امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دوست عزیز ایران-400 اونجایی که شما در نقشه مشخص کردید در تصرف ایران بوده. همون جو ر که در نقشه هست خاکریزهای عراقی ها پایین اونجایی که لشکرهاشون واستاده بودن.
پایین ترش هم خاکریز ایرانی هاست که با رنگ نارنجی و مثله کوک زدن خیاطی هر دو خاکریز مشخص شده. مال ایران از وسط کا رخونه هه رد می شده.

اقای کمپوت بعد از اینکه روی دریافت فایل کلیک کردید فایل به صورت پی دی اف باز می شه که می تونید از منوی فایل اون رو save as کنید. یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک مسئله دیگه اینکه یکی از دوستان گفت آمریکا نمی ذاشت صدام خوزستان رو بگیره ؟؟؟؟؟؟!!!!!!

اگه اینجوریه پس چرا صدام رو تشویق به حمله کرد وقتی میدونست که هیچ نیروی سازماندهی شده ای جلوش نبود و همه شواهد و اطلاعات حاکی از درست بودن فرضیه اونها در حمله میکرد؟؟؟

اگه قرار نبود صدام چیزی گیرش بیاد مگه میشه اونو برای هیچی وارد یک جنگ نظامی با کشور دیگه کرد و هزینه ها و تلفات وحشتناک جنگ رو براش توجیه کرد؟؟؟

صدام اگه یک جایی رو تصرف میکرد محال بود بدون زور از اونجا بیرون بره اونوقت می خواستند به صدام چی بگن و حال اونکه در حمله همه ابر قدرتها مشوقش بودن و از خداشون هم بود؟؟؟؟

آمریکا چرا نباید از تجزیه ایران خوشحال میشد و استقبال نمیکرد ؟ چرا نقش ژاندارمی رو به صدام نده ؟؟؟؟

اینجوری حرف زدن توهین به همه ملت و شهدا و جانبازان وتاریخ هست . دوستانی که وقتی یک مسئولی حرفی میزنه فوری برای اظهار فضل و خود نمایی و نشون دادن خودشون اون رو توهین به شعورشون تلقی میکنن اینجور جاها هیچ توهینی به شعور احساس نمیکنن !!!!!!!!!!!
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


قرار نبود کاری بشه فقط قرار بود همیشه میان نیروهای ایرانی و عراقی یک دریاچه مصنوعی وجود داشته باشه

این کار رو با کلی پمپ آب انجام می دادند و میان نیروهای خودی و عراقی یک زمین باتلاقی به وجود آورده بودند


دوست عزیز میشه در این مورد از لحاظ فنی بیشتر توضیح بدی اب رو از کجا پمپاژ میکردن تا کجا وسعت باتلاق چقدر بود؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد اینکه چرا آمریکا حاضر نبود خوزستان به عراق دست عراق بیفتد
باید گفت باید یادمان باشد جنگ تحمیلی زمان جنگ سرد بود . جنگ سرد را که همه می شناسید اگر خواستید توضیح دهم
عراق در تقسیم بندی های اردوگاه غرب و شرق سمت شرق می افتاد اگر دنیا کمکش هم می کرد یکی برای کوباندن ایران بود و دیگری فروش سلاح

حالا به نظر شما آمریکا در زمان جنگ سرد بین عراق و عربستان به عنوان ژاندارم کدام را انتخاب می کرد؟
عراق با صدام که ثابت کرده بود کشتن مردمش با شیمیایی برایش هیچ کاری ندارد و طرف بلوک شرق بود چرا باید به عنوان ژاندارم انتخاب می شد
آمریکایی ها که دیوانه نبودند که برای خودشون دردسر درست کنند

از طرفی اگر به نقشه عراق نگاه کنید می بینید عراق در سمت اروند دارای ضعف بزرگ استراتژیک دریایی و زمینی است بویژه سمت ایران
حال اگر عراق این ضعف را برطرف می کرد موقعیت استراتژیک مثل ایران پیدا می کرد
در نتیجه آمریکا در صورت سقوط خوزستان به نفع ما وارد می شد اما در خوزستان رفراندم شاید اتفاق می افتاد (البته این حدس است اما دادن به عراق هرگز)
اگر دقت کنید حمله به کویت هم این ضعف را از بین می برد (نقشه عراق در گلوگاه فاو به خوبی نشان می دهد گلوی عراق کجاست )

وقتی جنگ تمام شد عراق غولی شده بود که جهان او را ساخته بود و تازه روی فرم بود و باتجربه هم شده بود
در عملیات طوفان صحرا آمریکا با سیستم های راداری عراق به شدت مشکل داشت در نتیجه فرانسوی ها رادارهای خود را با بیان ضعفشان بی خاصیت کردند
تا بتوان به آسمان عراق که بغداد را بعد از مسکو به امن ترین شهر دنیا از نظر هوایی تبدیل کرده بود وارد شوند ( داستان شهید دوران و اجلاس غیر متعهد ها را که بیاد می آورید)
و در شروع عملیات طوفان صحرا هلیکوپترهای آپاچی عملیات را با زدن پدافند عراق در شب آغاز کردند
در طول عملیات نیز شبیه سیستم های جنگی ایران بر علیه عراق استفاده کردند یعنی ایجاد مناطق امن هوایی با تامکت های نیروی دریایی آمریکا و ...
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوست عزیز ایران-400 اونجایی که شما در نقشه مشخص کردید در تصرف ایران بوده. همون جو ر که در نقشه هست خاکریزهای عراقی ها پایین اونجایی که لشکرهاشون واستاده بودن.


پایین ترش هم خاکریز ایرانی هاست که با رنگ نارنجی و مثله کوک زدن خیاطی هر دو خاکریز مشخص شده. مال ایران از وسط کا رخونه هه رد می شده.

اقای کمپوت بعد از اینکه روی دریافت فایل کلیک کردید فایل به صورت پی دی اف باز می شه که می تونید از منوی فایل اون رو save as کنید. یا حق


ممنون از توضيحاتتون ولي فاو واقعا حيف شد كاش از دستش نمي داديم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کمترین جایزه ای که آمریکا به صدام در صورت موفقیت در اجرای نقشه آمریکایی صهیونیستی اش میتنونست بهش بده همین خوزستان بود وهمین وعده رو هم داده بود . فکر میکنید چرا صدام از ابتدا لقب جنگ قادسیه رو به این جنگ داد ؟؟؟

همه میدونیم که در طی بیش از 200 سال اخیر این جنگ تنها جنگی بود که ما تونستیم تمتمیت ارضی مون رو حفظ کنیم و در طی سالیان گذشته ما هیچ جنگی نداشتیم که کشور ما تجزیه نشه و قسمتی از اون جدا نشه و یا به خاک دیگری اضافه نشه بخشی از اون رو روسیه گرفت بخشی رو افغانساتن حتی رضاشاه هم بخشی از خاک ما رو به افغانستان بخشید !!! بخش دیگه رو به ترکیه یعنی ارتفاعات آرارات و بخشی رو در نقشه و خیانت انگلیسی به پاکستان (قسمت بلوچستان ) و بخشی رو به عراق کنونی و در زمان آخرین شاه ایران هم با نقشه انگلیسی بحرین رو از خاک ما جدا کردند . بنا بر این چه اتفاقی افتاده بود که دشمنان ما تغییر رویه داده باشن ؟؟؟؟

نکته جالب این قضیه اونجاست که هم بلوک شرق و هم بلوک غرب در نادرترین اتفاق در جنگ سرد بر سر سرنوشت ایران به توافق رسیده بودند و با هم همکاری تعجب برانگیزی داشتند .

آمریکا چرا نباید از تجزیه ما خوشحال نمیشد و این چه اثری رو در جنگ سرد میتونست ایفا کنه در حالی که با شوروی وقت به توافق هم رسیده بودند ؟؟؟؟

صدام در جنگ با ما تبدیل به لیدر و رهبر اعراب شده بود و تمامی شیوخ خلیج فارس هم ازش اطاعت میکردن و هر مبلغی هم که میخواست با شوق و از سر ارادت تقدیمش میکردن و خود اعراب اون رو ناجی خودشون میدونستن تا قبل از حمله به کویت و احساس نا امنی اعراب از جانب صدام و تغییر دیدگاه اونها نسبت به صدام .

بعد از تضعیف صدام در این موقع بود که نقش رهبری اعراب رو عربستان و مصر سعی میکردن ایفا کنن . بجهت اینکه از نظر ایدئولوژیکی با هم متفاوت بودند هر کدام نقش رهبری بخشی از اعراب رو ایفا میکردن که خدا رو شکر بعد از سقوط مبارک یک طرف این جبهه شوم فرو ریخت و طرف دیگش داره دست و پا میزنه برای حفظ موقعیتش .

اشتباه صدام در خوی وحشیگری و تجاوزکاری او نهفته بود . همه میدونیم که صدام فردی غیر نظامی بود و اگر نظامی بود قطعا اشتباه حمله به ایران رو مرتکب نمیشد همونطوری که فرماندهان ارتش عراق مخالف بودند حتی رییس جمهور قبلی حسن البکر که نظامی بود . تنها با اعمال کودتای انگلیسی آمریکایی بود که صدام به قدرت رسید و با طرح حمله به ایران موافقت کرد و مخالفین رو از ارتش عراق تصفیه کرد و بقیه هم از ترس چیزی نگفتن . صدام یک مهره جاسوس CIA بود که با حمایت همونها هم بقدرت رسید . اما خمینی (ره) بارها با تیزبینی که داشتند این نکته که صدام نوکر آمریکاست اعلام فرمودن البته صدام خودش رو نزدیک به بلوک شرق نشون میداد اما در حقیقت آمریکایی بود . مثل رضا خان در ایران ماموریت داشت و نوکر بود و همین که پاش رو از گلیمش درازتر کرد اونو ورداشتند و بردند اما چون خیلی بهش قدرت داده بودن اینکار براشون زحمت و دردسر فراوانی هم داشت که به تنهایی از عهدش بر نمیو مدن . اگه صدام حماقت نمیکرد و به کویت حمله نمیکرد و طرح بازی ابرقدرتها رو بهم نمی ریخت چرا باهاش بد باشن و حمایتش نکنن ؟؟؟؟. اونقدر هم قوی نبود که بتونه به تنهایی و با اتکا به قدرت داخلیش برای اسراییل خطر استراتژیک محسوب بشه برای همین هم صدام بدون طرح و نقشه آمریکایی و حمایت منطقه ای فقط تونست به ضعیفترین کشور منطقه و راحت ترین و سهل الوصول ترینشون یعنی کویت حمله کنه .

از کی تا حالا کشوری مثل آمریکا که بحق جانشین امپراطوری انگلیس هست دلسوز ما شده . وقتی وزیر خارجه سابقش ( وارن کریستوفر ) میگه باید ایرانیها رو از ریشه کند اونوقت نمیدونم چرا بعضیها آمریکا براشون آمریکا جونه و کعبه آرزوها و نقش وکیل مدافع اون رو همیشه بازی میکنن و اغلب وطن و مردمش رو قربانی میکنن البته با افتخار

icon_rolleyes
  • Upvote 2
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتی به کشورت حمله میکنن و کلی خسارت میزنن تو هم باید این کارو بکنی حیف که توانشو نداشتیم وگرنه تا بغداد هم میرفتیم هیچ مشکلی هم نداشت صدام رو به مسلسل میبستیم و یه جمهوری اسلامی تو عراق میزدیم icon_rolleyes
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر



در نتیجه آمریکا در صورت سقوط خوزستان به نفع ما وارد می شد اما در خوزستان رفراندم شاید اتفاق می افتاد (البته این حدس است اما دادن به عراق هرگز)

...



اگر امریکا می خواست به نفع ایران وارد جنگ بشه بعد از سقوط خرمشهر و محاصره ابادان باید حداقل زبانی از ایران حمایت می کرد.در صورتی که بعد از فتح فاو و پیروزی های ایران امریکا رسما ایران رو تحدید می کرد.

در روز ۲۴ مهر ۱۳۶۵ جورج شولتز وزیر خارجه امریکا ایران را تهدید به دخالت نظامی کرد.اودر مصاحبه ای با مجله کرسنت اینترنشنال گفت : در صورت پیروزی ایران در جنگ ایالات متحده دخالت نظامی خواهد کرد و چنین دخالتی از حمایت کامل شوروی برخوردار خواهد بود زیرا هر دو ابر قدرت دارای یک نفع متقابل در مشاهده پایان این جنگ هستند.شولتز افزود : این تفاهم بر این واقعیت استوار است که پیروزی ایران در جنگ تعادل نظامی منطقه را بر هم می زند و وضعیت سیاسی ان را کاملا تغییر خواهد داد.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شما از تجزیه می گویید من هم می گویم احتمالش زیاد بود با یک رفراندوم زیاد بود
اما دادن تا اهواز به عراق من بعید می دانم راه اثبات هم نه برای شما است نه برای من

جنگ سرد را فراموش نکنید بعد از ایران شوروی هنوز هم وجود داشت
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
پدر من هم موقع سقوط فاو تو شهربوده وميگه حجم آتش عراق وحشتناك بوده سانت سانت زمين رو شخم ميزده پيكر هاي شهداومجروحين هم همه جا پخش ودست آخر اينكه تعداد زيادي از نيروهاي خودي در حال عقب نشيني وقتي عراق پل اروند رود رو ميزنه غرق ميشن جنازه خيلي ها هيچ وقت پيدا نشد يا اينكه برخي جنازه ها رو تو كويت از آب گرفتن icon_cheesygrin icon_smile icon_cool
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامي
1 - قطعنامه 598 در اوج اقتدار نظامي ايران در جنگ و به منظور فشار بر ايران براي پايان جنگ تصويب شد و تنها قطعنامه اي بود كه در آن بندي مبني بر لزوم شناسايي متجاوز گنجانده شده بود و اين زماني بود كه نيرو هاي ايران در عمليات كربلاي 5 به منطقه التنومه واقع در 11 كيلومتري بصره رسيده بودند و از حدود 117 تيپ عراق اسير گرفته بودند . بنابر قول يكي از فرماندهان آن زمان كل ارتش عراق يك بار در منطقه كربلاي 5 با نيروهاي ايراني درگير شدند . همان زمان در رسانه هاي بيگانه تحليل مي شد ايران تنها يك عمليات ديگر براي شكست قطعي عراق لازم دارد . عملياتي كه قرار بود ارتش در جبهه مياني خط مرزي انجام دهد و به دلايل مختلف بسيار دير و ضعيف انجام شد و اثر گذار نبود . ميزان تلفات عراق و ايران هم در اين عمليات اعلام شده است كه اگر اشتباه نكنم سهم ايران 8000 شهيد و در حدود 54000 مجروح و در حدود 4000 نفر مفقود الاثربود

http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13947

و سهم عراق 30000 كشته و 70000 زخمي و حدود 3000 نفر اسير بود

http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5389
2 - آمريكا سياست مهار دوگانه را از ابتداي جنگ پيگيري مي كرد و سعي داشت عراق و ايران درگير نبرد فرسايشي شوند و هر دو كشور ضعيف و بي خطر شوند . علت اينكه عراق مدام تقويت مي شد وضعيت آفندي و پيروزي هاي مداوم ايران بود كه به مدد بسيج مردمي و روحيه اسلامي و انقلابي و شهادت طلبي آنها انجام مي شد كه اين نقطه قوت نيز در سالهاي پاياني جنگ به سبب كمبود تجهيزات و امكانات ايران و بسيج سراسري در عراق از دست رفت . به گفته فرماندهان ايراني عراق هميشه يك سوم نيروي اضافي نسبت به ايران داشت و هرجا ايران حمله مي كرد از همان نيروي ذخيره جهت عقب راندن ايران استفاده مي كرد . در مقطعي از جنگ آمريكا به اين نتيجه رسيد كه از طرف پيروز احتمالي جنگ جهت منافع بعدي حمايت كند كه نتيجه آن سياست ماجراي مك فارلين بود و انجام معاملاتي به بهانه آزادي گروگانهاي آمريكايي در لبنان در دستور كار قرار گرفت و يكي از علل شكست آن ارسال تسليحات با علاپم ساخت اسراپيل به ايران بود كه دو محموله از اين تسليحات پس از شناسايي از فرودگاه تبريز برگشت داده شد . در خصوص دردسرهاي فراوان ايران براي تهيه اسلحه غير ساخت اسراپيل مي توانيد به لينك زير مراجعه كنيد :

http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1374

3 - تغيير سمت حمله از جنوب به شمال عراق به دليل برتري بسيار بالاي عراق در كميت و كيفت تجهيزات زرهي و به دليل محيط عملياتي منطقه جنوب اجتناب ناپذير بود ولي با توجه به ارزش كمتر مناطق كوهستاني شمالغرب براي عراق نسبت به مناطق نفت خيز جنوب و همين طور دست باز عراق در بمباران هاي شيميايي از اين تهديد به عنوان فرصتي جهت باز پسگيري جنوب در شرايط كمبود نيرو در جنوب استفاده شد
4 - نقش مستقيم آمريكا و شوروي در دوران آخر جنگ كاملا محرز است در همين سايت خواندم شوروي سابق حدود ده لشكر از نيرو هايش را به مرز ايران فرستاده بود به طوري ايران مجبور به انجام مانور در منطقه شمال شد و همچنين آمريكا با تهديد و جنگ محدود از سمت خليج فارس بخشي از توان ايران را درگير كرد و تمام اينها براي وادار كردن ايران به پذيرش پايان جنگ بود
5 - آمريكا حتي در سقوط فاو نقش مستقيم داشت و بخشي از حملات به نيرو هاي ايراني از طريق بالگردهاي آمريكايي انجام شد
6 - علت به قول دوستان تعلل ايران در پذيرش قطعنامه اين بود كه ايران مي گفت اول متجاوز شناسايي شود و غرامت بدهد سپس من خاك عراق را ترك مي كنم ولي آنها مي گفتند اول برو بيرون بعد بقيه قطعنامه و نتيجه آن هم همين وضعي است كه الان شاهديم كويت بيشتر غرامتش را گرفت و ما فقط يك گزارش دبير كل را داريم كه حتي سر آن يك جلسه شوراي امنيت كه منجر به قطعنامه پرداخت غرامت شود تشكيل نشده است

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر واقعا انصاف به خرج دهیم نامه ای که محسن رضایی به امام نوشت حقیقتا واقعیت بود
و بیشتر کسانی که از این نامه گله می کنند یا برای خود شیرینی کار می کنند یا از شرایط آن زمان مطلع نبودند

طبق شنیده ها (من دقیقا نمی دانم ) ولی عراق درخواست خرید سلاح های کشتار جمعی غیر از میکروبی و شیمیایی داده بود
از جمله سلاح خوشه ای با قدرت تخریب کیلومتری یا بمب های ناپل
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من واقعا با خوندن حرفهای آقای کیانی و ... حالم بد شد

قسمتون میدم شماهایی که اون زمان دل امام رو خون کردید الان دل ماهایی که خون دادیمو خون نکنین

اون زمان اگه به امام دروغ نمیگفتین و کارشکنی نمیکردین مطمئنا پیروز جنگ بودیم چون خداوند (فاکتوری که شما فراموش کردید) قول نصرت و پیروزی رو بهمون داده

شنیدین میگن آب که سربالا بره غورباقه ابوعطا میخونه؟

شما آب سربالاهستین و این مردک (علی آلفونه) غورباقه و این هم ابوعطاش

 

دروغ دغلها و آمار اشتباهش رو کاری ندارم

 

ولی اگر اون زمان بصیرت داشتین و برای تکم تک کلماتی که از دهان مبارک امام بیرون میامد سر و جان میدادید نتیجه ی فاو این چنین نمیشد

الان هم اون مساله مال گذشته است و باید تجربه بشه

حداقل سعی کنین اشتباه اون دفعه رو مرتکب نشین و مطیع محض ولایت فقیه باشید تا به مملکت اسیب نرسه

کنار لشگریانی از ملائکه که خداوند قولشو داده حرف از اعداد و ارقام زدن مضحکه

کجا به حرف ولی فقیه کردید و بد دیدید  ؟؟؟؟؟؟

 

 

 

پ . ن :

طرف صحبتم  شخص نیست و صرفا تفکریست که اون زمان امام رو مجبور به نوشیدن جام زهر کرد و الان هم میخوان بگن از حضرت آقا بیشتر میفهمن

 

درد و دل :

به فکر اون اون دنیا هم باشید جریحه دار کردن احساسات ما خانواده ی شهدا ظلم به خود شهداست

 

مایی که فقط یک فاکتوریم که بابتش چک نوشته میشه و مبلغش سر از کانادا و سوییس درمیاره

 مایی که هیچی ازین ملت و مملکت نمیخوایم و فقط میگیم تورو خدا راحتمون بذارین و اینقدر اشکمونو در نیارین

قبلا اختلاس شنیده بودم تازگیها توی پس دادن "پول اختلاس شده" اختلاس شده و کسی ککش هم نمیگزه

 

ببخشید سرتونو درد آوردم و یه کم احساسیات غلبه کرد

حلالم کنین

  • Upvote 3
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

 

 

بررسی سقوط فاو تنها در عرض 36 ساعت ، را می توان در 2 بعد اصلی بررسی کرد

 

1- بعد سیاسی : متاسفانه اگر بخواهم جنبه سیاسی ماجرا و اختلافات سیاسی و حزبی و جناحی موجود در حساس ترین زمان جنگ را واکاوی کنیم ، جز حسرت فرصت های از دست رفته و جفایی که بر حضرت امام (ره ) شد، چیزی نصیب ما نمی شود . بنابراین از این مساله بگذریم . فقط پیشنهاد می کنم ، وصیت نامه حضرت امام (ره ) مجددا" مرور شود .

 

2- بعد نظامی :

 

در ارتباط با بخش نظامی سقوط فاو باید گفت ، فرماندهی حزب بعث و در راس آن صدام حسین ، بعد از شکستهای پی درپی ارتش عراق در سال 1982، بتدریج به این فکر افتاد که برای مقابله با حجم بزرگ نیروی انسانی که واحدهای ایرانی برای وادار کردن واحدهای عراقی به عقب نشینی از آن استفاده می کنند  ، باید سازمان رزم خودش را گسترش دهد و بدلیل اینکه تنها نیروی مورد اعتماد ، گارد ریاست جمهوری بود ، تقویت و گسترش گارد در صدر توجهات قرار گرفت .

این نیرو که در ابتدای تشکیل خود با سازمان رزمی " تیپ " وارد جنگ شد، با وقوع شرایط فوق ، مورد توجه قرار گرفت ، و بتدریج سازمان رزم اش گسترش یافت و در سال 1987 به 3 لشکر زرهی و یک لشکر پیاده و یک تیپ نیروی های ویژه گسترش یافت و نیروی اصلی ارتش عراق در جریان تهاجم 1988 به فاو ، مجنون و شلمچه بود .

 

در جریان این عملیات ، ارتش عراق ، علاوه بر واحدهای گارد ، سپاه هفتم به فرماندهی ژنرال ماهر عبدالرشید وارد منطقه کرد و وی یک طرح 3 مرحله ای را که حداکثر 4تا 5 روز طول می کشید را  ایجاد نمود .

 

در همین زمان ، راهبرد سپاه ، بعنوان نیروی اصلی پدافند کننده فاو ، بدلیل بسته شدن را ه کارهای جبهه جنوب تغییر کرد و بسمت غرب کشور متمایل شد . به همین دلیل ، استعداد رزمی سپاه در فاو ، از 30000 نفر به 5 تا 8 تا 10000 نفر کاهش یافت و نیرو های مستقر هم فاقد تجربه رزمی و در حقیقت نیرویهای تازه وارد بشمار می آمدند . در حوزه ادوات ، بخصوص توپخانه ، اسناد زیادی منتشر نشده ولی براساس اطلاعات منتشر شده ، تعدادی توپ 172 م.م کوکسان در منطقه حضور داشتند ولی در مقابل حجم شدید توپخانه عراق و بیش از 300 سورتی پرواز نیروی هوایی ارتش عراق کار یاز پیش نبردند . علاوه برآن ، ارتش عراق با استفاده از عوامل اعصاب و همچنین رعایت اصل غافلگیری ، موفق شد شد فاو را در عرض 36 ساعت مجددا" تصرف کند .

 

استعداد رزمی ارتش عراق در این حمله ، 48 تیپ پیاده ، 11 تیپ زرهی بود که این نیروها در 28 فروردین 1367 ، عملیات خود را  که مصادف با روز نخست ماه مبارک رمضان بود ، آغاز نمودند .

 

واحدهای گارد که در نوک پیکان تهاجم قرار داشتند ، با استفاده از تانکبرهای فاون آلمانی ، بسرعت از مجموعه آموزشی خود در نزدیکی بصره به 150 کیلومتر دورتر ، یعنی شمال غربی شبه جزیره فاو منتقل شده که درجریان این انتقال ، 1500 دستگاه تانک شامل تانکهای T-72 B ، TYPE 62 ،T-62   وانبوهی از نفربرهای بی ام پی ، ام تی ال بی و... وارد منطقه عملیاتی شدند .

 

علت این سرعت انتقال ، وجود جاده های مواصلاتی و ریلی بود که مهندسی رزمی ارتش عراق در طول 2 سال گذشته ایجاد نموده بود

 

در روز 17 آوریل 1988 ، بیشتر از 200000 سرباز عراقی در 3 محور حملات خود را آغاز نموده و در طول یک جبهه 35 کیلومتری در کنار استفاده از جزیره کویتی بوبیان ، به یگان های ایرانی حمله ور شدند

 

به اعتقاد سروان زرهی  " آورن دانیز " ، برتری ارتش عراق نسبت به واحدهای ایرانی 6 به یک بشمار می رفت .

 

در این عملیات ، توپخانه ارتش عراق که آموزش هایش از سال 1366 ، بهبود یافته بود ، عملا" برتری آتش را در اختیار داشت تا جایی که به گفته یک سرهنگ بازنشسته عراقی ، عملا" اجرای تاکتیک های ضد آتش ایرانی ها ، برای آنها مشکلی ایجاد نکرد ( در متن اصلی واژه دیگری به کار برده شده که بنده آن را تعدیل کردم چون غیر قابل بیان بود )

  • Like 1
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصاویری که در ادامه می آید مربوط به آرشیو سرهنگ ریک فرانکونا افسر ارتباطی ایالات متحده آمریکا بین این کشور و سرویس اطلاعاتی ارتش بعث عراق در دوران بعد از سقوط فاو می باشد. (قابل توجه دوستانی که منکر کمک ایالات متحده به عراق بودند) وی طی بازدیدی از منطقه بعد از سقوط آن که توسط رژیم بعث عراق ترتیب داده شد موفق به عکس برداری از آنجا شده است. خود وی گفته است که نیروهای عراقی در بسیاری از مواقع از عکس برداری از تجهیزات نظامی معدوم خودشان جلوگیری می کرده اند ولی به دلیل آنکه تعداد آنها زیاد بود بعضی از آنها ثبت شدند. (با عرض پوزش بعضی از تصاویر به علت توهین قابل نمایش نبودند)

 

iraq-123.jpg

iraq-122.jpg

iraq-121.jpg

تجهیزات منهدم شده و یا آسیب دیده عراقی در نبرد سقوط فاو

 

iraq-116~0.jpg

سنگرهای ایرانی در کناره اروند رود

 

iraq-119.jpg

تسلیحات سبکی که به دست عراقی ها افتاده بود

 

iraq-108.jpg

iraq-45.jpg

توپ کوکسان با اصالت کره شمالی که به تصرف عراقی ها در آمد

 

iraq-41.jpg

پست فرماندهی لشکر 8 نجف اشرف سپاه در فاو

 

iraq-42.jpg

بیمارستان صحرایی نیروهای ایرانی در فاو (تعداد زیادی سرنگ مصرف شده آتروپین برای مقابله با عامل اعصاب در جلوی آن ریخته است)

 

iraq-114.jpg

iraq-113.jpg

iraq-115.jpg

مزدوران بعثی در فاو پس از سقوط

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.