[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های MR9
-
" دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در جنگ تحمیلی
با سلام خدمت دوستان بخش چهارم : مقدمه : از این پست ، بتدریج خاطرات " امیر سرتیپ علیرضا نمکی " ، خدمت دوستان ارائه می گردد : به نظر شما بزرگترین دارایی نیروی هوایی در زمان جنگ چه بود؟ در زمان جنگ نیروی هوایی، دارای هواپیماها و تجهیزات به روز، پیشرفته و با ارزشی بود، همینطور که همین الان هست اما به نظر من بزرگترین دارایی نیروی هوایی ما در زمان جنگ، «بهرام هشیار» بود. جناب هشیار در زمان جنگ فرمانده عملیات نیرو و رییس ستاد قرارگاه ویژه عملیات جنوب بود. وی بدون شک یکی از بزرگترین قهرمانان جنگ است. عملیات خیبر یکی از شاهکارهای این انسان در زمان جنگ است که تمام طراحی ها از طرحهای عملیاتهای هوایی گرفته تا پدافندی همگی کار جناب هشیار است. بهرام هشیار به جز تامکت ، خلبان تمامی پرنده های رزمی نیروی هوایی بشمار می آمد . در زمانی که تیم نمایشگاههای هوایی نیروی هوایی به جنگنده F-86، مجهز شد، هشیار یکی از رهبران این تیم بود. بعد از آن خلبان و بعد F-5 شد، سپس جزو نخستین معلم خلبانان F-4 به ایالات متحده رفت. به نظر من با توجه به وقایعی که بعد از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی اتفاق افتاد، اگر هشیار نبود، به وقایع نیروی هوایی هم نبود. وی کسی بود که قبل از انقلاب دانش رزم را آموخته و با توجه به قابلیت های درونی اش آنرا به تکامل رسانده بود. ناگفته نماند بزرگان دیگری در نیرو داشتیم که شهید فکوری یکی از آنهاست. فرماندهی با معلومات و مقتدر که نیرو را در اوج بحران های پس از انقلاب و سال نخست جنگ رهبری کرد. به شهید فکوری اشاره کردید؛ دستور این فرمانده، برای تخصیص پروازها، در آغاز جنگ چه بود؟! با آغاز حمله سراسری عراق در 31 شهریور، به فاصله دو روز یعنی روز 2مهر، شهید فکوری، طی نامه ای فوری به پایگاه بوشهر که من دستخط این شهید بزرگوار را در آن بخشنامه دیدم، دستور داد تا 60 درصد پروازها به زدن پالایشگاه ها و 40درصد دیگر را به پشتیبانی از نیروی زمینی اختصاص دهیم. البته این درصد درباره پایگاه های مختلف تفاوت داشت. به فرض مثال درباره پایگاه دزفول 40درصد برای پالایشگاه ها و60 درصد برای نیروی زمینی بود. این قضیه برای من سوال بود که چرا تمامی پروازها به انهدام قوای زرهی عراق که با سرعت در حال پیشروی بود تعلق نمی گیرد. پس از مدتی فهمیدم، براساس اطلاعات بدست آمده توسط اداره دوم ستاد ارتش که بلافاصله شهید فکوری و فرماندهان ارشد در جریان آن قرار گرفتند، پالایشگاه های عراق نه تنها سوخت و روغن مورد نیاز جامعه و ارتش بعث را تامین می کند بلکه در این زمینه صادر کننده نیز محسوب می شود. در نتیجه راهبرد به این سمت رفت که پالایشگاه ها باید از چرخه کار خارج شوند تا حرکت نیروی زمینی بعث متوقف شود و مفتخرم که بگویم خلبانان ما این مهم را به بهترین نحو به انجام رساندند. پایگاه تبریز در این میان طوفانی به پا کرد و حماسه های عظیمی در نبرد پالایشگاه ها از خود به جای گذاشت. در کنار آن دیگر پایگاه ها نیز به نوبه خود تلاش موثر و قابل تحسینی از خود به نمایش گذاشتند. هدف بعدی که همزمان با بمباران پالایشگاه ها دنبال شد، انهدام تلمبه خانه ها و چاه های نفت صدام بود تا به این ترتیب، دلارهای نفتی به سمت عراق کاهش پیدا کند. در این ماموریت نیز نیروی هوایی گل کاشت و شاهکاری ارایه کرد. در آغاز جنگ، عراق روزانه 4میلیون بشکه نفت خام تولید و صادر می کرد. پس از جلب شدن توجه نیروی هوایی ما به سمت تلمبه خانه ها، صدام بزرگترین مصیبت دوران حکومتش را تجربه کرد. در یکی از شماره های مجله «ژون آفریک» که چند ماه پس از آغاز جنگ به چاپ رسیده بود، وزیر انرژی وقت ترکیه، در مصاحبه ای گفت «350 میلیون تن نفتی که از طریق لوله نفت منطقه «زاخو»به بندر «یوموتالیک» در ساحل مدیترانه برای انتقال به نفتکش ها فرستاده می شد، به صفر رسیده است». در آن برهه تمامی تلمبه خانه های عراق از K1,K2 تا H1,H2 همگی منهدم شدند. تولید نفت عراق از 4 میلیون به 250 هزار بشکه در روز کاهش یافت. تولید مشتقات نفتی که در اوایل جنگ در حد صدور به دیگر کشورها بود، اینک به صفر رسیده بود. در همین مرحله بود که صدام برای تامین سوخت مورد نیاز ارتش، بخصوص، دست به دامن کشورهای همسایه و ابر قدرت ها شد. بنابراین کاروان کامیون های تانکر سوخت از مرز اردن، عربستان و کویت راهی مرز شرقی عراق شدند. ناگفته نماند، بعثی ها برای وارد کردن فرآورده های نفتی منتظر از کار افتادن تمام پالایشگاه نشدند و از مدتی قبل مشغول این کار شده بودند اما با انهدام تمامی پالایشگاه ها، تنها نقطه اتکای عراق، همین کاروان های سوختی بود. به همین منظور مقابله با این کاروان ها آغاز شد و شهید اصغر هاشمیان و تعدادی چند از خلبانان ما در همین راه به شهادت رسیدند.کاروان ها با توجه به اینکه در طول روز مورد حمله بمب افکن های ما قرار می گرفتند، حرکت در شب را برگزیدند. شهری بود به نام «ابدالی»که رانندگان کامیون برای تجدید قوا در آنجا اوتراق می کردند، تاکتیک ما در آن مرحله بمباران ابدالی قبل از طلوع آفتاب بود. موقعیت تقریبی چاه ها و مخازن نفتی عراق در کنار انهدام پالایشگاه ها، بمباران کاروان های حامل سوخت و زدن پل های راهبردی، به دستور فرماندهی نیرو، همزمان حمله به پادگان های نیروی زمینی ارتش بعث آغاز شد. تحلیل آن هم این بود که نفرات «جیش الشعبی» یا همان «ارتش خلقی» در همین پادگان ها تربیت شده و روانه خط مقدم می شوند. در نتیجه 54 پادگان و مرکز آموزش نیروی زمینی عراق به طور روزانه مورد هجوم سنگین بمب افکن های ما قرار گرفت که از این رهگذر عکس ها و اطلاعات شناسایی قابل توجهی نیز کسب شد. ادامه دارد ...... پی نوشت : جناب نمکی ، در فرموده هایشان از بمباران تلمبه خانه های K1 وK2 و همچنین H1و H2 ، نام بردند ، حالا سئوال اینجاست که با توجه به استقرار تلمبه خانه های H1و H2 در عمق خاک عراق ، نیروی هوایی چگونه به این عمق دست پیدا کرد ؟؟؟ چاه ها ، پالایشگاه ها و تلمبه خانه های مرزی عراق و موقعیت تقریبی تلمبه خانه های H1 و H2 2- و توجه به این جمله " تاکتیک ما در آن مرحله بمباران ابدالی قبل از طلوع آفتاب بود." ظاهراً همان تاکتیکی که IAF ، در جریان جنگ شش روزه 1967 ، علیه فرودگاه های ارتش مصر اجرا نمود .- 17 پاسخ ها
-
- 53
-
-
در این مورد هم باید یک مساله را عرض کنم که جناب " نجف" آن را بطور مستقیم تجربه کردند : بعنوان مثال ، شاید 2 یا 3 روز یا بیشتر پس از شروع عملیات والفجر8 ، در جاده " فاو- البحار" ، این جاده توسط یک یگان کوچک از نیروی های سپاه ، پدافند می شد ، شدت حملات واحدهای گارد ریاست جمهوری چنان بود که عرصه را به شکل واقعی بر نیروی های خودی تنگ کرده بود و می رفت که بر اثر فشار دشمن ، دشمن پیشروی کند که فقط حضور شهید بزرگوار " قوچانی " ( متاسفانه اسم کوچک این شهید در ذهنم نیست ) بعنوان فرمانده گردان در خط ، چنان روحیه ها را افزایش داد که تا 72 ساعت و رسیدن واحدهای پشتیبانی ، حملات واحدهای گارد دفع شد . هر چند درساعات آخر ، این شهید بزرگوار ، مورد اصابت مستقیم یک گلوله تانک قرار گرفت و به جز مشتی خاکستر ، از این شهید چیزی باقی نماند ، اما صرفاً حضور ایشان ، تاثیر خودش را برجای گذاشت . هر چند مواردی هم داشتیم که فرماندهان برای جلوگیری از ایجاد تبعات ، بعضاً بر اثر وجود شرایط خاص ، از تجهیزات استفاده می کردند . مثلاً شهید ابراهیم همت ، در یکی از عملیاتها ( که در حال حاضر حضور ذهن ندارم ) ، فرماندهی عملیات را از درون یک نفربر فرماندهی M-113 هدایت می کرد . ( به کتاب مهتاب خین ، مراجعه شود )
-
با سلام 1- البته مرور این رشادتها ، هیچ وقت تکراری نمی شود ، هرچند تلخ و گزنده باشد که طبیعت جنگ بشمار می رود . 2- یک مساله مهم هم باید عرض کنم ، درارتباط با ویدئو مورد نظر ، بنده حق نظر دادن ندارم ، عزیزانی مثل جناب نجف47 که بطور مستقیم در این حوادث حضور داشتند ، بسیار بسیار بسیار بیشتر ، امکان تشریح این مطالب را دارند و بنده و امثال بنده ، صرفاً از روی منابع ، اسناد ، تصاویر ، فیلمهای مستند و گاهی هم بازدید میدانی ( البته در زمان صلح ) ، یک تحلیل کوچکی داریم که بطور مسلم ناقص هست و همه مفهوم را پوشش نخواهد داد . 3- بررسی عملیات فوق الذکر ، دو جنبه خواهد داشت . جنبه سیاسی و جنبه نظامی که متاسفانه ، جنبه سیاسی آن بسیار پررنگ تر از جنبه نظامی آن هست . اینکه چرا اصولاً چنین عملیاتی صورت گرفت ، چرا در این موقعیت مکانی انجام گرفت ، شرایط طراحی پلان رزمی چگونه بود ، تجهیزات و امکانات چقدر مهیا بود ، ارتباط میان ارتش و سپاه برای اجرای عملیات مشترک در چه وضعیتی قرار داشت ، شرایط سیاسی چگونه بود ، چرا نظرات مسئولین جنگ درارتباط با نحوه رفتار با صدام و ادامه جنگ ، متفاوت بود ، شرایط بین المللی در چه وضعیتی قرار داشت و صدها عامل دیگر . 4- بنابراین ، اصولاً صحبت در ارتباط با این عملیات ، نیاز به یک بررسی مفصل دارد که شاید بیان بعضی از جنبه های آن صلاح نباشد ، مخصوصاً در این شرایط ، که همان بازیگران سیاسی - نظامی دهه شصت ، در مناصب دیگری، قرار دارند و ممکن است ، پخش بعضی مطالب ، بیشتر موجب بروز تنش شود . شاید در آینده ای دور ، یک بررسی خلاصه ، بااستفاده از منابع منتشر شده و قابل دسترس و مجاز ، انجام شود .
-
با سلام این سه جمله انتخابی شما ، به اصطلاح ، سه جمله طلایی هستند که دربرآوردها ، بدان توجه نمی شود ، اما در هدایت تحلیل ها بسمت یک نتیجه درست، بسیار حیاتی هستند . در حقیقت ، با این فرموده شما یک مقدار موافق نیستم . خرید پرنده رزمی ( نه فقط رهگیرها ، بلکه تعداد قابل توجهی بالگرد و پرنده های بال ثابت پشتیبانی نزدیک زمینی ) نقش بسیار بسیار مهمی در افزایش بازدارندگی متعارف ایفا می کنند . بطور مسلم ، بهبود قدرت دفاعی ، رابطه مستقیمی در افزایش بازدارندگی متعارف دارد . همین چند سال پیش ، در مجله صنایع هوایی ، با ارائه فرمول های ریاضی ، اثبات کرده بودند که ایران به .... تعداد پرنده پشتیبانی نزدیک نیاز دارد . بعنوان مثال ، راهبرد ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی افزایش قدرت نیروی هوایی ایران در دهه هفتاد میلادی ، بدون تعارف ، استراتژی و تفکر درستی بوده . کشور ایران ، کشوری هست پهناور و حوزه های جغرافیایی متنوع از کویر و جنگل تا حوزه های کوهستانی و صعب العبور و جاده های محدود ، در چنین شرایطی ، سرمایه گذاری بر روی ایجاد یک قدرت هوایی ، عاقلانه ترین و منطقی ترین سرمایه گذاری محسوب می شود ( البته در کنار توجه به سایر بخش ها ) همین مساله ، در کنار حمیّت دینی و ملی ایرانی ، ترمز صدام را کشید و اگر به مانند عراق ، دسترسی کافی به منابع تجهیزاتی داشتیم ، بعید می دونم ، جنگ به سال سوم می کشید . آمریکایی ها بخوبی نقطه ضعف ما را دیده بودند . بخصوص در حوزه نقاط کور راداری و پیشنهادخرید حداقل 10 فروند آواکس که بعلت مخالفت کنگره به 6 تا 7 فروند کاهش پیدا کرد ( کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان )
-
با سلام خدمت دوستان هدف : پایتخت خرس بزرگ در دوم اکتبر 1941 ، گروه ارتشهای مرکز ، با متمرکز کردن 14 لشکرزرهی و 8 لشکرمکانیزه ، خود را برای انجام " عملیات طوفان " آماده نمود . براساس طرح ریزی های انجام شده ، پایتخت اتحاد شوروی ، از شمال با واحدهای زرهی هوپنر واز جنوب توسط یگانهای زرهی گودریان مورد حمله قرارگرفته ومحاصره می گردید و این یگانها ، پس از تصرف و تامین اهداف خود ، می بایست در شرق مسکو ، با یکدیگر الحاق می نمودند . با شروع عملیات ، ارتشهای تحت فرمان ژنرال تیموشنکو ، ( ارتشهای سوم ، سیزدهم ، چهل وسوم و پنجاهم ) در یک " دیگ بخار" بزرگ در اطراف " ویازما" و " بریانسک" به دام افتادند و درنهایت در 12 اکتبر 1941 ، یعنی ده روز پس از شروع حمله ، 663000 اسیر و 1200 دستگاه تانک ، تقدیم ورماخت گردید .
- 406 پاسخ ها
-
- 23
-
-
با سلام - برای مرور مجدد ، بد نیست . :rose: http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=415101 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=431931 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=431976 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=432123 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=441832 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=442173 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=442203 . http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=444674 http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=446535
-
باید هویت ایشان مشخص شود ،چون براساس فرموده های جناب " کوثری " ، بعد از شروع عملیات ، عزیزان اطلاعات - رزمی ، اسناد و مدارکی را از مقرهای فرماندهی ارتش عراق بدست آورده بودند که مشخص بود ، ارتش عراق از قبل ، اطلاعات لازم را داشت و این مساله به چند ماه پیش برمی گشت . ولی بازهم بر اساس فرموده ایشان ، اگر حتی یک درصد احتمال لو رفتن عملیات بود ، به هیچ عنوان دستور صدور شروع عملیات داده نمی شد . پی نوشت : کاری به مسائل سیاسی و جناح بندی های که امروز در جامعه ما وجود دارد و به مانند موریانه ، دارد ارزشهای جنگ تحمیلی را از درون از بین می برد ندارم ، ولی فقط بررسی فتوای حضرت امام (ره) به رزمندگان در خصوص استفاده از کلاه خود در میدان نبرد برای حفظ جان ، خودش گویای این هست که فرماندهان ، برای جان تک تک عزیزانی که با هدف دفاع از کشور راهی جبهه شده بودند ، ارزش قائل بودند . این نظر شخصی بنده است ، این شکل موارد مطرح شده ، ظاهراً از روی قصد و غرض سیاسی است . در حالی که همه می دانیم ، وضعیت نظامی کشور در آن سالها ، به چه شکلی بوده و برای تهیه تجهیزات در چه تنگناهایی قرار داشتیم . برای بررسی چرایی طراحی و اجرای این عملیات ، علت لو رفتن عملیات ، چرایی عدم اطلاع فرماندهان از اینکه عملیات لو رفته و سایر موارد ، نیاز هست تا به اسناد و مدارکی دسترسی داشته باشیم که مطمئناً تا سالها در حالت طبقه بندی خواهند بود و منتشر نخواهند شد . دوستان مدیریت ، این تاپیک را به بخش جنگ و تاریخ ( جنگ تحمیلی ) منتقل کنند /MR9
-
با سلام در این زمینه حرف و حدیث زیاد هست ، ولی بر صدق گفتار خودتون باید به یک منبع معتبر ، استناد کنید .
-
طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی
MR9 پاسخ داد به rezatizi تاپیک در گالري نيروي هوايي
آرش جان ، :winking: :winking: شلیک موفق 8 تیر موشک فونیکس و الی ماشا.... ، افتخارات متعدد در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران . انشا... هر جا که هستند سلامت و پیروز باشند :winking: :winking: :rose: :rose: :rose: -
" دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در جنگ تحمیلی
با سلام در ارتباط با عملکرد نسخه D جنگنده / بمب افکن فانتوم در IAF و سپس IRIAF ، مطالب گفتنی بسیار است و از حوصله این تاپیک خارج ، با این حال برای اینکه از حوزه عملکرد و بیلان رزمی این پرنده دوست داشتنی جدا شده و به اصل ماجرا بپردازیم ، لازم است که به دو مطلب پرداخته شود : 1- براساس اسناد شرکت مک دانل داگلاس ، قرارداد منعقده میان این شرکت و دولت ایران به شماره N000-19-67. C0095 ، شامل شانزده فروند هواپیما می گشت که شماره سریال ساخت آن بشرح ذیل بود : مرحله نخست قرارداد : F-4D -35-MC 67-14869 TO 67-14676 شامل هشت فروند هواپیما F-4D -36-MC 67-1487 TO 67-14884 شامل هشت فروند هواپیما مرحله دوم قرارداد : F-4D -37-MC 68-6904 TO 68-5911 F-4D -39-MC 68-5912 TO 68-5919 لازم به ذکر است که مک دانل داگلاس ، جمعاً 825 فروند نسخه D را تولید نمود که سهم ایران از این تعداد ، 16 فروند بود . 2- در ارتباط با سامانه AVQ-9 ZOT BOX ، دوست بسیار عزیز ، جناب F-14AA ، مطلب بسیار ارزشمندی را ارائه کرده بودند که مطالعه آن در این تاپیک ، بطور مسلم اذهان را برای پستهای بعدی ، آماده می کند : با معرفی سامانه نوظهور هدایت لیزری بمب و نمایش موفقیت آمیز آن در جنگ ویتنام در پایان دهه 60 میلادی ، نیروی هوایی ایران را برآن شد تا این سامانه را برای فانتومهای تازه خریداری شده F-4D خود سفارش دهد, با دور از دسترس بودن سامانه های پیچیده و مدرنتر AN/AVQ-10 Pave Knife, ایران موفق به کسب موافقت برای سامانه قدیمیتر اما هنوز دقیق و موثر AVQ-9 Pave Light/Paveway معروف به Zot Box میگردد, فانتومهای D بتدریج آپگرید شده و به سامانه لیزرگذار زات باکس و سامانه جستجو و ردیابی فروسرخ مجهز گردید, این آپگرید در نیمه راه توسط آمریکا متوقف گردید. در سامانه Zot Box تلسکوپ لیزرافکن بر روی لبه داخلی کاناپی کابین عقب متصل میگردد و خلبان قادر به جهت دادن آن به سمت هدف و دیدن تصویر هدف با زوم بالا برروی صفحه نمایش خود میباشد. ماموریتهای بمباران لیزری معمولا توسط دسته دو فروندی شامل فانتوم لیزرگذار و فانتوم بمب افکن مجهز به بمبهای لیزری نظیر GBU-10 میباشد که بمبهای معمولی سقوط آزاد بودند که به کیت لیزری شامل سر جستجو کننده لیزر و بالچه های هدایت کننده بمب مجهز بودند. هواپیمای هدف گذار معمولا با پرواز در ارتفاع بالا و چرخش برفراز منطقه, مرکز هدف را با لیزر علامت گذاری میکند, پس از آن هواپیمای بمب افکن با عبور از منطقه بمبهای هوشمند خود را رها کرده که سر جستجوگر با یافتن لیزر برروی هدف بکمک بالچه های خود با دقت بسیار بالا هدف را مورد اصابت قرار میدهد. در این سامانه هواپیمای لیزر گذار تا لحظه اصابت بمب مجبور به ادامه پرواز بر فراز هدف و حفظ نشان لیزر برروی آن است, پرواز در ارتفاع بالا و سرعت و جهت یکنواخت این فانتومها را اهدافی آسان برای سامانه های موشکی مستقر در منطقه تبدیل میکرد و خسارات سنگینی را به ناوگان فانتومهای لیزر گذار ایران تحمیل کرد، بطوری که این ماموریتها بجز موارد خاص متوقف شد. بدلیل ماهیت ماموریت, این پرواز باید در پناه هواپیماهای سرکوب کننده رادار SEAD انجام گیرد که بدلیل فقدان این تایپ از هواپیما ، دسته های بمباران ، بدون محافظ و تنها با نصب غلاف اغتشاش کننده ECM نظیر ALQ-101 انجام میگردید. ایران در زمان ریاست جمهوری کارتر تمایل خود را برای خرید فانتومهای Wild Weasel F-4G مطرح نمود که این تقاضا بلافاصله رد شد. از دیگر نقاط ضعف این هواپیما عدم توانایی خلبان کابین عقب برای ایجکت است, در مواقع اضطراری خلبان لیزر گذار کابین عقب قبل از خروج اضطراری مجبور به بازکردن تلسکوپ زوت باکس از روی لبه کاکپیت قبل از ایجکت است. نمای شماتیک "سبد لیزری " برای اجرای حملات دقیق ( جزوه آموزشی نیروی دریایی ایالات متحده، 1972) پی نوشت : مطالعه تاپیک ذیل هم برای آگاهی از یکی از موفقترین حملات لیزری تاریخ نظامی ، مفید به فایده خواهد بود . http://www.military.ir/forums/topic/28423-حمله-به-تان-هوا-نخستین-ماموریت-موفق-مهمات-هوشم/?p=407128- 17 پاسخ ها
-
- 52
-
-
با سلام مجدد کاملاً درست می فرمایید ، ولی مبحث بسیار جدی آینده نگری ، برنامه ریزی ، تغییر در سیاستها به محض تغییر دولتها و صدها عامل دیگر ، موجب شده تا این مساله به یک پاشنه آَشیل بسیار جدی برای ما تبدیل شود که جبران آن با توجه به گستردگی و تنوع تهدیدها و همچنین نزدیک بودن آن ، در زمان کوتاه ، سخت به نظر برسد .
-
با سلام - درحقیقت اعتقاد دارم ، این خطر بسیار بزرگتر از قبلی هست که حتی داشتن چنین تسلیحاتی ، در مقابل آن بازدارندگی ایجاد نمی کند . یک کتابی هست درباره وضعیت نیرویی ارتش ایالات متحده در قرن 21 . بوضوح این مساله در آن ذکر شده . اینکه چند سال پش ، رهبری در یک جمعی ، از واژه " بازدارندگی (دفاع ) پیشگیرانه " صحبت کردند ، موید همین امر هست . باید قبول کرد ، همانطور که فرمودید ، وضعیت ما به مانند رژیم اشغالگر قدس یا عراق نیست ، به همان نسبت ، نوع برخورد با ما هوشمندانه تر و متفاوت تر هست . بله - کاملاً - شاهد مثال آن هم ، پاکستان است که این کشور با تهدیدات متنوعی روبروبوده که یکی از انها هند ، یکی از انها افراط گرایی و..... هستند . اما نکته اینجاست که درحوزه بازدارندگی سخت ، ترکیبی از بازدارندگی متعارف- نامتعارف درکنار ایجاد بازدارندگی نرم و نیمه سخت ، مثمر ثمر خواهد بود . این مساله در کشور ما نادیده گرفته شده و در محاسبات ، قرار نمی گیرد . به مانند فرموده شما ، بنده هم معتقدم سلاح هسته ای می تواند بازدارندگی ایجاد کند ، اما به تنهایی ( قرار دادن همه تخم مرغ ها در سبد هسته ای ، موشکی و... ) خیر .
-
با سلام کاملاً - ایجادبازدارندگی در مقابل ایالات متحده ( بر فرض ادامه خصومتها )به یک ساختار درست و برنامه ریزی شده در همه حوزه ها نیاز دارد که بررسی آن در این تاپیک مقدور نیست .
-
با سلام ، حالا اگر این حملات محدود ، نیابتی ناهمتراز باشد ، چه تحلیلی وجود دارد ؟؟ (مهندسی معکوس بلایی که بر سر رژیم صهیونیستی آمد از 1982 و نقطه اوج آن در 2006 و.... اینجاست که همان بحث قدیمی توسعه متوازن پیش کشیده میشود . مشخصاً به همین شکل هست ، ولی اگر دشمن ، دیگر تمایلی به تهاجم همه جانبه نداشته باشد، مساله چگونه تحلیل می شود ؟؟ ( تغییر دکترین و استراتژی نظامی دشمن برای ایجاد یک تهدید جدید ) نکته بسیار دقیقی را فرمودید ، توانمندی های متعارف . مشخصاً توانمندی های متعارف ، صرفاً در حوزه موشکهای بالستیک خلاصه نمی شود و تمامی رسته های نیروی مسلح را در بر می گیرد . یکی از اشکالات مهم توافق که بنده روی آن بشدت حساسیت دارم ، بحث بازرسی هاست که تیم محترم مذاکره کننده ، ظاهراً تمایلی به انتشارمفاد آن ندارد . تجربه تلخ عراق در این زمینه ، کاملاً واضح، عیان و روشن هست .
-
با سلام مجدد بله ، مساله را می شود به این شکل هم فرض و تحلیل کرد ، البته با این تبصره که به مانند برخی برنامه های تولید سلاح هسته ای در سایر کشورها ، برنامه های موازی هم وجود داشته باشد . چون حداقل ، تبدیل ذخایر اورانیوم ذخیره شده ، به حجمی که متناسب برای استفاده در کلاهک های جنگی باشد ، بشدت هزینه بر و زمان بر هست. وجود و نشان دادن توانایی های بالقوه ، خوب هست ، اما در زمانیکه شرایط جنگی بوجود می آید ؛ دیگر توانمندی های بالقوه ، تاثیر چندانی نخواهد داشت و این توانمندی های بالفعل ( بطور مثال موشکهای آماده شلیک مسلح به کلاهکهای هسته ای ) است ( به مانند شرایط هند و پاکستان ) که بازدارندگی موثری ایجاد می کند .
-
با سلام اسکای هاوک عزیز - همه این استدلال قبول ، اما ، جمله مشخص شده ، یک ایراد اساسی دارد و آن زمان مورد نیاز برای تولید کلاهک هست . این زمان را براساس آنچه که فرمودید " اگر تهاجمی رخ میداد" از کجا باید بدست آورد . یک تجربه تاریخی ، (جنگ شش روزه 1967) نشان میدهد ، IDF ، از قبل شروع جنگ ، حداقل 6 تا 13 مهمات هسته ای تاکتیکی هواپرتاب را آماده کرده بود ، نه اینکه منتظر نشسته تا اعراب حمله کنند و بعد شروع به ساخت نماید . این بخش یک مقداری منطقی به نظر نمی رسد . اگر قرار به تولید چنین کلاهک هایی هست ، این کار ، یعنی فرآیند طراحی ، ساخت و تطبیق آن با موشکهای بالستیک و یا مهمات هواپرتاب تاکتیکی ، قبل از شروع تهاجم باشد .
-
با سلام 1- دقت بفرمایید ، هدف بنده این بود که برای بررسی وجود یا ساخت تسلیحات هسته ای ، دو مبحث اخلاق جنگ ( چون حتی جنگها هم در چهارچوب یک مفهوم اخلاقی قرار می گیرند ) و اهدافی که کشورها ، از ساختن چنین سلاحی ، دنبال می کنند ، جدا شود . چون هر کدام از این دو مورد به مانند دو خط موازی هستند که هیچ گاه به هم نمی رسند و این بحث تا ابد ادامه خواهد داشت . بنابراین باید این دو را ازهم جدا نمود . بدین معنی که : اگر استفاده از تسلیحات هسته ای ، اخلاقی هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت . اگر استفاده از تسلیحات هسته ای ، اخلاقی نیست ، یک تحلیل دیگر وجود خواهد داشت . اگر ساخت و استفاده از تسلیحات هسته ای ، برای ایجاد بازدارندگی فعال ( استراتژی ضربه نخست ) هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت . اگر ساخت و استفاده از تسلیحات هسته ای ، برای ایجاد بازدارندگی بر اساس استراتژی ضربه دوم ، هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت . 2- مورد دوم شما را متوجه نشدم ولی بازهم باید تفاوت بین کاربرد این سلاح علیه واحدهای نظامی دشمن در صحنه نبرد ( بطور مثال ، سناریوهای ناتو برای متوقف کردن ستون های زرهی پیمان ورشو ) را از هدف قرار دادن غیر نظامیان برای تسریع تصمیم گیری حریف برای تسلیم شدن ( بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی ) را در نظر گرفت و هر دو را جداگانه بررسی کرد -- تاثیر کاربرد آنها برعلیه واحدهای نظامی دشمن در میدان نبرد ( بلحاظ تاثیر بر روند جنگ از دو دید اخلاقی و تاکتیکی ) -- تاثیر کاربرد آنها برعلیه جمعیت غیر نظامی دشمن ( بلحاظ تاثیر بر روند جنگ از دو دید اخلاقی و راهبردی ) 3- در مورد تاثیر سرمایه گذاری بر روی مفهوم مورد نظر شما ، هم باید آن را بصورت جداگانه بررسی کرد و به نظرم ، ارتباطی به موضوع این تاپیک ندارد . پی نوشت : درارتباط با بند دوم ، به هیچ عنوان تاثیر استفاده از یک سلاح هسته ای را نمیشود با مهمات متعارف مقایسه کرد انرژی حاصل از یک انفجار هستهای بصورت زیر به بخشهای مختلف انفجار مربوط میشود: 1- حدودا 50% انرژی بصورت موج انفجاری یا موج مکانیکی اثرات مخربی را روی ساختمانها ، بناها و تأسیسات میگذارد. 2- سی و پنج درصد انرژی بصورت تشعشع حرارتی ظاهر میشود و معمولا حرارت محیط انفجار هستهای تا میلیونها درجه میرسد. 3- تا شعاع 5 کیلومتری انفجارهای هستهای حرارت جهنمی دارند، بطوری که همه چیز در این محیط ذوب میشود. 4- اثر تشعشع هستهای که 15% انرژی انفجار را به خود اختصاص داده بصورت ذره آلفا ، ذره بتا ، اشعه گاما و نوترون های سریع در محیط پخش میشودکه به علت بالا بودن نیم عمر آنها ، مدتهای طولانی در محیط باقی میماند. حالا این را با یک انفجار متعارف مقایسه کنید که تشعشع محیطی ندارد ( دقیقاً به مانند فلسفه طراحی مهمات نوترونی که بدون آسیب زدن به محیط فیزیکی ، تمامی موجودات زنده را از میان می برد ) محدوده مرگبار یک بمب 16 تا 22 کیلوتنی
-
با سلام اگر حقیقتاً پیرو ولایت هستید ، خط فکری ایشان ، خطاب قرار دادن دیگران با القاب آنچنانی نیست . جنابعالی آزادید که عقیده خودتون را بفرمایید ، اما بدون توهین و برچسب زدن به دیگران . توصیه می کنم ، پست نخست این تاپیک را مجدداً مطالعه بفرمایید . یک مساله هم در این عبارت شما : "نه بچه بسیجی هستید نه منطق دو دوتا رو متوجه میشید" "بچه بسیجی بودن "، نه به نوع پوشش ، نه به اندازه محاسن ، بلکه به عمل هست . هرکسی هم به افتخار بسیجی بودن نمی رسد ، علاوه برآن ، تعریف جدید بسیج را حتماً از معاونت نیروی انسانی " نمسا " ( نیروی مقاومت بسیج سپاه انقلاب) درخواست بفرمایید ، یک جزوه حدوداً 90 صفحه ای هست که شرایط را بطور کامل معرفی کرده. جنابعالی ، در پست ماقبل آخر ، به جناب دکتر صالحی ، بعنوان یک دیپلمات ، دانشمند و متخصص ، توهین کردید و این مساله تحمل نمی شود. اگر استدلال منطقی دارید ، یا ا.... ، درخدمت هستیم . منطق برنده ترین سلاحی است که انسان به شکل ذاتی ، ان را با خودش حمل می کند
- 298 پاسخ ها
-
- 14
-
-
با سلام دوستان دقت کنند : 1- مباحث اخلاقی و حقوقی استفاده از سلاح های هسته ای را باید از مباحث راهبردی جدا کرد ( هرچند به هم ارتباط هم دارند ) 2- میان سلاح های هسته ای تاکتیکی ( هدف قرار دادن واحدهای نظامی در میدان نبرد ) و تسلیحات هسته ای راهبردی ( برای هدف قرار دادن مراکز جمعیتی ، اقتصادی و سیاسی و... ) باید تفاوت قائل شد . 3- باید نسبت هزینه - فایده ساخت و استفاده از چنین سلاح هایی را بطور کامل و نه بصورت خلاصه ، بررسی کرد . تا این مفاهیم ، جدا نشوند ، مساله اصلی قابل بررسی نخواهد بود و در حقیقت مجدداً تمامی موارد ذکر شده در تاپیک ذیل ، تکرار می شود http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=415087
-
جایگاه زرهی ایران در منطقه تاپیک جامع بررسی جایگاه زرهی ایران در آسیای جنوب غربی
MR9 پاسخ داد به RedArmy تاپیک در تانک
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت دوستان براساس هماهنگی های به عمل آمده با جناب گوبلز و سایر عزیزان دست اندر کار این مجموعه ، قرار براین است که مبحث بسیار جذاب جایگاه زرهی ارتش پاکستان در منطقه مورد بررسی قرار گیرد اگر عزیزان تمایل داشته باشند ، ابتدا شرح نسبتاً مختصری از موقعیت جمهوری اسلامی پاکستان ارائه شده و علل درگیری طولانی مدت آن با همسایه شرقی اش ، به اختصار توضیح داده می شود . پس از آن دوستان عزیز ، حوزه صنایع زرهی پاکستان و تجهیزات آن را مورد بررسی قرار خواهند داد و سرانجام ، چهار نبرد زرهی میان دو کشور در جریان زد و خوردهای 1947، 1965 و 1971 ، تشریح خواهد شد . امید است ، مورد توجه دوستان قرار گیرد ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- کشور پاکستان با نام رسمی "جمهوری اسلامی پاکستان" یک واحد سیاسی در جنوب غربی آسیا به پایتختی اسلام آباد بشمار می رود. این کشور در جنوب ، یک مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عمان و از غرب با جمهوری اسلامی ایران ، از شمال با جمهوری اسلامی افغانستان ، از شرق با هند ، و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هممرز است . با این حال ، دو کشور همسایه هند و پاکستان ، سالهاست بر سر ناحیه کشمیر درگیرهستند و هر دو کشور به شکل جداگانه ، بخشهایی از این منطقه را اداره می کنند . مساحت جمهوری اسلامی پاکستان معادل ۸۰۳، ۹۴۰ کیلومتر مربع بوده ، که حدوداً معادل مجموع پهناوری کشورهای فرانسه و بریتانیا است. نواحی شرق آن بر روی بامواره هند و نواحی غربی و شمالی بر روی بامواره ایران و حوزه جغرافیایی اوراسیا قرار گرفتهاست. این واحد جغرافیایی ، ۱۰۴۶ کیلومتر (۶۵۰ مایل) مرز آبی با دریای عرب از سمت جنوب ، از غرب با ۵۲۳ کیلومتر (۳۲۵ مایل) و از طرف شمال شرق با چین ۲۹۱۲ کیلومتر (۱۸۰۹ مایل) از طرف شرق با هند و ۹۰۹ کیلومتر (۵۶۵ مایل) از طرف جنوب غرب با ایران مرز زمینی را داراست . اقلیم این کشور ، بدلیل موقعیت قرار گیری آن بسیار متنوع بوده و از زمستانهای سرد و تابستانهای گرم در شمال و آب و هوای معتدل درجنوب که متأثر از تأثیر اقیانوس هند است ، بهره می برد . پاکستان از پنج ایالت، یک منطقه خودمختار قبایلی، یک منطقه فدرال پایتخت (اسلامآباد) و دو منطقه مربوط به جامو و کشمیر تشکیل شدهاست. منطقه زرد رنگ - ایالت بلوچستان به مرکزیت کویته منطقه بنفش رنگ - ایالت خیبر پختونخوا به مرکزیت پیشاور منطقه آبی زنگ - ایالت پنج آب ( و نه پنجاب ) به مرکزیت لاهور منطقه سرخ رنگ - ایالت سند به مرکزیت بندر کراچی منطقه سفید رنگ - منطقه فدرال پایتخت- ناحیه پایتختی اسلام آباد منطقه سبز رنگ - منطقه خودمختار قبایلی منطقه فیروزهای رنگ - منطقه کشمیر پاکستان /جامو و کشمیر آزاد، به مرکزیت مظفر آباد منطقه سیاه رنگ - ایالت گلگت پلستان به مرکزیت گلگت ایالت بلوچستان و ایالت خیبر پختونخوا (سرحد شمال غربی)، خود نیز دارای مناطق خودمختار قبایلی هستند که به اصطلاح (Provincially Administered Tribal Areas –PATA) نامیده می شوند . وضعیت سیاسی : پس از استقلال پاکستان از هند و یا به عبارتی دیگر ، جدایی این دو از یکدیگر ، یکی از زمینه های همیشگی چالش میان دو کشور فوق ، موضوع کشمیر بشمار می آید که تا کنون منجر به سه جنگ بزرگ بین دو کشور شده است . بطور کلی ، کشمیر برای دوطرف ، به چند دلیل اهمیت دارد : 1-جایگاه برتر ژئواستراتژیکی کشمیر ، جای گیری در قلب آسیای جنوبی و واقع شدن میان سه کشور چین ، هند و پاکستان 2- سرچشمه گرفتن پنج رود بزرگ پاکستان از کشمیر 3- قرار داشتن شاهراه اصلی ارتباطی – نظامی قراقروم (کاراکروم) در کشمیر 4- وجود ارتفاعات شمال کشمیر که بسان یک خط پدافندی طبیعی ، برای هندی ها اهمیت خواهد داشت . کارشناسان نظامی براین باورند که هر نیرویی که بتواند بر کشمیر چیره گردد ، به این توانایی خواهد رسید که بر تمامی هند چیره گردد . شاهراه نظامی- اقتصادی کاراکروم ( قراقروم ) که درحقیقت بطور همزمان ، قلب و ریه پاکستان محسوب می شود دایره نخست ، گذرگاه استراتژیک خیبر بعنوان مبداء و دایره دوم ، اسلام آباد ، بعنوان مقصد این شاهراه و بلعکس ، محسوب می شوند اهمیت این شاهراه ، دریکی از نبردهای زرهی دو کشور ، بخوبی به اثبات رسید که در صفحات بعد ، آن را مطالعه خواهید نمود . کشمیر ، هند و پاکستان : این ناحیه ، پیش از استقلال هند از بریتانیا در سال 1947 و جدایی دو کشور از یکدیگر ، نیز مساله ای چالش برانگیز بشمار می رفت . کشمیر ، جایگاهی است کوهستانی که در شمال باختری شبه قاره هند و در دامنه ارتفاعات هیمالیا جای گرفته است . گستره این ناحیه 212 هزار کیلومتر مربع است که در شمال غربی آن ، رشته کوه های قراقروم قرار دارد . در سال 1947، انگلیسیها ، با بخش بندی این ناحیه ، برنامه ویژه ای را پیاده نمودند که بحران کشمیر از آن زمان پدیدار گشت . آنها با دادن اختیار به امارت نشینها ، به آنان گوشزد نمودند که به میل خود می توانند به یکی از دو کشور جدید التاسیس هند یا پاکستان بپیوندند . با توجه به اینکه بیشتر مردم کشمیر ، مسلمان هستند ، پیوست آنها به پاکستان ، آسانتر می نمود ، اما ارتش پاکستان به کمک عشایر محلی ، موفق شد تا شهر " سری نگر" را تصرف نماید . ارتش هند نیز به استناد " قانون استقلال " و براساس نامه ای که به لرد مونت باتن ارسال شده بود ، ارتش خود را وارد کشمیر نموده و به مبارزه با عشایر تحت حمایت پاکستان پرداخت . این روند از سال 1948 تا 1954 بطور مرتب ادامه پیدا کرد و همین امر زمینه ساز ساز دوجنگ در سالهای 1965 و 1971 میان این دو کشور گردید . انشاا... ، پس از معرفی مبسوط صنایع و وضعیت زرهی ارتش پاکستان توسط سایر عزیزان ، نبردهای زرهی این کشور با هند ، تقدیم خواهد شد ........ پی نوشت : پاکستان ، بلحاظ شکل کشور ( یک مسطتیل ایستاده ) از منظر ژئواستراتژیک و ژئومیلیتاری ، جزء نامناسب ترین کشورها بشمار می آید ( به مانند کشور شیلی در آمریکای جنوبی ) . اینگونه کشورها ، بدلیل طول زیاد و عرض کم ، اصولاً بدلیل نداشتن عمق استراتژیک جغرافیایی ، بلادفاع محسوب می شوند و تنها وجود یک عامل ، نظیر تسلیحات هسته ای ، انها را از فروپاشی کامل و هرج و مرج غیر قابل کنترل ، محفوظ نگاه داشته است . هرچند ، در بلند مدت ، چاره ای برای آن وجود ندارد .- 547 پاسخ ها
-
- 69
-
-
با سلام خدمت دوستان از گروهبانی مدرسه نیروهای ویژه تا افسر اطلاعاتی نیروی دلتا برش کوتاهی از کتاب ارزشمند " از پلی می تا طبس" نوشته سرهنگ دلتا ، چارلی بکویث : ایش ( ایشیموتو) ، برای نخستین بار ، هنگامی که فرمانده مدرسه نیروی های ویژه بودم ، مورد توجه من قرار گرفت . در نخستین روز کاری و حتی قبل از اینکه کلاه کارم را روی میز قرار دهم ، متوجه نامه ای روی میز اتاق شدم . اما بدان توجهی نکرده و آن را در جیبم گذاشتم . بعد از ظهر ، زمانی که نامه را باز کردم ، متوجه شدم که نماینده درجه داران ارشد مدرسه و مسئول کمیته اطلاعاتی یگان ، این نامه را نوشته است . این نامه 5 صفحه ای که بسیار خوش خط نوشته شده بود ، بیان کننده تفکرات نویسنده درباره برنامه های آموزشی مدرسه بشمار می رفت . بخوبی متوجه شدم که این گروهبان یکم ، بخوبی می داند که درباره چه چیزی صحبت می کند و اینکه او ، وقت زیادی برای بیان نظراتش صرف کرده است . این نامه با جمله " با احترامات فائقه ، سرگروهبان وید ایشیموتو " امضا شده بود . وید در هاوایی متولد شده بود و مهارت زیادی در رزم تن به تن داشت ، به جودو عشق می ورزید و زمان زیادی برای طی گذراندن واحدهای درسی در حوزه هنرهای نظامی صرف نموده بود . ماهها بعد ، زمانی که در مرکز عملیات اضطراری وزارت امورخارجه بودم ، دو افسر ارشد پنتاگون ، چنین به من گفتند که : " چارلی ، ایشیموتو ، آدم باهوش و جالبی است و جای تاسف است که وی ، تنها یک گروهبان است " این مساله مرا به فکر فرو برد و بلافاصله طی یک مکاتبه با ستاد نیروی زمینی ، امکان ترفیع وی را از یک درجه دار ارشد به یک افسر ارشد با درجه سروانی ، جویا شدم . نکته جالب اینجا بود که فقط طی دوماه به ایشیموتو ترفیع داده شد و او با درجه سروانی ، تبدیل به مرد شماره 2 بخش اطلاعاتی دلتا گردید . پی نوشت : وجود یک فرمانده باهوش و زنجیره فرماندهی انعطاف پذیر ، گاهی ، استعدادهای ارزشمندی را در محیط خشک و رسمی یک سازمان نظامی ، بوجود می آورد .
- 406 پاسخ ها
-
- 21
-
-
-
" دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در جنگ تحمیلی
با سلام خدمت دوستان ورود شبح سری D : مرگ نابهنگام "کندی" و آغاز حکومت "لیندون جانسون" سرآغاز بهبود روابط ایران و ایالات متحده آمریکا در تمام زمینه ها ، بخصوص در حوزه مبادلات تجاری بشمار می رفت . پهلوی دوم در دوران حکومت "جانسون" دو بار در سالهای 43 و 47 به طور رسمی از ایالات متحده آمریکا بازدید نمود و مورد استقبال قرار گرفت. اما به رغم گرمی روابط مابین "محمدرضا " و "پرزیدنت جانسون" ، دو کشور ، بر سر خرید جنگ افزار ، اختلاف نظرهایی زیادی داشتند، چرا که علاقه وی برای خرید تسلیحات مدرن ، تقریباً پایان ناپذیر محاسبه شده بود . به همین دلیل ، نیّات وی در کنگره ایالات متحده بسیار مورد تردید قرار گرفت و تقریباً مخالفتهای گسترده ای برای فروش تسلیحات بیشتر به ایران ، وجود داشت . با این حال ، در تابستان 1345 ، پهلوی ، به دوست قدیمی خود "روزولت" متوسل شد و در مذاکرات سه ساعته با او از روش آمریکاییها در بی توجهی به خواسته هایش گله کرد و گفت: از این که مانند بچه های مدرسه با او رفتار میشود، خسته شده است. " سرانجام پس از مذاکرات طولانی و به رغم مخالفتهای چند تن از سناتورها که در راس آنها "ویلیام فولبرایت" رییس کمیته خارجی سنای آمریکا قرار داشت، دولت "جانسون" با فروش دو اسکادران هواپیمای "اف ـ 4" و جنگ افزارهای دیگر تحت شرایطی موافقت کرد. در نتیجه این موافقت ، قرارداد تحویل نخستین سری 32 فروندی ، از جنگنده- بمب افکن های F-4D در یک بازه زمانی دو ساله، یعنی تا سال 1968 میلادی ، (1349-1347) با موافقت کنگره ، میان دولت ایران و شرکت سازنده آن ( مک دانل داگلاس ) منعقد گردید . این خبر ، یعنی دریافت فانتوم ها توسط ایران برای نخستین بار در آبان سال 1346 و در روزنامه های کشور منتشر شد و نخستین دسته 16 فروندی از گونه D در 27 شهریورماه 1347 ، بلافاصله بخدمت IIAF در آمدند . پس از آنکه نخستین سری فانتوم ها وارد خاک ایران گردید ، بلافاصله سازماندهی آنها در پایگاه های مختلف شکاری آغاز گردید و براساس مقررات موجود ، فانتوم های مدل D با شماره سریال های مشخصی به ثبت رسیدند . براساس مندرجات کتاب " تاریخ نبردهای هوایی " جلد نخست و طبق سند شماره 52-108-02-1401 معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی ، از 32 فروند فانتوم D خریداری شده ، 5 فروند تا آغاز درگیری ها با عراق در شهریور 1359 ، بدلایل مختلف ، از لیست موجودی نیروی هوایی ارتش حذف شدند . این سقوط ها ، به شرح ذیل ، به ثبت رسیده است : نخستین شبح سری D به هدایت سروان خلبان نیکفرجام و به کمک خلبانی محسن چینی ساز ، به سریال 603-3 ، در 25 سپتامبر 1969 ، بعلت نقص در سیستم هیدرولیک ،دچار سانحه شد و دو خلبان فانتوم فوق الذکر در حوالی منطقه ای موسوم به گچسار -رازان ساقط گردید . سه روز بعد ، یعنی در 28 سپتامبر 1969 ، دومین فانتوم به رجیستر 773-3 ، به دلیل ناشناخته ( احتمالاً چرخش سریع بسوی زمین ) ساقط گردید . سومین سقوط گونه D ، در تاریخی نامشخص ، به خلبانی ستوان مسعود امیری بوقوع پیوست . چهارمین سانحه فانتوم D نیروی هوایی نیز در 9 فوریه 1971 حادث شد که درجریان آن ، فانتوم فوق به هدایت یک خلبان ناشناس و کمک خلبانی ستوان محمد ضرابی از مبداء پایگاه هفتم تاکتیکی و در زمان اجرای مانور در ارتفاع پایین ، در نزدیکی دهکده ای به اسم کبودرآهنگ ، در نزدیکی پایگاه شهید نوژه ( شاهرخی سابق ) مجبور به خروج اضطراری شدند . ظاهراً پنجمین هواپیما نیز در همان روز ساقط شد که اطلاعاتی در این زمینه وجود ندارد . اما علیرغم این حوادث ، گونه D فانتوم ، تا سال 1359 ، در قالب گردان های 306 و 308 شکاری ، جمعی تیپ 32 شکاری مستقر در پایگاه سوم تاکتیکی ، سازماندهی شدند . براساس برنامه توسعه IIAF ، تا سال 1358 ، تمامی F-4D های موجود ، با نصب تجهیزات پیشرفته نظیر علامت گذارهای لیزری AVQ-9 ZOT BOX (برای حمل و پرتاب مهمات لیزری GBU-10) ، سامانه های هشدار دهنده و آشیانه یاب راداری ، مهمات خوشه ای BL-755 و در نهایت غلاف جنگ الکترونیک ALQ-71/87 ( نزدیک به 80 فروند از گونه D وE به این تجهیزات و سامانه ها مجهز شده بودند ) ، توانایی تهاجمی فوق العاده ای را پیدا نمودند . مهمات هدایت لیزری GBU-10 غلاف AN/ALQ-87 غلاف AN/ALQ-71 ( موزه نیروی هوایی ایالات متحده ) در یک نگاه اجمالی ، تا قبل از حمله عراق به ایران ، فانتوم های سری D باقی مانده در پایگاه های ذیل ، مشغول اجرای ماموریت های محوله بودند : پایگاه سوم تاکتیکی IIAF : اسکادران ترکیبی 32 ، شامل دو گونه F-4E/D پایگاه ششم تاکتیکی IIAF: اسکادران ترکیبی 62 ، شامل دو گونه F-4E/D اسکادران 101 تاکتیکی ( چابهار) که بطور خاص ، کاربر گونه D فانتوم بشمار می رفت . براساس اطلاعات منتشر شده ، گونه D فانتوم ، حداقل چند تجربه رزمی خارجی را در سالهای قبل از انقلاب اسلامی تجربه نمود . در سال 1970 میلادی ، IIAF ، حداقل 8 فروند از F-4D های خود را در قالب فرماندهی سازمان ملل ، برای اجرای ماموریتهای صلح بانی ، به قبرس اعزام نمود و این پرنده ها ، چند عملیات پشتیبانی نزدیک زمینی را برعلیه ارتش یونان ، به ثبت رساندند . دومین تجربه رزمی گونه D ، در تابستان 1976 ، رخ داد و این پرنده به همراه تعداد قابل توجهی از جنگنده های سبک F-5 E/F ، پروازهای پشتیبانی متعددی را برای کمک به شاه افغانستان ، اجرا نمودند و در نهایت ، 8 فروند از این پرنده های افسانه ای ، بطور مستقیم ، ماموریت بمباران مواضع شورشیان ظفار را بر عهده گرفتند . ادامه دارد ............................................. این مجموعه با صرف زمان ، از منابع گوناگون ، گرد آوری شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . :rose: گرد آورنده: MR9 :rose:- 17 پاسخ ها
-
- 73
-
-
با سلام خدمت دوستان دوستان عزیز جناب MOHAMMAD و amirarsalankhan عزیز ، اگر چه هردو ، به نسبت بنده ، از سابقه بیشتری در انجمن برخوردار هستید ، ولی اگر به جای بکاربردن الفاظ آنچنانی ، از منطق استفاده کنید ، پست های ارسالی ، از ارزش بیشتری برای مطالعه برخوردار خواهد بود . می شود به شکل مودبانه تری در ارتباط با توافق صحبت کرد . نظرات در این زمینه زیاد هست و تحلیل ها هم متفاوت . سعی بفرمایید احترام هم را حفظ کرده و بدون ورود به حاشیه ، نظرات را ارائه بفرمایید . یکی از مهمترین دلایلی که ما پیشرفت نمی کنیم ، این هست که قادر نیستم نخست با دقت گوش کرده و سپس با متانت ، پاسخ دهیم . متشکرم /MR9 :rose: :rose:
- 298 پاسخ ها
-
- 24
-
-
" دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در جنگ تحمیلی
با سلام 1- البته شخصاً علاقه زیادی دارم تا دوستان ، مطالب بنده را نقد کنند ، نواقص را بفرمایند ، چون این شکل نقدهای صحیح ، بیشتر موجب خواهد شد تا پروژه بزرگتر بنده ، حرفه ای تر از آید . مطالعه فیدبک حاصله از مطالعه و نظرات دوستان ، بیشتر موجب خواهد شد تا کار نهایی ، زیباتر از آب درآید . 2- تجربه بسیار مفید حاصله از نوشتار " نبرد هوا- زمینی " باعث شد تا نوع نگاه دوستان ، بخوبی تجزیه و تحلیل شود . 3- پست نخست ، به مانند هر پروژه تحقیقاتی ( البته در فضای مجازی ) صرفاً برای آماده کردن ذهن دوستان برای مطالب بعدی بود . هر چند در پست نخست عرض کردم ( بلکه بررسی و نوشتاری است کوتاه ، در مورد گونه D این پرنده در نیروی هوایی ایران ، به همراه خاطرات جذاب یکی از خلبانان شجاع آن ، یعنی ، امیر سرتیپ دوم ، علیرضا نمکی ) و اینکه کار مطالعاتی ، حتی بر روی بیلان یک گونه از پرنده های نیروی هوایی (F-4D) ، حداقل در حال حاضر از عهده من خارج هست تا منابع بیشتری را جمع آوری کنم .- 17 پاسخ ها
-
- 18
-
-
" دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در جنگ تحمیلی
با سلام بله ، تاپیک مربوط به فانتوم سری D هست ، ولی البته ذکر این نکته جالب خواهد بود که بنده همچنان ، پایبند صدیق آرمان های گربه افسانه ای نیروی هوایی ( F-14) خواهم بود . :winking: