Argada

Members
  • تعداد محتوا

    258
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Argada

  1. ابتدا بگویم که بنده در نظر قبل تر لیبرال را با اسلام تطبیق دادم و مشاهده کردم که تمام اصول ان از نظر اسلام ناب مردود است... دقت بفرمائید اصول را گفتم نه مصداق ها... مصداق ها بحثش جداست که در ادامه به ان می پردازم. در مسیر حق همان مسیری است که خدا برای ما روشن کرده...همان مکتب اسلام است... و مسیر شیطان و نفس هم همان مکاتب انحرافی لیبرال و مارکسیسم و اومانیسم و از این دست است... مکتب نشان دهنده راه و روش زندگی انسانها و هدف نهایی انهاست.      در مکتب لیبرال و چیزهایی از این دست هم نیامده که مثلا قوانین فضای اینترنت چیست... مکتب راه را نشان می دهد وجزئیات و مصداق هایش نظیر قوانین فضای اینترنتی و غیره با پایین دست هاست... (البته مطمعن هستم شما تعاریف مکتب ، ایدولوژی و جهان بینی را می دانید) ضمن انکه سوال مطرح می شود وآن  اینکه شما چقدر اسلام را می شناسید!؟    ما از مکتب اسلام در واجهه با حوادث زمان می توانیم بهره ببریم... اسلام راه را نشان داده...پیمودن مسیرش با ماست...در این مسیر باید از منطق خود بهره ببریم...اما چون انسان بیش از انکه از عقل خود استفاده کند از نفس خود بهره می برد پس باید در این مسیر از دست به دامن چراغ ها شویم...چراغ ها همان توکل و ایمان هستند که با حضور عالمان دین و ولایت و ولی زمان پر نور تر می شوند...    لیبرال می گوید انسان هر ازادی که بخواهد و با عقلش سازگار باشد را می تواند به دست بیاورد... جالب اینجاست همین مکتب چون نمی تواند جامعه را با این تفکر جمع کند یک تبصره به ان اضافه می کند و می گوید البته این ازادی باید مشروط به اجازه دولت باشد...! انها می گویند که متخبین مردم درک بهتری دارن و بهتر می توانند راه را به مردم نشان دهند ... در واقع انها هم فهمیده اند که باید راه و هدفی باشد منتها در شناخت مصداقش به اشتباه بر خورد کرده اند و به جای مسیر حق مسیر شیطان و نفس را انتخاب کرده اند. ...بت پرستان هم به نوعی خدا را می پرستیدند...انها هم دریافته بودند که این دنیا و مادیاتش برای انسان زود پوچ می شئد و لذا باید انسان به دامن یک قدرت برتر چنگ بزند...ایراد انها اشتباه در شناخت مصداق بود... اشتباهی که تاوان سنگین دوزخ تمام می شود...   بگذارید به مصداق های لیبرال نزدیک تر شویم... مثلا در همین فضای مجازی لیبرال ازادی مطلق انسان را ارائه می دهد... اما می دانیم که این ازادی نمی تواند کامل باشد...شما نمی توانید فحشا را ازدی منطبق با عقل بدانید... اگر می بینیم که این فحشا چقدر زیاد است دلیلش همان جملات ماقبل بنده است که انسان بیش از انکه با عقلش زندگی کند با نفسش زندگی می کند... این یک اصل اثبات شده است. حالادر همین فضای مجازی ما با مکتب اسلامبا ان برخورد می کنیم... در اسلام حرام و حلال مشخص است... پس فحشا با منطق اسلام رد می شود... خداوند چون اگاه به امور است و می دانست انسان جایز به خطاست و در مقابل نفس ضعیف است پس اسلام را به ما نشان داد تا حجت بر ما تمام شود...   پس هنگام مواجهه با حوادث جدید باید از مفاهیم مکاتب استفاده کرد که در اینجا اسلام کامل ترین انهاست...    مثال بنده از کنگو و کره جنوبی در همین موضوع است که از مکتب باید استفاده کرد... وگرنه صرف مکتب به درد نمی خورد...همین کنگو با این مکتب لیبرال تنها هر روز ایدزی تر و بدبخت می شود... کره جنوبی  از این مکتب استفاده کرد و توانست در اقتصاد و رشد غربی پیشرفت کند...    اینجا این موضوع مطرح می شود که پس صرفا یک مکتب موفق نمی تواند برای جامعه دیگر هم کارامد باشد چون شرایط مکان و زمان فرق دارد... و دوم اینکه این مکاتب هم نمی توانند به همه نیازهای اسنان پاسخ بدهند چون نتوانسته اند در مناطق مختلف موفق باشند ضمن انکه موجب فساد و فحشا هم می شوند...   در مقابل ممکن است شما بگیید پس مکتب اسلام هم همینطور است... اما اینجا یک فرق وجود دارد... در اسلام امده است مادامی که مردم اگاه نباشند و به اسلام عمل نکنند ان جامعه رشد اسلامی نخواهد کرد... بر خلاف مکاتب غرب اسلام به شدت به اگاهی سیاسی مردم اهمیت می دهد...   ایا ما از امام علی شیر تر داریم؟ ... چطور امام علی ع هم نتوانست انگونه که باید جامعه را رشد دهد...جوابش ساده است... مردم زمانش از لحاظ سیاسی بسیار کوته فکر بودند... اسلام بر خلاف غرب به مردمش بیشتر بها می دهد...نمی خواهد انها در فحشا غرق شوند... منتها ایا جامعه ای بوده که به اسلام ناب عمل کرده باشد!؟ لیبرال های امروز با استعمار پانصد ساله و غارت و جنگ افروزی امروز سر پا هستند وگرنه از درون می پاشند...     
  2.   ببینید مثال بنده در مورد شیطان  برداشت از معیارهاست نه عبرت گرفتن...  اگر اشتباه نکنم منظور شما در کلام ساده استفاده مناسب از تجربیات دیگران هست... برای همین هم من مطالعه تطبیقی لیبرال با اسلام رو ارائه دادم و اصول اصلی لیبرال را با اصول اسلام بررسی کردم...مثلا اینکه انسان ازاد باشد و یا رفاه داشته باشد یک چیز بدیهی است و نیازی به وجود مکتب جهت بهره برداری از ان نیست... بحث اصلی از لیبرالیسم روی اصول اصلی ان هست که تقریبا همه مغایر با فطرت انسان هست...  در مورد حق محض سوال مطرح می شود که این حق محض چیست...برداشت ما از حق در اسلام را اگر به جامعه انسان تعمیم بدهیم یعنی انسان درست زندگی کند و به کمال برسد ... اصولا انسان اگر بر حق نباشد گمراه می شود... صراط الذین  انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین...     این حرف مهمی است...  و اصولا یکی از دغدغه های بشر هست... برای همین هم خداوند برای انسان اسلام اورد و به او اموزش داد و حرام و حلال به او یاد داد  برای اتمام حجت بعد از ختم نبوت برای اون ولی قرار داد و تا امروز این ولایت حضور دارد و برای بهره مندی از ان ولایت فقیه و مرجعیت قرار داد ... خداوند فرمود : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ... بحث ناشناختگی وقتی مطرح می شود که شما همه اینها را نداشته باشید... اسلام  خود دارنده همه چیز هست... همه معیار ها را در زمینه های اقتصادی فرهنگی اموزشی و سیاسی و اجتماعی مشخص کرده... این ماییم که باید از ان استفاده کنیم... چون نمی توانیم استفاده کنیم دلیل بر ناشناختگی ندارد...    بنده قبلا گفتم علوم انسانی باید اصلاح شوند تا بتوانند از اسلام به عنوان معیاراستفاده کنند...وقتی دانشگاههای ما محل نمایش سیاست زدگی و غرب زدگی هست و علمی تولید نمی کند نتیجه اش همین می شود... وگرنه وقتی ما اسلام را داریم چیزی با نام ناسناختگی معنا ندارد مگر انکه اسلام را نشناسیم و یا جور دیگر به ان نگاه کنیم... مثلا با نگاه اسلام لیبرالی...     باید دید این دیگران دقیقا چه کسانی هستند و چه هدفی دارند...ایا منظور شما از این دیگران صرفا کشورهای غربی هستند که با جنگ افروزی و استعمار و تفرقه و تهاجم فرهنگی روی پا هستند یا کشور های بدبخت افریقایی و غیره... کشور دموکراتیک کنگو هم یک حکومت لیبرال دارد...با غرب هم رابطه دارد اما نتوانسته رشد کند(رشد از منظر غرب)... یکی از دلایلش این است که این کشور جایی در هژمونی و نگاه صهیونیست ندارد... حالا در مقابل  می توان کره جنوبی را نام برد... انها رشد اقتصادی داشته اند... یکی از دلایلش تلاش بی وقفه خودشان است... انها نگاه تاریخی خود را کنار زدند و با الگوی لیبرال غرب رشد کردند... ایا رشد انها صرفا به خاطر لیبرال بودنشان بود یا تلاش ملی انها ارجحیت داشت! شرایط جهانی به انها کمک نکرد!؟  اما سوال اینجاست ایا ما هم می توانیم با این الگو رشد کنیم! شرایطش را داریم و اینکه ایا واقعا رشد ما بسته به این الگو دارد یا مباحث دیگری!؟    مبحث اصلی کلام شما تا جایی که من متوجه شدم این است که مکتب انبیا را داریم اما چون در این مسیرمکاتب زیاد دیگری هم هست و چون در این مسیر راه های ناشناخته زیادی م هست پس می توانیم از این مکاتب استفاده کنیم و از خوب ان بهره ببریم و بد ان را کنار بگذاریم... درسته!؟ سوال اینجاست که ایا ما توان چنین کاری را داریم!؟ یعنی انقدر رشد کردیم که بتوانیم بدی های یک مکتب را کنار بگذاریم و از خوبی هایش استفاده کنیم!؟ چرا به جای اینکار از اسلام استفاده نکنیم!
  3. نکته ای باید مد نظر باشد این هست که باید محتوای هر صحبت را با عنوان ان سنجید و از دید کل نگاه نکرد...مثلا وقتی من دارم از نحوه تولید نفت صحبت می کنم شما نمی توانید مسایل ارزش فعلی نفت میزان تقاضا توان تبدیل نفت به دیگر کالاها و غیره را وسط بکشید...پس هر موضوع باید جای خود باشد...یکی از نقص هایی که من در این تاپیک می بینم ...   جالبه برخی می گند دکتر فلان سواد رو نداره فلان سر رشته رو نداره...سوال اینجاست شما دارید!؟ ... بسیاری از صحبت هایی که من از دوستان می بینم به دلیل اشتباه در برداشت و نبود اگاهی به موضوع اصلی است و برداشت از نگاهی دیگر است... اینکه برخی خود را در جایگاه نقد دکتر می بینند هم خودش نعمتی است.    لیبرالیسم به معنای آزادی‏خواهی‏ است. ازادی مبتنی بر فرد گرایی و تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی از عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی می‌باشد. بیایید به مطالعه تطبیقی اسلام با لیبرالیسم بپردازیم:   ۱ ـ آزادی فرد از نظر اسلام در چارچوب عقل و شرع معنا می یابد ، اما از نظر لیبرالیسم فرد تا آنجا که به آزادی جامعه و دیگران ضرر نرساند ، آزاد است ، حتی اگر این آزادی با فطرت و عقل مغایر باشد . از نظر این مکتب اگر فردی بخواهد به جسم و جان خود لطمه ای وارد کند ، آزاد است ، اما اسلام چنین اجازه ای به افراد نمی دهد . ۲ ـ لیبرالیسم فرد را در پیروی از هوس های شخصی و اباحی گری آزاد می داند . بر این اساس انسان لیبرالیسم ، انسانِ نفس اماره و عقل ِ خود بنیاد است ، اما انسانِ اسلام ، ضمن اشباع عقلایی غرایز ، انسانِ نفس لوّامه و مطمئنه ، انسانِ عقل و انسانِ متکی به وحی است . ۳ ـ از نظر لیبرالیسم ، افراد در نوع پوشش آزادند . اما از نظر اسلام ، انسان ها ( مرد یا زن ) در پوشش خود می بایست ، شرایط خاصی را رعایت نمایند . مثلاً افراد مجاز نیستند عریان در جامعه حاضر شوند . این امور تنها در محدوده ی خصوصی و زندگی شخصی در چارچوب شرع آزاد است . ۴ ـ در مکتب لیبرالیسم افراد در خوردن و آشامیدن آزادند و به عنوان مثال اگر کسی شراب ، مردار ، خون ، نجاست و مانند آن را تناول کند ، منعی وجود ندارد . اما از نظر اسلام محدوده ی حلال و حرام ها مشخص شده ( آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره بقره ) و آزادی در خوردن و آشامیدن مشروط به عدم اسراف است . ۵ ـ اسلام آزادی هجو ، بیهوده گویی ، تمسخر و غیبت را مجاز نمی داند ( آیات ۱۱ و ۱۲ سوره حجرات و آیه ۶ سوره لقمان ) ، ولی در مکتب لیبرالیسم اینگونه امور مجاز است . ۶ ـ لیبرالیسم انسان ها را در اخلاق جنسی خود آزاد می گذارد ، در این مکتب زنا و همجنس بازی و انواع انحرافات جنسی آزاد است . اما از نظر اسلام چنین بی بند و باری های جنسی مجازات شدید دنیوی و اخروی دارد ( آیات ۲ و ۳ سوره ی نور ) . ۷ ـ اسلام ، انسان ها را به « امر به معروف و نهی از منکر » توصیه نموده ، نوعی نظارت عمومی و مسئولیت همگانی را برای همه قایل است . از نظر اسلام ، انسان ها نباید نسبت به ناهنجاری های اجتماعی و فردی ، بی تفاوت باشند . اما از نظر لیبرالیسم ، امر به نیکی ها و باز داشتن دیگران از بدی ها با آزادی انسان ها در تضاد است و فضولی در اموردیگران محسوب می شود . ۸ ـ از نظر اسلام ، دین امری جامع و کامل بوده ، به همه ی حوزه های فردی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و … مربوط است . قلمرو دین ، قلمرو حداکثری است و علاوه بر دنیا ، آخرت انسان ها را نیز در بر می گیرد . اما از نظر لیبرالیسم ، دین پدیده ای فردی یا خصوصی همچون ورزش است . قلمرو دین محدود به شخص است نه اجتماع و سیاست و اقتصاد . در این تعریف ، دین رابطه ای است فردی که هر کس آزاد است با خدا داشته باشد یا اینکه الحاد اختیار کند . ۹ ـ لیبرالیسم به سکولاریسم ( جدایی دین از سیاست ) معتقد است . در این مکتب اخلاق از سیاست جدا بوده ، سیاست امری دنیوی محسوب گردیده ، خدا و دین از آن کنار گذاشته می شوند . اما در مکتب اسلام ، دین ، سیاست و اخلاق ، پیوندی ناگسستنی با هم دارند . سیاست پدیده ای دنیایی ـ آخرتی است . هدف از سیاست و حکومت خدمت به مردم ، هدایت ، سعادت ، قسط و عدالت ، رفاه و نه تجمل گرایی ، بندگی خدا و رسیدن به بهشت الهی است . قدرت به عنوان ابزار رسیدن به این اهداف متعالی مورد توجه است . اما در لیبرالیسم ، هدف از سیاست ، کسب قدرت دنیایی ، قدرت طلبی ، رفاه دنیا و لذت پرستی است . ۱۰ ـ از نظر اسلام مشروعیت حکومت الهی است اما از نظر لیبرالیسم ، مشروعیت آن مردمی است . در اسلام مشروعیت حاکم و قانون (شرع ) مستقیم یا غیر مستقیم از خداوند منشأ می گیرد . اما در لیبرالیسم همه ی این امور به مردم ارتباط دارد . ۱۱ ـ لیبرالیسم بر بنیاد اومانیسم استوار بوده ، بنابراین انسان محور است اما در مقابل ، مکتب اسلام خدا محور است . از نظر اسلام انسان اصالت ندارد ، اما در عین حال ، از کرامت بالایی برخوردار بوده ، خداوند همه ی آنچه در آسمان ها و زمین است ، برای او خلق نموده است . انسان اشرف مخلوقات است . ۱۲ ـ اسلام در مقابل اصالت فرد یا جمع ، اصالت را به حق می دهد و متناسب با آن فرد یا جمع را مورد توجه قرار می دهد ، اما لیبرالیسم بر اصالت فرد تأکید دارد . ۱۳ ـ تساهل و تسامح لیبرالی از نظر اسلام پذیرفته نیست . اسلام در مقام پذیرش دین ، اجباری برای افراد ایجاد نمی کند ( آیه ۲۵۶ سوره بقره ـ لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ) . همچنین دعوت به دین با استفاده از بهترین روش ها یعنی بر اساس حکمت ، پند نیکو و مجادله صورت می گیرد . شریعت اسلام نیز ، شریعتی آسان بوده ، خداوند سخت گیر نیست ( آیه ۱۸۵ سوره بقره ـ یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر ) و فراتر از توان و وسع انسان ها ، افراد را مکلف نمی کند ( آیه ۲۸۶ سوره بقره ـ لا یکلف الله نفسا الا وسعها ) . اندیشه و عقاید تا زمانی که از مسیر حق ، ادب و قانون خارج نشود ، پذیرفته است . اما در عین حال اسلام ، سهل انگاری و سازشکاری در امر دین را مردود می داند و در مقام اجرای قوانین اسلامی یا مجازات مجرمان و اخلال گران در نظم اجتماعی ، معامله و سازش نمی کند . ۱۴ ـ اسلام دین نجات ، زندگی پاک و دعوت کننده ی انسان ها به راه راست است ، آنان را به منبع لایزال رحمت و فیض الهی وصل نموده ، مبشّر آینده ای خوش و سعادت بخش می باشد . اما لیبرالیسم انسان ها را از رحمت و امداد الهی مأیوس نموده ، با دنیا پرستی و مادیگرایی ، افراد را در پیمودن راه فساد و گمراهی آزاد می گذارد . به هر روی لیبرالیسم از نظر اسلام کاملاً مردود و مطرود است    حال بحث اصلی دکتر چیست... دکتر بحثش سر تفکر لیبرال است... این تفکر باعث خانه خرابی می شود...دقت بفرمائید... شما نمی توانید بگوئید مثلا حالا که خدا با ما نیست از شیطان استفاده خوب می کنم و  قسمت بدش را کنار می گذارم...   نگذاريد الگوهاي لائيك يا ليبراليسم غربي يا ناسيوناليسم افراطي يا گرايشهاي چپ ماركسيستي خود را بر شما تحميل كند.اردوگاه شرق چپ فرو ريخت و بلوك غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خيري براي آن متصور نيست.گذشت زمان به زيان آنها و به سود جريان اسلام است.هدف نهائي را بايد امت واحده‌ي اسلامي و ايجاد تمدن اسلامي جديد بر پايه‌ي دين و عقلانيت و علم و اخلاق‌ قرار داد(بيانات رهبر معظم انقلاب در نخستين اجلاس بيداري اسلامي 1390/06/26)   اینکه بگوییم چون حالا در اسلام هنوز مسایل ریز تئوریزه نشده پس بیاییم از بخش های خوب لیبرال غرب استفاده کنیم درست نیست... لیبرال صرفا برای نابودی بشر امده... نابودی بشر چیست...هیچی...دور شدن از حق... و این هدف لیبرالیسم و دیگر نوچه هایش هست... بد نیست برخورد قاطعانه رهبر انقلاب با هر نوع تفکر لیبرال را مرور کنیم: http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D9%84%D9%8A%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%D8%9F   .............................................................................................................. پ.ن: خداوند به قوم لوط دستور داد تا کار لواط را کنار بگذارند و خدای یکتا را بپرستند... انها گفتند که ما همگی این عمل را می خواهیم...از نظر لیبرال حق مردم این بود که هر چه می خواهند انجام دهند.... اما اسلام می گوید ازادی انسان باید در راستای دستورات حق باشد... لذا چون این خواسته قوم لوط بر خلاف حق بود این قوم نابود شد... همچنین قوم عاد و ثمود و غیره...
  4.   درسته...منتها می خواستم چیز دیگه ای بنویسم و نتیجه ی دیگه ای بگیرم که ضمن ویرایش در اخر بحثم اوردم... این نظر رو هم صرفا جهت اطلاع گفتم icon_cheesygrin
  5.   منطق انسان نمی تونه قبول کنه وقتی برایش اثبات نشده یک مورد رو از دید همه بدونه پس احساس و هجمه و نفس، او را به سمت دیگری می کشد... وقتی اطمینان ندارید نمی تونید از لغت "همه" یا "اکثرا" استفاده کنید... اصولا انسان جایز به خطاست و تمایل به سمت شر دارد و اگر بینا و بصیر نباشد هجمه و تزویر او را احاطه می کنند بی انکه متوجه شود.    بنده برای رد صحبت های شما از کلام منطق استفاده می کنم حال سوال اینجاست که ایا شما می توانید حرفهای خود را اثبات کنید!؟ شما از نظر همه فرماندهان صحبت کردید و گفتید سپاه در امور سیاسی دخالت می کنم... صحبت ها ی زیادی از فرماندهان هست که این حرفها رو رد می کنه، ضمن اینکه از لحاظ حقوقی حرف شما در خصوص دخالت سپاه در سیاست اشتباه هست.... ایا شما می توانید نقل قولی رسمی از فرمانده ای بیاورید که حرفهایتان را اثبات کند!؟  نکته جالب در بین حرفهای شما استفاده از شکیل بودن و یا ورزیدن بودن هست...اول اینکه معیار شما برای زیبایی و ورزیدگی چیست!؟ این معیار شما برای این ها سرچ در اینترنت هست...!؟  در واقع شما برتری رو در ورزدگی ظاهری و زیبایی می دونید!؟  یعنی وقتی ما در عملیات بیت المقدس پیروز شدیم از نظر ظاهری لباس های مرتب تری داشتیم و بدنهای ورزیده تری داشتیم!؟ اصلا این حرف منطقی است... زیبایی ظاهری چه اندام و چه جسم و لباس مطلق نیست برادر...  اینجا سوالای مطرح میشود که ایا مردم همه فرماندهان را می شناسند و بدن و ظاهر نظامی انها را دیده اند!؟    شما گفتید باید در جامعه بود و جستجو کرد تا به خصایص فرمانده دست پیدا کرد... این حرف در کل درست است اما جامعه هدف و نمونه اماری بسیار مهم هست...تفکر و نیت فرد و میزان اگاهی او هم مهم هست... موضوع جستجو و امار بحثی گسترده تر از ان است که بخواهیم به راحتی به همه و اکثر جامعه برسیم! ایا من در جامعه نیستم!؟ پس معیار من با شما در این جا فرق دراد لذا نتیجه اینکه این نوع استدلال درست نیست!   بنده نسبت به نیروهای نظامی کشور ارادت دارم و هیچ مصداقی برای رد توانایی و ارزش هیچ ارگانی از نیروهای مسلح نمی اورم...منکر برخی ایرادات نیستم  و برای حل انها در حد خودم تلاش می کنم...  اگر بنده بخوام در این جا در مورد مصداق ها و رد نظرات شما بحث کنم باعث بی نظمی این تاپیک میشم...لذا تنها می گم که نمونه سردار ناظری هر چند زیاد نیستند اما کم هم نیستند... چیزی که سردار ناظری ها را به اینجا رساند ایمان و نگاه ولی زمان بوده است....نه ظاهر... امیدوارم باعث خارج شدن موضوع تاپیک و ناراحتی نشده باشم.   پ.ن: با توجه به دس لایک های کامنت قبلی بنده نشون از دارد که اکثر افراد این فروم اکثر فرمانده هان را می شناسند و ضمن اگاهی از شرایط حضور در پادگان ها و اطلاع از شرایط عملیاتی و مشاهده اکثر گردان ها و تیپ های مخصوص ، زرهی دریایی، هوایی و غیره و نیز با جستجو در نت و در میان مردم با نظر بنده مخالفند...آیا این منطقی است!؟   پ.ن.2: با توجه به لایک ها و موافقان زیاد نظرات شما این را هم مطمعنا می دانید که پیام انسان و اثاری که بر افراد دیگر دارد نتایج ماتاخر زیادی دارد... برخی چیزها را همیشه نباید گفت...
  6.   در بزرگی سردار نظری شکی نیست... این حقیر ایشون رو می شناسم(می شناختم) ... سرداران زیاد دیگه هم هستند که بر اثر عود کردن جراحت های دوران دفاع مقدس و شیمیایی دور از چشم بقیه به دیار حق می روند... سردار نظری اگر در مسابقه فرماندهان به تصویر کشیده نمیشد مثل همان بزرگان دیگه در خفا به دیدار یاران شهیدش می رفت...   ... با این حال شما در کامنت خودتون چندین بار از جمله ای نظیر "" اکثر فرماندهان "" استفاده کردید...سوال اینجاست ایا شما اکثر فرماندهان ایران رو دیده اید!؟ مثلا با امیر پوردستان امیر شاه صفی و امیر سیاری و همینطور سردار فدوی ، سردار حاجی زاده و سردار خاکپور مستقیما ملاقات داشتید و با انها رابطه طولانی داشتید که چنین نتیجه ای گرفتید!؟   اینکه شما فکر فرماندهان را بخوانید و بگویید بر خلاف نظر همه فرماندهان که فلان طور عمل می کنند را من نمی دانم چه چیزی باید بهش گفت!؟ به نظر خودتون منطقیه!   شاید کلیات برخی موارد در نظرتون درست باشه اما در مجموع با اکثرش مخالفم... نمی دونم در کجا کار می کنید و چه دیدگاهی دارید(هر چند با این کامنت تا حدودی مشخص شد) اما این طرز تفکر که یک دیده را به همه منصوب کنیم کاملا اشتباه هست...ضمن اینکه برخی نظریاتتون در خصوص سیاسی بودن فرماندهان سپاه و غیره هم به دلیل برداشت اشتباه خودش شماست وگرنه پاسداری از انقلاب اسلامی سیاست و غیره نمیشناسد...! 
  7. سخنرانی دکتر عباسی با عنوان : جمهوری اسلامی یا جمهوری لیبرال، مسئله این است 22 اردیبهشت 95 - دانشگاه علوم پزشکی تهران   دانلود از لینک زیر با حجم 110 مگ : http://dl-abbasi.ir/Amir/1395/Audio/Tehran%20Uni/Jomhori%20Eslami%20Ya%20Jomhori%20Liberal_950222_128Kbps.mp3
  8.   نه ربطی به دکترا نداره.... صرفا مقطع ارشد رو مد نظرم بود و ربطی به پارتی هم نداره ... به هر حال نمی تونم جزئیات و مستنداتی ارائه بدم لذا از این بابت پوزش می خوام....  به هیچ وجه قصد سیاسی نداشتم ... هر که بر مسیر انقلاب حرکت کند بنده در هر قدم طرفدارشم و برعکس... در مورد بودجه و پارتی هم نظری ندارم icon_cheesygrin
  9.   اتفاقا برعکس پارسال وزارت دفاع چند دعوت برای گزینش داشته... البته مستنداتی ندارم که ارائه کنم... اما استخدام محدود داشته... این جمله اخر رو که می نویسی ادم بیشر تحریک به این کار میشه icon_cheesygrin ...     اطلاعات شما درست نیست... اتفاقا دقیقا همین امسال هم  از دانش اموختگان مالک اشتراستخدام داشته!    در صورت استخدام در نیروهای نظامی(البته بسته به نوع استخدام صورت کارمند یا نظامی و غیره هم داره) از سربازی معاف میشید اما شرایط خاص خودش رو داره مثل تعهد خدمت در مدت زمان و مکان معین بین 5 تا 10 سال و غیره...   در مورد کار در صا ایران و شرایط تحقیقات و پشتیبانی داخلیش من چیزی نمی تونم بگم...حالا دوستان دیگه رو نمی دونم
  10. شهادت سردار ناظری از نخبگان نیروی دریایی و ذخیره سالهای دفاع مقدس را به دوستان و هموطنان تسلیت عرض می کنم... در روز ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل که روز پاسدار و روز جانباز نامیده میشه به سوی حق رفت... گفته شده بر اثر ایست قلبی فوت کردند...     وزارت دفاع در اکثر زمینه های مهدسی استخدام داره...این استخدام گاهی به صورت عمومی یعنی از طریق ازمون و مصاحبه بر گزار میشه  و گاهی(اکثرا) از طریق جذب از دانشگاه صنعتی مالک اشتر... عمده جذب این نیرو هم از تحصیل کنندگان ارشد رشته های مهندسی برق-مکانیک-هوافضا-مواد-کامپیوتر و آی تی صورت میگیره... جدای اون در برخی رشته های علوم انسانی-علوم پایه و حتی علوم پزشکی هم استخدام داره که البته محدود تر هست...  جدای وزارت دفاع، بخش های تحقیقاتی سپاه که نسبتا هم زیاد هستند جذب و استخدام به خصوص از دانش اموختگان دانشگاه های برتر کشور داره... این استخدام در سپاه بصورت های مختلف مثل قراردادی، استخدام کارمند و یا نظامی انجام میگیره... جذب سپاه هم از طریق ارگان های گزینش خودش انجام میگیره.     بحث برق در وزارت دفاع صرفا به صا ایران محدود نمیشه  اما خوب بزرگترین شرکت الکترونیکی وزارت دفاع صا ایران هست...   با این حال صا ایران خودش چندین زیر مجموعه داره و معمولا روی قطعات الکترونیک کار می کنه تا محصول نهایی مثل ربات نظامی!هر چند محصولات نهایی هم داره... مجموعه های صا ایران شامل صنایع الکترونیک شیراز(صا شیراز)-صنایع مخابرات ایران(صما)-صنایع امنیت فضای تبادل اطلاعات (صاافتا)-شرکت ایز ایران-شرکت انستیتو ایزایران-شرکت صنایع قطعات الکترونیک ایران(صقا)-صنعت اپتیک اصفهان(صاپا)-پژوهشگاه الکترونیک ایران و چند مورد دیگه که اسمی ازشون نیست. ضمنا جدای از این با چندین پژوهشگاه و شرکتهای بنیادین کار و فعالیت داره... صا ایران در همه مواردی که شما نام بردی به نوعی فعالیت داره.
  11.     همانطور که این دوستمون گفتند این سامانه تلاش و به قولی پاتریوت ایرانی هست icon_cheesygrin ... این سامانه  از موشک صیاد  که از سوخت جامد استفاده می کنه و با برخورداری از سامانه هدایت ترکیبی و امکان ردیابی خودکار و مستقل هست که با استفاده از تجارب ایران از سامانه اس 200 و با نگاه به سامانه های مدرن تر مثل پاتریوت ساخته شده... این سامانه در سه  مدل تلاش 1(برد کوتاه) تلاش 2 (برد متوسط) و تلاش 3 (برد بلند ) ساخته شده است. یکی از نکات قوت این سامانه توان درگیری با اهداف با سطح مقطع رادای بسیار پایین می باشد   البته اطلاعات دقیقی از قدرت و برد این سامانه در دسترس نیست. اطلاعات تکمیلی و مفید در این باره: http://www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=News&CategoryID=b8789b0b-9886-4e12-94fb-8ecaaa0f102e&WebPartID=5f839c92-0f3f-44f6-b8e5-54f8133dd762&ID=00d51f1a-5ac9-4568-b6a4-bfe4b3dfead8
  12.   موضوع این هست که من  جوابی به شما ندادم(اگه می خواستم بدم من هم باید مثل شما می گفتم هر کی مخالف من هست ساده لوح هست و عوام فریب و ... ) بنده صرفا خواستم بگم خائن و عوام فریب و ساده لوح افراد دیگه هستند و بهتره به هم توهین نکنیم...    ضمنا...بستگی داره چطور به موضوع نگاه کنیم ...شعار رو می گم...  لبیک یا حسین رو هم میشه شعار حساب کرد وقتی هیچ چیز جز ظاهر ان ازش نفهمیم... بصیرت که نباشه قران سر نیزه می کنند و می گند که طرف مقابل(علی ع) با شعار شما رو گول زد ببینید ما با عمل کار انجام میدیم! بصیرت که نباشه با وعده پوچ  حسین بن علی (ع) را هم مرتد می کنند ...    بحث جنگ رو تنها با این مضمون به شما به اتمام می برم که امام خود اگاه تر از من وش ما نسبت خیر در  جنگ و اتش بس بود...منتها در این بین خیانتهای زیادی انجام گرفت تا حدی که امام پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد... این خیانتها شروع تشکیل مفاسد بزرگ در زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی در کشور شد...          icon_cheesygrin ... خوب صحبت های شما درست هست... برای همین هم هست که سالهاست  مقام معظم رهبری می فرمایند برای نقشه راهی برای اصلاح دانشگاه ترسیم کنیم... که مثل خیلی از کارها دولت مردان تنها نظاره گر این حرفها بودند... خدا می داند چطور می خواهند جواب بدهند!     من بالاتر در پاسخ به دوستمون توضیح دادم که ""بحث جنگ رو تنها با این مضمون به شما به اتمام می برم که امام خود اگاه تر از من وش ما نسبت خیر در  جنگ و اتش بس بود...منتها در این بین حماقت ها و خیانتهای زیادی انجام گرفت تا حدی که امام پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد... این خیانتها شروع تشکیل مفاسد بزرگ در زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی در کشور شد... ""   موضوع اصلی جام زهر امام جنگ نبود... نمی دانم چقدر اطلاع دارید و چه تفکری دارید...بد نیست مقاله جناب سلیمانی را در این زمینه بخوانیم(اگر می دانید که هیچ دیگران استفاده کنند): http://www.rajanews.com/news/145644
  13.   این حرف در کل درست هست اما خیلی جای بحث داره...  اینکه یک عده به نام اسلام چه ها می کنند دلیل بر عدم بکارگیری ما نمیشه... ضمن اینکه مبحث اصلی اصلاح علوم انسانی و اصلاح وضعیت بد دانشگاه هاست... وضعیتی که خود یک فاجعه هست...  موضوع اینجاست که غرب هر روز در حال تکامل و تغییر چهره مکتب الحادی خودش هست...ما با داشتن اسلام ناب همچنان به دنبال راه و چاهیم...      این موضوع خیلی جای بحث داره...مسلما جنگ مورد پذیرش نیست این بدیهی هست... هر چند از نظر یک انقلابی جنگ هیچ گاه پایان نمی پذیرد... چرا نبرد حق و باطل همواره هست... به خصوص اینکه سخت ترین نوع یک جنگ را همین الان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی داریم می بینیم.   اما بحث دفاع مقدس و اتش بس ان موضوع دیگری دارد ... موضوع جام زهر و پذیرش قطعنامه و خیانتهایی که یک عده که امروز هم در مسند هستند  چیزهایی هست که گفتنش دردناکه... اینکه چرا امام پذیرش قطعنامه را نوشیدن جام زهر می داند بی دلیل یک بخشش به خیانت های و حماقت های اقایان برمی گردد... که خوب جای بحثش این جا نیست.   همین انرژی هسته ای و دیگر بحث ها هم با روحیه جهادی به نتیجه رسید...     طرف مقابل متاسفانه بحث نمی کنه... جدل می کنه ...  به جای پاسخ دادن صرفا چند مورد رو مطرح کردن و بعد هم بد و بیراه گفتن به طرف مقابل نه شخص رو بزرگ می کنه و نه سطح اگاهیش رو بالا می بره بلکه برعکس... صرفا نشون دهنده شخصیت طرف هست...  برخی مواقع چون طرف سطح اطلاعاتش پایین هست یا کانالیزه هست(بعضا هم جهت بزرگ بینی) نمی تونه اطلاعات ورودی بالاتر رو درک کنه... و شروع به حذف صورت مسئله می کنه ان هم بدون تحقیق و مطالعه کافی در مورد علت و معلولش...این روزها این مسایل رو در مسئولان کشور هم می بینیم. موضوع اصلی برای من این حرفها و بحث ها نیست ... من از این حرفها و بحث ها برای کارهای خودم استفاده می کنم... 
  14. خیلی ممنون... دوست گرامی حرفهایی زدی که باز کردنش حرفها خواهد داشت...   اول اینکه امثال ما که به سخنرانی های این افراد گوش می دهیم ساده لوح نیستیم... ساده لوح انهایی هستند که جام زهر را در سال 67 به امام راحل دادند و در جنگ و بعد از جنگ خیانت ها کردند و فتنه های 78 و 88 و غیره را به پا کردند و همواره مورد ستایش غرب هستند و امید صهیونیستها هستند... کسانی هستند که توان شنیدن کلمه انتقاد ندارند و همه مخالفان خود را نادان و جهنمی و بسواد معرفی می کنند. عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که هر شب یک خواب می بینند و یک بهانه برای تخریب انقلاب می اورند... عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که امثال شادمهر عقیلی و ابی در لس انجلس و امثالهم برایشان شعر می سرایند و نامشان را در کنار مدونا و دیگر کثیافت ها به عنوان امید معرفی می کنند...    دلیل ان جنگ و این تحریم ها هم همان خائنین به ملت و اسلام هستند... خائنینی که از جوان انقلابی تهران و ایران یک جوان نا اگاه بی دین و مرفه طلب غرب زده بار اورد . ""کسانی که می خاهند دشمنی خباثت الود امریکا و برخی دنباله روی های انها را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند... مقام معظم رهبری""   شما جناحی صحبت نکردید...بلکه به کل از ریشه، تیشه زدید... چیزی هم موند که نگنید!؟
  15.       حرف مقام معظم رهبری در اینجا مشخص و صریح هست...""بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است""  بحث حیوان و معنایش ربطی به اصل موضوع ندارد.   ایشان در دیدار با استادید دانشگاه ها کشور در مورخ 1393/4/12 صریحا می فرمایند:  مبنای علوم انسانی در غرب، مادی و غیرالهی است در حالیکه علوم انسانی هنگامی به حال فرد و جامعه مفید خواهد بود که براساس جهان‌بینی الهی و اسلامی استوار باشد   همچنین ایشان در جایی می فرمایند: از علوم انسانی مان گلایه دارم، علوم انسانی ما با مبانی اسلام و قرآن تعارض دارد. (88/7/27)   اینکه این فرمایشات رو با چیزی دیگری تعبیر می کنید صرفا جهت توجیه حرف خودتون هست وگرنه صحبت صریح و روشن هست...     البته خوب درد در کشور ما همین هست که به این حرفها گوش نمی کنیم: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1033           شما می خوای بگی علوم انسانی بر مبنای انسان قرار گرفته  که خب  اصلا اصل این حرف اشتباه است با این حال همین انسان در اسلام با انسان غرب خیلی فرق داره... مبنای انسانیت در اسلام یعنی کرامت ذاتی انسان ... در حالی که در غرب صهیون مبنای انسانیت صرفا بهره برداری مادی هست ...  ضمنا ما باید بدانیم منظور از مبنا چیست!؟ مبنا قرار دادن انسان در زندگی به اومانیسم ختم میشود که هلاکت انسان نتیجه ان است...      icon_cheesygrin شما می خوایید از بحث ماتریالیسم  و ایدئالیسم به بحث مبنای علوم انسانی و مادی نبودن ان برسید!؟ واقعا بحث رئالیسم و فلفسه اسلامی رو درک کردید!؟  اایده ال گرایی که ده ها و صد ها جلد کتاب فقط از دید فلسفی براش نوشته شده... غیر توحیدی بودن علوم انسانی فعلی نیازی به این مبااحث گسترده فلسفی نداره...تقریبا بدیهی هست   ما قبلا در این زمینه خیلی کار کردیم... در این سایت و با چند جمله نمیشه اصل موضوع رو درک کرد و یا به بحث پرداخت... بد نیست به تلاش ها ما هم نگاهی بندازی: http://ksiu.nahad.ir/volume_47.html
  16. تصویری که ازش نمایش داده نشده... با توجه به ساخت گاتلینگ در ایران برای استفاده در نیروی زمینی ، توان ساخت در این ابعاد و این مورد هم هست... فقط امیدورام رادارش رو تونسته باشیم بومی کنیم!     مبنای فکری ما به واسطه تهاجم فرهنگی و ضعف سیستم اموزشی-تبلیغاتی ما واقعا خدشه دار شده... نان شب نباشه که همین سایت هم نیست اخه... چه بسیاری که برای پول دراوردن به شکل غیر حلال از جان همدیگه هم می گذرند ... به خصوص در این جامعه مادی گرا   دوست گرامی ... ما با اعتقاد زندگی می کنیم...یک انسان شیعه معتقد هست مادامی که بر خدا توکل راسخ داشته باشد در هر شرایطی پیروزی هست...اگر بتوانیم چون بدر و خیبر پیروزمندانه عمل می کنیم  و گرنه عاشورای حسینی به پا می کنیم. لذا ترس و معنای شکست برای جمهوری اسلامی معنا نداره(شاید برای برخی اقایان داشته باشه اما برای اصل نظام اسلامی بی معناست) اگر یک کشور با داشتن سلاح هسته ای که ساخته یک بنده طغیان گر هست قدرتمند شده پس حتما سرزمین اسلامی که کمک  افریننده ان بنده ها را دارد بی تردید قدرتمند تر است...   اینها دلیلی بر چشم پوشی بر ضعف های ما نمیشه و باید تلاش کنیم ... مسلما در همه زمینه های جنگی در مقابل امریکا ضعیفتریم...شکی نیست... اما توان ضربه زدن به منافع امریکا طوری که در طول تاریخش هم این ضربات را ندیده باشد داریم... امریکا در طول تاریخ نحسش عمدتا با کشورهای ضعیف جنگنیده ... کی بوده که با یک قدرت واقعی روبرو بشه!؟ 
  17.    بهتر بود وقتی از امامان نقل قول می کنیم کمی سیره و رفتارشان را هم یاد می گرفتیم...   با این حال بنده مخالف نظر شما هستم... هم در ظاهر کلام و هم در بطن ان... شما در خصوص حد وسط برداشت اشتباهی از نظر ایشون داشتید... کلا طرز بیانتون هم اشتباهه... برادر اعتقادات که دکان فروش فخر نیست که برای داشتن اطلاعاتش دیگری رو له کنی و به خاطر نداشتنش ضایع!          علوم انسانی غرب برگرفته از فلسفه تا اقتصاد و مدیریت مبنای الحادی داره... الان کجای این حرف مشکل داره... بازش کنید شاید ما اشتباه می کنید یا شما منظور دیگه ای داره؟  تفاوت علوم انسانی با مباحث فنی مهندسی و علوم تجربی کاملا واضح هست... ربط دادن ماهیت این دو برای رد کردن نظر مقابل خودش جای تامل داره! جالبه تعریف خود ویکی پدیا به عنوان یک ابزار علمی-فرهنگی غربی از علوم انسانی اینه: علوم انسانی یا انسانیات بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دسته‌ای از علوم اطلاق می‌شود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد. حالا این انسانیت بر مبنای کمال انسان نباشه میشه "غیر المغضوب علیهم والضالین" یعنی علم بدون اعتقاد یعنی راه شیطان یعنی راه الحاد، راه کفر و نفاق... که این یعنی علم بر مبنای غیر توحیدی ... واقعا ایراد شما به این موضوع بود!؟     با توجه به اینکه بنده خود در دو رشته متفاوت از علوم انسانی(مدیریت و حقوق)تحصیل و کار کردم نبود، تفکر اسلامی رو کاملا در این علم احساس کردم. چه بسیار بحث ها با استاتید لیبرال، چه بسیار بحث ها با کارمندان بی بصیر، بارها نیز بحث مادی بودن مبنای فکری علوم انسانی غرب رو از زبان رهبر انقلاب شنیده ام: بیانات رهبر معظم انقلاب  در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور ۲۸/۷/۱۳۸۸):من درباره‌ى علوم انسانى گلایه‌اى از مجموعه‌هاى دانشگاهى کردم -بارها، این اواخر هم همین جور- ماعلوم انسانى‌مان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینشاست و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا،مبناى غلطى است   بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه ها 8/6/88:بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربی ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بی اعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.   از این دست فرمایشات بسیار زیاد است... انوقت شما اصل این موضوع را تمسخر می کنید!؟       
  18.   ایشان چند بار به خاطر برخی مطالب به زندان افتادند و همین چند وقت پیش هم درگیر شکایت دولت روحانی بودند... کاری به اصل موضوع ندارم... اما واقعیت این است که در فضای کشور به خصوص در این دولت حتی انتقاد دلسوزانه نیز مورد قبول واقع نمیشود . وظیفه ایشان ارائه نظریات در خصوص وقایع حال و تجزیه و تحلیل ان است...وظیفه مجریان کشور هست که از این نظریات استفاده کنند... شاید یکی از ایردات بزرگ ما همین عدم همکاری هست...طیف های فکری عمدتا با هم همکاری ندارند... و صرفا به زیر هم زدن علاقه دارند... البته دلایل زیادی هم دارد که خودتان بهتر می دانید.       این متن از دو رسانه مختلف امده که به نظر مطابق میل بخشهاییش رو مطرح کردند... با این حال در بیشتر صحبت های ایشان به جنگ نرم اشاره شده و شاید دلیل این گفته موضوع خاصی بوده که مد نظر ایشون بوده... نقد فیلمهای استراتژیک غرب و بحث مدل و سبک زندگی اسلامی و اندلسی کردن ایران و موضعات مشابه که مضمون تهاجم فرهنگی دارد را بارها از ایشان دیده و شنیده ام.        یادم هست برای پایان نامه یکی از دوستان به موضوع اقتصاد اسلامی اشاره کرده بود...استاد مدیرت مالی ما با داشتن مدرک عالی از دانشگاه نیویورک که کرسی هیئت علمی هم داشت به این بخش امتیاز ضعیف داد! بگذریم که چقدر سرش بحث و جدل شد... این نشون هدایت تفکر در کشور ما متاسفانه در اختیار غرب هست...   بانک با این مدل فعلی مضر هست  و شبه ربایی هست... تورم ایجاد می کنند و با گرفتن سود کلان به رکود دامن می زند . باید واقعا از بن اصلاح شود... حالا چطور اصلاح شود خودش مساله بزرگتر هست!
  19. متن سخنرانی استاد حسن عباسی با موضوع رسانه و نفوذ - 14 اردیبهشت 1395- دانشگاه صدا و سیما : متن سخنرانی ها از دو منبع مختلف :   استاد حسن عباسی در نشست نفوذ و رسانه که در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد گفت: واژه نفوذ همیشه بد نیست و در مسائل سیاست بین الملل منفی تلقی نمی‌شود بلکه نفوذ، هنر عملیاتی هر کشوری است که بتواند در جاهای دیگر ضریب نفوذ داشته باشد. رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال افزود: یکی از چارچوب‌هایی که در سیاست خارجی و نظام امنیت ملی هر کشوری دنبال می‌شود مسئله ضریب نفوذ است و دستگاه‌های دیپلماسی هر کشوری اصرار جدی دارند تا دامنه نفوذ آن کشور را در حیطه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی‌در کشورهای هدف بسط دهند. وی ادامه داد: نکته مهم این است که کشوری که مورد طمع و نفوذ واقع می‌شود بتواند منفذهایش را ببندد و اجازه ندهد این نفوذ به صورت مخربی شکل بگیرد و منافع ملی را در لایه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دفاعی به چالش بکشد. رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال با تاکید بر اینکه مسئله اصلی رسانه است گفت: قوه عاقله رسانه کارش این است که دروازه بانی و فیلتر کند، به این معنا که تشخیص بدهد کدام انگاره‌ها را منتقل کند و کدام را منتقل نکند. عباسی گفت: در دوره استعمار مستقیم، انگلیسی‌ها سرزمینی مثل هند را می‌گرفتند و خودشان مدیریت می‌کردند، در استعمار نو برای کشورهایی مثل کشورهای جنوب حاشیه خلیج فارس دست نشانده ای را می‌گذارند تا برایشان حکومت کند یا فردی مثل شاه ایران را می‌گماردند تا هر چه آن‌ها می‌خواهند از طریق گماشته‌شان انجام دهند. وی افزود: در نفوذهای عصر فرانو یعنی از ۲۵ سال پیش تا کنون نفوذ دیگر توسط یک عنصر بیرونی انجام نمی‌شود بلکه فکرها و ایده‌های مدیران و آحاد جامعه را تغییر می‌دهد؛ مهمترین کارکردی که نفوذ در کشور ما دنبال می‌کند تغییر باور مسئولین است. رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال با تاکید بر اینکه در مسیر نفوذ، رسانه به واسطه انتقال باورها مهمترین کارکرد را دارد گفت: رهبر معظم انقلاب چندین بار در مورد مبانی علوم انسانی غربی تذکر داده اند که فراتر از مسائل نفوذ سیاسی شناخته شده است؛ مساله معرفت توحیدی مورد نظر است چرا که با هر بار پرداختن به این منابع در جامعه، باورهای توحیدی زیر سئوال می‌روند و وقتی توحید زده شود اساس دین از بین می‌رود. رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال در بخش دیگری از سخنانش گفت: آمریکایی‌ها می‌گویند ما باید در ایران حکومتی لیبرال به وجود بیاوریم تا لیبرال‌ها در ایران کار را در دست بگیرند، در این حالت جامعه بورژوا و مصرف گرا می‌شود اما به دلیل اینکه آن فرد لیبرال به دلیل شرایطی که در ساختار حکومت ایران است نمی‌تواند مصادر قدرت را بگیرد، دستگاه تبلیغاتی ضریب نفوذ را از پایین به سمت بالا می‌آورد و جامعه را مصرف گرا و بورژوا بار می‌آورد تا این جامعه آدم خودش را برای پست‌های مدیریتی انتخاب کند. عباسی تاکید کرد: سیستم حکومتی ایران قدرتی دارد که جلوی همه نفوذها را می‌گیرد اما آن نفوذی که نمی‌توان جلویش را گرفت نفوذ رسانه ای است مگر با افشا کردن قضیه از حیث محتویات آن و در اینجا قوه عاقله رسانه که وظیفه‌اش دروازه بانی است باید این کار را جلو ببرد. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در سال ۱۳۷۶ دولتی در ایران سرکار می‌آید که مبنای خودش را مدل گورباچف در اصلاحات ایران می‌گذارد، گورباچف دو شعار اصلی داشت فضای باز سیاسی و فضای باز اقتصادی که این مدل شوروی در دولت دوم خرداد موسوم به اصلاحات در ایران آغاز شد،‌ تا جایی که مقام معظم رهبری در سخنرانی خود می‌گوید مدل گورباچف در ایران پیاده نمی‌شود، ایران را با جایی دیگر اشتباه گرفتید و نهایتا این سیستم متلاشی شد. حسن عباسی با تاکید بر اینکه سیستم نسبت به نفوذهای اینچنینی بی تحمل است گفت: هیچ دوره ای پیامبر دینی اینقدر دوام نیاورده دلیل اینکه جمهوری اسلامی‌۳۸ سال است باقی مانده این است که نظام منفذهای نفوذ را می‌شناسد و در این فضاهای روشنفکری با کسی تعارف ندارد. وی در پایان سخنانش تاکید کرد: آمریکا دنبال جنگ ارزی با ایران، ‌روسیه و چین است، ما اکنون درگیر جنگ نرم یا جنگ سخت نیستیم، ما در حال جنگ نیمه سختی با عنوان جنگ ارزی هستیم. جنگ ارزی در قوت ایالت متحده در استفاده از ساز وکار دلارش صورت می‌گیرد. http://www.iribnews.ir/fa/news/1121284/%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%AC%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA     استاد حسن عباسی، رئیس اندیشکده یقین صبح امروز  ـ ۱۴ اردیبهشت ۹۵ ـ در نشست رسانه و نفوذ که در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد، ضمن اشاره به این موضوع که نفوذ همیشه بد نیست و در چارچوب‌های دیپلماسی خاص و عمومی‌مسئله خوبی نیز هست، تصریح کرد: ذات هر دستگاه سیاست خارجی این است که نسبت به کشور هدفش، زمینه نفوذ را برنامه ریزی و طراحی کند. وی ضمن تاکید بر اینکه کشوری که مورد طمع و نفوذ واقع می‌شود نباید اجازه دهد تا آن نفوذ باعث تخریب شود، بیان داشت: وظیفه رسانه دروازه بانی است. عباسی ادامه داد: در انگاره وحیانی تبدیل وحی به عقل، کار عقلا و دانشمندان است و تبدیل عقل به حسب وظیفه هنرمندان است و انتقال حس به غیر، کار رسانه است. رسانه فی ذاته وظیفه تولید کار عقلی را ندارد، بلکه وظیفه اش انتقال عقل و حس است. غربی‌ها به این کار نظام دروازه بانی می‌گویند؛ خود رسانه مبدل فکر و عقیده نیست. رئیس اندیشکده یقین ضمن تاکید بر اینکه نفوذ این نیست که فقط فردی بیاید و پست و مقام بگیرد، اظهار داشت: در نفوذ شیوه استعمار نو، فردی را به مسئولیت می‌گمارند، اما در نفوذ عصر فرانو، فکر‌ها را تغییر می‌دهند. نفوذ توسط ایده‌ها و باورها صورت می‌گیرد و ایده‌ها و باورهای مسئولان را تغییر می‌دهد که در این مسیر مهمترین کارکرد را رسانه‌ها دارند. عباسی در مورد نفوذ کلیدی خاطرنشان کرد: تاکید رهبر انقلاب این بوده است که مبانی علوم انسانی غرب غیرتوحیدی است. هرگاه به بسط مبانی علوم انسانی غربی در جامعه بپردازیم، باورهای توحیدی در آن جامعه زیر سوال می‌رود. وقتی نظام اجتماعی فکری و معرفتی را غیرتوحیدی کردیم خروجی اش نتیجه توحیدی نخواهد داشت. وی ادامه داد: وقتی رسانه، علوم سلسله ای را در شاخه‌های مختلف نشر داد، آرام آرام در جامعه شاهد تغییر خواهیم بود و نفوذ فکری در جامعه ای رخ می‌دهد که باورهای توحیدی صدمه خورده است. رئیس اندیشکده یقین با تاکید بر اینکه کودکی که از طریق رسانه انیمیشن پاندای کونگ‌فو کار را می‌بیند، به حرفه ای ترین شکل عقاید توحیدی اش تخریب می‌شود، تصدیق کرد: برخی آثار مستند، باورها را از بین می‌برند. وقتی این موارد به وجود آمد، می‌بینیم باورهای سیاسی جامعه هم تغییر کرده است؛ حال در این بین جامعه کسی را بالای سر خود می‌آورد که همین تفکر را دارا است. عباسی با تاکید بر اینکه وقتی کسی تبلیغات را مدیریت می‌کند، ظاهرسازی نیز می‌کند، بیان داشت: کسی که پول و تبلیغات را کنترل کند، عرضه و تقاضا را نیز مدیریت می‌کند. آمریکایی‌ها به دنبال این هستند تا در ایران، جامعه لیبرال را بسازند؛ وقتی جامعه لیبرال شد، مردم بورژوازی و در عین حال تبدیل به جامعه ای مصرف گرا می‌شوند. رئیس اندیشکده یقین با اشاره به اینکه جامعه ای که آحادش سوداگرا و مصرف گرا شدند، آدم خود را بالای سر جامعه می‌آورد، اظهار داشت: انبیا بر دو دسته هستند؛ برخی از آنها شاهان را دعوت به حق می‌کردند و برخی از آنها قوم‌ها را دعوت به حق می‌کردند. اگر پیامبری می‌توانست از این سطح گذر کند، حکومت دینی ایجاد می‌شد. وی با اشاره به این سخن امام که اگر در بانک‌های جمهوری اسلامی‌ربا باقی بماند، آن جمهوری اسلامی‌دیگر اسلامی‌نمی‌شود، تاکید کرد: امام در بخشی از سخنان خود می‌فرمایند که پول در بانک‌ها نباید کار کند؛ با توجه به این سخنان امام اگر خود را جای افسران سی آی ای بگذاریم، تنها به دنبال کار کردن پول در شبکه بانکی و تبدیل آن به ربا می‌رویم. چند مرجع در قم سیستم بانکی را ربوی می‌دانند؛ آن وقت رسانه می‌رود همین سیستم بانکی را تبلیغ می‌کند. رسانه اساسا با اقتصاد کاری ندارد، اما دارد ربا را تبلیغ می‌کند. عباسی ادامه داد: مکتب فکری لیبرالیسم با انگاره جرمی‌بنتام میدان دهی دین را تنگ می‌کند. نفوذ اینجا، نفوذ اندیشه جرمی‌بنتام است؛ مردم در آمریکا قصد از بین بردن وال استریت را دارند، آن وقت ما در برنامه‌های تلویزیون تبلیغ بورس می‌کنیم؛ مردم در جنبش وال استریت حرص را زیر سوال می‌برند، در حالی که ما در انگاره‌های اسلامی‌علیه حرص و طمع، مطلب داریم. رئیس اندیشکده یقین افزود: دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی‌از نفوذ اطلاعاتی و امنیتی و نظامی‌جلوگیری می‌کنند، اما آنچه که نمی‌توان جلوی آن را گرفت، نفوذ رسانه است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه مفهوم اصلی در قرآن هستند؛ اگر انگاره دعوت از مردم برای جلوگیری از نفوذ، جدال احسن باشد، خود رسانه از نفوذ جلوگیری می‌کند. وی در مورد رسالت فردی رسانه خاطرنشان کرد: امر به معروف و نهی از منکر مدیریت در فتنه است؛ فتنه زمانی به وجود می‌آید که حق و باطل واقعا قاطی شوند. جامعه مدعی ایمان هم با فتنه‌ها امتحان می‌شود. رسانه باید اولا حق را از باطل جدا کند و ثانیا حق را معروف و باطل را منکر معرفی کند؛ آن گاه امر به معروف و نهی از منکر کرده است. عباسی نقش رسانه در مقابل نفوذ را مهم دانست و تصریح کرد: نقش کارکرد اصلی رسانه، هدایت و مدیریت جامعه در فتنه است؛ برای زدودن فتنه‌ها باید حق و باطل را به شدت جدا کنند؛ اگر این اتفاقات افتاد، خود به خود امر به معروف شکل می‌گیرد. نقش رسانه تسهیل کننده نفوذ است و معتقدم نقش این نفوذ بسیار خطرناک است. رئیس اندیشکده یقین با تاکید بر اینکه رسانه باید قوه اجتهاد که کلید عاقله است، داشته باشد، بیان داشت: رسانه باید در رسالت خود عقلانیت را بسط دهد و اجتهادش این است که خودش جلوی مشکلات بایستد. چرا باید در نهادهایی مثل آموزش و پرورش، رسانه و هنر دستش جلوی مردم دراز باشد. این نقیصه به سیاست‌های کلی در سطح حاکمیت برمی‌گردد. حکومت باید خالص ترین منابع مالی را در حیطه علم و رسانه خرج کند. وی با تاکید بر اینکه عمده رسانه‌هایی که نفوذ را قبول ندارند، دوستان VOA و بی بی سی هستند، خاطرنشان کرد: آنها می‌گفتند ما در جمهوری اسلامی‌هستیم و ادعای اسلام را داشتند، اما بعد از رفتن از ایران، زنانشان بی حجاب شدند و مردان شان ریش‌های خود را تراشیدند. مثلا روزنامه آفتاب یزد سال‌ها به مدیر مسئولی و سردبیری واحدی اداره می‌شد، اما امروز واحدی در بی بی سی تحلیل می‌کند و در سال‌های اول خروج خود از ایران نیز، از راه دور این روزنامه را سرپرستی می‌کرد. اینجا رسانه‌هایی هستند که نیمه پنهان دارند و بخشی از آن در داخل کشور و بخشی از آن در خارج از کشور است. عباسی در پایان تصریح کرد: حسین باستانی در روزنامه‌های یاس نو و شرق تحلیل می‌کرد؛ مطمئن باشید آنها از سیا و MI6 حقوق می‌گیرند. کسی که بخواهد در بی بی سی فارسی اجازه نشستن بگیرد باید از فیلتر MI6 رد شده باشد. ما اصراری نباید داشته باشیم که کسانی که دارای بنیان فکری لیبرال هستند و اعتقاد به جامعه بورژوازی دارند، بین خودشان و انگلیس فرق بگذارند.   http://www.snn.ir/detail/News/507428/9034
  20. Argada

    جنگنده F-16I Sufa

      مسلما خلبانهای اسرائیلی با توجه به وضع خاصشون(و اموزش بهتری که می دیدند) مهارت بالاتری نسبت به اعراب داشتند...   icon_cheesygrin منتها خوب شما از اعداد و ارقام استفاده کردید که ما بدمون نمی اومد منبش رو بدونیم...   ببینید در خصوص شوروی و امریکا و صهیونیست بنده دیدگاه دیگری دارم... علت شروع شدن جنگ جهانی اول و دوم جنگ سرد و جنگ طلبی های غرب رو چیزی دگیری با هزاران جلد کتاب و منبع غربی می دونم... که اینجا شاید جاش نباشه توضیح بدم... در ظاهر کشورهای عربی با اسرائیل جنگ کردند و بعد شکست خودرند و در نهایت سازش کردند... اما واقعیت چیز دیگری است... کشورهای عربی خود ساخته دست صهیونیست بودند... وهابیت را انگلیسیها 400 سال پیش در حجاز رواج دادند ... مصر و اردن دست نشانده یا وابسته بودند... این ها را نمیشود نادیده گرفت... 
  21. به من می گید کتاب بخونم و از تلگرام بیام بیرون!؟ یعنی چون به حرف شما معترض شدم بیسوادم!؟ چیزی که من در این صفحات مجازی می بینم همین طرز تفکر ها و طرز صحبتهاست که شما اینجا انجام میدی...با این حال  البته که مطالعه خوبه اما چرا خودتون رو بالاتر از بقیه می دونید در حالی که هیچ چیز از طرف مقابل نمی دونید...... با نوشتن چند متن عربی و نقل قول رسول الله نمی تونید توجیهی بر لحن نابخردانه خودتون بیاورید...    اینجا تاپیک قرار دادن متن و سخنرانی دکتر عباسی هست نه چیزی که شما انجام میدی...
  22. درسته که استعداد  پایینی داره اما ایران هراسی بهترین گزینه برای فروش این جنگنده ها به کویت هست... غرب خوب بلده چطور نینرنگ کثیفش رو بزنه که برد-برد واقعی براش داشته باشه... هم سیخ میسوزه هم کباب! ... هم سلاح هاش رو می فروشه هم دهان شیوخ رو میبنده و اونا رو باد می کنه هم پولهای اونا رو می گیره هم وابسته ترشون می کنه هم ایران رو تحت فشار می زاره! هم ... .
  23.   اگه می خوای به یکی دیگه جواب بدی چرا با توهین و بد و بیرا!؟ اگه می خوای با بد و برا و توهین جواب بدی چرا به اسم اسلام این کار رو می کنی!؟  در اسلام ناب محمدی ص ما چیزی به نام توهین نداریم... اینکه به یه نفر توهین بشه به خودتون برمیگرده چون فردا شما باید جواب بدی منتها وقتی از اسلام مایه می زاری نمیشه بی تفاوت باشم...   ما در اسلام یا بر حقیم و یا باطل... چیزی به نام معتدل و وسطی نداریم...اولین فردی که در اسلام از حد وسط و اعتدال حرف زد ابوموسی اشعری بود و بعد هم خوارج ... برای رد کردن علی ع و معاویه لعنت الله خود را معتدل نامیدند دریغ از اینکه جهنم را برای خود خریدند...   بین حق و باطل بودن اعتدال نیست التقاط هست ... اعتدال یعنی امیر المومنین حضرت علی ع... یعنی دوری از افراط و تفریط یعنی عدل و عدالت ... چیزی به نام حد وسط بین حق و باطل در این بین نداریم... انچه که می گویند و شما بر ان اصرار داریم ما در معنای اعتدال ندیدیم... وسط بودن صرفا یک فضیلت نیست باید با بصیرت باشد ...باید خوب و بد را بشناسد... """رهبر فرزانه‌ی انقلاب اسلامی نیز اعتدال را هم‌معنای عدالت دانسته و در تاریخ  20 آبان83 در دیدار با اعضای هیئت دولت آقای خاتمی در این خصوص می‌فرمایند: «عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که می‌گویند از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ‌روی و بدون راست‌روی. این هم که می‌گویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، به‌ خاطر همین است؛ یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت،‌‌ همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده، به وجود می‌آید. در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضع‌گیری، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است.»"""    حوزه ما ان روحانی مبارز انقلابی را نمی تواند ان چنان که باید تربیت کند... حوزه ما هم مثل اقایان دیگر در حال گرفتار شدن به رفاه طلبی هستند... بصیرت در این حوزه ها کم رنگ شده... نمی گویم حوزه خراب است می گویم انچه که باید باشد نیست! حوزه ها باید در این تهاجم نرم و سخت اشنا با امور باشند...ایا هستند!؟
  24. Argada

    جنگنده F-16I Sufa

    منبع !؟ دلیل برتری رژیم صهیونیستی خیانت توده نیروهای نظامی کشورهای متحد عرب بود... چهره ای که امروز اشکارتر شده...  اسرائیل با شکست کشورهای عرب که عمدتا دارای حاکمان وابسته و دست نشانده بود (که بسیاری از مقامتش از قبل برای این نبرد با امریکا هماهنگ بودند!) وجهه کریح خودش رو مثلا رویین کرد تا در ذهن مردم منطقه یک رژیم شکست ناپذیر رو تداعی ببخشه...اما نمی دونست که همه مردم هم مثل خود و دست نشانده هاش انیستند... انشالله روزی این غده سرطانی را از بین خواهیم بردیم.
  25.   همواره باید در دفاع شرایط مختلف رو در نظر گرفت...بنده نمی تونم منکر این موضوع بشم... منتها حضور امریکا در منطقه چیزی فراتر از ان است که بخواهند با یک عقب نشینی تاکتیکی خود را دور کنند... این تاکتیک انجام نخواهد گرفت چرا که علت حضور مهمتر از مسایل دفاعی و جان چند سرباز برای صهیونیستها است...  کشورهای عربی به ایران حمله نخواهند کرد...گستاخی کشورهای عربی هم به دلایل سیاسی این روزهای ایران بر می گرده تا جایگزینی برا شومی امریکا در ذهن ایرانی ها باشند...    وقتی نگاه عوض بشه شما مجبوری تاکتیک های نظامیت رو عوض کنی! دشمن اصلی رو رها کنی بری سمت دشمن دست چندم که الان شده شاخ ... این همان راهکار دشمن اصلی برای ضربه زدن هست... وقتی نگاهت رفت سمت چند کشور عرب! و امریکا رو تهدید اصلی ندونستی و دلت رو به مذاکرات با شیطان خوش کردی... ضربه می خوری! که همین الان هم داریم می خوریم.   در جریان جنگ جهانی دوم وقتی متفقین برای نبرد نرماندی اماده میشدند به چند حمله محدود و متفرق به مناطق مختلف از جمله جنوب اروپا ، ذهن المان را مشوش کردند تا انها نیروهایشان را پخش کنند و نتوانند مکان اصلی عملیات را تشخیص دهند... نیروهای زیادی از المان در جنوب حضور پیدا کردند تا مانع این حملات شوند . اما متفقین از نرماندی حمله کردندو المان را فریب دادند! دشمن فریب کار هست و اهل نزویر و ریا!    با این حال نیرو های نظامی در حد توان انها را زیر نظر دارند... دفاع همیشه بوده و هست... تفاوت دیدگاه بنده به خاطر دید من نسبت به اصل وجودی و نوع جهان بینی امریکاست!