[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های mostafa_by
-
كارت خيلي خوب بود فلانكر عزيز. ميگم حالا اين عكسا، حجمشون چقدره؟ اگه نهايت 300، 400 كيلوبايت هستن، بهتره آپلودشون كني و لينكش رو در اختيار دوستان قرار بدي مجبور نشي عكسا رو كوچيك كني كه هم زحمتت رو زياد ميكنه و هم از كيفيت عكسات كاسته ميشه. ميتوني تو مثلاً پرشين گيگ، كلش رو آپلود كني.
-
فلانكر جان. عرض بنده رو متوجه نشدي. شما اين رو فرمودين. بنده هم عرض كردم كه درصورت امكان، لينك اين مطلب رو قرار بدين. چون موفق به تهيهي روزنامهي جام جم نشدم. همين. قصد من، زير سوال بردن اطلاعات و اخبار شما نبود. صرفاً فكر كردم كه اخباري بيشتر از اوني كه در جرايد و سايتها اعلام شده بود، اعلام شده.
-
فلانكر عزيز. ممكنه بفرمايين اين آمار، در كدوم صفحهي روزنامهي جام جم اومده؟ حتيالامكان لينكش رو در اختيار ما و ساير دوستان قرار بدين. ممنون ميشم.
-
تاپیک جامع عمليات رمضان تاپیک جامع عمليات رمضان
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در عملیات های نظامی ایران
خواهش ميكنم. وظيفهام بود. درمورد فرماندهان اين نبرد٬ بايد عرض كنم كه چون عمليات مشترك بود و همچنين لشكر 27 محمد رسول الله٬ پس از بازگشت از سوريه٬ در مرحلهي (اگه اشتباه نكنم) سوم به بعد اين عمليات شركت داشت٬ به همين خاطرم بهتر ديدم مطلب٬ به طور كلي عرضه شه. اگه دوستان٬ آمار كاملتري ميخوان٬ سعي ميكنم ظرف چند روز آينده تهيهاش كنم. خدمت دوستان فوق ميهنپرستي كه كاري جز پرستيدن آلمان نازي و تحقير ايرانيان ندارن٬ بايد عرض كنم كه اين عمليات٬ صد در صد موفقيت آميز نبود!! ولي اين به اين معني نيست كه شكست خورده باشن (خواهشا سطح معلومات و ادراك خودتون رو از دبستان فراتر ببرين). در اين عمليات٬ ايران به اكثر اهداف پيشبيني شده دست پيدا كرد و موفقيت بسياري نيز كسب كرد. ولي بطور كامل موفق نشد و اين شكست براي عراق٬ باعث تغيير بسياري در ارتش عراق گرديد (منجمله اعدام چندين فرمانده ارشد ارتش عراق)! بار ديگر٬ به اين آمار نگاهي بياندازيد!!! اگر هم دوست دارین تلفات انسان در برابر تانک براتون نوشته بشه تا بیشتر آتش وجودتون سردتر بشه و دلتون خنک تر بشه، می شه اینکار رو انجام داد. ولی جالب اینکه تلفات ایران در برابر اینهمه تانک و تجهیزات نابرابر، حتی یک سوم و یک چهارم تلفات عراق نبود :mrgreen: !!!! عاقل باشید! منصف باشید! ایرانی باشید!!! درمورد فرمایشات جناب ملک عزیز هم اگه دوستان، کافی دونستن که هیچ. اگه هم نه می تونن به تاپیک «ترور شهيد مغنيه طراح: اسرائيل، مجري: عربستان» مراجعه نموده و قسمت دوم مطلب حقیر رو مطالعه بفرماین. در اون جا، کاملاً بحث طرح اعراب مطرح شده. اگه هم باز نیاز به توضیح بیشتر بود در همین تاپیک بفرمایین تا عرض کنم.- 111 پاسخ ها
-
- 2
-
-
- جنگ تحمیلی
- عمليات رمضان
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
به علت نقض قوانين (توهين به مليتها و نژادها)، بصورت مكرر توسط جناب has، ايشون از تاپيك اخراج ميشن و درصورت ادامهي اين روند، با برخورد جديتري مواجه خواهند شد! لطفاً قوانين سايت را رعايت بفرماييد!!!!
-
ممنون از دوستان. سينا جان. نئو تروريسم در خاورميانه، همين وضعيت رو داره. اما بالكل اين نوع تروريسم، بدعت جديدي در تروريسم رو بنا نهاد كه بحث اون، خارج از وضعيت خاورميانه شده و در جهان، جايگزين تروريسم سنتي داره ميشه (متأسفانه). به اميد خدا درمورد طالبان و نقش آل سعود در ايجاد آن، در قسمت سوم، عرايضي رو ارائه خواهم كرد. ان شاء الله، اگه دوستان صلاح ببينن، در زمينه نئو تروريسم بيشتر توضيح خواهم داد.
-
با عرض معذرت از تمامي دوستاني كه منتظر ادامهي مطلب بودن و مشغلهي حقير، به طولاني شدن مدت زمان ارسال انجاميد؛ و با تشكر از تمامي دوستان عزيز بابت اينهمه لطف و محبت؛ قسمت دوم مطلب رو خدمت دوستان ارائه ميكنم و ان شاء الله به زودي، قسمت سوم (و پاياني) رو عرضه ميكنم. اين قسمت، اطلاعات خاصي به شما نميده. صرفاً آمادهسازي بستري، براي توضيحات وقايع مابعد (كه با شروع هزارهي جديد، اثراتش بوضوح مشاهده گرديد) هست. فكر كنم قسمت دوم، حسابي نااميدتون كنه و باعث شه حرفاتون رو پس بگيرين!! -------------------------------------- قسمت دوم فتح خرمشهر، توسط ايرانيان، خبري بسيار عجيب بود. اين خبر، به زودي در تمامي رسانههاي جهان انعكاس يافت. خرمشهر، يك شهر عادي نبود. به نوعي، سمبل تقابل ايران و عراق بود و صدام، پس از فتح اين شهر، دستور تجهيز فراوان سربازان مقيم اين شهر را داده بود. توان نظامي حاضر در شهر خرمشهر و موانع متعدد براي ورود به محدودهي حفاظتي اين شهر، اين اطمينان را به تمامي كارشناسان نظامي جهان داده بود كه خرمشهر، ديگر با جنگ به دامان ايران برنميگردد. ولي با نبوغ فراوان فرماندهان نظامي ايران، عجيبترين پيروزي نظامي جبهههاي نبرد ايران و عراق رقم خورد. ايرانيان، با وجود از دست دادن دو فرماندهي تواناي خويش (حسين قجهاي و محمود شهبازي)، با روحيهاي فراموش نشدني و با استعداد نظامي دهها برابر كمتر از ارتش حاضر در خرمشهر، اين شهر را فتح كرده و ضربهي سنگيني را بر بدن عراق بعثي وارد كردند. اين ضربه، چنان سهمگين بود كه صدام، بلافاصله دستور حفر خندق در اطراف بغداد؛ براي جلوگيري از حملهي همه جانبهي ايرانيان به پايتخت را داد. گارد رياست جمهوري، مسئول حفاظت از شهر شد و چشم نگران تمامي جهان، به عكسالعمل ايران، پس از اين فتح ناممكن بود. بسياري از كارشناسان نظامي معتقد بودند كه اگر ايران پس از فتح خرمشهر، با همان توان نظامي به سمت عراق حمله ميكرد، ارتش از هم پاشيدهي عراق، به هيچ وجه توان ايستادگي در برابر نيروهاي پر روحيهي ايراني را نداشتند. اما در تهران، خبر ديگري بود! عربستان سعودي، بلافاصله پس از فتح خرمشهر، در پيامي شفاهي به تهران، عنوان كرد كه ايران، حالا كه خرمشهر را پس گرفته است، با آتش بس موافقت نمايد (صدام موافقت نموده بود) و در دادگاهي، سرنوشت شهرهاي اشغال شدهي در دست عراق (كه هنوز در آن زمان، در زير چكمههاي ارتش بعث بودند) مشخص شود. رياض، غرامت حاصل از اين نبرد را به ايران پرداخت خواهد كرد. پيشنهاد عربستان سعودي، از جنبههاي مختلف قابل بحث و بررسي است. اول : زمان اين پيشنهاد عربستان، خطر را كاملاً حس كرده بود. اگر رزمندگان ايراني، هوس زيارت كربلا به سرشان ميزد، بزرگترين اميد و آرزوي رزمي دنياي عرب (و به عبارت بهتر، خط مقدم نظامي اعراب)، به همين سادگي سقوط ميكرد و از آن پس، نه تنها جمهوري اسلامي ايران، پيشواي جديد دنياي اسلام ميشد، بلكه قدرت مطلق در دست ايران ميافتاد و بدتر از همه، پيام انقلاب، با سرعتي سرسامآور گسترش مييافت و اولين اثرات آن نيز بر كشورهاي پادشاهي نشين منطقه به بار مينشست و به احتمال فراوان، خاورميانه با انقلابي فراگير مواجه ميشد كه ديگر در آن، جايي براي اسلام ساخته و پرداختهي سران رياض و به عبارت سادهتر، اسلام امريكايي و انگليسي نبود! دوم : نوع پيشنهاد ايران در طول جنگ، ميلياردها دلار آسيب ديده بود. از ارتش و سپاه منسجمي برخوردار نبود و اكثر رزمندههاي ايراني، افراد عادي بودند كه با كمترين امكانات و آموزشها، پا به ميدان نبرد گذاشته بودند. بنابراين، با توجه به وضعيت اقتصادي و نظامي اين كشور، پيشنهاد پايان جنگ و دريافت غرامت، حقيقتاً اغوا كننده بود. سوم : محوريت عربستان درصورت خاتمه دادن به اين جنگ، عربستان ميتوانست به عنوان قهرمان صلح اعراب، خود را مطرح ساخته و بيش از پيش از محبوبيت بين مسلمانان برخوردار شود. مسلماً اگر عربستان، چنين لطفي را در حق اين نبرد ميكرد، حتي بسياري از ايرانيها نيز طرفدار سياستهاي آل سعود ميشدند. چهارم : حفظ توازن منطقهاي صدام حسين، به وضوح در سال 61، به شكست كامل رسيده بود. پس حكومت وي در خطر بود و پديد آوردن يك ارتش قدرتمند ديگر، در شرايط نبرد مسلماً كار سادهاي نبود. پس عربستان با اين پيشنهاد، به نوعي زمان را به صدام ميداد كه حداقل ارتش خود را بازسازي نمايد و همچنين حكومت بعثي عراق، همچنان حفظ شود. اما مسلماً پس از اين واقعه، صدام مديون پادشاهي عربستان سعودي خواهد بود و به عبارتي، بازوي نظامي اين كشور در منطقه خواهد بود. موارد بسيار است و وقت تنگ. اما ايرانيان، به رهبري خميني كبير، زيركتر از آن بودند كه چنين پيشنهاد شفاهي را به عنوان خاتمهي جنگ بپذيرند. ايران شرايط چهارگانهاي را براي خاتمهي جنگ عنوان كرد كه اكثراً از آن آگاهي داريم. اين شرايط، درصورت پذيرش عراق و عربستان، به پايان جنگ ختم ميشد؛ ولي نقشههاي رياض را نقش بر آب ميكرد. پس تعجبي نداشت كه عربستان، به سادگي هرچه تمامتر، پيشنهاد خود را تكذيب نموده و اعلام كند كه در مناقشهي ميان ايران و عراق، دخالتي نخواهد كرد. از طرفي امريكا و فرانسه، رسماً وارد جبههي عراق شده و فرانسه با تجهيز هوايي عراق و امريكا با تجهيز اطلاعاتي و گاهاً نظامي اين كشور، به سرعت ارتش عراق را بازسازي نمودند. از طرفي شوروي از طريق پل هوايي، سيل تانكهاي مدرن T-72 را به عراق تقديم كرد و درحالي كه هنوز، بحث پيشنهاد عربستان، مطرح بود و جواب قطعي از سوي تهران داده نشده بود، عراق خود را آمادهي نبرد بسيار سنگيني ميكرد. نتيجهي شور و مشورتهاي جمهوري اسلامي ايران بر اين شد كه جنگ، تا فتح اولين شهر عراق ادامه يافته و پس از آن، از اين شهر به عنوان اهرمي در مذاكرات سياسي استفاده نموده و ضمن تمركز قوا بر روي اين شهر (كه كار نيروهاي مسلح را بسيار سادهتر ميكرد)، بر تحركات نظامي عراق هم تسلط داشته باشد. نتيجه، طراحي عمليات رمضان، به فاصلهي يك ماه پس از عمليات بيت المقدس بود. عملياتي كه «كنت دومارانش»، رئيس سازمان اطلاعات فرانسه، شخصاً در آن حضور داشت و اطلاعات ذيقيمتي را در اختيار ارتش عراق قرار داده بود. ولي باز هم با نبوغ ايرانيان، اين عمليات، نتيجهاي عجيب به همراه داشت : 1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده؛ آنهم اكثراً به دست رزمندگان مجهز به RPG-7!!!! (در تاپيكي جداگانه، شرح عمليات رمضان قرار داده شده است) ميزان تانكها و نفربرهاي منهدم شده در اين عمليات، به وضوح اين مسئله را نشان ميداد كه عراق، به هيچوجه قصد صلح نداشت و پيشنهاد اغواگرايانهي عربستان، تنها دسيسهاي بود براي فرصت دادن به عراق، براي حملهي مجدد و سنگين به خاك ايران! پس از شكست برنامههاي عربستان سعودي درمورد ايران، اين كشور سياستهاي خصمانهاي را در برابر جمهوري اسلامي ايران در پيش گرفت. كمكهاي اين كشور به عراق، افزايش چشمگيري يافت و از هر فرصتي، براي فشار آوردن به جمهوري تازه تأسيس ايران، براي اشتباه و ورود به جبههاي جديد كه عربستان ميشد، دريغ نكرد. نمونهاي از اين شيطنتها، حمله به دو فانتوم ايراني كه به اشتباه، به حريم هوايي عربستان وارد شده بودند؛ آن هم بدون اخطار قبلي بود كه ايران، آن را بيجواب گذاشت. حتي تهاجم به زائران ايراني بيت الله الحرام نيز موجب واكنش شديد تهران نشد و بنابراين عربستان، بزرگترين فرصت براي اتحاد كامل جهان عرب (مراد و منظور، مردم عرب است؛ والا دولتهاي عربي، تماماً بر ضد ايران اتحاد داشتند) در برابر ايران را از دست داد و بيشتر، تضعيف خويش را به نظاره نشست. پس از خاتمهي جنگ بين ايران و عراق، پيشبيني خميني كبير به وقوع پيوست. سالها قبل، حضرت امام (ره) در نامهاي به ملك فهد، هشدار داده بود كه صدام، پس از اين جنگ، به سمت شما برگشته و پاسخ اينهمه محبت شما را با نابودي شما خواهد داد. ولي در آن زمان، چنين امري به هيچ وجه عاقلانه به نظر نميرسيد. ولي همه چيز با حملهي عراق به كويت، تغيير كرد. كويت، يكي از بزرگترين حاميان مالي عراق، به سادگي تصرف شد و هدف بعدي، مشخصاً عربستان سعودي بود. اينجا بود كه آل سعود، به اين نتيجه رسيدند كه صدام حسين، چندان هم كه فكر ميكردند، در مشتشان نيست و چيزي به سقوط اين پادشاهي نمانده است. در اينجا بود كه به درخواست عربستان، براي بار دوم امريكا مداخله نمود (بار اول، قبل از انقلاب و در تهاجم ارتش شاهشناهي به خاك عراق، عربستان اين درخواست را مطرح نمود). نيروهاي ائتلاف، در زماني بسيار كوتاه، محصولاتي را كه سالها به عراق ميفروختند را نابود نموده و از ارتش بسيار مجهز بعثي، تنها سايهاي باقي گذاشتند كه حتي توان حفاظت از خويش را نيز نداشت. به وضوح، شخصيت عربستان سعودي تحقير شده بود. كشوري كه مدعي رهبري جهان عرب را داشت و قاعدتاً بايد پرچمدار مبارزه با استكبار امريكا؛ كشوري كه بيشترين ميزان تنفر از آن در ميان مسلمانان ديده ميشود، را داشته باشد، آنقدر متكي به امريكاست كه حتي براي حفظ حكومت خويش، دست به دامان سياستهاي اين كشور ميگردد. پس حكومت آل سعود، پروژهي جديدي را بنيان نهاد تا به مسلمانان نشان دهد كه اين كشور، نه تنها متكي به ايالات متحده نيست؛ بلكه جبههي اول مبارزه با امپرياليسم و تقابل مسلمانان با كفار است؛ پروژهي القاعده. از سالها پيش، عربستان مدارسي را در كشورهاي پاكستان و افغانستان ايجاد نموده بود كه به تعليم مسلمانان اين كشور ميپرداخت. اخبار، از آموزشهاي عجيب و غريب اين مسلمانان حكايت داشت؛ ولي ماهيت آنها مشخص نبود. اما به زودي، جهان با هيولايي ترسناك آشنا شد : نئو تروريسم! (دوستان، بهتره درمورد نئو تروريسم توضيح بدن تا فقط من متكلم وحده نباشم. براي راهنمايي، ميتونم عرض كنم كه اين نوع تروريسم، مستقيماً به هدف و انگيزه برميگرده) نئو تروريسم دامن زده شده توسط تفكرات وهابيت، باب جديدي در تفكرات و ادبيات سياسي جهاني باز نمود كه اولين آتش آن، دامنگير كشورهاي اسلامي گرديد ...!!
-
ممنون آقا پرويز عزيز براي ارسال اين مطلب (و همچنين سعيد عزيز براي ادامهي مطلب). حقيقتاً هشداري تكان دهنده بود! حتي تصورش هم وحشتناك هست؛ ديگه چه برسه به وقوعش!
-
ممنون از دوست خوبم امپراطور؛ بابت ايجاد اين تاپيك. اگه موافق باشين، سوال به سوال پيش بريم تا به نتيجهاي مناسبتر و بهتر برسيم. اما با اجازهي شما، بايد زيادهگويي كرده و عرض كنم كه سوال 1 و 4، با وجود اينكه به ظاهر متفاوت هستن، ولي در اصل، ريشه در يك مسئله دارن و اون، همون سوال چهارم هست. پس با اجازه، جواب اين دو سوال رو ميدم و منتظرم كه نظر شما بزرگوار رو هم بخونم. البته از ساير دوستان هم درخواست ميشه در قالب پاسخگويي به سوالات مطرح شده بحث رو انجام بدن كه به يه بحث منسجم برسيم. ---------------------------------------- دولتمردان عربستان به دنبال چه چيزي در خاورميانه هستند؟ اين سوال، چندين جنبه داره. براي شناخت وضعيت عربستان سعودي، بايد تاريخ شكلگيري اين كشور (منظورم پادشاهي سعودي هست) رو در نظر بگيريم. اگه كمي جهش داشته باشيم؛ ميرسيم به زماني كه اسرائيل، فلسطين رو اشغال كرد. جنگهاي جهاني پايان يافته و دنيا به دو قطب شرق و غرب تقسيم شده بود. درست سه سال از ويرانكنندهترين جنگ در جهان نگذشته بود كه يهوديان ساكن فلسطين، پس از خروج از پيش مشخص شدهي نظاميان انگليسي از خاك فلسطين، با تهاجم نظامي و تسخير چندين شهر فلسطين، كشوري جديد به نام اسرائيل رو بوجود آوردند. اسرائيل، باتوجه به آرمان مشخصي كه داشت، به سرعت شروع به رشد سرطاني خود كرده و با كمك ايالات متحده (دومين كشوري كه اين كشور رو به رسميت شناخت! اولين كشور، شوروي بود!)، به سرعت تجهيز شده و ارتشي منظم رو تشكيل داد. آرمان «از نيل تا فرات» اين كشور، بر روي پرچم اين كشور نقش بسته شد (ستارهي داود در ميان دو خط آبي كه بيانگر نيل و فرات هستند). از همان زمان هم كشورها متوجه اين مسئله شدند كه هدف اسرائيل، عجالتاً چه كشورهايي است! مشخصاً نام مصر، اردن، سوريه و عراق مطرح بود. اما اسرائيل، با مانعي سخت برخورد كرد. جمال عبدالناصر در مصر ظهور كرد و با پديد آوردن پان عربيسم، به مركزيت و رهبريت جهان عرب دست پيدا كرد. در همينجا، بزرگترين مشكل آل سعود شكل گرفت. عربستان، به عنوان خاستگاه اسلام، انتظار داشت كه همواره مقام رهبريت جهان عرب رو يدك بكشد. اما حقيقت امر اين بود كه اين كشور، تنها تا زمان خليفهي سوم پيشواي كشورهاي عربي (و البته مسلمان) بود و پس از انتقال مركز حكومت به كوفه توسط امام علي (ع) و پس از آن، تشكيل حكومت اموي در شام و پس از آن، تشكيل حكومت عباسي در عراق امروزي، عملاً از عربستان، تنها نام و ياد شهرهاي اسلامي مطرح بود. اما مصر هم پيشينهي تاريخي چنداني براي رهبري جهان عرب نداشت. در مصر، فاطميان تا قرن دهم و اواسط يازدهم حكومت ميكردند، ولي آنطور كه بايد و شايد در معادلات جهان عرب به حساب آورده نميشدند. پس از تشكيل حكومت سلطان صلاح الدين ايوبي در اين كشور، براي اولين بار نام مصر به عنوان يكي از قطبهاي كشورهاي عربي مطرح گرديد كه البته با وفات نورالدين و جانشيني صلاحالدين و انتقال مركز حكومت به دمشق، مجدداً نام اين شهر و سوريهي فعلي به عنوان قطب اعراب مطرح گرديد. اين مسئله، تا قبل از جنگ جهاني اول، يعني تا زماني كه عثمانيها در جهان، حضور سياسي داشتند، ادامه داشت. پس از جنگ جهاني اول و ايجاد مرزبنديهاي جديد توسط انگليسيها و ورود فتنههاي فراوان توسط اين كشور، سوريه هم تقسيم شد و بخشي از آن، به نام لبنان جدا شده و تحت اختيار فرانسويها قرار گرفت. به همين خاطر، جهان عرب، تا مدتها پيشوايي نداشت تا اينكه آل سعود، قدرت را در سرزمين عربستان به دست گرفتند. اما آل سعود، هنوز پايههاي قدرت را محكم نكرده بودند كه ظهور عبدالناصر را شاهد بودند. بنابراين اين مسئله، بيانگر اين بود كه رهبريت اعراب، باز هم در اختيار كشوري به جز عربستان خواهد بود. به همين دليل هم عربستان، بدل به «شريك دزد و رفيق قافله» گرديد. در خلال جنگهاي اعراب و اسرائيل، كشور عربستان به ظاهر در سمت اعراب، ولي در باطن با اسرائيل بود. كمكهاي اطلاعاتي فراواني كه به اين رژيم، بصورت پنهاني گسيل داشت، كمك شاياني براي ارتش نيرومند اسرائيل بود و نخستين نطفههاي همكاريهاي پنهان اين دو كشور، در همين جا شكل گرفت. پس از 4 بار شكست اعراب از اسرائيل، دو كشور از 4 كشور در معرض خطر، عملاً جبههي خويش را تغيير دادند : اردن و مصر. اردن كه از همان ابتدا، قدرتي محسوب نميشد و اكثراً هم سران سعودي بر روي سياستهاي اين كشور اعمال قدرت ميكردند، خيلي زود مسير عربستان سعودي را در پيش گرفت و جالب اينكه حتي آمار لشكريان اعزامي خويش به جبهههاي نبرد و برنامههاي تهاجم خويش را در اختيار اسرائيل قرار ميداد! خاندان هاشمي در اين كشور، دقيقاً سياستهاي خاندان سعودي را پيگيري كرده و به متحد پنهان اسرائيل در ميان اعراب تبديل شدند. سوريهي اسد هم تواني براي رهبري اعراب نداشت. بنابراين تنها كشور باقيمانده، مصر بود. شرايط صلح مصر با اسرائيل، خود داستاني مجزا و طولاني بوده و در اينجا، مجال بحث درمورد اين مسئله نيست. ولي مسلماً از اتحاد مستقيم مصر و اسرائيل، تنها كشوري كه بزرگترين سود را ميكرد، عربستان سعودي بود! وقتي انور سادات و مناخيم بگين در كمپ ديويد، قرارداد صلح و دوستي را در برابر پرزيدنت كارتر امضاء ميكردند، شايد هيچكس به اين فكر نبود كه چرا جهان عرب، به اين سادگي، چنين خيانتي از مصر را پذيرفته است! خبر، به خودي خود، آنقدر عجيب بود كه براي هضم آن، زماني طولاني نياز بود (در عجيب بودن اين خبر، ذكر همين مثال بس كه مثلاً فردا تلويزيون اعلام كند «پرزيدنت احمدي نژاد و ايهود باراك، در تل آويو، با يكديگر ملاقات كرده و بر همكاريهاي متقابل دوستانه با يكديگر، در تمامي زمينهها تأكيد كردند»). پس از كنار رفتن مصر از معادلات اعراب، براي ساير كشورهاي عربي منطقه، چارهاي نبود جز اقتدا به سلطان جديد جهان عرب؛ يعني پادشاهي عربستان سعودي (KSA). از آن پس تاكنون، اين عربستان سعودي بوده كه نقش جلودار اعراب را ايفاء كرده و همواره نيز سعي كرده كه با سياستهاي خويش، اوضاع منطقه را در اختيار خويش داشته باشد. وقتي صدام حسين، در عراق به قدرت رسيد، بزرگترين كمكها از جانب عربستان سعودي به اين كشورگسيل گرديد و حتي لقب «سردار قادسيه» به وي اعطاء گرديد و عربستان به صدام اين اجازه را داد كه در توهم «رهبريت جهان عرب» و «جانشيني جمال عبدالناصر» باقي بماند. از طرفي در كشور همسايه، يعني ايران، عجيبترين انقلاب قرن رخ داد و كشوري كه تا به ديروز، ايالت پنجاه و دوم ايالات متحدهي امريكا ناميده ميشد، با شعار «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي»، حكومتي شيعي را پديد آورد. ايران، پس از حكومت صفويان، ديگر حكومتي مذهبي را تجربه نكرده بود و اين، بزرگترين خطر براي عربستان سعودي سني و وهابي بود. پس تعجبي نداشت كه در پس پرده، يكي از بزرگترين مشوقين مالي، اطلاعاتي و سياسي صدام حسين براي تهاجم به جمهوري تازه تأسيس ايران، ملك فهد، پادشاه عربستان باشد! امريكا نيز كه منافع خويش را در خطر ميديد، از طرفي بصورت غير مستقيم (با فرستادن مشاور ارشد امنيت ملي ايالات متحده؛ زبيگنيو برژينسكي به عراق)، صدام را مجاب به تهاجم نظامي به ايران نمود و از طرفي ديگر، ملزومات مورد نياز اين كشور براي تهاجم به خاك ايران زمين را از طريق پادشاهي عربستان سعودي، به عراق ميرساند (كه البته با روي كار آمدن پرزيدنت ريگان و تغيير در شرايط منطقهاي، امريكا رسماً روابط خود با دولت عراق را برقرار كرد). همه چيز، عالي پيش ميرفت. هم ايران و حكومت شيعي اين كشور، به شدت تضعيف گرديد و به عبارت بهتر، از ارسال پيام انقلاب به ساير كشورها و بيداري اسلام حقيقي نزد مسلمانان، به سادگي ممانعت به عمل آمد، هم عراق كه روز به روز قويتر ميشد، تا حدي تضعيف گرديد. اما مشكل از زماني شروع شد كه عامل ناشناختهي دشمنان ايران زمين روي خويش را نشان داد. ايستادگي و مقاومت ايرانيان، تنها با شجاعت همراه نشد. پس از كشيدن ترمز عراق در جبهههاي غرب، ترسناكترين تيپ جبهههاي نبرد؛ يعني تيپ «محمد رسول الله (ص)»، به جبهههاي جنوب اعزام گرديد. نابغههاي نظامي اين تيپ (جاويد الاثر احمد متوسليان، شهيدان بزرگوار همت، شهبازي، كريمي، دستواره) با تركيب با نخبگان نظامي ساير تيپها و لشكرها همچون حسين قجهاي، عليرضا موحد دانش، كاظم رستگار و البته مغز اطلاعاتي سپاه پاسداران؛ يعني حسن باقري، چنان بلايي بر سر بعثيهاي متجاوز نازل كرد كه شهرهاي اشغالي، يك به يك و هريك با فضاحتي باور نكردني، به خاك ايران بازگشت و نهايتاً شاهكار نظامي ايران و عمليات بيت المقدس بود كه تعجب همگان را به همراه داشت! از عظمت اين عمليات، ذكر همين نكته بس كه تنها آمار اسراي عراق در اين عمليات (آزادسازي خرمشهر)، 18.000 نفر (بله! هجده هزار نفر!!!) بود و با تسليحات به غنيمت گرفته شده در اين عمليات، براي سه سال جبهههاي جنگ كشور ايران تأمين مهمات گرديد!! (البته با صرفهجويي) همين زمان بود كه دولت سعودي، وارد عمل شد و طرحي را پيشنهاد كرد ...! پايان قسمت اول ------------------------------------------------ با عرض معذرت از امپراطور عزيز. طبق معمول دهانم رو كه باز كردم، با وراجيهاي بيش از اندازه همراه شد و مجبور شدم كه مطلبي بسيار طولاني بنويسم. چون ماجرا كمي طولانيتر بود، مطلب را تقسيم كردم و فكر كنم در دو قسمت عرضه كنم. گويي كه بعيد ميدنم حتي ذرهاي هم ارزش مطالعه داشته باشه!! متأسفانه اين عادت زشت، هيچگاه ازم دور نميشه! پس شما به بزرگواري خودتون، اين تخريب تاپيك را ببخشيد!! خوشحال ميشم تا به اينجاي كار، نظر شما (و ساير عزيزان) رو بدونم. ضمناً لازم به ذكره كه چون با عجله اين مطلب رو تايپ كردم، ممكنه اشكالات ريز و درشت و تفاوتهاي تاريخي فاحشي رو صورت داده باشم. درصورت مشاهدهي اين مشكلات، خوشحال ميشم بنده رو هم در جريان بذارين تا مشكل برطرف بشه (البته در تاپيك بيان بشه بهتره! چون دوستان هم به بيسوادي بيش از اندازهي حقير، بيش از پيش پي خواهند برد).
-
تاپیک جامع بررسی نیروی هوایی ارتش عربستان سعودی تاپیک جامع بررسی نیروی هوایی ارتش عربستان سعودی
mostafa_by پاسخ داد به Lich تاپیک در توان نظامی کشورها
فكر كنم حرفهاي كاملاً صحيح دوست خوبمون tomcatf14 گوياي همه چيز بود. يه جمله جالب رو مارشال رومل، مطرح كرده بود : «از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهارت به هیچ دردی نمیخورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمیآید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد». اولين نياز در جبهههاي نبرد، تسليحات هست. والا وضعيت دلاورترين جنگجويان، وضعيت نابرابري تسليحات، بسيار غمانگيز خواهد بود. اين نبرد، يادآور نبردهاي پاياني ساموراييها در برابر سپاه مجهز به تفنگ ژاپن هست! شايد ما خلبانهاي بسيار ماهري داشته باشيم. ولي حقيقت اين هست كه براي پيروزي هوايي در برابر نيروهاي هوايي كشورهاي منطقه كه روز بروز هم قدرتمندتر ميشن، به چيزي بيش از شجاعت نياز داريم. چون تا زماني كه اونا ميتونن فاصلهي خودشون رو با ما حفظ كنن، ديگه كار به داگ فايت نميكشه. گذشت زمان جنگهاي جهاني كه هواپيماها در آسمان، دائماً در حال داگ فايت بودن. امروزه، موشكهاي دوربرد و رادارهاي پرقدرت هستن كه نتايج نبردهاي آسماني رو تعيين ميكنن. اميدوارم همهي ما، مسير اعتدال رو پيش بگيريم و براساس حقايق، اظهار نظر كرده و بر همون اساس هم اظهار نظر كنيم. -
حرف شما رو تأييد ميكنم دوست گرامي. ولي ايني كه شما فرمودين، برميگرده به آموزش نيروي ويژهي بسيج. اتفاقاً براي اين گروه، حسابي مايه ميذارن. حتي مدرس از كشورهاي اروپايي ميارن و آموزشهاي بسيار پيشرفتهاي رو براشون در نظر ميگيرن و درست مثل يه تكاور آموزششون ميدن. انتخاب آموزش ديدگان هم تقريباً سخته! ولي دوست گرامي. اينها، تعداد كمي رو تشكيل ميدن و البته وظايف خاصي رو دارن. روحيهي بسيج، مسلماً بسيار بالاست و در جنگ، اين امر، نقش كليدي و مهمي رو ايفا ميكنه. ولي دوست گرامي. عرض بنده چيز ديگري است. ببين. مثلاً ما زمان جنگ، كمبود شديد تسليحات داشتيم. به همين خاطرم آموزشهامون نميشد زياد طولاني باشه و به ناچار، بچهها تو همون جبههها آموزش ميديدن (منهاي آموزش 3 ماهه). اين مسئله، با توجه به شراط اون روزگار، قابل پذيرش و قابل توجيه بود. ولي امروز روز، اگه جنگي بشه، به هيچ وجه دليل منطقي نيست. در اون زمان، به فرمان حضرت امام (ره)، جبههها پر شد. اكثراً هم انسانهاي عادي بودن؛ حتي برادران پاسدار. ولي امروز روز، وقتي ما داريم روي بسيج به عنوان يك بازوي نظامي مانور ميديم، حداقل كاري كه بايد بكنيم اين هست كه اين جمعيت رو آموزش نظامي بديم. آموزش نظامي، يعني نه اينكه برداريم چند جلسه آشنايي با سلاحها، چند جلسه عقيدتي و چند ساعت از روز (يا مثلاً در دورهي پيشرفته 48 ساعت) در پادگان ببريم و يه مقدار سينه خيز و يه مقدار كلاغ پر و يه مقدار پياده روي و يه مقدار حرف زدن و در نهايت هم شليك چند تا فشنگ ناقابل از اسلحههايي كه اكثراً قديمي هستن و تير توشون گير ميكنه (براي بنده و چند نفر از دوستام، همين اتفاق افتاد!). اگه فرداي روز جنگي بشه، با اين تسليحات مدرن، درصورت پيروزي در هر جبهه، بايد چندين برابر جبهههاي جنگ در زمان عراق كشته بديم. ديگه زمان جنگهاي شليك و پيشروي سپري شده. عمر اين جنگها، برميگرده به زمان جنگ جهاني دوم. چنين تلفات سنگيني در زمان جنگ جهاني، امري عادي و بديهي بود. ولي وقتي امروزه تسليحاتي اومده كه در يك چشم به هم زدن، يك گردان رو افقي ميكنن، اين نهايت جهالت ماست كه فكر كنيم با همون تاكتيكها و با همون روش پيشروي، ميتونيم جبهههاي نبرد رو فتح كنيم. ------------------------------------------------ اميدوارم برادران پاسدار، روزي اين حقيقت رو درك كنن كه آموزشها، بايد مناسب با شرايط باشه.
-
تاپیک جامع سرلشکرشهیدعلی صیاد شیرازی تاپیک جامع سرلشکرشهیدعلی صیاد شیرازی (عکس ، خاطره ، فیلم و ..)
mostafa_by پاسخ داد به mamad تاپیک در جنگ آوران
خدا رحمت كنه اين شهيد بزرگوار رو و لعنت كنه منافقين كوردلي رو كه تنها منطقشون، منطق تير و ترور هست!!! اين شهيد، به جايگاهي كه لياقتش رو داشت رسيد، ولي جامعهي ما از داشتن وي محروم شد. ------------------------------------------- ممنون mamad عزيز، بابت ارسال اين مطالب و زنده نگاه داشتن ياد و خاطرهي اين شهيد بزرگوار.- 72 پاسخ ها
-
- منافقین
- جنگ تحمیلی
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
فكر كنم توضيحات كامل دوست خوب و با فرهنگمون، امپراطور، به اندازهي كافي گوياي تمامي مسائل بودهان! به قول آقا پرويز، ما اينجا اومديم كه با هم تبادل نظر داشته باشيم و اگه همه همفكر بوديم و همنظر، پس دليلي براي حضورمون در اينجا وجود نداشت. پس دوستان انتظار نداشته باشن كه همه، مثل خودشون فكر كنن. ضمن اينكه راحتترين راه و بيدردسرترين راه براي پاسخگويي، حمله به شخص مقابل هست! پس سعي كنين با نشان دادن فرهنگ بالاتون، در احترام به همديگه سبقت بگيرين نه توهين! ---------------------------------------------------- اميدوارم قضيه، همينجا خاتمه پيدا كنه. بهتره برگرديم سراغ بحث. ---------------------------------------------------- با تشكر از امپراطور عزيز بابت ارسال آمار تلفات اسرائيل در 33 روز نبرد. به نظر من بهتره حالا در اين مورد بحث كنيم كه اين آمار، چطور اينقدر متغير شد. بخصوص در روزهاي پاياني جنگ، چرا اينطور تصاعدي بالا رفت. فكر كنم بهتر باشه خود امپراطور عزيز، شروع كننده باشن. پس بسم الله.
-
قابلي نداشت سعيد جان. برد اين سلاح (TAC-50 يا McMillan TAC-50)، دو هزار متر عنوان شده (البته برد مفيدش رو عرض كردم). ولي خوب. انصافاً زدن يه آدم از فاصلهي 2.5 كيلومتري، جالبه!! تعجب من هم براي كليات قضيه هست! هم فاصله، هم اسلحه و بخصوص كاليبرش!!! اين هم لينك مشخصات و توضيحات اين سلاح.
-
سعيد جان. اسم اون بنده خدا، سرگرد اروين كوئنيگ بود (Major Erwin Koenig) كه طبق گفتهي سايت ويكي پديا، 400 كشته آمارش بود (البته در تمامي جنگهاش). ولي نهايتاً به دست واسيلي زايتسف (Vasily Zaytsev) كشته ميشه (تو استالينگراد). فكر كنم تو مطلب پايين، جواب سوالت رو گير بياري. --------------------------------------------- در مطلب تك تيراندازها در سايت ويكي پديا، يه تيكهي جالب هست (تك تيراندازهاي برگزيدهي قرن بيستم) كه البته انگليسي هست و حسش نبود نصفه شبي ترجمهاش كنم. گويي كه اصلاً كاري نداره و فهميدنش خيلي سادهاس. پس بخونين و ببينين عجب جونورهايي تو جهان پيدا ميشن (بهترينشون هم همين آقاي سيمو هايهاي خودمونه :mrgreen: ) Billy Sing (Gallipoli Campaign, World War I) - killed between 150 and 201 Turkish soldiers. Francis Pegahmagabow (World War I) - Native Canadian sniper credited with 378 kills. The Finnish Korpraali (Lance Corporal) Simo Häyhä 'Valkoinen Kuolema' (the White Death) was a sniper during the (Winter War) and is regarded by many as the most effective sniper in the history of warfare, being credited with killing up to 542 Soviet soldiers (an average of 5 a day) using a SAKO m/28-30 (Pystykorva) and iron sights. Junior Lieutenant Vasily Zaytsev (World War II) – credited with sniping 225 German officers and soldiers during the Battle of Stalingrad; subject of the film Enemy at the Gates and the book War of the Rats, both fictionalized accounts. His total number of verified kills was 242,[citation needed] but some argue it was more than 400. (جالبي اين بنده خدا، واسيلي اين بود كه كلاس كارش به كشتن سربازهاي عادي نميخورد! فقط گندههاي لشكر آلمان رو قلع و قمع ميكرد! اين 225 نفر هم اكثر قريب به اتفاقشون، درجهدارهاي ارشد آلمان بودن (تو فيلم هم اشارهاي به اين مسئله شد). جالبتر اينكه اين آمار، تنها در نبرد استالينگراد ثبت شد!!! يه مطلب ديگه! واسيلي، در عرض 10 روز، 40 نفر رو افقي كرد. يعني آمارش روزي 4 نفر هست كه انصافاً با اون شرايط وحشتناك استالينگراد، كم از شاهكار نداره!) Gefreiter (Private) Matthias Hetzenauer (World War II) - Austrian sniper who was credited with 345 kills on the Eastern Front, the most successful in the Wehrmacht. Obergefreiter (Private First Class) Josef 'Sepp' Allerberger (World War II) - Austrian sniper credited with 257 kills on the Eastern Front Lieutenant Lyudmila Pavlichenko (World War II) – female sniper with 309 confirmed kills, making her the most successful female sniper in history. (انصافاً مردا برن بميرن!!! يه زن و 309 كشته؟!!! طفلي شوهرش!!) Gunnery Sergeant Carlos Hathcock (Vietnam war) – achieved 93 confirmed kills. He held the record of longest confirmed kill at a distance of 2250 meters (made with a scoped M2 Browning machine gun) for 35 years until 2002. Adelbert F . Waldron (Vietnam war) – achieved 109 confirmed kills. Master Sgt. Gary Gordon and Sgt. First Class Randy Shughart - Operation Gothic Serpent - Delta Force snipers awarded the Medal of Honor for their actions protecting the injured crew of a downed helicopter during the Battle of Mogadishu. Dramatized in the film Black Hawk Down. ------------------------------------------------------------ يه تيكه هم درمورد يه تك تيرانداز كانادايي قرن 21 داره كه خوندنش خالي از لطف نيست! PPCLI Canadian Soldier Corporal Rob Furlong (Operation Anaconda, Afghanistan) - holds the record for the longest-ever recorded and confirmed sniper kill at 2,430 metres (1.509 miles) using a .50 caliber (12.7 mm) McMillan TAC-50 rifle. icon_cheesygrin icon_biggrin
-
مطلب جالبي بود. اگه درمورد واسيلي زايتسف، اسطورهي تك تيراندازان شوروي هم مطلبي دارين، خوشحال ميشم بذارين. چند سال پيش، فيلمي درمورد اين شخصيت با نام «دشمن پشت دروازه» (Enemy at the Gate) ساخته شد با بازي جود لاو و ريشل ويتز و اد هريس. اگه اين فيلم رو نديدين، پيشنهاد ميكنم حتماً اين فيلم رو گير آورده و نگاه كنين.
-
دوستان، هرچه سريعتر نسبت به تصحيح صحبتهاشون در مورد عمر اقدام بفرماين. سايت، جايي براي نژادپرستي و تعصبات مذهبي نداره. تمامي اديان و فرقهها (به جز صهيونيسم و وهابيت كه در اصل فرقه نيست!!)، محترم هستن. اين صحبتها، فقط باعث افزايش شكاف بين شيعه و سني ميشه. ما شيعيان، وظيفهمون نگاه داشتن اتحاد هست. حالا اگه برادران سني، به دلايلي از اين اتحاد سر باز ميزنن، به ما ارتباطي نداره. چون ما مثل اونها نيستيم. پيامبر اكرم (ص)، داماد عمر و ابوبكر بودن (از هر كدوم يك دختر گرفته بودن كه البته اين دليل سياسي داشت). لطفاً ديگه در اين سايت، حرفي بر عليه عمر و همچنين در مدح عمر بيان نشه!!! راه حق، از راه باطل هم كاملاً مشخص هست. اني تارك فيكم الثقلين ... .
-
پاسخ، قطعاً نميتونه يه نه قطعي باشه!! همه چيز، به شرايط اون موقع بستگي داره كه : 1- ما با كي (يا كيا) ميجنگيم؟ 2- اين مسئله، چه تأثيري روي سوريه داره؟ 3- سوريه تا اون موقع، در كجاي مسير سياسي پيشبيني شده جلو رفته؟ 4- ايران در چه وضعيتي هست؟ 5- موضع امريكا و اسرائيل و غرب چه تغييري كرده؟ و ... -------------------------------- قبلاً عرض كرده بودم. دليل نزديكي بيش از حد سوريه به ايران، انزواي بوجود اومده براي اين كشور توسط امريكا و غرب بود. امري كه خيلي وقته امريكاييها به اشتباهشون پي بردن و خيلي سعي ميكنن كه قدم به قدم، اين انزوا رو برطرف كنن و اجازه بدن كه سوريه بيشتر رو بياد. چون از ايران خطرناكتر، روسيه هست و سوريه، الان دقيقاً تو دامان روسيه هست و اين، براي امريكا خيلي بدتر و خطرناكتر هست!!
-
تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
mostafa_by پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
دوست عزيز و گرامي. سعي كنين اخبار رو از سايتهاي معتبر و يا حداقل بيطرف، نه سايتهاي ضد نظام بذارين!! بنده خداها اونقدر توهم دارن كه فكر ميكنن تو ايران اونقدر پول الكي هست كه به خبرگزاريها بديم برامون خبرسازي كنن!! اونم شبكههاي عربي كه اكثراً زير نظر امريكاييها، منبع شايعه پراكني هستن!! گندهترينشون هم شبكه الجزيره هست كه ديگه فكر كنم همه با ماهيتش آشنا شده باشن!! -
آمار نبردهاي هوا به هواي جنگنده هاي ايراني ( بخش اول)
mostafa_by پاسخ داد به artaxerxes تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
شبيه اين كارتون فوتباليستا شد كه يكي شوت ميكرد و همه ميرفتن تو دروازه :mrgreen: . جداً جنگ ايران و عراق، سواي تمامي هوشمنديها و خلاقيتهاي نظامي، پر بود از الطاف الهي. اونقدر كه اين موارد رو تقريباً عادي ميدونيم. ممنون از مطالب خوبت. بيصبرانه منتظر ادامهاش هستم. -
اين، همان عزت است! قابل توجه دوستاني كه عزت را تنها در به به و چه چه امريكاييها و غربيها ميبينن! همهي كساني كه فحش و ناسزاي رئيس بي خرد دانشگاه كلمبيا رو نشان از تحقير ايرانيها ميدونن!! قابل توجه عزيزاني كه حرف سران كشورهاي عربي رو نشان از پايمالي عزت ما ميدونن!! عزت، چيزي نيست كه با حرف بشه به دستش آورد! عزت، در باطن و در وجود انسانها پديد مياد! امريكا، با تمامي قدرت توانش، با تمامي شعارهاي عوامفريبانهاش، هيچ عزتي بين جهانيان نداره. ولي امروزه، جمهوري اسلامي ايران (كه براي برخي، جهنم تصور شده)، از عزت بسياري در ميان كشورهاي جهان، حتي كشورهاي آفريقايي و امريكاي لاتين برخورداره!! عزتي كه قبل از انقلاب نداشتيم و همه، ما رو به عنوان نوكر امريكا (ايالت پنجاه و دوم امريكا) و متحد اسرائيل ميشناختن!! پاينده باد ايران عزيز اسلامي. پاينده باد ايران عزتمند و سرافراز.
-
با نظر تكسوار عزيز تا حد زيادي مخالفم؛ چون خودم بسياري از اين موارد رو ديدهام. آموزش عزيزان بسيجي، اكثراً سطحي، ساده و سهلانگارانه صورت ميپذيره. بنده، بارها در مباحثاتي كه با برادران عزيز سپاهي داشتم، اين نكته رو گوشزد كرده و عرض كردم كه اين آموزشها، حتي در برابر قاچاقچيهاي سيستاني هم كاربردي نداره؛ چه برسه به دشمن سر تا پا مسلح!!! يك مثال ساده ميزنم. در ميدان تيري كه گروهي بسيجي، براي گذراندن مرحلهي تيراندازي آموزش تكميليشون حضور داشتن، مشاهده كردم كه اكثر قريب به اتفاق عزيزان، تپههاي اطراف سيبل رو تيرباران كردن!!! اونقدر وضعيت تيراندازي عزيزان متأسفانه اسفناك بود كه از يك سيبل، براي چندين گروه تيراندازي استفاده ميشد!! حال اينكه اگه حتي يك نيروي نظامي متوسط بودن و حتي نيمي از آموزشهاي سپاهيان عزيز رو به ايشان داده بودن، بايد برگهي سيبل غير قابل استفاده ميشد!! اين كه ما، خودمون رو بيشتر از چيزي كه هستيم ببينيم، تنها فريب خودمون هست و لا غير!! اين، خيانت در حق اين عزيزان هست كه با چنين آموزشهاي سطحي، براي نبرد در برابر دشمنان بسيار خطرناك آماده كنيم و فقط اين انگيزه رو در اونها تقويت كنيم كه «اگه كشته بشين، شهيدين»!! شهيد، وقتي شهيد هست كه عاقلانه عمل شه. مگه نه من هم در ميدون نبرد، دست خالي يا با يه مسلسل برم جلوي تانك بايستم، صد در صد كشته ميشم!! اين، شهادت نيست! خودكشي هست. زمان جنگ، ما چيزي نداشتيم. عزيزان رزمنده، حقيقتاً دست خالي بودن. ولي اينطوري هم نبود كه احمقانه بجنگيم!! حتي اگه 10 تا آر.پي.جي هم داشتيم، از اونها طوري استفاده ميكرديم كه دست خالي نمونيم!! هيچ وقت احمقانه با كلاش، جلوي تانك نايستاديم! هيچ وقت احمقانه در برابر سيل تيراندازي، نايستاديم كه الكي تير بخوريم و بميريم!! هيچوقت بيجهت جونمون رو به خطر نيانداختيم. تا آخرين توانمون جنگيديم و كسي كه شهيد شد، حقيقتاً شهيد شد!! اگه خودمون رو بشناسيم. اگه توانمون رو بشناسيم. اگه حقيقت رو بدونيم، اصلاً بد نيست! چون ميفهميم كه چه كارهايي بايد انجام بديم كه اين خلاء ها برطرف بشه. صرف تيراندازي با آر.پي.جي، خمپاره، تفنگ و حتي پرتاب نارنجك و استفاده از سلاح دوش پرتاب، برتري نمياره!! مهم، استفاده از اين تسليحات هست! مگه نه دختر سه سالهي دوست بنده هم توان فشار دادن ماشهي تسليحات رو داره!! اگه خودمون رو شناختيم و نواقصمون رو برطرف كرديم، اون وقت ميتونيم حقيقتاً ادعا كنيم كه از توان لازم براي مقابله برخورداريم. در غير اينصورت، تنها بايد منتظر فاجعه باشيم. اميدوارانم بزرگواران زحمتكش پاسدار و عزيزان متصدي نيروي مقاومت بسيج، از اين خواب خرگوشي بيدار شن كه «بسيج امروز، با 8 ميليون نفر عضو، قويترين ارگان نظامي جهان هست» و اينكه «ما در چند ساعت، ميتوانيم 10 ميليون نفر را در جبههها مستقر كنيم» و اينكه «برادران بسيجي ما، با بهترين آموزشها، آمادگي مقابله با هرگونه تهديدي را دارند». (از سخنان پاسداران متصدي عزيز). موفق باشيد.
-
ايا سوريه توان مقابله با حمله احتمالي اسراييل به خود را دارد
mostafa_by پاسخ داد به farhad2008 تاپیک در دکترین و استراتژی
هيچ وقت ما ادعا نكرديم كه بخاطر دين، اشتباهات نژادهاي ديگر رو در نظر نگيريم!! اگه اينطور بود، ميگفتيم برادران عراقي، عرب هستن و اعراب هم مسلمون. پس بيخيال گربه. بذارين بيان تو!! ما مردونه در برابر متجاوز ايستاديم و پاسخش رو داديم. امروزه هم اين متجاوز، هركجا كه باشه، لحظهاي در پاسخگويي بهش ترديدي به دل راه نميديم! چون حقيقت اسلام، با تجاوز در تضاد هست! در اسلام، حقوق همه محترم شمرده شده و كسي كه اين رفتار رو انجام ميده، مسلموني رو زير پا گذاشته!! اما اين دليل نميشه كه ما بخوايم همه رو با يه چوب بزنيم! بگيم كه «آره! چون مثلاً شاه عربستان يا نخست وزير امارت، همچين حرفي رو زدن، پس گور باباي هر چي عرب!!». اين، نهايت جهالت هست. گويي كه برخي دوستان، عادتشون هست كه به همين راحتي، به همه برچسب بچسبونن و همه رو پست و بد و خودشون رو خوب جلوه بدن. درمورد هر كسي كه بخوان قضاوت كنن و حكم خودشون رو هم حكم خدا بدونن. ايشان، به سادگي يك ميهن پرست رو يك نظام پرست، يك ايراني رو يك غير ايراني، يك دوست رو يك دشمن، يك نژاد رو يك مشت پست، يك نژاد رو برترين انسانها، يك كشور رو بهشت جهان، يك نظام رو كثيفترين نظام دنيا، يك رئيس جمهور رو ديوصفت ترين انسانها و ... تلقي ميكنن و هر حرفي كه خلاف نظرات گهربار ايشان هست، از نظر ايشان مشتي چرت و پرت و اراجيف و حرف غيرمنطقي تلقي ميشن؛ چرا كه با نظريات منبع و مادر (حرفهاي ايشون)، تناقض داره!! -------------------------------- خدا خير بده امپراطور عزيز رو كه حق و حقيقت مطلب رو، تمام و كمال بيان فرمودن!! آزادگي، به دين، نژاد و قوميت نيست. حسين بن علي (ع)، امام ما مسلمونهاي شيعه و يك عرب بود. در كربلا، حماسهاي خلق كرد كه در بطن تاريخ جاودان موند. آريو برزن، يك ايراني بود كه با ياران اندكش، چنان حماسهاي رو خلق كرد كه هيچكس اون رو فراموش نميكنه. ليونيداس، يك پادشاه و يك اسپارتي بود. قومي كه جنگيدن براي آنها افتخار محسوب ميشد. با سپاه اندكش، ثابت كرد كه افتخار، به جنگيدن در كنار ميليونها نفر نيست. افتخار، به اين هست كه اگه حتي يك نفر هم باشي و ميهنت در خطر باشه، وظيفهات هست كه بايستي! حتي اگه مرگت حتمي باشه. والاس، يك اسكاتلندي بود. در برابر تمامي ارتش انگلستان ايستادگي كرد و تا زمان مرگ، دمي نايستاد!! ارنستو چه گوارا، يك آرژانتيني بود. ميتونست يك پزشك موفق باشه. ولي چون ناعدالتي رو در جهان ميديد، حسينوار براي خلق جنگيد و تا آخرين لحظهي عمرش، لحظهاي از مبارزه با ناعدالتي و زورگويان جهان نايستاد! دكتر مصطفي چمران، يك ايراني بود. كسي بود كه بالاترين نمرات براي وي، كمترين بودن. جايگاه وي، ميشد در بهترين دانشگاهها و مراكز علمي جهان باشه. ولي براي كمك به خلق جهان، براي نجات مظلومين از چنگال ظالمين، به لبنان رفت و براي آنها جنگيد. حسين علم الهدي، يك ايراني بود؛ يك دانشجوي ايراني. وقتي با گروه اندكش، در برابر هجوم عظيم تانكها، ايستادگي كرد، كسي در له شدنشان شكي نداشت. تا آخرين آر.پي.جي گروه، شليك شد و سرنوشتشان در زير شنيهاي تانكها رقم خورد. تمامي اين افراد، انسان بودن. همه خونه و زندگي داشتن. همه كلي دغدغه تو زندگي داشتن. خيليها، دينشون با هم يكي نبود. بعضيها حتي مليتشون فرق ميكرد. ولي يك چيز در اينها مشترك بود : انسانيت. به حكم انسانيت، در برابر ظالمين ايستادن. به حكم انسانيت، از جون خودشون گذشتن. به حكم انسانيت، خودشون رو فداي خلقشون، آرمانشون، هموطنهاشون و آب و خاكشون كردن. هيچكدوم، كارشون به برتري نژادشون ربطي نداشت. هيچكدوم وقت مردن، به اين فكر نكردن كه به خاطر نژاد برترم ميميرم! هيچكدوم توهم برشون نداشت كه جون خودشون از يه نفر ديگه مهمتره! شايد اگه بودن، بسيار ارزشمندتر از همنوعان خودشون بودن. ولي اين راه رو انتخاب كردن و در تاريخ جاودانه شدن!! امروزه، هر وقت بحث ظالمين مطرح شه، همه ياد چنگيز، تيمور، يزيد، هيتلر، ناپلئون، كاليگولا و ... ميافتن و هيچكس، به جز اندكي نژادپرست، از اونها به عنوان انسان خوب و عادل ياد نميكنه. ولي اسطورههاي مردانگي، اسطورههاي انسانيت، اسطورههاي ستيز با ظالمين، اسطورههاي حامي مظلومين، الگوهايي هستن كه هر انسان آزادهاي، اونها رو انتخاب ميكنه. انسانهايي كه گاهاً نژاد، مليت و حتي دينشون با اون اسطوره متفاوته. اسطورههايي چراغ روشن راه ديگران شدن و نابودي اونها توسط ظالمين، تنها به ماندگاري اونها كمك كرد. -
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
mostafa_by پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
بنده چند بار براي پايان دادن به اين مطلب، تذكر داده بودم و هربار، دوست فوق تخصص چرت و پرت شناسيمون، قوانين رو زير پا گذاشتن!! البته مسلماً سواد، منطق و بالكل هيچ چيز ما به ايشون نميرسه. پس ميخوام در حق ايشون لطفي بكنم كه بيشتر از اين، در سايت زجر نبينن!! پس با اجازهي آقا سعيد و با استناد به قوانين سايت؛ به علت توهين به مديران سايت (بخصوص ادمين سايت)، اعضاء و نقض مكرر قوانين، كاربر خاطي General، به مدت يك ماه از سايت اخراج ميشود. اميدوارم دوستان، از اين به بعد، احترام بيشتري به قوانين سايت بگذارند كه شاهد چنين تنبيههايي در سايت نباشيم.- 1,237 پاسخ ها
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
mostafa_by پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
فكر كنم تحليل فوق تخصصي دوست ژنرالمون، جاي هيچ شك و شبههاي رو باقي نميذاره كه يا ايشون دكتر فوكوياما هستن، يا پروفسور اشتراوس، و يا مرحوم رورتي!!!! چون اين بحث، تنها در تخصص ايشون هست و همه دروغ و چرت ميگن الا ايشون، و همه بيمنطقن الا ايشون، و همه بدن الا ايشون (و اربابشون)، و همه به انقلاب خيانت ميكنن الا ايشون، و همه بيگانهان و ايراني فقط ايشون، و همه دزدن الا ايشون، و همه بيسوادن الا ايشون، و همه ديكتاتورن الا ايشون (و اربابشون)، و همه كافرن جز ايشون (و البته امريكاييها كه اسلام ناب محمدي رو به زيبايي در جهان تفسير كردن)، و همه پستن الا ايشون، و همه عامي هستن الا ايشون، و همه تحليلاشون درپيته الا ايشون، ... و بالكل همه كلهم (يا به قول امير خان كل يوم!!!) هويجن الا ايشون، پس جاي بحثي باقي نميمونه!!! متأسفانه ايشون به قوانين احترام نذاشتن و بحث رو خاتمه ندادن. اميدوارم اين بار، سعي كنن كمي احترام به قانون رو ياد بگيرن و ديگه ادامهاش ندن. درصورت عدم رعايت قانون، اينبار ديگه دوستانه با شما برخورد نميشه.- 1,237 پاسخ ها
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط