RedHat

Members
  • تعداد محتوا

    21
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

1

درباره RedHat

  • رتبه حساب کاربری
    سرباز دوم
  1. اينم ادرس دقيق همراه با كروكي صفحه اول انجمنها » دفاع مقدس » 2- زندگی نامه سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی
  2. [quote]ایا کسی اطلاعاتی در باره شهید عباس بابایی داره ؟ اگر دارید لطف کنید بزارید چون می خواستم بیشتر با این شهید بزرگوار اشنا بشم.[/quote] سلام به همه این دوستمون با مراجعه به این تایپیک میتوانند با زندگی این بزرگوار اشنا بشن زندگی نامه و خاطرات خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
  3. اسم مقالرو جا گذاشتم حواس ندارم دیگه :عمليات سلطان ،خوش آمدگويي نیروی هوایی ایران به فرانسویان oops:
  4. [quote]سلام ممنونم از این اطلاعات .ولی فکر کنم شهید هاشم ال اقا 7 مورد شکار رو به ثبت رسونده باشه .عملیات سلطان همون عملیات اچ 3 هست ؟؟؟[/quote] سلام به دوستان F14D عزیز پرسیده بود عملیات سلطان همون اچ3 که باید بگم خیر عملیات سلطان به شرح زیر که از سایت مرجع هوانوردی مقالشو به عاریت گرفتم برای اطلاع ایشون احیانا دوستانی که اطلاع ندارند ویا یادشون رفته پیشابیش از جسارتی که کردم پوزش میخوام نيروي هوايي عراق در سالهاي آخر دهه 1970 ميلادي قرادادهايي جهت خريد و بكارگيري جنگنده هاي ميراژ اف 1 با فرانسه منعقد كرده بود . با آغاز كار ساخت اين جنگنده ها در فرانسه و نزديك شدن زمان تحويل آنها تعداد 47 متخصص فرانسوي به همراه تعداي جنگنده Mirage F1C در پايگاه هوايي الهوريه (در نزديكي موصل) مستقر شدند تا كار آموزش خلبانان عراقي براي پرواز با Mirage F1EQ را شروع نمايند . اين تحولات از چشمان تيزبين مسئولان نيروي هوايي كشورمان پنهان نمانده بود و آنان نيز اطلاع دقيقي از ماجرا داشتند . نيروي هوايي بي ميل نبود تا با انجام حمله اي به پايگاه هوايي الهوريه كار آموزش عراقيها بر روي ميراژ را متوقف كند و همچنين خوش آمدي نيز به ورود فرانسوي ها به جنگ گفته باشد . بنابر اين طرحي براي انجام يك عمليات عمقي توسط نيروي هوايي و حمله به پايگاه هوايي الهوريه ريخته شد . در اين طرح كه با نام عمليت سلطان شناخته ميشد قرار بود تا تعداد قابل توجهي جنگنده بمب افكن F-4 فانتوم تا عمق 300 كيلومتري عراق نفوذ كنند و آن پايگاه هوايي را نابود كنند .طراحان اصلي اين عمليات سرهنگ افشار و سرگرد شوقي بودند . مطابق اين طرح، قرار بود 6 فروند جنگنده F-4E ، هر كدام مسلح به 12 بمب MK-82 (متعلق به اسكادران هاي 31 و 32 شكاري تاكتيكي مستقر در پايگاه شهيد نوژه همدان ) به هدف حمله نمايند . براي اين حمله تصميم گرفته شده بود تا جنگنده ها از شمال عراق به هدف نزديك شوند ( بر خلاف معمول هميشه كه جنگنده ها از غرب عراق وارد آسمان اين كشور ميشدند ) . اين تغيير مسير به جنگنده ها اين امكان را ميداد كه از خطر قرار گرفتن در برد 12 سايت از 16 سايت موشكي شناخته شده SA-2 ، SA-3 و SA-6 مستقر در منطقه پرهيز نمايند ، همچنين اين تغيير مسير باعث ميشد تا جنگنده ها در مسير گشت هاي هوايي شناخته شده جنگنده هاي عراقي كه عمدتا با MiG-21 بر روي شهر موصل صورت ميگرفت قرار نگيرند . با اين وجود ، بارگيري جنگنده هاي فانتوم با بمبهاي 500 پوندي (آن ةم به تعداد 12 تير براي هر جنگنده) باعث ميشد تا وزن هواپيما شديدا افزايش يابد و به تبع آن جنگنده ها نتوانند با تكيه بر سوخت داخلي خود و مخازن سوخت اضافه ماموريت را به سلامت انجام دهند ، از اين رو نياز به سوختگيري هوايي در بين مسير احساس ميشد . بنابر اين قرار شد تا 2 فروند هواپيماي تانكر 707 به همراه گروه پروازي به داخل عراق وارد شوند و كار سوخترساني به فانتومها را انجام دهند . براي محافظت از تانكرها هم قرار شد 2 فروند جنگنده F-14A تامكت (متعلق به گردان 81 شكاري تاكتيكي پايگاه هشتم شكاري اصفهان) در گروه پروازي حضور داشته باشند . اين ماموريت يكي از معدود ماموريتهايي بود كه هواپيماهاي تانكر و جنگنده هاي تامكت به طور رسمي اجازه يافتند تا وارد خاك عراق شوند. براي حفظ اصل غافلگيري و شوكه كردن عراقيها ، تصميم بر آن شد تا گروه پروازي سلطان (شامل تانكرها ، فانتومها و تامكتها) بعد از عبور از فضاي هوايي تركيه وارد آسمان عراق شوند . اين آخرين باري نبود كه جنگنده هاي نيروي هوايي از آسمان تركيه استفاده ميكردند . بعد از انجام همه مقدمات ، روز موعود فرا رسيد و نيروي هوايي براي اجراي عمليات سلطان كاملا آماده بود . قبل از شروع عمليات سرهنگ افشار ماموريت را براي خلبانهاي شركت كننده كاملا تشريح كرد. وي ابتدا خلبانان فانتومها را نسبت به ماموريت توجيه كرد و در خلال آن به خلبانان گفت كه آنها بايد بر روي اصول پروازي تمركز كنند ، همديگر را در ديد داشته باشند ، هدف را پيدا كرده و منهدم نمايند و سپس بعد از توجيه كردن خلبانان تامكتها خطاب به آنها تاكيد كرد كه آنها ميبايست به همراه تامكتهايشان در كنار تانكر ها بمانند و از آنها كاملا محافظت كنند، چون اگر تانكر ها از بين بروند همه چيز از بين خواهد رفت . خود سرهنگ افشار قرار بود تا شخصا در عمليات حضور داشته باشد و از درون يكي از تانكرها عمليات را فرماندهي كند . سحرگاه روز 29 اكتبر 1980 ، پايگاه دوم شكاري تبريز ، شاهد برخاست 3 فروند تانكر 707 (1 فروند ذخيره) ، 8 فروند جنگنده فانتوم (2 فروند ذخيره) و 3 فروند جنگنده تامكت (1 فروند ذخيره) بود . هواپيماها در جنوب اروميه به يكديگر ملحق شدند و با حركت در ارتفاع پايين و در پناه كوهها خود را از ديد رادارهاي عراقي مخفي كردند . قبل از ورود به آسمان تركيه تمام هواپيماهاي ذخيره به پايگاه بازگشتند . سپس بقيه هواپيماها كه اكنون 10 فروند ميشدند گروه پروازي سلطان را تشكيل دادند . اين گروه پروازي شامل 6 فروند جنگنده فانتوم با اسامي سلطان 1 تا سلطان 6 ، 2 فروند جنگنده تامكت با اسامي سلطان 7 و سلطان 8 و 2 فروند هواپيماي تانكر 707 با اسامي سلطان 9 و 10 بود . ليدر دسته فانتومها ، سلطان 1 به خلباني سرگرد شوقي بود ، ليدر تامكتها تامكت سلطان 7 به خلباني كاپيتان صدقي بود و همبال (وينگ من ) او تامكت سلطان 8 به خلباني كاپيتان طيبي بود. سرهنگ افشار نيز درون تانكر سلطان 9 قرار داشت و از آنجا عمليات را فرماندهي ميكرد. هواپيماهاي گروه پروازي سلطان به مسير خود ادامه دادند و وارد آسمان تركيه شدند و دقايقي به طي مسير در آسمان تركيه ادامه دادند ، سپس فضاي هوايي تركيه را ترك كرده و وارد آسمان عراق شدند و در پناه كوههاي جبل سينجار به حركت ادامه دادند ، سپس تمام جنگنده ها يكبار ديگر در آسمان سوختگيري كردند . پس از سوختگيري فانتومها راهي هدف شدند ،در حاليكه تانكرها و تامكتها در همان منطقه شروع به چرخيدن كردند و منتظر آنها ماندند . جنگنده هاي فانتوم پس از دقايقي توانستند تا بدون مشكل به هدف نزديك شوند و با رها كردن بمب هاي خود آنجا را به جهنمي از آتش بدل نمايند . در همان زماني كه فانتومها مشغول بمباران پايگاه هوايي الهوريه و سپس برگشت به سمت تانكرها بودند، رادار يكي از تامكتها 4 جنگنده عراقي را در 70 كيلومتري تانكرها شناسايي كرد . با استفاده از تجهيزات شناخت دوست از دشمن ، مشخص شد كه جنگنده هاي عراقي از نوع ميگ 23 فلاگر هستند . خبر حضور جنگنده هاي عراقي سريعا به اطلاع سرهنگ افشار رسيد . افشار ميدانست كه اكنون ميگ 23 ها در منطقه اي بين تانكرها و فانتومها پرواز ميكردند و اگر چه تاكنون متوجه حضور هيچ يك از هواپيماهاي ايراني نشده بودند ، اما امكان دارد كه فانتومها در سر راه برگشت به سمت تانكرها به آنها بر بخورند و مشكلاتي برايشان بوجود آيد ، در شرايط عادي جنگنده هاي فانتوم مشكلي در رويارويي با جنگنده هاي عراقي نداشتند اما در چنين ماموريتي سوخت به مانند زندگي بود و رسيدن جنگنده هاي فانتوم به تانكر ها بدون هيچ تغيير مسير يا برخورد به دشمن ضروري مينمود ، همچنين هيچ كدام از فانتمها به موشك هوا به هوا مجهز نبودند . از اين رو سرهنگ افشار به 2 فروند تامكتي كه در معيت تانكرها پرواز ميكردند دستور داد تا ميگ 23 ها را رهگيري كنند و پيش از رسيدن آنها به جنگنده هاي فانتوم ، نابودشان كنند. از آنجايي كه وقتي براي تلف كردن وجود نداشت ، هر دو تامكت سريعا از تانكر ها فاصله گرفتند و به يكديگر ملحق شدند و در حالي كه ارتفاعشان را به 15000 پا افزايش ميدادند به سمت جنوب(مكان حضور فلاگر ها) حركت كردند . صدقي و طيبي با چك كردن دستگاههاي الكترونيكي هواپيماهايشان متوجه شدند كه عراقيها هنوز متوجه حضور آنها نشده اند ، بنابر اين بازهم افزايش ارتفاع دادند و خود را به ارتفاع 20000 پايي رساندند . در چنين ارتفاعي دست آنها براي حمله بسيار بازتر بود . در آن ماموريت تامكت سلطان 7 با دو تير موشك AIM-54 فينيكس ، 3 موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9سايدوايندر مسلح شده بود و تامكت سلطان 8 نيز مجهز به 6 تير موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9 سايدوايندر بود .به خوبي قابل درك است كه تامكتها موشكهاي دوربردتر و موثرتري نسبت به حريفان خود در اختيار داشتند ، اما هنوز موفقيت آنها منوط به رعايت اصل غافلگيري بود ، تا مبادا نيروي هوايي عراق متوجه حضور آنها شود و جنگنده هاي ديگري را نيز براي مقابله با آنها به آسمان بفرستد . خدمه تامكتها قرار كردند تا ابتدا تامكت سلطان 7 با فلاگرهاي عراقي درگير شود . در حال افزايش ارتفاع به 22000 پايي ، كمك خلبان تامكت سلطان 7 ، رادار AWG-9 جنگنده را در حالت TWS قرار داد و مشغول بررسي دقيق اهداف شد ، در فاصله 56 كيلومتري از فلاگر هاي عراقي ، جنگنده هاي عراقي به وضوح رادار تامكت صدقي قابل مشاهده بودند . 4 فروند ميگ 23 به صورت جفتي پشت سر هم حركت ميكردند . صدقي تصميم گرفت تا ابتدا به ميگ 23هاي جلويي حمله كند . در فاصله 33 كيلومتري از جنگنده هاي عراقي ، صدقي اجازه شليك موشك فينيكس را به كمك خلبان داد . وي موشك را بر روي اولين ميگ 23 كه در جلو حركت ميكرد شليك كرد ، موشك بلافاصله از تامكت جدا شده و به سمت جنگنده عراقي كه در ارتفاع 30000 پايي حركت ميكردند به پرواز در آمد . 8 ثانيه بعد نيز دومين موشك فينيكس به سمت دومين هواپيماي ميگ 23شليك شد . عليرغم شليك 2 موشك ، هنوز ميگ 23 ها به مسير خود ادامه ميدادند ، احتمالا آنها هنوز از حضور تامكتها در منطقه و سرنوشت سياهي كه در انتظارشان بود بيخبر بودند . در حاليكه خدمه تامكتها مسير موشك هاي فينيكس را دنبال ميكردند و منتظر نتيجه بودند ، از سوي سلطان 9 با آنها تماس گرفته شد و به آنها اطلاع داده شد كه عراقيها از حمله به پايگاه الهوريه آگاه شده اند و به ميگ 23 ها دستور داده اند تا به سمت فانتومها پرواز كنند و آنها را رهگيري نمايند . ميگ 23 هاي عراقي قصد گردش و حركت به سمت فانتومها را داشتند اما خوشبختانه فرصتي پيدا نكردند . اولين فينيكس به ميگ 23 جلويي برخورد كرد و آن را به تلي از آتش بدل كرد . كمك خلبان تامكت سلطان 7 فريادي از خوشحالي كشيد . با اين وجود به نظر ميرسيد كه موشك فينيكس دوم به هدف برخورد نكرده اما لحظاتي بعد كمك خلبان متوجه شد كه دومين ميگ 23 نيز در حال سقوط به طرف زمين است . به احتمال زياد موشك به خود هواپيما برخورد نكرده بود اما فيوز مجاورتي آن منفجر شده بوده و سرجنگي قوي موشك فينيكس كار ميگ 23 عراقي را يكسره كرده بود . تا اين لحظه 2 فروند ميگ 23 عراقي نابود شده بودند ، اما خدمه تامكتها فرصتي براي شادماني نداشتند چون هنوز 2 فروند ميگ 23 ديگر در منطقه حضور داشتند كه ممكن بود خطراتي براي فانتومها ايجاد كنند . ميگ 23 هاي باقي مانده كاملا گيج شده بودند و نميدانستند چه بايد بكنند ، آنها ابتدا به سمت جنوب تغيير مسير دادند ولي بعد به سمت غرب تغيير مسير دادند و پس از آن شروع به كاهش ارتفاع نمودند . آنها هنوز هم نميدانستند كه چه چيزي و از چه سمتي آنها را مورد حمله قرار داده است . صدقي و طيبي با دقت فعاليت آنها را بر روي رادارهايشان زير نظر داشتند و منتظر موقعيت مناسبي براي شكار آنها بودند . شوك ناشي از متلاشي شدن 2 فروند ميگ 23 در مقابل چشمان خلبانان ميگ 23هاي باقي مانده باعث شد تا آنها دو اشتباه بزرگ انجام بدهند . يكي اينكه به سمت غرب راه افتادند و پشت خود را به سمت تامكتها نموده بودند (اكنون تامكتها دقيقا در پشت آنها قرار گرفته بودند) و ديگر اينكه كاهش ارتفاع داده بودند و باعث شده بودند تا تامكتها در ارتفاع بالاتري قرار بگيرند كه براي حمله بسيار ايده آل تر بود . تامكتها براي چند لحظه پس سوز موتورهايشان را روشن كردند تا به سرعت مناسبي برسند و فاصله شان با فلاگر ها كمتر شود . خدمه دو تامكت اكنون خودشان را براي شليك موشكهاي اسپارو به طرف فلاگر هاي عراقي كه فقط 12 كيلومتر جلوتر از تامكتها بودند آماده ميكردند . اينبار نوبت طيبي بود كه وارد عمل شود ، بنابر اين صدقي 2000 پا از او فاصله گرفت تا مواظب اطراف باشد و چنانچه هنوز جنگنده عراقي ناشناخته اي در منطقه باقي مانده بود آن را رهگيري كند . لحظاتي مانده به شليك موشكهاي اسپارو ‏، طيبي با صدقي تماس گرفت و اعلام كرد كه در CSD جنگنده اش مشكلاتي بوجود آمده است . ساختار سيستم تسليحات تامكت بگونه اي است كه بدون داشتن يك CSD فعال و بدون مشكل كار رهگيري دشمن و شليك موشك كاملا غيرممكن است . طيبي ميتوانست مشكل را حل نمايد ، برنامه ريزي مجدد CSD در حدود 5 دقيقه زمان ميبرد و 6 تا 8 دقيقه نيز نياز بود تا سيستم ناوبري هواپيما اصلاح گردد . اما او در 300 كيلومتري عمق اسمان عراق قرار داشت و فرصت و سوخت كافي براي انجام اينكار ها نداشت . بدون CSD ، طيبي فقط ميتوانست از مسلسل هواپيما استفاده كند و براي برگشت به فضاي امن ايران نيازمند شانس زياد و اسكورت از سوي جنگنده ديگري ميبود . صدقي كه از اين مشكل آگاه شده بود و ميدانست كه طيبي فرصتي براي رفع مشكل ندارد به او دستور داد كه از ادامه مسير خودداري كند و به سمت منطقه اي كه تانكرها در آنجا در حال گردش بودند برگردد و منتظر بماند . و خودش نيز به دنبال ميگ23هاي باقي مانده به راه افتاد . صدقي موشك حرارتي را مسلح كرد و به دنبال ميگ 23 ها به راه افتاد . وي يكبار ديگر نيز از پس سوز استفاده نمود تا به سرعت دست يابد . اكنون صدقي به نزديكي فلاگر ها كه در 10000 پايي پرواز ميكردند رسيده بود . در 1500 متري آنها ، صدقي صداي قفل موشك سايدوايدر را شنيد اما قبل از آنكه بتواند موشك را شليك كند ، فلاگر ها به يكبباره از هم جدا شدند و ليدر به سمت راست گردش كرد و وينگ من هم به سمت چپ . مسلما آنها اكنون از حضور تامكت مطلع شده بودند . صدقي بلافاصله به راست گردش كرد و به دنبال ليدر رفت . فلاگر عراقي سعي در انجام مانورهاي شديد جهت جلوگيري از شليك موشك توسط صدقي داشت اما بالاخره صدقي توانست تا بر روي فلاگر قفل كند و موشك سايدوايندر را به طرفش شليك كند . ثانيه هايي بعد موشك به هدف برخورد كرد و آن را متلاشي كرد . هنوز لحظاتي از متلاشي شدن فلاگر عراقي نگذشته بود كه كمك خلبان صدقي به وي خبر داد كه آخرين ميگ 23 دقيقا در پشت سر آنها قرار دارد و همچنين سوخت چنداني براي آنها باقي نمانده است . در حال پرواز با سرعت 520 مايل بر ساعت ، با سوخت نه چندان زياد و با يك ميگ 23 دقيقا در پشت سر ، صدقي مانوري شبيه مانور كبرا انجام داد . اين مانور باعث شد تا سرعت وي در چند ثانيه به يكباره از 520 مايل بر ساعت به 150 مايل بر ساعت كاهش پيدا كند . اما خلبان آخرين ميگ 23 كه انتظار چنين مانوري را نداشت غافلگير شد و به يكباره از صدقي جلو افتاد . اكنون صدقي در پشت سر فلاگر عراقي قرار گرفته بود ، وي مجددا پس سوز را روشن كرد تا به سرعت دلخواه برسد سپس يك تير موشك حرارتي سايدوايندر روانه فلاگر عراقي كرد . اين مشوك نيز همانند 3 موشك قبلي به هدف اصابت كرد و باعث شد تا فلاگر عراقي منهدم شود . پس از منهدم كردن آخرين فلاگر عراقي ، صدقي پس سوز را خاموش كرد و با سرعت عادي به سمت تانكرها به راه افتاد . وي در تماس با سلطان 9 وضعيت خود را اطلاع داد و همچنين متوجه شد كه تمام فانتوم ها به سلامت به تانكر ها رسيده اند و پس از سوختگيري راهي آسمان ايران شده اند . پس از لحظاتي صدقي و كمك خلبانش توانستند تانكر سوخترسان را ببيند در حاليكه فانتومهاي سلطان 1 و سلطان 3 آن را اسكورت ميكردند . صدقي توانست همانند ساير پرنده هاي حاضر در عمليات به راحتي سوختگيري نمايد و به سلامت به آسمان ايران اسلامي برگردد . بعد از عمليات مشخص شد كه فانتومهايي كه به پايگاه هوايي الهوريه حمله كرده بودند ، علاوه بر وارد كردن خسارات جدي توانسته اند تا 2 فروند ميگ 21 و يك فروند Mi-8 را نيز بر روي زمين از بين ببرند . همچنين حداقل يك متخصص فرانسوي در جريان حمله به هلاكت رسيد و يك نفر ديگر نيز زخمي شد . بعد از اين جريان تمامي متخصصان فرانسوي به فرانسه بازگشتند . همچنين بعدا مشخص شد كه 3 خلبان از 4 خلباني كه ميگ 23 هايشان توسط صدقي ساقط شده بود كشته شده اند كه از جمله آنان ميتوان به كاپيتان احمد صباح (شكارچي 2 فروند F-5E ايراني در روز اول جنگ) اشاره كرد .
  5. اينهمه گفتيد دست همگي در د نكنه اين موضوع جاي بحث زيادي داره ولي كسي از فيلم كشتيگير چيزي نگفت
  6. بيشتر متكي به پاتريوت هاي امريكايي مستقر در خاكشون هستند البته تا اونجايي كه من اطلاع دارم اينطور بوده
  7. جداي حمايت امريكا ميگم قبول ولي اگه ما ميخواستيم با كويت بجنگيم اسمش ميشد مانور 2 ساعته البته اين يك شوخي بود نه ما اهل تجاوزيم نه كويت ميشينه ما رو بربر نگاه كنه ولي خدايش حكم نون پنير صبحانرو داره كوچكه و سريع خورده ميشه
  8. RedHat

    ارتباط با آمریکا آری یا نه؟

    [quote]آدم بي كاره مگه بشينه با اينا بجنگه . بجنگيم كه چي بشه ؟ آخرش كه آمريكا رو عقب زديم چي بهمون ميرسه؟ آخرش ميشه دوباره همين مملكت ي كه الان داريم ديگه! ما بريم شهيد بشيم كه آخرش اختلاص 3000 ميلياردي كنن مسولان ؟ مردم در فقر و بدبختي باشن ؟ خونمون رو بديم كه آخرش يه عده بيان ژولاي نفت مملكت و بيت المال رو ببرن؟ من كه اگر جنگي بشه ژرچم آمريكا رو سريع ميزارم رو در خونمون![/quote] دوست این درست نیست که بخواهیم به خاطر مسائل داخلی از مام میهن و از این اب و خاک بگذریم این عین خیانت به کسانی که برای اینکه غبار این سرزمین به کفشای اونها نشینه با خون خودشون اون غبار رو شستن تا وقتی خون اونها خشک شد بازاین غبار که بمونه در مورد موضوعی که ذکر کردین این بحثی سیاسیه به نظرم جاش اینجا نبود
  9. RedHat

    ارتباط با آمریکا آری یا نه؟

    سلام به دوستان هفته دفاع مقدس بر همه مبارك ببينيد من همه دوستاني كه مخالف اين اتفاق هستند را درك ميكنم واقعا دوستي سختيه وقتي ميايم تاريخ اين كشور رو از پاسه تا به امروز رو ميبينيم چيزي جز سرارت و قتل كشتار و زور گويي چيزي ديده نميشه ولي چاره چيه ما تا الان نزديك 31 سال مقاومت جانانه اي انجام داديم اگه لازم باشه بازم اين كارو ادامه خواهيم داد چون ايراني جماعت با غيرته زير بار حرف زور نميره نمونش23 سال پيش همه گفتن ايران در مقابل عراق كم مياره و دست به دامن امريكا ميشه كه همه هنوز تو كفن كه چطوري با دست خالي تونست دوام بياره اون حماسه هارو خلق كنه در نهايت ما بايد بشينيم با امريكا حرف بزنيم چون توي خاورميانه امريكا انقدري كه به ما نياز دارد به هيچ كشوري نياز ندارد اما اين حرفا با 31 سال پيش خيلي فرق داره ديگه ما ژاندارم كشوري نيستيم بلكه ما كشوري مستقل هستيم كه به ديگر كشور ها در امر توسعه صلح و ثبات و خودكفايشون كمك ميكنيم حالا اگه امريكا ميخواد ما رو در اين امر ياري كنه چرا كه نه ما حاضريم دوستي كنيم ولي ايا امريكا حاضره دست چدني كه در دستكش مخمل قرار داده رو به دست صلح تغيير بده يا نه اين رو اينده مشخص خواهد نمود
  10. میراژهای اف1 به سرویس خدمتی درنیآمده اند ببخشيد پس اسكادراني كه توي فرودگاه شهسد هاشمي نژاد مشهد موجود چيه
  11. نه ما ضعيف هستيم و نه روسها اما بزرگترين فرق ما با اونها در سلاح خلاصه ميشه نبايد خودمونو گول بزنيم من بي اطلاع ايا همون سوخو25 كه در روسيه ميپره با سوخو25 كه ما به زحمت و با دل و جون سرپا نگهش داشتيم يكي هست در بقيه موارد هم به همين شكل ايا..............
  12. اقايون حرص نخورين وقت عمل كه بشه همه چي رديف خواهد شد
  13. خيلي خوبه بزارين هنين جوري هرچي رو ميبينيم مبهم باشه و هر وقت كه لازم شد و رو كردن ما حز ببريم ميدونين كه چي ميگم
  14. شهيدان را مرده مپنداريد كه انان زنده هستند و در نزد خداي خود روزي ميگيرند