mina68

Members
  • تعداد محتوا

    208
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های mina68

  1. با سلام خدمت مدیریت و کاربرای محترم در مورد ای۱۰واینده اون دو نظریه کاملا متفاوت بر ارتش امریکا غالب هستش نظریه اول که متعلق به نیروی هوایی هستش اینه که با توجه به پیشرفت وفراگیر شدن پدافند هوایی موشکی بجای توپهای سبک ضدهوایی و همچنین سرعت پایین وضربه پذیر بودن ای۱۰در مقابل اینگونه سلاحها در یک نبرد کلاسیک ارزش عملیاتی ای ۱۰رو پایین و با توجه به هزینه های نگهداری و عملیاتی نگه داشتن این پرنده هزینه های اونو غیر قابل توجیه میکنه و این نیرو میتونه با ترکیبی از جنگنده های f-35یا f-16با بالگردهای تهاجمی و پهپادها وظایف ای۱۰رو به بهترین نحو انجام بده خصوصا که عمده شهرت ای۱۰متعلق به ترکیب این جنگنده با توپ پرقدرت اونجر هستش(دقیقا مشابه شهرت تامکت که بخاطر ترکیب رادار و موشک فونیکس بدست اومده بود)که با توجه پیشرفت های چشمگیر زرهی و عدم توان این توپ جهت نفوذ درزره تانکهای جدید باعث کمرنگ شدن توان وشهرت این پرنده که در اصل جهت نقش ضد زره طراحی شده میباشد و به عقیده نیروی هوایی جهت استفاده در نقش مبارزه با تروریسم و نبردهای نامتقارن هم میتوان این جنگده را با جنگنده های سبک تر و ارزان تری مثل اسکوپیون که از هزینه نگهداری و عملیاتی بسیار پایین تری برخوردارن جایگزین کردو یا حتی این نقش رو برعهده بالگردهای پیشرفته فعلی که براحتی قادر به انجام این وظیفه میباشند گذاشت ولی نظریه دوم که از طرف سپاه تفنگدران و نیروی زمینی هستش مخالف نظریه بالا هستش و معتقدن بدلیل قدرت اتش بالا و همچنین بقاء پذیری بالای ای ۱۰ در صحنه نبرد و همچنین توان غیرقابل انکار این جنگنده در پرواز باسرعت پایین که این توان رو به جنگنده میده که خلبان بادقت میدان جنگ رو دید بزنه و ضمن جستجوی اهداف با انجام اتش پرحجم اونو نابود کنه و همچنین نبود یک معادل برای این هواپیما در میان جنگنده های غربی و همچنین هزینه پایین این جنگنده در مقابل هزینه عملیاتی f-35از خدمت خارج کردن اونو کاری غیر عقلانی میدونن ولی واقعیت اینه که این نظریه در واقع فقط بخاطر وابستگی روانی و اعتماد بالای قوای زمینی و پیاده به این جنگنده هستش و گرنه ای۱۰در نبردهای مدرن فعلی خیلی حرفی برا گفتن نداره و عمده شکارهای این جنگنده در نبرد خلیج فارس با موشک های ماوریک بدست اومد که از جنگنده های دیگر امریکایی هم قابل شلیک هستش و با توجه به پیشرفتهای زیادی که در سیستمهای لیزری و اپتیکی هواگردها بدست اومده و همچنین حضور سلاحهای ضد تانکی چون موشک بریمیستون و ماوریک حملات ضد زره براحتی از عهده جنگنده هایی چون تورنادو یا استرایک ایگل ساخته هستش و جنگنده ای۱۰جز توپ اونجر خودش هیچ برتری خاصی بر دیگر جنگنده های دیگه نداره که اونم فقط برضد نفرات پیاده و ادوات سبک تاثیر داره و یک بالگرد مثل ویپر یا اپاچی خیلی بهتر و دقیق تر از ای۱۰ با توجه به الات پیشرفته ای مثل رادار میلی موجی و سیستم فروسرخشون قادر به انجامش هستن مضاف بر اینکه جنگنده ای۱۰در قیاس با f-16در نبردهای هوابه هوا در مقابل شکاری های دشمن یک هدف بی دفاع و کم اثر هست و بسرعت قابل شکار شدن و بنظر من تنها عاملی که باعث مجاب شدن کنگره در مخالفت بااز خدمت خارج شدن تاندربولت شده توان بالای این جنگنده در نبرد با پیاده نظام و همچنین قایق های تندرو هستش که برای امریکا تبدیل به کابوس شده ولی محبوبیت ای۱۰با وارد شدن جنگنده های سبک وکارایی چون اسکورپیون در حال محو شدن هستش و این جنگنده بزودی از رده خارج و بازنشسته خواهد شد
  2. mina68

    جنگنده F-16I Sufa

    با عرض سلام دوباره خدمت شما برادر محترم بله من هم با حرف شما کاملا موافقم ۶۰در صد علل پیروزی و شکست در کشورهای جهان سوم بیشتر از اونی که به مسائل نظامی مربوط باشه به عوامل سیاسی و دستهای پشت پرده مربوط میشه
  3. mina68

    جنگنده F-16I Sufa

    با سلام خدمت شما برادر گرامی در اینکه اسراییل دشمن ماست شکی نیست و در اینکه این رژیم برای بقاء خودش به هرجنایتی دست میزنه خوب اینهم حرفی نیست ولی اینکه ما بگوییم کشورهای عربی بدستور امریکاییها و برای اثبات شکست ناپذیری اسراییل شکست خوردن خوب منطقی و معقولانه نیست کمااینکه این کشورها در اون موقع جزء اقمار شوروی بودن و انچنان رابطه ای با امریکا نداشتن ضمنا پیرو این نظریه خوب بعد از جنگ شش روزه خوب شکست ناپذیری اسراییل ثابت شده بود و دیگه چه نیازی به جنگهای دیگه بود از اون گذشته اسراییل تا قبل از جنگ۱۹۷۳رابطه خیلی گسترده ای با امریکا نداشت وعمده و ابستگی این رژیم به مصرو انگلستان بود و تامین کننده نیازهای تسلیحاتی این رژیم هم اون دو کشور استعماری بودن وامریکا هم بیشتر سعی میکرد نقش بینابینی ایفا کند و میاندار باشد مثال محکومیت حمله فرانسه و انگلیس به مصر و تاکید امریکا برپایان جنگ به دوکشور واقعیت اینه که اسراییل همواره برنیروهای عربی برتری داشته و نمیشه این پیروزیها رو اتفاقی ویاشانسی قلمداد کرد البته کاملا با حرفتون موافق هستم که براثر بی عرضگی اعراب این پیروزیها بدست اومد کما اینکه اعراب از همه نظر دست بالا رو داشتن و اتفاقا این طور شکست خوردن یکطرفه هم خودش هنری هست که فقط انحصارا در اختیار اعراب هستش والا منهم عرض کردم تو یک مقاله خوندم که درست بودن و غلط بودنش رو من تضمین نمیکنم البته مدتها قبل خوندم ولی سعی میکنم منبع رو پیدا و لینکش رو قرار بدم که البته با توجه به مهارت خلبانان اسراییلی و بهره گیری بالای اونا از جنگنده اشون معقول بنظر میاد ضمنا برادر گرامی ای چیزها دیدن میخواد نه شنیدن کافیه کمی اونطرفترو دقیق تر نگاه کنین تا ببینین چطور اسراییل جنگنده شکاری ایگل رو تبدیل به یک جنگنده تهاجمی کرده خوب اسم اینکار چیه ایا بهره وری بیشتر نیست ایا جنگنده ای رو که سازنده بعنوان شکاری معرفی کرده رو تبدیل به یک همه کاره کردن اونم با سلاحها و الکترونیک بومی اسمش بهره وری بیشتر نیست؟ شما نگاهی به ارتقاهای تانکهای امریکایی در خدمت اسراییل بندازین حتی تانکهای تی۵۵اعراب تا ببینین چطور از حداقل امکاناتشون استفاده میکنن حتی تو جنگ اول اعراب با اسراییل چطور بدلیل تحریم ادوات غیر نظامی رو به سلاح تبدیل میکردن من قصدم تعریف از اسراییل نیست ولی واقعیت اینه چه بخواهیم ببینیم چه نخواهیم در اصل واقعیت فرقی نداره چه عیب داره ما هم نقاط قوت دشمتانمون رو ببینیم وازش بنفع خودنون الگو برداری کنیم و گرنه با اینکه ما چشمامون رو بزاریم رو هم به خودمون خسارت زدیم اتفاقا سایتش فارسی بود و فیلتر هم نبود و در مقایسه ایگل و تامکت و دلایل عدم بخدمت گرفتن تامکت توسط اسراییل نوشته بود
  4. mina68

    جنگنده F-16I Sufa

    یکی از دلایل برتری نظامی اسراییل بر اعراب علیرغم اینکه ارتش های عربی از همه لحاظ دست بالا رو داشتن(چه از حیث منابع مالی برتری مطلق عددی و کیفیت بالاتر جنگ افزارها)انتخاب دقیق همراه با وسواس در خرید جنگ افزار بود اونا بادقت سعی میکنن سلاحی رو برا ارتششون انتخاب کنن که بهترین گزینه باشه و در انتخاب اون شرایط منطقه ای نوع تهدید و همچنین سازگار بودن اون سلاح با شرایط و جغرافیاشون رو مد نظر قرار میدن مثال انتخاب جنگنده ایگل در مقابل تامکت که در همون موقع ترکیب تامکت و فونیکس یک سلاح کشند ه و وسوسه انگیز جهت انتخاب بود ولی اونا باتوجه به همه موارد نیاز ایگل رو انتخاب کردن که حالا مشخص شده چه انتخاب بجا و موثری بود جنگنده ای که از خیلی از موارد بر تامکت برتری داره و عامل دوم نوع اموزش و کیفیت بالای اموزش و همچنین استفاده موثر از تمام ظرفیت اون سلاح من در یک مقاله خوندم که خلبانان امریکا از فانتوم و ایگل هاشون به ترتیب ۶۰و۷۰درصد کارایی اونا استفاده میکردن که این رقم برای خلبانان اسراییلی۱۰۲و۱۰۷درصد بوده یعنی به ترتیب ۲و۷درصد بیشتر ازسطح ظرفیت و کارایی تعریف شده این جنگنده ها توسط سازنده
  5. با سلام خدمت کاربرای محترم ای ۱۰با توجه به نقشی که براش تعریف شده و همچنین کارایی فوق العاده بالا و هزینه ناچیز نگهداریش یک جنگنده فوق العاده وغیر قابل جایگزین هستش چون دو جنگنده ای که قرار بود نقش جایگزین رو بازی کنن یعنی اف۱۶واف ۳۵ به هیچ وجه قادر به انجام نقش ای۱۰نیستن و این در گزارش نیروی زمینی به پنتاگون و کنگره قید شده بود چون قرار بود تاندبولت ها طبق پیشنهاد و خواست نیروی هوایی از خدمت خارج بشن که این امر با مخالفت شدید نیروی زمینی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی دستکم فعلا کنسل شد
  6. mina68

    Su-24 در برابر F-15s

    باسلام خدمت کاربرای گرامی البته من خیلی دیر کاربر میلیتاری شدم ولی خیلی دوست دارم اگه این برادر محترممون هنوز تشریف دارن موارد برتری فنسر رو بر اف ۱۱۱ بگن ماهم هم از اشتباه در بیایم با این ارفاق به فنسر که بیش از یک دهه بعد از اف ۱۱۱عملیاتی شده باز از چه نظر برتره از نظر موتور یا قدرت حمل مهمات یا سرعت و ارتفاع یا.....از کدوم برتری؟
  7. باسلام خدمت شما به همان دلیل که لهستان و رومانی بعد از سالها عضویت در ورشو و بودن زیر بیرق شوروی با یک چرخش۱۸۰درجه ای باعضویت ناتو زیر نفوذ امریکایی رفتن که روزی دشمن ایدوئولوژیشون بود واونهم منافع ملی و درک درست از شرایط هستش که مصر زود فهمید و از تحمیل خسارات سنگین به کشورش جلوگیری کرد و سوریه نفهمیدو نتیجه اش جنگ۱۹۸۲ وتحمل یک شکست سنگین و پر هزینه و خروج خفت بار از لبنان بود مصر وسایر اعراب سالها جهت تحقق رویای نابودی اسراییل جنگیدن و با وعده نابودی اسراییل و انهم بزودی دادن خسارت و تلفات سنگین رو توجیه کنن ولی بعد از جنگ یوم الکیپور و شکست سنگین مصر و سوریه انهم درشرایطی که جنگ را با استفاده از عنصر غافلگیری کامل شروع کرده بودن مصر را به این جواب رساند که نابودی اسراییل امری محال و دستکم از توان فعلی اعراب خارج هستش و ادامه این وضعیت علاوه براینکه هیچ سودی برایشان ندارد باعث به خطر افتادن موجودیت شان هم میشود بخصوص اینکه رابطه اسراییل و امریکا مستحکمتر و امریکا برخلاف گذشته که بنوعی میانداری میکرد با تمام توان از اسراییل حمایت میکرد که این مساله موازنه حمایت ابرقدرتهارا که تا ان زمان و باحمایت همه جانبه شوروی به نفع اعراب بود رو به نفع اسراییل تغییر میداد خصوصا که اعراب بعد از سال ۱۹۷۳به مسلح بودن اسراییل به سلاح اتمی پی بردن که واین یعنی خط بطلان بر رویای نابودی اسراییل واضافه براینها اشتباه شوروی در درگیر کردن مستقیم خود در مناقشه اعراب و اسراییل با ارسال شکاریهای رهگیرهای خود جهت دفاع هوایی به مصرو شکسته شدن ابهت این ابرقدرت توسط اسراییل و کم رنگ شدن نقش تعادل و بازدارندگیش مثال اجتناب اکید جنگنده های اسراییل از درگیر شدن با شکاری های شوروی ولی با گذشت زمان و کم رنگ شدن ترس اسراییل شکار جنگنده های شوروی توسط نیروی هوایی اسراییل و همچنین جایگزین شدن استراتژی قبول اسراییل در مقابل گرفتن امتیاز از این کشور بجای استراتژی نابودی اسراییل همچنین قبول واقعیت قدرت اسراییل از طرف مصر بجای رویا پردازی و دادن شعارهای توخالی که جز مصرف داخلی استفاده دیگه ای ندارن وفقط کمک به مظلوم نمایی اسراییلی هامیکنن کاری که برخی از کشورهای دیگه در حال انجام اون هستن برادر گرامی شما کدوم برد رو میگین؟ دفاع نیمه نصفه و دستپاچه ازیک شهر در ده ها کیلومتر در داخل خاک کشورخودت رو برد میدونین اونهم جلوگیری ازسقوط اون فقط برا یکی دو روز و اونهم نه در شرایط محاصره رو اسمشو پیروزی میدونین و ایا اگر یکی دوروز دیگه این جنگ ادامه پیدا میکرد باز مصریها میتونستن از اشغال شهر جلوگیری کنن؟ واقعیت اینه که کشورهای عربی فاقد یک استراتژی برای شکست اسراییل بودن شکست اعراب بخاطر ضعف فرماندهی ونبود فرماندهان باکفایت هستش الان بیشتر توضیح بدم متهم به جانبداری و تعریف و تمجید از یهودیها میشم ولی شمااستعداد نیروهای دو طرف رو نگاه کنید کیفیت تسلیحات و جنگ افزارهای طرفین رو هم نگاه کنید تا متوجه اختلاف فاحش اونها بشین بعد سیر جنگ رو پیگیری کنید جبهه اعراب پر از فرصت سوزی عقب نشینی دستپاچه و بزدلانه اهدای قنائم سالم و دست نخورده اونهم با تیراژ بالا که اسراییل تعدادزیادی از تانکهای تی۶۲رو به کشورهای دیگه صادر کرد و تی۵۵ هارو ارتقا و بکار گیری کرد اونوقت جبهه اسراییل پر از نبوغ و حرکات شجاعانه است
  8. با سلام خدمت شما برادر عزیز که احتمالا مدیر هم هستین خوب توصیه من بشما اول اینه که کمی ریکلس باشین و عذر خواهی من رو بابت عصبانی شدنتون بپذیرین من در مقایسه بودم که عرض کردم اگر فرض رو بر این بگیریم که ایران داشته باشه عرض کردم فرض و من نگفتم ایران دارای این سلاح هست که ایجاد شک وشبهه کرده باشه و ایجاد شایعه بشه که شما برابر مقررات بخواین برخورد کنین و اما قسمت دوم‌فرمایشتون برادر گرامی همانطور که گفتم داشتن سلاح شیمیایی به هیچ وجه ایجاد بازدارندگی نمیکنه خیلی از کشورها بصورت اثبات شده داشتن ولی در شرایط جنگی اصلا بدردشون نخورده مثل عراق در جنگ خلیج فارس و سوریه که زرادخانه ای رو که با کلی هزینه تشکیل داده بود و تحمل هزینه ای بیشتر از بین برد حال اگر این سلاح تولید بازدارندگی میکرد سوریه نباید چنین منفعالانه عمل میکرد فلسفه ساخت سلاح شیمیایی بیشتر برای بالا بردن تلفات انسانی و بالا بردن شمار تلفات انسانی و ایجاد رعب و وحشت در بین نفرات هستش که با توجه به نوع جنگهای امروزی که اکثرا برپایه تکنو لوژی هستش و نقش نیروهای انسانی کم رنگ ترشده و خصوصا و با توجه گسترده امکانات مبارزه با حملات شیمیایی و همچنین تجهیز نفربرها و ادوات زرهی به فیلتر های تصویه بعید میدونم اثر خیلی زیادی در روند جنگ داشته باشه اونقدر که جوابگوی هزینه های سنگین استفاده اشو داشته باشه
  9. خوب دوست عزیز اینو که دیگه نیاز به عکس نداره خوب ریگی رو با هواپیما اوردن به کشور تحت الحفظ هم بوده سوار بر اسب که نمیارن خوب برادر خوشحالم به یک جواب منطقی رسیدم بله کاملا حق باشماست و منهم با جواب شما موافقم منهم میگم مهم اینه که ریگی دستگیر شد حالا یا با کار اطلاعاتی یا با یک دیپلماسی فعال ولی الان اکثر مردم ایران سواد دارن و مثل قدیم نیست خصوصا با دسترسی مردم به رسانه های بی طرف ایکاش بجای تعریف داستانهای حماسی و پر از اما واگر و مجهولان برای نشان دادن و بالا بردن ارزش کار مثل بعضی از کشورها اطلاع رسانی شفاف بشه که اعتماد مردم نسبت به رسانه های داخلی کم نشه مثالش نشون دادن یک مدل رادیویی از قاهر به اسم یک هواپیمای عملیاتی که باعث مضحکه جهانی کشورمون شد و من هم بعنوان یک ایرانی ناراحت میشم از اینکه اعتبار کشورم ضربه بخوره با سلام خدمت شما برادر گرامی زمانی که ریگی دستگیر شد من در جایی خوندم البته الان منبعش یادم روزنامه بود یا اینترنت یا کتاب کسی که ریگی رو لو داد پسر عموی ایشون بود که محل دقیق و تعداد همراهان ریگی رو گزارش کرده بود و منهم عرض نکردمisi ریگی رو دستگیر کرد پاکستان فقط به ریگی فشار اورد برای خروج از پاکستان چون تا این مقدار براش تعریف شده بود در افغانستان توسط عوامل اطلاعاتی ایران و ایضا همکاری گسترده امریکا(با توجه به اداره افغانستان توسط امریکا در اون مقطع)دستگیر و به ایران منتقل شد البته انقدر داستانهای زیادی در حواشی دستگیری ریگی وجود داره که معلوم نیست کدوم درسته
  10. ضمن عرض تشکراز شما بابت زحمت ارسال پست و تحلیل جامع اتون البته که توضیحات شما کاملا منطقی و درست هست ولی بحث ما روی توان ایران و ترکیه بود شما فرمودین یکی از فاکتورهای مهم در تعادل نظامی احتمال داشتن سلاح نامتعارف هستش که منم عرض کردم در خوشبینانه ترین وضعیت ایران احتمالا دارای سلاح شیمیایی هست ولی در مقابل ترکیه هرگز برای ایران یک وزنه قابل اتکا و بازدارنده نیست چون در مقابل هم ترکیه دارای چهل بمب اتمی هستش هر چند همه میدانیم که این بمب ها متعلق به ناتو و جز در مواقع بحرانی حق استفاده نداره واقعیت اینه که سلاح شیمیایی دیگه ارزش انچنانی رزمی نداره و یک سلاح غیر کارامد هستش
  11. با سلام دوباره خدمت شما برادر گرامی منهم بعنوان یک خواهر کوچکتر ارزوی موفقیت روز افزون در تمام مراحل زندگی برایتان دارم و ایشالله مؤید باشین راستش تحت تاثیر جواب کوتاه منطقی و فنی تون قرار گرفتم و چشم سعی میکنم راهنمایی دلسوزانتون رو بکار ببندم ولی برادر گرامی تو این سایت نه من نظامی هستم و نه احتمالا شما ونه اکثر دوست محترم میلیتاری ولی یک خصوصیت مشترک بین ماهمه علاقه امون به مسائل نظامی هستش که تو این سایت جمع شدیم خوب اطلاعاتمون هم بیشتر از مطالعه کتاب یا اینترنت هستش خوب حالا اینجا هم با هم تبادل اطلاعات میکنیم و اشکالات همدیگر رو رفع میکنیم من با دلیل به شما پاسخ دادم خوشحال میشم با دلیل و منطقی نظرات منو اصلاح بفرمایید تامنم تو نظراتم لحاظ کنم بازم از شما تشکر میکنم
  12. با سلام خدمت کاربران گرامی من کاری با صحت و سقم اینکه کی راست میگه و کی دروغ ندارم اصلا بحث من از اول روی عملیات اسراییل در فرودگاه عنتبه بود حالا کشید به ریگی ودر ماجرای ریگی هم مهم اینه که ریگی دستگیر شد حالا یا بایک کار اطلاعاتی و با یک تعامل دیپلماسی مگر اشکالی داره ما دستگاه دیپلماسیمون اینقدر خوب عمل کنه؟ ولی چیزی که هست من هم میدونم هواپیمای قرقیزستان در ایران فرود داشته اصلا روی این بحثی نیست ولی اینکه شلیک شده و اخطار شده چه عرض کنم اگه دوستان میفرماین صحت داره خوب حتما داره ببینین اگه با منطق نگاه کنیم سناریوی خارجی منطقی تر بنظر میادهیچ ابهامی هم توش نیست و خیلی هم شفاف هستش یک معامله سه جانبه بین ایران و امریکا و پاکستان که در اون مقطع به همکاری و کمک همدیگه بشدت نیاز داشتن اونم کار خیلی شاقی نبوده استرداد یک مهره سوخته در پی یک توافق همکاری مهمتر گواهش هم سفر خانم؟....رئیس پارلمان پاکستان به ایران ومهم دونستن سفرش از طرف رسانه های ایران قبل از دستگیری ریگی و ده ها تریلی کمک ایران به پاکستان بعد از دستگیری ریگی(بدون شرح) ولی در مقابل سناریوی ایران پر از ابهام و سوال هستش که چند تاشو بالا گفتم و یک مورد دیگه اعلام خبر توسط وزیر کشور اقای نجارقبل از وزیر اطلاعات اونهم با این متن که ریگی به ایران مسترد شد
  13. با سلام خدمت شما برادر گرامی برادر گرامی مگر گلوله باران مناطق مسکونی کار ساده و بی دردسری هستش که اعراب اونو انجام بدن و شما فکر میکنین در این صورت اسراییل می ایستاد و نگاه میکرد نه خیر برادر گرامی این کار با پاسخ گسترده تر و کوبنده تر نیروی هوایی اسراییل مواجه میشد و شما اضافه بفرمایید امکان شروع یک جنگ تمام عیار و گسترده بعد از شلیک یک گلوله توپ به مناطق مسکونی و کشتار اسراییلی ها که بنوعی میتوان حتی بعنوان خط قرمز اسراییل از ان نام برد و وحشت کشورهای عربی از شروع جنگ و کابوس درگیر ی ان کشور بتنهایی بااسراییل و حتی بخاطر اجتناب از محروم شدن از حمایت دیگر اعراب حتی شلیک یک گلوله نیاز به هماهنگی با دیگر کشورهای جبهه خودی بود البته در طول بحران بین اعراب و اسراییل درگیری هایی بصورت پراکنده و جود داشت مثال شلیک نیروهای سوری به تراکتورهای اسراییلی که در جولان و کنار مرز مشترک مشغول کشاورزی بودن ویا عملیات هوایی فرسایشی بمباران بین اسراییل و مصر که از جولای ۱۹۶۹ اغاز و انقدر شدید بود که مصر جهت دفاع هوایی دست به دامان اتحاد شوروی شد وشوروی هم باارسال اتشبارهای سام و استقرار جنگنده های شکاری البته با خدمه روسی جواب مصر رو دادکه تا مدتی هم جنگنده های اسراییل از برخورد با جتگنده های روسی اجتناب میکردن ولی بعدها در یک درگیری هوایی ۵فروند میگ روسی توسط جنگنده های اسراییل سرنگون شدن ویاحمله جنگنده های اسراییل به سد سوری که مانع رسیدن اب اشامیدنی به شهروندان اسراییل میشد و جالب اینکه میل به تهاجم بیشتر از طرف اسراییل بوده تا اعراب و دلیل اونهم شکست های سنگین اعراب و وحشت شدید از شروع جنگ و تهاجم اسراییل عاملی که موجب قتل عام رزمندگان فلسطینی در اردن و اخراج اونها جهت جلوگیری و و حشت از یورش اسراییل بود فکر کنم کلاهک موشک ها رو نسبت به مسافت موشک تا هدف میشه کم و زیاد کرد مثلا زمان جنگ ایران و عراق جهت شلیک موشک به تهران و برای زیاد کردن سوخت موشک برای طی کردن مسافت بیشتر از قدرت و وزن کلاهک کم میکردن
  14. با سلام خدمت شما برادر گرامی من قصد نداشتم دیگه تو این تایپیک پست بدم ولی دیگه مجبورم به شما پاسخ بدم اولا برادر عزیز کمی در موردisiمطالعه بفرمایید وسطح وکیفیت اونو بسنجین بعد بیاین و بفرمایین سازمان اطلاعاتی پاکستان در حد شوخی می مونه دوما سوای از روابط سیاسی دو کشور همیشه مراوادات اطلاعاتی مرسوم بوده مثل همکاری و عملیات مشترک سپاه پاسداران ایران و امریکا در افغانستان لابد باز ادعا میکنین این هم یک جک هستش ها؟ واما ریگی من سناریوی مطرح شده از طرف ایران و کشورهای بی طرف رو میگم بعد چند سوال از شما میپرسم که امیدوارم حداقل منو از اشتباه درارین ۱-سناریوی ایران:ریگی جهت رفتن به پایگاه امریکادر قرقیزستان و گرفتن دستورات لازم ازافغانستان وارد پاکستان از اونجا راهی امارات و از خطوط هوایی بین المللی و از طریق اسمان ایران راهی کشور مورد نظر میباشد که توسط جنگنده های ایرانی رهگیری وپس از امتناع هواپیمای مسافربری از فرود بسمتش شلیک اخطار ومجبور به فرودش میکنن وبعد..... ۲-سناریو رسانه های خارجی:مذاکرات بین نماینده اطلاعاتی ایران و پاکستان و امریکا وبر روی عرشه یکی از کشتی های امریکایی انجام و با اصرار و تاکید ایران بر تحویل ریگی و فشار امریکا بر پاکستان؛وهمچنین تهدید ایران که درصورت عدم استرداد ریگی با همسو شدن با هند و افغانستان تشکیل یک حلقه فشار و منگنه منطقه ای را برعلیه پاکستان خواهند داد پاکستان اقدام به فشار به ریگی جهت خروج از پاکستان مینماید و ریگی مجبور به رفتن به افغانستان میشود که در انجا توسط عوامل اطلاعاتی ایران و با همکاری گسترده امریکا دستگیر و به ایران منتقل میشود خوب حالا سوال من افغانستان خودش میزبان گسترده ناتو و امریکاست چرا ریگی ریگی باید بره فرقیزستان؟ خوب حالا اگه از طریق تاجیکستان و شمال افغانستان میرفت راحت تر نبود تاچنین لقمه رو دور سرش بچرخونه و با قبول ریسک خطر استفاده از اسمان ایران؟ ایاجنگنده های ایرانی برابر مقررات بین المللی قادر به رهگیری وشلیک بسمت هواپیمای مسافربری که بصورت قانونی ود دالان هوایی بین المللی در اسمان ایران و فرود اجباری میباشد؟ وایا ریگی که طبق تعریف مسولین بخاطر رعایت مسائل امنیتی هیچگاه در یک مکان دوبار نخوابیده ومدام درحال تغییر مکان بوده اینقدر بی احتیاط میشود که برای رفتن به قرقیزستان ریسک استفاده از اسمان ایران رو قبول کنه؟
  15. سلام برادر گرامی ایشالله همیشه موفق و مؤید باشین دیگه میل خودتون هستش حرف هر کس رو دوست دارین قبول کنین شما یک ادم ازاد و مختارین شما درخواست منبع فرمودین من هم ارائه کردم حالا درست نوشته معتبر هستش نیستش اون دیگه به منطق خودتون ضمنا پیشوایان گرامی دین هم فرمودن ادم عاقل هم صحبتها دوست رو بشنوه و هم دشمن رو اونوقت پیدا کردن حقیقت راحتتره ولی دوست عزیز ایکاش مسولین سایتهارو فیلتر نمیکردن چه عیب داشت ما و بقیه هم مثل جنابعالی اونا رو مطالعه میکردیم و درنهایت حرف مسولین ا رو گوش میدادیم حداقل یک مقایسه ای هم میشد دروغهاو اراجیف امپریالیسم و استکبار رو مردم میدیدن
  16. www.radiofarda.mobi/a/F7_Commentary_on_Rigi_Arrestment/1966298.html https://fa.m.wikipedia.org/wiki/عبدالمالک_ریگی برادر گرامی متاسفانه همه سایت های مرتبت دیگه فیلتر شده بودن و تنها این دو منبع نصف و نیمه توضیح میدن با تشکر از راهنماییتون چشم اگه بتونم گیر بیارم حتما نگاه میکنم
  17. با سلام خدمت شما دوست گرامی من منکر زحمات عوامل اطلاعاتی و امنیت فعلی کشور نیستم ولی اینکه ادعا کنیم بهترین هستیم یکم غلو امیز هستش واما سناریوی ریگی برادر گرامی بیشتر یک سازش سیاسی بود تا یک کار اطلاعاتی و داستان پرواز جنگنده ها و عبور ریگی از اسمان ایران برای رفتن به پایگاه ناتو در قزاقستان و اینها بیشتر به یک داستان شبیه هستش خصوصا که اکثر پایگاههای امریکا و ناتو در افغانستان هستش و دسترسی به اونها برای ریگی راحت در حقیقت تحویل ریگی به ایران حاصل یک توافق سیاسی بین ایران و پاکستان و امریکا بود
  18. باسلام خدمت دوستان گرامی درحال حاضر بعقیده من در طراحی و اجرای عملیاتهای غیر ممکن با توجه به امکانات و دارایی ها بی شک اسراییل پیشتاز هستش حتی از امریکا هم جلوتر هست که این برتری مدیون چند عامل هستش اول حس ایدئولوژی و وطن پرستیشون وتعصب مثال زدنی که به وطنشون دارن من در چند کتاب خوندم که تنها جاسوسانی دردنیا که بدون وحشت مدتهای مدیدی رو با دشمن زندگی و در کنارش بسر میبرن اسراییلی هستن کاری که حتی جاسوسان زبده سیا هم از انجامش عاجزن نمونه بارزش افسر ارشد سوری که حتی کاندید تصدی پست وزارت دفاع بود و در نهایت جاسوس اسراییل بود ویا زندگی گلدا مایر جاسوسه اسراییلی در کنار افسران اردنی و تخلیه اطلاعاتی اونا دوم اشراف کامل و دقیق اطلاعاتی طراحان عملیات وتلاش سازمانهای اطلاعاتی اسراییل جهت تغذیه فرمانده هان با اطلاعات بروز؛دقیق ومورذ تایید که به افسران طراح کمک فوق العاده ای میکند که باز هم در نوع خود بی نظیر هست که مثالش اطلاع موساد از زمان انهدام مقر تفنگداران امریکایی در لبنان موردی که فراتر از توان سازمانهای اطلاعاتی امریکا بود و عدم اطلاع رسانی موساد به امریکا جهت جلوگیری از به خطر افتادن جان جاسوسانش سوم استاندارد بالای اموزشی و نحوه اموزش و کیفیت عالی نیروهای اسراییلی چهارم ضریب بسیار بالای ریسک پذیری فرمانده هان اسراییلی و قدرت بالای اتخاذ تصمیمات قاطع در شرایط سخت و عدم تردید در اینچنین مواردی پنجم نبوغ ذاتی فرمانده هان که ناشی از شایسته سالاری وسپردن پست ها به افراد لایق میباشد واعتماد بالای فرمانده هان به زیر دستان وبالعکس که موجب رقم خوردن چنین عملیاتهای محیر العقولی میشود که در کارنامه ارتش اسراییل تا دلتان بخواهد زیاده برادر عزیز نیازی به اصرار و قسم خوردن نیست چون تو مطبوعات غربی تا دلتون بخواد از این دست بزرگنماییها زیاده که در راستای ایران هراسی هستش اونا موشک شهاب ایران رو با موشک قاره پیمای امریکا مقایسه ونتیجه این میشه که برا ایرانی سرتره و تا دلت بخواد از این بزرگنماییها هستش و این یک چیز عادیه فقط واکنشهای داخلی جالبه که میان با غرور و افتخار از این تعاریف جهت دار خارجیها نقل میکنن و استناد باید توجه داشت که همه کشور ها دارای ساز وکارهای اطلاعاتی هستن و اون اداره یا وزارت خانه همیشه از تمام ظرفیت و امکانات خودش برای ارائه خدمت بهتر استفاده میکنه حالا شما باتوجه به کدوم بیلان و اماری به این نتیجه رسیدین که ایران بهترینه؟ مثلا چندتا از مخالفین و منافقین رو در کشورهای خارجی دستگیر کرده و وارد کشور کرده ؟مشابه کاری که دستگاه اطلاعاتی ترکیه در دستگیری عبدالله عوجلان در افریقا انجام داد؟
  19. باسلام خدمت کاربرای گرامی خخ بازهم یک بحث که یکطرف اون ایران و تجهیزاتش هست خوب معلومه چطوری تموم میشه ولی دوستان باید بدونن که این دو جنگنده درسته که هر دو شکاری رهگیر هستن ولی برای دو منظور کاملا جدا ساخته شدن خوب اول یکم توضیح در مورد دو جنگنده تامکت اتحادجماهیرشوروی در جریان بحران موشکی کوبا متوجه شد در برابر نیروی رو سطحی(شناورهای رزمی) ارتش امریکا روی دریا هیچ شانسی ندارد. انها پرتعداد تر و بزرگتر بودند. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شوروی بر ناوچه ها و قایق های موشک انداز متکی بود توان نبرد در اقیانوس را نداشت. ارتش امریکا بیش از۱۵ ناو هواپیمابر در ان زمان داشت ولی شوروی حتی یک ناو هواپیما بر در دهه ۱۹۶۰ نداشت . نبرد با این شناور های کوچک در دریای سیاه ویا مدیترانه و یا بالتیک تقریبا ممکن بود ولی در اقیانوس ارام و اطلس خیر شوروی بعد از شکست در بحران کوبا تدابیر زیادی اندیشید که شامل ساخت زیر دریایی اتمی، شناورهای رزمی بزرگ و حملات هوایی بود. با وجود اینکه شوروی در ساخت زیر دریایی موفق بود ولی در توسعه شناورهای بزرگ موفق نبود. بیشتر از جنبه تکنولژی مشکل بودجه بود. شوروی از نظر اقتصادی و بودجه دفاعی قابل قیاس با امریکا نبود و باید چاره ای ارزانتر برای نبرد در اقیانوس می یافت.(در نهایت همین مسابقه تسلیحاتی یکی از دلایل فروپاشی شوروی شد) تاکتیک شوروی در نبرد دریایی در اوائل دهه ۱۹۶۰ از نبرد ناو با ناو به شلیک موشک کروز از هواپیما به طرف ناو گروه امریکا ها تغییر کرد. شوروی می دانست یک ناو گروه هواپیما بر امریکا متشکل از یک ناو هواپیما بر با بیش از ۷۰ هواپیما و تا ده شناور رزمی هستند که از ان دفاع می کنند و توسعه تعداد زیادی شناور برای درگیری با انها هزینه بر بود ولی توسعه بمب افکن برای پرتاب موشک کروز اسان بود زیرا در همان زمان نیروی هوایی چنین بمب افکنهای را تولید میکرد و هزینه ساخت ده فروند از این بمب افکنها تنها یک شناور بزرگ برابر می کرد شوروی به سرعت دست به توسعه موشک های کروز مادون صوتی چون ای اس -۵ و مافوق صوتی چون ای اس ۴ یا خا۲۲ با سرعت بیش از ۳ ماخ و برد ۶۰۰ کیلومتر زد . برای رساندن این موشک ها به ناو گروه دشمن شوروی به سرعت دست به تغییر نسخه های از بمب افکنها توپلوف۱۶ ،۲۲ و ۹۵ زد که با برد های مختلف از دریای سیاه تا عمق اقیانوس ارام را پوشش میداد. این بمب افکنها برای نیروی هوایی ساخته شده بودند ولی با نصب رادار جستجو و درگیر و موشک های ضد کشتی توان ضد کشتی یافتند و در نیروی دریایی نیز خدمت کردند تاکتیکی شوروی مشخص بود پرواز ده ها بمب افکن و شلیک ده ها موشک کروز به طرف ناوگروه امریکایی ها بود .. این روش بسیار موثر می نمود زیرا در ان دوران به غیر از سامانه جنگ الکترونیک ناوها دفاع موثری نداشتند. البته امریکا بی کار نشدند و دست به طراحی اف۴ فانتوم و اواکس ایی۲ هاوک ای زدند . فانتوم وظیفه این را داشت که به سرعت بعد از اولین هشدار توسط اواکس و نزدیک شدن بمب افکن ها برخاستن و به انها اجازه شلیک موشک ضد کشتی را ندهد. تا میدانه دهه ۱۹۶۰ توپلوف ۱۶ و ۹۵ هم کم سرعت بودند و هم برد موشک های ضد کشتی روسها حدود ۲۰۰ کیلومتر بود و سرعت مادون صوت انها (منظور بمب افکن ها) نیز باعث شده بود تا فانتوم در صورت هشدار به موقع بتواند از ناوگروه دفاع کند ولی با ورود توپلوف ۲۲ با سرعت صوت و موشک ضد کشتی چون خا۲۲ با برد بیش از ۵۰۰ کیلومتر و سرعت بالای سه ماخ مشخص شد که دیگر فانتوم جوابگو نیست و امریکا اف۱۴ و فونیکس را به این امید که از فاصله بیشتری بمب افکن را کشف و شکار کند ویا در صورت نیاز موشک ضد کشتی را نیز به زیر بکشد وارد خدمت کرد یکی از دلایلی که ارتش امریکا هرگز موشک ضد کشتی با برد بیش از ۲۰۰ کیلومتر توسعه نداد و در کل در حالی که شوروی ده ها موشک ضد کشتی ساخت ولی امریکا تنها هارپون را به این مسئله بر میگشت که امریکا روی اب تهدید جدی نداشت و شناورهای شوروی در اندازه نبودند که خطر جدی را ایجاد کنند زیرا خط دفاعی اول در برابر شناورهای روسی جنگنده های ناو نشینی چون ای ۷ ، ای ۶ و اف۱۸ بود که میتوانستند حملات مرگباری به نیروی دریایی بی دفاع و بدون پوشش هوایی شوروی دست کم در اقیانوس انجام دهند و از طرفی توسعه شکاری چون اف۱۴ نیز به توان بالای بمب افکنهای دریایی شوروی بر میگشت … اگرچه زیر دریای ها شوروی خطر جدی باقی ماند. در دهه ۱۹۸۰ شوروی چندین شناور بزرگ را توسعه داد و دست به تولید چهار ناو هواپیما بر زد در ان زمان امریکا حتی نسخه ضد کشتی کروز موشک تاماهاوک را با برد بیش از هزار کیلومتر ساختند ولی با فروپاشی شوروی و از بین رفتن خطر این نسخه نیز از خدمت خارج شد اگرچه ترکیب تامکت و فونیکس فوق العاده بود ولی بعدها تجربه نشان داد اگر تامکت بمب افکن را قبل از شلیک موشک شکار می کرد ، که هیچ در غیر این صورت احتمال شکار موشک های کروز از دست تامکت خارج بود . امریکا در دهه ۱۹۷۰ دست به توسعه سامانه های ضد موشکی مانند فلانکس و بعدها سی رم زدند و حتی تلاش در افزایش برد سامانه های پدافند تا ۲۰۰ کیلومتر و تغییر در تاکتیک حفاظت از ناو با افزایش ساعت گشت زنی شکارها در برد بالا زدند. شوروی نیز با ساخت زیر دریایی با توان شلیک موشک کروز چون پی ۷۰۰ از زیر دریایی کلاس اسکار که دارای سیلوی ویژه برای شلیک ۲۴ موشک پی ۷۰۰ بود سلاح جدید را وارد کردند و شلیک همزمان از زیر دریایی و بمب افکن بر سکو های اتش خود افزودند خوب تا اینجافهمیدیم که تامکت یک جنگنده ناونشین وجهت دفاع از ناوگروه رزمی امریکا ساخته شد واما ایگل در سال ۱۹۶۸ با در نظر گرفتن تجارب حضور فانتوم در ویتنام و عملکرد ضعیف ان در برابر میگ ۲۱ در رزم هوایی داگ فایتر و همچنین گذارشاتی که در مورد میگ ۲۵ از شوروی به عنوان جدید ترین محصول دفاعی شوروی می امد مشخص شد که فانتوم نخواهد توانست در برابرمیگ ۲۵ به دلیل سقف پرواز و سرعت بالا و کارایی بهتر موشک ار ۴۰ و رادار ارسمیج بر بیاید و از طرفی غرب با در نظر گرفتن اینکه میگ ۲۳ که در ان زمان در حال ازمایش بود به احتمال قوی بسیار چالاکتر از فانتوم است ، از این رو نیروی هوایی نیاز به یک شکاری رهگیر جدید برای جایگزینی فانتوم شد.پروژه جدید جنگنده اف ایکس نام داشت و در ویژگی های ان مقابله با میگ ۲۵ در نظر گرفته شده بود. درسال ۱۹۶۸ نیروی هوایی جنگنده میخواست چالاک با برد زیاد برای گشت هوایی طولانی مدت سرعت بیش از ۲٫۵ ماخ میخواست. جنگنده جدید باید دو موتوره و تک سرنشینه باشد به زودی اف۱۵ تبدیل به محبوبه خلبان نیروی هوایی شد. اف۱۵ از همه لحاظ برتری شکاری رهگیر جهان بود . قدرت چالاکی ان برتر از هر جنگنده ای بود و با رانش به وزن ۱٫۰۷ برتری رانش به وزن زمان خود را داشت(حتی همکنون نیز این عدد بسیار عالی است)،شعاع رزمی و سرعت ان از هر شکاری امریکا برتر بود . یک متخصص شکار نصیب نیروی هوایی شده بود . شکاری اف۱۴ جنگنده گرانی بود و ازمایشات ان نیز بر هزینه تولید افزوده بود. کنگره در سال ۱۹۷۱ تصمیم گرفت که یکی از دو طرح اف۱۴ و یا اف۱۵ را به خدمت بگیرد و قرار شد هر کدام بهتر در برابر میگ۲۵ شوروی عمل کردند در خدمت باقی بماند و هر دو نیرو از ان بهره ببرند ولی در نهایت کنگره به حرف برخی افسران پنتاگون گوش فرا داد و قرار شد هر دو وارد خدمت شوند زیرا هر دو بر اساس دو تفکر مختلف برای دو ماموریت جدا ساخته شده بودند. ولی قرار بر این شد در کنار این دو دو جنگنده گران و پیچیده ، دو جنگنده ارزانتر و چند منظوره نیز به خدمت گرفته شود تا بدینگونه تامکت و ایگل کمتری سفارش داده شوند. این تصمیم منجر به ساخته شدن اف۱۶ و اف۱۸ شد.ولی همچنان تامکت قیمتش بالا بود . مگدانل داگلاس از فرصت استفاده کرد و نسخه دریایی اف۱۵ ایگل با نام اف۱۵ ان سی ایگل را با تغیراتی به نیروی دریایی پیشنهاد کرد ولی نیروی دریایی جنگنده ای با موشک دوربردی مثل فونیکس میخواست و مکدانل داگلاس باز طرح با نام اف۱۵ ان فونیکس با توان حمل چهار فونیکس را البته با همان رادار ای پی جی ۶۳ جنگنده اف۱۵ ای و بی را پیشنهاد کرد ولی در همان زمان شاه ایران ۷۵ میلیون دلار به گرومی وام داد و بانک های امریکا نیز ۱۲۵ میلیون دلار دیگر به گرومی وام دادند تا در نهایت قیمت پایین امده و اف۱۴ همچنان به راه خود ادامه دهد . اف۱۴ ای از دو موتور توربوفن پرات اندویتنی تی اف۳۰پی ۴۱۲ بهره می برد. تی اف۳۰ اولین نسل موتور های توربوفن پس سوز دار نظامی جهان بود و در اوائل دهه ۱۹۵۰ توسعه یافت. زمانی که قرار بود اف۱۱۱ توسعه یابد به دلیل مصرف کم سوختش بهترین گزینه بود ولی از نظر قدرت اصلا راضی کننده نبود ولی تنها مورد در دستراس بود. تی اف۳۰ بزرگترین نقطه ضعف تامکت بود به صورتی که فرمانده نیروی دریایی امریکا در زمان دولت ریگان تی اف۳۰ و اف۱۴ را ضیعفترین ترکیب یک موتور با بدنه در تاریخ هوانوردی می دانست . مشکل موتور مربوط به شکل تیغه های کمپرسور بود که به شکلی ساخته شده بود که اگر هوا به شکل مناسب به ان نمی رسید موتور دچار واماندگی میشد و از دست می رفت . در تامکت در طراحی ورودی موتور تلاش شد که نحوه رسیدن هوا به موتور را به شکل مناسبی تنظیم کند و موفقیت هم به دست امد و کارایی تی اف۳۰ روی اف۱۴ بسیار برتر از تی اف۳۰ روی اف۱۱۱ بود ولی این مشکل هرگز برطرف نشد و دست کم ۳۰% تامکت های نیروی دریایی امریکا به دلیل واماندگی موتور از دست رفتند. جالب اینکه در تامکت از دست رفتن یک موتور باعث خاموش شدن موتور دیگر نیز میشد. مشکل دیگر موتور قدرت کم ان بود. با در نظر گرفتن وزن تامکت رانش به وزن پاینی داشت و در بین جنگنده های نسل چهارم از همه رانش به وزن و سرعت اوجگیری کمتری برای تامکت به جا گذاشت. حتی رانش به وزن تامکت از فانتوم هم در نسخه F-14A کمتر بودبرد انتقالی F14A تامکت ۳۲۲۰ کیلومتر است و با شش موشک شامل دو اسپارو، دو سایندوندر و دو فونیکس داری برد ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر است و بیشتری سرعت پرواز تامکت ۲٫۳ ماخ است اگرچه مسلح به دو موشک سایندوندر نیز باشد سرعت ان زیر ۱٫۹ ماخ است برخی به گیرنده جی پی اس برای پرتاب بمب های هدایت ماهواره ای نیز تجهیز شدند. البته تمامی اف۱۴ تولید از همان روز اول برای پرتاب بمب سیم کشی شده بودند حتی نسخه های صادراتی به ایران ارتش امریکا چندین برنامه برای نصب موشک هوا به هوای امرام ، موشک ضد کشتی هارپون و ضد رادار هارم روی تامکت داشت و ازمایشاتی را نیز اجرا کرد ولی هیچ کدام به نتیجه نرسیدند به نظر من تامکت فقط از نظر ترکیب رادار و فونیکس برتر از ایگل بود ودر اونزمان هم گزینه خوبی برای ایران بود ولی بهترین گزینه نبود ------------------------------------------ با سلام - به نظر بهتر هست به جای کپی مطالب از سایر وبسایتهای نظامی پارسی ، تحلیل شخصی را ارسال بفرمایید ، چرا که همه می توانند با یک جستجوی ساده ، به این مطالب دسترسی داشته باشند . // MR9 ضمناً در ادبیات جغرافیای راهبردی ، چیزی به اسم اقیانوس اطلس نداریم . اقیانوس فوق الذکر ، آتلانتیک هست که به اشتباه ، اطلس نامیده می شود باسلام خدمت شما دوست گرامی عرف اینگونه مقایسه ها اینه که اول کمی اطلاعات در مورد تجهیزات وموارد مورد مقایسه و نقاط ضعف و قوت اونا ارائه تا کاربرا بتونن نظر بدن من دیدم هیچگونه اطلاعاتی در مورد نقاط ضعف و قوت این دو جنگنده نیست جهت پربارتر شدن تاپیک کمی اطلاعات از دو جنگنده جمع کردم و گذاشتم
  20. ظاهرا پیش فرض ها و تعاریف شما از نقاط مثبت و جزیره ارامش و خیلی چیز های دیگه متفاوت با تعاریف دیگران هست... البته هیچ کس خواهان تنش و جنگ نیست...و البته این نکته که ما توانایی تبدیل دشمنان به کشور های بی تفاوت و کشور های بی تفاوت به دوست رو نداشتیم هم قابل قبوله... اما اینکه به گفته شما برای تبدیل شدن به جزیره آرامشی شبیه مصر با سیاست های مصر مانند کودتا و مشارکت در کشتار شیعیان سهیم باششیم ...جای بحث داره که اینجا قابل بحث نیست... و ادامه بحث هم سبب انحراف تاپیک خواهد شد. باسلام خدمت جنابعالی برادر گرامی هرکس تعریف خودش رو از موضوعی داره و قرار هم نیست همه مثل هم باشن بلکه این من و شما هستیم که قضاوت میکنیم و درست و از غلط جدا و مطلب درستو انتخاب میکنیم دوما شما پست منو یکبار دیگه بخونین من کجا ازمصر بعنوان جزیره ثبات نام بردم؟من گفتم زمانیکه ایران با ثبات ترین کشور خاورمیانه بودهمین مصر دائم در حال جنگ وگریز میدانی و لفظی با اسراییل بود که متاسفانه در این درگیریها امروز جای ما ومصر عوض شده و اما چرا متاسفانه چون مابا اعراب هم دین هستیم ولی برادر نیستیم و متاسفانه ما بخاطر اعراب خودمون رو وارد مناقشه ای کردیم که تابحال میلیاردها دلار به منافع ملی و اعتبار بین المللی مون خسارت زده انوقت همین دوستان عربمون تا دلتون بخواد برعلیه ما طوطئه میکنن و باتشکیل لابی هایی مارو بچالش میکشن نمونه اش هم یاسر عرفات که علیرغم کمک گسترده امام خمینی و انقلاب ایران در شروع جنگ اعلام کرد ایران دوست؛عراق برادر و بااین جمله معروف مواضع خودش رو درجنگ بنفع عراق اعلام کرد ودلارهایی را که به اسم فلسطین وجهاد بااسراییل اعانه میگرفت صرف کمک به عراق در جنگ با ایران میکرد حتی دربین اسرای عراقی تعدادی مزدور اردنی ومصری و فلسطینی هم حضور داشتن ویا حماس بعد از تحمیل اینهمه هزینه به کشورما با ناسپاسی به ترکیه نزدیک شد وگرنه برادر گرامی هیچکدام از کشورهای فعلی خاورمیانه باثبات وبقول شما گل وبلبل نیستن شما یکی از کشورهای خاورمیانه رو نام ببرین که به هیچ عنوان تا ده سال اینده خطر وارد شدن به یک جنگ تهدیدش نمیکنه
  21. برادر گرامی باسلام خدمت شما جنگ اعراب و اسراییل از اندست موضوعاتی هستش که انسان هرچقدر در موردش مطالعه میکنه بازهم زوایای پنهان زیادی داره چه از بعد میدانی چه کنش های سیاسی و چه زوایای اطلاعاتی من اینجاقصدم طرفداری از هیچکدوم از طرفهای درگیر رو ندارم ولی مسولین و فرمانده هان اسراییلی مانند شطرنج بازانی قدر عمل کرده وبا جابجایی دقیق مهره ها و بازی گرفتن از مهرها شون تونستن چهار بار اعراب رو مات کنن و نیروهای ارتش هم به مثابه شمشیری خوش دست و تیز در دست فرمانده هان عمل کردن برادر گرامی اولا کشورهای اسلامی در درون خودشون اینقدر جنگ واختلاف دارن که اسراییل خیالش از بابت کشورهای اسلامی راحته نمونه اش جنگ ایران و عراق وجنگ عراق و کویت وجنگ داخلی لیبی و سوریه و افغانستان و اختلافات ایران و عربستان و ایران و مصر و ایران و ترکیه که به اندازه کافی مسلمین رو ضعیف و منافع و منابعشون رو نابود کرده هرچند بعد از فروپاشی شوروی وانحلال بلوک شرق دیگه دوره جنگهای فرسایشی هم تموم شده و در نظم نوین جهانی کشوری موفق هستش که حمایت وتایید امریکا رو داشته باشه برا همین هم اکثر کشور ها دارن خودشون رو زیر چتر حمایتش میبرن و اسراییل هم که فرزند خوانده امریکا و بقول روسای جمهوریش خط قرمزش هست پس من بعید میدونم هیچکدام از کشورهای اسلامی ادعاشون از حد یک لاف سیاسی و بلوف جهت مصرف داخلی درمورد حذف اسراییل جلوتر بره نمونه اش کشور خودمون که الان چهل سال هستش قراره یکروز اسراییل رو محو کنیم و حتی روی موشکهامون هم نوشتیم مرگ بر اسراییل ولی تاکنون حتی یک گلوله هم بسمت اسراییل و منافعش شلیک نکردیم حتی بعد از کشتارهای وسیع فلسطینی ها وبمباران سوریه و شهادت پاسداران ایرانی در این کشور البته این مساله مختص ایران تنها نیست و تمام کشورهای اسلامی وضعیت مشابه ای دارن اونموقع هم که اعراب مدام با اسراییل درگیر بودن در واقع حمایت شوروی رو داشتن و صدالبته شوروی هم در اوج اقتدار بودولی با فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن دنیا و حمایت همه جانبه ابر قدرت امریکا هیچکدام از کشورهای اسلامی جرات پذیرش ریسک حمله به اسراییل رو ندارن خصوصا اینکه اسراییل یکی از معدود قدرتهای اتمی هستش و محو این کشور بیشتر به یک جک شبیه هستش تا واقعیت چون در واقع این اسراییل هست که توان محو همه کشورهای اسلامی رو داره
  22. با سلام خدمت کاربرای گرامی من نزدیک به یک سال قبل این تایپیک رومطالعه کردم و تا اون موقع هم نه علاقه ای به جنگ اعراب و اسراییل داشتم و نه اطلاعات انچنانی ولی بعد از مطالعه این تاپیک و ارسال یک پست از روی احساسات و بسیار سطحی موشکافانه تر بررسی کردم وجالب اینجاست هرچی بیشتر موضوع جنگ اعراب و اسراییل رو پیگیری میکردم بیشتر علاقه مند و تحت تاثیر نبوغ و شجاعت و قدرت گرفتن تصمیمات سخت و ریسک پذیری فرمانده هان اسراییل قرار میگرفتم و برعکس نظر بعضی از دوستان که از شکست سوریه بعنوان حماسه ای بزرگ و سعی در انداختن دلیل شکست به گردن مصر دارن هیچکدام از دولتهای مصر و سوریه مقصر نبودن چون هر دو در مقابل یک حریف قدر و و موقعیت سنج و نابغه قرار گرفته بودن و چه انموقع و چه حالا هیچکدام از کشورهای اسلامی حتی با نسبت سه به یک هم حریف اسراییل نیستن و نتیجه گرفتم که این این غده سرطانی یا زخم چرکین یا هر تعبییر دیگری که از اسراییل میشه جزء جدایی ناپذیری از خاورمیانه شده و هیچ کدام از کشورهای اسلامی هم پتانسیل محو اون رو ندارن و با توجه به عضویت و پذیرش این کشور در سازمان ملل و عوض شدن اوضاع بین المللی دیگه دنیا چنین اجازه ای رو نمیده که کشورهای اسلامی چندتایی بهش حمله کنن ومتاسفانه همه کشورهای اسلامی ناچار به زندگی در کنار این سرطان هستن
  23. با سلام خدمت کاربرای گرامی واقعیت این است که میراث شوروی از بعد نظامی و اقتصادی بصورت یکسان به روسیه نرسید و این کشور بیش از۸۰درصد قدرت نظامی شوروی را تحویل گرفت در حالی که کمتر از۶۰درصد اقتصاد شوروی رو واین اقتصاد پشتوانه ای کافی برای قدرت نظامی روسیه نبود و بخاطر همین هم سال به سال برمجموع تجهیزات زمین گیر و از رده خارج روسیه بعلت عدم بروز رسانی افزوده میشود خصوصا در بخش نیروی دریایی که یک نیروی فوق العاده پرهزینه و گران هستش تحلیلی که دوستان در مورد اینده نیروی دریایی روسیه دادن خیلی خوشبینانه هستش و بودجه روسیه اصلا از پتانسیل لازم جهت تولید وعملیاتی کردن ۶ناو هواپیمابر برخوردار نیست و چنین کاری نه تنها روسیه بلکه از عهده هیچکدام از کشورهای فعلی دنیاغیر از امریکا ساخته نیست چون هر ناو هواپیمابربرای عملیاتی شدن نیازبه۸۰فروند جنگنده ناونشین مدرن و همچنین ناو گروه رزمی متشکل از حداقل ۷ناوشکن اسکورت جهت دفاع داره که روسیه علاوه بر ساخت ۶ناو هواپیمابر نیازبه تولید ۴۲رزم ناو شکن و حدود۶۰۰جنگنده ناونشین و مدرن دارد که فعلا ازعهده بودجه روسیه خارج هستش و خیلی بلند پروازانه هست و بیشتر یک بلوف هستش تا واقعیت با این وضعیت در اینده روسیه احتملا تبدیل به یک قدر ت منطقه ای میشه و نیروهاش بیشتر دفاعی میشه تا تهاجمی البته استراتژی شوروی سابق هم بیشتر برپایه شلیک موشک از بمب افکن های بلند پروازی مثل tu95بود تا نبرد ناوبه ناو که اونهم بدلیل کمبود مالی ومحدودیت بودجه نظامی بود بصورتی که در اوج جنگ سرد درسال۱۹۸۲و رقابت بین بلوک شرق وغرب بودجه نظامی امریکا100میلیارد ودر مقابل بودجه نظامی اتحاد شوروی60میلیارد دلار بود و مثال بارزش هم شناورهای اتحاد شوروی که بیشتر ناوچه و شناورهای کوچک بودن در مقابل15ناو هواپیمابر امریکا و اتفاقا عامل اصلی اینکه امریکا بسمت ساخت موشک ضد کشتی نرفت و فقط هارپون رو با برد۲۰۰کیلومتر ساخت عدم احساس خطر و نداشتن تهدید دریایی بود در اینده هم روسیه بیشتر توان و بودجه خودش رو متمرکز بر پدافند موشکی و نیروی زمینی میکنه و با اهمیت کمترنیروی هوایی و در نیروی دریایی اگه موفق به عملیاتی نگه داشتن تعداد فعلی شناورهای رزمیش بشه کار بزرگی انجام داده و گرنه چنین ادعاهای بزرگی بیشتر به رویا میمونه تا واقعیت و فرمانده هان روسیه بیشتر ارزوهاشون رو انعکاس میدن تاافق اینده نیروی دریاییشون
  24. نه خیر برادر عزیز من به هیچ وجه چنین ارزوی تخیلی ندارم ارزوی من اینه که یکروز ایران عزیزم از این تنش های بیخودی با همسایه ها وخطر گاه گاه حمله ابرقدرتها و تورم سنگین و امار بالای بیکاری نجات پیدا کنه و گرنه ژاندارم بودن یا نبودن ایران سودی برای شهروندان نداره برادرگرامی شما اگه پست منو کامل میخوندین خودم هم یکی از مشکلات ساختار مدیریتی ارتش مصرروکودتاهای پیاپی عرض کردم مشکلی که گریبانگیرتمام کشورهای خاورمیانه هستش در مصر و ترکیه بشکل کودتا و در ایران بشکل انقلاب من منظورتون رو از اهدای جزایر به خارجیها نفهمیدم اگه منظورتون جزایر تیران و صنافیر هستش که اولا اونا برا عربستان هستن و دومااونا هم بخشی از اون تلفات و خسارات بیهوده ای هستن که دولت مصر با درک درست از شرایط بین المللی با صلح با اسراییل از ادامه اون جلوگیری کرد برادر گرامی برای اطلاع شما ما کلی از اهداف ومنافع مردممون رو فدای حماس کردیم واونا در مقابل ضمن محکوم کردن سیاست ایران درسوریه یکراست پریدن تو دامن ترکیه ببین برادر گرامی هر کشور و دولتی نقاط ضعف و قوتی داره همون طور که سالهاست تو کشور ما باب شده همش نقاط ضعف رقبا رو بزرگ میکنن فکرنکنم تعریف از نقاط قوتشون و الگو قرار دادن کارهای مثبتشون اشکالی داشته باشه من اینجا ساختار نظامی و نگرش سیاسی و تعاملات بین المللی مصرروکه بموازات هم تشکیل امنیت ملی و قدرت بین المللی اون رو میدن تشریح کردم کاری ندارم در مصر سازمان تامین اجتماعی داره یا نداره چون به بحث ما مربوط نمیشه برادر گرامی زمانیکه ایران جزیزه ارامش در خاورمیانه بودهمین مصر مدام با اسراییل تو سرو کله هم میزدن حالاظاه‍را جامون عوض شد ضمنا من تاریخ نظامی سیاسی مصر روبه دوقسمت قبل و بعد از۱۹۷۳تقسیم کردم که تعاملات مصر بعد ازاین سال خوب و سازنده بوده شما نگاهی به لیست سالانه کمکهای امریکا به مصر بندازین یک نگاهی هم به دارایی بلوکه شده ایران در امریکا بندازین که در صورت ازاد شدن چقدر از مشکلات کمرشکن کشور حل میشد هرچند که بحث به حاشیه رفت و اصلا موضوع ایران نبود ولی مجبور شدم در پاسخ شما بگم
  25. با سلام خدمت کاربرای محترم قدرت مصر رو میشه ازدو بخش سیاسی و نظامی مورد ارزیابی قرار داد اول نظامی که خودش به دو قسمت تجهیزات و ادوات نظامی و فرماندهی و مدیریت این نیرو تقسیم میشه از حیث تجهیزات و ادوات تاریخ این نیرو باز به دو قسمت قبل از سال۱۹۷۳وبعد از این سال تقسیم میشه تا قبل از این سال مصر یکی ازمتحدین خارج از پیمان ورشو اتحاد شوروی بود و بطور گسترده ای از تسلیحات نظامی ساخت شوروی بهره میبردو همچنین تاکتیک این کشور باالهام گرفتن از استراتژی شوروی کمیت محور بود البته مصر جزءکشورهایی بود که از سلاحهای مدرن و بروز شوروی بهره میبرد و علاوه بر این از کمکهای دیگر شوروی مانند حمایت مستشاری و حتی استقرار واحد های نظامی بهره میبرد مثال مصر تنها کشوری بود که جنگنده مدرن رهگیر سوخو-۱۵شوروی که به هیچ کشوری صادر نشد درانجا استقرار پیدا کردالبته با خلبانان روسی و بعقیده من شکست این کشور از اسراییل هیچ ارتباطی به تجهیزات نظامی ویا حمایت های امریکا از اسراییل ندارد چون اگر نگوییم کمکهای شوروی بسیار بیشتر از امریکا بود کمتر هم نبود وبدلیل برتری ادوات و سلاحهای زمینی شوروی به انواع غربی نتیجتن سلاحهای در خدمت مصر برتر از نوع در خدمت اسراییل بود فصل بعدی گرایش تدریجی این کشور بعد از سال ۱۹۷۳بسمت امریکا و غرب هستش که و بکارگیری سلاحها و تجهیزات نظامی غربی بجای شرقی هستش که تا امروز هم ادامه داشته که جایگزینی جنگنده های میگ با اف۱۶و سرازیر شدن تانکهای ابرامز بجای تی ۵۵وتی۶۲نمونه بارزش هست واوج این تغییر رویکرد در نیروی دریایی و بکار گیری گستره شناورهای غربی هست که این تغییر در تاکتیک نظامی هم به چشم میاد که توجه به کیفیت جای کمیت رو گرفت وبا توجه به نوع دولتهای مصر که اغلب نظامی هستن این تغییر رویگر دبشکل گسترده ای در سیاست مصر هم بچشم میاد وبعد از سال۱۹۷۳ این کشور دنباله روی سیاستهای غرب بوده که صلح با اسراییل هم مثال بارزش هست ولی قبل از این تاریخ پرچالش ترین کشورعربی در تقابل باغرب مصر بود که سابقه جنگ با فرانسه وانگلستان هم در کارنامه اش هست اما بعد دوم توان نظامی یعنی مدیریت و فرماندهی که مانند همه کشورهای جهان سومی و ایضا عربی همواره دولتها با کودتا برسر کار امده اند و خبری از رای مردم و شایسته سالاری نیست ومثل سیستم رایج در کشورهای اسلامی و عربی دیگر خاورمیانه(که در تمام کشورهای خاورمیانه این سیستم رایج هست بدون استثنا)مبنای پیشرفت وارتقاءدر ارتش به اعتماد و وفاداری اشخاص برمیگردد وخبری از شایسته سالاری نیست وبیشتر از انکه فرمانده هان ارشد بخاطر نبوغ خود به این سمت دست پیدا کنن بخاطر توجه رهبران و مجیز گویی اشخاص به این سمت گماشته میشوند که تمام شکست های مصر همانطور که گفتم نه بخاطر ضعف کیفیت جنگ افزاری ویا پشتیبانی سیاسی بلکه بخاطر ضعف فرماندهی و عدم صلاحیت فرمانده هان بوده که بعید میدانم هنوز در ارتش مصر رفع شده باشد واما در بعد سیاسی مدیران این کشور صاحب کارنامه ای بسیار بهتر از مدیران نظامی هستن دیپلماسی این کشور بادرک درستی از وضعیت رو به افول شوروی وگرایش بسمت غرب یک حرکت هوشمندانه انجام دادن که حاصل اون صلح دائمی با همسایگان وفاصله از جنگ وزد و خورد های فرسایشی بااسراییل بود کاری که سوریه انجام نداد و توان اون رو سال۸۲ ویک شکست یکطرفه و خسارات سنگین در مقابل اسراییل داد در کشور ما بدلیل این سیاست مصر رو نکوهش میکنن ولی مصر دقیقا کاری رو انجام داد که منافع ملتش ایجاب میکرد یعنی صلح وپایان یک جنگ فرسایسی و بی حاصل که جز ازبین بردن منافع ملی و تحمیل هزینه و خسارت نظامی سودی برا کشور مصر نداشت الان بعقیده من مصر یک الگو برای کشورهای دیگر درضمینه سیاست خارجی هستش کشوری که مثل هند ضمن داشتن رابطه گسترده باغرب صاحب یک رابطه بسیار خوب با روسیه و چین هستش و تونسته خودش رو از شرایط جنگی و بحران و انزوا خارج کنه