و بم همه سیستمهای موجود در کشور با خبر استوقتی میگه ما فوق انتظار جهانیان قدرتمند هستیم شما فکر میکنید دارد غلو میکند؟ اگر قرار بود این حرفها تبلیغات باشه پس حتما این پهپاد الان باید در پایگاهش در افغانستان میبود نه در چنگ ارتش و سپاه خوب البته هم من و شما و هم هر کسی حق دارد که باور نکند چرا؟ چونکه این دستاوردها رونمایی نشده!! فقط در زمان یک نبرد واقعی با آمریکا این دستاوردها رونمایی میشه. جدا فکر میکنید وقتی تمام فرماندهان نظامی در کشور میگویند ما از چند سال قبل تمام سناریوهای جنگی را آماده کردیم برای جنگ با آمریکا فکر میکنید اینا همش حرفهایی برای دلخوش کردن منو شماست؟ نه عزیز من الان سیستم نظامی ما سالهاست خودشو برای تک تک تجهیزات و سیستمهای آمریکایی آماده کرده حتی خودمونو برای تجهیزات سری آمریکا که کسی ازش خبر نداره ولی سیستم اطلاعاتی ما داره همشو رصد میکنه آماده کردیم!! [color=red]دقت کنید وقتی که کسانی که از همه چیز سیستم نظامی خبر دارن میگن ما خودمونو آماده کردیم یعنی اگر همین الان آمریکا حمله کنه در این میدان پیروز مندانه بیرون میاییم!! مطمئن باشید هر سلاحی که شما در فکرتون میگنجه که ابر قدرتی آمریکا رو نشون میده در نبرد با ایران قدرتمند مثل همین پرنده نابود خواهد شد درست همانند جنگ 33 روزه حزب الله میشه یعنی طوری هیمنه آمریکا نابود میشه که چشم همه جهانیان از حدقه میزنه بیرون اینجوری [/color] اگر باور ندارید بشینید و تماشا کنید دستاوردهای بعدی را!!!!!!!!![/quote] زیاد اینطور افراد رو جدی نگیر داداش!!!بزرگتر هاشون دمشونرو گذاشتن رو کولشون فعلا تو سایت عرض اندام نمیکنن!!!!!!!!پروفسورهایی منفی باف که ایران رو هیچ میدونن!!!!البته کم مقایسه های لایق خودشون هم نکردن. از مقایسه با صدام گرفته تا قذافی!!!!!!!! اما این خائن های وطن فروش از خود بگانه خوب خفه شدن [/quote] هي دندان روي جگر گذاشتيم شايد كه مديران محترم سايت كاري بكنند. مثل اين كه فايده اي نداشت.از تاپيك اخراج شديم بدون اين كه در تاپيك اشاره اي به اخراج ما بشود...و در اين فاصله عده اي هر چه دلشان خواست گفتند و هر ناسزايي كه خواستند بارمان كردند. اگر تبريك بگوييم مي شويم منافق و مشرك...اگر از نقص ها و معايب بگوييم مي شويم خائن و وطن فروش.صد البته دریافت چنین القابی از طرف عالیجنابان برای من یک مدال افتخار به شمار می رود و هیچ نگرانی از این بابت ندارم.حالا بحث احتکار خدا و پیامبر هم که چیز جدیدی نیست...از این شمار آدم ها تاریخ کم به خودش ندیده و عاقبتشان هم که بر همه آشکار است. در مورد سقوط این هواپیمای بی سرنشین انشالله گذشت زمان همه چیز را در مورد ابعاد ماجرا روشن خواهد کرد. ولی دلم به حال افرادی می سوزد که از همین حالا بر طبل جنگ می کوبند و فکر می کنند از آن پیروز به در خواهند آمد.گویی قاعده و قانون در مورد همه صدق می کند سوای ایشان. -
با عرض معذرت از اين كه پست متوالي مي دهم...مديران ادغامش كنند تصوير اول از قلمرو سسلسله تيموري تصوير دوم روند گسترش امپراتوري مغول و سپس انقسامش به خانات چهارگانه [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/a2/Timurid_Dynasty_821_-_873_%28AH%29.png[/img] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/ea/Mongol_Empire_map.gif[/img]
-
[quote][color=darkblue]با تشکر از کلنل عزیز به دلیل شرایط سخت زندگانی کوهستانی در افغانستان ، جنگجویان این کشور بسیار دلیر و با روحیه جنگجویی بسیار بالایی هستند و به همین سادگی ها هم تسلیم نمی شوند. کمین های افغانها علیه نیروهای شوروی در خلال اشغال این کشور توسط روس ها ، تلفات بسیاری بر نیروهای شوروی وارد آورد. بیشتر کمین های افغانی ها علیه روس ها در قالب کمین های دو یا سه نفره بود. در این کمین ها افغان ها با تیربارهای گرینف یا آر پی کی 47 ( که خود افغانیها به آن کلاش بقنداق می گویند) به کامیون ها و نفربرهای سبک شوروی حمله می کردند و در هر بار حمله 5 الی 7 نفر سرباز روس را از بین می بردند و تعدادی را هم زخمی می کردند. سپس بلافاصله فرار می کردند. این گونه عملیات های پارتیزانی ، روس ها را به ستوه آورده بود و روس ها هیچ روش موثری برای مقابله با این کمین ها نداشتند. کمین های افغان ها علیه روس ها فقط در مناطق کوهستانی نبود. در قسمت های غربی و مرکزی افغانستان که دشت های مسطحی وجود داشت نیز نیروهای شوروی بارهای بار گرفتار کمین های افغانی ها شدند. افغان ها هر بار با استفاده از شکاف های بین تخته سنگ ها و تپه های کوتاه موفق به فرار می شدند. از نظر تاریخی هم تاکنون هیچ پادشاه و سرداری نتوانسته است که افغانستان را به طور کامل اشغال و تحت سلطه خود در آورد. چنگیز خان با آن سواران رزمدیده خود نتوانست جنگجویان افغانستان را شکست دهد و بر این منطقه تسلط پیدا کند. تیمور لنگ با آن سپاه ویرانگر خود نتوانست افغانستان را به طور کامل اشغال کند. انگلیس در قرن اخیر نتوانست برای محافظت از هند به طور کامل بر افغانستان مسلط شود. شوروی و آمریکا هم نتوانستند بر افغانستان چیره شوند. در طول تاریخ فقط یک سردار توانست بر افغانستان پیروز شود و به طور کامل جنگجویان آنرا سرکوب کند. او نادرشاه افشار بود. نادرشاه زمانی که قصد داشت به هند حمله کند ، پیش از آن افغانستان را به طور کامل تحت سلطه خود درآورد و جنگجویان آنها را در سپاه خود به کار گرفت. به جز نادرشاه هیچ پادشاه دیگری نتوانست افغانستان را تسخیر کند.[/color][/quote] استاد علي گرامي تا آنجا كه بنده اطلاع دارم نه تيمور و نه چنگيز در افغانستان هيچ شكستي نداشتند و به هرجايش هم كه حمله كردند تصرف و غارت شد. مي شود بفرماييد منبع شما براي اين كه تيمور و چنگيز در افغانستان ناكام بوده اند چيست؟ افغانستان تقريبا به طور كامل تحت سلطه مغولان و تيمور درآمد.
-
عكس هاي بسيار خوبي بودند . ممنون از زحماتتان. كاش اساتيد در مورد سابقه عملياتي هرچند محدود بك فايرها و شركتشان در جنگ هاي افغانستان و چچن مطالبي بيان مي كردند.
-
[quote]به جز حيله و نيرنگ و فداكاري شيوه ي خاص نبرد مغولها چي بوده كه تونستن بر هر تاكتيك و استزاژي دشمناشون غلبه كنن چه در قلعه گيري چه در جنگ هاي كلاسيك[/quote] براي آشنايي بيشتربا تاكتيك ها و استراتژى هاي مغول ها مي توانيد به مقاله (( گرگ آبي و سپاهيانش )) از آقاي رضا كياني موحد در شماره 30 ماهنامه جنگ افزار مراجعه كنيد. حيف كه خود استاد كياني موحد در سايت حاضر نيستند كه درباره تاپيك نظر بدهند.جايشان الحق در سايت خالي است.
-
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
Moltke پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
اين موفقيت بزرگ را به تمامي دست اندركاران سيستم دفاعي كشور تبريك مي گويم... انشالله چنين توفيقاتي باز هم تكرار بشوند... با انتشار اين تصاوير و ويديوها تمامي شك و شبهه ها برطرف شد. بازهم تبريك مي گويم. -
[quote]تو موارد بالا اشاره به عراق عجم کردید یعنی هنوز بغداد یعنی عراق اصلی گرفته نشده بود؟ جالب بود ممنون[/quote] خير دوست عزيز. شهر بغداد در لشكر كشي هولاكو و در سال 1258 ميلادي تصرف شد.
-
[quote][color=darkblue]جناب مولتکه ، ممنونم از پاسخ شما. اما یک نکته [quote]ضمنا مشخص است كه توپ هاي عثماني از جنس مفرغ بودند و نه فولاد.توپ هاي فولادي اگر اشتباه نكنم اولين بار در نيمه هاي قرن نوزدهم در اروپا ساخته شدند و اولين شركتي هم كه كه به توليد انبوه اين توپ ها اقدام كرد كمپاني كروپ آلمان بود كه اين توپ ها نقش سرنوشت سازي در پيروزي امارت هاي آلماني در جنگ سال 1870 با فرانسه بازي كردند.[/quote] در جریان تسخیر قسطنطنیه و انقراض حکومت بیزانس ها ، توپ های مفرغی عثمانی ها قادر به تخریب دیوار قطور شهر نبودند. در اولین روزهای محاصره این شهر یک مهندس مجاری به نزد سلطان محمد آمد و به او گفت که می تواند توپی بسازد که دیوارهای قطور شهر را تخریب کند. سلطان محمد فاتح نیز پول و امکانات را در اختیار آن مهندس مجاز قرار داد و آن مهندس به همراه یاران خود مشغول ساخت آن توپ شد. این توپ بنا به گفته خیرالله ترکی ، مورخ عثمانی ها ، از جنس مفرغ نبود. چرا که ساخت آن متفاوت از مراحل ساخت توپ های مفرغی بود و صنعتگران عثمانی قادر به ساخت چنین توپی نبودند. ساخت این توپ بنا به گفته خیرالله ترکی در 45 مین روز محاصره تکمیل شد و سربازان عثمانی به وسیله این توپ به سمت دیوار شهر حدفاصل دروازه سیرکوپرتا و رومانوس مقدس آتش گشودند و سرانجام به وسیله این توپ توانستند رخنه ای در دیوار پدید آورند. حالا سوال اینجاست که جنس این توپ که مهندس مجاری آنرا برای سلطان محمد ساخته بود ، چه بود؟[/color][/quote] با سپاس از توجه شما دوست گرامي در مورد توپ مذكور كه مهندس مجار به اسم (( اوربان)) آن را ساخت جنسش را نمي دانم چه بود.هر چند توپ هاي شبيه همين حدود ده سال بعد توسط صنعتگران عثماني از مفرغ ساخته شد.البته آن توپ نواخت بسيار كندي داشت(هفت گلوله در روز) و به دليل وزن بسيار بالا و مشكلات حمل و نقل تنها در محاصره به كار رفت.تا آن اندازه مطلعم كه تكنيك هاي ريخته گري و ذوب فلزات تا نيمه هاي قرن نوزدهم به آن حد نرسيده بود كه توپ هاي فولادي در مقياس بالا تهيه شوند. در مورد توپ شاهي كه شبيه توپ مورد استفاده در محاصره قسطنطنيه بود مي توانيد به مقاله اي كه لينكش راگذاشته ام مراجعه كنيد. اين هم عكسش [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/11/Great_Turkish_Bombard_at_Fort_Nelson.JPG/800px-Great_Turkish_Bombard_at_Fort_Nelson.JPG[/img] [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Dardanelles_Gun]Dardanelles Gun[/url]
-
[quote][quote][quote][quote]عربستان تو جنگ میتونه بدون داشتن 1 سانتریفیوژ به بمب اتم دست پیدا کنه ! راهش هم خرید از فرانسه و پاکستانه! البته خرید از آمریکا منتفی هست !( به دلیل اینکه اینکار آمریکارو با مشکلات زیادی مواجه میکنه!) اینجور که یادم میاد شنیدم که فرانسه میخواست به عراق بمب اتم بده تا بر علیه ایران استفاده کنه ![/quote] کسی به کسی بمب اتمی نمیفروشه شاید در حد شایه باشه فرانسه میداد اما نداد اینجاست که ثابت میشه که این کار امکان نداره بعد خود امریکا که کاملن بر امور کشورهای خلیج فارس مسلط است این کارو نمیزاره انجام بشه تنها در صورت اراده مستقل سیاسی در دراز مدت با توسعه فن اوری مربوطه شاید امکان بزیر باشه.[/quote] راه دستيابي عربستان به سلاح هسته اي فرانسه نيست بلكه پاكستان است كه روابط بسيار حسنه اي با عربستان دارد و عربستان نفوذ مذهبي فراواني در اين كشور دارد. ضمن اين كه عربستان ثروتمند و پاكستان فقير است و همين امر مي تواند منجر به انتقال فناوري هسته اي و موشك هاي بالستيك به عربستان شود.[/quote] من گفتم که امریکا کاملن به امور انها یعنی عربستان مسلط است چنین مانوری به انها اجازه نمیده بدن اگرهم این کارو بکنن این یعنی شکسته شدن تابو است از این به بعد دیگه رواج میشه به هرکی دلشون شد بمب بفروشن . بعد بمب نیاز به فن اوری رساندن به هدفو داره با کدام موشک یا بمب افکن استراتیژیک از همه مهمتر بومی بودن فناوری همه اینها لازم است با یک گل بهار نمیشه در مورد انتقال فن اوری من تردید کامل دارم فن اوری موشک پاکستانهم خیلی پیشرفته نیست و عربستان فاقد زیر ساختهای اپتدایی است .[/quote] در مورد تسلط امريكا بر عربستان به طور كامل اين نظر شخصي شماست دوست عزيز. ضمنا تكنولوژي موشك بالستيك هم از طريق پاكستان براي عربستان قابل دسترسي است. تصور شما از اين كه عربستان فاقد زيرساخت هاي ابتدايي است به نظر بنده ناشي از نژادپرستي پنهان و تبليغات رسانه هاي جمعي دولتي است.انتقال فناوري موشكي از پاكستان به عربستان هم كار خيلي سختي نيست.كافي است چند ده فروند موشك بالستيك از طرف پاكستان و لانچرهايش وارد عربستان شود و پرسنل عربستاني هم توسط پاكستاني ها آموزش داده شوند. ضمنا عربستان موشك بالستيك را فقط براي حمله اتمي لازم دارد وگرنه ساختار نظامي عربستان در نبردهاي متعارف مثل غرب متكي بر قدرت هوايي است و نه موشك بالستيك مثل ايران.اين دو بحث را قاطي نكنيد.توليد انبوه موشك بالستيك با داشتن تعداد معدودي براي حمله اتمي فرق دارد.عينا مثل اسراييل. ضمنا تكنولوژي موشكي پاكستان چندان هم عقب مانده نيست نمونه اش هم موشك شاهين دو و موشك كروز بابر .پاكستاني ها متخصصان و دانشمندان بسيار خوبي دارند و مشكلشان بودجه است و نه ناتواني فني و علمي.
- 362 پاسخ ها