برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 21 دی 1397 در پست ها
-
6 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: سلام دوست عزیز ، بله این هواپیما در تیراژ 18000 فروند تولید شده و فکر کنم که این رقم واقعا یک رکورد باشه. :winking: 7mmt, on 28 May 2015 - 03:22 AM, said: جالب بود. ممنون از معرفی این هواپیما :applause: :applause: :applause: ---------------------------------------------------- اسب های بارکش روس (بخش سوم) An-24 Coke : هواپیمای آنتونوف 24 یکی دیگر از ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت نزدیک به 56 سال، همچنان در حال بروز رسانی و ارتقاء می باشد. روسها بیش از 1300 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که نیروهای مسلح کشور عزیزمان و همچنین ارتش عراق (صدام) تعدادی از آنها را به خدمت گرفته بود. افغانستان ، آذربایجان، یمن،سودان، مصر، سوریه و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما هستند ( و یا بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-24 An-32 Cline : هواپیمای آنتونوف 32 دیگر ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که در این پست به آن می پردازیم. بیش از 350 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که ارتش عراق تعداد 6 فروند از آنها را از سال 2012 به خدمت گرفته است. هند، اردن، سودان، لیبی و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-32 An-72 Coaler : هواپیمای آنتونوف 72 از نظر ظاهری ، یکی از عجیب ترین ترابری های هوائی روسیه می باشد. از سال 1977 که این هواپیما ساخته شده است ، تاکنون این هواپیما در نقش های مختلف نظامی تا غیر نظامی در ارتش ها و شرکت های خصوصی متفاوتی در سراسر جهان در حال خدمت می باشد. در خصوص تعداد تولید شده از این هواپیما ، متأسفانه به عدد دقیقی دست پیدا نکردم. اکراین ، لیبی ، گرجستان و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). http://www.military.ir/forums/topic/16684-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-an-7274-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ http://www.military.ir/forums/topic/8598-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%81-74-coaler-72/ A-90 Orlyonok : در آخرین بخش معرفی هواپیماهای ترابری روسی ، به سراغ یک پدیده عجیب و غریب آمدیم . " آ-90 اورلیونوک " روسیه در واقع در مرز مابین هواپیما و اکرونوپلان قرار گرفته است. این محصول سال 1972 اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قادر بود که 28 تن بار و یا 150 نفر نیروی رزمی را جابجا نماید. روسها فقط 5 فروند از این شبه هواپیما را تولید نمودند که تا سال 1993 در خدمت نیروی دریائی این کشور قرار داشتند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/A-90_Orlyonok ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
4 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ با پوزش از دو سال و نیم تأخیر ، مجددا مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق هم پیگیری میکنیم: اسب های بارکش روس (بخش چهارم) An-10 Cat : هواپیمای آنتونوف 10 اولین هواپیمای ترابری صنعت هوانوردی شوروی می باشد که در این پست به آن می پردازیم. روسها 104 فروند از این هواپیما را تولید نمودند. بر خلاف عمده ترابری های روس ها ، این هواپیما به هیچ کشور دیگر ی صادر نگردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-10 An-14 Clod : هواپیمای آنتونوف 14 دومین ترابری چندمنظوره شوروی است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. روسها 332 فروند از این هواپیما را ( پیش از جایگزین شدن اش با آنتونوف 28 ) تولید نمودند. افغانستان ، آلمان شرقی ،بلغارستان و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما بودند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-14 An-28 Cash : هواپیمای آنتونوف 28 یکی دیگر از اسب های بارکش شوروی می باشد که در این پست به بررسی آن می نشینیم. روسها 191 فروند از این هواپیما را تولید نمودند. گرجستان ، تانزانیا ، جیبوتی و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما هستند (و یا بودند) در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-28 An-30 Clank : هواپیمای آنتونوف 30 یکی دیگر از ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه شوروی می باشد که در این پست نگاهی به آن می اندازیم. روسها 123 فروند از این هواپیما را تولید نمودند. افغانستان ، کوبا ، جمهوری خلق چین ، سودان و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما هستند ( و یا بودند) در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-30 An-74 Coaler : هواپیمای آنتونوف 24 یکی دیگر از ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که در این تاپیک به بررسی آن می پردازیم. روسها حدود 195 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که نیروهای مسلح کشور عزیزمان تعدادی از آنها را به خدمت گرفته بود. مصر و لائوس نیز از دیگر استفاده کنندگان از این هواپیما هستند ( و یا بودند) و بعنوان حسن ختام ، An-74 نیروی هوا-فضای سپاه ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با پایان یافتن بررسی آنتونوف ها ، انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های شوروی خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبه نام خداوند قادر و توانا اسب های بارکش بالدار (نگاهی گذرا به پرنده های ترابری) با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست در دکترین های رزمی جدید، سرعت نیروهای عملیات کننده یکی مهمترین فاکتورها برای تدوین دکترین های رزمی می باشد. از محوری ترین و اساسی ترین تاکتیک های هر ارتشی برای سرعت بخشیدن به جابجائی های برد بلند نیروها ، می توان به استفاده از پرنده های ترابری اشاره کرد. همانگونه که دوستان عزیز مطلع هستند ، پیش از این بنده با کمک صمیمانه دوستان میلیتاریست ، دو تاپیک تخصصی ویژه جهت معرفی و گردآوری اطلاعات دو گروه دیگر از هواگردها (آواکس ها و هلی کوپترهای تهاجمی) منتشر نموده بودم. http://www.military.ir/forums/topic/28654-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%87%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%85/ http://www.military.ir/forums/topic/28676-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%84%DB%8C%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%AA%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C-%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D8%AA%DB%8C/ با توجه به قولی که به دوستان عزیز داده بودم، بالاخره فرصت پیدا کردم تا تاپیکی مختص بررسی این پرنده های آهنین بال (ترابری ها) ایجاد بکنم. در این تاپیک در ابتدا به معرف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری کشورهای مختلف میپردازیم و پس از اون، عکس های جالب و متنوعی از اونها رو (که طی سالها جمع آوری کردم) با هم مرور میکنیم. ---------------------------------- نامدارترین هواپیماهای ترابری حال حاضر جهان C-130 Hercules : شاید به جرأت بتوان این پرنده را نام آشناترین پرنده ترابری برای تمام علاقمندان به هواپیماها دانست. هواپیمائی آمریکائی ( ساخته شرکت لاکهید مارتین ) که علاوه بر حضور در نیروهای مختلف آمریکا (هوائی- دریائی- سپاه تفنگداران) ، با تولید نزدیک به 3000 فروند در 72 کشور جهان مشغول خدمت می باشد. این هواپیماعلاوه بر نسخه ترابری ، در مدلهای AC-130 ، DC-130 ، EC-130 ، HC-130 ، KC-130 ، LC-130 ، MC-130 ، WC-130 و L-100 نیز ساخته شده است که بررسی هر کدام از این مدلها تاپیکی ویژه را می طلبد. http://www.military.ir/forums/topic/94-c-130-hercules/ http://www.military.ir/forums/topic/204-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%D9%8A%D9%85%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%DB%8C-130-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%B3/ ILyushin IL-76 Candid : پس از هرکولس آمریکائی ، نام آورترین و شناخته شده ترین هواپیمای ترابری نظامی جهان، کاندید روسی می باشد. هواپیمائی روسی ( ساخته شرکت ایلیوشین ) که علاوه بر حضور در نیروی هوائی روسیه ، با تولید نزدیک به 1000 فروند در 38 کشور جهان مشغول خدمت می باشد. این هواپیما هم مثل هرکولس پایه ساخت هواپیماهای دیگری مثل سوخت رسان (IL-78)، آواکس (A-50) و ... قرار گرفته است. پشت هواپیما توپ (یا تیربار) داره!! icon_eek http://www.military.ir/forums/topic/16654-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D9%88%D8%B4%DB%8C%D9%86-il-76-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ http://www.military.ir/forums/topic/27100-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B4%D9%86-il-76md-90a/ http://www.military.ir/forums/topic/1565-il-76/ ------------------------------ پ.ن 1 : لطفا دوستان مدیر تاپیک رو انتقال بدهند. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : دوستان برای معرفی هواپیماها و هلی کوپترهای محبوب خود زیاد عجله نکنند. انشاءالله در پست های آتی به ترتیب انواع مختلف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: ممنون از لطف شما. بله آنتونوف 70 قرار بود که محصول مشترک این دو کشور باشه. کارخانجات آنتونوف در خاک اوکراین واقع هست. ولی پروژه لغو شد و به تولید انبوه نرسید. به همین دلیل هم درگیری بین روسیه و اوکراین بر تولید این هواپیما تأثیری نخواهد گذاشت. سلام جناب مالدینی عزیز بله کاملا حق با شماست :blushing: ممنون از یادآوری تون. اگر مورد دیگری هم از قلم افتاده بود، انشاءالله اساتید و برگواران یادآوری بفرمایند. بخاطر اینکه انسجام تاپیک لطمه نخوره (الان درگیر ترابری های روسی هستیم)، انشاءالله در انتهای تاپیک تمام این از قلم افتاده ها رو بررسی خواهیم نمود. ---------------------------------------------------- اسب های بارکش روس (بخش دوم) An-2 Annie : هواپیمای آنتونوف 2 یکی از اولین ترابری های چندمنظوره و پرکاربرد صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت نزدیک به 70 سال، همچنان در حال بروزرسانی و ارتقاء می باشد. روسها بیش از 18000 فروند از این هواپیما را تولید نمودند که ارتش عراق (صدام) تعدادی از آنها را به خدمت گرفته بود. آذربایجان، یمن،سودان، مصر، سوریه و ... نیز از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند (بودند). در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-2 An-2-100 : نسخه کاملا بروز شده هواپیمای آنتونوف 2 در سال 2013. این اقدام صنایع آنتونوف نشان داد که دوران هنوز این پرنده پیر، تمام نشده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://www.airteamimages.com/aviation_news.php?id=114 An-8 Camp : هواپیمای آنتونوف 8 یکی دیگر از قدیمی های صنعت هوانوردی روسیه است که از سال 1956 تا 2004 در خدکت باقی مانده بود. نکته جالب توجه این هواپیمای ترابری، مسلح بودن به یک سلاح 23 میلی متری در برجک دم این پرنده بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-8 An-26 Curl : هواپیمای آنتونوف 26 یکی از قابل اعتمادترین ترابری های نظامی شوروی و روسیه می باشد. روسها از سال 1969 بیش از 1400 فروند از این هواپیما را تولید کردند و این هواپیما همچنان در روسیه و برخی از ایرفورسهای جهان مشغول خدمت می باشد. نیروی هوائی صدام هم از دارندگان این هواپیما بود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-26 ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست؛ مبحث هواپیماهای ترابری رو به اتفاق پیگیری میکنیم: اسب های بارکش روس (بخش اول) An-22 Antei : هواپیمای آنتونوف 22 یکی از ترابری های متفاوت صنعت هوانوردی روسیه می باشد که پس از گذشت بیش از نیم قرن، همچنان لقب بزرگترین توربوپراپ جهان را حفظ کرده است. روسها هنوز 5 فروند از این هواپیمای های ساخت دهه 60 میلادی را در خدمت حفظ کرده است. http://www.military.ir/forums/topic/16656-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-an-22-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A8%D9%88%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%BE-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/ An-70 : بدون شک یکی از بهترین ترابری های ساخت روسیه، آنتونوف 70 می باشد. که متأسفانه در رقابت با IL-76MD-90A شکست خورد. شباهت این هواپیما به ترابری مدرن ایرباس یعنی آ-400 بسیار جالب توجه می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/8554-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-70-%D9%86%D8%B3%D9%84-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D8%AA%DB%8C%DA%A9%DB%8C/ An-124 : پیش از این در پست چهارم همین تاپیک در خصوص این هواپیما صحبت کرده بودیم. An-12 : یکی از قدیمی ترین ترابری های پس از جنگ جهانی شوروی می باشد. بیش از 1200 فروند از این هواپیما ساخته شد و در بیش از 60 کشور جهان منجمله عراق صدام مورد استفاده قرار گرفت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-12 ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست آتی سایر ترابری های روسیه (شوروی) خدمت دوستان معرفی می شوند.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ممنونم از لطف شما دوست عزیز. این هواپیما در واقع یک محصول روسی هست که بصورت تحت لیسانس توی لهستان تولید میشه. ارتش آمریکا هم تعدادی از اونها رو از لهستان خریداری کرده و برای راحت بودن خودشون و یکسان سازی هواپیماهای نظامی خودش ، اونها رو با کد سی -145 نامگذاری کرده. امیدوارم که تونسته باشم جواب سوال شما رو بدم. ----------------- و اما بعد : در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش چهارم) C-1 Trader : این هواپیما را به واقع میتوان جد بزرگ ترابری های ناونشین آمریکائی دانست. این هواپیما که ساخته شرکت نامدار گرومن (سازنده اف-14 تامکت ) می باشد، به تعدادی کمتر از 100 فروند تولید گردید و در اختیار نیروی دریائی آمریکا و نیروی دریائی برزیل ، جهت نشست و برخواست بر روی عرشه ناوهای هواپیمابر استفاده گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Grumman_C-1_Trader C-146 Wolfhound : این هواپیما یکی دیگر از محصولات غیر نظامی اروپائی است که در ارتش آمریکا ، کد نظامی (سی - 146) دریافت کرده و استفاده می شود. Dornier 328 هواپیمائی ساخته شرکت دورنیر آلمان می باشد که 17 فروند آن در اختیار "فرماندهی عملیات ویژه نیروی هوائی" ایالات متحده (با کد سی -145) قرار گرفته است. این هواپیماها بر خلاف سایر هواپیماهای خارجی ، در صنایع Fairchild Aircraft (تولید کننده هواپیمای ضد تانک آ - 10 ) مونتاژ (یا تولید؟؟) گردیدند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Dornier_328 C-20 : هواپیمای ترابری سی - 20 هم در واقع یک هواپیمای غیر نظامی است که در سازمان رزم نیروی هوائی بسیاری از کشورها، منجمله آمریکا ؛ در حال انجام وظیفه نظامی می باشد. Gulfstream III و Gulfstream IV دو محصول کارخانجات گلف استریم هستند که با کد نظامی C-20A و C-20F نامیده می شوند. این هواپیما در بین همسایگان ما نیز هواپیمای محبوبی می باشد و عربستان، عمان، ترکیه، پاکستان، اردن و ... از استفاده کنندگان از این هواپیما می باشند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Gulfstream_IV http://en.wikipedia.org/wiki/Gulfstream_III C-41A : این هواپیما هم یکی دیگر از هواپیماهای غیر آمریکائی نیروی هوائی ایالات متحده می باشد. CASA C-212 Aviocar محصول صنایع کاسا اسپانیا می باشد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/CASA_C-212_Aviocar ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : تقریبا ترابری های آمریکائی خاتمه یافتند. انشاءالله در پست های آتی ترابری های روسیه (شوروی) را خدمت دوستان معرفی خواهیم نمود.
-
3 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. ------ در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش سوم) V-22 Osprey : این هواپیما جدیدترین و مدرن ترین هواپیمای ترابری ارتش آمریکا می باشد. این هواپیمای فوق العاده ، مرز مابین هواپیما و هلی کوپتر را شکسته است. بطوری که همانند هلی کوپتر قادر به نشست و برخواست عمودی می باشد و همانند هواپیما قادر به پرواز در سرعت و ارتفاع بالا می باشد. این هواپیما ساخته مشترک شرکتهای معظم بوئینگ و بل هلیکوپتر می باشد و تا کنون بیش از 200 فروند از آن تولید شده است. http://www.military.ir/forums/topic/3150-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%DB%8C-v-22-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7/ http://www.military.ir/forums/topic/801-v-22/ http://www.military.ir/forums/topic/130-v-22-osprey-%D8%B9%D9%82%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%8A%DA%AF%D9%8A%D8%B1/ C-130J Super Hercules : این هواپیما نسخه مدرن شده و به روز شده هواپیمای ترابری هرکولس ارتش آمریکا می باشد. از این هواپیمای ساخته لاکهید مارتین، تا کنون بیش از 300 فروند تولید شده است و در میان همسایگان ایران، کشورهای عراق، کویت، عمان ، سعودی و قطر از دارندگان این هواپیما می باشند. http://www.military.ir/forums/topic/21334-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-c-130j-%D8%B3%D9%88%D9%BE%D8%B1-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%B3/ C-2 Greyhound : شاهکار دیگری از کمپانی نامدار گرومن. این هواپیمای ترابری ناونشین را شرکت گرومن برای تأمین نیازهای ترابری نیروی دریائی آمریکا تولید نمود. از این هواپیما 58 فروند ساخته شد که فقط در نیروی دریائی آمریکا خدمت نمود. E-2 نیز نسخه آواکس این هواپیما می باشد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Grumman_C-2_Greyhound C-145 Skytruck : این هواپیمای ترابری تنها هواپیمای روسی موجود در ناوگان ترابری ارتش آمریکا می باشد. PZL M 28 که در واقع نسخه تحت لیسانس ساخته شده آنتونوف 28 روسیه می باشد، در سازمان رزم ارتش آمریکا با کد سی-145 شناخته می شود. این هواپیمای ساخت لهستان که نزدیک به 180 فروند از آن ساخته شده است ؛ علاوه بر نیروی هوائی آمریکا، در ارتشهای لهستان ، اردن و چند کشور دیگر هم حضور دارد. نسخه اصلی ساخت آنتونوف در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/PZL_M28_Skytruck ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی ک پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. متأسفانه مشکلات پیش آمده برای سایت باعث شده بود که حضور من در این مدت کمرنگ تر بشه . علاوه بر اون توی این مدت دسترسی چندانی هم به اینترنت نداشتم و نمیتونستم که تاپیک هایم رو کامل کنم. ظاهرا که با تغییر DNS امکان دسترسی گاه و بیگاه من بهتر شده. هر چند که الان تمام صفحات سایت برای من برعکس باز میشن بگذریم. بهرحال بخاطر تاخیر های پیش آمده مجددا عذر خواهی میکنم. ------ و اما بعد ... در این پست بخش بعدی پرنده های ترابری آمریکائی رو بررسی خواهیم کرد. اسب های بارکش آمریکائی (بخش دوم - زیر خاکی ها :laughing: ) C-74 Globemaster : این هواپیما که یکی از قدیمی ترین هواپیماهای ترابری ارتش آمریکا می باشد در سالهای پس از جنگ جهانی دوم (1945) طراحی و تولید گردید. این هواپیمای ساخت داگلاس ایرکرافت (امروزه بوئینگ) فقط در تیراژ 12 فروند تولید گردید و پس از 4 سال (1949) با طراحی هواپیمای C-124 تولید آن متوقف گردید. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-74_Globemaster C-124 Globemaster II : دومین نسل از هواپیماهای ترابری با نام گلوب مستر، در فاصله کوتاهی پس از نسخه اولیه (یعنی در سال 1949) طراحی و به بازار تسلیحاتی جهان ارائه گردبد. شرکت داگلاس (بوئینگ) نزدیک به 500 فروند از این هواپیما را تولید نمود. پرواز این پرنده در کنار C-130 و C-141 http://www.military.ir/forums/topic/27613-c-124-globemaster-ii-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/ C-47 Skytrain : این هواپیمای ترابری آمریکائی ، از نسل هواپیماهای فعال در جنگ جهانی دوم می باشد. این هواپیما نسخه نظامی ، هواپیمای DC-3 می باشد. کمپانی داگلاس ایرکرافت ، بیش از ده هزار فروند از این هواپیما را تولید نمود که در نیروی هوائی بیش از 97 کشور جهان ، منجمله نیروی هوائی کشور عزیزمان خدمت نموده است. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-47_Skytrain C-54 Skymaster : اسکای مستر یکی دیگر از هواپیمای ترابری آمریکائی در خلال جنگ جهانی دوم می باشد. نسخه غیر نظامی این هواپیما نیز ساخته شده است (DC-4) شرکت داگلاس بیش از 1170 فروند از این هواپیما را ساخت. این هواپیما در نیمه دهه هفتاد میلادی بازنشسته شد. در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده آمریکائی وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Douglas_C-54_Skymaster ادامه دارد ... ----------------------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی ک پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءلله و اگر مجددا مشکلی پیش نیاید، در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی نظیر اُسپری و ... را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان و عزیزان میلیتاریست. اول از همه از تمام دوستان بخاطر وقفه هائی که در کار من پیش میاد عذر خواهی میکنم. مشکلات سایت باعث کم شدن حضور من ، برای خدمت به دوستان شده. البته اگر خدا بخواهد ظاهرا از دیشب مشکلات ورود من به سایت برطرف شده است. --------------- و اما بعد .... در این پست به پرنده های ترابری نظامی آمریکا می پردازیم اسب های بارکش آمریکائی (بخش نخست) C-17 Globemaster III : این غول پرنده ساخت بوئینگ ، شناخته شده تر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. بیش از 250 فروند گلوب مستر ساخته شده که علاوه بر آمریکا در 8 ارتش دیگر هم خدمت میکند. در میان همسایگان ما ، قطر و کویت و امارات و هندوستان دارای این هواپیما می باشند. http://www.military.ir/forums/topic/8192-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-c-17-%DA%AF%D9%84%D9%88%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1/ C-12 Huron : این هواپیمای ترابری که تولید شرکت بیچ کرافت (Beechcraft) می باشد، شاید در میان علاقمندان به هواپیماهای ترابری کمتر شناخته شده باشد. سی - 12 هم به مانند C-130 در مدلهای بسیار متنوعی ساخته شده است. (نظیر : حمل بار، حمل مسافر، مینی آواکس، سوخن رسان، اخلال گر رادار، گشت دریائی و ... ) این هواپیما در هر 5 نیروی مسلح آمریکائی (هوائی، زمینی، دریائی، تفنگداران و گارد ملی) به خدمت گرفته شده است. علاوه بر این یونان و رژیم صهیونیستی هم از بکارگیرندگان این هواپیما هستند. در این انجمن تاپیکی در خصوص این هواپیما وجود ندارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Beechcraft_C-12_Huron C-27 J Spartan : اسپارتان ، یکی دیگر از ترابری های نظامی ساخت آمریکا می باشد. هواپیمائی ایتالیائی (ایتالیائی-آمریکائی) که در خدمت نیروهای مسلح آمریکا قرار گرفته است. علاوه بر آمریکا در 11 ارتش دیگر هم در حال خدمت می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/27288-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AC%DB%8C-27-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%86/ C-5 Galaxy : در پست قبلی همین تاپیک به این غول پرنده پرداخته بودیم. ------------------------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آتی سایر ترابری های آمریکائی را خدمت دوستان عزیز معرفی میکنیم.
-
3 پسندیده شدهبا سلامی دوباره خدمت دوستان و عزیزان میلیتاریست. اول از همه از تمام دوستان بخاطر وقفه هائی که در کار من پیش میاد عذر خواهی میکنم. این مشکلات انجمن حسابی من رو کلافه کرده. همین پست فعلی رو بیش از 2 ساعت وقت گذاشتم تا تونستم (با این قطع و وصل سایت) بالاخره ارسال اش کنم. --------------- و اما بعد .... در این پست به بزرگترین پرنده های نظامی ترابری جهان می پردازیم اسب های بارکش غول آسا C-5 Galaxy : مطمئنا علاقمندان به پرواز نام این غول پرنده آمریکائی را شنیده اند. هواپیمائی آمریکائی ( ساخته شرکت لاکهید مارتین ) که با تولید بیش از 130 فروند در نیروهای مسلح آمریکا مشغول خدمت می باشد. http://www.military.ir/forums/topic/8240-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%BA%D9%88%D9%84-%D9%84%D8%AC%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%8C-c5-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C/ An-124 Ruslan : بی شک هواپیمای روسلان (آنتونوف 124) را می توان بزرگترین هواپیمای ترابری معمول نظامی دانست. هواپیمائی روسی ( ساخته شرکت آنتونوف ) که با تولید بیش از 60 فروند علاوه بر حضور در نیروهای مسلح روسیه و شوروی سابق ، در بخش های حمل و نقل غیر نظامی در کشورهای روسیه ، اوکراین، امارات، لیبی و انگلستان هم فعالیت میکند. در این انجمن تاپیکی برای معرفی این غول پرنده وجود ندارد http://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-124_Ruslan An-225 Mriya : نمی توان از هواپیماهای ترابری بزرگ نوشت و به این غول بی شاخ و دم روسی اشاره نکرد. از این هواپیما (که نمونه توسعه داده شده آنتونوف 124 می باشد) ظاهرا فقط یک فروند ساخته شده است. http://www.military.ir/forums/topic/191-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-225/ http://www.military.ir/forums/topic/715-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%88%D9%81-225/ ------------------------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : در پست قبلی هم عرض کردم دوستان برای معرفی هواپیماها و هلی کوپترهای محبوب خود زیاد عجله نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله در پست های آتی به ترتیب انواع مختلف هواپیماها و هلی کوپترهای ترابری را خدمت دوستان معرفی میکنیم.
-
2 پسندیده شدهGerman military transport aircraft Messerschmitt Me 323 Gigant, the largest land-based transport aircraft of the war. Photo taken in 1941
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم نکته نخست : شخصاً هیچ ادعایی در زمینه تخصصی پدافند هوایی ( تحلیل سیستم ها ) ندارم ، با این حال با توجه به شایعات حضور گونه S-300 PMU.2 FAVORITE در ایران ، متن فوق که برگرفته از وبگاه گلوبال سکوریتی است را تقدیم دوستان می کنم . نکته دوم : بطور مشخص ، این متن نظر نویسنده است و تایید و رد نمی گردد . نکته سوم : امیدوارم سایتهای خبری ، وبلاگها و سایر انجمن های نظامی و غیر نظامی ، در صورت کپی کردن مطلب ، حداقل منبع (MILITARY.IR) را ذکر کنند . نکته چهارم : مدیریت محترم بخش نیروی هوایی ، در صورتی که این مطلب ارزش ارائه بصورت تاپیک را داشت ، محبت لازم را بفرمایند . ------------------------------------------------------------------- S-300 PMU.2 FAVORITE براساس اطلاعات وبگاه گلوبال سیکوریتی ، گونه Favorite ، مشتق شده از نمونه PUM.2 مسلح به یک موشک جدید با سرجنگی بزرگتر ،و سیستم های هدایت بهبود یافته برای مقابله با طیف وسیعی از تهدیدات در یک برد 200 کیلومتری است که نسبت به گونه قبلی ، 150 کیلومتر افزایش داشته است . این سیستم که برای دفاع از تاسیسات حیاتی دولتی و نیروی های مسلح مورد بهسازی قرار گرفته است ، عمدتاً برای دفاع از زیرساختهای استراتژیک دربرابر حجم انبوه حملات هوایی متعارف ، شلیک موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک تاکتیکی و طیف متنوع راکتهای هدایت ناپذیر زمین به زمین و تسلیحات هواپرتاب هدایت دقیق در ارتفاعات و سرعتهای متنوع و همچنین محیطهای آلوده به جنگ الکترونیک مورد استفاده قرار می گیرد . آنچه که گونه Favorit را از سیستم دفاع هوایی PUM.1 متمایز می سازد ، در درجه نخست ، استفاده مجدد از مجموعه متحرک کنترل / فرماندهی 83M6E در عین بهبود قابلیتهای فنی و عملیاتی آن است . این مجموعه که توسط دفتر طراحی آلماز توسعه یافت ، پست متحرک کنترل و فرماندهی است که بر روی یک شاسی 8در8 قرار دارد که در آتشبار اس-300 ، ماموریت هماهنگ سازی رادار 64N6 فلاپ لید ( بیگ برد ) با برد 300 کیلومتر ، رادار کشف و ردگیری آرایه فازی 3 بُعدی تین شیلد ( با یک برد 200 کیلومتری ) و مرکز فرماندهی 54K6 که در مجموع قادر به کنترل 6 آتشبار سام خواهد بود را خواهد داشت . این سیستم کنترل/ فرماندهی می تواند در حدود 100 هدف را در یک برد 300 کیلومتری و با سرعت 1 ماخ را بطور همزمان کشف و ردگیری نموده و بطور خودکار موشکهای در دسترس را بر روی خطرناکترین هدف ، قفل نماید . با این حال ، شرکت آلماز ، با پیشرفت فناوری در حوزه الکترونیک و براساس تجارب بدست آمده پس از ورود به خدمت گونه PMU.1 ، اقدام به ارتقاء نرم افزار رایانه این مجموعه نمود که در این نمونه به منصه ظهور رسید . براساس اطلاعات منتشر شده ، گونه Favorite PMU.2 برای نخستین بار در نمایشگاه هوایی ماکس97 به نمایش گذاشته شد و مشخصات آن نسبت به گونه PUM.1 بطور کامل تغییر یافته و طبق مشخصات ارائه شده توسط شرکت طراح ، نخستین آزمونهای شلیک این نمونه جدید ، در 10 اوت 1995 ، در میدان تیر کاپوشین یار صورت گرفت . به اعتقاد کار شناسان نظامی ، یکی از مهمترین تغییرات بوجود آمده در این نمونه ، ورود یک رادار تمام متحرک و مستقل کاملاً جدید با شناسه 96L6E که می تواند بصورت یکپارچه با پست فرماندهی 83M6E2 و لانچرهای جدید PUM.2 عمل نماید ، برای این سیستم پدافند هوایی جدید ، یک موشک جدید با شناسه 48N6E.2 که توسط شرکت تسلیحاتی ام کا بی فاکل (MKB FAKEL ) در نظر گرفته شده که در حدود 1800 کیلوگرم وزن داشته و درازای آن به 7.5 متر و قطر آن به 0.5 متر می رسد . پس از اینکه موشک فوق الذکر به شکل کولد لانچ ، از داخل لانچر خارج شد ، پیشرانه های نصب شده بر روی موشک 48N6E.2 ، ظرف 12 ثانیه سرعت پرتابه را به 1900 متر برثانیه می رسانند که این سرعت ، توانایی لازم را به موشک خواهد داد تا از بخش فوقانی هدف ، آن را مورد اصابت قرار دهد . نسخه جدید موشک مورد استفاده در این سامانه که با شناسه 48N6E.2 مورد شناسایی قرار می گیرد ، نسبت به گونه قبلی خود با شناسه 48N6E ، به یک کلاهک جدید که بطور خاص برای انهدام موشکهای بالستیک طراحی شده است ، مجهز گردیده که بنا بر اطلاعات موجود ف در حدود 145 کیلوگرم وزن دارد که از این مقدار ، بین 70 تا 100 کیلوگرم آن را مواد منفجره شدید الانفجار تشکیل می دهد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، گونه S-300 PMU.2 Favorite با توجه به مشخصات ارائه شده توسط شرکت سازنده ، می تواند با اهدافی در برد کمینه 10 متر تا برد بیشینه 27 کیلومتر با سرعتی در حدود 10000 کیلومتر برساعت در حرکت هستند ، درگیر شده و بنا برادعاهای سازنده روسی ، درصد انهدام اهداف رهگیری شده ، بین 0.8 تا 0.93 دربرابر جنگنده های رزمی سرنشیندار و میان 0.8 تا 0.98 دربرابر موشکهای کروز توماهاوک است . در نتیجه ، اجزاء گونه S-300 PMU.2 Favorite بشرح ذیل خواهد بود : 1- پست فرماندهی آتشبار با شناسه 83M6E.2 2- شش لانچر برای شلیک موشکهای دفاع هوایی با شناسه 90ZH6E.2 3- رادار دفاع هوایی 48N6E.2 4- تجهیزات پشتیبانی فنی به گفته برخی کارشناسان ، موشکهای 9M96E و 9M96E.2 ، بدلیل وجود قطعات مشابه ، بطور کامل در این آتشبار قابل استفاده است با این تفاوت که تنها لانچرهای این موشکها متفاوت خواهد بود . موشک ، با استفاده از تکنیک پرتاب سرد ،به شکل عمودی تا ارتفاع 30 متری اوج می گیرد و این درحالی است که شکل پرتاب به ماهیت هدف رهگیری شده ( هواپیما ، موشک کروز یا بالستیک) بستگی دارد که توسط یک سیستم دینامیک گازی ، صورت می پذیرد . پس از شلیک ، هدایت موشک در مراحل نخست و میانی پرواز بسمت هدف ، به شکل هدایت اینرسیایی با تصحیح مسیر رادیویی است و به محص رسیدن به فاز رهگیری هدف ، هدایت موشک توسط سیستم هدایت فعال داخلی صورت می گیرد . در صورتی که برای رسیدن به هدف ، اجرای مانورهای سنگین ضروری باشد ، این موشک قادر خواهد بود وارد فاز موسوم به " ابرمانورپذیری " نیز گردد . بدین منظور ( اجرای ابرمانور برای رهگیری اهداف ) یک سیستم انعطاف پذیر کنترل گازی دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد که یک توانایی بسیار منحصر به فرد را در منطقه رهگیری هدف در سمت و ارتفاع ، بدان می بخشد . در این دو گونه از موشکهای مورد استفاده ، کلاهک جنگی در حدود 24 کیلوگرم وزن دارد که با توجه به شکل خاص آن ، در زمان انفجار ، بیشترین تاثیر را بر روی پرنده های رزمی مهاجم خواهد داشت . طبق استانداردهای موجود ، فضای بارگیری خودروهای حامل/ شلیک کننده نمونه فوق الذکر ، که برای حمل 3 مدل متفاوت 5V55R، 48N6E، 48N6E.2 ، ( بطور مشخص موشکهای مورد استفاده در آتشبارهای PMU.1 و PUM.2) مورد استفاده قرار می گیرد ، می توانند چهار موشک 9M96E و 9M96E.2 را در خود جای دهد . احتمالاً بهسازی ها و ارتقاء های انجام شده برروی مجموعه پست فرماندهی 83M6E.2 ، برای کنترل عملیاتی چند مجموعه آتشبار پدافند هوایی ، شامل S-300PMU.1 ، S-300 PMU.2 ، S-200 DE و S-200 VE و یا مدیریت گروه های رزمی پدافند هوایی در سطوح فرماندهی بالاتر از لشکر پدافند هوایی ، مورد بهره برداری قرار می گیرد . پست فرماندهی فوق الذکر ، با بهره گیری از دو ویژگی تحرک بالا و همچنین کنترل خودکار ، می تواند سیستم های پدافندی متنوعی را با یکدیگر هماهنگ نموده تا پس از اتصال آنها بصورت یک شبکه فشرده دفاع هوایی ، از ظرفیتهای و ویژگی های آنها در شرایط مناسب برعلیه جنگنده های رزمی سرنشیندار پیشرفته ، موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک و در نهایت مهمات هواپرتاب پیشرفته استفاده نماید . برای نیل به این هدف ، پست کنترل/ فرماندهی 83M6E.2 از رادارهای ویژه ای برای دریافت و ارسال اطلاعات برای کنترل آتشبارها استفاده می کند و علاوه برآن ، اطلاعات بدست آمده را برای استفاده فرماندهان ارشد ، به سطوح بالاتر فرماندهی ، یگانهای شناسایی الکترونیک منتقل یا با آتشبارهای موجود در منطقه به اشتراک می گذارد . مترجم : MR9 صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1- سالها پیش در یکی از بولتهای نظامی ، خبری درج شد مبنی بر اینکه ایران ، بشدت در تلاش است تا قابلیتهای کنترل/ فرماندهی را خود را تقویت نماید ، در نتیجه اگر این گونه وارد شده باشد ، در نتیجه ، باید امیدوار بود . ( به اشتراک گذاری اطلاعات میان طیف متنوع آتشبارهای دفاع هوایی موجود ) 2- به نظرم اگر خرید این گونه درست باشد ، شاید سرمایه گذاری برای خرید تعداد بیشتر ، عاقلانه ترین کار برای تغییر مدیریت رزمی پدافند هوایی از شیوه غربی ( که بشدت روی نیروی هوایی تاکید دارد ) به گونه شرقی ( اتکاء بیشتر روی پدافند زمین پایه ) با توجه به وجود مشکل در خرید برای نیروی هوایی ، مطلوب تر باشد . 3- البته این تحلیل ها ، صرفاً نظر شخصی است .
-
1 پسندیده شدهبدون شک ، یکی از تلخ ترین فصل های تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، در طول هشت سال دفاع مقدس ، فصل تهاجم وحشیانه ارتش بعث عراق ، به شهرها و مراکز صنعتی جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود . مجموعه ذیل ، به درخواست دوست عزیز ، جناب کرشتی ، از منابع مختلف گردآوری شد . هرچند آمارهای متناقضی در اینباره وجود دارد ، اما بازخوانی مختصر آن ، مفید به فایده بشمار می رود . ارتش بعث عراق ، در بازه زمانی 1974 تا قبل از سقوط رژیم بعث در سال 2003 ، تعداد قابل توجهی موشکهای زمین به زمین تاکتیکی خانواده فراگ واسکاد را وارد سازمان رزم خود نمود . در این زمینه آمارهای مختلفی وجود دارد . به اعتقاد منابع داخلی ، در بازه زمانی فوق ، 819 فروند از این موشکها در اختیار ارتش بعث قرار داده شد . اما براساس آمارثبت شده در موسسه صلح استکهلم ، آمار موشکهای تحویلی به عراق چیزی در حدود888 فروند ، بشرح ذیل بود : در بازه زمانی 1975-1974 ، 48 فروند ( موشک اسکاد R-17) در بازه زمانی 1984-1982 ، 40 فروند ( موشک اسکاد R-17) در بازه زمانی 1988-1985 ، 800 تیر ( موشک اسکاد R-17) اما فصلی که در تاریخ جنگ ایران و عراق ، به جنگ شهرها مشهور شد ، در 6 مقطع قابل بررسی است : آمار شلیک ها براساس سال : سال 1359 شمسی : 26 فروند موشک فراگ و اسکاد ، در قالب 13 حمله موشکی سال 1360 شمسی : 48 فروند موشک اسکاد و فراگ، در قالب 24 حمله موشکی سال 1362 شمسی : 41 موشک اسکاد و فراگ ، در قالب ؟؟؟؟ حمله موشکی سال 1363 شمسی : 54 فروند موشک اسکاد و فراگ ، در قالب 30 حمله موشکی سال 1366 شمسی : 81 فروند موشک اسکاد و فراگ ، در قالب 68 حمله موشکی در مجموع 250 فروند موشک فراگ ، اسکاد و الحسین ، در قالب 135 حمله موشکی نقاط اصابت موشکهای بالستیک عراق و ایران در بازه زمانی 1988-1980 اما بیلان جنگ شهرها ، در قالب 6 مقطع : مقطع نخست - 13 اسفند 1363 الی 18 فروردین 1364 118 مرتبه بمباران و شلیک موشک که منجر به شهادت 1227 نفر و مجروحیت 4862 نفر گردید عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 10 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد مقطع دوم : 4 خرداد 1364 الی 25 خرداد 1364 105 مرتبه بمباران و شلیک موشک که منجر به شهادت 570 نفر و مجروحیت 1338 نفر گردید . عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 4 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد مقطع سوم : 20 مرداد 1365 الی 10 دی 1365 : بنا بر ادعای نیروی هوایی ارتش بعث عراق ، در این مقطع 14684 ماموریت رزمی انجام شد که از این تعداد 360 ماموریت بر علیه اهداف غیر نظامی صورت گرفت . عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 7 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد مقطع چهارم : 11 دی 1365 الی 10 اسفند 1365 بمباران 66 شهر که منجر به شهادت 3050 نفر و 11163 مجروح گردید . عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 11 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد مقطع پنجم : 16 مرداد 1366 الی 29 شهریور 1366 آماری در خصوص حملات عراق و تلفات آن وجود ندارد. عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 7 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد مقطع ششم : 18 اسفند 1366 الی 31 فروردین 1367 50 روز بمباران و موشک باران بی وقفه در این مقطع ، ارتش عراق ، 182 فروند موشک الحسین به ایران شلیک نمود که از این تعداد 130 فروند بسوی تهران و 52 فروند به سایر شهرها شلیک شد که منجر به شهادت 1727 نفر و مجروح شدن 8283 نفر گردید . از این 182 فروند ، کلاهک 52 فروند موشک اسکاد و الحسین ، بدلیل نقص فنی ، عمل ننمود . عکس العمل جمهوری اسلامی ایران : شلیک 51 فروند موشک اسکاد به بغداد ، موصل ، تکریت و کرکوک پی نوشت : 1- بنابر ادعای برخی منابع ، تعداد شلیکهای موشکهای اسکاد ایران بشرح ذیل بود : مقطع نخست : 10 فروند ، مقطع دوم : 4 فروند ، مقطع سوم : 5 فروند ، مقطع چهارم : 11 فروند ، مقطع پنجم : 7 فروند ، مقطع ششم : 49 فروند 2- در برنامه موشکهای بالستیک عراق ( 2003-1974) بیشتر از 21 شرکت دولتی عراقی مشارکت داشتند که بررسی و تجزیه و تحلیل آن ، به فرصتی دیگر واگذاشته شده است .
-
1 پسندیده شدهبا اینکه ترجیح میدم وارد صحبت تو این حوزه نشم، چون می دونم انتهایی نداره اما: به قول یه بنده خدایی بزرگترین ایراد برجام این بود که نگذاشت مردم بفهمن نبود برجام چه سرشون خواهد آورد. رشد و توسعه صنعت داخل بدون تعامل و مراوده با کشورهای دیگه میسر نخواهد شد، حداقل در خوش بینانه ترین حالت اینطور میشه گفت که سرعت رشد و توسعه بدون مراوده با دیگر کشورها نسبت به سایر کشورها بسیار پایین تر خواهد بود و بعد از مثلا یک دهه عقب ماندگی ما نسبت به کشورهای همترازمون کاملا مشهود خواهد بود.
-
1 پسندیده شده12 - 13 سال پیش تازه وارد این انجمن های ایرواسپیس و ایران دیفنس و بعدتر میلیتاری و ایران میلیتاری فاروم شده بودم، اون موقع ۳ تا از از آرزوهای احساسی و جوونیم این بود که ببینم کشور توانایی ارسال ماهواره به فضا، تولید پدافند برد بلندی به سبک اس ۳۰۰ و نهایتا تولید هواپیمای جنگنده رو داره. اولیش انجام شد هر چند در سطح اثبات فناوری و غیر کاربردی باقیمونده تا الان. دومیش هم نشانه هایی ازش دیده میشه هرچند هنوز مرحله تولید انبوه و عملیاتی نرسیده. اما در مورد سومیش الان یه پله هم به عقب تر اومدم، الان این سوال برام مطرحه آیا نظام توان یا اراده هزینه کرد ( بالای ده میلیارد دلار) برای بروز رسانی نیروی هوایی رو داره؟ حالا چه خرید خارجی، و چه توسعه یا تولید بومی؟ (که قطعا به هر دو نیاز داریم). ما هنوز در حوزه تسلیحات لازم برای نبرد هوا به هوا هم کاری که نتیجه مناسبی داشته باشه نکردیم، هنوز هیچ موشک کوتاه برد مدرنی برای ناوگان کهن سالمون توسعه ندادیم چه برسه به میانبرد و دوربرد، فکورو سجیل علی رغم سایز بزرگ و وزن زیادشون نهایتا میانبرد هستند که در مقایسه با موشک های مدرن امروزی چندان مناسب نیستند. و هر هواپیمایی هم قادر به به بکارگیری اونها نیست. تازه همینها هم معلوم نیست به تولید انبوه و عملیاتی رسیده باشن. هنوز هیچ رادار هوابرد یا سامانه جستجو و هدایت اپتیکی برای بروز رسانی ناوگان فعلی به طور بومی توسعه ندادیم. هنوز کارهای اساسی و کوچکتر و کم هزینه تر در جهت توسعه جنگنده که هم به دارد ناوگان فعلی میخوره و هم بخشی اساسی از توسعه جنگنده بومی هست رو ازش غافل بودیم. میگن سنگ بزرگ علامت نزدنه، بیست ساله درگیر توسعه جنگنده هستیم، ولی تلاش نتیجه داری در حوزه زیر سامانه های اساسی یک جنگنده مثل موشک هوا به هوای مدرن یا رادار هوابرد ندیدیم، حتی سراغ توسعه جنگنده های سبکتر و البته موردنیازی مثل هواپیماهای توربوپراپ آموزشی، ضد شورش هم نرفتیم که کمی تمرین کنیم به بهانش زیرساخت تولید جنگنده بنا کنیم به نظرم هنوز گیج میزنیم استراتژی یا نقشه راهی در این زمینه نداریم، تصمیم نگرفتیم که میخوایم چیکاره باشیم. بیست سی ساله انواع و اقسام طرح ها رو دادیم برا جنگنده پشتیبانی نزدیک. حتی برا پلتفرم اف ۵ هم اگه برنامه هدف دار و کاربردی داشتیم، می تونستیم توسعه جنگنده ای به سبک اف-۲۰ ، تایگر شارک رو دنبال کنیم که در ایده می تونست در کلاس اف-۱۶ قرار بگیره.
-
1 پسندیده شدهمطلبی رو که بنده اینجا می نویسم برای بار چندم است که در این سایت مینویسم هر دفعه هم تعدا زیادی dislik خوردم اشکال نداره باز هم میخورم نمونه اول قاهر که زمان دکتر احمدی نژاد رونمایی شد ماکت نبود ولی کامل هم نشده بود و موتور نداشت. بعدا روش موتور گذاشتن و رو باند تاکسی شد ولی نتونست پرواز کنه. ظاهرا اشکالات طراحی اساسی داشت. پروژه تقریبا متوقف شد و شکسته خورده تلقی شد. بعدا فرماندهان سپاه از پروژه بازدید کردند و سپاه هزینه ادامه پروژه رو تقبل کرد به این هدف و تکرار میکنم به این هدف که پرواز کنه که آبرو ریزی به وجود امده حل بشه. بعد هواپیما رو دو موتوره کردند چون عده ای می گقتند علت اینکه ماکت پرواز کرده این بوده که نسبت قدرت موتور به وزن از نمونه اصلی بالاتر بوده است. نهایتا من تا اینجا خبر دارم. احتمالا اون هم پرواز نکرده. در هر حال پروژه قاهر پروژه جدی نیست روش حساب نکنین. حداکثر اینکه پرواز کنه. پروژه مشکلات طراحی اساسی داره. یا اینکه پول بدن پروژه کاملا از اول باز طراحی بشه که ظاهرا این هم کنسل است
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم بنده بدون تایید یا رد محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع اعضاء محترم این انجمن نظامی از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی و بحث در این ارتباط مطرح می کنم و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید بنده نمیباشد. یک اندیشکده آمریکایی میگوید دولت ایران هرگونه محدودیتی بر برنامه موشکهای بالستیک خود را رد کرده است. پیام روشن است: ایران موشکهایش را ضامن جایگاه خود در جهان میبیند و بههیچوجه حاضر به کنار گذاشتن آنها نیست. اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» در یادداشتی به قلم «ایلان برمن» معاون این اندیشکده نوشت: شاید شگفتانگیز نباشد که تاکنون به آخرین ارزیابی سالیانه پنتاگون از توانمندیهای نظامی ایران، چه در دولت آمریکا و چه بیرون از آن، توجه کمی شده است. مطالعهای که در اوایل سال جاری به کنگره تسلیم شد (با خلاصهای طبقهبندی نشده که در روزهای اخیر در معرض عموم قرار گرفت)، با ارائه دورترین ابعاد از چالش فعلی ایران، مطالعهای ذاتاً حداقلی بود. بااینحال این مطالعه بینشهای مفیدی نسبت به وضعیت فعلی توانمندیهای نظامی ایران – و آنچه آنها بهعنوان امنیت ملی و منافع آمریکا در خارج از این کشور مینامند- ارائه میکند. ■ نقشها در برنامه هستهای ایران ■ رئیسجمهور ایران تنها نقش فرمایشی دارد. ظهور «حسن روحانی» در مسند ریاست جمهوری ایران در تابستان گذشته امیدی فراگیر مبنی بر تغییر رویکرد سیاسی ایران ایجاد کرد. این امیدها با لحن نرم دیپلماتیک «روحانی» و اراده ایران برای مذاکره با غرب بر سر برنامه هستهایاش، تقویت شد. گزارش پنتاگون خاطرنشان میکند که «روحانی» تنها یک گماشته است و رهبر معظم امور را اداره میکند. رهبر معظم «{آیتالله} علی خامنهای» همچنان، بهعنوان رهبر معنوی -سیاسی و فرمانده کل قوا، قدرت بلامنازع ساختار سیاسی ایران است. بهعبارتدیگر «حسن روحانی» علیرغم ادبیات سیاسی اصلاحطلبانه و تغییر بیان در برابر غرب، عامل نهایی در انعطاف هستهای ایران، منافع جهانی ایران یا مسائل دیگر نیست. ■ نقش منطقهای و فرا منطقهای ایران و سپاه پاسداران ■ جمهوری اسلامی از زمان شکلگیری خود در ۱۹۷۹، صادر کردن دیدگاه خود از انقلاب اسلامی جهانی را بهعنوان اولویتی برای خود تعیین کرده است. سیوپنج سال بعد، این تلاشها همچنان باقوت ادامه دارند. گزارش پنتاگون تصریح میکند که، فعالیتهای مخفیانه ایران بیوقفه در کشورهایی مثل سوریه و عراق ادامه دارد. این شامل حمایت گسترده (به شکل تکتیراندازها و پهبادها، بهعلاوه موارد دیگر) از حکومت «بشار اسد» در دمشق و همینطور حضور وسیع در خاک عراق – که اخیراً برای مقابله با افراطیون سنی تشدید هم شده است- میشود. در این میان، تنشزایی جهانی ایران روبه فزونی است. این مطالعه خاطرنشان میکند که، نیروی قدس، بخش شبه نظامی !!!!!!!! سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به تقویت تلاشهایش برای دسترسی به کشورهای خارجی، و توانایی برای حملات تروریستی ادامه میدهد. این حضور از خاورمیانه به آمریکای لاتین و آسیا و اروپا گسترشیافته است. ■گسترش و قدرت روزافزون نظامی ایران ■ توانمندیهای نظامی ایران دائماً در حال رشد است. ممکن است ایران اکنون با غرب بر سر برنامه هستهایاش در حال گفتگو باشد ولی درعینحال در حال مسلح شدن بیشتر برای تفوق منطقهای است. مطالعه پنتاگون میگوید: «تهران بهسرعت به سیستمهای تسلیحاتی مرگبار متقارن و نامتقارن دست مییابد». این شامل «ناوهای پیشرفتهتر، زیردریاییهای کوچک ولی قدرتمند، موشک اندازهای دفاع ساحلی، ناوهای تهاجمی، و موشکهای بالستیک ضد کشتی است- ابزارهایی که ایران را قادر به کنترل تنگه هرمز، آب راهی که حدود یکپنجم ترانزیت نفت جهان را از خود عبور میدهد، میکند. بارها در سالهای اخیر به مقامات آمریکایی هشدار دادهشده است که این توانمندیها در حال حاضر، حتی با حضور نظامی کافی آمریکا در منطقه، به حد کافی قوی هستند که به ایران اجازه بستن تنگه هرمز برای مدتی محدود را بدهند. ایران نیز مرتباً هشدار داده است که آمریکا در صورت بروز یک جنگ منطقهای، باید با ایرانی مواجه شود که راه را بر انتقال جهانی نفت بسته است. ■ جمهوری اسلامی تا سال آینده موشک بالستیک قارهپیما خواهد ساخت■ ایران درحالتوسعه زرادخانه موشکهای بالستیک خود است. تخمینهای اخیر دولت آمریکا هشدار داده است که جمهوری اسلامی تا سال آینده موشک بالستیک قارهپیما خواهد ساخت. گزارش پنتاگون این امر را تا حدی با گفتن اینکه: «ایران اعلام کرده است که تا سال ۲۰۱۵ سیستم پرتاب فضایی خواهد ساخت که برای موشکهای بالستیک قارهپیما نیز قابلاستفاده خواهد بود»، تصدیق میکند. این تغییر در لحن بازنمای پرسشهای درونی دولت آمریکا درباره میزان پیشرفتگی موشکی ایران است. آنچه نمیتوان در آن شک کرد نیت ایران برای تبدیلشدن به یک قدرت موشکی جهانی است. در سالهای اخیر جمهوری اسلامی سرمایهگذاری وسیعی در برنامههای موشکهای بالستیک و فضایی خود کرده است – فناوریهایی که اگر در کنار قرار گیرند، بهسرعت به دستیابی حکومت به موشکهای بالستیک قارهپیما منجر میشود. دولت ایران علاوه بر این هرگونه محدودیتی بر برنامه موشکهای بالستیک خود، بهعنوان بخشی از مذاکرات با قدرتهای ۱+۵، را رد کرده است. پیام روشن است: ایران موشکهایش را ضامن جایگاه خود در جهان میبیند و بههیچوجه حاضر به کنار گذاشتن آنها نیست. پایان بن پایه : http://www.eshraf.ir/2219
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم باید به روند ساخت برنامه A-4 دقت بفرمایید و فراز و نشیبهایی که بدان دچار شد ، دخالتهای بی مورد و بعضاً مشکل زای سرفرماندهی اس اس در این پروژه و بخصوص ایجاد مشکل برای سرپرست وقت تیم تحقیقاتی موشک در بالتیک "سرهنگ زانسن " و بازداشت وی به جرم های واهی و بی مورد . سرهنگ لئو زانسن ، سرپرست تیم تحقیق پروژه در بالتیک نکته : برنامه اصلی دورنبرگر، تولید انبوه موشک از دسامبر 1943 بود و طبق برنامه ربزی ها قرار بود تا از ژانویه 1944 هر ماه 300 فروند موشک و تاژوئن 1944 به 600 موشک در ماه برسد . علاوه برآن ، مشکلات مربوط به تولید سوخت این موشک ، انجام پروژه های موازی A-5 ، A-6 ، A-7 و A-9 و سردرگم بودن سرفرماندهی OKW در تشخیص مسیر درست و متمرکز کردن منابع انسانی و سرمایه ای در کنار بمباران پینمونده ( 17 اوت 1943) و کشته شدن 735 نفر از پرسنل و مهندسین ،باعث شد تا وضعیت فوق الذکر بوجود آید . آلبرت اشپیر از ابتدا نسبت به این برنامه بدگمان بود و ظاهراً تا آخر هم به آن اعتقاد راسخ نداشت ( هر چند کمکهای قابل توجهی را به آن کرد ) / ( توجه به مسئولیت اشپیر در توسعه صنایع نظامی آلمان در جنگ دوم ) صراحتاً عرض کنم ، عذر خواهی سرفرماندهی OKW ، ریالی ارزش نداشت ، چون زمان ارزشمندی گذشته بود و حتی این برنامه فوق پیشرفته هم نمی توانست در نتیجه جنگ تغییری بدهد . به نکات بسیار خوبی اشاره شد : 1- زمان بندی 2- پروژه های موازی و بعضاً تبلیغاتی 3-درک اشتباه ، زمانی که فرصت پیروزی و موفقیت از دست رفته بود !!! این واژه ها دقیقاً تداعی کننده بسیاری از وقایعی هستند که با آن روبرو هستیم و جالبتر اینجاست که علیرغم وجودچنین تجاربی ، در حداقل شرایط مرور نمی شوند !!!
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم و رحمت ا... این فرموده جنابعالی ، از سمت هرکسی باشد ، در مخالفت آشکار با وظایف اصلی دو نیروی هوایی موجود در سازمان نیروهای مسلح ماست و به نظرم بیشتر پاک کردن صورت مساله است تا جستجو برای حل مشکل !!! بند یکم و ششم را با دقت مطالعه بفرمایید و آن را با وضعیت حال حاضر تطبیق دهید منبع : آشنایی با نیروهای مسلح ، از مجموعه دروس دوره های تطبیقی . دانشگاه امام حسین (ع)
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم موشکهای بالستیک بالذت یک سلاح تهاجمی بوده و ادعای تدافعی بودن آن ، مایه مضحکه خاص و عام هست . مگر این حضرات ادعا کنند ورماخت و ارتش بعث ( بعنوان تنها ارتشهایی که از موشک بالستیک در جنگ استفاده کردند ) و هردوی آنها هم پس از کار افتادن نیروی هوایی مجبور به استفاده از آن شدند ( لوفت وافه بعد از سال 1943 و نیروی هوایی عراق 24 ساعت بعد از آغاز عملیات طوفان صحرا ) ، موشکهای بالستیک رابرای اهداف دفاعی به بریتانیا ، سرزمین های اشغالی و عربستان ، شلیک نمودند . پی نوشت : 1- حتی ما هم در دفاع مقدس ، پس از تحلیل رفتن توان تهاجمی نیروی هوایی در بمباران اهداف بشدت حفاظت شده دشمن ، رو به استفاده از موشکهای بالستیک مبادرت نمودیم . 2- نکته جالب ، در اواخر 1944 ، تحلیل جالبی در سرفرماندهی ارتش آلمان وجود داشت که چنین معتقد بود که وقتی متفقین روزانه هزاران تن مهمات شدید الانفجار را روی اهداف نظامی و غیر نظامی در عمق خاک آلمان خالی می کنند ، سرجنگی نزدیک به 1000 کیلوگرمی وی-2 چه تاثیری روی روند جنگ دارد ؟؟؟
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم اصولا" جنگ پدیده ای است زشت و غیر قابل تحمل ، اما از درون این کشف نامیمون بشریت ، فناوری هایی رشد توسعه پیدا نموده و می یابد که در صورتی که بشر بتواند و بخواهد از آن درست استفاده نماید ، رفاه وی ، تضمین شده خواهد بود . در جریان محاصره آلمان توسط انگلستان در سال و به سبب تفوق شناورهای سطحی بریتانیا در سال 1915، مواد مختلفي ،بخصوص موادی نظیر نيكل و لاستيك و مواد اوليه ديگري براي اقتصاد و صنایع نظامی آلمان ضروري بود. بنابراین برای غلبه بر محاصره دریایی متقابل انگلستان ، وزارت دارايي آلمان پيشنهاد خوبي مبني بر استفاده از زيردرياييها براي انتقال لاستيک و مواد اوليه و كالاهاي مورد نياز ارائه كرد. ورود زيردرياييها به بنادر تجاري به موجب قوانين بين المللي، ممنوع بود، لذا زيردرياييها بايد در دريا از کشتيهاي تجاري، بارگيري ميکردند که البته بارگيري در دريا و از يک شناور به شناور ديگر، کاري بسيار دشوار بود. تنها راه حل، ساخت زيردريايي مسلح نشده حمل كالا بود. زيردريايي U200 چنين ايده اي از طرف يک تاجر بزرگ آلماني حمايت شد و حاضر بود 2 ميليون مارک براي ساخت اين زيردريايي هزينه کند. وزارتخانه ميبايست سرمايه او را بعلاوه 5 درصد سود تضمين كند. در اين هنگام، شركت کراپ كه داراي انبارهاي عظيم نيكل در ايالات متحده بود، اعلام داشت كه علاقهمند به داشتن زيردريايي حمل كالا هستند. شرکت کراپ، مستقيماً به GW اين درخواست را ارائه كرد. آنها مايل به اهداء اين زيردريايي به ملت خود بودند كه براي حمل نيكل نيز از آن استفاده كنند. زیردریایی کلاس U-200 در فرآیند ساخت در کارگاه کشتی سازی برمن (آلمان ) در 18 سپتامبر 1915، RMA پيشنهاد كرد زيردرياييهاي مينگذار U79 و U80 به زيردرياييهاي حمل كالا تبديل شوند. اين پيشنهاد تا 2 اكتبر به تعويق افتاد، چرا که کارخانه ولکان که براي اين کار پيشنهاد شده بود بايد طرح 4 زيردريايي حمل كالا را براي ساخته شدن در خطوط توليد زير درياييهاي مينگذار (U71-U80) آماده ميکرد. به GW پيشنهاد شد تا 2 زيردريايي حمل كالا، با ظرفيت حمل كالاي 600 تن در زماني كوتاهتر از AG weser و vulcan بسازد و به هر يك از آنها نيز 2 قرارداد ساخت زيردريايي داده شد. هزينه ساخت تقريباً 75/2 ميليون مارك براي هر فروند تعيين شد. در نيروي دريايي، اين زيردرياييها با كد U200 مشخص مي شدند. اين نوع زيردريايي بزرگترين زيردريايي آلماني تا آن زمان بود که ساخت آن با مشكلات بسياري مواجه شد. حذف تجهيزات تسليحاتي، جانمايي داخل آن را سادهتر کرده بود اما هيچ اطمينان و اطلاعي در دسترس نبود كه چنين جداره با مقطع عرضي بزرگي در عمق آب چگونه رفتار ميكند. مدارك موجود نشان ميداد كه از موتورها و تجهيزاتي در آنها استفاده ميشد كه آزمايش شده و مطمئن باشند. نيروي رانش سطحي با دو ديزل ژنراتور از GW هر كدام به قدرت hp400 در rpm360 تأمين ميشد. براي هدايت زيرسطحي از همان سيستم زيردرياييهاي MS استفاده مي شد. از موتورهاي الكتريكي موجود كه پشت سر هم قرار مي گرفتند با سيستم سرمايش هواي باز استفاده مي شد. قطر زياد پوسته سخت (8/5 متر) اجازه ميداد كه براي اولين بار در زيردرياييهاي آلماني، دك ثابت روي قسمت باطريها واقع شود و از چرخ دستي مخصوص حمل باتر ی براي نگهداري و كنار هم چيدن و پياده كردن باتريها استفاده شود. اين ايده وجود داشت كه لاستيكها در محلهاي آبگير آزاد در بيرون پوسته سخت حمل شوند. مهمترين مشخصههاي U200 (زيردريايي حمل کالا) عبارت بودند از: طول: 65 متر قدرت پيشران سطحي: hp 380*2 بيشترين عرض: 9/8 متر قدرت پيشران زيرسطحي: hp 400*2 آبخور: 8/4 متر برد سطحي با 215 تن سوخت مازوت :1400 مايل دريايي در 5/9 گره وزن جابجايي سطحي: 1440 تن سرعت سطحي: 5/9 گره حمل بار: 170 تن لاستيك كه درون زيردريايي بسته بندي شده بود به همراه230 تن لاستيك كه بيرون زيردريايي بسته شده بود و به همراه 340 تن ديگر در نقاط مختلف که مجموعاً 740 تن لاستيک حمل ميکرد. زیردریایی کلاس U-200 " گاو شیرده آلمانی در جنگ جهانی اول " با شکست آلمان در جنگ جهانی اول ، روند ساخت هر گونه زیردریایی در این کشور متوقف گردید ، چرا که متفقین ضرب شست ناشی از بکارگیری این نوع سلاح را به خوبی دیده بودند . اما تحقیقات کارشناسان نیروی دریایی آلمان بسرعت در راستای یک طرح فریب گسترده ، به بخش غیر نظامی منتقل و طرح های ساخت زیردریایی های جدید وتوسعه فناوری مرتبط با آن به کشورهایی نظیر سوئد و اسپانیا انتقال یافت . اما با روی کار آمدن هیتلر در آلمان ، روند تسلیح مجدداین کشور از سال 1933 آغاز گشت و به تبع آن نیروی دریایی آلمان به رهبری دریاسالار رایدر و سپس دونتیز که خود در جنگ جهانی اول افسر زیردریایی بشمار می آمد ، در خاک آلمان ادامه یافت . اما بطور خلاصه این نوع برنامه ساخت زیردریایی های حمل بار (U-BOAT CARGO) از تابستان 1941 بطور جدی از سر گرفته شد . تا تابستان 1941، پشتيباني و تغذيه زيردرياييهاي عملياتي در فري تاون و در درياي آتلانتيک شمالي توسط ناوگانهاي خدماتي انجام ميشد اما پس از اينکه نبردناو بيسمارک غرق شد، ضرورت بازبيني جدي در برنامه آينده نيروي دريايي بوجود آمد. با غرق شدن رزمناو خدماتي آتلانتيس و کشتي پشتيبان پايتون(supply vessel Python) آخرين تلاشها براي پشتيباني عملياتها توسط کشتيها در درياي آتلانتيک در نوامبر- دسامبر 1941، پايان يافت و در اقيانوس هند پشتيباني به کمک کشتيها تا ابتداي سال 1944 ادامه داشت. بنابراین اولين 2 فروند مدل XIV ، زيردريايي تدارکاتي سوخت رسان (U-tanker )، کارخانه کشتي سازي DWK را در 13 سپتامبر 1941، ترک کردند. زیردریایی کلاس IXC زیردریایی کلاس XIV آنها سپس در 15 نوامبر و 24 دسامبر 1941، به ماموريت اعزام شدند، چرا که به دليل شکست کشتيهاي پشتيباني و ورود ايالات متحده به جنگ، موقعيت اضطراري پيش آمده بود و به عمليات گسترده زيردرياييها در سواحل آمريکا نياز فوري بود. خدمه این زیردریایی ها در اين عمليات بسيار با جسارت و پر تلاش عمل ميکردند بطور مثال، سوخت رساني 4 فروند زيردريايي طي 16 ساعت در يک روز انجام شد. در 10 ساعت 80 قرص نان تازه به وزن هر کدام يک کيلوگرم پخته ميشد. بعضاً 800 قرص نان در شب پخته ميشد که بين زيردرياييهاي ديگر با خوشحالي زياد تقسيم ميشد. علاوه بر آن تقريبا 250 قرص نان براي استفاده خود زيردريايي پخته ميشد. نان توليد شده بسيار خوشطعم بود. در يک تجربه موفق، 14 زيردريايي با 13100 کيلوگرم آذوقه براي 137 روز پشتيباني شدند. از يک لوله لاستيکي سياه 6 متري به عنوان وسيله انتقال آذوقه بين دو زيردريايي استفاده ميشد. عليرغم افزايش تدارکات دفاعي دشمن، آنها در موفقيتهاي اوليه سواحل آمريکا شرکت داشتند و کاروانهاي نظامي که با زيردرياييهاي تدارکاتي، همراهي ميشدند، بيشترين موفقيتهاي نبرد زيردرياييها را در طول جنگ کسب کردند. ذخيره سوخت و روغن هر زيردريايي تدارکاتي سوخت رسان ميتوانست 12 زيردريايي VIIC را براي چهار هفته يا 5 زيردرياييIXC را براي 8 هفته تغذيه نمايد. علاوه بر پشتيباني سوخت و روغن، رساندن اژدر به زيردرياييها هم بسيار مهم بود. زيردريايي هايي که به سرعت اژدرهاي خود را شليک کرده بودند ميبايست توسط زيردرياييهاي ديگر مجدداً مسلح مي شدند.در آگوست 1943، پس از توقف کار روي کليه شناورها، کار روي مدل XXI وساخت تعداد زيادي از مدل XIV در DWK متوقف شده بود. زیردریایی کلاس VIIC حتي پس از اينکه اين قرارداد به GW واگذار شده بود، کار ساخت زيردرياييهاي سوخترسان هنوز از سر گرفته نشده بود وو نابود شدن U-490 در اولين دريانوردي عملياتي خود در 11 ژوئن 1944، بدين معني بود که ديگر تعداد بيشتري از اين مدل زيردريايي ساخته نشده و وجود نخواهد داشت. زیردریایی کلاس XIV با شناسه بدنه U-490 اما تعدادی از زیردریایی های ایتالیایی تبدیل شده در دو سال آخر جنگ توانستند ، محموله های گرانبهایی نظیر قطعات جنگنده جت ME-262 و ME-163 به همراه نقشه های ساخت زیردریایی های میدجت را به ژاپن انتقال داده و در عوض فلزات گرانبها نظیر طلا و منگنز را به آلمان انتقال دهند . زیردریایی کلاس میدجت ژاپنی که در حقیقت بر اساس نقشه های زیردریایی های میدجت آلمانی ساخته و توسعه یافت. پی نوشت : در طول جنگ جهانی دوم نیز این نوع زیردریایی ها با تبدیل تعداد زیردریایی ایتالیایی و چند فروند زیردریایی مین گذار آلمانی ، تبدیل به سوخت رسان های شناور برای زیردریایی های مامور در اقیانوس آتلانتیک شدند و برای انها اژدرهای اضافه ، میوه تازه ، سوخت و ازهمه مهمتر دفترچه های جدید رمز و کدهای کشف انها را به همراه می بردند تا جایی که تا نوامبر 1942 میزان غرق کشتی های متفقین به ارقام باورنکردنی رسیده بود ، این درحالی بود که این کاروان ها از پشتیبانی شدید نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده برخوردار بودند ، این موضوع دستمایه یک فیلم به نام U-571 نیز بود که اصل فیلم در ارتباط با سرقت دستگاه رمز گذار انیگما از یک زیردریایی المانی که درست وسط اقیانوس از کار افتاده بود ، بشمار می رفت .( هرچند آمریکایی ها استاد قلب و دست کاری تاریخ به سود خود هستند چرا که این کار توسط انگلیسیها و با شکار زیر دریایی U-110 انجام گرفته بود . پوستر فیلم U-571 زیردریایی U-110 آلمانی چند ساعت پس از تصرف بدست نیروی دریایی بریتانیا و چند ثانیه قبل از انفجار خرج های انفجاری جهت غرق نمود آن . پایان منبع : HISTORY OF GERMAN U-BOAT TECHNOLOGY DEVELOPMENT - مطالعات و تحقیقات شخصی بنده نویسنده و مترجم : MR9 Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
-
1 پسندیده شدهتاریخچه مختصر زیرسطحی های باری اس اس -163 اگر چه ایده استفاده از زیردریایی های باری ، یک ایده منحصر بفرد آلمانی بشمار میرود ، اما در جریان جنگ دوم جهانی ، چند نیروی دریایی و یک ارتش ، این مفهوم جذاب را دنبال و گسترش دادند . بعنوان مثال ، نیروی دریایی ایالات متحده ، با استفاده از زیردریایی های باری ، بخش عمده ای از ماموریتهای لجستیکی ، به منظور حمل مهمات و تجهیزات به پادگان تحت محاصره خود ، واقع در جزیره Corregidor ( خلیج مانیل) و در جریان نبردهای صورت گرفته در این منطقه به سال 1942 را به انجام رساند . این زیردریایی ، درزمان حرکت بسوی این جزیره ، مهمات و آذوقه مورد نیاز را بار زده و پس از تخلیه محموله در مقصد ، پرسنل غیر ضروری ، نظیر پرستاران ارتش ، متخصصان ارتباطات محرمانه و شمش های طلای موجود را با خود به یک بندر امن ، منتقل می نمودند ، هر چند تعدادی مشخصی از این نوع زیردریایی ها ، توسط نیروی دریایی سلطنتی ژاپن ، کشف و هدف اژدر قرار گرفته و منهدم شدند . پس از این تجربه موفق در اجرای عملیات پشتیبانی ، رییس جمهور ، فرانکلین دلانو روزولت ، به فرماندهی وقت نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، فرمان داد تا فناوری زیردریایی های باری را تا آخرین حد ممکن ، توسعه دهد . در همین راستا ، 3 فروند زیردریایی کلاس باراکودا SS-163 ، بدین منظور تولید و بخدمت گرفته شد ، اما بدلیل تغییر روند جنگ ، هرگز در نقش اصلی خود بکار گرفته نشدند و تا پایان جنگ دوم جهانی ، اجرای ماموریتهای شناسایی در طول آبهای ساحلی ایالات متحده ، را برعهده گرفتند . در آنسوی جبهه ، پس از آغاز حملات نیروهای ارتش ایالات متحده در شرق آسیا در اوت سال 1942 ، اینبار نوبت نیروی دریایی آمریکا بود که با محاصره جزایر اشغال شده توسط ارتش ژاپن ، دشمن را وادار کند تا با استفاده از زیردریایی های باری ، به پادگان های محاصره شده در جزایر سلیمان ، کمک نماید . این رویداد موجب شد تا نیروی دریایی و ارتش ژاپن ، بصورت مشترک ، دست به توسعه سریع زیرسطحی های باری در کلاس های متفاوت زنند که تعدادی از این طرح ها در خط تولید قرار گرفت و خدمات گسترده ای را ارائه داد . در اینسوی کره زمین ، نیروی دریایی آلمان ، بعنوان مبدع اصلی ایده زیردریایی های باری ، در جریان حمله به کشورهای حوزه اسکاندیناوی ، از جمله نروژ به سال 1940 ، از هفت فروند زیردریایی باری برای حمل مهمات ، روغن و سوخت هواپیما و همچنین قطعات یدکی برای ناوشکن های ناوگان سطحی نیروی دریایی که درزمان حمله به نارویک ، توسط آتش توپخانه ساحلی بخشی از ارتش نروژ و حملات نیروی دریایی و هوایی بریتانیا ، آسیب دیده بودند ، استفاده نمودند . نکته جالب در اینجا بود که هم آلمانی ها و هم ژاپنی ها ، پیشگام حمل محموله ها با اولویت بالا میان خود بشمار می آمدند ، تا جایی که نیروی دریایی آلمان ، بعلت نیاز های ضروری تر جنگ از یکسو و نیاز به ایجاد یک پل ارتباطی با ارتش ژاپن در آنسوی کره زمین ، دست نیاز بسوی نیروی دریایی ایتالیا دراز نمود و با ایجاد تغییراتی در زیردریایی های ایتالیایی ، از آنها بعنوان زیرسطحی های باری استفاده برد . نقش بسیار حیاتی این زیردریایی ها ، برای دولتهای محور ، در میانه های جنگ ، بطور کامل به اثبات رسید ، چرا که با به دام افتادن بخشی از ارتشهای ورماخت در تونس ( ماه مه 1943 ) ، سرفرماندهی ارتش با صدور یک فرمان با اولویت بالا، از این شناورها برای حمل بنزین ، قطعات یدکی برای تانکها (بویژه تانکهای تایگر ) از بنادر ایتالیا به شما آفریقا ، در حالی که هوا و سطح دریا ، در اختیار متفقین بود ، بهره می بردند . یو-594 در جریان جنگ دوم جهانی ، نیروی دریایی آلمان ، به شکل تخصصی و ویژه ، طرح های مربوط به این شناورهای زیرسطحی را در چند کلاس متنوع ، به نمایش گذاشت . به شکل تاریخی ، از این شناورها ، با عنوان " گاوهای شیرده " نام برده می شد که ماموریت داشتند تا سوخت ، اژدر و سایر تجهیزات مورد نیاز را برای کاروان های زیردریایی های نیروی دریایی که در آتلانتیک ، سواحل ایالات متحده ، دریای کارائیب و اقیانوس هند ، عمل می نمودند ، تامین نمایند . برهمین اساس ، نخستین گاو شیرده آلمانی به کُد U-459 ، از کلاس XIV ، به شکل ویژه برای این ماموریت طراحی و ساخته شد . این زیردریایی ، در آوریل 1942 تکمیل گردید و بر خلاف اسلاف خود ، بزرگتر ،اما فاقد حمل و شلیک اژدر بود ،اما برای حفاظت در برابر حملات هایی ، به یک قبضه تیربار ضد هوایی ، مسلح می گردید . این شناور آلمانی ، می توانست با حمل 500 تن سوخت ، زمان ماندگاری دوازده فروند زیردریایی کلاس VII را ، چهار هفته و 5 فروند زیردریایی کلاس XI را برای 8 هفته ، در دریا ، بیشتر نماید . علاوه برسوخت ، در خارج از بدنه تحت فشار این شناور زیرسطحی ، محفظه هایی برای حمل اژدرهای اضافی ،نیز وجود داشت . زیردریایی یو-459 ، نخستین سوخت رسانی خود را به تاریخ 22 آوریل 1942 نزدیک 500 ناتیکال مایلی (925 کیلومتری ) شمال شرقی جزیره برمودا در کارائیب ، به ثبت رساند . در مجموع ، زیرسطحی فوق ، در این ماموریت و قبل از بازگشت به پایگاه اصلی خود در فرانسه ، به 14 زیردریایی دیگر سوخت رساند . اما مشکلی که پدید آمد ، این بود که زیردریایی ها در زمان سوخت گیری ، می بایست در یک محل تجمع می کردند که آنها را نسبت به حملات هوایی احتمالی متفقین ، با توجه به تسلط دشمن بر مخابرات محرمانه انیگما ، آسیب پذیر می نمود . علیرغم این مساله ، 10 فروند از کلاس XIV تولید گشت ولی همه آنها توسط نیروی دریایی و هوایی متفقین غرق شدند ، تا جایی که آلمانی ها بالاجبار با تغییر تعدای از زیرسطحی های رزمی ، از آنها در نقش جدید ، استفاده می کردند . به منظور انتقال محموله های ویژه به شرق دور (ژاپن) ، نیروی دریایی آلمان ، پروژه طراحی و ساخت شناور های باری کلاس XX را نیز در دستور کار خود قرار داد . این زیردریایی ها ، با وزن جابه جایی سطحی 2700تن براحتی می توانستند محموله ای به وزن 50 تن را در بخش خارجی بدن حمل نمایند . اولین فروند از این کلاس ، در اوت 1944 آمده شد و قرار بود تا با نرخ 3 فروند در هرماه ، به نیروی دریایی تحویل داده شود . در نهایت ، این پروژه می بایست با تحویل کمتراز 200 فروند زیردریایی ، به اتمام می رسید اما تولید این شناورها ، بدلیل تخصیص منابع به طرح با اولویت بالای زیردریایی کلاس XXI و همچنین تاخیرهای پی درپی در ساخت استراکچر اصلی ، رها گردید. اگر چه این پروژه دنبال نشد ،اما طرح اصلی زیردریایی کلاس XXI، نقش انکار ناپذیری در توسعه فناوری شناورهای زیرسطحی دو قدرت برآمده از جنگ ( ایالات متحده و اتحاد شوروی ) را بر عهده داشت . براساس اطلاعات منتشر شده ، در طرح اولیه زیردریایی های باری که برای نیروی دریایی آلمان در نظر گرفته شده بود ، بخش عمده ای محموله های باری ، می بایست به شکل ذخیره سازی مرطوب ( خارج از بدنه اصلی ) صورت می گرفت . با این وصف ، در درون بدنه اصلی ( تحت فشار ) ، تنها 220 مترمکعب فضا برای ذخیره سازی 50 تن محموله موجود بود .با اتمام طراحی ها ، تولید سه فروند زیردریایی ( با کُدهای U-1702 / U-1701 /U-1703) با آغاز سال 1943 میلادی ، در کارخانجات Germaniawerft مستقر در بندر " کیل" شروع شد ، اما بدلیل شرایط ویژه جنگ ، تعداد بیشتری تکمیل نگردید. در میان زیرسطحی های آلمانی ویژه حمل بار ، شاید دو گونه XXID برای حمل سوخت ( گاو شیرده) و گونه XXIE (برای حمل مهمات و ...) از سایر نمونه های تولید شده یا تغییر شکل یافته ، جالب تر به نظر رسند ، چرا که علی الظاهر در این دو نمونه ، می توانستند در وضعیت غوطه وری باهدف جلوگیری از غافلگیر شدن توسط دشمن ، تجهیزات و سوخت را به زیردریایی های رزمی منتقل کنند . بنابراین ، استراکچر گونه اولیه XXID با حفظ بدنه تحت فشار زیردریایی XXI ، و آرایش داخلی در عین حذف لوله های اژدرافکن و سیستم بارگذاری آنها ، بزرگتر گردید .( نظیر زیردریایی دویچلند در جنگ نخست جهانی ) ، اما برای دفاع از خود ، یک یک قبضه توپ ضد هوایی مسلح می گردید . البته در نمونه های بعدی ، تغییرات مهمتری ، نظیر اضافه نمودن مجدد لوله های اژدرافکن برای مقابله با شناوری های ضد زیردریایی صورت پذیرفت . اگر چه این گونه بعدها بنا بر نیازهای فوری تر ، لغو شد ، با این وصف ، به منظور پشتیبانی و سرعت بخشیدن به فرآیند ساخت گونه حمل سوخت زیردریایی کلاس XXIV ، فشار زیادی بر کارخانجات کشتی سازی آلمان وارد می آمد . در این گونه ، پیکربندی اصلی کلاس XXI حفظ شد اما مساحت عرشه فوقانی آن برای حمل بار بیرونی بیشتر شد . علاوه برآن ، با هدف ایجاد فضای بیشتر برای حمل بار ، بخش عمده ای باتری های زیردریایی از تعداد استاندارد ی که بطور طبیعی این کلاس می بایست بدان مجهز می شد ، حذف گردید ، ولی همچنان ظرفیت حمل بار به آنچه که برای آن طراحی شده بود ، نزدیک هم نگردید . گونه دوم که با شناسه XXE مورد شناسایی قرار می گرفت ، ویژه حمل بار به مانند شناورهای سطحی محسوب می گردید . چیدمان داخلی این زیردریایی ، بدون تغیر ، البته با حدف اژدرافکن ها باقی ماند ، اما بدنه بیرونی برای حمل بارخارجی دچار تغییرات عمده ای شد . علاوه برآن ، برج زیردیایی مجدداً طرحی گردید ، مکان نصب تسلیحات ضد هوایی تغییر یافت و بدلیل کاهش تعداد خدمه ، فضای بیشتری برای حمل باتری و اژدر های اضافی پدید آمد . این تغییرات در مجموع قابلیت حمل 275 تن بار را برای یک سفر رفت و برگشت به شرق آسیا (شامل 125 تن لاستیک، 12 تن مولبیدن تغلیظ شده ، 67 تن زینک ، 67 تن ولفرام تغلیظ شده ، و 4 تن تجهیزات دیگر ، به این زیردریایی می داد. اما نکته جالب اینجاست که از این گونه ( کلاس XXI) تا پایان جنگ تولید نگردید . اماجزییات حیرت انگیزی از این پروژه ها ، پس از جنگ در اختیار قدرتهای پیروز (اتحاد شوروی ، ایالات متحده ، بریتانیا ) قرار گرفت و این بخصوص استراتژی نیروی دریایی اتحاد شوروی را بشدت تحت تاثیر قرار داد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم متشکرم از حُسن نظری که نسبت به این مطلب ناقص دارید :rose: این فرموده شما را آلوین تافلر در کتاب خودش به عینه پیش بینی نموده بود . وی اعتقاد داشت روزی فرا خواهد رسید که کشورهای صادر کننده سلاح ، در تسلیحات صادراتی خود ، " چیپ " هایی نصب خواهند نمود تا زمانی که کشور خریدار مبدل به دشمن گردد ، بتوانند با بکار انداختن آن ، سلاح را از حَیّز انتفاع ساقط کنند . پس وجود احتمال چنین کاری بسیار طبیعی است البته این سیستم پدافندی فقط زمانی برای ما ارزشمند هست که با شبکه پدافندی ما یکپارچه شود ، در صورت عدم اجرای این کار ، صرفاً یک آتشبار معمولی خواهد بود که بسرعت محدود شده و اثرش در میدان رزمی ازمیان خواهد رفت . البته منظور از شبکه یکپارچه ، یک شبکه یکپاچه پدافندی بدون گِرِه هست که حتی با از بین رفتن یک آتشبار ، در کل سیستم ، شکافی مرگباری ایجاد نشود . هر احتمالی در این زمینه وجود دارد ولی باید موازی کاری و رقابتهای نابجا ، کاملاً از بین برود ، بودجه در یک مسیر مشخص ، متمرکز شده و در نهایت از همه ظرفیتها ( نظامی و غیر نظامی) استفاده گردد . حداقل آن بخشی از دوستان که یک نگاه منطقی به توانایی داخلی دارند ، براین عقیده پافشاری خواهند نمود که باید یک استاندارد کاملاً جدید برای معرفی محصولات داخلی ایجاد شود تا بتوان براساس آن قضاوت کرد . محصول داخل بر خرید خارجی ارجحیت دارد به شرط اینکه به دور از تبلیغات نادرست ، معرفی گردد البته با توجه به دکترین نظامی ما که ماهیت تدافعی دارد ، با دقت در چینش و استفاده از ایده های خلاقانه می شود امیدوار بود که حتی در برابر حملات کشورهای فرامنطقه ای هم ، عملکرد مناسبی داشته باشیم ، ولی این مساله ، اما و اگرهای فراوانی دارد که باید روی آن بحث شود . روابط ما با روسیه سفید ، ظاهراً خوب هست (هر چند زیاد روی آن مانور نمی شود ) پس هر احتمالی را در نظر داشته باشید . از پشتیبانی فنی تا خرید تجهیزات این آرزوی همه ما است ، با این حال ، تکمیل پدافند زمین پایه ، فقط یک بخشی از ماجراست ، ارتقاء پدافند هواپایه و حتی فکر کردن به رادارهای پرنده برای بهبود قابلیتهای پایش 24 ساعته و هشدار زودهنگام که نیاز بسیار بسیار حیاتی امروز نیروی های مسلح هست ، و همچنین از رده خارج کردن سیستم های قدیمی (به مانند اس-200 ، راپییر ، ) و تزریق بودجه آنها به خرید خارجی یا سرمایه گذاری درست روی طرح های داخلی ، موارد قابل توجه دیگری هم هستند . البته بعید می دونم چنین چیزی باشد ، روسها بعد از 9 سال ، بهانه خاص دیگری برای عدم تحویل نداشتند و بهترین فرصت برای نشان دادن به اصطلاح حُسن نیت آنها بود . همه اینها نیازمند یک برنامه ریزی درست ، عدم ورود به رقابتهای غیر ضروری ، عدم موازی کاری ، توجه به ایده های جدید ، استفاده از همه ظرفیتها داخلی و خارجی و در پیش گرفتن دیپلماسی دفاعی موثر برای دست پیدا کردن به گلوگاه های فناوری حساسی است که امکان تولید آنها در داخل نیست و یا صرفه اقتصادی ندارد .
-
1 پسندیده شدهبا سلام در قدمت استانداردهای تدوین شده توسط NACA همین بس که لبه فناوری لوفت وافه در میانه های جنگ ، یعنی جنگنده افسانه ای FW-190 از استانداردهای این مجموعه استفاده می کرد مفاهیم اولیه برای طراحی جنگنده استاندارد مورد استفاده فوکه ولف " دهانه بال جنگنده جدید فوکه ولف ، به 5/9 متر ( 31 فوت و 2 اینچ ) رسید و مساحت آن به 15 متر مربع ( 161 فوت مربع ) بالغ شد . بال جنگنده جدید آلمانی ، براساس استاندارد NACA 23015/3 در ریشه بال و استاندارد NACA 23009 ، در نوک بال ، طراحی گردید " پی نوشت : سالها پیش ، در بولتن عمومی وزارت دفاع ( مجله صنایع هوایی ) مقاله جذابی در خصوص تاریخچه NACA و تبدیل آن به NASA مطالعه کرده بودم و گستره و حجم سرمایه گذاری های علمی که این دو مجموعه برای پیشبرد صنعت هوانوردی انجام داده بودند ، حقیقتاً جای تعجب داشت . عجیب نیست که صنعت هوانوردی و بخصوص هوانوردی نظامی ، مادر پیشرفت فناوری در حوزه های مختلف بشمار میرود .
-
1 پسندیده شدهاندیشکده «مرکز علوم و امور بینالملل بلفر» در مقالهای به قلم «اریک گارتزک» مینویسد: اخطار وزیر دفاع آمریکا، «لئون پانتا» مبنی بر اینکه ممکن است «پرلهاربر بعدی» از طریق اینترنت رخ دهد مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. . ■ اینترنت نقطه ضعف نظم کنونی جهان است ■ اینترنت ابزاری انقلابی دانسته میشود زیرا همتراز کننده –کاهنده مزایای نظامی غرب- است و وابستگی به اینترنت، کشورهای پیشرفته را بیشتر مستعد حمله میسازد. این اعتقاد که اینترنت پاشنه آشیل نظم کنونی جهان است بر پایه مفاهیم دقیق آسیبهای بالقوه شکل گرفته است. اینترنت نمیتواند عملکردهایی را که به شکل سنتی به نیروی نظامی اختصاص یافتهاند انجام دهد. در مقابل، جنگ سایبری مزیت دیگری برای کشورهای قدرتمند و منافع کنونی ایجاد میکند. . ■ جنگ سایبری نیازمند انگیزهای منطقی است ■ تفاوت ابزارها و اهداف توان آسیبرسانی، همهجا وجود دارد. هر کسی میتواند در خیابان با مشت به شما حمله کند. با این حال، خشونت بسیار نادر است زیرا اغلب روشهای اعمال خشونت اگرچه عملی هستند اما احتمالاً موثر نیستند. متخلفان نه تنها باید از خود بپرسند که «چه آسیبی میتوانم وارد کنم؟» بلکه باید بگویند «از ایجاد آسیب چه سودی عایدم میشود؟» . جنگ سایبری، همچون هر رفتار دیگری، نیازمند منطق نتایج است. دولتها، گروهها و افراد تهدید به اعمال خشونت میکنند تا پیروز شوند، دیگران را به همکاری وادارند، یا مانع از تجاوز شوند. همچنین برخی عوامل از خشونت برای تغیر توازن قدرت استفاده میکنند. به هر حال، اگر آسیبهای خشونت موقتی باشد، اقدام اولیه خشونت باید با اقدامات بعدی ادامه یابد وگرنه حمله به هیچ هدفی نخواهد رسید. اقداماتی مثل حمله به بندر پرلهاربر موجب «ایجاد فرصت» ، یعنی تغییر موقت در توازن قدرت میشوند اما تهاجمی با آسیب موقتی تنها در صورت مفید است که طرحی برای بهرهبرداری از این فرصت در ادامه آن اجرا شود. . ■ جنگ سایبری مورد مبالغه قرار گرفته است ■ همانطور که «کارل فون کلاسویتز» سعی کرده بیان کند، جنگ روندی سیاسی است و عملی مجزا و جداگانه نیست. حتی بازنده یک درگیری نیز فرصتی برای آسیبزدن دارد. بنابراین جنگ سایبری نیازمند توضیحی است که بیان کند چگونه یک طرف میتواند از طریق اینترنت به هدفی دست یابد که بسیار دشوار به نظر میرسد. ترس شدید از مشت خوردن اگر تنها بر پایه توانمندیها بنا شده باشد ممکن است باعث گمراهی شود، و به همین ترتیب اگر شواهد یا دلیلی دال بر اینکه چگونه تجاوز اینترنتی میتواند به اهداف مفید برای متجاوز بالقوه دست یابد، جنگ سایبری نیز میتواند مورد مبالغه قرار گیرد. . ■ جنگ سایبری در مقایسه با جنگ سنتی بسیار ضعیف است ■ جنگ سایبری یک جنگ نیست اینترنت برای رسیدن به اهدافی که عموماً از طریق تهدید یا استفاده از خشونت نظامی به دست میآیند، ضعیف است. توانمندیهای نظامی سنتی مشهود هستند. ارتشها در کنار دروازه شهرها دیده میشوند. موشکها را میتوان در محل پرتاب مستقر و آماده پرتاب کرد. توانمندی نظامی بدان دلیل ترسناک است که نتایج آن را میتوان پیشبینی کرد. برای آنکه شهروندان یک شهر عملی بودن و نتایج یک حمله را درک کنند، نیازی به حمله واقعی نیست. تهدید سایبری از این نظر دشواریهای بیشتری دارد زیرا بدون کاهش توان حمله، تعیین توانمندیهای آن دشوار است. اهداف بدون وجود اطلاعاتی در مورد جزئیات کلیدی حمله سایبری برنامهریزی شده، نمیتوانند ارزیابی دقیقی از اعتبار حمله به عمل آورند. در عین حال، مهاجمان نمیتوانند بدون تضعیف تأثیر حملات بالقوه خود این اطلاعات را با مدافعان به اشتراک بگذارند. به علاوه، اگر یک مدافع با تهدیدهای تایید نشده رضایت دهد، موجب مجموعهای از ادعاهای نادرست میشود. . ■ استفاده از حمله سایبری برای تهدیدهای بعدی دشوار است ■ آسیب وارده را میتوان برای تهدید به آسیبهای آینده به کار گرفت، اما این تنها در صورتی است که یک اقدام آسیبرسان شاخص خوبی از تأثیر حملات آینده باشد. این روش در زمانی که حملات شامل تیپهای پیادهنظام، فیلهای جنگی یا موشکهای پرسرعت باشد، که توانمندی آنها به دلیل دانش دشمن از وجودشان تغییر نمیکند، بسیار موثر است. به هر حال، موفقیت تجاوز سایبری معمولاً تا حد زیادی به شرایط غافلگیری وابسته است. استفاده از عملکرد گذشته برای ایجاد اجبار نیز دشوار است؛ حتی یک مهاجم اینترنتی که در گذشته موفق شده باشد، برای فریبکاری وسوسه میشود. . ■ تأثیر حملات سایبری موقتی است ■ به هر حال، مسئله مهمتر در حملات اینترنتی آن است که تأثیر این حملات موقتی است. برخلاف حملات موشکی به یک پالایشگاه نفت یا نابودی عوامل نظامی دولت، حمله سایبری عموماً شامل «قتل نرم» ، یا ناتوانی موقتی است که میتواند به سرعت و با هزینه متوسط معکوس شود. بدون تأثیر مستقیم یا ماندگار به توازن قدرت، تجاوز اینترنتی تنها میتواند محرک یا مکمل یک حمله نظامی سنتیتر باشد. فرض کنید که چند حمله سایبری نامعین مراکز ارتباطات یا حمل و نقل کشور هدف را ناتوان کند. بعد چه؟ هدف اگرچه دچار مشکل شده اما در نهایت برق را دوباره وصل کرده و وسایل نقلیه را راهاندازی میکند. سپس هدف به تلاش برای تلافی میپردازد. آسیب دائمی از طریق اینترنت میتواند دشمن را هم تضعیف کند و ممکن است انگیزهای برای تهاجم باشد. چنین حملهای حتی میتواند به صورت ناشناس صورت گیرد، اگرچه گمنامی به معنای از دست دادن توان بالقوه زورگویی است. به هر حال، حملات اینترنتی عموماً آسیبی موقتی دارند و این آسیب ماندگار نیست. . ■ حمله سایبری بدون راهبرد بعدی احمقانه است ■ حمله ژاپن به بندر پرل هاربر آسیب قابلتوجهی به ناوگان اقیانوس آرام آمریکا وارد آورد، اما نتوانست آمریکا را به پای میز مذاکره بکشاند، که هدف اصلی راهبرد گسترده ژاپن بود. اگرچه رهبران ژاپن میدانستند که جنگ کامل با آمریکا منجر به شکست آنها میشود، اما به نبردی محدود امیدوار بودند. جنگ سایبری بدون راهبرد بعدی بسیار احمقانهتر از طرح ژاپن در ۱۹۴۱ است زیرا تأثیرات حمله سایبری بسیار سریعتر ترمیم میشود. حمله از طریق اینترنت باید بتواند مزایای موقت را به تأثیرات بلندمدت تبدیل کند یا شانس واداشتن دشمن به قبول شکست در فضای سایبری را داشته باشد که به ویژه اگر آسیب سطحی یا کوتاهمدت باشد این احتمال بسیار ضعیف است. یک پرلهاربر سایبری نقش نظامی ندارد، مگر آنکه با حملهای زمینی همراه شود، زیرا هدف در مقابل هرگونه حمله جدی توان مقابله با اقدامی خشن را داشته و قطعاً چنین کاری را خواهد کرد. اگر هدف در مقابل انواع سنتی تجاوز سر تسلیم فرود نیاورد، حمله سایبری معنایی نخواهد داشت. بنابراین مستعد خطر بودن در فضای اینترنت مشابه خطر یک عابر در خیابان است. قطعاً چنین حملهای امکانپذیر است، اما هیچ هدف منطقی را به دست نداده و در اغلب شرایط با تهدید به مقابله قابل خنثی شدن است. . ■ جنگ سایبری توان کشورهای قدرتمند را افزایش میدهد ■ جنگ سایبری به نفع ابرقدرتها است مثالهای محدود جنگ سایبری که تاکنون ثبت شده مربوط به حمله کشورهای توانمند به کشورهای بسیار ضعیفتر بوده است. رویدادهایی مثل استاکسنت و تکذیب حملاتی به سرویسهای استونی و گرجستان نشان میدهد که بهترین موقعیت جنگ سایبری زمانی است که مهاجم میتواند با نوع دیگری از خشونت احتمال تلافی را از بین برده یا زمانی که اینترنت در کنار روشهای قهرآمیز سنتی به کار بسته شود. بدین شکل حمله سایبری مکمل جنگافزارهای مدرن است و جایگزین یا حتی تغییردهندهای جدی تلقی نمیشود. وجود چنین حملاتی بیش از آنکه متحولکننده باشد تکمیلکننده است. این بدان دلیل است که حملات سایبری به خودی خود نمیتوانند به هدف موثری برسند. تجاوز اینترنتی میتواند آسیبرسان باشد و حتی میتواند دشمن را در معرض خطرات بیشتر قرار دهد، اما شکستی فیزیکی را در پی ندارد. بدون وجود پایان نهایی برای درگیری، عاملان جنگ سایبری باید فرض کنند که دشمن به دلیل ناتوانی دائمی، یا به دلیل نداشتن توان تحمل مشکلات مقابله، اقدام به تلافی نخواهد کرد. اگر حمله سایبری نتواند پایان مشخصی برای درگیری ایجاد کند، نمیتوان باور کرد که جنگ اینترنتی در محدوده اینترنت بماند، مگر آنکه هردو طرف این حالت را ترجیح دهند. به هر حال، حفظ درگیری در حوزه اینترنت نشان میدهد که مخاطرات چندان زیاد نیست. انواع خشونت سنتی موجب احتیاط در افزایش یا محدود ساختن جنگ سایبری میشود، یعنی جنگافزار اینترنتی مادون جنگافزار سنتی است. . ■ کشورهای ضعیف جرئت حمله سایبری به ابرقدرتها را ندارند ■ کشورهای دارای توان نظامی سنتی بالا یا نفوذ اقتصادی قابل توجه بهترین موقعیت را برای استفاده از فرصت ایجاد شده در درگیری اینترنتی دارند. همچنین این کشورها بهترین تجهیزات را برای دفع یا دفاع در مقابل حمله سایبری متقابل از طریق تهدید نامتقارن و استفاده از حرکات قهرآمیز دارند. اگرچه ممکن است خیلیها به فکر حمله سایبری به آمریکا باشند، اما عده معدودی حمله فیزیکی به قلمرو آمریکا را موجه میپندارند. تصور حمله کشورهای قدرتمند به کشورهای ضعیفتر بسیار سادهتر است. بنابراین عصر اینترنت موجب افزایش گزینههای موجود برای کشورهای قدرتمند شده، و به جای کاهش موجب تقویت سلسله مراتب فعلی میشود. . ■ تهاجم سایبری میتواند احتمال حمله سنتی را کاهش دهد ■ جنگ سایبری موجب بیثباتی نمیشود فرض رایج دیگر در مورد حمله سایبری آن است که حمله محور است. کشورها و دیگر عوامل میتوانند از اینترنت برای حمله به یکدیگر و بیثبات ساختن امور جهانی استفاده کنند. با این حال، به دلایلی که در بالا توضیح داده شد، انگیزههای حمله در فضای سایبری با انگیزههای اعلام جنگ سنتی یکسان نیست. برنده شدن جنگ در فضای سایبری برای کشورهایی که نمیتوانند در مقابل حملات سنتی از خود دفاع کنند، یک مشکل است. حتی تهاجممحوری اینترنت میتواند به کاهش تهاجم غیراینترنتی منجر شود زیرا کشورهای قدرتمند به دلیل ترس از منتهی شدن حمله سنتی به تلافی در این حملات تجدیدنظر میکنند. منبع :http://www.eshraf.ir/1270/