امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام

به نظر من چون جنگنده F14 با دارا بودن رادارقوی AWG_9 وموشک فونیکسش نقش مهمی در برتری نسبی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بر عراق داشت icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این قضه میشه مثل پدر بزرگ من و برادارش @!
یکیش پول در میاورد یکیش جنگنده(دعوایی ) و یکی هم مجلسی که مشکلات را حل میکرد حالا شما بگید که کدام یکی فعال ترن
________________________________________________
به نظرم تامکت با پشتیبانی هوایی بهترین بود وگرنه میراژها در 2 روز همه فانتوم ها رو میزدن
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]بر گرفته از کتاب " نیروی هوایی در دفاع مقدس"
نوشته : علیرضا نمکی عراقی[/b]


[b][color=red]مختصری از گذشته نیروی هوایی ارتش[/color][/b]


پیشگامان پرواز در جهان با مطالعه پرواز پرندگان به دنبال یافتن راههای عملی پرواز بوده اند. نخستین وسایلی که بشر برای این امر به کار گرفته شکل هایی از بالهای ساخته شده با اقتباس از بال پرندگان بوده است. کیکاوس و ایکاروس و «عباس بن فرناس » نیز کسانی هستند که نام آنها در تاریخ، با تلاش هایی افسانه وار برای پرواز همراه می باشد.
در پانزدهم اکتبر سال 1783 آقای «پلاتر دو روزیه » فرانسوی با استفاده از بالن «مون گلفیه » به آرزوی دیرین بشر جامه حقیقت پوشاند و با این پرواز، زنجیرهای جاذبه زمین از پای بشر باز شد. بیش از یکصد سال بعد، (1270 شمسی برابر با 1891میلادی ) نمایش پرواز بالن در تهران و چند شهر بزرگ ایران انجام گردید.
در کتاب طهران قدیم و در بیان خاطرات نخستین پرواز بالن در میدان دیویزین قزاق چنین آمده : چند تن ازاتباع فرانسوی مقیم ایران، در تهران ادعا می کنند که وسیله ای اختراع کرده اند که می توانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق می گذارند. مردم هم که این امر برایشان عجیب بوده و آنرا تنها در شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس از دهان نقالان شنیده بودند، برای تماشای این واقع هجوم می بردند تا هنگام عمل فرا برسد.

فرنگی ها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفره ای که پیشاپیش دستور حفر آن را داده و در آن کاه فراوان انباشته بوده اند گشوده، اطراف آن را با میخها و طناب های مخصوص به زمین محکم کرده درکاهها آتش افکنده ( کاه دود ) می کنند و چون دود در زیر چادر جمع می شود کم کم بالا آمده بزرگ و بزرگتر تا هیولایی کروی شکل گردیده و سرپا می شود و آنگاه دهانه اش را به هم آورده، سبدی به زیرش بسته، یک نفر در آن می رود و در یک لحظه طناب های آن را بریده رهایش می کنند و بالن در مقابل دیدگان حیرت زده بینندگان، مسافر را برداشته و به هوا می برد. اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نگذشته بود که ترکیده سرنگون شده، سرنشین آن پخش زمین می شود و مردمی که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرهنگی را که به دید مردم آن زمان می خواسته «سر از کار خدا درآورد» داشته اند را غرق شادی و شعف کرده است.

[b]پرواز نخستین هواپیما در آسمان تهران[/b]


نخستین وسیله سنگین تر از هوا مجهز به موتور که موفق به پرواز گردید، پرنده شماره (1) برادران رایت بود که در سال 1903 هفدهم دسامبر در منطقه کیتی هاوک در آمریکا برای مدت 12 ثانیه از زمین جدا شدند و به پرواز درآمدند. چیزی حدود 10 سال بعد ازاین واقعه مهم، سرانجام در یکی از روزهای اواخر سال 1292 هجری شمسی ( دوازدهم دی ماه ) مردم تهران برای نخستین بار شاهد پرواز طیاره در آسمان این شهر بودند، این طیاره در ارتفاع پایین پرواز می کرد.
مردم با شنیدن غرش این مرغ آهنین بال با شتاب خود را به حیاط خانه ها، کوچه ها و بامهای منازل رسانیده و با شگفتی و ناباورانه به تماشای آن پرداختند. این هواپیما از نوع «بلریو» ساخت کشور روسیه و به خلبانی یک افسر روس به نام «کوزمینسکی » بود.

[b]نخستین ایرانیانی که در آسمان تهران پرواز کردند[/b]


از آنجا که اطلاعات نخستین مربوط به هواپیمایی و هوانوردی درایران به شیوه شایسته و درستی نگهداری نشده تا بتوان از مجموعه آنها نخستین تلاش های هوایی در کشور را با دقت دریافت و بیان نمود، در نتیجه رجوع به اسناد معتبر موجود تنها راه تشخیص وضعیت هوانوردی است. از جمله معتبرترین مدارک دراین زمینه مندرجات جراید و روزنامه هایی می باشد که به شکل مستمر و پی در پی انتشار می یافته اند.
از جمله روزنامه هایی که همزمان با شروع فعالیت های هوانوردی در کشور منتشر شده روزنامه (جریده ) ایران است. اخبار منتشر شده در این روزنامه در شماره 12 فروردین ماه 1301 از پرواز یک فروند طیاره روسی خبر می دهد. این طیاره از طریق بندر انزلی به سمت تهران پرواز می نماید. خبر بعدی مربوط به شماره 26 فروردین ماه همین روزنامه است که می نویسد : «آئروپلانی که 15 فروردین از روسیه به تهران آمده عصر دیروز و پریروز در آسمان تهران پرواز کرد و پس از تماشای مردم فرود آمد »
پس از استقرارهواپیما و یا به قول جریده ایران، آئروپلان در تهران مسئول روسی آن، پروازهای نمایشی برفراز شهر تهران ترتیب داد.
استقبال عمومی برای مشاهده پرواز این مرغ آهنین قابل توجه بود و مردم با اشتیاق فراوان انتظار پرواز هواپیما را داشتند. تعدادی نیز داوطلب پرواز با این هواپیما به عنوان مسافر بودند. برای جلب نظر و اطمینان مردم وزیر مختار روسیه درایران نخستین داوطلب پرواز گردید.
سرانجام پس از برنامه ریزیهای لازم در روز پنج شنبه 30 فروردین 1301 پرواز بر فراز شهر تهران اجرا گردید و در نخستین پرواز، تعدادی از ایرانیان حاضر در محل به همراه وزیر مختار روسیه به عنوان مسافر با هواپیما به پرواز درآمدند، این افراد ایرانی نخستین پیشگامان پرواز شهر تهران در تاریخ هوانوردی بوده اند. شاهزاده محمد حسن میرزا، سرهنگ رضا قلی خان خزانه دار، پس از ایشان سرتیپ امان اله میرزا، سرتیپ مرتضی خان سرتیپ جعفر قلی خان و سرهنگ مساعد نظام و در سومین پرواز، نمایندگان مجلس آقایان شیخ العراقین زاده و سرهنگ مساعد الدوله بودند.

[b]نخستین ایرانی که پرواز آموزشی خلبانی را انجام داد[/b]


بنا به نوشته کتاب پیشگامان پرواز از انتشارات نهاجا، نخستین افسری که برای آموزش خلبانی به اروپا اعزام گردید، کلنل محمد تقی خان پسیان بود، که از تاریخ دهم ماه شعبان تا سوم ماه شوال سال 1336 هـ ق ( در حدود سال 1292 هـ ش ) در کشور آلمان در آموزشهای هوانوردی و پرواز شرکت نموده است. البته ایشان که از شجاعترین افسران ژاندارمری در آن زمان بوده برای طی دوره نظامی به آلمان مأمور شده بود که فنون هوانوردی را نیزآموزش دید، اما گواهینامه ای دریافت نکرد. در بین نخستین افسرانی که از رسته های گوناگون ارتش انتخاب شده و در تاریخ 13 خرداد ماه 1302 برای آموزش هوانوردی به کشور فرانسه اعزام گردیدند، سرهنگ احمدخان نخجوان به طور مشخص برای آموزش خلبانی اعزام که در پایان دوره به عنوان نخستین خلبان ایرانی فارغ التحصیل گردیده است.
نخستین دانشجوی خلبانی شخصی به نام عیسی خان طیار (نام فامیل او اشتوداخ ثبت شده و به درجه سرلشکری نیز رسیده است ) بوده که در تاریخ یکم خرداد ماه 1303 با اتومبیل به بندر انزلی و از آنجا با کشتی به بادکوبه و سپس با قطار به مسکو رفته تا در مدرسه نظامی کشور روسیه فنون هوانوردی را فرا گیرد. ایشان که به اتفاق جمع دیگری از افسران و دانشجویان ایرانی برای طی دوره خلبانی به روسیه رفته بود. پس از 18ماه طی دوره در کشور روسیه سرانجام به عنوان نخستین خلبان ایرانی با هواپیمای خود مرزهای هوایی ایران را در نوردید و در روز 6 بهمن سال 1304 در بیابانهای قزوین فرود آمد که این موضوع در تاریخ ثبت شده است. این شخص در تاریخ هشتم اسفند ماه 1304 با همین هواپیما سرانجام از قزوین به تهران پرواز کرده و به عنوان نخستین خلبان ایرانی در تهران فرود آمده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]نخستین سازمان هواپیمایی کشور[/b]


حضور مؤثر هواپیماها در جریان نخستین جنگ جهانی و سیر تکاملی آنها و بهره گیری از شیوه های جدید بکارگیری هواپیما درجنگ باعث شد که بلافاصله پس از خاتمه جنگ جهانی، در کلیه کشورها سازمان هایی برای مدیریت امور هوانوردی ایجاد گردد که در ایران نیز دفتری به نام دفتر هواپیمایی در ارتش تشکیل شد. نخستین مصوبه برای این سازمان نیز درتاریخ 11 خرداد ماه 1303 به نام فرمان تاسیس صنف " هواپیمایی کل قشون " به عنوان یک سازمان مشخص صادر گردیده که نام سرهنگ خلبان احمد نخجوان بعنوان نخستین فرمانده این سازمان در تاریخ ثبت شده است.

[b]نخستین هواپیمای خریداری شده برای ایران[/b]


در سال 1301 شرکت آلمانی "یونکراس " با ایجاد یک سرویس حمل و نقل هوایی درایران پروازهایی را بین تهران و برخی از شهرستانها برقرار نمود. اما نخستین هواپیمایی که برای کشورایران خریداری شده از همین شرکت به نام "یونرکس -اف -13 " و در همین سال بوده است.

[b]نخستین فرودگاه در ایران[/b]


در طول این سالها که هواپیماهای گوناگون از کشورهای مختلف به ایران آمده و نمایش های پروازی ترتیب می دادند، کشور ایران فاقد فرودگاه رسمی و استاندارد درآن روزگار بود. تا اینکه در 8 مرداد ماه 1301 کار تسطیع و آماده سازی محلی برای فرود هواپیماها در نقطه ای به نام قلعه مرغی پایان می پذیرد و هواپیماهای انگلیسی که برای نخستین بار دراین فرودگاه خاکی فرود می آیند، در همین روز به انجام نمایشهای هوایی می پردازند.

[b]هواپیماهایی که تاکنون ارتش ایران خریداری کرده است[/b]


یونکرس - اف 13 (13-F) در سال 1301
یونکرس - آ 20 (20-IV- A) در سال 1302
دوهاویلند - 4 (4-DH) در سال 1302
دوهاویلند - 9 آ (DH- 9A) در سال 1302
آورو - 504 کی (R 504 -AVRO) در سال 1302
اسپاد - 42(42-SPAD ) در سال 1303
پوتز - 8 (8- POTEZ) در سال 1303
برگه - 14 (14 -BREGUET) در سال 1303
برگه - 19 (19- BREGUET) در سال 1304
یونکرس دبلیو - 33 (33- IVW )در سال 1308
تایگر موس (TIGER MOTH) در سال 1311
آر - 5 (5-R) در سال 1312
آداکس (ADUAX) در سال 1312 و 1313
توجه فرمایید که تا قبل از آغاز نخستین جنگ جهانی، این هواپیما در کارخانجات هواپیماسازی شهباز درایران تولید می شد.
فیوری (FURY) در سال 1313
دوهاویلند - 89 دراگن راپید (89DH-) در سال 1315
آکسفورد (OXFORD) در سال 1317
هایند(HIND) در سال 1317
آنسن (ANSON) در سال 1323
هاریکن (HARRICANE) در سال 1325
سی- 47 داکوتا (C- 47 DAKOTA) در سال 1328
تندربولت پی- 47 دی (P- 47 D THUNDER BOLT) در سال 1328
ال- 4 (L- 4) در سال 1329
ال- 20 (L- 20 ) در سال 1329
استیرمن (STREARMAN) در سال 1329
تی- 6 هاروارد (T- 6 HARVARD) در سال1329
آر- تی - 33 تی برد (R-T- 33 T-BIRD) در سال 1335
ایلوشین - 14 (LL- 14) در سال 1335
اف- 84 جی(تاندرجت)(F- 84G THUNDER JET) در سال 1336
اف- 86 (سیبر)(F- 86 SABRE) در سال 1339
سی – 130 هرکولس(C-130 E/H HERCULES)در سال 1342
جت استار (JET STAR) در سال 1342
هلیکوپتر اس- 55 (یو – اچ – 19 بی)(S- 55-UH-19B) در سال 1342
آر /اف – 5 آ و بی (R/F-5A&icon_rolleyesدر سال 1343
هلیکوپتر اچ، اچ – 43 اف (هاسکی)(HH- 43F-HUSKIE) در سال 1343
فانتوم 2(اف – 4 دی) (F-4D PHANTOM2)در سال 1347
هلیکوپترآ-بی - 206 (جت رنجر)(AB- 206) در سال 1347
هلیکوپتر یو- اچ – 1 دی (UH-1D) در سال 1348
هواپیمای (او – 2 ئی) (O-2E) در سال 1349
فانتوم 2 (آر /اف – 4 یی) (R/F-4E PHANTOM2)در سال 1350
هلیکوپتر شنوک (سی- اچ – 47) (CH-47C CHINOOK) در سال 1350
هلیکوپتر فرند شیپ (اف – 27) (SHIP F-27 FRIEND) در سال 1350
هواپیمای هاوک کماندر(HAWK COMMANDER) در سال 1351
هواپیمای بونانزا (اف – 33) (F- 33A/C BONANZA) در سال 1352
هواپیمای تایگر2 (اف – 5 یی و اف) (F- 5 E&F TIGER 2) در سال 1353
هواپیمای سوخترسان بوئینگ - 707 (707 – KC) در سال 1353
هواپیمای (اوریون) (پی – 3 اف) (P- 3 F) در سال 1353
جامبوجت بوئینگ - 747 سوخترسان (B-747 JUMBO JET ) در سال 1354
هواپیمای تام کت (اف – 14 آ) (F- 14 A TOM CAT) در سال 1354
هلیکوپتر (آ – بی - 214) (AB- 214) در سال 1355
هواپیمای جت فالکن (فالکن – 20) (FALCON-20) در سال 1355
هواپیمای (پ، سی – 6) (PC-6) در سال 1362
هواپیمای (پ، سی – 7) (PC-7) در سال 1362
هواپیمای پرستو (PARASTOO) در سال 1367
هواپیمای (اف – 7) (F-7) در سال 1369
هواپیمای فولکروم (میگ – 29) (MIG-29) در سال 1370
هواپیمای (سوخوی – 24) (SU-24) در سال 1371
هواپیمای میراژ - اف -1 (F- 1EQ-5&6) این هواپیما هم اکنون در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پرواز می کند و تاریخ ورود آن نامعلوم است.
مختصر تاریخچه نهاجا در حالی بیان شد که فراز و نشیبهایی در طول عمر این نیرو وجود داشته و خواست پروردگار چنین بود که این نیرو همچنان در خدمت مردم و ارتش جمهوری اسلامی ایران باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b][color=red]روش های ستادی در عملیات مشترک[/color][/b]

[b]نهاجا و عملیات مشترک[/b]


هنگام تجاوز ارتش عراق به میهن اسلامی، بیشترین حجم حملات به استان خوزستان تحمیل گردید. در حقیقت پنج لشگر زرهی و مکانیزه ارتش عراق در یک خط فرضی از مهران تا دهلران، اندیمشک، دزفول، شوش، اهواز، خرمشهر، آبادان تا بندر امام را مورد تهدید قرار داده بودند. لشکر 92 زرهی که مسئولیت دفاع سرزمینی را در این استان برعهده داشت، با توطئه ی کودتای نافرجام نوژه در (بیستم تیر ماه 1359 )، از لحاظ سلسله مراتب فرماندهی در وضعیت با ثباتی قرار نداشت. ضمن اینکه تجهیزات آفندی و پدافندی خود را نیز به میزان قابل توجهی از دست داده بود. در چنین شرایطی نهاجا ناگزیر شد که بخشی از توان رزمی خود را به دفاع سرزمینی در استان خوزستان اختصاص دهد و بدون ارتباط سازمان یافته با لشکر 92 زرهی، به بمباران یگان های زرهی، پیاده و مکانیزه دشمن بپردازد. این تک های هوایی در نخستین روزهای جنگ در بیابان های خوزستان و در کنار شهرهایی چون سوسنگرد، هویزه، بستان، خرمشهر، موسیان، دهلران و مهران بنا به درخواست یگان های زمینی خودی نبود، زیرا در آن زمان یک قرارگاه مقدم که فرماندهی عملیات را در دفاع از سرزمین خوزستان برعهده داشته باشد هنوز در منطقه مستقر نشده بود. بر اساس طرح ابوذر نزاجا یگانهایی در مناطق مرزی مستقر شده بودند از جمله تیپ 2 لشکر 92، گروه رزمی 37 نزاجا به همراه گردان 138 در منطقه دزفول که در برابر تهاجم لشکر 10 زرهی و لشکر یک مکانیزه عراق قرار گرفته و با توجه به استعداد و وضعیت لجستیکی با مشکلات مواجه بودند.
در این شرایط فرمانده ناجا سرهنگ خلبان جواد فکوری یک قرار گاه تاکتیکی در پست فرماندهی پایگاه چهارم شکاری دزفول تشکیل و نام آن را قرارگاه عملیاتی جنوب گذاشت زیرا در آن زمان رئیس جمهور (فرمانده کل قوا ) در آن قرارگاه استقرار یافته و با توجه به امکانات ارتباطی مناسبی که در این پست فرماندهی وجود داشت، دستورات فرماندهی کل قوا از همین نقطه به فرماندهان نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ابلاغ می گردید. در حقیقت این امکان، بصورت یک مرکز فرماندهی برای فرماندهی کل قوا درآمده بود.
در مدت بسیار کوتاهی از نخستین روز تجاوز، سرانجام قرارگاه مقدم نزاجا در پادگان تیپ 2 زرهی دزفول تشکیل و قرارگاه دیگری نیز در شهرستان اهواز بوجود آمد که محل استقرار فرمانده لشکر 92 زرهی، سرهنگ قاسمی بود. اما سرتیپ ولی اله فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک و آقای غرضی استاندار خوزستان نیز در کنار او حضور داشتند و بصورت مشترک این قرارگاه را اداره می کردند. با توجه به اینکه رئیس جمهور «بنی صدر » در پست فرماندهی پایگاه هوایی دزفول استقرار داشت و بخش عمده درگیری در جنگ بر عهده یگان های نهاجا بود، او از همانجا دستورات خود را به ارتش صادر می کرد.
هنگامی که وضعیت خرمشهر بحرانی شد قرارگاه تاکتیکی نیروی دریایی در پایگاه دریایی بوشهر به فرماندهی ناخدا قهرمان ملک زاده تشکیل گردید. فرمانده ژاندارمری کل کشور، سرهنگ حسنعلی فروزان نیز در بندر امام یک قرارگاه تاکتیکی به وجود آورد و نام آن را قرارگاه اروند نهاد. این قرارگاه در آغاز از گردان های 201 و 202 و 3030 ژاندارمری بهره می جست و چند بعد لشکر 77 پیاده خراسان به این منطقه نقل مکان یافته و همین لشکر به فرماندهی سرهنگ شهاب الدین جوادی موجب پیروزی بزرگ عملیات «ثامن الائمه » گردید. با پیروزی در عملیات ثامن الائمه و تغییراتی که در کادر فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوجود آمد، سرهنگ توپخانه علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش برگزیده شد و او نخستین قرارگاه عملیاتی بزرگی را که بتواند عملیات مشترک زمینی و هوایی را هدایت نماید، با هماهنگی و همکاری برادر محسن رضائی فرمانده سپاه پاسداران به نام قرارگاه کربلا تشکیل داد. این قرارگاه نخستین تلاش کلاسیک در امر اداره و هدایت نیروهای مشترک در جنگ بود.
با سازمان یافتن قرارگاه کربلا، قرارگاه عملیاتی جنوب که در پایگاه هوایی دزفول شکل گرفته بود به نام «قرارگاه ویژه عملیات هوایی جنوب » تغییر نام و ماهیت داده و زیر امر قرارگاه کربلا قرار گرفت. سپس قرارگاه های زیر مجموعه قرارگاه کربلا با نام های قدس، فجر، فتح، نصر و قرارگاه ویژه عملیات هوایی جنوب در عملیات های «طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس » شرکت نمودند.
پس از تشکیل قرارگاه کربلا، جانشین فرمانده نیروی هوایی (سرهنگ خلبان ایرج امیر جلالی ) به عنوان جانشین فرماندهی قرارگاه ویژه عملیات هوایی جنوب تعیین و معاونت عملیاتی نهاجا به نام سرهنگ خلبان بهرام هشیار به ریاست ستاد آن قرارگاه منصوب گردید که این افسر توانا از آغاز عملیات طریق القدس تا پایان عملیات بیت المقدس امور عملیاتی نهاجا را به شایستگی انجام داد.
نقش فرمانده نیروی هوایی (سرهنگ معینی پور ) بیشتر نقش سیاسی و تصویب و امضای دستورات عملیاتی و دستورات رزمی و همچنین کنترل حفاظتی نیروی هوایی بود.
به هر حال سرهنگ هشیار ناگزیر بود که تاکتیک ها و طرح های عملیاتی را در قالب دستورات عملیاتی و رزمی و گاهی در قالب یک گزارش و گردشکار و یا بصورت شفاهی بعرض فرمانده نیرو برساند، تا مصوبه هر یک را گرفته و به اجرا گذارد. این شیوه ستادی تا عملیات خیبر (اسفند ماه 1362 ) ادامه داشت. پس از برکناری سرهنگ معینی پور، سرهنگ خلبان هوشنگ صدیق به فرماندهی نیروی هوایی برگزیده شد و سرهنگ خلبان عباس بابایی نیز در سمت معاون عملیاتی او قرار گرفت.
این مختصر شرحی بود بر شیوه تشکیل قرارگاه ها در خوزستان. البته کسانی که علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه هستند، می توانند به کتاب های تاریخ نبردهای هوایی دفاع مقدس (دفتر مطالعات و تحقیقات نهاجا ) و کتاب ارتش در هشت سال دفاع مقدس از انتشارات عقیدتی سیاسی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران مراجعه کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]عملیات مشترک[/b]


عملیاتی را مشترک می گویند که شامل دو یا چند نیرو از ارتش یک کشور که دارای فرهنگ یکسان و استاندارد بوده و دستورالعمل ها و دستورهای عملیاتی و رزمی مشابهی را به اجرا می گذارند می باشد. در این حالت آیین نامه های یکسان و تحت امر یک فرماندهی واحد به آنها ابلاغ شده و آموزش یکسانی را برای جنگیدن و انظباط میدانهای نبرد و رزم دریافت می کنند. در ضمن دیدگاهشان نسبت به میدانهای نبرد (زمین به زمین، زمین به هوا، هوا به زمین و هوا به هوا و هوا به سطح و سطح به هوا ) یکسان است و از طریق آیین نامه های یگانه ای با یکدیگر ارتباط برقرار می نمایند. اگر نیروی زمینی ارتش ایران و نیروی هوایی ارتش عربستان با یکدیگر در یک عملیات حضور پیدا کنند، این چنین عملیاتی را عملیات مشترک و مرکب می خوانند. توجه شما را به این نکته جلب می کنم که در عملیات "والفجر -8 " نیروی هوایی ارتش از نیروی زمینی سپاه پاسداران پشتیبانی نمود.
نیروهایی را که در یک عملیات مشترک شرکت می کنند به نام نیروهای مشترک«JOINT forces» می نامند. مانند نیروی زمینی و نیروی هوایی که در عملیات مشترک ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر و عملیات دیگر مانند"والفجر-8" شرکت داشتند. یا نیروی هوایی و نیروی دریایی که در عملیات مشترک «مروارید» شرکت داشتند.
اصولاً عملیات مشترک و واژه «JOINT OPERATION» از هنگامی وارد فرهنگ نظامی شد که هواپیماهای بمب افکن و جنگنده وارد ارتش های جهان شدند. بنابراین لازم است تعریفی از یک نیروی مسلح ارائه شود تا از نظر واژه شناسی یا «ترمینالوژی » ابهامی بوجود نیاید.
نیروی مسلح : سازمانی است که مأموریت سرکوب متجاوز را در زمان و مکان معین بدون نیاز به کمک دیگر قدرتها و سازمان ها به صورت خودکفا به انجام می رساند. (این تعریف از کتاب های دایره المعارف «WORLD BOOK » و «BRITANICA» برداشت شده است )
با پیشرفت علوم و فن آوری «تکنولوژی » نظامی و دستیابی انسان به فضا و پرتاب ماهواره های جاسوسی و عملیاتی در مدارهای مختلف، دیگر سرنوشت جنگ تنها روی کرده زمین تعیین نمی شود، بلکه شرح وظایف آن میان انسان هایی که روی زمین هستند و آنهایی که در فضا کار می کنند، تجهیزات و ساز و برگ نظامی در فضا، خلاصه در اتمسفر کره زمین و خارج از جو تقسیم شده است.
ملت های مختلف در فضای بی انتها هر یک برای خود منافعی را جستجو می کنند که در تضاد با منافع سایر کشورها می باشد. گاهی بر روی کره زمین انجام یک مأموریت استراتژیک هوایی سرنوشت جنگ را رقم می زند، گاهی نیز، نیروی زمینی در دستور کار خود تصرف نقطه یا منطقه ای را دارد که علاوه بر آتش توپخانه و هوانیروز ممکن است نیاز به بمباران های سنگین هوایی برای کسب پیروزی داشته باشد. در چنین وضعیتی یگانهایی از نیروی هوایی تحت امر و زیر نظر فرمانده قرارگاه عملیاتی قرار می گیرند تا در عملیات تعیین شده ایفای نقش کنند.
شما با نام "ژنرال شوارتسکف " فرمانده عملیات طوفان صحرا برای بیرون راندن ارتش عراق از خاک کویت در سال 1991 آشنا هستید. این شخص قسمت هایی از نیروی زمینی، هوایی و دریایی ارتش آمریکا را به خلیج فارس انتقال داده و بخش هایی از نیروی زمینی، دریایی و هوایی کشورهای بریتانیا، فرانسه، اسپانیا، عربستان و روی هم 30 کشور جهان را در اختیار گرفت و عملیات طوفان صحرا را به پایان رسانید.
سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ قسمت هایی از نیروی زمینی و هوایی زیر امر خود گرفت و با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات های بزرگ طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس را به انجام رسانید.
معمولاً نیروی زمینی به تنهایی می تواند مأموریتی را روی زمین و در امتداد مرزهای کشور انجام دهد. اما امروزه پیروزی با آن نیرویی خواهد بود که از آتش سنگین هوایی نیز بهره مند باشد. بدون دفاع هوایی ممکن است تلفات نیروهای خودی آنقدر زیاد گردد که عملیات به شکست انجامد.

[b]نیروی عمل کننده در میادین نبرد عملیات پنجگانه ای را به شرح زیر اداره می کند[/b]


1- مانور : شامل حرکت های آفند و پدافندی است.
2- آتش پشتیبانی : توسط توپخانه فراهم می شود، اما گاهی فرماندهان تمایل دارند که از آتش هوایی نیز استفاده کنند، زیرا حجم آتشی که یک هواپیما در یک سورتی پرواز در یک لحظه بمباران هوایی تولید می کند، چندین برابر آتش توپخانه است.
3- دفاع هوایی صحنه نبرد : توسط آتشبارها و موشک های ضد هوایی انجام می شود. این آتشبارها به همراه لشکر و یگانهای زمینی در جبهه، پیشروی و عقب نشینی می کنند. البته پرواز هواپیماهای جنگنده رهگیر برفراز جبهه و منطقه عملیات و بکارگیری رادارهای تاکتیکی زمینی و هوایی نیز بخشی از دفاع هوایی صحنه نبرد است.
4- اطلاعات و هشدار سریع : توسط گروه های اطلاعاتی و شنودهای الکترونیکی انجام می شود. در اینکار از هواپیماهای جمع آوری اطلاعات سیگنالی و الکترونیکی نیز بهره برداری می شود.
5- خدمات پشتیبانی رزمی : شامل خدماتی است که یگانهای مهندسی و پل سازی و پشتیبانی های تعمیراتی تجهیزات و ادوات جنگی در میدان نبرد انجام می دهند و همچنین پرواز هواپیماهای سوخترسان هوایی و حمل مجروحین و بار و مهمات نیز از جمله خدمات پشتیبانی رزمی می باشند.
نیروی هوایی دریک عملیات مشترک در چهار مورد از موارد پیش گفته می تواند نیروی زمینی و مانورهای نیروی زمینی را پشتیبانی کند که به شرح زیر ارائه شده است :
1- آتش پشتیبانی : این آتش توسط هواپیماهای جنگنده بمب افکن و موشک اندازهای کوچک و بزرگ فراهم می شود (بمباردمان و موشک باران ) که بدین وسیله از حرکت لشکر های متجاوز یا مانور نیروهای حمله کننده جلوگیری و از عملیات پدافندی نیروهای دفاع کننده، پشتیبانی هوایی به عمل می آید.
2- دفاع هوایی : در این بخش هواپیماهای جنگنده رهگیر بر فراز یگانهای زمینی در میدانهای نبرد به پرواز در می آیند و از نزدیک شدن هواپیماهای بمب افکن دشمن به یگانهای زمینی خودی جلوگیری می کنند. این عملیات تحت تمهیدات یک سامانه دفاع هوایی انجام می شود که ایستگاه های رادار تاکتیکی و هواپیماهای آواکس هواپیماهای جنگنده رهگیر را هدایت می کنند.
نوع دیگری از دفاع هوایی بنام «دفاع موشکی صحنه نبرد » در میدانهای نبرد بکار گرفت می شود. (THEATER MISSILE DEFENSE) برخی از نیروهای زمینی دنیا چنین دفاع موشکی را به همراه یگانهای پیاده و زرهی خود دارند، اما هنگام عملیات زیر نظیر «THEATER AIR DEFENSE SYSTEM»سامانه دفاع هوایی صحنه نبرد کار می کنند و تمام این حرکت های هوایی در میدانهای نبرد زیر نظر فرمانده عملیات هوایی و تحت عنوان کنترل آسمان منطقه عملیات قرار دارند.
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ فاقد چنین سامانه ای (THEATER MISSILE DEFENSE) بود و نیروی هوایی یعنی همان سرهنگ هشیار معاون عملیاتی نیروی هوایی و رئیس ستاد قرارگاه ویژه عملیات هوایی جنوب با کسب موافقت فرمانده نیرو، موشکهای زمین به هوای «هاوک » را که برای دفاع هوایی پایگاههای هوایی و ایستگاههای رادار تهیه شده بودند، به میدانهای نبرد کشانید و این نقیصه را تا حدودی و با دشواری فراوان برطرف نمود.
در عملیات طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و پس از آن، دیگر فرماندهان نهاجا چنین اقدام جسورانه ای را پی گرفتند و با ابتکارات جدیدی تکمیل کردند.
3- اطلاعات و هشدار اولیه : نیروی هوایی در بخش جمع آوری اطلاعات و شنود الکترونیکی، راداری و عکسبرداری هوایی و تحلیل سیگنالهای جمع آوری شده از اقدامات الترونیکی دشمن و اعلام حمله های هوایی دشمن و خاتمه آن و اعلام هشدارهای سریع به یگانهای زمینی، نیز نقش مؤثری را دارا بود که در جنگ به خوبی این نقش را ایفا نمود.
4- خدمات پشتیبانی رزمی : در این بخش نیروی هوایی با انتقال سربازان و تجهیزات جنگی توسط هواپیماهای غول پیکر به میدان های نبرد و همچنین تخلیه مجروحین از مناطق جنگی به شهرهایی که بیمارستان و تجهیزات درمانی مجروحین جنگ را دارند می تواند بطور مؤثر در طرح های عملیاتی مشترک شرکت داشته باشد. در دوران دفاع مقدس نهاجا به کرات با حمل لشکرهای زمینی با تمامی تجهیزات و ادوات جنگی از خراسان به اهواز و از تبریز، تهران و سایر شهرستانها نقش به یادماندنی و پیروزی بخشی را ایفا نمود. همچنین با سوخترسانی در هوا به هواپیماهای جنگنده رهگیر پوشش هوایی برفراز مناطق نبرد و صحنه عملیات را در زمان های طولانی فراهم نمود که موهبت بزرگی برای فرماندهان نبرد بود.

[b]تعاریف و واژه های عملیات مشترک[/b]


(1) نیروهای مشترک «JOINT FORCES» که شامل نیروی هوایی و دیگر نیروهای مسلح می شود.
(2) عملیات مشترک «JOINT OPERATION» این تعریف به عملیاتی گفته می شود که دو یا چند نیروی مسلح با یک فرهنگ نظامی مشترک درآن شرکت داشته باشند. برای مثال نیروی زمینی و نیروی هوایی ارتش اگر وارد عملیاتی با یک طرح مشترک و یک دستور عملیاتی مشترک شدند، به آن عملیات مشترک گفته می شود، اما اگر نیروی هوایی ارتش با نیروی زمینی سپاه یا نیروی زمینی کشور دیگری وارد عملیات مشترک شوند به آن، عملیات مشترک مرکب گفته می شود. «JOINT COMBINED OPERATION» یا «JOINT COMPOUND».
(3) فرمانده مشترک «JOINT COMMANDER» فرمانده ایست که بر تمامی نیروهای مسلح در عملیات فرماندهی داشته باشد. مانند آقای هاشمی رفسنجانی در زمان جنگ.
(4) فرمانده عملیات مشترک JOINT OPERATIONAL COMMANDER فرمانده ای که تنها بر یک عملیات مشترک فرماندهی داشته باشد. مانند سرهنگ علی صیاد شیرازی در عملیات طریق القدس یا عملیات فتح المبین و یا عملیات بیت المقدس.
(5) فرمانده عملیات تاکتیکی هوایی مشترک «TACTICAL AIR COMPONENT COMMANDER » مانند سرهنگ خلبان بهرام هشیار در عملیات طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و سرهنگ عباس بابایی در عملیات «خیبر » «بدر »و «والفجر 8».
(6) قرارگاه عملیات هوایی مشترک :
(TACC)«TACTICAL AIR COMMAND CENTER
(7)سامانه کنترل بر آسمان منطقه عملیات
(TACS) TACTICAL AIR CONTROL SYSTEM
(8) SOC یا SECTOR OPERATING CENTER مرکز عملیات ناحیه ای این مرکز معمولاً زیر نظر فرمانده عملیات تاکتیکی هوایی مشترک تشکیل می شود و چند ایستگاه رادار تاکتیکی و ایستگاههای شنود الکترونیکی تاکتیکی زیر امر رئیس SOC یا در کنترل عملیاتی او قرار می گیرند که همه ی اینها در قرارگاه مشترک، زیر نظر فرمانده قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی قرار می گیرند.
(9) DASC یا DIRECT AIR SUPPORT CENTER این سازمان تمامی فعالیت های آفند هوایی یا پدافند هوایی را کنترل می کند و در بخش های خدمات پشتیبانی رزمی، جمع آوری اطلاعات و دفاع هوایی، آتش پشتیبانی و پشتیبانی آتش هوایی همکاری و هماهنگی لازم را به عمل می آورد. مانند رئیس SOCکه مشاور فرمانده عملیات هوایی مشترک است.
(10) AFCC یا AIR FORC COMPONENT COMMAND POST پست فرماندهی که در عملیات مشترک زیر امر فرمانده عملیات هوایی مشترک «TACC» تشکیل می شود. در این پست فرماندهی دسک ایجاد می گردد. همچنین رئیس SOC و تجهیزات و تشکیلات و اعضای آن در هنگام عملیات مشترک در این پست فرماندهی قرار می گیرند.
(11) CPR «COTROL REPORTING POST » ایستگاههای کوچک راداری که تنها وظیفه گزارش راداری را برعهده دارند و هدایت هواپیماهای جنگنده رهگیر بر عهده آنها نمی باشد. (مگر در مواقع خاص به دستور فرمانده تاکتیکی عملیات هوایی ).
(12) CRC یا «COMBAT REPORTING CENTER » مرکز گزارش اوضاع نبردهای هوایی که شامل یک دستگاه رادار تاکتیکی و متعلقات آن است. در مواقع دیگر آن را CONTROL & REPORTING CENTER نیز می نامند.
(13) RPC یا «REGIONAL PROCESSING CENTER » مرکز پردازش اطلاعات منطقه ای. معمولاً در عملیات مشترک چنین گردان یا سازمانی از فرماندهی اطلاعات و شناسایی الکترونیکی جدا شده و زیر امر فرمانده عملیات هوایی مشترک (TACC) قرار می گیرد و طیف امواج الکترونیکی که در میدان نبرد و اطراف آن وجود دارد (علائم رادارهای ثابت و متحرک تاکتیکی، رادارهای محمول هوایی، و موشک های زمین به زمین و گفتگوهای عناصر دشمن روی تلفن و بی سیم ) همه را جمع آوری و ثبت می کند و با نگرش به انواع سیگنالها تعیین می کند که چه نوع هواپیمایی در منطقه تهدید آفرین است و اولویت تهدیدهای هوایی کدامند و یا کدام منطقه و یگان ممکن است مورد حمله هوایی قرار گیرد.
(14) FAC یا ناظر مقدم هوایی «FORWARD AIR CONTROLER » به افسری گفته می شود که در سطح گردانهای نیروی زمینی و یا تیپ ها درخواستهای آتش پشتیبانی هوایی را بررسی و کنترل و به دسک مربوطه گزارش می کند و هنگام درگیری های عملیات زمینی، اولویت هدف ها را با نظر فرمانده یگان زمینی تغییر می دهد و جنگنده بمب افکن ها را با وسایل ارتباطی رادیویی یا علایم و نشانه های دستی هدایت می کند. این افسر معمولاً خلبان است، اما در شرایط کمبود خلبان، افسران زمینی نیز می توانند با گذراندن یک دوره کامل چنین وظایفی را در هنگام عملیات برعهده بگیرند.
(15) ALO یا «AIR LIASION OFFICER » افسر رابط هوایی.
(16) ALCE یا «AIRLIFT COMMANDELEMENT » عنصری از فرماندهی ترابری هوایی.
(17) CCT یا «COMBAT CONTROL TEAM» تیم کنترل رزمی، این تیم به صورت ضربتی وارد منطقه می شود و اگر لازم باشد فرودگاهی برای فرود هواپیماهای ترابری تاکتیکی فراهم می کنند و وسایل ارتباطی را آماده بهره برداری می سازند. برای مثال در هنگام گرفتن سر پل، این تیم با گروه رزمی همراه است.
(18) ALCC یا «AIRLIFT CONTROL CENTER» مرکز کنترل پروازها و عملیات ترابری هوایی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]سازمان فرماندهی عملیات هوایی مشترک[/b]


پیش از آنکه به سازمان و سلسله مراتب فرماندهی در عملیات مشترک بپردازیم بهتر است اشاره ای به وضعیت نیروهای ارتش جمهوری اسلامی در عملیات مشترک در طول دفاع مقدس داشته باشیم. در آغاز تجاوز ارتش عراق هیچگونه سازماندهی برای انجام عملیات مشترک به شکل تمرین شده علمی صورت نگرفت. (شرایط اوایل انقلاب اجازه کار را نمی داد. )
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با اجرای دستور عملیاتی «البرز» و با اطمینان از این که تمامی فرماندهان ارتش و مسئولین سیاسی در سطح کشور اتفاق نظر دارند که باید جلوی هجوم و پیشرفت ارتش عراق را گرفت، دفاع در برابر تجاوز ارتش عراق را شروع کرد.
به عبارتی دیگر نیروی هوایی تنها به اتکای توصیه ها و گفته ها و نظریات شفاهی رئیس جمهور وقت که فرمانده کل قوا بود و جانشین رئیس ستاد ارتش سرتیپ ولی اله فلاحی و سایر فرماندهان نیروی زمینی در عملیات متوقف ساختن ارتش عراق در خاک کشور شرکت می کرد. اما در هر عملیات سعی داشت که فرمانده یک پایگاه هوایی را در نقش «TACC» یا فرمانده عملیات هوایی مشترک قرار دهد. برای مثال فرمانده پایگاه ششم شکاری در عملیات «توکل » در دی ماه 1359 با فرمانده قرارگاه اروند همکاری و هماهنگی نسبی را داشت.
یا فرمانده پایگاه هوایی دزفول در عملیات نصر بیش از پایگاه های هوایی همدان و بوشهر با فرماندهان لشکرهای زمینی همکاری و تعامل داشت. اما هیچیک از این عملیات براساس اصول عملیات مشترک انجام نشد تا این که عملیات «ثامن الائمه » معروف به شکستن حصر آبادان فرا رسید. در این عملیات سرهنگ پیاده شهاب الدین جوادی فرمانده لشکر 77 خراسان بعنوان فرمانده قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی در منطقه ماهشهر و شادگان با همراهی یگانهای ژاندارمری و 1500 نفر از نیروهای مردمی علیه یگانهای ارتش عراق در شرق کارون عملیاتی را آغاز کرد که منجر به عقب راندن دشمن به آن سوی ساحل غربی رود کارون گردید.
در این عملیات بدون آن که یک فرمانده عملیات هوایی مشخصی تحت امر فرمانده لشکر 77 و در قرارگاه او حضور داشته باشد، تمام یگانهای عمده هوایی در نیروی هوایی به روش های گوناگون وارد عملیات شدند و به بیماران یگانهای دشمن در منطقه دارخوین، اهواز، سوسنگرد و دزفول پرداختند (اگر چه آتش پشتیبانی هوایی به درستی و مقرون به صرفه هدایت نشد ).
البته ایستگاههای رادار دزفول، بهبهان، بوشهر، سربندر و مشروحات هر یک به نوبه خود آسمان منطقه عملیات را پوشش می دادند و کنترل نسبی بر آسمان منطقه عملیات را فراهم آورده بودند و خلبانان هواپیماهای «اف-14» و «اف-4» نیز با هماهنگی ایستگاههای رادار، دفاع هوایی منطقه نبرد «THEATER AIR DEFENSE » را برقرار کردند. پس از پیروزی در این عملیات فرمانده نیروی هوایی و رئیس ستاد ارتش شهید شدند و در نتیجه سرتیپ ظهیرنژاد به ریاست ستاد ارتش برگزیده شد و سرهنگ صیاد شیرازی نیز به فرماندهی نیروی زمینی منصوب گردید.
در عملیات طریق القدس قرارگاه تاکتیکی ارتش به نام قرارگاه کربلا در شمال کرخه در مجاورت پاسگاه تاکتیکی لشکر 92 تشکیل گردید که در آن لشکر 92 زرهی و لشکر 16 زرهی و تیپ 1 لشکر 77 و پایگاههای هوایی دزفول با گردانهای 41 و 42(اف-5) و بوشهر با گردانهای 61 و 62 (اف-4) و همدان با گردانهای 31 و 32 (اف-4) در امر تهیه آتش پشتیبانی هوایی زیر امر قرارگاه ویژه عملیات هوایی شرکت نمودند. در کنار آنها در بخش دفاع هوایی گردانهای 71 و 81 و 82 (اف-14) شکاری و گروه پدافند هوایی دزفول با چهار گردان زمین به هوا و رادار، همچنین گروه پدافند هوایی بوشهر با سه گردان زمین به هوا در بخش دفاع هوایی منطقه نبرد وارد کارزار شدند. در بخش های اطلاعات و هشدار اولیه، پایگاه یکم شکاری و فرماندهی اطلاعات و شناسایی الکترونیکی و در بخش خدمات پشتیبانی رزمی گردانهای سوخترسان هوایی و ترابری هوایی به بهترین شکل ممکن آموزش دیده در دستور رزمی "شبح -2" وظایف خود را به انجام رسانیدند. از آن پس قرارگاه کربلا همواره فعال بود. پس از آزادسازی خرمشهر سپاه پاسداران با غنایم به دست آمده یگانهای زرهی و پیاده خود را شکل داد و پس از این عملیات و چند نبرد دیگر قبل از عملیات خیبر بود که قرارگاه خاتم (ص) به وجود آمد.

در زیر مجموعه این قرارگاه 3 قرارگاه با نامهای کربلا برای نیروی زمینی ارتش، قرارگاه ویژه عملیات هوایی (که چندی بعد این قرارگاه تغییر نام داد و به قرارگاه رعد مشهور شد ) برای نیروی هوایی ارتش و قرارگاه نجف برای سپاه پاسداران سازماندهی شدند. فرمانده قرارگاه خاتم (ص) آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده قرارگاه کربلا سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده قرارگاه ویژه عملیات هوایی سرهنگ معین پور (وقتی این قرارگاه به نام قرارگاه رعد تعریف شد، فرمانده آن نیز تغییر کرد که سرهنگ بابایی منصوب گردید ) و فرمانده قرارگاه نجف، برادر محسن رضایی تعیین گردیدند. اکنون نگاهی داشته باشید به یک شمای سازمانی که یگانهای عملیاتی در جنگ به صورت عملیات مشترک وارد عمل می شوند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b][color=red]شرح سازمان عملیات مشترک[/color][/b]

[b]1- فرماندهی آماد و پشتیبانی رزمی هوایی[/b]


این فرماندهی در زمان صلح و جنگ سرد به طور فعال به کار پیش بینی نیازمندی های زمان جنگ می پردازد و آنچه را که نمی تواند راساً پیش بینی کند، از یگانهای ذیربط استعلام می نماید. این فرماندهی، سیاستهای تأمین قطعه، آماد همگانی، آماد رزمی و کلیه امور آماد و پشتیبانی را بررسی، تدوین، پیشنهاد و پس از تصویب، آئین نامه ها و دستورات مربوطه (که در معاونت آماد و پشتیبانی نهاجا تهیه، تنظیم و تصویب می شود )را به اجرا می گذارد.
یگان مذکور در زمان جنگ با کلیه امکانات خود به یاری رزمندگان می شتابد، که شامل پایگاه های هوایی درگیر در عملیات مشترک، گروه های پدافندی درگیر در عملیات مشترک (ایستگاههای رادار و گردانهای زمین به هوا ) می باشد، تیمهای عملیاتی تحت امر فرمانده عملیات هوایی مشترک، مرکز عملیات پدافند هوایی منطقه ای یا «SOS» مرکز اطلاعات هوایی «RPC» و مرکز پشتیبانی هوایی «DASC» حوزه عمل یگان یاد شده می باشند.
- توضیح : در خلال جنگ تحمیلی فرماندهی آماد رزمی تحت نام قرارگاه شهید کشواد و فرماندهی پشتیبانی رزمی تحت نام قرارگاه شهید بابایی فعال گردیدند.

[b]2- فرماندهی مهندسی رزمی[/b]


این یگان نیز مسئولیت پشتیبانی مهندسی واحدهای تحت امر فرمانده عملیات هوایی را دارد. عمده توجه این فرماندهی به جابجایی، سنگرسازی و آماده کردن سکوهای پدافندی برای یگانهای زمین به هوای تحت امر فرماندهی عملیات هوایی، در قرارگاه عملیات مشترک می باشد. اما در شرایط خاص و بنا به امر فرمانده عملیات هوایی در برخی اوقات، پشتیبانی های مهندسی از پایگاه های هوایی و سایتهای راداری که در عملیات مشترک شرکت کرده اند نیز فعال بوده و حضور دارد.
-توضیح : فرماندهی مهندسی رزمی در خلال جنگ تحمیلی تحت نام قرارگاه شهید بابایی فعال گردید و هنگامی که قرارگاه رعد تشکیل شد قرارگاه مهندسی رزمی و قرارگاه آماد رزمی در زیر مجموعه ی این قرارگاه قرار گرفتند.

[b]3- پایگاههای تاکتیکی شکاری «TACTICAL AIR FORCE BASES»[/b]


این پایگاه ها از نظر عملیات و شرح وظایف مندرج در دستور عملیاتی مربوط به عملیات مشترک، تحت کنترل فرمانده عملیات هوایی قرارگاه فرماندهی عملیات مشترک قرار می گیرند، به این ترتیب که تعهدات مندرج در دستور عملیاتی را باید فراهم و اجرا نمایند. این تعهدات اغلب شامل سورتی پرواز و یا گسترش های پیش بینی شده عملیاتی برای نبرد می باشند و این در حالیست که سایر تعهدات آنها مانند دفاع هوایی با انجام مأموریت های استراتژیک و تاکتیکی هوایی مانند «انهدام قدرت هوایی دشمن » هر یک بر اساس دستورات عملیاتی مربوط به آنها کماکان پابرجا بوده و مدیریت مستقیم آن برعهده فرمانده پایگاه مربوطه خواهد بود.
درک این مطلب برای افسران و عواملی که در طرح عملیات مشترک مسئولیت هایی دارند و یا یگان تحت امر آنها در دستورهای عملیاتی و رزمی هوایی علیه دشمن، در کنترل عملیاتی فرمانده عملیات هوایی قرارگاه مشترک درآمده بسیار ضروری می باشد که تا هنگام انجام هماهنگی ها و طراحی عملیات هوایی مربوط به طرح عملیات مشترک دچار تردید نشوند. در ضمن بدانند که تا چه میزان باید تعهد بپذیرند و مابقی امکانات را برای سایر تعهداتی که در قبال طرح ها و دستورات عملیاتی متعدد دیگر دارند حفظ و آماده نگهدارند.


[b]4- مرکز عملیات دفاع هوایی منطقه ای «SOS»[/b]


این مرکز با ایجاد یک نوع ارتباط بسیار ساده و مؤثر با هواپیمای پست فرماندهی پرنده یا «AWACS» و ایستگاه های رادار تاکتیکی و ثابت که در دستور رزمی مربوطه هماهنگ و ابلاغ شده و با استفاده از نظام هماهنگ کامپیوتری و امکانات جانبی دیگر، به محض تشکیل قرارگاه و با توجه به سیاست و تدابیر عملیات گسترش سریع در منطقه و زیر نظر فرمانده عملیات هوایی قرارگاه مشترک، عملیاتی می گردد.
(الف) : سازمان «SOS» بر اساس سازمان مندرج در آئین نامه 31-27 می باشد.
(ب) : بر اساس تجارب جنگ تحمیلی تشکیل «SOS» در کنار فرمانده عملیات هوایی قرارگاه مشترک یک امر ضروری تشخیص داده شده چرا که فرمانده عملیات هوایی مشترک (TACC) نمی تواند از طریق تلفن از وضعیت میدان نبرد مطلع شود و تابلوی نشاندهنده اطلاعات، فعالیت هایی که در هوا انجام می شود، به موقع «REAL TIME» و بلادرنگ «ONLINE» در اختیار فرمانده قرار می دهد. (در گذشته بدلیل کمبود کامپیوتر، این عمل از طریق تابلوهای دستی در منظر فرمانده عملیات هوایی قرار می گرفت ). دستورات نیز در همین مکان به منظور پیشروی یا عقب نشینی هواپیماهای شکاری رهگیر از فرمانده اخذ می گردد.

[b]5- مرکز اطلاعات منطقه ای «RPC»[/b]


وجود این مرکز نیز در کنار فرمانده عملیات هوایی بر اساس تجارب جنگ تحمیلی الزامی است. فرمانده عملیات هوایی بدون اطلاع از نوع هواپیماهایی که روی صفحه نشان دهنده «DISPLAY» ظاهر شده چگونه می تواند تصمیم برای مقابله اتخاذ نماید ؟ این مرکز بلافاصله مربوط به انواع هواپیماهای دشمن، فعال بودن یا نبودن سایتهای رادار و جنگ افزارهای زمین به هوای دشمن و غیره را به فرمانده منتقل می نماید، و این فرمانده عملیات هوایی است که تصمیم می گیرد کدام هواپیمای دشمن در شرایط ضعیف تاکتیکی «رزمی » است و باید علیه او تلاشی صورت گیرد و یا کدام تهدید جدی و قوی است که باید با آرایش یگانها و سلاحهای موجود در منطقه باآن مقابله نمود.

[b]6- مرکز هدایت پشتیبانیهای مستقیم هوایی DASC[/b]


این مرکز مهمترین قسمت از یک قرارگاه هوایی در عملیات مشترک است زیرا تأمین نیازهای آتش پشتیبانی هوایی و حمل و نقل هوایی و حتی بخشی از دفاع هوایی منطقه نبرد برعهده رئیس این مرکز قرار دارد.
یک هواپیمای پهن پیکر به نام J-STARS که دستگاههای شنود الکترونیکی و امکانات جمع آوری اطلاعات عملیاتی در میدانهای نبرد هوا به زمین را در آن جا سازی کرده و اپراتورهای آموزش دیده در آن مشغول به کار هستند و یک دستگاه رادار «SAR» . روی آن قرار دارد، در یک فاصله معقول و منطقی با توجه به تهدیدات دشمن از منطقه نبرد استقرار یافته و از آنجا تحرکات زرهی و خودرویی دشمن را در منطقه نبرد و در فواصل دورتر از منطقه نبرد جستجو، کشف و شناسایی می نماید. محل دقیق سکوهای پرتاب موشک را به راحتی می تواند از محل رادار وابسته به آن تشخیص داده، و موقعیت هر سکوی پرتاب موشک و هر نوع «EMITTER» و انتشار دهنده سیگنال را ثبت و در دستگاههای کامپیوتری به صورت های فهرست کامل و یکجا یا تفکیک شده برای هر میدان نبرد، به ایستگاههای زمینی «PLSS 1» مخابره نموده و یا به هواپیماهای شکاری بمب افکن آماده در هوا واگذار و دستور انهدام را می دهد. این هواپیما دستورات نهایی را که در دستورالعمل ها و آیین نامه ها درج نشده باشند را از رئیس دسک دریافت می کند.
این هواپیما در عملیات محدودسازی نیروهای دشمن و پشتیبانی نزدیک هوایی نقش بسیار روشن و حیاتی را ایفا می نماید و همزمان با نقش مراقبتی خود نقش «SIGINT» نیز اجرا می نماید.
«PLSS» در حقیقت یک کارگروهی بین «PRC» و «DASC» می باشد. تصمیمات خارج از محدوده دستور رزمی و دستور عملیاتی را نهایتاً فرمانده عملیات هوایی قرارگاه عملیات مشترک اتخاذ می نماید.
از دیگر امکاناتی که به دسک و رئیس این مرکز مربوط می شود :
-رادارهای متحرک در منطقه نبرد اغلب به صورت یک عامل جمع آوری اطلاعات برای «RPC» و «SOS»عمل می نمایند.
هواپیمای «AWACS» و سیستم «SIGINT» آن نیز به صورت یک عامل جمع آوری اطلاعات در منطقه نبرد قرار دارد.
حساسه های «شیمی متری » یا تشخیص دهنده گازهای شیمیایی نیز از جمله عوامل اطلاعاتی در میدان های نبرد هستند.
استقرار «UAV» هواپیمای بدون سرنشین.
استقرار هواپیمای گشت دریایی و گشت زمینی بر حسب نوع عملیات مشترک و طرح عملیاتی مربوطه.

[b]7- تیمهای عملیاتی[/b]


این تیمها از یک عده کارکنان متخصص امور هوانوردی مانند خلبان و کارکنان ارتباطی و حتی گروه های مهندسی و دیگر تخصص ها برحسب مورد و نیاز تشکیل شده و در مواقعی که فرمانده عملیات مشترک نیاز به گرفتن سرپل در نقطه ای داشته باشد که باید در آنجا فرودگاه تاکتیکی بنا شود تا توسعه ی سرپل با انجام پروازها، حمل و نقل پرسنل و رزمندگان و بردن تجهیزات و ادوات رزمی و جنگی درآن سرپل صورت گیرد، این تیمها پیشرو و پیشقدم با گروه رزمی زمینی به منطقه سرپل عزیمت می کنند.

[b]تجهیزات و تسلیحات برای عملیات مشترک (بخش هوایی)[/b]


گسترش تجهیزات و تسلیحات برای عملیات بر اساس دستور عملیاتی یا دستور رزمی مربوطه انجام می شود.
استقرار هواپیمای «CAP» در محل های ایستایی مربوطه و آمادگی برای اجرای عملیات (عداد و انواع آنها را در دستور رزمی مربوطه تعیین می نمایند ).
استقرار هواپیماهای سوخت رسان در نقاط ایستایی و انتظار برای تحویل سوخت لازم به هواپیمای شکاری رهگیر و شکاری بمب افکن.
استقرار هواپیماهای مجهز به موشک های ضد رادار.
استقرار هواپیماهای شکاری بمب افکن برای اجرای عملیات ضربتی علیه تانکها و خودروهای زرهی و سکوهای پرتاب موشک با همکاری «J-STARS» و «PLSS».
استقرار موشک های ضد هوایی و رادارهای مربوطه.
استقرار توپخانه ضد هوایی و رادارهای مربوطه.
استقرار و یا گسترش موشک های ضد هوایی حرارتی دوش پرتابی «MAN PORTABLE».
استقرار هواپیماهای شکاری بمب افکن و شکاری رهگیر برابر سازمان رزمی طرح در پایگاههای هوایی به صورت «ALERT».
استقرار سیستم ارتباطی «JTIDS» یا «JOINT TACTICAL INFORMATION DISTRIBUTION SYSTEM»

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]ارتباطات در فرماندهی عملیات هوایی در قرارگاه مشترک[/b]

[b]1- شمای ارتباطی[/b]


(الف) - J-STARS(رادار مراقبت هوایی و حملات هوا به زمین )
(ب) - AWACS(رادار مراقبت هوایی و هشدار اولیه )
(ج)- پایگاه هوایی
(د)-ایستگاه رادار
(هـ)-سایت شناسایی الکترونیکی
(و)-قرارگاه سپاه و ارتش در خط مقدم جبهه
(ز)-هواپیماهای شکاری بمب افکن
(ح)-هواپیماهای شکاری رهگیر
(ط)-هواپیمای پشتیبانی اطلاعات الکترونیکی «ESM»
(ی)-فرمانده عملیات هوایی در قرارگاه (DASC-RPC-SOC)

[b]2- شرح ارتباطات[/b]


امروزه دیگر نمی توان در میادین نبرد تنها از سیستم بی سیم یا با سیم صوتی «VOICE» برای برقراری ارتباطات استفاده نمود. گاهی میزان اطلاعات ارسالی در یک پیام «MESSAGE » آنقدر زیاد است که دقیقه های متوالی طول می کشد تا آنها را پشت خط صوتی برای طرف مقابل شرح داد. دستگاه هایی که امروز در میدانها و منطقه نبرد کاربرد دارند، دستگاههای چند منظوره هستند «MULTISERVICE /MULTIMEDIA ».
در منطقه ای که جنگ در هوا و زمین جریان دارد (هوا به هوا، هوا به زمین و زمین به هوا ). هر سه صحنه نبرد باید در مقابل دیدگان فرمانده قابل رؤیت باشد تا بتواند تصمیم مناسب را برای نیروهای خودی اتخاذ نماید. لذا خطوط اطلاعاتی «DATA » برای این منظور ضرورتی ترین نیاز است.
(الف) : خطوط اطلاعاتی «DATA LINK »
برای انتقال اطلاعات، دستورات و فرامین، نیاز به یک مدیریت ارتباطی دقیق است. منظور مدیریتی است که بتواند عملیات را در زمین، هوا و سطح هماهنگ نماید.
در صفحات قبل شمای یک صحنه فرضی منطقه نبرد به تصویر کشیده شد، که حداقل ارتباط بین عوامل را نشان می دهد. در این تصویر خطوط «HF، VHF، UHF » به صورت «VOICE » و «COMPUTER DATA » نشان داده شده است. بدیهی است ارتباط «J-STARS » یا هواپیمای مشابه آن و «AWACS » علاوه بر ارتباط صدایی باید به «DIGITAL DATA »، فاکسی میل و تلکس نیز مجهز باشند.

دستگاه های «DATA HANDLING » می توانند پیام ها را انتشار دهند دوباره بازیافت نمایند، تغییر دهند، رمز کنند یا به کشف بازگردانند. ضمن اینکه می توانند پیام را ضبط و نگهداری کنند و در مواقع لزوم به طور خودکار آنرا بفرستند.
این مجموعه باید یک سیستم خودکار اطلاعات هدف از میدان نبرد را در کنار خود داشته باشد که آنرا «AUTOMATIC TGT HAND-OFF SYSTEM » می نامند. این سیستم که به یک صفحه نشان دهنده «DISPLAY » و دستگاه کنترل متصل است. رادیوهای UHF, VHF,HFV را نیز به همراه دارد. کلیه اطلاعات به هواپیماهای مأمور در هوا، مثل «J-STARS »و «AWACS »ارسال شده و آنها همان اطلاعات را در کنسول مربوطه و روی صفحه نشان دهنده «DISPLAY »دریافت می نمایند. این اطلاعات همزمان به مواضع پدافندی به صورت « SHORT BURST» شلیک های کوتاه ارسال می شود که ایجاد اختلال در آن بسیار مشکل است.
این سیستم ارتباطی برای منطقه نبرد محاسن زیادی به همراه دارد. صرفنظر از مدرن بودن و قابلیت اعتماد بالا، مرکز پشتیبانی هوایی، مرکز پردازش منطقه ای و مرکز عملیات دفاع هوایی همگی در کنار فرمانده عملیات، امور عملیات هوایی را مدیریت، فرماندهی و هدایت می نماید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]استراتژی نظامی نهاجا در جنگ[/b]


استراتژی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ بیرون راندن ارتش عراق از سرزمینهای اشغالی بود، بر اساس این راهبرد نیروی هوایی ارتش استراتژی متوقف ساختن ماشین جنگی عراق را در دستور کار خود قرار داد. و با بمبارانهای مراکز نفتی، تلمبه خانه ها، پالایشگاهها و سامانه های حمل و نقل فرآورده های نفتی موجب قطع صدور نفت و کاهش تولید سوخت و انواع روغنهای موتور و هیدرولیک در صنعت نفت عراق گردید به طوریکه در اواخر مهر ماه 1359 ظرفیت تولید فرآورده های نفتی آن کشور به 10% درصد رسید و صدور نفت خام از طریق خط لوله زاخو به بندر یوموتالیک در خاک ترکیه از 35 میلیون تن در سال به صفر تنزل یافت و خط لوله بندر بانیاس سوریه در ساحل مدیترانه بسته شد و تولید نفت خام عراق از 4 میلیون بشکه در روز به میزان 250000 بشکه کاهش یافت.
بی تردید طرح نبرد البرز شاهکاری از سوی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دفاع برابر هجوم ارتش عراق به ایران بود. این طرح که در آغاز سال 1359 تبدیل به یک دستور عملیاتی گردید بر اندیشه بازدارندگی دشمن استوار گردیده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نخستین توطئه های غرب برای ناکام گذاشتن انقلاب و هدایت جامعه ی ایرانی به سوی اهداف و مقاصد غرب آغاز گردید. تشکیل گروه های سیاسی - نظامی در سطح کشور آن هم به تعداد فراوان و با ایده های ضد و نقیض و زنده کردن احزاب چپ در جامعه و تزریق پول و دلارهای آمریکایی به این گروه ها و احزاب، مسلح کردن آنها در طول زمستان 1357 و سال 1358 به شکل های مخفیانه و آشکار شایع گردید.
تفکر انتخاب ارتش رژیم عراق، کشور همسایه غربی ایران برای انجام یک کار تاریخی و حمله به ایران از همان آغاز سال 1358 شروع شد. احمد حسن البکر رئیس جمهور عراق که یک ژنرال با تجربه در رویدادهای سیاسی نظامی بود و خود حکومت را با تجربه مبارزات سیاسی نظامی و کودتا با پشتیبانی حزب بعث عراق به دست آورده بود، می توانست گزینه مناسبی برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی باشد. غرب این کار را کرد و با او وارد مذاکره شد. ولی علیرغم قول های مساعد برای تقویت، توسعه و پیشرفت اقتصاد عراق، او که ژنرالی کار کشته بود و علاوه بر آشنایی با سیاست های اقتصادی نظامی اتحاد جماهیر شوروی و آشنایی با مفاهیم فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نظامی در دوران جنگ سرد، در باطن زیر بار این توطئه نرفت و با سپردن ارتش عراق و کشور به دست معاون خود یعنی یک غیر نظامی بنام صدام حسین که جوانی جویای نام و ماجراجو بود، پای در این دامی که برای او و کشور عراق و ایران بر پا شده بود نگذاشت. نخستین تجاوزهای نظامی ارتش عراق از آغاز سال 1358 به مرزهای غربی کشور ایران به شکل غارت گله های دام مرزنشینان، شبیخون های وحشیانه به دهکده های مرزی و قتلهای بی دلیل مردم مرزنشین، تا بمباران های هوایی و شلیک گلوله های توپ علیه روستاها و شهرهای مرزی شروع شد و کار به جایی رسید که تا سی و یکم شهریور 1359 تعداد 636 مورد تجاوز زمینی، هوایی و دریایی و بمباران و غارت احشام مرز نشینان و به آتش کشیدن لوله های نفتی توسط عوامل حکومت حزب بعث عراق علیه ایرانیان به ثبت رسید و به سازمان ملل متحد گزارش گردید.
در 1358/8/17 جلسه شورای عالی دفاع تشکیل گردید و در گزارش فرمانده نیروی هوایی، آمادگی نهاجا برای مقابله با ارتش عراق 30 درصد اعلام گردید. فرمانده نیروی زمینی، سرتیپ ولی اله فلاحی تحرک نیروی زمینی ارتش را کم و استعداد را 30 درصد گزارش نمود. این در حالی بود که توطئه ها برای تضعیف ارتش بشدت ادامه داشت و نیروی هوایی هنوز در زیر بار اتهامات مربوط به حمله نظامی آمریکا به طبس دست و پا می زد. فرماندهان نهاجا متهم به خیانت و همکار ی با دشمنی شده بودند که در آن زمان حضرت امام (ره) او را بعنوان دشمن شماره یک ایران معرفی نموده بود. ریزش شدید کارکنان نهاجا نیز در زمینه های بازنشستگی، بازخریدی، اخراج و فرار با پی گیری و اصرار برخی از مسئولین و کارکنان نهاجا ادامه داشت. در این اوضاع و احوال بود که زمینه خیانت و وقوع کودتای معروف در پایگاه هوایی همدان «شهید نوژه » کشف شد، و این پدیده نیروی هوایی را کاملاً در موقعیت انفعالی قرار داد و نزدیک به دو گردان خلبان آموزش دیده تاکتیکی و آماده را پراکنده ساخت. ضمن اینکه توان رزمی نیرو نیز بشدت کاهش یافت.
سرانجام برای بهبود اوضاع، فرمانده جدیدی برای نیروی هوایی برگزیده شد و این شخص افسری خلبان به نام سرهنگ جواد فکوری بود که در پی آن، فرماندهان و کادر ستادی نیروی هوایی نیز به یکباره دگرگون گردید. سپس معاون عملیاتی جدیدی نیز بنام سرهنگ محمود قیدیان برای فرماندهی نهاجا تعیین شد و این افسر خلبان مسئول تهیه و تدوین «دستور علملیاتی البرز » برای مقابله با تجاوز هوایی و زمینی ارتش عراق گردید.
رژیم عراق از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با ایجاد دفتری بنام سازمان آزادیبخش خوزستان، تحریک ایرانیان عرب زبان خوزستان را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز نمود و همزمان وسایل ارتباط جمعی عراق نیز تبلیغات مسمومی برای جلب مخالفان جمهوری نوپای اسلامی ایران شروع نمودند. در مراسم برگزاری جشن های دوازدهمین سالگرد به قدرت رسیدن حزب بعث نیز، شعارهایی نظیر «اعراب اهواز را به حال خود بگذارید ». «خلیج عربی، گورستان رژیم نژاد پرست فارس خواهد بود » سرداده و نقشه های جعلی از استان خوزستان ایران را با نام عربستان منتشر کرد. در این نقشه ها مرزهای مصوب بین المللی تغییر داده شده و شهر اهواز را «الاحواز » و خرمشهر را «محمره » و آبادان را «عبادان » و هویزه را «حویزه » و سوسنگرد را «خفاجیه » نامیدند.
گذشته از موارد فوق، در عمل نیز مبادرت به اعمال غیر قانونی به شرح زیر نمودند :
1- ایذاء و اخراج پنجاه هزار نفر از اتباع شیعه مذهب عراق به صورت قهرآمیز و خصمانه در طول 500 کیلومتر از مرز دو کشور به اتهام ایرانی الاصل بودن آنها و مصادره اموال منقول و غیر منقول آنان.
2- ایجاد مزاحمت و محاصره اقامتگاه روحانیون برجسته ایرانی که در عتبات عالیات به سر می بردند.
3- ایجاد مزاحمت و سخت گیری های فراوان برای مسافران ایرانی و مسافرت ایرانیان به عتبات عالیات.
4- حمله به مدارس ایرانی و دستگیری عده ای از آموزگاران و ضرب شتم و زندانی کردن آنها و خانوادهایشان.
5- ایجاد مزاحمت برای اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران دربغداد و حمله به محل سکونت آنان بدون رعایت موازین انسانی و اخلاقی و بین المللی.
6- پناه دادن به بسیاری از نظامیان فراری ایرانی و وابستگان رژیم گذشته ایران.
7- اجازه استقرار ارتشبد اویسی در پایگاه سلیمانیه و آموزش افراد ایرانی سلطنت طلب با هدف براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران.
8- ایجاد اغتشاش در کردستان ایران و حمایت از فعالیت های ضد انقلاب.
9- تأسیس رادیوهایی به زبان های فارسی، ترکی، ارمنی، کردی، ترکمنی و بلوچی برای تحریک اقوام ایرانی و ایجاد تفرقه و اختلاف مذهبی در داخل ایران.
10-تهاجم هوایی به شهر مهران در شرایطی که بیش از 50 روز از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نمی گذشت.
11- تهاجم زمینی به تأسیسات نفتی شهر قصر شیرین روز بعد از حمله به مهران (در هیجدهم فروردین ).
این روند تا آغاز جنگ یعنی روز 31 شهریور 1359 به دفعات ادامه داشت، بطوری که در هشتم خرداد 1359 شهر مهران را با حملات هوایی و توپخانه زمینی بشدت درهم کوبیدند و 12 تن از مردم این شهر به شهادت رسیده و عده کثیری مجروح گردیدند. در دوازدهم شهریور 1359 مهران برای چندمین بار و این بار با موشک های زمین به زمین مورد حمله قرار گرفت. در روزهای بعد، پیرانشهر، پاوه، سردشت، دهلران، قصرشیرین، نفت شهر و موسیان نیز از حملات ارتش عراق توسط توپخانه و بمباران هوایی در امان نماندند.
تحلیل ارتش عراق از اوضاع داخلی ایران در پی ملاقات مکرر صدام حسین رئیس جمهور عراق با مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران و اطلاعاتی که سرویس های اطلاعاتی غربی در اختیار او قرار می دادند، اندیشه حمله به ایران را در سر او رشد داد. سرانجام در 31 شهریور 1359 ارتش عراق در یک حمله هوایی گسترده پایگاه های هوایی و فرودگاه های ایران را هدف قرار داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]عمده تاکتیک های نهاجا در جنگ تحمیلی[/b]


1- پرواز در ارتفاع پست ( عملیات پاپ آپ )
2- بمباران در ارتفاع پست
3- بمباران در ارتفاع بالا
4- پروازهای لافت بامبینگ
5- تاکتیک بولز آی کال
از عمده تاکتیک های نهاجا در آغاز جنگ، پرواز در ارتفاع بسیار پست و نزدیک شدن در حد 10 تا 16 مایلی ( حدود 20 تا 30 کیلومتری ) به هدف و انجام عملیات پاپ آپ (POP UP) بود. یعنی با حداکثر قدرت موتور و سرعت لازم، دماغ هواپیما به نحوی رو به بالا قرار گیرد که در حداقل زمان به ارتفاع پرتاب بمب برسیم.

در آغاز جنگ و در حمله به نقاطی نظیر پالایشگاه، نیروگاه و پایگاه هوایی این تاکتیک برای اهداف مستقر در شمال عراق بسیار کارآمد بود، اما زمان کوتاهی پس از آن به علت کشف هواپیماها توسط رادار و فعال شدن سیستم پدافند هوایی دشمن تعداد تلفات آنقدر فزونی گرفت که فرمانده نیروی هوایی دستور بمباران در ارتفاع پست را صادر نمود. در این شیوه جدید هواپیماهای خودی به اهدافی نظیر یگان های دشمن نزدیک شده و با استفاده از بمب های ضد نفر و تأخیری پره دار تسلیحات خود را رها می کردند. بدین ترتیب تا اصابت نخستین بمب به هدف، هواپیماها از مهلکه گریخته بودند. به این تاکتیک بمباران ارتفاع پست یا LOW LEVEL BOMBING گفته می شد.
مدت زمانی از جنگ سپری نشده بود که جنگ افزارهای زمین به هوا وارد میادین نبرد زمینی شدند. با ورود موشک های "سام -6 " و " سام -3 " ارتش عراق به خوزستان تلفات هواپیماهای خودی در بمباران های ارتفاع پایین رو به افزایش گذاشت. برای رفع این نقیصه دستور بمباران های ارتفاع بالا برای هواپیماهای " اف -4 " (که قابلیت پرواز در ارتفاع 50/000 پایی ( حدوداً 16 کیلومتری سطح زمین ) را با شش تیر بمب "MK-82 " پانصد پوندی (250 کیلوئی ) و یا " M-117 " 820 پوندی داشتند ) صادر شد. دشمن مدتی صبر کرد تا با این پدیده به خوبی آشنا شود. سپس تلاش نمود تا موشکهای " سام -2 " را که تا ارتفاع 80/000 پایی اهداف خود را تعقیب و منهدم می کردند، به صحنه بیاورد. (سام -2 در سال 1960 میلادی برفراز مسکو با سرنگون کردن هواپیمای شناسایی " یو -2 " آمریکایی به خلبان سروان " پاورز " قابلیت خود را به اثبات رسانده بود ). اما این وسایل سنگین طوری طراحی نشده بودند تا در دفاع تاکتیکی هوایی نقش مهمی را ایفا کنند. آنها مربوط به دوران جنگ سرد و دفاع استراتژیک هوایی روسها بوده و از طرفی سامانه های جنگ الکترونیک هواپیماهای فانتوم به خوبی کارآیی این موشک ها را خنثی می کرد. در چنین شرایطی توجه دشمن به توانمندی هواپیماهای میراژ " اف -1 " جلب شد و در فرصتی اندک، قرار داد خرید 60 فروند میراژ با کارخانه " داسولت برگه " منعقد گردید. پس از چندی 25 فروند از هواپیماهای مورد نظر به کشور عراق تحویل داده شد. نیروی هوایی عراق نیز بمنظور مقابله با بمباران های ارتفاع بالا آنها را وارد جنگ نمود که این شیوه در جلوگیری از پروازهای برون مرزی نهاجا مؤثر واقع گردید.
در اواخر جنگ نهاجا به پروازهای لافت بامبینگ (LOFT BOMBING) روی آورد که در نوع خود تاکتیک جالبی است. خوانندگان عزیز در صورت علاقه می توانند به کتابهای تخصصی پروازی مراجعه نموده و با اصول این تاکتیک ها آشنا شوند اما به کتابهای تخصصی پروازی مراجعه نموده و با اصول این تاکتیک ها آشنا شوند اما به اختصار چنین بود که هواپیما با سرعت زیاد از ارتفاع پایین به یکباره با زاویه تند به سوی بالا اوج می گرفت و در همان حال بمبهای خود را رها می کرد و بمبها با یک منحنی سهمی به سوی هدفها پرتاب می شدند.
همانگونه که ملاحظه فرمودید، زمان و مکان رها کردن بمب، شرایط تاکتیکی ما را در برابر دشمن رقم می زند. زمان و مکان دو عنصر تفکیک ناپذیر در تاکتیک هستند. در بخش دفاع هوایی و عملیات پروازی هوا به هوا نیز تاکتیک هایی از سوی طراحان نهاجا بوجود آمد که مهمترین آنها تاکتیک "بولز آی کال BULLS EYE CALLبود. خلبانان نهاجا این تاکتیک مؤثر را با هواپیماهای "اف-14 "، "اف-4" و "اف-5" به شکلهای متنوع و ترکیبی از هر سه نوع هواپیما بکار گرفتند.
این تاکتیک چنین بود که هواپیماهای جنگنده رهگیر خودی در پشت کوه یا مانعی طبیعی در ارتفاع پایین پرواز می کرد و تنها ایستگاه رادار و فایتر کنترلر می دانست که او در کجا و در چه فاصله ای از مرکز رادار قرار دارد وقتی دشمن وارد منطقه می شد آنوقت به او سمت و ارتفاع و فاصله را می داد و خلبان جنگنده به سوی هدف در ارتفاع پایین رهسپار می شد و روی هواپیمای دشمن قفل راداری انجام می داد و با سرعت و زاویه تند بالا می آمد و موشک خود را علیه او رها می کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]آمار پرواز و مهمات مصرفی در سال نخست جنگ تحمیلی[/b]


در نخستین سال جنگ، نیروی هوایی توانست بیش از 25/000/000 پوند (تقریباً سیزده میلیون کیلو یا 13/000 تن مهمات ) را بر فراز پایگاه ها و نیروهای دشمن فرو ریزد. تصور بفرمایید که برای حمل این میزان مهمات تا پای کار در پایگاههای هوایی و گروههای پدافندی، بیش از 1500 تریلی مورد نیاز است و لجستیک نیروی هوایی که از پس این مهم با درایت و صرفه جویی در هزینه های جنگ برآمد.
در همان نخستین سال جنگ که عملیات ثامن الائمه هنوز شروع نشده بود این نیرو 17147 سورتی پرواز ترابری انجام داد. علاوه بر آن نیروی هوایی :
14423 سورتی پرواز مراقبت مسلحانه هوایی بر فراز مناطق جنگی و غرب کشور و مناطق اقتصادی و سیاسی کشور مانند جزیره خارک و جماران و غیره به انجام رسانید. 1463 سورتی پرواز بمباران هوایی انجام داد.
262 سورتی پرواز شناسایی تاکتیکی و استراتژیکی انجام داد.
464 سورتی پرواز مراقبت دریایی و شناسایی کشتی های بیگانه در خلیج فارس را انجام داد.
نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران به همه آژانسهای دریایی و تمامی کشتیها و نفتکشهایی که در سراسر جهان در دریاها و اقیانوسها در تردد بودند، ابلاغ کرده بود که تنگه هرمز آبراهی است که در زمان جنگ ایجاب می کند که کشتیها مورد بازرسی قرار گیرند، و باید در هنگام ورود به این تنگه فرماندهان کشتیها مشخصات خود و کشتی تحت امر را شامل : ملیت، مبدأ و مقصد، نوع و میزان بار، زمان تقریبی رسیدن به مقصد و مسیر دریانوردی را به ستاد ناوگان خلیج فارس در بندرعباس اعلام نمایند.
کشتیهای خارجی در آغاز کار این دستورات را چندان جدی و قابل اجرا تلقی نکردند. بر این اساس هر بارکه نیروی دریایی ( بر اساس طرحهای ذوالفقار و درفش ) هواپیماهای مجهز به موشک ماوریک ( موشکهای هوا به سطح ) را از پایگاه هوایی بندر عباس به منطقه فرا می خواند، خلبانان نیروی هوایی نیز بی درنگ بر فراز کشتی ظاهر شده که بلافاصله کاپیتان کشتی با دیدن جنگنده ایرانی اطاعت می کرد و گزارش خود را ارسال می نمود.
این قدرت و سیادت دریایی مرهون تلاش نیروی هوایی بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]عملیات استراتژیک هوایی "انتقام"[/b]


در ساعت 1400 روز سی و یکم شهریور ماه 59 به فاصله 2 ساعت پس از حمله هوایی هواپیماهای عراقی به کشور در پاسخ به آن، خلبانان نیروی هوایی مأموریتی را تحت نام انتقام با بمباران هوایی دو پایگاه هوایی عراق به منظور اثبات فعال بودن نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به استراتژیست های عراق انجام دادند.
دسته اول به لیدری سرگرد خلبان جهانگیر ابن یمین با نام پروازی "البرز "از پایگاه هوایی بوشهر رأس ساعت 17:00 نخستین بمبهای خود را بر هدف رها نمودند.
دسته دوم با نام پروازی "رد -آلفا ""RED-ALPHA" به لیدری سرگرد خلبان سید جلیل پور رضایی شیرجو بیشه از پایگاه هوایی همدان ( شهید نوژه ) رأس ساعت 17:55 نخستین بمبهای خود را بر پایگاه هوایی کوت رها نمودند.
در این عملیات یک فروند هواپیمای فانتوم از گروه پروازی "رد -آلفا" درخاک عراق دچار سانحه شد و خلبانان آن با نامهای سروان محمد صالحی و ستوانیکم خالد حیدری به شهادت رسیدند.
نظر مرحوم فکوری این بود که شاید دشمن سر عقل آید و تا همین مرحله و نه فراتر این جنگ دیگر ادامه پیدا نکند. متأسفانه فرمانده غیر نظامی و جوان عراق رأس ساعت 21:00 در تلویزیون این کشور بر ادامه جنگ پافشاری نمود و اعلام کرد که قادسیه صدام شروع شده است. او چنین گفت :
"به جوانان خود دستور داده ام از مرزها بگذرند و خوزستان را تصرف کنند ".
در ادامه، گزارش جامع تری از این عملیات تقدیم می گردد.




[color=violet]عملیات انتقام[/color]


الف : نام این عملیات استراتژیک انتقام تعیین شد و علامت مشخصه یا CALL SIGN نخستین گروه جنگنده بمب افکنی که روانه ی عراق گردید بنام گروه پروازی البرز نامیده شد و گروه دوم بنام گروه پروازی «آلفا -رد ALPHA- RED» نامیده شدند.
ب : نام البرز برای نخستین گروه پروازی که از پایگاه ششم شکاری حملات هوایی خود را علیه عراق آغاز نمودند بواسطه طرح نبرد البرز انتخاب شد.
ج : نام «آلف-رد » برای گروه دوم پروازی که از پایگاه سوم شکاری شهید نوژه حملات هوایی خود را شروع کردند، به واسطه اینکه نخستین گروه پروازی جنگی در پایگاه سوم بودند که حملات هوایی خود را علیه عراق آغاز کرده بودند برگزیده شد، حرف آلفا به دلیل نخستین گروه و واژه «رد » «RED» به دلیل اینکه بمب های حقیقی را برای جنگ با خود حمل می کردند. توجه داشته باشید که در فرهنگ هوانوردی نظامی واژه رد(قرمز ) که رنگ خون است به معنی خط قرمزی برای آژانسهای هوانوردی مانند برجهای مراقبت پروازی و ایستگاههای رادار تلقی می شود و مراقبتهای ویژه ای در این زمینه انجام می گیرد.

[color=brown]زمان عملیات[/color]


گروه پروازی البرز رأس ساعت 16:30 باند فرودگاه بوشهر را پشت سر نهادند. زمان حضور آنها بر روی هدف یا پرتاب نخستین بمب ساعت 17:00 تعیین شده بود.
برای گروه دوم که از پایگاه هوایی همدان برخاستند، زمان بلند شدن نیز 2 ساعت پس از حملات هوایی عراق پیش بینی شده بود که البته با نیم ساعت تأخیر و رأس ساعت 17: 25 اینکار انجام شد و بمب های آنها رأس ساعت 17:55 بر روی هدف فرو ریخته شد.

[color=brown]رمز عملیات[/color]


رمز این عملیات که نخستین عملیات هوایی علیه عراق بود «کمان -99» اعلام شد و کلمه کمان به معنی پرتاب آتش خشم ملت ایران به سوی دشمن متجاوز و عدد 99 بواسطه اینکه طرح نبرد البرز 99 صفحه بود.

[color=brown]موقعیت جغرافیایی اهداف
[/color]

پایگاه هوایی شعیبیه در مختصات جغرافیایی 3026 شمالی و 4738 شرقی و پایگاه هوایی کوت در مختصات جغرافیایی 3240 شمالی و 4545 شرقی قرار دارد.
موانع احتمالی بر سر راه اجرای این عملیات، در درجه یکم شرایط جوی پایگاه هوایی خودی، سپس هوای مسیر و بعد شرایط جوی منطقه هدف بود. چون حملات هوایی در بعد از ظهر و در ارتفاع پست انجام می شد، در نتیجه آفتاب را رو در روی خلبانان قرار می داد و این امر کار را دشوار می نمود، اما شرایط هوای سراسر ایران در آن روز در پاره ای نقاط ابری بود و امکان انجام پرواز وجود داشت و نیروی هوایی عراق نیز از این شرایط مناسب هوا بهره برداری لازم را کرده بود.

[color=brown]وضعیت نیروهای خودی[/color]


__________________________
شماره گروه ـــــ شماره هواپیما ــــ اسامی خلبان ها ـــــــ اسامی کمک خلبان ها
-------------------------------------
لیدر گروه ـــــــــ 6634 ـــــ سرگرد جهانگیر ابن یمین ـــــ ستوان کاظم روستا
شماره 2 گروه ـــ 6560 ـــــ سروان اصغر سفید موی آذرـ ستوان حمید قدیری مقدم
شماره 3 گروه ـــ 6563 ـــــ سروان عباس حق پرست ـــــ ستوان علی خرازیان
شماره 4 گروه ــــ 6611 ـــــ سروان قربانعلی بختیاری ــــ ستوان فضل الله امینی
-------------------------------------
شماره گروه ـــــ شماره هواپیما ـــــ اسامی خلبان ها ــــــ اسامی کمک خلبان ها
-------------------------------------
لیدر گروه ــــــــ 6570 ــــــ سرگرد جلیل پور رضایی ــــ ستوان پرویز دهقان
شماره 2 گروه ــ 6585 ــــــ سروان محمد صالحی ـــــــــ ستوان خالد حیدری
شماره3 گروه ــ 6597 ــــــ سروان حسین کریمی نیا ــــــ ستوان جمشید دینکانی
شماره 4 گروه ــ 6573 ـــــ سروان یعقوب رجبی مقدم ـــــ ستوان محمد جانفشان
__________________________
پایگاههای هوایی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران غافلگیر شده بودند. نیروی هوایی عراق پایگاههای هوایی فعال و فرودگاههایی را که ممکن بود پروازی علیه عراق انجام شود، در روز سی و یکم شهریور ماه بمباران کرده و تنها دو پایگاه هوایی ایران برای انجام عملیات انتقام آمادگی کامل داشتند. اولین خلبانانی که به هدف خود در خاک عراق رسیده و آنجا را بمباران کردند، خلبانان پایگاه ششم شکاری در بوشهر بودند. به فاصله ی نیم ساعت از اولین گروه پروازی، دومین گروه از پایگاه سوم شکاری در همدان نیز به پرواز درآمدند وهدف خود را بمباران کردند. مشخصات گروه های پروازی که عملیات انتقام را علیه نیروی هوایی عراق در روز سی و یکم شهریور ماه 59 انجام دادند به شرح زیراست :
گروه البرزمان بلند شدن از پایگاه هوایی بوشهر 16:30 زمان روی هدف 17:30 هدف : پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق، نوع هواپیما اف-4 یی پایگاه هوایی همدان 17:25 زمان روی هدف 17:55، هدف پایگاه هوایی کوت در استان میسان یا العماره عراق بود.

[color=brown]ضربات و ضایعات وارده به دشمن[/color]


باندها و سطوح پروازی و مسیرهای خزش و پناهگاه های هواپیماها در پایگاه های هوای کوت و شعیبیه بمباران شدند و در صبح روز یکم مهرماه از این دو پایگاه هوایی پروازی علیه ارتش ج. ا. ا انجام نگردید.

[color=brown]شهدای این عملیات[/color]


سروان محمد صالحی و ستوان یکم خالد حیدری با هواپیمای فانتوم «اف-4 یی» به علت پرواز در ارتفاع کم در مسیر بازگشت و در اثر برخورد با کابل برق فشار قوی در خاک عراق سقوط کردند و اولین شهدای خلبان این جنگ نام گرفتند. اولین هواپیمای از دست رفته نیز همین هواپیما بود که در خاک عراق سقوط کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از پرواز نخستین بالن در ایران تا پایان جنگ ایران و عراق (1270-1357)
1270شمسی - پرواز اولین بالن در ایران
1293- پرواز نخستین هواپیما در تهران
1298- برخورداری قوای زمینی از پشتیبانی هواپیماهای جنگی
1299-
1300-
14دی
-تشکیل ارتش نوین از جمله تاسیس دفتر هواپیماییدر ارکان کل قشون
-سردار سپه با تصویب احمد شاه به هفت تن از سرداران قزاقخانه درجه امیر لشکری داد
- سردار مقتدر به ریاست کل قشون برگزیده شد.
1301
24و25 فروردین: پرواز هواپیما های روسی در آسمان تهران
8 مرداد :فرود دو هواپیمای اینگلیسی در قلعه مرغی
1302
3آبان: احمد شاه فرمان رئیس الوزرائی رضا خان سردار سپه را امضا کرد
20اسفند: نیروی هوایی قشون با هفت فروند هواپیما تشکیل شد: 3 فروند یونکرس آلمانی و 4 فروند دوهاویلاند روسی


منبع:
برگرفته از کتاب نیروی هوایی ایران

ادامه دارد...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.