[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های mehdipersian

  1. بخش کنترل و نمایشگر ربات شناسایی-رزمی زمینی
  2. مرکز ولایت «نیمروز» بدون درگیری به طالبان واگذار شد طالبان با تصرف شهرستان «زرنج» ولایت «نیمروز»، برای نخستین بار از آغاز حملات گسترده در افغانستان در چند ماه گذشته، نخستین مرکز ولایت را تصرف کرد. براساس گزارش‌ها، ساختمان استانداری، ساختمان فرماندهی پلیس و فرودگاه شهرستان زرنج، بدون درگیری به طالبان واگذار شده است؛ این درحالی است که سرپرست وزارت دفاع و والی نیمروز تصریح کرده بودند که این شهرستان سقوط نخواهد کرد. پیش از این نیز گزارش‌هایی منتشر شده بود که طالبان با حمله به زندان‌های ولایت نیمروز، اعضای این گروه را نیز آزاد کرده است. مردم و تعدادی از نیروهای دولتی افغانستان نیز از گذرگاه مرزی ایران عبور کردند و به ایران پناه آورده اند.
  3. این سیستم واقعا سیستم خیلی خوبی برای دفاع ساحلی برای ما می تواند باشه. هم برای دفاع از سواحل طولانی خودمان هم برای دادن به حزب الله و انصارالله و... از اونجایی که کپی موشک اسپایک را هم داریم می توانیم دنبال ساختن شبیه این سیستم باشیم
  4. شلاق زدن کودک به جرم سرباز بودن پدرش!!! گروه طالبان یک کودک را که پدرش پیش از این عضوی نیروهای امنیتی کشور بود، شلاق زده است. به گفته فرماندهی پولیس فاریاب این کودک در روستای «کوه صیاد» ولسوالی شیرین‌تگاب این ولایت از سوی طالبان شلاق زده شده است. پولیس فاریاب افزوده است که این کودک ۱۲ ساله، جان آغا نام دارد و پدرش در صفوف نیروهای امنیتی کشور وظیفه اجرا می‌کرد. در اعلامیه پولیس فاریاب آمده است، پس از تصرف ولسوالی شیرین‌تگاب از سوی طالبان این منسوب امنیتی به شهر میمنه متواری شد، اما خانواده‌اش که در ولسوالی باقی مانده بود، مورد اذیت طالبان قرار گرفته است. طالبان در ساختمان ولسوالی کرخ: گزارش اکونومیست درباره دلیل موفقیت طالبان: نا امیدی مطلق برای بسیاری از مردم افغانستان- که در سال ۲۰۰۱ امیدوار بودند شر دیکتاتوری افراط‌گرای طالبان و البته جنگ داخلی دو دهه‌ای از سر کشورشان کم خواهد شد، اما حالا به جایی رسیده‌اند که می‌بینند مرگ‌ومیر مردم‌شان در قیاس با بیست سال پیش نه تنها کمتر نشده، که حدود ۳۰ درصد هم افزایش یافته و به عبارت بهتر جان مردم افغانستان بیشتر از همیشه در خطر است. از نظر اقتصادی نیز در این بیست سال اقتصاد افغانستان کوچک‌تر شده- تا همه‌چیز نه تنها یک بار دیگر به همان نقطه آغازین بازگشته باشد، که حتی در زمینه‌هایی شاهد عقب‌نشینی افغانستان نسبت به سال ۲۰۰۱ نیز بوده باشیم. اتفاقی که حکایت از شکست فاجعه‌بار آمریکا در حمله به افغانستان و دلیل موفقیت طالبان دارد
  5. علی الشبلی‏ عضو حزب الله در عروسی خود دیشب ترور شد و به شهادت رسید. چند هفته پیش بود که اسرائیل یک واحد ویژه برای ترور نیروهای رضوان #حزب_الله آماده کرد و دیشب اولین ترور انجام شد. البته برخی رسانه های لبنانی نیز این ترور را متوجه گروهی از قبایل اهل سنت تندرو لبنان می دانند. امروز نیز در مراسم تشييع جنازه ی وی با تیربار و سلاح سبک و آرپی‌جی کاروان تشییع را هدف قرار دادند که شوهر خواهر آن مرحوم، دکتر محمد ایوب هم به شهادت رسید. در پی رایزنی حزب‌الله با ارتش لبنان ، فرمانده ارتش دستور داد تکاوران به منطقه اعزام شده و هر شخص مسلحی که دیده شود به سمتش تیراندازی کنند و فتنه را بخوابانند.
  6. مقاومت محمد اسماعیل خان در هرات: با حملات اخیر طالبان در افغانستان و سقوط شهرستان‌های استان هرات، محمد اسماعیل خان از رزمندگان قدیمی ائتلاف شمال دوباره دست به سلاح برده و در حال مبارزه با طالبان است؛ با این تفاوت که این‌بار ائتلاف شمال دیگر وجود ندارد. سوابق محمد اسماعیل خان: “محمد اسماعیل خان” زاده‌ی روستای نصرآباد شهرستان شیندند در استان هرات و از رهبران جهادی افغانستان است که در دوره دولت برهان الدین ربانی مسئولیت فرماندهی منطقه غرب افغانستان را به عهده داشت و در دوره حامد کرزی به استانداری هرات و سپس وزارت انرژی و آب منصوب شد. پس از آغاز درگیری طالبان و دولت برهان الدین ربانی، اسماعیل خان از دولت ربانی حمایت کرد و تا سال ۱۳۷۴ در مناطق غربی افغانستان با طالبان جنگید. اسماعیل خان در ابتدای این نبردها تا استان هلمند طالبان را عقب راند، اما با اعزام گسترده نیروهای طالبان به سمت غرب و همچنین درگیری با ژنرال دوستم در جبهه فاریاب و بادغیس او را مجبور به عقب نشینی تا هرات کرد. پس از این طالبان به هرات حمله برده و موفق به تسخیر هرات شدند. اسماعیل خان پس از سقوط هرات به فاریاب رفته و تا سال ۱۳۷۶ در آنجا در حال تجمیع قوا بود که با خیانت ژنرال عبدالملک (فرمانده ازبک‌ها در فاریاب) دستگیر شده و طی معامله‌ای به طالبا‌ن تحویل داده شد. پس از آن اسماعیل در زندان قندهار زندانی شد و در سال ۱۳۷۷ با کمک یکی از مسلحین طالبان موفق به فرار به ایران شد. او پس از آن با حمایت ایران به پنجشیر و نزد احمد شاه مسعود رفت و از آنجا به شهرستان بلخاب منتقل شد. اسماعیل خان با کمک نیروهای مردمی بلخاب موفق به بازپس‌گیری مناطقی در استان‌های غور و هرات شد. درگیری وی با طالبان تا سال ۱۳۸۰ و آغاز حمله آمریکا به افغانستان ادامه داشت. اسماعیل خان پس از حمله آمریکا فرصت را غنیمت شمرد و با کمک نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران توانست مجددا کنترل هرات را از طالبا‌ن پس بگیرد. بنابر اظهارات اسماعیل خان، او با کمک شخص شهید “حاج قاسم سلیمانی” توانست اوضاع انرژی و مسیرهای ارتباطی هرات را ساماندهی کند و جایگاه این شهر را در افغانستان ارتقا دهد. اسماعیل خان به واسطه جایگاهی که در هرات پیدا کرده بود، نفوذ بالایی بر عزل و نصب مقامات استان‌های غربی افغانستان داشت و این قدرت وی با روی کار آمدن حامد کرزی و پس از آن اشرف غنی رو به افول گذاشت و وی به طور تدریجی از مناصب دولتی کنار رفت.
  7. کشتار غیر نظامیان شیعه به دست طالبان: بر خلاف ادعاهای سخنگوهای طالبان به نظر می رسد طالبان تفکرات داعشی دارد. مسلحین طالبان پس از شکست حمله شان به مرکز شهرستان دره صوف بالا، ۴ نفر کارگر که از سادات شیعه نیز بوده‌اند، را در یک مرغداری در منطقه چهارتوت به شهادت رساندند. شهرستان دره صوف بالا واقع در استان سمنگان، در تاریخ ۲۸ تیر توسط نیروهای بسیج مردمی از طالبان بازپس گرفته شد و مردم این منطقه نقش زیادی در اجبار عوامل طالبان به عقب نشینی داشتند. گفته می‌شود پس از این اتفاق طالبان مردم دره صوف بالا را به کشتار و قتل عام تهدید کرده‌اند.
  8. بزرگترین اتش سوزی تاریخ ترکیه بروز آتش‌سوزی‌های گسترده در ۲۱ استان ترکیه از جمله آنتالیا، آدانا، عثمانیه، مانیسا، مرسین و چندین استان دیگر، علاوه بر مقامات ترکیه و فعالان حوزه‌های توریسم، فعالان بخش کشاورزی و محیط زیست را نیز نگران کرده است. آیا آتش‌سوزی، تعمدی و تروریستی است؟ برخی از رسانه‌های نزدیک به حزب حاکم ترکیه، آتش‌سوزی گسترده اراضی و جنگل‌ها را تعمدی می‌دانند و دستور مستقیم فرمانده شاخه نظامی پ.ک.ک. را علت اصلی و مسئول این آتش‌سوزی‌ها قلمداد می‌کنند. دریاسالار جهاد یایجی فرمانده اسبق نیروی دریایی ترکیه نیز در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان.تی.وی اعلام کرد: «هیچ‌کدام از این آتش‌سوزی‌ها از سر اهمال و اتفاق نیست. متأسفانه ما شاهد ائتلاف و همکاری دقیق گروه تروریستی پ.ک.ک. و دولت یونان هستیم. یونانی‌ها شناخت دقیقی از استان‌های ثروتمند ما دارند و از مزدوران خود در پ.ک.ک. خواسته‌اند این استان‌ها را به آتش بکشند».
  9. هدف قرار گرفتن یک کشتی اسرائیلی نزدیک سواحل عُمان با دو کشته رسانه‌های صهیونیستی به نقل از وزارت دفاع انگلیس گزارش دادند که روز گذشته یک کشتی اسرائیلی در نزدیک سواحل عُمان هدف حمله قرار گرفته است که باعث کشته شدن دو تن از خدمه شده است. الجزیره: شبکه 13 تلویزیونی رژیم صهیونیستی رسما ایران را به دست داشتن در حمله به کشتی تجاری صهیونیستی متهم کرد. این شبکه اعلام کرد که این حمله توسط یک پهپاد انتحاری انجام گرفته است
  10. بسم الله الرحمن الرحیم جنگ داخلی در تاجیکستان پیش زمینه: در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بین سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ جنبش ملی آزادی‌خواهی تاجیکان به‌سرعت در حال شکل‌گیری بود. ویژگی این جنبش در این بود که استقلال‌خواهان و روشنفکران ملی‌گرا (لیبرال دموکرات‌های طرفدار رستاخیز ملی) و مذهبیون اسلامی (حزب نهضت اسلامی تاجیکستان) همگی در یک سنگر در برابر جمهوری سوسیالیستی تاجیکستان شوروی و کمونیست های تاجیک قرار گرفتند. حکومت کمونیستی تاجیکستان در جنوب کشور که فقیر و شمال صنعتی (که بر سر قدرت بود) پشتیبانی مردمی پر قدرتی داشت. اما مرکز و شرق کشور در اختیار ملی‌گرایان و مذهبیون بود. آغاز جنگ: پس از فروپاشی شوروی در سال 1992 طرفداران و مخالفان دولت کمونیستی تاجیکستان به خیابان‌ها و میدان‌ها سرریز شدند. ابتدا برکناری نوجوانف وزیر کشور وقت تاجیکستان که از اهالی بدخشان بود موجب شد عده ای از مخالفان دولت روبروی ساختمان وزارت کشور در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان تظاهرات کنند. همچنین با دستگیری مقصود اکرام اف ، شهردار برکنار شده شهر دوشنبه تظاهرات مردم شدت بیشتری گرفت . مخالفان حکومتی دو ماه در مرکز دوشنبه ماندند. حکومت نیز با آوردن هواداران خود از کولاب و خجند تظاهراتی در دوشنبه ترتیب داد. مذاکرات مخالفان با نبی اف به نتیجه رسید و حکومت مصالحه ملی تشکیل شد ولی در همان ماه نیروهای کولابی طرفدار کمونیسم ضمن مخالفت با حکومت مصالحه ملی ، با هواداران احزاب اسلامی و دموکراتیک در آن منطقه درگیر شدند. با تشدید تنش‌ها بین جریانهای سیاسی در ماه می ۱۹۹۲ میلادی (خرداد ۷۱ شمسی)، رحمان نبی‌اُف رئیس‌جمهور وقت که از حمایت روسیه برخوردار بود، به صورت مسلحانه با مخالفینش درگیر شد و شبه‌نظامیان تابع دولت از کولاب به قرغان تپه در جنوب غرب تاجیکستان، (پایگاه اصلی احزاب اسلامی و دموکراتیک) حمله کردند در جریان این درگیری صدها نفر از غیرنظامیان جان باختند. در نهایت با تسخیر کاخ ریاست جمهوری توسط مخالفین، رحمان نبی‌اُف در ۷ سپتامبر ۱۹۹۲ میلادی (۱۶ شهریور ۷۱) استعفا داد و اکبرشاه اسکندراُف، که از پیش در شرق تاجیکستان “دولت مصالحه ملی” تشکیل داده بود، رئیس شورای عالی ریاست جمهوری شد و “عبدالملک عبدالله‌ جان‌اُف” از خجند را به نخست‌وزیری برگزید. در همین حال درگیری بین کولاب و قرغان تپه تداوم داشت و شهر قرغان تپه در تاریخ ۲۷ سپتامبر (۵ مهر ۷۱) به تصرف کولابی‌ها درآمد و هزاران نفر در جریان این جنگ جان باخته و آواره شدند. اسکندراُف نیز به واسطه اینکه اهداف کمونیست‌ها را دنبال می‌کرد با فشار مخالفین روبرو شد و در حفظ دولت موقت خود موفق نبود و نهایتا در ۱۰ نوامبر ۱۹۹۲ (۱۹ آبان ۷۱) استعفا داد. پس از استعفای وی، “امامعلی شریفوویچ رحمانف” متولد کولاب در نشست فوق‌العاده شورای عالی ریاست‌جمهوری (در ۲۸ آبان ۷۱) در خجند موفق به جلب نظر کمونیست‌ها که در آن شورا بیشترین سهم را داشتند، شد و به عنوان ریاست شورای عالی جدید معرفی شد. بیشتر وزرای دولت جدید نیز کولابی بودند. در دسامبر ۱۹۹۲ (آذر ۷۱) نیروهای تحت امر “امامعلی رحمان” شهر دوشنبه را تصرف کردند و کشتارهای زیادی را در دوشنبه، بدخشان و همچنین شهرهای جنوبی تاجیکستان صورت دادند. بوریس یلتسین در روسیه و اسلام کریموف در ازبکستان که در پی تسلط بر تاجیکستان بودند، به شدت نگران قدرت‌گیری جنبش ملی تاجیک‌ها، به‌ویژه نهضت اسلامی تاجیکستان بودند. رحمان پس از این برای تثبیت پیروزیهای خود از روسیه و ازبکستان درخواست مداخله نظامی کرد و ارتش این دو کشور وارد تاجیکستان شدند و با کمک نظامی روسیه و ازبکستان، نیروهای تحت امر رحمان تا مارس ۱۹۹۳ میلادی (اسفند ۷۱) موفق به تسخیر مناطق مرکزی تاجیکستان و اکثر نقاط این کشور شدند. در اثر این جنگ بیش از ۵۰ هزار نفر جان باختند و روس تبارها و سایر اقوام غیربومی از تاجیکستان مهاجرت کردند و گفته می‌شود در حملات کولابی‌ها به قرغان تپه ۶۰ هزار نفر به افغانستان مهاجرت کردند. پایان جنگ: در ماه ژوئن ۱۹۹۳ (خرداد ۷۲) دیوان عالی تاجیکستان فعالیت احزاب نهضت اسلامی تاجیکستان، سازمان لعل بدخشان، سازمان رستاخیز و حزب دموکراتیک تاجیکستان را غیرقانونی دانست و ساختار سیاسی تاجیکستان به سیطره کامل کمونیست‌ها درآمد. پس از این اتفاقات رقابت قدرت بین کولابی‌ها و خجندی‌ها اوج گرفت و “عبدالملک عبدالله جان‌اُف” از نخست‌وزیری استعفا داد. در نوامبر سال ۱۹۹۴ (آبان ۷۳) انتخاباتی در تاجیکستان برگزار شد که امامعلی رحمان در رقابت با عبدالله جان‌اُف با کسب ۵۸ درصد آرا پیروز شد. ایران و روسیه مقدمات آتش بس را فراهم آوردند. در مرحله بعدی توانستند دو سوی معادله را به سوی همکاری و صلح سوق دهند. با تلاش ایران و روسیه نخستین دور مذاکرات صلح بین نمایندگان حکومت تاجیکستان و به رهبری امام علی رحمانوف و اتحاد مخالفان به رهبری عبداله نوری در اوریل ۱۹۹۴ در مسکو آغاز شد . چنانچه ناظرینی از ازبکستان، افغانستان، قزاقستان و قرقیزستان در آن حضور داشتند. گفتگوها بین مخالفین (احزاب اسلامی و دموکراتیک) و حکومت رحمان در نشست‌های متعددی در شهرهای مسکو، تهران، مشهد، کابل، بیشکک، آلماتی و عشق‌آباد شکل گرفت و در نهایت “سید عبدالله نوری” رهبر حزب نهضت اسلامی (بزرگ‌ترین مخالف رحمانف) و امامعلی رحمانف توافق عمومی صلح و سازش ملی را در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۷ میلادی (۶ تیر ۷۶) در مسکو امضاء کردند و جنگ داخلی تاجیکستان پس از پنج سال و دو ماه پایان یافت. طبق این توافق احزاب مخالف عفو شده و شبه‌نظامیان تابع آنها در ارتش ادغام شدند. همچنین هر یک از طرفین مخالف سیزده کرسی در مجلس بدست آوردند و ۳۰ درصد مناصب حکومت به مخالفان اعطا شد. پس از صلح: در طول بیش از بیست سال پس از امضای پیمان صلح و وحدت ملی، با وجود امنیت جمعی زیاد، هیچ تضمینی بر امنیت فردی هیچ‌کسی وجود ندارد. بسیاری از مخالفان امامعلی رحمان بازداشت شده و چهره‌های سیاسی سرشناس در دیگر نقاط جهان، ترور شده‌اند. در پی آشوب ژنرال عبدالحلیم نظرزاده، معاون وزارت دفاع تاجیکستان در تاریخ چهارم سپتامبر ۲۰۱۵ (۱۳ شهریور ۱۳۹۴) دولت تاجیکستان، حزب نهضت اسلامی را به همدستی با ژنرال شورشی و تلاش برای سرنگونی دولت متهم کرد. در پاییز ۲۰۱۵ فعالیت حزب نهضت اسلامی (تنها تشکل سیاسی-اسلامی که در پهنه شوروی پیشین رسماً فعال و بر پایه پیمان صلح ۱۹۹۷ فعالیت رسمی خود را از سر گرفته بود) ممنوع و حتی تروریستی اعلام شد. ۱۳ تن از اعضای ریاست حزب بازداشت شدند، دو معاون رهبر حزب به حبس ابد و بقیه به ۱۵ تا ۲۸ سال زندان محکوم شدند. در کل بیش از صد تن از فعالان این حزب به زندان محکوم و عده‌ای از آنان در زندان شکنجه شدند. دفترهای منطقه‌ای حزب بسته و دارایی‌های حزب و اعضای ریاست آن نیز مصادره شدند. صحبت از حزب نهضت اسلامی در رسانه‌های داخلی نیز ممنوع اعلام شد. محی‌الدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی که پیش از اعلام ممنوعیت آن به خارج از کشور سفر کرده بود، در تبعید خود خواسته دیگر به تاجیکستان بازنگشت. او در بیانیه‌ای اعلام کرد که حزب نهضت اسلامی در «آشوب ژنرال نظرزاده» هیچ نقشی نداشته و این «آشوب» از برنامه‌های دولت امامعلی رحمان برای ایجاد بهانه‌ای برای سرکوب مخالفانش بوده‌است. هیچ‌یک از سازمان‌ها و کشورهای ضامن پیمان صلح تاجیکستان مانند گروه تماس (ایران، پاکستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان) و حتی روسیه که اصلی‌ترین حامی دولت امامعلی رحمان است حاضر نشدند به درخواست دوشنبه برای تروریستی دانستن حزب نهضت اسلامی و دیگر سازمان‌ها مانند «انجمن نیروهای سازنده تاجیکستان»، «گروه ۲۴» و «جوانان برای احیای تاجیکستان» پاسخ مثبت دهند.
  11. چگونه دولت روحانی باعث ناراحتی چینی ها شد تا ایران را در مقابل تحریم ها کمک نکنند * اخراج چینی‌ها از صنعت نفت ایران به هوای حضور شرکت‌های غربی با روی کار آمدن دولت یازدهم، کشور چین با توجه به تجربه خوب تعامل با ایران در دولت نهم و دهم خواستار حفظ و تقویت این روابط بود که با رفتار قهری و بی‌توجهی دولتمردان وقت مواجه شد. نمونه‌های متعدد این رفتار قهری در حوزه‌های مختلف قابل مشاهده است که برای شروع از حوزه نفت و انرژی آغاز می‌کنیم. در بخش اول گزارش «معمای شرقی» اشاره شد که چینی‌ها در اوج دوره اول تحریم‌ها نه تنها ایران را ترک نکردند بلکه برای توسعه میادین مشترک نفتی ایران در غرب کارون شامل میدان آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران سرمایه‌گذاری کردند. اما در دولت یازدهم رویکرد وزارت نفت در قبال چینی‌ها به طور کلی تغییر کرد به گونه‌ای به امید حضور شرکت‌های غربی، چینی‌ها بدون دلایل موجه از صنعت نفت ایران اخراج شدند. نمونه بارز این موضوع اخراج چینی‌ها از میدان آزادگان جنوبی بود. در این راستا وزارت نفت در یک اقدام قابل تأمل و تنها ۲ سال پس از امضای قرارداد توسعه میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی با شرکت CNPC چین، قرارداد شرکت ملی نفت ایران با بزرگترین شرکت نفت دولت چین را فسخ و این شرکت را از غرب کارون اخراج کرد. در این بین مسئولین وزارت نفت معتقدند که تعلل چینی‌ها در توسعه میدان آزادگان جنوبی دلیل قطع همکاری با آنها بود و حتی آنها به شرکت چینی اخطار داده بودند که در صورت عدم تسریع در روند پروژه برنامه دیگری برای توسعه این میدان در دستور کار قرار می‌گیرد. اما آیا واقعا این امکان وجود نداشت که با مدیریت قوی‌تر و تعامل بیشتر توسعه میدان آزادگان جنوبی نیز همانند آزادگان شمالی توسط شرکت CNPC چین انجام شود؟ بعضی از کارشناسان فعال در صنعت نفت معتقدند شرکت چینی به این دلیل از آزادگان جنوبی کنار گذاشته شد که شرکت انگلیسی- هلندی رویال داچ شل که توسعه همین میدان مشترک در بخش عراقی را بر عهده داشت خواستار مطالعه این میدان در بخش ایرانی شد. مسئولان وزارت نفت نیز هیجان‌زده از احتمال حضور شل در این میدان، هم اطلاعات مخزن در طرف ایرانی را در اختیار شل گذاشتند و هم چینی‌ها را از میدان خارج کردند تا فضا برای این شرکت غربی نه‌چندان خوشنام در ایران باز شود. با این حال در نهایت شل صرفا به گرفتن اطلاعات اکتفا کرد و پیشنهاد مشخصی هم برای توسعه میدان ارائه نداد. *اخراج چینی‌ها از میدان آزادگان جنوبی چه تبعاتی برای کشور به همراه داشت؟ در این بین ناجی سعدونی مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که عهده‌دار توسعه میادین غرب کارون بود توضیح دقیق‌تری از دلیل کنار گذاشتن چینی‌ها از پروژه آزادگان جنوبی ارائه می‌دهد: «چینی‌ها در یادآوران و آزادگان شمالی کار خود را به خوبی انجام دادند ولی وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد، فضا در حوزه نفت و انرژی علیه شرکت‌های چینی شد و آنها از پروژه آزادگان جنوبی اخراج شدند. با این اقدام و عدم اجرای بدیل جایگزین مشخص، حداقل ۲۰ میلیارد دلار ضرر ناشی از عدم النفع به کشور وارد شد که هیچ، بلکه چینی‌ها ادعای هزینه حدود هفتصد میلیون دلاری مطرح کردند که باید شرکت ملی نفت ایران به آن‌ها پرداخت کند». وی افزود: «به نظر من اینکه چینی‌ها کار نمی‌کردند دلیل لغو قرارداد نبود. آنها همزمان در شمال و جنوب میدان آزادگان در کشورمان مشغول فعالیت بودند که کار و تلاش و قراردادهای آنها در آبان ۹۵ کاملاً به ثمر نشست. مشکل این بود که چشم امید به غربی‌ها دوخته شده بود. از طرفی قراردادهای آزادگان شمالی و یادآوران پیشرفت داشتند و وزارت نفت نمی‌توانست آنها را ملغی کنیم، اما آزادگان جنوبی در ابتدای راه بود و متاعی جذاب و بزرگ برای شرکت‌های بزرگ غربی و در نتیجه ملغی شد». البته عدم النفع چند میلیارد دلاری تنها عواقب اخراج شرکت چینی CNPC از ایران نبود بلکه این شرکت به عنوان سهامدار اصلی «بانک کونلون» چین، مانع از همکاری این بانک در دوره دوم تحریم‌ها همانند گذشته شد. درحالیکه در تحریم دوره اول این بانک نقش کلیدی را در انجام تراکنش‌های بانکی ایران بازی کرد. *سریال تکراری وزارت نفت در کنارگذاشتن چینی‌ها این بار در یادآوران با توجه به اینکه در دوره اول تحریم‌ها مهم‌ترین تعاملات ایران با چین در حوزه نفت و انرژی تعریف شده بود، با اتخاذ سیاست غلط در دولت یازدهم، بیشترین تخریب در روابط نیز در این حوزه صورت گرفت. نمونه دیگر این موضوع را می‌توان در فاز دوم توسعه میدان یادآوران جستجو کرد. شرکت سینوپیک چین یکی از بزرگترین شرکت‌های نفتی جهان مسئولیت توسعه فاز اول این میدان را برعهده گرفت و آن را با موفقیت به پایان رساند. با توجه به کارنامه قابل قبول این شرکت در اردیبهشت سال ۹۱ برای توسعه فاز دوم این میدان نیز با طرف چینی توافق حاصل شد. به اعتقاد کارشناسان اولویت برای توسعه فاز ۲ میدان نفتی یادآوران با شرکت توسعه‌دهنده فاز ۱ آن یعنی شرکت سینوپک بود، زیرا این شرکت در فاز ۱ با این میدان نفتی آشنایی کامل پیدا کرده بود. از طرفی خود شرکت سینوپک چین نیز آمادگی لازم برای توسعه فاز ۲ را نیز داشت و برای انجام آن اعلام آمادگی کرد. بعد از توافق برای توسعه فاز ۲ این میدان توسط شرکت سینوپک در دولت دهم، این شرکت برای تدوین برنامه جامع عملیات توسعه اقدام کرد، اما با تغییر دولت شرکت نفت مانع از ادامه همکاری این شرکت شد. در این بین ظاهرا بیژن زنگنه وزیر نفت در اولین جلسه بررسی طرح‌های شرکت مهندسی و توسعه نفت، بدون بررسی طرح شرکت سینوپک برای توسعه فاز ۲ و برخلاف نظر کارشناسان مبنی بر ادامه همکاری با شرکت توسعه‌دهنده فاز ۱، صرفا با امید به حضور شرکت‌های غربی با ادامه فعالیت شرکت چینی علیرغم کارنامه موفق آن در فاز ۱ مخالفت کرد. بد نیست مسئولین وزارت نفت که در توجیه اخراج چینی‌ها از آزادگان جنوبی، کندی پیشرفت پروژه را بهانه می‌کنند در این باره توضیح دهند که چرا علیرغم موفقیت شرکت سینوپک چین در فاز ۱، آنها از فاز ۲ کنار گذاشته شده‌اند؟ آیا آنها هم پیشرفت پروژه‌شان کند بود؟ ادامه دارد منبع فارس
  12. تصاویر جدید از طراحی تا تولید و پرواز جنگنده ی آموزشی یاسین
  13. دستگیری یک فرد مشکوک به ارتباط با ایران در وزارت خارجه اسرائیل روزنامه تایمز اسرائیل از دستگیری یک کارمند وزارت خارجه این رژیم که یک سفر مشکوک به ایران داشته خبر داد. این روزنامه مدعی شد این فرد که هویت آن مشخص نشده و یک دانشجو نامیده می شود، قبل از استخدام در وزارت خارجه به ایران سفر کرده است.
  14. از مدیر تا مدیر چطور ارزش های اخلاقی سقوط میکند؟ : واكنش شهيد حبیب الله مهمانچى به رقم فيش حقوقی اش / آذر 1359 فیش حقوقی غلامرضا تاجگردون نماینده ی مجلس سابق و از مدیران دولت روحانی __________________ شهید مهمانچی :« زمانی كه [ دوران تحصیل در آمریكا] بسیار خسته از كار و تحصیل و مشقت‌های آن‌، یك لحظه فرصت پیدا می‌كردم تا در كنار كتابخانه بنشینم ، در این فكر بودم كه هرچه زودتر درسم را تمام كنم و به ایران بازگردم و در حد توان برای مردم و كشور خودم خدمت كنم» نمونه عملکرد آقای تاجگردون: آقای تاجگردون طرح آب‌رسانی امامزاده جعفر را از سال 1392 به پیوست بودجه اضافه می‌کند. این طرح در هیئت دولت مصوب نشده بود و توسط وی به بودجه اضافه شده بود. اعتبارات آن هم با کاهش اعتبارات سه طرح آب‌رسانی دیگر از شهرهای محروم‌تر استان کهکیلویه (تنگ سرخ یاسوج، دهدشت غربی، لیلک بهمئی) که اولویت قانونی داشتند، انجام می‌شد؛ هدف اصلی وی کاملاً شخصی و برای آبرسانی به 400 هکتار زمین‌های کشاورزی خود و خانواده‌اش بود.
  15. چک میت در واقع همان کلمه ی کیش و مات بازی شطرنج هست که از کلمه ی فارسی" شاه مات " گرفته شده به معنای پیروزی در پایان شطرنج که از حکومت ساسانی وارد حکومت خلیفه شده و از انجا وارد زبان های غربی شده. اسم خیلی جالبی برایش گذاشتند که شاید منظورشان این هست که این هواپیما تغییر دهنده ی دارنده ی برتری هوایی خواهد بود.
  16. ظرفیت صادرات ایران بیشتر از ترکیه نباشه کمتر هم نیست. اتفاقا محصولات ایران هم بیشتر داخلی هستند تا محصولات تولیدی ترکیه
  17. مشخصات احتمالی موشک الماس: این سلاح یک موشک هواپرتاب دارای موتور راکتی سوخت جامد و بالهای بازشونده از داخل بدنه بوده و از جستجوگر تصویری حرارتی به عنوان سامانه هدایت خود بهره می برد. برد این موشک در پرتاب از پهپادها 8 کیلومتر عنوان شده است. به نظر می رسد ایران نمونه Spike-LR یا نمونه LR-2 آن را مبنای ساخت موشک مشابه داخلی جدید خود قرار داده است. برد نهایی نمونه LR در شلیک از سطح زمین بین 4 تا 5 کیلومتر، جرم 14 کیلوگرم و میزان نفوذ 700 میلیمتر عنوان شده است. نمونه LR-2 این موشک دارای برد 5.5 کیلومتر با شلیک از زمین و تا 10 کیلومتر با پرتاب از بالگرد بوده و جرم آن به 12.7 کیلوگرم کاهش یافته است. از آنجا که رده وزنی موشک مذکور کاملاً با میزان محموله قابل حمل پهپاد ابابیل-3 تطابق دارد این احتمال که نمونه ساخت ایران همرده با آنها باشد تقویت می‌شود. در نتیجه برد نمونه زمین پایه الماس که در اختیار نزسا قرار گرفت بین 4 تا 5.5 کیلومتر قابل تخمین است. در حالی این برد بیشتر از نمونه‌های پایه موشک طوفان و قابل مقایسه با نمونه‌های جدید طوفان-5، توسن و دهلاویه است که موشک الماس از همه این موارد بسیار سبکتر بوده و به راحتی توسط نفر قابل حمل و به کارگیری است. نکته مهم در زمینه موشک الماس، علاوه بر قابلیت شلیک کن-فراموش کن آن (برخلاف موشک‌های طوفان و توسن و دهلاویه) قابلیت حمله به هدف از بالا است. با توجه به اینکه در تجهیزات زرهی معمولاً قسمت فوقانی ضعیف ترین سطح حفاظت را دارد، یک موشک با قابلیت حمله از بالا یا تاپ اتک، می‌تواند اثر گذاری مخرب بسیار بالایی بر هدف داشته باشد.
  18. پهپادهای جدید تحویلی به نزسا معراج1 با جرم برخاست 33 کیلوگرم قابلیت رسیدن به مداومت پروازی ده و نیم ساعت را داشته و می‌تواند تا 5 کیلوگرم محموله را حمل کند. این پهپاد به سرعت 140 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز 3650 متر (حدود 12000 پا) معراج113 دارای 3 ساعت مداومت پروازی بوده و می‌تواند تا ارتفاع حدود 5400 متر (18000 پا) پرواز کرده و با جرم برخاست 50 کیلوگرمی، تا 30 کیلوگرم محموله و سوخت حمل نماید و بخش‌هایی از بدنه به صورت ماژولار طراحی شده است. پهپاد بدون نام دست پرتاب مجهز به سکوی شناسایی الکترواپتیکی و با قابلیت حمل و نقل ساده و سریع که با توجه به امکان حمل شدن در یک محفظه صندوقی کم حجم، امکان مونتاژ سریع در محیط عملیاتی و برد و مداومت پروازی مناسب برای شناسایی‌های سریع مناسب هستند. یک نمونه عمودپرواز از این پهپاد هم در این مراسم وجود داشت. چند نوع پهپاد مولتی روتور بدون نام نیز در مراسم تحویل دستاوردها به نزسا قابل مشاهده بودند که نمونه تهاجمی دارای محفظه پرتاب نارنجک یا پرتابه حاوی خرج گود (سرجنگی نفوذگر در زره) از جمله آنها بود.
  19. تحویل امرپ طوفان به نیروهای مسلح خودروی ضد مین و ضد کمین (امرپ) طوفان برای حفاظت از جان پرسنل زمینی در مناطق مورد تهدید توسط گروهک های تروریستی در مرزهای کشور بسیار ضروری است.امسال چندین دستگاه طوفان به نیروهایمسلح و سپاه تحویل داده شد. طبق اطلاعات اعلام شده توسط وزارت دفاع، بدنه امرپ طوفان در برابر گلوله‌های کالیبر 7.62 میلیمتری با هسته فولادی مقاوم بوده و کف آن نیز در سطح مقاومت Stanag 4569 L2 قرار دارد. از نظر مقاومت در برابر انفجار، امرپ طوفان در برابر تا 6 کیلوگرم تی ان تی مقاوم است. این خودرو توان حمل 8 نفر به جز راننده و کمک راننده را دارد. این امرپ 14 تنی با طول 7 متر، عرض کمتر از 2.5 و ارتفاع کمتر از 4 متر با یک موتور 260 اسب بخار به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت دست یافته و توان شیب‌روی طولی 60 درصد و عرضی 30 درصدی را دارد. سقف این خودرو دارای یک جایگاه نصب سلاح است که به صورت استاندارد یک تیربار 14.5 میلیمتری برای آن در نظر گرفته شده. هر چند روی همه نفربرهای کیا و رخش تحویل داده شده به ناجا سکوی کنترل از راه دور مجهز به دوربین حرارتی و تیربار 12.7 میلیمتری وجود داشت اما در نمونه تحویلی به سپاه از سکوی کنترل از راه دور استفاده نشده که امید می‌رود در آینده این تغییر صورت پذیرد.
  20. ربات‌های شناسایی و تهاجمی سپاه این ربات ها مجهز به دوربین‌های دید در شب نصب شونده روی سلاح، دوربین‌های نظامی چند منظوره و تجهیزات مختص عملیات ویژه هستند که تحویل نیروی زمینی سپاه و یگان صابرین شده است.
  21. ارس مجهز به تیربار سه‌لوله چرخان
  22. آخرین وضعیت نقاط تحت کنترل طالبان در افغانستان
  23. یک تاجر معروف اسرائیلی متهم به جاسوسی برای ایران شد سرویس امنیتی داخلی اسرائیل (شین بت) اعلام کرد یک میلیونر عرب اسرائیلی را که با موشه یعلون وزیر دفاع سابق این رژیم مرتبط بوده است به جرم انتقال اطلاعات به سرویس اطلاعات ایران از طریق تماس در لبنان بازداشت کرد. یعقوب ابو القیان، سیاستمدار سابق و از تاجران ثروتمند و سرمایه گذار بزرگ ساخت و ساز در منطقه نقب در سرزمین‌های اشغالی است و مدتی قبل کاندیدای پارلمان رژیم صهیونیستی شده بود. شین بت مدعی شده وی مظنون به برقراری ارتباط با یک مرد لبنانی-عراقی و از طریق وی ارتباط با شخصیت های اطلاعاتی ایران است که اطلاعات را به آنها منتقل کرده است. اخبار کانال 12 اسرائیل گزارش داد که وی برخی اطلاعات از جمله جزئیات مربوط به تردد بنی گانتز ، وزیر جنگ اسرائیل را به ایران ارائه کرده است. به نقل از شین بت، به غیر از اطلاعات جاسوسی بین طرفین، تماس ها همچنین بر فرصت های بالقوه تجاری در کشورهای مختلف عربی منطقه متمرکز بوده و به عنوان بخشی از این تماس‌ها، ابو القیان به روزرسانی هایی را در مورد آنچه در اسرائیل می گذرد به ایران ارائه کرد
  24. ماجرای استقرار نظامیان ترکیه‌ای در فرودگاه کابل چیست؟ فرودگاه بین‌المللی کابل، آخرین ایستگاه و پایگاه نظامیان خارجی در افغانستان است و تداوم حضور ترکیه برای کنترل و تأمین امنیت آن از این منظر مهم شده است. طبق اظهارات "خلوصی آکار" وزیر دفاع ترکیه، این فرودگاه طی شش سال اخیر در کنترل نظامیان ترکیه قرار داشته است و موضوع اصلی مذاکرات اخیر آمریکا و ترکیه در خصوص افغانستان، تداوم حضور آنها در فرودگاه کابل است. آمریکا اهمیت فرودگاه کابل را در حفظ فعالیت سفارت‌های خارجی از جمله سفارت خود می‌داند. استقرار نظامیان ترکیه‌ای نیز برای تامین امنیت مسیرهای مابین این نقاط و مناطق اطراف فرودگاه انجام خواهد گرفت. از جزئیات و افزایش تعداد نظامیان ترکیه‌ای اطلاعاتی منتشر نشده است، اما برخی مقامات آمریکایی اظهار داشته‌اند که مقامات وزارت دفاع این کشور خواستار استقرار ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر نظامی ترکیه در فرودگاه کابل شده است. همچنین گفته می‌شود که کلیات این موضوع با ترکیه و دولت افغانستان مطرح و نهایی شده و در هفته‌های آتی به اجرا خواهد رسید. دولت افغانستان نیز از استقرار نظامیان ترکیه‌ای در فرودگاه کابل استقبال کرده است، اما طالبان حضور نظامیان خارجی از جمله ترکیه را غیر قابل قبول خوانده است. فرودگاه کابل در واقع یک پایگاه هوایی مجهز است که علاوه بر اینکه قادر به اسکان بیش از صد فروند هواپیما در درون خود است، دارای مجموعه وسیعی از پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی آمریکا و ناتو است. این فرودگاه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط شوروی ساخته شده و در طول بیست سال اخیر توسط آمریکا و با بودجه ژاپن و ناتو توسعه داده شده است. فرودگاه کابل آخرین نقطه حضور نیروهای خارجی در افغانستان است و افزایش تعداد نظامیان ترکیه در آنجا پوششی برای حفظ منافع و فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در افغانستان است.
  25. سریال غنی - طالب برای تسخیر جبهات مقاومت! دکتر لعل زاده ۱۳ سرطان (تیر) ۱۴۰۰ اینکه کرزای - اشرف غنی (و در محور آنها خلیل زاد)‌[رئیس جمهور های پشتو افغانستان بعد از اشغال آمریکا] در جریان ۲۰ سال گذشته طالبان را تقویت نمودند و در شمال کشور گسترش دادند، همه می دانیم. آنها بارها در گوش خارجی ها خواندند (و شاید هم خارجی ها را متقاعد ساختند) که «جبهه مقاومت افغانستان» و «جنگ سالاران شمال» خطرناک تر از «طالبان» اند و اول باید آنها سرکوب و از دستگاه دولت پاک سازی شوند. در این راستا با تمام قوا تلاش نمودند تا توجه آنها را از سرکوب و نابودی طالبان به سوی سرکوب و نابودی «جنگ سالاران» جلب کنند که گویا در موجودیت آنها انتخابات، دموکراسی و ارزش های غربی ناممکن است (حتی به بهانه تلفات ملکی، مانع حملات شبانه آنها بالای طالبان شدند؛ اما سران و بزرگان غیرپشتون را به نام «جنگ سالار» وغیره با آهستگی از قدرت و اقتدار دور نمودند و با زراندوزی و بلند‌منزل سازی مصروف و آلوده ساختند)! از یک سو کرزای - اشرف غنی به این فکر بودند که از طالبان در سرکوب «ائتلاف شمال» و سرکوب «جنگ سالاران» استفاده کنند تا قدرت و اقتدار خود را ادامه دهند و تحکیم بخشند (در این مورد موفق عمل کردند. شمار زیادی از رهبران، بزرگان و فرماندهان را تطمیع نمودند و شمار دیگری را ترور کردند و در مرگ شان گریستند)… از سوی دیگر شاید به این فکر بودند که طالبان هرگز چنان قدرتی نخواهند شد که قدرت و اقتدار خود آنها را تهدید کنند و یا در بدترین حالت شاید هم به این فکر بودند که در صورت سقوط، باید جای شان را «برادران پشتو ناراضی» خودشان بگیرند، نه «اقوام اقلیت و مهاجر» (در این مورد نیز موفق عمل کردند و با استفاده از رهنمودهای «سقاوی دوم»، ناقلین افغان/پشتون را در مناطق مختلف و استراتژیک کشور جابجا نمودند)… انکشاف اوضاع، مذاکرات امریکایی ها با طالبان و در نهایت، ظهور طالبان به عنوان جانشین حکومت (در توافق با امریکا)، شرایط نوینی را بوجود آورد… با آنکه کرزی - احمدزی در جریان ۲۰ سال گذشته سران و بزرگان غیرپشتون را متفرق نمودند، به جان هم انداختند و از پایگاه های اجتماعی و مردمی شان دور ساختند؛ با آنهم قرار معلوم، در آخرین ارزیابی ها و تحلیل ها از تجارب تلخ گذشته (مقاومت مسعود در جبهه پنجشیر با پشت جبهه های قوی در کوهپایه های تخار و بدخشان) به این نتیجه گیری رسیدند که پیش از تسخیر سایر مناطق و ولایات کشور، اول باید «پشت جبهات مستحکم و تسخیرناپذیر مسعود» را اشغال کنند تا از تکرار تجارب تلخ گذشته و تلفات سنگین طالبان در آینده جلوگیری نمایند! به همین علت، طالبان از تسخیر مناطق دور‌دست و نهایت مهم «پشت جبهات مقاومت» در کوهپایه های هندوکش و تخار و بدخشان شروع کردند که ظاهرا هیچ ارزش استراتژیک برای طالبان و حکومت در شرایط کنونی ندارد! در حالیکه تمام این روستا ها و دهکده های دوردست، پایگاهها و سنگرهای مستحکم مسعود بزرگ در دوران مقاومت بود که هرگز پای هیچ اجنبی به آنجا ها نرسیده بود (به نظر می رسد که چنین برنامه استراتژیک تسخیر «پشت جبهات مقاومت» توسط استراتژیست های بسیار خردمند با همکاری دولت کنونی طرح و تهیه شده باشد که از یک سو طالبان را با تسلیم دهی این مناطق، مالک پیشرفته ترین سلاح ها، تجهیزات و امکانات در دشوارترین اراضی و مناطق مهم می کند و از سوی دیگر، مانع ایجاد «جبهات مقاومت» در کوتاه مدت می شود. زیرا مثلث کرزی، احمدزی و حکمتیار نیز این تشویش را داشتند و می دانستند که بیشترین سربازان قطعات اردو/پولیس از اقوام غیرپشتون اند و خطر پیوستن آنها به «جبهات مقاومت» همیشه وجود دارد. شاید نصب بسم الله در وزارت دفاع نیز تال‌چال خوب دیگری برای تطمیع/فریب تاجیکان در این راستا بود که متوجه این برنامه بزرگ آنها نشوند)! حال که اشغال آن پایگاههای عمده (پشت جبهه ها) به پایان رسیده است، نوبت پنجشیر و سایر مناطق شمال است که دیگر پشت جبهه های مستحکم ندارند. تصور می شود تا تسخیر شمال به پایان نرسد، شاید هیچ توجه و تهاجمی به مناطق هزاره ها صورت نگیرد (سفر متقی به مناطق هزاره و خلیلی به پاکستان مویید این ادعاست)… دیده می شود که «نیروهای دفاعی و امنیتی» مطابق فرمان «سرقوماندان اعلای قوای مسلح» تمام تسلیحات و مهمات خود را بدون هیچ گونه مقاومتی تسلیم طالبان نموده و «عقب نشینی تاکتیکی» می نمایند! به این ترتیب به نظر می رسد که شعارهای «دفاع از نیروهای دفاعی و امنیتی» نیز خریداری ندارد و پیش از اینکه جنبه عملی پیدا کند، «سرقوماندان اعلای قوای مسلح»[رئیس جمهور] مسیر ورود با عزت و با احترام طالبان کرام به شهرهای بزرگ را هموار می سازد (تصور می شود بخش اول سریال غنی – طالب همین است)… برای ایجاد «جبهه مقاومت» و مقابله با فاشیزم/اوغانیزم باید منتظر بخش دوم سریال (چگونگی تحویل دهی حکومت غنی به طالبان) باشیم… در هرصورت، از رهبران معامله گر و آلوده توقعی نداشته باشید! «نسل نو» با «رهبران جدید» باید تصمیم بگیرند که در پرتو اوضاع و احوال نوین چگونه مبارزه و مقاومت کنند (راه مسعود ادامه می یابد... اما فقط شرایط دشوار و روزهای سخت است که رهبران جدید را بوجود می آورد)!