EMPEROR

Members
  • تعداد محتوا

    491
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های EMPEROR

  1. EMPEROR

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    شرمنده 2 تا پست شد ، خواستم ادیت کنم یه دفعه ارسال شد . ( راستی آقا سعید از دیشب تا یه ساعت پیش دسترسی به سایت امکان پذیر نبود - سایت را هک نکردند ؟ )
  2. EMPEROR

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    سلام به همه دوستان خوبم یه چند روزی است که مطالب این تاپیک را دنبال میکنم و حقیقتش وقتی دیدم تو این بحث دوستمون سردار تنها مونده ( آقا چند نفر به یه نفر icon_frown ) خواستم تو این بحث کتک خور داداش سردار بشم :cry: دوستان خوبم ام ار جی و کرکس و متخصص پروژه نابودی جهان و ما ( تیمسار لیچ - مخترع پروژه سوزن خیاطی :lol: - دوست من چاکرتیم ) یه جوری در مورد مدارک ناسا و غیره صحبت میکنند که انگار خودشون مسئول پیگیری این پروژه سر کاری یوفو ها و آدم های فضایی در ناسا و جاهای دیگه هستند :| . عزیزان من به خدا اگه هالیوود رو ما ایرانیها درست میکردیم الان توی دانشگاههای ما هم پر از مدارک مستدل راجع به این موجودات فضایی بود. دوستمون کرکس که ارادت زیادی خدمتشون دارم میگویند که در سال 1901 میلادی یک عکس از این موجودات موجود است . حقیقتش برای من یه خورده این قضیه قابل هضم نیست چرا که وقتی در فیلم های دهه 30 میبینم که عکاس با دستگاهه عکاسیش خودشو ... میده که مردم تکون نخورید تا من این پودر فلاش رو آتیش بزنم ( در غیر این صورت عکس بدرد نمیخوره ) تا یه عکس خوب بگیرم چه طوری به شوفر این سفینه ها ی فضایی ! فهمونده که سفینتو تکون نده تا من یه عکس خوب ازت برای نسل های بعدی بگیرم :mrgreen: از مدارک ناسا هم خیلی دفاع شد ، در اینکه ناسا پیشرو در تحقیقات مربوط به فضا در جهان است شکی نیست اما دوستان مدافع این موجودات تخیلی زحمت بکشند اول از همه این سوتی ناسا را که در ذیل شرح کاملشو می خوانید را توجیه کنند ، بعد به مدارک بعدی ناسا در مورد موجودات فضایی بپردازند . مورد آخری هم خواستم عرض کنم آنست که خواندن مطالب ارایه شده در مورد یوفو ها و جزیره برمودا که در این سایت هست به روشن شدن موضوع کمک بیشتری خواهد کرد. ----------------------------------------------------------------------------------------- بسياري از كارشناسان و صاحب‌نظران امور فضايي معتقدند كه سفر آرمسترانگ در سال 1969 با آپولو 11 به سطح كره ما و 6 سفر ديگر با آپولوهاي 12 تا 17 كه طي كمتر از 3 سال انجام شد، يك نمايش تلويزيوني و دروغي بزرگ براي فريفتن افكار عمومي بود. هرچند از اواخر دهه نود، اين ايده به تدريج در ميان نخبگان آمريكايي رواج يافته است اما با تجزيه و تحليل تصاوير منتشر شده از سوي «ناسا» و تطبيق آن با اصول علمي، احتمال صحت اين ادعا افزايش يافته است. پاسخ‌هاي متناقض و قابل تشكيك «ناسا» به ابهامات طرح شده نيز به تقويت اين افشاگري منجر شده است. دانشمندان و متخصصان عالم اخترشناسي و اكتشافات فضايي، پيش از اين، حقايق مربوط به سفر تخيلي آمريكايي‌ها به كره ماه را بررسي كردند، اما شبكه تلويزيوني FOX در تاريخ 15 فوريه 2001 برنامه‌اي با عنوان «تئوري دسيسه» پخش كرد كه نظر بسياري از منتقدان سفر تخيلي انسان به كره ماه را به چالش كشانيد و كم‌كم اسرار ديگري از اين پروازهاي تخيلي براي جهانيان آشكار شد. اين مباحث كه در چند سال اخير با مذاكرات و مباحثاتي با كارشناسان NASA پيگيري شده، هر روز واقعيات بيشتري را آشكار مي‌سازد و با وجود ادله فراوان عقلي و منطقي، راز اين دروغ 32 ساله را برملا مي‌كند. «بازتاب» ضمن ارايه گزارشي از اين ادعاي كذب آمريكايي‌ها، ضمن نگارش ادعاهاي منتقدان سفر به ماه و همچنين ارايه ادله سازمان «ناسا» با ارايه شواهد براي آگاهي عمومي در ارتباط با بزرگ‌نمايي آمريكايي‌ها، واقعيات پشت پرده را روشن مي‌كند. از سال 1958 كه آغاز عمليات فضايي بوده، تا سال 1969 ـ كه آمريكايي‌ها ادعا كردند با فرستادن سفينه آپولو 11 به كره ماه، پيشتاز سفر انسان به كره ماه بوده‌اند، 11 سال مي‌گذرد. آنان مي‌گويند كه در اين 11 سال به چنان تكنولوژي دست يافته‌اند كه ظرف مي‌توانند فقط مدت 3 سال، 7 سفينه به نام‌هاي آپولو 11 تا 17 به كره ماه بفرستند. با اين حال چرا فضانوردان آمريكايي كه در آن زمان در مدت 4 روز به كره ماه رفت و آمد داشتند و از سال 1972 تاكنون پس از گذشت 32 سال، آنان نتوانسته‌اند به كره ماه هيچ‌گونه مسافرتي داشته باشند. در اين سلسله مقالات علمي، ضمن بررسي ديدگاه‌هاي علمي در اين زمينه، نحوه نگرش سازمان «ناسا» به اين موضوع و همچنين چگونگي عملكرد و حقه‌هاي سينمايي به كار رفته در اين دروغ بزرگ قرن را تشريح كرده‌ايم. در مقاله اول اين بخش، شمه‌اي از برخي موارد نقض قوانين تثبيت شده علمي با نمايش تعدادي عكس مشخص مي‌شود و در بخش‌هاي ديگر قوانين علمي در اين زمينه مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت. جعل‌كنندگان سفر به ماه؟ Neil Armstong، در 20 جولاي 1969 نام خود را به عنوان نخستين بشري كه پاي در كره ماه گذاشت، در تاريخ ثبت كرد، با اين حال برخي معتقدند همه آنها ساختگي بوده است. آيا آنها با راضي كردن ما به اينكه آرمسترانگ به ماه رفته، كار فوق‌العاده‌اي انجام داده‌اند؟ آيا «ناسا» در خلق تصاوير زيبا از فضانوردان بر روي ماه، از خود ابتكار عمل به خرج داده است؟ با وجود آنكه رفتن به ماه، كاري بسيار فوق‌العاده و سرگرم‌كننده و جالب بود، بعد از هفتمين سفر به ماه متوقف شد. «ناسا» مي‌گويد، اين سفرها به خاطر كمي بودجه تعطيل شدند و اضافه مي‌كند، آنها مي‌خواستند تمركز خود را بر ايجاد يك پايگاه فضايي و همچنين وسيله‌اي كه بتواند آنها را به آن پايگاه (يا شاتل فضايي) معطوف سازند، ولي آيا هزينه شاتل كمتر از هزينه رفتن به ماه بود؟ تكنولوژي آيا شما هيچ‌گاه به ميزان پيشرفت تكنولوژي‌اي كه جهان در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 داشته، فكر كرده‌ايد؟ آيا اين ميزان تكنولوژي قادر بود سه نفر را از جو زمين خارج كرده و دو نفر آنان را به ماه ببرد؟ شايد! اما اين كار چگونه ممكن بوده است؟ جالب است كه بدانيم حافظه كامپيوترهايي كه در عمليات‌هاي آپولو از آن استفاده مي‌شده، تنها به اندازه حافظه يك ماشين لباسشويي پيشرفته امروزي بوده و اين كامپيوترها همچنين فضاي بيشتري از آنچه فضاپيما و سفينه‌ها داشته‌اند،‌ اشغال مي‌كرد. با دانستن اين مطالب و اين حقيقت كه تكنولوژي در دهه 60، بسيار ضعيف بوده، پس چگونه «ناسا» توانسته است ده‌هاهزار عكس با آن كيفيت بالا را خلق و ضبط كند؟ حال آنكه حتي كامپيوترهاي مخصوص اين كارها اصلا وجود نداشته است؟ عكس‌ها اگر عكس‌هاي فضانوردان در جايي غير از زمين گرفته شده بود، فضانوردان چه احتياجي داشتند كه در جلوي صفحات آبي بايستند؟ شايد براي يك عكس ساختگي از ماه، ژست گرفته بودند و قرار بوده عكس آنها در آن تصوير جعلي قرار داده شود! دانستن اين مطالب در مورد اين عكس‌ها، موضوعاتي جدال‌برانگيز است. مثلا اينكه چرا ما در هيچ كدام از عكس‌هاي «ناسا» از ماه، ستاره‌اي نمي‌بينيم. آيا آنها به هنگام ساختن زمينه‌هاي جعلي براي عكس‌ها، فراموش كرده‌اند كه ستاره‌ها را اضافه كنند؟ «ناسا» مدعي است، خورشيد تمام انوار ستارگان در فضاي ماه را بلوكه مي‌كند. اين مسأله باوركردني نيست. تنها دليلي كه باعث مي‌شود آسمان ماه سياه و آسمان زمين آبي باشد، نبود جو و اتمسفر در ماه و در مقابل، وجود اتمسفر در زمين است. ما هيچ‌گاه در شب در كره ماه نبوده‌ايم. منظور من اين است كه ما به هزاران دليل نمي‌توانيم در قسمت تاريك ماه ـ كه همان قسمت دورتر و پشت ماه نسبت به زمين است ـ فرود آييم. يكي از دلايل آن، سردي بيش از حد آن قسمت و همچنين نبود امكان برقراري ارتباط‌هاي راديويي است. پس بنابراين زماني كه بشري بر روي كره ماه است، در اصل در قسمت نزديك‌تر آن است، طوري كه مي‌توانيم بگوييم آن لحظه، از لحظات روز در ماه است. علت اينكه ما نمي‌توانيم ستاره‌ها را در روز ببينيم، وجود اتمسفر نيست. اگر اين طور باشد، پس چرا ما آنها را در شب مي‌بينيم؟ علت آن است كه خورشيد بسيار روشن‌تر از هر نور ديگري است و به اين دليل، نمي‌توانيم آنها را ببينيم. اگر شما اين مسأله را باور نداريد يك چراغ قوه را در روز روشن كنيد، و يك جنگ نوري با خورشيد به راه بيندازيد. مطمئنا فرد پيروز، شما نيستيد و .... شما نمي‌توانيد نور چراغ قوه را در روز هنگامي كه آن را در مقابل خورشيد گرفته‌ايد، ببينيد. به عكس‌هاي زير نگاه كنيد. مطمئنا آنها را قبلا ديده‌ايد. اينها تنها عكس‌هاي عادي‌ هستند كه در طول 7 سفر به ماه گرفته شده‌اند. مي‌بايست آسمان ماه پر از ستاره باشد اما هيچ‌كدام از اين ستاره‌هاي درخشان آسمان در عكس‌هاي سفينه‌هاي آپولو پيدا نيست. «ناسا» اعتقاد دارد، به دليل اينكه عكس‌ها از سطح ماه گرفته شده و دوربين‌ها بر روي آن تنظيم شده است، بنابراين نمي‌توان ستاره‌ها را نشان داد به همين دليل، تصاويري كه از كره زمين از مدار آن گرفته مي‌شود بدون ستاره هستند. ستاره‌ها آنجا هستند ولي ظاهر نمي‌شوند و بين ديدن ستاره‌ها تا عكسبرداري از آنها تفاوت‌هايي وجود دارد. فضانوردان اگر بخواهند، مي‌توانند، ستاره‌ها را در عكسبرداري به نمايش بگذارند نمي‌خواستند كه از ستاره‌ها عكس بگيرند و فقط مي‌خواستند از فعاليت‌هاي انسان در كره ماه عكسبرداري نمايند. اين ادعاي «ناسا» بسيار عجيب و فريبكارانه است، زيرا عكس‌هايي كه تمامي آنها براي 4 ثانيه بوده و توسط سازمان «ناسا» در اين 32 سال تهيه شده و Ehdeavour و شاتل‌هاي ديگر از مناطق زمين تهيه كرده‌اند، به راحتي و به وضوح روشني كليه ستارگان نوراني را هم به نمايش مي‌گذارد و هر گاه از فضا عكسبرداري شده ستارگان در آن مشخصند به عكس‌هاي ضميمه در اين زمينه دقت نماييد. هنگامي كه lunar modak ـ سفينه‌اي كه براي نخستين بار به كره ماه رفت و ما از اين پس آن را با «LM» نشان مي‌دهيم ـ روي ماه فرود مي‌آيد، موتورهاي قوي آن، فشاري معادل 3000 پوند بر سطح ماه وارد مي‌كند. اين امر باعث ايجاد سوراخي بزرگ بر روي سطح ماه خواهد شد كه محل آن دقيقا زير محل فرود «LM» مي‌باشد (در تصوير مقابل با حرف «E» نشان داده شده است. اگر شما همچنين به قسمتي كه با حرف «F» نشان داده شده، دقت كنيد، جاي پايي مشكوك را خواهيد ديد. حال، چگونه ممكن است زير يك سفينه ساكن ـ كه در طول حضورش در ماه تكان نخورده، جاي پايي به وجود آيد؟ براي اين كار آنها مي‌بايست، پيش از گرفتن عكس، «LM» را از جايي كه پيشتر در آن بوده، به مكان فعلي آن كه در تصوير مشخص است، جابجا كرده باشند. عكس «A»: آيا تصاوير نيل آرمسترانگ را به هنگام پايين آمدن از نردبان در حالي كه با همه مردم جهان صحبت مي‌كرد، به خاطر داريد؟ و آيا به خاطر مي‌آوريد كه دوربين دقيقا بايد در كجا قرار مي‌داشت تا ما بتوانيم آرمسترانگ را از روبرو ببينيم؟ پس چرا ما اين دوربين را در هيچ تصويري از جمله تصوير مقابل نمي‌بينيم؟ اين تصوير، عكسي است كه توسط نيل آرمسترانگ دقيقا پس از خروج وي از «LM» گرفته شده و نشان‌دهنده خروج باز آلدرين (Buzz Aldrinl) از «LM» و آغاز حركت وي به سمت پايين،‌ يعني پايين آمدن از نردبان و قرار گرفتن بر روي ماه است. دوربيني كه يك يا دو دقيقه پيش از فرود نيل فيلمبرداري كرده، كجاست و چرا در اين عكس ديده نمي‌شود؟ عكس «B»: اين عكس نشان‌دهنده نمايي از «LM» است. اگر به قسمتي كه با حرف «H» نشان داده شده، دقت كنيد، مي‌بينيد كه ستاره‌اي در آسمان ماه وجود ندارد. اگر به قسمتي كه با حرف «G» نشان داده شده است،‌ بنگريد، متوجه مي‌شويد كه شما مي‌توانيد پرچم آمريكا را به وضوح و با روشنايي كامل در سمت تاريك «LM» ببنيد. بنابراين، اين نمي‌تواند تصويري از ماه باشد، زيرا اگر چيزي در روي ماه در سايه قرار گيرد، به هيچ وجه ديده نمي‌شود. اگر ما مي‌توانيم اشيا را بر زمين در سايه ببينيم، به علت وجود مولكول‌هاي هواست كه مي‌تواند نور را با خود حمل و مسير آن را تغيير و آن را در اطراف شيء حركت دهد. در واقع نور، بازتاب مولكول‌هاي هواست كه مي‌توانند قسمت تاريك اجسام را روشن كنند و همچنين جو، اشعه‌هاي خورشيد را منحرف مي‌كند و باعث مي‌شود كه آسمان، آبي به نظر برسد. اما در ماه هيچ جوي وجود ندارد تا نور را پخش يا منحرف كند، بنابراين آسمان آن كاملا سياه است و اشيا در سايه ديده نمي‌شوند. از سوي ديگر نور خورشيد در روي ماه، خيره‌كننده و كوركننده است. به همين دليل فضانوردان، صفحاتي با رنگ طلايي اندود شده را بر روي كلاهك‌هاي خود مي‌پوشند تا بتوانند 95 درصد از نور خورشيد را تقليل دهند. قسمت‌هاي تاريك اجسام در عكس‌هاي «ناسا» بايد كاملا سياه باشد، در حالي كه قسمت‌هاي روشن آن بايد بسيار روشن باشد، اما تمامي عكس‌هاي فعلي «ناسا» از ماه، روشنايي ملايمي دارد و به نظر مي‌رسد كه در جو زمين گرفته شده‌اند. عكس «C»: اگر به قسمتي كه با حرف «L» مشخص شده است، به دقت نگاه كنيد، خواهيد ديد كه يكي از علامت‌هاي «+» كه در تمام عكس‌هاي «ناسا» ديده مي‌شود ـ كه در اصل قسمتي از دوربين است كه بين فيلم و ديافراگم قرار دارد ـ در پشت پش ولگرد ماهي ـ وسيله‌اي كه در تصوير مشاهده مي‌شود ـ قرار دارد و علامت «+» ديگر در جلوي آن است. چطور ممكن است كه قسمتي از تصوير در جلوي علامت «+» و بقيه آن در پشت ديگر علامت «+» باشد، حالي آنكه اين علامت‌ها مربوط به خود دوربين است. عكس «D»: اين عكس نيز بزرگ شده قسمت تصوير قبلي است كه با «P» نشان داده شده و براي دقت بيشتر آورده شده است. عكس «E»: در اين تصوير نيز مشكلي در مورد علامت «+» وجود دارد. اين عكس، نشان‌دهنده آلدرين است كه نخستين گام خود را بر روي ماه گذاشته است. شما با توجه به سطح افق، مي‌توانيد بگوييد كه اين عكس همتراز با افق ـ يعني به صورت افقي ـ‌ گرفته شده است. پس چرا علامت‌هاي «+» با چنين زاويه‌ مسخره و مضحكي قرار گرفته‌اند. حدس من اين است كه آنها پس از گرفتن عكس، صفحه پلاستيكي شفافي را كه شامل اين علامت‌ها بوده، بر روي عكس قرار مي‌داده‌اند، اما در اين عكس خاص، نتوانسته‌اند اين صفحه را درست با عكس تطبيق دهند و آنها را هم‌رديف و هم‌تراز نكرده‌اند. شما باز هم مي‌توانيد تصديق كنيد كه دوربيني كه پيش از آن، از فرود آرمسترانگ بر روي ماه فيلم گرفته، در اين تصوير نيز ديده نمي‌شود. عكس «F»: اين عكس مشهور «ناسا»، آرمسترانگ و آلدرين را حين عمليات آپولو 11 در حالي كه روي ماه هستند نشان مي‌دهد. آنها در حال نصب پرچم آمريكا در محل فرود «LM» هستند. اگر به قسمتي كه با حرف «A» نشان داده شده نگاه كنيد، متوجه مي‌شويد كه سايه آلدرين تقريبا دو برابر سايه آرمسترانگ است. اين چگونه امكان دارد در حالي كه تنها منبع نوري در روي كره ماه، خورشيد است؟ من به شما مي‌گويم، چگونه. اگر به قسمت چپ تصوير نگاه كنيد، خواهيد ديد كه روشن‌تر از قسمت راست تصوير است. شما مي‌توانيد به راحتي با چشم غيرمسلح، ببينيد كه در روبروي آلدرين و در پشت آرمسترانگ، تپه كوچك و يا سطح شيبداري ـ با شيب كم ـ وجود دارد و البته آنقدر كم هست كه باعث شود، سايه آرمسترانگ كوچك‌تر از سايه آلدرين شود. ولي به نظر مي‌رسد كه اين تپه بسيار بزرگ باشد، زيرا سايه آرمسترانگ مانند حالتي است كه او روبروي يك ديوار قرار گرفته باشد. بنابراين به نظر مي‌رسد اين تپه يا برآمدگي، ارتفاع زيادي دارد. عكس «G»: اين تصوير كه به «بشر در ماه» شهرت دارد، از عكس‌هاي مشهوري است كه از ماه گرفته شده است. اين تصوير عجيب است و جاي تأمل دارد. منطقه «B» نشان‌دهنده سايه‌اي است كه روي لباس فضايي فضانورد افتاده است. اگر خورشيد تنها منبع روشنايي باشد و اگر ماه بدون جو باشد، بنابراين سايه بايد بسيار بسيار تاريك‌تر باشد. در زمينه تصوير كه با «C» نشان داده شده، شما مي‌توانيد به راحتي ببينيد كه هرچه به قسمت‌هاي دورتر نگاه مي‌كنيم، تصوير محوتر و تاريك‌تر مي‌شود، تا جايي كه كاملا سياه مي‌شود. اين اتفاق در زمين مي‌افتد و آن هم به علت جغرافياي جوي است، در حالي كه ماه جو ندارد و اين به آن معني است كه افق ماه نبايد محو باشد. بلكه برعكس بايد بسيار متفاوت و كاملا روشن و واضح باشد. قسمت «D»، شيئي را نشان مي‌دهد كه بالاي سطح ماه شناور است. اگر شما مي‌خواهيد چيزي را ببينيد كه «ناسا» نمي‌خواهد شما آن را ببينيد، به درون كلاه كسي كه از آن عكس گرفته شده، نگاه كنيد. اين عكس يكي از مثال‌هاي بارز آن است. هيچ كس نمي‌داند كه آن شيء خاص چيست. اما طبق حدس يكي از محققان دقيقا بالاي سطح ماه ساختاري وجود دارد كه به «Castle» معروف است. از هر فضانوردي كه در مورد آن سؤال كنيد، وجود آن را انكار مي‌كند و دليل آن، اين است كه آنها در هنگام حضورشان در ماه، كلاه‌هاي فضانوردي جلوي چشمانشان دارند، اما چندين تصوير ديگر وجود دارد كه اين «Castle»ها در آنها ديده مي‌شود. عكس «H»: اين عكس فضايي كه از بخشي از ماه گرفته شده است، سطح پر از دهانه آتش‌فشاني ماه را نشان مي‌دهد. قطعه‌اي كه با شماره «3» نامگذاري شده، باز هم نشان‌مي‌دهد كه در آسمان ماه هيچ ستاره‌اي قابل رؤيت نيست و قسمت «E» نشان‌دهنده سايه شي‌ء نامعلومي است كه بر روي ماه افتاده است. نمي‌توان گفت كه اين شيء چيست، اما به هر حال هرچه هست، جايش آنجا نيست. عكس «I»: اين عكس، عكسي از الن بين است كه يك ظرف آزمايش محيطي مخصوص را در دست خود نگه داشته است. اين عكس توسط دوربيني كه بر گردن Conrad قرار دارد، گرفته شده است. اگر اين تصوير واقعا توسط يك دوربين از روي سينه گرفته شده، بنابراين چرا ما مي‌توانيم قسمتي كه با «L» مشخص شده (نوك كلاه بين) را واضح ببينيم؟ مگر اينكه Conrad روي يك صخره بزرگ ايستاده باشد؛ صخره‌اي كه با حرف «M» مشخص شده و از درون كلاه فضايي Bear قابل رؤيت است. يكي ديگر از چيزهايي كه «ناسا» نمي‌خواهد شما آن را ببينيد، آن است كه سايه‌ها از بيش از يك منبع نوري به وجود مي‌آيند. يك منبع نوري، سايه‌هاي غيرموازي ايجاد نمي‌كند. حرف «N» قسمت تاريك اين جعبه را نشان مي‌دهد. در اين قسمت بازتابي از يك منبع نوري ديگري غير از خورشيد وجود دارد. ممكن است لباس فضايي آلن، نور مورد نياز را باز بتاباند. قسمتي كه با عدد «7» نشان داده شده است، شيء عجيب و غيرعادي را در آسمان نشان مي‌دهد. دقيقا نمي‌توان مشخص كرد كه اين شيء چيست، اما هرچه هست، در آن قسمت قرار دارد. عكس «J»: اين تصوير مي‌تواند بهترين مدرك براي ادعاي ما باشد. به داخل كلاه او نگاه كنيد. اگر شما در عكس قبل، تصوير دو فضانورد را در كلاه وي نديديد، اكنون مي‌توانيد آن را مشاهده كنيد. دو نفر بودند، نه سه نفر و همچنين ملاحظه داشته باشيد كه در عكس قبلي نفر سوم را از عكس خارج كرده بودند، در حالي كه اين دو عكس در اصل يكي هستند، نه دو تا. عكس «K»: اما در اين عكس چيزهايي ديده مي‌شود كه در عكس قبلي نبود. نگاهي به منطقه دايره‌اي بيندازيد. در اين قسمت، شما شيارهايي را در سمت چپ «ولگرد ماهي» مي‌بينيد. آيا مي‌توانيد قبول كنيد كه اين شيارها طبيعي است؟ درواقع شما براي داشتن چنين شيارهايي، احتياج به مخلوطي از تركيبات مركب و آب داريد؛ آب در ماه! و اگر شما به صخره‌اي در سمت چپ و پايين تصوير با حرف «R» دقت كنيد، متوجه خواهيد شد كه يك حرف «C» بر روي آن حك شده است؛ شايد اين يك شيرين كاري كوچك توسط بخش پشتيباني باشد. عكس «L»: گفته مي‌شود، اين نخستين جاي پاي گذاشته شده روي ماه است. به نظر من اين تصوير ساختگي است. به نظر شما زمينه تصوير خاك و رس نيست؟ جاي نوك انگشتان پا كمي پيچ‌خوردگي دارد و حلقه مانند است. من علت آن را سايه ايجاد شده توسط جاي نوك انگشتان مي‌دانم، اما چطور يك جاي پا مي‌تواند سايه‌اي به اين بزرگي داشته باشد؟ به نظر مي‌رسد كه شخص در اين قسمت در حال نشسته است. به هر حال جاي پا به آن شكلي كه بايد باشد، نيست. عكس «M»: اين عكس، آلدرين را در حال پايين آمدن از نردبان در عمليات آپولو 11 نشان مي‌دهد. او در سايه بزرگ ايجاد شده توسط «LM» قرار دارد و با توجه به نبود جو و مولكول‌هاي هوا در ماه، ما نبايد قادر به ديدن وي باشيم. عكس «N»: اگر شما تا به حال باور داشتيد كه پرچم در اصل توسط فضانوردان آپولو در ماه جا گذاشته شد، اين عكس ممكن است. شما را دوباره به فكر فرو ببرد. اين نيز نقاشي از يك هنرمند است كه نشان‌دهنده لحظه ترك ماه توسط «LM» است. آيا شما تاكنون مكاني را كه پرچم در آن نصب شده بود ديده‌ايد؟ حدس من اين است كه پرچم در جايي به فاصله 10 تا 20 فوت از «LM» قرار داده شده بود. با توجه به اين عكس، آيا پرچم نبايد سوخته باشد؟ و آيا نبايد از اين لكه از زير «LM» عكس گرفته شده باشد و آيا نبايد در محل فرود «LM» يك سوراخ بزرگ باشد؟ نكات جالب درجه حرارت متوسط در اوقات روز در ماه، بين 260 تا 280 درجه فارنهايت مي‌باشد. در چنين دمايي، فيلم‌ها ذوب و حيات بشريت نيز بسيار سخت مي‌شود و حتي ممكن است شما در آنجا بميريد! اين امكان وجود ندارد كه ما در ماه بتوانيم تصاوير را با دوربين بگيريم، زيرا فيلم عكاسي در 250 درجه فارنهايت ذوب مي‌شود، هرچند فيلمي كه فضانوردان استفاده مي‌كردند، فيلم معمولي نبوده و در اين دما ذوب نمي‌شود. فضانوردان آپولو از فيلمي شفاف با طراحي مخصوص، استفاده مي‌كرده‌اند كه بنا بر قرارداد سازمان «ناسا» ـ براي يك محيط شبيه ماه مطابق قرارداد ـ با «كداك فيلم» در بدترين حالت از 200 درجه فارنهايت ذوب نمي‌شود و حتي تا 500 درجه فارنهايت ذوب نمي‌شود. دوربين‌ها در داخل سيستم حفاظتي قرار داشتند كه دماي آنها را سرد نگه دارد، موقعيت در ماه با شرايط بدون هوا با موقعيت در اجاق متفاوت است و انتقال دما به سه صورت كنوانسيون تماس و تابش انجام مي‌گيرد. در ماه انتقال دما فقط به صورت تابش Radiation انتقال مي‌يابد و گرماي تابشي مي‌تواند از شي‌اي انعكاس يابد كه آن را در موادي مانند اجسام به رنگ سفيد كه نور را منعكس مي‌كنند؛ قرار داده باشند. بدنه دوربين و لباس‌هاي فضانوردان نيز از جنس سفيد است. دما در هنگام شب (در قسمت پشت ماه) تا 41- درجه فارنهايت پايين مي‌آيد. در دماي 40- درجه فارنهايت، اشيا بسيار ترد و شكننده مي‌شوند، دستگاه‌هاي الكترونيكي به خوبي كار نمي‌كنند و باتري‌هاي ماشين‌ها به سختي روشن مي‌شوند. تفاوت بسيار زياد دماي شب و روز از قسمت تاريك تا قسمت روشن، باعث انقباض و انبساط اشيا و نيز خرد شدن آنها و يا دست‌كم كاركرد ناصحيح آنها مي‌شود. فضاي تحت كنترل راديويي سياره ما، تنها بين 250 تا 750 مايل را پوشش مي‌دهد كه به حد آن كمربند VanAllen گفته مي‌شود. اين كمربند ما را از قرار گرفتن در معرض امواج راديويي زياد حفظ مي‌كند. ماه حدود 200 هزار مايل از زمين فاصله دارد. بنابراين براي رفتن به ماه بايد از اين كمربند عبور كنيم. اين عمل غيرممكن است، مگر اينكه شما در 4 فوت سرب محاصره شده باشيد. چرا گرانش و جاذبه ماه كه يك‌ششم مقدار گرانش زمين است، باعث مي‌شود كه فضانوردان، گاهي جست و خيز كنند و روي هوا باشند و گاهي درست مثل اينكه روي زمين راه‌ مي‌روند، حركت كنند؟ هنگامي كه يك فضانورد زانوهاي خود را خم مي‌كند تا با آخرين توان خود بپرد، بيشتر از دو فوت نمي‌تواند بپرد و اين تنها يك تعبير دارد. به نظر شما تعبيرش چيست؟ آنان بيشتر از آنكه يك انسان عادي مي‌تواند در روي زمين مي‌تواند بالا بپرد، نمي‌توانند بالاتر بپرند. چرا؟ همچنين بارها ديده شده كه فضانوردان در هنگام فرود به سختي روي زانوهاي خود فرود مي‌آيند. آيا در اين حالت آنها در معرض خطر پاره يا سوراخ شدن لباس‌هاي فضانوردي خود كه هواي داخل آن تنظيم شده است قرار ندارند؟ چرا كيفيت فيلمي كه از آپولو 11 گرفته شده در مقايسه با عمليات‌هاي بعدي آپولو پايين‌تر است. با توجه به اينكه افراد بيشتري فيلم عمليات آپولو 11 را نگاه مي‌كردند، در مقايسه با عمليات‌هاي ديگر آپولو كمتر مشكوك به نظر مي‌رسيدند؟ دوربين تلويزيوني آپولو 11، دوربين سياه و سفيد بوده كه در آن يك نمايشگر تلويزيوني با درجه 10 فريم در ثانيه در 320 خط در هر فريم استفاده مي‌شده است. تصاوير براي پخش جهاني مي‌بايست، براي تلويزيون‌هاي معمولي تبديل مي‌شدند. در سيستم تصاوير تلويزيوني آمريكا با استاندارد EIA تعداد فريم در ثانيه در 525 خط در هر فريم مي‌باشد و تصاوير در يك مونيتور 10 اينچي سياه و سفيد مشخص مي‌شدند و يك دوربين ويدكن بر روي صفحه قرار داشته كه تصاوير براي سيستم EIA اسكن شده بودند. تعدادي تصاوير ويژه بر روي صفحه نمايش داده شد كه برخي از اين تصاوير و انعكاس‌ها به وسيله نور خورشيد ايجاد شده بود و بر روي كلاه فضانوردان مشخص شده بود كه بر روي لنز دوربين‌هاي متصل به تلويزيون به نمايش در مي‌آمد اين انعكاس‌هاي شبح مانند براي عموم قابل ديدن بوده‌اند و بقيه انعكاسات بر روي صفحه مانيتور از نقاطي بوده‌اند كه از تبديلات اپتيكي به وجود آمده‌اند. ميليون‌ها شهاب‌سنگ كوچك وجود دارند كه با سرعتي معادل 6000 مايل در ساعت در حال حركت‌اند و مي‌توانند سفينه را تكه تكه كنند. بررسي دفاعيه مسخره آمیز «ناسا» از سفر انسان به كره ماه انتشار گزارش «آيا سفر انسان به ماه، يك دروغ بزرگ بود؟» با انعكاس گسترده‌اي در ميان خوانندگان مواجه شد. در اين ميان برخي از بينندگان ، اين بحث را قديمي دانسته و شماري ديگر نيز با اشاره به برخي دلايل علمي، آن را رد ‌كردند. همچنين گروهي ديگر، اين سؤال را مطرح ‌ساختند كه در صورت ساختگي بودن سفر به ماه، چرا دانشمندان شوروي ـ كه در آن زمان جدي‌ترين رقيب ايالات متحده در اكتشافات فضايي به شمار مي‌رفتند ـ به افشاي آن اقدام نكردند؟ ديگر پرسش‌هاي بينندگان و دفاعيات «ناسا» از سفر انسان به كره ماه، به تفصيل در متن اين گزارش درج شده است. گفتني است، علت انتشار گزارشات مربوط به سفر ماه، طرح دوباره سفر به اين سياره در دهه دوم قرن بيست‌ويكم است. جورج بوش هفته گذشته اعلام كرد كه طرحي را براي سفر انسان به ماه و ايجاد پايگاهي پژوهشي در اين سياره براي دهه آينده ارايه خواهد داد. اين امر نشان‌دهنده آن است كه مراكز تحقيقاتي ايالات متحده، تاكنون قادر به حل مهم‌ترين مشكل سفر انسان به ماه، كه همان بازگشت انسان از اين كره است، نشده‌اند و براي دستيابي به تكنولوژي پرواز دوباره سفينه از سطح ماه به زمين، دست‌كم به 15 سال زمان ديگر نياز دارند. از سويي ديگر برخي اخبار، حكايت از بزرگنمايي و انتشار گزارش‌هاي ساختگي از موفقيت‌هاي فضايي شوروي نيز در دهه‌هاي 60 تا 90 دارد. گفتني است، اين اخبار از نوعي تباني ميان دو ابرقدرت قرن بيستم در تبليغات و بزرگنمايي فعاليت‌هاي فضايي خود حكايت مي‌كند. در بخش دوم ، پاسخ‌هاي «ناسا» (سازمان فضايي ايالات متحده) به ابهامات وارده به سفر انسان به كره ماه طرح شده و صحت اين پاسخ‌ها ارزيابي مي‌شود. در ابتدا براي آشنايي بيشتر مخاطبين مشخصات عمده کره ماه را شرح مي‌دهيم. سطح کره ماه به دو بخش مهم تقسيم مي‌شود؛ بخش Maria که پيشينيان به دليل روشن بودن آن دورنماي ريزش آب بر روي سطح ماه را آبشار مي‌گفتند و بعداً مشخص گرديد که قسمت روشن ماه، منطقه گدازه‌هاي جامد آتشفشاني مي‌باشد که بيش از ميليون‌ها سال پيش هنگامي‌که ماه به صورت آتشفشاني فعال بوده، تشکيل شده‌اند که اين قسمت‌هاي ماه به نام «اقيانوس» ناميده مي‌شوند. بخش ديگر ماه Terrae يا «سرزمين» ناميده مي‌شود که اين قسمتهاي روشن بخش قديمي‌ ماه بوده و آنها به وسيله حفره‌هاي بي‌شماري پوشيده شده‌اند و آن مکانها از تاثيرات زماني ميليون‌ها سال پديد آمده‌اند. حفره‌هاي Tycho اين حفره‌ها که از روي زمين هم مشخص مي‌باشند حفره‌هاي غول پيکري داراي ديواره‌هايي به بلنداي 5/4 کيلومتر و 85 کيلومتر محيط آنها مي‌باشد و اين Tycho‌ها در موقع برخورد شهاب سنگهاي آسماني به سطح ماه به وجود آمده‌اند که در محل مذاب آن شهاب سنگها ايجاد شده‌اند. (تصوير 1) قسمت‌هاي آرام سطح ماه (Mare Tranquillitatis) Mare Tranquillitatis قسمتي از ماه است که اولين فرود در آنجا بوده است. شما مي‌توانيد صفحه‌اي را که فضانوردان در آنجا گذاشته‌اند، ببينيد. اين نمي‌تواند حقه باشد به خاطر اينکه روي ماه هيچ بادي نيست که آن را خراب کند؛ اگر چنين اتفاقي واقعاً افتاده باشد! چگونه ماه شکل گرفت تاکنون نحوه شکل‌گيري ماه مشخص نشده و آخرين نظريه در اين زمينه، آن است که يک برخورد بين زمين با يک سياره‌اي به ‌اندازه مريخ آن را به وجود آورده است. نداشتن اتمسفر در سطح ماه باعث مي‌شود که انسان در برابر تابش نور خورشيد بدون دفاع باشد و به راحتي اشعه ماوراء بنفش و مادون قرمز و اشعه‌هاي راديو اکتيويته روي بدن انسان تأثير مخرب داشته باشد. فقط نصف ماه از زمين قابل مشاهده است زيرا زمان چرخش ماه به دور محور خودش دقيقاً برابر زمان چرخش ماه به دور زمين است. نيرويي که از ماه بر زمين وارد مي‌شود، مشابه تأثيري است که حرکت زمين بر روي ماه مي‌گذارد. وقتي که سرعت چرخش زمين به دور محور خودش کم مي‌شود، مشابه وضعيتي است که ماه به دور محور خودش مي‌چرخد براي همين است که ما فقط مي‌توانيم ماه را از يک سمت ببينيم. اين حالت مشابه قمر سياره پلوتو مي‌باشد که قمر Charon از يک سمت پلوتو ديده مي‌شود. دوره‌هاي زماني از ماه به نظر مي‌رسد که ماه تحليل رفته و بعضي مواقع جمع مي‌شود و مردمان قديم از اين خاصيت براي تعيين تقويم خود استفاده مي‌كردند. اين عکس سفينه آپولو 11 مي‌باشد، سفينه‌اي که آمريكايي‌ها ادعا مي‌کنند که آخرين تکنولوژي و فناوري آن زمان روز در آن به کار رفته بود، البته با پنجره‌هاي بدون حفاظ و تجهيزات مکانيکي !!! (عكس شماره 2) پس از آشنايي مختصري با کره ماه باز برمي‌گرديم به پاسخهاي «ناسا» در مورد سفر به کره ماه 1ـ عدم وجود ستارگان در آسمان ماه در عکسهاي «ناسا» «ناسا» در اين مورد اعلام نموده است که در حقيقت هيچ‌گونه اختلافي بين آسمان ماه و آسمان زمين هنگام روز وجود ندارد، در حقيقت علت اينکه آسمان زمين آبي است، به علت وجود اتمسفر مي‌باشد و در ماه به علت نبود اتمسفر، سياه مي‌باشد، به همين دليل است که انسان نمي‌تواند ستارگان را در روز از روي زمين مشاهده نمايد. سطح ماه بسيار روشن و حتي روشن‌تر از روشن‌ترين روز در گرم‌ترين بخش از جهان است. اين مشخص است وقتي درباره آن فکر كنيد که در ماه هيچ‌گونه ابر يا اتمسفري وجود ندارد و در مقايسه با اين سطح روشن ماه هيچ ستاره اي آشکار نيست و ستارگان بسيار تاريک‌اند. همچنين «ناسا» ادعا مي‌کند که شما نمي‌توانيد همزمان از يک شي خيلي تاريک و يک شي خيلي روشن عکس بگيريد زيرا اگر شما دوربين را بر روي شي روشن تنظيم نماييد (با به کارگيري يک آشکارساز پرسرعت) نمي‌توانيد جسم تاريک‌تر را در عکس نشان دهيد و اگر دوربين را بر روي جسم تاريک تنظيم كنيد بنابراين جسم روشن خيلي تيره و به صورت يک لکه به نظر مي‌رسد. دوربين‌ها و فيلم‌هاي سفينه‌هاي آپولو براي گرفتن عکس و فيلم بر روي سطح ماه طراحي شده بودند و آنها براي گرفتن عکس از ستارگان طراحي نشده بودند. اين بدان معني نيست که ستارگان در آنجا وجود ندارند. دوربين‌ها براي گرفتن عکس از فضانوردان و سطح روشن ماه تنظيم شده بودند. نگاهي علمي به اين ادعاي سازمان «ناسا» که چرا ستارگان در عکس‌ها مشهود نيستند ما را به اين نتايج مي‌رساند. هم اکنون به بررسي تصوير زير که در سايت «ناسا» قرار دارد مي‌پردازيم. تصوير A توسط «ناسا» منتشر شده است که همزمان، هم از سطح روشن ماه و هم از سطح زمين که در آسمان ماه مي‌باشد عکس گرفته شده که اين مورد در تناقض با ادعاي پيشين «ناسا» که همزمان نمي‌توان از دو شي روشن و تاريک عکسبرداري نمود، مي‌باشد. و همه مي‌دانيم که در کنار زمين سيارات و ستارگان زيادي وجود دارند که روشن‌تر از زمين بوده‌اند و هيچ‌گونه عکسي از آنها گرفته نشده است. در عکس B هم دو نقطه نوراني درسمت چپ نمايان است و تعدادي ديگر از اين عکسها در سايت «ناسا» موجود مي‌باشد. 2ـ ادعاي «ناسا» در پاسخ به اينکه تنها منبع نوري در ماه، خورشيد است و چرا ما مي‌بايست، اجسام موجود در سايه را ببينيم بدين شرح است که با توجه به اينکه خورشيد، تنها منبع نوري مستقيم در ماه است اما منابع نوري غير مستقيم نيز به صورت انعکاسي وجود دارد که بعضي اوقات اين نورهاي انعکاسي بسيار قابل توجه مي‌باشد و جواب کليه سؤالات در اين مورد نور انعکاسي است. لباس فضانوردان سفيد و تازه مي‌باشد، بنابراين نور را به خوبي منعکس و اجسام ديگر اطراف آن را روشن مي‌نمايد. مانند عکسي که در يک روز آفتابي زمستان در محيط پر از برف گرفته شود و عکاسان روي زمين نيز دقيقاً از همين روش براي عکسبرداري استفاده مي‌نمايند، آنها کسي را که يک صفحه روشن سفيد رنگ و يا يک لباس سفيد رنگ بر تن دارد در سايه قرار داده و از او عکسبرداري مي‌نمايند و اين انعکاس نور، شخصي را که در سايه قرار دارد روشن مي‌نمايد و از سايه‌هاي تاريک در زمين عکسبرداري مي‌كند. در اين زمينه نظر مخاطبين را به دو اصل مهم انعکاس نور جلب مي‌نماييم، يکي آنکه نور در محيطي که مي‌خواهد انعکاس يابد مي‌بايست حاوي فوتون‌هاي لازم براي انعکاس نور باشد در اين زمينه نبايد شرايط بدون اتمسفر ماه را با زمين که داراي اتمسفر مي‌باشد همتراز قرار داد و اصل دوم آنکه شرايط انعکاس نور و ميزان و چگونگي آن دقيقاً رابطه مستقيم با چگالي و اتمسفر و سطح منعکس‌کننده دارد که در اين زمينه شرايط ماه و زمين کاملاً متفاوت است. مورد ديگر در ادعاي «ناسا» اين است که لباس سفيد و تازه فضانورد مانند يک منبع نوري عمل مي‌نمايد که اطراف خود را کاملاً روشن مي‌کند که اين ادعا هم در نوع خود جالب مي‌باشد. 3ـ عکسهايي که از محل فرود سفينه آپولو در هنگام نشستن بر روي سطح ماه به جا مانده است مشابه عکس c نشان مي‌دهد که محل فرود LM داراي هيچ‌گونه گودال نمي‌باشد و همچنين نيروي رانشي10500 پوندي که راکت آپولو مي‌بايست برروي زمين ايجاد مي‌نمود اثري يافت نمي‌شود. اين تصوير به وسيله Buzz Aldrin از سطح زمين زير راکت گرفته شده است. «ناسا» اعتقاد دارد که در زير اين قسمت بخش سوخته‌اي وجود دارد و همچنين يک شيار که با فلش نشان داده شده است به وسيله يکي از ارابه‌هاي فرود در زير LM به وجود آمده و بر روي سطح ماه کشيده شده است، البته نيروي 10500 پوندي نيروي زيادي است که مي‌تواند يک سوراخ بزرگ در سطح ماه ايجاد كند. اما «ناسا» مي‌گويد که آقاي آرمسترانگ موقع نشستن بر روي ماه موتور سفينه آپولو را خاموش کرده و به همين دليل سفينه کشيده شده است (محل فلش روي عکس فوق ). «ناسا» همچنين اعلام مي‌کند که يک سنسور ريسماني وجود داشته که وقتي آن ريسمان با سطح ماه تماس پيدا مي‌کرد اين سنسور به فضانورد اعلام مينمود که موتورها را خاموش نمايد اين عمل باعث مي‌شد که از برخورد سفينه جلوگيري شده و همچنين از صدمه زدن به آن جلوگيري شود. «ناسا» همچنين اعلام كرد که يک نقطه خاص را براي فرود در نظر نداشته و سفينه هم به صورت عمودي فرود نيامده و محلي که بايد سفينه در آنجا فرود مي‌آمد، بستگي به اين داشت که خالي از صخره باشد و بايد در زاويه خاصي فرود مي‌آمد که در سطح ماه سر خورده تا بايستد. اما با توجه به عکس اگر توجيه «ناسا» براي اين عکس درست باشد، آيا شما فکر مي‌کنيد يک متر کشيده شدن ارابه فرود بر سطح ماه برابر با نيروي رانش 10500 پوندي است. عکس جاپاي معروف «ناسا» که به عنوان اولين جاپاي انسان که بر روي کره ماه پياده شده است در فاصله دو متري سفينه آپولو 11 بوده است. در اين عکس وزن کلي فضانورد به همراه لباس فضانوردي او حدود 150 کيلوگرم است. آيا شما فکر مي‌کنيد سفينه آپولو با وزن بيش از 1800 کيلوگرم شياري که به هنگام کشيده شدن بر سطح ماه ايجاد مينمايد به‌اندازه شياري است که در عکس بالا با علامت فلش نشان داده شده است. 4- «ناسا» در زمينه اختلاف جهت سايه اجسام در عکس‌ها توضيح مي‌دهد که دليل اينکه فاصله‌هاي اجسام که سايه آنها انتشار يافته زياد مي‌باشد لذا زاويه سايه‌ها با هم اختلاف دارد و همچنين اين تصاوير به صورت دو بعدي نمايش داده شده که نمي‌توان مسافت را دقيقاً مشخص نمود. در اين زمينه به شکل‌هاي زير توجه شود که در آنها فاصله بين اجسام بسيار کم مي‌باشد ولي جهت سايه‌ها با هم اختلاف دارد. همچنين خورشيد که تنها منبع نوري روشن‌کننده سطح ماه مي‌باشد، در فواصل ميليون سال نوري ماه قرار دارد، بنابراين جهت تابش آن براي قسمت‌هاي مختلف حتي با فاصله طولاني بيش از صدها کيلومتر هم تقريباً در يک سمت مي‌باشد. با تشکر از هموطن خوبم آقای حسين آذرپور که این مطالب را گردآوری کردند. منتظر نظر دوستان هستم. ------------------------------------------- امپراتور --------------------------------------------
  3. با تشکر از پست دوست خوبمان که در مورد صادرات اسلحه ایران تهیه شده بود ، می خواستم عرض کنم که این گزارش در تاریخ 27/07/1382 ، یعنی قبل از قطعنامه دوم تهیه شده است . ----------------------------- موفق باشید. -----------------------------
  4. EMPEROR

    هداياي جرج بوش به كشور خود!!!

    دوست من میشه لطف کنی معنی این ها را برایم بنویسی. اشغال یک کشور توسط یک کشور دیگر از دید مردم کشور اشغال شده . دفاع از کشور از دید مردم همان کشور . متشکرم
  5. EMPEROR

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    چرا خنده دار ؟ :mrgreen: اصل خبر را بخوانید ، بعد خواستید دلیلی برای خنده خود و این بازی - شطرنج - پیدا کنید . ------------------------------------------------ روزنامه کیهان در شماره روز شنبه، (4 خردادماه 87)، خود در خبری ویژه مدعی شد: «دو تن از فرماندهان دفاع مقدس در برنامه های تلویزیونی جداگانه ای در اظهاراتی تعجب برانگیز بنی صدر را از اتهام خیانت در جنگ تبرئه کردند»! به نوشته روزنامه کیهان، «سردار رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران در برنامه محرمانه که پنج شنبه شب از شبکه 3 سیما پخش می شد، در پاسخ به سوال مجری جوان برنامه مبنی بر اینکه «می گویند بنی صدر در جنگ و دفاع خیلی به ما خیانت کرد ولی هیچ کس نگفته خیانت او چه بود»، با کمال تعجب اظهار داشت: «من هم نمی توانم کلمه خیانت را به کار ببرم. بلکه نفهمی او را نسبت به موضع خودش که رئیس جمهور بود و فرمانده کل قوا بود اما انقلاب اسلامی را درک نکرده بود و عظمت امام را و اینکه بالاخره باید تابع امام باشد. البته نسبت به مسئله جنگ هم چیزی نمی فهمید»». این روزنامه در ادامه خبر از آن داده است که «دریابان علی شمخانی وزیر سابق دفاع نیز در برنامه مثلث شیشه ای که به صورت زنده از شبکه تهران پخش می شد، پس از آنکه مجری برنامه با طرح سوالی که ظاهرا ناشی از ضعف اطلاعاتش بود، مبنی بر اینکه «جریان نامه ای که بعد از فتح خرمشهر برخی فرماندهان نظامی به بنی صدر نوشتند و دستور عقب نشینی ایشان را تقبیح کردند، چه بود»، پرسید، خطاب به وی گفت: «بنی صدر اصلا آن موقع نبود. بنی صدر تا زمانی که در خاک ایران بود و فرمانده کل قوا بود، هیچ عملیات موفقی انجام نداد بنی صدر در عملیات سال 59 که می خواست خرمشهر را آزاد کند و شکست خورد و فاجعه هویزه رخ داد، قصد خیانت نداشت! بنی صدر دنبال پیروزی بود و اگر پیروز می شد، تانکهایی که به سمت بصره می رفتند تانکهایی در تهران به سمت کرسی های قدرت می رفتند و می گفت من عامل پیروزی ام. لذا بنی صدر خیانت نکرد»!». کیهان ضمن متهم کردن این دو سردار بزرگ دوران دفاع مقدس به «تبرئه بنی صدر از خیانت و تقلیل اتهام وی به «نفهمی»، «عدم درک صحیح از انقلاب، امام و جنگ» و «ناتوانی در کسب پیروزی به رغم میلش»»، خاطرنشان کرده است: «اسناد منتشر شده از لانه جاسوسی از بنی صدر به عنوان یک منبع اطلاعاتی «سیا» با اسم رمز SD LURE نام می برد». روزنامه کیهان در پایان مدعی شده است: «اظهارات صفوی و شمخانی مبنی بر خائن نبودن بنی صدر تعجب افکار عمومی را برانگیخته است و اغلب افراد فعال در محافل رسانه ای این ادعای جدید را برای یکدیگر پیامک می کنند».
  6. EMPEROR

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان چند وقت پیش سرلشگر صفوی و دریابان شمخانی در تلویزیون گفته بودند که بنی صدر در جریان جنگ خیانت نکرده ! این مورد را در کنار حرف جدید بنی صدر قرار دهید . وقتی لیبی قبول کرده مقصره ، چرا بنی صدر این حرف را میزند ، ممکن نیست این حرف به نوعی وجه اپوزوسیون مخالف نظام را نزد افکار عمومی - بدلیل حرفهای دور از منطق - عیان تر کند ؟ و به نوعی تبلیغ مثبت برای ایران شود؟ (حرف ایشان بیشتر شبیه به نوعی خود زنی و نشان دادن قدرت ایران در انتقام گیری به دنیای غرب است ) ------------------------------------------------------ امپراتور ------------------------------------------------------
  7. در پي مخالفت گسترده مراجع نجف و مردم عراق با توافقنامه ننگين بغداد - واشنگتن، دولت آمريكا به نمايندگان مجلس عراق وعده داد در صورت امضاي اين توافقنامه، به آنها سه ميليون دلار رشوه بدهد. به گزارش خبرگزاري مهر، منابع آگاه پارلمان عراق فاش كردند، واشنگتن به نمايندگان مجلس عراق وعده داد در صورتي كه توافقنامه امنيتي بغداد واشنگتن را امضا كنند، به آنها سه ميليون دلار رشوه بدهد. «نوري مالكي» نخست وزير عراق، و «جرج بوش» رئيس جمهور آمريكا، آبان ماه گذشته پايه و اساس توافقنامه همكاري و دوستي طولاني مدت بين دو كشور را كه شامل سه محور سياسي، اقتصادي و امنيتي مي شود، امضا كردند. اين توافقنامه به آمريكايي ها حقوق كنسولي (معروف به كاپيتولاسيون) مي دهد و زمينه احداث 13 پايگاه نظامي دايمي را براي آمريكايي ها در عراق فراهم مي كند. مراجع ديني، بيشتر گروه هاي سياسي، نمايندگان ملت عراق و مردم مسلمان منطقه با اين توافقنامه ننگين مخالف هستند. اين در حالي است كه يك مقام امنيتي بلند پايه دولت عراق كه خواست نامش فاش نشود، در گفت وگو با «الشرق الاوسط» خبر داد توافقنامه امنيتي بغداد - واشنگتن تا يك هفته ديگر ميان طرفين امضا مي شود. وي تصريح كرد: تا زمان توافقات اوليه، مذاكرات به صورت محرمانه صورت مي گيرد و پس از توافقات اوليه، محور اين مذاكرات به پارلمان عراق عرضه مي شود. درخواست مقتداصدر براي تظاهرات به گزارش خبرگزاري فارس «مقتدا صدر» رهبر جريان «صدر»، با صدور بيانيه اي، از اقشار مختلف عراق خواست جمعه آينده پس از به جا آوردن نماز، در شهرهاي مختلف دست به تظاهرات بزنند و جمعه هاي بعد نيز اين تظاهرات را تكرار كنند و از دولت بخواهند تا توافقنامه امنيتي بغداد - واشنگتن را لغو كند. وي گفت، اين اعتراضات تا زمان موافقت دولت با انجام يك همه پرسي در مورد تداوم حضور آمريكا در عراق، ادامه خواهد يافت. وي از مردم عراق خواست كه نسبت به بندهاي توافقنامه فوق و ميزان خسارت هايي كه به ملت عراق از رهگذر اين توافقنامه وارد مي شود، هوشيار و كاملا مراقب باشند دوستان به موضعگیری های جریان صدر توجه کنید . به نظر من این جریان ساخته خود آمریکاییها است .اگر به خاطر داشته باشید ایران با خلع سلاح این گروه موافقت کرده است . ( در کنفرانس دوحه صحبت آقای متکی )
  8. دوست عزیز منظور من گذشته نه چندان دور بود که به این شکل تحریم نبودیم . وبرای خرید آینده بود فکر نکنم این تحریم ها مدت زمان زیادی اعمال شوند .از سوی روسیه وچین وبرخی دیگر کشورهای دوست. به نظر من بخش عمده ای از خرید های گذشته اختصاص به انتقال تکنولوژی ساخت موشک و صنایع موشکی -که بسیار مهم هم بوده - اختصاص یافته است و این سرمایه گزاری در مقایسه با خرید یا ساخت هواپیما کم هزینه تر و باردارنده تر می باشد. انشاالله با کمک همه ایرانیان این بازدارندگی تا سال 1420 ادامه یابد. موفق باشید امپراتور
  9. استراتژی برتری هوایی اسرائیل را میتوان روشی منسوخ شده نامید و این کشور با این استراتژی کاری از پیش نخواهد برد. حتی این احتمال وجود دارد که در صورت بروز جنگ بین اسرائیل و سوریه دوباره ماجرای جنگ 33 روزه و ناکامیهای نیروی هوایی این کشور منتهی این بار به همراه تلفات سنگین هوایی تکرار شود. انگار سوریها هم از روشهایی مشابه حزب ا... استفاده میکنند. درباره حمله چند ماه قبل جنگنده های اسرائیلی به یک صحرای بی آب و علف!!! (مثلا پایگاه هسته ای بود! ) در خاک سوریه این امکان وجود دارد که طرف سوری خود از پاسخگویی امتناع کرده و قصد ایجاد یک درگیری با گسترده با اسرائیل را نداشته است. وگرنه نیروی هوایی سوریه در سالهای اخیر به رادارهایی مجهز شده است که کل آسمان اسرائیل را زیر نظر دارند. در ضمن اسرائیل اف35 بخرد یا نه تاثیر چندانی در توازن قوای منطقه نخواهد داشت و این خرید زمینه سازی فروش اف35 به دیگر کشورها با قیمت بیشتر است. کشوری مثل عربستان در صورت احساس نیاز سفارش تعداد زیادی اف35 خواهد داد که ارزش چنین قراردادی دهها میلیارد دلار میشود. اسرائیل هم پول اف35های خریداری شده را از کمک سالانه 3 میلیارد دلاری آمریکا به این کشور خواهد پرداخت! من هم با نظر سعید عزیز موافقم ضمن آنکه نظرات دوستمون Zed هم قابل تامل است. بدون این هواپیما ها هم اسراییل قدرت اول هوایی منطقه است اما مشکلی که آنها دارند این است که در مورد ایران نمی توانند تاکتیک - بزن و در رو - را انجام دهند پس این همه هواپیما زیاد بدردشان ( در مورد ایران ) نخواهد خود. در مورد سوال دوستمون شفق هم عرض کنم که طبق قطعنامه دوم شورای امنیت ،فروش یکسری تسلیحات نظامی ( لیست کامل آنها را در تاپیک چرا ایران صادرات اسحله ندارد؟ اگه درست نوشته باشم ) به ایران ممنوع است . یعنی فعلا خبری از هواپیماهای خارجی نیست . --------------------------------------------------------------------------- موفق باشید امپراتور
  10. ممنون از نظر سینای عزیز و دوستمان Mr. Fox من مخلص شما هستم - آخه مادر به قربانت بره :mrgreen: ، اسلحه سوزن خیاطی نیست که به 50 کشور با پاکت نامه پستش کنیم . درسته که قبل از قطعنامه دوم صادرات داشتیم و لی بعد از آن اگر هم داشته باشیم باید بگیم - متوقف شده ، سه تا قطعنامه علیه مون صادر کردند که تخطی از آنها بهانه برای قطعنامه های شدید تر اقتصادی را بدنبال خواهد داشت . پس عقل حکم میکنه تو این شرایط گوشت را جلوی گربه نیا ندازیم . ضمنا این را هم در نظر داشته باشید که کشور های خریدار هم بدلیل رعایت نکردن مفاد قطعنامه مشمول مجازات می شوند. ------------------------------------------------------------------------------------- قطعنامه دوم شامل ممنوعیت صدور تسلیحات از ایران، توقیف دارایی‌ها و حساب‌های بانکی افراد و شرکت‌هایی که مرتبط با برنامه هسته‌ای و یا موشکی ایران هستند و درخواست از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی برای متوقف ساختن اعطای وام‌های جدید به ایران است. همچنین از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته ‌شده که از صدور تجهیزات نظامی سنگین به ایران خودداری کنند. شورای امنیت همچنین طی یک ضرب‌الاجل 60 روزه از تهران خواسته است تمام درخواست‌های بین‌المللی را اجرا کرده و زمینه بازگشت به مذاکرات را فراهم آورد. نکته کلیدی قطعنامه جدید علیه ایران این است که نام 28 فرد و شرکت‌ مستقل یا مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست پیوست قطعنامه درج شده ‌است. این قطعنامه همچنین با گسترش دامنه تحریم‌های قطعنامه 1737 از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته است گزارش اقدامات اجرایی خود را ظرف 60 روز ارایه کنند. در متن این قطعنامه که در 7 صفحه و با 3 صفحه پیوست تدوین شده، عطف به بیانیه رییس شورای امنیت مورخ 29 مارس 2006 و قطعنامه آن به شماره 1696 به تاریخ 31 جولای 2006، و قطعنامه 1737 آن مورخ 23 دسامبر 2006 از همه كشورها خواسته شده «در مورد ورود یا ترانزیت افرادی كه مستقیما در فعالیتهای هسته‌ای حساس گسترش تسلیحات هسته‌ای ایران یا طراحی سیستم های شلیك تسلیحات هسته‌ای ایران دست دارند یا از آن حمایت می كنند جلوگیری كنند». در بند دیگری از این قطعنامه به ایران ابلاغ شده است که «نباید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با استفاده از اراضی، یا شهروندان یا با استفاده از كشتی ها یا هواپیماهای خود هرگونه تسلیحات یا مواد مربوطه را انتقال دهد و همه كشورها بایستی از انتقال چنین موادی از ایران توسط شهروندان، یا با استفاده از كشتی ها یا هواپیماها، و بدون توجه به اینكه منشا این مواد ایران است یا خیر خود جلوگیری كنند». بند ششم نیز تاکید کرده است: «از همه كشورها می خواهد هوشیار باشند و از تامین، فروش یا انتقال مستقیم یا غیر مستقیم هرگونه تانك جنگی ، خودروهای جنگی زرهی ، سیستمهای خمپاره ای با كالیبر بزرگ، هواپیماهای جنگنده ، بالگردهای تهاجمی ، ناوهای جنگی ، موشكها یا موشك، سیستمها همانگونه كه در كنوانسیون تسلیحات ایران سازمان ملل متحد تعریف شده است، و همسو با هرگونه كمكهای فنی یا آموزشی ، كمكهای مالی ، سرمایه گذاری ، كارگزاری یا دیگر خدمات، و انتقال منابع مالی یا خدمات، مربوط به تامین، فروش، انتقال، تولید یا استفاده از این موارد بمنظور جلوگیری از انبار بی ثبات كننده تسلیحات، از اراضی یا توسط شهروندان یا توسط كشتی ها یا هواپیماهای خود خودداری كنند». همچنین از «همه كشورها و موسسات مالی بین المللی» خواسته است به جز در موارد انساندوستانه و عمرانی «با جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه قرارداد كمكهای بلاعوض، كمكهای مالی و امتیاز وام جدیدی به امضا نرسانند». در این زمینه شورای امنیت با تنظیم یک ضرب‌الاجل 60 روزه دیگر از همه کشورها خواسته است گزارش عمل به این الزامات بین‌المللی را ارایه کنند. قطعنامه سپس از تعهد چین، فرانسه ، آلمان، روسیه ، انگلیس و آمریكا و اتحادیه اروپا برای یافتن یك راه حل به دست آمده از طریق مذاكره در مورد این مساله استقبال کرده و «ایران را تشویق می كند تا پیشنهاد ماه ژوئن 2006خود كه در قطعنامه 1696 مورد حمایت قرار گرفته است را برای رسیدن به یك توافق جامع بلند مدت كه اجازه خواهد داد روابط و همكاریها با ایران بر اساس احترام متقابل و ایجاد اطمینان بین المللی نسبت به كاملا صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران صورت گیرد، به كار گیرد». شورای امنیت سپس با ابراز «حمایت شدید» از نقش و دستورات آژانس بین المللی انرژی اتمی از دبیر كل آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته است طی 60 روز از طریق گزارشی این مساله را به شورای حكام و همچنین شورای امنیت اعلام نماید كه آیا ایران همه فعالیتهای قید شده در قطعنامه 1737 و این قطعنامه را متوقف كرده است یا خیر؟ قطعنامه سپس تاکید می‌کند «در صورتی كه ایران همه فعالیتهای مرتبط با غنی سازی و بازفرآوری از جمله تحقیق و توسعه ، را كه به گونه‌ای قابل تایید آژانس به حالت تعلیق درآورد، اجرای همه اقدامات علیه تهران به حالت تعلیق درخواهد آمد تا برگزاری مذاكره امكان پذیر گردد» و در این صورت بلافاصله همه اقدامات محدودکننده و الزامات تنبیهی شورای امنیت لغو خواهد شد. در مقابل سیاست تشویقی فوق بر این نکته نیز تاکید شده است که در صورت امتناع تهران از اجرای دستورات قطعنامه‌های شورای امنیت، اقدامات بیشتر بعدی بر اساس بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد اتخاذ خواهد شد تا «ایران را متقاعد سازد كه به این قطعنامه ها و الزامات آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل كند، و تاكید می كند در صورت لزوم، تصمیمات دیگری اتخاذ خواهد شد» . بخش مهم دیگر این قطعنامه که در 3 پیوست به متن اصلی الحاق شده است، اسامی اشخاص، شرکت‌ها و سازمان‌هایی که در برنامه هسته‌ای یا موشکی ایران نقش دارند و بایستی مشمول تحریم قرار گیرند را اعلام کرده است. بر اساس مفاد این پیوست‌ها، 15 شخصیت ایرانی به همراه 10 سازمان یا شرکت مستقل و 3 شرکت وابسته به سپاه پاسداران مشمول تحریم ممانعت از سفر یا انسداد حساب‌های مالی قرار خواهند گرفت. اسامی شرکت‌ها و افراد ذکر شده در پیوست قطعنامه به شرح زیر است: الف – شرکت‌ها و نهادهای ایرانی 1- گروه صنایع فلزكاری و مهمات‌سازی اجا 2- مركز تحقیقات و تولید سوخت هسته‌ای اصفهان و مركز فناوری هسته‌ای اصفهان 3- شركت كاوشیار 4- صنایع شیمیایی پارچین 5- مركز تحقیقات هسته‌ای كرج 6- شركت نوین انرژی 7- گروه صنایع موشكهای دریایی وزارت دفاع 8- بانك سپه 9- گروه صنعتی «صنام» 10 -گروه صنعتی «یامهدی» ب ـ شرکت‌های وابسته به سپاه 1- صنایع هوانوردی قدس 2- شركت خدمات هواپیماسازی پارس 3- شركت هواپیماسازی شعاع ج ـ اشخاص ایرانی 1- فریدون عباسی دوانی 2- محسن فخری‌زاده مهابادی 3- سید عباس صفدری (مدیر تاسیسات غنی سازی نطنز) 4-امیر رحیمی (مدیر مركز تولید و تحقیقات سوخت اصفهان) 5- محسن حجتی (رئیس گروه صنعتی فجر) 6- مهرداد اخلاقی كتابچی ( رئیس گروه صنعتی شهید باقری) 7- ناصر ملكی (رئیس گروه صنایع شهید همت) 8-احمد درخشنده (رئیس و مدیر عامل بانك سپه ایران) 9ـ سرتیپ مرتضی رضایی معاون فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 10ـ دریادار دوم علی اكبر احمدیان، رئیس ستاد مشترك سپاه 11ـ سرتیپ محمد رضا زاهدی، فرمانده نیروی زمینی سپاه 12ـ دریا دار مرتضی صفری، فرمانده نیروی دریایی سپاه 13ـ سرتیپ محمد حجازی، فرمانده نیروی مقاومت بسیج 14ـ سرتیپ قاسم سلیمانی ، فرمانده یگانهای قدس 15ـ سرتیپ ذوالقدر، یكی از اعضای سپاه و معاون امنیتی وزیر كشور موفق باشید
  11. دوست من پس داستان قطعنامه دوم چي است ؟
  12. طبق قطعنامه دوم شوراي امنيت ُ ايران مجاز به صادرات اسلحه بصورت رسمي نيست .
  13. برادر عزيزمان آقاي سيدمحسن حكيم مشاور سياسي رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق درباره يادداشت روز كيهان 87.2.21 با عنوان «عراق بر لبه تيغ» نامه اي ارسال داشته و ضمن تاييد محتواي يادداشت كيهان، نسبت به برخي از مفاد آن انتقاداتي داشته و توضيحاتي داده اند كه متن كامل نامه ايشان و توضيح بيشتر كيهان را در پي مي خوانيد. بسم الله الرحمن الرحيم حضور محترم برادر عزيز و ارجمند جناب آقاي شريعتمداري (دام عزه) مدير مسئول معزز روزنامه وزين كيهان پس از سلام و تحيت نظر به اينكه يادداشت دلسوزانه جنابعالي كه در روز شنبه گذشته برابر با 1387.2.21 در روزنامه محترم كيهان به چاپ رسيد كه حكايت از نظر مشفقانه و محبت آميز جنابعالي به سرنوشت ملت مسلمان و همسايه عراق دارد، اينجانب شايسته ديدم كه نكاتي در مورد اين مقاله خدمتتان جهت نشر در همان صفحه و ستون بر طبق قانون مطبوعات بيان دارم كه اميدوارم مورد عنايت جنابعالي قرار گيرد. 1- در ابتدا از امر به معروف و نهي از منكر دلسوزانه شما تشكر مي كنم. حقيقتاً اينجانب كه يادداشت جنابعالي را مطالعه كردم يك لحظه در تعابيربعضاً تندي كه در آن آمده بود با ديده شك و ترديد نگاه نكردم و آن را برآمده از دلسوزي شما نسبت به اسلام عزيز و ملت مسلمان عراق دانستم كه قطعاً همين گونه است. 2- هيچ ملت آزاده اي در جهان نيست- چه رسد كه مسلمان و شيعه و ملتزم به خط مشي اهل بيت(ع) باشد- كه حضور نيروي خارجي را در خاك خود تحمل كند. حضور شهروندان خارجي در كشورهاي ديگر يكي از نمادهاي تمدني بشري است كه سازمانهاي گردشگري و سياحتي در كشورهاي مختلف براي ايجاد ارتباط و تبادل فرهنگي و تمدني و نيز تحقق منابع مالي عموماً در پي آن هستند اما در رابطه با حضور نيروهاي نظامي خارجي تمام دولتها و ملتها در پي كسب استقلال و حاكميت ملي كامل خود مي باشند. بنابراين كشور عراق نيز از اين اصل نه تنها مستثني نيست بلكه تاريخ خروشان و استعمارستيز اين سرزمين مقدس كه شش تن از ائمه اطهار(ع) در آن مدفون هستند و داراي پايگاه بزرگ نشر اسلام و مذهب اهل بيت(ع) يعني حوزه علميه نجف اشرف كه تاريخي هزار ساله دارد و مردمي انقلابي و ظلم ستيز كه تنها در سي و پنج سال گذشته نزديك به 5 ميليون قرباني را تقديم اسلام و آزادي و استقلال خود كرده اند قطعاً حاضر به تن دادن به استعمار جديدي تحت عناوين مختلف نيست. تمامي تلاش دولت فعلي عراق نيز در راستاي پايان حضور نيروهاي خارجي در سرزمين مقدس عراق است و توانمنديهاي اخير نيروهاي امنيتي اين كشور نيز در راستاي زدودن بسترها و بهانه هاي حضور اين نيروها در عراق مي باشد. 3- جنابعالي اساس بررسي خويش را بر پيش نويس معاهده اي قرار داده ايد كه حقيقتاً وجود خارجي ندارد، زيرا پيش نويسي كه توسط دولت عراق به امضا رسيد در بسياري از بندهاي آن مغاير با آنچه كه جنابعالي به آن اشاره داشتيد مي باشد وگرنه در صورت وجود چنين معاهده اي تماماً تحليل ارايه شده صحيح و منطبق با واقعيت مي بود. و شايد بهتر بود كه جنابعالي براي شناخت دقيق تر اين معاهده و چرايي انعقاد آن و ماهيت و شكل آن با دوستان و برادران خود تماس مي گرفتيد نه اينكه از منابع غربي و مشكوك كه همواره اخبار آنان از دقت كافي برخوردار نيست و در راستاي منافع خود فعاليت مي كنند- همانگونه كه در مورد انقلاب اسلامي شاهد آن بوده و هستيم- اقتباس مي كرديد. 4- در مورد شرايط امضاي اين معاهده كه بايد تحت نظر مراجع عظام تقليد و مردم مسلمان عراق باشد دولت عراق كراراً و در مناسبتهاي مختلف به علل آن اشاره كرده است كه اين علل مورد قبول اجماع ملي عراق يعني شوراي سياسي امنيت ملي اين كشور كه متشكل از 18 نفر از رؤساي فراكسيونهاي مختلف پارلماني عراق و نيز رؤساي سه قوه است قرار گرفته و هيچ يك از نمايندگان اين فراكسيونها به آن اعتراض نكرده است كه صورت جلسه آن موجود مي باشد. بنابراين اين گفته كه اصل معاهده مورد مخالفت ملت مسلمان عراق شايد با واقعيت موجود انطباق خارجي نداشته باشد كه طبيعي است همين علل با توجه به ضرورياتي كه در عراق است باعث توجيه آن شده است و شايد معقول نباشد كه همه فراكسيونهاي عراق با همه طيفها و ديدگاه ها راهي خلاف منافع ملي خود مي روند يا تحت تاثير آمريكايي ها قرار گرفته اند، صرف نظر ا زاينكه همه اينها همانگونه كه جنابعالي نيز به آن اشاره داشته ايد در انتخابات مستقيم از طرف مردم مسلمان عراق انتخاب شده اند. البته اينجانب انكار نمي كنم كه برخي از گروه ها در جلسات راي گيري و مشورتي راي خاصي مي دهند و در افكار عمومي و علن، سخن ديگري بر زبان مي رانند كه اين موضوع مختص به ملت عراق و پارلمان اين كشور نيست. 5- در مورد تمديد حضور نيروهاي خارجي در عراق و بر طبق قطعنامه 1790 كه اشاره داشتيد، شرط قرار دادن اين مطلب كه سال 2008 آخرين سال حضور نيروهاي خارجي در عراق است با توافقنامه امنيتي گره خورده است و به اين شكل نيست كه دولت عراق سر خود اين موضوع را پيشنهاد كرده است، لذا اشكال مذكور بر دولت عراق وارد نيست. 6- فرموديد كه بر طبق قانون اساسي عراق تمامي قراردادها، مقاوله نامه ها و توافق نامه هاي بين المللي اين كشور با كشورهاي ديگر بايستي به تصويب پارلمان عراق برسد كه اين امر كاملاً بر بند چهار ماده 58 عراق منطبق است و آنچه كه بوسيله دولت عراق و آمريكا به امضا رسيده توافقنامه نبوده بلكه پيش نويس آن بوده بنابراين هيچ نقض قانون اساسي از طرف دولت عراق انجام نشده و هم اكنون نيز توافقنامه فوق الذكر بايد بوسيله منتخبان ملت مسلمان عراق به تصويب برسد. اگر چه در اين مرحله نيز دولت عراق به وسيله معاون اول رئيس جمهور، پارلمان اين كشور را در جريان جزئيات اين امضاء قرار داده است و در آن جلسه هيچ اعتراضي از سوي هيچ فراكسيوني انجام نشد كه فيلم اين جلسه موجود است. 7- در مورد تصريحات برخي از مقامات آمريكا بنده هم با جنابعالي هم نظر هستم كه اين تصريحات براي همه ما هشدار است اما اين صحبت ها براي ما حجت نيست و نمي توان به صرف اينكه يك مقامي تصريحي كرده نظر دولت عراق نيز ملزم به آن شود، چرا كه طرف خارجي بسياري از امور را مي خواست كه در عراق انجام بشود كه نشد و چه بسياري اموري را مي خواست كه بشود كه نشد. 8- در مورد اعتبار توافقنامه اشاره داشتيد كه عراق كشوري تحت اشغال است. اين موضوع در قطعنامه 1483 مورد شناسايي (و نه مشروعيت) قرار گرفته بود اما پس از آن قطعنامه هاي متعددي از جمله قطعنامه 1546 و 1637 و 1723 و 1790 به تصويب رسيد كه عراق را كشوري خارج از چهارچوب ذكر شده تعريف مي كند و با انتخابات عمومي و مردمي كه مورد حمايت مراجع عظام تقليد نيز قرار گرفت، مفهوم حقوقي اشغال نسبت به عراق زايل شد ولي اين به معناي پايان سلطه سياسي خارجي نيست و برهمين اساس است كه دولت عراق تلاش وسيعي را براي به دست آوردن حاكميت ملي و استقلال سياسي كامل خود انجام مي دهد. 9- در مورد بند يك و دو و سه مذكور در مورد قطعنامه اين سه بند محل اختلاف شديد دولت عراق با طرف آمريكايي است و معلوم نيست چرا امري كه مورد اختلاف است و در مورد آن تصميم گيري نشده بعنوان امر مختوم شمرده شده است. 10- در مورد ماده اي كه پيشنهاد طرف آمريكايي است كه همان مصونيت است، اين امر اگر چه درخواست شده است اما اين درخواست از سوي دولت عراق پذيرفته نشده است و مذاكرات همچنان ادامه دارد و قطعاً اينجانب با شما هم نظرم كه نبايد تحت هيچ شرايطي دولت عراق اين شرط را بپذيرد چرا كه بقاي وضعيت فعلي بهتر از قبول شرط مذكور است. 11- در مورد ماده هفت مذكور، چنين ماده اي از اساس وجود ندارد و در هيچ مذاكره اي نگنجيده است و معلوم نيست چگونه جنابعالي آن را بيان داشته ايد. 12- در مورد وضعيت پايگاه و پادگان مذكور، بايد عرض كنم در مذاكراتي كه تاكنون انجام شده نه طرف عراقي و نه طرف آمريكايي خواهان استقرار پايگاه دايمي نيست اما براي مدتي كه جهت بازسازماندهي نيروهاي عراقي باقي مي ماند و طبق يك زمان بندي معين نياز به مشخص شدن چگونگي حضور نيروهاي خارجي در عراق در طول مدت باقي مانده است كه اميد است بيش از يكي دو سال نباشد چرا كه پيشرفت فرآيند ساماندهي مذكور بسيار خوب بوده است و ملت عراق در انتظار تحقق امر مذكور است، اين امر تحت عنوان تسهيلات محل بحث و مذاكره است. 13- در مورد شناسايي رژيم صهيونيستي در هيچ جايي نه در پيش نويس و نه در مذاكرات و نه در پيشنهادات نيامده است و اين امر كاملاً با واقعيت موجود مغاير است. ملت مسلمان عراق حساسيت فوق العاده اي نسبت به اين موضوع داشته و حوزه علميه نجف و مراجع عظام آن همواره فتاوي بسياري را در حمايت از ملت مسلمان فلسطين و مبارزه با رژيم صهيونيستي صادر كرده اند و تحت هيچ عنواني حاضر به پذيرش اين موضوع نمي باشد. 14- در مورد حذف پسوند اسلام از نام مجلس اعلاي اسلامي عراق بايد گفت كه در اين زمينه جنابعالي كمي بي انصافي به خرج داديد. مجلس اعلاي اسلامي عراق هيچ وقت پسوند اسلام را حذف نكرده است و معلوم نيست كه چگونه جنابعالي چنين تهمت بزرگي را به مجلس اعلا كه ثمره خون شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي عراق است نسبت مي دهيد. حقيقتاً در اين زمينه جاي گله بسيار است. حذف كلمه اسلام از مجلس اعلا آن را با ساير احزاب سكولار و حتي كمونيستي يكي مي كند. آنچه كه روي داد حذف كلمه انقلاب بود چرا كه معناي ثوره در زبان عربي (المجلس الاعلي للثوره الاسلاميه في العراق) يعني انقلابي كه از راه كارهاي دموكراسي نباشد و چون در زمان حكومت شوم صدام امكان مبارزه سياسي وجود نداشت و ظلم و ستم و سركوب و قلع و قمع به حد اعلاي آن رسيده بود كه خوف تغيير هويت اسلامي ملت عراق مي رفت با فتواي صريح حضرت آيت الله العظمي شهيد سيد محمد باقر صدر (قده) جنبش جهادي در عراق شكل گرفت و بازخورد آن نيز تضعيف فزاينده رژيم بود كه آمريكا از اين موقعيت استفاده و باعث سرنگوني رژيم صدام شد. پس از سرنگوني رژيم صدام و با حمايت هاي مرجعيت ديني در نجف اشرف انتخابات مردمي شكل گرفت و قانون اساسي كه با عنايت به موازين اسلامي نوشته شد با نزديك به 80% به رأي مثبت ملت مسلمان عراق در آمد و پارلمان و دولت مردمي براساس آن شكل گرفت لذا وجود كلمه الثوره مجلس اعلا را با اشكالاتي در داخل و خارج عراق مواجه مي نمود كه در اين زمينه نيز فقط كلمه ثوره (انقلاب) حذف شد ولي كلمه اسلام كه مشروعيت مجلس اعلا است نه تنها حذف نشد بلكه تا آخرين قطره خون از آن دفاع خواهد شد. 15- در مورد اينكه كلمه مقاوم در عراق بر چه كساني اطلاق مي شود به نظر مي رسد كه بتوان گفت اين كلمه بر مراجع عظام تقليد و گروه هاي اسلام گرايي كه ده ها سال براي تحكيم مباني اسلام و قرآن و اهل بيت(ع) در عراق تلاش كردند، گروه هايي كه پيرو شهيدان سيد محمد باقر صدر و شهيد سيدمحمد باقر حكيم(رضوان الله تعالي عليهم) و ساير مراجع عظام تقليد شهيدمان هستند اطلاق مي شود، اينان مقاومان و جهادگران حقيقي مي باشند. كساني كه با حفظ منافع اسلام و شيعه توانستند پس از 1200 سال از ظلم و ستم و قلع و قمع حكومتهاي اموي و عباسي و عثماني و پادشاهي و بعثي نظام مردمي اي كه اسلام را محور فعاليت خود قرار مي دهد تاسيس كنند. همان گروه هايي كه با حمايت مرجعيت ديني توانستند پروژه خارجيان را در عراق ناكام گردانند. 16-جنابعالي بيان داشته ايد كه بندهايي نظير حاكميت آمريكا بر سه وزارتخانه كليدي دفاع، كشور و اطلاعات عراق، معاهده كاپيتولاسيون، به رسميت شناختن رژيم اشغالگر قدس مخالف با شرايط چهارگانه مذكور از طرف حقير در مصاحبه با خبرگزاري محترم فارس است كه اين امر كاملا صحيح است اما مجددا تكرار مي كنم شرايط مذكور يا اصلا در اين توافقنامه منظور نشده يا محل اشكال و بحث بين دولت عراق با آمريكا است و چرا امري كه هنوز محل گفتگو و بحث است بعنوان امري حتمي قلمداد مي شود. 17-به جنابعالي و ملت شريف و برادر و مسلمان ايران اطمينان مي دهم كه احزاب اسلام گراي عراق و منجمله مجلس اعلاي اسلامي عراق به هيچ وجه معاهده اي كه در آن ننگ يا ذلت يا تحقير ملت مسلمان عراق را در بر داشته باشد امضا نخواهند كرد و مي توانم به ضرس قاطع بگويم كه مجلس اعلا در طول مدت پيشين همواره در راستاي اوامر و ارشادات مرجعيت ديني عمل كرده و تاكنون حتي در يك جا هم مشاهده نشده كه برخلاف اين امر شرعي گام برداشته باشد چرا كه اگر اينگونه شد، موضوعيت و مشروعيت خود را از دست خواهد داد. بنابراين در اين امر خطير نيز همچون مراحل پيشين اوامر و دستورات مرجعيت را سرلوحه فعاليت خود قرار خواهد داد و انتظار ما از دوستان و برادران عزيزي كه ساليان سال با هم زندگي كرديم و با هم در يك جبهه جنگيديم و خون ما با خون آنان آغشته گرديد اين است كه كمي با تحفظ بيشتري نسبت به نسبتها و تحليلها و خبرها بنگرند و با برادران ديني و ايماني خود در اين امور مهم مشورت كنند تا هم آبروها و حيثيت ها حفظ گردد و هم منافع عاليه اسلام و تشيع محقق شود. بار ديگر از جنابعالي كه همواره در خدمت اسلام عزيز و انقلاب اسلامي بوده ايد و نگراني خود را نسبت به سرنوشت ملت مسلمان عراق ابراز داشته ايد تشكر مي كنم. سيدمحسن حكيم مشاور سياسي رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق 1387.2.26 كيهان، ضمن تشكر از برادر عزيزمان جناب آقاي سيدمحسن حكيم، توضيحات زير را ضروري مي دانيم: 1-آقاي سيدمحسن حكيم در چند جاي نامه خويش تأكيد كرده اند كه آنچه به عنوان توافقنامه امنيتي آمريكا و عراق مطرح است در مرحله پيش نويس است و هنوز قطعيت پيدا نكرده كه بايد گفت در يادداشت كيهان نيز با عنوان «پيش نويس» از آن ياد شده بود نه يك معاهده قطعي و به همين علت خواسته شده بود كه مجلس عراق اين توافقنامه را تصويب نكند. 2-نوشته اند، متن پيش نويس مورد استناد كيهان با متن اصل آن كه به امضاي مسئولان عراقي رسيده متفاوت است. در اين باره گفتني است كه اولا: برخي از استنادهاي جوابيه آقاي حكيم مفاد پيش نويس مورد استناد كيهان را تائيد مي كند، ثانيا؛ متن پيش نويس 10ماده اي مورد استناد كيهان از سوي خبرگزاري ها و مجامع معتبر منتشر شده و مسئولان محترم عراقي نيز آن را تكذيب نكرده بودند. 3-در بند 8 نوشته اند اگر چه در قطعنامه 1483 عراق به عنوان كشور تحت اشغال مورد شناسايي -و نه مشروعيت- قرار گرفته بود اما پس از آن، قطعنامه هاي متعدد ديگر به تصويب رسيد كه مفهوم حقوقي اشغال نسبت به عراق را برطرف كرده است.» و بلافاصله تأكيد كرده اند كه «اين به معناي پايان سلطه خارجي نيست» كه بايد گفت؛ سلطه خارجي با حضور گسترده نيروهاي نظامي مفهومي جز اشغال ندارد و برادران عزيز عراقي نبايد فريب شيطان بزرگ را بخورند و مخصوصا بايد توجه داشته باشند همانگونه كه در يادداشت كيهان آمده بود، آمريكا قصد دارد از طريق معاهده جديد، اشغال نظامي عراق را به اصطلاح قانونمند! كرده و به سلطه ظالمانه خود بر ملت مظلوم و مسلمان عراق ادامه بدهد. 4-برادر عزيزمان جناب آقاي سيدمحسن حكيم نوشته اند درباره بندهاي 1و 2و3 پيش نويس توافقنامه اختلاف شديدي ميان دولت عراق و طرف آمريكايي وجود دارد كه ضمن ابراز خوشحالي از هوشياري دولت عراق بايد گفت؛ آقاي حكيم با تاكيد بر اين نكته، نظر كيهان را به صراحت تأييد كرده اند. 5-آقاي حكيم در بند 10از نوشته خود، نظر كيهان درباره تلاش آمريكا براي تحميل كاپيتولاسيون به عراق -از طريق توافقنامه يادشده- را تائيد كرده و گفته اند البته عراق آن را نخواهد پذيرفت كه اين نيز تأييد همان نظر ارائه شده در يادداشت كيهان است. 6-در مورد حذف پسوند اسلام از نام مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، حق با برادر عزيزمان جناب آقاي سيدمحسن حكيم است چرا كه مجلس اعلا بعد از تشكيل مجلس و دولت عراق، پسوند «انقلاب» را حذف كرده بود و از آنجا كه انقلاب براي تغيير ساختارهاست و ساختار دولت و مجلس عراق مورد توافق مردم آن كشور بوده است، باقي ماندن پسوند انقلاب در نام مجلس اعلا ضروري نبود و متأسفانه در يادداشت كيهان اشتباها به جاي حذف كلمه «انقلاب» به حذف كلمه «اسلام» اشاره شده بود كه بدينوسيله از عزيزان «مجلس اعلاي اسلامي عراق» پوزش مي خواهيم. 7-در بندهاي ديگر نامه آقاي سيدمحسن حكيم نيز همان نظر كيهان به صراحت و گاه به تلويح و با عباراتي ديگر تأييد شده است. و بالاخره، ما نيز آرزو مي كنيم ملت مسلمان عراق و دولت و مجلس اين كشور با زعامت مراجع عاليقدر عراق، از اين آزمون نيز پيروز بيرون آمده و همانگونه كه آقاي حكيم تاكيد كرده اند، توافقنامه ذلت باري را كه آمريكا در پي تحميل آن است، به هيچ وجه نپذيرند.
  14. دوستان به خبر زیر توجه کنند. ---------------------------------------------- در پاسخ به يك استفتاء آيت الله سيستاني: مبارزه مسلحانه با اشغالگران مجاز است مرجع عالي شيعيان عراق فتوا داد كه مبارزه مسلحانه عليه نيروهاي اشغالگر در عراق مجاز است. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، آيت الله «سيدعلي سيستاني» مبارزه مسلحانه عليه نيروهاي خارجي تحت امر آمريكا در عراق را مجاز شمرد. آيت الله سيستاني در عين حال، مردم را از دست زدن به هر اقدامي كه موجب تضعيف دولت عراق شود بر حذر داشت.فتواهاي آيت الله سيستاني تاكنون حالت موردي داشته و به طور شفاهي و خصوصي صادر مي شده است.
  15. سلام دوستان موضوع شايد عجيب باشد و شما فكر كنيد اينجانب عاشق جنگ و ويراني كشورم هستم. اما هدف من از قرار دادن اين اين تاپيك بحث درمورد علل عدم حمله آمريكا به ايران از ديدگاههاي اقتصادي - نظامي و سياسي است . با وجود آنكه مي دانم كه اين سايت يك سايت صرفا نظامي است اما بررسي به موضوع فوق فقط از ديدگاه نظامي ما را به نتيجه مطلوب نمي رساند. همانگونه كه اكثر دوستان مطلع هستند وقوع اكثر جنگهاي اخير علل اقتصادي داشته است ( جنگ افغانستان و عراق ) پس متشكر خواهم شد كه بررسي موضوع فوق را با توجه به همه عوامل مدنظر قرار دهيد.قبلا نيز بحثهاي خوبي در تاپيك نقاط قوت و ضعف دشمن شده بود كه متاسفانه با بحثهاي خارج از موضوع تخصصي ( به نظر ايجانب ) به هدف مورد نظر نرسيد . در زمان جنگ افغانستان مقاله اي در روزنامه گاردين منتشر شد كه سرفص آن اين بود - مقابله با تروريزم يا تسخير كشورهاي پايپ لانستان (PIPELINESTAN) در آن مقاله هدف نهايي كشور آمريكا از تصرف افغانستان , تسلط بر منابع نفتي آن كشور اعلام شد و با توجه به نفوذ آمريكا به منطقه آسياي ميانه ( قبل از حمله به افغانستان ) قرارداد هايي مبني بر استفاده طولاني مدت از منابع نفتي آن كشور ها ( تاجيكستان - ازبكستان - ارمنستان - قرقيزستان - قزاقستان ) و همچنين آذربايجان مبادله شده بود . علت اين امر نيز آن بود كه طبق نظر آژانس انرژي منابع نفتي كشورهاي جنوب خليج هميشه فارس براي 50 سال آينده تمام شده ( از جهت صادرات ) و كشور آمريكا مي بايست براي تامين انرژي صنايع حياتي كه پايه قدرت آن كشور محسوب ميشوند. به فكر منابع جديد باشند. به همين دليل پروژه ساختگي 11 سپتامبر بهانه اي براي ورود هميشگي آمريكا به منطقه براي مبارزه با تروريزم شد. اگر دقت كنيد پس از مدت كمي كه از حضور آمريكا در عراق , پروژه اقتصادي انتقال نفت از كشورهاي آسياي ميانه به پاكستان شروع شد و ساخت بزرگترين سفارت آمريكا در جهان در كشور عراق به انجام رسيده و صحبت از ايجاد پايگاههاي دائم در اين كشور نيز است. با هوشمندي مسئولان كشورمان و ايجاد روابط محكم با كشوري مانند ونزوئلا و نيز صحبت از برطرف كردن مشكلات با كشورهاي عربي ( عضو اوپك ) كنترل توليد و نحوه عرضه نفت اين سازمان مطابق نظر كشورمان تنظيم ميگردد. فراموش نكنيم كه قبل از ارتباط با كشور ونزوئلا بدليل آنكه ايران هميشه تنها بود كشور هاي عربي اين سازمان مطابق نظر آمريكا همواره با توليد نفت خارج از مدول سهميه تعيين شده قيمت اين محصول را به 10 دلار نيز رسانده بودند. مورد آخري كه خواستم عرض كنم آنست كه روسيه از حمله آمريكا به ايران بسيار خشنود :lol: خواهد شد كه دلايل آن به شرح ذيل مي باشد. 1- قطع شدن صدور نفت از خليج فارس و ايجاد بحران انرژي براي تمامي كشورهاي صنعتي بغير از روسيه 2- وابستگي شديد اروپا به صادرات گاز روسيه و در نتيجه گرفتن امتيازات بيشمار ار اروپا در قبال ارائه انرژي 3- صادرات اسلحه به ايران و سوريه با قيمتهاي گزاف و تامين يك منبع درامدي بالا براي رشد صنايع خود 4- وارد كردن آمريكا به يك جنگ فرسايشي مشابه ويتنام و درنتيجه تحميل هزينه هاي سنگين اقتصادي به رقيب ديرينه خود. 5- با توجه به موارد 1 الي 4 روسيه جاي امريكا را در كنترل جهان بدست خواهد گرفت. با توجه به عرايض فوق چرا آمريكا براي تسلط كامل براين منطقه و نيز باج ندادن به كشوري كه از جميع جهات مانعي براي رسيدن به اهداف آن كشور براي به سلطه درآوردن جهان آينده است اقدام نمي كند. به نظر اينجانب بحث در مورد اين تاپيك مزاياي بسياري براي ما خواهد داشت كه اولين آن اينست كه به اين خود باوري خواهيم رسيد كه تلاش دلسوزان مملكت در سالهاي بعد از جنگ نتنها بيفايده نبوده بلكه بسيار هم زير بنايي ميباشد. اين مهم به بسياري ما ايراني دوستان كه فكر نبودن آينده اي روشن را كشورهاي غربي و اپوزوسيون ها برايمان ترسيم ميكنند را از بين خواهد برد. به اميد ايراني سرافراز و در شان هر ايراني ملتي كه به باورهاي خود ايمان داشته باشد در همه جهات سربلند خواهد بود (EMPEROR)
  16. انشاالله و طبق نظر دوستمان آذرخش تنها راه پیشرفت استفاده بهینه از ظرفیت تحقیق و توسعه دانشگاهها و سرمایه گذاری در این موضوع است
  17. علی جان دستت درد نکنه ، مطالب جالبی ارسال کردید . فقط یه سوال داشتم که با توجه به وجود ماهواره ها ، آیا استفاده از اس آر 71 توجیه دارد.؟ منتظر ادامه مطالب خوبتون هستم ------------------------ موفق باشید
  18. اينم براي تاييد فرمايشات ليچ عزيز ( مخترع پروژه سوزن خياطي icon_biggrin ) --------------------------------------------------------------------------------- ارتش ایران در حال ساخت هواپيماي «استيلت» و رادار 1000 کیلومتری فرمانده نيروي هوايي ارتش گفت: دشمن نقاط ضعف زيادي دارد و اين نقاط ضعف را در عراق، افغانستان، لبنان و... رصد كرده‌ايم / اكنون روي نسل 4 و 5 هواپيماهاي جنگنده كار مي‌كنيم. عصرایران- پروژه ساخت هواپيماهاي استيلت و پنهان‌كار در نيروي هوايي ارتش آغاز شده و موفقيت‌هاي زيادي در اين زمينه به دست آمده است.‌ به گزارش عصرایران ، امير سرتيپ دكتر احمد ميقاني فرمانده نيروي هوايي ارتش در گفتگو با اطلاعات با اعلام اين خبر افزود: همچنين تبديل و بهينه‌سازي هواپيماهاي قديمي در اويونيك، سلاح و رادار از ديگر طرحهاي نيروهاي هوايي ارتش است. وي همچنين به ساخت آتشبارها و بازسازي سامانه‌هاي آسيب‌ديده اشاره كرد و افزود: بهينه‌سازي‌يي كه در آتشبار هاگ آمريكا انجام داديم از نمونه اصلي خود بهتر شده و در زمينه ساخت ساير آتشبارها نيز موفقيت فراواني به دست آورده‌ايم. فرمانده نيروي هوايي ارتش با اشاره به ساخت رادار ملي در اين نيرو افزود: البته ما به اين ميزان بسنده نكرديم و امروز در حال ساخت رادارهايي با توانمنديهاي مختلف فعال و غيرفعال و با برد يكهزار كيلومتر هستيم. وي بااشاره به اين نكته مهم كه اگر "طالب صلحي براي جنگ آماده شو"، افزود: براين اساس‌ ما همواره در حال افزايش توان رزمي خود هستيم و اتكاي ما نيز به توانمندي داخلي و بومي كردن سلاحهاست. امير ميقاني با اشاره به تحريم كامل تسليحاتي ايران،گفت: براين مبنا از لحاظ بومي سازي هواپيماها از فن‌آوري روز استفاده كرده و اكنون روي نسل 4 و 5 هواپيماهاي جنگنده كار مي‌كنيم. امير ميقاني افزود: همچنين آتشبارهاي توليد شده را با شليك موشك آزمايش كرديم و در مجموع در ساخت انواع سلاحها و رادارها با بردهاي مختلف بومي‌‌سازي صورت گرفته است. وي در ادامه به ساخت انواع پهپادها در نيروي هوايي ارتش اشاره كرد و گفت: در ارتباط با جمع‌آوري اطلاعات سيگنالي ساخت تجهيزات و بومي‌سازي جمع‌آوري اطلاعات الكترونيكي قدم‌هاي اساسي برداشته‌ايم و به روز شده‌ايم. فرمانده نيروي هوايي ارتش با اشاره به سياست ساخت هواپيما در نيرو اظهار داشت: اين ظرفيت در نيروي هوايي وجود دارد و با تحقيقات گسترد‌ه‌اي كه انجام شده، به اين فن‌آوري روز دنيا دست يافته‌ايم. وي افزود: اكنون رادارها قادر به شناسايي نسل‌هاي قديمي هواپيماها هستند لذا بايد تجهيزات ويژه جنگ نامتقارن داشته باشيم و دراين چارچوب بايد از هواپيماهايي استفاده كرد كه پنهان كار و داراي رادار فعالباشد . وي خاطرنشان كرد: در بخش آتشبارها به دنبال آن هستيم كه پسيو (فعال) باشد تا در جنگ همتراز به كار آيد. فرمانده نيروي هوايي ارتش با بيان اين كه با احساس توانمندي اعتماد و اطمينان به فن‌آوري، ساخت نوع جديد هواپيماهاي شكاري را بومي مي‌كنيم، افزود: ساخت هواپيماهاي استيلت‌ها و پنهان‌كاري طبق برنامه زمانبندي شده در حال انجام است. در مورد هواپيماي صاعقه نيز در حال به روز كردن تجهيزات مورد نياز آن هستيم. امير سرتيپ ميقاني خاطرنشان كرد: نيروی هوایی در زمينه ساخت هواپيماهاي ملخ‌دار، جت آموزشي و تاكتيكي اقدام‌هاي گسترده‌اي انجام داده و فن‌آوري ساخت هواپيما را به سازمان صنايع دفاع منتقل كرده است و اكنون هواپيماهاي شكاري ساخت ايران در مرحله توليد انبوه قرار گرفته است. امير ميقاني تهديدهاي موجود برضد كشورمان را جنگ رواني خواند و گفت: دشمن نقاط ضعف زيادي دارد و اين نقاط ضعف را در عراق، افغانستان، لبنان و... رصد كرده‌ايم ضمن اين كه ايران كشوري نيست كه بخواهند به سادگي آن را تهديد كنند. فرمانده نيروي هوايي ارتش خاطرنشان كرد: نيرو هر 3 ماه يك بار رزمايش آفندي يا پدافند هوايي براي مقابله با روز واقعي تهديد انجام مي‌دهد.
  19. EMPEROR

    انتخاب مديران سايت

    دوست عزیز نبایدم چیزی بدونین چون من که به کسی گیر نداده بودم icon_biggrin
  20. EMPEROR

    انتخاب مديران سايت

    به نظر من ، آقا حامد واقعا فعال هستند و در انتخاب اخبار هم معمولا مناسب ترین ها انتخاب و ارسال میکنند. برای ایشان و دیگر دوستانی آرزوی موفقیت در تمامی مراحل زندگی را دارم. ----------------------------------------------------- امپراتور -----------------------------------------------------
  21. پرويز عزيز ٬ خوشحالم كه دوباره نظرات شما را ميخوانم ( چند وقتي بود كه خبري از شما نبود ) ارتش ملي لبنان اگر بخار داشت موقعيكه اسراييل ٬ لبنان را داشت شخم ميزد و اسراييل به بهانه آزادكردن 2 سرباز به كشورشون تجاوز كرده بود ( مسخره است icon_cheesygrin ) ٬ كار اصلي شو كه وظيفه هر ارتشي است ٬ انجام ميداد . نه اينكه در جنگي كه لبنان مورد تهاجم كشور ديگري قرار گرفته است ٬ بي طرف باشد ( مگه ارتش لبنان حزب سياسي است كه در اين قضايا بيطرف باشد؟) در مورد آقا فرهود هم متوجه نشدم كه دوست عزيز ٬ طرفدار ما هستي يا آقا گرگه icon_biggrin
  22. ممنون از نظر سيناي عزيز ٬ در مورد سوالي كه مطرح نموديد هم فكر ميكنم بخاطر ماهيت وجودي سران سعودي كه آقا مصطفي( استاد ) شرح دادند پيش بيني رفتار عربستاني ها با اسراييلي ها سخت نباشد و خوشبختانه با قدرت گرفتن ايران و هوادارانش در منطقه اين سعوديها بناچار مجبور شدند كه در ساليان اخير با گاف دادن هاي سياسي و بستن شمشير از رو ٬ماهيت واقعي خودشون را نشان دهند. اگر يادمان باشد چندي قبل با حمايت همين سعوديها و اعراب ديگر ( كشورهاي گوگوري مگوري icon_biggrin ) در پاكستان جلسه اي كه مفاد آن قرار بود محرمانه باشد ( كه نشد icon_cheesygrin ) براي به رسميت شناختن اسراييل تشكيل شده بود . فكر كنم ارايه همين موارد براي سوال شما كفايت كند . شايد خواندن مطلب زير نيز مفيد باشد. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------- عصرایران - سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان است؛ عصبانیت او در نشست فوق العاده وزیران خارجه کشورهای اتحادیه عرب، نشان داد که در ماجراهای اخیر لبنان، آنچه به هم ریخته است، بازی سعودی هاست والا دلیلی ندارد دیپلمات کهنه کاری مثل سعود الفیصل، برای منافع دیگران، اینگونه عنان اختیار از کف بدهد و حتی با همتای سوری خود درگیری لفظی پیدا کند. وزیر خارجه عربستان در این نشست، سید حسن نصرالله را "شارون" خواند و گفت این دو، با اشغال بیروت موافق اند. او ایران را به مدیریت جنگ لبنان متهم کرد و خواستار اعزام نیروهای عربی به این کشور شد تا امنیت را به لبنان بازگردانند. سعود الفیصل، از کشورهای عربی نیز خواست که با صدور بیانیه ای ایران را محکوم کنند. اما پشت پرده این اظهارات چیست؟ پاسخ به این پرسش را باید در نقطه آغازین ماجراهای اخیر لبنان سراغ گرفت. بر خلاف آنچه گفته می شود، درگیری های لبنان، پس از تصمیم کابینه فواد سینیوره برای ایجاد اختلال در شبکه مخابراتی حزب الله لبنان آغاز نشد بلکه سرآغاز این ماجرا، دستکم به ترور عماد مغنیه، مغز متفکر نظامی حزب الله می رسد. کمی به عقب تر بر می گردیم؛ به جنگ 33 روزه. در آن جنگ اسراییل شکست بی سابقه ای را از یک گروه مسلح به نام "حزب الله لبنان" خورد، به گونه ای که برای اولین بار ناوهای پیشرفته اش مورد هدف قرار گرفت و یک هشتم تانک های ارتش اسراییل که عمدتا از نوع مدرن "مرکاوا" بودند، منهدم شد. بعدها در گزارش اطلاعاتی "وینوگراد" که در اسراییل منتشر شد، بهره گیری حزب الله از شگردهای پیچیده عملیاتی و نیز عدم توانایی اسراییل در شنود مکالمات مخابراتی رهبران و مبارزان حزب الله از جمله مهم ترین دلایل شکست ارتش اسراییل در جنگ 33 روزه عنوان شد. اما اسراییلی ها، بنا ندارند وجود تشکلی مثل حزب الله را در مجاورت خود تحمل کنند. آنها، البته در این باره، تنها نیستند و برخی کشورهای عربی و مشخصا عربستان، اردن و مصر نیز در این ماجرا، با اسراییل همنوا هستند، چنانچه در جریان جنگ 33 روزه نیز تعاملات سیاسی و اطلاعاتی ویژه ای با اسراییل برقرار کرده بودند. از این رو، تضعیف مرحله به مرحله حزب الله و در نهایت تدارک جنگی دیگر علیه این گروه در دستور کار مشترک آنان قرار گرفت و بدین ترتیب، در یک عملیات مشترک توسط نیروهای امنیتی اسراییلی و سعودی، مغز متفکر نظامی حزب الله و طراح بخش بزرگی از نقشه های عملیاتی جنگ 33 روزه ترور شد. مرحله بعدی، ورود به سیستم مخابراتی حزب الله بود. حزب الله از مدت ها پیش ، با علم به اینکه شبکه مخابراتی عمومی به هیچ عنوان از خطر قطعی "شنود" مصون نیست، یک شبکه اختصاصی مخابراتی با کاربری نظامی را برای خود راه اندازی کرد. این اقدام، به حدی موفقیت آمیز بود که در گزارش های اطلاعاتی اسراییل اعتراف شد که سرویس های امنیتی تل آویو و ارتش آن، هرگز نتوانستند از آنچه بین فرماندهان و مبارزان حزب الله رد و بدل می شود، مطلع شوند. بدین ترتیب، نقشه های عملیاتی حزب الله در امنیت کامل اطلاعاتی پیاده سازی شد و از سوی دیگر، چندین طرح ترور که توسط اسراییلی ها طراحی شده بود، به علت ایمن بودن مکالمات حزب الله ناکام ماند. در چنین شرایطی، کابینه فواد سینیوره که به طور آشکار و بی پرده ای از سوی آمریکا، اسراییل و عربستان سعودی حمایت می شود، تصمیم به انهدام سیستم مخابراتی حزب الله لبنان گرفت. واکنش حزب الله به این تصمیم به معنای واقعی کلمه، "سریع و قاطع "بود ؛ سید حسن نصرالله، دست اندازی به شبکه مخابراتی حزب الله را دست درازی به "سلاح" حزب الله دانست و هنگامی که کابینه سینیوره، بر عملی کردن تصمیم خود پافشاری کرد، نیروهای حزب الله، وارد عمل شدند و با تسخیر بخش های مهمی از پایتخت لبنان و تحویل ان به ارتش رسمی لبنان، کابینه سینیوره و جریان های سیاسی حریری و جنبلاط را ناچار به عقب نشینی و لغو تصمیم خود کردند. حزب الله که در مرحله اول طرح آمریکا، اسراییل و عربستان برای راه اندازی جنگ جدید ،یعنی در ترور مغنیه، دچار غافلگیری شده بود، این بار دریافت که اگر سکوت کند و اجازه قطع شبکه مخابراتی اش که برایش در حکم "بزرگراه امنیت" است را بدهد، به زودی با بحران های اطلاعاتی و امنیتی مواجه خواهد شد و در مرحله بعدی ناگزیر خواهد بود در مقابل خواسته ای به نام "خلع سلاح" ، آن هم در مقابل "اسراییل مسلح"، بایستد. این وضعیت، قطعا برای طراحان تضعیف مرحله ای حزب الله و در نهایت حمله نظامی به آن، خوشایند نبود. در واقع، حزب الله، بازی آنها را به هم زده بود و این هم برای اسراییلی ها و هم برای سعودی ها بسیار دردناک بود. البته، بدیهی است که سعودی ها در این معرکه، نگرانی های بیشتری دارند زیرا تکلیف اسراییل و مواضع آن که کاملا مشخص است ، ولی عربستان، از یک سو، خود را حامی مردم لبنان معرفی می کند و در همان حال، به امید اینکه سیاست های واقعی اش عیان نشود، علیه فراگیرترین تشکل مردمی لبنان توطئه می کند و از بد حادثه (!) تیرش به خطا می خورد، دستش رو می شود ولی به هدف نمی رسد؛ چیزی شبیه ضرب المثل خودمان: آش نخورده و دهان سوخته! بنابراین، عصبانیت دیپلمات با تجربه ای مثل سعودالفیصل مساله ای کاملا قابل درک است اما برخی اظهارات وی در نشست اخیر بیش از آنچه ارزش نقد داشته باشد، بیشتر، دستمایه ای برای سرگرمی و حداکثر طرح چند پرسش است: او گفته است که اعراب به لبنان نیرو بفرستند! و البته نگفته است که اگر سران کشورهای عربی از این عرضه ها و جسارت ها داشتند امروز، اسراییل شصتمین سال اشغال فلسطین را جشن نمی گرفت و سرزمین های عربی در لبنان و سوریه، همچنان در اختیار اسراییلی ها قرار نداشت. به راستی سعودالفیصل که این روزها از ناآرامی های لبنان نگران است و برای مردم این کشور دایه مهربان تر از مادر شده است، پاسخ دهد در جنگ 33 روزه که چندین برابر کل جمعیت لبنان بر سر آنها بمب و موشک و راکت و گلوله فرو ریخت و ارتش اسراییل نه به زنان رحم کرد و نه به کودکان و سالخوردگان، سعودی ها کجا بودند؟ چرا در آن زمان جناب ایشان سخن از اعزام نیروهای عربی به لبنان نگفت؟ آیا به نظر سعودی، مردم لبنان عبارت است از سینیوره، حریری و جنبلاط که فقط هنگامی که موقعیت اینها به خطر می افتد، دلسوزی سعودی ها آغاز می شود؟! سعودالفیصل، همچنان قهرمان مقاومت مردم لبنان یعنی سید حسن نصرالله را با منفورترین چهره در نزد اعراب و مسلمانان همتراز کرده و او را "شارون" خوانده و در اثبات ادعای خود چنین استدلال کرده است که هر دوی آنها موافق اشغال بیروت اند! البته در اینکه شارون و همگنان او، از اشغال بیروت بدشان نمی آید، شکی نیست ولی متهم کردن یک لبنانی به "اشغال خاک خود"، طنزی است که ابداع آن، تنها از عهده دیپلمات درمانده ای مثل سعودالفیصل برمی آید. سید حسن نصرالله، بر خلاف بسیاری از رهبران عرب و از جمله همین سعودالفیصل، به جای دست دادن های پنهانی با اسراییلی ها و پانهادن های آشکار بر خون مردم فلسطین، برای دفاع از سرزمین اش مبارزه می کند و حتی در این راه، فرزندش نیز شهید شده است و حال، فردی مثل سعودالفیصل، با بی شرمی تمام او را در کنار بزرگترین قاتل فلسطینی ها و لبنانی ها می گذارد تا یکی دیگر از طنزهای تلخ خاورمیانه شکل بگیرد! ای کاش، سعودی ها، به همان اندازه که نگران اسراییلی ها و هم پیمانان لبنانی آنها مثل سینیوره و جنبلاط هستند، غیرت عربی- که مدام از آن دم می زنند- داشتند تا به جای پاشیدن خاک بر چهره و چشم تنها مبارزان راه آزادی، در کنار ملت های مسلمان قرار می گرفتند. آنها، حتی اگر به اندازه نیمی از همت "ایران غیر عرب" در کنار لبنانی ها و فلسطینی های عرب می ایستادند، امروز مجبور نبودند برای خوشامد تل آویو نشینان اینگونه سخن بگویند و به ایران دشنام دهند از دوستان لبنانی اسراییل دلجویی کنند. چند روز پیش، حسنی مبارک، رییس جمهور مصر، شصتمین سالروز تاسیس اسراییل را به اولمرت تبریک گفت. این تبریک صریح، با موج مخالفت ها در جهان اسلام و عرب مواجه شد و اینک، سعودالفیصل با سخنان اخیر خود، تلاش کرده است این روز را، به گونه ای غیرمستقیم به اسراییلی ها تبریک بگوید. سعودی ها که نباید در ساحت عزت فروشی از مصری ها عقب بمانند...!
  23. EMPEROR

    48000 شهید به وسعت 48000 ستاره ....

    يادشان گرامي باد ٬و بايد يادمان باشد كه ما ايرانيان همواره مديون اين دلاورمردان و زنان كه در طول تاريخ باشكوه سرزمينمان پاسدار اين آب و خاك بوده اند هستيم و خواهيم بود . در اينجا لازم ميبينم كه از جانبازان جنگ تحميلي هم يادي شود و انشاالله كه مسولان و هموطنانمان هيچ وقت رشادتهاي اين دلاورمردان و زنان را فراموش نكنند.
  24. سلام بر دوستان عزيز شرمنده كه قدري ادامه عرايضم به تعويق افتاد - البته دلايلي داشت كه انشاالله در فرصت مناسب عرض خواهم كرد - مطلب زير شايد براي بجريان انداختن موضوع تاپيك مفيد باشد ٬ انشاالله در پست بعدي به پاسخ سوالات دوستان خواهم پرداخت . ------------------------------------------------------------------------------- عربستان: هزينه هاى جنگ اسرائيل براى نابودى حزب الله را خواهيم پرداخت دبير شوراى امنيت ملى عربستان درديدار با مقامات رژيم صهيونيستى در سرزمين هاى اشغالى از آنان خواست براى نابود كردن حزب الله به لبنان حمله كنند و درمقابل عربستان همه هزينه هاى اين جنگ رامى پردازد. به گزارش فارس، پايگاه خبرى اسرائيلى فيلكا، نوشت : «بندر بن سلطان» ديروز به شكل رسمى از «ايهود اولمرت» نخست وزير رژيم صهيونيستى خواست، در صورت عدم توقف «حملات» حزب الله به دولت غربگراى سنيوره، نيروهاى اسرائيلى مستقر در مرزهاى شمال سرزمين هاى اشغالى را به تحريك عليه حزب الله وادارد. وى كه با هواپيماى شخصى خود از جده به مقصد سرزمين هاى اشغالى پرواز كرد در ديدار با اولمرت از وى خواست هر اقدام ممكن را براى حمايت از سنيوره انجام دهد و تمام هزينه هاى مالى هرگونه جنگ با حزب الله را بر عهده عربستان بگذارد. اما اولمرت در پاسخ به درخواست عربستان، اين اقدام را در حال حاضر غيرممكن دانست. بعد از مخالفت اولمرت با اين طرح نماينده عربستان از وى خواست نيروهاى مرزى اش در شمال اسرائيل را براى جلب توجه حزب الله به تحرك وادارد و آنگاه از طريق كشور آلمان به اطلاع حزب الله برساند كه در صورت ورود به مقر نخست وزيرى لبنان جنگ با حزب الله را آغاز خواهد كرد... افشاى بخش هايى از جنايات شبه نظاميان مورد حمايت عربستان در لبنان با آرام شدن نسبى اوضاع لبنان و پس از شش روز درگيرى مسلحانه در نقاط مختلف اين كشور، زواياى متعددى از عمق جنايت فجيع و تكان دهنده شبه نظاميان وابسته به جريان المستقبل وابسته به عربستان سعودى و مسلحان دروزى تحت فرماندهى وليد جنبلاط فاش شد. شاهدان عينى در گفت وگو با فارس در بيروت تأكيد كردند، افراد مسلح وابسته به جريان المستقبل در شهر طرابلس، اقدام به قطع دست بعضى افراد به اسارت درآمده خود كردند. شبه نظاميان اين گروه نيز با استقرار در جاده بيروت ـ دمشق در منطقه «المصنع»، با چك كردن كارت شناسايى عابران، افرادى از خاندان هاى شيعه را كه در حال عبور بودند پس از ضرب و شتم بسيار، از ناحيه پا هدف گلوله قرار داده و در جاده ر ها كردند.