deserthawk

VIP
  • تعداد محتوا

    412
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های deserthawk

  1. فکر کنم صورت صحیح تر مطلب مربوط به موشک این باشد   توسعه برنامه دفاعی موشکی کشور که قبلا در قالب ماده 41 از فصل هفتم منشور به شکل الزام آور منع شده بود، به شکل یک محدودیت غیرالزام آور و صرفا در رابطه با موشکهای طراحی شده برای حمل کلاهکهای هسته ای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و نخواهد بود، در یک بازه زمانی معین تعدیل خواهد گردید   این قسمت در بخش تحریم های شورای امنیت بود که قبلا وضع شده بود و برای لغو آن بحث بود   http://www.mfa.gov.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=2013&newsview=349036
  2. دوستان این بند رو توضیح می دید منظور ممنوعیت چه موشک هایی است؟   الزام بر ممنوعیت فعالیت موشکی کشورمان از جمله در حوزه موشک های بالیستیک به محدودیت هایی در حوزه موشک های طراحی شده برای سلاح هسته ای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و نخواهد بود، تبدیل خواهد شد
  3. با تشکر از دوستان بابت انتخاب این موضوع جالب   بنده به شدت اعتقاد دارم که یکی از زمینه هایی که در آینده مورد نیاز کشورمان خواهد شد همین لیزر است. می توان از آن برای کور کردن ماهواره ها استفاده نمود و تا حدی به مقابله با هواگرد ها و موشک های دشمن پرداخت ولی یکی از مهمترین نکات برجسته در آن قابلیت مقابله با موشک های هایپرسونیک می باشد که از هم اکنون در غرب در دست تحقیق است.   البته لیزر نیز محدودیت های خود را دارد که به برخی اشاره می شود: محدودیت در خط دید (line-of-sight) به علت مستقیم بودن بیم لیزر نیاز به منبع قوی انرژی و تولید گرمای زیاد و حجم زیاد دستگاه تولیدی لیزر که البته اشاره شد لیزر نیز مانند بقیه پرتو های نوری قابلیت بازتاب دارد و می توان آن را بازتاب داد با استفاده از موادی مانند سپرهای حرارتی سرامیکی می توان اثر آن را کاهش داد می توان با استفاده از چرخش هدف از متمرکز کردن لیزر در یک نقطه جلوگیری کرد   طرح چین برای مقابله با لیزر دفاعی ایالات متحده http://www.scmp.com/news/china/article/1444732/us-lasers-pla-preparing-raise-its-deflector-shields
  4. به نظر بنده در مقطع کنونی و تا چند ماه آینده به جز عملیات هایی که بر ضد داعش انجام می شود ارتش سوریه توان تهاجم به سایر شورشیان را ندارد و این کار همانطور که در چند مورد به اجرا در آمد منجر به فاجعه می شود. بنابراین در مقطع کنونی باید جلوی حملات کلیدی که انتظار می رود در نقاط خاصی اتفاق بیافتد را گرفت. عمده مشکل ارتش سوریه در وضعیت کنونی فرماندهی ضعیف در بسیاری از نقاط و نداشتن اطلاعات از وضعیت دشمن و تحرکات آن است که باید برای رفع آن به سرعت دست به کار شد. حتی اگر برای سوریه آرماتا نیز خریداری شود با وضعیت فرماندهی و اطلاعات ناقص هیچ دستاوردی به وجود نخواهد آمد. بدین منظور پیشنهاد بنده استفاده بسیار فراوان از جاسوس و پهباد های شناسایی در انواع مختلف و تجهیز ارتش سوریه به آن در کنار آموزش کافی فرماندهان و سربازان و نیروهای دفاع وطنی و سایر نیروها می باشد. تمامی هواپیماهای قابل ارتقا باید به کیت های هدایت دقیق و دید شبانه مجهز شوند و ستون کشی های شورشیان و نقاط تجمع آنها و اماکن مهم برای آنها که توسط پهباد مورد شناسایی قرار گرفته اند هدف قرار داده شوند. در اولویت بعدی باید با هزینه پایین و ابزار های موجود تانک ها و سایر خودروهای حامل نفر ارتش را ارتقا داد. حتی باید خودروهای سواری پیکاب را نیز تا اندازه ای که بتواند گلوله های 7.62 میلیمتری و ترکش های ضعیف را دفع کند زرهی کرد. همچنین تیم های شکار و ایجاد نا امنی ارتش و نیروهای امنیتی در بین مناطق شورشیان باید ایجاد شود تا بر سر راهها و معابر به انجام عملیات های بزن در رو و کاشت مین و ایجاد IED بر ضد آنها اقدام کند.   در فاز بعدی و حداقل بعد از 6 ماه و بعد از ایجاد یک نیروی آموزش دیده کافی به همراه فرماندهان لایق و سیستم های کسب خبر مطمئن می توان سخن از خرید های زرهی سنگین برای نفوذ در خطوط دشمن و پیشروی در مناطق از دست داده شده کرد. نا گفته نماند برای سوریه گزینه واقع بینانه و عملی زرهی که غرب ضد آن را نداشته باشد وجود ندارد.
  5.     تانک های بهینه سازی شده T-55 عراقی معروف به انیگما (Enigma) در زمان خود یکی از انقلابی ترین طرح ها برای ارتقای T-55 بودند که شامل تعویض موتور و افزودن زره و موارد دیگر می شدند. با این حال این تانک ها در زمان عملیات طوفان صحرا تاثیر چندانی از خود نشان ندادند که این امر به عوامل مختلفی مانند مناسب نبودن پشتیبانی هوایی و کافی نبودن تعداد این تانک ها برای مقابله با نیروهای دشمن بر می گردد. تصاویر فوق تانک های انیگمای عراقی از لشگر 14 ام پیاده (؟) در بزرگراه قصر خارج از شهر کویت سال 1991 نشان می دهد که با ترک خدمه به دست نیروهای ائتلاف افتاده است.
  6.   سرهنگ آنتونی جوزف درکسل بیدل (1874-1948) استاد رزم تن به تن برای تفنگداران دریایی ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بود. او در 68 سالگی برای آموزش تفنگداران برگزیده شد. بیدل در این تصویر همه افراد را خلع سلاح می کند. اطلاعات بیشتر https://en.wikipedia.org/wiki/Anthony_Joseph_Drexel_Biddle,_Sr.
  7. اهل سنت منظورم نیست ولی شیعیان برای حکم وضع کردن منابع چهارگانه قرآن، سنت، اجماع و عقل دارند که دو منبع اول عاقلانه انتخاب می شوند و سومی هم استفاده از عقل سایرین هست.
  8. سرباز گارد ریاست جمهوری عراق در کنار تانک آبرامز تصرف شده آمریکایی در نبردهای سال 2003 این تانک یکی 3 تانک تصرف شده توسط عراقی ها در طی این جنگ می باشد.  
  9. بالگرد مذکور پس از اینکه متوجه اشتباه خود شد تدارکات خود را به زمین انداخت و سعی در فرار داشت ولی شدت آتش منجر به سقوط آن از ارتفاع پایین گردید. با این حال خلبان آن توسط رزمندگان ما نجات یافت و اسیر شد. لینک زیر تصاویر سقوط بالگرد و نجات خلبان این بالگرد و مصاحبه با او را نشان می دهد.   https://www.youtube.com/watch?v=VIRtv8TYo84
  10. عملیات بیت المقدس و بازپس گیری خرمشهر سال 1361. هلیکوپتر عراقی به خیال این که خرمشهر هنوز در تصرف نیروهای عراقی است در حال رساندن تدارکات می باشد. غافل از این که شهر اندکی قبل توسط قوای اسلام بازپس گرفته شده و هلیکوپتر مذکور مجبور به فرود شده و خلبانان آن نیز اسیر می شوند. رژیم بعث تا مدت ها بر حفظ خرمشهر تاکید می کرد و بازپس گیری آن توسط ایران را انکار می نمود.  
  11. اعضای مسلمان لشکر 13 ام اس اس در حال نماز در دوره آموزشی سال 1943. بیشتر آنها از منطقه بالکان هستند  
  12. بسم  الله الرحمن الرحیم نبرد تصرف شهر سوئز در 24ام و 25ام اکتبر 1973 و طی جنگ یوم کیپور (جنگ رمضان) بین ارتش رژیم صهیونیستی و ارتش مصر در شهر مصری سوئز در کرانه غربی کانال سوئز در گرفت. این نبرد آخرین نبرد مهم از نبردهای این جنگ بود و اندکی پیش از پیمان آتش بس اتفاق افتاد. در 23 اکتبر  و پیش از رسیدن نیروهای سازمان ملل اسرائیلی ها با این تصور که شهر خالی از نیروی دفاعی باشد تصمیم به اشغال شهر سوئز گرفتند. یک تیپ زرهی و یک گردان چترباز برای این ماموریت اعزام شدند و بدون برنامه جنگی وارد شهر شدند. ستون زرهی در کمین قرار گرفت و به شدت صدمه دید و نیروهای چترباز در زیر آتش سنگین در یک ساختمان محلی گیر افتادند. سرانجام ستون زرهی و عناصر پیاده باقیمانده مجبور به عقب نشینی از شهر شدند.   نقشه تهاجم نیروهای اسرائیلی در کرانه جنوب غربی کانال سوئز پس زمینه در ساعت 4:00 عصر سه شنبه  23 اکتبر شورای امنیت سازمان ملل متحد جلسه ای در نیویورک برگزار کرد تا آتش بس بین دو طرف متخاصم را اجرا کند و ناظرانی را به جبهه های نبرد بفرستد. در ساعت 6:00 عصر ژنرال انسیو سیلاسوو فرمانده نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مستقر در قاهره  با موشه دایان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تماس گرفت و تصمیم مربوطه را به اطلاع به اطلاع وی رسانید. دایان پیشنهاد کرد که آتش بس مربوطه در ساعت 7 صبح روز بعد اجرا شود و سیلاسوو آن را پذیرفت. از دید نظامی ارتش اسرائیل به چند روز بیشتر وقت برای محاصره ارتش سوم مصر و جدایش ارتش دوم نیاز داشت که با این کار کل ارتش مصر در سینا فرو می پاشید. در سویی دیگر اسرائیل با پل انتقال تجهیزات از ایالات متحده به این رژیم که در طی عملیات نیکل گراس انجام شده بود دین بزرگی نسبت به آمریکا بر گردنش وجود داشت. این دین از عوامل پذیرش آتش بس شده بود.   نیروهای سازمان ملل برای کنترل آتش بس   شهر سوئز تا پیش از جنگ فرسایشی جمعیتی بالغ بر260000 نفر را در خود داشت ولی بیشتر آنها در طی جنگ فرسایشی شهر را ترک کرده بودند. به هر حال در شهر مردان کافی برای جنگیدن وجود داشتند که در قالب نیروهای دفاع شهری سازماندهی شده بودند. در 23 اکتبر ژنرال آوراهام آدان فرماندهی 3 تیپ زرهی را در خاک اصلی مصر در اختیار داشت که توسط یک تیپ پیاده متشکل از 5 یا 6 گردان تقویت شده بود. در 24 اکتبر اسرائیل دو تیپ زرهی را در حومه شهر سوئز و یک گردان از چتربازان به فرماندهی یوفه را در جنوب غربی آن در نزدیکی یک پالایشگاه قدیمی نفت مستقر کرد. بدین ترتیب شهر سوئر بطور کامل تحت محاصره قرار گرفت و ارتباط آن با قسمت های دیگر مصر قطع شد. تصرف سوئز از نظر روانی و استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار نبود ولی می توانست راه تدارکات را به ارتش سوم قطع کند. بسیاری از تدارکات و ستاد ارتش سوم در سمت غربی کانال مستقر شده بودند. تعدادی از نیروهای مصری که تا 16ام اکتبر در حال نبرد با ارتش اسرائیل بودند نیز در سوئز قرار داشتند. تعداد نیروهای مصری مستقر در داخل سوئز در حدود 5000 نفر بود که مجهز به سلاح های سبک بودند. ژنرال یوسف عفیفی فرمانده لشکر 19ام پیاده که عمدتا عناصر این لشکر در سوئز بودند در شرق کانال بود و شهر را به گروه های مسلح به موشک های ضد تانک و تیم های شکار تانک مجهز کرد.   ژنرال یوسف عفیفی فرمانده لشکر 19ام پیاده ارتش مصر   در طی حرکت این گروه آنها با نیروهای اسرائیلی برخورد کردند و با مصرف موشک های خود توانستند بیش از 9 تانک اسرائیلی را از بین ببرند. بدین ترتیب نیروهای مصری در شهر تنها تعداد محدودی از سلاح های RPG-7 و RPG-43 را در اختیار داشتند.     نیروهای مدافع مصری مستقر در شهر سوئز مقدمه در ساعت 2:00 بامداد ژنرال شموئل گونن که فرماندهی ناحیه جنوب را در ارتش اسرائیل بر عهده داشت از فرمانده لشکر 162، ژنرال آوراهام آدان پرسید که آیا او می تواند شهر سوئد را در حدود 2 تا 3 ساعت قبل از آغاز رسمی آتش بس تصرف کند یا نه؟ آدان پاسخ داد که این امر به نیروهای مدافع واقع در داخل شهر بستگی دارد ولی بیشتر شهر قابل تصرف خواهد بود. سپس گونان با کنایه گفت که اگر شهر سوئز شبیه بئر سبع است حمله را آغاز کن ولی اگر شبیه به استالینگراد است هرگز آن را انجام نده. بدین ترتیب آدان دستور حمله را دریافت کرد. اسرائیل این طور استدلال کرد که حمله منجر به نقض آتش بس نخواهد شد و حتی در صورت نقص آن نیز چون مصریها جنگ را شروع کرده بودند و درخواست آتش بس را نیز در ابتدا دادند برای اسرائیل این نقض اهمیت زیادی نداشت.   سه نفر نشسته بر صندلی از چپ به راست، ژنرال شموئل گونن، ژنرال دیوید الیعازر، ژنرال آوراهام آدان در روز دوم جنگ اطلاعات برآورد کرده بود که تنها عناصری از لشکر 19 پیاده و یک گروه ضد تانک در مقابل قرار داشته باشند. به دلیل آنکه سربازان مصری در محاصره کامل قرار داشتند آدان فرض کرد که مدافعان سوئز مقاومت نخواهند کرد.   ورودی شهر سوئز   یک تیپ زرهی تحت فرماندهی سرهنگ آریه کرن فرماندهی اش را در غرب سوئز مستقر کرد. کرن مسئول حمله بود و به یوسی یوفه فرمانده گردان چترباز دستور داد تا حمله را با چتربازانش که در 9 عدد نفربر تصرف شده روسی قرار داشتند آغاز کند و خیابان اصلی شهر را به تصرف در آورد. او بعدها گفت که تنها با یک نقشه کوچک بدون هیچ تصویر هوایی نقشه حمله کشیده شده بود. آدان به کرن اصرار  کرد که شهر سوئز را پیش از رسیدن نیروهای سازمان ملل تصرف کند و کرن نیز به یوفه گفت که در واحد های زرهی ما دستورات خود را هنگام حرکت دریافت و اجرا می کنیم و 30 دقیقه به او فرصت داد تا بتواند برنامه ریزی کند. یک گردان تانک تحت فرماندهی سرهنگ دوم ناهوم زاکن می بایست حمله را به همراه نیروهای پیاده همراهش هدایت کند در حالی که یوفه می بایست با همراهی تانک ها تقاطع ها را امن کند.     نیروهای اسرائیلی در راه حمله به شهر سوئز   شروع حمله و کمین در ساعت10:50 ستون زاکن از سمت بزرگراه سوئز-قاهره شروع به رفتن در خیابان اصلی کردند. گردان او به سه گروه تقسیم شد که در هر گروه 8 تانک به همراه یک نفربر یا نیمه شنی  قرار داشتند. زاکن  سه مایل مسافت را پیمود تا به یک میدان بزرگ رسید. در طول راه او سربازان مصری را مشاهده می کرد که بیشترشان غیر مسلح بودند و برخی از آنان دستشان را به نشانه تسلیم بالا آورده بودند. همه فرماندهان تانک ها و نفربرهای اسرائیلی در بیرون از برجک هایشان قرار داشتند. بدون مشاهده هیچ گونه مقاومتی  ستون به دومین تقاطع در میدان الاربعین رسید. یکی از اعضای شبهه نظامی با نام محمود عواد دو گلوله RPG به تانک جلویی شلیک کرد که یکی از گلوله ها منجر به خسارت جزئی شد و دیگری نیز به خطا رفت. در ادامه شبهه نظامیان شروع به اجرای کمین کردند. ابراهیم سلیمان که در میانه سینما رویال و سینما مصر قرار داشت صدای انفجار را شنید و از دوستش محمد سرحان خواست تا گلوله ای را آماده کند. در فاصله 12 متری سلیمان گلوله RPG خود را شلیک کرد که به رینگ برجک تانک برخورد کرد. تانک منفجر شد و لوله آن به زمین خورد. دقایقی بعد سرحان یک گلوله RPG را به سمت نفربری که در جلوی ستون بود شلیک کرد. نفربر که حامل نیروهای چترباز بود آتش گرفت. در این لحظه توده های سربازان و غیرنظامیان از ساختمان های مجاور به سمت میدان حرکت کردند. ستون متوقف شد و شلیک تیرهای سلاح های سبک و نارنجک به سمت آن باریدن گرفت. دقایقی بعد حدود بیست الی بیست و چهار تانک اسرائیلی هدف قرار گرفتند.     سربازان و شبهه نظامیان مصری در نبرد با تانک های اسرائیلی     اسرائیلی ها دست پاچه شدند و از خودروهای خود پیاده شده و در ساختمان های اطراف موضع گرفتند. یک گروه از سربازان برای رفتن به سینما رویال تلاش کردند که در راه ورودی بازگردانده شدند و همگی کشته شدند. باقیمانده گردان برای عقب نشینی بطور نامنظمی دور زدند. نیروهای عقب نشینی کننده با سلاح های سبک، نارنجک و کوکتل مولوتوف مورد حمله قرار گرفتند. چهار تانک پشت مسجد سیدی الاربعین رفتند ولی توسط سربازان لشکر 19ام ارتش مصر مورد هجوم قرار گرفتند و باز مجبور به عقب نشینی شدند.   یکی از تانک های منهدم شده در پشت مسجد نزدیک به میدان الاربعین   زاکن در تانک دوم تلاش کرد تا با فرمانده دسته از طریق رادیو ارتباط برقرار کند ولی پاسخی دریافت نکرد. او خدمه را صدا زد و به آنها گفت که بسیاری از فرماندهان کشته یا زخمی شده اند. او به آنها گفت که برای خارج شدن از کمین به حرکت ادامه دهند و با همه سلاح ها شلیک کنند. گردان از منبع اصلی کمین و شلیک ها خارج شد. یکی از فرماندهان تانک با نام سروان مناشه گلدبلت که هدف قرار گرفته بود و هوشیاریش را از دست داده بود دوباره هوشیار شد و زاکن به او گفت تا خدمه همه تانک ها را مورد بررسی قرار دهد. او فهمید که بسیاری از فرماندهان کشته و زخمی شده اند و بسیاری از افراد در شوک به سر می برند. او توپچی ها و بارگذارها را به عنوان فرمانده تانک ها انتخاب کرد و به آنها گفت تا فرکانس رادیویی خود را بر روی فرکانس گردانی هماهنگ کنند تا بتوانند مستقیما با زاکن  صحیت کنند. یکی از فرماندهان تانک ها که زخمی نشده بود حاضر نبود سر خود را از برجک بیرون بیاورد که گلدبلت به او هشدار داد که اگر کار خود را انجام ندهد خود وی به او شلیک خواهد کرد. تلفات به نفربر مورد هدف قرار گرفته منتقل شدند تا به عقب برگردند. در حمله به نفربر یک نفر کشته شده بود و بقیه نیز تقریبا آسیب دیده بودند ولی راننده تصمیم گرفت تا با آن از شهر خارج شود. یک نفربر دومی که کشته ها و زخمی ها را حمل می کرد در حال خروج از شهر بود که به وسیله آتش سلاح های سبک متوقف شد ولی در رادیو شنید که چتربازان در همان مسیر قرار دارند. تله چتربازان شروع به راه افتادن در خیابان کردند و شلیک سلاح ها به سمتشان باریدن گرفت. آنها نمی توانستند تشخیص دهند که شلیک گلوله دشمن از کدام سو انجام می شود. نفربر یوفه نیز مورد اصابت RPG قرار گرفت که باعث کشته شدن 4 نفر و زخمی شدن بقیه منجمله خود او شد. خودروها کنار کشیدند و سربازان در ساختمان های مجاور پناه گرفتند.   سربازان اسرائیلی خودروهایشان را رها کرده اند     بیشتر آنها وارد مرکز پلیس الاربعین که یک ساختمان دو طبقه بود شدند. در یک تبادل آتش مختصر چتربازان دو پلیس را زخمی و هشت تن دیگر را اسیر کردند. ده دقیقه بعد طبقه دوم نیز پاکسازی شد. ستوان دیوید آمیت افراد را برای دفاع از ساختمان در قسمت های مهم آن مستقر کرد. نیروهای پلیس مصری دو تلاش برای نفوذ به مرکز پلیس و نجات افراد خودی داخل انجام دادند که در یک مورد آنها از در ورودی نیز عبور کردند که با آتش نیروهای اسرائیلی مجبور به عقب نشینی شدند. پای یوفی به شدت آسیب دیده بود ولی او برای هشیار ماندن از تزریق مرفین خودداری نمود. هنگامی که آتش نیروهای مصری متوقف شد او به افرادش گفت که مصری ها برای یک حمله خود را آماده می کنند. سپس ساختمان هدف حمله RPG و نارنجک قرار گرفت و طبقه دوم آتش گرفت. یوفه به دکتر گروه گفت که اکنون زمان نابودی اسناد و مدارکی است که می تواند مورد استفاده مصری ها قرا بگیرد. با گذشت رمان هوشیاری او در حال کم تر شدن بود. حمله دیگری از سوی مصری ها صورت گرفت که ناکام ماند و در این بین هشت پلیس مصری نیز کشته شدند.   مرکز پلیس که نیروهای اسرائیلی در آن گیر افتاده بودند   در خارج از ایستگاه پلیس هردو طرف هنوز در حال تبادل آتش بودند. تعدادی از اسرائیلی های زخمی که قادر به جابجایی نبودند در کف خیابان پناه گرفتند. مصری ها آتش خود را بر روی ساختمانی که چتربازان در آن پناه گرفته بودند متمرکز کردند. اسرائیلی ها تصمیم گرفتند تا یک افسر پلیس را آزاد کنند تا به مصری ها اطلاع دهد که آنها حاضر به تسلیم هستند و تضمینی برای سلامتی آنها بیابد. افسر پلیس ساختمان را ترک کرد و به سرحان گفت که اسرائیلی ها قصد تسلیم شدن دارند. سرحان افسر را به نزد سرهنگ فتحی عباس فرمانده اطلاعات ناحیه جنوبی کانال برد. عباس  هر دو نفر را قبل از ظهر آن روز ملاقات کرد و مشتاق تسلیم شدن اسرائیلی ها و پایان نبرد بود و مخصوصا به دنبال ا دریافت اطلاعات از آنها بود. عباس از آن دو نفر خواست تا به مرکز پلیس بر گردند و با اسرائیلی ها بر  سر تسلیم شدن گفت و گو کنند. آنها به دلیل ادامه شلیک گلوله ها و نداشتن فرمانده محلی برای شبهه نظامیان قادر به ورود به ساختمان نشدند. افسر پلیس که یک پیرمرد بود عصبانی شد و برای مذاکره به نزدیکی ساختمان نرفت و به این ترتیب مذاکره ای صورت نگرفت و اسرائیلی ها تسلیم نشدند. نیروهای مسلح چندین تلاش ناموفق برای ورود به ساختمان انجام دادند. یک بار گروهی از نیروهای خودی از کنار ساختمان آنها عبور کرد و آنها با پرتاب کردن مبلمان سعی در جلب توجه او را داشتند ولی دریچه خودروهای اسرائیلی ها بسته بود و انها متوجه گرفتاران نشدند. آنها در ادامه راهشان متوجه گروه دیگری از چتربازان شدند که پشت سر گروه یوفی آمده بودند. در حدود ساعت 4:00 عصر ابراهیم سلیمان و سه نفر دیگر برای نفوذ به ساختمان تلاش کردند. سلیمان سعی در بالارفتن از ساختمان و سورپرایز کردن اسرائیلی ها را داشت که در بین راه توسط آنها دیده شد و هدف قرار گرفت. بقیه نیز به همین ترتیب کشته شدند. بعد از مدتی شلیک انبوه به سمت چتربازان، گروهی از مصری ها از راه سقف ساختمان های مجاور با 5 اسرائیلی که از پشت بام ساختمان پلیس محافظت می کردند درگیر شدند و آنها را به هلاکت رساندند. مصری ها از ترس استفاده دوباره اسرائیلی ها از خودروهای زرهی شان آنها را در آتش سوزاندند. فرار به محض این که تاریکی فرا رسید آدان به نیروهای زرهی دستور خروج از شهر را داد. آنها از کنار ساحل خلیج که تخلیه شده بود فرار کردند. همچنین به نیروهای چترباز نیز دستور داده شد که با پای پیاده از شهر خارج شوند. افراد زاکن 18 کشته و 35 زخمی تلفات داده بودند و 3 تانک از کار افتاده داشتند که آنها را ترک کرده بودند. اسرائیلی ها درخواست کردند تا نزدیک ترین واحد پروجکتور های تانک خود را رو به بالا روشن کند تا آنها بتوانند راه را پیدا کنند.   تخلیه نیروهای زرهی اسرائیلی از سوئز   نیروهای یوفه در حدود دو مایل در داخل شهر قرار داشتند و بعد از تاریکی و جمع شدن بقیه افراد گروه به حدود نود نفر رسیده بودند که 23 نفر از آنها زخمی بودند. آنها چندین بار به سرعت به خودروهایشان سر زدند تا بتوانند مهمات، آب و وسایل پزشکی را همراه خود بیاورند. کرن موظف شد تا یک راه امن برای نجات پیدا کند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که باید با پای پیاده از شهر خارج شوند. چتربازان برای نجات خود امیدی نداشتند و فکر می کردند که مصری ها آنها را اسیر نیز نخواهند کرد و بعضی از آنها خود  را برای خودکشی نیز آماده کرده بودند. در ساعت 2:00 بامداد گونن آمیت را احضار کرد و به او دستور داد که با نیروهایش خارج شود. اجرای دستور 10 دقیقه طول کشید. آمیت یوفه را بیدار کرد و یوفه نیز موافقت نمود که خارج شدن بهترین راه است. یوفه برخاست و خواست تا چند قدم راه برود ولی نتوانست ادامه دهد. بقیه زخمیان نیز تلاش کردند راه بروند. آمیت به افراد دستور خارج شدن را داد. آنها به نقشه ای که گونن طرح کرده بود عمل نکردند و در عوض به سمت شمال به راه افتادند و سپس به سمت چپ چرخش کردند. آنها به دلیل شیشه های شکسته و زباله ها نمی توانستند با سکوت کامل راه بروند. سربازان مصری چندین بار متوجه آنها شدند و به گمان آنکه آنها مصری هستند کاری به آنها نداشتند. بعد از دو ساعت آنها به کانال آب شیرین که خارج از کنترل مصری ها بود رسیدند. سپس راه خود را ادامه دادند تا به یک پل ماشین رو که روی نقشه مشخص شده بود رسیدند پل ماشین رو توسط مصری ها محافظت می شد ولی یک ریل راه آهن نیز وجود داشت که نگهبان نداشت و آنها از روی آن رد شدند. بعد از اندکی آنها به نیروهای کرن در خارج از شهر رسیدند. نتایج بعدی     تانک های منهدم شده اسرائیلی در سوئز   اسرائیلی ها در این نبرد حدود 80 نفر کشته و 120 نفر زخمی دادند. آنها دو بار دیگر نیز قصد نفوذ داشتند که بازهم پس زده شدند یکی از آنها در 25ام و دیگری در 28ام اکتبر بود. در 28 اکتبر نیروهای سازمان ملل در غرب سوئز مستقر شدند. فرمانده ستاد مشترک مصر ژنرال سعدالدین الشاذلی بیان کرد که در 27 اکتبر اسرائیلی ها از ورود نیروهای اضطراری سازمان ملل به سوئز خودداری کردند و همچنین ستون مصری شامل 109 کامیون و 20 آمبولانس را متوقف کردند. نبرد سوئز آخرین نبرد بزرگ این جنگ بود. هنگامی که آتش بس در 24 اکتبر به اجرا در آمد دو لشکر تحت فرماندهی آدان و ماگان در حال محاصره کردن ارتش سوم مصر بودند. در 28 اکتبر اسرائیل آتش بس را پذیرفت.   منابع   http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Suez Simon Dunstan The Yom Kippur War 1973 The Sinai George W Gawrych The 1973 Arab-Israeli War: The Albatross of Decisive Victory Saad el Shazly The Crossing of The Suez   تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد  
  13. deserthawk

    حمله به شهر سوئز در جنگ یوم کیپور

    البته به نظر بنده این اشتباه هست که شکست های اعراب رو بر احمق بودن اونها بگذاریم. در واقع در همین جنگ یوم کیپور اعراب در ابتدای جنگ با غافلگیری تقریبا کامل اسرائیل به پیروزی های انکار ناپذیری رسیدند. مصریها از کانال سوئز با موفقیت گذشتند و سرپل های ایجاد شده رو تا مدت ها نگه داشتند. سوری ها نیز در ابتدای حمله موفقیت های زیادی در جبهه جولان داشتند. ولی درباره شکست های بعد از اون بحث ها فراوان است. این که نقطه اتصال ارتش های دوم و سوم مصر در کرانه شرقی کانال چرا کامل نشده بود و نیروی کافی در ناحیه دفر سوار وجود نداشت جای صحبت بسیاری هست. ولی بعد از رخنه عملکرد نیروهای الصاعقه در مقابله با اسرائیلی ها در نبرد اسماعیلیه بسیار خوب بود و همچنین همان طور که این مطلب گفت در شهر سوئز نیز اسرائیلی ها با شکست سنگینی مواجه شدند. فرماندهی سعدالدین شاذلی هم چه در دوران پیش از جنگ و چه در طی اون با توجه به امکانات مناسب بود. با این حال دخالت های سیاسی نابجا از میانه جنگ اوضاع فاجعه باری رو رقم زد. عموما برای یک ارتش خوب نیاز به سه چیز هست. 1- انگیزه 2- امکانات 3- آموزش (چه در سطح فرماندهی و چه در سطح سرباز) همچنین برای اجرای یک عملیات علاوه بر موارد باالا باید جایی هم برای ریسک های حساب شده باز کرد. همچنان که نیروهای زرهی و مکانیزه آریل شارون با اجرای یک ریسک حساب شده از کانال سوئز گذشتند و سرنوشت جنگ رو عوض کردند. ارتش های عربی در اکثر موارد در مورد آموزش مشکل داشتند. امکانات اونها هم در بسیاری از موارد تناسب درستی با استراتژی اونها نداشت. در بعضی از موارد هم انگیزه کافی در میان نیروها وجود نداشت و هنوز هم ندارد.
  14. در روز هفتم اکتبر 1973 در طی جنگ یوم کیپور نبرد دریایی لاذقیه بین سوریه و رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست که در آن نیروهای اسرائیلی با استفاده از جنگ الکترونیک و دیکوی توانستند از پس موشک های شلیک شده از طرف کشتی های نیروی دریایی سوریه برآیند و سرانجام حریف سوری خود را شکست دهند. پس از این اتفاق آنها توانستند با کشتی های موشک انداز خود بنادر سوری را مورد تهاجم قرار دهند. در این تصویر ترمینال نفتی بندر بانیاس سوریه در حال سوختن دیده می شود.  
  15. با قسمت دوم جمله شما مخالفم. بز در حد شعور منفعت طلبی شخصی خودش مطلقا عاقلانه عمل می کنه هرچند ممکنه نتیجه کلی عاقلانه به نظر نیاد ولی انسان انقلابی هدف والاتر رو به هدف پست تر ترجیح می ده که البته این هدف یابی هم مسیری مبتنی بر عقل رو طلب می کنه هرچند ظاهر عمل عاقلانه به نظر نیاد. بطور مثال یک انسان انقلابی اگر قرار باشه با نابودی خودش جون بقیه رو در سقوط از پرتگاه نجات بده ممکنه این کار رو انجام بده ولی یه بز ممکنه برای جلوگیری کردن از سقوط خودش از دره کل گله بزها رو بندازه تو دره.
  16. با سلام فکر کنم چند سال قبل در یکی از سری بازی های مدال افتخار یا ندای وظیفه مربوط به جنگ جهانی دوم که بنده بازی کرده بودم ساختمانی شبیه به این در بازی بود.   یک سوال اطلاع ندارید چرا ساختمان هدف حمله هوایی قرار نگرفت؟ یا اساسا هدف قرار گرفت و تخریب نشد؟
  17. شاید بسیاری تصور کنند که اولین پروازهای هواپیمای MiG-25 در مصر مربوط به سال 1971 باشد اما در حقیقت نکته ای وجود دارد که این ادعا را زیر سوال می برد.   تصویر احتمالی هواپیمای MiG-25RB در پایگاهی در قاهره در ابتدای دهه هفتاد میلادی   در روزهای 17ام و 26ام ماه می 1967 نیروهای اسرائیلی مستقر در پایگاه هسته ای دیمونا در صحرای نقب در صفحه رادار خود هواپیماهایی را مشاهده کردند که با سرعت زیاد (حدود 2 ماخ) و ارتفاعی در حدود60000پایی از روی این پایگاه عبور کردند. این پایگاه به عنوان اولین پایگاه اسرائیلی مجهز به موشک های زمین به هوای هاوک شده بود ولی این موشک ها قادر به هدف قرار دادن این هواپیما نبودند. هواپیماهای رهگیر نیز نتوانستند کاری از پیش ببرند. خط سیر پروازی هواپیماها مسیر مصر را نشان می داد. بدین ترتیب مصری ها متوجه حضور پایگاه هسته ای دیمونا شده بودند. اما تا مدت ها اسرائیلی ها نفهمیدند که آن هواپیماها از چه نوعی بودند. پیش از این با فرار یکی از خلبانان یک هواپیمای میگ-21 به همراه هواپیمای خود آنها به خوبی از ویژگی های این هواپیما اطلاع داشتند ولی این مورد با انتظارات آنها فرق داشت. بالاخره در ابتدای دهه هفتاد میلادی اسرائیلی ها توانستند نوع هواپیمای نفوذ کننده را تشخیص دهند و آن MiG-25 Foxbat بود که در آن ایام نفوذ تنها نمونه های اولیه آن ساخته شده بود.   مسیر پروازهای نفوذی ماه می 1967 به اسرائیل از مصر که توسط اسرائیلی ها علامت گذاری شد. خطوط بالایی  مربوط به دیمونا و پایینی مربوط به بندر ایلات می باشند.   با پیدا کردن پایگاه دیمونا مقامات مصری از جمله جمال عبدالناصر تصمیم به بمباران آن گرفتند. بین آنها و مقامات شوروی برای بمباران آن بحث گرفته بود چرا که بمباران آن می توانست منجر به نشت مواد رادیواکتیو شود ولی سرانجام با بمباران موافقت شد. تمرینات آمادگی برای بمباران این پایگاه در حال انجام بود که حمله نیروهای اسرائیلی به اعراب و نابودی نیروی هوایی آنان در 5 ژوئن این اقدام را ناکام گذاشت.   نقشه ای که از نیروهای مصری در جنگ شش روزه بدست آمد و در آن دیمونا به عنوان هدف علامت گذاری شده بود   خلبان روسی این هواپیمای فاکس بت در سال 1993 در گفتگو با یک روزنامه بیان داشت که هواپیماها پیش نمونه های اولیه بودند که در پایگاهی در یمن نگهداری می شدند و تنها برای سوخت گیری در مصر فرود آمدند و از آنجا به سمت دیمونا حرکت کردند.
  18. حنگ یوم کیپور یا جنگ رمضان یکی از مهمترین نبردهای اعراب و اسرائیل می باشد. در طی این نبرد نیروی های مصری و سوری برای بازپس گیری خاک اصلی خود که در جنگ شش روزه از دست داده بودند اقدام به حمله به رژیم صهیونیستی کردند. این حمله به حدی غافلگیرانه بود که در چند روز اول نبرد اعراب بسیاری از مناطق اشغالی خود را بازپس گرفتند هر چند در روزهای بعد روند جنگ به همین صورت ادامه نیافت. برای نیروهای مصری مهمترین عامل شکست یا پیروزی عبور موفق از کانال سوئز بود که سخت ترین قسمت کار گذشتن از خط بارلو در آن سوی کانال بود.     موقعیت کانال سوئز و دژهای ساخته شده و آماده ساخت اسرائیلی در خط بارلو   اسرائیل از مدت ها قبل در کانال سوئز استحکاماتی ساخته بود که عبور از آن برای هر نیرویی دشوار می نمود و از نظر آنها نیروهای مصری امکان عبور از آن را نداشتند. این استحکامات شامل خاکریزی به ارتفاع حدودا 20 متر در طول کانال به همراه میادین مین، سیم خاردار و مخازن مایع آتش زا بود که قرار بود در حمله احتمالی بر روی آب شناور شود و روی کانال را به دریایی از آتش تبدیل کند.     مخازن مایع آتش زا مستقر در خاکریز و لوله خروجی آن   این خاکریز را دژها و پایگاه های مستحکمی تقویت می کردند که برای مدتی که نیروهای کمکی برسند قادر به تحمل شلیک توپخانه بودند.       نمونه ای از پایگاه های موجود در خط دفاعی بارلو   نیروها برای عبور و مرور از کانال های مستحکمی استفاده می کردند.   کانال های استحکامات بارلو   خود این پایگاه ها مجهز به سنگر های تیربار، مواضع توپخانه و تانک بودند و به خوبی قادر بودند در مواقع حمله بر روی هدف اجرای آتش کنند.   مواضع توپخانه و تانک در پایگاه های خط بارلو   اما نیروهای مصری برای آزادسازی خاک خود مصمم بودند و با اراده ای قوی و نقشه ای حساب شده دست به حمله به این مواضع زدند.   طرح گرافیکی از حمله نیروهای مصری برای عبور از خاکریز در مدت زمان کم مصری ها از پمپ های آب با فشار بالا استفاده کردند.   نیروهای مصری با فشار آب در حال تخریب خاکریز می باشند   غواصان مصری با بستن دریچه مواد آتش زا آنها را از کار انداختند و برای نفوذ به دژها نیز از آتش بسیار زیاد توپخانه که در کرانه شرقی کانال بود استفاده کردند.  سپس به داخل دژها حمله ور شدند.   نیروهای مصری در حال حمله به استحکامات بارلو   سپس با ایجاد پل های متعدد تانک هایشان را از کانال عبور دادند.   تصویری هوایی از انتقال تانک های مصری از روی یک پل در سوئز   این تانک ها به همراه نیروهای پیاده که مجهز به راکت اندازهای RPG-7 و موشک های مالیوتکا بودند با تانک های اسرائیلی به مقابله پرداختند و آنها را شکست دادند.   تانک منهدم شده اسرائیلی در داخل دژ بارلو   تعداد زیادی از اسرائیلی ها در پی این حمله اسیر شدند. تمام این مرحله تحت پوشش حمایتی موشک های ضد هوایی مستقر در کرانه شرقی کانال بود و هواپیماهای اسرائیلی تلفات زیادی دادند و قادر به ایفای نقش موثری نشدند.   اسیران اسرائیلی در داخل استحکامات بارلو   این شکست برای اسرائیلی ها آنقدر بزرگ و غافلگیر کننده بود که حتی اشک گلدامایر نخست وزیر اسرائیل را نیز در آورد.  
  19. با سلام در حالت عادی همیشه تعدادی از خودروهای حامل موشک در بیرون از پایگاه اصلی در فاصله ای نسبتا زیاد در حال گشت عملیاتی هستند که امکان هدف قرار دادن آنها کم است. در حالت مناقشات حساس بین المللی دستورالعمل این است که همه خودروهای حامل موشک از پایگاه مادر پراکنده شوند و از آن و از یکدیگر فاصله بگیرند. در نهایت و در حالت اضطراری و هشدار پرتاب موشک از طرف دشمن این خودروها بدون خارج شدن از پایگاه هایشان اقدام به پرتاب در هشدار (LOW) موشک هایشان خواهند کرد و در صورتی که هشدار صحیح باشد موشک ها به سمت اهداف حرکت می کنند و در صورت صحیح نبودن در منطقه بی خطر بدون روشن شدن فیوز کلاهکشان فرود می آیند. با در نظر گرفتن چنین احتمالاتی اقدام به هدف قرار دادن این خودروها در شرایط حاضر قابل قبول نیست.
  20. با سلام همانطور که چند روز پیش از رژه گفته بودم گردان ما یکی از یگان های شرکت کننده در رژه 29 فروردین بود. همه تلاش بنده به عنوان یکی از اعضای این گردان و بقیه دوستانم هماهنگی و انضباط قابل قبول در رژه بود. ما تقریبا مدت یک ماه آموزش رژه داشتیم که در طی اون باید همه مراحل آموزش و هماهنگی تیمی رو طی می کردیم. در دوره تعطیلات عید هم کامل در مرخصی بودیم. با توجه به این تفاضیل و این که ما همه تلاش خودمون رو انجام دادیم نتیجه این هست که دوستان می بینند. مشکلاتی که در خود رژه افراد پیاده وجود داشت (مخصوصا برای یگان های 01 و 02) ناشی از تجربه کم اونها از رژه و در موارد نادری بی انگیزه بودن برخی از سربازان بود بطوری که در بسیاری از موارد امکان جایگزینی افراد بی انگیزه حتی وجود نداشت. وضع ما خیلی بهتر از گردان های بسیج شرکت کننده بود که ترکیب سنی و تجربه رژه بسیار متفاوتی داشتند. در مورد موشک ها و تجهیزات شرکت کننده در رژه هم بگذارید حرفی نزنم. در مورد میزان آموزش های نظامی هم بگم که آموزش گردان های عملیاتی بسیج از سربازای ما بسیار بسیار بهتر هست. در مورد بی تدبیری و ساختار بسیار غلط در نیروی زمینی ارتش در درجه اول و در کل ساختار نیروهای مسلح و سازمان های وابسته در درجه دوم هم دوستان بیشتر از بنده اطلاع دارند و بنده فقط لازم می بینیم یک مثال بزنم برای روشن شدن موضوع: یکی از دوستان که واقعا انسان شریف و با اخلاق و با سوادی هستند در زمینه بتون های جاذب امواج رادار در طول موج های خاصی تحقیقات زیادی انجام داده بودند و تحقیقات ایشون به نتایج خوبی هم رسیده بود و نمونه های با ارزشی هم ساختند، برای گرفتن کسری خدمت به دانشگاه مالک اشتر مراجعه می کنند که طرح ایشون به این علت که رشته ایشون عمران بوده و مواد نبوده رد می شه. ایشون الان افسرآموزش سربازان آموزشی در پادگاه هستند و با سربازای تازه وارد قدم آهسته کار می کنند. نکته بد ماجرا اینجاست که حتی در رقابت دو فرمانده ارشد ایشون باهم بدون هیچ دلیل خاصی به این آقا اضافه خدمت هم تعلق میگیره. کاش سیستم سربازی ما به این صورت نبود که حتی خود سربازا هم از این که شیوه جنگیدن به اونها یاد داده نمی شه اعتراض کنند.
  21. با سلام خدمت دوستان گردان نمونه فجر از مرکز آموزشی 02 شهید انشایی نزاجا (که بنده هم در آن روزهای نهایی آموزش خود را می گذرانم) انشاالله در رژه 29 فروردین شرکت می کند. روزهای متوالی برای آموزش رژه تمرین داشتیم و امیدوارم هماهنگی و انضباط کامل گردان ها هنگام رژه رعایت شود. منظم ترین نوع رژه البته در اکثر مواقع توسط یگان دژبان مرکز اجرا می شود. در صبحگاه مشترک نیروی زمینی که در این هفته برگزار شد نیز گردان ما حضور داشت. (جالب ترین قسمت صبحگاه به نظر بنده مهارت تیراندازی یکی از فرماندهان تیپ 65 نوهد بود)   http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-01/25/img10_0.jpg گردان فجر از مرکز آموزش 02 نزاجا در صبحگاه مشترک (بنده هم در صف بعدی حضور داشتم که در تصویر مشخص نیست)   امیدوارم که باعث انحراف در تاپیک نشده باشد.
  22. لحظات اخر جنگ ویتنام مرحله نهایی از جنگ ویتنام با حمله نیروهای ویتنام شمالی به سایگون در 29 آوریل 1975 آغاز شد. درگیری های محدودی در این شهر انجام شد ولی نیروهای شمالی با قدرت به تصرف مراکز حساس شهر می پرداختند و این مراکز یکی پس از دیگری سقوط می کرد. در ساعت 10:43 دقیقه صبح 30 آوریل دونگ ون مین رئیس جمهور ویتنام جنوبی که تنها 3 روز از ریاست جمهوری دوباره اش می گذشت تسلیم نیروهای جنوبی را اعلام کرد ولی نیروهای شمالی همچنان به حمله به جنوبی ها ادامه دادند و به کاخ استقلال (کاخ ریاست جمهوری) حمله کردند. تانک شماره 843 هنگ 302 دروازه های ورودی کاخ را شکست و وارد حیاط کاخ شد. اندکی بعد تانک های دیگری نیز وارد محوطه شدند تا اینکه تانک شماره 390 با اعلام اینکه دیگر مقاومتی وجود ندارد اعلام آتش بس کرد و پرچم جنوبی ها در ساعت 11:30 بر فراز کاخ برافراشته شد. بدین صورت یکی از خونین ترین نبردهای قرن 20ام پایان یافت.   تانک های شمالی ها در سایگون   تخلیه آمریکایی ها و پناهنده های جنوبی تا ساعت آخر نبرد ادامه یافت   نیروهای ویتنام جنوبی با در آوردن لباس و پوتین های خود فرار کرده اند   تانک ها وارد محوطه حیاط کاخ ریاست جمهوری می شوند   تانک شماره 390 که پایان جنگ را اعلام کرد   تانک شماره 390 در موزه نظامی   خبر تسلیم و پایان نفوذ ایالات متحده در ویتنام
  23. بسم الله الرحمن الرحیم   نیروهای استراتژیک موشکی روسیه(RVSN) شاخه ای از نیروهای مسلح روسیه هستند که کنترل موشک‌های بالستیک قاره پیما (ICBM) روسیه را بر عهده دارند. RVSN وامدار نیروهای موشکی اتحاد شوروی بود که بعد از فروپاشی آن نام خود را از شوروی به روسیه تغییر داد. نیروهای راکتی استراتژیک شوروی در 17 دسامبر 1959 برای حمله به تأسیسات نظامی، ساختارهای صنعتی و پاسخ به حمله هسته ای دشمن تاسیس شد. این نیروها همه موشک‌های میان برد، کوتاه برد، و برد بلند به همراه موشک‌های قاره پیما و زیردریایی‌های حامل موشک‌های بالستیک هسته ای نیروی دریایی روسیه را کنترل می‌کنند. در نوشته حاضر به بررسی موشک‌های بالستیک قاره پیما (ICBM) مستقر در خاک روسیه تا سال 2009 پرداخته می‌شود.   خودروی حامل و موشک RT-2PM توپول در وضعیت میدانی موشک‌های ICBM شوروی با موشک R-7 عملیاتی می‌شد و به مرور زمان تکامل می‌یافت و سیستم‌های موشکی توانمندتری برای خدمت عملیاتی پذیرفته می‌شد. در ابتدا برد محدود موشک R-7 به این معنی بود که این موشک باید در قسمت‌های شمالی روسیه مستقر شود تا بتواند به خاک آمریکا دسترسی داشته باشد. پیشرفت‌ها و بهینه ساری‌ها در سیستم پیشرانش برد دسترسی ICBM های شوروی را افزایش داد و به این موشک‌ها اجازه می‌داد تا در سراسر روسیه و در مکان‌ها محافظت شده تر و در دسترس تر بتوانند مستقر شوند. یکی از معایب R-7 این بود که با استقرار آن در پلستسک که مکانی با امکانات کم بود، سرویس دهی به موشک مشکل‌تر می‌شد و در نهایت تأثیر منفی روی اطمینان پذیری و آمادگی موشک ایجاد می‌کرد.   سیلوهای پرتاب موشک در بایکونور و پلستسک همین که موشک‌های ICBM شوروی به طور گسترده ای مستقر می‌شد، توجهات برای قابلیت بقا پذیری آنها نیز بیشتر می‌شد که این امر منجر به ایجاد اولین ICBMهای سیلو پرتاب شد. بقا پذیری به طور کلی افزایش یافت ولی حفاظت شخصی این سیلوها آن طور که لازم بود افزایش نیافت. به مرور تکنولوژی سیلوها نیز بهبود می‌یافت به طوری که در سیلوهای بهبود یافته با افزایش سطح حفاظت اختصاصی سیلو و افزایش سختی آن، سیلو می‌توانست از یک انفجار اتمی در نزدیکی خود نیز جان بدر ببرد. با افزایش بیشتر سختی سیلوها فاصله بین آنها در میادین موشکی کمتر می‌شد، به طور مثال سیلوهای موشک R-36 در ژانگیستوب به طور معمول حدود 10 کیلومتر از هم فاصله دارند که این فاصله در مورد سیلوهای UR-100N در تاتسچنوف به حدود 6 کیلومتر رسیده است.   پرتاب موشک بالستیک R-36M از سیلوی زیرزمینی   در نهایت پایگاه های موشکی RVSN امروزه به طور گسترده با سیلوهای مستحکم مجهز شده است. ترکیب ICBMهای متحرک با سیلوها نیز قابلیت بقا پذیری نیروهای موشکی روسیه را تا جایی که برد خودروها اجازه دور شدن آنها را از پایگاه‌هایشان بدهد افزایش داده است.   موشک R-16 مستقر در سیلو آماده پرتاب ساختار فعلی نیروی RVSN قدرت فعلی RVSN از سه ارتش موشکی که همه آنها در خاک فدراسیون روسیه قرار دارند تشکیل شده است. این واحدها شامل ارتش‌های موشکی 27ام، 31ام و 33 گارد هستند. فرماندهی RVSN در قسمت جنوب غربی مسکو قرار گرفته است که به همراه آن یک واحد فرماندهی جایگزین در داخل کوه های کسوینسکی در منطقه اورال قرار دارد. 11 لشکر موشکی این سه ارتش را تشکیل می‌دهند که از میان آنها هفت لشکر موشکی به صورت واحدهای متحرک هستند و چهار لشکر موشکی قابلیت پرتاب از سیلو را دارند.   مکان نیروهای RVSN در حال حاضر مکان پایگاه های سابق موشک‌های ICBM در تصویر زیر مشخص شده است. مکان‌هایی که اخیراً با موشک‌های متفاوتی تجهیز شده‌اند با آیکون‌های کوچکتر و نوشته های ریزتری مشخص شده‌اند. برای مثال تیکووف در حال حاضر پایگاه موشک‌های ICBM متحرک است، پس حالت قبلی آن به عنوان مکان موشک‌های ICBM قرار داده شده در داخل سیلو نیز مورد توجه قرار گرفته است.   پایگاه های موشکی شوروی و روسیه   موشک RT-2PM توپول با نامگذاری ناتو SS-25 Sickle   موشک RT-2PM2 توپول-ام   موشک RS-24 YARS   ارتش موشکی 27ام گارد ارتش موشکی 27ام گارد (GMA) شامل لشکرهای موشکی 14ام و 60ام(GM) و لشکرهای موشکی 7ام، 28ام و 54ام گارد (GMD) است. دو واحد 28امGMD و 60امMD از موشک‌های بر پایه سیلو در کوزلسک و تتیسچئوف تشکیل شده‌اند. واحد 28ام GMD از 46 موشک UR-100NUTTH استفاده می‌کند در حالی که واحد 60امMD از 51 موشک UR-100NUTTH و 50 موشک RT-2PM2 استفاده می‌کنند. واحدهای باقیمانده از سکوهای متحرک ICBM و موشک‌های RT-2PM توپول استفاده می‌کنند. واحد 7ام از 14موشک ICBM، واحد 14ام از 27 موشک و واحد 54ام از 24 موشک استفاده می‌کنند.   مکان استقرار ارتش موشکی 27ام گارد واحد 60ام MD در تتیسچئوف نمونه معرف یک واحد ICBM روسی است. مساحت کلی عملیاتی آن شامل مکان بیش از 100 سیلوی ICBM می‌باشد. این نیرو به 12 هنگ تقسیم شده است که هر هنگ توسط یک مرکز کنترل پرتاب (LCC) کنترل می‌شود. تصویر زیر مکان عملیاتی واحد 60ام MD به همراه سیلوها، تأسیسات کنترل پرتاب و مکان‌های پشتیبانی مرکزی آن را نشان می‌دهد.     منطقه پشتیبانی ICBM شامل 7 ناحیه اصلی می‌باشد که شامل موارد زیر است: ناحیه اداری و پشتیبانی، منطقه ذخیره سازی و نگهداری خودروها، مخازن ذخیره سازی  POL(سوخت)، مکان فرود هلیکوپتر، ناحیه بازرسی و انبار ICBM، منطقه ذخیره سازی سلاح‌های هسته ای(NWSS) و ایستگاه ریلی انتقالات (RTP). مکان‌های ذخیره سلاح‌های هسته ای به لطف لایه های امنیتی زیاد و پناه گاه های مستحکم شان به سادگی قابل شناسایی هستند. ریل‌های انتقال جایی هستند که ICBMها و اجزایشان از آنجا به مکان‌های تعمیر و ذخیره گاه‌ها منتقل می‌شوند و بارگیری و تخلیه می‌شوند. این مکان‌ها اجزا اصلی برای تشخیص زمانی هستند که سلاح‌های هسته ای سرهم بندی می‌شوند.   منطقه پشتیبانی لشکر 60ام MD سیلوهای ICBM در بسیاری از بخش‌ها به صورت مشابه با واحد 60ام MD هستند. یک سیلوی معرف در شکل زیر نشان داده شده است. به لایه های فنس های امنیتی، ورودی پناهگاه کنترل زیرزمینی و خود سیلوی موشک توجه کنید.    واحد 54ام GMD مستقر در تیکووف تا زمان نگارش این نوشته توسط 15 پرتابگر و موشک متحرک زمینی RT-2PM2  توپول-ام مجهز شده است. مکان یکی از پایگاه های موشک‌های توپول احتمالاً مشخص شده است. در حالی که خودروهای حامل موشک در عکس‌ها به ندرت دیده شده‌اند و این خودروها برای مدل‌های توپول و توپول-ام به سختی قابل فرق دادن هستند، ولی عکس‌های با رزولوشن بالا که در سال‌های 2005 تا 2007 از این پایگاه در واحد 54ام GMD گرفته شده‌اند  نشان از تحویل سیستم‌های جدید می‌دهند. این سه عکس که به ترتیب در سال‌های 2005، 2006 و 2007 گرفته شده‌اند در زیر قابل مشاهده‌اند.   با این که تصاویر بالا مدارک محکمی برای حضور سیستم‌های توپول-ام نیستند ولی فعالیت بیشتر  نشان دهنده تجهیز این پایگاه به سیستم‌های جدیدتر بوده است. ساختمان‌های زیادی گسترش پیدا کرده‌اند و تنها گاراژ خودروهای حامل موشک به طور کامل بازسازی شده است. این فعالیت‌ها بیان کننده این حقیقت است که عمر خدمتی سیستم‌های موشکی توپول در حال اتمام است و شواهد نشان می‌دهند که این موشک‌ها در حال تعویض با نمونه های جدیدتر توپول-ام هستند. ارتش موشکی 31ام ارتش موشکی 31ام (MA) شامل لشکر 13ام MD با تأسیسات سیلوهای پرتاب موشک در نزدیکی دومباروفسکی و لشکر 42ام MD مجهز به موشک‌های توپول در نزدیکی نیژنی تاگیل است. لشکر 13ام MD  دارای 31 واحد موشکی R-36M است در حالی که لشکر 42ام MD از 36 واحد موشکی ICBM متحرک توپول تشکیل شده است. مکان ارتش 31ام موشکی و لشکرهای تابعه آن در شکل زیر قابل تماشاست.     ارتش موشکی 33ام گارد ارتش موشکی 33ام گارد از 4 لشکر تشکیل شده است که شامل لشکرهای 35ام، 62ام، 39ام و 51 GMD هستند. لشکر 62ام یک پایگاه موشکی بر پایه سیلو با 34 واحد موشکی R-36M است. لشکرهای باقیمانده از واحدهای متحرک توپول در مقادیری متفاوت استفاده می‌کنند: لشکر 35ام و 39ام از 36 موشک قاره پیما استفاده می‌کنند در حالی که لشکر 51ام از 27 موشک آماده استفاده می‌کند. مکان ارتش موشکی 33ام گارد در شکل زیر قابل مشاهده است.   لشکر 35ام در بارنوال نمونه معرف یک واحد مجهز به واحد های متحرک توپول است. لشکر 35ام شامل یک قسمت پشتیبانی و 4 پایگاه اختصاصی برای توپول ها است که هر کدام از پایگاه‌ها از 9 خودروی حامل موشک استفاده می‌کنند. پایگاه های توپول در هنگامی که خودروهای حامل موشک در حالت عملیاتی در بیرون نیستند به عنوان خانه آنها به شمار می‌روند. مکان تأسیسات لشکر 35ام در شکل زیر قابل مشاهده است.     مرکز پشتیبانی لشکر 35ام شامل 5 ناحیه اصلی است. همانند تأسیسات موشک‌های سیلو پرتاب اینها نیز از قسمت‌های اداری و پشتیبانی، مرکز پارکینگ و نگهداری خودروها، تأسیسات نگهداری کلاهک و ایستگاه ریل انتقال تشکیل شده‌اند. تفاوت اصلی بین واحد های ICBM متحرک و سیلوپرتاب در حضور منطقه بارگیری کلاهک است. این مکان با وجود تعدادی گاراژ بزرگ که خودروهای حامل، محموله خود را سرهم بندی می‌کنند شناخته می‌شود.   گاراژ خودروهای حامل موشک های توپول   زمانی که یک موشک کلاهک خود را دریافت می‌کند می‌تواند برای خدمت عملیاتی در پایگاه های میدانی مستقر شود و در صورتی که نیاز به سرویس‌های نگهداری داشته باشد و یا برای خلع سلاح می‌تواند به این تأسیسات بر گردد. تأسیسات پشتیبانی لشکر 35ام در شکل زیر دیده می‌شود.   یک نمونه معرف از پایگاه های توپول در شکل زیر دیده می‌شود. در این شکل 9 گاراژ تکی برای هر کدام از خودروهای حامل موشک دیده می‌شود. وقتی که خودرو به صورت میدانی مستقر نشده باشد می‌تواند از داخل گاراژ به وسیله سقف‌های کنار رونده هر گاراژ به شلیک موشک خود بپردازد. خودروهای حامل در دسته های سه تایی در هنگ‌هایی جدا سازماندهی شده‌اند. هر هنگ از گاراژ پشتیبانی مخصوص به خود، از مرکز کنترل و فرماندهی، نگهداری و خودروهای پشتیبانی اختصاصی برخوردار است. تأسیسات جدیدی نیز در شرف ساخت است.   به روز رسانی و ارتقا واحدهای موشکی RVSN از اواخر سال 2009 تاکنون که برنامه موشکی RS-24 تست هایش را با موفقیت به اتمام رسانیده است این موشک و موشک RT-2PM2 توپول-ام در حال جایگزینی با سامانه های قدیمی تر SS-18، SS-19 و RT-2PM توپول هستند. این جایگزینی هم در مورد سامانه های متحرک و هم موشک های سیلو پرتاب اتفاق می پذیرد.   پایگاه نووسیبیرسک تا سال 2012 بیشتر موشک های قدیمی خود را با نمونه های جدیدتر YARS تعویض کرده است.   جایگزینی موشک SS-19 با موشک SS-27 YARS نیروهای استراتژیک موشکی روسیه برنامه ای برای تولید موشک های جدیدتر مانند RS-26 و یک ICBM سنگین برای حمل کلاهک های بیشتر در نظر دارند که هدف نهایی این برنامه کوچک سازی مجموعه از نظر حجم موشک ها و تاسیسات لازم و افزایش تعداد کلاهک های قابل حمل توسط موشک ها است و در نهایت تغییری در قابلیت اطمینان از نابودی دشمن ایجاد نخواهد کرد.   پایگاه هایی که موشک های قدیمی خود را با سری یارس و توپول-ام تعویض کرده اند و خواهند کرد آسیب پذیری نسبت به حملات پیش دستانه موشک‌های ICBM نیروهای استراتژیک موشکی روسیه آماده یک سناریوی حمله پیش دستانه هستند. آسیب پذیرترین واحدها تسلیحات ثابت پرتاب شونده از سیلو هستند. تنها یک زیردریایی کلاس اوهایو ایالات متحده توانایی پرتاب 24 موشک ترایدنت-2 را دارد. هر موشک به طور معمول می‌تواند 6 کلاهک جدا شونده را حمل کند که بدین ترتیب هر زیردریایی می‌تواند 144 هدف را با تنها یک بارگذاری استاندارد مورد حمله قرار دهد. بدین ترتیب دو زیردریایی کلاس اوهایو می‌توانند به طور تئوری تمامی نیروی موشکی پرتاب شونده از سیلوی روسیه را که در کل حدود 222 عدد هستند از بین ببرند.   سیلوی پرتاب موشک RS-24 YARS آماده شلیک در یک مانوور ICBMهای متحرک اهداف بسیار مشکل‌تری برای حمله هستند. موشک‌های متحرک هم می‌توانند از داخل پایگاه های اصلی و گاراژهایشان به شلیک بپردازند و هم در مواقع بحران‌های بین‌المللی به طور گسترده ای از پایگاه اصلی شان دور شوند و بعد به شلیک موشک‌هایشان بپردازند. در چنین محیطی پیدا کردن مکان آنها بسیار مشکل‌تر است و حتی اگر تمامی پایگاه های پرتاب از سیلو از بین رفته باشند آنها می‌توانند در تعداد کافی به تلافی حمله اولیه بپردازند.   موشک های ICBM توپول-ام در حال خروج از گاراژ در یک مانوور پرتاب موشک‌های قاره پیما برای از بین بردن همه این ICBMهای متحرک گزینه مناسبی به نظر نمی‌آید. اولاً این کار باعث اتلاف بسیاری از کلاهک‌ها برای هدف قرار دادن اهداف دیگر می‌شود که منجر به جان بدر بردن اهداف بسیار با ارزش دیگر از حمله اولیه می‌شود. در ثانی منطقه ای که لازم است تا پوشش داده شود بسیار گسترده است. این امر منجر به ایجاد مقادیر زیادی از مواد رادیو اکتیو به اتمسفر می‌شود که این کار می‌تواند برای ایالات متحده و سایر نواحی پر جمعیت جهان به اندازه یک حمله ثانویه اتمی مخرب باشد. با در نظر گرفتن این مسائل یک حمله اساسی باید همراه با یک عملیات بسیار مخفی در زمان صلح انجام شود و در زمانی عادی آغاز شود. این امر کمک خواهد کرد تا بتوان حداکثر تعداد ICBMهای متحرک را در پایگاه‌هایشان از بین برد و از فرصت استقرار آنها در خارج از پایگاه‌هایشان جلوگیری کرد. در عمل یک حمله اساسی این چنینی مشکل ساز خواهد بود. RVSN با پرتاب ICBMهای دشمن هشدار اولیه دریافت خواهد کرد و اقدام به پرتاب در هشدار (LOW) موشک‌هایش خواهد کرد تا مطمئن شود که اقدام تلافی‌جویانه‌اش با موفقیت انجام می‌شود و در نتیجه توانایی نیروهای موشکی پرتاب شونده از زیردریایی ایالات متحده برای از بین بردن سیلوهای موشکی روسیه نفی خواهد شد. ICBMهای متحرک که در پایگاه‌هایشان مستقر هستند نیز می‌توانند به عنوان هدفی برای حملات قرار بگیرند ولی گمان می‌رود که قسمتی از آنها همیشه در موقعیت‌های میدانی پرتاب برای جلوگیری از چنین احتمالاتی قرار داشته باشند. در وضعیت حملات همه جانبه هسته ای بین ایالات متحده و روسیه این اطمینان وجود دارد که کشور شروع کننده تنها می‌تواند یک حمله تلافی کننده را تضمین کند که احتمالاً به صورت زیر خواهد بود. موشک‌های هسته ای ایالات متحده احتمالاً تأسیسات نظامی حساس و حیاتی حریف را هدف قرار خواهند داد که شامل مکان‌هایی مانند مکان‌های ساخت و ذخیره سازی ICBMها، سایت‌های ذخیره هسته ای، تأسیسات پشتیبانی ICBMها و سیلوهای پرتاب موشک‌های قاره پیما خواهند بود. این امر به طور مجازی تضمین می‌کند که RVSN قادر به بازیابی برای شلیک موشک‌هایش نباشد. قسمت ناامید کننده ماجرا این است که تأثیرات بعد از حمله همه جانبه هسته ای احتمالاً هر دو کشور را فلج خواهد کرد و کاملاً برای بقیه جمعیت جهان ویرانگر خواهد بود. این امر قسمت دشوار فرضیه اطمینان نابودی دوجانبه (MAD) است و هیچ کشوری نمی‌تواند نابود نشدن خود را در صورت آغاز حمله تضمین دهد. در همین حال تعادل در زرادخانه های تسلیحات هسته ای توسط دو طرف نگه داشته می‌شود تا طرف مقابل را از وارد شدن به سناریویی که یک حمله پیش دستانه گزینه مطلوبی جلوه کند باز دارد.   پیش بینی تغییرات موشک های قاره پیمای روسیه از سال 2003 تا 2024 و مقایسه آن با ایالات متحده تسلیحات مرگبارتر و پیشرفته تر و قابل بقا تر از هر زمان دیگری حتی زمان رهبرانی چون گورباچف و خروشچف در زمان حاضر در RVSN بکار گرفته شده است. در حالی که قدرت آن احتمالاً هیچ وقت به دوران اوج جنگ سرد باز نمی‌گردد، ولی تنها چیزی که کاهش یافته است قدرت چند بار کمتر نابود کردن سیاره زمین برای اطمینان از پیروزی بر ایالات متحده در یک نبرد هسته ای است. با وجود موشک‌های RT-2PM2 و RS-24 که آزمایش و عملیاتی شده‌اند RVSN برای دهه‌ها به عنوان یک نیروی جنگنده هسته ای شناخته خواهد شد.   منابع   http://www.ausairpower.net/APA-RVSN-Analysis.html http://fas.org/blogs/security/2014/05/russianmodernization/ http://www.globalsecurity.org/wmd/world/russia/rt-2pm.htm http://en.wikipedia.org/wiki/RT-2PM_Topol http://en.wikipedia.org/wiki/RT-2PM2_Topol-M http://en.wikipedia.org/wiki/RS-24_Yars   همه حقوق متعلق به نویسنده و وبسایت میلیتاری می باشد
  24. در مورد بدل استالین و همچنین پسر وی تصاویری پیدا کردم که امیدوارم مورد پسند دوستان نیز قرار بگیرد.     ایشان یاکوف دوژوگاشویلی فرزند جوزف استالین هستند که در سال 1941 به اسارت نیروهای آلمانی در آمدند و بعد از مدتی زندانی بودن در اردوگاه در حالی که سعی در فرار از اردوگاه داشتند (این طور ادعا شده است) هدف تیر نگهبان قرار می گیرند و به قتل می رسند.     پسر استالین بعد از شلیک و مرگ     تصاویر سمت راست استالین رهبر شوروی و سمت چپی فلیکس دادایف بدل او هستند.     دادایف در سنین پیری و در لباس و حمایل نظامی
  25.   آدولف آیشمن یکی از اعضای SS و از مسئولان و محققین بازداشتگاه آشویتس بود. بعد از شکست آلمان نازی او توانست به آرژانتین فرار کند و تا مدت ها در آنجا زندگی می کرد. سرانجام نیروهای موساد توانستند رد او را بیابند و در یک فرصت مناسب او را ربوده و به سرزمین های اشغالی منتقل کردند. بعد دریک دادگاه از سوی رژیم صهیونیستی محکوم به اعدام و مدتی بعد اعدام شد. این تصویر از روزهای آخر زندان او در سال 1961 در زندان آیالون در سرزمین های اشغالی گرفته شده است و او در حال قدم زدن در محوطه زندان است. اطلاعات بیشتر درلینک زیر http://en.wikipedia.org/wiki/Adolf_Eichmann