Recommended Posts

البته تحليل هاي مشابهي در مورد رژيم صهيونيستي وجود دارد، حتي برخي از اين تحليل ها حداكثر زمان باقي مانده حيات اين رژيم را كمتر از 10 سال آينده بيان مي كنند.(از لحاظ فروپاشي داخلي و ...).
جالب اينجاست كه برخي از تحليلگران صهيونيست، زمان كوتاه تري را بيان مي كنند كه البته آنها مقاصد ديگري را از بيان اين زمان كوتاهتر دنبال مي كنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب dexon . خود شما بودید که حرف از حمله ی هوایی زدید. من در مورد حمله ی هوایی گفتم که خیلی سخته.

برای این گفتم که برای ما زدن اونها راحته، که ما از طریق جنگنده و بمب افکن اقدام نمیکنیم، بلکه موشکی اقدام میکنیم.

اونها هم اگر کار موشکی کنن، راحتتر خواهد بود، براشون.

این در جواب شما بود که حرف از بمب افکن زده بودید.
[quote]
اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست! [/quote]

در مورد حرف وزیر که میگید تهی هست. بارها تو این تایپیک دلایل و تردیدهایی که گفته شده، در وجود یا عدم وجود توانایی لازم برای زدن نیروگاه، فکر کنم کافی باشه برای شما تا به راحتی مدعی نشید، که حرف وزیر از لحاظ نظامی تهی هست.

من گفتم که از لحاظ موشکی کارشون راحت تره، اما این یه توصیف نسبی در مقابل حمله ی هوایی بود. نه اینکه واقعا کار ساده ایست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان ما از لحاظ نظامی مد نظرمون بود این موضوع رو بررسی کنیم البته دوستان زحمت کشیدن باقی تحلیلها رو هم نوشتن اما چند تا مورد هست که خلط شد.
یکی اینکه مذاکرات تشکیلات خود گردان و اسرائیل برای اسرائیل فارغ از موضع برهم زننده حماس و چند گروه دیگه پیروزی به حساب می اد چون اونها پس از چندین دهه تونستن مذاکره بدون پیش شرط رو در دستور کار قرار بدن و نهایتا این موضوع اونها رو به این طرف سوق میده که تشکیلات خودگردان مثل مصر و اردن یک توافقنامه با اسرائیل می بنده که مقداری از اراضی رو در اختیار اونها می زارن و اونها هم ممتعهد میشن اسرائیل رو به رسمیت بشناسن و در ضمن تعهد می دن که دیگه از انجام هر گونه حمله ای جلوگیری کنن و این یعنی همون دو هدفی که سالهاست اسائیل در منطقه به دنبال اون بوده یعنی 1 به رسمیت شناخته شدن و 2 واگذاری رسمی امنیت شهرک نشینان به خود طرف مقابل همین کار رو می خواستن در دهه 80 و 90 میلادی سر لبنان در بیارن و فقط مقاومت حزب الله این ترفند رو ناکام گذاشت.
پس فکر نکین فلسطینیها کاری از پیش بردن هیچ قطعنامه ای برای فلسطین در طی این 60 سال هدفی روشن مشخص نکرده و اگر کرده هیچ ضمانت اجرایی برای اون موجود نبوده و نیست می تونید متن این توافقها رو بخونین.
در تمام این توافق ها فلسطینیها همیشه به شکلی با یک قرارداد مبهم مواجه بودن و مشکل اینجاست که سران تشکیلات خودگردان اینقدر نفهم هستن که نمی فهمن بدون داشتن برگ برنده و قدرتی برای اعمال بر دشمن نمی تونن امتیاز بگیرن .
مثل این می مونه شما هیچ قدرتی نداشته باشین و همسایه شما بتونه بیاد تمام خونه شما رو بگیره و زن و بچه شما رو هم بگیره بعد یه عده ای بیان همون یک چاقوی توی دستتون رو برای مقابله با اسلحه گرم دشمن از شما بگیرن و بعد بگن خوب حالا بشینین صحبت و مصالحه کنید اون هم در صورتی که شما اینقدر به دشمنتون نزدیک بودن که با یک ضربه بتونین قلب دشمن رو بزنین و دست حامل اسلحه حریف رو هم مهار کرده بودین.
این میانجیگری فقط به ضرر شما بوده با توجه به اینکه این میانجی ها فقط برای کمک به دشمن این کار رو کردن و حالا شما در مذاکره هم نمی تونین کاری از پیش ببرین چون برگی برای بازی در دست ندارین.
تنها راه فلسطین مقاومت هست و نمونه اون در غزه بارزه که با اینکه جنگی ویرانگر رو تجربه کردن ولی الان با سر بلندی و عزت در نداری زندگی می کنن ولی دشمن تا چند کیلومتر عقب نشسته و جرات ورود به غزه رو نداره ولی نتیجه صلح تشکیلات خودگردان در کرانه باختری هم کاملا مشخصه که خیلی راحت خونه های فلسطینیها رو میگیرن خراب و به جای اون شهرک میسازن و از همه لحاظ تحت حفاظت هستن و خیلی وقتها خود تشکیلات مامور سرکوب مردم فلسطین میشه.
شیشه عمر اسرائیل فقط امنیت اون هست که شعار تمام کابینه ها و روسای جمهور اونها از اولین تا اخرین دول اونها بوده و هست.
در صورت به درازا کشیدن مذاکرات و راههای مصالحه هم فلسطین به مرور زمان از اذهان پاک شده و موجودیت خودش رو از دست داده و اسرائیل به چیزی که می خواد میرسه.

در ورد جنگ باید بگم به قول دوستان اگر امریکا وارد جنگ با ایران بشه ایران مثل بقیه کشورها نگاه نمی کنه بلکه ضربات دو طرفه میشه نهایتا اونها یا باید نیرو پیاده کنن یا به حملات موشکی و هوایی ادامه بدن اگر حملات هوایی و موشکی ادامه پیدا کنه اونها هم متحمل خسارت زیادی میشن و تمام نیروها و امکانتشون در منطقه مورد هدف قرار میگیره هیچ کس نمی دونه دقیقا چند ده هزار نفر نیروی امریکایی طعمه توان موشکی ایران میشن ممکنه این رقم به 50 هزار هم برسه که این یعنی عدم امریکا در مقابل تمام زیر ساختهای ایران از نظر اقتصادی از بین میره نهایتا ایران مثل جنگ عراق حاضر به اتمام جنگ با صرفا یک اتش بس نمیشه و یکی از شروط پایان جنگ غرامت خواهد بود و اونها یا باید این شرط رو قبول یا برای ممکنه حتی دهه ها با ایران بجنگن که امریکا و در کل غرب این توان رو برای جنگ فرسایشی ندارن و اگر قبول کنه یعنی شکست و در این صورت تمام تحریم ها از بین میره چون کشور مغلوب نمی تونه اقدامی برای تحریم بکنه و اون زمان دنیا ایران رو به عنوان قدرتی که توان شکست امریکا رو داره میشناسه دارایهای بلوکه ایران ازاد تحریم ها لغو و کشورهای مثل عراق و امریکا مجبور به پرداخت غرامت میشن و روابط بین المللی و چندجانبه دوباره بر قرار خواهد شدو با این روند ایران نه تنها با این جنگ ضعیف نمیشه بلکه در عرض چند سال می تونه تمام کشور رو دوباره اباد کنه.

و حال اگر بخوان نیرو پیاده کنن عین زمان سلوکیها میشن(جالبه میگن تاریخ تکرار میشه) به چه شکل غرب عین سلوکیها و یونانیها و مقدونی ها با سواره نظام و پیاده نظام قوی اسلحه که اون زمان فالانکس ها بودن الان تانک ها و هلی کوپتر پیشروی میکنه و ایران مثل اشکانیها با تیراندازی و جنگ چریکی و فرار و گریز و ایذا تمام این توان رو به بغما می برن و جالبه طرف ایرانی الان هم به فکر مقابله به مثل با تانک و هلی کوپتر نیست بلکه سیاست خودش رو بر موشک ضد زره و ضد هوایی که نمود همون کمانهای پارتی هست استوار کرده.

این نیرو در ایران اگر حتی تا قلب تهران هم پیش بره دچار جنگی فرسایشی و چریکی میشه که انهای اون چیزی جز شکست نیست و باز سناریوی بالا تکرار میشه دوستان فکر نکننی جنگ اینقدر هم برای ایران بده این جنگ اخرین جنگ ما برای شکست شیطان هست و اگر ببریم ما جای امریکا رو خواهیم گرفت در صحنه جهانی.
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.
برخی دوستان جنگ رو بدون نهایت اون در نظر میگیرن و این درست نیست اینده اون هم خیلی مهمه که برای ما من به جرات میگم روشنی و برای اونها چیزی جز نابودی نداره .
ما خدا رو داریم و امام عصر رو ما باید باور کنیم که امام عصر چیزی ذهنی نیست بلکه عینی و واقعی هست ما باید باور کنیم که خضر و الیاس دو پیامبر خدا برای کمک به بندگان خدا هنوز زنده هستن اگر شما احساس کنید امام زمان الان بقل دست شما نشسته ایا باز حرفی از شکست و نابودی و... می زنید نه مثل بچه مدرسه ای که باباش رو در مدرسه می بینه و قلدر مدرسه رو زمین می زنه شما هم همین حس رو خواهین داشت خداوند حی است و قادر نه امریکا.

در مورد حمله هم دوستان خوب متوجه نشدن چیزی که مشخصه اینه که حمله موشکی از هر طرفی انجام بشه طرف مقابل توان دفاع رو نداره حال جریکو یا شهاب چون هیچ سیستمی این توان رو روی کره زمین نداره اما موضوع اینجاست که ما وصعت داریم و با پدافند غیر عامل و استتار فریب اختفا وخیلی روشهای دیگه مثل بردن تاسیسات در دل کوهها که حتی حملات اتمی روی اونها بی فایده است می تونیم به راحتی مقداری از این فشار رو خنثی کنیم و در عین حال ما این توان رو داریم که این جنگ موشکی رو برای مدت طولانی ادامه بدیم امام در مقابل اسرائیل وصعت کم عدم داشتن کوهستان به تمام معنا تداخل مناطق نظامی و مردمی و توان پایین تر از نظر موشکی رو داره و این در نهایت باعث ضربه پذیری بالای اون میشه و حتی در برابر بقیه گزینه ها باز جواب ایران همین تاکتیک خواهد بود.

این رو هم اضافه کنم اگر جنگی در بگیره اسرائیل توان این رو نداره که در چند جبهه درگیر بشه در یک جبهه با راکتها و موشکهای ایران حزب الله و سوریه طرفه و از طرفی طبق برخی گفته ها در این جنگ که ایران و سوریه هم درگیر بشن نیروهای سوری حزب الله و حماس پیشروی خواهند کرد و این ممکنه باعث صقوط بخشی از خاک اسرائیل هم بشه و بقیه حملات هوایی و موشکی اونها دیگه قابل انجام نباشه.

اما بحث بر سر حملات هوایی موضوعی دیگست که اولا ایران از این روش استفاده نمی کنه به خاطر بعد مصافت و خطرات همراه البته از جانب سوریه بعید نیست.
ولی طرف اسرائیلی تکیه زیادی بر این نوع حمله داره و این هم اثبات شده است که ما و پدافند ما توان این رو دارن که مقابله کنن اگر حتی فقط 30 درصد از هواگردهای دشمن هم نابود بشن دوستان فکر نکنن بقیه می تونن کار خودشون رو انجام بدن اصل در حمله هوایی بر ان هست که این نیرو هر کدام وظیفه خودشون رو دارن و در صورت دادن تلفات بالاتر از 20 درصد عملا عملیات شکست خورده حساب شده و متوقف میشه.

من اعتقاد دارم هر طرف برای نیروی هوایی مقابل می تونه مشکل درست کنه اما نیروی موشکی خیر اصلا.
اما منظور من موشکهای بالستیک هست نه کروز چون این نوع حمله تقریبا با بودن چندین لایه دفاعی و انواع رادارها در ایران عملا قبل از رسیدن به منطقه شناسایی میشه و نابودی این نوع موشکها در صورت اطلاع حتی با پدافند توپخانه ای عادی هم کاری راحته چه برسه به موشک.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بابا چرا انقدر داستانو کش میدین.اگه بخواد میتونه بزنه.اما بعدشم میخوره.از قدیم گفتن زدی ضربتی،ضربتی نوش کن.فقط یه فرق کوچیک این وسط هست.اونم اینه که اسراعیل ضربت رو میزنه،اما بجای یک ضربت چند ده یا چند صد ضربه نوش جون میکنه.غیر از دلایل سیاسی یک سری دلایل دیگه هم هست که جلوشون رو میگیره.مثلا اونا میدونن ما بر خلاف دنیا از تلفات دادن خوشمون میاد و برامون مردن یا زنده موندن فرقی نداره.در ضمن،اونا عجایب جنگ تحمیلی رو دیدن که البته این عجایب کم نبودن و همین اونارو بیشتر میترسونه.یکی دیگش هم اینه که اسرائیل در صورت شروع جنگ با نیروی هوایی و زمینی و دریایی و موشکی بجنگه،اما ما حداقل با نیروی زمینی به این زودیها طرف نیستیم.و خیلی چیزهای دیگه که بعضیاش رو دوستان گفتن.حمله به ایران توسط اسرائیل بدون کمک خارجی امکان نداره و اگه به فرض محال صورت بگیره اسرائیل در کمتر از یک سال از لیست سازمان ملل حذف میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم ميشه يه كارايي كرد كه حتي پس از برخورد موشك به راكتور حتي اگه بتن شكن هم باشه صدمه زيادي به راكتور نرسه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر hamid007 من با اصل حرف شما موافقم ولی با موضوعیتش نه.

مواردی که شما فرمودین فوق العاده بدبینانه بیان شده.

به عنوان نمونه، اخیرا (بعد از تحریمهای جدید) ما با چین مذاکرات صادرات گاز رو شروع کردیم. درحالیکه شما نظر دیگه ای داشتین.

در مجموع فکر می کنم تاثیر رسانه های خارجی بعضا تاحدی در مردم خودمون هم دیده میشه و این اصلا خوب نیست.

برادر opera موارد مهمی رو ذکر کردن که بنده هم با اونها موافقم.
قدرت اصلی اسرائیل (و نیروهای غربی) نیروی هوایی اونه و برنامه اصلی دفاعی کشور ما هم مقابله با همین مساله است. همون چیزی که مسئولینمون گفتن: تبدیل نقاط قوت دشمن به نقاط ضعف!

همچنین بحث جنگ با امریکا هم مطرح شد که من تا حد زیادی با موارد ذکر شده موافقم.

_______________

در رآکتورها، میله های فرمان، مخازن اضطراری و چندین راه حل دیگه برای جلوگیری از بروز حادثه وجود داره ولی اگه آسیب اونقدر زیاد باشه که خود سیستمهای امنیتی از کار بیافتن دراینصورت یه فاجعه انسانی بوقوع می پیونده. البته ان شاء الله هیچ وقت این اتفاق نمی افته.

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همین طوری که ما می تونیم به دیمونا اسرائیل حمله کنیم و اونا نمی تونن جلوش بگیرن اونا هم می تونن به سادگی به نیروگاه حمله کنن و ما هم نمی تونیم جلوشون بگیریم اون کلمه (اگر بتونن) که جناب وزیر بیان کردند فقط برای خالی نبودن عریضه گفتن وگرنه خودشون خوب میدونن نمیشه جلوی انهدام نیروگاه گرفت اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست! [/quote]
[quote]در مورد صحبت وزیر هم باید بگم بله صحبت ایشون کاملا جنبه سیاسی دارن ولی از لحاظ جنبه نطامی تهی هست! [/quote]
دکسون عزیز :
دلایل شما برای اثبات ادعایی که دارین اصلا" جنبه علمی نداره و مع العصف بیشتر اسمون ریسمون بافتنه!
- بنده عرض میکنم موشک های بالستیک تسلیحات نقطه زن نیستن و با درصد خطایی که دارن اصلا" مناسب این کار نیستن (که ما بخوایم باهاش دیمونا و اونها بوشهر رو نابود کنن....) شما باز حرف خودتون رو میزنین!
به عبارت دیگه اسرائیل تا الان 2 تا نیروگاه سوریه و عراف رو نابود کرده که در هر دوی اونها با وجود در اختیار داشتن تسلیحات بالستیکی از وجود جنگنده بهره برد در صورتی که ریسک عملیاتی بالایی داشت!
- بنده عرض میکنم برای نابودی سایت های هسته ای نیاز به بمب های سنگر شکن 14 تنی که روی بمب افکن لود میشه هست و به طبع اون حضور این جنگنده ها روی سایت یا نیروگاه که قبل از اون باید رادار پیش اخطار هدف قرار بگیره - لایه های پدافند هوایی ما شکسته بشه - سامانه ها دیکویز بشن - دفاع هوایی ما سرکوب بشه - جنگ الکترونیک انجام بشه و ....... که انجام یه همچین کارایی از عهده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی خارجه ... !! ( با تمام امکاناتی که IDF از ارتش ایالات متحده برای انجام یه همچین حرکتی عاریه گرفته)

در اصل اگر نظامیان کشور ما در صورت حماقت IDF از بازخوردهای وسیع موشکی و .. صحبت به میان میارن به دلیلی ضعف سامانه های پدافندی ما نیست بلکه میخوان اونها رو متوجه عواقب بعد از اون هم بکنن وبه کنایه به اونها یاداوری کنن که در صورت همچین حماقتی ما فقط بحث دفاع رو دنبال نمی کنیم وچون شما به ما حمله کردین ما هم با تسلیحات در اختیارمون حمله متقابل رو انجام خواهیم داد!( تو ورزش ها رزمی وقتی که مهاجم حمله میکنه ... اول دفاع میکنن و بعد حمله ...)
ضمنا" شبکه های پدافندی کشور به طرق گوناگونی در حال تسته و نقاط ضعف و قوت اون به خوبی مشخص و رفع گردیده و وقتی که یه مقام نظامی اعلام میکنه اسرائیل توان انجام این کار رو نداره با علم به این مطلب اظهار نظر میکنه نه از روی حس ناسیونالیستی و ...!!
( یه خواهش از میثم عزیز :
لطف کنین یه نقشه از رژیم صهیونیستی به همراه مولفه های زیر تو تاپیک قرار بدین :
1- مساحت کل مناطق اشغالی
2- فاصله هوایی مرز لبنان تا اخرین نقطه سرزمین های اشغالی
3- فاصله هوایی مرز سوریه تا اخرین نقطه سرزمین های اشغالی)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان کسی لیستی، فهرستی، چیزی از این تجهیزات نیروی هوایی رژیم غاصب صهیونیستی داره ؟؟؟

با توجه به بحث پیش آمده دوست دارم بدونم که چه جوری هست ؟؟؟

آیا واقعا از عهده نیروی هوایی این دیوانه ها بر می یاد یا نه ؟؟؟

در ضمن یه آماری از تجهیزات آمریکا در منطقه هم بدهید بد نیست، چون ممکنه بخواد کمکش بکنه !!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام مجدد خدمت همه برادران

برادر صدرا سفارشتون آماده است!

1) مساحت مناطق اشغالی: (کمتر از 22250 کیلومتر مربع)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/223.gif[/img]


2) طول و عرض سرزمین:
طول:445 کیلومتر
بیشترین عرض: 113 کیلومتر (منطقه جنوب غزه)
کمترین عرض: 13 کیلومتر (شمال تل آویو - محاصره شده بین کرانه باختری رود اردن و دریای مدیترانه (حوزه رود نیل))
[img]http://www.image-share.com/upload/329/224.gif[/img]


3) فاصله 75 کیلومتر از جنوب لبنان (توجه داشته باشید که نقطه ای تصادفی داخل مرز لبنان انتخاب شده است و فواصل از مرز نمی باشد)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/220.gif[/img]


4) فاصله 120 کیلومتری از جنوب لبنان (این فاصله شهر تلاویو رو بطور کامل در بر میگیره)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/227.gif[/img]


5) فاصله 150 کیلومتری لبنان و 50 کیلومتری غزه (این برد موشکی تقریبا کل مکانهای مهم و شهرهای رژیم صهیونیستی رو پوشش میده!)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/222.gif[/img]


6) دورترین نقطه حساس از لبنان: (350 کیلومتر)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/221.gif[/img]


7) فاصله لبنان تا جنوبی ترین نقطه: (400 کیلومتر)
[img]http://www.image-share.com/upload/329/225.gif[/img]


8) پوشش کامل تمامی آبهای سرزمین اشغالی: 180 کیلومتر
[img]http://www.image-share.com/upload/329/226.gif[/img]



نکات مهم:

1) در مرزهای لبنان و رژیم صهیونیستی، لبنان در ارتفاع بالاتری قرار داره و همین مساله چندین نقطه کور برای دیدبانان اسرائیلی بوجود آورده. (یکی از علل نصب دوربین در داخل لبنان هم همین مساله است)
2) جنگلهای سرزمینهای اشغالی کاملا چسبیده به مرز هستند (تنها فاصله آنها عرض یک جاده خاکی است!) و درصورت عبور از مرز، استتار به سادگی قابل انجام است.
موارد بیشتر و نقشه های واقعی (غیر از google earth) رو بنده نمیتونم قرار بدم. لطفا با همینها یه کاریش بکنین ;-)

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من به اسراییل حمله کنیم و خاکش را بعد از شخم زدن تصرف کنیم این طوری دیگر آنها به ما حمله نمی کنند چون ما قبلا این کار را کردیم و آن ها باید دفاع کنند با این جمله موافقید که کلا حمله از دفاع راحت تر است ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]همین طوری که ما می تونیم به دیمونا اسرائیل حمله کنیم و اونا نمی تونن جلوش بگیرن اونا هم می تونن به سادگی به نیروگاه حمله کنن و ما هم نمی تونیم جلوشون بگیریم اون کلمه (اگر بتونن) که جناب وزیر بیان کردند فقط برای خالی نبودن عریضه گفتن وگرنه خودشون خوب میدونن نمیشه جلوی انهدام نیروگاه گرفت اینجا تنها چیزی که مانع این کار اونا میشه ترسشون از پاسخ ایران به حمله هست وگرنه با یه بمب افکن با چنتا از این کوچولوها میشه خاک نیروگاه به توبره بست! [/quote]
[quote]در مورد صحبت وزیر هم باید بگم بله صحبت ایشون کاملا جنبه سیاسی دارن ولی از لحاظ جنبه نطامی تهی هست! [/quote]
دکسون عزیز :
دلایل شما برای اثبات ادعایی که دارین اصلا" جنبه علمی نداره و مع العصف بیشتر اسمون ریسمون بافتنه!
- بنده عرض میکنم موشک های بالستیک تسلیحات نقطه زن نیستن و با درصد خطایی که دارن اصلا" مناسب این کار نیستن (که ما بخوایم باهاش دیمونا و اونها بوشهر رو نابود کنن....) شما باز حرف خودتون رو میزنین!
به عبارت دیگه اسرائیل تا الان 2 تا نیروگاه سوریه و عراف رو نابود کرده که در هر دوی اونها با وجود در اختیار داشتن تسلیحات بالستیکی از وجود جنگنده بهره برد در صورتی که ریسک عملیاتی بالایی داشت!
- بنده عرض میکنم برای نابودی سایت های هسته ای نیاز به بمب های سنگر شکن 14 تنی که روی بمب افکن لود میشه هست و به طبع اون حضور این جنگنده ها روی سایت یا نیروگاه که قبل از اون باید رادار پیش اخطار هدف قرار بگیره - لایه های پدافند هوایی ما شکسته بشه - سامانه ها دیکویز بشن - دفاع هوایی ما سرکوب بشه - جنگ الکترونیک انجام بشه و ....... که انجام یه همچین کارایی از عهده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی خارجه ... !! ( با تمام امکاناتی که IDF از ارتش ایالات متحده برای انجام یه همچین حرکتی عاریه گرفته)

در اصل اگر نظامیان کشور ما در صورت حماقت IDF از بازخوردهای وسیع موشکی و .. صحبت به میان میارن به دلیلی ضعف سامانه های پدافندی ما نیست بلکه میخوان اونها رو متوجه عواقب بعد از اون هم بکنن وبه کنایه به اونها یاداوری کنن که در صورت همچین حماقتی ما فقط بحث دفاع رو دنبال نمی کنیم وچون شما به ما حمله کردین ما هم با تسلیحات در اختیارمون حمله متقابل رو انجام خواهیم داد!( تو ورزش ها رزمی وقتی که مهاجم حمله میکنه ... اول دفاع میکنن و بعد حمله ...)
ضمنا" شبکه های پدافندی کشور به طرق گوناگونی در حال تسته و نقاط ضعف و قوت اون به خوبی مشخص و رفع گردیده و وقتی که یه مقام نظامی اعلام میکنه اسرائیل توان انجام این کار رو نداره با علم به این مطلب اظهار نظر میکنه نه از روی حس ناسیونالیستی و ...!!
( یه خواهش از میثم عزیز :
لطف کنین یه نقشه از رژیم صهیونیستی به همراه مولفه های زیر تو تاپیک قرار بدین :
1- مساحت کل مناطق اشغالی
2- فاصله هوایی مرز لبنان تا اخرین نقطه سرزمین های اشغالی
3- فاصله هوایی مرز سوریه تا اخرین نقطه سرزمین های اشغالی)[/quote]

من فکر میکنم شما از واقعیت فرار می کنید و من هر چی بگم زیر بار نمی رید
من گفتم برای زدن نیرگاه نیاز به موشک بالستیک نیست بعد شما میگی موشک بالستیک نقطه زن نیست! :mrgreen: البته اصلا نیاز به بمب 14 تنی هم نیست نیاز به جنگنده هم نیست !
اونا برای زدن تاسیسات سوریه از جنگنده استفاده کردند چون می دونستند سوریه قادر به پاسخگویی نیست و اصلا نیازی خرج تسلیحات گرونی مثل agm 129 نیست سوریه با اسپید فایر هم میشه بمباران کرد!(دید که جوابی هم نداد وراحت کار انجام شد!)

با تعدای کروز agm 129 که قابلیت رادار گریزی داره میشه نیروگاه زد یا اینکه با یه بی 2 از فاصله که خارج از پدافند ماست تعدای GBU-28 یا GBU-37 یاBLU-113 به سمت نیروگاه پرتاب کرد و کار تمام کرد!

دوست عزیز برای جلوگیری از هرکدوم از اینا ما نیاز به سامانه پدافندی برد بلند داریم تا بتونیم از فاصله دور با هاشون در گیر بشم و از همون اول عملیات رو کارشون اخلال جدی ایجاد کنیم و بقول معروف از همون اول بیب بیب اخطار موشک جنگنده هاشون روشن کنیم!(این خیلی مهمه) برد پدافندی ما کوتاه است یعنی زمانی در گیر میشیم که دیر شده ! برد کوتاه برای اینکه تعدای کمی که تونستن از برد بلند رد بشن توسط برد کوتاه شکار بشن نه اینکه همشون با برد کوتاه شکار کنیم نمیشه! بخاطر اینکه اونا هر کاری می کنن که اس 300 به دست ما نرسه!در حالی که این حسایست اصلا راجب تور 1 بوجود نیومد!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به نظر من به اسراییل حمله کنیم و خاکش را بعد از شخم زدن تصرف کنیم این طوری دیگر آنها به ما حمله نمی کنند چون ما قبلا این کار را کردیم و آن ها باید دفاع کنند با این جمله موافقید که کلا حمله از دفاع راحت تر است ؟[/quote]

اگر ما تو حمله پیشدستی کنیم دنیارو علیه خودمون بسیج کردیم.چون اینجوری سازمان ملل بطور قانونی حق حمله به ما رو پیدا میکنه.امریکا هم که با دوستاش منتظر یک بهانه از طرف ما هستن که بریزن تو ایران.حالا با حمله ی پیشدستانه به اسرائیل این بهانه رو بدست میارن.اونوقت شروعش با ماست،تموم شدنش با خدا.
من با این حرف شما که میگین حمله راحتتر از دفاع هست کاملا موافق نیستم.عوامل زیادی در این زمینه تاثیر دارند.اینو در نظر بگیرین که اگه ما حمله ی اول رو انجام بدیم باید تا مدت نامعلومی دفاع کنیم.در ضمن،با شرایط فعلی هم حمله و هم دفاع برای ما کار بسیار سختیه که خسارات زیادی هم به بار میاره.اگه خدای نکرده جنگی بشه ایندفعه واقعا با کل دنیا باید بجنگیم.پس کار عاقلانه همون کاریه که فعلا داریم انجام میدیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان دقت داشته باشن ..

آماده سازي نيروگاه يك تصميم سريع و اتفاقي نبوده ! .. از خيلي مدت قبلتر اونها خبر داشتند و ايران به آژانس گفته بود ...
قطعا مهلت اسراييل يك هفته يا دو روز نبود ! فكر ميكنم از از اوايل امسال فرصت داشتن(همون زماني كه تست گرم اين نيروگاه انجام شد ) !!! ولي قبلش 22 فروردين مرصاد رو ديديد !29 فروردين كه اس 300 به نمايش در اومد ! و اعلام جزيياتش رو به 31 شهريور موكول كردن !اوايل ارديبهشت تست گرم نيروگاه شروع شد (كه جمعا 78 روز زمان ميبرد)‌! اگر دقت كنيد 15 روز بعد(14 ارديبهشت) رونمايي سامانه مصباح ! همچنين بعد ازاون هم (تير ماه ) اعلام خبر وال استريت مبني قرار گرفتن رادارايراني در سوريه (كه با هدف كاوش آسمان اسراييل بوده )
تمام معادلات دشمن رو به هم ريخت .. بطوري كه وادارشون كرد مجددا تمامي تمرينات نظامي رو از سر بگيرن ! و جهت تمرين حمله رو عوض كنند ! ..

مدتي بعد خبر از دادن پايگاه هوايي در عربستان به اسراييل داده شد ( كه يك انحراف فكري براي جهت حمله و تهديد نيروگاه بوشهر بود ) و همچنين تمرينات روماني و ... !

بعد از اون زدن سه فروند پهباد رو بطور اتفاقي داشتيم كه خبرش كاملا حرفه اي در رسانه ها منتشر شد (با اين عنوان كه ابتدا همه گفتند هواپيماي شناسايي نا شناسي زده شد ) بعدش معلوم كردن كه خودي بوده !و بعد از اون سقوط اف 4 در بوشهر (كه شايع شده توسط تور ام 1 بوده ) ...


در انتهاي مسير موشك قيام رو ميبينيد كه يك موشك كوتاه برد هست ! بعنوان يك تهديد براي كشورهايي كه حمايت كنند از تهاجم غرب و مقابله با خبر‌( 209 موشك پاتريوت براي كويت و ..)‌...



اينها رو كه پشت سر هم بزاريد متوجه ميشيد ايران بسيار هوشمندانه وظعيت منطقه و عمليات رواني و تهديد نظامي دشمن رو مديريت كرده ...

تازه در مورد مانورهاي اخير ارتش و سپاه (خصوصا خبر هواپيماي شناسايي صدف و ..) ديگه حوصله نداشتم چيزي بنويسم ! .. اون رو هم خودتون اضافه كنيد ...



[quote]با تعدای کروز agm 129 که قابلیت رادار گریزی داره میشه نیروگاه زد یا اینکه با یه بی 2 از فاصله که خارج از پدافند ماست تعدای GBU-28 یا GBU-37 یاBLU-113 به سمت نیروگاه پرتاب کرد و کار تمام کرد!

[/quote]تور ميتونه بمب هاي رها شده رو هم بزنه ... ! حتي اون agm 129 ! اما شرايطي داره كه هميشه امكانپذير نيست و مهمترينش زمان پاسخ كم هست ... (چون از دور براحتي كشف نميشه)‌... !


اضافه كنم در مواردي چون موشك هاي كروز سامانه هايي مثل تور جوابگوتر هستند تا اس 300 يا هر چيز ديگري ! ..يك هدف سينه مال مثل موشكهاي كروز در پهنه افق مخفي هست و در صورت صاف بودن افق مثل سطح دريا تا فاصله 15 يا 20 كيلومتري مشاهده نخواهد شد ! (مگر با آواكس يا جي استار و .. كه نداريم )‌ نميشه با چند اس 300 يك منطقه رو براحتي پوشش داد كار بسيار هزينه بري هم هست اما تور با قابليت جابجايي به سرعت ميتونه هر تهديدي رو در اين سطح جوابگو باشه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
DEXON من هم یه چیز دیگه رو اضافه میکنم به گفته های برادر ابراهیم.

[quote]یا اینکه با یه بی 2 از فاصله که خارج از پدافند ماست تعدای GBU-28 یا GBU-37 یاBLU-113 به سمت نیروگاه پرتاب کرد و کار تمام کرد! [/quote]

اینجاست که نیرویی به نام نیروی هوایی مطرح میشه. پس وظیفه ی اونها چیه؟

[quote]من فکر میکنم شما از واقعیت فرار می کنید و من هر چی بگم زیر بار نمی رید [/quote]

شما گفته هاتون رو ثابت کنید تا ما هم قبول کنیم که اونها واقعیته. پس با الفاظ بازی نکنید.

[quote]دوست عزیز برای جلوگیری از هرکدوم از اینا ما نیاز به سامانه پدافندی برد بلند داریم تا بتونیم از فاصله دور با هاشون در گیر بشم و از همون اول عملیات رو کارشون اخلال جدی ایجاد کنیم و بقول معروف از همون اول بیب بیب اخطار موشک جنگنده هاشون روشن کنیم!(این خیلی مهمه) برد پدافندی ما کوتاه است یعنی زمانی در گیر میشیم که دیر شده ! برد کوتاه برای اینکه تعدای کمی که تونستن از برد بلند رد بشن توسط برد کوتاه شکار بشن نه اینکه همشون با برد کوتاه شکار کنیم نمیشه! بخاطر اینکه اونا هر کاری می کنن که اس 300 به دست ما نرسه!در حالی که این حسایست اصلا راجب تور 1 بوجود نیومد![/quote]

برادر ابراهیم ، خیلی خوب پاسخ دادند.

همیشه اینطور نیست که هر چیزی که مهمتره یا اسمی درکرده، تو هر شرایطی بهترین باشه.

ما کار خوبی که کردیم، با توجه به تهدیدات و احتمالات پدافند چیدیم. نه اینکه هی برد و ارتفاع بیشتر رو در نظر بگیریم.

راستی از کجا میدونی که ما اس 300 نداریم؟؟

اون ها که 29 فروردین نمایش داده شدند، پس چی بودند؟

روسیه هم مجبور بود که بگه ، اونها اس300 نیستند، تا فشاری روش نباشه از طرف غرب. هر چند که به جز روسیه هم امکان ورود این تجهیزات هست. مثلا یکی اش چینه. که تعدادی از این سامانه داره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام مجدد.

1) چون دشمن ما معمولا از موشک کروز زیاد استفاده می کنه پدافند ما هم در همین راستا خودش رو به اندازه کافی تقویت کرده. انواع سیستمهای پدافند کوتاه برد و برد متوسط که تخصص اصلی اونها کروز زدنه!

2) برادر واریور به نکات مهمی اشاره کردن و اینو هم اشاره کنم که b2 در اختیار امریکاست و اگه قراره ورود امریکا به این حمله رو هم درنظر بگیریم بهتره ارزش یه نیروگاه رو با چند ناو هواپیمابر و چندین پایگاه نظامی و موقعیت سیاسی و مساله حمله به سازمان ملل از طرف امریکا (به خاطر زدن نیروگاه هسته ای که حمله به اون حمله به سازمان ملل محسوب میشه) و مواردی از این دست مقایسه کنیم. به نظر شما واقعا امریکا چنین حماقتی می کنه؟

برعکس اون چیزی که در رسانه ها مطرحه و وانمود میشه که اسرائیل قصد حمله به ایران رو داره و امریکا چراغ سبز نمیده، این امریکاست که از اسرائیل میخواد حمله کنه و اسرائیل قبول نمیکنه.
امریکا به هیچ وجه نمیخواد شروع کننده باشه ولی میتونه از اسرائیل حمایت کنه، برعکس، اسرائیل میدونه که حمله به ایران عواقب جدی داره که میتونین تو نقشه های جدیدی که فرستادم بررسی کنین.

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.