برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      9,455


  2. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      2

    • تعداد محتوا

      1,108


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      1

    • تعداد محتوا

      8,711


  4. habdollahi83

    habdollahi83

    Members


    • امتیاز

      1

    • تعداد محتوا

      416



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 25 شهریور 1404 در پست ها

  1. 6 پسندیده شده
    بخش پانزدهم نسبت نیرو با این حال ، آنچه که مسلم به نظر می رسد ، ارتش اوکراین قادربه انجام یک ضدحمله در مقیاس کورسک نیست و عوامل متعددی اجرای چنین عملیاتی را در انتهای سال 2024 و سال 2025 محدود می نماید چرا که بعید است فرماندهی ارتش اوکراین بتواند نیرو و تجهیزات لازم را برای دست زدن به یک تک نفوذی گسترده و عمیق داشته باشد، اما اجرای حملات متوالی سریع در مقیاس بزرگ می تواند ماهیت شفاف صحنه نبرد اوکراین را دگرگون کرده تا توان ذخیره لازم برای طراحی یک حمله بزرگ بتدریج فراهم گردد در حالی که باید دانست ، فرصت های زمانی ومکانی که نوآوری های فناورانه برای اوکراین فراهم می کند بسرعت بسته می شود و باید سریع تر از روند فعلی ، از مزیت های بوجود آمده استفاده نمود. درواقع امر ، نسبت نیروی رزمی آماده عملیات ارتش اوکراین هنوز برای دست زدن به یک تلاش در مقیاس بزرگ چندان کافی نیست و بازسازی واحدهای رزمی آسیب دیده در ضدحمله حمله سال 2023 نیز زمان قابل توجهی را می طلبد در حالی که سرعت ارسال تجهیزات وعده داده شده نیز چندان زیاد به نظر نمی رسد و این گسترش قدرت رزمی تهاجمی ارتش کیف را محدود می کند. غافلگیری روند به نسبت آهسته عملیات تهاجمی ارتش روسیه از یک نظر به مدافعان اوکراینی اجازه می دهد تا بصورت بهینه ای ، محورهای از قبل انتخاب شده ای را برای دست زدن به ضدحمله موثر شناسایی کرده و برهمان اساس ، برنامه ریزی های لازم برای اختصاص دادن نیروی ذخیره و تجهیزات مورد نیاز صورت گیرد .با توجه به شفافیت نسبی صحنه نبرد ، ارتش اوکراین برای پنهان نگه داشتن مراحل آماده سازی خود برای اجرای ضدحمله با چالش های زیادی روبرو خواهد شد ،اما عناصر ذخیره ای که برای این کار درنظر گرفته می شوند را می توان در قالب واحدهای مستقر در خطوط دوم یا سوم و یا حتی عملیات فریب استفاده نمود. بعنوان نمونه ، درصورتی که ارتش اوکراین اجرای ضدحملات سریع و متوالی را در دستور کار خود قرار دهد ، نه تنها باعث به اوج رسیدن حملات ارتش روسیه خواهد شد ، بلکه از عدم نفوذ به درون شبکه دفاعی روسها نیز تا حدودی منتفع خواهد شد. علاوه براین ، اگر این ضدحملات به درستی زمان بندی شوند ، می توان با استفاده از چنین شیوه ای نرخ فرسایش واحدهای از پا افتاده و خسته ارتش روسیه را تا حدودی افزایش داد. اما چنین رویکردی یک نقطه ضعف جدی را به نمایش می گذارد و آن الزام اجرای ضدحمله در محوری است که ارتش روسیه آن را برای پیشروی انتخاب کرده است در حالی که روسها اکنون ( دسامبر 2024) تنها در مناطقی که اهمیت راهبردی پائین تری دارند دست به حمله می زنند ( به غیر از محور خارکف ) و این بدان معناست که ضدحمله احتمالی ارتش اوکراین به عقب نشینی روسها به پشت مرزهای بین المللی نخواهد شد. این مناطق با اهمیت پائین تر نظیر ملیتوپل و ولیکا-نووسیلکا شاهد آرایش تهاجمی وپیشروی ارتش روسیه با سرعت و شدت بسیار پائین است که به روسها امکان می دهد تا بسرعت از آفند به وضعیت دفاعی تغییر حالت دهند . این روند برای محورهای آودیووکا و باخموت نیز تا حدودی مصداق دارد که ارتش روسیه پیشتر مواضع دفاعی قابل توجهی را در آنها ایجاد کرده است. البته مجموع شرایط که ذکر آن رفت به معنای خنثی شدن قابلیت سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی ارتش روسیه نخواهد بود ، هرچند روسها تلاش می کنند همزمان با پیشروی ، توانمندی های مذکور را به جلو منتقل کرده و گسترش دهند و ارتش اوکراین به منظور زمینه سازی برای ضدحمله آینده ،راهی برای سرکوب این توان پیدا نماید. فرآیند نفوذ به خط دفاعی دشمن و بهره برداری از آن خنثی یا سرکوب کردن سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی نیروی مدافع هنگام اجرای یک طرح آفندی نفوذ کننده می تواند به سریع تر شدن روند پیشروی با هزینه کمتر انسانی / سخت افزاری همراه شود . اما نخستین چالشی که در این مرحله بوجود می آید ، این است که سرکوب سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی دشمن در چه عمقی از میدان نبرد باید صورت گیرد تا مکملی بر پیشروی زمینی و معنادار کردن آن گردد؟! علاوه براین ، چه عواملی عمق موردنیاز برای سرکوب سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی دشمن را تعیین می کند ؟ به عبارت صحیح تر ، قابلیتهای ضد سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی نیروی مهاجم تا چه اندازه ای می تواند بر عمق و سرعت پیشروی نیروی بکارگیرنده آن اثر داشته باشد؟! بطور طبیعی ، پاسخ به این سئوالات را می توان در روابط زمانی- مکانی پیش بینی شده برای تک نفوذی می توان جستجو نمود. مجموعه عملیاتهای مهمات پرسه زن ارتش روسیه در محور پوکروفسک https://www.aparat.com/v/cqft64g با این حال پاسخ به این سئوالات هنوز نامشخص است چرا که طرفین درگیر در اوکراین هنوز دست به سرکوب سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی جبهه مقابل نزده اند و نمی توان به صورت شفاف دامنه و میزان تحرک اجزای مختلف یک ساختار ضد سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی هنگام پشتیبانی از یک تک تهاجمی مورد بررسی قرار داد. اما ارتش روسیه تا امروز توان قابل توجهی را در دو حوزه سرکوب سامانه های رزمی مبتنی بر جی پی اس در فواصل چند ده ، چند صدکیلومتری از خود به نمایش گذاشته اند . ارتش اوکراین نیز موفقیت هایی در انهدام سامانه های جنگ الکترونیک ارتش روسیه داشته که البته این مساله تنها درسطح تاکتیکی رصد شده است ولی در مجموع طرفین می توانند از آسیب پذیری ذاتی چنین سامانه هایی بخوبی استفاده کنند. از سویی دیگر ، برد موثر پهپادها نیز راهنمای چندان موثری برای تعیین عمق مورد نیاز جهت سرکوب قابلیت های سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی دشمن یا سرعتی که یگانهای دشمن می توانند همگام با آن دست به پیشروی بزنند ، نیست چرا که پهپادهای تاکتیکی عمدتاً برد کوتاهی دارند و بویژه اگر در قالب سامانه های شناسایی پرسه زن یا انتحاری مورد استفاده قرار گیرند ولی بدلیل ابعاد کوچک با امضاء راداری بسیار پائین ، همچنان مرگبار بودن خود را حفظ می کنند و امکان همگام شدن با واحدهای تکور را نیز دارند ولی در حال حاضر پیش بینی خاصی در این زمینه که نیروی مهاجم چه تعداد از این سامانه ها را باید همراه خود جابه جا کند ، وجود ندارد . این سامانه ها گرچه کوچک هستند و نیاز لجستیکی محدودی دارند ولی همچنان فضا خودروهای تدارکاتی را اشغال می کنند و این زمانی که نیروی مهاجم به هر تعداد مهمات یا سوخت برای سرعت دادن به پیشروی نیاز دارد ، یک چالش محسوب می گردد. با این حال ، پهپادهای دوربرد تر می توانند تا حدودی پاسخ مناسبی به این نیاز باشند ولی در حال حاضر چنین سامانه هایی گران تر بوده و راحت تر مورد شناسایی و ضربه قرار می گیرند. یکی از عوامل محدود کننده کلاسیک در پیشروی واحدهای رزمی ، برد سامانه های توپخانه ای ارتش هاست که در جنگ اوکراین در عدد 25 کیلومتر ( هویتزرهای کالیبر 152 م.م مورد استفاده طرفین ) ثابت باقی مانده است. اما این عدد هنوز تعیین کننده محدوده پیشروی یگانها محسوب نمی شود چرا که نخست روسها و اوکراینی ها تمایلی برای نزدیک کردن سامانه های ارزشمند خود به خطوط درگیری نیستند ( بدلیل حضور گسترده مهمات پرسه زدن و تاکتیک های ضدآتشباری ) و دوم ، سازماندهی واحدهای مجهز به سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی که عمدتاً در نقاطی که تاثیر آتش توپخانه کاهش پیدا می کند به منظور حفظ برتری آتش بکار می رود . با این حال ، در گذشته یک عامل اصلی به واحدهای سوار-زرهی اجازه می داد تا فراتر از برد موثر واحدهای توپخانه دست به عمل بزنند و آن استفاده از جتهای بال ثابت نیروی هوایی بود ،اما تا زمانی که روسها و اوکراینی ها نتوانند به این قابلیت اطمینان کامل پیدا کنند یا حداقل برتری هوایی محلی در منطقه مورد نظر را بدست آورند ، این محدودیت ها همچنان پابرجا خواهد ماند حتی اگر ارتش اوکراین بتواند نیروی هوایی بزرگتری متشکل از جنگنده های اف-16 را بخدمت بگیرد ولی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین ، یک حباب موقتی را بر روی بخش کوچکی از جبهه بواسطه استفاده از تاکتیک های سرکوب دفاع هوایی و پهپاد ها پدید آورد تا درترکیب با آتش دوربرد زمینی ، امکان پیشروی را فراهم آورد ، هر چند چالش استفاده از این روش ، جدا از مدت زمان ایجاد حباب برتری هوایی ، استفاده از آن برای تسهیل پیشروی واحدهای زمین است که در این مورد نه ارتش روسیه و نه ارتش اوکراین در کوتاه مدت توانایی ایجاد آن را ندارند. شرح در تصویر بنابراین ، هردوطرف باید برای مدتها مشغول آزمایش عمق پوشش دفاعی برای سرکوب سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی یکدیگر باشند . علاوه براین ، روابط زمانی- مکانی برای دست زدن به تک های نفوذی و اهدافی باید بدان نیل شوند نیز بصورت تجربی از طریق تکرار آزمایش های متعدد بدست می آید. درغیراینصورت ، ماندن اوکراین در حال تدافعی به سال 2024 و ادامه آن درسال 2025 با توجه انبوهی از تجهیزات که برای یک ضدحمله درسال 2025 در حال جمع آوری تقریباً امری غیرعاقلانه بشمار می رود . این روش ، اوکراین را از نوآوری تاکتیکی محروم می کند در حالی که به روسها فرصت می دهد تا بدون مزاحمت ، روش صحیح آزمون وخطا برای تعیین عمق مناسب برای طراحی تک های نفوذی را به صورت موفقیت آمیزی را به مورد اجرا گذارند. پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
  2. 1 پسندیده شده
    من اعتقاد شخصی دارم که وقایع جهان اطراف ما معادله درستی نداره و همه چیز بر اساس عدم آمادگی و عجله داره پیش میره و نتیجه تضادهای درونی(ایده ها و روشهای حل مسئله متفاوت) ابرقدرتهاست. این محتمل هست که از اواخر دوره اول ترامپ بین روسیه و آمریکا هم نظری برای حمله به ایران بوده اونم خیلی وسیعتر از جنگ 12 روزه، از سوریه و جنوب لبنان شروع میشد و میرسید به ساقط کردن جمهوری اسلامی و ... به ازای چشم پوشی از حمله روسیه به اکراین، (این رو با سیر حملات هوایی و کروز آمریکا به سوریه و عدم واکنش همیشگی روسها به هدف قرار داده شدن ایران در سوریه میشد دید) آمریکا در ایران گیر میکرد و به اکراین دیگه اسلحه نمیرسوند و روسیه تا غرب اکراین تاخت میرفت.بعد آمریکا روی نفت در خاورمیانه بخصوص عراق کنترل کاملی پیدا میکرد و صورت معادله اش کامل میشد در عوض میتونست روسها رو از بازار نفت خارج کنه و با کمک ناتو ضربات وسیعی به روسیه بزنه به نحوی که دیگه از جاش بلند نشه و در هر دو جبهه موفق باشه، در حالی که برآورد روسها این بود که ایران اونقدری توانایی داره و به بمب اتمی مجهز میکنه خودش رو که آمریکا رو در کل منطقه میزنه و تمام چاه های نفت از بین میرن تنگه هرمز هم بسته میشه و ... که این هم از روی واکنش ایران در آرامکو قابل برداشت بود. این وسط روسها و چینی ها هم در زمینگیر کردن آمریکا به ایران کمک میدادن. این البته اوهام ابرقدرت ها بود. که بعدا مشخص شد هم در اکراین و هم در برابر ایران در منطقه چقدر تا واقعیت فاصله دارند. با این حال تیم بایدن کار رو با تغییر اولویت از ایران و چین به روسیه خراب کرد، و روسیه دیگه نمیتونست صبر کنه. آمریکا در اکراین وارد شد و گیر کرد و مشخص شد که چقدر الزامات زیرساختی بزرگی که هیچ کس براش آماده نبوده، لازم هست. ماموریت آمریکا در منطقه به صهیونیست ها سپرده شد. ترامپ در دور دوم تلاش زیادی کرد که برگرده روی طرح و برنامه خودش ولی خطاهای بزرگ نتانیاهو منجمله شکست خوردنش در جنگ روایت ها علیه مقاومت دیگه اجازه نداد. با این حال نقشه های اصلی سرجاشون هستن گرچه همچنان فاصله زیادی تا دستیابی دارند و زمان برای این رهبران فعلی بسرعت در حال اتمام هست ممکنه دست به کارهای عجیب و غریب زیادی زده بشه در آینده.
  3. 1 پسندیده شده
    این مقاله نمیاد به قردادگازی ایران و روسیه اشاره کنه یا حمایتهای دبپلماتیکی که روسها از ایران میکنندیا اینکه از نظر مواد غذایی روسها با ما همکاری میکنند صرفا به موانع میپردازه