امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

تامکت ها زمان خودشون قویترین رهگیر دنیا و یکی از بهترین جنگنده های تولید شده در طول تاریخ هوانوردی اند. اشکال از مسئولین یا سیاست گذارانی هست که 

  • تمام تخم مرغ هارو در یک سبد و یک سیاست تهاجمی خاص چیدند که مشخص شد اگرچه درجه ای از موثر بودن رو داره ولی نه جای ابزارهای دیگه رو می گیره و همچنین قابل کنترله از طرف دشمن
  • با اینکه نقطه قوت دشمن رو میدونستن در زمینه مقابله مثل به مثل و تجهیز نیروی هوایی کوتاهی کردند  بودجه رو بردن به مسیری که کشمکش با رژیم صهیونیستی نشون داد راه حل چندان مناسبی نیست
  • اعتقادی به حفظ برتری هوایی و نقش کلیدی اش در پیشبرد نبرد نداشتند و جنگنده رو تنها یک لانچر و سکوی هواپایه برای موشک های هوا به زمین میدونستن.

اف 14 و میگ 29  و حتی سوخو 24 در نوع خودشون جنگنده های وزینی بودند و اف 14 یکی از بهترین ابزارهای ما در زمان دفاع مقدس بود ولی باید مغز مسئولینی رو شکافت که با آب و تاب سوخو 22 و اف 7 های نشون میدادن و با نشون دادن موشک هواپایه 1500 کیلومتری رژیم صهیونیستی رو تهدید می کردن. امیدوارم این نبرد 12 روزه تجربه ای باشه برای عده ای که مسئله فقط رونمایی و با آب نشون دادن یه دستاورد - فعالیت چه جزئی چه کلی در قالب یک رپورتاژ آگهی نیست چون زمان جنگ رپورتاژ آگهی به کار نمیاد و در اون زمان هرچی بکاری درو میکنی.چ

 

اما چه باید کرد؟ ما اگر میخواهیم کشورهای دیگه در زمینه فروش جنگنده و ترجیحا انتقال با فناوری با ما همکاری کنند باید راهی رو بریم که دهه 70 شروع کردیم و در بیراهه رها شد یعنی ساخت یک جنگنده بومی ولو در قالب جنگنده نسل 4.وقتی به این درجه از پیشرفت رسیدیم دیگه چشممون به دست روسیه و چین و... نیست که دم به دقیقه مارو بازی بدند و ازمون به عنوان کارت امتیازگیری از غرب استفاده کنند. اگر ما که گفته میشه زمانی رادار اف 14 رو به روسیه و چین دادیم و ما به ازایی در مقابلش نگرفتیم و بعدش در ماجرای شاهد همین مشکل تکرار شد، همون سیاست خودکفایی که در زمینه صنعت موشک و پهپاد داشتیم رو در زمینه جنگنده بزاریم میتونیم در ده سال آینده حرفی برای گفتن داشته باشیم و حداقل از نظر کمیت جنگنده های لازم رو پوشش بدیم. نقطه راه هم که آماده است، استحاله اف 5 به اف 17 و اف 20 و بعد کم کم سوپرهورنت. ما هم می تونیم روشی مشابه در این زمینه یا با کار روی جنگنده های با پلت فرم مناسب مثل اف 14 یا میگ 29 داشته باشیم.

اگر گزینه خرید اورژانسی مد نظر هست به نظرم ما در گام اول باید خریدی برای کمیت نیروی هوایی رو بر یک خرید با کیفیت ولی نشدنی که ممکنه تحویلش 5 الی 10 سال طول بکشه ترجیح بدیم به خاطر همین اگر امکان خرید میگ 29 (چه نسخه پایه و چه ارتقا یافته)،سوخو 24، اف 4 و... از هر کشوری هست باید در این زمینه تلاش کنیم و به موازاتش بتونیم  در دراز مدت از چین یکی دو جنگنده مناسب رو خریداری کنیم.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
41 minutes قبل , aminf14 گفت:

 

  • تمام تخم مرغ هارو در یک سبد و یک سیاست تهاجمی خاص چیدند که مشخص شد اگرچه درجه ای از موثر بودن رو داره ولی نه جای ابزارهای دیگه رو می گیره و همچنین قابل کنترله از طرف دشمن
  • با اینکه نقطه قوت دشمن رو میدونستن در زمینه مقابله مثل به مثل و تجهیز نیروی هوایی کوتاهی کردند  بودجه رو بردن به مسیری که کشمکش با رژیم صهیونیستی نشون داد راه حل چندان مناسبی نیست
  • اعتقادی به حفظ برتری هوایی و نقش کلیدی اش در پیشبرد نبرد نداشتند و جنگنده رو تنها یک لانچر و سکوی هواپایه برای موشک های هوا به زمین میدونستن.

 

دوستان عنایت بفرمایید روبروی شما ، اسرائیل یا همون ارتش دوم آمریکا ایستاده . وقتی طرف F-35 و F-15I و F-16I داره میشه بفرمایید با خرید کدوم جنگنده و به چه تعداد میتونستیم برتری هوایی رو حفظ کنیم ؟؟
همونطوری که آمریکا کار نا تموم اسرائیل توی زدن فردو رو با B-2 تموم کرد ، اگه ما صد تا سوخو 30 هم میخریدیم و اسرائیل نمیتونست برتری هوایی کسب کنه ، آمریکا با اف 22 واسش این کارو انجام میداد و آسمون اتوبان شده ایرانو در اختیارش میذاشت . اونوقت همین اندک بودجه نظامی مونم به هیچ میرفت ! 
 اصلا اگه روی موشک سرمایه گذاری نمیکردیم ، با کدوم یکی از این جنگنده هایی که قرار بود بخریم ، میتونستیم به پدافند و نیروی هوایی اسرائیل نفوذ کنیم و همین اندک ضربه اییم که با بالستیک زدیم ، با هواپیما بزنیم ؟ آقا از سوخو 34 بهتر که نمیتونستیم تهیه کنیم ؟؟ همین الان روسیه با سوخو 34 نمیتونه به پاتریوت های قدیمی که به اوکراین دادن نفوذ کنه . از ترس F-16AM !! ( توجه کنید یه ارتقا جزئی رو نسل اول این هواپیما هستش ) نمیتونه بمباران کنه اوکراینو . تهش با بمب های دورایستا یه کاری از پیش ببره . گیریم اصن سوخو 34 و بمب هایی با برد 150 کیلومترم تهیه کردیم . باید از آسمون عراق و سوریه و اردن بگذریم تا یه بمب ول بدیم سمت اسرائیل ! مگه پایگاه های آمریکا تو عراق و قطر کور هستن ؟ 

سرمایه گذاری روی موشک بالستیک و پدافند که در ایران اتفاق افتاد با توجه به قدر و اندازه بودجه مون بهترین کار بود . مشکل تو چند تا مسئله بود که آقایان نادیده گرفتنش . 
به قول یه سیاست مداری فقط یه احمق از تجربه خودش درس میگیره . آدم خردمند از تجربه دیگران درس میگیره . سه سال ریزپهپاد و FVP شده بلای جون دومین ارتش دنیا !! از بمب افکن tu160  و tu965  گرفته تا پدافند s400 و s300 رو اوکراینیها دارن با پهپاد و ریزپرنده میزنن .  تو کشور ما بجای اینکه روی سلاح های ضد پهپاد و ریزپرنده (مثل لیزر یا سلاح های الکترومغناطیسی و ماکروویو و یا حتی اصلا اضافه کردن اپتیک و رادار به توپ های ضد هوایی که ساده ترین کاره ) سرمایه گذاری بشه ، میرن ناو پهپاد بر میسازن . هر چی ناوچه و ناو و کشتی نظامی ساختیم کاملا بدون دفاع هوایی هستن . اگه تا حالا نخوردن چون دشمن خطری از جانب اونا حس نکرده . و گرنه اراده کنه ناو شهید باقری رو به طرفت العینی میزنه ! ما هنوز از تجهیزات رو زمینیمون به درستی نمیتونیم دفاع کنیم ، ناوچه ساختن با 8 تا دونه موشک پدافندی !!! قبل تر ها یادمه ناوچه داشتیم با دو تا موشک محراب !! کلا مسیر سرمایه گذاری ها اشتباهه . ما تو پدافند خیلی خوب داشتیم جلو میرفتیم . باور 373 ، سوم خرداد ، طبس ، دزفول ، مجید و ... تو همه لایه ها داشتیم پیشرفت میکردیم . گل سرسبدشونم سامانه آرمان بود که توانایی ضد بالستیک اضافه میکرد و در برابر موشک های خانواده اسپارو اسرائیل مصون میشدیم . اما همونطور که عرض کردم خدمتتون از دفاع در برابر ریزپرنده ها و پهپادهای کوچیک غافل شدیم . شروع حمله اسرائیل هم با همینا بود به رادارها و لانچرهامون و گرنه با هرمس و اف 16 اگه میومدن که این بلا سرمون نمیومد . حتی مطمئنم اگه نفوذی های داخلیشون نبود جرات نمیکردن ریسک کنن و با اف 35 به پدافندمون حمله کنن ! 
اشتباه دوممون هم تمرکز روی موشک های بالستیک با حداکثر برد 1400 کیلومتر بود . بعد از اینکه متوجه شدیم تو وعده صادق 2 دقت موشک ها کافی نیست برای زدن دقیق توانمندی نیروی هوایی اسرائیل موشک قاسم بصیر رو ساختیم . با اینکه سرعتش کم شده ولی دقت جبران شده . اما با چه بردی !! 1400 کیلومتر . فقط از کرمانشاه و ایلام و تبریز میشد به سمت اسرائیل شلیکش کرد که اون پایگاه ها زیر آتش سنگین دشمن بود. موشک فتاح هم باز بردش جوریه که فقط از پایگاه های مرزی شلیک میشن و به اسرائیل میرسن . باید میتونستیم موشک هایی با این دقت رو به صورت سیلوپرتاب (و نه لانچر که بخواد بیاد بیرون شهر موشکی و کلی زمان ببره تا مستقر بشه) شلیک کنیم .
این دو تا مشکل رو اگه مرتفع کنیم دفعه بعدی اینقدر آسیب نمیبینیم و ضربات موثرتری هم میتونیم وارد کنیم .   

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برتری هوایی با قدرت تهاجمی دو موضوع جدا است که باید در جای خودشون بحث بشه.

اینگه اگر ایالات متحده وارد میشد چی میشد با اگر و اگر که چیزی پیش نمیره، چیزی که ما دیدیم برتری مطلق هوایی اسرائیل و سپردن کامل آسمون به دست اونها و در گام بعدی سرکوب شدید پدافند و یگان های موشکی ما بود. اینکه بیاییم جنگنده هارو فلان جا پنهان کنیم  یا جنگنده هامون رو باند پایگاه هوایی نابود شن حالتی تحقیرآمیز و فوق العاده ناراحت کننده داشت. در موضوع برتری هوایی ترکیب سامانه های زودهشدار هوایی، رادارهای متحرک، پدافند چند لایه و وجود تعداد زیادی جنگنده که به جز تکافوی کمیتی از نظر ترکیب (رهگیر، جنگنده چند منظوره، جنگنده دفاع نقطه ای ) می تونست برتری هوایی اسرائیل رو به چالش بکشه. به اندازه کافی هم قبلا در این مورد در تاپیک های نیروی هوایی و قراردادها حرف زدیم. وقتی جنگنده بومی داشته باشیم و ترکیب جنگنده های رهگیر رو با تعداد زیادی جنگنده نسل 4 و البته آواکس رو برای برتری هوایی به کار ببریم. ولی چه در موضوع خرید و چه ارتقای جنگنده های موجود سستی زیادی وجود داشت و دلیل محوری اش هم این بود اعتقاد خاصی به نیروی هوایی وجود نداشت و در زمان جنگ 12 روزه هم عملا نیروی هوایی رو به کناری گذاشتن. واقعا همین اف 14 و میگ 29 نمیشد در طی زمان ارتقا پیدا کنند ؟ یا هیچ شرایطی برای خرید وجود نداشت. همین معامله ای که با شرگت گرومن در خرید اف 14 کردیم رو میشد با شرکت میگ در خرید میگ 35 همراه با انتقال فناوری داشته باشیم ولی ما چه تحرکی داشتیم در استفاده از این فرصت؟ هیچی.

یه نکته رو در نظر داشته باشید اگر ما سامانه های زودهشدار و هدایت هوایی میداشتیم (مثلا 10 آواکس) و مقدار زیادی جنگنده رهیر با برد بلند و نقطه ای شرایط اینطور پیش نمیرفت که ب 2 ها ( و چه جنگنده های دیگه ای) با خیال راحت بیان بمباران بکنند و برن. وقتی یه جنگنده رادارگریز تهاجم خودشو انجام میده اگر ترکیب بالا رو میداشتیم با گسیل جنگنده های مختلف می تونستیم حتی از ب 2 و اف 35 هم تلفات بگیریم بقیه جنگنده ها پیشکش چون ب 2 که یک بمب افکن و توان دفاع هوایی خاصی نداره  اف 35 هم سرعت خارق العاده ای در گریز از منطقه خطر نداره اگر ما تعداد کافی جنگنده رهگیر در پایگاه هایی در استان های سمنان، قم و... می داشتیم که در ناحیه فردو و در زمان حمله به حد اشباع برسن با یک تاکتیک درست و داشتن ابزارهای مناسبی چه در رزم هوایی نزدیک و چه با موشک های دوربردی مثل پی ال 15 یا آر 77 میتونستیم خسارت به دشمن وارد کنیم. طبیعتا در این رزم هوایی خسارت زیادی به خودمون وارد میشد ولی شکار ب 2 یا اف 35 ارزششو می داشت.

 

در مورد راندمان موشکی. راندمان دقیق موشکی ما چه بود؟ دیمونا رو زدیم؟ جنگنده های دشمن رو روی باند فرودگاه یا در مراکز اورهال زدیم؟ پدافند دشمن رو سرکوب کردیم؟ فرماندهان دشمن رو شکار کردیم؟ اصلا موشک اون قدرت غافلگیری و وارد کردن ضربه دقیق نیروی هوایی رو داره یا خیر؟ شدت ضربات و دقت وارد کردن آسیب ناشی از حملات موشکی ما کافی بود؟ به نظرم به قاطعیت میشه گفت در جواب همه پرسش های بالا بگیم خیر و حتی اگر جواب بله بود هیچ فرد عاقلی نمیاد تنها از یک راهکار استفاده کنه و دست خودشو از نظر گزینه های دیگه ببنده. هرچند قدرت موشکی و وارد اومدن ضربه به دشمن رو نمیشه کتمان کرد ولی در حد انتظار نبود.

 

در مورد پهپاد و... وقتی این ادعا شد که خود ما از جمله کشورهای پیشرو در زمینه صنعت پهپاد هستیم این انتظار میرفت که چه در تهاجم و چه دفاع در مقابل حملات پهپادی قوی باشیم ولی عملکرد ما زیر متوسط بود.قبل از شروع جنگ خود بنده پیشنهاد دادم که ما باید از سامانه های فالانکس و سیستم دفاع موشکی برد کوتاه برای دفاع نزدیک از سامانه های پدافندی و لانچرای موشکی و... در ترکیب با موارد دیگه ای مانند استتار، بالا رفتن تحرک، استفاده از پوشش های ضربه گیر در مقابل ضربات پهپادها و ریزپهپادها استفاد کنیم. طبیعی بود رادارها و سیستم های پدافندی با برد متوسط و بلند هدف دشمن خواهند بود ولی ما برای رادارهامون چیکار کردیم؟ برای سامانه های موشکی و پدافندی چی؟ در مورد رادارهای ایستا حتی زحمت اینکه اتاق فرماندهی و هدایت رو در دل خود رادار و در معرض حمله دشمن نزارن رو نکشیده بودند. حقیقتا در مورد سامانه های پدافندی و موشکی انتظار من چه در مورد تاکتیک های دفاعی و چه محافظت از سامانه های پدافندی و موشکی بیشتر بود و پیش بینی این مقدار از ضعف و بی برنامگی رو نداشتم. اون پیشنهاد سیلوپرتاب رو قبلا خودمم و طبیعتا افراد زیادی قبل از ما مطرح کردند و پیشنهاد درستیه.

از جنگ وکراین به کنار ما از قبل ترش و نزاع ارمنستان و آذربایجان سرکوب پدافند توسط پهپادهارو دیدیم و طبیعتا باید متوجه ضعف هامون میشدیم و اونهارو پوشش می دادیم.

 

 

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 4
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.