برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      3,109


  2. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      347


  3. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      1,261


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      9,427



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 5 مرداد 1398 در پست ها

  1. 7 پسندیده شده
    قسمت نهم از ترجمه سند  توصیه هایی برای استراتژی کلان ایالات متحده در برابر چین واشنگتن برای به ثمر رساندن این کلان استراتژی ، باید سیاست های زیر را اجرا کند : احیای اقتصاد ایالات متحده هیچ چیزی بهتر از رشد اقتصادی قوی در آمریکا ،این استراتژی را جلو نمی برد . این باید اولویت اول رئیس جمهور و کنگره جدید باشد. گسترش شبکه های تجاری در آسیا راه اندازی پیمان تجاری اقیانوس آرام (TPP). این پیمان که تا همین اواخر توسط دولت اوباما پیگیری شد نه به عنوان پاسخی ژئواکانومیک در برابر افزایش قدرت اقتصادی چین و جبر ژئوپولیتیکی موجود در آسیا, بلکه به عنوان یک تیر خلاص بر نشست دوره ای سازمان تجارت جهانی (WTO) در دوحه مطرح شده‌است. اگر چه TPP مزایای نامتقارن اقتصادی چین را نسبت به کشورهای آسیایی پاک نخواهد کرد، ولی نشان می دهد که ایالات متحده مصمم است که در زمین بازی اقتصادی آسیا رقابت کند.در همین راستا, کلان استراتژی بدون پیگیری TPP , به شدت تضعیف خواهد شد. بنابراین میبایست یک فشار گسترده توسط کاخ سفید برای تصویب فوری آن در کنگره آغاز گردد که شامل دادن اختیار در ارتقا تجارت شود.(ترامپ با عدم پیروی از این رویکرد آمریکا را از تمامی این پیمانها خارج کرد) بسیاری از عناصر تعامل اقتصادی ایالات متحده و چین منافع ملی ایالات متحده را تامین می کنند که باید تقویت شوند. با این حال، باید با چالش های مداوم پکن در برابر سیستم تجارت جهانی با یک واکنش واحد از سمت دموکراسی‌های صنعتی (Industrial democracy) که توسط ایالات‌متحده رهبری می‌شوند مقابله کرد.واشنگتن همچنین باید پکن تحت فشار قرار دهد تا ارز یوان را با ارزش واقعی بازار خود عرضه کند. اتخاذ سیاست های موثر برای مقابله با استفاده گسترده چین از ابزارهای ژئواکانومیک در آسیا و جهان. در طول تاریخ هرگز ، یک حکومت مثل چین مستقیما کنترل این مقدار از ثروت را بر عهده نداشته است . پس تعجب برانگیز نیست که با افزایش قدرت اقتصادی ، پکن تمایل برای استفاده از این قدرت برای پیشبرد اهداف ژئوپولیتیک را در دستور کار قرار دهد. چین اغلب به درستی به عنوان یک کارشناس پیشرو ژئواکانومی در جهان توصیف می‌شود.در این گزارش، ژئواکانومی «استفاده از ابزارهای اقتصادی برای اهداف ژئوپولیتیک » تعریف شده است. در این مورد سیاست‌های ژئواکانومیک جبری چین نسبت به ژاپن، کشورهای آسه‌آن ، استرالیا، و دیگران، بدون هیچ واکنش سیاسی جدی از جانب آمریکا صورت پذیرفته . بنابراین یک رویکرد سیاست خارجی ژئواکانومیک مستلزم این ابتکارها خواهد بود: اتحادهای آسیایی - آمریکایی باید برای اقدامات ژئواکانومیک تهاجمی و دفاعی دوباره راه اندازی شوند. تمرکز شدید اتحاد باید به استفاده از ژئواکانومیک به عنوان ابزار سیاسی-نظامی معطوف باشد. دولت باید یک سیاست ژئواکانومیک بلندمدت برای مقابله با چین اتخاذ کند و با استفاده از قدرت پایدار و مثبت اقتصاد، نوآوری و شبکه های آمریکا اقدام به جذب کشورهای آسیایی و مقابله با فشار اجباری چین بر همسایگان خود به گونه ای که همواره مبتنی بر قواعد سیستم بین‌المللی و به وضوح در راستای منافع ملی ایالات‌متحده ، دوستان و هم پیمانان آن باشد. انقلاب انرژی ایالات متحده باید از طریق برداشتن محدودیت هایی برای تامین گاز و نفت متحدان و دوستان خود ، به دستاورد ژئوپلیتیک پایدار در آسیا تبدیل شود. ایالات متحده در حال حاضر بزرگترین تولید کننده نفت خام جهان است درصد تفکیکی صادرات نفت خام امریکا - سال 2017 کشورهای اسیایی در صدر مقصد های صادراتی نفت خام و گاز مایع آمریکا یک رژیم جدید کنترل فناوری در مقابل پکن ایجاد کنید. واشنگتن باید توجه بیشتری به محدود کردن دسترسی چین به سلاح‌های پیشرفته و فن‌آوری‌های حیاتی نظامی داشته باشد.اگر چه ایالات‌متحده قطعاً باید غرب را در گسترش تجارت بین‌المللی هدایت کند, اما این سیاست نباید باعث تضعیف قدرت آمریکا شود و در توانایی واشنگتن برای اجرای تعهد اساسی خود ، تضمین امنیت آسیا و جهان خدشه‌ وارد کند و چالشی همچون چین را برآورده سازد.مزیت تجاری با چین "نباید این ابهام را ایجاد کند که جهانی‌سازی منجر به افزایش دسترسی پکن به تسلیحات پیشرفته و عوامل مرتبط با آن از جمله تکنولوژی باکارایی دوگانه ( Dual-use technology ) می‌شود. چنین برداشت هایی می‌تواند هر گونه موفقیت آمریکا در متعادل کردن رشد چین را با عواقب قاطع و خطرناکی روبه رو و تضعیف کند. امروزه واضح است که چنین تکنولوژی هایی تنها در ایالات متحده در دسترس نیستند؛ آنها در بسیاری از کشورها، به ویژه متحدان اروپایی و آسیایی واشنگتن، پیدا میشوند. ایالات متحده باید این کشورها را تشویق کند تا یک رویکرد هماهنگ را برای محدود کردن دسترسی چین به تمام فن آوری ها، از جمله تکنولوژی باکارایی دوگانه ، که می تواند باعث «آسیب های استراتژیک سطح بالا» شود، اتخاذ کنند. واشنگتن برای ایجاد یک رژیم کنترل فناوری جدید ، باید به گفتگوی فوری با متحدان و دوستان خود بپردازد. بدیهی است که انجام این کار آسان نخواهد بود، اما این تلاش باید بلافاصله صورت گیرد. ادامه دارد.... احتمالا قطع صاردات نفت ایران به کشورهای اسیایی رو میشه در راستای کمک به سیاست"تامین انرژی متحدان امریکا توسط خوده آمریکا" قرار داد.
  2. 7 پسندیده شده
    مقاله از جناب فتح الله امی رئیس پژوهشکده هوافضا ایران وهمکاران شان در دانشگاه تربیت مدرس در خصوص ماهواره بر هوا پایه براساس طراحی بال مثلثی ماهوار ه بر هواپایه پگاسوس که بدون استفاده تونل باد طراحی شده در زاویه حمله 0تا20 درجه وسرعت 0.8تا8 ماخ در اتفاع رها سازی 12 کیلومتری و مساحت بال 13.32 متر مربع و طول مرجع 2.45 در بخش مقدمه مقاله فارسی این پژوهش مربوط به بخشی از مطالعات مرتبط با طراحی ماهواره بر هواپایه بومی است باتشکر از جناب remo برای مقالات برای در یافت مقاله فارسی اینجا و برای مقاله لاتین اینجا کلیک کنید
  3. 7 پسندیده شده
    پس از 2 پرتاب ناموفق ، نخستین پرتاب موفقیت آمیز ماهواره بر خصوصی چینی https://spacenews.com/chinese-ispace-achieves-orbit-with-historic-private-sector-launch/
  4. 5 پسندیده شده
    بسم الله .................. قسمت اول عملیات مرصاد در واقع نام ضد حمله نیروهای ایرانی جهت متوقف کردن پیشروی مجاهدین ویا به اصطلاح ارتش آزادی بخش و در مرحله بعدی انهدام این نیرو در غرب کشور ایران صورت گرفت مجهادین خلق در تاریخ 3 مرداد 67 حملات خود تحت نام فروغ جاویدان رادر پناه پشتیبانی هوایی و توپخانه ایی ارتش عراق شروع کردن بالگردهای عراقی هم نقش ویژه ایی در پشتیبانی نزدیک و جابجایی تدارکات داشتن نام فروغ جاویدان به گفته سرکرده این گروه با عنایت از نام پیامبر اسلام گرفته شده است استعداد نیروهای مهاجم چیزی در حدود 25 تیپ سبک مکانیزه <شما بخوانید گروهان های تقویت شده> هر تیپ شمال 170 تا 180 نیرو < با نیروهای پشتیبانی کنند تا 230 نفر میرسیدن> که روی هم رفته رقم 4800 تا 5100 نفر را شامل میشدن این نیروها را هم میشود به سه دسته تقسیم کرد 1-نیروهای ثابت سازمان که هسته اصلی یگانهای حمله کننده را تشکیل میدادن این نیروهای از قبل اموزشهای لازم رو دیده مد تهای در خاک عراق مستقر بودن تعدادی زیادی از انها در عملیات های کوچک و متوسط بر ضد نیروهای ایرانی شرکت داشتن به طور خلاصه ترکیبی از وفاداری تجربه و اموزش بالا از خصوصیات این دسته بود تعداد این فراد نزدیک به 3200 نفر برآورد میشود 2 – نیروهای که بر اثر فراخوان سازمان از سرتاسر اروپا وایران راهی عراق شدن در بین این افراد کسانی بودن که در ایران بازداشت و بعد از مدتی با ابراز ندامت و پشیمانی ازاد شدن تعداد این افراد هم بین 600 تا 800 نفر براورد شده 3-اسرایی که به ظاهر بر اثر وعده های منافقین به این گروه پیوسته بودن البته هدف اصلی این اسرا همکاری با منافقین نبود بلکه به راهی برای فرار فکر می کردن . نزدیک 1500 نفر قول همکاری به منافقین را دادن اما به نظر میرسد در صحنه عملیات 800 تن از اسرا حضور داشتن که به علت عدم اعتماد سازمان به این افراد در کارها و پستهای غیر حساس به خدمت گذفته شدن البته یک دسته دیگر را هم باید به این نیروها اضافه کرد وآن ستون پنجم منافقین در داخل شهرها بود که بعد از شروع حملات این افراد به سمت مناطق درگیر اعزام شدن و تعداد زیادی از آنها در شهر کرمانشاه منتظر رسیدن ستون منافقین بودن یک تعدادی هم از زندانی های عضو گروه منافقین که در حال گذرراندن دوران محکومیت خود بودن این دسته هم بعد از شروع حملات دست به شورش در زندان ها زدن تجهیزات نظامی سازمان منافقین در عملیات فروغ جاویدان 120 دستگاه تانک سبک کاسکاویل برزیلی و 40 دستگاه نفربر bmp1 و 30 قبضه توپ 122م‌م و جمعاً حدود 90 قبضه خمپاره 82 و 150 قبضه 60م‌م و 1000 قبضه آرپی‌جی 7 و 700 قبضه تیربار کلاش و 20 دستگاه تفنگ 106 م‌م و 60 قبضه مسلسل دوشکا و 50 قبضه موشک ضد هوایی دوش پرتاب سام 7 وصدها خودرو وکامیون لباس سازمانی منافقین در حمله لباسی مایل به رنگ خاکی بود که شباهت زیادی به لباس فرم نیروهای بسیج وارتش ایران داشت هم چنین این گروه در حمله از پرچم خود که در رنگ بندی شبیه پرچم رسمی ایران بود استفاده کرد جنگنده های عراقی قبل از شروع حمله زمینی پایگاههای هوایی نوژه-دزفول –تبریز- پایگاه تیپ 2 لشگر 28 در سقز و همچنین سایت راداری سوباشی را بمباران کردن سایت سوباشی ( البته در 5 مرداد ) مورد اصابت چند موشک هوا به زمین گرفت و 19 تن از کارکنان آن به شهادت رسیدن پایگاه هوایی نوژه توسط جنگنده ها ی عراقی از جمله میراژدر چندین نوبت به خصوص به وسیله بمب های خوشه ایی تاخیری مورد هدف قرار گرفت بمباران به حدی بود که تعدادی از بمبهای خو شه ایی در زیر واطراف هواپیماهای مستقر در پایگاه پخش شدن اشتباه ایران هشدارهای از سوی نیروهای ارتش و سپاه حاضر در منطقه نسبت به تحرکات شدید و انتقال تجهیزات ونیروی توسط منافقین به رده های بالاتر ارسال شده بود و حتی فرمانده وقت نیروهای زمینی خطر حمله منافقین را گوش زد کرده اما اقدام لازم حداقل بر ای مقابله با حملات منافقین در منطقه صورت نگرفت البته با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه کسی فکر یک حمله به این ابعاد و به صورت مکانیزه را توسط عراق ویا حتی منافقین را نمیگرد سپهبد شهید صیاد شیرازی من در خانه بودم که ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو می‌آید، من گفتم خدایا کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید؟! این چه جور دشمنی است؟! گفت: ما نمی‌دانیم، گفت رسیده‌اند به کرند و آنجا را هم گرفتند. بعد هم حرکت کرده به سمت اسلام آباد غرب، بعد هم کرمانشاه و همین طور دارد جلو می‌آید! این چه دشمنی است؟ ما همچنین دشمنی ندیده بودیم که اینطور از یک جاده سرش را بیندازد پایین و بیاید جلو! فرمانده وقت نیروی زمینی سرتیپ دوم حسن سعدی «با وجود پایان جنگ ما همچنان باید مراقب تحرکات دشمن و همچنین منافقین باشیم» نیروهای ایرانی با توجه به گزارش های واصله درباره تجمع منافقین در مرز خسروی میتوانستن حداقل در حد فاصل گردنه پاتاق تا اسلام اباد را با نیروی نه چندان زیاد پوشش بدهند به طور مثال پایگاه تیپ 12 قائم در 10 کیلومتری تنکه چهار بر پا شده بود در زمان حمله منافقین چندین گردان در پایگاه حضور داشتن البته همین نیرودر چهارم مرداد پیشروی منافقین رابرای یک روز سد میکند و یا پادگان ارتش در سرپل ذهاب امیر سید حسام هاشمی <<یک اشتباهی که اینجا از سوی ما سر زد این بود که یگان‌های ما در محور سرپل ذهاب، از گردنه پاتاق عبور نکردند و بدین ترتیب محور «کرند - اسلام‌آباد» خالی ماند. یگان‌هایی که عقب‌نشینی کردند به پادگان ارتش در سرپل‌ذهاب رفته بودند. در نتیجه هیچ نیرویی از ما در محور پاتاق به کرند و اسلام‌آباد نمانده بود. روز سوم مرداد منافقین با کمک عراق از این محور و همچنین محور دالاهو وارد خاک ما شدند و خودشان را به اسلام‌آباد رساندند. در پادگان اسلام‌آباد، هم سپاه و هم ارتش، نیرو‌های باقی‌مانده داشتند، اما نیروی رزمی نه؛ نیرو‌های رزمی آن‌ها در جنوب بودند. به خاطر قصوری که ما داشتیم و گردنه پاتاق را نبسته بودیم منافقین فرصتی به دست آوردند و نفوذ کردند. گردنه پاتاق مواضع مستحکمی داشت و می‌شد با یک دسته پیاده آن را کنترل شود. متاسفانه یگان‌های ما در عقب‌نشینی که انجام دادند به طرف پادگان‌ها که نزدیک‌تر بود رفته بودند و این محور‌ها را رها کرده بودند. منافقین هم که نیرویی را در برابر خود نمی‌دیدند سرشان را پایین انداختند و از کِرند عبور کردند و به اسلام‌آباد رسیدند.>> در کنار موارد بالا نیروهای ایرانی برای دفع حمله سراسری ارتش عراق به و جنوب غرب منتقل شده بودن و این مناطق از نیروهای ایرانی تقریبا خالی شده بود .با شروع حملات عراق در جبهه میانی و جنوبی نیروهایی ایرانی برای جلوگیری از دادن تلفات و اسیر بیشتر برخی از مناطق رو تخلیه کردن سردار ناصح فرمانده وقت سپاه نبی اکرم در اینباره می گوید ((منطقه چنان از نیروی پدافندی خالی بود که عراقی ها راحت جولان می دادند و در سرپل ذهاب از ما رد شدند)) ویا صفرعلی براتلو از فرماندهان لشگر 6 سابق سپاه ((مرصاد برای نظام یک غافلگیری به وجود آورد و کسی احتمال نمیداد که منافقین این کار را بکنند. به دلیل حمله مجدد عراق به خاک ایران پس از قبول قطعنامه، بیشتر یگانها از غرب به جنوب رفتند. اوج غربت بود؛ یعنی غرب کشور هیچ کس نمانده بود. همه به جنوب رفته بودند)) وهمچنین وفیق السامرایی از فرماندهان اطلاعات نظامی استخبارات عراق ((نیروهای ایران و عراق به دنبال پشت سر گذاشتن هشت سال جنگ، از مرحله صلح با استراحت نیمه کاملی استقبال به عمل آوردند. نیروهای ایران اقدام به سبک کردن و عقب کشیدن تعدادی از یگانهای خود از منطقه مورد نظر در این عملیات، در محور «خانقین _ تهران» نمودند و تعدادی از یگانهای لشکر هشتاد و یک زرهی و سپاه پاسداران به پادگانهایشان و مناطق غیررسمی منتقل گردیدند. در محور عملیاتی سازمان، غیر از چند یگان سبک، نیروی دیگری حضور نداشت و علاوه بر آن فعالیت در بسیاری از نقاط دیده‌بانی اطلاعاتی ضعیف شده بود. در مجموع آمادگی رزمی به پایین ترین سطح ممکن تنزل پیدا کرده بود)) پایان قسمت اول جمع آوری شده توسط خودم منبع : MILITARY.IR ========= این مقاله تقریبا حاصل دوماه زمان ومطالعه صدها منبع مختلف والبته قابل استناد بود دلیل انتخاب عملیات مرصاد هم وجود تصاویر و مطالب گوناگون ومستندی بود که همین کار رو راحتتر میکرد . حقیقتا قصد بر این بود که حداکثر یک هفته بعد از سالروز عملیات مرصاد این مطلب رو منتشر کنم ولی دیدم به این سادگی نیست خرابی سایت و چند دلیل دیگه مانع انتشار این مطلب شد بهترین وقت رو سالگرد شروع جنگ تحمیلی دیدم برای کم شدن مطالب برخی از نکات رو حذف کردم ویا بهش زیاد توجه نکردم البته ممکنه مطالبی رو هم جا گذاشته باشم که در اون صورت دوستان میتونند کمک کنند نکته مهم تر اینه که هنوز مقاله رو تموم نکردم ولی دیگه بیش از این نمیشد صبر کرد
  5. 3 پسندیده شده
    بسم الله.................. نقش هوانیروز در عملیات: هوانیروز در این عملیات با بکارگیری بیش از 56 فروند بالگرد: 1- مدت 425 ساعت پرواز در طول عملیات 2- انهدام 115 دستگاه انواع خودرو 3- انهدام 29 دستگاه تانک برزیلی 4- ترابری 3360 نفر از نیروهای خودی (تیپ نبی اکرم) با عملیات هلی برن در شب به منطقه 5- تخلیه 388 نفر مجروح به بیمارستان. در این عملیات 3 فروند بالگرد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و یک نفر خلبان بنام ستوانیار حسین فرزانه به شهادت رسید. البته از سه بالگرد مورد هدف گیری شده یک فروند سقوط کرد. خوشبختانه دو خلبان این بالگرد کبری موفق شدن با کمک ساکنین محلی صحیح و سالم به نیروهای خودی برسند در بحث نیرویی هوایی هم 123 سورتی پراوز و 36000 پوند مهمات مصرفی گزارش شده . البته در چندین منبع رقم 360000 عنوان شده بود که احتملا اشتباه بوده تلفات خاصی هم در نیروی هوایی گزارش نشده . تنها یک فروند هرکولس در پایگاه نوژه توسط بمب های خوشه ایی جنگنده های عراقی هدف قرار گرفته . یکی از بمبچه ها به بال هرکولس نفوذ کرده وبعد از چند ساعت منفجر شده بخش های نسبتا زیادی از هوایپما مذکور دچار اسیب میشه بیشتر اسیبها هم به سیم کشیها وارد شده نزدیک به 20 کیلومتر سیم سوخت یا اسیب دید =================================================================================================================================== در عملیات مرصاد بخش عمده ایی از زرهپوشهای منافقین رو تانک های سبک کاسکاول تشکیل میدادن منافقین در کنار این خودرو زرهی توپ دار مدل نفربر اون رو هم مورد استفاده قرار دادن تا حالا بنده تصویری از این مدل که در اختیار منافقین باشه ندیدم به طور اتفاقی در یک مستند تصاویری از نفربر زرهی کاسکاول < Urutu > با نام EE11 که به غنیمت گرفته شده به نمایش درامده . رژیم صدام هم از این نفربر در حمله به کویت و عملیات طوفان صحرا استفاده کرده
  6. 3 پسندیده شده
    بسم الله.................. قسمت چهارم و آخر برخی از یگان های به وسیله بالگرد بروی ارتفاعات حد فاصل تنگه چهار زبر تا دشت وتنگه حسن اباد هلی برن شدن برخی هم در تاریکی وبا پای پیاده خود را به ارتفاعات مشرف بر تنگه چهار زیر وحسن آباد رسانده . تعداد بیشتری نیروها هم با بالگردهای شینوک بر منطقه چهار زبر منقل شدن تا خطوط دفاعی را مستحکم تر کنند ارتش عراق به عنوان عقبه نیروهای منافق اطلاعات کافی از عقب نشینی یگانهای تحت امر خود را در اختیار ارتش ازادی بخش قرار نداده و این نیرو کماکان تصور میکردن که ارتش عراق پادگان سر پل ذهاب رو تهدید واز تنگه صالح اباد در حال تهاجم برای ورد به محدود شهر ایلام است اما واقعیت چیز دیگری بود عراق دست به یک عقب نشینی سریع زده و جناح راست منافقین را تخلیه کرده حتی حملات از سمت جاده ایلام و هلی برن نیرو بروی سه راهی ملاوی بروی باند فرود اضطراری هم نتوانست نیروهای مجاهدین را از خواب بیدار کند . شاید یکی از دلایل غفلت از توان واقعی نیروهای ایرانی همین حملات به ملاوی و شهر اسلام آباد بود با وجود دادن تلفات زیاد ولی ارتش ازاد بخش موفق شد این حملات محدود را دفع کنند و همین دفع حملات یک تصور غلط را در ذهن فرماندهان رده بالایی ایجاد کرده که توان جمهوریی اسلامی همین است واین حرکات ضد حملات اصلی بود . زد خوردها در تمام طول شب و بامداد پنجم مرداد ادماه داشت . دو طرف طرح ها وبرنامه هایی برای صبح داشتن . با روشن شدن هوا حملات متقابل دو طرف شروع شد نیروهای ارتش ازاد بخش شروع به گلوله باران منطقه چهار زبر کرده وهمزمان جنگنده ها عراقی حملات سنگین خود را به مواضع وعقبه نیروهای ایرانی شروع کردن . با این حملات وآتش باری ستون منافقین که با نیروهای برگشته از اسلام اباد دوباره تقویت شده بود حملات زمینی خود را آغاز کردن اما غافل از اینکه در طرف مقابل هم قوای ایران صبح روز 5 مرداد را آغازعملیات برای عقب زدن کامل دشمن در نظر گرفته بودن . نام عملیات مرصاد به معنی کمین گاه انتخاب شد با اعلام اغاز عملیات قوای ایران هم متقابلا دست به گلوله باران منطقه زد . بمب افکن های تایگر پایگاه تبریز و فانتوم های پایگاه نوژه شروع به بمباران ستون منافقین کردن. محلک ترین حمله را دو فروند فانتوم پایگاه نوژه بر علیه این ستون ترتیب داد . بعد از حملات جنگنده ها نوبت به بالگردهای کبری هوانیروز رسید که عموما در دسته های دو فروندی حملات رو شروع کردن منافقین که خود آغاز گر حملات در صبح بودن تحت حملات سنگین هوایی قرار گرفته وسازمان رزم خود را در حالی فروپاشی میدیدن . بعد از فروکش کزدن حملات هوایی ایران نیروهای پیاده حملات زمینی را آغاز کردن . یکی از یگانهای که در پیشروی اولیه نقش مهمی داشت تیپ ولی امر بود < خلاصه ترجمش میشه گارد رهبری> وظیفه اصلی این یگان حفاظت از رهبر ایران و مراکز وشخصیتهای مهم در تهران بود که با شروع حملات ارتش آزادی بخش این نیرو برای عقب زدن مهاجمین به منطقه اعزام شد. نقشه های بالا دقیق تر نقشه در باره محورهای عملیات نیروهای ایرانی است . این تصاویر از روی یک فیلم که سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در حال توضیح محورهای عملیات است برداشته برداشته شده . بخش عمده ایی از نیروهای ارتش آزادی بخش در حملات هوایی وبالگردی آسیب و یا منهدم شده بودن با شروع حملات زمینی اوضاع برای این نیروها بدتر شد نیروهای ایرانی از سه محور حد فاصل چهار زبر تا حسن اباد را تحت حمله قرار داده بود یکی از سمت جاده اصلی دو محور دیگر از طرفجناح راست وچپ و کوههای مشرف بر جاده منافقین مجبور شدن دست از حملات بر داشته و حالت دفاعی به خود بگیرند همزمان در چندین کیلومتر عقب تر نیروهای تیپ 27 سپاه از سمت جاده ملاوی حملات را برای قطع کردن عقبه منافقین شروع کردن ساعتی بعد هم 5 گردان دیگر از سمت جاده ایلام خود شهر اسلام اباد را مورد حمله قرار دادن قبل از پاکسازی شهر این یگانها وارد پادگان الله اکبر شده و با یک درگیری نسبتا سنگین این پادگان را تصرف کردن . ارتش ازادی بخش از سه محور بشدت تحت فشار بود بعد از پشتیبانی هوایی عراق در صبح با وجوددرخواستهای فروان از عراق حملات هوایی خاصی بر علیه نیروهای ایرانی صورت نگرفت . با گذشته هر ساعت امار تلفات ارتش ازادی بخش به طور محسوسی بالا میرفت و هر لحظه امکان قطع جاده اسلام اباد به حسن اباد به عنوان عقبه منافقین بود و از همه بدتر مقر فرماندهی این نیرو در خود شهر هم در حال سقوط بود بعد از گذشت تقریبا 12 ساعت از درگیریها دستور عقب نشینی به نیروها ارتش ازادی از محور چهار زبر به طرف اسلام اباد صادر شد البته درا ین عقب نشینی بخشی از نیروهای ارتش آزاد بخش با توجه به به تصرف در امدن ارتفاعات مشرف بر جاده موفق به باز گشت نشدن و در یک حالت محاصره قرار داشتن قالب این نیروها با رها کردن تجهیزات از طریق مناطق کوهستانی سعی کردن عقب نشینی کنند یکی از نیروهای جدا شده از سازمان <<حوالی 10 صبح بود که از ناحیه شکم مجروح شدم و من را به زیر پل حسن آباد که اکثر زخمی‌های مرصاد آنجا بودند، منتقل کردند. از حسن آباد به فرمانداری اسلام آباد رفتیم. تعداد زخمی‌ها خیلی زیاد بود و اکثرا حال وخیمی داشتند. ما را از آنجا به کرند و سپس به سر پل ذهاب بردند و از سرپل ذهاب بوسیله هلی‌کوپتر عراقی به بیمارستانی در بغداد منتقل کردند. هوا در حال تاریک شدن بود که تعداد زخمی‌ها در بیمارستان به قدری شد که مابقی مریض‌ها را از آنجا منتقل کردند و بیمارستان بصورت کامل در اختیار سازمان قرار گرفت.>> نقل قول دیگر از عضو سابق این گروه <<نیروهای عملیاتی سازمان به دشت وسیعی به نام حسن آباد در نزدیکی کرمانشاه رسیدند. گردنه بعدی "چهارزبر"بود که جاده آسفالته از بین این دشت و گردنه عبور می‌کرد. در اینجا ارتش ایران با یک حمله غافلگیرانه و ساده توانست جلوی عبور یگان‌های عملیاتی سازمان را سد کرده و نفرات را در دشت حسن آباد و بین دو گردنه حسن آباد و پاتاق، ابتدا زمینگیر و سپس محاصره کندحتی یک نفر از نیروهای سازمان نیز نتوانست از گردنه دوم عبور کند! در این درگیری حدود2000 نفر از نیروهای سازمان منافقین کشته شدند و آنهایی که از پشت نیروهای محاصره شده وارد منطقه می‌شدند با مشاهده وضعیت و صحنه درگیری، به سمت عراق عقب نشینی می‌کردند. تعدادی هم که زنده مانده و نتوانستند عقب نشینی کنند آواره کوه و دشت شدند. تعدادی به سمت ایران رفتند، تعداد محدودی اسیر شدند. تعدادی کمی نیز به کشورهای دیگر گریختند.>> و نقل قول دیگر <<عراقی‌ها هم پشتیبانی توپخانه‌ای و باز کردن خط را به‌عهده گرفتند. پشتیبانی هوایی را هم پذیرفتند تا اعضای سازمان فقط بتوانند ورود پیدا کنند. رجوی مدعی بود که عراق پشتیبانی هوایی نداد، اما عراق می‌گفت: ما پشتیبانی دادیم تو نتوانستی کاری بکنی. بالاخره شکست فروغ جاویدان به جایی رسید که منافقین همین‌که توانستند برگردند خودش خیلی بود چون اگر واقعاً ایران می‌خواست جلویشان را ببندد، می‌توانست همه‌شان را قتل‌عام کند>> با عقب نشینی از چهار زبر وتحت فشار قرار گرفتن اسلام اباد همه چیز برای ارتش به اصطلاح آزادی بخش تمام شده بود و حالا این نیرو در ابتدا کادر رهبری خود را از ایران خارج کرد وبه تدریج با تاریک شدن هوا دستور عقب نشینی سراسری به نیروها خود صادر کرده در روز 6 مرداد نیروهای ایرانی از سمت سه راهی ملاوی کاملا جاده اسلام اباد به جهار زبر را قطع کرده بودن هچنین نیروهای ایرانی حملات اصلی را برای پاکسازی کامل شهر شروع کردن البته بخش زیادی از یگانهای ارتش ازادی بخش یا منهدم بودن ویا دست به عقب نشینی زده بودن فرماندهان ایرانی با اطلاع از قطعی شدن عقب نشینی ارتش ازادی بخش برای به دام انداختن سایر نیروهای این سازمان هم دست به یک عملیات دیگر زدن بدین منظور 5 بالگرد شینوک در پناه بالگردهای کبری بروی ارتفاعات مشرف برتنگه پاتاق اقدام به پیدا کردن نیرو کردن . بخش عمده ایی از نیروهای باقی مانده سازمان توانستن خود را به خاک عراق بر سانندن آن دسته هم که موفق به فرار نشدن یا با خوردن قرص سیانور دست به خودکشی زدن ویا به کوه های منطقه پناه بردن وتا دو هفته نیروهای ایرانی در حالی پاکسازی منطقه بود اکثر ایران افراد یا کشته ویا به اسارات درآمدن و تعدادی اندکی موفق شدن خود را به خاک عراق برسانند. بدین ترتیب قمار سه روزه ارتش ازادی بخش به یک فاجعه تمام شد تلفات دو طرف نیروهای منافقین در ابتدای کار تنها کشته شدن 1000 تن از افراد خود را اعلام کردن اما با گذشت زمان این تعداد به تقریبا 1300 نفر افزایش یافت از افسران بخش جنگ وزارت اطلاعات ایران <<نکته‌یی درباره‌ی تلفات سازمان بگویم. چیزی که خود سازمان در رابطه با تلفاتش اعلام کرد، ۱۲۶۳ نفر بود که تقریباً شاید بیش از ۲۰ نفر از ۵۰ نفر، اعضای هئیت اجرایی که در رده‌ی سازمان بعد از رهبری قرار داشتند، در این عملیات کشته شدند که ۵ نفر از آن‌ها فرمانده تیپ بودند. حدود۶۰ نفر دست‌گیر شدند که تعدادی از آن‌ها مانند فرهاد الفت، سعید شاهسوند و طاهره مهدوی شاه‌بس از عناصر شاخص بودند که اطلاعات مهمی هم داشتند. در این عملیات، بیش از ۱۱۰۰ نفر زخمی شدند که خودشان اعلام کردند که ۱۱ نفر از آن‌ها کشته شدند. اما بعداً که ما پی‌گیری کردیم، از این ۱۱۰۰ نفر مجروحی که این‌ها اعلام کرده بودند، ۹۹۴ نفرشان بعداً ردیابی و پیدا شدند. یعنی بیش‌تر از ۱۰۰ نفر از آن‌ها کشته شده بودند. خودشان اعلام کرده بودند که ۶۱۲ خودرو، ۷۲ تانک و زره‌پوش، ۲۱ توپ و ۵۱ تفنگ ۱۰۶ سازمان از بین رفته است >>. البته براوردهای زیادی حاکی از کشته شدن حداقل2 هزار نفر از نیروهای سازمان در این عملیات است خیلی از اعضای سابق سازمان هم رقم دو هزار نفر را رقم دو هزار نفر را تایید کردن به طور مثال عضو سابق سازمان <<سازمان تبلیغات گسترده‌ای داشت برای اینکه بتواند نیرو جمع کند و سمپات در سراسر دنیا داشت. تعدادی از خارجی‌هایی که سازمان برای این عملیات جذب کرده بود به این عنوان بود که ما در ایران می‌رویم و در میدان آزادی با موفقیت به جشن و پایکوبی می‌پردازیم. اما افرادی که از خارج آمده بودند آموزش نظامی ندیده بودند و به محض پیاده شدن با یک تیر کشته شده بودند. آن‌ها حتی پوتین پوشیدن را هم بلد نبودند. اکثر آن‌ها از کشورهای اروپایی بودند و تعداد نیروهایی که از خارج آورده بودند فکر می‌کنم حدود هزار نفر بود. من چون در پرسنلی بودم می‌دانستم حدود ۲ هزار نفر کشته شده بودند. اما تنها عکس حدودا هزار نفر را در آمار به عنوان کشته‌ها برای تشکیل پرونده ثبت کردند. تقریبا کسی از نیروهای ما از عملیات مرصاد برنگشت. من در یگانی که بودم ۱۰-۱۵ نفر بودند که فکر می‌کنم یک نفر برگشت.>> اما طور خلاصه امار تلفات منافقین در حمله به صورت زیر است 2000 هزار کشته 1100 زخمی همچین 250 اسیر / دستکم 93 دستکاه تانک سبک و نفربر21 توپ 122 ميليمتري 51 تفنگ 106م م و 612 خودروی منهدم شد و 500 دستگاه انواع خودرو ونفربر تانک به غنیمت نیروهای ایرانی در امد در طرف ایرانی هم امار از زرهپوش و خودرو های منهدم شده در دست نیست ولی خسارات ها در این بخش احتمالا ناچیز بوده اما در بحث نیروی انسانی در حد فاصل 5 و 6 مرداد نزدیک به 300 نیروی ایرانی شهید شده اند که این امار مستند بوده نام نام خانوداگی محل و تاریخ شهید و هم چنین شغل را بیان کرده اما به تازگی اسنادی منتشر شده که امار تلفات دقیق وتفکیک شده نیروهای ایرانی را بیان میکنند البته امار شهدا مربوط به تنها عملیات مرصاد نبوده بلکه محدود زمانی 3 تا 9 مرداد را شامل میشود و یگانهای حاضر در این سند با سند مجروحین مقداری تفاوت دارن به طور خلاصه امار شهدا احتمالا شامل تمام شهدادی نظامی وغیر نظامی چه ارتش و چه سپاه و بسیج بوده که از تاریخ 3 تا 9 مرداد در منطقه عملیات مرصاد ویا مناطق نزدیک به آن مثل جبهه میانی به شهادت رسیده برخی از یگانها هم بعد از عملیات به منطقه رسیدن پایان منبع : MILITARY.IR
  7. 3 پسندیده شده
    بسم الله.................. قسمت سوم همکاری عقبه همزمان با شروع حملات ارتش ازدی بخش به خاک ایران تعداد زیادی از هوادران و گروههای مسلح این سازمان در خاک ایران شروع به حرکت به سمت شهری غربی کشور کردن در واقع به نظر میرسد منافقین حساب ویژه ایی روی این نیروها باز کرده بودن وبا ملحق شدن این نیروها سازمان رزم ارتش به اصطلاح ازادی بخش چند برابرمیشد وحداقل می توانست با پشتبانی عراق شهر کرمانشاه واین استان را پاتخت خود اعلام کند وحرکت به سمت همدان وتهران را اغاز کنند . هواداران این گروه با تجمع در شهرهای همدان وبخصوص کرماشناه منتظر رسیدن ستون منافقین بودن که هم زمان در داخل شهر درگیریها رو شروع کنند و زمینه ساز سقوط سریع شهر باختران سابق وکرمانشاه فعلی شوند حتی برخی از این نیروها به ارتفاعات مشرف بر مناطق درگیری رفته و حرکت نیروها را رصد میکردن . نا امن بودون واحتمال سقوط شهر باختران به حدی بود که فرماندهان نظامی به مرحوم رفسنجانی پیشنهاد کردن که این شهر را ترک کنند . هواداران مجاهدین با پوشیدن لباسهای بسیجی و گذاشتن ریش خود را نیروهای داوطلب معرفی کرده و دسته دسته وارد شهر میشدن به همین دلیل نیروهای ایرانی با برپایی ایستهای بازرسی گشت زنی متعدد افرادمظنون را بازداشت کرده ویا سریعا اقدام به تیراندازی به این دست افراد می کردن به نقل از ابراهیم حاتمی کیا از فیلم سازان ایرانی <<شب که شد ما عملاً مجبور شدیم برویم به طرف باختران. شهر باختران یک شهر خیلی غریب و به قول بچه‌ها حالت وسترن پیدا کرده بود. از قبل هم اعلام شده بود که شهر آلوده است و یک عده دیگر از منافقین داخل آن هستند و قیافه‌های آن‌ها شبیه بچه‌های ما است. حتی دوستان به من می‌گفتند که لباس خاکی‌ات را عوض کن و ریشت را بزن، یعنی تا این حد از لحاظ قیافه به این‌ها شباهت داشتیم. وقتی در شهر راه می‌رفتیم حس می‌کردیم همه به هم مظنونیم. چند نفر از منافقین را هم که دستگیر کرده بودند دیدیم، آن‌ها کاملاً خودشان را از لحاظ ظاهری شبیه ما کرده بودند و عملاً آدم از دیدن این وضعیت گیج می‌شد. ماشین «لندرور» آقا مرتضی(آوینی) برای ما دردسر شده بود. چندین‌بار نزدیک بود بچه‌های خودی ما را اعدام کنند! که فریاد زدیم،‌ نزنید ما خودی هستیم>. در سایر شهرها هم هوادران این گروه خود را برای سازماندهی وشروع اقدامات آماده میکردن . تعدادی زیادی از اعضای سازمان منافقین در زندان در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودن که با هماهنگی هایی که از قبل صورت گرفته شده بود با شنیدن آغاز حملات شورش در زندان ها را اغاز و کنترل بندها و برخی از ساختمان در تعدادی زندان را بدست گرفتن االبته بعد از سرکوب ارتش به اصطلاح آزادی بخش این شورشیان هم سرکوب وتعدادی زیادی از انها سریعا محاکمه و به حق اعدام شدن تصاویری از بازداشت و اعدام نیروهای ارتش ازادی بخش که در پشت خطوط و شهرهای استان کرمانشاه در حال خرابکاری وآماده شدن برای الحاق به ستون منافقین میشدن فرشتگان نجات ستون منافقین در مسیر حرکت به سمت کرمانشاه به جز دو سه مورد درگیری پراکنده مقاومتی بر سر راه خود ندید تا اینکه در حوالی دشت وگردنه حسن آباد مشاهد کرد تعدادی از نیروهای ایرانی دست به مقاومت سازمان یافته تر بر علیه آنها میزنند این نیروها در واقع یگانهای گردان سید الشهدا (ع) از شاهرود به استعداد سه گروهان. (گروهان 80نفره) گردان قمر بنی هاشم (ع) از دامغان به استعداد یک گردان منها (یکی از گروهانها، از نیروهای گردان امام حسین (ع) گرمسار بوده که در گردان قمر بنی هاشم سازماندهی می شوند.) گردان امام رضا (ع) از سمنان به استعداد یک گروهان درابتدا و دو گروهان در روز چهارم مرداد ماه. گردان روح الله از دامغان به استعداد یک گروه تابع تیپ 12 حضرت قائم بودن که سعی در خرید زمان و متوقف کردن نیروهای دشمن را داشتن چند کیلومتر آنطرف تر نیروهای مهندسی تیپ در حال احداث خاکریز و بستن جاده در تنگه چار زبر(مرصاد) هستن بعد از فرمان رهبر ایران برای اعزام به جبهه ها نزدیک 4 هزار نفر از نیروهای استان سمنان به کرمانشاه اعزام شده بودن که بخش قابل توجهی از انها در اردوگاه صادقین تابع تیپ 12 سپاه مستقر شده بودن در مجموع نزدیک 1500 تن از اعضای این یگان در عملیات مرصاد ودرگیری با ارتش ازاد بخش حضور داشتن که67شهید و 228 زخمی مجموع کل تلفات این تیپ به عنوان اولین یگان سازمان یافته درگیر بود به اضافه نیروهای فوق یک گردان از نیروهای تیپ انصار الحسین همدان هم در منطقه حضور داشت همچنین دو گردان لشگر 9 بدر که عموما از سربازان وپناهندگان عراقی تشگیل شده بود در مسیر حرکت به سمت جبهه میانی به صورن اتفاقی مسیر کرمانشاه به اسلام اباد را انتخاب کرده و درست در هنگام عبور منافقین از شهر اسلام اباد به تنگه چهار زیر رسیده این نیروها هسته اولیه مقاومت سازمان یافته را در منطقه تشکیل داده بودن شهید صیاد شیرازی ((دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر 214 آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا كبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیكوپتر 214 جلو نشستیم. گفتم: همین جور سر پایین برو جلو ببینیم، این منافقین كجایند. همین طور از روی جاده می‌رفتیم نگاه می‌كردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. 25 كیلومتر كه گذشتیم، رسیدیم به گردنه «چهار زبر» كه الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه مرصاد». من یك دفعه دیدم، وضعیت غیرعادی است، با خاك ریز جاده را بستند یك عده پشتش دارند با تفنگ دفاع می‌كنند. ملائكه و فرشتگان بودند! از كجا آمده بودند؟ كی به آنها مأموریت داده بود؟! معلوم نبود. هلیكوپتر داشت می‌رفت)) یار همیشگی همزمان با درگیری نیروهای پیاده با ستون مجاهدین خلق سرتیپ صیاد به بالگردهای کبری دستور حمله را صادر کرد اما بالگردهای بعد از نزدیک شدن به دشمن به دلیل هم رنگ بودن لباس نیروهای دشمن با نیروهای خودی و استفاده منافقین از پرچمی شبیه پرچم ایران و ترس خلبانان از دادگاهی شدن واعدام به دلیل حمله به نیروهای خودی از حمله خودداری کرده و برگشتن وبعد از اصرار وتهدید بی فایده صیاد شیرازی برای اغاز حملات منافقین تیراندازی به طرف بالگردها رو شروع کردن همین امر سبب قانع شدن خلبانان برای حمله شد . یکی از راکت های پرتابی از سوی بالگردهای کبری به ماشین حمل مهمات منافقین اصابت کرده و سبب انفجار مهیبی میشود یکی از جنگنده های فانتوم نیروی هوایی هم در شروع حملات در حوالی گیلان غرب به ستون منافقین برخورد کرده اما به تصویر اینکه نیروهای خودی که در حال عقب نشینی هستن از حمله صرف نظر میکند اما با دیدن عقبه این ستون که تا خاک عراق ادامه دار تصمیم به حمله میکند و دست کم 6 بمب روی ستون دشمن ریخته در همین حین یک موشک دوش پرتاب سام 7 به سمت فانتوم شلیک میشد که جنگنده مذکور با یک گردش شدید از دست موشک فرار میکند در چند مورد دیگر هم جنگنده های ایرانی به تصور خودی بودن نیروها با توجه با لباس واعلائم از حمله خودداری میکنند ستون منافقین که در ساعت 2 بامداد 4 مرداد در حوالی حسن آباد زمینگر شده بود با کمک سایر تیپها موفق شد منطقه حسن آباد را پشت سر گذاشته وحوالی صبح به تنگه چارزبر برسد در چند صد متری تنگه آماج حملات آرپی جی زنهای ایرانی قرار گرفتن در این حین هم حملات بالگردهای کبری ارتش شروع شده و با گذشت زمان آمار کشته وزخمی های سازمان و تجهیزات منهدم شده سیر صعودی به خود میگرفت . با مشخص شدن جدی بودن حملات منافقین فرماندهان نظامی ایران با حضور مرحوم هامشمی رفسنجانی در شهر کرمانشاه برای دفع وعقب راندان دشمن ستاد عملیاتی تشکیل داده. در این زمان نیروهای عراقی از 3 مرداد بر اثر مقاومت وضد حملات نیروهای ایرانی در جبهه جنوبی غربی ومیانی عقب نشینی به داخل خاک عراق را شروع کردن همین امر سبب آزاد شدن تعداد قابل توجهی از یگانهای ایرانی شد برخی از این یگانهای برای مقابله با منافقین ازخطوط نبرد اعزام استان کرمانشاه ه شدن همچنین سیل نیروهای دواطلب مردمی از 31 تیر ماه به سمت جبهه سرازیر شده بود به وطوری که در یک بازه زمانی خیلی کوتاه نزدیک 120 هزار دواطلب جدید برای اعزام ثبت نام کردن . تقریبا 60 گردان از نیروهای سپاه وبسیج یا در منطقه حضور داشته ویا خود را به منطقه رسانده <البته برخی از یگان های بعد از عملیات به منطقه رسیدن> در کنار این 60 گردان نیروهای از لشگر 81 به همراه تیپ 35 تکاور و 55 هوابرد و گروههای توپخانه 33و44ارتش نیز درمنطقه حضور داشته یگانهای سپاه واستعداد تقریبی انها در منطقه لشگر 6 پاسداران به استعداد 7 گردان لشگر 32 انصار الحسین(ع) به استعداد 7 گردان لشگر 57 اباالفضل(ع) به استعداد 2 گردان لشگر 155 ویژه شهدا به استعداد 3 گردان لشگر 9 بدر به استعداد 6 گردان تیپ مستقل 12 قائم(عج) به استعداد 3 گردان تیپ مستقل 75 ظفر به استعداد 1 گردان تیپ مستقل 66 ولی امر(عج) به استعداد 3 گردان تیپ مستقل 36 انصار المهدی به استعداد 3 گردان معاونت فرهنگی قرارگاه نجف به استعداد 1 گردان كمیته انقلاب اسلامی به استعداد 2 گردان قرارگاه مقدم نیروی زمینی سپاه لشگر 27 محمد رسول الله(ص) به استعداد 4 گردان لشگر 17 علی ابن ابیطالب(ع) به استعداد 1 گردان لشگر 33 المهدی(عج) به استعداد 1 گردان لشگر 71 روح الله به استعداد 3 گردان سپاه ناحیه لرستان به استعداد 2 گردان چهار تیم اتش دیگر از هوانیروز برای حمله اضافه شد نیروی هوایی هم بعد از کم شدن تحرکات عراق وتعمیر وپاکسازی باندهای پراوز و خنثی سازی بمبهای خوشه ایی بخصوص پایگاه نوژه حملات خود را بروی نیروهای منافقین متمرکز کرد جز معدود تصاویری از حمله فانتوم های نیروی هوایی ایران به ستون مهاجمین / این تصاویر توسط نیروهای منافقین ضبط شده است نیروهای به اصلاح ارتش آزادی بخش در حوالی تنگه چهار زبر توسط بمب افکن های و بالگردهای ارتش شدیدا تحت فشار بودن ارتش ازادی بخش در تلاش برای تصرف مواضع پر پا شده در منطقه دست به چند حمله به صورت زرهی و حتی پیاده زد که هر بار با دادن تلفات و انهدام تجهیزات مجبور به عقب نشینی شدن برخی از یگان های ایرانی در ارتفاعات مشرف بر تنگه مستقر بودن نیروهای مجاهدین برای سرکوب این نیروها وهمچنین دو زدن تنگه چهار زبر به صورت مخفییانه خود را به ارتفاعات منطقه رسانده و با وجد مقاومت نیروهای ایرانی ولی موفق شدن بخشهای از ارتفاعات را تصرف کنند در تعدادی از نیروهای مردمی ایرانی که عموما از استان همدان بودن در پادگانی در حوالی تنگه مستقر و در حال سازماندهی بودن که به ناگاه مورد حملات جنگنده های عراقی قرار گرفتن ودهها تن از این نیروهای کشته ویا زخمی شدن با رسیدن سایر نیروهای کمکی خط دفاعی در این منطقه مستحکم شده بود واجازه پیشروی به دشمن را نمی داد به همین دلیل ستون دشمن در حدا فاصل گردنه حسن آباد تا چهار زبر متفرق و میخکوب شده بود با سد کردن پیشروی دشمن حالا نوبت شروع حملات نیروهای ایران یو گرفتن ابتکار عمل بود در مرحله نخست در حوالی بعد از ظهر چهارم مرداد دو بالگرد شینوک ویک فروند بالگرد 214 با اسکورت دو بالگرد کبری در چند سورتی پراوز نیروهای از تیپ 71 را در نزدیکی سه راهی ملاوی یا همان جاده اسلام اباد به پلدختر در محل باند اضطراری که در حوالی این جاده احداث شده بود هلی برن کردن نکته جالب در نزدیکی این باند در یک پناهگاه زیرزمینی تعدادی از افراد نیروی هوایی ارتش ایران هنوز حضور داشتن و منطقه را ترک نکرده بودن از تیپ 71 نزدیک 160 نفر پیاد شدن این نیروها یک ارتفاع مشرف بر سه راهی ملاوی و پمپ بنزین منطقه رو تصرف کرده وتقریبا در خطی به طول 2 کیلومتر مستقر شدن وظیفه این نیروها قطع کردن عقبه دشمن بود به طوری که هر خودرو ترددی در این منطقه رو منهدم میکردن تانزدیک دو ساعت اصلا منافقین متوجه این کمین و قطع شدن عقبه خود نشدن تا اینکه بر اثر درگیری برای انهدام یکی از خودروهای عبوری یک راکت آر پی جی به تانکر حامل سوخت اصابت وسبب انفجار مهیبی میشود با این انفجار نیروهای ارتش به اصطلاح آزادی بخش متوجه درگیریها و قطع شدن جاده میشود و حملات خود را برای باز پس گیری مناطقه شروع کردن در این زمان اسرایی ایرانی که در کنار مجاهدین وارد منطقه شده بود از فرصت استفاده کرده وشروع کردن به فرار در پی اینکاربی نظمی و هرج مرج زیادی را در بین نیروهای به وجود آمد از سمت جاده اسلام آباد به ایلام تعدادی از نیروهای مردمی بومی اسلام اباد با توجه به اشنایی به راههای منتهی به شهر وارد اسلام اباد شدن وبخشهای از شهر رو تصرف کردن منافقین که انتظار این حملات را نداشتن وتعدادی از نیروهای خود را از چار زبر به سمت اسلام اباد فراخواندن تا شهر و سه راهی ملاوی را پاکسازی کنند با تاریک شدن هوا ضد حملات منافقین شروع شده موفق شدن شهر را پاکسازی کنند حملات برای باز پس گیری سه راهی ملاوی هم شروع شد بعد از یک ساعت درگیری این منطقه مجددا باز پس و 3 تن از نیروهای ایرانی به اسارات گرفته شدن دقایقی بعد قوای ایران بعد از سازمان دهی مجدد دست به یک ضد حمله متقابل زده و سه راهی دوبار به کنترل نیروهای ایرانی در می اید دو تن از اسرای ایرانی موفق به فرار ونفر سوم در حین فرار کشته <شهید> میشود این منطقه سه بار بین طرفین دست به دست شده تا اینکه یگ گردان از تیپ دو لشگر 27 با استفاده از بالگرد به منطقه اعزام میشود این نیروها جایگزین نیروهای تیپ 71 شده . حملات خود را اغاز کردن ولی موفق نشدن مواضع را تثبیت و در نیمه شب سه راهی ملاوی به کنترل کامل منافقین در می اید . نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به چند کیلومتر دور تر شده این نیروها به تدریج با نیروهای بیشتری از لشگر 27 سپاه و نزدیک 100 تن از نیروهای کمیته شهرستان بروجرد تقویت شدن برخی از این نیروها از طریق جاده وبرخی هم با استفاده از بالگرد به منطقه رسیدن نیروهای تیپ 71 در این درگیری متحمل تلفات تقریبی 30 شهید ودهها زخمی شد. تقریبا 62 خودرو وزرهوپش منافقین در این عملیات هلی برن وکمین منهدم میشوند درهمان روز گروه توپخاته 33 ارتش در جنوب اسلام آباد مستقر شده وثبت تیر بروی جاده اسلام آباد به کرند و اسلام آباد به کرمانشاه را شروع کرده این یگان در طول عملیات نزدیک 4هزار گلوله توپ و صدها راکت کاتیوشا را شلیک کرد همیچن نیروهای35 تکاور برای تامین عقبه نیروهای حمله کننده در جاده گیلان غرب به اسلام آباد وپلدختر اسلام اباد مستقر شدندر محورگیلان غرب به اسلام آباد هم در نزدیکی جاده ایلام نیروهای تیپ 59 و 29 سپاه مواضع خود را برپا کرده در حوالی تنگه هم با فرا رسیدن شب و ملحق شدن برخی از نیروهای ی تازه مقدمات برای شروع حمله اصلی فراهم شد پایان قسمت سوم منبع : MILITARY.IR
  8. 3 پسندیده شده
    بسم الله.................. قسمت دوم در ساعت 4 بعد از ظهر3 مرداد 1367 نیروها از مرز خسروی وارد خاک ایران شدن عراقیها راه را برای منافقین باز کرده بودن وشهرهای قصر شیرین و سرپل ذهاب توسط عراق پاکسازی شده بود منافقین بدون درگیری خاصی وارد قصر شیرین و سر پل ذهاب شده تعداد اندکی از نیروهای ژاندارمری وارتش مجهز به چند دستگاه نفربر وحداقل یک تانک احتمالاام60 به آنطرف گردنه پاتاق عقب نشینی کرده اولین مقاومت در حد فاصل این گردنه تا کرند توسط تعدادی از نیروهای نظامی ایران از جمله یک تانک ام 60 ارتشی صورت میگیرد وبرای ساعاتی ستونهای مهاجمین رو متوقف وضرباتی به این نیرو وارد میکند سرانجام با دخالت بالگردهای میل عراق این تانک توسط موشک ضد زره شکاروفرمانده آن به شهادت میرسد (حداقل تا 5سال پیش لاشه تانک در تنگه پاتاق به عنوان سمبل مقاومت مستقر بود) در مجموع تعدادی محدود از نیروهای ژاندامری دژبان لشگر 81 ونیروهای مردمی سپاه کرمانشاه در تنگه پاتاق دست به مقاومت زدن که با دخالت هواگردهای عراقی این مقاومت های سرکوب شد در تنگه پاتاق پرچم منافقین در عملیات + عبور از قصر شیرین مجاهدین خلق درادامه کرند رو پاکسازی کرده و وارد شهر اسلام آباد شده اکثر نیروهای بسیج وسپاهی بومی شهر به منطقه گیلان غرب اعزام شده بودن به همین دلیل شهر تقریبا از مدافع خالی شده بود در نتیجه اسلام آباد غرب هم بعد از یک در گیری کوتاه سقوط کرد یکی از جنایت های این فرقه تروریستی بعد از تصرف اسلام اباد در بیمارستان امام خمینی این شهر رخ داد تمام کارکنان، مجروحان نظامی و شخصی را اعدام کرده و بعد پیکرهایشان را به داخل حیاط بیمارستان برده و آتش زدند. تصرف کرند غرب + ورود به اسلام آباد فريدون الماسی از فرماندهان حاضر در منطقه ((منافقین به هیچ کس رحم نکرده بودند. آن‌ها تعدادی از بیمارانی را که قادر به حرکت بودند، با دستان بسته داخل حیاط تیرباران کرده و تعدادی را هم روی تخت بیمارستان زنده زنده سوزانده بودند. در حین بازگشت، روحانی را دیدم که منافقین عمامه‌ سفیدش را به دور گردنش پیچیده و به خودرو بسته بودند و او را آن قدر در خیابان‌های اسلام‌آباد غرب بر روی آسفالت کشیده بودند که گوشت و پوست بدنش روی خیابان جا مانده و به شهادت رسیده بود.)) ایران ترابی از پرستاران حاضر در منطقه ((وقتی وارد بیمارستان (امام خمینی) شدم بیمارستان نبود میدان جنگ بود وارد بخشها که شدیم بخشها همه خراب چیزی که برایمان خیلی تاسف اور بود و تمام ما بدون استثنا نشدیم و گریه کردیم بخش نوزدان بود تختهای کوچک همه سوخته بودن جنازه ها توی این تختها این بچه ها ی نوزاد بخش .را آتش زده بودن تمام نوزادان با مادرها را آتش زده بودن مادرها پای تخت ها همه مثل زغال سیاه شده بودن)) در نزدیکی پمپ بنزین اسلام آباد هم منافقین چندین نفر را که دستهای انها بسته بود اعدام کردن و جنازه ها در همان مکان رها کرده محوطه حیات بیمارستان همزمان با یورش به شهر نیروهای منافقین حملات رو برای تصرف پادگان الله اکبر در دو کیلومتری منطقه شروع کردن .این پادگان که وابسته به لشگر 81 زرهی بوده هم به دلیل حملات عراق تقریبا از نیرو خالی شده بود تعدادی محدود سرباز و درجه دار به فرماندهی سرگرد برزو سلیمی در پادگان حضور داشته بعد از درگیری تعدادی از مدافعین پادگان شهید ویا توسط منافقین اعدام میشوند از جمله سرگرد بروز سلیمی که بعد از اسارات از همکاری با منافقین سربازده و محل اختفای ما بقیه مهمات احتمالی را لو نمی دهد. همچنین نزدیک 22 تن از نیروی پدافند هوایی در درگیریهای اسلام اباد و پادگان الله اکبر شهید یا اعدام شدن موقعیت پادگان الله اکبر + تصویر سرگرد شهید برزو سلیمی مردم شهرهای سقوط کرده با رها کردن زندگی وخانه خود به سمت کرمانشاه حرکت کردن پیشاپیش تعدادی از ساکنان بومی هم با حرکت در طول جاده ماشینهای عبوری را که از کرمانشاه به طرف اسلام آباد در حرکت بودن متوقف و خبر حمله منافقین جنایتها وسقوط شهرها را گزارش داده وخودرها عبوری هم مسیر خود را به سمت کرمنشاه تغییر میدادن در بین راه هم به دلیل تصادف ترافیک سنگینی بین اسلام اباد تا کرمانشاه ایجاد شده بود همه این عوامل سبب شد ستون منافقین پشت این ترافیک گیر افتاده و سرعت ستون بشدت کاسته شود و چند ساعت حیاتی وارزشمند را نصیب نیروهای ایرانی کند مردم آواره دو تن از اسرای ایرانی که به ظاهر زخمی شد وستون منافقین بدون توجه در حال ادامه مسیر هستن < برای جلوگیری از کم کردن سرعت معمولا عقبه به سروقت این افراد میاد> اشتباهی مهلک منافقین که شعار امروزمهران فردا تهران را سرداده و از فتح 48 ساعته پایتخت دم میزدند و حتی به تصرف کرمانشها هم دیگر راضی نبودن سرشار از هیجان وغروراصول اولیه پیشروی رو رعایت نمیکردن بیشتر شبیه نیروی بودن که میخواستن در یک راهپیمایی ویک رژه شرکت کنند اصلا در عرض گسترش پیدا نکردن وجناحین و عقب خود را پوشش ندادن هیچ گونه نیروی ذخیره واحتیاطی قابل توجهی در عقبه خود در نظر نگرفته بودن تنها با نزدیک 5 هزار نیرو میخواستن هر چه سریعتر خود راه به کرمانشاه رسانده . هر چقدر از مرزهای عراق دور میشدند چتر دفاع هوایی عراق کمتر و پوشش هوایی توسط جنگنده های این کشوربر سر نیروهای مهاجم کم رنگتر میشد . در عوض هر لحظه خطر حملات هوایی توسط جنگنده ها وبالگردهای ایرانی بر علیه ستونی که در جاده آسفالتی که در بین تپه ها و کوهها محصور شده بود و امکان هرگونه پراکندگی ادوات و نیروها رو به حداقل می رساند بیشتر میشد ستون منافقین در جادههای منتهی به اسلام آباد مسعود رجوی فرمانده ارتش آزادی بخش کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابر قدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند پایان قسمت دوم منبع : MILITARY.IR
  9. 2 پسندیده شده
    پایه صحبت شما درسته، ما زمانی قطعنامه رو پذیرفتیم که دستمون خالی بود و اگر لطف خدا نبود که آبروی پیر ما رو حفظ کنه، شاید شرایط اینطوری نبود ولی در مورد آخر جنگ نمیشه با یک متغیر بحث کرد و باید دید در هر بخش چه نمره ای می آوریم بخش اقتصادی: ما جنگ رو تامین نکردیم و از یک سمت بدهی بار نیاوردیم و از سمت دست نیروهای نظامی خود رو خالی کردیم بخش نظامی: عملا دست ما خالی بود و نه هواپیما و نه تجهیزات مقابله با شیمیایی نداشتیم ولی شروع به ساخت تجهیزاتی کرده بودیم که نتیجه اش چند سال بعد در اومد از تانک ذوالفقار گرفته تا موشک و ... بخش نیرو: ما نیروی انسانی رو به هیچ عنوان خوب مدیریت نکردیم بویژه آخر جنگ و به سختی نیروها رو به جبهه ها می کشوندیم و آخر جنگ فرمان امام بود که مردم رو بسیج کرد بخش منطقه درگیری: باتوجه به توان ارتش عراق عملا راهکاری برای پیشروی در خاک عراق ممکن نبود نبینید امریکا عراق رو در هم شکست، چون نیروی هوایی قویی داشت و ما نیروی هواییمون از کار افتاده بود و حتی تهران رو بی خیال شده بودیم و فقط از خارک دفاع می کردیم پس انتقال به غرب یک کار منطقی بود ولی متاسفانه جنوب رو خالی کردن در مجموع : بهتر بود که بعد از کربلای 5 جنگ تمام بشه یا با تثبیت کامل جنوب از غرب شهرهای عراق رو بگیریم ولی خواست خدا بود که درس عبرتی بشه برای فرماندهان و مسئولان که هم بی خیال دشمن نشن و آخر جنگ به عنوان یک عبرت برای ما یاداوری بشه بی شک خدا لطف کرد و حمله به کویت رو در دل صدام انداخت و خیلی از مشکلات رو رفع کرد نبود تجهیزات باعث شد ما جوانان خود رو فدا کنیم که اگر تانک و ضدزرهو تجهیزات شیمیایی و توپخانه کافی داشتیم مطمئنا در رمضان بصره رو گرفته بودیم
  10. 2 پسندیده شده
    قسمت هشتم از ترجمه سند استراتژی کلان ایالات متحده در قبال چین و منافع ملی آمریکا وظیفه اصلی که استراتژی کلان با آن مواجهه است , انطباق با چالش اساسی رشد روز افزون چین می باشد . هم‌گرایی , رویکرد غالب ایالات متحده نسبت به چین ،که از سال 1970 به شدت دنبال شد بدون شک به ظهور چین به عنوان رقیب قدرتمند آینده آمریکا کمک کرده‌است . هیچ یک از گزینه هایی که معمولا در بحث های واشنگتن و جاهای دیگر مطرح می شود در مورد چگونگی واکنش به قدرت رو به رشد چین و حفظ برتری آمریکا برای یک چرخه طولانی دیگر در سیاست بین‌الملل اظهار نظر نمیکنند.این جایگزین‌ها که شامل پذیرفتن و مشارکت با چین و پذیرش پکن از طریق یک نوع گروه دوجانبه (G۲)، یا پذیرفتن چین به مثابه شوروی است، همه محدودیت‌های شدیدی از دیدگاه منافع ملی آمریکا دارند و در واقع هدف بزرگ‌تر یعنی تقویت برتری واشنگتن در سیستم جهانی را تضعیف می‌کنند. هیچ مبنای بهتری برای تجزیه و تحلیل و فرموله کردن استراتژی کلان آمریکا در قبال چین بهتر از اتصال مستقیم این استراتژی به منافع ملی حیاتی آمریکا وجود ندارد - شرایطی که برای حفاظت و ارتقای بقا و رفاه آمریکایی‌ها در یک کشور آزاد و ایمن ضروری است. منافع ملی و حیاتی ایالات‌متحده به شرح زیر است: پیش‌گیری ، بازداری ، و کاهش تهدیدات متعارف و غیر متعارف به آمریکا و مناطق تحت تصرف آمریکا. حفظ تعادل قدرت در اروپا و آسیا که صلح و ثبات را از طریق ادامه نقش رهبری آمریکا و ائتلاف های آمریکا حمایت میکند. جلوگیری از استفاده و کاهش انتشار سلاح‌های هسته‌ای و سلاح‌های دیگر کشتار جمعی(WMD) ، و جلوگیری از تکثیر سیستم‌های پرتاب میان برد و دوربرد برای سلاح‌های هسته‌ای ؛ ارتقای سلامت اقتصاد بین‌الملل ، بازارهای انرژی و محیط‌زیست . چالش چین برای منافع ملی ایالات‌ متحده اگرچه واشنگتن به دنبال همراه کردن پکن با خود در رابطه با موضوعات عدم اشاعه، امنیت انرژی ، اقتصاد و محیط‌زیست بین‌المللی است ، توجه اولیه و جدی آمریکا به این منافع ملی باید معطوف به تلاش سیستماتیک چین برای اخلال در مورد دوم از منافع ملی ذکر شده در بالا باشد. اگر چین موفق به تضعیف توازن قدرت در آسیا ، تضعیف قدرت سیستم ائتلاف آمریکا در آسیا و در نهایت قرارگیری به جای ایالات‌متحده به عنوان رهبر آسیا شود ، درها را بر روی توانایی چین به منظور تضعیف موارد اول و سوم در طول زمان را باز می‌کند . همانطور که قبلا ً اشاره شد ، پکن به دنبال دستیابی به این اهداف است: تصرف جایگاه ایالات‌متحده به عنوان قدرت اول در آسیا ; تضعیف سیستم ائتلاف آمریکا در آسیا ; تخریب ذهنیت کشورهای آسیایی در مورد اعتبار , قابل اطمینان بودن و در قدرت ماندن ایالات متحده ; استفاده از قدرت اقتصادی برای نزدیک‌تر کردن کشورهای آسیایی به اولویت‌های سیاست ژئوپولیتیکی جمهوری خلق چین ; افزایش توانایی نظامی جمهوری خلق چین برای تقویت بازدارندگی در برابر مداخله نظامی آمریكا در منطقه ; ایجاد شک و تردید در مدل اقتصادی ایالات متحده؛ اطمینان ازین که ارزش‌های دموکراتیک ایالات متحده ، منجر به کاهش قدرت داخلی حزب کمونیست چین (CCP) نگردد؛ اجتناب از یک مواجهه بزرگ با ایالات متحده در دهه آینده؛ شی جین پینگ رئیس‌جمهور جمهوری خلق چین در کنفرانس تعامل و اعتمادسازی آسیا (CICA) در اوایل سال 2014 به هدف تضعیف تعادل قدرت در آسیا اظهار داشت که "مشکلات آسیا در نهایت باید توسط آسیا حل و فصل شود و امنیت آسیا در نهایت باید توسط آسیایی ها تامین شود". ظرفیت ایالات متحده در مواجهه با این چالش های سیستماتیک ژئواکونومیک، نظامی و دیپلماتیک چین به منظور برتری بر ایالات‌متحده در آسیا، نظم بین‌الملل را برای دهه‌های آینده شکل خواهد داد. نوع ارتباط کشورهای آسیا-اقیانوسیه با آمریکا و چین (سبز با هردو ارتباط دارند) دایره متحدان چین در اطراف هند تغییر تجارت کشورهای اسیایی به سمت چین ( برحسب درصد GDP ) فروش تسلیحات امریکا و چین در بازار آسیا پاسخ استراتژی کلان ایالات متحده به اهداف استراتژیک چین ایالات‌متحده باید در مواجهه با چین , به صورت استراتژیک فعال شود و کم‌تر نگران این موضوع باشد که چگونه این رویکرد ممکن است در پکن ارزیابی شود . جمهوری خلق چین ظاهرا ً متقاعد شده است که واشنگتن سیاست مهار در دستور کار دارد . میبایست پیکربندی مجدد استراتژی کلان آمریکا علیه چین در چهار مسیر زیر به طور اصولی پیاده سازی شود: ایالات‌متحده باید اقتصاد خود را در خانه احیا کند،و یک مجموعه جدید از روابط تجاری در آسیا تعریف کند که چین را نادیده بگیرد، از سیاست های موثر برای مقابله با استفاده گسترده چین از ابزارهای ژئواکانومی در آسیا استفاده کند، در همکاری با متحدان آمریکا و شرکای همفکر، یک مکانیزم جدید کنترل تکنولوژی در مقابل چین ایجاد کند . آمریکا باید در توانایی‌ها و ظرفیت‌های دفاعی خود سرمایه‌گذاری کند تا قابلیت‌های ضد دسترسی (anti-access) در حال ظهور چین را شکست دهد و امکان اعمال قدرت (Power projection) علیه پکن را فراهم آورد . ایالات متحده باید مجموعه جدیدی از روابط و مشارکت های استراتژیک قابل اطمینان را در سراسر منطقه هند و اقیانوس آرام تقویت کند، اما فراتر از آن و به عنوان یک سیاست مشخص، تقویت توانایی های کشورهای آسیایی برای مقابله با چین به طور مستقل و ایجاد گونه های جدیدی از همکاری استراتژیک در داخل آسیا (کشورهایی که همیشه درگیر نیستن) که به طور سیستماتیک توسط ایالات متحده پشتیبانی می شود در دستور کار قرار دهد. آمریکا باید دیپلماسی سطح بالا با چین را به منظور خنثی کردن تنش‌های ذاتی و عمیق بین دو کشور که استراتژی‌ کلان ناسازگاری با هم دارند دنبال کند تا به هم پیمانان و دوستان آمریکا در آسیا اطمینان دهد که هدف آن اجتناب از روبارویی با چین است. علی رغم آشفتگی در خاورمیانه و تنش با روسیه، رییس جمهور باید برای مدیریت بزرگترین چالش استراتژیک ایالات متحده در دهه های آتی یعنی افزایش قدرت چین تمرکز نماید و همیشه انگشت اش به سمت استراتژی کلان ایالات متحده در قبال چین اشاره کند ، باید جلسات چهره به چهره بسیار بیشتری با رهبران آسیا و سران اتحادیه اروپا در این مورد برگزار کند . مذاکرات دوجانبه چهل و پنج دقیقه ای با همتایان آسیایی در حاشیه جلسات بین المللی برای انجام این کار کافی نیست. همین مساله در مورد کنگره نیز صادق است، که یک عنصر ضروری در برخورد با قدرت چین در دراز مدت است. احزاب و مطبوعات ، کنگره را نخواهند بخشید ، اگر به طور گسترده تأثیر افزایش قدرت چین در مورد منافع ایالات متحده را نادیده بگیرد. نقش کنگره در حفظ یک کلان استراتژی موفق در قبال چین، عمدتا در سه حوزه ظاهر می شود: دادن اختیارات به رئیس جمهور در زمینه تجاری، به طوری که او بتواند سریعا پیمان تجاری اقیانوس آرام(TPP) رابه پایان برساند. اصلاح و ارائه بودجه‌های دفاعی لازم برای حفظ اعمال قدرت (Power projection) آمریکا و ایجاد یک سیستم اتحاد آسیایی معتبر ، مقامات آمریکایی را به طور مداوم در مورد افزایش قدرت چین پاسخو نگه دارد. ادامه دارد . . . . پ.ن : از تفاوت ایران و چین فاکتور بگیرید و جای چین در بالا ایران رو قرار بدید .... کلان استراتژی و ماادراک کلان استراتژی
  11. 1 پسندیده شده
    دوستانی که در بخش خبر حوزه مورد نظرشون میخوان کار کنن پایگاه های زیر برای شروع کار پیشنهاد میشه Military google news https://fas.org/blogs/security/ https://warontherocks.com https://www.army-technology.com https://defense-update.com https://www.fifthdomain.com https://www.defensedaily.com https://www.thinkdefence.co.uk https://www.defenseworld.net https://russiandefpolicy.blog https://www.defenseone.com https://thediplomat.com/category/asia-defense/ https://breakingdefense.com https://www.janes.com http://www.nationaldefensemagazine.org https://www.defensemedianetwork.com https://nationalinterest.org/tag/military https://www.militaryaerospace.com/index.html https://www.defencetalk.com https://www.defensenews.com https://www.military.com https://www.realcleardefense.com https://defensesystems.com/Home.aspx https://www.defensedaily.com/ https://militarywatchmagazine.com/ http://www.aerotechnews.com/blog/category/defense/ https://thestrategybridge.org/the-bridge-index https://www.thinkdefence.co.uk/ https://www.naval-technology.com/ http://www.idstch.com/ http://www.asdnews.com/ https://www.aerospace-technology.com/ http://www.nationaldefensemagazine.org/ https://combataircraft.keypublishing.com/ https://airinternational.keypublishing.com/category/news/ https://www.flightglobal.com/news/airlines/ https://aviation-news.keypublishing.com/category/news/ https://www.flyingmag.com/tags/aviation-news https://t-intell.com http://www.navyrecognition.com https://missilethreat.csis.org/ https://warontherocks.com/ https://www.c4isrnet.com/ http://www.ndia.org/ https://www.armyrecognition.com/ https://news.usni.org/ http://www.globaltimes.cn/china/military http://www.thedrive.com/the-war-zone https://www.defenceprocurementinternational.com https://www.edrmagazine.eu https://www.defensetechnologymagazine.com/news https://armadainternational.com (خوانش انلاین مجله را انتخاب کنید ، حوزه زمینی و دریایی) https://dtrmagazine.com https://asianmilitaryreview.com (الکترونیک نظامی) http://cotsjournalonline.com (رادار و الکترونیک و سایبر) http://mil-embedded.com (الکترونیک نظامی) https://www.militaryaerospace.com/index.html http://www.militarysystems-tech.com https://www.unmannedsystemstechnology.com/category/news https://www.auvsi.org/news https://www.eda.europa.eu https://www.israeldefense.co.il/en https://jamestown.org دسته بندی خبرهای سایت ....................................... (رصد کامل تمام خبر های شاخه های نظامی آمریکا ) https://news.usni.org http://www.defense-aerospace.com http://cimsec.org (حوزه پهپادی) https://www.uavdach.org http://avia-pro.net (حوزه پهپادی ) https://dronecenter.bard.edu ( مرکز تجزیه و تحلیل اطلاعات سیستم های دفاعی ایالات متحده ) https://www.dsiac.org (حوزه هوایی ) https://aviationweek.com/defense (اخبار نظامی چین) http://military.people.com.cn (تحلیل نظامی چین به زبان فرانسه - دقیق و قابل استناد ) http://www.eastpendulum.com https://www.defenceiq.com https://warisboring.com (اخبار نظامی چین)http://www.bestchinanews.com/Military (ارتش روسیه) https://russianmilitaryanalysis.wordpress.com (پیگیری ارتش بریتانیا)http://ukarmedforcescommentary.blogspot.com تشکر از جناب @tiktak بابت تهیه ، دوستان پایگاه های خودشون (خبری یا موضوعی ) رو در این تاپیک به اشتراک بگذارن...
  12. 1 پسندیده شده
    سلام با عرض احترام خدمت صاحب تاپیک و عذر خواهی به خاطر مزاحمتهای بی وقت و به هم ریختن نظم تاپیک حسین دهباشی در کتاب فرماندهی و نافرمانی ، خاطرات سپهبد خلبان شاپور آذر برزین را منعکس کرده است . در صفحات 229 تا 250 کتاب روایت امیر بهمن باقری ملعون ( فرمانده وقت نیروی هوایی ایران در آن زمان ) از حادثه عنوان شده است . روی نت دو منبع متفاوت این قسمت را باز نشر نموده اند منبع نخست وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی است و منبع دوم رهروان ارتش که این دو منبع در نقل یک جمله با یکدیگر تفاوت دارند. آن جمله این است که " از بحر خزر تا[مرکز] عمليات نيروي هوايي راه زيادي بود. " انتشار این پست تا پیدا کردن اصل کتاب به تعویق افتاد و حتی برای بررسی موضوع این پرسش نیز مطرح شد که به جایی نرسید . مطلب مورد نظر این است : فرمانده نيروي هوايي در آن زمان روان‌شاد سرلشكر بهمن باقري { ملعون } بود وي از دوستان و همكاران بسيار نزديك من بود او را از دانشجويي مي‌شناختم. افسري باهوش، جدي و مطلع بود براي من قابل قبول نبود كه او دستور نابود كردن هلي‌كوپترها را داده زيرا او به خوبي علائم و قراردادهاي بين‌المللي را مي‌شناخت و مي‌دانست براي جلوگيري از فرار هلي‌كوپترها چه بايد بكند با او نتوانستم تماسي برقرار كنم مدتي در زندان بود بعد هم آزاد شد از او خبري نداشتم باقري { ملعون } بعد از انهدام هلي‌كوپترها به جرم جاسوسي براي آمريكا به زندان افتاد بعد از مدتي طولاني از زندان آزاد شد. بينايي چشم خود را از دست داده بود و خيال داشت براي معالجه چشم و ساير عوارض ناشي از زندان طولاني سفري به خارج بكند. روزي به من تلفن كرد جوياي حالش شدم گفت سخت مريض است گفتم كجايي گفت در امريكا ايالت كاليفرنيا شهر ساكرانتو گفتم چقدر در امريكا خواهي بود گفت كوتاه، قرار است براي معالجه نزد برادرم كه آلمان است بروم و هم‌اكنون منزل دخترم هستم گفتم فردا به ديدنت خواهم آمد. ساعت 5[صبح] روز بعد 400 مايل فاصله را راندم خود را به او رساندم با هم شام خورديم از ساعت 9 شب تا 5 صبح با هم صحبت كرديم درباره طبس از او پرسيدم گفتم چه شد چه كسي دستور بمباران هلي‌كوپترها را داد داستان چيست شروع به صحبت كرد. گفت ساعت 5 صبح بعد از روز سانحه فرزندم كه در فرانسه مقيم است در تلفن از من پرسيد جريان طبس چيست؟ گفتم اطلاعي ندارم. گفت تلويزيون‌هاي فرانسه مشغول پخش اخبار درباره فاجعه فرودگاه طبس هستند. هشت امريكايي جان خود را از دست دادند. گفتم بعداً با تو صحبت خواهم كرد. با تلفن بامركز فرماندهي نيروي هوايي تماس گرفتم. گفتند اطلاعي به ما نرسيده، بعد به بني‌صدر { ملعون } رئيس‌جمهور تلفن كردم. گفتم چنين مطلبي را شنيده‌ام. گفت شما كارهاي خود را بكنيد. من هم در مراجعت از اصفهان از خلبان خواستم از روي طبس عبور كند تا صحنه حادثه را ببينم. من در آن‌موقع در مرخصي بودم. از بحر خزر تا[مرکز] عمليات نيروي هوايي راه زيادي بود. به‌هرحال دستوردادم يك هواپيماي شناسايي سريعاً به طبس پرواز كرده مشاهدات خود را گزارش دهد هواپيماي شناسايي گزارش داد در روي زمين 5 هلي‌كوپتر سيكورسكي با خانه علائم سوختگي يك هواپيماي چهار موتوره و يك هلي‌كوپتر به چشم مي‌خورد به ستاد نيروي هوايي دستور دادم دو فروند هواپيماي F-4 در حالت گشت‌زني مسلح در بالاي فرودگاه طبس باشند تا در صورتي كه افرادي قصد پرواز دادن هلي‌كوپترها را داشتند از آن جلوگيري نمايند و خود روانه تهران شدم. اتوبوس حامل مسافرين كه توسط نفرات مسلح توقيف شده بود پس از فرار امريكايي‌ها به يزد مي‌رسد جريان را به سپاه پاسداران اطلاع مي‌دهد فرمانده سپاه پاسداران بدون اين‌كه مسئله را با نيروي هوايي، وزارت جنگ و مقامات مسئول در تهران هماهنگ نمايد خودسرانه با تعدادي پاسدار روانه طبس مي‌شود به مجرد رسيدن به فرودگاه طبس شروع به بازديد هلي‌كوپترها مي‌نمايند متوجه مي‌شوند تعدادي پول ايراني،‌دلار امریكا، پوتين ، گرم كن و تعدادي تجهيزات انفرادي در هلي‌كوپترها مي‌باشد. شروع به چپاول مي‌كنند و دست آن‌ها به COLLECTIVE مي‌خورد. قفل ملخ‌ها آزاد مي‌شود توضيح اين‌كه COLLEETIRE فرماني است شبيه ترمز ماشين‌هاي سواري در بين دو خلبان كه خلبان پس از روشن كردن هلي‌كوپترها با بالا آوردن آن زاويه ملخ را عوض مي‌كند و هلي‌كوپتر از زمين بلند مي‌شود و در موقع خاموش كردن نيز پس از اين‌كه هلي‌كوپتر را خاموش مي‌كند دسته را تا آخر به بالا مي‌كشد و ملخ‌ها را قفل مي‌كند تا در اثر باد به گردش درنيايند. پاسداران در همه هلي‌كوپترها اين كار را كردند و قفل فرامين آزاد شد خلبانان F-4 متوجه مي‌شوند ترددهايي بين هلي‌كوپترها انجام مي‌گيرد و ملخ‌هاي هلي‌كوپتر شروع به گردش كردن نموده است مراتب را به مركز فرماندهي نيروي هوايي گزارش مي‌دهند مركز فرماندهي نمي‌توانند با من كه در راه بودم تماس برقرار كنند مراتب را به ستاد ارتش گزارش مي‌دهند آن‌ها با رئيس‌جمهور بني‌صدر تماس مي‌گيرند و احياناً جمله‌اي هم اضافه كرده‌اند كه هلي‌كوپترها در حال فرار هستند رئيس‌جمهور به جاي اين‌كه دستور بدهد برابر روش جاري عمل شود مي‌گويد آن‌ها را بزنيد. مراتب به خلبانان ابلاغ مي‌شود هواپيماي ليدر در عبور اول دو فروند از هلي‌كوپترها را به آتش مي‌كشد و نفر دوم هنگامي كه هلي‌كوپتر سوم را منهدم مي‌نمايد به ليدر دسته اطلاع مي‌دهد مثل اين‌كه اين‌ها لباس پاسداران را دارند بعد ليدر دسته در ارتفاع پست از روي هلي‌كوپترها عبور مي‌كند و نظر نفر دوم دسته را تأييد مي‌كند در اين جريان تعدادي از پاسداران و رئيس پاسداران كشته مي‌شوند. سرلشكر باقري اظهار داشت پس از رسيدن به تهران از افسر نگهبان مركز فرماندهي سؤال كردم با چه مجوزي هلي‌كوپترها را به آتش كشيديد پاسخ داد به امر رئيس‌جمهور سؤال كردم روش جاري چيست؟ پاسخي نداد. 1 - صبح واقعه بنی صدر ملعون در خوزستان بود (ص293و292) پس جمله ی "من هم در مراجعت از اصفهان از خلبان خواستم از روي طبس عبور كند تا صحنه حادثه را ببينم." مربوط به بنی صدر ملعون نیست اما این جمله با عبارت "از بحر خزر تا[مرکز] عمليات نيروي هوايي راه زيادي بود." در تضاد است و کم حافظه بودن دروغ گو را دوباره ثابت می کند. البته اگر مستندی یافت شود که تعلق جمله مربوط به اصفهان به بنی صدر ملعون را اثبات کند ، مکالمه ی ملعون اول (باقری) با ملعون دوم ( بنی صدر ) و انجام هماهنگی های لازم مربوط به پس از بازگشت بنی صدر خائن از خوزستان ( و اصفهان ) به تهران خواهد بود . 2- طبق امریه شماره 256-16-1412 مورخ 3 اردیبهشت 59 (2روز قبل از حمله آمریکا به طبس) معاونت عملیاتی پدافند هوایی مقرر شده بود آتشبارهای ضد‌هوایی23 میلی‌متری مستقر در تهران، مشهد، شیراز، بابلسر با تمامی تجهیزات لازم به مأموریت اعزام شوند. همچنین طبق گزارش‌ها توپ‌های ضد‌هوایی مهرآباد و پادگان منظریه نیز برداشته شدند. این توپ‌ها تا تاریخ ششم اردیبهشت پس از انتقال از محل‌های خود در انتظار و بیهوده در نقطه‌ای می‌مانند. طی نامه شماره 48-2/03-412 به تاریخ 10/2/1359 تعداد آتشبارهای اعزامی تقلیل می‌یابد و بعدا کلا دستور لغو و مسئله منتفی می‌شود؛ یعنی بدون هیچگونه استفاده یا عملکردی، تنها در چند روز تجاوز و توطئه آمریکا، توپ‌های ضد‌هوایی از نقاط حساس و مورد توجه دور می‌شوند! 3- هليكوپترهاي آمريكايي در سه نوبت عصر جمعه 59/2/5 ساعت شش و نیم &nbsp;و ده و نیم شب و صبح شنبه 59/2/6 ساعت 7 بمباران شده اند. اين عمل پس از اعلام وجود اسناد در هليكوپترها و در حاليكه در دو نوبت عصر و صبح هوا روشن بوده است و همچنين در حاليكه نخستين بمباران نيز به شهادت برادر محمد منتظر قائم منجر شده بود ، وقوع يافته است. ( به ساعت حمله ی فانتوم ها به هلی کوپترها دقت کنید ، درحالیکه باقری ملعون مدعیست پرسنل نیروی هوایی در زمان بمباران نتوانسته اند جهت کسب دستور لازم با او که در راه بوده تماس بگیرند ) 4 - کشمیری ملعون از برج 4 سال 58 در ضد اطلاعات نیروی هوایی مشغول کار بوده و وقتی بدلیل خروج اسناد سری به دام می افتد ، قضیه توسط فرمانده وقت نیروی هوایی امیر بهمن باقری سرپوش گذاشته می شود!
  13. 1 پسندیده شده
    قسمت هفتم از ترجمه سند غفلت استراتژیک برخی به تاریخ اشاره می‌کنند و استدلال می‌کنند که رقابت استراتژیک بین ابر قدرت بالفعل و ابر قدرت بالقوه اجتناب‌ناپذیر است. بعضی دیگر چنین پیش‌بینی را با تاکید بر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دو کشور و همچنین نفوذ سازنده دیپلماسی و حکومت داری به چالش می‌کشند. نتیجه گیری نویسندگان این گزارش Robert D. Blackwill و Ashley J. Tellis ، به طور قابل‌توجهی به نخستین گزاره بالا نزدیک‌ است.آن‌ها عنوان میکنند ، "چین مهم‌ترین رقیب ایالات‌متحده برای دهه‌های آینده خواهد بود، و احتمال یک رقابت استراتژیک بلندمدت بین پکن و واشنگتن زیاد است".آنها همچنین استدلال می کنند که چین با ورود به بازار آزاد و نظم لیبرالی به "بازیگر ذینفع مسئولی" که بسیاری در ایالات متحده به آن امید داشتند تبدیل نشده است. برعکس، Blackwill و Tellis چین را به عنوان کشوری که یک کلان استراتژی به هدف افزایش کنترل بر داخل و خارج از مرزهها ، تحکیم جایگاه خود در نظام بین‌المللی و جایگزینی با ایالات‌متحده برای تسلط بر آسیا طرح ریزی کرده ، تلقی می‌کنند. در یک کار قدیمی که در اوایل جنگ جهانی دوم منتشر شد، Edward Meade Earle در کتاب "طراحان استراتژی مدرن : تفکر نظامی از ماکیاولی تا هیتلر" ، کلان استراتژی را "هنر کنترل و استفاده از منابع یک ملت ، به منظور تامین منافع حیاتی کشور ، علیه دشمنان بالفعل ، بالقوه یا احتمالی تعریف کرد" ...او با تشریح این ایده، استدلال کرد که وجود این "بالاترین نوع استراتژی" به این دلیل است که " سیاست‌ها و قدرت نظامی یک ملت را به صورتی یکپارچه می نماید، که [برای تحصیل منافع] توسل و نیاز به جنگ را غیر ضرور و یا شانس پیروزی در آن را افزایش می دهد". در آخر Earle به درستی نتیجه‌گیری کرد که " کلان استراتژی نه تنها یک مفهوم در زمان جنگ نیست بلکه یک عنصر ذاتی در کشورداری است."اگر چه بسیاری پس از او تغییراتی را در این مفهوم ارائه کرده اند، ولی تعریفی عاقلانه تر و جامع تر از این برای کلان استراتژی ارائه نشده است. ایالات متحده از زمان شکل گیری خود به طور پیوسته دنبال یک استراتژی کلان برای دستیابی و حفظ برتری بر رقبای مختلف بوده است، ابتدا در قاره آمریکای شمالی، سپس در نیمکره غربی و نهایت در سطح جهانی.در طول جنگ سرد، این استراتژی در شکل " سد نفوذ " (Containment) آشکار شد، که چشم‌انداز منسجمی بود از اینکه ایالات‌متحده چگونه می‌تواند با استفاده از برتری سیستماتیک خود ، امنیت امریکا ، متحدانش و در نهایت شکست حریف خود یعنی اتحاد جماهیر شوروی را تضمین کند.همانطور که ملوین لفلر (Melvyn Leffler) بیان کرده است ، "اهداف کلیدی سد نفوذ (Containment) محدود کردن نفوذ و قدرت شوروی و ایدئولوژی کمونیستی بود. با این حال، سد نفوذ هرگز یک استراتژی دفاعی نبود؛ بلکه میتوان آن را به عنوان یک ابزار برای پیروزی جنگ سرد در نظر گرفت " سیاست های گوناگونی از جمله محدود کردن عمدی اتحاد جماهیر شوروی در اتصال به مراکز مهم اقتصاد جهانی، حفظ یک مجموعه گوناگون و گاه متضاد از "موافقت نامه های امنیتی " و ائتلاف ها ، پیگیری مبارزات ایدئولوژیک ضد کمونیسیتی در سراسر جهان به منظور محکوم کردن دولت شوروی و سیاست های آن و حفظ برتری صنعتی و تکنولوژیکی ایالات متحده با موفقیت به سرانجام رسید تا واشنگتن وارد عصر جدیدی از رقابت ژئوپولیتیک بشود. پس از پیروزی آمریکا در جنگ سرد و منحل شدن استراتژی " سد نفوذ " (Containment) ، سیاست گذاران ایالات‌متحده برای مفهوم سازی یک استراتژی کلان تلاش کردند که تمایل بیشتری برای حمایت از نظم جهانی لیبرالی در دوران پس از جنگ سرد ایجاد کند.(منظور مغلوب کردن رقبا با وارد کردنشون به نظام لیبرالی و تغییر خودبه خودی رقبا به عنصری خنثی بواسطه رعایت دستورالعملهای نظام لیبرال). اگرچه وزارت دفاع در طول ریاست جورج اچ دابلیو بوش (بوش پدر) با رد این استراتژی ادعا کرد که " استراتژی کنونی باید بر جلوگیری از ظهور هرگونه رقیب بالقوه در آینده متمرکز شود " - همان استراتژی موفقی که اتحاد جماهیر شوروی را ساقط کرد - در آن زمان تردید وجود داشت که آیا این سند منعکس‌کننده سیاست شخص بوش است یا خیر . در هر صورت ، آگاهانه یا عامدانه هیچ مدیریتی در واشنگتن چنین رویکردی را دنبال نکرد . در مقابل ، یک سری از مدیران به بهانه فروپاشی شوروی ، به اجرای سیاست‌هایی ادامه داده‌اند که در واقع ظهور رقبای جدید مانند چین را امکان پذیر کرد. از آنجا که تلاش آمریکا برای " ادغام " چین در نظم جهانی لیبرال ، تهدیدات جدیدی را نسبت به سلطه آمریکا در آسیا ایجاد کرده که در نهایت منجر به یک چالش مهم در برتری آمریکا در سطح جهانی می‌شود - واشنگتن نیاز به یک کلان استراتژی جدید در قبال چین دارد که به جای ادامه دادن به این افزایش برتری ، بر مهار قدرت چین تمرکز داشته باشد.اما این استراتژی به دلیل واقعیت‌های کنونی جهانی شدن نمی‌تواند بر پایه همان استراتژی " سد نفوذ " ضد شوروی ، بنا شود ، همچنین نمی ‌توان بسادگی سیاست کلی جهانی سازی را محدود کرد . بنابراین باید تغییرات اساسی در سیاست کنونی اعمال شود تا خطرات توسعه اقتصادی و نظامی چین برای منافع آمریکا در آسیا و در سطح جهانی را محدود کند . نویسندگان این گزارش سیاستی را پیشنهاد می‌کنند که تاکید کمتری بر حمایت و همکاری و تاکید بیشتری بر فشار و رقابت دارد . درواقع "محاصره کم‌تر و مبارزه فعالانه ‌تر" .این تغییرات ، قلب یک استراتژی متعادل ساز را تشکیل می دهند ، که میگوید: حفظ سلطه ایالات متحده در سیستم جهانی باید به عنوان هدف اصلی استراتژی کلان ایالات متحده در قرن بیست و یکم باقی بماند. حفظ این وضعیت در مواجه با افزایش قدرت چین، به احیای اقتصاد ایالات متحده ،برای پرورش نوآوری هایی که مزیت های نامتقارن اقتصادی نسبت به دیگران ایجاد میکند،انعقاد توافقنامه تجاری ترجیحی میان دوستان و متحدان ایالات متحده برای افزایش سود دوجانبه خود از طریق ابزارهایی که به طور آگاهانه چین را حذف می کنند؛ ایجاد مجدد یک رژیم کنترل تکنولوژی که شامل متحدان ایالات متحده است که مانع از دستیابی چین به توانایی های نظامی و استراتژیک شود، نیاز دارد .در حالی که همه(امریکا و متحدان امریکا) به کار با چین به طریق مختلف ادامه می‌دهند (که نباید در تضاد با تامین منافع ملی ایالات متحده باشند) امریکا میبایست اقدام به هماهنگ ساختن ظرفیت های سیاسی دوستان و متحدان ایالات متحده در اطراف چین و بهبود توانایی نیروهای نظامی ایالات‌متحده در امتداد سرزمین حاشیه یا Rimland نماید. مقایسه مفهوم Rimland جان اسپایکمن و Heartland جان مکیندر در این استراتژی تعادلی (balancing strategy) با اینکه ایالات‌متحده و هم پیمانانش به طور دیپلماتیک و اقتصادی به تعامل با چین ادامه می‌دهند به عمد عواملی را به کار گرفته میشود که توانایی چین برای سواستفاده از قدرت رو به رشد خود را محدود می‌سازد. تنها فروپاشی چین واشنگتن را از اقدام به تعدیل سیستماتیک پکن آزاد خواهد کرد, چرا که حتی یک چین میانه رو هم خطرات این کشور برای ایالات‌ متحده در آسیا و فراتر از آن را از بین نخواهد برد. ادامه دارد . . . .
  14. 1 پسندیده شده
    اینها همه ضعف حفاظت اطلاعات و عدم طبقه بندی اطلاعات و دسترسی عجیب و غریب پرسنل رده های میانی سازمانها به اطلاعات فراوان هست.مسیولین حراست سازمانها و وزارت خانه های مربوطه باید علاوه بر کار اطلاعاتی باید تا حدود زیادی آشنا به وظایف و کار سازمان مربوطه هم باشن و دیگر اینکه با گذشت ۴۰سال از انقلاب هنوز بزرگترین چالش ما تو بحث جاسوسی و نشت اطلاعات سازمان مجاهدین هست که از بزرگترین منابع سرویسهای بیگانه هستند یعنی هنوز عوامل زیادی تو ایران دارند که شناسایی نشدند و یا عضو گیری جدید دارند اونهم از نوع نه مردم عادی بلکه از کارگزاران و دست اندرکاران سازمانها و پروژه ها
  15. 1 پسندیده شده
    حالا عطف به موضوع داغ فضای مجازی و مهاجرت مزدک میرزایی برای همکاری با شبکه سعودی ایران اینترنشنال اعتماد خبر داده که مزدک بخش بزرگی از آرشیو صداوسیما را هم با خودش برده. (مدتی برای یک برنامه نوستالژیک و تاریخی برای شبکه مستند مجوز دسترسی به آرشیو را داشت و دوستانش هم همگی معتقدند از مزدک محافظهکارتر و ترسوتر خودش بوده تنها) حالا فارغ از صحت خبر و نیت واقعی مزدک به عنوان یک خبرنگار، ما باید دعا کنیم خبرنگاران همین اطلاعات موجود و شاید از چشم دشمن دور مانده را هم از کشور خارج و به دست دشمن به طرق مختلف نرسونند، کشف و هشدار به نیروهای نظامی/امنیتی/فرهنگی/سیاسی به کنار. یک گزارشی بود در رابطه با شبکه سلولی خبرنگارها و ارتباطشون با برخی خبرنگاران بی بی سی (به ظاهر و شاید البته برای بسیاریشون یک ارتباط حرفه ای و کاری هست با متخصصین روزنامه نگاری ولی خب به هر حال شبکه بی بی سی و برخی وظایف فرعیش مشخص هست) و ... که قابل تامل بود. ولی جدای از این مسائل برخی کاربران عادی اسراییلی و امریکایی و اروپایی هم این پشتکارشون در رابطه با کشف و ارائه اطلاعات از ایران و مراکز و صنایع نظامیش تعجب برانگیز هست. انگیزه بسیار قوی ای دارند.
  16. 1 پسندیده شده
    یارو نشسته تو اسراییل داره مراکز موشکی مارو از طریق خدمات ماهواره ای تجاری نگاه میکنه حتی تصاویر سار یا همون راداری الان بصورت تجاری موجوده بعد خبرنگاران ما در ایران دریغ از اینکه چهارتا گزارش از مراکز موشکی عربستان مصر ترکیه و اسراییل و تهیه کنن و سری به تست رنج هاش بزنن ایران تنها توسعه دهنده وسازنده موشک در خاورمیانه نیست در این نقشه میتوانید مشاهده کنید از کارخانه ساخت موشک تا تست رنج و پایگاه موشکی برنامه فضایی اسراییل کاملا یک برنامه نظامیه نه سیویل حتی تست موشک پدافندی شون به برنامه موشک های بالستیک شون کمک میکنه چه مزخرفاتی در مورد موشک اس سیصد تبدیلش به موشک زمین به زمین نشنیدیم موقع تحویل اونها به ایران ویا ماجرای عجیب صیاد 2c ائتلاف عربی وتبدیلش به موشک زمین به زمینه (البته بغیر از تندر 69 یا نمونه چینیش ویا قاهر الحوثی ها) بقیه اش زاییده ذهن مریضه جالبه تمام صنعت موشکی با ریزجزئیات مشخص شدن چارت شو بیرون دادن و تحریم کردن دید تاحالا ایران چارت صنایع موشکی اسراییل رو بده بیرون و تحریم کنن تا حالا دید ابراز نگرانی کنن از تست موشکی اسراییل ویا پرتاب ماهواره اش یا حمله سایبری به موشک ماهواره بر (قاره پیما سوخت جامد)شون همین کار هایی علیه ما انجام میدن فرقش اینه اسراییل تسلیحات کشتار جمعی داره ونگرانی ها خیلی بیشتر باید باشه قطعا نیاز ما ماهواره در تمام زمینه خیلی بیشتر از سراییله این غربی هابودن برای ما ماهواره پرتاب نکردن و پخش کانال های تلوزیونی ما از رو ماهواره شون قطع کردن هیچ قطعنامه و یا معاهده نیست ایران رو از ساختن موشک ماهواره بر از نوع مایع ویا سوخت جامدش ممنوع کنه نقشه موشکی خاور میانه https://www.nti.org/analysis/articles/middle-east-missile-mania-its-not-just-iran/ پادکست https://www.armscontrolwonk.com/archive/1207516/middle-east-missile-map/ شاهرود ظاهرا 2 تا تست موتور موشک انجام شده در 45 روز البته بیشتر موقع سپاه تحرکات شو در شب انجام میده تا از دید ماهواره کمی پنهان بمونه ولی خوب همین صفحه قبل بروید تصاویر راداری مشخص چیزی پنهان نمیمونه البته سفر این عجوزه منافقین به اسراییل ودیدارش با رئیس موساد باید منتظر بامبول جدید هسته ای و موشکی و سایبری باشیم پایگاه فضایی امام خمینی سمنان
  17. 1 پسندیده شده
        با سلام   این متن در پاییز گذشته برای مجله ی میلیتاری ترجمه شده بود که با توجه به کنسل شدن مجله به صورت تاپیک برای دوستان ارسال می شود . انشاالله که مورد توجه و استفاده ی اساتید و کاربران گرامی قرار بگیره     .............................................................................             Pegasus یک راکت هوا پایه بود که توسط صنایع  Orbital ATK ،  Orbital Sciences Corporation سابق توسعه داده شد . این راکت قادر بود محموله ای به وزن 443 کیلوگرم را به مدار لئو منتقل کند. اولین پروزا این راکت در 1990 ثبت شد و برنامه ی ان تا به امروز ، 2015 ، فعال بوده . این هواگرد شامل 3 مرحله ی سوخت جامد به همراه یک مرحله ی چها   رم اپشنال که از سوخت بدون نیاز به اکسید کننده ، monopropellant، استفاده می کند است . پگاسوس از یک هواپیمای مادر در ارتفاع حدود 40 هزار پایی لانچ می شود ، و مرحله ی اول ان دارای بال و دم است تا برا را در طی پرواز اتمسفری ان تامین کند . 3 موتور سوخت جامد Orion مورد استفاده در پگاسوس "نام اسب هرکول-با تشکر از mostafa_by" در صنایع Hercules Aerospace ، " Alliant Techsystems فعلی"  به طور ویژه برای لانچر پگاسوس توسعه یافته بود. بیشتر اجزای این موشک توسط تیمی به رهبری دکتر Antonio Elias طراحی شد، کار طراحی بال بر عهده ی Burt Rutan بود . پس از اغاز توسعه ی این موشک  سفارشات دولتی و نظامی متعددی برای ان ثبت شد . اولین لانچ موفقیت امیز پگاسوس در 5 اپریل 1990  با فرمان خلبان تست ناسا و فضانورد سابق Gordon Fullerton  در هواپیمای مادر به اجرا رسید. یک فروند بی-52 متعلق به ناسا به عنوان هواپیمای مادر در این ماموریت اجرای وظیفه کرد. در 1994 این وظیفه بر عهده ی "Stargazer" L-1011  که یک هواپیمای مسافر بری تغییر یافته بود گذاشته شد. Pegasus XL که به جهت افزایش قابلیت های حمل محموله دارای استیج های طولانی تری بود ، در 1994 معرفی شد. در پگاسوس ایکس ال مراحل اول و دوم بزرگتر شده و به ترتیب از انواع Orion 50SXL و Orion 50XL بودند ، مرحله ی فوقانی بدون تغییر باقی ماند. در این نسخه برای کنار امدن با وزن بیشتر بال مقداری نقویت شد . تولید نسخه ی پایه ی پگاسوس متوقف شد در حالی که تولید نسخه ی XL کماکان ادامه دارد . پگاسوس در هر 2 پیکره بندی معرفی شده تا 19 اکتبر 2008 ، در 40 ماموریت به پرواز درامد و از پس از ان تاریخ تا امروز نیز 2 ماموریت دیگر را به انجام رساند که از این میان 37 ماموریت موفقیت امیز به انجام رسید . این موشک قادر است تا 2 محموله ی مجزا را حمل کند.         تیم طراح  پگاسوس که رهبری ان را دکتر Antonio Elias به عهده داشت ، در سال 1991 توانست مدال ملی فناروی را از رئیس جمهور George H. W. Bush  "بوش پدر- مترجم" دریافت کند .   Function Launch vehicle Manufacturer Orbital ATK Country of origin United States Cost per launch US$56.3 million (2014) Size Height 16.9 meters (55 ft) (Pegasus) 17.6 meters (58 ft) (Pegasus XL) Diameter 1.27 meters (4.2 ft) Mass 18,500 kilograms (40,800 lb) (Pegasus) 23,130 kilograms (50,990 lb) (Pegasus XL) Stages 3 Capacity Payload to LEO 443 kilograms (977 lb) (1.18 by 2.13 meters (3.9 ft × 7.0 ft)) Associated rockets Family Air launch to orbit Launch history Status Active Launch sites Air launch to orbit Total launches 42 Successes 37 Failures 3 Partial failures 2 First flight Pegsat / NavySat 1990-04-05 19:10:17 UTC         هواپیمایی را تصور کنید که بتواند در سطح دریا با سرعت 3750 مایل بر ساعت پرواز کند و فاصله ی لس انجلس تا نیویورک را تنها در حدود 45 دقیقه بپیماید. ناسا در حال کار برای ساخت این هواپیمای اینده است که ممکن است از پنجره ی تحقیقات در دنیای هایپر سونیک راهی برای کشیدن ان به دنیای واقعی وجود داشته باشد، دنیایی در ان سوی سرعت 5 ماخ ! یکی از زمینه های این تحقیقات مهیج ، پروژه ی Pegasus Hypersonic Experiment می باشد که توسط مرکز تحقیقاتی درایدن در پایگاه ادواردز پی گیری می شود . این برنامه شامل نصب یک دستگاه جمع اوری اطلاعات glove بر بال مرحله ی اول موشک ماهواره بر هواپایه  یپگاسوس می باشد، که قادر است به سرعت 8 ماخ در ارتفاع 200 هزار پایی برسد ، درست خواندید 8 ماخ در 200000 پا !   glove بر بال راست متصل  و سطح زیرین ان را پوشانده است، از بالای لبه ی حمله تا زیر بال البته کاملا تمام سح بال را پوشش نمی دهد . این ازمایش شامل جمع اوری اطلاعاتی در این مورد است که چگونه هوا در این سرعت بر بال های پگاسوس جریان می یابد. دانشمندان به ویژه به تغییر جریان هوا بر بال ها از ملایم و صاف به جریان هایی آشفته و چرایی ان علاقه مند هستند. جریان هوا تاثیر بزرگی بر حرارتی که گریبان هواپیما را می گیرد می گذارد. جریان های اشفته ی هوا حرارت زیادی ایجاد می کنند چرا که باعث افزایش اصطکاک می شوند که می تواند هواپیما را به اتش بکشد. هواپیمای ازمایشی ایکس-15 نیز چنین مشکلاتی که به دیلیل اشفتگی جریان هوا و اصطکاک ناشی از ان ایجاد میشد را تجربه کرده بود. علاوه بر این جریان های اشفته ی هوا باعث افزایش درگ که به کاهش سرعت و ویژگی های پروازی می انجامد منجر میشود .       اطلاعاتی که دستگاه glove جمع اوری می نماید همچنین شامل اندازه گیری دما، نرخ انتقال حرارت و فشار می باشد و نیز اطلاعات مربوط به مسیر پروازی پگاسوس را نیز ثبت می کند. این ازمایش اطلاعات بسیار مهمی را بدست می اورد که در هیچ جای دیگری قابل دست یابی نیست . تونل های بادی که اینجا بر روی سطح زمین داریم نمی توانند به میزان کافی سرعت هایپر سونیک را به همرا شرایط اتمسفریک که پگاسوس با ان مواجه می شود را شبیه سازی کنند. هدف دومی که این برنامه در پی ان است ارائه ی تجربیات بسیار ارزشمند به مهندسین در زمینه ی ابزار دقیق و ازمایش کردن ادوات هایپرسونیک است. برنامه ی ازمایشی پگاسوس هایپرسونیک، یگانه راه پیش روی ناسا برای محقق شدن هدفش که دست یابی به جهش انقلابی فناوری که هوانوردی و برنامه های فضایی را مقرون به صرفه تر می کند، است. این هدف یک انقلاب در روش هایی که هواپیماها در ان طراحی، ساخته و بکار گیری می شوند ایجاد خواهد کرد       سناریوی پروازی   طبق برنامه ریزی اولین پرواز این پروژه در اکتبر 1998 خواهد بود . هدف اصلی پگاسوس در این ماموریت ، که در پایگاه کیپ کاناورال انجام خواهد شد ، در مدار قرار دادن یک ماهواره ی تجاری خواهد بود. در این ماموریت پگاسوس در حین پرواز glove را نیز به عنوان ماموریت ثانویه با خود حمل خواهد کرد که البته مداخله ای در هدف اصلی ماموریت ایجاد نمی کند. هنگامی که پگاسوس از هواپیمای مادر L-1011 لانچ شد ، گلاو به شدت اماده سازی و تجهیز شده قادر خواهد بود اطلاعات را پیرامون  پرواز در سرعت و ارتفاع زیاد گرداوری کند. سنسورهای گلاو قادر خواهند بود تا تنها برای حدود 1.5 دقیقه این اطلاعات را جمع اوری کنند ، پس از ان سوخت مرحله ی اول پگاسوس تمام می شود و همراه گلاو که به ان متصل است جدا می شود. از انجایی که گلاو قابل بازیابی نیست تمامی اطلاعات بدست امده از طریق سیگنال های رادیویی به ایستگاه زمینی مخابره می شوند. برای محیا ساختن امکان ارسال اطلاعات ، مهندسین ناسا در مرکز تحقیقاتی لانگلی یک سامانه ی اکتساب دیتا و سیستم فشرده سازی و پردازش ویژه را توسعه دادند. در ژانویه ی 1995 ، یک فروند هواپیمای اف-15 متعلق به مرکز درایدن این سیستم را در طی مجموعه ای از پرواز ها که در پایگاه ادواردز به انجام رسید ازمایش کرد.   نگاه نزدیک به بال پگاسوس و گلاو بر روی ان       Glove   برای این برنامه 2 دستگاه گلاو تولید شده ، یکی که به همراه موشک هایپرسونیک پگاسوس پرواز خواهد کرد و دیگری برای انجام تست های زمینی اختصاص داده شده است. هر دوی انها از فولاد نیکل اندود ساخته شده اند. نسخه ی در نظر گرفته شده برای تست های زمینی روی سازه ای ساخته شده از تحته 3لایی و پشم شیشه متصل شد و مجموعه ای از تست ها در 30 می 1996 روی ان انجام شد. برای به حداکثر رساندن جذب گرما ان را با رنگ سیاه رنگ زدند. در طی ازمایش ها مهندسین در لابراتوار تحقیقاتی مرکز درایدن ابتدا گلاو را سرد کردند سپس ان را در معرض حرارت قرار دادند و از این طریق حرارتی را که گلاو در طی مرحله ی اول پروفایل پروازی پگاسوس با ان دست به گریبان خواهد بود را شبیه سازی کردند. ازمایش ها نشان داد گلاو برای جان بدر بردن از حرارت شدیدی که در طی سفر با پگاسوس در سرعت 8 برابر سرعت صوت تجربه خواهد کرد ، به قدر کافی سخت جان هست. نمونه ای از گلاو که برای تست پروازی در نظر گرفته شده بود بر روی صفحه ای از چوب بالسا متصل شده  و توسط سازه ای کاهنده ی درگ که قابلیت محافظت حرارتی دارد در بر گرفته شده است، این سازه از کاشی هایی که در ساخت حفاظ شاتل های فضایی بکار می رفت ساخته شده که گلاو را با بال پگاسوس ترکیب می کند. مرکز تحقیقاتی Ames ناسا واقع در کالیفرنیا این سامانه ی حفاظت حرارتی را تامین کرده است که با عث پراکندگی گرما می شود. گلاو در تاسیسات درایدن به بال پگاسوس متصل شد ، و الحاق امن پگاسوس به هواپیمای مادرش L-1011 در تاسیسات کمپانی Orbital Sciences  واقع در پایگاه هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا انجام می پذیرد. گلاو طیفی از سنسور ها از انواع معمول تا انواع فرکانس بالا را که قادر هستند در طی ازمایش در شرایط ویژه ی پروازی پگاسوس عملیاتی باقی بمانند را با خود حمل می کند. این سنسور ها مجموعه ای از اطلاعات از قبیل شتاب، جریان هوا، فشار، دما و کشش و تنش را در اختیار مهندسین می گذارند. تعداد زیادی از این سنسور ها در ماموریت قبلی پگاسوس در جولای 1994 مورد ارزیابی قرار گرفته بودند. ان ماموریت ثابت کرد این سنسور ها تداخلی بر جریان هوا بر روی بال پگاسوس در طی پرواز ایجاد نمی کنند و  ارتعاشاتی که سنسور ها در حین پرواز دچار ان می شوند مانع از جمع اوری اطلاعات دقیق توسط انها نمی شود.       مجموعه ی درایدن مدیریت کلی طراحی و ساخت گلاو را بر عهده دارد. این مجموعه همچنین مسئول اجرای تست های پروازی می باشد. مجموعه ی تحقیقاتی لانگلی مسئولیت طراحی ایرودینامیکی گلاو و همچنین توسعه ی سنسورها و زیر سیستم های ان است . دیگر مجموعه های ناسا که در این پروژه شرکت دارند عبارتند از : Ames، Goddard Space Flight Center، Greenbelt، MD ؛ و مرکز فضایی Kennedy  و کمپانی Orbital Sciences که سازنده ی موشک پگاسوس است ، همچنین پایگاه هوایی Vandenberg به عنوان مرکز اسمبلی قبل از پرتاب در این برنامه فعالیت می کند.   سایر تصاویر :                            //////////////////////////////////////////////////////////////   منابع : 1 2   گردآوری و ترجمه از : 7mmt شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات 
  18. 1 پسندیده شده
    فقط فرماندهان ما هستند انگار كه شلوار را روى پوتين انداخته اند
  19. 1 پسندیده شده
    مسابقات ارتش های جهان2016 روسیه Alabino http://www.aparat.com/v/WhXdw   -- مسابقات ارتش های جهان 2016 روسیه http://www.aparat.com/v/V4T7I
  20. 1 پسندیده شده
    لانچ موشک هایپرسونیک Pegasus       [aparat]auR4s[/aparat]
  21. 1 پسندیده شده
        در سال 2003 ایالات متحده آمریکا با کمک ائتلاف توانست عراق را اشغال کند. اما وضعیت عراقی که برای دومین بار توسط نیرو های ایالات متحده و همپیمانانش شکست خورده بود با وضعیت عراق 1991متفاوت بود. نیروهای امریکایی قرار بود این کشور را اشغال کنند و نیروهای نظامی خود را برای مدت طولانی در عراق نگه دارند علاوه بر این نیرو های چریکی و بعضا ترویستی نسبت به گذشته قدرتمند تر شده بودند. به همین سبب با شروع درگیری ها بین نیروهای چریک عراقی و ائتلاف ، ادوات زرهی و ماشین های نظامی ایالات متحده در میدان نبرد شهری ضعف های خود را نشان دادند. خودرو های هاموی و کامیون های نظامی که برای جابه جایی نیروها و لجستیک در کشور عراق مورد استفاده قرار می گرفتند عملکرد ضعیفی از خود برجای گذاشتند .عراقی ها با استفاده از تسلیحاتی که در اختیار داشتند به خصوص با کمک  تک تیرانداز ها و ار پی جی زن ها به کاروان های نظامی ائتلاف حمله می کردند و سربازان را در داخل خودرو های نظامی شکار می کرند و می کشتند. در ماه مارس سال 2003 یک واحد تعمیر و نگهداری در ناصریه عراق کمین می خورد، در این کمین 11 سرباز امریکایی کشته و 5 سرباز دیگر از جمله سرباز زن جسیکا لینچ  اسیر نیروهای عراقی میشوند. اما اوضاع وقتی برای ایالات متحده وخیم تر شد که درگیری ها در ماه آوریل در عراق آغازشد. ازجمله عوامل افزایش درگیری ها در عراق افزایش کشتار غیر نظامی ها به دست ائتلاف و در خواست سید مقتدی صدر برای جهاد علیه نیروهای متجاورگر بود. در تاریخ 4 آوریل 2004 نیروهای جیش المهدی حملات گسترده ای را در نجف، کوفه، کوت، و شهرک صدر ترتیب دادند. در کمین های شهرعراق هشت سرباز امریکایی کشته وبیش 51 نفر زخمی شدند. بزرگترین کمین در این درگیری ها در تاریخ 9  آوریل در اطراف فرودگاه بغداد رخ داد. کاروان سوختی متعلق به دسته 13 ام پشتیبانی فرمانده ای ارتش آمریکا متشکل از 30 خودرو در نزدیکی فرودگاه بغداد در حال حرکت بود. نیرو های چریک با کمک خمپاره اندازها ، آر پی جی زن ها و تیراندازی های شدید کاروان سوختی را زیر اتش شدید گرفتند. در اخر 26 عدد از کامیون های حمل سوخت و خودرو های نظامی از بین رفتند و  در مجموع 12 نفر از کاروان شامل 2 سرباز آمریکایی، 7 راننده کامیون خصوصی آمریکایی و 3 راننده کامیون عراقی کشته شدند. یک سرباز به نام کیت متیو و راننده کامیون امریکایی توماس همیل توسط نیروهای چریک ربوده شدند.توماس همیل موفق به فرار شد اما کیت متیو توسط نیروهای چریک اعدام شد. بعد از این حادثه سرتیپ جیمز چمبرز ، فرمانده دسته 13 ام پشتیبانی فرمانده ای ارتش آمریکا ، نسبت به رعایت نکردن استاندار ها، نظیر طویل بودن طول کاروان ها لجستیک انتقاد فراوانی داشت.         اسکورت کاروان های لجستیک در شهر های عراق عموما به وسیله کامیون های مسلح و خودرو های هاموی انجام می شد.   خودرو هاموی خصوصا مدل های نظیر ام998 ، ام 1165 به علت ضعف در پوشش کامل خدمه در عراق عملکرد ضعیفی داشتند.   تصویر سمت راست کیت متیو که بوسیله چریک های عراقی کشته شد بعدها در امریکا خیابانی به اسم او گذاشته شد - تصویر سمت چپ جسیکا لینچ که بعد از اسارتش توسط نیرو های امریکایی نجات پیدا کرد.   بعد از جدی شدن درگیری ها در عراق ، نیرو های آمریکایی تمایل پیدا کردند تا خودرو های نظامیشان را، خود در عراق ارتقا بدهند. در این بین نیروهای امریکایی از تخته سه لایی ، الیاف و روکش کولار ، فلزهای اوراق شده ، شیشه های ضد گلوله ، کیسه شن و... استفاده می کردند و بدنه ، درب ها ، شیشه ها را تقویت می کردند. حتی بعضی کشور های حاضر در عراق نیز از این شیوه برای تقویت بدنه ی خودرو های خود بهره می گرفتند. در یک نمونه سربازان مجارستانی با کمک جلیقه های ضد گلوله بدنه یک خودرو معمولی مرسدس بنز کلاس G را تقویت کردند. این نوع تقویت زره خودرو های نظامی بین سربازان  به نام "hillbilly armor" زره مرد جنگلی و یا در مواردی که  با کمک عراقی ها ساخته می شد به نام زره حاجی معروف "hajji armour" بود. در کل به این نوع زره ؛ زره های اصلاح شده نیز گفته میشود که برای بهبود مقاومت خودرو ها از ضایعات و مواد دور ریختنی استفاده می شود. البته استفاده از این نوع زره ها مربوط به جنگ های دوم جهانی و ویتنام بود. در جنگ ویتنام نیز لجستیک ارتش ایالات متحده آمریکا توسط گروه های چریکی ویت کنگ تهدید می شدند که با کمک کامیون های مسلح کاروان های لجستیکی خود را حمایت می کردند. این کامیون ها در جنگ ویتنام با جوش دادن صفحات فلزی و نصب مسلسل ها ساخته می شدند. در جنگ عراق نیز دوباره کامیون های مسلح با زره های اصلاح شده  به میدان نبرد بازگشتند. کامیون های مسلح M985 HEMTT یکی از معروف ترین درعین حال مخوفترین کامیون های مسلح ارتش ایالات متحده در عراق بود.      کامیون های مسلح سری HEMTT     کامیون های مسلح سری HETS          هاموی ها مجهز به زره های hillbilly   بروی هاموی  نوشته شده است "مد مکس" که به فیلم اکشن با همین نام اشاره دارد.در این فیلم نیز خودرو ها ظاهر عجیبی دارند.   این کامیون به شدت مسلح بود و به 3 مسلسل ام-2 و دو نارنجک انداز ام کا 2 مجهز بود. کامیون های مسلح علاوه بر توانایی جابه جایی لجستیک قادر بودن کاروان های نظامی ولجستیکی را نیز پوشش دهند. مدل های مختلف هاموی و کامیون های نظامی نظیر  M923 و PLS نیز با زره های اصلاح شده قویت می شدند تا جان خدمه را حفظ کنند. در ماه آوریل سال 2004 ، فرماندهان گروه 375 ام ذخیره ارتش آمریکا و گردان 812 ام حمل و نقل با هم یک واحد موقت ویژه به نام گروه کامیون های مسلح در کمپ نویستار کویت تشکیل دادند.این گروه شامل 35 خودرو هاموی به علاوه 5 کامیون M939 بود . تمامی خودور های این گروه  به زره های hillbilly  و مسلسل های 12.7 میلیمتری مجهز شدند. با این حال نیروهای ذخیره گروه های مختلف در ارتش و نیروهای گارد ملی ایالات متحده آمریکا که حفاظت کاروان ها را تامین می کردند باعث شد گروه کامیون های مسلح غیر فعال گردد. ( گروه کامیون های مسلح در ماه آوریل 2005 منحل شد)، اما مشکل نیرو زمینی ارتش ایالات متحده آمریکا در عراق  به مرور برای فرماندهان بلند مرتبه و سران پنتاگن در حال اشکار شدن بود. انتقاد درباره استفاده از زره های اصلاح شده و نرسیدگی به خودرو های نیروهای زمینی در ایالات متحده رو به افزایش بود. در 8 دسامبر 2004 در کمپ بیوری در کویت یک سرباز آمریکایی به نام توماسون ویلسون از وزیر دفاع وقت دونالد رامسفلد در مورد نیاز به زره های بازیافتی از آهن های اوراقی پرسید. سوال او با تشویق و همراهی2300 نفر از همقطارانش که درمحل حضور داشتند مواجه شد. ویلسون پرسید : چرا سربازان ما باید سرتاسر محل های دفن زباله های محلی  را برای پیدا کردن فلزهای اوراقی و شیشه های ضد گلوله برای بهبود زره خودرهای شان بگردند؟ چرا منابع به آسانی در دسترس ما قرار نمی گیرد؟ رامسفلد پاسخ داد: "مسئله پول نیست.  مسئله در رابطه با ارتش دلخواه نیست. مسئله تولید و توانایی انجام آن است. همانطور که می دانید، شما با ارتشی که دارید به جنگ می روید - و نه ارتشی که ممکن است بخواهید و یا مایلید در زمانی دیگر داشته باشید. شما می توانید تمام زره های جهان را روی یک تانک داشته باشید و (باز هم) منفجر شود ... ". همچنین رامسفلد بعدا اعتراف کرد که قبل از جنگ عراق ، ساخت کیت های حفاظتی در تعداد کم در هر سال تولید می شده است. اما جنجال در مورد زره های خودرو های آمریکا  در حال گسترش در آمریکا بود. سرهنگ جان زیمرمن  وکیل مدافع نظامی اعلام کرده بود که از 300 خودروی موجود در واحدی که ویلسون در آن خدمت می کند ، 95 درصد آن فاقد زره مناسب هستند. در 13 اکتبر سال 2004 ، نیروهای ذخیره ارتش آمریکایی که برای جابه جایی کامیون های سوختی در بغداد  انتخاب شده بودند از این کار سربازدند. آنها می گفتند برای اسکورت این کاروان سوختی هیچ نیروی در اختیار ما قرار ندادند، همچنین تمامی کامیون های این کاروان فاقد زره مناسب هستند. در سال 2004 ایالات متحده در افغانستان کیت های JDAM را برای دقیق شدن بمب های نیروهوایی خریداری کرد، در این مورد منتقد نظامی بیل آرکین این سوال را مطرح که : اگر سران پنتاگون می تواند این کیت ها را برای بمب ها تهیه کنند ، چرا نمی تواند کاری برای خودرو های زرهی وجان سربازان انجام دهند. اما بالاخره در 9 دسامبر 2004، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش در پاسخ به این حوادث، گفت که نگرانی های ابراز شده مورد توجه قرار می گیرد. ولی در ادامه در 10 دسامیر 2004  ، مارتی میهان عضو کنگره و کمیته خدمات نیروهای مسلح با انتشار بیانه ای به شدت از دولت بوش و پنتاگون انتقاد کرد. او در بیانه اش اشاره کرده بود کمبود وسایل نقلیه زره پوش را به عنوان " مرکز ثقل در معرض خطر" ارتش امریکا در عراق، و فقدان آمادگی برای تاکتیک های چریکی مانند استقرار مواد منفجره دست ساز را به عنوان "علائم هجوم سراسیمه به جنگ" توصیف کرد.   تصویر سمت راست : توماسون ویلسون در حال پرسش از وزیر دفاع تصویر سمت چپ : کاریکاتوری انتقادی از وضعیت خودرو های زرهی در عراق       مدل های مختلف کامیون های مسلح در عراق   بعد از این جنجال سیاسی دولت بوش تصمیم گرفت تا به طور ناگهانی سرعت تولید و تحویل کیت های حفاظتی برای خودروهای هاموی و کامیون های نظامی را سرعت ببخشد. کیت های  حفاظتی هاموی ها در سال 2003 شامل کیت های ASK ،FRAG 5  و FRAG 6 بودند. برای کامیون های سری FMTV نیز بسته های حفاظتی ساخته و به عراق فرستاده شد. وارد شدن این بسته های حفاظتی تا سال 2015 به عراق ادامه داشت. همچنین آزمایشگاه ملی لارنس لیورمور بروی کامیون M939 بسته های حفاظتی نصب کرد و یک کامیون  مسلح با سطح حفاظتی بالا به نام " اسب اهنین " ساخت.  اما با وجود نصب کیت های حفاظتی بروی هاموی ها و بعضا کامیون ها هنوز مشکل نیروهای موجود در عراق حل نشده بود. از طرفی نصب این کیت ها به شدت باعث افزایش وزن خودرو ها می شد که علاوه بر افزایش وزن، به شاسی و سیستم تعلیق  ماشین ها فشار وارد می کرد در نتیجه تحرک پذیری خودرو به شدت کاهش پیدا می کرد. اما مشکل اصلی و حل نشده در عراق بمب های کنارجاده ای بود. به گفته منابع آمریکایی فقط در سال 2004 حدود 300 بمب های کنارجاده ای  باعث صدمه زدن به کاروان های نظامی شده بود.در چهار ماه اول سال 2006 فقط 67 از سربازان آمریکایی در خودرو های هاموی خود کشته شدند. کیت های حفاظت هاموی شاید قابلیت مقاومت در برابر بمب های با قدرت کم را داشتند اما در مقابل بمب های کنارجاده ای قدرتمند حرفی برای گفتن نداشتند. طراحی بدنه هاموی ها نیز دچار مشکل ساختاری بود که در مقابل بمب های کنارجاده ای آسیب پذیر بود. در مواقعی نیز بمب های کنارجاده ای موجب می شدند درب های خودرو قفل بشوند و خدمه و سرنشینان نتواند از داخل خودروی خود خارج شوند. البته ارتش آمریکا برای این مشکل نیز راه حلی داشت ایالات متحده آمریکا برای پایان دادن به این مشکل خودرو های مقاوم در برابر مین ( امرپ) را وارد ارتش خود کرد. با اینکه امرپ ها هزینه اولیه تولید بالا و هزینه نگهداری بالا نظیر مصرف سوخت زیاد نسبت به هاموی ها داشتند ولی ارتش آمریکا مجاب شد که برای کاهش تلفات نیروهای خود امرپ ها را جایگزین هاموی های خود بکند. در سال 2007 ارتش ایالات متحده به طور رسمی اعلائم کرد که قصد دارد که به جای خودرو های هاموی و کامیون مسلح از امرپ ها استفاده کند. اشغال عراق نشان برای نبردهای شهری وجود خودرو های نظامی با قابلیت حفاظت بالا به چه میزان حیاتی هستند که می تواند از تلفات نیروهای نظامی بکاهند. با پایان یافتن اشغال عراق  اما هنوز در جنگ های اخیر در لیبی ، اوکراین ، سوریه و عراق استفاده از زره های اصلاح شده بسیار رواج دارد و نمونه های فراوان آن هنوز یافت می شود. استفاده از زره های hillbilly  برای نیرو های چریک و یا نیروهای دولتی که در زیر فشار جنگ فرصت توسعه و استفاده از کیت های حفاظتی و یا ساخت خودروهای نظامی جدید را ندارند مناسب و کاربردی می باشد و یک گزینه طلایی برای آنها است. ولی کشور های که از جنگ دور هستند باید به یاد داشته باشند در صورت از دست رفتن فرصت برای بهبود وضعیت خودروهای نظامی خود در طول حوادث باید هزینه جبران ناپذیری را پرداخت کنند.         در چهار ماه اول سال 2006 فقط 67 از سربازان آمریکایی در خودرو های هاموی خود کشته شدند.     اسب آهنین در عراق در یک حمله توسط بمب های کنار جاده ای اسب آهنین صدمه می بیند اما تمامی خدمه آن سالم می ماند. اما به طور کلی فرماندهان ارتش امریکا از عملکرد کامیون های مسلح راضی نبودند.   منابع:   http://europe.newsweek.com/hillbilly-armor-123095?rm=eu   https://en.wikipedia.org/wiki/Gun_truck   https://en.wikipedia.org/wiki/Improvised_vehicle_armour#Iraq_War     مترجم  و گردآورنده :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  22. 1 پسندیده شده
      خودرو تاکتیکی L-ATV و امرپ M-ATV هر دو محصول شرکت آمریکای اوشکوش هستند که بی شباهت به هم نیستند. برخلاف امرپ های سنگین، امرپ M-ATV وزن بسیار کمی دارد ( 12,500 کیلوگرم ) در نتیجه تحرک مناسبی را کسب کرده است. از میزان حفاظت آن کاسته نشده و عملکرد قابل قبول آن در جنگ های اخیر اثابت کننده این ادعا است( البته فضای داخل کم موجب نارضایتی  سربازان در افغانستان شده است. در مقابل امرپ های سنگین نظیر کوگار ، توانایی حمل تعداد زیادی از سربازان را دارند و فضای داخلی بهتر و مطلوب تری نسبت به امرپ  M-ATV دارند). بعد از تجربه موفق امرپ M-ATV ، شرکت اوشکوش تصمیم گرفت تا خودرو تاکتیکی را برای جایگزنی هاموی ها بسازد. خودرو تاکتیکی L-ATV به ادعای شرکت سازنده سطح حفاظتی بالاتر از هاموی ها و در حد امرپ ها دارد. این سطح از حفاظت در یک خودرو سبک و جمع و جور با وزن 6،400 کیلوگرم قرار دارد. اگر خودرو تاکتیکی L-ATV حقیقتا سطح حفاظتی در حد امرپ M-ATV به دست آورد باشد به طور قطع رقیب سرسخت امرپ M-ATV است و حتی می تواند در بعضی از پارامتر ها این رقیب خودی را شکست بدهد.وزن کم تر در خودرو تاکتیکی L-ATV  نه تنها باعث افزایش تحرک پذیری خودرو می شود بلکه  احتمال بروز مشکلات فنی را کاهش می دهد. همچنین در مسیر های ناهموار خودرو تاکتیکی L-ATV می تواند 70 درصد سریع تر از امرپ M-ATV نیروها را جا به جا کند. L-ATV می تواند شکاف قابل توجه مابین هاموی با تحرک بالا و امرپ های سنگین با حفاظت بالا را در ارتش آمریکا پر می کنند. که همین خصوصیت موجب رضایت ارتش آمریکا از خودرو تاکتیکی L-ATV شده است. اما خودروهای تاکتیکی L-ATV سابقه عملیاتی ندارد و هنوز وارد ارتش ایالات متحده آمریکا نشده اند و به نظر می رسد اولین سری از این خودرو ها در سال مالی 2018 تحویل ارتش آمریکا بشود.      در یک جمع بندی خدمت دوست عزیز مان AT1 باید گفت بله خودرو های خودرو تاکتیکی L-ATV نه تنها خودرو های هاموی را پشت سر می گذارند و مشکلات موجود در هاموی را نخواهند داشت حتی می توانند با امرپ ها رقابت کنند .
  23. 1 پسندیده شده
    با تشکر از همه دوستانی که در این بحث شرکت کردند :rose: :rose: لازم دیدم چند نکته رو اضافه کنم موضوعی اصلی که مورد انتقاد جمهوری خواهان و دموکرات ها در مورد عملکرد پنتاگون و دولت بوش در زمان حمله به عراق وارد بود و تمرکز متن هم بروی آن گذاشته شده است در مورد برنامه مستحکم سازی خودرو های ارتش ایالات متحده در عراق خصوصا سطح حفاظتی 3 بود. زره های حفاظتی سطح 3 به طور محلی در عراق و با منابع موجود در محل ساخته میشدند. همین طور هم قبلا گفته شد این نوع زره ها بدون مشارکت هیچ شرکتی با فلزهای اوراقی به زره های Hillbilly در بین سربازان آمریکایی معروف شده بود و به باقی زره ها و کیت های استاندار در نیروهای نظامی اتلاق نمی شد. هدفی که فرماندهان در توسعه این سطح از حفاظت دنبال می کردند یک راه حل کوتاه مدت و موقت برای جلوگیری از کشتار بیشتر نظامیان خود در عراق بود . که استفاده طولانی مدت از این نوع زره ها باعث شد سرو صدای سیاسی زیادی در داخل ایالات متحده و نارضایتی نیروهای حاضر در عراق را در پی داشت. تمام نقدهای که در مورد زره های Hillbilly وجود داشت به دنبال این هدف بودند که پنتاگون را مجبور کنند تا کیت های استانداری که در ایالات متحده توسط کمپانی های معتبر ساخته میشود با سرعت بیشتری روانه عراق بشود.   مقایسه ضخامت زره به کار رفته در درب کیت حفاظتی Frag 6 با زره Hillbilly   البته انتقاد دیگری که به ارتش ایالات متحده در طول اشغال عراق وارد بود همچنین نماینده کنگره مارتی میهان نیز به آن اشاره کرد و از آن به نام حمله سراسیمه ارتش ایالات متحده آمریکا یاد می کنند. اگر فقط به عملکرد ارتش ایالات متحده در طول اشغال عراق نگاه کنیم با یک ارتش متکامل و قدرتمند تر رو به رو هستیم . ارتشی که در طول حضورش در عراق درس میگیرد و راه امنیت برای سربازان خود را فراهم می کند. ساخت کیت های استاندار جنگ شهری برای تانک های ابرامز و خودرو های رزمی پیاده نظام برادلی ، استفاده از زره های قفسی به طور گسترده و به کارگیری امرپ ها نمونه های کوچک و ارزشمند تجربه ایالات متحده در عراق است. اما منتقدان می گویند ارتش ایالات متحده ، ارتشی بوده است که با کوله باری از تجربه در جنگ ویتنام به عراق حمله کرده است. ارتش ایالات متحده در طول جنگ ویتنام بارها تجربه حمله نیروهای چریک به واحدهای نظامی و لجستیک را داشته است . این ارتش بعد از جنگ جهانی دوم بازهم به سمت ساخت کامیون های مسلح در ویتنام رفت. جیپ های که این مقطع زمانی در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت می کردند به علت نداشتن یک زره همه جانبه در کمین های دشمن بسیار ضعیف بودند. اما بازهم ارتش ایالات متحده همان اشتباهات ویتنام را در ابتدای حضورش در عراق انجام داد.   کشته و زخمی شدن خدمه یک کامیون مسلح ارتش آمریکا در ویتنام در پی یک کمین کشته شدن دو خدمه کامیون مسلح در ویتنام با نام های ران گرین و ملوین کوئین در پی یک کمین انهدام دو دستگاه جیپ ارتش آمریکا و کشته شدن خدمه در یک کمین - در تصویر یکی از جیپ ها قرار دارد. حتی در صورت فرض کردن متفاوت بودن شرایط جنگی ویتنام با عراق ، ارتش ایالات متحده می توانست از تجربیات نیروهای ارتش سرخ شوروی در افغانستان و چچن بهره بگیرد. لجستیک شوروی که در افغانستان و چچن مورد حمله نیروهای چریک قرار می گرفت و تلفات زیادی را بر ارتش شوروی تحمیل می کرد. به همین دلیل ارتش شوروی مجبور به استفاده از کامیون های زره ای برای مقابل با کمین های نیرو های چریکی شد. نفربر ها و خودرو های زرهی همچون بی تی ار 60 و بی ار دی ام 2 با وجود داشت یک زره سرتاسری اما به علت ضعف در زره ها در کیمن های نیروهای چریک بسیار آسیب پذیر بودند. منتقدان نتیجه می گیرند وجود این جنگ ها در گذشته ، نشان می دهد ارتش ایالات متحده آمریکا بدون داشتن یک برنامه جامع برای حفاظت از نیروها در مقابل نیروهای چریک به عراق لشگر کشی کرده است که باعث به خطر افتادن جان سربازان در عراق شده است.   ارتش شوروی در افغانستان به طور جدی با کمین نیروهای چریک درگیر بود. نمونه ای از کامیون مسلح Ural 4320 ارتش شوروی در افغانستان مجهز یه برجک بی ار دی ام و راکت انداز UB-32-57 انهدام گسترده ادوات نیرو های روس در چچن - تصویر سمت راست یک کامیون Ural 4320 و سمت چپ کامیون زرهیZIL 131 هاموی های ارتش آمریکا بدون زره در پست های بعدی تصاویر بیشتری از خودرو های نظامی ایالات متحده آمریکا با زره Hillbilly قرار داده میشود...
  24. 1 پسندیده شده
    [quote]1- ذات تمام مدل های تی-72 توسعه یافته براساس تی-55 است و در واقع آپگرید اون محسوب میشه، در ضمن نصف بیشتر تعدادی که ذکر کردم از مدل اس هستند. در تی-72 بودن این مدل که شک ندارید ؟[/quote] نوع اس که نوع روسی و بهترین نوع است که به ایران کلی تجربه آورد [quote]با کدام توان زرهی می شد پیشروی خوبی داشت ؟!!! چیفتن آشغالی که حتی جلوی تی-54 عین حلبی روغن نباتی مچاله می شد ؟[/quote] برای پیشروی با تانک قرار نیست تانک ها مدام درگیر شوند بلکه آتش حمایتی تولید می کنند که به پیاده نظام سرعت حرکت و امنیت بیشتری می دهد [quote] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right][background=rgb(248, 248, 248)]توپولف-16 ، توپولف-22 ان هم نوع مدرنش ،اخلال گرهای پیچیده که سوای رادار تامکت هر چیزی را در پدافند ایران از کار می انداخت ،موشک های کیچن ،موشک های ضد رادار و موشک های هدایت لیزری ، در اختیار گذاشتن مدل های جدید میگ-25 با قابلیت ضد راداری ،میگ-27 در اواخر جنگ ،ساخت آشیانه های مستحکم هواپیما ،ورود مستقیم خلبانان روس و آلمان شرقی به نبرد، تحویل فنسر و فیترهای دارای قابلیت سرکوب هوایی ،میگ-29، سلاح شیمیایی ، انتقال تکنولوژی موشک بالستیک....[/background][/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right][background=rgb(248, 248, 248)]کافیه یا بازهم بگم؟[/background][/right][/font][/color] [/quote] مشکل این ها نبود جناب مولتکه سلاح مشکل زا که عراق خریده بود ولی به مرحله آزمایش روی نیروهای ما نرسید بمب ها خوشه ای، ناپلم بود که برای حملات نفرات پیاده مثل نیروهای ایرانی طراحی شده بود و موج انسانی را به خونبارترین شکل در هم می شکست [quote] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right][background=rgb(248, 248, 248)]تهران و اصفهان و نکا را می شد زد ولی اینجا را نه؟[/background][/right][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right][background=rgb(248, 248, 248)]100 فروند تلفات هوایی برای یک پل زیاد نیست به نظرتان؟[/background][/right][/font][/color] [/quote] در عملیات والفجر 8 تلفات هوایی عراق 39 هواپیما و 5 هلیکوپتر بود http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1_%DB%B8 در عملیات کربلای 5 تلفات 80 فروند هواپیما بوده است http://www.military.ir/forums/topic/20089-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%83%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%8A5%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%87/ پس بعید است که عراقی که توانسته بود نکا را بزند نتوانسته باشد این پل ها را بزند نکته دیگر این بود که مهندسی رزمی ایران همیشه در حال تعمیر پل های آسیب دیده بود
  25. 0 پسندیده شده
    بازگشت به این پست ، تصمیم گرفتم نظرم را اینجا عنوان کنم . در مورد پایان جنگ نظرم خلاف نظر شماست و تا این لحظه فکر می کنم که شکست خوردیم و شکست بدی هم خوردیم . پایان جنگ به اون نحو در حالیکه 8 سال جنگیدیم ، هزینه های زیادی دادیم و در آخر چیزی به دست نیاوردیم و نزدیک بود که خیلی چیزها را هم از دست بدیم ضربه بدی به انقلاب و ایران و تفکر حاکم بر مسئولین زد. در بین سیاسیون ما دو جریان شکل گرفت جریانی که جنگ را بد و بی نتیجه می دونست و بر بی حاصلی اون پافشاری می کرد و جریان دوم که جنگ را خوب و نعمت الهی می دونست اما چیزی برای ارائه نداشت . طرف ضد جنگ ، در ایران کاملا محق به نظر می رسید. ایران کاملا به لاک دفاعی رفت به نظر می رسه در اون بازه زمانی قدرت انجام هرگونه عملیات تهاجمی از ما صلب شد ما حتی در برابر طالبان هم حرکت تهاجمی نمایانی نکردیم . ضربه دوم وقتی به ما وارد شد که ارتش عراق مقابل چشم طرف ایرانی ظرف کمتر از 50 روز توسط آمریکا و متحدین متلاشی شد. در اینکه اقدامات ما و بدهی هنگفت عراق موجب شد صدام خبط اشغال کویت را بکند با شما موافق نیستم . تصور کنید عراق کویت را اشغال نمی کرد و راه دیگری برای باز پرداخت بدهی خودش پیدا می کرد بطور مثال با توان نظامی که بدست آورده بود خودش را به یک صادر کننده تسلیحات تبدیل می کرد. یا حتی بخشی از تجهیزات ارتش را به سایر کشورها می فروخت. شکی نیست که می توانست برای موشکهای بالستیک خودش مشتری پیدا کند و ... و اگرعراق چنین اشتباهی نمی کرد طرفداران دفاع مقدس برای دفاع از خودشان هیچ مستمسکی نداشتند. بعد از اینکه ما به سمت پروکسی وار رفتیم ، آمریکا مجبور شد عراق را ترک کند ، در جنگ 33 روزه ضربه جانانه ای به صهیونیزم زدیم ،بر خلاف تمام نق نق های آقایان ضد جنگ در سوریه حضور موفق و به جایی داشتیم و ... قدرت طرفداران جنگ و جهاد کمی بیشتر شد و بالاخره توانستیم کمی حالت تهاجمی بگیریم . اما این گروه هنوز پاسخی برای برخی از پرسشها ندارند : اگر دشمن با سلاح کشتار جمعی مردم را هدف قرار دهد چه عکس العملی نشان می دهید ؟ در پاسخ به جواب کلیشه ای " دشمن در هر سطحی به ما حمله کند در همان سطح به او حمله می کنیم " باید عرض کنم که سابقه ی تاریخی ما در جنگ 8 ساله و پس از آن چنین چیزی را نشان نمی دهد. حلبچه را گرفتیم در حالیکه در جلسه پیش از عملیات ، کلید ساز در مورد اقدامات صدام غرغر می کرد و متاسفانه نظرش درست از آب در آمد اما ما هیچ اقدام متقابلی نکردیم . اگر مردم حلبچه مردم یکی از شهرهای ایران بودند ما چه می کردیم ؟ یاد سردشت افتادم.اگر به جای سردشت یکی از محلات تهران هدف قرار گرفته بود چه می کردیم ؟ البته خون تهرانی ها رنگین تره اما در همان اندازه سردشت نیز حرکتی نکردیم . تأیید خبر شهادت عزیزی که زندگی اش صرف مبارزه با رژیم صهیونیستی شد در قالب یک صحنه ی سریال تلوزیونی بیان می شود و جواب آن تا اینجا پخش تصاویر افسران C.I.A به همراه خانواده هایشان است. (مثلا خواستن تهدید ضمنی کنن) . من تعجب کردم وقتی شنیدم غرب دست دریوزگی به سمت دشمنان این ملت دراز کرده در حالیکه از سابقه ی چندین ساله ی مبارزه مدافعان این مرز و بوم با چنین جانورانی آگاه است و این نیست جز اینکه ما در دادن پاسخ متقابل کندیم . خلاصه کلام حرف و عمل ما با هم نمی خوانند و عمل متناسب با خباثت دشمن تأخیر زیادی در اجرا و پیاده سازی دارد و این دشمن را به وسوسه انداخته است . پی نوشت : در برهه ی حساسی از تاریخ کشوریم ، نمی دانم به خاطر مریضی رهبری است یا احتمال موفقیت جهادیون . آن جناح ضد جنگ راضی نیست و قدرت و اختیارات بیشتری می خواهد تا نتیجه هر چه شد از آن آنها باشد. برای موفقیت دلسوزان انقلاب و اسلام و ایران دعا می کنم .