Recommended Posts

[b]لیبرمن در این مصاحبه افزود:" بهترین راه برای بازداشتن ایران از فعالیت هسته ای ، اعمال تحریم های شدید و کشنده است. ...قطعنامه های تحریمی شورای امنیت ملل متحد کافی نیستند . باید تحریم های کشنده تر و شدیدتری علیه ایران وضع شود ، این تحریم ها در مورد لیبی کارگر شد و باید ایران را هم منزوی کنیم ...تنها راه ممکن برای حل مساله این است.[/b]

عصر ایران – در حالی که هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنان اخیر خود در سنای آمریکا از اعمال تحریم های " فلج کننده " به همراه آغاز مذاکرات با ایران سخن گفت، " آویگدور لیبرمن " همتای اسراییلی وی نیز از این ایده پشتیبانی کرد.

به گزارش عصر ایران ،لیبرمن در مصاحبه ای با روزنامه اتریشی " کلین زیتونگ " با اشاره به اینکه اسراییل قصد حمله به ایران را ندارد افزود:" حتی اگر تحریم های بین المللی علیه دولت محمود احمدی نژاد ،ایران را از فعالیت های هسته ای اش بازندارد اسراییل قصد حمله به تاسیسات هسته ای ایران راندارد" .

وزیر خارجه تندروی اسراییل که رهبر حزب افراطی " اسراییل خانه ما " است که منتقد جدی حضور اعراب در اسراییل و تشکیل کشور مستقل فلسطینی است؛ در ادامه با اشاره به موثر بودن تحریم های شدید و فلج کننده علیه ایران گفت : " صحبت از حمله ای نظامی در کار نیست. اسراییل نمی تواند با ابزار نظامی تمامی معضلات بین المللی خود را حل کند . پیشنهاد من برای حل و فصل پرونده هسته ای ایران این است که ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت جهان مسئولیت حل و فصل این پرونده را به عهده بگیرد " .

این سخنان وزیر خارجه اسراییل در حالی بیان شد که در ماه های اخیر و همزمان با مطرح شدن احتمال گفت و گوهای دو جانبه تهران – واشنگتن برای حل پرونده هسته ای و دیگر مشکلات موجود در روابط دو جانبه ایران و آمریکا ، مقامات اسراییلی و برخی از لابی های مطرح صهیونیستی در آمریکا به اشکال مختلف نگرانی خود را از استراتژی جدید دولت اوباما در قبال ایران بیان می کردند.

لیبرمن در این مصاحبه افزود:" بهترین راه برای بازداشتن ایران از فعالیت هسته ای ، اعمال تحریم های شدید و کشنده است. ...قطعنامه های تحریمی شورای امنیت ملل متحد کافی نیستند . باید تحریم های کشنده تر و شدیدتری علیه ایران وضع شود ، این تحریم ها در مورد لیبی کارگر شد و باید ایران را هم منزوی کنیم ...تنها راه ممکن برای حل مساله این است.

لیبرمن در ادامه بار دیگر موضوع را به سخنان اخیر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران در اجلاس ضد نژاد پرستی در ژنو کشاند و با اشاره به غیر قابل پذیرش بودن این سخنان ادعا کرد:" فعالیت های هسته ای ایران نه تنها برای اسراییل بلکه برای کل منطقه و جهان یک معضل است .نگرانی کشورهای عربی منطقه اخیرا نه درباره فلسطین بلکه درباره فعالیت های اتمی ایران است ! و در این زمینه با ما گفت و گوهایی داشته اند . امروزه کشورهای عربی منطقه معتقدند که موجودیت آنها نه از سوی اسراییل بلکه از سوی ایران مورد تهدید قرار دارد!".

اسراییل تنها کشور دارای ده ها کلاهک هسته ای در منطقه است و پیمان منع تکثیر سلاح های هسته ای را امضاء نکرده است . با این وجود مقامات تل آویو مدعیان اصلی در مخالفت با فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران شده اند.
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=70631

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]دوستان تحلیلی در این رابطه از طرف سایت تابناک[/size][color=violet][/color]


[size=24]خریدهای کلان تسلیحاتی امارات ، همزمان با تشدید ادعاهای ارضی علیه ایران[/size]

امارات پس از حل مناقشات مرزی با عربستان و عمان از همسایگانش احساس خطر نمی کند و تنها تهدید از سوی ایران است! در سال 2008 امارات پس از چین و هند به سومین خریدار بزرگ تسلیحات در دنیا تبدیل شد.



امارات متحده عربی در حال خرید سلاح های پیشرفته از تولیدکنندگان پیشرو سخت افزارهای نظامی در جهان است؛ اقدامی که به گفته برخی کارشناسان به یک مسابقه جدید سلاح های متعارف در خاورمیانه دامن می زند.

موسسه بین المللی مطالعات صلح استکهلم (SIPRI) در گزارش های خود اعلام کرده است: امارات در فاصله سال های 1999 تا 2003 در رده پانزدهمین واردکننده بزرگ تسلیحات در جهان قرار داشت.

با این حال در سال 2008 امارات پس از چین و هند به سومین خریدار بزرگ تسلیحات در دنیا تبدیل شده است.
این درحالی است که این کشور در سال های اخیر و به موازات خریدهای کلان تسلیحاتی ، بر آتش ادعاهای خود نسبت به جزایر سه گانه افزوده است.

«مصطفی العنی» رئیس بخش امنیت و دفاع در مرکز تحقیقات خلیج فارس مستقر در دوبی معتقد است استراتژی جدید تسلیحاتی وزارت دفاع امارات مبتنی بر «شناسایی تهدیدات بالقوه و دفع آنها» قرار دارد.

به گفته وی، امارات و سایر کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس مدعی اند که ایران می تواند یک تهدید بالقوه باشد به ویژه در صورتی که عدم توافق این کشور با غرب برسر برنامه هسته ایش به یک درگیری نظامی ختم شود.

[color=red]وی افزود: "امارات پس از حل مناقشات مرزی اش با عربستان و عمان دیگر احساس نمی کند که از سوی همسایگانش تهدید می شود. تنها تهدید از سوی خلیج فارس و ایران است."[/color]

این کارشناس عرب خاطرنشان کرد: "خریدهای اخیر تسلیحاتی امارات نشان می دهد که این کشور تهدیدات هوایی، موشکی و دریایی علیه خود را شناسایی و تعیین کرده است."

[size=18]ارزش استراتژیک خریدهای تسلیحاتی برای امارات[/size]

در سال 2005 سازمان سیا در گزارشی، ارزش هزینه های نظامی امارات را معادل 1/3 درصد از مجموع تولید ناخالص داخلی این کشور (6/184 میلیارد دلار) برآورد کرد که به گفته برخی کارشناسان، این رقم برای کشوری با چنین مساحت کوچکی، قابل توجه است.

با این حال برخی تحلیل گران براین باورند که جنگ لفظی شدید بین دولت بوش و ایران برسر برنامه هسته ای، این نگرانی را در بین عرب ها دامن زد که تهران از توان بالقوه حمله به منافع نظامی و غیرنظامی آمریکا در سراسر خلیج فارس برخوردار است.

هرچند امارات کشوری کوچک است اما این سرزمین در امتداد یکی از راهبردی ترین گذرگاه های آبی جهان، تنگه هرمز، واقع شده است. بیش از 40 درصد مصرف روزانه نفت جهان از این آبراه به کشورهای غربی صادر می شود.

ایران تهدید کرده است در صورت وقوع هرگونه اقدام نظامی علیه این کشور تنگه هرمز را مسدود می کند؛ گرچه این امر غیرمحتمل است اما هرگونه اختلال در صدور نفت، ولو کوچک، پیامدهای شگرفی بر روی قیمت جهانی نفت خواهد داشت.

تنگه هرمز از جانب نیروهای دریایی آمریکا و انگلیس با پشتیبانی کشورهای خلیج فارس مراقبت می شود اما نگرانی ویژه امارات ناشی از همجواری آن با ایران است به نحوی که همه میادین نفتی و شهرهای بزرگ امارات در برد موشک های ایرانی قرار دارند.

امارات، بحرین و قطر میزبان تاسیسات نظامی و دریایی آمریکا هستند که ممکن است در صورت حمله به تاسیسات هسته ای ایران به اهداف بالقوه ضدحملات نیروهای ایرانی تبدیل شوند.

در سال 2006 جفری کوهلر، مدیر آژانس همکاری امنیت دفاعی که بخشی از وزارت دفاع آمریکاست به رسانه ها گفت: "همسایگان ایران در حال تجهیز خود و خرید سلاح از عرضه کنندگان تسلیحات غربی هستند."

وی افزود: "امارات و عربستان در میان کشورهایی قرار دارند که بیش از بقیه به دنبال سلاح های پیشرفته آمریکایی هستند."

[size=18]بررسی گزارش ها[/size]

با این حال «ریاض کهواجی»، مدیر موسسه تحلیل نظامی خاور نزدیک و خلیج فارس (INEGMA)، مستقر در دبی، گزارش منتشره موسسه سوئدی SIPRI در ارتباط با رتبه امارات در بین خریداران تسلیحاتی در جهان را کم اهمیت پنداشته و می گوید: "فکر نمی کنم خریدهای تسلیحاتی امارات از خریدهای مشابه کشورهایی چون ایران، اسرائیل، روسیه و خیلی کشورهای دیگر، بیشتر باشد!"

وی می گوید: "با این حال ما اطلاع داریم که هزینه های نظامی امارات هنگفت است و می تواند بسیاری از تولیدکنندگان سلاح در سراسر جهان را جذب خود کند، اما باید به یاد داشته باشیم که ساختار نظامی ما (امارات) یک ماهیت دفاعی دارد."

در دسامبر گذشته امارات قرارداد خرید موشک های پاتریوت به ارزش 3/3 میلیارد دلار را با آمریکا امضا کرد.
[color=red]
به علاوه آمریکا و امارات در حال مذاکره برسر انعقاد یک قرارداد 9 میلیارد دلاری شامل سامانه های دفاع موشکی و بالگردهای موسوم به باز سیاه هستند.[/color]

[size=18]امنیت داخلی[/size]

تعدادی از کارشناسان می گویند امارات مثل سایر کشورهای خلیج فارس علاوه بر تهدیدات خارجی با تهدیدات بالقوه داخلی نیز روبروست.
منطقه خلیج فارس در طول دو دهه گذشته پذیرای میلیون ها کارگر خارجی، عمدتا مرد، بوده که حتی از تعداد جمعیت بومی منطقه نیز فراترند.

در سال 2005 آمارها نشان داد که جمعیت امارات 8/4 میلیون نفر است که تنها 19 درصد ساکنان آن را عرب های بومی اماراتی تشکیل می دادند.

غیرعرب ها، عمدتاً شامل اتباع جنوب آسیا، نیمی از جمعیت کلی این کشور را تشکیل می دهند و گفته می شود 75 درصد نیروی کار امارات از اتباع جنوب آسیا هستند.

امارات همواره علاقه مند بوده تا این پیام را ارسال کند که دارای یک ارتش و قوای امنیتی داخلی قدرتمند است.

«موتار جمعه» یک تبعه اماراتی که مطالعاتی درباره جمعیت شناسی کشورهای عربی خلیج فارس را منتشر و همزمان در برنامه توسعه سازمان ملل فعالیت داشته است می گوید: "امارات از یک بحران جدی ترکیب جمعیت رنج می برد."

وی می افزاید: "می توانم بگویم که امارات و سایر کشورهای عربی از این نظر در یک وضعیت ناگوار قرار دارند و در مجموع معتقدم که لزوم وجود نیروهای امنیتی آماده به رزم با پشتبانی یک ارتش قدرتمند احساس می شود."

این کارشناس اماراتی اضافه می کند: "این واقعیت که کارشناسان خارجی شاغل در امارات از تعداد اتباع بومی این کشور فراتر هستند تا حدودی نگران کننده است. ما سال گذشته شاهد آشوب ها و شورش هایی از سوی کارگران مهاجر ناراضی بودیم که به سوی مردم حمله می کردند و خشونت را ابزاری برای رسیدن به اهدافشان قرار داده بودند."

جمعه ادامه می دهد: "حتی برخی از کشورهای آسیای جنوبی از ما می خواستند تا به کارگران آنها در کشورمان تابعیت بدهیم."

به رغم انتقادات سازمان های حقوق بشر، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در طول سال های اخیر درخواست برخی کشورهای آسیایی برای اعطای تابعیت به کارگران مهاجر را نادیده گرفته اند.

http://www.tabnak.com/nbody.php?id=3148

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18][color=blue]توجیه اقدامات ضد ایرانی کرملین توسط کارشناسان روس[/color][size=18][/size][/size]

کارشناسان روسی بر این باورند که، ایرانیان در حال حاضر از اوضاع ایجاد شده پیرامون برنامه هسته ای خود و به ویژه مواضع روسیه در این باره بسیار نگران هستند.

به گزارش خبرنگار "تابناک"، پروفسور "ولادیمیر ساژین" در گفتگو با "ریانووستی" با طرح موضوع نگرانی ایرانیان از مواضع روسیه در قبال برنامه هسته ای ایران به تحلیل شرایط موجود پرداخته و می گوید: "من فکر می کنم که ایرانیان واقعاً نگران اوضاع ایجاد شده هستند، و حتی شاید بسیار بیش از سال گذشته. به طور مسلم اعلامیه "مدودف" رئیس جمهور روسیه نیز در این خصوص، مبنی بر اینکه تشدید تحریم ها غیر ممکن نیست، کمی ایرنیان را نگران می سازد. زیرا حتی فشار اقتصادی ناچیزی هم که در چهارچوب سه قطعنامه اعمال می شود، بخش بازرگانی و مقامات ایران را نگران ساخته است، هرچند که آنها در این رابطه آشکارا چیزی نمی گویند".

وی در ادامه اظهار داشت: "به نظر من اوباما به ایران مهلتی معین می دهد. در ضمن، سارکوزی رئیس جمهور فرانسه تاکید کرد که مهلت تا پایان سال جاری است. و پس از آن نگاه می کنند که ایران چگونه در این راستا رفتار خواهد کرد و تصمیمی مشخص خواهند گرفت. من فکر می کنم که تا سال نو میلادی هیچگونه تصمیم اساسی اتخاذ نشود".

روز 1 دسامبر "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور ایران در رابطه با صدور قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی اظهار داشت که "برخی کشورها و دولت‌ها ازجمله دولت انگلیس به شدت با آن شرایط آرامش قبل از قطعنامه اخیر مخالف بودند" و افزود که "برخی دیگر هم به نظر من فریب خوردند، روسیه اشتباه کرد، روسیه تحلیل درستی از شرایط امروز دنیا ندارد، شاید بر اساس اطلاعاتی که درست نیست به آن طرف رفت".

رئیس جمهور ایران خاطر نشان کرد که "موضوع هسته‌ای از نظر ما حل شده است و ما هم اکنون موضوعی به نام موضوع هسته‌ای که بخواهیم درباره آن با آنها گفتگو کنیم نداریم، حال هر قدر می‌خواهند هیاهو کنند، این مسئله از نظر ما تمام شده است".

کارشناس ارشد انستیتو خاور شناسی آکادمی علوم روسیه در پایان این گفتگو اظهار داشته است: تهران در اواخر سپتامبر پیش از دیدار نمایندگان گروه "1+5" میانجیان بین المللی حل مسئله هسته ای ایران (پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان) به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد که در حدود 100 کیلومتری جنوب تهران در حوالی شهر قم دومین کارخانه غنی سازی اورانیوم در حال احداث است. بازرسان آژانس هسته ای سازمان ملل متحد در ماه نوامبر از این مرکز بازدید کرده و در پایان بازرسی ها اعلام کردند که هیچ چیز مشکوکی که باعث نگرانی جامعه جهانی شود، در این مرکز پیدا نکرده اند. در عین حال، "محمد البرادعی" مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش به اعضای شورای حکام که روز 16 نوامبر سال جاری ارائه شد گفته می شود که توضیحات ایران نسبت به ماهیت و اهداف دومین کارخانه غنی سازی اورانیوم که دو ماه پیش وجود آن اعلام شد، نیاز به توضیحات اضافی دارد.

در همین باره " الکساند شومیلین " مدیر مرکز مطالعات بحران خاورمیانه روسیه در یادداشتی با عنوان " بین ایران و غرب " که در روزنامه " مسکو تایمز " منتشر شده است، با اشاره به تشدید تنش های ایران با کشورهای غربی بر سر فعالیت های هسته ای می نویسد : " روسیه از فروش سیستم دفاع ضد موشکی اس 300 به کشورهای تندروی خاورمیانه به عنوان اهرمی موثر برای گسترش نفوذ خود در منطقه و نیز پاسخ به دخالت های آشکار و پنهان آمریکا در حوزه خارج نزدیک روسیه استفاده می کرد . با این حال ، تغییر فضای بین المللی متعاقب به قدرت رسیدن اوباما در سال 2008 باعث بازبینی مجدد آمریکا در روابط با روسیه شد . آمریکا امتیازاتی به روسیه داد . از جمله اینکه از استقرار سپر دفاع ضد موشکی خود در شرق اروپا چشم پوشید و از اصرار بر عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو دست برداشت."

"شوملین" در این یادداشت اضافه کرده است، پاسخ متقابل روسیه به این امتیارات آمریکا در قالب همکاری بیشتر در گروه 1+5 در زمینه تشدید تحریم های ایران بود. روسیه در این چهارچوب همکاری های خود را با گروه 1+5 درزمینه اعمال فشار بر ایران را افزایش داد و اخیرا وزیر خارجه روسیه در اظهاراتی عدم همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و گروه 1+5 را محکوم کرده است .

در واقع موقعیت روسیه در هماهنگی بیشتری با جامعه بین المللی برای اعمال تحریم و فشار بر ایران قرار گرفته است و طبیعتا یکی از دلایل عمده عصبانیت ایرانی ها از روسیه نیز در همین نکته نهفته است .

او در بخش دیگری از این یادداشت می نویسد: به لحاظ عملی ، تلاش مسکو در اتخاذ موضعی " میاندارانه " بین ایران و غرب بوده است . این موضوع یکی از اهداف سیاسی سفر اخیر " سرگئی شماتکو " وزیر انرژی روسیه به ایران بود . شماتکو قرار دادهای مختلفی در زمینه همکاری های نفتی و گازی با ایران به امضا رساند در حالی که در تهران از پاسخ به سوال خبرنگاران ایرانی درباره دلایل تاخیر در ارسال سیستم های موشکی اس 300 روسی به ایران ، اجتناب کرد .

اما سکوت شماتکو در این زمینه به این معنا نیست که مقامات روسیه در این زمینه موضعی نگرفته باشند . یک مقام عالی رتبه روسیه تلاش کرده است تا دلیل اصلی عدم ارسال موشک های اس 300 را به همتایان ایرانی خود توضیح دهد .

این کارشناس روس در بخش پایانی یادداشت خود می آورد: "دلیلی که او به ایرانی ها گفته این بوده است که مسکو در واقع با عدم ارسال این سیستم دفاع ضد هوایی سعی دارد از حمله قریب الوقوع اسراییل به ایران جلوگیری کند! ( اسراییل تهدید کرده است که در صورتی که مسکو قصد ارسال اس 300 ها را به ایران داشته باشد پیش از استقرارکامل این سیستم دفاع ضد هوایی در ایران – که حدود 9 ماه طول خواهد کشید - به تاسیسات هسته ای ایران حمله خواهد کرد چرا که با استقرار این سامانه کار حمله به تاسیسات هسته ای ایران مشکل تر خواهد شد.)

این دلیل روسیه به این معنا است که مقامات مسکو به خوبی از اهمیت بحران موجود در منطقه آگاهند و می دانند که اقدامات آنها تا چه میزان به ایجاد جنگ یا صلح در منطقه خلیج فارس تاثیر گذار خواهد بود ."

بررسی اظهار نظرهای استراتژیست ها و مسئولین روس نشان از آن دارد که روس ها به خوبی فضای شکل گرفته علیه خود در میان ایرانیان را درک کرده اند و اکنون تلاش می کنند با تحلیل هایی از این دست به توجیه رفتارهای مزورانه روسیه در قبال ایران بپردازند.

کرملین بر پایه سنت خود در روابط خارجی و سیاست راهبردی اش در امور بین المللی، همواره به بهره گیری از فضاهای تنش زا میان کشورها توجه ویژه داشته است و هیچگاه نتوانسته به عنوان متحدی که به همکاری متقابل بر اساس منافع متوازن دو جانبه پایبند است نقش آفرینی کند. به نظر می رسد وقت آن رسیده باشد که دولتمردان ما، روسیه را به اتخاذ مواضع شفاف تر و روشن کردن میزان پایبندی اش به تعهداتی چون راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر وادار کنند، وگرنه نتیجه ادامه این مسیر، جز هدر دادن منافع ملی ما و افت پرستیژ بین المللی ایران نخواهد بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عصر ایران - فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه گفت که آمریکا طرحی را برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران تهیه کرده است.

به گزارش عصر ایران، دیوید پتراوس فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه که مقر آن در قطر است ، در گفت و گو با شبکه سی ان ان اظهار داشت: آمریکا به جز دیپلماسی و مجازات ها، طرح های اضطراری را برای تعامل با برنامه هسته ای ایران در اختیار دارد.

این مقام نظامی آمریکا به جزئیات این طرح های اضطراری اشاره ای نکرد اما گفت که ارتش آمریکا تاثیر هر گونه اقدامی را در این زمینه بررسی کرده است.

وی گفت که فرماندهی نیروهای آمریکا در منطقه عملکرد مسولانه ای نخواهد داشت اگر طرح هایی را برای همه احتمالات درباره ایران در دست نداشته باشد.

فرمانده نظامیان آمریکایی در منطقه در پاسخ به سوالی درباره حمله به تاسیسات هسته ای ایران تصریح کرد: بله حتما می توان تاسیسات هسته ای ایران را مورد هدف قرار داد.

پتراوس گفت: ایران تاسیسات هسته ای خود و تونل های زیرزمینی را گسترش می دهد. این تاسیسات در مقابل حملات بمب ها آسیب پذیر هستند . حتما می توان این تاسیسات را مورد هدف قرار داد . میزان تاثیرگذاری این حملات بستگی به طرفی دارد که این حملات را اجرایی کند و نوع تسلیحاتی است که از آن استفاده می شود.

وی همچنین تاکید کرد: تاریخ معینی برای پایان دوره زمانی حل دیپلماتیک مسئله هسته ای ایران و اجرای طرح های نظامی وجود ندارد. پس از یک دوره زمانی مشخص حتما زمان تحرک فراخواهد رسید.

این مقام نظامی آمریکا اضافه کرد: همچنان مقداری از زمان برای قدرت های جهانی برای مشارکت دادن ایران در روند دیپلماتیک وجود دارد.

قرار است دیپلمات های شش کشور 5+1 متشکل از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد یعنی آمریکا، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس به همراه آلمان در نیمه ماه جاری میلادی نشستی را درباره موضوع هسته ای ایران برگزار کنند.

ایران بارها تاکید و تصریح کرده است که هر گونه حمله ای به تاسیسات هسته ای اش را با قاطعیت تمام پاسخ نظامی خواهد داد .

قدرت موشکي ايران فراتر از تصور

وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح گفت؛ قدرت بازدارندگي موشکي جمهوري اسلامي ايران فراتر از تصور دشمنان است.

به گزارش روابط عمومي کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سردار سرتيپ «احمد وحيدي» در جريان بازديد از فرماندهي موشکي نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جمع فرماندهان و کارکنان اين نيرو طي سخناني خاطرنشان کرد: برخلاف جوسازي و فضاي تبليغاتي مسمومي که دشمنان در سطح افکار عمومي در پي شکل‌گيري آن هستند، توان بازدارندگي جمهوري اسلامي در ابعاد مختلف و از جمله تجهيزات موشکي، در راستاي تامين امنيت ملي و منطقه يي و ممانعت از تعدي احتمالي دشمنان قسم خورده نظام اسلامي است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فعلا هیچ طرحی برای حمله وجود نداره! اینها هم هارتو پورت های رسانه ای برای گرم نگه داشتن تنور هستن.
فعلا باید بشینیم منتظر تحریم های جدید باشیم.
[size=7](کاش زود حمله کنن خلاص شیم!) [/size] :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زمانی حمله میکنن که به مدت چند هفته هیچ خبری از حمله نباشه و به ظاهر گفتگوهایی در سطح نماینده یا سفیران دو طرف در یه کشور ترتیب بدن و به قول معروف سرمون رو گرم کنن.

مسعود جان شما هم عجله نکن دیر یا زود مزه بمب یک تنی رو میچشی. ما جنگی با یک قدرت بیگانه خواهیم داشت که به احتمال قوی آمریکا هست اما زمانش نامشخص.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][size=24](کاش زود حمله کنن خلاص شیم!) [/size][/quote]

عجب! يعني آلودگي نصف كشور به ذرات اورانيم غني شده و احتمال مرگ هزاران نفر مهم نيست!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]پتراوس گفت: ایران تاسیسات هسته ای خود و تونل های زیرزمینی را گسترش می دهد. این تاسیسات در مقابل حملات بمب ها آسیب پذیر هستند .[/quote]

:mrgreen: :mrgreen: :mrgreen:

جالب بود مقادیری خندیدیم!

از سگی که واق واق می کنه نترس. . .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ای بابا! برادر نصیر چرا اینقد بزرگش کردی! :mrgreen:
هر روز دارن میگن حمله میکنیم حمله میکنیم! پس کو؟ بیان جلو دیگه! :mrgreen:
...
البته برادر سعید بهت قول میدم کشور ما در آینده با هیچ کشوری وارد جنگ نخواهد شد! و بسیار کشوری صلح طلب و امن و راحتی خواهد بود.
که هر روز سایه تهدید و تحریم از روش حذف میشه. [size=7](پیش بینی خودمه)[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اون ژنرال قبلی اسمش چی بود؟ خیلی سنجیده تر حرف میزد

بهرحال از آمریکا که شخصیت جهانی داره بعید بود که خودشو تا حد تهدید توخالی کوچیک کنه و مثل صهیونیستها هر روز واق واق کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که این رژیم توانایی به راه انداختن جنگ علیه ایران را ندارد اعترافی که نشان دهنده وحشت این رژیم از پیامدهای ماجراجویی نظامی علیه کشورمان است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه الجزیره، دان حالوتس در گفتگو با شبکه 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که این رژیم توانایی حمله به تاسیسات هسته ای ایران را ندارد و چه بسا این امر به خاطر نداشتن تجهیزات نظامی لازم باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر هم پیمانان غربی رژیم اسرائیل در مقابله با برنامه هسته ای ایران شکست بخورند رژیم صهیونیستی به چه اقدامی روی خواهد آورد؟ در اظهاراتی که نشان دهنده ناامیدی بود، گفت : در آن هنگام ما باید بیندیشیم چگونه با این موضوع تعامل کنیم و من اکنون چیز دیگری نمی گویم.

اظهارات حالوتس در حالی مطرح می شود که دیگر مقامات رژیم صهیونیستی بارها در راستای انحراف افکار عمومی جهان از جنایات جنگی و سلاحهای هسته ای این رژیم تهدید کرده اند که جامعه بین الملل باید با برنامه هسته ای صلح آمیز ایران مقابله کند و در صورتی که به این اقدام مبادرت نورزد خود به تنهایی به گزینه نظامی علیه کشورمان روی خواهد آورد.

لینک
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=961081

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18][color=red][align=center]سرهنگ سابق سیا : حمله به ایران کابوسی وحشتناک است [/align][/color][/size]

" ند کابانیس " سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا و افسر سابق سازمان سیا در واکنش به مقاله اخیر " جان بولتون " سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل در روزنامه وال استریت ژورنال حمله به ایران را کابوسی وحشتناک برای امریکا خواند .

به گزارش عصر ایران چندی پیش جان بولتون کارشناس موسسه محافظه کار " آمریکن اینترپرایز " و سفیر سابق دولت پرزیدنت بوش در سازمان ملل با چاپ مقاله ای در روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا ادعا کرده بود که تنها راه جلوگیری از بر هم خوردن توازن قوا در خاورمیانه و جلوگیری از تسلیح اتمی ایران حمله نظامی آمریکا یا اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران است .

سرهنگ بازنشسته " کابانیس " با رد نظر بولتون می نویسد : " نکته مهمی که بولتون در مقاله خود به آن اشاره نمی کند این است که رهبران حاکم بر ایران چه واکنشی نسبت به حمله ما به ایران خواهند داشت ؟ حمله به تاسیسات هسته ای ایران کار آسانی نخواهد بود . این تاسیسات در منطقه وسیعی از این کشور و حتی در دل کوهها پراکنده اند . "

وی در ادامه می نویسد : " اما بیایید فرض را بر این بگذاریم که حمله آمریکا یا اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران به اهداف از پیش تعیین شده برسد و چرخه سوخت هسته ای ایران را با موفقیت نابود کند . آیا حتی در این صورت ایران توانایی تهدید امنیت ملی آمریکا را خواهد داشت ؟ متاسفانه من بر این باورم که ایران این توانایی را دارد ".

وی در شرح توانایی ایران برای مقابله به مثل و واکنش به حمله نظامی آمریکا می نویسد : " به طور میانگین روزانه 15 تانکر بزرگ نفت حدود 17 میلیون بشکه نفت را از تنگه هرمز خارج می کند و با توجه به این موضوع تنگه هرمز امروز یک منطقه بسیار استراتژیک است که کنترل آن در اختیار ایران است ".

این سرهنگ بازنشسته آمریکایی می افزاید : " حتی اگر نیروی دریایی ایران به طور مستقیم یارای رودررویی با نیروی دریایی آمریکا در این منطقه را نداشته باشد ، ایران قادر است با مین گذاری وسیع در این تنگه عملا صدور 40 درصد نفت مصرفی جهان را متوقف کند و یا حتی با موشک های سطح به سطح خود نفت کش های عبوری از تنگه هرمز را هدف قرار دهد ".

وی می افزاید : " اگر ایران بتواند در دوره زمانی نسبتا بلندی چنین تهدیدی را برای عبور نفت کش ها از این تنگه ایجاد کند این کار تاثیری فاجعه آمیز در اقتصاد آمریکا ( و جهان ) خواهد گذاشت . "

سرهنگ آمریکایی در ادامه مطلب خود می نویسد : " باز کردن مجدد تنگه هرمز نیاز مند پیاده کردن نیروی زمینی از سوی آمریکا در سواحل شمالی خلیج فارس است و با توجه به محدودیت ها و مشکلات موجود ارتش آمریکا در منطقه انجام این عمل سناریویی وحشتناک برای نیروهای نظامی آمریکا خواهد بود . "

وی در خاتمه می نویسد : " ما یک بار در جریان حمله به عراق با اشتباه محاسبات فاحش در دام افتادیم ، بیایید این اشتباه را در مورد ایران تکرار نکنیم ".


منبع :
[color=green]دوست عزيز ادرس كامل مطلب ارسالي را بگذاريد .
امين[/color]

[img]http://www.asriran.com/files/fa/logo/5_898.gif[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] " ما یک بار در جریان حمله به عراق با اشتباه محاسبات فاحش در دام افتادیم ، بیایید این اشتباه را در مورد ایران تکرار نکنیم ". [/quote] ممنون از خبرتون

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
saeed_hakimi با عرض سلام و خوش آمد گويي خدمت شما كاربر جديد الورود ، اميدوارم فعاليت خوب و مفيدي در اين انجمن داشته باشيد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.