alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,015
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. من تصویر مبهمی از بدنه یک موشک تقریبا سالم شبیه به صیاد دو را دیدم. معلوم نبود لبنان هست یا س/ اشغالی. توی این مدت اخیر هم تنها جایی که هدف قرار گرفت غیر از ترورها گویا منزل همسر مرحوم طالب زاده در لبنان بود. خبری مبنی بر هدف قرار گرفتن انبار ندیدم، هر چند هر روز چند مکان و مناطق آزاد را بمباران میکنه. ولی رسانه های عبری امروز خبری کار کرده بودند که ایران سامانه های پیشرفته دفاع هوایی را به حزب الله منتقل کرده. واقعا لااقل در رابطه با پهپادها و ترور ها که حاصل گشت زنی آزادانشون هست باید فکری کرد. الان کشیده شده به مرزهای سوریه و لبنان دو روزی هست.
  2. در ای نبرد نابرابر حزب الله و صهیونیستها چیزی که الان بیشترین بهره را میبره رژیم صهیونیستی مثل همیشه برتری هوایی است. ایران باید بتونه جبهه مقاومت را با یک سلاح ابتکاری ( که با مختصات این جبهه بخونه یعنی قابل اختفا باشه، سبک باشه، تا حد امکان بتونه پوشش مناسبی بده تا سطح متوسط و حمل و نقل و کاربریش هم ساده و بدون تجهیزات پیچیده باشه - عملا غیرممکن به نظر میرسه در حوزه پدافند و رادار همه این خصوصیات یک جا ) برای دفاع هوایی تجهیز کنه. حزب الله اگر سلاح مناسبی داشت که فقط پهپادهای فرضا مسلح و شناسایی دورایستا و بزرگ و متوسط را میتونست ناامن کنه اسمان را براشون خیلی از ترورها رخ نمیداد. پ ن: جناب امینور شاید بهتر اطلاع داشته باشه. دیروز خبری مبهم منتشر شد و تصاویری که به نظر میرسید یک موشک صیاد دو در لبنان هست. خبر رسانه های عبری مبنی بر تایید حضور صیاد 2 بود که صهیونیستها هدفش قرار دادند ولی مشخص نبود منظورشون هدف قرار دادن سامانه بود یا موشکی که شلیک شده بود به سمت هدفی؟
  3. سلام متاسفانه من گمان نمیکنم که در مورد مستشاران در سوریه و حتی ترور ها در ایران هنوز بازدارندگی ایجاد شده باشه. بله، در مورد هدف قرار گرفتن سفارت ها و یا مستقیم خاک ایران میشه گفت الان معادله ای تثبیت شده که البته باید مراقبش هم بود ( دشمن با علم به این معادله حرکتی کنه که چون از پاسخ ما اطلاع داره انتظارش را بکشه برای یک دام ) ولی هنوز نیاز داریم به ابزار یا روشی که بازدارندگی را برای مستشاران و منافع خارج از خاکمون هم تامین کنه. احتمال ترور، خرابکاری و هدف قرار دادن مستشاران و مکان های غیردیپلماتیک ( این را هم طبیعتا در حوزه نظامی هیچ وقت نمیشه مطمئن بود چه بسا دشمن براش اصلا برنامه داشته باشه ) کاملا و صد در صد وجود داره چون بازدارندگی متناسب با این موارد هنوز تثبیت نشده که انشالله با ابزار مناسب و قوای مناسب و تصمیم درست به پشتوانه ابزار مناسب این هم تثبیت میشه.
  4. سلام به نظر من به آمار اعلام شده چندان نمیشه استناد کرد. آمار اگر قرار بود اعلام بشه سردار بلای در گفتگو با خبرنگار سی ان ان در بازدیدی که از موزه هوافضای سپاه داشت در مقابل پاسخ چند موشک شلیک کردید نمیگفت از خودشون بپرسید! سردار رضایی احتمالا ترکیبی از شنیده ها و مطالب رسانه های دشمن را برای مصاحبه خرج کرده. همچنان این حمله ابهامات بسیار زیادی داره: چندین مقام امریکایی تا حالا عنوان کردند از 50 تا 60 یا 70 درصد موشک ها فیل شدند، همزمان روزنامه عبری عنوان میکنه که 120! موشک بالستیک رهگیری شده و همه میدونیم بین رهگیری و فیل شدن تفاوت وجود داره. مضافا اینکه تعداد بدنه های پیدا شده از موشک ها قطعا با تعدادی که برای فیل عنوان میکنند نمیخونه ( پس چرا عنوان میشه؟ ) و حتی در مورد رهگیری ها و تعداد موشک های شلیک شده هم با توجه به زمانی که گذشته و دو کشور عراق و اردن و سوریه که کلی محلی دوربین موبایل به دست کوچکترین کشفیاتی را هم میبرند روی وب ( سرزمین های اشغالی بگیم سانسور نظامی وجود داره ) باز شواهد ناکافیه برای این تعداد موشک میانبرد که اثرات باقی موندشون طبیعتا با اثرات راکت فیل یا ساقط شده کلی متفاوت هست. حتی برای پهپادها هم از اونجا که همده رهگیری ها هوایی بودند ما اسناد تصویری چندانی نداریم با توجه به اینکه اون شب همه چشمشون به آسمان بود و حتی اگر فرض بگیریم رهگیری ها در فضایی ایزوله! و غیر قابل مشاهده صورت گرفته باز هم اسناد تصویری نظامی و غیرنظامی کمتر از حد 160 رهگیری و پرواز پهپاد هست. خصوصا شاهدهای موتوری که قبل از رسیدن خودشون صوت و تصویرشون میرسه به محل. خلاصه تعداد پرتابه ها و ترکیبشون همونطور که فرماندهان گفتند بخشی از عملیات روانی و تاکتیکی این حمله بوده که دشمن اول باید بهش پاسخ بده. ( که انقدر پاسخ هاش تناقض داشته که مشخصه یک چیز را یا نمیدونه یا داره پنهان میکنه ) پ ن: قبلا یک بار عنوان کردم کاش مقامی! هوس خودنمایی پیدا نکنه و با اعلام آمار این رویه خوب ابهام را خدشه دار نکنه. من سردار رضایی را قضاوت نمیکنم. شاید توضیحاتشون هدفمند و در راستای عملیات فریب یا روانی بوده ولی اگر چنین نبوده باشه مهر تایید به چند ماه عملیات روانی و رسانه ای دشمن زدند و از حالا به بعد هم با استناد به همین گفته های رسمی صورت رسمی تر و تخصصی تری به تحلیلهای ابکیشون میدند رسانه هاشون از میزان موفقیت خودشون و تشریح عملیات.
  5. به نظر میرسه هدف موشک دوم همون هدف سوم بود ولی وقتی اپراتور دید شئونات جبهه جنگ رعایت نشده! تصمیم گرفت یک واحد عملی پاس کنه در خط مقدم نبرد! و بعد موشک سوم را فرستاد همونجا که باید میرفت. مسئله ای که وجود داره عدم اطلاع فرد تا لحظه حتی آخر از موشک هست. به هیچ عنوان به نظر متوجهش نشد.
  6. کارشناسان و کارفرمایانی که بند کمال خان را در افغانستان طراحی کردند و در زمان حکومت اشرف غنی مزدور به عنوان یک عامل خائن اجرا شد ( با بالگرد اومد افتتاح کرد و رفت ) تقریبا هیچ هدف مشخص اقتصادی و تولیدی نداشتند در اون مقطع، هدف؛ فقط و فقط انحراف مسیر آبی بود که در صورت وقوع سیلاب یا سرریز سد کجکی به سمت ایران سرازیر میشد. حالا هم دقت کنیم مشخصا طراحی روی رود از اونجا که قابلیت سد کردن آب در شرایط افزایش دبی رودخونه را نداشته، آب را به سمت دشت خشک و بی آب و علف غربی منحرف میکنه و چون هنوز مسیرهای تاریخی و رودهای خشکی وجود دارند که آب در اون مسیر باز به سمت ایران جریان پیدا میکنه به سمت شمال زاهدان روی همون رودها هم مسدود کننده ایجاد کردند و همه راه های به سمت ایران را بستند که نکنه قطره آبی حتی در صورت وجود سیلاب وارد ایران بشه و آب به سمت یک حوضچه کاملا خشک که هیچ بهره برداری از اون نمیشه و بعد از مدتی خشک خواهد شد هدایت میشه. در حال حاضر هم با توجه به بستن به اصطلاح ندید بدیدانه! خروجی های سد کجکی این سد کاملا سرریز کرده ( جلوی این را دیگه نمیتونند بگیرند تا وقتیکه جریان سرریز قطع بشه ) و آب مناسبی هرچند بعد از پمپاژ وسیع اون در مسیر طولانی رود تا ایران به سمت مناطق کشاورزی و دشت های افغانستان؛ به سمت بند کمال خان جریان پیدا کرده که در بند کمال خان به وسعت چندین و چند چاه نیمه های زابل اون را به سمت بیابان خشک منحرف کردند. و فقط بخش کمی از آب بعد از عبور از بند کمال خان قسمتی از یکی از چاه نیمه ها را ورود کرده بهش. طالبان هم در شرایط فعلی داره از سنگ بناهای رذالت آمیز دولت اشرف غنی بهره میبره منفعت طلبانه و طبیعی است که درفکر تجارت پر سود آب باشه ولی نطفه این طرح همون زمان بسته شد و چه بسا با نفوذ ترکیه خصوصا ( چون طالبان در طراحی و تامین طرح های جدید بر خلاف اشرف غنی مشکل خواهد داشت ) طرح های خبیثانه اینچینینی جدیدی اجرا بشه.
  7. افزایش تاکیدات مقامات ایران روی گزینه " تغییر دکترین هسته ای" اون هم آشکارا و متواتر شاید به این معنی باشه که اون چالش های باقیمانده مسیر هم حل شده و حالا راحت تر و با اطمینان تر میشه تهدیدات دشمن را متقابلا پاسخ داد. این عملا بدون دستیابی به بمب اتمی بازدارندگی متناسبی هم ایجاد میکنه در حوزه حمله به تاسیسات هسته ای ایران. منتهی برای بازدارندگی در مقابل تحریم های هسته ای هم باید به فکر راه حل و برگ برنده ای بود. شاید حتی مثلا انفجار غیر اعلامی یک قارچ زیر زمین که دشمن فط لرزشش را حس کنه و در پیش گرفتن مسیر صهیونیستها در "عدم اعلام" قابلیت های موجود.
  8. این قسمتش جالب بود. صبر و تاکید بر روی کلیدواژه ای که اینطور تفسیر شده در این حمله.
  9. با توجه به صحبت سردار حاجی زاده میشه تحلیلی به این شکل داشت: 20 درصد توانی که برای پاسخ در نظر گرفته شده بود استفاده شد: اگر یکی از سناریوها را در نظر بگیریم برای حمله 5 موج در نظر گرفته شده بود از اوجا که حدس زده میشد موج های ابتدایی همه پرتابه ها دفع میشند و برای اطمینان از هزینه ای که ( نظامی و امنیتی و سیاسی ) داشت میشد حتما نیاز بود اصابت روی زمین و عبور از پدافندی که تقریبا به قول دوستان یک ناتو و کل کشورهای منطقه درش دخیل بودند با امادگی صد در صد و استفاده از تمام توان پدافندی و هوایی و دریایی حتی رخ بده. ولی بعد از دیدن نتایج تصمیم گرفتند دیگه موج های بعد را انجام ندند. ( سناریو میتونه دو موج از ده موج بوده باشه یا مثلا نگه داشتن موج های بعد در صورت پاسخگویی دشمن تو همون شب که فرقی نمیکرد چون در هر صورت توان پدافندی دشمن در موج های بعدی تضعیف شده بود و احتمالا ما نتایج دیگه ای را میتونستیم شاهد باشیم فراتز از اون ده یا بیست درصد خرج شده ) پ ن: برای همین ترکیه و شخص اردوغان کمک رادارهاشون ( و شاید کمکهای دیگه) را نتونستند پنهان کنند و فقط قبح انتقال مستقیم اطلاعات به اسراییل را خواستند نشکنه چون حدس میزدند اگر خلاف بگند حتی خود امریکا و غرب و اسراییل ممکنه با تهدید درز اطلاعات بی آبروشون کنه بعدا به نظر حتی این تعلیق روابط اقتصادی ترکیه هم میتونه از نتایج این عملیات باشه. استقبال از این عملیات ایران و تاثیرش در افکار عمومی منطقه و جهان داشت برای ترکیه گرون تموم میشد و از طرفی جنجال و رسوایی کمک رادارها که باعث شد شخص اردوغان بیاد وسط هم داشت بالا میگرفت و برای همین با این تصمیم خواستند تعدیل کنند یکم شرایط را.
  10. وسعت زیادی داره. اگر براش حریم قابل توجه با اقدامات حفاظتی شامل رینگ جاده ای و گشت ها و در برگرفتن بلندی ها در حریم پایگاه در نظر گرفته بشه میشه تامین امنیت کرد. در نظر داشته باشیم جایابی یا مکانیابی محل پرتاب هرچه بهتر و بهینه تر باشه در هزینه ها و حتی امنیت پرتاب ها تاثیر قابل توجهی داره. بنابراین میطلبه در این مورد بحث امنیت را با هزینه های اولیه ( مثل اقدامات حفاظتی و افزودن به حریم پایگاه ) تامین کنند و پایگاه را در عوض در بهترین موقعیت و ایده آل ترین موقعیت که امکان دستیابی بهش هست بنا کرد.
  11. سلام سلاحی که هنوز به دست حزب الله نرسیده باشه و تو سر اسراییل نخورده باشه هنوز تا اسلامی شدن فاصله داره! اول باید برادریش را ثابت کنه. از برادرش الماس هم باید یاد بگیره.
  12. توی همه بخش ها واقعا یک بخش مهمیش بودجه هست. البته مدیریت هم هست ولی قبل از مدیریت یک نفر میخواد دلش بسوزه و کفش آهنی به پا کنه و با دلسوزی شده بودجه را از حلقوم بخش های دیگه دربیاره خرج واجبات کنه.
  13. رسانه های صهیونیستی عکس هوایی از این بدنه اخیر را گذاشتند. مشخصا به نظر میرسه بدنه که در کوهستان سقوط کرده و غلطیده و تا در جای فعلیش آروم گرفته و با توجه به تصویر هوایی از بالا به نظر هیچ آسیبی جز همین اصابت به زمین و له و لوردگی! ناشی از برخورد دیده نمیشه. حالا با توجه به جمیع تصاویر چند تا نکته: ما قبلا در پرتاب های فضایی شاهد بودیم بخشی از بدنه های چند تکه موشک های فضایی در مناطق بسیار کم تراکم استان پهناوری مثل سیستان و بلوچستان به فاصله چند ساعت تا چند دقیقه قطعاتشون پیدا میشد و در اون استان محروم از امکانات هم تصاویرش سریع میرفت روی وب. در عملیات ما چند مقام آمریکایی صحبت از فیل شدن 5 تا 80 درصدی!!! موشک ها کردند. الان بعد این همه مدت نه در خاک ایران و نه عراق و نه فکر کنم اردن هیچ موشک و بدنه و بوستری به گمانم پیدا نشده. با اینکه موشک های ایران به استناد تصاویر و اقاریر خود غربی ها تقریبا از پایگاه های متعددی در ایران از کاشان و اصفهان گرفته تا حتی نزدیک تهران پرتاب شدند. ( این به این معنا نیست که بعدا ممکنه بوستر جدیدی پیدا نشه ولی خود امر تا همین جا نشون میده تعداد پرتاب ها و احتمالا فیل ها بسیار کم بوده که تا حالا تنها این همه بدنه پیدا شده) از معدود بدنه ها و بوسترهای یافت شده که به نظر همگی سالم هستند به نظر میرسه از اونجا که هیت تو کیل هستند سامانه های دشمن در این برد موشک ها احتمالا سامانه پیکان موفقیتی نداشته در هدف قرار دادن موشک ها و تمام چیزهایی که از هدف قرار دادن ها دیدیم سر جنگی بارانی چند موشکی بوده که سامانه ها فلاخن و شاید گنبد درگیرش شدند با پیکان شاید یک و دو. ما حتی تصویری از بقایای موشک ها هم جایی ندیدیم چندان که اون موضوع هدف قرار دادن را تحت الشعاع قرار میده. میشه دو تا نتیجه گرفت. ما تعداد پرتاب های موشکمون واقعا خیلی کمتر از اعدادی است که اونها میگند و ثانیا معدود موشک های دوربردمون با سر جنگی جداشونده هم بیشترشون به اهداف برخورد کردند ( هدف پایگاه نظامی در کلیت خودش ) جالبه خود امریکایی ها هم بیشتر عنوان کردند با پهپادها درگیر شدند و ادعایی در مورد موشک ها نداشتند طبیعتا چون درگیریشون عمدتا هوایی بوده. این ها شاید راز سخنان سردار سلامی باشه که گفتند عملیات فراتر از انتظارمون موفقیت آمیز بود. ( یعنی با توجه به پدافند موشکی دشمن انتظار داشتند موشک های بیشتری ( نرخی از اونهایی که پرتاب شدند واقعا نه اونی که دشمن ادعا میکنه ) مورد هدف قرار میگرفتند و برای اولین بار بود ما هر سه سامانه دشمن ( گنبد و فلاخن و پیکان و حتی شاید پاتریوت را داشتیم آزمایش میکردیم و نتایج استخراج که واقعا چند مَرده حلاجند! )
  14. من یک چیز را با قطعیت میتونم بگم ( با اینکه ترجیح اینه همیشه در امور خصوصا تخصصی و حتی سیاسی اما و اگر و احتمالا زیاد استفاده بشه چون مطلق قضاوت همه جانبه را از زاویه آدم های معمولی وجود نداره ) ولی چیزی که به قطعیت میشه گفت تقریبا هیچ کشوری در شرایط ما اینطور رسانه ها و فضای مجازی و خصوصا موضوعات مرتبط با شایعه و خبرسازی و بماند در حوزه های امنیت ملیش را به دست چند تا بلاگر و سلبریتی و خبرنگار و فلان استاد و حقوقدان و ... نسپرده. بماند که اصولا با وجود پروژه های گوناگون سایبری علیه کشور ما ( آلبانی تا یگان های عربستان و صهیونیستها و تجزیه طلبان و ... ) ما اصلا یک استثنا محسوب میشیم. تفاوتش شبیه تفاوت سیستم اطفای حریق برای یک پالایشگاه با یک کارخونه آب معدنیه! حالا ما با وجود پالایشگاه بودن و صدها نفر در اطراف که با هر چی دم دستشون هست دارند گلوله و مواد اتش زا و نارنجک پرت میکنند به سمت این پالایشگاه نه تنها سیستم اطفای حریق همون کراخونه اب معدنی را هم نداریم که خیلی جاها خودمون خط حریق ( به معنای جویی که توش بنزین هست ) به سمت نقاط حساس کشیدیم و پیت بنزین را هم دادیم دست اونایی که نه پشت فنس ها که داخل فنس ها و محیط پالایشگاه مشغول حماقت و شاید حتی خیانت هستند. فضای ذهنی بیشتر سلبریتی ها و آدم هایی که در مجازی هستند و ما گمان میکنیم از ابتدا ضد انقلاب بودند و خائن در حقیقت با این اکثریت نمایی یگان های سایبری دشمنان و افراد ضد انقلابی که تنها حضورشون در فضای مجازی به طور طبیعی اکثریت بود شکل داده شد. در مواجهه با کامنتها و لایک هایی که هر روز به این باور میرسوندشون که بله این اکثریت هست که وجود داره و روایت غالب همین چیزی است که اینجا جریان داره. یک نمونه چون رصد کردم از فضای مجازی شبکه های اجتماعی بگم: در ابتدای بعد 7 اکتبر رژیم صهیونیستی کاملا گیج بود. مشخصا برخی سامانه هاش دچار اختلال بودند چه ذهنی و چه فنی و چه مدیریتی. فضا کاملا به نفع فلسطین بود. تمام محتواهای خودجوش در راستای رسوایی اسراییل و تقویت مظلومیت مدافعین در غزه بود. برای نمونه پستی که گذاشته میشد در نقد جنایتهای اسراییل با کامنتهای مطلق و لایکها و واکنش های کامل کاربران مواجه میشد و کسی که در این فضا چرخ میزد هر پستی را که باز میکرد کامل فضای یک طرفه را حس میکرد و در همون فضا بود که خیلی ها همراه شدند با روایت فلسطینی ماجرا حتی اونهایی که سالها بهشون غرب دروغ گفته بود. مدتی که گذشت و صهیونیستها به خودشون اومدند ناگهان تغییر عجیبی رخ داد. در پست ها و صفحات مرتبط با فلسطین ( صفحاتی که مثل قارچ ناگهان در حمایت از صهیونیستها ایجاد شدند هم به کنار ) کاربرانی در همون کامنت های اول روایتهای که اسناد تصویریش هم بود را زیر سوال میبردند. با یک پرسش مغالطه آمیز، با درج یک پرچم اسراییل، با شعارهای پروپاگاندا گونه. و جالب ماجرا این بود که برای ما چیزی که خیلی آشنا بود این بود که سراغ اکانتها که میرفتی میدیدی اکانتهایی عمدتا تازه ایجاد شده با صفر پست و فعالیت هستند. خیلی از غربی ها که این را نمیدونستند اون اوایل شروع میکردند با این اکانتها بحث کردن و اصولا تمام اون روایت به حاشیه رونده میشد. خیلی ها هم حتی با دیدن همون کامنتهای اول تردید براشون ایجاد میشد که این حمایت اسراییلی کاربران شاید به ای معناست که روایت شبهه ای داره. تا کم کم اشنا شدند و عنوان میکردند با این کاربران بحث نکنید و کارشون اینه و ... ولی اصل ماجرا پابرجا بود. شما گاف های متعدد ارتش اسراییل و هاگاری سخنگو از ماجرای تقویم و تونل گرفته تا شفا و کلاشینکوف پشت دستگاه ام آر آی و ... را به یاد دارید. دشمن تا وقتی فضا را کنترل نکرده بود در اشفتگی محض بود و هر اقدامش علیه خودش تبدیل میشد در فضای مجازی تا وقتی که به خودش اومد و مطلقا با یگان های که مشخصا هدایت شده بودند ( شاید تا قبل از این واقعا معمولا وجود چنین یگان های منظمی را اون هم در ارتش های حرفه ای شوخی میدونستیم ولی به وضوح حضورشون ملموس بود ) شروع کردند به هدایت فضا. هرچند زمانیکه از دست داده بودند براشون کار را سخت کرده بود. شرایط طوری بود این سربازان مجازیشون سراغ پست های قدیمی هم میرفتند و اونهایی که پاک نشده بود با قوه قهریشون را با یک کامنت بالا میاوردند تا روایت را بشکونند در اون تک پست حتی. حالا شما تصور کنید ما در فضایی که مدافع بودیم همه چیز را رها کردیم و فضای مجازی را کامل سپردیم به دشمن. برای من مسجل شده هر چیزی که از ارتش سایبری اصطلاحا در ایران میگند اتفاقا واژه سازی دشمن هست و ما جز چند نفر از افراد عادی که حس وظیفه میکنند و اون هم با بالا و پایین زیاد کارهایی فردی میکنند در قالب نهایتا شاید گروه های دوستانه مطلقا هیچ برنامه و نیرویی برای این تک دشمن ( دقیقا نیرو و یگان و با هدف و مثل جنگ سخت با یگان تخریب و مهندسی و خط شکن و پدافند و آفند و عملیات اطلاعات و ... ) نداریم ( چه برسه به حمله) و واقعا در دام سیاسیونی ( نفوذی یا جاهل و احمق ) افتادیم که در داخل کشور مدام القا کردند فضای مجازی یک فضای رسانه ای اجتماعی است که نباید توش هیچ فعالیت آفندی و پدافندی و امنیتی داشت و اینها مغایر با آزادی بیان! و فرهنگ و ... است. و این شد که فضابه سمتی رفت فلان سلبریتی مثل اب خوردن از دشمن مستقیم کشور، از تجزیه سرزمین، حمایت از تروریست نشاندار بگیر تا گرای حمله به پلیس و نیروی نظامی و حمایت از شکنجه گران کف میدان و ... را نه تنها بی ضرر که واجب!! بدونه. حالا نمونه های آمریکایی برخورد با تیک تاک و شبکه های اجتماعی و انکیزاسیونشون بابت تنها چند پست طبیعی و واقعا برخواسته از دل جامعه ( نه مثل ما عملا برنامه ریزی شده و با یگان های چندین کشور پشتش ) شون و به صلابه کشیدن مدیرانی که تازه همه جوره ازا ونجا که تحت کنترل حاکمیت هستند و همه قوانین و حدفیات و برخوردها و دادن اطلاعات را هم رعایت میکنند، دیگه لازم ب گفتن نیست. خلاصه که ما نیاز به یک تغییر ریل و برنامه جدی داریم در فضای مجازی. این هم عنوان بشه ارعاب و ایجاد موج و جو و فضاسازی و قلم فرسایی بابت رنجها(!) و ناملایمات فیلترینگ و کنترل و دسترسی به اطلاعات خصوصی و اینها هم در برابر تهدیداتی که کشور را در معرض خطر قرار میده هیچ ارزش و اعتبار و حتی وزنی ندارند و اتفاقا حاکمیت باید تا میتونه سخت بگیره ولی به شکل درستش. شاید نظر را برخی نپسندند ولی جبهه ای که میبینیم نه یک جبهه آرام و صلح آمیز که یک جنگ تمام عیار هست. اگر در یک جنگ تمام عیار که دشمن به عمق کشورتون زده شما قوانین و قواعد معمول را انتظار دارید که هیچ ولی از اکراینش گرفته تا روسیه و امریکا و ... میدونیم که همه کشورها در شرایط جنگ قوانین جنگی را پیاده میکنند و قوانین طبیعی کشور دستخوش تغییراتی ذیل شرایط جنگ میشه. حالا چه خوشمون بیاد و چه نه. البته که قاعده مند، روشن از منظر ابعاد و تحلیل آثار و ... و همچنین منظم و سفت و سخت. پ ن: شاید جای این پست در تاپیک الگوی تبلیغات و ... بهتر باشه. اینجا آف تاپیک محسوب میشه. اگر مدیران براشون مقدور باشه منتقل کنند بهتر هست.
  15. صهیونیستها به شدت تحت فشارند ولی رصد رسانه ها و مقالات مسئولان عبری توی نشریات داخلیشون یک چیزی را خیلی خوب مشخص میکنه: عمدتا که روزنامه نگارانشون فقط در حال تعریف و تمجید هستند از رژیمشون و خصوصا و خصوصا ارتششون که دستاوردهاشون را به کهکشان میرسونند ( در برابر گروه کوچک و تحت محاصره ای مثل حماس ) ولی اگر مسئول سابق و رییس جایی و مدیر اندیکشده و غیره ای هم مقاله ای انتقادی مینویسه، بدون استثنا اول یک تعریف درست و حسابی از دستاوردها! و مزیت ها و پیروزی ها میره به عنوان یک مقدمه ( انگار یک آئینه ) - خصوصا ارتش را تا مرز یک نیروی مقدس که کف میدون درگیر هست بالا میبره و ازش تعریف و تمجید میکنه و سربازان در جنگ و افسران را قهرمان میخونه و نهادهای امنیتی درگیر جنگ را هم همچنین و بعد مثلا شروع میکنه تعدادی نقد اون هم بیشتر معطوف به مقامات سیاسی مینویسه. هدفم از ذکر این نکته اینه که یک مقدار نابلدی خودمون را چه در رسانه ها و چه سیاسیون و چه همه جا اشاره کنم که خدای این هستیم که در جنگ روانی دشمن به هر شکلش بازی کنیم. از فحش به و سلاخی کردن! نیروهای نظامی و امنیتی وسط میدان تو بحران ها و کاشف حقیقت شدنمون وسط معرکه جوری که انگار امور نظامی و امنیتی حتما باید شفاف و آشکار جلوی چشم همه ( از جمله دشمن ) باشه وسط جنگ ها و حوادث تا ناامیدی های محضمون و تزریقش از پایین به بالا.
  16. این موشک کوچک اطلاعات بیشتری ازش منتشر شد نهایتا؟ برای همین سامانه طراحی شده؟ پ ن: اگر برای همین سامانه باشه و مثلا هر چهار عدد در یک سلول این سامانه بتونه جایگذاری بشه یعنی 24 موشک آماده شلیک.
  17. این کاملا بسته به تاکتیکی است که در حمله طراحی شده بوده. ولی حضور این بوسترها میشه حدس زد در مواردی به این خاطر بوده که بعد از جدایش سر جنگی این بوسترها هم به مسیر بالستیک خودشون ادامه دادند. برای همین به نظر بیشتر در مرزهای شرقی سرزمین های اشغالی کشف شدند. یعنی روی مرزهای اردن و عراق یا نهایتا اردن احتمالا سر جنگی جدا شده. دوستان هم اشاره کردند اینها احتمالا در اون شمارششون ( البته به نظر من بحث شمارش نیست، عمدا عددسازی میکنند ) این بدنه ها را هم حساب کردند. جالبه حالا هم مشغول این بوسترها شده رسانه هاشون. خصوصا این جدیده که میگن از نوع عماد نیست و از نوع قادر(؟) هست و توانایی حمل کلاهک داره و این ها. جالبه در مورد عماد هم همین را گفتند و کلی فضا سازی کردند و حالا میگند این جدیده توانایی حمل بهتری! برای کلاهک داره.
  18. حمله دیروز به عکا براشون خیلی دردناک بوده. هنوز البته به حیفا نرسیدن بچه ها. عنوان میشد یکی از دلایلی که ارتش صهیونیستی را مجبور به اتش بس در سال 2006 کرد رسیدن برد موشک ها به عکا بود. حالا دیروز پهپادها داشتند دور دور میزدند.
  19. هر چیزی باشه برای ما خیر هست ولی باید هشیار بود این خرابکاری محتمل و محدود را نباید پاسخ به حمله وسیع ایران در نظر گرفت. خیر عمیق این ماجرا برای ما اینه که از تهدید ریزپرنده ها و اسیب پذیری ها مطلع بودیم ولی الان مطمئن هستیم که انشالله خدا را شکر چنین غافلگیری در یک جنگ وسیع ضد صدها سامانه رخ نداد و حالا بهتر و ملموس تر خطر را اگر فرض حمله هم صحت داشته باشه درک میکنیم. منتهی در نظر داشته باشیم خطر FVP ها خصوصا میتونه وقتی برای کی پایگاه پدافندی اینطور باشه چقدر برای سایر تاسیسات حیاتی و زیربنایی کشور میتونه خطر ایجاد کنه. همه بخش هایی که میدونیم و میدونند مسئولان. پس باید برای پدافند غیرعامل و عامل و همچنین بحث های اطلاعاتی و شناسایی مزدوران ریز و درشت دشمن ( صهیونیستها هر چی دارند از همین مزدوران دارند در کشورهای مختلف و حمایت سایر کشورها و دستگاه های اطلاعاتی و مالی و نظامی و خائنان دولتی و حکومتی کشورها ) هر چه بیشتر تلاش کرد. یک رادار قابل جایگزینی است و حتی خرابکاری های مشابه ولی مثلا پس فردا دارایی های مثل جت جنگنده و معدود دارایی های ارشمند دیگه به راحتی قابل جایزگینی نیستند. در نظر داشته باشیم واقعا FVP ها شاید هیچ پدافند موثری جز اقدامات حفاظت فیزیکی فعلا در برابرشون وجود نداشته باشه. پدافند غیرعامل اهمیتش ده ها برابر گذشته شده با تهدیدات جدید.
  20. آمار شلیک ها همه از منابع غربی است و به احتمال بسیار زیاد با نیت قبلی به شکل دروغ و اغراق زیاد مدام روش تاکید میشه. به چه علت؟ ایران مشتش را باز کنه و برای پاسخ به دروغگویی غربی ها بگه چند موشک خصوصا شلیک کرده ( به هر حال تحریک آمیزه مدام اعداد 300 و 350 و اون اوایل 500 و حتی 1000 را روش مانور بدی و بعد بگی بله میبینید چقدر موفق بودم نهایتا 10، 15 برخورد داشتند ) - ایران اگر تعداد شلیک هاش را بگه اطلاعات ارزشمندی دشمن میتونه هم از تاکتیک و هم از محل های شلیک و هم رهگیری های راداری و پدافندی خودش و قابلیت های ایران به دست بیاره. امیدوارم مقامی تحریک نشه که بخواد به این دروغ ها و ادعاها پاسخ بده و مشتمون را باز کنه. جالبه این روزها هر گوشه و کناری صهیونیستها یک بدنه جدید کشف میکنند که از اونجا که بدنه ها تقریبا سالم هستند تاکتیک و ادعای رهگیری ها هم درش ابهام زیادی ایجاد میشه.
  21. پدافند که همیشه یک گام عقب هست از آفند ولی برای ما چیزی که شاید برای تقویت آفند در دسترس هست به شکل فوری نه مافوق صوت های نوین و موشک هایی است که دشمن با تکنولوژی روزش بهشون دست پیدا میکنه بلکه برای ما با مزیت وسعت سرزمینی است و تولید ارزان. عملیات وعده صادق هم نشون داد که یک چیز فعلا در دسترس تر هست و باید به شدت روش کار کنیم: افزایش جنون وار! سایت های شلیک پهپاد و موشکها. اونم با طراحی پرتابگرهای ارزان که در آن واحد میتونند تعداد زیادی شلیک داشته باشند. و البته که تا حد ممکن امکان اختفا داشته باشند. فرض کنید ایران در یک موج به راحتی بتونه از 100 نقطه هر کدام 50 پهپاد را همزمان شلیک کنه و در هر 100 پایگاه یا موقعیت و پرتابگر ذخیره چهار یا پنج موج دیگه را داشته باشه. پرتابگرها هم پرتابگرهای مثلا کنیتسری ( کانتینرهای مدفون در زمین را در نظر بگیرید که در یک سایت مثلا 10 حامل 5 تایی از همین پرتابگرهای فعلی شاهد که با باز شدن سقف شلیک را انجام میده را داشته باشیم ) هم سطح بازمین فرضا در یک نمونه که انبارداری برای موج اول بتونه راحت انجام بگیره با بازبینی های دوره ای. این عملا و کاملا برای ما در دسترس هست. حتی هزینه زیادی هم نداره ولی نیاز به کار و تلاش و ایده های نوینی داره که سرانجام برسونه کار را.
  22. ترکیه بعد از تحرکات ایران و دیدن این موضوع که به شدت در حال مفتضح شدن هست و اون مرجعیت سابقش دیگه با حرف های تند و تیز اردوغان در حالیکه روابط گرم پشت پرده برقراره و همه به نفاقش پی بردند کاملا مخدوش شده در ماجرای فلسطین چند اقدام را کلید زد: پذیرایی از اسماعیل هنیه در ترکیه عملی ساختن پروژه کشتی های امدادی از مبدا ترکیه به غزه که مدتها بود کلید خورده بود ولی معطل مانده بود و حالا با سر و صدای زیادی دوباره استارت خورده و مثل همیشه دوباره حملات تند و تیز اردوغان به صورت لفظی و کشیدن پای نازی ها و هیتلر و رفقا. ولی اصولا جبهه جدید طوریه شاید اقداماتی مثل کشتی و پیش انداختن مردم ترکیه و جهان که واقعا ضد صهیونیستها هستند بر روی کشتی به خاطر اینکه اردوغان پس فردا ژست اقدام بگیره، یکم براش بهانه نطق جور کنه ولی نفاقش دیگه خیلی وقته رو شده. پ ن: این را ما 12 - 13 سال پیش در جبهه سوریه فهمیدیم ولی فقط ما فهمیدیم و در ایران متوجه ظیطان صفتی این منافق به اسم اسلام بودیم که جبهه سوریه را به اتش کشید که اگر نکشیده بود شاید الان اوضاع خیلی فرق میکرد برای صهیونیستها.
  23. مرکز رسمی مبارزات با شایعات ترکیه بیانیه داده گفته ما به شدت هرگونه همکاری با اسراییل را در رهگیری موشک های ایرانی با رادار مستقر در ترکیه تکذیب میکنیم. دلیلش؟ چون اطلاعات این رادار فقط با اعضای ناتو به اشتراک گذاشته میشه و اسراییل جزء ناتو نیست!!! شوخی میکنه دیگه؟! سه کشور انگلستان و فرانسه و آمریکا که در خط اول پدافند اسراییل در اون حمله بودند احیانا اون شب از عضویت در ناتو استعفا داده بودند یا قول داده بودند اطلاعاتشون را در اون حمله مثل یک پسر خوب استفاده نکنند! بعد از جنگ غزه انگار حاکمان غرب و رژیم های منافق تصمیم گرفتند مسابقه بدند ببینند کی مردمش و مردم جهان را میتونه بهتر و بیشتر احمق فرض کنه.
  24. حالا ما باید چه بکنیم در صورت صحت همه این مفروضات؟ پدافند غیرعامل در مورد همه زیرساختهای حیاتی و نظامی و طرح جایگزین افزایش رینگ دفاعی سامانه های پدافندی، دور کردنشون از مناطق مسکونی و پر ابنیه افزایش توان اطلاعاتی برای شناسایی مزدوران دشمن و گشت های شناسایی اماکن متروکه و مشکوک در حوزه سایت های حساس یک بار برای همیشه بستن همه منفذهای رسمی به کشور شامل کولبری و ته لنجی و سوخت بری - ( بررسی جد و آبادی! هر آدم مشکوکی که یقه جر میده تا این اتفاق نیفته به بهانه های مختلف از اشک تمساح برای فقر و فقیر تا آه و ناله عدالت طلبانه! تا مشخص بشه به کجا وصل هست احیانا) بستن مرزهای غیررسمی و انسداد مرزی تقویت پدافند برد کوتاه تقویت رادارها و در صورت امکان تلاش حداکثری برای به خدمت گرفتن رادارهای هوایی تلاش برای انتقال سامانه های پدافندی به متحدین در سوریه و عراق و خصوصا عراق ( کاری که آمریکا با حضور در سوریه و عراق و اردن و منطقه برای صهیونیستها کرده تا مسیر حملات و پدافندشون را امن کنه ) استفاده از روش های نوین برای محافظت از سامانه های برد بلند از چتر ژنرال گرفته تا قفس پرنده! و حتی کار روی لیزر و مایکروویو و ... تقویت سیستم تهاجمی و همکاری های با متحدین منطقه ای در مقاومت برای ایجاد برنامه های حملات ترکیبی موثر و براورده کردن نیازهای چنین حملاتی برای محور مقاومت افزایش سامانه های برد بلند و با در نظر گرفتن پدافند غیر عامل سفت و سخت استقرار چند واحد در مرزهای خصوصا غربی برای پوشش آسمان عراق و مرزهای سوریه با عراق و مواردی که دوستان میتونند بهش اشاره کنند ...