Recommended Posts

دوست عزيزم. طرح جنگ‌هاي خاورميانه‌اي از سال 95 آماده شده بود و از سال 2001، پروژه كليد خورد. ايران تا به امروز، با سياست خارجي‌اش از وقوع اين جنگ جلوگيري كرده و جلوگيري از برخورد شير و عقاب هم به هيچ‌وجه اجتناب ناپذير نيست (گويي كه خيلي سخته). ولي اينكه ما بخوايم خودمون اين زمان رو جلو بندازيم (به جاي خريدن زمان)، مي‌شه گفت حماقت محضه! حضور آقاي لاريجاني در مذاكرات با آقاي سولانا خنده داره! اگه اين جلسه تشكيل بشه (كه احتمالش چندان زياد نيست)، هيچ نتيجه‌اي رو به دنبال نداره! آقاي سولانا كه براي قيافه‌ي دكتر لاريجاني نمياد مذاكره كنه كه حالا تو مذاكره ايشون هم حضور داشته باشن! الان طرف حساب سولانا، آقاي جليلي شده و اين يعني برگشت سر خونه‌ي اول! چون حرف‌هاي سولانا و دكتر لاريجاني، براساس قدرت‌ها و اختيارهاي تفويض شده به ايشان بوده. ولي الان دكتر لاريجاني، با يه ناظر بيروني هيچ تفاوتي نداره!! خدا آخر و عاقبت همه‌مون رو به خير كنه! دوست ندارم وقتي آيندگان تاريخ ايران رو مي‌خونن، با جملاتي مواجه شن كه ما بارها درمورد تاريخ‌ها و تمدن‌هاي نابود شده و آسيب‌ديده‌ي گذشته خونده بوديم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرگزاری مهر- بر اساس تحقيقات به عمل آمده الگوی اعتياد در کشور به سرعت در حال تغيير بوده و مصرف مخدرهای جديد رو به افزايش است. سهم "کراک" در بازار مصرف کشور به 15 درصد رسيده است، اين در حالی است که سهم هروئين 21 درصد. بسياری از دانش آموزان دبيرستانی با مواد مخدر صنعتی و جديد همچون "شيشه" و "کراک" کاملا آشنا هستند. کراک، نوعی هروئين است که تا حد امکان اشباع شده، يعنی يک گرم کراک از 10 تا 100 گرم هرويين به دست آمده است و اعتياد آن نسبت به هروئين بسيار شديدتر و ترک آن بسيار مشکل تر است. محمدحسين فرجاد، استاد دانشگاه و آسيب شناس اجتماعی گفت: روند ورود مواد خطرناکی همچون کراک به کشور به سهولت انجام می شود و هيچ اقدام جدی برای جلوگيری از ورود و توزيع آن صورت نمی گيرد. ميانگين سنی معتادان کشور 32 سال است و اين ميانگين رو به کاهش است. طبق نتايج تحقيقات 15 درصد از کارگران ساده و 17 درصد کارگران ماهر در معرض خطر اعتياد قرار گرفته اند. پس از کارگران، رانندگان درون شهری و برون شهری در معرض خطر اعتياد هستند. در حال حاضر؛ ترياک با 70 درصد، هروئين 30 درصد و حشيش 24 درصد، بيشترين مواد مخدر مصرفی در کشور است . 45 درصد معتادان تزريقی سرنگ خود را به يکديگر قرض می دهند که اين موضوع در شيوع بيماريهای پرخطر همچون ايدز و هپاتيت تاثير زيادی دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه معضل اعتیاد در کشور آنچنان گسترش یافته و دارای ریشه و سابقه تاریخی است که به این سادگیها امکان خلاصی از شرش وجود ندارد! برای مبارزه با مواد مخدر به هماهنگی کامل نیروی انتظامی و قوه قضائیه نیاز هست که الان نیست! پلیس با کلی مکافات چند قاچاقچی رو دستگیر میکنه ولی روند مجازات در قوه قضائیه آنقدر طولانی هست که بعد از چند سال با مدرک سازی فرد متهم تبرئه میشود و تمام زحمات پلیس به هدر میرود! در مورد معتادان هم اینچنین هست و از یک سو پلیس این افراد را دستگیر میکند ولی بعد روز زندان آزاد میشن! به نظر من مشکل از سیستم قضائی کشور است. نگاهی به عربستان بندازید. کی جرات تجارت مواد مخدر داره؟ چه معتاد باشی چه قاچاق کننده در صورت دستگیری فورا اعدام میشی. برای همین تنها خوبی کشورهایی مثل عربستان و ... حداقل در نبود معتاد زیاد هست. تعداد معتادان کشور هم در خوشبینانه ترین حالت کمتر از 2 میلیون نفر نخواهد بود و اگر هزینه اصلاح هر معتاد برای بازگشت به جامعه را ده میلیون تومن در سال حساب کنیم یعنی از دستگیری تا ترک اعتیاد و ... با این حساب حدود 20 میلیارد دلار هزینه برای این امر نیاز است!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
agha saeid del shoma ham khoshe chon to tehran nistin bebinin in chiza ro aram motadi be zir 14 sal reside!!!!! vaghti miri molavi ke taze khoobeshe baiad movazeb bashi to kharabe nakeshanet behet mavad dast 3 ba sorang shamel hiv bezanan behet tabriz jaie kheyli amnie ghad resho bedoon!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل تهران اگر حل نشود به کل کشور گسترش خواهد یافت پس باید به هر طریق ممکن مرتفع گردد.

حتما دوستان ماجرای سرکوب یه عده شورشی توسط رضاخان رو میدونن که از عهده نیروهای انگلیسی هم خارج بود؟ قصدم تعریف از رضاخان نیست ولی ما به چنین فردی نیاز داریم.
:|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من با سعيد موافقم ! سيستم قضايي ما بسياري از زحمات پليس را از بين مي برد و اين تنها شامل بحث مواد مخدر نيست.در مورد آدم ربايي جنايت و تجاوز به عنف هم متاسفانه سيستم قضايي ما يا آنقدر شل مي گيرد كه صداي همه در مي آيد يا طوري بگير و ببند راه مي اندازد كه باز هم صداي همه در مي آيد :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر مي رسد دولت با اين انتخاب چهره راديكال تري پيدا خواهد كرد من احساس مي كنم اصولگرايان دچار دودستگي عجيبي شده اند بسياري از اصولگرايان ميانه روتر از مدتها پيش با احمدي نژاد دچار مشكل شده بودند در هر حال من اين تغيير را با تغييرات گسترده در سطوح مختلف سپاه پاسداران بي ارتباط نمي دانم. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]'عملیات مرلین' برای متهم کردن ایران[/align]

مامور سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به شرکت در عملیات اخلال در برنامه هسته ای ایران اذعان کرد.

به گزارش "الف"، شبکه تلویزنی سی.بی.اس در برنامه 60 دقیقه این هفته خود مصاحبه ای را از والری پلیم (والری پلیم ویلسون)، مامور سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا پخش خواهد کرد که در آن، وی به شرکت در طرح های این سازمان برای اخلال در برنامه های هسته ای ایران اذعان کرده است.

بنابراین گزارش، مامور ارشد سیا در این برنامه که بخش هایی از آن امروز از سی.بی.اس پخش شد اذعان کرد، در ماموریتی که از آن با نام رمز "عملیات مرلین" نام برده می شود و هدف از آن "فروش یا تحویل نقشه های جعلی ساخت بمب های هسته ای به ایران" به منظور متهم کردن ایران به تعقیب برنامه غیرصلح آمیز هسته ای بوده، دخالت داشته است.


پلیم در مصاحبه خود با سی.بی.اس، بنابر آنچه ملاحظات و قیود کاری خوانده شد، تا حد امکان سعی کرد به پرسش های مصاحبه کننده پاسخ هایی محافظه کارانه بدهد.

والری پلیم ویلسون مامور سابق سیا بود که نام وی به صورت اتفاقی در جریان یک مشاجره قلمی بین رابرت نوواک، ستون نویس واشینگتن پست و جوزف ویلسون، سفیر سابق آمریکا در آفریقای جنوبی- که در آن زمان مقاله ای برای نیویورک تایمز نوشته بود - در مورد تلاش دولت بوش برای متهم کردن عراق به خرید کیک زرد از آفریقای جنوبی فاش شد.

والری پلیم، همسر جوزف ویلسون، در آن هنگام به عنوان مامور پوششی غیر رسمی اداره عملیات سیا فعالیت می کرد. بنابر اطلاعاتی که بعدا منتشر شد، پلیم پس از آشکار شدن هویت خود و در هنگام خروج از سیا در حال اجرای ماموریت ایران بوده است.

[align=center]برای دیدن فیلم مربوطه کلیک کنید[/align]

گزارش سی.بی.اس اضافه می‏کند، از آن زمان تاکنون، افشای نام این مامور سیا خسارات جبران ناپذیری به چندین برنامه سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در نقاط مختلف جهان، ازجمله ایران وارد کرده است.

بنابراین گزارش، همزمان با فاش شدن هویت و.الری پلیم و با بررسی ارتباطات و ملاقات های وی در کشورهای مختلف دنیا، هویت تعداد دیگری از ماموران این سازمان در سراسر دنیا فاش و ضربه بزرگی به برخی از عملیات های حیاتی سازمان اطلاعاتی آمریکا در سراسر دنیا وارد آمد، به گونه که خود پلیم در این مصاحبه می گوید "در آن زمان تمامی سرویس های اطلاعاتی کشورهای دنیا در پایگاه های داده خود به دنبال نام من می گشتند".

منبع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولایتی: بهتر بود لاریجانی نمی رفت


دكتر علي‌اكبر ولايتي، مشاور مقام معظم رهبري در امور بين‌الملل، در آستانه چهارمين دور مذاكرات ايران و كشورهاي1+5 و درحالي كه صندلي مديريت پرونده‌ي هسته‌يي به دكتر سعيد جليلي سپرده شده است بر لزوم قدرداني ازعملكرد دكتر لاريجاني در دو سال‌ونيم گذشته تاكيد كرد و به خبرنگار ايسنا گفت:« بايد از كارهاي آقاي لاريجاني در جايگاه حساس دبيري شوراي عالي امنيت ملي قدرداني كنيم همانطور كه از كارهاي آقاي روحاني بايد قدرداني كنيم.»

ایسنا: مشاور مقام معظم رهبري در امور بين‌الملل، با اشاره به استعفاي دكترعلي لاريجاني در تاييد اينكه بهتر بود در فضاي منفي موجود بين‌المللي عليه ايران، مسوولان با كمي خويشتن‌داري به مسير حاكم بر پرونده هسته‌يي ادامه مي‌دادند و مشكلات را در بين خود حل مي‌كردند، گفت: «به نظر مي‌رسد اگر اين اتفاق نمي‌افتاد، حتما بهتر بود. در شرايط حساس و مهمي كه پرونده‌ هسته‌يي مطرح است، بهتر بود كه اين نوع تحولات مهم اتفاق نيفتد و يا حتي‌الامكان از آن جلوگيري مي‌شد.»

وي افزود: «اينكه چه عللي باعث استعفاي دكتر لاريجاني شده است با توجه به اين كه هم ايشان استعفا داده‌اند و هم دكتر احمدي نژاد كه استعفا را پذيرفته‌اند تاكنون اظهار نظري نكرده‌اند، تمام مسايلي كه مطرح مي شود حدس و گمان است.»

وي با اشاره به اظهارات سخنگوي دولت مبني بر اين كه اين استعفا به دلايل شخصي بوده است تصريح كرد:«اين خيلي مساله را روشن نمي كند، بنابراين قضاوت در اين خصوص آسان نيست.»

وي درعين حال تاكيد كرد:«با اين حال اگر اين اتفاق نمي‌افتاد بهتر بود.»

ولايتي در خصوص اين كه برخي به اختلاف نظر دكتر لاريجاني و رييس جمهور بر سر مسايل خزر و اجلاس اخير سران كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر اشاره مي‌كنند، گفت:« تا جايي كه من اطلاع دارم، نشنيدم كه اختلاف‌ بر سر درياي خزر باعث استعفاي دكتر لاريجاني شده باشد، بلكه بالعكس دراين‌باره اتفاق نظر در كشور وجود دارد؛ حفظ و استيفاي حقوق ايران در درياي نيمه بسته خزر، توسعه همكاري ميان كشورهاي همسايه خزر كه مي توان از آن به عنوان چشم اندازي براي تشكيل شوراي همكاري پنج كشور ساحلي سخن گفت از مواردي است كه همه بر آن تاكيد دارند. بعيد مي‌دانم در بين مسوولان اهل سياست و اصحاب تصميم گيري در اين‌باره اختلاف نظر وجود داشته باشد.»

لاريجاني انصافا زحمت كشيد
بايد از تمام كساني كه در بحث هسته‌يي به هر عنواني خدمت كردند قدرداني شود

ولايتي در خصوص عملكرد لاريجاني، گفت:«لاريجاني انصافا در اين دوران تلاش بسيار خوبي كرد و زحمت كشيد.»

مشاور مقام معظم رهبري در امور بين‌الملل ابزارعقيده كرد:« تمام كساني كه طي اين مدت در بحث هسته‌يي كار كردند چه در گذشته و چه در دوره اخير همه از سر حسن نيت و براي خدمت به كشور بوده است و حتما بايد به عنوان يك ايراني از هر كسي كه به هر عنواني در هر كجا كار كرده است، قدرداني كنيم.»

روحاني سياست‌هاي نظام را اجرا مي‌كرد
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه «اين كه دولت همكاران خود را مي تواند تعيين كند حق يك دولت است» با تاكيد ادامه داد:« اما اين به معني آن نيست كه ما از كارهاي آقاي لاريجاني درجايگاه حساس دبيري شوراي عالي امنيت ملي قدرداني نكنيم، همانطور كه از كارهاي دكتر روحاني بايد قدرداني كنيم. بنده شاهد بودم كه ايشان(دكتر روحاني) در آن دوران زحمات زيادي كشيدند. ايشان در هر دوره سياست‌هاي نظام را اجرا مي‌كردند. اين طور نبود كه آقاي خاتمي و روحاني سر خود سياستي را اعمال كنند، به فرض هم زماني مسوولي پيدا شود كه خلاف سياست‌هاي نظام عمل كند، مگر چقدر مي‌تواند روش خود را ادامه دهد؟»

وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا دكتر لاريجاني از آينده نگراني خاصي داشته‌اند؟ گفت:«بايد در اين‌باره با خود دكتر لاريجاني صحبت كرد تا ببينيم مساله چه بوده است.»

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]سفر پوتین به تهران و بركناري محترمانهء لاریجانی[/align]

روسیه از دیرباز، نه تنها عاشق ایران و ایرانی نبوده، بلکه در هر فرصت منافع ایرانیان را قربانی مصالح خود کرده است - و این سیاست که از دوران امپراطوری استعماري تزارها آغاز گردید، در تمام سالهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ادامه یافت و در سالهای فروپاشی شوروی و اعلام موجودیت جمهوری فدراتیو روسیه نیز دنبال شد و می‏شود. پرزیدنت ولادیمیر پوتین برای آنکه منافع خود را در دنیای غرب حفظ کند و از خوان نعمت ایالات متحده برخوردار گردد و از مزایای اروپای غربی بهره برد، در عین حال که بيش از دو میلیارد دلار از حکومت اسلامي ایران پول گرفته، حتی از فرستادن سوخت اتمی خودداری می‏ورزد.

[align=center]تصویر[/align]

اگر اعلام استعفای شگفت‏آور و ناگهانی علی لاریجانی را نادیده بگیریم، بی‏تردید در صحنهء خبری بین المللی، در هفته‏ای که گذشت، پرزیدنت ولادیمیر پوتین و تلاش روسیه برای بازگشت به مقام ابرقدرتی، یکه تاز میدان بود. او پیش از آنکه روانه تهران شود، با وزیران خارجه و دفاع ایالات متحده دیدارهای بسیار مهمی داشت و پس از آنکه از تهران بازگشت، اهود اولمرت به دیدنش رفت و همان روز اعلام شد که دولت روسیه برنامه‏های دراز مدت و گسترده‏ای برای تقویت بی‏سابقهء نیروی نظامی خود و از جمله تولید چند نوع بمب اتمی جدید و جنگ افزارهای مدرن تهیه کرده و به اجرا خواهد گذاشت.

در سالهای ریاست جمهوری پوتین، کارمند پیشین کاگ‏ب، اوضاع اقتصادی روسیه بهبود بسیار یافته – گرچه هنوز فقر و نابسامانی و تقسیم نامتوازن ثروت و بلایای دیگر دامنگیر آن کشور است. ولی بالا رفتن بهای نفت و گاز در بازار جهانی بردرآمدهای روسیه افزوده و پوتین را قادر می‏سازد به اجرای این برنامه‏های جاه‏طلبانهء خود بپردازد - و اگر عمر ریاست جمهوریش هم کفاف نکرد، وضعی به وجود آورد که مقام نخست وزیری روسیه را به دست گیرد و همچنان قدرت را عملن در دست داشته باشد.

[align=center]تصویر[/align]

رابطه حکومت ایران با جمهوری فدراتیو روسیه را نیز در همین چارچوب باید سنجید و اگر پوتین دوستی و توجهی به حکومت ایران نشان می‏دهد و از همکاریهای گسترده‏تر دم می زند، نه به خاطر آن است که ناگهان عاشق جمهوری اسلامی ایران و شیفته مردم ایران گردیده و حاضر است جانش را فدایشان کند. بالعکس، پوتین ایران و ایرانیان و حکومت ایران را وسیله قرار داده که از طریق دوستی با آنها، از دنیای غرب باج بگیرد و امتیاز بدست آورد - و این دقیقن همان شیوه‏ای است که پرزیدنت حافظ اسد رئیس جمهوری مرحوم سوریه در پیش گرفته بود که از طریق دوستی و همکاری با حکومت ایران، از ایرانیان باج می‏گرفت و همزمان کشورهای عرب را تلکه می‏کرد - با این وعده که بتواند زیاده‏روی‏ها و سیاست تهاجمی رژیم ایران علیه اعراب را مهار کنند.

روسیه از دیرباز، نه تنها عاشق ایران و ایرانی نبوده، بلکه در هر فرصت منافع ایرانیان را قربانی مصالح خود کرده است - و این سیاست که از دوران امپراطوری تزارها آغاز گردید، در تمام سالهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ادامه یافت و در سالهای فروپاشی شوروی و اعلام موجودیت جمهوری فدراتیو روسیه نیز دنبال شد و می‏شود.

* در طول تاریخ، روسیه بدترین و خطرناکترین دشمن ایران و ایرانیان بوده است. روسیه بود که بخشهای شمالی ایران را از پیکر این سرزمین جدا کرد و قرارداد ترکمن چای، داغ ننگی بر پیشانی فرمانروایان گذشته ایران است که هرگز از صفحات تاریخ پاک نخواهد شد.

* در سالهای قدرت اتحاد جماهیر شوروی، قرارداد 1920 بر ایرانیان تحمیل شد که بدترین نوع کاپیتولاسیون نظامی است و دست روسیه را برای حمله به ایران، با این ادعا که خاکش مورد حمله قدرتهای دیگری قرار گرفته که منافع روسیه را به خطر می‏اندازد، کاملن باز می گذارد.


رهبران پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز هرگز بطلان این قرارداد تحمیلی را اعلام نکردند - و مسلمن پوتین هم می‏خواسته و می‏خواهد همچنان این گزینه را برای خود محفوظ نگاه دارد - و بی‏جهت نبود که هنگام دیدار از تهران صریحن اعلام داشت که نخواهد گذاشت آمریکا حکومت ایران را هدف حمله نظامی قرار دهد. ایرانیان باز هم به یاد دارند که چگونه اتحاد شوروی در اوج ضعف ایران و در حالی که این سرزمین پاک در اشغال نیروهای بیگانه بود، غائله آذربایجان و ماجرای کردستان را به راه انداخت و می‏خواست باعث تجزیه ایران شود - به این امید که پس از آنکه آذربایجان شمالی را از تسلط ایران خارج ساخته، همچنان به سوی جنوب پیشروی کند.

در دوران پس از فروپاشی شوروی نیز ما اکنون ناظر ظلمی هستیم که در دریای خزر به ایران و ایرانیان وارد می‏شود و می‏خواهند ایرانیان را از حق خود در این نقطه حساس و سرشار از ثروتهای طبیعی محروم کنند. در دوران اتحاد شوروی 50 درصد از دریای خزر متعلق به ایران بود - و امروز نیز اگر روسیه ادعا می‏کند که وارث طبیعی شوروی فروپاشیده است - ظاهرن خوب بود این قرارداد به قوت خود باقی می‏ماند و به گفته برخی ایرانیان، چرا باید تاوان فروپاشی شوروی را از ایران و ایرانیان بگیرند.

داستان تکمیل پروژه نیروگاه اتمی بوشهر نیز نمونه دیگری از این سیاست روسیه جدید است که هم از آخور کشورهای غربی می‏خورد و هم به داخل توبره ایران سرک می‏کشد: از یک سو حدود دو میلیارد دلار ملت ایران را سرکیسه کردند و قول دادند که در ظرف دو سه سال این نیروگاه را تکمیل و راه اندازی کنند و اکنون بیش از 12 سال می‏گذرد و تازه ادعا می‏کنند که اسکلت این کوره که توسط آلمانها بنا شده برای سیستم روسی و ماشین‏آلات ساخته شده در آن کشور مناسب نیست - و اصلن برخی ماشین‏آلات که از روسیه به ایران فرستاده شده کهنه و نامناسب بوده - و علاوه بر این یک سلسله مشکلات حقوقی و مالی هم بروز کرده است.

پرزیدنت ولادیمیر پوتین برای آنکه منافع خود را در دنیای غرب حفظ کند و از خوان نعمت ایالات متحده برخوردار گردد و از مزایای اروپای غربی بهره برد، در عین حال که بيش از دو میلیارد دلار از حکومت اسلامي ایران پول گرفته، حتی از فرستادن سوخت اتمی خودداری می‏ورزد - زیرا نمی‏خواهد در دنیا حکومتی معرفی شود که قوانین بین‏المللی را زیرپا می‏گذارد و به عنوان کشوری که خود به برقراری تحریمها علیه حکومت ایران در شورای امنیت رای موافق داده، آن را این چنین علنی نقض کند و سوخت اتمی برای حکومت ایران بفرستد - یعنی همان ماده‏ای را که با پسماندهء آن می‏توان بمب اتمی ساخت.

پرزیدنت ولادیمیر پوتین از روزی که قدرت را در روسیه به دست گرفت، آرزوی اعلام شده‏اش بازگردان دوران ابرقدرتی روسیه بود. در واقع، در همان سالهای هرج و مرج و آشوب در روسیه پس از اتحاد شوروی، در حالی که هنوز همه چیز به هم ریخته بود و روسیه در حضیض ناتوانی و ضعف به سر می‏برد، دولت مسکو حاضر نشد از میراث ابرقدرتی دست بردارد و برای عضویت در سازمانهای جهانی از قبیل هفت کشور صنعتی جهان و کمیسیون چارجانبه صلح خاورمیانه و دیگر نهادهای بین‏المللی که باشگاه انحصاری ابرقدرتهاست پای فشرد - و در این هفته نیز پوتین اعلام می‏دارد که مسابقهء تسلیحاتی تازه‏ای را با غرب آغاز می‏کند.

در این چارچوب است که باید روابط ایران و روسیه را مورد ارزیابی قرار داد. حکومت ديني ایران در چنان انزوائی در جهان قرار گرفته که وقتی پوتین برای شرکت در اجلاس سران کشورهای کناره دریای خزر به تهران می‏آید (برای شرکت در یک کنفرانس دوره‏ای و نه به هدف دیدار از ایران) سران رژیم به رقص و پایکوبی می‏پردازند و جشن می‏گیرند که بله، یک رهبر روسیه پس از 60 سال دوباره به ایران آمده است - غافل از اینکه رهبر 60 سال پیش روسیه (استالین) هم نه برای دیدار از ایران، بلکه به هدف حضور در یک کنفرانس جنگی به تهران آمده بود.


[align=center]تصویر[/align]
[align=center]ژوزف استالين و مرحوم محمدرضا پهلوي (تهران 1943)[/align]


به گفته آگاهان، پوتین در دیدار از تهران، و ملاقات با آیت الله خامنه‏ای، و جلسه‏ای که ناخواسته با محمود احمدی نژاد داشت، تعارفات را کنار گذاشت و به قول اروپائیان دستکش از دست بیرون آورد و به صراحت به آنان گفت که نمی‏توانند به دنیا دهن کجی کنند و همچنان اعلام دارند که به غنی‏سازی ادامه خواهند داد. چون روسیه حاضر نیست منافع دراز مدت خود با اروپا و آمریکا و دنیا را قربانی مشتی آخوند در ایران کند. به احتمال زیاد، علت کناره‏گیری ناگهانی آقای علی لاریجانی را نیز باید در این چارچوب قرار داد، به ویژه آنکه احمدی نژاد به او نیز دهن‏کجی کرد و وی را به نشستی که با پوتین درباره اتم ایران برگزار شد دعوت نکرد.

حکومت ديني ایران در 28 سال و اندی که از عمر آن می‏گذرد، و به ویژه در دو سال اخیر، نه تنها پایگاه مردمی خود را به طور کامل از دست داده، بلکه پایگاههای بین‏المللی آن نیز یکی پس از دیگری فرو ریخته و اکنون چنان در انزوا گرفتار آمده که دریوزگی دوستی با پوتین را دارد - در حالی که می‏داند هرگاه منافع روسیه و شخص پوتین اقتضا کند، دوستی با حکومت ایران را مانند دستمال کثیف مچاله کرده و به زباله‏دان خواهد انداخت.

رژیم ایران که این چنین منزوی شده، ماه گذشته التماس کرد در سازمان معاهده شانگهای (به سرکردگی چین و روسیه) پذیرفته شود که با جواب رد روبه‏رو گردید! در حالی که در تهران دیدار پوتین را تا عرش اعلا بالا بردند و مهم دانستند که رئیس جمهوری روسیه بارها علیه اتمی شدن حکومت ایران سخن گفته و همانند پرزیدنت بوش تاکید کرده که هرگز به رژیم ایران اجازه نخواهد داد به جنگ‏افزار هسته‏ای دست یابد.

ضرب المثلی است که می‏گوید: هنگامی که کشتی در حال غرق شدن است، همهء موش‏ها نیز از سوراخ بیرون پریده پای به فرار می‏گذارند. آیا کناره‏گیری نابه‏هنگام آقای علی لاریجانی را نیز باید در این چارچوب ارزیابی کرد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متاسفانه اگر بخش هاي آخر مقاله آقاي Reza6662 را فاكتور بگيريم (جاي بحث زيادي دارد) بسياري از حرف هاي اين مقاله در مورد رابطه روسيه با ايران به نظر من درست است. كشور ما بزرگترين لطمات را در طول تاريخ معاصر بيشتر از آنكه از آمريكا بخورد از روسيه و انگليس خورده است بي گمان آيندگان در اين مورد قضاوت بهتري خواهند داشت. اي كاش در سياست خارجي خود تدبير بيشتري مي كرديم چه فرصت هاي گرانبهايي كه از دست داديم و مي دهيم. كشور ما بواسطه موقعيت سياسي و منطقه اي خود چون نگيني ارزشمند براي استعمارگران است چرا ما خودمان قدر و نعمت اين نگين ارزشمند را تشخيص نداده و استفاده نمي كنيم :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برای استفاده از این نگین ابتدا باید مستقل میشدیم که شدیم. قدم بعدی دست یابی به توان علمی ، صنعتی ، فرهنگی و نظامی است که در حال طی این مسیر پر خطر اما آینده دار هستیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شیطنت الشرق الاوسط: لاریجانی خبر استعفایش را از رادیو شنید!

عصرایران - روزنامه الشرق الاوسط به نقل از یک منبع نزدیک به دبیر مستعفی شورای عالی امنیت ملی ایران نوشت که علی لاریجانی در نشست چهارشنبه شب شورای عالی امنیت ملی به شدت به اظهارات احمدی نژاد پس از سفر ولادیمیر پوتین به تهران اعتراض کرده بود.



احمدی نژاد در سخنانی بعد از سفر پوتین گفت که رئیس جمهوری روسیه طرح هسته ای را تسلیم مقامات ایران نکرده است.

لاریجانی پس از دیدار پوتین با رهبری ایران به خبرنگاران گفته بود که رئیس جمهوری روسیه طرح هسته ای را تسلیم تهران کرده است.



این روزنامه که اخبار و تحلیل های استعفای لاریجانی را با علاقه عجیبی دنبال می کند ، بر خلاف خبر روز گذشته خود ، مدعی شد که لاریجانی خبر استعفای خود را قبل از این که به صورت کتبی به رهبری ارائه کند، از رادیو و تلویزیون شنیده بود.

این درحالی است که همین روزنامه دیروز نوشته بود:« چهارشنبه شب در نشست فوق العاده شورای عالی امنیت ملی درگیری لفظی شدیدی میان لاریجانی و احمدی نژاد صورت گرفت و لاریجانی از سوی احمدی نژاد به فعالیت ضد کابینه و دولت متهم شد.


پس از این درگیری لفظی لاریجانی نشست شورای عالی امنیت ملی را ترک کرد و به دفتر رهبری رفت و پس از گفت و گوهایی که دو ساعت به طول انجامید استعفای خود را تسلیم رهبری کرد. رهبری نیز استعفای وی را به رئیس جمهوری ارائه کرد. »


جالب این جاست که خود الشرق الاوسط پیش از این از استعفای لاریجانی خبر داده بود.
به نظر می رسد برخی رسانه های خارجی تمایل زیادی برای خبرسازی های شیطنت آمیز درباره این استعفا ، که یک مساله سیاسی داخلی است ، دارند.



الشرق الاوسط همچنین درباره وضعیت جدید لاریجانی نوشت: لاریجانی بیش از 17 سال مشاور مقام رهبری بوده است و حتی در دوره ای که مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سپس صدا و سیما را برعهده داشت نیز به عنوان مشاور رهبری فعالیت می کرد و رهبری نیز در موارد و موضوعات بسیار مهم با وی رایزنی و گفت و گو می کند.



بنابر این گزارش، لاریجانی حتی پس از این استعفا نیز جایگاه و موقعیت خود را در دایره تصمیم گیری کلان ایران حفظ خواهد کرد ؛ او همچنان مشاور اول رهبری است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حمايت بيش از 180 نماينده از عملكرد لاريجاني


بيش از 180 نماينده مجلس با تهيه طوماري از زحمات و تلاش‌هاي علي لاريجاني دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي تقدير و تشكر كردند.



به گزارش فارس نمايندگان مجلس در اين طومار ضمن يادآوري سوابق درخشان علي لاريجاني در قبل و بعد از انقلاب، بر توانايي‌ها و قابليت‌هاي ايشان در عرصه‌هاي مختلف نظام بخصوص تلاش‌هاي ارزنده وي در سال‌هاي اخير در خصوص پرونده هسته‌اي تاكيد كردند.



همچنين در اين نامه عمده توفيقات پرونده هسته‌اي ناشي از تدابير رهبري بعنوان طراح و معمار سياست خارجي جمهوري اسلامي ذكر و بر نقش هنرمندانه لاريجاني در پيشبرد اين سياست‌ها اشاره شده است.



نمايندگان در اين نامه تأكيد كردند كه روند پرونده هسته‌اي بايد همچون گذشته يك روال منطقي را داشته باشد.



اين نامه از روز يكشنبه اين هفته در مجلس در حال تهيه جمع‌آوري امضاست كه تاكنون 183 نماينده آن را امضا كرده‌اند.



قرار است فردا پس از جمع‌آوري امضاهاي ديگر نمايندگان، اين نامه در صحن علني مجلس قرائت شود.



شنيده شده كه عموم نمايندگان از تهيه اين طومار استقبال كرده و ضمن امضاي آن تاكيد مي‌كردند كه بايد از زحمات علي لاريجاني تقدير شود.



برخي از نمايندگان مجلس نيز در هنگام امضا بر حمايت از دبير جديد شوراي عالي امنيت ملي تأكيد مي‌كردند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مصطفی خان با تمام احترامی که برای شما قایل هستم ولی نمی تونم در مقابل تحلیل هاتون سکوت کنم.
به نظر میرسه که شما تسلط کاملی بر روی افکار عمومی سایت دارید(بعد از اظهار نظر شما در پست اولتون روند بحث به سمت تایید نظریه شما منحرف شد) و این مسعولیت شما رو در مقابل اظهار نظرهاتون بسیار سنگین می کنه.

تا امروز اکثر پست های شما رو دنبال کردم و در اکثر مطالب با هم اتفاق نظر داریم البته من بیشتر سعی کردم که یه شنونده باشم تا گوینده! ولی سکوت بیش از این جایز نیست.

همه ما هر چقدر هم که اگاه و مطلع باشیم باز تنها به بخشی از حقیقت مطلع هستیم و البته در صحت همین مقدار هم شک و تردید وجود داره!

حقیقتآ به درستی مشخص نیست که دلایل اصلی این حادثه چی هست و اینکه بعد ایشون روند سیاسی پرونده هسته ای چگونه ادامه پیدا خواهد کرد ؟

تقریبآ 2 سال پیش مردم ما هدایت این کشتی طوفان زده رو به ناخدایی به نام دکتر احمدی نژاد سپردند و در حقیقت به این ناخدا اعتماد کردند و اینکه معتقد بودند که ایشون میتونه این کشتی شکسته رو به ساحل برسونه امروز هم بعد دو سال هنوز این امید وجود داره ولی به شرطی که به این ناخدا اعتماد داشته باشیم و بهش فرصت بدیم و کمکش کنیم مطمعن باشید که اگه ایشون شکست بخوره در حقیقت ما شکست خوردیم حالا چرا بعضی ها در حسرت ناکامی ایشون به سر میبرند در عجبم!!

به شخصه ترجیح میدم در اتحاد و همدلی باشیم ولی راه اشتباه رو بریم و شکست بخوریم تا اینکه به دست خودمون و به خاطر اختلاف و دشمنی بینمون.

باید به ایشون فرصت داد و بهش اعتماد کرد اگر ...!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.