elo

Members
  • تعداد محتوا

    775
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. elo

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    منظورشون جزایر" مالویناس" هست که انگلیسیها بهشون "فالکلند" میگن و طی یه نبردی اونا رو دوباره از آرژانتین پس گرفتن چند وقت قبل هم یه مثلا رفراندومی با مدیریت خودشون و با مشارکت همگان(بالطبع نیروهای انگلیسی و خانواده هاشون و...) برگزار کردن و گفتن اونها رای به انگلیسی بودن دادن خدا عالمه راست و دروغ حرفهاشونو من نمیدونم منتها این سخنرانی بد جوری داره سوژه میشه ، صدا و سیما چیزی میگه رسانه های دیگه چیز دیگه ، بی بی سی فارسی و هم مسلکیهاش چیز دیگه و جدیدا توی سایت هم روایات متفاوتی داره ارایه میشه اون یکی دوستمون که بیاناتی کاملا خلاف حرفهای زده شده بالا و عکس صدا و سیما گفتن و کلی هم دوستان رسانه های خودی رو کوبوندن والا موندیم قسم حضرت عباس رو باور کنیم یا دم خروس رو بالاخره چی گفتن این سرکار علیه که  ذنیایی سایبری ما ایرانی ها رو بهم ریخته ، خودمون کم تکذیب و تایید و نحریف داریم اینم بهش اضافه شد گل بود به سبزه هم آراسته شد
  2. دوستان سلام هرچند دیره اما .... درباره پدبالگرد فریگت جماران وکلا فریگتهای کلاس موج ، خوب این که اظهر من الشمسه که این فریگتها تنها توانایی پذیرش بالگرد رو دارند و نه حمل بالگرد ، دوستان بدرستی ذکر کردند که تنها نشستن بالگرد کافی نست ، دسته کم تعمیرگاه مورد نیاز(workshop) ، انبارهای کمینه قطعات یدکی مورد نیازاو ضروری(minimum spare part requirement store)، سامانه های سوخترسانی و مخازن سوخت و روغن ، خوابگاه برای پرسنل پروازی و نگهداری و هنگر و آشیانه، موارد مورد نیازه برای بالگرد حمل کردنه که نه جماران داردشون و نه هکلاساش برای ایجاد چنین امکاناتی هم فضا مورد نیازه ه ، هم بحث محدودیت آبخور و  جابجایی شناور پیش میاد مچنین باید باعث محدود شدن میدان و زاویه درگیری سلاح ها نشه،  دروضعیت فعلی جماران  نهایتا میتونه بالگرد پذیر باشه و نه حمل کننده بالگرد، با احترام به نظر دوستان و بویژه امیران و دست اندرکاران نداجا من مخالف این پد بالگرد هستم و در همون اولین مقاله ای که برای جماران نوشتم ( در مجله جنگ افزار) بیان کردم که میشد با حذف این پد توانایی های آفندی و پدافندی جماران رو ارتقا داد به هر حال تصمیم گیرندگان کسان دیگری هستند اگر نظر شخصی بنده رو بخواین میگم  پیشنهاد فرماندهی کل قوا برای ساخت یه شناور رزمی سنگین با توانایی حمل بالگرد رو عزیزان ما رده بالای نداجا درست برداشت و درک  نکردند استنباط بنده اینه که منظور فرمانده کل قوا ساخت یگانی در حد و اندازه های ببر و پلنگ بودش که ما چون هنوز در اون حد و توانایی نبودیم (دسته کم تا امروزمون)  اینشد که فرماندهان و امرای نداجا بنا رو بر  اعمال پیشنهاد پد بالگرد در سطح همین فریگتها گذاشتن ( اصراری هم بر صحت و حتمی بودن این استنباط شخصیم ندارم  و میتونه دلیل ویا دلایل دیگه ای هم داشته باشه که منکر نمیشم) درباره نظر دوست خوبم حبیب عزیز درمورد" نیاز به حمل بالگرد برای این یگانها در دریانوردیهای طولانی " و دلایلی که ذکر فرمودن هم با همه علاقه و احترام به ایشون ، نظر و دلایلشونو رد میکنم نیازهایی که این دوست فرهیخته بنده عنوان فرمودن کاملا بجا هستن منتها بالگرد توانایی برآورده کردن اون نیازها رو نداره !! اون محدود نیازهای ترابری بالگردی رو هم همون واسپرهای بدون پد بالگرد هم با داشتن پد لندینگ کارگو براحتی میتونستن و میتونن دریافت کنن و نیازهاشون با همون  پد لندینگ کارگو برطرف میشه ( بویژه حیاتی ترینشون که انتقال مصدوم و کژوالتی هستش) درباره "نامناسب بودن آب تولیدی آب شیرین کن برای مصرف آشامیدنی" هم اینگونه نیست ، آب تولیدی میتونه مستقیما به تانکها فرستاده بشه و از اونجا برای مصارف غیر شرب استفاده بشه و یا اینکه در خروجی از مخازن و تانکها سامانه های " مینرالایزر " نصب بشه برای قابل شرب کردن اون کلا سامانه های سختی سازی دوباره(re-hardening ) ،گندزدایی (chlorination)، میکروبکشی(sterilizer) و قابل شرب کردن (mineralization) زیر سامانه های دستگاه و سامانه آب شیرین کن (fresh water generation system) هستن که آب مقطر تولیدی (distil water)رو به شرایط استفاده نزدیک کرده و یا میرسونن ، میدونید که آب مقطر دارای سختی(hardness) تقریبا نزدیک به صفره و برای شستشو و استحمام هم مناسب نیست ، مثلا اگر شما بخواین دستتون رو با  صابون بشورین میبینین چندین و چند مرتبه بیشتر از حالت استفاده از آب شهری باید دستتونو زیر آب بگیرین اونقد که گاها خسته هم میشین چون آب دارای سختی نیست و بسیار صافت عمل میکنه برای این منظور عموما از فیلترهای سه گانه " ماسه ای "(sand bed filter) ، "زغالی"(carbon bed filter) و"املاح معدنی"(dolomite and mineral filter) استفاده کرده و آب رو به شرایط مصرف عادی نزدیک و یا برابر میکنن هرچند منکر این نمیشم که عموما دوستان و همکاران بنده ( منجمله خود من ) بخاطر شرایط بو و پسماندهای ته تانکها ترجیح میدن که از این آب استفاده آشامیدنی نکنن منتها بارها و بارها نمونه این آبها رو برای آزمایشگاه های معتبر خارجی و داخلی فرستادیم و همگی تایید کردن که قابل شربه ،اما بخاطر حساسیتها و وسواسهای بوجود اومده عموما کمتر از این آب برای شرب استفاده میشه و بیشتر آبهای بسته بندی شده تحت عنوان " آب معدنی" استفاده میشن ( هرچند همین عنوان آب معدنی رو اگر بخوایم با عبارت اصلی " mineral water" بسنجیم ابدا مینرال واتر نیستن و "spring water" هستن یعنی آب چشمه به حساب میان نه آب معدنی منتها یه اشتباه رایج و متداوله که همه ازش استفاده میکنن و کاریش هم نمیشه کرد( درست مثه همین  عبارت "مسیر ترافیک داره"  و " این مسیر ترافیکه" که عام برای راه بندانها و سنگینی آمد وشد و یا متوقف بودن حرکت خودروها یا کندی در تردد استفاده میکنن درحالی که   کاملا خلاف این منظوره و واژه ترافیک یعنی "تردد، رفت و آمد" و وقتی میگیم مثلا فلان خیابون ترافیکه یا ترافیک داره در حقیقت داریم میگیم  اونجا رفت و آمد در جریانه و دقیقا عکس منظور رو داریم بیان میکنیم منتها دیگه رایج شده و جا افتاده و کاریش هم نمیشه کرد)   درباره آب خروجی از بدنه این فریگت و یا کلا هر شناور باید بدونیم که سیالهای خروجی و برونریز از بدنه یه شناور چی هتسن ؟ این خروجی ها میتون: پسآبهای خن(oily water  or bilge water) پسآبهای فاضلاب(sewage) آبهای خنک کاری(cooling water) آبهای صداگیر(silencer water) پسآبهای سامانه آبشیرین کن(fresh water generator brine) آبهای ته ریز و سرریز درامهای دیگ بخار(boiler drum surface and bottom blow down) آبهای سیستم آتشنشانی(fire line water) و آبهای خروجی تکنیکال( در شناورهای تجاری : inert gas scrubber tower outlet ، deck seal overboard ، O.D.M.E overboard، oily water separator overboard و....) طبق قوانین بین المللی دریانوردی  هیچ شناور غیر نظامی حق بیرون ریختن پسآبهای روغنی و خن و فاضلاب کشتی رو نداره الا تحت شرایط و ضوابط خاصی اونهم در مکانهای خاصی با فواصل معنی از خشکی و .. .. البته برای شناورهای نظامی قضیه فرق میکنه خوب باتوجه به نظامی بودن این شناورها و عدم اعمال قوانین "Marpol"(مجموعه قوانین بین المللی جلوگیری از آلودگی دریا و هوا و در کل محیط زیست) همه موارد بالا منهای مورد آبهای تکنیکال میتونن از این شناورها به بیرون ریخته بشه منتها بر مبنای درفت و آبخور شناور گاها چندتا از این آبریزها زیر خط آبخورمیوفتن و دیده نمیشن و معدودیشون هم بالای خط آبخور معمولترین و عمومی ترینشون همون آبهای خروجی از سامانه های خنک کاریه شاید اینجا جاش نباشه من بخوام وارد مباحث فنی و تکنیکال بشم و باعث کسل شدن تاپیک بشه منتها اگر دوستان کمی حوصله به خرج بدن یه گریز کوچیک و ساده ای میزنم به سامانه های خنک کاری شناورها تا یه دید کلی بدوستان بدم ببینید برای خنک کاری دستگاه هایی همچون موتورها و پیشران های اصلی ، روغن های روانسازی و خنگ کاری، کمپرسورهای هوای قدرت ، کمپرسورهای هوای کنترل ، کمپرسورهای هوای سرویس، کمپرسورهای سامانه تهویه ، کمپرسورهای یخچالها و سردخانه، ژنراتورهای تولید برق ، استرن تیوب ، یاتاقانهای شافت اصلی و....سه سیال خنک کننده میشتونه استفاده بشه: 1- هوا 2-روغن 3- آب امروزه آب مهمترن سیال خنک کننده در شناورهاست که بعلت در دسترس بودن و قابلیت بالای خنک کاری در دریا بیشتر سامانها "water cool" هستند برای استفاده از خاصیت خنک کاری آب ما دو شیوه عمده در دریا داریم 1- شیوه خنک کاری مستقیم:در این شیوه هر دستگاهی خودش بصورت مجزا دارای مبدل حرارتی ( در اینجا کولرها و خنک کننده ها) هستش که مستقیما با آب دریا خنک میشن یعنی آب دریا توسط پمپای آب خنک کننده  ( main cooling sea water pump) از قفسه ها(sea chest) مکیده شده و توسط لوله های متصل شده(Piping system) براشون فرستاده شده و این آب پس از خنک کردن بخش مربوطه از طریق درگاه های خروجی در سطح معینی از آبخور (overboard valve) به بیرون و دریا ریخته میشه ، این شیوه قدیمی بوده و دارای معایب زیادی منجمله خوردگی زیاد ، نیاز به تمیزکاری بسیار زود کولرها، گرفتگی لوله ها و کولر ، کاهش راندمان در بلند مدت ، عدم پایداری دما ، نامتعادل بودن خنک کاری ، افزایش تعمیرات و.... هستش برای رفع این معضل راهکار شماره 2 اندیشیده شده که الان تقریبا در همه شناورها ی بزرگ از اون استفاده میشه  2-سیستم خنک کاری مرکزی(central fresh water cooling system ) در این شیوه یک یا دو کولر مرکزی داریم که آب دریا توسط پمپهای ذکر شده در بالا به اونجا فرستاده شده و در اون کولرهای مرکزی آب شیرین رو خنک میکنه و بعدش بدریا میریزه ، از اینجا به بعد وظیفه خنک کاری بعهده آب شیرین خنک شده هستش که بر مبنای سیتم کنترلی تعریف شده ( کسکد ، اسپلیت ، دایرکت ، فیدبک ،پی آی دی ، ایندیویژوال و.....) دستگاه های  متصل به این سیستم رو خنک کاری میکنه( دبی یا همون نرخ جریان و همچنین فشار مناسب برای هر سیستم هم توسط المانهای کنترلی مکانیکی یا الگترمکانیکی تعیین و کنترل میشه) در این سیستم دیگه نیاز نیست راه براه کولرهای دستگاه ها رو تمییز کنیم یا با معضل خوردگی  با اون حجم و وسعت و تواتر مواجه بشیم اینجا فقط همون یک یا دو کولر مرکزی رو تمییز کرده و مکانیزمهای جلوگیری از خوردگی هم براحتی قابل اعمال هستند که باعث کاهش بسیار چشمگیر معضل خوردگی میشن( در یک کلام خوردگی  قابل کنترل تره و خیلی خیلی خیلی کمتر اذیت میکنه) عموما هم دوتا کولر هستند که یکیشون همیشه تو مداره و دومی رزرو و استندبای هستش و هربار که یکیشون کثیف شد اونیکی رو میاریم تو سیستم و کولر کثیف رو آیزوله کرده و تمیزش میکنیم البته در خلیج فارس زیاد اتفاق میوفته که در تابستون بعلت بالا بودن دمای آب دریا مجبور به پارال کردن دو کولر باهم بشیم منتها با طراحی و مد نظر قرار دادن شرایط خلیج فارس و تهیه کولرهای باظرفیت متناسب میشه بر این مشکل هم چیره شد البته سامانه گرونتر، سنگینتر و خجیمتر شده و پمپهای قویتری هم نیاز خواهد داشت البته ناگفته نمونه این توضیحات بالا مربوط به "سامانه خنک کاری دمای پایین "(low temperature fresh water cooling system  ) بوده و ما در کشتیهای بزرگ سامانه خنک کاری دمای بالا رو هم داریم که اونجا دو تا مبدل برای خنک کاری استفاده میشه یکیش (high temperature cooler یا همون main engine jacket water cooler)  و دیگری همون دستگاه آب شیرین کن (fresh water generator)که بعنوان یه خنک کننده و کولر برای  آبهای دمای بالای خروجی از موتور اصلی عمل میکنه   امیدوارم حوصلتونو سر نبرده باشم و مفید بوده باشه
  3. دوستان سلام میشه یکی از دوستانی که زبان عربیشون خوبه زحمت بکشن آدرس دقیق صداو سیما روبا کروکی و جزیات کاملش به هرنحوی که شده برسونن دست داعش یا القاعده تاهم مارو از دست این شاهکارهای هنریشون خلاص کنن هم کسری بودجه مملکت کمی کمتربشه شاید اییییییی این وسط فرجی هم شد
  4. توپ 70 م.م. نداریم شاید منظورتون 76 م.م. فجره که کپی شده 76 م.م. اتومالاراهای نیروی دریاییه
  5. دوستان سلام شکی نیست که میتونن فرابخوانند ....... اما آیا خواهند تونست که اونها رو برگردونند؟   یه پیشنهاد به فرمانده نیروی هوایی اسراییل: ما ایرانی ها تخصص عجیبی در استفاده از جتهای کهنه و فرسوده داریم شما جنگنده های پیروزمندتون رو از نبرد کاملا برابر و آبرومند غزه فرابخون و بفرست ایران ما مشکل حضور چنین جنگنده هایی در سازمان رزمتون رو براحتی براتون حل میکنیم اونوقت میتونی با خیال راحت بری جمگنده نو و خلبان نوتر !!!! براخودت بخری بدو ببینم چیکار میکنی ما منتظریم   اسراییلی ها  مثه اینکه چند وقته مزه ذولفقار خیبر از یادشون رفته بازم هوس کردند موردی نداره ما هم منتظریم تا بازهم ذولفقار از نیامش خارج بشه اونوقت ببینم کی ننه من غریبم بازی و وامصیبتا سرمیده و زجه موره میزنه
  6. دوستان سلام هر طرحی و هرگونه ایده ای بخودی خود حتی اگر منطقی و عملیاتی هم به نظر نیاد و یا انگاشته نشه بسیار مثبت ، پسندیده و نیکوست چرا که موجب پویایی ذهن ، فکر و اندیشه شده و از لابلای همین طرح هاست که طرح های عملیاتی بیرون میاد،منتها در این طرح یک نکته بسیار مهمی رو که دوستان بدرستی عنوان میکنن دوست خوبمون جناب فتح قاطعانه رد میکنند و من موندم چرا اینقدر روش تعصب و اصرار دارند و اونهم چیزی نیست جزهمون بحث دو موتوره کردن این طرح جدای از اینکه این طرح تا چه حدی شدنی و یا مورد نیازه در صورت تداوم بحث بر روی همچین طرحی با درنظر گرفتن شرایط عملیات آتی فرضی چنین طرحی باید دونست که مهمترین تهدید برای این گونه هواگردهای پشتیبانی نزدیک همون آتشبارهای هوایی توپخانه ای کنترل شونده با رادار،موشکهای پدافندی هدایت تلویزیونی و لیزری(مثه آر بی اس 70 سویدی) و از اونها خطرناکتر و همه گیرتر و پرکاربردتر دوشپرتابها بحساب میاد باتوجه  به تنوع و شمار بالای سلاح های پدافندی در حوضه عملیاتی مطرح شده برای این هواگرد باید به پایداری و ایمنی این  پرنده بیشتر رسیدگی بشه ببینید در پروژه های با شرح عملیاتی و وظیفه ای مثه چنین طرحی مواردی مثه شیشه های ضد گلوله ، زره محافظتی زیر بدنه و موتورهای دوگانه و پایدار در برابر دوش پرتابها همیشه مد نظر قرار گرفته ، اگر برای نمونه یه نیگاه با آ-10 یانکیها بندازیم دلیل دور از هم بدون موتورها رو بدرستی متوجه میشین گه چه ایمنی و پایداری در برابر دوشپرتابها بهش میده و عملکردش در افغانستان و عراق گواه این مدعاست هرچند در نظرگاه فنی هم بسیار منطقی و موجه هستش ( برخلاف سوخو25 های شوروی در افغانستان که بعلت نزدیکی موتورها به هم تلفات بالای رو بخودشون دیدن اونهم در برابر نیرویی ظعیفتر) منظور من اینه که جدای از بحث توان موتورها که میشه با یکی یا دوتا اونو بدست آورد این طرح نه تنها باید دوموتوره باشه بلکه باید موتورها با حداکثر فاصله ممکنه قرار داده بشن ، البته ناگفته پیداست که این فاصله نباید بازدهی و پرفورمنس  پیشرانش و پرنده رو پایین بیاره مباحث زره و شیشه های مقاوم و پس از اونها نوع و تنوع تسلسحات هم که دوستان بدرستی اشاره کردند نیاز به یک گاتلینگ قوی و توانایی استفاده از موشکهای لیزری، تلویزونی و حرارتی در کنارتوانایی استفاده از انواع راکتها و بمبها میتونه قدرت مناسبی در حوضه عملیاتی پیشنهادی به این طرح بده هرچند بنده اعتقاد دارم استفاده از پرنده های بدون سرنشینی همچون پهپاد شاهد 129 که خطر از دست دادن نفر رو بسیار کمتر میکنه و پایداری و ماندگاری بالایی هم در منطقه داره به مراتب بهتر و برتر از استفاده از چنین طرح های باسرنشینی برای فرستادن به خطرناکترین منطقه آتشباری دشمنه ، یادمون نره صنایع نظامی دنیا در همه زمینه ها داره به سمت  دور کردن عامل انسانی از میدان نبرد و کنترل و مدیریت میدان نبرد از دور حرکت میکنه جایی که عواملی مثه ترس و استرس و هیجان و احساسات کمتر شده و نفر و شخص ریلکس تر .و منطقی تر و بهتر میتونه تصمیم گرفته و عمل کنه همچنین محدودیتها و نیازهای طبیعی یک انسان که مدت ماندگاری در آسشمان رو کم میکنه خود بخود از بین میره و پهپاد میتونه 24 یا 30 و یا حتی با  بزرگتر کردن طرح و... بالای 48 ساعت رو درمنطقه بمونه و هم عملیات  شناسایی رو انجام بده هم درصورت نیاز عملیات تهاجمی رو با مهمات دقیق و هوشمندش البته خودم هم معتقدم تصور حذف کامل عامل انسانی از میدان نبرد و خط مقدم دسته کم برای ما تا سالهای آینده دشوار خواهد بود اما شکی نیست که در سالهای دور آینده این ماشینهای هوشمند هدایت پذیر از دور خواهند بود که نقش نفرات خط شکن و لبه جلویی میدان نبرد رو بازی خواهند کرد حتی پاکسازی هم بعهده آنها خواهد بود و تنها تثبیت و کنترل منطقه بدست عوامل انسانی خواهد ماند   اما تا اون روزها خیلی راه مونده و ما باید راهکارهایی برای شرایط امروز و نبردهای دوگانه کلاسیک و ناهمگون امروزی داشته باشیم اما باید نگاهی هم به آینده داشته و خودمون رو برای ورود به عرصه میدانی نبرد ماشینهای هدایت پذیر و رباتیک آماده کنیم
  7. دوست خوبم نوشته یک بسیجی شهید شده در منطقه ای که بوده آدرس داده " میله مرزی 171"
  8. دوستان سلام آرش جان درمورد ههنگام متاسفانه این ناو سال 90 بازنشسته شد و برای اوراق شدن به یه تاجری فروخته شد و الان از اون هیچ چیزی باقی نمونده و ذوب شد رفت  و به تاریخ پیوست ناوهای بسیار مفیدی هستن بویِه با توانایی حمل 6 تانک رزمی که بارها در تمرینها از این تواناییشون استفاده شده یه جا در خاطراتم درباره حضور نیروهای روسی(اگر درست خاطرم مونده باشه و اشتباه نکنم در باره داستان مشروب خوردن روسها و اون بحثی که بجای مشروب بهشون ماشعیر دادن) اشاره کوتاهی به تست یه سامانه روسی کردم که فکر کنم الان بشه بیانش کرد چندین سال قبل سپاه قرار بود گونه ای از بی ام پی 3 (اگر اشتباه نکرده باشم) رو از روسیه خریداری کنه البته این  نفربر بگونه ای قرار بود ارتقا داده بشه واون هم اینکه یه توپ سنگین(اگر اشتباه نکنم 120 یا 125 م.م.) بعنوان توپ اصلیش استفاده بشه و یه توپ  آفندی -پدافندی اگر اشتباه نکنم 30 م.م. (یا شاید هم 20 م.م. هرچند عموما روسها از 30 م.م. استفاده میکنن و نمیدونم 20 م.م. دارن یا نه)با سامانه فایر کنترل مدرن  و قابلیت آبی خاکی ، که در اصل یه طرح توی خود روسیه بود برای افزایش توان رزمی و افندی و پدافندی بی ام پی این طرح توی روسیه خواهان خاصی پیدا نکرد و روسها بدنبال مشتری خارجی جهت عملی کردن و صادرات  برای این طرح گشتن ، سپاه هم تست یک نمونه اون رو در کشور خودمون خواستار شد ، و قرار شد تست عملیات آبی خاکی در بندرعباس و توسط یکی از همین ناوهامون صورت بگیره تستهای اولیه و شلیک رضایت بخش بود منتها در تست عملیات آبی خاکی که قرار شد در نزدیکیهای ساحل نفربر از ناو خارج شده و تازش آفندی انجام بده نتایج با معیارهای مد نظر فرماندهان سپاه در بازه پایداری در دریا مطابقت نداشت  و ..... قرار شد برای انجام اون تست بین بندرعباس و یکی از جزایر، نفربر تقویت شده با باز شدن رمپهای جلویی ناو به آب زده و با شلیک های پوششی هردو توپ خودشو به ساحل برسونه..... خودروسها از مهارت پرسنل نداجا در انجام این عملیات برسر ذوق اومده بودن و خیلی خوششون اومده بود، حتی یکی از ژنرالهاشون گفته بود فکر نمیکردم همچین تونایی داشته باشین
  9. دوستان سلام در این سفر اخیرم افتخار همراهی با کاپتان ع.ا د. رو داشتم که در زمان اجرای این عملیات افسر راه ناوشکن پلنگ بودند و کل ماجرا رو بی کم و کاست از زبون ایشون شنیدم که خیلی از شبهات رو برطرف میکنه متاسفانه بنا به درخواست ایشان اجازه نام بردن از ایشون رو ندارم ولی رنک و سمتشون رو در زمان اجرای این عملیات عنوان کردم اگر عمری بود و حوصله ام کشید یادداشتهای نت برداری شده از فرمایشات ایشون رو تایپ میکنم و خدمت دوستان ارایه میدم نکات خوب و مشکل گشایی توشون وجود داره
  10.   دوست خوبم سلام هرچند این دوتا پست شما و بنده انحراف عنوان تاپیکه منتها بنده امیدوارم  دیدگاه امرا و مسولین ما خلاف نظر شما باشد چون خرید خارجی یعنی کمتر شدن بودجه طرح های داخلی یعنی وابستگی بیشتر یعنی کمتر بها دادن به تفکر و باور " ما میتوانیم" درباره تحویل گرفتن خریداری شده ها هم حتی جای شک هست و اگر ممکن بود غرامت بگیریم کمک به مراتب بیشتری به ما میکرد بالاخص با علم به پشتیبانی مفتضحانه روسها از محصولاتشون امیدوارم روندی که در کشور در جهت قطع کامل وابستگی و اتکا به دانش و توان متخصصین داخلی ، در جریانه پایدار مونده و هیچ چراغ سبز خارجی این روند رو مختل نکنه به امید موفقیتهای روز افزون جوانان توانمند این سرزمنی       باور کنیم و ایمان داشته باشیم که : ما میتوانیم ایرانی میتواند
  11. دوستان سلام بحث خوبیه اگه کمی خویشتن دارانه باهاش برخورد کنیم، اگر اجازه بدین بنده هم به این بحثتون اضافه بشم: درباره عدم تناسب ورشن اسپاروها با اف14 های ما حرف تازه ای نیست و بارها و بارها قبلترها هم بیان شده چون بنا بود ما ورشنهای دیگری از سایدواندر و اسپارو دریافت کنیم البته قرار بود سامانه های ردیاب گرمایی و فرونگر رو هم به تامکتهامون اضافه کنیم که نشد!!! درباره فونیکس هم یه موشک راداری فعال نیست بلکه نیمه فعال و با هومینگ فعال در فاز نهایی هستش،کتابچه های خود موشک و کتاب منتشره موشکهای هوا به هوای نیروی هوایی به وضوح بیان کننده این موضوعه فونیکس موشکی توانمند اما بسیار گرونه اون بحث جایگزینی هاوک برای اسپارو نبود و برای همین فونیکس بود و ارجحیتش به استاندارد( درحالی که استاندارد از لحاظ آیروداینامیکی به مراتب سرتر و برتر از هاوک هستش) به ذخایر عظیم موجود در انبارهای نهاجابرمیگشت درباره استفاده برای برد های میانی و بجای اسپارو در نهاجا سعی در همگام کردن موشک میانبرد آلامو با اف 14 طی پروژه "طوفان " و با همکاری پایگاه های دوم،ششم و هشتم صورت گرفت و خبرهای خوبی هم به بیرون درز کرده هرچند خبرها ضد و نقیضه( استفاده از موشک آلامو بجای اسپارو بسیار منطقی تر و برتر و مفید تر از استفاده از موشکهای غیر تخصصی مثه هاوک و استاندارد یا صیاده)   باتوجه به اینکه مقوله موشکهای هوا به هوا و پدافند هوایی با اشتراکاتی هم که دارن دو مقوله کاملا متفاوته  به نظر من کار بر روی موشکهای تخصصی هوا به هوا چه در بعد ساخت ٰ همگام سازی و یا بهینه سازی به مراتب بهتر و منطقی تر از جایگزینی اونها با موشکهای غیر تخصصی  پدافند هواییه درباره " فکور" هم در عین رسیدن خبرهای ضد و نقیض و تحلیلهای متفاوت، بنده بشخصه خیلی به آینده این طرح خوشبینم و دعا میکنم و امیدوارم که بزودی خبرهای خوبی در این زمینه بهمون برسه تا جایی هم که بنده اطلاع دارم در صنعت نظامی دنیا بیشتر استفاده از موشکهای هوا به هوا در پدافند زمین به هوا رایج و مرسومه تا استفاده بالعکسش که در ایران بنا با الزام و ضرورت و ناچاری صورت میگیره، مثه نمونه های پدافند زمین به هوا و دریا به هوای اسپارو ٰ   البته استفاده از جنگنده ها بعنوان لانچرهای متحرک لینک شده با سامانه ها و رادارهای زمینی هم مقوله خوب و قابل تاملیه، در این زمینه انتخاب پرنده بعنوان لانچر خیلی مهمه و استفاده از فانتومها با برد راداری و تسلیحات هوا به هواب محدود و ناتوانیشون در مقوله هوا به هوای امروزی، به مراتب معقول تر ازبرگزیدن تامکتها بعنوان لانچر متحرک هواییه که خودشون ذاتا دارای توانایی بسیار مناسبی درنبرد هوایی هستند هرچند برای روز آمد کردن جای کار زیادی هست( استفاده از لانچرهای متحرک هوایی رو یانکی ها هم برای موشکهای ضد ماهواره استفاده میکنن)     درباره لانچرهای 4 قلو و عدم استفاده از اونها در نداجا ( در عین نیاز و اهمیت وافر به بودنشون) همانطور که دوستان گفتن هم بحث وزن مازاد و تاثیرش بر جابجایی نقاط موثر بر تعادل شناور مطرح هستش( در شناورهای سنگینترمون راحتتر میشه با این قضیه کنار اومد و مدیریتش کرد بالاخص در پروژه موج)اما یه دلیل دیگه هم به محدودیتهای اقتصادب و موجودی نداجا برمیگرده، شاید برای موشکهای آفندی عدم استفاده از لانچرهای 4 قلو تا حدود زیادی توجیه پذیر باشه وبشه براش دلایل تا حدود زیادی منطقی هم آورد اما برای سامانه های پدافندی به نطر من به هیچ وجه قابل دفاع نیست ٰ بعنوان نمونه تنها با جابجایی مکان نصب موشکهای هوایی و آفند دریایی در شناورهای طرح موج میشه محدودیت  تغییر مکان نقاط تعادلی رو برطرف رکده با دسته کم مدیریتشون کرد و در مقابل توان پدافندی شنناور را دوبرابر کرد بهتر و معقولتره که سامانه محراب موجود بر شناورهای موجود رو به سرعت با لانچرهای 4 قلوی "صیاد" جایگزین کرد ( نمیتونم با قاطعیت بگم اما به نظرمیرسه لانچرهای پاتریوتی صیاد از لانچرهای جعبه ای محراب سبکتر هم باشن ، جمع و جورتر که هستن )
  12.   دوست خوبم سلام درمورد بدبرخورد کردن و برتری جویی بنده اطلاعی ندارم ، 11 ماه گذشته به وفور توی این مسیر بودیم هم خودمون هم 60-70 شناور دیگه شرکتمون اما یکبار حتی یکبار هم چنین موردی نداشتیم   کنترل کشتی ها بالاخص برای مسایل محیط زیست یک کار قانونی و بسیار مهمه که دست برقضا بسیار بسیار هم مورد توجه سازمان ملل و ارگانهای متولی دریا و دریانوردیه برای کنترل اینگونه فرایندهای آلودگی های هوا و آب در دریا یک کتاب مفصل بنام MARPOL وجود داره که به شدت هم درمورد اجراش سختگیری میشه ، هرچی کشور پیشرفته تر اجرا و پیگیریش مهم تر و سختگیرانه تر سازمان جهانی دریانوردی بعنوان متولی جهانی و بین المللی امور دریا و دریانوردی و زیرمجموعه سازمان ملل این کتاب و قوانین و مقرراتش رو حداقلهای مصوب لازم الجرا برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست اعلام کرده و به همه کشورها اجازه داده برمبنای شرایط محیطی و جغرافیایی کشورشون قوانینی بر اون اضافه کنن ولی حق کم کردن رو ندارن اتحادیه اروپا خیلی سختگیرانه تر اونو اجرا میکنه اما از همه سختگیرانه تر قوانین ایالت متحده امریکاست که علاوه بر مجموعه قوانین و مقررات مصوب در کتاب فوق(MARPOL که به تصویب مجالس همه کشورهای عضو IMO هم رسیده) یک سری مقررات و قوانین در یک کتابچه اضافه بر این کتابچه رو داره که بسیار بسیار سختگیرانه است و به شدت هم پیگیریشون میکنه متاسفانه در حالی که خلیج فارس در این کتاب " منطقه ویژه" تعریف شده و باید سختگیرانه ترین قانونها درموردش اجرا بشه بجز بازدیدها و بازرسی های هر از گاهه ما مابقی کشورها چندان اهمیتی به بحث محیط زیست خلیج فارس نمیدن( به همچنین در باره وظعیت دریای خزر در جنوب)   اون دو کشور ایتالیا و فرانسه هم بیخود میکنن در باره این بازرسی های روتین و قانونی سروصدا میکنن ، اینکارها کاملا قانونی و مجاز هستند و دست برقضا سخت ترین و سنگین ترین جریمه ها و مجازاتها رو هم همین موارد آلودگی دریایی به خودش میبینه   حالا که بحث فرانسه و ایتالیا شد باید خدمتتون عرض کنم یکی از سختگیرانه ترین موارد کنترل آلودگی محیط زیست رو همین فرانسه اجرا میکنه که حتی درمواردی از اتحادیه اروپا هم سختگیرانه تر برخورد میکنه ( من سختگیری در این زمینه رو به شدت تایید میکنم و ازش حمایت میکنم منتها باید همه جانبه باشه نه اینکه اونها حق داشته باشن اجراش کنن و ما نه )   درباره مطالب بالا باید برای نمونه خدمتتون عرض کنم فصل 6 کتابچه قانونی یاد شده درباره آلودگی هوا هستش که کشتی ها باید اجرایی کرده و رعایتش کنن ، و برای این منظور درصد سولفورموجود در سوخت مصرفی و NOx  وSOx موجود در اگزاست و دودهای خروجی از فانل کشتی باید در محدوده معینی بوده و از حد مجازی فراتر نرودند بعنوان نمونه برای سوخت سولفور نباید از 1/5 درصد بیشتر باشد ، اما محدوده ای در اروپا بعنوان ECA معرفی شده که اونجا درصد سولفور سوخت باید زیر یکدهم درصد باشه یعنی 15 برابر کمتر از حد مجاز دیگر جاهای دنیا و برای همین منظور ما دربنادر اروپایی مجاز به استفاده از مازوت و یا حتی  دیزل سنگین  دریایی نیستیم و حتما باید از سوخت دیزل سبک دریایی که بسیار هم گرون هست استفاده کنیم و این بجای خود برای استفاده از این سوخت مجبور به نصب یک سیستم سوخترسانی کاملا مجزا با سیستمهای موجودمون شدیم که بسیار بسیار هزینه بر بود ( چون برخلاف سوختهای متداول (HFO ) که نیاز به گرمایش و بالابردن درجه حرارات دارند MGO نیاز به سرمایش و خنک کاری داره)   درکل بازرسی های اینگونه ای بسیار رایج ، متداول و قانونی بوده و نه فرانسه و نه ایتالیا و نه هیچ کشور دیگه ای نمیتونه بهشون اعتراض کنه ( منتها نحوه برخورد رو میتونن اعتراض کنن و نحوه برخورد باید منطبق بر قوانین و مقررات و در چهارچوب عرف متداول باش و خدای ناکرده دور شان و ادب و نزاکت نباشه که ان شا الله در ایران نیست!!)
  13.   دوست خوبم سلام مقوله متوقف کردن و بازرسی از شناورهای تجاری توسط یگانهای نظامی یک بحث گسترده و مبسوطه که ضوابط و شرایط خاص خودش رو داره منوط به شرایط ويژه ای هستش مثلا محدوده آبها ، مامورت یگان شناور ، موقعیت و وضعیت جغرافیای منطقه ، شرایط سیاسی موجود و... درکل یه شناور نظامی حق شناسایی و بازخواست یگانهای مشکوک به تهدید امنیتی و یا ایمنی (چه فردی و چه محیطی) رو داره ، این ضوابط در یه محدوده ای میتونه متغیر هم باشه مثلا دریای عمان قبل از دزدان دریایی ،شرایط فعلی و یا حتی در زمان برگزاری رزمایش نظامی (در زمان برگزاری رزمایش دریایی محدوده رزمایش کلا منطقه شبهه جنگی محسوب میشه و هیچ شناور نظامی و غیر نظامی بدون اجازه کشور برگزار کننده رزمایش حق ورود به اون رو نداره) ، اینگونه موارد نزدیک شدن به محدوده رزمایش رو ما بارها باهاش مواجه شدیم و نیروی دریایی ما بارها مجبور به هشدار و حتی گاهی مجبور به شلیک هشدار هم شده   جدای از این موارد فاصله یگان تجاری از یگان نظامی هم مطرح هستش یعنی اگر یک یگان تجاری از یک محدوده مشخصی(تعریف شده توسط یگان نظامی مورد نظر) به اون یگان نزدیک تر بشه خودبخود یک تهدید ایمنی- امنیتی به حساب اومده و شامل مواد و تبصره های مواخذه و بازخواست و تهدید میشه   بر طبق قوانین بین المللی، دریانوردی بی ضرر و صلح آمیز در آبهای بین المللی برای همه کشورها آزاده ، و فراتر از اون حتی درآبهای سرزمینی هر کشور هم "حق عبور بی ضرر و صلح امیز" برای همه کشورهای دیگه با حفظ حق و حقوق و رعایت قوانین مصوب کشور مربوطه آزاده ، منتها یکسری ماده و تبصره برای شرایط خاص مثه زمان جنگ و یا محلها و مکانهایی که بعنوان "محدوده خاص" تعریف میشن وجود داره بعنوان نمونه تا چند سال قبل هیچ محدودیت و گرفت گیری در دریای عمان ، دریای عرب ، خلیج عدن و دریای سرخ وجود نداشت اما با گسترش پدیده "دزدی دریایی" در این محدوده قوانین و ضوابط و شرایط امنیتی خاص و ویژه ای بر این محدوده حاکم شده و حتی اجازه تیراندازی مستقیم به شناورهای مشکوکی که به اخطارها توجهی نمیکنن داده شده (البته پس از شلیکهای هشدار)   متاسفانه اطلاعات بیرون اومده اونقد شفاف نیست که بشه به قاطعیت درموردش نظر داد ، صرف بیان یک واژه برای محل  مبین  قانونی یا غیر قانونی بودن اون نیست ، باید با طول و عرض جغرافیا بیان بشه تا فاصله اش از ساحل بررسی بشه ، شرایط زمانی و موقعیت فعلی منطقه و ماموریت و یا وظیفه اون یگان نظامی و.. بررسی بشه بعد میشه مستند و مستدل بررسی کرد و الا میشه اظهار نظری احساسی و یا خدای ناکرده غیرمعقول   یادمه زمانی که بعنوان دانشجوی کارآموز با یکی از ناوهای نداجا در حال ایمن کردن منطقه برای اجرای تیراندازی تمرینی بودیم یک لنج ماهیگیری عمانی چون تورهاشو توی آب پهن کرده بود به پیامها و هشدارهای ما توجهی نکرد و یگان ما هم مجبور به شلیک چند تیر اخطار (WARNING SHOOT) شد و اون لنج هم تورهاشو رها کرد و دبورو که رفتی اینجور مسایل به وفور پیش میاد حتی ندسا (نیروی دریایی سپاه)هم گاهی با لنجهای خودمون توی سواحل و آبهای خودمون موقع برگزاری رزمایش به همچین مشکلاتی برمیخوره و بالطبع گاهی هم مجبور میشه گوش برخی نافرمانها و لجبازهاشونو بپیچونه ، متاسفانه باید بگم شناورهای سنتی و کوچیک ما (مثه لنجها) اطلاعاتشون از قوانین دریانوردی بین المللی بسیار کم و گاها صفره ، جدیدا کلاسها و دوره های آموزشی مناسبی براشون درنظر گرفته شده و باید حتما گواهینامه ها و مدارک مناسب و شایستگی رو اخذ کنن و الا از دریانوردیشون جلوگیری میشه بالاخص از ترید بین المللیشون شکر خدا کم کم اوضاع قانون دانی و قانون مداری شناورهای کوچیک و سنتیمون مثه لنجها داره بهتر میشه   به دوستان توصیه میکنم تا وصول اطلاعات کامل کمی شکیبایی پیشه کرده و منتظر اظهار نظرهای رسمی و مستند بمونیم اونقت بهتر میشه بررسی و تجزیه و تحلیل کرد   شاد و سربلند و پیروز باشین
  14. والا دوست خوبم مورد خیلی خیلی مشکوکه به قول شما بیشتر به سناریو شبیه تا یه رخداد واقعی باید نشست و منظر  اظهار نظرهای رسمی مقامات خودمون شد البته اگه اظهار نظری بشه
  15. دوستان عزیز و گلم سلام بعد از یه مدت طولانی دوری بلاخره خدا خواست و دوباره برگشتیم خدمتتون و اگه عمری باشه و خدا بخواد چند ماهی( 7-8 ماهی)مهمونیم! و اما تاپیک فعلی.....   ببینید در عرف دریانوردی بین المللی هر شناور نظامی حق داره در هر آبی که باشه شناورها و کشتی های اطرافش رو شناسایی کنه و از اونها بخواد که خودشونو معرفی کنن برای برطرف شدن این معضل عدم معرفی و کانتکتهای هر ازگاهی سیستمی بنام AIS یعنی سامانه معرف اتوماتیک روی شناورها نصب میشه که هر شناوری باید اونو داشته باشه و دیگه نیالزی به سوال و جواب نیست چون همه مشخصات شناور بصورت اتومالتیک به همه شناورهای اطراف دارای رادارهای هم باند رله میشه حالا این وسط چندتا سوال میمونه: اول اینکه اگر اون شناور مورد نظر رو لنج یا هر شناور غیر نظامی فرض کنیم به هیچ وجه (تاکید میکنم به هیچ وجه) حق همراه داشتن سلاح اونهم کالیبر 50 رو نداره شناورهای ما (نفتکش و کشتیرانی) حق همراهی سلاح ندارن و برای محافظت در برابر دزدان دریایی حتما یه تیم مسلح نظامی اونهم از یک نیرویی که سازمان ملل اونو بعنوان یه نیروی نظامی رسمی و سازمانی به رسمیت بشناسه به کشتی ها ملحق میشه هر شناور غیرنظامی مجهز به سلاح  اتوماتیک وار در زمره " دزدان دریایی مسلح" گنجونده میشه حق تیراندازی  "هشدار" و نه تیر مستقیم!! هم چیزیه که همه شناورهای نظامی دنیا دارن ف ما هم داریم بارها و بارها هم نیروی دریای ما از این حق استفاده کرده ، کلا در بحث احتمال و امکان تهدیدات امنیتی و ایمنی نیروهای نظامی مجاز به اخطار با شلیک و درموارد قطعیت ریسک امنیتی و قانونی  در چهارچوب قوانین مجاز به کاربرد  و استفاده از سلاح و اسلحه هستند تیر اندازی هوایی نیروی انتظامی به ماشینهای مشکوک و درگیری با دزدان و سارقین و قاچاقچیان چه داخلی و چه در مرز خارجیهاش حق قانونی نیروی هاست نمونه بارزش تیراندازی اخطار و هشدار  فانتومهای پایگاه نهم شکاری بندر عباس یه هواپیمایی مسافربری حامل ریگی ملعون بود این چیزها طبیعی و نرماله ، یکی دوسال قبل نیروی  دریایی مراکش در آبهای بین المللی چند بار با توپهای سینه و میانی به نفتکش ما شلیک کرد ، البته شلیک هشدار و نه مستقیم کلا یه چیز روتینه   دوم ... چرا اون شناور مطرح شده به پیامها توجه نکرده؟ چه دلیلی داره که جواب پیامها رو که برمبنای همه قوانین بین المللی باید پاسخ بده رو نداده ، خواهشا نگین چون توی خلیج فارس بوده چون بر مبنای قوانین هرجایی که به شناورهای نظامب نزدیک بشی باید به پیامهاشون پاسخ بدی ف نیروی دریایی ما هم از همین حق استفاده میکنه و در آبهای غیر ایرانی مثلا دریای سرخ ، خلیج عدن، اقیانوس هند و... شناورها و کشتی های دیگه رو مورد ردیابی و شناسایی و بازخواست قرار میده این یه قانون جهانی و بین المللیه   سوم... مکان رخ دادن این حادثه دقیقا کجا بوده ؟ این یکی خیلی خیلی مهمه ، در متن اصلی از وازه جعلی  عربی استفاده شده که میتونه منظور حتی سواحل دریایی عرب هم باشه و نه الزاما خلیج فارس چون گاها نزدیکهای خلیج عدن رو هم به همیان نام  خطاب میکنن باید دید کجا بوده دقیقا  و اون شناور مسلح اونجا چیکار میکرده   چهارم... اصلا ماهیت اون شناور چی بوده ؟ کی میگه ایرانی بوده؟ صرف داشتن یه پرچم دلیل بر ایرانی بودن نیست ف باید دید دلایل آمریکایی ها برای ایرانی دونستن اون شناور چی است و به چه دلیلی میگن " ایرانی بوده" هر شناوری دارای بندر ثبت و پرچم حاکمیته که اون شناور تحت اون پرچم ریجیستر شده ، غیر از این فقط شناورهای نظامی اون کشور متعلق به اون کشور هستند صرف داشتن پرچ یک کشور بر روی عرشه دلیل بر مالکیت اون کشور نیست ، هر شناورغیر قانونی مثه دزدان دریایی و ....میتونه  برای استتار و اختفا و فریب پرچم هرکشوری رو رو عرشه اش به احتزاز درآره و دلیل  نمیشه اگه اون شناور پرچم ایران رو داشته پس حتما ایرالنی بوده  ممکنه دزدان دریایی از پرچم ما برای بدنام کردن و یا فریب شناورهای دیگه استفاده کرده باشن 0 مسگم ممکنه و فقط یکی از مفروضاته)   در هر حال تا اطلاعات دقیقتر بیرون نیاد و مسیولین رسمی ما هم اظهار نظر نکنند نمیشه به قطعیت نظر داد       منتها یه چیزی برام خیلی خیلی جالبه ..   یا برخی از دوستان سیستم حکومتی و سلسله مراتب فرماندهی ایران رو ابدا سرسوزن اطلاعی راجع بهش ندارن و یا همینطوری عقده سیاسی خالی میکنن محض اطلاع دوستان نیروهای مسلح همگی زیر نظر و فرمان مستقیم فرماندهی کل قوا قرار دارن و دولت و مجلس کوچکترین نظارت و حاکمیت و فرماندهی بر اونها ندارن تنها نقطه مشترکشون با مجلس  تصویب بودجه مورد نیاز و با دولت پشتیبانی دولت از طریق وزارت دفاع و جالب هم اینجاست که بدونین خود وزارت دفاع بیشتر از اینکه بر مبنای چارت سازمانیش از دولت دستور بگیره مستقیما از فرماندهی کل قوا دستور میگیره چون در آیین نامه نیروهای مسلح پرسنل وزارت دفاع رو جزو پرسنل نیروهای مسلح معرفی کرده و نظارت و مدیریت رییس جمهور بر وزارت دفاع بیشتر  تفویض اختیاری تا مسیولیتی امیدوارم دوستان هر چیز با ربط و بی ربطی رو با افعال ربطی و غیر ربطی به هرجایی ربط ندن کمی هم خویشتندار باشیم تا اطلاعات کافی و شفاف بیرون بیاد بعد     فکر هم نکنم هیچکدوم از ماها به اندازه فرمانده کل قوا و دیگر فرماندهان نظامیمون روی اینجور مسایل حساسیت داشته باشیم غیر اینه؟
  16. [quote name='mehran55' timestamp='1404912518' post='391633'] برادر گرامی در اینکه استراتژی حمله زنبوری میتونه برای ناوهای سنگین دشمن مشکل ایجاد کنه شکی نیست. فقط مسئله اونجاست که این قایقهای کوچک ، با توجه به توان حمل پائینی که دارن امکان نصب سیستم های پدافندی پیشرفته رو ندارن قاتل این همه قایق تندرو، چند تا هلیکوپتر مسلح هست که براحتی میتونن از ارتفاع بالاتر، دونه به دونه این قایق ها رو شکار کنن و با سیستمهای جنگال و ... هم امکان انحراف موشکهای دوش پرتاب راداری و حرارتی (پرتاب فلز گداخته) موجود در این قایقها رو خواهند داشت با توجه به وجود تسلیحات دور ایستا به راحتی میتونن از برد توپهای ضد هوائی و دوشکاهای روی این قایقها هم دور باقی بمونن نکته دیگه این هست که اگر آمریکا واقعا از این قایقها احساس خطر بکنه، میتونه با اندک تغییراتی در هواپیمائی مثل A-10 اون رو به یک نمونه دریائی تبدیل کنه و با اون قایق های تندرو رو از میدان به در کنه (شکار قایق های توی آب بجای شکار خودروهای توی کویر) ===== پس مهمترین پاشنه آشیل این قایقها پشتیبانی هوائی آمریکائی ها هست. من فکر میکنم که باید برای مقابله با هواگردهای پشتیبانی کننده دشمن استراتژی های متفاوت داشته باشیم (بدون اتکاء به نیروی هوائی و فقط با تکیه بر توان قایق های خودمون) تا بتونیم به شیوه دقیق و موثر عملیات حمله زنبوری (یا به تعبیر دوستان گله گرگی) رو اجراء بکنیم. [/quote] مهران جان سلام مثه اینکه متاسفانه دوستان منظور منو خوب نگرفتن ببینید عزیزان من نگفتم این تاکتیک نهایی ماست و یا فقط همینو داریم و یا با این تاکتیک پوست یانکی هارو میکنیم ، یا اینکه حتما آمریکایی ها از این شیوه و تاکتیک استفاده میکنن یا راهکاری برای مقابله با اون نیندیشیدن اگر نوشته های بنده رو در بخشهایی دیگه خونده باشین میبینین که بارها و بارها نوشتم که همه فعالیتهامون در سایه ضعف هواییمون گم میشن و همه داشته هامون نمیتونن نیمی و یاحتی یک چهارم توانایی خودشونو داشته باشن( دربهترین شرایطش) اینکه تاکتیک طرفین چیه و چی خواهند کرد رو اصلا من بحث نکردم ، بنده فقط من باب بررسی، عملکرد و وظایف محتلف و متفاوت دو دسته از شناورهامونو با هم مقایسه کردم و نه همه توانمون و تاکتین و راهکارمونو ببینید در حال حاضر ما در بحث های سطحی و زیر سطحی دارای سه بازه عملکردی هستیم ، نزدیک ساحل( کوتاه برد ) ، محدوده خلیج فارس( میانبرد) دریا عمان و آبهای آزاد( دور برد با محدودیت پایداری) بر مبنای همین سه بازه و داشته ها و توانای هاست که خلیج فارس و مدیریت کردن اون به سپاه و دریای عمان و آبهای آزاد به ارتش سپرده شده خوب برای شعارهای نیروی دریایی راهبردی و حضور مستمر و پایدار و موثردرآبهای دوردست( بازه چهارم و فرامنطقه ای دور برد و دور ایستای پایدار) ما فعلا اون امکانات سطحی و هوایی و زیر سطحی لازمه رو نداریم و میتونم به جرات بگم هنوز در سطح اون تکنولوژی هم نیستیم ( اما مجدانه داریم میکوشیم و حرکت میکنیم تا بهش برسیم ، منتها هنوز خیلی خیلی خیلی راه داریم که بریم ، تازه اولهای راهیم و گامهای اولیه رو داریم برمیداریم ، خیلی راه مونده تا رسیدن به اون هدف متعالی) در تاکتیک نبردهای نزدیک به ساحل و بردکوتاهمون این شناورها بسیار به درد بخور و مفیدن ، جدای از اینها ما در تجربه نبردهای 8 ساله امون و این چند سال اخیر به توان و تاثیر و اهمیت " تکاوران دریایی" پی بردیم و به وضوح تاثیرشو دیدیم برای این عزیزان هم این قایقها مثه بازوی اجرایی هستن برای نا امن کردن سواحلمون در زمان یک تهاجم وسیع خارجی ( مثلا مثه نرماندی ، حالا نه دقیقا شبیه اون) باز هم این قایقها بسیار مفید به فایده هستند تمام حرف من اینه که : [b]جهان چون خط و خال و چشم و ابروست [/b] [b]که هر چیزش به حای خویش نیکوست[/b] [b]شناور سنگین بجای خود ، نیمه سنگین بجای خود و سبک هم جای خود[/b] و اما اینکه آمریکا اونها رو به حساب میاره یا نه ، بهتره یه سری به مقالات و تحلیلهای خود اونها بزنیم و ببینیم اونها بیشتربرمبنای مقابله با اونها دارن تحلیل و بررسی میکنن و یا شناورهای سنگینمون ؟ بله به هیچ وجه اونها هم بیکار ننشستن و همه راهکارهای سخت افزاری و نرم افزاری مقابله به شناورهای تند و چابک و زهر دار کوچیکمون رو بررسی کردن و اینجاست که محدوده " دفاع نزدیک به ساحل" رو که بیان کردم دقیقا مطابق باضد تاکتیک تاکتیک تهاجمی مورد استفاده توسط اونهاست( بعنوان یکی از تاکتیکهای احتمالی تهاجمیشون حالا با هردرصدی از امکان) فرض کنید یگانهای سنگین ما در فاصله 200-300 مایلی سواحل خودمون در آبهای دریای عمان با دشمن ( در اینجا آمریکا) درگیر شدن ، با اون توان سطحی، زیر سطحی و از هردو مهمتر " هواییش" ، اینجا بعد خدا توکل و امید یگانهامون به محدود توانایی پدافند هوایی موجود روی یگانهامونه که ناکافی و ضعیف بودنشو همه میدونیم ( باید و باید و باید در این مسیر و برطرف کردن این ضعف حرکت کنیم)، امکانات پشتیبانی ، مهمات و سوخترسانی و .. هم که خدابیامرزدش، و تازه اینجا دست آمریکایی ها برای هرگونه مانوری توسط یگانهاشون چه هوایی و چه سطحی و چه زیر سطحی باز بازه و هرکاری دلشون بخواد میتونن با استفاده از برتری عددی و تکنولوژِی و نظامیشون انجام بدن اما حالا همین شرایط رو به نزدیک ساحل منتقل کنید ( اگر خدای ناکرده جنگی بشه بالاخره یکی از احتمالهای ممکنه اومدن یگانهای اونها به سواحل ما و اشغال اونه ، توی تمرینهاشون هم حتی بمباران ساحلی ما توسط ناوهاشون تعریف شده) خوب در این صورت ، با مین ریزی، استفاده از موشکهای سطحی ساحل به دریا و این یگانهای سیک و کوچیک میتونیم اینگونه جسارتی رو براشون خیلی گرون تموم کنیم ( نمیگم ناممکن چون برای ناممکن کردنش مولفه های زیادی رو باید تعریف رکده و رعایت کنیم)، خوب حالا همون شرایط بالا رو ببینید اما حالا یگانهای کوچیک براحتی میتونن برن موشک بزنن و درصورت سالم موندن و هدف قرار نگرفتن براحتی میتونن در ساحل پشتیبانی بشن ، در باره پدافند هوایی هم برخلاف اونجا که فقط خودشون بودن و خودشون ؛ اینجا جدا از توانایی های اندکی که خودشون بویژه در بحث دوش پرتاب دارن، میتونن از کاورو پشتیبانی سامانه های پدافند هوایی ساحلیمون هم استفاده کنن و امیدی هرچند اندک هم به پشتیبانی هوایی جنگنده هامون ( در پناه همون پوشش پدافند هوایی خودی) داشته باشن ،یعنی شرایطشون در برابر تهاجمات هوایی دشمن که مهمترن و موثرترین نوع تهاجمات دشمنه ،خیلی خیلی بیشتر و بهتر و مناسبتر از همرزمهای سنگینشونه درضمن آبهای کم عمق ساحلی برای یگانهای سنگین اونها محدودیت مانور خواهد داشت ولی برای انگونه شناورهای سبک و کوچیک ، خیر تعداد بالای این یگانها با سرعتهای بالا و مانورهای تند و مناسبشون در کنار اکوی پایین و بسیار بسیار کمتر راداریشون بواقع میتونه برای آمریکایی ها دردسر ساز باشه و اونها رو به دردسر بندازه حالا شما یه درصد خیلی کمی هم فکر کنید ما بتونیم پوشش مناسب پدافند هوای با سامانه های پدافند هوایی میانبرد و کوتاه برد و جنگ الکترونیک و.. رو برای این قایقها بوجود بیاریم ، اونوقت چقدر شانس اونها بیشتر خواهد بود؟ ( البته همه اینها بر روی کاغذ و منوط به اما و اگرها و به شرطها وشروطهاست!! مثلا اینکه اصلا بتونیم از پدافند هواییمون استفاده کنیم و..... ولی بر روی کاغذ و در تحلیل شرایط وضعشون به مراتب از لحاظ پدافند هوایی ، و شانس ضربه زدن به دشمن و یا دسته کم به دردسر انداختن اون ، بیشتر و بهتر از یگانهای سنگینمون میشه) باز هم تاکید میکنم ، اهمیت اینگونه شناورها در پدافند نزدیک به ساحل و عصای دست تکاوران دریایی بودنشون به هیچ وجه ، تاکید میکنم "[b]به هیچ وجه[/b]" به معنای عدم نیاز ما به یگانها و شناورهای سنگین نیست ، ما برای حضور مستمر و پایدار در آبهای آزاد و بردن و کشوندن نبرد به محدوده و بازه ای که خودمون میخواییم و حفظ و نگهداری راه های تدارکاتی و ارتباطیمون و دیگر الزاماتی شبیه مواردی مثه جنگ نفتکشهای زمان دقاع مقدس و جنگ 8 ساله امون یا همین دزدان دریایی و .. . نیازمند شناورهایی به مراتب سنگینترازکلاس موج با توانایی پدافند هوایی به مراتب برترو قویترازاون هستیم. اونهم در پوشش یک نیروی هوایی توانمند و قوی !! خدارو هزاربار سپاس که امیران و فرماندهان و تصمیم گیران عرصه دریاییمون این ضرورت رو کاملا تشخیص داده و درهمه موارد دارن کار میکنن ( علاوه برموارد گفته شده بالا، فکرعاجلی هم باید به حال نیروی هواییمون بکنیم، تجربه ثابت کرده پدافند هوای به تنهایی کافی نیست، لازم هست اما کافی نیست ) امیدوارم برای دوستان رفع ابهام شده باشه
  17. دوست خوبم جناب کیانی عزیز سلام چرا عجیب بودم گلم؟ اگر شما هم مثه بنده قایقهایی کوچکتر و ظعیفتر ازاین قایقهای رو بارها و بارها و بارها در فواصل حتی 400 مایلی از ساحل و اونهم در اون آبهای بواقع آزاد در حال حمله به خودتون یا دیگر همکاران بین المللیتون دیده بودین ابدا تعجب نمیکردین، شناور مادرشون عموما یه لنج یا یه شناور ماهیگیریه و بس ، هرچند من تاکید کرده بودم دقیقا نقطه ظعف این قایقها آبهای دوردسته ( هم از لحاظ برد و سوخت و مدیریت و توان ارتباطی و هم از لحاظ شرایط جغرافیایی و امواج دریا و ...) ؛ اما باز هم میگم این قایقها براحتی هم از بوشهر و هم از بندر عباس بیرون رفته ، میروند و خواهند رفت اما اینکه شما بعنوان فرمانده ناوگان امریکا در یک عمل بسیار خردمندانه ، بجا و منطقی ناوگانتونو از خلیج فارس و بالاخص از سواحل ما دور خواهید کرد دقیقا برمبنای همین خطرات اختمالی براتونه والا دلیلی نداره هزینه هاتونو افزایش داده و قدرت تهاجمیتونو کم کنید الا اینکه با دور کردن یگانهاتون با کاستن خطراز دست دادنشون جبران هزینه کنید و این دقیقا همونیه که بنده خدمتتون عرض کردم ببینید بنده هم مثه شما معتقدم درگیر شدن با ایران در خلیج فارس حماقته و امریکا اینکار رو نمیکنه ( الان شرایط ما با اخوندک زمین تا آسمون فرق کرده ، دسته کم در بعد دریا و نزدیک ساحل به شدت قوی تر شدیم ، گذشت روزی که با آرپی چی 7 و مینی کاتیوشا به دشمن حمله میکردیم ) من هم معتقدم اگر روزی آمریکابخواد به ما حمله کنه بهترین و کم خطر ترین و مطمین ترین راهش رفتن به دوردست و استفاده از توان نبرد دورتر و بی خطر ترش هست (نه اینکه توان نبرد توی خلیج فارس رو نداشته باشه ، کاملا داره منتها دورتر براش مطمین تر و امنتره ، اونجا دست اون به ما میرسه اما دست ما به اون نمیرسه بقولی دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!!!) منتها بنده نپرسیده بودم تاکتیک حتمیتون چیه و برای تاکتیک تهاجمیتون چیکار میتونید و یا خواهید کرد ، فقط برای روشن شدن تاثیر اینگونه شناورها در نبردهای نزدیک ساحل و برتری اونها بر یگانهای سنگینمون در چنین شرایطی گفتم بین این دوتا شرایط گفته شده کدوم رو انتخاب میکنید؟ که خودتون عملا با انتخاب فاصله دورتر بنحوی نلویحی درگیر نشدن با چنین خطرهای مزاحم کوچیکی رو انتخاب کردین هرچند بزبون نیاوردینش!!!! ساده تر و خیلی پیش پا افتاده تر و بقولی عامیانه تر بگم : با هزینه زمانی ، مالی و انسانی خیلی کمتر ازساخت یک فروند فریگیت کلاس موج میشه حدود 200 تا از اینها ساخت که با احتساب میانکین 2 موشک و 2 اژدر ( برای نیمی اژدر و برای نیمی موشک) به عدد 200موشک و 200 اژدر میرسیم (البته 60 نفر کاربر بیشتر میخوان!!!)، دربرابر 4 موشک و6 اژدر فریگت!!! یعنی در نبردهای دفاعی نزدیک ساحل 40 برابر تهاجم آفندی بیشتر نیروهای مهاجم روی رادار آمریکایی 200 برابر بیشتر سرعت 2 تا 3 برابر بیشتر قدرت مانور بسیار بسیار بیشتر اکوی راداری بسیار بسیار کمتر و بالطبع اینها ، دشواری و خطر خیلی بیشتر برای دشمن منتها همه اینها محدود به عملیاتهای تدافعی نزدیک به ساحله و هیچیک از اهداف راهبردی دریایی رو تامین نکرده و نخواهد کرد ، هیچگونه توانی در اجرای ماموریتهای آبهای دور نداشته و ندارند جدای از این مورد فکر کنم خودتون بهتر از هرکس دیگه ای تاریخ دفاع مقدس مارو مطالعه فرمودین و میدونین که بجز یکی دو مورد معدود درگیری با عراق در آبهای تقریبا دور از ساحل بیشتری مشغله ما آبهای نزدیک به ساحل در خرمشهر و آبادان و ماهشهر و .. بود جایی که از یگانهای سنگین کاری برنمیاد در ضمن یادمون نره قدرت و تاثیر تکاوران قهرمان دریاییمونو، اینو هم شما خیلی بهتر از بنده میدونید که قایق مناسب، مثه جنگ افزار مناسب یکی از ملزومات و عصاهای دست تکاوران دریادلمونه منتظر دیدگاه کارشناسانه شما میمونم قلمت روان و اندیشه ات پایدار
  18. [sub]دوستان سلام [/sub] [sub]ا[/sub] [sub]مبحث تقریبا کهنه شده ای دوباره داره زنده میشه[/sub] [sub]اینکه اینها میتونن تحت تمهیداتی تا بحرین برن و مین ریزی کنن و برگردن کاملا صحیحه و اینکه احتمال برگشتشون هم خیلی کمه در هین صحت موضع اول کاملا صحیح هستش [/sub] [sub]منتها باید دید هدف اصلی از ساخت و خرید و استفاده از اونا چیه؟[/sub] [sub]ساده است دقاع پویا و داینامیک ساحلی !!!![/sub] [sub]ببینید اگر دشمن رو آمریکا درنظر بگیریم ( که مبنای همه محاسبات فرماندهان ماست) اینگونه شناورهای مجهز به موشک و اژدر به مراتب از هرناو 2000 تنی نداشته امون برتر و بهتر و سرترن منتها در نبردهای نزدیک ساحل و اونم در نبرد ناهمطراز دریایی[/sub] [sub]سرعت بالاتر[/sub] [sub]قدرت مانور بالاتر[/sub] [sub]پنهان کاری راداری و بصری بالاتر[/sub] [sub]هزینه ساخت و تعمیر و نگهداری کمتر[/sub] [sub]نیروی انسانی مورد نیاز به مراتب کمتر [/sub] [sub].و امکان استفاده گسترده از اونها تحت تاکتیکهایی شبیه به "حمله گله گرگی" اونها ردو در نبرد ناهمطراز دریایی نزدیک به ساحل بسیار بسیار بسیار بسیار تواناتر و خطرناکتر و برتر از شناورهای سنگینمون میکنه[/sub] [sub]منتها فقط در نبردهای نزدیک به ساحل ، به نظر من در یک [b]نبرد دریایی کلاسیک [/b]ما بجای یک جماران ، اگر20 جماران رو هم به جنگ ناوگان دریایی امریکا (با وظعیت و چینشی که خودتون بیشتر اطلاع دارین )بفرستیم کار زیادی از پیش نمیبریم و احتما ل قریب به یقین همشونو از دست میدیم در حالی که در یک نبرد نزدیک به ساحل و بعنوان آخرین خط دفاعی دریاییمون ، ترکیب این شناورهای موچیک زرسطخی خای میدجت میتونه برای امریکایی ها یک کابوس بسازه ( این باور منه و ممکنه خیلی ها قبولش نداشته باشن)[/sub] [sub]اما یه حنبه دیگه قضیه رو هم باید دید :[/sub] [sub]نیاز ما فقط نزدیک به ساحل نیست ، درسته اصلی ترین قدرت ما رو دفاع ساحلیمون تشکیل میده منتها ما برای منافعمون نیاز به شناورهای سنگین هم داریم به همین خاطره که علاوه بر ساخت شناورهای سطحی و زیر سطحی کوچک متخصص نیردهای نزدیک ساحل با پشتیبانی و گسترش موشکهای ساحل به دریا و امید بستن به یک حداقلهای از پشتیبانی هوایی در آسمان خودی و ... جهت تامین منافع کشور ساخت و توسعه ناوگان دریایی کلاسیکمون هم در دستور کار قرار داره و بصورت موازی هم به هردو پرداخته میشه[/sub] [sub]از اینها گذشته درسته آمریکا بالقوه ترین دشمن دریای ماست اما تنها کشور با پتانسبل دشمن دریایی برای ما نیست هستند کشورهای همسایه ای که پتانسیلشون اگه از آمریکا بیشتر نباشه کمتر هم نیست ،[/sub][sub]برای اونها باید شناورهای سنگین کلاسیم داشته باشیم و اینگونه شناورهای کوچیک کمتربکار میان[/sub] [sub]از دوست اندیشمند و بسیارنیکمم جناب کیانی عزیزیک سوال دارم :[/sub] [sub]اگر شما فرمانده ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس بودید و به شما دستور حمله به ایران داده میشد (خدای ناکرده)کدوم یکی از دو دسته زیر در دو شرایط مختلف دور از ساحل و دیگری نزدیک ساحل براتون خطر بیشتری میتونست ایجاد کنه ؟[/sub] [sub]1- همه 4 فروند فریگت موجود ، دوفروند کروت بایندر کلاسمون و هرسه زیردریای کلاس طارقمون با هم (بعنوان داشته های فعلی سنگین وزنمون !!!!!!!!!!!!!!!!!!)[/sub] [sub]یا [/sub] [sub]2- حمله دسته جمعی قایقهای و زیرسطحی های کوچیک مجهز به موشک و اژدر در یک حمله گله گرگی [/sub] [sub]هرچند خوتون استادین اما بزارین یه تقلب دوستانه برسونم ( مرامه دیگه چیکارش میشه کرد مگه چندتا کیانی داریم؟)[/sub] [sub]مولفه های نیرد دریایی رو از سرعت و مانور شناورها ، سلاح های آفندی و پدافندی هوایی، سطحی و زیرسحی، سطح مقطع راداری ، اکوی حرارتی ، دید بصری ، ماندگاری و پایداری در دریا ، توان جنگ الکترونیک ، توان ارتباطی و مدیریتی میدان نبرد و ... رو همه رو لحاظ کنید [/sub]
  19. "و آنانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند" این تنها تاپیک سایته که همیشه دعا میکنم بروز نشه ، هربار بروز شدنش دلو به درد می آره کاش حداقل به حرمت این برتر از فرشتگان هم که شده یه نیگاهی به خودمون و رفتارو کردار و گفتارمون بندازیم گاهی بجز شعار هیچی نداریم و ... خدا خودش همشونو با سرور و سالار شهدا محشورشون کنه روحشون شاد ، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد چنین باد
  20. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1397474170' post='372480'] باعث خوشحالیست که نسل جدید صاعقه تو این تمرین ها شرکت نکرده. [/quote] دوستان سلام ببخشید من یه 6 ماهی دور از خبراموندم قضیه این صاعقه نسل جدید چیه؟ تغییراتی داشته؟ تصویری ازش هست؟ یه سوال دیگه در خبرگزاری دفاع پرس که لینکش بالا بود در خبر مربوط به درختکاری 120 هکتار از زمینهای پایگاه یکم یه تصویر مبهم بود که من هرچی نیگاش کردم اف-18 بود با استتار بلو انجلز منتها روش علایم خودی بود باز هم فتوشاپه یا ...؟ هرچندمحتملا فوتوشاپ باشه اما بازهم بخودم گفتم شاید این 6 ما خبری شده من بیخبرم ممنون میشم یکی کمی برای من قضیه این نسل جدید صاعقه رو توضیح بده
  21. دوستان سلام سروران سلام بزرگوارن سلام امشب آخرین شبیه که در خدمتتون خواهم بود ، به احتمال خیلی زیاد این پست هم آخرین پستیه که مینویسم و ارسال میکنم نه خواهشا پیش داوری نکنید نه بحث قهر کردنه ، نه بحث ناز کردنه و نه هم بحث دور از جونتون مردن!!!! فقط امروز صبح باهام تماس گرفتن و گفتن که اضطراری باید برم دریا ، بعد حدود 8 ماه باید برای 7-8 و یا شاید هم چند ماه بیشار برم دریا!! با امید خدا اگر عمری باشه فردا راهیم و برای چند ماهی(شاید نزدیک به8 تا 10 ماه اگر مشکل خاصی پیش نیاد ) از خدمت دوستان و سروران عزیز مرخص میشم هنوز نرفته دلم تنگ شده، برای همه چیز و همه کس برای خونواده ام ، فک و فامیلم دوستانم، شماهای عزیز و دوست داشتنی ، مردم کوچه و خیابون ، همه و همه و همه معمولا روزهای آخر و دم دمای رفتنه که ادم تازه یادش میاد چقدر عزیزاشو دوست داره و چقدر جا برای گذشت داره ، چقدر میتونه ببخشه ، چقدر میتونه مهربون باشه ، چقدر میتونه مهر بورزه و لبخند بزنه و خنده رو لبا بیاره نمیدونم چرا هر بار دم رفتن آدم اینها رو میفهمه اما دوباره بعد برگشتن همه چیز یادش میره و میشه همونی که قبلا بود !!! از بس فراموشکاره این بنی بشر!!!! امشب من هم دلم تنگه ، دل تنگ رفتن وندیدنم!! جالبه اونجا که هستی دلتنگ اینجایی ، اینجا که هستی دلتنگ اونجا ، اونجا هم روزای آخر دلت برای همه چیز تنگ میشه و بغضی تلخ گلوتو قلقلک میده این حدیث تکراری روزها و شبهای یه دریانورده !! اونجا که هستی دلت برای اینجا تنگ میشه و اینجا که هستی دلت برای اونجا !! یه روز به خودم گفتم خوب برو جایی که هردو رو داشته باشی!!! یه شهر بندری!! به فکر خودم آفرین گفتم و خیلی زود بار و بندیلم و بستم و رفتم جنوب ، بندر عباس!! چند ماهی هم موندم اما !!! ......................اما نه! نشد! این حس لعنتی ولم نمیکرد ، نه پا از خشکی میکندم و نه دل از دریا ، نشستن لب دریا آرومم نمیکرد ، ارضام نمیکرد میخواستم دل بدم به موجها و سوار بر اونا بزنم به دل آبی دریا یاد حرف جک اسپارو تو فیلم دزدان دریای کاراییب افتادم اونجا که میگه: [b]"پیش بسوی فتح افقها "[/b] و من هم باید دلمو بزنم بدریا برای تاختن به سوی افقهایی دور دریا که هستی دلت میخواد بری و بری و بری !! میدونی دنیا گرده و بالاخره به یه جایی میرسی و جالب هم اینه که دلتنگ رفتنی و مشتاق رسیدن ، نه به این قانعی و نه به اون راضی!!! گفتم جک اسپارو و دزدان دریایی کارایب !! یاد روز هایی افتادم که همه تصورم از دریا لان جان سیلور بود و جزیره گنج و بادبانهای برافراشته!! روزهایی که ملوان زبل برام نماد دریا و دریانورد بود ، ماژلان و کریستوف کلومب برام اسطوره بودن ،کاپتان نیموی هندی با ناتیلوس معروفش اعجوبه و ....و.... و...... و دزدانی با پرچمهای سیاه و تصویر جمجمه و استخون و شمشرهای ضربدری ، ناخداهایی که یا یه پاشون چوبی بود یا یه دستشون آهنی یا یه چشمشون کور و بسته شده با چشمبندهای سیاه با اون کلاه های لبه دار بزرگ!! بازوهای با خالکوبی لنگر و بارهای ساحلی کثیف و تاریک با بطریهای پر مشروب و .... و امروز که هزار بار بیشتر از اون فیلمها دزد دریایی میبینم ، نه پاشون چوبیه و نه دستشون آهنی و نه چشمشون کور!!!! چشم بند که سهله عینک هم رو چشمشون ندیدم !!! سور و مور و گونده تادندون مسلح ، بدون هیچ پرچم برافراشته ای که بهت خبر بده من دارم میام !! دزد دریایی هم بود دزدای قدیم !!! اون روزها ، در محدوده دنیایی کارتونی و فیلم و سریال من ، هرکسی که دریا میرفت ، پی چیزی بود ، یکی پی دنیای تازه میگشت و دیگری دنبال آتلانتیس گمشده ، خیلی ها هم دنبال گنج و مروارید ، مرواریدهای سیاه و سفید!! اما من چی؟ من دنبال چی میگردم؟ گنج یا مروارید ؟ اگر بخواهم با خودم و دلم صادق باشم ، هردو !!!!!!!!!! آری من هم گمشده و گمشده هایی دارم من همم پی گنجم هستم پی مرواریدم اما گنج من طلا نیست، زر نیست ، زیور نیست ، سنگهای قیمتی نیست !! مرورارید من سفید و سیاه نیست! نه مثل لان جان سیلور پی گنج افسانه ای ام و نه بسان آن غواصی که دل بدریا میدهد در پی مروارید سفید م و یا نه همچون جک اسپاروی که همه زندگیش "مروارید سیاه " است [b]من پی گنج ! اما گنج من طلا نیست ! گنج من هویتم است ! تاریخم ، غرورم ، شکوهم ، افتخارم !! گنج من تکه ای از تاریخ این سرزمین است گنج من در اعماق آبی نیلگون خلیج فارس سربلند و باشکوه آرمیده است من پی مروارید سرخم من در پی روح پیکان و جوشن و سهندم[/b] [b]من در پی یافتن خویشتنم[/b] من بیتابم و بیتابی مرا جز موج دریاها مگر دوای دیگری هم هست ؟ دلتنگ میشوم برای هرآنچه که دوست میدارم و پشت سر رهایشان میکنم بی آنکه بدانم باز گشتی خواهد بود یا نه؟ و اگر هم باشد آیا پشت سر رها کرده هایم خواهند بود؟ پشت سر رها کرده هایی که بارها ثابت شد با برگشتنم با جای خالیشان بهت زده شدم و بغض کردم بغضهایی که گلو را نه بخراشند........ که میفشارند و راه نفس کشیدنت را هم میبندند بغضهایی که با هیچ گریه ای بنای خالی شدن ندارند و خیال رفتن نه !! بغضهایی که چون نگاره های سنگی بر سینه و گلویت میمانند تا تاریخ نبودنها و از دست رفتنها را برایت دوره کنند و هر روز و هر صبح و هر شام بیازارندت که با رفتنت چه ها و که ها که رفتند بی آنکه تو باشی و بدرقه اشان کنی اما باز هم دلتنگ رفتن میشوم مروارید من چشم براه من است ، چشم براه رفتن و نگاه کردن و سخن گفتن با موج و چه پیک راستگوی امانتداریست موج چند بار شانس یاریم کرد و گذارم به البکر و الامیه افتاد و الامیه الامیه الامیه و چه کسی میداند خیره شدن های من به سطح آبی دریا مویه کردنیست در سکوت و چه کس میداند من با دل دریا چه درد دلها دارم و چه کس میداند زبان التماس نگاهم را از دریا و چه کس میداند که گنج من عشق من هویت من تاریخ من شکوه من و همه دلیل بودن من در دریاست آسوده و پر افتخار ، سربلند و سرافراز در اعماق آبیش آسوده خفته است من میروم تا شاید لالایی باشم براین خواب ناز من میروم تا شاید تنهایی خوابش را با عشق پر کنم من میروم تا شاید سکوت غمبارش را با حق حقم بشکنم من میروم تا شاید نه او را که این دل ناشکیب خویش را فریب دهم و آرام کنم و خدا میداند که برای من پیکان سلاحی نیست ، جوشن زرهی و سهند کوهی!!! برای من اینها عشقند و هویت و تاریخ گنجند مروارید سرخند دلیل رفتنند اینها همهء دلیل رفتن و نبودنند ببخشید نمیدانم دارم چه مینویسم نمیدانم چرا اینگونه شدم و عنان از کف دادم حرفها و سخنانم را جدی نگیرید از دل برآمد بی هیچ پیش زمینه ای و نوشتم تا سبکبار تر بار بربندم ، دلنوشته ای بود برای عزیزانی که از ته همین دلم دوستشان داشته و دارم میگویند در جنوب ایران روستاییست که سنگ قبرهای بیشتر مردانش سن هایی بسیار کم بر خود دارند! من ندیده ام ! فقط شنیده ام! و گفته اند که رسم این مردم آن بوده ، دریانوردی که دل به دریا میزده مرده می انگاشته و مراسم ختم و پرسه اش را میگرفته اند تا اینکه اگر بخت یار باشد و دریا سازگا ، باز گردد و دوباره تولدی و زندگیی و شروعیی!! نمیدانم برای من هم چنین تولد و شروعی خواهد بود یا نه ؟ تا امروز که بوده و خدا را از این بابت شاکرم اما فردا را کسی نمیداند و خبر ندارد [b]پس شایسته است که همینجا از همه دوستان و سروران حلالیت و بخشش بطلبم و در نهایت صداقت و راستی از همه بزرگان و بزرگوارن بخواهم که همه بدی ها ، کوتاهی ها ، ایرادها و اشتباهاتم را با منش بزرگوارانه و دوستانه خودبخشیده و از سر تقصیر این دوست و برادر کوچکشان درگذرند ، باشد که خداوندم پاداش این بخششان را عطا کند که من از خود هیچ ندارم و دستانم چون کویری خشک ، خالیند و طالب رحمت او و چشم براه بخشش دوستان[/b] و باشد که خدا عمری دوباره عطا کند و از این سفر هم چون سفرهای پیشین باز گردم و با دیدار دوباره دوستان شادمان شوم همه شما عزیزان را به خدای بزرگ میسپارم که پناه و نگهبانی برتر وبهتر از او نبوده و نیست و نخواهد بود همگان شاد باشید و سربلند و سرزنده در پناه یگانه آفریدگار و نگاهبان هستی یاران به موافقت چو دیدار کنید باید که زدوست یاد بسیار کنید باده خوشگوار چو نوشید به هم نوبت چو به من رسید نگونسار کنید
  22. دوستان سلام کمی بحث رو از دید فنی بردیم سمت احساسات یه جاهایی از حرف ادیب خیلی جالب وبده و دقیقا هم درست ببینید در بعد معنوی و روحانی قضیه ما حتی در شکست و دادن خرمشهر هم پیروز بودیم چرا که با دستان خالی جلوی ارتش یرا که قرار بود چند روزه کار کل کشور ار یکسره کنه ایستادیم و بیش از سی روز معطلش کردیم هرچند از بعد نظامی شکستب ود و خرمشهر سقوط کرد کلا متاسفانه ما نتوانستیم بین جنبه روحانی و معنوی و عقیدتی جنگ و جنبه فنی و نظامی و کلاسیک اون فرق قایل بشیم در دید یک کارشناس غیر مسلمان نظامی ، امام حسین (ع) مردانه جنگید اما درنهایت شکست خورد اما در دید معنوی و دینی من و شمای شیعه امام حسین پیروز شدند چرا که در جنگ یا فتح و پیروزی است یا فتحی بزرگتر بنام شهادت خوب این مبانی دینی ماست و خدشه ناپذیر اما در بعد فنی قضیه کاملا حق با ادیبه متاسفانه عملیات رمضان یک شکست بود در ارتش یک شعار هست: [b]پیروزی ها برای مردم و شکستها برای ارتش[/b]!! اینه که عملیاتهای که شکست خوردیم رو در ارتش بارها و بارها و بارها تدریس میکنند و برسیش میکنند یکی از این عملیاتها عملیات رمضان بود که با پیروزی اولیه همراه بود اما در نهایت شکست خوردیم نسبی هم نبود چون باید برای نسبی تعریفی داشته باشیم مطلق هم نوبد چون شکست مطلق هم معنای خاص خودش را دارد شکست خالی بهرتین وازه برای عملیات رمضان است جدای از بحثهای دینی و معنوی و حسی و میهنی که هر نبردی با دشمن جدای از نتیجه اش پیروزیست چرا که صرف ایستادگی برای آرمان و دین و میهن پیروزیست اما در بعد نظامی برای فهمیدن اینکه یک نبردچه مقدار پیروزی بدست آمده یا شکست، برآوردها و محاسبات اولیه نبرد مهم هستند اینکه هدف یا اهداف نبرد چه بوده و چقدر از انها حاصل شده و اینکه استعداد و توان خودی چه بوده و چه مقدار از این استعداد رو از دست داده ایم ( برآورد خسارت یا همون ریسک اسسمنت اولیه ) جمع این دو فاکترو ( که خودشون زیر فاکتورهای بسیار دیگه ای هم دارند ) درصد موفقیت و یا عدم موفقیت در یک جنگ را میدهد در بحث کارشناسی کلاسیک نبرد حتی فرمول و عدد و رقم هم دارد بر مبنای این باور کلاسیک و برمبنای این تفکر علمی نبرد (و نه باور دینی و ملی و میهنی که بحثشون جداست ) ما بعد از آزاد سازی خرمشهر پیروزی های کمی داشتیم حتی عملیات بزرگی همچون کربلای 5 رو با فرمولهای کلاسیک نبرد ( و باز تاکید میکنم نه دینی و اعتقادی و ملی و میهنی ) جزو شکستهای ما باید حساب کرد کربلای چهار که بماند در کربلای 5 ما چند درصد اهداف عملیات رو محقق کردیم ؟ و چه مقدار خسارت دادیم ؟ چقدر از اهداف بدست نیومد؟ چقدر به دشمن خسارت زدیم ؟ مجموع اینها اونقدر کم و ظعیف بود که بلافاصله عملیات تکمیلی کربلای 5 در همان منطقه وبرای همان اهداف اجرا شد و دست آورد این یکی کمتر از قبلی و متاسفانه برای بدست آوردن اهداف کوچکتر شده کربلای 5 کربلای 8 رو طراحی کردیم که اونهم به جای اولمون برگشتیم در بعد سیاسی و تاثیرش رو سیاست و در بعد بالاتر از او بعد دینی و اعتقادی و ملی و میهنی پیروز شدیم منتها در بعد نظامی خیر متاسفانه نه کربلای 3 نه کربلای 4 نه کربلای 5 نه تکمیلی کربلای 5 نه کربلای 6 نه کربلای 8 هیچکدوم پیروز نشدیم در این بین تنها عملیاتی که در این بازه زمانی پیروز شدیم عملیات کربلای 7 بود تنها عملیاتی که بنیانگذار راحل انقلاب برای تبریکب ه فرمانده آن برای اولین و آخرین بار با جبهه تماس مستقیم تلفنی میگیرند واقعیت امر و قبول کردن این مساله برای ماهایی که جنگ رو بد به خوردمون دادند خیلی سخته ایراد هم اینه که خیلی ها گفتن و میگن: [b]ما جنگ را درست ننوشتیم !! درشت نوشتیم [/b] برای اون روزها لازم بود ، باید روحیه مردم برای ادامه دفاع و مقاومت بالا نگه داشته میشد اما الان ؟ دیگه دلیلی نیست که واقعیتها گفته نشه و از اشتباهات درس گرفته نشه دوست خوب و اندیشمندم ادیب عزیز هم بحث رو خوب شروع کردین منتها نتیجه گیریتون اشتباه بود شکست در رمضان خیلی پیچیده تر و گسترده تر از این حرفهاست ، چند ین دوره متوالیه که در دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش " دافوس" علت شکست در این عملیات بررسی و مورد باز بینی قرار میگیره و هربار داریم گوشه ای رو از پرده خارج میکنیم و حقیقتی رو کشف میکنیم این کاری هم که جدیدا مد شده که یک نیرو یا یک لشگر یا حتی یه نفر رو قهرمان جنگ و همه کاره و تنها برگ برنده میدونن کار درستی نیست این کشور از زن و مرد و پیر و جون و کوچیک و بزرگش ، در ارتش و سپاه و بسیج و ژاندارمری و کمیته های انقلاب اسلامی و شهربانی و جهاد سازندگی و... همه و همه در مقابل این غول چند ملیتی حمله کننده قرار گرفته و مردانه ایستادگی کردند انکار و یا کوچک شمردن زحمت هر عزیزی جدای از بی انصافی و بی عدالتی ککاری ناجوانمردانه است بزرگنمایی زحمت هر عزیزی و هر ارگانی هم به همچنین نیروهای مسلح و پشتیبانی و همه مردم ما در یک ید واحده جلوی دشمن ایستادند نگین که اگر نیروی هوای نبود اگر هوانیروز نبود اگر توپخانه نزاجا نبود اگر زرهی نزاجا نبود اگر یگانهای ضد زره نزاجا نبود اگر نیروی دریایی نبود اگر ژاندارمری نبود اگر جهاد سازندگی نبود اگر مردم نبودند فلان ارگان میتونست یک ماه هم دوم بیاره که خنده ام میگره و هر عقل سلیمی میدونه چه خبر بوده نمونه خیلی بدی که داریم بحث خرمشره که خیلی ها رو به عمد نادیده میگریم و بودنشون و تاثیرشون رو بیان نمیکنیم ، کسانی که حتی یکنفرشون هم به اندازه یک گروهان آموزش ندیده تاثی رداشت در اون حماسه نبرد و دفاع از خرمشهر و با همون اعتقاد و باور هم میجنگید اما.... باید باور کنیم که همه مردم ایران با هم بودند و میجنگیدند و دفاع میکردند همه با هم بودند و با هم حماسه خلق کردند عضویت و وابستگی من نوعی به یک ارگانخاص و چون حالا شدم نون خور این ارگان و زیز بمباران شدید تبلیغی اون و بالطبع اون تعصب و عرق یگانی و ارگانی !!!! نباید دلیلی بشه بر بزرگنمایی هدفمند و کوچکنمایی جهت دارما که هردوی این کارها، عملهایی نا جوانمردانه ، بی انصافانه ، بی وجدانانه و حتی تفرقه افکنانه و دشمن پسندانه است و از اندیشمندان و مطلعین سایت بعیده که بخوان در دام تفرقه ای که دشمن گسترده بیوفتن و گرفتار بشن در کشور من دو گروه داریم اونهای که خیلی هالیود رو قبول دارن و حرفشو مطلق بدون چون و چرا قبول میکنند و یک گروه هم اونهایی که فیلمهای آبکی خودمون سند مکتوب میدونن و نمیدونن زدن یه تان با آرپیجی هفت چقدر سخت و دشواره و چند درصد تتانکهای عراقی رو تاو ها و دراگونها زدن و چند درصد رو آرپی جی 7 ها چرا که حتی در میدان تیر تمرینی هم با آرپیجی هفت شلیک نکردهاند و دقت و خطایش را ندیده اندچه برسد به گیر و دار نبرد و بارش گلوله آونهم رد فواصلی که خیلی بیشتر از برد حتی بیشینه آرپیجی 7 هستش در نبرد با زرهی عراق ما حملات هوای با راکت و بمب و بالاخص موشکهای ماوریک رو داشتیم حملات و تهاجمهای پشتیبانی هوایی بالگردهای کبرا رو داشتیم با تاو و راکتهاشون ( و حتی در چند مورد محدود بالگردهای نداجا با AS12) موشکهای ضد زره تاو و تا حدودی دراگون توپها و تفنگهای 106 م.م. خود نبرد و شلیک مستقیم تانکها ( که اینجا عراق دست خیلی بالاتر رو داشت ) و انواع و اقسام راکتهای دیگه مثه آرپیجی هفت (بیشترین گونه ) بازوکا آرپیجی 11 و حتی مین و نارنجک و... یه نیگاه به آمارهای واقعی اینها دستتون میده چقدر فیلمهای ما سندیت داره ( همونطوری که راکی و رامبوی خالیودیها هم چقدر سنیدیت داره!!!) خواهش میکنم زیاد توی این بحثها گرفتار نشین و بجای تعصبی قضاوت کردن ، کمی خدا و دین و میهن و نیازهای امروز جامعه و حتی وجدان و انصاف رو هم در نظر بگیریم من خودم یکی از بزرگترین منتقدین برخورد یک ارگان خاص با مقوله دفاع مقدس هستم ، جایی که گاها مشاهده میکنم آمار و اطلاعاتی که بیان میشه کاملا جانبدارنه است و نشون میده یا طرف ابدا دانش و علم اینکار رو نداره یا ناجوانمردانه و بی وجدانانه داره سعی میکنه تمام افتخارات رو تصاحب و غصب کنه که به هیچ وجه کار شایسته و درستی نیست دیدم و شنیدم که نفراتی از هردو ارگان اصلی نظامیمون همدیگر رو به چه چیزهای متهم نمیکنند و چه تفاخرات و افتخار های تخصیص یافته ای رو به خودشون نسبت نمیدن ، حالا یک گروه تا حدود خیلی زیادی رسانه ای تر و بیشتر و چون قدرت رسانه ای و تبلیغی و سیاسی و مالی و اقتصادی و ... رو در دست داره وسیعتر و حتی گاهی رسمی تر!! منتها هردو گروه دارند اشتباه میکنند واعتصمو بحبل الله جمیعا ولاتفرقو برای این روزها اومده
  23. امیر جان سلام یافته هامون در دو نکته کوچیک کمی با هم فکر کنم تضاد داره یکی جابجاییشه که در بیشتر منابع در عدد 16900 تن بعنوان محدودیت برای نهایت بارگیر و حالت سبک 7826 ذکر شده [size="2"][i]([/i][b][i]Displacement[/i][/b] 7,826 t.(lt) 16,900 t.(lim[/size] و دیگری تسلیحاتشه ، که اطلاعات داده شده منطبق بر اطلاعات ناو نیستند این شناور دارای دوتوپ تک لول 5 اینچی چهار توپ تک لول 3 اینچی 3 اینچی و چهار توپ دو لول 40 م.م. [size="2"][b][i]Armament[/i][/b] [/size] [size="2"]two single 5"/38 cal dual purpose gun mounts [/size] [size="2"]four single 3"/50 cal dual purpose gun mounts [/size] [size="2"]four twin 40mm AA gun mounts [/size] [size="2"]http://www.navsource.org/archives/09/25/2513.htm[/size]
  24. صفحاتی از دفتر پروازی جناب مازندرانی ( ماموریت‌های های‌لایت شده ، ماموریت‌هایی است که منجر به شکار هواپیماهای متجاوز گردیده و عبارت PH علامت موشک فونیکس شلیک شده و عدد مربوطه نیز تعداد موشک‌های شلیک شده در آن پرواز می‌باشد) شکار اولین فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در تاریخ 26 شهریور 59 به‌اتفاق ستوان قاسم سلطانی - در این صفحه ماموریت 19 شهریور ، مربوط به اسکورت فانتوم‌ها در خاک عراق می‌باشد که بعدها عملیات سلطان لقب گرفت( با سلطان تام کوپر اشتباه نشه !!!!) ، همچنین در این صفحه ماموریتی که منجر به انجام اولین بنزین‌گیری هوایی در شب توسط هواپیمای اف 14 با‌تفاق مرحوم آل آقا های‌لایت گردیده [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/d5l4h9cke3f1fimq24.jpg[/img] شکار دو فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در روز 3 مهر 59 به اتفاق ستوان حسن نجفی ( ماموریت روز 8 مهر 59 نیز مربوط به تاپ‌کاور فانتوم‌های حمله کننده به نیروگاه اتمی اوسیراک عراق می‌باشد ) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/mj2epx6195ngwslamu3r.jpg[/img] شکار یک‌ فروند میگ 23 عراقی در درگیری نزدیک با مسلسل در روز 22 آبان 59 به همراه ستوان یوسف احمدی [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/fnl7p9vz4dpmsbpghvh5.jpg[/img] شکار دو فروند هواپیمای متجاوز عراقی با موشک فونیکس به همراه ستوان ابراهیم انصارین در روز 9 آذر 59 [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/xocr3os47okqq2ww8zy3.jpg[/img] شکار یک فروند هواپیمای عراقی با موشک فونیکس در تاریخ 4 اردیبهشت 60 به همراه ستوان فرخ نظر [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/cezza99p3e2oxui1bdao.jpg[/img] با تشکر و سپاس ویژه از فرزند برومندشان آقا ثمین که زحمت گرد آوری و تنظیم این مطالب و تصاویر رو کشیدند همچنین با سپاس ویژه از جناب سرهنگ ملایری عزیز و بزرگوار برای دوتصویری هم که از آلبوم ایشان استفاده شد و با ذکرنام [b]انجمن گنج جنگ[/b] بعنوان منبع ثبت شده تصاویر و توضیحات مربوط به تصاویر
  25. دوران آموزشی در ایالات متحده [img]http://ganjjang.ir/upload/images/boxm0fvhj68vcd0rwmc.jpg[/img] [img]http://ganjjang.ir/upload/images/sydhcwsmqgtjs5zf2nq.jpg[/img] پرواز با گربه افسانه ای در ایران [img]http://ganjjang.ir/upload/images/acgh4rwlisjop07fmruj.jpg[/img] در معیت برادران سپاه [img]http://ganjjang.ir/upload/images/tqydof3jjmztruu0yhk8.jpg[/img] پچ مخصوص خلبانانی که دارای شکار هوایی بوده‌اند بر سینه جناب مازندرانی ، عدد نوشته شده در ذیل پچ ، مربوط به تعداد شکارهای هوایی هر فرد تا مقطع نصب پچ می‌ّباشد [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/a23r1f65pcbrkdcvbyc5.jpg[/img] دریافت جایزه از جشنواره خوارزمی [img]http://ganjjang.ir/upload/images/bquapzqf68qzoss41sa.jpg[/img] لوح تقدیر به خاطر پروژه سجیل( از مقام معظم رهبری که آن روزها رییس جمهور بودند ) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/4k76xvl865k5gbhrho2i.jpg[/img] لوح تقدیر جشنواره خوارزمی( از هاشمی رفسنجانی ریس جمهور وقت) [img]http://www.ganjjang.ir/upload/images/ig156w0l9sk68rhzlt7.jpg[/img]