kingraptor

Members
  • تعداد محتوا

    106
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط kingraptor


  1. پیدایش اولین نیروی دریایی ایران به زمان هخامنشیان باز میگردد در آن زمان گسترش امپراتوری پارس و جنگ با دشمنان دیرین یعنی یونانیان که در آن سوی دریای سیاه سکونت داشتند باعث ایجاد نیروی دریایی منظم شد اولین زورآزمایی واقعی نیروی دریایی ایران به زمان خشایار شاه فرزند داریوش کبیر باز میگردد(البته قبلا هم درگیری هایی بود اما نه به این وسعت). ایران به دلیل حمله یونان به لیدی که ایران تمامیت ارضی این کشور را محترم میشمرد به یونان لشکر کشید. این بزرگترین لشکرکشی تاریخ تا بدین روز بوده است. نفرات لشکر ایران به گفته مورخان در حدود 800 هزار نفر بوده است و کشتی های ایرانی که از راه دریا وارد جنگ شده بودند در حدود 1200 کشتی بود.


    به ابتکار خشایار شاه پلی از قایق ها نیروی ارتش را به آن سوی دریا انتقال داد و سرانجام در دریای آرتمزیوم نبرد آغاز شد و ایرانیان از آن پیروز بیرون آمدند. در آن زمان ایران از کشتی های مفرقی مصری و یونانی بهره میبرد. در پی این جنگ آتن سقوط کرد و معبد آکروپولیس به آتش کشیده شد؛ اما در سالامیس خاطره ای تلخ به وجود آمد. در حالی که جزیره سالامیس تحت محاصره نیروی دریایی ایران بود یک دستور اشتباه منجر به تغییر سرنوشت شد. کشتیها زیر آتش سنگین یونانیان دوام نیاوردند و با وجود تمام رشادتها ایرانیان شکست خوردند. این دو جنگ بزرگ هنوز در خاطره تاریخ باقیست(دوستان علاقه مند با مطالعه کتابهای تاریخ هخامنشی میتوانند اطلاعات بیشتری بدست آورند). شیرازه نیروز دریایی ایران در گذر تاریخ به دلیل به وجود آمدن مشکلات و درگیریهای داخلی از هم پاشید به گونه ای که باوجودی که بیش از 2000 کیلومتر از سواحل خلیج فارس و دریای عمان در اختیار ایران بود مدتها نیروی دریایی نداشت واین برای مدتها ادامه داشت به طوری که در سده های 17 و 18، پرتقالی ها به مدت بیش از 100 سال در خلیج فارس مستقر بودند تا سرانجام شاه عباس با کمک ناوگان انگلیسی موفق به بیرون کردن آنها از جزایر خلیج فارس شد؛ ولی این هم درس عبرت نشد و صفویان هم به فکر نیروی دریایی کارآمد نیفتادند و این بی فکری در دوران شاه سلطان حسین که خود فردی ناکارامد بود به خوبی خود را نشان داد. سواحل دریای خزر سقوط کرد و روسها بخود جرات دادند به خاک ایران حمله کنند.


    با به قدرت رسیدن نادر شاه نیاز به نیروی دریایی مورد بررسی قرار گرفت و از کشورهای انگلیس و هلند در خواست خرید ناو های جنگی شد که بنا به ملاحظات سیاسی این کشورها رد شد؛ ولی این بار عزم ایران جدی بود. به هر صورت به فرمان نادر شاه 20 فروند کشتی ساخته شد وجهت تسخیر مسقط و سرکوب دزدان دریایی مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که این کشتیها اولین کشتیهای مجهز به توپ ایران بحساب می آمدند.


    در زمان قاجار باز نسبت به نیروی دریایی بی توجهی شد؛ البته در زمان ناصرالدین شاه اولین کشتی های جنگی به معنای واقعی به نامهای پرسپولیس و شوش و تعداد دیگری هم در زمان مظفرالدین شاه خریداری شدند؛ ولی به دلیل رسیدگی نشدن به این کشتی ها همگی از خدمت خارج شدند و از این پس عملا نیروی دریایی ایران قدرت خود را در خلیج فارس از دست داد و نیروی دریایی انگلیس قدرت را در دست گرفت. سالهای 1290 تا 1304 را باید غم انگیزترین سالها در تاریخ نیروی دریایی دانست به شکلی که بی توجهی به نیروی دریایی ایران به حدی رسید که در سواحل شرقی خلیج فارس امنیت به کلی از میان رفت و اختیار امور با قاچاقچیان و دزدان بود. این داستان تا کودتای رضاخان ادامه داشت. سرانجام در 1303 سردار سپه نخست وزیر وقت در سفری که به خوزستان داشت به نیاز ایران به نیروی دریایی کارآمد به خوبی واقف شد. سرانجام در اسفند همان سال کشتی کوچک مضفری به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال شد و درجات و رتبه بندی ها و یونیفرم رسمی نیروی دریایی طراحی گردید. سال بعد کشتی 60 تنی تحت عنوان سفید رود که قبلا متعلق به شیلات بود به آن پیوست.


    با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کم کم فکر شکل گیری آن در شمال هم به واقعیت می پیوست ؛ البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچه های توپدار ساخت آلمان به شکل قطعات به ایران صادر گردد که این ناوچه ها در دستگیری شیخ خزعل موفق بودند. کشتی تفریحی خزعل بعدها به کشتی آموزشی افسران تبدیل شد.


    در سال 1304 اولین ناوچه 141 تنی مین روب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها شاهین عملیاتی گردید.

    تصویر
    در سال 1306 رسما بودجه ی نیروی دریایی تصویب و دفتر آن زیر نظر نیروی زمینی فعال شد. در همان سال اولین گروه افسران برای آموزش به ایتالیا اعزام شدند و پیرو آن اولین سفارشها برای ناوچه های جدید هم ارسال شد روند رشد نیروی دریایی تا شهریور 1320 ادامه داشت. در آن زمان نیروی دریایی در جنوب بیش از 1000 نفر پرسنل(اعم از وظیفه و رسمی) داشت که مجموعا با نیروی زمینی 600 کشته داد. نیروی دریایی اندک مقاومتی از خود نشان داد؛ ولی با این وجود با صدور فرمان ترک مخاصمه و غرق شدن یکی از ناوچه ها بازهم به کلی شیرازه آن از هم پاشید. کلیه ناوگان آن توسط انگلیس مصادره و به خاور دور فرستاده شد و این روند تا سال 1326 ادامه داشت. سرانجام به دنبال فشارهای وارده نیروی دریایی مجدداً شکل گرفت و با 6 فروند ناوچه قدیمی شروع به فعالیت کرد. از این زمان روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا کرد و با پیوستن ناوشکنهای سنگین، مانورهای نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت. در سال 1340 تیمسار دریابان فرج الله رسایی فرمانده نیروی دریایی گردید. در این تاریخ بدلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت.از جمله این دلایل عبارت بودند از:


    1.موقعیت جغرافیایی ایران وخلیج فارس


    2.توسعه تولیدات نفتی در خیلج فارس و خاور میانه و افزایش صادرات نفت ایران


    3.تهدیدات ناشی از توسعه طلبی شوروی در کلیه نقاط جهان به خصوص خاورمیانه


    4. از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بطور کامل باز پس گیرد و به یکی از قدرت های خاورمیانه بدل شود.






    به همین منظور طرحهای گسترش به سرعت فراهم شد و پایگاههایی در خلیج فارس و دریای عمان ایجاد گردید(پایگاه دریایی کنارک بعد از پایگاه دریایی دیه گوگارسیای آمریکا از پیشرفته ترین پایگاه های دریایی بود). طرحهای گسترش این بار با سرعت هرچه تمامتر پیش میرفت. تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد. ایران تا سال 57 (و تقریبا هم اکنون) بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و با 25000 پرسنل بزرگترین نیروی دریایی منطقه و دارای یگانهایی به این ترتیب بود:



    3 فروند ناو شکن موشک انداز سنگین کلاس آرتیمیس

    4 رزم ناو میانوزن و 27 ناوچه گشتی 10 تنی(بیشترشان مجهز به هارپون بودند)

    4 ناو محافظ

    4 کشتی مین جمع کن بزرگ و 2 فروند کوچک

    4 لندیگ کرافت

    6 فروند لندینگ شیپ مخصوص حمل تانک

    2 فروند ناولجستیکی اقیانوس پیمای بزرگ(با قابلیت فرود هلی کوپتر)

    1 ناو تعمیرات و پشتیبانی

    ۱3 یدکش و کشتی آتش نشانی(گفته میشد 3 فروند زیر دریایی دست دوم هم از آمریکا خریداری شده و در دست تعمیر است)

    قایقهای تند رو و..............




    همانطور که گفته شد ایران بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و قادر بود یک گردان نظامی کامل را ظرف 25 دقیقه در جنوب خلیج فارس مستقر کند و از نظر یگان هوادریا دارای دارای 5 هلیکوپتر دوازده اف.27 و 2 پی.3 اف بود.


    این باعث افزایش بیش از پیش قدرت ایران می شد و خلیج فارس عملا در اختیار نیروی دریایی ایران بود. با افزایش مداخلات نظامی ایران در کشورهای خارجی همچون سرکوب شورشیان ظفار و انتقال پنهانی نیروی پشتیبانی از اکراد که مانع از شرکت عراق در جنگ اعراب علیه اسرائیل شد، نقش نیروی دریایی و حفظ امنیت چاهای نفت اهمیت ویژه ای یافت.


    سفارشهای گسترده ای داده شد؛ از جمله 8 زیر دریایی به آلمان و 8 ناوشکن و 4 رزمناو و 12 ناوچه سریع السیر، همچنین 14 هاورکرافت (علاوه بر یگانهای هواناو فعال) سفارش داده شد که به دلیل وقوع انقلاب همه قراردارها لغو شد.

    کمتر از یک سال پس از وقوع انقلاب اسلامی، جنگ آغاز شد. در روزهای اولیه جنگ عراقیهاباپشتیبانی توپخانه و ناوچه های موشک انداز روسی، پایگاه دریایی خرمشهر را غیر فعال و تعدادی از ناوچه ها و ناوهای مستقر در پایگاه را غرق کردند؛ اما در همان ساعات تکاوران نیروی دریایی به عنوان تنها حامیان ارتشی نیروی زمینی اقدام به دفاع کردند. لشکر زرهی اهواز عملا از هم پاشید و لشکر های مستقر در منطقه با حداکثر20 درصد قوا وارد نبرد شدند و این نتیجه ای جزشکست نداشت(این ماجرا به از هم گسیختگیهای اولیه ارتش باز می گردد)؛ با این وجود این نیروها تا پای جان جنگیدند(با حمایت ها و سرازیر شدن مردم به میدانهای نبرد) و جلوی پیشرویهای سریع نیروی عراقی را گرفتند. در ماهای اول جنگ به دلیل ضعف فرماندهی، نیروی دریایی عراق با ناوچه های سریع خود اقدام به حمله به نفت کشها و سکوهای نفتی ما نمود و این به ناامنی منطقه انجامید و نفت کشها دیگر رغبتی به حمل نفت ایران به بازار های بین المللی نداشتند و این به کاهش درآمدهای نفت ایران انجامید.به این دلایل نیروی دریایی نقش خود را بازیافت.

    مشخص شد که سکو های نفتی الامیه و البکر محل پهلو گیری ناوچه های عراقیست. حمله به این اهداف به وسیله ناوچه های موشک انداز مجهز به موشکهای هارپون و تکاوران نیروی دریایی باموفقیت انجام شد. در 28 آبان 59 ناوچه های پیکان و جوشن ماموریت یافتند با پشتیبانی 4 فروند فانتوم تکلیف نیروی دریایی عراق را یکسره کنند(عملیات معروف به مروارید).






    در این عملیات جمعاً 12 ناوچه و 2 جنگنده عراقی نابود شد و شیرازه نیروی دریایی عراق به کلی از هم پاشید. در این عملیات تنها ناو پیکان به فرماندهی ناخدا سوم محمد همتی با تمام رشادتی که از خود نشان داد و تعداد زیادی از ناوچه ها را هدف قرار داد هدف موشک قرار گرفت و غرق شد و حماسه ای بزرگ آفرید و ایران از بزرگترین جنگ دریایی خود را پس از دوران هخامنشی پیروز بیرون آمد. تمام ناوچه های ایرانی شرکت کننده در این عملیات از کلاس لاکمبا تانت فرانسوی بودند و از موشک هارپون بهره می بردند)


    جنگ با عراق در اینجا برای نیروی دریایی تمام شد اما دشمنی قویتر پا به میدان گذاشت، ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا. در سالهای آخر جنگ و به خصوص در ماجرای جزیره مجنون دخالت آمریکاییها باعث آزادی آن و شهادت شمار زیادی از رزمندگان ما شد.

    تصویر

    ناوچه سهند


    درگیریهای زیادی بین نیروی دریایی ما که در آمادگی نبود با نیروی دریایی آمریکا رخ داد، ازجمله حمله به ناوچه جوشن وغرق کردن آن که باوجودی که این ناوچه در آبهای بین المللی بود مورد هدف 4موشک هارپون و 300 گلوله توپ قرار گرفت. به دنبال آن در سال 1988 در طی عملیات اسکورت نفت کشهای کویتی توسط آمریکا یکی از نفت کشها به یک مین ایرانی برخورد کرد و به سختی آسیب دید.4 روز بعد نیروی دریایی آمریکا اقدام به حمله به نیروی دریایی و سکوهای نفتی ایران نمود این بزرگترین جنگ دریایی با حظور کشتی های بزرگ پس از جنگ جهانی بود. در این حمله دو فروند ناوچه ایرانی ( ناوچه های سهند و جوشن) نابود شد.

    تصویر
    ناوهای آسیب دیده آمریکایی




    البته این بار ناوهای آمریکایی بی نصیب نماندند و پاسخ کوبنده ای گرفتند. دو ناو عملاً بلا استفاده شد و بیش از 80 درصد اسیب دید و یک هلیکوپتر آمریکایی هم هدف قرار گرفت و نابود شد. این اقدامات در راستای مجموعه فشارها برای پذیرش قطعنامه شورای امنیت توسط ایران بود.


    پس از جنگ ایران اقدام به خرید چند فروند زیردریایی، ناوچه و رزم ناو نمود (ایران در سال 77 در رقابت با هند و چین برای خرید ناوهواپیمابر روسی گورچکف شرکت و بالاترین قیمت را ارائه نمود. گفتگو هایی انجام شد اما روسها به دلایل سیاسی موافقت نکردند). نیروی دریایی در طی سالها تحریم بیشترین سعی خود را برای کاهش وابستگی و نوسازی به کار برد که از جمله این تلاشها، ساخت ناو محافظ الوند و ناوچه های سریع بود، همچنین می توان به ارتقاء سیستم پدافند ناوها و انجام تعمیرات و همچنین مین گذاری در خلیج فارس اشاره کرد. در حال حاضر این نیرو قویترین نیروی دریایی در خلیج فارس است(البته بعد از نیروی دریایی آمریکا).

    تصویر
    ناو محافظ الوند و زیر دریاییهای کلاس کیلوی نیروی دریایی



    --------------------------------------------------------------------------------------------------

    منبع: airnaval.blogfa.com
    • Upvote 1

  2. http://i14.tinypic.com/2hr39ds.jpg جنگنده پنهانکار و مافوق صوت شفق که طراحی آن از چندین سال پیش شروع شد و در سال 2004 نیز تکمیل نمونه اولیه آن گزارش شده که چندین آزمایش موفقیت امیز را پشت سر گذازده که آزمایشات به صورت کاملا سری در یک پایگاه دور افتاده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی انجام گرفته است ، این جنگنده در سه نوع آموزشی دو نفره، جنگنده دو نفره و جنگنده یک نفره طراحی شده است. پروژه طراحی شفق توسّط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح پس از فرمان رهبری ایران پس از جنگ مبنی بر خودکفایی در ساخت تسلیحات سرمایه گزاری شده و بوسیله مجتمع دانشگاهی هوایی (Aviation University Complex) که زیر مجموعه ای از دانشگاه صنعتی مالک اشتر می باشد پس از هزاران ساعت کار مداوم دانشمندان و دانشجویان ایرانی طراحی و ساخته شده است ( البته در ابتدای ساخت این جنگنده دو شرکت روسی میگ و سوخو نیز با ایران همکاری میکردند که ظهور مونیتور های دیجیتالی موجود در کاک پیت هواپیما که از جنس روسی هستند گواه بر این مدعا است ولی به دلیل افزایش فشار سیاسی ناشی از پرونده هسته ای از سوی آمریکا به روسیه این شرکتها از مشارکت در ادامه این طرح صرف نظر کردند)لازم به ذکر است که دانشگاه بزرگ صنعتی مالک اشتر که یکی از بزرگترین مراکز علمی و طراحی ایران می باشد وابسته و زیر نظر کامل وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جموری اسلامی ایران است . بسیاری از کارشناسان شفق را از حیث توانایی و نوع طراحی با طرح هواپیمای MiG-I-2000 روسیه که جنگنده ای است شکاری و رهگیر مقایسه کرده اند. البته لازم به ذکر است در طراحی شفق به ویژگی پنهانکاری (رادارگریزی) آن توجه زیادی شده، بویژه که طرح بدنه آن از حیث RCS به جنگنده اف/ای-22 رپتور ساخت آمریکا که یک جنگنده پنهانکار است نیز تا اندازه ای شباهت دارد و بدنه آن از مواد جاذب امواج رادار (Radar Absorbing Materials) ساخته شده است،که توانایی ایجاد RCS کمتر از یک متر مربع را به جنگنده میدهد در واقع می توان شفق را اولین جنگنده پنهانکار ایرانی دانست. بنا به اظهارات بعضی رسانه ها طراحی نمونه ثانویه شفق که شامل بسیاری اصلاحات و بهبود ها در قسمتهای بالها و نیز دهانه خروجی موتور و همچنین سیستم های راداری پیشرفته تر می باشد تا سال 2008 بطول خواهد انجامید. با توجه به سرمایه گذاری های بسیار بالای ایران در صنایع هوایی و موشکی خود احتمال میرود که این پرنده کمی زودتر از موعد مقرر وارد خدمت در نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی ایران شود. تسلیحات شفق دارای هفت جایگاه برای حمل تسلیحات مختلف می باشد. نوع سازه به کار رفته به شکل مناسبی اجازه حمل انواع بمب و موشکهای هوابه هوا و هوابه زمین و همچنین انواع بمب با هدایت لیزری را به این هواپیمای توانمند می دهد. که در زیر هر بال سه جایگاه و یک جایگاه نیز در زیر بدنه قرار دارد. توانایی شلیک موشک اسپاروو و ساید وایندر و نیز موشک های سری R روسی از جمله R-73 و R-77.ونیز موشکهای KH-29 و KH-31 به همراه موشک هدایت تلوزیونی ماوریک توانایی به خصوصی به این پرنده ساخت ایران در نبردهای چند منظوره میدهد . همچنین استفاده از سه نمایشگر چند کاره رنگی پیشرفته در کاکپیت آن موجب شده تا در جنگنده از نمایشگرهای آنالوگ کمتر استفاده شود . این نمایشگرها که به صورت سری و در کنار هم قرار دارند وظایفی از قبیل کنترل صفحه رادار برای رهگیری پرنده های مشکوک / مدیریت تسلیحات موجود در جنگنده / کنترل سیستم های دفاع الکترونیک برای استفاده در نبردهای الکترونیکی و نیز سیستم هدایت و کنترل شلیک انواع موشکها و بمبهای هدایت راداری و یا لیزری را به این جنگنده داده است . تجهیزات علاوه بر این در این پرنده جدید به راحتی خلبان توجه زیادی شده است به همین منظور دارای شیشه (درب کابین) بزرگتری هست و از نظر میدان دید دارای بهترین کارایی لازم در میان جنگنده های معروف دنیا است که دلیل آن هم کشیدگی بیشتر شیشه کابین خلبان به سمت جلو و نیز پهنای بیشتر ان به سمت اطراف است که بیشترین دید ممکن را در اختیار خلبان و یا خلبانان این جنگنده ساخت ایران قرار خواهد داد ، همچنین در شفق از صندلی های پرتاب شونده K-36D ساخت روسیه نیز استفاده شده است که بنابه تاکید کارشناسان امریکایی بهترین صندلی پرتاب موجود در جهان می باشد ( آمریکا با صرف یک هزینه تحقیقاتی بالا در حال ساخت یک نمونه مشابه از این صندلی پرتاب پیشرفته برای جایگزینی ان با صندلی های پرتاب اف 22 و اف 35 است ). وزن این جنگنده حدود 5 تن است که از این لحاظ یک جنگنده سبک بحساب می آید. پیشرانه این جنگنده یک و یا دو دستگاه موتور توربوجت RD-33 کلیموف روسی یعنی همان موتور بکار رفته در جنگنده MiG-29 است برخی منابع آگاه نیز از امکان استفاده از موتور های AL- 31F در این پرنده ساخت ایران خبر دادند . ( البته برخی گمانه زنی ها . بنا به گفته بعضی رسانه ها ایران برنامه هایی نیز برای تولید موتور کلیموف RD-33 و نمایشگر های تحت امتیاز روسیه در ایران دارد.) از دیگر ویژگی های بارز شفق می توان به طراحی آیرودینامیکی و سرعت فراصوتی آن که دو تا دو ونیم برابر سرعت صوت است اشاره کرد، در طراحی شفق مساحت ریشه بالها بسیار بیشتر از نوک بال است( بالهای قیفی شکل : این نوع شکل بال از پایداری نسبتا خوبی نسبت به باله های دلتا شکل در سرعت های پایین و بالا برخوردار است ) و این امر موجب می شود تا جنگنده شفق در نبرد های هوایی تن به تن (داگ فایت) بتواند به سرعت زاویه حمله را بسوی هدف تغییر دهد، همچنین به واسطه طراحی ویژه بدنه آن توانایی پیچش، غلتش و قابلیت مانور پذیری شفق تا حد زیادی افزایش یافته و آن را به جنگنده ای برای استفاده در موقعیت های خاص تبدیل کرده است. کارشناسان در مورد شفق به گمانه زنی هایی پرداخته اند از جمله اینکه جنگنده شفق از توانایی پرواز در ارتفاع پایین نیز بخوبی برخوردار است و از لحاظ اویونیک یا سیستم های الکترونیک پروازی نیز بسیار پیشرفته می باشد . از پس از سال 2000 طرحی محرمانه در دانشگاههای ایران در حال تهیه است که به موجب آن راداری پیشرفته و بروز برای این جنگنده در حال ساخت است . این رادار که در نحوه عملکرد از رادار AWG-9 تامکت الهام گرفته دارای توانایی فوق العاده و قابل قبولی در بکارگیری در انواع موقعیتهای ضروری است . اصول استفاده از طراحی مهندسی به خصوص در این جنکنده برای افزایش قابلیت پنهان کاری در این پرنده به خوبی رعایت شده است . حتی بسیاری از کارشناسان ویژگی پنهانکاری شفق را حاصل ترکیب طراحی ویژه و استفاده از مواد جاذب امواج رادار دانسته و توانایی پنهانکاری شفق را با جنگنده آمریکایی F-117 Nighthawk که جنگنده ای بسیار پیشرفته می باشد مقایسه می کنند. منابع و ماخذ: وبلاگ هواپیمایی پلین (plane.blogfa.com) به نقل از ماهنامه ایرفورس وبلاگ هوانوردی ایر (air.blogfa.com) Russian Combat Aviation News (www.aeronautics.ru) AirFleet International Magazine (www.airfleet.ru) Century China Military Information Website (www.centurychina.com) http://www.aeronautics.ru/img/img006/shafagh_iran_003.jpg http://fa.wikipedia.org/wiki/جنگنده_شفق pakistanidefenceforum.com irandefence.net centralclubs.com/viewtopic.php?t=11690

  3. هر جنگنده ای یا به طور کلی هر هواپیمایی، ویژگی یا خصوصیتی دارد که به وسیله آن برتری خود را بر رقیبانش اثبات می کند. اما جمع شدن تمام ویژگی ها و صفات مطلوب برای یک جنگنده در یک هواپیمای به خصوص، قدری مایه شگفتی است، اما واقعیت هم دارد و این مسئله در هواپیمای جنگنده ی اف-15 ایگل، رویایی حقیقی است.


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیمای F-15 مشهور به عقاب آسمان ها


    --------------------------------------------------------------------------------

    باز هم باید به سال های جنگ سرد برگردیم، چرا که بی شک در این سالها، بزرگترین تحولات در علم هوانوردی روی داد و برای تشریح این تحولات، توصیف حال و هوای آن دوران، امری اجتناب ناپذیر است. در آن دوران، پس از آشکار شدن ضعف هواپیمای اف-4 فانتوم در برابر جنگنده های جدید روسیه، هواپیمای اسطوره ای اف-14 تامکت به خدمت نیروی دریایی آمریکا در آمد، اما نیروی هوایی همچنان از فانتوم های قدیمی استفاده می کرد. بسیاری از جمله خود شرکت گرومن به نیروی هوایی به خدمت گرفتن تامکت را پیشنهاد کردند، اما چه بهتر که نیروی هوایی هیچگاه این پیشنهاد ها را نپذیرفت چرا که نتیجه آن شد که هواپیمایی نوین به نام اف-15 ایگل که مخصوصاً برای نیروی هوایی و جنگ های هوا به هوا طراحی شده بود، متولد گردید.


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیماهای F-15 در حال حمل موشک های اسپارو و در حال پرواز جمع


    --------------------------------------------------------------------------------
    به راستی F-15 چگونه جنگنده ای بود

    هواپیمایی که توسط شرکت مک دانل داگلاس طراحی شده بود، می توانست به شایستگی از عهده هر گونه جنگ هوایی برآید، خواه که این نبرد یک نبرد نزدیک یا Dog Fight یا خواه یک نبرد دور یا ماورای دید بصری یا BVR بود. شرکت مک دانل داگلاس برای طراحی اف-15، از شیوه های طراحی بال با جدید ترین متد های آیرودینامیکی بهره جست. اما با وجود این، در نخستین پروازهای این جنگنده که از 27 جولای 1972 آغاز شد، اشکالاتی همچون ناپایداری و لرزش شدید در بال ها در سرعت های نزدیک به سرعت صوت ظاهر گشت که بعداً با طراحی دوباره لبه حمله و لبه فرار بال و همچنین تغییراتی در پروفیل آن، این مشکلات نیز تا حدود زیادی برطرف گردید. اگرچه استفاده از فلز تیتانیوم که به مراتب از فولاد سبک تر و مقاوم تر است و همچنین به کاربردن دریچه های ورودی موتور متغیر، اجازه دستیابی به سرعت های بالای 2.5 ماخ را به اف-15 می داد، اما اجازه پرواز با این سرعت در حالی که هواپیما به طور کامل با تسلیحات مختلف لود شده است مشکلاتی را برای ادامه پرواز به وجود می آورد. بدین ترتیب، سرعت هواپیمای اف-15 در حالت مسلح به 1.78 ماخ محدود شده است و کامپیوتر های کنترل کننده سرعت، اجازه دستیابی به سرعت های بالاتر را به خلبان نمی دهند. طراحی هواپیمای اف-15، انقلابی در در طراحی کاکپیت هواپیماهای جنگنده نیز به شمار می آمد. این هواپیما با در اختیار گذاشتن کاکپیتی وسیع، دید بسیار عالی را برای خلبان فراهم آورده و نشان دهنده ها در بهترین وضعیت ممکن برای راحتی خلبان در جای خود قرار داده شده اند. پس از تولید 410 فروند از مدل های A و مدل آموزشی B از این هواپیمای تاکتیکی قدرتمند، مدل های C و D نیز با تغییراتی چون موتورهای نیرومندتر و رادار جدید AN/APG-70 معرفی شدند. در این میان، مدل C به محبوبترین مدل این هواپیما در بین دارندگان این جنگنده خوش ساخت تبدیل گردید. علاوه بر تغییرات مذکور، مدل C این هواپیما توانایی حمل دو مخزن سوخت اضافه در زیر هواکش موتورها را نیز دارابود که به نوبه خود، تاثیر به سزایی در افزایش برد این هواپیما در یک پرواز بدون سوخت گیری هوایی را داشتند. جالب این جاست که این هواپیما با سوخت گیری هوا به هوا می تواند مدت 15 ساعت تمام به انجام ماموریت به پردازد. اهمیت این مسئله هنگامی روشن می شود که بتوانید فشاری را که در چنین مدتی طولانی بر موتورها، سازه هواپیما و دستگاههای الکترونیکی هواپیما وارد می آید، تصور کنید. گفتنی است که اف-15، به داشتن محکم ترین بدنه جنگنده در دنیا مشهور است، چرا که بدنه ی این هواپیما در مانورهای جی شدید، می تواند تا بالای 9 جی یا 9 برابر شتاب جاذبه زمین را تحمل کند. اگر این مسئله به خوبی برایتان قابل درک نیست، باید اضافه کنیم که در این مانورها، وزن هواپیما به دلیل مقابله با شتاب جاذبه به حدود 225 تن می رسد!

    تصویر
    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیماهای اف-15 ایگل در حال پرواز در فرمیشن


    --------------------------------------------------------------------------------

    F-15 E-Strike Eagle یا اف-15 بمب افکن

    پس از موفقیت های بزرگی که اف-15 بدست آورد، کم کم از گوشه و کنار صحبت طرحی که این جنگنده موفق را تبدیل به یک بمب افکن سبک نماید شنیده می شد. در آن زمان، تنها بمب افکن سبک نیروی هوایی یعنی هواپیمای اف-111 بازنشست شده بود و می بایست هرچه سریعتر، جای خالی این بمب افکن پر می شد. در ابتدا، نیروی هوایی مخالف تبدیل اف-15 به یک بمب افکن بود، چرا که اعتقاد بر این بود که با تبدیل این جنگنده به بمب افکن، قابلیت های رزمی آن در نبردهای هوا به هوا به شدت کاهش می یابد. اما پس از پیاده ساختن این طرح، نتیجه کاملاً برعکس از آب درآمد. بله، اف-15 پتانسیل تبدیل به یک بمب افکن موفق را در حالی که هنوز هم واقعاً یک «عقاب» بود داشت.


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    F-15E یا مدل بمب افکن هواپیمای اف-15


    --------------------------------------------------------------------------------

    این مدل از اف-15، در جنگ عراق در سال 1991، نقش عمده ای را در بمباران اهداف معین شده بازی کرد. گفته می شد در آن زمان تنها دو هواپیما با آسودگی کامل به انجام عملیات بر فراز عراق می پرداختند: یکی هواپیمای F-117 که یک هواپیمای مخفی از دید رادار بود و دیگری، همین اف-15 سترایک ایگل بود که به دلیل مانور پذیری و چالاکی بی حد و مرزش، به راحتی می توانست پس از انجام عملیات، منطقه نبرد را ترک کرده و بدون هیچ آسیبی به پایگاه بازگردد. فیلم های واقعی که از نبرد این هواپیما در زمان جنگ عراق تهیه شده است، مو را بر اندام راست می کند. اما این در حالی است که خلبانان این هواپیما، اظهار کرده اند که عملیاتشان را با آسایش کامل انجام داده اند.


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیمای اف-15 ایگل در حال لندینگ یا فرود


    --------------------------------------------------------------------------------

    F-15 با چه تسلیحاتی تجهیز شده است

    هواپیمای اف-15 ایگل، همانند هواپیماهای قبلی نیروی هوایی، می تواند موشک های سایدویندر AIM-9 که یک موشک حرارت یاب است و همچنین موشک راداری اسپارو AIM-7 را حمل نماید، اما علاوه بر این موشک های همیشه در صحنه، موشک بسیار خطرناک و کشنده آمرام AIM-120 که یک موشک «شلیک کن، فراموش کن» است، می تواند روی هواپیمای اف-15 نصب شده و به راحتی سلطه آسمان پهناور را به «عقاب» واگذار نماید. چرا که حمل ترکیبی از این موشک ها به وسیله شاهین تیز پروازی چون F-15 دیگر جایی برای دیگر هواپیماها در آسمان باقی نمی گذارد.



    سابقه نبردهای F-15 Eagle

    1- اسرائیل، 1979: سرنگونی پنج فروند میگ سوریه

    2- اسرائیل، 1981: حمله به راکتور هسته ای اوسیراک عراق

    3- اسرائیل، 1982: حمله به لبنان توسط اسرائیل

    4- عربستان سعودی، 1984: سرنگونی دو فروند فانتوم ایرانی به وسیله اف-15 های عربستان

    5- اسرائیل، 1985: عملیات حمله اسرائیل به تونس

    6- نیروی هوایی آمریکا، نیروی هوایی عربستان، 1991: شرکت در عملیات جنگ عراق

    7- نیروی هوایی آمریکا، 1991: عملیات Northern & Southern Watch در جنگ عراق

    8- نیروی هوایی آمریکا، 1995: عملیات در بوسنی و هرزگوین

    9- نیروی هوایی آمریکا، 1998: عملیات روباه صحرا در عراق

    10- نیروی هوایی آمریکا، 1999: عملیات در کوزوو به وسیله نیروهای متحد

    11- نیروی هوایی آمریکا، 2001: عملیات جنگ افغانستان

    12- نیروی هوایی آمریکا، 2003: عملیات آزادی عراق


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیماهای اف-15 در حال پرواز در کوهستان


    --------------------------------------------------------------------------------

    مدل های مختلف F-15 Eagle

    اولین نمونه ی هواپیمای اف-15 با نام F-15A به عنوان اولین نمونه این هواپیما به تعداد 355 فروند تولید گردید. مدل دو نفره یا مدل آموزشی این جنگنده با نام F-15B یا TF-15 به تعداد 57 فروند برای مقاصد آموزشی ساخته شد. مدل جدید این جنگنده یا سیستم های اویونیکی و موتورهای پیشرفته تر، با نام F-15C با برد بیشتر به تعداد 408 فروند توسط شرکت مکدانل داگلاس به تولید رسید. همچنین از همین مدل، مدلی آموزشی نیز با نام F-15D به تعداد 61 فروند طراحی و ساخته شد. مدل بعدی این هواپیما، مدل مشهور F-15E بود که همانطوری که گفته شد، دارای قابلیتهای چشمگیر هوا به زمین و توانایی بسیار در هدف قرار دادن اهداف زمینی بود. از هواپیمای اف-15، مدل های صادراتی نیز تولید گردید که از جمله ی آن ها می توان به اف-15 اسرائیلی، اف-15 های عربستان صعودی و اف-15 های ژاپن اشاره کرد که البته هواپیماهای ایگل ژاپن با کد J شناخته می شوند. همچنین، به تازگی، کره جنوبی نیز سفارش این هواپیما را به دولت آمریکا تسلیم کرده است که قرار است اف-15 های تحویلی به کره جنوبی، مدل K نامیده شوند. در سال های اخیر، برنامه هایی نیز برای تولید نمونه ای از اف-15 با کد PDF برای ایفای نقش هواپیمای F-22 با هزینه کمتر در نظر بود که سرانجام لغو شد.


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هواپیمای F-15E در حال حمل بمب های مختلف


    --------------------------------------------------------------------------------

    هواپیمای اف-15 با آنکه بیش از 30 سال از حضورش در نیروی هوایی آمریکا و چندی از کشورهای دیگر می گذرد، اما بازهم جوان، نیرومند، سرحال و جنگنده می نماید. احتمال فراوان می رود که مدل های ابتدایی این جنگنده تا سال 2010 از خدمت بازنشسته شوند و مدل های جدیدتر نیز، پس از تکمیل حضور هواپیمای پیشرفته F-22، از خدمت نیروی هوایی ایالات متحده خارج شوند.

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------

    منبع : http://air.blogfa.com

  4. تصویر
    یک فروند هلیکوپتر Ch-47C با شماره سریال 5-4059 (متعلق به هوانیروزشاهنشاهی )که در رژه ای در تابستان سال 1976 در اصفهان شرکت کرده است




    --------------------------------------------------------------------------------


    بر اساس توافق مهمی که بین شرکت امریکایی بوئینگ و شرکت ایتالیایی Elicotteri meridionali صورت پذیرفت نیرویی هوایی 20 فروند از این هلیکوپتر را که شرکت ایتالیایی برایش ساخته بود در سال 1971 تحویل گرفت .

    شرکت ایتالیایی Elicotteri meridionali در آگوست سال 1976 در شهری به نام Frosinone واقع در جنوب شرقی رم تاسیس گردید . نخستین گروه 20 فروندی از بالگردهای نیروی هوایی ایران با شماره سریالهای 4-200 تا 4-209 و 5-300 تا5-309 بود . پیش از تحویل این بالگردها به ایران شرکت بوئینگ نمونه هایی از این بالگرد را برای آزمایش در آب و هوا کویری و ارتفاعات به ایران فرستاده بود . برخی منابع بر این عقیده هستند که شش یا هشت فروند نخستین بالگردهای شینوک ایران ساخت بوئینگ بوده است که توسط منبع معتبری تایید نشده است.

    هوانیروز هفتاد فروند از این هلیکوپتر را در سالهای میان 1972 تا 1976 تحویل گرفت . شماره سریال این بالگردها 5-4050 تا 5-4119 بود ، البته ایران قراردادی برای تحویل 50 فروند دیگر از این هلیکوپترها با شرکت Elicotteri Meridionali منعقد کرد که متاسفانه لغو گردید . هرچند ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شرکت Augusta در سال 1987 حداقل 11 فروند از این هلیکوپتر را با شماره سریال نامعلوم به کشورمان تحویل داد .



    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    عکس بالا یک هلیکوپتر Ch-47C با شماره سریال 5-382 ( متعلق به نیروی هوایی سلطنتی ) در سال 1977 در فرودگاه مهرآباد تهران



    --------------------------------------------------------------------------------

    پس از انقلاب اسلامی سیستم سریال بندی هواپیماها به یک - و چهار عدد تغییر یافت که سریال بندی کنونی انها نامعلوم است . همچنین برای سریال بندی هواپیماهای نظامی از هیچ ترتیب یا استانداری تبعیت نشده است و از این رو تشخیص شماره سریالها تقریبا غیر ممکن است ( به خاطر دسترسی نداشتن افراد خارج از برنامه ها ویا نیروهای مطمئن ). زیر این شماره سریالها همیشه عددی داخل یه دایره وجود دارد که به نظر میرسد نشان دهنده شماره پایگاه عملیاتی بالگرد و یا هواپیماهاست.

    بر اساس اطلاعاتی از منابع نامشخص ، شرکت پشتیبانی و نوسازی بالگردهای ایران (پنها) با مجموعه ای زنجیره ای و بسیار گسترده و مجهز (در 16 مکان ) بطور کامل تمام مدلهای بالگردهای نظامی ایران را اورهال کرده و برخی قطعات آن را به روش مهندسی معکوس ساخته که این شامل chinook هم میشود.

    منابع اذعان دارند که در دسامبر 2001 نیروی هوایی دارای 14 فروند هلیکوپتر شینوک عملیاتی بوده است که از این میان 5 فروند از بالگردهای زمان جنگ بوده اند که بطور کامل بازسازی شده بودند . شش فروند از این هلیکوپتر ها به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده شد . هوانیروز نیز دارای 45 فروند بالگرد شینوک عملیاتی در شرایط بسیار خوب بوده است.



    --------------------------------------------------------------------------------



    پایگاههای عملیاتی بالگرد شینوک در سال 2000 :

    تهران - پایگاه شکاری مهرآباد - پایگاه هوایی یکم تاکتیکی (TAB-1 )-پس از بکارگیری گسترده در جنگ طولانی هشت ساله تمامی بالگردهای شینوک ساخت آگوستا در پنها بازسازی کامل گردید و به سرویس بازگشت . این تعمیرات شامل تعمیرات اساسی و بالانس کردن Rotor Blade های اصلی بالگرد و همچنین ساخت ابزارهای مربوطه .

    تهران - دوشان تپه-ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش که شامل بسیاری از قطعات با ارزش در انبارهای بزرگ خود می باشد .

    تبریز- پایگاه شکاری تبریز - پایگاه دوم تاکتیکی (TAB-2 )ستاد فرماندهی بالگردی در منطقه شمال کشور و همچنین پشتیبانی لجستیک پهپادها .


    همدان - پایگاه شکاری شهید نوژه - پایگاه سوم تاکتیکی (TAB-3 )این پایگاه شامل تاسیساتی برای اورهال بالگرد میباشد .

    کرمانشاه- پایگاه تاکتیکی پنجم(TAB-5 )این پایگاه بزرگترین پایگاه بالگرد ایران میباشد که 300 گونه مختلف بالگرد را در خود جای میدهد و شامل تاسیسات تعمیراتی و همچنین بازسازی و اورهال بالگرد و پهپاد میباشد .

    شیراز - پایگاه شکاری شهید عباس دوران - پایگاه هفتم تاکتیکی (TAB-7 )شامل تاسیسات آموزشی هوافضایی ، تونل باد و همچنین طراحی سیستمهای الکترونیکی و اوینیکی .

    اصفهان- پایگاه شکاری شهید عباس دوران - پایگاه هشتم تاکتیکی (TAB- 8 )این پایگاه که به Helo-City مشهور است ستاد فرماندهی بالگردهای ایران است . دراین شهر(شاهین شهر) تاسیسات بسیار گسترده ای توسط شرکت Bell_Textron بنا نهاده شده است که توسط شرکت اوکراینی آنتونف برای ساخت هواپیمای IRAN-140 و همچنین تعمیر موتور بالگردها مورد استفاده قرار میگیرد.

    بندرعباس- پایگاه نهم تاکتیکی (TAB-9 )که پایگاهی مشترک بین هوانیروز و هوادریا ست و دارای تاسیسات تعمیراتی و آزمایشی است .همچنین این پایگاه مقر فرماندهی منطقه جنوب نیز می باشد.

    چابهار- پایگاه دهم تاکتیکی(TAB-10 ) پایگاهی از مواد مرکب که توسط ایالات متحده بعنوان پایگاهی سه منظوره ساخته شده بود که شامل بالگردهای هوانیروز نیز می شود .

    امیدیه- پایگاه یازدهم تاکتیکی (TAb-11 )آقاجاری - این پایگاه که در طول جنگ با عراق تکمیل گردید بزرگترین دستاورد مهندسی و تاسیساتی وزارت دفاع ایران است . این پایگاه شامل سه مرکز آموزشی تخصصی ، دو موسسه پژوهشی تکنیکی ، یک مرکز پژوهش فیزیک ، دو مرکز پژوهش بازسازی ، لابراتوارهای توسعه اوینیک رادار موشکها ، مراکز آزمایش و تاسیسات ساخت و توسعه تسلیحات بالگرد است.

    مسجد سلیمان - پایگاه دوازدهم تاکتیکی(TAB-12 )این پایگاه نوین ترین پایگاه ساخته شده ایران میباشد و در طول جنگ ساخته شده است و میتواند تا 200 فروند هواپیما و تعداد زیادی بالگرد تهاجمی / ترابری را در خود جای دهد .

    مشهد- نزدیک ترین پایگاه به افغانستان می باشد که در آمادگی برای جنگی که نزدیک بود با طالبان رخ دهد توسعه یافت و مرکز فرماندهی منطقه شرق بالگردها می باشد و دارای تاسیسات تعمیرات و اورهال بالگرد نیز میباشد .



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر
    --------------------------------------------------------------------------------


    ایران در طول جنگ با عراق حداقل هشت فروند بالگرد شینوک خود را ازدست داده است . در یک روز بسیار بد در 15 جولای 1983 یک فروند هواپیمای Mirage F-1 عراقی سه فروند بالگرد شینوک را که در ارتفاع پایین برای رساندن نیرو به خط مقدم در حال پرواز بود را هدف قرار داد .



    --------------------------------------------------------------------------------

    تصویر
    در عکس بالگرد شینوک با شماره سریال 5-4001 را مشاهده میکنید که رزمندگان ایرانی را در حوالی مرزهای عراق در سال 1986 پیاده می کند



    --------------------------------------------------------------------------------

    حدود 21جولای 1978 چهار فروند از شینوکهای ایران 15 تا 20 کیلومتر وارد فضای شوروی در ترکمنستان می شوند .این بالگردها نخست توط یک MiG-23M به خلبانی A.V. Dem'janov رهگیری میشوند که وی این بالگردها را با بالگردهای شوروی اشتباه میگیرد ولی این بالگردها کمی پس از ساعتی از ماجرا بوسیله یک فروند MiG-23M دیگر به خلبانی V.I. Shkinder رهگیری می شود و وی بلافاصله دو فروند موشک (R-60 (AA-8 Aphid به سوی یکی از بالگردها شلیک می کند و تمام هشت سرنشین این بالگرد کشته میشوند ، وی سپس با شلیگ توپ 23 میلیمتری GSh-23L خود بالگرد دوم را مجبور به فرود در نزدیکی Gjaurs می کند . چهار سرنشین این بالگرد زنده میماند ولی بوسیله مرزبانان شوروی دستگیر می شوند . دوفروند شینوک دیگر نیز به سرعت به سمت فضای ایران فرار می کنند . مدت کوتاهی پس از این ماجرا شوروی به ایران اجازه میدهد تا شینوک (5-4092 )صدمه دیده را تعمیر کرده و چهار سرنشین آنرا نیز به ایران بازمی گرداند .



    --------------------------------------------------------------------------------

    تصویر
    عکس بالا که در سالهای1997- ۱۹۹۸ گرفته شده است از آخرین بالگردهای تحویلی به ایران میباشد (5-3302) . با اصلاحاتی که در ظاهر آن شده میتوان آن را با سالهای اولیه تحویل به ایران مقایسه کرد .Balde های ساخته شده در داخل ، توری محافظ در ورودی موتورها برای جلوگیری از ورود اشیاء اضافی به داخل موتورها و آرم نیروی هوایی در بین پنجره ها



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر
    انتقال یک فروند هواپیمای C-47D Dakota از مهرآباد به دوشان تپه برای قرارگیری در موزه هوایی که هیچگاه به روی عموم باز نشد . توجه کنید که Rudder و بال این هواپیما جدا شده و دوdrag chutes که برای حفظ تعادل این هواپیما در طول Sling آن میباشد.



    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    فضای داخلی شینوک


    --------------------------------------------------------------------------------
    تصویر
    هلیکوپتر شینوک با شماره سریال 4-201 در زمان پیش از انقلاب.



    --------------------------------------------------------------------------------

    هلیکوپتر شینوک با شماره سریال 4-201 در زمان پیش از انقلاب.



    --------------------------------------------------------------------------------

    تصویر
    هلیکوپتر شینوک با شماره سریال 5-4061 در زمان پیش از انقلاب.



    --------------------------------------------------------------------------------

    تصویر
    در یازدهم فوریه 2004 که جشنهای بیست و پنجمین سال پیروزی انقلاب در سراسر کشور جشن گرفته شد که مراسم اصلی در میدان آزادی تهران با حضور صد هزار نفر برگزار گردید.در طول مراسم چندین فروند بالگرد از نیروهای مختلف به پرواز درآمدند...

    منبع:helicopter.blogfa
    • Like 1

  5. تصویر
    هم اکنون نسل جدیدی از موشکهای هوا به هوای بسیار دوربرد، میان برد و کوتاه برد در روسیه در حال تکمیل و توسعه می باشند. پیشرفته ترین آنها، موشکهای دوربرد R-37 و میان برد R-77 می باشند که چندین سال است آزمایشات پروازی و پرتابی گوناگونی روی آنها صورت می گیرد.

    پرواز میگ31 با چهار موشک R-37
    تصویر
    موشک دوربرد R-37 را باید ادامه توسعه تکنولوژی بسیار پیشرفته ی موشک R-33 (آموس) به حساب آورد.
    قرار بود که نوع پیشرفته ی MiG-31M و MiG-31BM تا شش فروند موشک R-37 را به عنوان جنگ افزار اصلی خود حمل نمایند.

    موشک R-37 نصب شده زیر بدنهء MiG-31M
    تصویر
    تصویر
    با این وجود مقامات عالی رتبهء نیروی هوایی روسیه ادعا می کنند که R-37 به تدریج و با بهسازی رادار جنگنده های روسی با مدلهای جدید زاسلون، از MiG-31 گرفته تا Su-27M ، MiG-29SMT و S-37 (برکوت) تبدیل به موشک اصلی هوا به هوای این جنگنده ها خواهد شد.
    همچنین ادعا می شود که برد موشک R-37 به گونه ای استثنایی زیاد است و به حدود 400 کیلومتر می رسد. در جریان آزمونهای پروازی میگ31، این موشک توانسته به هدفی در فاصله ی 300 کیلومتری اصابت کند!

    برنامه ی R-37 از اوائل دههء 1980 آغاز شد و نخستین آزمایشات شلیک آن در سال 1989 در کوبینکا انجام گرفت.
    پیشتر در سال 1978 دفتر طراحی ویمپل، کار روی موشکی ضدماهواره را برای نصب روی جنگنده ی MIG-31B آغاز کرده بود.
    آزمایش نخستین 2 فروند از نمونه های اولیه ی MiG-31B در 1986 انجام شد. ولی اطلاعات چنین موشکی تاکنون محرمانه باقی مانده است.

    برخی مشخصات موجود:
    ماموریت: اهداف بسیار دور (عمدتن جهت هدفگیری آواکس)
    دفتر طراحی: ویمپل (Vimpel)
    اولین نمونهء ساخته شده: 1987
    طول: 2/4 متر
    قطر: 38 سانتی متر
    طول بالچه ها: 70 سانتی متر
    وزن موشک: 600 کیلومتر
    وزن سرجنگی: 60 کیلوگرم
    محدوده ء عمل: از ارتفاع 3 متری تا ارتفاع 30000 متری
    برد موثر: 300 کیلومتر
    حداکثر سرعت: 6 ماخ
    هدایت: راداری فعال
    حمل کننده ها تاکنون: MIG-31M / BM و Su-35 و Su-37 و S-37 (برکوت)
    منبع:Centralclubs.com


  6. موشك هوا به هواي ميان برد R-27 يكي از تسليحات اصلي جنگنده‏ي ميگ-29 به شمار مي‎‏رود. اين موشك در سازمان ناتو با نام AA-10 يا «آلامو» شناخته مي‏شود.
    موشك R-27R يكي از گونه‏هاي R-27 است كه از نظر مشخصات فني، بسيار به نمونه‏ي آمريكايي خود يعني AIM-7M (اسپارو) شباهت داشته و برابري مي‏كند، هرچند كه در بسياري موارد (مانند برد بيشتر و سرجنگي قوي‏تر)، از نمونه‏ي آمريكايي خود برتر مي‏باشد. پس از اتحاد آلمان، ميگهاي29 (آلمان‏شرقي) و تسليحات مربوط به آنها در اختيار لوفت‏وافه (نيروي هوايي آلمان‏غربي) قرار گرفت. پس از اين بود كه تسليحات ميگ29 و مشخصات رادار آن در اختيار ناتو قرار گرفت.
    (در هدفیابهای نیمه فعال راداری موشک اسپارو، رادار هواپیمای شلیک کننده ی موشک، باید تا زمان اصابت موشک شلیک شده به سمت هدف، روی هدف، قفل بماند و به همین دلیل، در طول این مدت، جنگنده دچار فلج تاکتیکی می شود و نمی تواند با اهداف دیگر هوایی درگیر شود. این مشکلی بود که برای جنگنده های F-4J در جنگ ویتنام هنگام شلیک موشک اسپارو پیش آمد و تعدادی از این هواپیماها به جهت قفل ماندن رادارشان بر روی هدف، خود طعمه ی میگهای ویتنامی شدند)
    تصویر
    نوع طراحي R-27 به گونه‏اي است كه از قطعات و بخش‏هاي مجزا ساخته شده است كه بر اين پايه، گونه‏هاي مختلفي از موشكهاي هوا به هواي روسي طراحي و توسعه يافته‏اند. در اتحاد شوروي، موشكهاي بسياري بر پايه‏ي اين موشك طراحي و ساخته شدند كه از هدفيابي حرارت موتور هواپيماها (Infrared Homing) يا هدفيابي نيمه فعال راداري (Semi-Active Radar Homing) يا هدفيابي تمام راداري (Active Radar Homing) بهره مي‏بردند.
    تصویر
    مدل ALAMO-C یا R-27AE بردي حدود 130 كيلومتر دارد در حالي كه گونه‏هاي ديگر اين موشك، بردي بين 70 تا 170 كيلومتر دارند. مدل AE و گونه دریاپایه ی آن یعنی EM (نوعی که بر علیه اهدافی که در سطح دریا پرواز می کنند) از آشیانه یاب فعال راداری بهره می گیرند. همچنین مدل R-27P موشکی است ضد رادار و بر علیه رادارهای پرنده مانند آواکس به کار می رود و مسیر خود را از طریق امواج رادار آواکس به دقت پیدا می کند.

    R-27 به طور استاندارد، موشكي ميان برد و نيازمند به هدايت اولیه از سوي رادار هواپيماي شليك كننده دارد كه حدس زده مي‏شود به سال 1985 به خدمت در آمده و بر روي جنگنده های نسل چهارم نظیر ميگهاي29 و سوخوهاي27 (كه آن زمان جنگنده‏هاي تراز اول اتحاد شوروي بودند) نصب شده است.
    R-27 مي‏تواند در نبردهاي نزديك و سنگين هوايي يا نبردهاي دوربرد هوايي كه هواپيماي دشمن ديده نمي‏شود به كار رود. این موشک می تواند اهدافی را که از جهت های مختلف هوایی می آیند یا اهدافی را که در نزدیکی سطح زمین یا سطح دریا پرواز می کنند در هر شرایط آب و هوایی، ساقط کند. همچنین می تواند بر ضد پرنده های بدون سرنشین یا موشکهای کروز به کار رود.
    R-27R از جستجوگر (هدفیاب) نیمه فعال راداری بهره می گیرد. R-27R همچنین از یک رادار داخلی، یک فیوز مجاورتی و یک فیوز ضربه ای استفاده کرده و سرجنگی موشک، ضدصاعقه طراحی شده است.

    سیستم هدایت موشک تا رسیدن به هدف، در دو مرحله انجام می شود:
    1- هدایت و اصلاح مسیر در ابتدای مسیر پروازی موشک
    2- هدایت نهایی (هدفیابی دقیق یا Homing)

    البته هدایت موشک زمانی امکان پذیر می شود که هدف مورد نظر در برد رادار جنگنده قرار گرفته و رادار بتواند بر روی آن قفل شود. موشک به نحوی هدایت می شود که بهترین مسیر را جهت رسیدن به هدف و انجام مرحله آشیانه یابی دقیق و سپس انفجار فیوز مجاورتی، انجام دهد.
    این موشک همچنین قادر است هدف خود را از دود و حرارت فرعی ایجاد شده جهت انحرافش تشخیص داده و همچنین هنگامی که از برد رادار جنگنده ی شلیک کننده نیز خارج می شود به حرکت در مسیر صحیح خود ادامه دهد. همچنین می تواند به اهدافی که در ارتفاع خیلی کم و خارج از زاویه ی دید پرواز می کنند اصابت کند.
    این موشک یک کانارد (بالچه جلویی موشک) با طراحی آیرودینامیک، به همراه بالچه هایی آیرودینامیکی صلیب شکل در مرکز موشک دارد.
    تصویر
    سطوح کنترلی پروانه ای شکل به موشک این قدرت را می دهند که جهت حرکتش سمت چپ یا راست منحرف شود یا به سمت بالا و پائین به خوبی مانور نماید ضمن اینکه به پایداری موشک در حین این چرخشها کمک می نمایند.
    هر کدام از 4 سطح کنترلی نصب شده روی موشک، به یک پمپ هیدورلیکی مجهز هستند که این پمپ از روغن موجود در مخزن موشک برای تامین فشار هیدرولیکی مورد نیاز حرکت بالچه های کنترلی، نیروی مورد نیاز را فراهم می آورد. سطوح کنترلی درست بالای این سیستم هیدرولیک نصب شده اند و هنگامی که هدفیابی نهایی در دستور کار موشک شلیک شده قرار می گیرد، این سطوح توسط پمپ هیدرولیکی تغییر مسیر صحیح را به طوری که تعادل موشک برهم نخورد انجام می دهند.

    مشخصات
    سازنده: ویمپل (Vympel)
    سال ساخت اولین نمونه: 1982
    برد:
    مدل R-27R = بین 2 تا 80 کیلومتر
    مدل R-27T = بین 1 تا70 کیلومتر
    مدل R-27AE و R-27EM = بین 1 تا 130 کیلومتر
    مدل R-27TE = بین 1 تا 120 کیلومتر
    مدل R-27P = بین 1 تا 170 کیلومتر (ضد رادار پرنده)

    محدوده ارتفاع عمل: بین 20 متر تا 27 کیلومتر

    سرعت: 4 ماخ
    نیروی محرکه: راکت تک مرحله ای با سوخت جامد

    هدایت پذیری:
    نیمه فعال راداری؛ مدلهای: R27R و R-27E
    حرارت یاب؛ مدلهای: R-27T و R-27TE

    سرجنگی: 39 کیلوگرم TNT

    وزن:
    R-27R = حدود 253 کیلوگرم
    R-27T = حدود 254 کیلوگرم
    R-27AE = حدود 350 کیلوگرم
    R-27TE = حدود 343 کیلوگرم

    طول: 7/3 متر
    قطر: 230 میلی متر
    فاصله ی دو سر بالچه ها: 77 سانتی متر

    استاندارد استفاده در جنگنده های:
    سوخوی27، سوخوی30، سوخوی33، سوخوی35، سوخوی37، میگ29 و یاک141

    منبع:Centralclubs.com


  7. تصویر
    موشک هوا به هواي R-73 ساخت «ويمپل» که در سازمان ناتو با نام AA-11 Archer شناخته مي شود، توسط «دفتر طراحي کارخانجات ماشين سازي ويمپل» طراحي و ساخته شده است. اين موشک، پيشرفته ترين موشک بردکوتاه هوا به هواي ساخت روسيه مي باشد. اين موشک، عمومن به عنوان ترسناک ترين سلاح در نبردهاي نزديک هوايي (داگ فايت) معرفي مي شود.
    دفتر طراحي کارخانجات ماشين سازي ويمپل: Vympel machine Building Design Bureau

    طراحي
    R-73 به منظور جايگزيني مدلي قديمي R-60 (نام ناتو: AA-8 Aphid) به عنوان سلاحي جهت فواصل نزديک، براي هواپيماهاي جنگي اتحاد شوروي، طراحي و ساخته شد. کار طراحي اين موشک به سال 1973 باز مي گردد و اولين سري اين موشکها، به سال 1985 وارد خدمت در نيروي هوايي اتحاد شوروي شدند.
    R-73 داراي هدايتگر حساس به مادون قرمز يا حرارت، خنک کننده سنسور جستجوگر با قابليت مهم «زاويهء بسته» مي باشد: يعني جستجوگر موشک مي تواند اهدافي را که در 60 درجه نسبت به محور طولي موشک، قرار دارند، تشخيص دهد و ببيند.
    اين موشک همچنين مي تواند با سايت نشانه روي تعبيه شده در کلاه خلبان (HMS) يکپارچه شود و بدين طريق، خلبان تنها با نگاه به سمت اهداف روبه رو و بدون نياز به منحرف ساختن سايت نشانه روي اصلي هواپيما، آنها را مورد اصابت قرار دهد.
    حداقل فاصلهء مورد نياز جهت شليک اين موشک، در حدود 300 متر و حداکثر فاصلهء آئروديناميکي (فاصله اي که موشک در هوا و با انجام مانور به سمت هدف طي مي کند) حدود 30 کيلومتر مي باشد.
    HMS مخفف Helmet-Mounted Sight
    تصویر
    R-73 بالاتر از AIM-9M
    R-73 مانورپذيرترين موشک در بين موشکهاي مشابه مي باشد و اغلب کارشناسان بر اين اعتقادند که در قياس با موشک آمريکايي AIM-9M Sidewinder، در مرتبهء بسيار بالاتري قرار مي گيرد. موشک AIM-9M جايگزين موشکهاي AIM-132 ASRAAM و IRIS-T شد و به زودي نوع پيشرفته اي به نام AIM-9X وارد خدمت خواهد شد.

    R-73M يا R-74EM
    از سال 1994 تاکنون، موشک R-73 مورد بهبودسازي قرار گرفته که ماحصل آن، سطح استاندارد R-74EM شده است که در اصل همان موشک R-73M مي باشد. اين موشک، به سال 1997 در کشورهاي CIS (مشترک المنافع يا جمهوري هاي استقلال يافتهء شوروي) وارد خدمت شد. R-74EM برد بيشتري پيدا کرده است و جستجوگر آن، مي تواند اهدافي فراتر از 60 درجه را شناسايي کرده و ببيند؛ ضمن اينکه سيستم «ضد ضدعمل الکترونيک» (ECCM) آن نيز بهبود يافته است.
    CIS مخفف Commonwealth of Independent States
    ECCM مخفف Electronic Counter-Counter Measures

    اين موشک، سلاحي است که در هواپيماها و هليکوپترهاي زير، مي تواند نصب شده و مورد استفاده قرار گيرد:
    MiG-21/23/29
    Su-24/25/27/35
    Mil Mi-24/28
    Kamov Ka-50

    اطلاعات اوليه و مشخصات عمومي
    عملکرد: موشک برد کوتاه هوا به هوا
    سازنده: ويمپل
    موتور: راکت سوخت جامد
    وزن: 105 کيلوگرم (231 پاوند)
    طول: 2.9 متر (9 فوت و 6 اينچ)
    قطر: 170 ميلي متر (6.7 اينچ)
    طول دو سر بالچه ها: 510 ميلي متر (20 اينچ)
    سرعت: 2.5 ماخ
    برد: 30 کيلومتر (18.75 مايل)
    سرجنگي: 7.4 کيلوگرم (16.3 پاوند)
    هدايت: هدفياب مادون قرمز
    منبع:Centralclubs.com


  8.  

    بسمه تعالی 

    تصویر

     

    سوخوی30 ام (Su-30M) یک جنگنده چندمنظوره ی دونفره است که به طور کامل با جنگنده ی لاکهید مارتین F-15E ایالات متحده برابری می کند. مدل MK نوع ویژه ی صادراتی این جنگنده است. سوخوی30 یک مدل توسعه یافته از خانواده ی جنگنده های موفق سوخوی27 (فلانکر) است که توسط دفتر طراحی سوخو در مسکو به انجام رسیده و به وسیله ی شرکت ایرکوت (IRKUT) تولید شده است.
    در این جنگنده از ادوات آویونیک و سیستم های ناوبری مشابه استفاده شده در سوخوی37 جهت ایجاد برتری هوایی و مانورپذیری بالا استفاده شده است. این جنگنده به موشکهای هوا به زمین بسیار دقیق مجهز شده است که یک مدل از این موشکها بردی برابر 120 کیلومتر دارد!
    نیروی هوایی هندوستان 40 فروند از این جنگنده را در سال 1996 سفارش داد سپس 10 فروند دیگر را نیز به سال 1998 بر آن افزود. به سال 2006 ، 18 فروند SU-30K به سطح تکنولوژیکی مدل MKI ارتقا داده شدند. اولین 10 فروند نمونه ی آماده شده ی از مدل MKI مجهز به سیستم تغییر بردار رانش (یعنی خروجی متغیر موتورها) و رادار بهبود یافته در سپتامبر 2002 آماده گشتند ولی مرحله نهایی تکامل این جنگنده تا سال 2004 به طول انجامید.
    صنایع هوای فضای هندوستان (HAL) پس از اطمینان از کیفیت بی نظیر این جنگنده، قراردادی را با روسیه برای تولید (مونتاژ) 140 فروند از این هواپیما تحت نظارت شرکت سوخو در هندوستان بین سالهای 2003 تا 2017 به امضاء رساند. اولین نمونه ی مونتاژ شده در هندوستان در نوامبر 2004 به نیروی هوایی هند تحویل گشت.
    تعداد 38 فروند SU-30MKK و 24 فروند مدل ناونشین SU-30MK2 که قابلیت تغییر بردار رانش ندارند، هم اکنون در نیروی هوایی چین مشغول خدمت می باشند.
    در سال 2003 مالزی سفارش 18 فروند SU-30MKM را به روسیه داد که قرار است بین سالهای 2006 تا 2007 تحویل داده شوند. این در حالی است که کشور مالزی پیشتر جنگنده های F/A-18C از ایالات متحده دریافت کرده بود و پس از قیاس، جنگنده ی سوخوی30 را بسیار بالاتر تشخیص داد.

    کابین خلبان
    کابین خلبان دو نفره است. سیستم های آویونیک سوخوهای مخصوص نیروی هوایی هند (SU-30MKI) توسط شرکت RPKB ساخته شده اند. (Ramenskoye Design Bureau)


    تصویر

     

    نمایشگرهای LCD درون کابین ساخت شرکت تالس (Thales) (همان سکستانت فرانسه= Sextant Avionique) هستند که شامل 7 نمایشگر LCD رنگی و یک نمایشگر سربالا (Head Up Display) مدل VEH3000 می باشند. شش نمایشگر 127 در 127 میلی متری و یک نمایشگر 152 در 152 میلی متر است. SU-30MKI همچنین یک مکان یاب جهانی با دقت بسیار بالا ساخت شرکت ساژم (SAGEM) فرانسه و یک مکان یاب لیزری دارد. در کابین عقب نیز، یک صفحه ی نمایش تک رنگ بزرگ جهت هدایت موشکهای هوا به زمین تعبیه شده است.
     

    ZHUK-27
    تصویر


    SU-30M یا با رادار بسیار قدرتمند N010 ZHUK-27 ساخت فازاترون مجهز می شود یا از رادار پالس – داپلر NIIP N011M بهره می برد.
    در مدل SU-30MKI از رادار N011M استفاده شده است که می تواند همزمان تا 15 هدف هوایی را رهگیری کند. همچنین سنسورهایی برای کنترل فضای پشت هواپیما تعبیه شده و اطلاعات آن در صفحه ی رادار منعکس می شود.

    تسلیحات
    این جنگنده به توپ بسیار قدرتمند 30 میلی متری GSH-301 با 150 تیر فشنگ مجهز شده است.در این جنگنده 12 مکان حمل تسلیحات پیش بینی شده است که می تواند تا میزان 8000 کیلوگرم مهمات را به همراه غلافهای هدایت لیزری و سیستم منحرف کننده ی موشکهای ضدهوایی حمل کند.

    موشکهای هوا به هوا
    SU-30M همانند مدل SU-30 می تواند هم زمان دو هدف هوایی را رهگیری کند. این جنگنده حداکثر تا 6 موشک هوا به هوای میان برد از نوع R-27RE (این موشک در ناتو به نام َAA-10C یا ALAMO-C شناخته می شود) می تواند حمل کند.همچین موشکهای R27TE (نام ناتو = AA-10D یا ALAMO-D) و موشکهای ویمپل RVV-AE (نام ناتو = AA-12 ADDER) نیز از جمله ی تسلیحات است.



    AA-12
    تصویر
    R-27
    تصویر

     


    در یک ماموریت رهگیری هوایی به طور معمول از دو موشک میان برد AA-10D و شش موشک بردکوتاه حرارت یاب از نوع ویمپل R-73E (نام ناتو = AA-11 یا ARCHER) استفاده می شود.

    موشکهای هوا به زمین
    این جنگنده یک سیستم با صفحه ی نمایش بزرگ هدایت موشکی دارد.
    موشکهای هوا به زمین شامل چهار موشک ضدرادار، شش موشک بسیار دقیق هدایت لیزری یا شش موشک بردکوتاه هدایت تلویزیونی می شوند.
    این هواپیما همچنین دارای جایگاه مخصوص پرتاب موشک دوربرد 120 کیلومتری نیز می باشد. برای پرتاب به سوی اهداف دور از موشکهای KH-29 (نام دیگر: AS-14) استفاده می شود که برای این مسافتهای دور همزمان از دو صفحه ی نمایش هدایتی استفاده می شود. این موشک بسیار قدرتمند دارای سرجنگی 317 کیلوگرمی می باشد.

    از دیگر موشکهای دوربرد می توان به موشک KH-31A (نام دیگر: AS-17 یا Krypton) و موشک KH-59M (نام دیگر: AS-18 یا Kazoo) اشاره کرد.
     

    جنگنده ی سوخوی30 چینی هنگام شلیک موشک KH-31A
    تصویر
    تصویر
     

    برای ماموریتهای ضدکشتی از یک موشک مافوق صوت به نام Raduga 3M80E Moskit استفاده می شود.

    موشک Moskit
    تصویر

     

    سایر تسلیحات قابل حمل
    از دیگر مهمات هوا به زمین این جنگنده می توان انواع بمب، راکت و غلافهای راکت انداز را نام برد.
    همچنین این جنگنده می تواند بمب های AB-500 ، KAB-500KR و KAB-1500KR و راکتهای 80 میلی متری و 130 میلی متری و 250 میلی متری (موسوم به S-25) را حمل و پرتاب کند.

    قابلیت عملیات ضدعمل الکترونیک
    این جنگنده مجهز به یک رادار ضدعمل الکترونیک پیشرفته می باشد که توسط وزارت دفاع هند به اسرائیل سفارش داده شده و اکنون در هند ساخته می شود.

    موتورها
    SU-30MK به وسیله دو موتور ساخت ساترن AL-37FP با قابلیت تغییر بردار رانش (خروجی موتور تغییر جهت می تواند بدهد) به پرواز در می آید. این همان موتوری است که بر روی جنگنده ی سوخوی37 نیز نصب شده است.
    سیستم هدایت و کنترل این جنگنده بر اساس محاسبات و کنترل سیستم بردار تغییر جهت هر موتور عمل می کند. خروجی های موتور تا 15 درجه در طرفین می توانند تغییر جهت دهند. در هنگام معیوب شدن این سیستم، خروجی های موتور توسط سیستم هیدرولیک هواپیما به حالت عادی بازگردانده می شوند.
    این جنگنده به طور معمول 5090 کیلوگرم سوخت را در سه محل تعبیه شده در داخل بدنه ی هواپیما می تواند حمل کند که با احتساب مخازن سوخت خارجی این مقدار به عدد 9400 کیلوگرم می رسد.
    این جنگنده همچنین مجهز به غلاف مخصوص سوختگیری هوایی است. برد عملیاتی این جنگنده تا 3000 کیلومتر است که با استفاده از امکان سوختگیری هوایی این مقدار به 5200 کیلومتر افزایش می یابد.

    سیستم فرود
    این جنگنده از سیستم هیدرولیکی برای جمع کردن سه چرخ هواپیما استفاده می کند که توسط شرکت Hydromash ساخته شده است. برای جلوگیری از داغ شدن چرخها پس از ترمز از یک سیستم خنک کننده الکتریکی استفاده می شود.
    همچنین یک چتر ترمز برای کاهش سرعت هنگام فرود در انتهای بدنه تعبیه شده است.


    تصویر
    داستان پرفراز و نشیب SU-30MKI در نیروی هوایی هند


    جنگنده ی سوخوی30 نخستین بار برای تامین نیاز اتحاد شوروی پیشین تکمیل شد. اما به علت دارا بودن امکانات و طراحی فوق العاده با موفقیت تمام توانست به بازار هواپیماهای چندمنظوره دست یابد. (Multi Role)
    با این وجود، نخستین مشتری این هواپیما، یعنی کشور هند دشواری های بسیاری با آن داشته است و تحویل این جنگنده به هند به علل عدم تکمیل طرح، تا به حال چندین بار به تعویق افتاده است.
    هواپیمای سوخوی30 (فلانکر) در ابتدا Su-27PU نامیده می شد. این هواپیما از نمونه ی دوسرنشینه و آموزشی Su-27 به نام Su-27UB برگفته شده بود. نمونه ی اصلی Su-27 اگرچه تک سرنشینه بود، ولی برد و مداومت پروازی زیادی داشت که این مداومت پروازی در مدل دوسرنشینه Su-27UB به علت گنجایش کمتر مخازن سوخت، بسیار کمتر بود ولی مدل UB بازهم یک هواپیمای دوربرد به شمار می آمد. در سال 1985، Su-27UB وارد خط تولید شد و در همین سال نیز کار روی تغییر آن به یک جنگنده ی بسیار دوربرد آغاز شد.
    برنامه ی Su-27UB در سال 1986 آغاز شد. باید برد Su-27UB با سوختگیری هوایی باز هم بیشتر می شد تا این جنگنده بتواند در اعماق خاک اروپای غربی به عملیات بپرازد. بنابراین یک غلاف سوختگیری هوایی در سمت چپ بدنه نصب شد. با اضافه شدن این غلاف، سیستم جستجوگر Infrared یا IRST (سیستمی که بدون رادار و با استفاده از حرارت موتور هواپیمای دشمن، آن را رهگیری می کند) به سمت راست هواپیما منتقل شد و با این کار زاویه ی دید بهتری نیز برای خلبان ایجاد شد.
    دومین نمونه ی Su-27UB به عنوان نخستین جنگنده ی عملیاتی رهگیر و دوربرد و با نام Su-27PU استفاده شد. در جریان یکی از پروازهای آزمایشی دوربرد، این هواپیما در مدت 15 ساعت و 24 دقیقه، مسیر 13440 کیلومتری بین مسکو و کامسامولسک را با انجام 4 سوختگیری هوایی پیمود و دوباره به پایگاه خود بازگشت.
    آزمایشها بسیار موفقیت آمیز بودند و نشان دادند که Su-27 باید توانایی انجام پروازهای دوربردتر نیز داشته باشد. بنابراین باید به سیستم های آویونیک دوربرد بسیار دقیق و مطمئن و راحتی خلبان توجه بیشتری می شد.
    بدین ترتیب تغییرات دیگری نیز در دو پیش نمونه ی Su-27PU داده شد. تقویت بخش مرکزی و سیستم لندینگ (ارابه ی فرود) برای تحمل وزن برخاست بیشتر از جمله تغییراتی بود که ناشی از حمل سوخت بیشتر ناشی شده بود. در پایان پروژه ی تکمیل مدل UB در 31 دسامبر 1989، نخستین پرواز خود را با ترکیب و تغییرات جدید انجام داد.
    به دنبال پایان آزمایشها در کارخانه و سفارش این نمونه به وسیله نیروی هوایی هند، هردو Su-27PU به مرکز پژوهشهای پروازی روسیه تحویل شدند. نخستین هواپیمای تولید شده در 14 آوریل 1992 اولین پرواز خود را انجام داد. این هواپیما به همراه دومین نمونه ی تولیدی Su-27PU برای انجام آزمایشات بیشتر در کارخانه و نیروی هوایی هند استفاده شدند. در آن زمان این دو هواپیما سیستم های جنگ افزاری نداشتند اما توانایی سوختگیری هوایی و تجهیزات هدایت و آویونیک دوربرد و دقیق خود را حفظ کرده بودند و با رنگهای سفید، قرمز و آبی دوباره رنگ آمیزی شده بودند.


    تصویر


    این هواپیماها با عنوان Su-27PUD به گروه آکروباتیک خلبانان آزمایشگر در ژوکوفسکی تحویل داده شدند. در بین سالهای 1992 تا 1998 تنها تعداد انگشت شماری از این هواپیما ساخته شد.
    سوخوی به امید این که سرمایه گذاری روی یک هواپیمای جدید، آسانتر صورت می گیرد، این سوخوی27 جدید را Su-30 نامید اما مشتری اصلی با این طرح موافقت نکرد و به زودی سرمایه گذاری روی این طرح قطع شد. بنابراین تنها 5 فروند PU به هند تحویل داده شدند و 8 فروند دیگر به دلیل نبود سرمایه جهت تکمیل، در کارخانه متروک ماندند. این شکست سنگین، سوخوی را ناامید نکرد و این شرکت به بازاریابی برای این هواپیما جهت مشتریان جدید پرداخت و آن را Su-30K نامید.
    سوخوی در عین حال که مدل Su-27PU را تکمیل می کرد، یک نمونه ی تک سرنشین با نام Su-27P نیز طراحی کرد و ساخت. سیستم های این نمونه نیز همانند Su-27PU بود. اما تک سرنشین بودن آن سبب شد که بهره برداری کامل از مداومت پروازی بالای این هواپیما غیرممکن شود و این نمونه به هیچ یک از مشتریان ارائه نشد. البته دو فروند از این نمونه به گروه خلبانان آزمایشگر موسسه پروازی گروموف تحویل شد و با نام Su-27PD به Su-30 های قبلی این گروه پیوستند. با پیش بینی نیاز اندونزی، یک نمونه ی تک سرنشینه ی دیگر به عنوان اثبات گر تکنولوژی بالای سوخوی27 به نام Su-30KI ساخته شد.
    از آنجا که برای هواپیمای دوسرنشینه و رهگیر Su-30KI مشتری پیدا نشد، سوخوی توانایی هوا به زمین محدودی به آن افزود و Su-30M (در این حالت M مخفف کلمه ی Multipurpose است) را تولید کرد. این نمونه با نام گذاری مجدد به نام Su-30MK فقط برای ارائه به مشتریان خارجی در نظر گرفته شد.

    سوخوی در نمایش این جنگنده – بمب افکن درنگ نکرد و آن را با جنگ افزارهای نمایشی در نمایشگاه هوایی پاریس در سال 1993 به نمایش گذاشت. با وجود رنگ آمیزی زیبا و خوشبینی مقامات سوخوی به فروش بالای این جنگنده، پس از مدتی کارشناسان و مقامات رسمی نمایشگاه متوجه شدند که این هواپیما یک فروند Su-27UB با کابین بدون تغییر بوده است! با وجود اینکه گفته می شود Su-27PU پیش نمونه و الگوی ساخت Su-30MK بوده است، اما به نظر می رسد که این هواپیما در آن زمان وجود خارجی نداشته است!
    در سال 1994 با تغییر یک فروند از هواپیماهای Su-30 ، تکنولوژی بالای این جنگنده به نمایش درآمد. این هواپیما دارای غلاف سوختگیری هوایی، سیستم های جهت مداومت پروازی طولانی تر و تجهیزات آویونیک دوربردتر بود. اما هنوز فاقد سنسورهای لازم برای شناسایی اهداف زمینی و حمله به آنها بود و صفحات نمایشی LCD نداشت. این هواپیما برای شرکت در یک نمایش مهم در کشور شیلی، سراسر اقیانوس آتلانتیک را بدون سوختگیری هوایی! پیمود و پس از آن در نمایشگاه سال 1994 برلین و سپس در نمایشگاه فارنبرو شرکت کرد.
    Su-30MK با جگ افزارهای هوا به زمین نمایشی در این نمایشگاهها شرکت کرد و نمایشهای آن بسیار مورد توجه قرار گرفت. احتمال می رود علاقه ی هند نیز از نمایشهای همان سال سرچشمه گرفته باشد.
    نیروی هوایی هند (IAF) به منظور تکمیل و جایگزینی جنگنده های قدیمی خود نظیر میگ21 و میگ27 همواره از مشتریان خوب جنگنده های روسی بوده است. پیشتر از این، صنایع هوافضای هند تحت لیسانس شرکت میگویان گیرویچ، هواپیماهای میگ21 و میگ27 را تحت لیسانس تولید (مونتاژ) کرده بود. در آن زمان قرار بود جنگنده های MiG-29A جایگزین میگهای21 و فرسوده ی ناوگان هوایی هند شوند و شمار زیادی از این میگهای29 در هند مونتاژ شوند. با این وجود، هنوز درباره ی توانایی رزمی مدل A این جنگنده نکات مبهم و تردیدهای زیادی وجود داشت به خصوص پس از جنگ خلیج فارس و نبرد بالکان، توانایی هایی میگ29 بسیار مورد تردید قرار گرفته بود. هند به یک جنگنده ی چندمنظوره با توانایی حمل مهمات و برد پروازی زیاد نیاز داشت که این امر به هیچ وجه از پس جنگنده ی ضعیف MiG-29A بر نمی آمد. برخی از مقامات نیروی هوایی هند بر این عقیده بودند که به جای مدل A مدل MiG-29M خریداری شود که توانایی خوبی در Ground Attack دارد و سوختگیری هوایی نیز در آن پیش بینی شده است. اما مقامات عالیرتبه ی هند با این خرید موافقت نکردند (شاید دلائل سیاسی وجود داشت) افزون بر این، با توجه به سیاست سازمان صادرات جنگ افزار روسیه، پشتیبانی و خدمات خوب و مناسبی از میگ29 صورت نمی گرفت (؟) و این موضوع در اعتبار دفتر طراحی میگ تاثیر بسیار منفی گذاشته بود. بدین ترتیب هندی ها احساس کردند Su-30MK می تواند جانشین خوبی برای MiG-29M باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه سوخوی30 از همان نوع رادار سوخوی27 استفاده می کرد که برای هدایت مهمات هوا به زمین خود از سنسورهای ناشناخته ای استفاده می کرد این عقیده به وجود آمد که سیستم های هدایت تلویزیونی و هدایت راداری این جنگنده از MiG-29M ضعیف تر است. همچنین در نیروی هوایی با سابقه ای از جنگنده های دو نفره داشتند، دید مثبتی به این جنگنده وجود نداشت.
    اما سوخوی از سفارش هند برای خرید سوخوی30 تقریبن مطمئن شده بود به خصوص که پیشتر از این نیروی هوایی هند جنگنده ی Su-27IB را جایگزین سوخو24 های قدیمی و ضعیف خود کرده بود. با ادعای شرکت سوخوی مبنی بر توانایی های فوق العاده ی سوخوی30 ، علاقه ی هندی ها به سوخوی30 بازهم بیشتر شد.
    بالاخره در 30 نوامبر 1996 قرارداد 8/1 میلیارد دلاری برای خرید 40 فروند Su-30MK امضاء شد. در ضمن این قرارداد سوخوی متعهد شد این جنگنده ها را همگی با استاندارد ثابت MKI تحویل دهد. قرار شد نخستین گروه هواپیماهای تحویلی به هند از نوع Su-27K باشند که Su-30MK-I (سری 1) نیز نامیده می شوند و این گروه نخست از سوخوها برای آموزش و آشناسازی خلبانان هندی از مارس 1997 به کار گرفته شوند. به دنبال تحویل این نمونه های اولیه، 8 فروند از نمونه ی Su-30MK-II (سری 2) نیز در سال 1998 مجهز به سیستم های الکترونیکی ساخت Sextant Avionique فرانسه تحویل شدند. سیستم فرانسوی شامل LCD های رنگی، سیستم GPS ، تجهیزات ضدعمل الکترونیک ساخت اسرائیل و سیستم هدفگیری تصویری بسیار دقیق و یک گیرنده ی و هشداردهنده ی راداری بود که به خلبان اطلاع می داد توسط رادار دشمن مورد رهگیری قرار گرفته یا موشکی بر روی جنگنده قفل شده است. قرار شد که 12 فروند دیگر Su-30MK-III (سری 3) در سال 1999 و آخرین گروه 12 فروندی دیگر یعنی Su-30MK-IV (سری 4) با موتورهای بسیار پیشرفته ی تغییر دهنده خروجی AL-37FP در سال 2000 تحویل شوند.
    سیستم تغییر دهنده ی خروجی موتورها در این شکل به خوبی معلوم است:
    عملیاتی شدن Su-30MKI در هند
    پس از مونتاژ اولیه در هند، نخستین اسکادران این هواپیماها در نیروی هوایی هند در 11 ژوئن 1997 وارد خدمت شدند. در مارس 1998 این هواپیماها با شرکت در یک تمرین سخت و مهم با بمب های سقوط آزاد (غیرهدایت شوند) به 11 هدف حمله کردند.


    تصویر

    نیروی هوایی هند این توانایی را ناشی از تکنولوژی پیشرفته ی سوخوی30 می دانست ولی ناظران بی طرف نظامی، تنها توانایی خلبانان هندی را در این امر موثر می دانستند.
    و اما تحویل گروه 8 فروندی سری دوم در سال 1998 به دلیل آزمایشات هسته ای هند از طرف روسیه معلق ماند. ولی برخی ناظران نظامی دلیل این تاخیر را ناتوانی نیروی هوایی هند در تکمیل سیستم های الکترونیک پروازی مناسب برای این هواپیما دانسته اند. زیرا بر پایه ی قرارداد فی مابین هند و روسیه، سازمان پژوهش و توسعه ی دفاعی هند مامور تکمیل سیستم های کامپیوتری و الکترونیکی این هواپیما شده بود که در عمل به دلیل ناتوانی تکنولوژیکی هیچگاه موفق به اینکار نشد و نهایتن یک سیستم جایگزین از روسیه خریداری و نصب شد.
    همچنین نصب سیستم هدآپ (نمایشگر سربالا که اطلاعات پروازی را روی شیشه جلوی خلبان منعکس می کند) و همچنین سایر سیستم ها نظیر GPS ، سیستم های ناوبری دقیق، سیستم های ضدعمل الکترونیک، سیستم غلاف سوختگیری هوایی و . . . تا پایان سال 1998 به تعویق افتاد. هرچند وزیر دفاع هند این تعویق ها را به دشواری های موجود در زمینه اجازه ی واردات این گونه ادوات حساس از کشورهای غربی اعلام کرد.
    در سال 1999 تعداد درخواستی هند از روسیه از 8 فروند به 18 فروند افزایش یافت که با توجه به تاخیرهای ایجاد شده بسیاری از مقامات هندی این موضوع را توجیه ناپذیر می دانستند.
    در 28 دسامبر 2000 قراردادی برای تولید 140 فروند Su-30MKI با موتورهای تغییر دهنده ی خروجی AL-31FP در مدت 17 سال و نرخ تولیدی حدود 10 تا 12 فروند در سال با روسیه به امضاء رسید. ضمنن هند حق صادرات این جنگنده را نداشت اما به دلیل مشارکت مالی در تولید این جنگنده این اجازه را یافت تا سوخوی بدون هماهنگی هند اقدام به فروش این جنگنده به کشور دیگری نکند و در صورت فروش به کشور ثالث، هند در تولید آن مشارکت داشته باشد.
    بدین ترتیب نیروی هوایی هند تاسیساتی را با سرمایه گذاری 160 میلیون دلاری تاسیس کرد تا این جنگنده ها در آنجا مونتاژ شوند و در کل، محاسبات نشان داد که این مونتاژ حدود 10 درصد از قیمت تمام شده ی هر سوخوی30 را می کاهد.
    در سال 2000 دو فروند آواکس روسی A-50 با خدمه ی مجرب روسی به همراه یک اسکادران از سوخوهای هندی به کار گرفته شدند و ضمن این آزمایش مشخص گردید که توان رهگیری این هواپیما بدین ترکیب بسیار افزایش می یابد اما فرمانده نیروی هوایی هند با خرید A-50 مخالفت کرد و به جای آن خرید هواپیمای پیش اخطار فالکن ساخت اسرائیل را در نظر گرفت. فالکن اسرائیلی اکنون به نام کندر و برپایه ی هواپیمای ایلیوشین76 روسی برای نیروی هوایی هند ساخته می شود.



    A-50 روسی
    تصویر
    (Phalcon Delivered to India (Condor
     

    مخالفان هندی به بهانه ی اینکه این هواپیما بیش از حد پرهزینه و برد آن بیش از اندازه ی مورد نیاز هند است! به مخالفت با برنامه ی ساخت این هواپیما در هند پرداختند. ولی فرمانده ستاد هوایی هند در دفاع عنوان کرد که این جنگنده افتخار نیروی هوایی هند است.
    در برنامه ی رهگیری و شکار هوایی این جنگنده در نیروی هوایی هند، این جنگنده با چهار موشک دوربرد RVV-AE و چهار موشک بردکوتاه AA-11 تجهیز می شود. هرچند عنوان می شود که موشک RVV-AE هنوز عملیاتی نیست و بر روی هیچ جنگنده ای نصب نشده است.
    طبق آزمایشات خلبانان آزمایشگر نیروی هوایی هند، برد رادار این جنگنده 300 کیلومتر اعلام شد! که از برد رادار تمام جنگنده های غربی (منجمله رپتر و نایت هاوک) بسیار بیشتر است و می تواند به عنوان یک پیش اخطار آواکس، انجام وظیفه نماید.
    همچنین یک خلبان آزمایشگر هندی دیگر نیز ادعا کرد که تنها با 40 فروند از این هواپیما می توان تمام 700 فروند هواپیمای دیگر نیروی هوایی هند را در نبرد هوایی به راحتی نابود کرد.
    یک خلبان میگ29 هندی نیز دو نفره بودن سوخوی30 و حمل همزمان 12 موشک هوا به هوا را یک امتیاز بزرگ می داند که این امر (دو نفره بودن) از درگیری ذهنی شدید خلبان هنگام نبرد می کاهد هرچند ابعاد بزرگ این جنگنده، شناسایی جشمی و راداری آن را آسان می سازد.


    تصویر
    استاندارد روسی MKI

    تکمیل استاندارد MKI با مشکلات فراوانی همراه بود. پیش نمونه ی Su-30MKI با بکار گیری موتورهای تغییر دهنده ی خروجی AL-31FP و سیستم های الکترونیک روسی و رادار جدید فازاترون بر روی یک Su-27PU شکل گرفت و اولین پرواز خود را در یکم ژوئیه ی 1997 انجام داد. دومین پیش نمونه ی Su-30MKI روسی نیز در 23 آوریل 1998 پرواز کرد اما در جریان نمایش هوایی پاریس به سال 1999 ، کنترل هواپیما بر هم خورد و خلبانان مجبور به اجکت شدند.


    تصویر
    تصویر


    گفته می شود نخستین مدل عملیاتی هندی Su-30MKI اولین پروازش را در 23 سپتامبر سال 2000 انجام داده است. این نخستین پرواز Su-30MKI هندی بود که دارای سیستم های الکترونیک پروازی ساخت فرانسه، روسیه، اسرائیل و . . . بود!
    دومین پیش نمونه ی هندی Su-30MKI ستاره ی نمایشگاه هوایی سال 2001 هلند شد. این اولین نمایش پروازی جنگنده ی استاندارد و تکمیل شده ی Su-30MKI هندی بود. در جریان این نمایشگاه، فرمانده نیروی هوایی هند با آن پروازی نمایشی انجام داد و سپس در مصاحبه با خبرنگاران آن را بسیار تحسین نمود.


    تصویر


    امروزه انتظار می رود 50 فروند نمونه ی کامل و استاندارد شده ی Su-30MKI در نیروی هوایی هند مشغول خدمت باشند که بدین ترتیب رقیب نیروی هوایی هند یعنی پاکستان هیچ توانی برای روبه رو شدن با نیروی هوایی هند ندارد و از قبل شکست خورده به حساب می آید.
    اکنون گفته می شود هند در حال ارتقا این هواپیماست که گاهن با نام Su-35UB یا Su-37VB از آن یاد می شود.
    همکاری روسیه و هند، نمونه ی بسیار خوبی برای دست یابی کشورهای جهان سوم به جنگنده های پیشرفته و نسل پنجم محسوب می شود. چنین همکاری مشترکی، انبوهی از تجارب گرانبها را در اختیار نیروی هوایی ضعیف هند قرار داد.


    تصویر

    مشخصات کلی
    کشور سازنده: روسیه
    شرکت سازنده: سوخوی
    قیمت: 35 میلیون دلار آمریکا
    هواپیماهای معادل: سوخوی34 ، سوخوی33 ، سوخوی37، F-15E و F-14D
    طول بدنه: 94/21 متر
    ارتفاع از سطح زمین: 36/6 متر
    وزن خالص: 17700 کیلوگرم
    وزن نرمال: 25670 کیلوگرم
    حداکثر وزن: 34000 کیلوگرم
    حداکثر وزن مهمات قابل بارگذاری: 8000 کیلوگرم
    وزن نرمال بارگذاری: 1400 کیلوگرم
    حجم سوخت: حداکثر 5090 کیلوگرم در مخازن داخلی
    حجم کلی سوخت: 9400 کیلوگرم
    موتور: دو موتور توربوفن AL-31
    سرعت نرمال: 1380 کیلومتر بر ساعت
    حداکثر سرعت: 2125 کیلومتر بر ساعت (3/2 ماخ در ارتفاع 10000 فوتی)
    درجه ی اوج گیری: 230 متر بر ثانیه
    برد عملیاتی: 3000 کیلومتر
    حداکثر برد با سوختگیری هوایی: 5200 کیلومتر
    حداکثر برد عبوری: 6990 کیلومتر
    مسافت لازم جهت برخاست: 550 متر
    مسافت لازم جهت فرود: 670 متر
    حداکثر شتاب g قابل تحمل: 9+

    • Upvote 3

  9. ميراژ يك كابينه اف 1 سي كه مشخصات ان در زير مي ايد قادر است عمليات رهگيري را در هرگونه شرايط جوي و در هر ارتفاعي انجام دهد و به جنگ افزارهاي ميراژ 3 مسلح است. ميراژ اف 1 بي مدل دو كابينه اين جنگنده، اولين پرواز خود را در 26 مه سال 1967 انجام داد.


    ميراژ F-1E از نوع رهگير (دفاع هوايي)، ضربتي (بمباران هدفهاي زميني) و شناسايي (عكس برداري) است كه براي صادرات توليد ميشود. اين مدل مجهز به ناو بري كامپيوتري است و در آن اطلاعات پروازي و جنگ افزارها برروي شيشه حجلوي خلبان (HUD) حك ميشود.

    ميراژ F-1R يك كابينه (F-1CR نيروي هوايي فرانسه)قادر است در روز و شب عمليات مختلف شناسايي را انجام دهد. ميراژ F-1 با سوختگيري از هواپيماي تانكر سي 135 اف تونسته است مجموعا 6 ساعت پرواز كند و مسافت 2700 مايل دريايي، معادل 5000 كيلومتر را طي اين مدت طي كند. كشورهاي دارنده اف 1 عبارتند از : عراق، ليبي، مراكش، افريقاي جنوبي و اسپانيا.

    تصویر

    مدلهاي مختلف و كشورهاي استفاده كننده


    تا آوريل 1985 مجموعا 690 فروند ميراژ اف 1 سفارش داده شده بود. از اين مقدار 252 فروند، از جمله شش مدل اوليه، براي نيروي هوايي فرانسه توليد شده بود و 439 فروند ديگر آن را كشورهاي يونان، اكوادور، عراق، اردن، كويت، ليبي، مراكش ژ، قطر،افريقاي جنوبي و اسپانيا خريداري كردند.


    ميراژ اف1 سي مجهز به رادار سيرانوي 4 ام ساخت شركت تامسون سي اس ف است كه كارايي خوبي در ماموريتهاي رهگيري هوايي دارد. ولي ميراژ F-1CR2000 (مدل تغيير يافته سي براي نيروي هوايي فرانسه) داراي رادار سيرانوي 4 ام است كه امكانات زيادي را براي انجام ماموريتهاي ضربتي را براي خلبان فراهم مي آورد. مدل صادراتي اف 1 سي داراي رادار مشابه سيرانوي 4 و يا 4 ام است و مدلهاي ئي هم مجهز به رادار سيرانو 4 ام –آر هستند. اما رادار طوري جاسازي شده است كه فضاي كمتري را اشغال ميكند. ميراژ F-1EQ5 نيروي هوايي عراق موشك ضد كشتي اگزوست را با خود حمل ميكند.

    تصویر

    پيشرانه


    ميراژ F-1 به يك موتور اسنكما اتار 9K5 با قدرت كشش 15873 پوند با پس سوز مجهز است. ظرفيت بنزين در مخازن بالها 3750 ليتر است. همچنين سه مخزن داخلي به علاوه يك مخزن خارجي سوخت مورد نياز موتور را تامين ميكنند. كل ظرفيت سوخت داخلي اين هواپيما برابر 4300 ليتر است. تمام مخازن داخلي آن ظرف 6 دقيقه با فشار پر ميشوند. اف يك قادر به حمل دو مخزن سوخت خارجي با ظرفيت 1130 ليتر در مقر هاي خارجي زير بالها و يك مخزن با گنجايش 2200 ليتر در زبر شكم خود ميباشد. خرطوم سختگيري آن در قسمت راست كابين خلبان تعبيه شده است.


    جنگ افزار


    ميراژ اف يك داراي جنگ افزارهاي استاندارد از جمله دو قبضه توپ 30 ميليمتري DEFFA 553 هريك با 130 تير فشنگ در زير بدنه است. علاوه براين، مقرهاي نوك بالها مختص موشكهاي هوا به هوا هستند. حداكثر ظرفيت حمل سلاح در اين هواپيما برابر 6300 كيلوگرم ايت. در ماموريتهاي رهگيري دو موشك حرارتي ماترا 550 ماژيك و يا موشكهاي حرارتي AIM-9 Side Winder را در مقرهاي نوك بال و موشكهاي راداري ماترا سوپر530 را در زير بال حمل ميكند.


    در ماموريتهاي ضربتي يك موشك اگزوست و يك موشك ضد رادار آرمات يا تا 14 عدد بمب 500 MK-82 پوندي (250 كيلوگرمي)، 3 عدد بمب تخريب كننده باند فرودگاه و 144 عدد راكت از نوع تامسون برانت را با خود حمل ميكند. به علاوه در ماموريتهاي مختلف توانايي حمل وسايل زير را دارا ميباشد:


    باكهاي اضافي بنزين، تجهيزات ليزري همراه با موشك هوا به زمين AS-30 يا 400 كيلوگرم بمب ليزري، موشكهاي هوا به سطح، دستگاههاي هشدار دهنده عليه هر موج راداري كه هواپيما را تعقيب ميكند، تجهيزات ضد جنگ الكترونيك (ECM & ECCM) ، چهار دروبين مادون قرمز و معمولي، ‍چف و فلزهاي حرارتي به ترتيب براي گمراه كردن موشكهاي حرارتي و راداري را ميتواند با خود حمل كند.


    مشخصات هوپيما:



    طول: 15 متر

    عرض: 8.4 متر

    ارتفاع: 4.5 متر

    حد اكثر سرعت در اتفاع 36000 پايي: 2.2 ماخ

    حد اكثر سرعت در ارتفاع كم: 1.2 ماخ

    حداكثر وزن برخاستن: 32800 پوند.

    وزن رزمي: 21000 پوند

    وزن خالي: 16300 پوند

    سرعت تقرب: 141 نات (260 كيلوتر در ساعت)

    سرعت نشستن: 124 نات (235 كيلوتر در ساعت)


  10. وقتی در سال 1994 برای اولین بار تصاویر تانک ذوالفقار از تلوزیون ایران پخش شد ، گمانه زنی محافل اطلاعاتی غربی و کارشناسان نظامی در مورد توانایی ها و ویژگی های این تانک آغاز و تا امروز که شاهد تولید نسل سوم تانک ذوالفقار هستیم ادامه دارد. اصولآ تمامی اطلاعاتی که می توان از رسانه های گوناگون به دست آورد ، مبتنی بر حدث و گمان و برداشت های اطلاعاتی است که از تصاویر و یا فیلم های گرفته شده بدست آمده است. طراحی و ساخت این تانک ، خود نمایانگر احساس نیاز واحدهای نظامی ایران به سخت افزارهای جنگی قابل اطمینان و بومی است ؛ اندیشه ای که بر پایه تجارب زمان جنگ شکل گرفته است. بی شک ایران در ساخت این تانک ، از تجارب سایر کشورها نیز استفاده کرده است. با این حال هیچ کس و هیچ کارشناس نظامی ، ارزش های این تانک را منکر نمی شود و جالب است بدانید برخی از سایت های اينترنتی ، تانک ذوالفقار را در رده تانک های مدرن جهان قرار داده اند و این خود نمایانگر ارزش های فنی و نظامی این تانک ایرانی است. ذوالفقار گذشته از شباهت ها و همسانی هایی که با برخی تانک های امریکایی و روسی دارد ، طرحی کاملآ بومی است که بر پایه فناوری موجود در ایران به نتیجه رسیده و این خود مهمترین نقطه قوت ذوالفقار به حساب می آید. بومی بودن یک فناوری ، دارای ارزش های فراوانی از جمله داشتن چشم اندازهای پیشرفت و افزایش توان مهندسی در واحدهای فنی است. مسئله ای که می توان آن را به عینه در روند تکامل تدریجی تانک ذوالفقار دید. از اولین نمونه های آن تا جدیدترین مدل های ارائه شده ، جای پای نوآوری و ابتکار به خوبی دیده می شود. اگر در اولین نمونه ارائه شده می شد نشانه های تانک M60 امریکایی را دید ، اما در نمونه ذوالفقار 3 این همخوانی ها کمتر به چشم می آید. اگر در دو مدل قبلی (ذوالفقار 1 و 2) ، برجک تانک رگه هایی از تانك T72 روسی را در خود داشت ، اما در ذوالفقار 3 مهندسین ایرانی این یکسانی و همخوانی را به کمترین میزان ممکن کاهش داده اند. در اولین نمونه های ذوالفقار ، می شد احتیاط مهندسین و محافظه کاری کارشناسان ایرانی را به خوبی مشاهده کرد. زیرا طراحی آن گرچه زیبا ولی ساده صورت گرفته بود. در مدل های بعدی ، رفته رفته این طراحی شکل بهتری به خود می گیرد و به ویژگی تانک های معاصر جهان نزدیک تر می شود. منابع اطلاعاتی غربی بر این باورند که کارشناسان روسی و برخی کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان ، ایران را در تکمیل این تانک یاری داده و فناوری مورد نیاز چنین کاری را فراهم ساخته اند. با توجه به آنکه کشورمان ، تانک T72S را تحت امتیاز روسیه در ایران تولید کرده است (T72S مدل بهینه شده و یا ارتقاء یافته تانک T72 محسوب می شود) کارشناسان امور نظامی اعتقاد دارند که ذوالفقار ، وامدار تسلیحات این تانک از جمله سامانه کنترل آتش و توپ 125mm آن است. گرچه ایران این موضوع را رد و اعلام نموده در آخرین نمونه ذوالفقار ، این تانک از جنبه های فنی کاملآ بهینه شده و دارای سامانه کنترل آتش پیشرفته رایانه ای و مسافت سنج لیزری مدرن است و فناوری ساخت آن کاملآ بومی شده است. با وجود تحریم های امریکا ، احتمالآ ایران برخی از فناوری های نظامی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق اروپا و همچنین کشورهای امریکای جنوبی (ازجمله برزیل) بدست آورده است. اولین گمانه زنی ها در مورد ذوالفقار ، مبتی بر این بود که این تانک حاصل مهندسی معکوس تانک های M60/2 و M48 و T72 می باشد. ارزیابی های بدست آمده از تصاویر ، نمایانگر این است که بدنه ذوالفقار شباهت هایی به تانک M60 که سالها در نیروی زمینی ارتش ایران مورد استفاده قرار می گرفته و پیش از انقلاب خریداری شده است دارد. همچنین با توجه به شکل و ساختار برجک تانک ، گمان می رفت که ذوالفقار از تجهیزات تانک های روسی استفاده می کند. در مجموع این تانک را محصول آمیختگی تانک های امریکایی و روسی می دانند. ایران از کاربران تانک های روسی 55 & T54 وT72 است. در کلاس تانک های امریکایی ، ایران انواع مختلفی از مدل های M را در اختیار داشته و دارد. به ویژه نیروی زمینی ایران از کاربران قدیمی تانکM60 محسوب می شود. تمامی تانک های مدل T روسی از موتور دیزلی استفاده می کنند که اگزوز آن ، بالای بدنه و سمت چپ تانک قرار دارد. احتمالآ ذوالفقار نیز از یک موتور دیزلV شکل با توانایی تقریبی 1000 اسب بخار استفاده می كند. این میزان قدرت با توجه به وزن تانک که منابع ایرانی آن را چیزی در حدود 40 تن تخمین می زنند ، سرعتی معدل 70km (کیلومتر بر ساعت) را به ذوالفقار می دهد. دریچه ورودی تانک بالای برجک و سمت راست بدنه قرار گرفته است. برجک تانک دارای زاویه های هندسی مناسبی است که به خاطر نوع طراحی آن ، برخی از صاحب نظران نظامی را بر آن داشته تا ادعا کنند که تانک ذوالفقار ، تقلیدی ساده از تانک M1 امريكايي است! همانند سایر تانک ها و بنا بر عرف موجود ، راننده تانک ذوالفقار نیز در سمت چپ بدنه قرار می گیرد. راننده تانک می تواند با باز کردن دریچه دید بالای سر خود ، به سمت راست به هدایت چشمی تانک بپردازد و یا اینکه از پریسکوپ استفاده نمايد. تانک ذوالفقار مجهز به سامانه دید در شب و سامانه تهویه هوا برای خارج کردن گاز ناشی از شلیک توپ است. با توجه به اینکه منابع اطلاعاتی گزارش داده اند که صنایع نظامی ایران ، کار مقاوم سازی تانک های نیروی زمینی ارتش را در برابر حمله های میکروبی و شیمیائی آغاز کرده كه احتمالآ این تغییرات و بهسازی ها ، شامل حال مدل های جدید ذوالفقار نیز شده است. توپ 125mm ذوالفقار همانند تانک T72 ، به صورت خودکار مسلح می شود. همچنين تانک ذولفقار ، مجهز به مسافت یاب لیزی است و برجک آن نیز دارای سامانه برقی می باشد. در تصاویر منتشر شده از ذوالفقار 1 ، می توان سامانه هشدار دهنده و پدافند لیزری ساخت مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع ایران را نیز دید. این سامانه می تواند کاربران خود را با تابش پرتوهای لیزر هدایت کننده ، از جنگ افزارهای هدایت شونده ضدتانک آگاه کند. این سامانه می تواند سمت تابش پرتوهای لیزری را با دقت زاویه ای تا 15 درجه تعیین کرده و همچنین توانایی تشخیص پرتوهای مستقیم و یا غیرمستقیم مسافت یاب های لیزری را از نشانه گذارهای لیزری دارد. این سامانه قدرت واکنش پرسنل تانک را در برابر تهدیدها افزایش داده و حتی امکان فعال شدن خودکار و به موقع واحدهای پدافندی را در سمت زاویه تهدید فراهم می سازد. پدافند مورد استفاده این سامانه به صورت انتخابی ، می تواند ترکیبی از پرتاب کننده های نارنجک دودزا باشد. این کار باعث شکستن قفل لیزری پرتابگرهای دشمن می شود. گروه طراحی عنوان کرده اند که پوشش این سامانه هشدار دهنده 360 درجه در افق و 60 درجه در بلندا است و می تواند بر روی تجهیزات دیگری نیز نصب شود. عمده تغییراتی که بر روی مدل های ذوالفقار اعمال شده ، بیشتر در قسمت برجک تانک بوده است. آنچه که از تصاویر ذوالفقار 3 به دست می آید آن است که بدنه ذوالفقار 3 ، با اسکلت بندی پیشینیان خود تفاوت دارد. بدنه تانک ذوالفقار 1 ، شباهت زیادی به تانک M60 امریکایی داشت و زنجیر چرخ های آن نیز احتمالا مشابه همان تانک بود. اما در ذوالفقار 3 ، بدنه تانک دچار تغییرات زیادی شده است. (به ویژه در بخش روبرویی تانک) این تغییرات شامل افزایش قطر زره بدنه عقبی و همچنین تغییراتی در زره برجک تانک می شود. زره بخش جلویی تانک نیز برخلاف شباهت های قبلیش به زره M60 ، این بار بخش بالایی آن با زاویه دید راننده تانک برابر شده و صاف به نظر می آید. احتمالآ این تغییرات به چند دلیل صورت گرفته است. اولین احتمال آن تزریق فناوری های جدید به چرخه صنایع تانک سازی ایران است و دومین عامل آن می تواند افزایش تهدیدها از جانب تسلیحات جدید ضدتانک باشد. به این معنی که ذوالفقار ، برای مقاومت بهتر در برابر این نوع تسلیحات (که روز به روز هوشمندتر می شوند) به زره بهتر و زخیم تری (با آلیاژهای بهتر) نیاز دارد. مدل های مختلف تانک ذوالفقار ، نمایانگر نوع سمت گیری های نظامی ایران در همکاری های نظامی با دیگر کشورهاست. تانک های ذوالفقار 1 و 2 ، با استفاده از فناوری روسیه و بلوک شرق ساخته شدند. اما ذوالفقار 3 ، حاصل همکاری نظامی ایران با کشورهای خارج این حوزه است. برخی از منابع اطلاعاتی ، از همکاری نظامی ایران و برزیل خبر داده بودند و این احتمال که ایران فناوری های تازه ای را از برزیل دریافت کرده باشد زیاد است. باید دانست که برزیل خود دارای فناوری ساخت تانک است و تاکنون صنایع نظامی آن کشور ، چند تانک را برای ارتش برزیل طراحی کرده و به مرحله ساخت رسانده است. به همین خاطر ذوالفقار 3 ، شباهت هایی با تانک برزیلی اوسریو دارد. ایران بجز تانک ذوالفقار ، تانک سفیر 74 را نیز تولید می کند. (سفیر 74 ، همان تانک T72S روسی است) صنایع دفاعی ایران همچنین زره پوش های تندر 1 و 2 و همچنين نفربری به نام براق را نیز به تولید رسانده است. این صنایع همچنین بر روی موشک های ضدزره نیز کار می کند و تاکنون انواع مختلفی از موشک های هدایت شونده و غیرهدایت شونده را برای ارتش ایران تولید کرده است. (موشک ضدتانک طوفان و رعد 1 و 2) به نظر می رسد صنایع دفاعی ایران پس از هجوم امریکا به عراق و افغانستان ، روند کار خود را شتاب بخشیده و به احتمال زیاد خط تولید تانک ذوالفقار نیز تقویت شده است. تانک ذوالفقار ، تانکی مدرن و قابل اعتماد است و ارتش ایران می تواند به ساخت یک تانک ایرانی با استفاده از فناوری داخلی افتخار کند.


  11. تصویر

    جنگنده ي F.35 (با اسم آزمايشي x.35) نتيجه ي مناقصه ي جنگنده ي ضربتي مشترك(JSF) با اسم كامل(Joint Strike Fighter) مي باشد اما كليات طرح JSF به سالهاي 86 تا 91 باز ميگردد كه در آن زمان به دنبال اعلام نياز نيروي دريايي و هوايي براي جنگنده اي كم هزينه با كارايي بالا(و همچنين كم پيدا) براي جايگذيني جنگنده هاي F.14 و F.16 و F.18 شكل گزفت(البته از همان ابتدا برنامه ريزي براي سه مدل از اين جنگنده بود كه در ادامه خواهيد خواند) در ابتدا سه گروه براي اين پروژه اعلام آمادگي كردند شامله 1.لاكهيد مارتين 2.بويينگ 3.تركيب مكدانل داگلاس و نورثوپ گرومن به همراه هوافضاي انگليس البته گروه سوم بدليل ور شكست شدن مكدانل داگلاس از ميدان خارج شد و تنها گرومن توانست در طرح شريك شود و اين اولين بار بود كه يك هوا پيما براي سه نيرو طراحي مي شد(نيروي هوايي دريايي و سپاه تفنگداران دريايي) در سال 98 هر دو شركت بويينگ و لاكهيد اقدام به نمايش پيش نمونه هاي خود نمودند X-32 مربوط به بويينگ معروف به قورباقه ي چاق(اصلا جنگنده ي خوش استيلي نبود) و طرح X-35 شركت لاكهيد كه در نهايت لاكهيد بدليل برتري هاي طرح پيشنهادي مناقصه را برد اما دلايل برتري:طرح فن متحرك لاكهيد بسيار بهتر از طرح توليد مستقيم نيرو در X-32 و اما ديگر دلايل ريسك فني طرح لاكهيد كمتر بود هزينه ي نگهداري كمتر و قدرت رانش بيشتر دانست
    اما ويژگي هاي خود جنگنده F.35 قرار است در سه مدل ساخته گردد
    مدل A كه براي نيروي هوايي در نظر گرفته شده و جنگنده اي باقابليت پروازي عاديست و قرار است جايگزين فالكن (F.16) و A.10 گردد
    مدل B كه براي سپاه تفنگداران دريايي(USMC) طراحي شده و داراي برد زياد و قابليت نشست و برخواست كوتاه براي جايگزيني هايير در نظر است
    مدل C كه براي نيروي دريايي (USN) و نيروهاي انگليسي در نظر گرفته شده كه دارايي قابليت ناو نشيني و نشست و برخواست كوتاه است
    در مورد كم پيدايي جنگندهي F.35 بجز در مدلB بدليل عدم نياز جنگنده اي كم پيداستاز اصول كم پيدايي اين جنگنده مي توان به اسستفده از بدنه ي تقريبا يك پارچه اشاره كرد بدين معني كه ساختار بال با بدنه يكپارچه است بو بداخل بدنه فرو مي رود(برخلاف جنگنده هاي كنوني)در بدنه ي F.35 به ميزان قابل توجهي از مواد مركب استفاده گرديده كه اين به صرف هزينه ي كمتر و نگهداري آسانتر كمك مينمايد پسگرايي بال و دم نسبت به لبه ي جلويي 35 درجه و نسبت به لبه ي عقبي 15 درجه است سكانهاي عمودي ثابت هواپيما داراي پسگرايي تا 35 درجه و انحراف تا 25 درجه هستند(بعد از مدتها يك جنگندهي مدرن بر سلطه ي بيش از 50 ساله ي بالهاي پسگرا خاتمه داد)
    اما موتور اين جنگنده از موتور F.119 ساخت شركت پرات اندويتني استفده مي كند نكته جالب در مورد اين موتورها اين است كه با وجود فناوري پيشرفته و كارآمد آن، قيمت پايين تري نسبت به موتورهاي ديگر دارد و نگهداري آن نيز راحتر است هركدام از موتورها نيروي پيشراني به اندازه 15420 كيلوگرم و با استفاده از پس سوز (afterburner) اين نيرو به 22675 كيلوگرم مي رسد.
    ساخت رادار F-35 را بخش سيستم هاي الكتريكي شركت نورثروپ گرومن عهده دار است و براي اين كار شركت گرومن دست به گسترش رادار APG-77 زده است و با مدرن كردن آن اميدوار است كه هوشمندترين رادار در حال حاضر راطراحي كند البته هيچگاه از توانايي هاي كامل اين رادار در انواع صادراتي استفاده نخواهد شد(شمار انتنهايي رادار از 62 براي رپتور به 21 براي F-35 كاهش يافته) گفته ميشود F-35 به تجيزات داخلي الكترونيك يكپارچه مجهز است(همانند رپتور) كه براي كاهش هزينه ها در تمام جنگنده ها از تجيزات استاندار استفاده خواهد شدهمچنين اين جنگنده به همراه رادار خود از سامانه ي SA براي هرچه راحت تر كردن كنترل رادار بهره ميبرد كه اين سامانه وضعيت آسمان نبرد دستورات و اجازه ي شليك موشكها و اسكن زميني و... را اجام مي دهد و گذارش مي نمايداز ديگر سامانه ها ميتوان به سامانه ي جلونگر فروسرخ كه به منظور پرواز در ارتفاع پايين و آشكار سازي عوارض زميني و پدافن هاي دشمن استفاده مي شود نام برد
    اما تسليحات F-35 داراي يك محفضه ي جنگ افزاري در زير بدنه است كه براي منظور هاي كم پيداييست در صورت عدم لزوممي تواند از آويزگه هاي زير بال نيز بهره ببرد
    در بعد كوتاه برد از موشكهاي رايج سايد وايندر (احتمالا در دو مدل X و M )استفاده خواهد كرد و در بعد ميانبرد از امرام استفاده ميكند(احتمالا از مدل C كه از يك جستجو گر چند طيفي براي ردگيري موشكهاي كروز كم پيدا بهره ميبرد)
    اما تسليحات اصلي جنگنده (چون وضيفه ي اصلي اين جنگنده نقش هجومي و ضربتيست)از انواع -55/78/87 CBU(اين ها بمب هاي خوشه اي با قدرت انفجاري ار حداقل22 كيلوگرم اين بمب ها بمب هاي هوا انفجاري هستند و قبل از رسيدن به زمين منفجر ميشوند و تاثير هولناكي بر روي وصايل زرهي و بخصوص نفرات پياده دارن چيزي شبيه مين در روي زمين بقدر وحشتناك هستند كه از آنها براي پاكسازي ميادين مين استفاده ميشود) تا بمب هاي هدايت دقيق (GBU) و درنهايت يكي از هولناك ترين بمب ها بمب هاي سري JADAM (مانند سري GBU) اين بمب ها تركش شونده براي منظور ها تهاجمي مستقيم استفاده ميشوند و درنهايت بمب هاي DAACM كه براي تهاجم عليه فرودگاه ها كاربرد دارند و انواع موشكهاي هوابه زمين باضافه ي يك توپ 27 ميليمتري ماوزر در نمونه هاي عادي و درنمونه هاي عمود پرواز از توپ هاي غلافدار استفاده ميكند
    درنهايت طبق برنامه ريزي ها قرار است مدل هاي A درسال ۲۰۱۱ ميلادي با قيمت ۴۰ ميليون دلار به فروش برسند و مدل CوB نيز در سال 2012 وارد خدمت شوند به هر حال اين نويد تولد آينده ي جنگنده هاي نوين است



    مقايسه ي F-35 با F-22 ربتور

    بسياري معتقدند اين دو جنگنده بسيار به هم شبيه هستند اما تفاوتها و شباهتها وروديهاي هواي كناري (بعدا تغييراتي كرد) دماغه و بال ذوذنقه اي و سكان عمودي دم مشابه هستند ولي از نظر كلي با وجودي كه رادار F-35 برداشتي با ماهيتي نا معلوم از رادار رپتور است تنها 40 تا 50 دصد توانايي آن راداراست و از نظر پنهانكاري اگر ما رپتور را يك توپ بيسبال در نظر بگيريم F-35 حكم توپ فوتبال را دارد و بازتاب راداريش بيشتر است
    در مديريت جنگ هاي نوين قرار است هر F-35 بتواند نقش 2 جنگنده ي F/A.18 را بخوبي ايفا كنددر حالي كه حداقل دو فروند F-35 براي ايفاي نقش يك رپتور نياز است

  12. از جدیدترین هلیکوپترهای تهاجمی روسیه است که در سال 2003 بر رقیب خود یعنی کاموف Ka-50 غلبه کرد ( مدل Mi-28N ) و به عنوان جانشین هلیکوپتر تهاجمی قدیمی Mi-24 در ارتش سرخ انتخاب شد. طراحی Mi-28 که Havoc به معنای ویرانی خوانده می شود در دهه 1970 میلادی برای جانشینی Mi-24 شروع شد. Mi-28 دارای بیشینه سرعت 300 کیلومتر در ساعت بوده و قابلیت پرواز به عقب و اطراف با حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت را دارد. همچنین می تواند در حالت ایستا 45 درجه در ثانیه بچرخد. در آگوست 1996 شرکت میل پیش نمونه مدل تهاجمی در شب و هر گونه شرایط آب و هوایی را با نام Mi-28N Night Havoc به نمایش گذاشت.

    تصویر

    Mi-28از طرحی تقریبا ساده برخوردار بوده و با دیگر هم رده های خود به لحاظ ظاهری تفاوت چندانی ندارد. خلبان و افسر تسلیحات/سیستم در دو کاکپیت جدا و پشت سر هم در زیر کاناپی های اختصاصی قرار گرفته اند. ارابه فرود Mi-28 مثل AH-64 آپاچی و یورو کاپتر تایگر از سه چرخ غیر قابل جمع شونده تشکیل یافته است که به همراه جایگاه خدمه با جذب نیروهای وارد باعث سالم ماندن آنها در برخوردهای شدید با زمین حتی با سرعت 12 متر در ثانیه (در برخورد عمودی)می شود. Mi-28 از دو موتور توربو شفت TV3-117VMA هر کدام با قدرت 2465 اسب بخار نیرو می گیرد که علائم حرارتی آن نسبت به Mi-24 کمتر شده است.
    تصویر
    تیغه های 5 تایی ملخ اصلی از مواد کمپوزیت ساخته شده و روتور عقبی مانند AH-64 بصورت دو تیغه دو ملخی است. طراحی منحصر بفرد روتور Mi-28 به آن اجازه فرود و ادامه پرواز حتی با تیغه های روتور اصلی آسیب دیده را می دهد. تیغه های جدیدتر نصب شده بر روی Mi-28N در مقابل گلوله های توپ 30 میلیمتری نیز مقاوم هستند. خدمه هلیکوپتر پشت سر هم قرار گرفته اند بطوریکه خلبان در پشت و افسر تسلیحات/سیستم در قسمت جلو قرار می گیرد. کابین خدمه هم زره پوش شده است بطوریکه شیشه جلو در مقابل گلوله های 7.62 و 12.7 و تکه های توپ های 20 میلیمتری مقاوم است.

    • Upvote 2

  13. آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد. -------------------------------------------------------------------------------- http://hostedpictures.com/images/realehsan/t901.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t902.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t904.jpg تسلیحات تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود. زره T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادیواکتیو) استفاده شده است. کنترل آتش T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود. رانش T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند. http://www.warlib.ru/articles/000107/T90.jpg jangafzar.ir


  14. هرکولس، اسب پیر و سخت کوش نیروی هوایی ارتش در 14 خرداد ماه سال 1342 نیروی هوایی ارتش به یکی از رویایی ترین هواپیماهای خود یعنی هواپیمای ترابری سی-130 ( هرکولس) مجهز شد . این هواپیماها امکانات ترابری ارتش را به مقیاس فوق العاده ای افزایش دادند. هرکولس دارای 4 موتور است و حداقل به 5 نفر خدمه ( خلبان . کمک خلبان .مهندس پرواز. ناوبر و مامور بارگیری ) نیازمند است. ارتش پس از سال 42 هم مدل های جدیدتر این هواپیما را در مقیاس وسیعی به عهده گرفت . ایران در طول جنگ به طور گسترده از هرکولس ها برای تخلیه مجروحین ، رساندن آذوقه و مهمات به رزمندگان ، جابه جایی نیروها و پیاده کردن چترباز استفاده کرد . هرکولس قابلیت حمل 92 سرباز مسلح ، یا 64 نفر چترباز ، یا 74 نفر بیمار روی برانکارد و یا 22 تن بار را داراست. در زلزله بم هم 14 فروند از این هواپیماها مامور کمک رسانی به زلزله زدگان شدند . http://img.photoamp.com/i/A6KGp.jpg فرود هرکولس و برج میلاد از نمایی زیبا اما تاریخچه ساخت هرکولس از قرار زیر است : در جنگ کره (53-1950) هواپیماهای ترابری ارتش آمریکا عمدتا متعلق به جنگ جهانی دوم بودند و ارتش آمریکا نیاز به هواپیماهای جدیدتری داشت. بنابر این در سال 1951 مناقصه ای برای ساخت یک هواپیمای ترابری نظامی به اجرا گذاشته شد . در این مناقصه طرح شرکت لاکهید برنده و سی-130 نامیده شد که بعد ها به هرکولس شهرت یافت . پس از گذراندن آزمایش های متعدد در سال 1956 خط تولید هرکولس راه اندازی شد. به زودی صادرات هرکولس هم آغاز شد و به نیروهای مسلح کشور های دیگر از جمله ایران راه یافت . هرکولس در جنگ ویتنام قابلیت های خود را به خوبی نشان داد . و به راحتی در باند های کوچکی که یک یا دو کیلومتر با ویت کنگ ها فاصله داشتند عملیات نشست و برخاست را انجام می داد . در چنین شرایطی برای اجتناب از برخورد با آتش دشمن ، گاهی زاویه فرود چنان تند بود که خلبان حتی قبل از تماس با زمین ، رانش ملخ های هواپیما را معکوس می کرد !!!! .... و همه این عملیات ها در نامناسب ترین باندها انجام می شد . هرکولس از هر نوع باند شنی ، چمنی ، خاکی و حتی باندهای آلوده به راحتی پرواز می کند http://img.photoamp.com/i/rhiGGr8c.jpg هرکولس نیروی هوایی آمریکا این هواپیما علاوه بر ترابری نظامی به عنوان هواپیمای تجسس و نجات ، گشتزنی ، پیش اخطار هوابرد و حتی بمب افکن هم به کار گرفته شده است. طراح این هواپیما ( ویلس هاکینز ) یکی از برجسته ترین مهندسان شرکت لاکهید بود که هواپیمای سی-130 شاهکار او محسوب می شود. هاکینز در سال 1937 مدرک کارشناسی خود در زمینه مهندسی هوافضا را از دانشگاه میشیگان دریافت نمود و همان سال وارد شرکت لاکهید شد. در سال 1951 که نیروی هوایی ایالات متحده از شرکت هایی چون بویینگ ، داگلاس ، فیرچایلد و لاکهید در خواست کرد یک هواپیمای بابری مقاوم طراحی کنند که ترکیبی از جیپ و کامیون و هواپیما باشد ، گروه طراحی هاکینز دست به کار شدند و هرکولس را طراحی کردند . اما سر طراح لاکهید کلارنس جانسون معتقد بود این طرح فاقد کارایی لازم است و با ارائه آن به نیروی هوایی آمریکا مخالفت می کرد. سرانجام طرح هرکولس و طرح های دیگر همزمان به نیروی هوایی ارائه شدند و ارتش آمریکا هرکولس را از میان رقبای دیگر برگزید . http://img.photoamp.com/i/JpPdLc.jpg ویلس هاکینز خالق هرکولس در حال حاضر بیش از 2260 فروند از هواپیماهای سی-130 در 70 نوع مختلف ساخته شده اند که در 67 کشور مشغول به خدمت اند . واین افتخاری بزرگ برای ویلس هاکینز به حساب می آید . او سرانجام در سال 2004 در سن 90 سالگی همراه با کوله باری از تجربه درگذشت. http://img.photoamp.com/i/m5rzrS.jpg هرکولس ها در پایگاه یکم مهرآباد این نکته هم جالب است که در تاریخ 7 آبان 1344 یک فروند از این هواپیماها با خدمه و خلبانان ایرانی ، برای اولین بار بر فراز اقیانوس اطلس در آمریکای شمالی فرود آمد ( 25 آبان 1344 ) . هواپیمای ترابری سی-130 هرکولس را باید بدون تردید اسب بارکش نه تنها نیروی هوایی کشورمان ، بلکه بسیاری از نیروهای هوایی کشورهای دیگر جهان به شمار آورد . نیروی هوایی ایران ابتدا در دهه 60 میلادی تعدادی( سی-130 ) مدل بی را خریداری نمود، ولی بعدا آن ها را به پاکستان فروخته و انواع پیشرفته تر آن یعنی( سی-130 ) ایی و اچ را جایگزین نمود ، که با وجود عمر و کارکرد فراوان ، همچنان سرپا و توانا می باشند. با وجود این که خاطرات تلخی مانند سقوط یک فروند سی-130 در 15 آذر سال 1384 در تهران و سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی در 7 مهر سال 1360 از این هواپیما در خاطر ما ایرانیان است ، اما این ها هیچ کدام از ارزش این هواپیمای افسانه ای کم نخواهد کرد و ما همچنان به خاطر خدمات بیشمار هرکولس ها در طول این 40 سال به آن ها مدیون هستیم !!!! http://img.photoamp.com/i/donKM.jpg فرود چتربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران از یک فروند سی ۱۳۰

  15. ميراژ2000 جنگنده‏اي است كه بسيار به اسلاف خود يعني ميراژهاي 3، 5 و 50 شباهت دارد، اگرچه به هيچ وجه گونه‏اي ديگر از جنگنده‏هاي ميراژ 3 ، 5 و 50 محسوب نمي‏شود و اين شباهت، تنها به دليل بال دلتا شكل اين هواپيماهاست. ميراژ2000 تمامن يك هواپيماي جديد به حساب مي‏آيد كه داراي سيستم‏هاي بسيار پيشرفتهء رهگيري مي‏باشد. ماموريت دوم اين هواپيما، انجام عمليات بر عليه اهداف زميني است، بدين جهت، ميراژ2000 طيف گوناگوني از تسليحات هوا به زمين را قادر است حمل كند؛ از جملهء اين تسليحات مي‏توان به: موشك‏ها و بمب‏ها هدايت ليزري اشاره كرد.

    هواپيماي ميراژ 2000 يك «جنگندهء چندماموريته» ساخت كارخانجات هواپيماسازي داسو (Dassault Aviation) مي‏باشد. اين جنگنده به سال 1984 در نيروي هوايي فرانسه وارد خدمت شد، سپس كشورهاي امارات، مصر، يونان، هند، پرو، قطر و تايوان، اين هواپيما را به خدمت گرفتند.
    جنگندهء چندماموريته معادل Multirole Fighter

    گونه‏هاي مختلف
    * نوع B و C: مدلهاي مخصوص دفاع هوايي (يك نفره و دو نفره)
    * نوع N: مدلي دو نفره با قابليت عمليات در هر نوع شرائط آب و هوايي، مخصوص حملهء اتمي در ارتفاع پائين و با سرعت زياد
    * نوع D: مدل ارتقاء يافتهء نوع N، داراي قابليت بمباران خودكار (برنامه‏ريزي شده از قبل) با مهمات معمول يا هدايت ليزري، داراي سيستم ديجيتال قابل برنامه‏ريزي (ساخت تامسون) عبور از عوارض طبيعي زمين نظير كوهها يا تپه‏ها جهت امكان‏پذيري پرواز فراصوت در ارتفاع بسيار پائين (جهت مخفي ماندن از ديد رادار)، داراي قابليت حمل و پرتاب موشك كروز APACHE
    * Mirage 2000-5: داراي سيستم‏هاي الكترونيك يكپارچه شده، توانايي هدفگيري هم‏زمان چند هدف زميني و رهگيري و شكار چند هدف هوايي به وسيلهء رادار پيشرفتهء RDY، حسگرها و سيستم‏هاي كنترلي جديد

    تعداد سفارشات
    * نيروي هوايي فرانسه: 37 فروند نوع 5 - 2000
    * تايوان: 60 فروند نوع 5 - 2000
    * قطر: 12 فروند نوع 5 - 2000
    * يونان: 15 فروند مدل MK2 (نوع ارتقاء يافته‏اي از Mirage 2000-5) و ارتقاء 10 فروند ميراژ2000 قبلي به همين سطح
    * امارات عربي: 32 فروند مدل Mirage 2000-9 (مدلي ارتقاء يافته از نوع 5 – 2000)
    * هندوستان: 10 فروند Mirage 2000D
    * برزيل: 12 فروند Mirage 2000C (مستعمل نيروي هوايي فرانسه)

    شركت داسو، همچنين قراردادي با نيروي هوايي فرانسه براي ارتقاء هواپيماهاي Mirage 2000N منعقد كرده است. طبق قرارداد، اين هواپيماها، به سطح استانداردي كه به نام K3 معرفي شده است، ارتقاء مي‏يابند. ارتقاء به سطح K3 شامل قابليت حمل و پرتاب موشكهاي جديد اتمي و همچنين قابليت حمل يك غلاف شناسايي مي‏باشد.

    ميراژ2000 سري MK2 سفارش داده شده توسط نيروي هوايي يونان
    به غلاف نشانه روي ليزري نصب شده در زير بدنه توجه فرمائيد:
    تصویر

    كابين
    هواپيماي Mirage 2000-5 يك جنگندهء چندمنظوره در انواع يك و دو نفره است. اين هواپيما مجهز به سيستم HOTAS مي‏باشد. در اين هواپيما، نمايشگر سربالا با پنج خط نمايشگر پيشرفتهء لولهء اشعهء كاتد (APSI) يكپارچه شده است.
    اطلاعاتي كه در نمايشگر سربالا و داخل كابين به نمايش درمي‏آيد، مشتمل بر داده‏هايي بدست آمده از كنترل پرواز (ارتفاع، سرعت و . . . )، اطلاعات ناوبري، اطلاعات درگيري با دشمن و شليك تسليحات مي‏باشد.
    داده‏هاي بدست آمده از حسگرها و اطلاعات مديريتي سيستم‏هاي هواپيما، بر روي دو نمايشگر رنگي (كه در كابين در يك راستا قرار گرفته‏اند)، به اطلاع خلبان رسانده مي‏شود.
    تصویر
    HOTAS يعني كنترل ميزان قدرت موتور به وسيلهء كليدهاي روي اهرم كنترل اصلي هواپيما
    نمايشگر سربالا ساخت تالس به نام Thales VEH 3020
    APSI معادل Advanced Pilot Systems Interface


    تسليحات
    در اين هواپيما، 9 جايگاه حمل مهمات پيش‏بيني شده است: 5 جايگاه در زير بدنه و 2 جايگاه در زير بالها. همچنين نوع يك نفره به دو دستگاه مسلسل پرقدرت 30 ميلي‏متري با قدرت نواخت بالا در داخل بدنه، مجهز شده است.

    تسليحات دفاع هوايي
    * موشك هوا به هواي ميكا (MICA) با قدرت شليك هم‏زمان چند فروند به سوي چند هدف
    * موشك Magic2
    * موشكهاي هوا به هواي ساخت MBDA

    MBDA كنسرسيومي است كه از ادغام شركتهاي Matra و EADS و Alenia Marconi Systems تشكيل شده است.

    تركيب‏بندي ماموريت دفاع هوايي
    4 موشك MICA و 2 موشك Magic و 3 مخزن سوخت قابل پرتاب
    قابليت پرتاب موشك هوا به هواي MBDA Super 530D يا موشك MBDA Sky Flash به جاي موشك MICA

    ميراژ 2000 همچنين مي‏تواند انواع گوناگوني از موشكهاي هوا به زمين دوربرد و تسليحات هدايت ليزري را حمل كند. برخي از اين اقلام بدين شرح هستند:
    * بمب هدايت ليزري BGL 1000 و AS30L ساخت MBDA
    * موشك ضدرادار Armat
    * موشك ضدكشتي AM39 Exocet ساخت MBDA
    * راكت اندازهاي ساخت MBDA
    * موشك كروز از نوع استيلت به نام SCALP
    * موشك «شاهين سياه» يا Black Shahine سفارش امارات عربي، ساخت MBDA
    * موشك كروز دوربرد Storm Shadow (نوعي از مدل SCALP ويژه ميراژهاي امارات و يونان)

    * موشك Storm Shadow اولين بار بر روي هواپيماهاي تورنادو نيروي هوايي سلطنتي انگلستان سوار شد و در جنگ آزادسازي عراق به تاريخ مارس 2003 به كار رفت.
    * موشك كروز SCALP به تاريخ دسامبر 2003 براي اولين بار در نيروي هوايي فرانسه بر روي ميراژهاي سري D نصب شد.

    يك فروند ميراژ2000 در حال شليك موشك كروز دوربرد Storm Shadow
    تصویر
    شركت MBDA به تاريخ اكتبر 2003 برنده‏اي مناقصه‏اي براي نيروي هوايي فرانسه شد. طبق اين برنامه، مقرر شده بود ميراژهاي جديد سري NK3 (نوع ارتقاء يافته‏اي از سري N تحت پروژهء K3) قابليت حمل و پرتاب موشكهاي برد متوسط هوا به زمين از نوع ASMPA را دارا شوند. موشك ASMPA داراي يك كلاهك هسته‏اي تاكتيكي (با قدرت كم) مي‏باشد كه قرار است جايگزين موشكهاي ASMP شود كه از سال 1998 بر روي ميراژهاي سري N در حال استفاده مي‏باشند.

    سيستم‏هاي هدفياب
    * سيستم «ديجيتال رهاسازي مهمات و ناوبري» به نام WDNS
    * غلاف نشانه‏گذاري ليزري به نام CLDP ساخت Thales Optronique (ويژه پرتاب تسليحات هدايت ليزري در شب يا روز)
    * غلاف نشانه‏گذاري ليزري به نام Damocles (ساخت Thales Optronique) مجهز به يك دوربين جستجوگر حرارت اهداف (فقط جهت ميراژهاي مدل MK2)
    * رادار چندحالتهء RDY از نوع پالس داپلر، ساخت Thales Optronique با قابليت رهگيري هم‏زمان چند هدف هوايي و ديدپائين- شليك پائين در ماموريتهاي دفاع هوايي
    * قابليت شناسايي هم‏زمان 24 هدف هوايي و رهگيري هم‏زمان 8 هدف هوايي به ترتيب اولويت (از نظر فاصله يا تحديد)
    WDNS مخفف Weapon Delivery and Navigation System

    سيستم‏هاي اقدام متقابل (ضدعمل الكترونيك)
    در اين هواپيما، يک سيستم محافظت کننده داخلي (ضدعمل الكترونيك يا ECM) نصب شده است. هواپيماي Mirage 2000-5 مي‏تواند مجموعهء ICMS Mark 2 را حمل کند که با سيستم‏هاي اقدام متقابل الکترونيکي ساخت Thales يکپارچه مي شود. ICMS Mark 2 شامل يک گيرنده و پردازشگر سيگنال دريافتي اين سيستم است که در دماغهء‌ هواپيما نصب مي شود و وظيفه اش کشف ارتباطات داده هاي ارسالي توسط موشکهاي ضدهوايي دشمن است. سپس سيستم ICMS با کشف شدن خط ارتباط اطلاعاتي موشک با هواپيما، به جاي اطلاعات صحيح، اطلاعات نادرست ارسال مي‏کند و بدين طريق، هواپيما را از گزند موشک، مصون مي‎دارد. اين سيستم همچنين مي‏تواند رابطي باشد بين اطلاعات دريافت شده از ماموريت برنامه‏ريزي شدهء جديد و يك پايگاه زميني تحليل‏گر اين اطلاعات.

    پيشرانه
    در ميراژ 2000 از يك موتور توربوفن با مصرف كم، ساخت اسنكما به نام SNECMA M53-P2 استفاده شده است. اين موتور كششي برابر 64 كيلونيوتن در حالت خشك و 98 كيلونيوتن در حال استفاده از پس‏سوز ايجاد مي‏كند. ورودي‏هاي هواي موتور، به شكل نيم‏مخروطي بوده و هوا را به موتور كه در مركز بدنه تعبيه شده است هدايت مي‏كنند. بدين ترتيب، هوا به صورت مورب وارد موتور شده و فشار هواي كمتري بر موتور وارد وارد مي‏شود و اين باعث بهينه شدن هواي مورد نياز موتور مي‏شود.

    برخي مشخصات فني

    كشور سازنده: فرانسه
    تيم سازنده: هواپيماسازي داسو، اسنكما و تامسون

    ماموريت
    Mirage 2000C: شكاري رهگير (دفاع هوايي)
    Mirage 2000D: انجام دهندهء ماموريتهاي روزانه يا شبانه نظير «ممانعت كنندهء هوايي ميدان جنگ» (BAI)
    ممانعت كنندهء هوايي ميدان جنگ = Battlefield Air Interdiction يا BAI

    اولين پرواز
    Mirage 2000C: مارس 1978
    Mirage 2000D: فوريه 1991

    ورود به خدمت در نيروي هوايي فرانسه
    Mirage 2000C: تابستان 1983
    Mirage 2000D: آوريل 1993

    هواپيماهاي مشابه
    Mirage III/5
    كفير
    ويگن

    خدمه
    يك نفر
    در Mirage 2000N/D: دو نفر (يك نفر خلبان و يك نفر افسر افسر مهمات يا ناوبر)

    ابعاد
    طول: 14.36 متر (50 فوت و 3 اينچ)
    فاصلهء دو نوك بالها: 9.13 متر (29 فوت و 5 اينچ)
    ارتفاع: 5.30 متر

    اوزان
    وزن خالي: 7600 كيلوگرم (مدل C)
    حداكثر وزن: 16500 كيلوگرم
    حداكثر وزن تسليحات: 5900 كيلوگرم در مدل C و 6200 كيلوگرم در 9 جايگاه حمل مهمات در مدل D

    پيشرانه
    موتور توربوفن M53-P2 ساخت اسنكما

    حداكثر سرعت
    1.2 ماخ در ارتفاع پائين
    2.2 ماخ در ارتفاع بالا

    نرخ اوج‏گيري: 17000 متر بر دقيقه
    سقف پروازي: 50 هزار فوت = 16500 متر

    برد عملياتي
    1475 كيلومتر با 4 بمب 250 كيلوگرمي
    1850 كيلومتر با 2 مخزن سوخت خارجي قابل رهاشدن
    3335 كيلومتر با حداكثر سوخت قابل بارگذاري، شامل 2 مخزن 1700 ليتري و 1 مخزن سوخت رهاشدني 1300 ليتري

    قابليت سوختگيري هوايي: دارد
    تصویر
    حجم سوخت
    3950 ليتر در مخزن سوخت داخلي و تا 8000 ليتر به وسيلهء سوختگيري هوايي در مدل Mirage 2000C
    3.1 تن در مخازن داخلي و تا 6.2 تن به وسيلهء سوختگيري هوايي در مدل Mirage 2000D

    حسگرها
    رادار رهگيري RDI، گيرندهء اخطار راداري (RWR)، سيستم پيشرفتهء هدفگيري تسليحات

    مخازن سوخت قابل رهاسازي
    مخزن سوخت 1700 ليتري به وزن 1358 كيلوگرم (افزايش 188 ناتيكال مايل در برد عملياتي)
    مخزن سوخت 1300 ليتري به وزن 1038 كيلوگرم (افزايش 144 ناتيكال مايل در برد عملياتي)

    تسليحات
    دو دستگاه مسلسل پرقدرت 30 ميلي‏متري GIAT DEFA 554

    تسليحات هوا به هوا:
    موشكهاي MICA و Magic2 و Super 530D و Super 530F و Sky Flash

    تسليحات هوا به زمين:
    بمب‏هاي BGL1000 و BM400 و BAP100
    موشكهاي Durandal و Belouga و Armat و Apache و Scalp و AS30L و AM39 و ASMP

    نمونه‏هايي از بارگذاري مهمات
    * 2 موشك ضدكشتي AM39 Exocet و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت ضدكشتي)
    * 2 موشك Armat و 2 موشك هوا به هواي R550 Magic و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت ضد رادار يا Wild Weasel)
    * 2 موشك R500 Magic و 2 موشك R530D و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت دفاع هوايي)
    * 4 موشك Belouga و 2 موشك R550 Magic و 2 مخزن سوخت انداختني 1700 ليتري (ماموريت ضداهداف زميني)
    * 18 بمب 250 كيلوگرمي (بمباران)

    ميراژ2000 به همراه دو موشک AM39 موسوم به اگزوسه و دو موشک هوا به هوايي Magic2
    (نيروي هوايي رژيم صدام، کشتي هاي بسياري را در جنگ با ايران به وسيلهء موشکهاي اگزوسه هدف قرار داد)
    تصویر
    ساز و برگ ويژه در Mirage 2000C
    رادار پالس داپلر ساخت تامسون به نام RDI با قابليت ديدپائين – شليك پائين، داراي سيستم ضدعمل الكترونيك يكپارچه با رادار، سيستم كامپيوتري پرواز با سيم (FBW)، خلبان خودكار و سيستم ناوبري اينرسيايي

    ساز و برگ ويژه در Mirage 2000D
    سيستم كامپيوتري پرواز با سيم (FBW)، دو سيستم ناوبري اينرسيايي، سيستم تعقيب عوارض طبيعي زمين به نام Antelope 5 ساخت تامسون، نقشهء ديجيتالي Icare، مكان‏ياب جهاني (GPS) يكپارچه شده با سيستم ناوبري، سيستم‏هاي اقدام متقابل يا ضدعمل الكترونيك يكپارچه شده، غلاف هدف‏گذاري ليزري با يك دوربين جستجوگر حساس به حرارت اهداف

    سيستم ارتباطات راديويي و دستگاه تشخيص دوست از دشمن (IFF): مطابق استاندارد پيمان ناتو

    تعداد توليد شده: 526 فروند از تمامي مدلهاي ميراز2000

    تعداد موجود در نيروي هوايي فرانسه
    80 فروند Mirage 2000C در قالب 4 اسكادران عملياتي
    60 فروند Mirage 2000D در قالب 3 اسكادران عملياتي


  16. http://i1.tinypic.com/sdgt1d.jpg ملقب بهs.37 گلدن ايگل جنگنده اي با بال پيشگرا كه توسط شركت سخوي براي رقابت در برنامه ي جنگنده نسل پنجم روسيه طراحي گرديد البته با اقبال كمي براي ورود به خدمت مواجه است كه علت آن قيمت زياد مواد مركب بال هاي آن است و اما پيشينه، در واقع مي توان گفت ايده بال هاي پيشگرا در اصل از ايده ي هواپيماي x.29 شركت گرومن گرفته شده كه يكي از موفق ترين ها در اين ضمينه است فوايد بال هاي پيشگرا: مهمترين فايده ي بال هاي پيشگرا در سرعتهاي فرو صوت و در ارتفاع پايين است كه بال هاي پيشگرا پايداري بيشتر و بسيار بهتري دارند اما در سرعت هاي فرا صوت اين كارايي اهميت خود را از دست مي دهد واين جاست كه بال هاي پسگرا بهتر نقش ايفا ميكنند براي جبران اين مشكل در s.37 بال هاي آن را كاملا از مواد گران قيمت مركب كه به تازگي در صنعت هواپيما استفاده ي چشمگيري پيدا كرده استفاده شده و اما ساير موارد به شرح زير است: بيشينه سرعت :2,500km/h سلاح ها:R-77, R-77PD, R-73, K-74 X-29T, X-29L, X-59M, X-31P, X-31A, KAB-500, KAB-1500 موتور: دو دستگاه AL-37FU(گونه اي ازموتور SU-37 )

  17. http://reza6662.persiangig.com/image/A10/1.jpg در واقع A-10 و OA-10 موسوم به Thunderbolt یا صاعقه، جزء اولین جنگنده های نیروی هوایی ایالات متحده هستند که برای پشتیبانی نزدیک از عملیات نظامی نیروی زمینی طراحی شده اند. طراحی آنها بسیار ساده است. این جنگنده ای است که می تواند علیه انواع ادوات و تجهیزات زمینی نظیر تانکها و سایر ادوات زرهی به کار رود و به راحتی آنها را منهدم کند. http://reza6662.persiangig.com/image/A10/2.jpg ماموریت این جنگنده می تواند شب یا روز برای حمایت از پیشروی نیروهای زمینی باشد. ماموریت دوم A-10 شناسایی و حمایت عملیات نیروهای ویژه (تکاوران) می باشد. تمامی این ماموریتها می توانند در ارتفاع بسیار پائین (چند متری) و یا ارتفاع بالا به خوبی هدایت و انجام شوند. عمده ترین ماموریت تاتدربولت حفظ برتری زمینی در ماموریتهایی از فاصله ی بسیار نزدیک می باشد. نیاز نیروی هوایی بر جنگنده ای با قابلیت حمل حداکثر مهمات بود که بتواند در ارتفاع بسیار پائین پرواز کرده و ماموریت خود را در نهایت دقت انجام دهد. همچنین قابلیت مانورپذیری بالایی در سرعتهای پائین داشته باشد و در همان حال بتواند با دقت بسیار زیاد اهداف زمینی را مورد اصابت قرار دهد. ماموریت تاندربولت به نحوی تعیین گشت تا بتواند در سرتاسر جهان عملیات کرده و از پایگاههای ناآماده با حداقل سرویس اولیه قادر به پرواز باشد. کابین A-10 از تیتانیوم ساخته شده و همچنین از مخازن سوخت خارجی نیز برای مداومت پرواز می تواند استفاده کند. جنگنده ی A-10 قدرت مانورپذیری خوبی در سرعتهای پائین دارد و دقت بسیاری نیز در هدفگیری اهداف داراست. این جنگنده به راحتی می تواند در ارتفاع حدود 1000 فوتی یا 300 متری پرواز کرده و از فاصله ی 5/1 مایلی یا 5/2 کیلومتری اهداف (مانند تانکها یا خودروهای زرهی یا توپهای ضدهوایی) را مورد اصابت قرار دهد. گستره ی عمل این جنگنده در یک نبرد بسیار وسیع است و می تواند از باندهای خاکی کوتاه و ناآماده به راحتی به پرواز درآید و بسیار نزدیک به خطوط مقدم، وارد عملیات شود. با استفاده از عینک پیشرفته ی مخصوص دید در شب، خلبان A-10 به راحتی می تواند در شب نیز به عملیات جنگی بپردازد. A-10 جنگنده ای تک نفره، با فضای محدود بالهای کوتاه و با دو موتور در انتهای هواپیماست که از نوع توربوفن ساخت جنرال الکتریک TF-34-100/A می باشند. هر موتور تراستی برابر 9000 پوند ایجاد می کند. موتورهای در انتهای هواپیما نصب شده اند و بالاتر از سطح بالها قرار دارند. توپ بسیار قدرتمند 30 میلی متری ساخت جنرال الکتریک به نام A/A49E-6 در نوک دماغه نصب شده است. سیستم توپ به وسیله مکانیزم الکترونیکی کنترل می شود و می تواند به وسیله سیستم هیدرولیک هواپیما دوباره فشنگ گذاری شود. سیستم های آویونیک هواپیما شامل سیستم ارتباط رادیویی و سیستم ناوبری (جهت یابی) و سیستم کنترل آتش و تسلیحات و هدفگیری دشمن است. همچنین یک عینک مخصوص دید در شب نیز وجود دارد. همچنین سیستم سربالا یا (Head Up System) نیز اطلاعاتی در مورد سرعت، ارتفاع پروازی و زاویه پروازی هنگام شیرجه به طرف زمین به خلبان می دهد. همچنین سیستم اخطارگر کاهش ارتفاع و سیستم قفل بر روی هدف (LASTE) یا (Low Altitude Safety and Targeting Enhancment) که امکان خطای هدفگیری را بسیار کاهش می دهد تعبیه شده است. در دماغه نیز سیستم جستجوگر لیزری بسیار دقیق، غلاف شناسایی نوری (Infrared) ، سیستم ضدعمل الکترونیک جهت انحراف موشکهای ضدهواپیما از جمله ی این تجهیزات است. توپ بسیار قدرتمند و مهلک A-10 تا 3900 گلوله در دقیقه می تواند آتش کند و این گلوله ها حتا در ادواتی مانند تانکها و زرهپوش های دشمن به راحتی نفوذ می کنند. برخی از مهمات مورد حمل A-10 دارای سیستم هدایت بعد از پرتاب، ناوبری و محافظت در برابر عمل الکترونیک دشمن هستند که از این جمله می توان به موشک هوا به زمین AGM-65 (موسوم به ماوریک) و موشک هوا به هوای کوتاه برد AIM-9 (موسوم به سایدوایندر) اشاره نمود. تاندربولت2 مجهز به سیستم دید در شب به نام NVIS (یا Night Vision Imaging Systems) است که به علت دارا بودن کاناپی (شیشه خلبان) وسیع، امکان دید بسیار وسیعی را در شب برای خلبان به وجود می آورد. محفظه ی کابین خلبان از پوشش بسیار مستحکم و ضدزره تیتانیومی ساخته شده است که ضمن حفظ جان خلبان از ادوات کنترل پروازی نیز محافظت به عمل می آورد. نوع طراحی بدنه ی A-10 امکان خوبی را برای نبرد نزدیک و دقیق با دشمن پدید می آورد. این بدنه به راحتی در برابر توپهای ضدهوایی 23 میلی متری مقاومت می کند و هیچگونه آسیبی به سیستم های آن وارد نمی شود. مخازن سوخت داخلی و خارجی هواپیما نیز از فوم های مخصوصی ساخته شده اند تا هواپیما پس از اصابت فورن مشتعل و منفجر نشود. همچنین سیستم هیدرولیک مضاعف به خلبان در مواقعی که سیستم هیدرولیک اصلی هواپیما از کار افتاده است کمک می کند تا بدون دردسر پرواز کرده و خود را به پایگاه برساند. نوع طراحی ساده A-10 این کمک را می کند که به راحتی در پایگاههایی که امکانات محدودی دارند و نزدیک به خطوط دشمن هستند به سرعت سرویس و تعمیر شده و به عملیات بازگردد. بسیار از قطعات دوتایی این هواپیما نظیر موتورها، چرخ ها و سیستم نگهدارنده ی هواپیما در خط افق (Horizontal Stabilizers System)، به راحتی با یکدیگر قابل تعویض هستند. اولین نمونه ی A-10 به تاریخ 1975 تخویل پایگاه هوایی Davis-Monthan شد. این جنگنده نقش بسیار حیاتی در حفظ توان زمینی نیروهای ائتلاف و آمریکایی در جریان عملیات طوفان صحرا ایفا نمود. A-10 ها در جریان آزادسازی کویت حدود 7/95 درصد عملیات موفقیت آمیز در انهدام تانکهای T-72 ، نفربرهای زرهی و توپهای ضدهوایی صدام به انجام رساندند که این در تاریخ جنگهایی هوایی یک رکورد دست نیافتنی محسوب می شود. در جریان عملیات طوفان صحرا، این جنگنده ها حدود 8100 سورتی پرواز جنگی انجام دادند و 90 درصد از موشکهای شلیک شده ی AGM-65 (ماوریک) توسط همین A-10 ها انجام پذیرفت. جنگ خلیج فارس: ماموریتی ویژه برای تاندربولت تجهیزات الکترونیکی جدید و ماموریتهای پیشرفته، حیاتی دوباره به A-10 بخشید. در مدت 5 سال در دهه ی 1970 ، نیروی هوایی ایالات متحده 3 نوع هواپیمای جدید تحویل گرفت که در آینده به قلب تپنده ی این نیرو در جنگهای آینده تبدیل شدند. نخستین آنها جنگنده ی موفق F-15 ایگل با توانایی بالا در همه گونه عملیات معرفی شد و جنگنده ی برتری هوایی ایالات متحده لقب گرفت. پس از آن F-16 موسوم به Fighting Falcon در سال 1978 وارد خدمت گردید و نقش های گوناگونی در عملیاتهای نظامی برعهده گرفت و سپس نوبت به معرفی A-10 یا Warthog (گراز زگیل دار) رسید که بعدتر به نام تاندربولت یا صاعقه شناخته شد. چند دهه پس از آنکه بالهای پسگرا (رو به عقب) و دماغه های نوک تیز، نمای استاندارد ظاهری هواپیماهای جنگنده شده بودند، در سال 1976 جنگنده ی A-10 که تاندربولت2 (صاعقه) با ظاهر بسیار غیرمعمول خود تعجب همگان را برانگیخت؛ از میان ویژگیهای آن می توان بالهای ضخیم،‌ مستقیم و دماغه ی پخ، حداکثر سرعتی که به سختی به هواپیمای P-51 ماستانگ جنگ جهانی دوم می رسید. P-51 موسوم به ماستانگ http://www.btinternet.com/~lee_mail/P51-4.jpg این هم پرواز زیبایی از P-51 به همراه A-10 http://reza6662.persiangig.com/image/A10/7.jpg دم دوتایی بسیار بزرگ و دو موتور توربوفن که در بالاترین بخش عقبی بدنه نصب شده بودند، اشاره کرد. این طراحی عجیب و بسیار غیرمعمول بی دلیل نبود. پس از جنگ ویتنام و به کار گیری هواپیماهای F-105 و F-4B در حمله به اهداف زمینی، A-10 اساسن به منظور حمله به اهداف زمینی و مقاومت بسیار بالا در برابر خسارتهای وارده از طرف آتشبارهای زمینی، طراحی و ساخته شد. به ویژه در دورانی که ایالات متحده در جنگ سرد با اتجاد جماهیر شوروی به سر می برد، تنها یک ماموریت ویژه برای A-10 ها در نظر گرفته شده بود: از بین بردن لشکر عظیم تانکهای بلوک شرق. در آن روزها گروههای بی شماری از تانکهای T-62 و T-72 شوروی در آلمان شرقی و در نزدیکی مرز آلمان غربی و دیگر کشورهای اروپایی موضع گرفته بودند و در این سوی مرزها، صدها A-10 با موشکهای ضدتانک و توپهای 30 میلی متری مرگبار خود انتظار آنها را می کشیدند. این تقابل هنگامی به شکل حاد خود در آمد که نیروهای ارتش سرخ شوروی به سال 1968 کشور چکسلاواکی را اشغال کرده و دولت دمکراتیک آن را ساقط کردند و نظام کمونیستی خود را بالاجبار بر مردم آن کشور تحمیل کردند. توان آتش A-10 تنها ویژگی این هواپیما نیست. مقاومت بسیار بالا در برابر پدافند شدید نیروهای شوروی می توانست تهاجم همه جانبه ی آنها را با تاخیر مواجه کند. مساله ی مهمی که با رسیدن نیروی هم پیمان حتا می توانست سرنوشت جنگ را بدون استفاده از سلاحهای هسته ای تغییر دهد. خلبانان این هواپیما که از نقش تاخیری خود به خوبی آگاهی داشتند، خود را به شوخی «سرعت گیر جاده» می نامیدند. نیاز به هواپیمای ضدتانک هیچگاه انکار نمی شد ولی در مورد اینکه آیا A-10 می تواند این وظیفه را برعهده بگیرد یا خیر، مباحث بسیاری درگرفت. مقامات بلندپایه ی نیروی هوایی تمایل داشتند برای انجام این ماموریت، گونه ی بهسازی شده ای از F-16A را جایگزین A-10 کنند و پس از پایان جنگ سرد و پیروی ایالات متحده، شایعاتی ایجاد شد تا این جنگنده را به گورستان هواپیماها بفرستند. این شایعات هیچگاه از سوی مقامات رسمی تایید نشد، ولی شواهد بسیاری بر این مدعا وجود داشت. برنامه ی تمرینات پروازی خلبانان A-10 کاهش یافته بود و حتا به نیروهای تحت تعلیم در پایگاههای هوایی گفته شد که در آینده برنامه های آموزشی آنها تغییر اساسی خواهد کرد. http://reza6662.persiangig.com/image/A10/3.jpg اما وقوع جنگ سال 1991 در خلیج فارس و نمایش تماشایی و بسیار پرقدرت A-10 ها در از بین بردن صدها دستگاه تانک و خودروی زرهی صدام در جریان عملیات طوفان صحرا، نشان داد که طراحی این جنگنده بسیار دقیق و عاقلانه و کاملن منطبق با ماموریتهای محوله بوده است. A-10 ها در این نبرد حتا موفق به از بین بردن 2 فروند هلیکوپتر سنگین Mi-24 عراقی گشتند که از نظر آماری آنها را حتا از F-16ها نیز چابک و نیز برتر نشان می داد! A-10 ثابت کرد که جنگنده ای پرتوان و قابل اطمینان است. گراز شب در پائیز سال 1990 و هنگامی که شعله های جنگ در خلیج فارس زبانه کشید، نیاز به تغییراتی در A-10 ها آشکار گشت. زیرا این هواپیما را برای نبرد با نیروهای شوروی و آن هم در اروپا آماده کرده بودند. هنگامی که ارتش ایالات متحده در خلیج فارس درگیر جنگ شدید شبانه با واحدهای گارد ریاست جمهوری صدام شد، نیاز به A-10 بیشتر نمود پیدا کرد.. دو تن از فرماندهان عالیرتبه ی نیروی هوایی با یکدیگر گروهی از خلبانان داوطلب را آماده ی ماموریتی ویژه کردند: پرواز در میان نبرد در تاریکی مطلق. خلبانان از LCD های 6 اینچی رنگی متصل به جستجوگرهای مادون قرمز روی موشکهای هوا به زمین ماوریک خود بهره می بردند. هنگامی که خلبانان تمام موشکهای ماوریک خود را شلیک می کردند از منورهای روشن کننده استفاده می کردند. این گروه به همراه یک اسکادران دیگر با همین روش، تعداد بسیار زیادی از تانکها، نفربرهای زرهی و توپهای صدام را از بین بردند و به عنوان افتخاری بزرگ برای فرماندهان این عملیات، این گروه پروازی تمام ماموریتهای خود را با موفقیت کامل و بدون تلفات انجام داد. A-10 نام جدیدی به خود گرفته بود: «نایت هاگ» یا گراز شب. این موفقیتها و پیروزیهای چشمگیر در نبرد با عراق، نظر بسیاری از بدبینان و منتقدان را نسبت به این هواپیما تغییر داد. A-10 در حال شلیک موشک AGM-65 (ماوریک) http://reza6662.persiangig.com/image/A10/4.jpg خلبانان A-10 در جریان جنگ خلیج فارس، سپاسگذار مهندسانی بودند که با طراحی بی نظیر خود، مقاومت این هواپیما را در برابر ضربات وارده به بالاترین حد رسانده بودند به گونه ای که آنها می توانستند با هواپیمایی سوراخ سوراخ شده، سالم به پایگاه خود بازگردند. بخشی از قابلیت هایی که این جنگنده را بی نظیر می سازد به قرار زیر است: کابین خلبان A-10 با پوششی از تیتانیوم حفاظت می شود و سیستم های اضافی بیشتری نیز در محلهای گوناگون برای حفاظت بیشتر در برابر پدافند زمینی روی این هواپیما نصب شده است. موتورها که در قسمت عقبی بدنه و در بالاترین نقطه روی دو ستون نصب شده اند، ساخت جنرال الکتریک بوده و TF-34-100A نام دارند. که دارای نسبت کنارگذر زیاد و صدای کم بوده و به راحتی در منطقه ی جنگی قابل تعویض یا تعمیر هستند. خروجی این موتورهای مستقیمن بالای سکان افقی هواپیما قرار دارد و در نتیجه از آنها در برابر موشکهای ضدهوایی گرمایاب حفاظت می کند. شیشه ی کابین خلبان 5/1 اینچ ضخامت دارد و گلوله ی 23 میلی متری ضدهوایی بر آن بی تاثیر است. این هواپیما قادر است تنها با یکی از 2 دم انتهایی خود به پرواز ادامه دهد. سوخت در مخازن جاسازی شده در قسمت ارابه ی فرود حمل می شود و در نتیجه در صورت صدمه دیدن بالها، خطری مخازن سوخت را تهدید نمی کند زیرا در همه ی جنگنده ها، سوخت در محفظه ی درون بالها ذخیره می شود. مخازن سوخت همچنین از سیستم های ضدحریق بسیار کارآمد بهره می جویند. برای مثال در چندین مورد، مخازن سوخت هواپیما دچار آتش سوزی شده بودند و خدمه تنها زمانی از این موضوع آگاه شده بودند که هنگام تخلیه ی مخازن با تفاله ها و ته نشین های کربنی برخورد کرده بودند. این امر کارایی بسیار قدرتمند سیستم های ضدحریق را ثابت می کند. در عملیات طوفان صحرا، دو خلبان A-10 که سیستم های هیدرولیک هواپیمایشان به شدت صدمه دیده بود، توانستند با کمک سیستم های دستی به سلامت به سمت پایگاه بازگشته و بر زمین فرود آیند. این سیستم های دستی، سیستم های هیدرولیک را قطع کرده و هدایت با سیم (هدایت مکانیکی) را ممکن می سازند. همچنین خلبان دیگری موفق شد در حالی که 2 تیر از 3 تیر طولی نگهدارنده ی اصلی بال هواپیمایش به شدت آسیب دیده بود به سلامت فرود آید. یک خلبان دیگر پس از اینکه هدف 4 گلوله از یک سلاح بسیار قدرتمند ضدهوایی 57 میلی متری قرار گرفت و در بدنه ی هواپیمایش 378 سوراخ ایجاد شد، توانست به راحتی به پایگاه خود بازگردد. کاری که بدون وجود صفحه ی محافظ بسیار قدرتمند تیتانیومی، ناممکن بود. امروزه A-10 که اساسن برای حمله به اهداف زمینی تغییرات و بهسازی های فراوانی را به خود دیده است، پا را از ماموریت اصلی خود فراتر برده است. A-10 هایی که امروزه پرواز می کنند، آنهای نیستند که در جنگ خلیج فارس برعلیه صدام به کار رفتند. شاید بد نباشد که این A-10 های جدید را A-10P معرفی کنیم تا نشان دهیم تا چه حد با پیشینیان خود متفاوت هستند. کلید اصلی این بهسازی ها را شاید بتوان در اضافه کردن سیستم های کامپیوتری هدفگیری بسیار دقیق و ایمن در شرایط پرواز در ارتفاع کم (LASTE) دانست. این سیستم ها در جنگ خلیج فارس نیز روی A-10 ها نصب شده بودند ولی در آن هنگام این تکنولوژی جدیدی بود که برای استفاده در میادین نبرد واقعی چندان مناسب نبود زیرا خلبانان تمرین کافی با سیستم های جدید نداشته بودند. نصب این سیستم های کامپیوتری در جنگنده های امروزی بسیار رایج و متداول است. اگرچه A-10 به سیستم هایی نیاز داشت تا با کمک آنها بتواند از ارتفاعهای بالا نیز سلاحهای خود را به سوی اهدف شلیک نماید. در جنگ خلیج فارس خلبانان از ترس پدافند پرحجم عراق، ارتفاع پروازی خود را در حدود 12 هزار فوتی حفظ می کردند. ارتفاعی که از برد بیشتر موشکهای شانه پرتاب عراقی نظیر سام7 بیشتر بود. اما در این ارتفاع دقت نشانه روی A-10 کاهش پیدا می کرد که این مشکل را با افزایش حجم شلیک و مهمات استفاده شده جبران می کردند. گاهی برای اطمینان از نابود شدن یک واحد توپخانه ی عراق، به پرتاب 12 بمب از 2 هواپیما نیاز ایجاد می شد. توپ 30 میلی متری بسیار قدرتمند A-10 با قابلیت نفوذ در زره تانک و نفربر خلبانان عملیات طوفان صحرا، ساعتهای زیادی را صرف یادگیری علوم پرتاب بمب و استفاده از LASTE های اولیه نمودند. این آموزشها، شامل اندازه گیری دمای محیط اطرف، غلظت رطوبت هوا در آن ارتفاع، زاویه ی شیرجه و محاسبه ی سرعت باد مخالف بود که به خلبان اجازه می داد تا تنظیمات سیستم نشانه روی را با شرایط محیطی سازگار کند. خلبانان به خوبی می دانستند که مجبور خواهند بود تا تمام این محاسبات را در چند ثانیه انجام دهند؛ درست هنگامی که دماغه ی A-10 به سوی زمین بود و هواپیما با سرعت به سمت هدف شیرجه می رفت. به هر حال خلبانان به سرعت مشغول فراگیری و کسب مهارت در انجام این محاسبات سخت و پیچیده شدند. اگرچه این محاسبات ذهنی در تمرینها بسیار سخت و طاقت فرسا بودند ولی کارایی خود را در طول عملیاتهای جنگی به خوبی نشان دادند. در واقع هیچ تکنولوژی دقیقی وجود نداشت و پرتاب دستی بمب در آن هوای ناآرام تنها به مهارت و هنر خلبان بستگی داشت. LASTE پایان تمام این مشکلات بود. قلب این سیستم، کامپیوتری است مشابه آنچه که در هواپیمای A-7 (موسوم به کروسیر2) از آن استفاده می شد. سیستم مورد نظر به طور منظم اطلاعات دریافتی از LCD های سربالا (Head Up Display) را پردازش می کند و خلبان تنها در مدت زمان شیرجه به سمت هدف، نشانگر هدف را روی آن متمرکز می سازد تا سیستم LASTE زمان مناسب برای شلیک سلاحها را به خلبان اعلام کند. هواپیماهایی که از هدایت دستی برای پرتاب بمب استفاده می کردند به این سیستم مجهز شدند و این آغاز تغییرات بود. قبل از نصب LASTE روی هواپیماهای A-10 ، خلبانان مجبور بودند برای حفظ آمادگی و دقت 300 تا 400 بار پرتاب بمب را انجام دهند تا به نتیجه ای مناسب دست یابند. ولی با نصب سیستم های LASTE یک خلبان تازه کار هم به راحتی می تواند به اهداف حمله کرده و آنها را منهدم کند. هم اکنون اگر یک A-10 به یک تانک حمله کند، تانک شانسی برای سالم ماندن نخواهد داشت. دقت در هدفگیری دیگر به مهارت خلبان بستگی ندارد و این کار تمامن به سیستم های کامپیوتری سپرده شده است و یک خلبان تازه کار همچون یک خلبان باتجربه می تواند در یک نبرد واقعی شرکت کند. موشک AGM-65 (ماوریک) در حال نصب بر روی A-10 http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/AGM-65_Maverick2.jpg/300px-AGM-65_Maverick2.jpg برای برخی از خلبانان A-10 افزایش کارایی توپ 30 میلی متری پس از نصب سیستم LASTE بسیار شگفت آور است. پس از نصب LASTE کافی بود تا خلبانی نشانه گیر توپ را به سمت هدف مورد نظر گرفته و شلیک کند. با این سیستم به راحتی می توان از ارتفاع 15 هزار فوتی به اهداف شلیک کرد. گلوله ها از آن فاصله نیز بسیار موثر هستند و مهندسین A-10 بازهم در فکر افزایش این برد می باشند. LASTE با کمک سیستم کنترل دقیق وضعیت (PAC) یا (Precision Altitude Control) که به سیستم پایداری وضعیت SAS (معادل Stability Augmentation System) متصل است، دقت هدفگیری توپ را فوق العاده افزایش می دهد. تفاوت بسیار قابل توجه اندازه ی گلوله ی A-10 با نوع استفاده شده در F-16 http://reza6662.persiangig.com/image/A10/5.jpg

  18. يكي از قدرتمندترين جنگنده هاي موجود جهان، هواپيمایF-117 ، ملقب به «شاهين شب» است. شاهين شب نخستين هواپيماي رادارگريز (Stealth) است و اين خصوصيت مهم آن را از ديگر جنگنده هامانندF-15 متمايز مي سازد. تصميم ساخت اين هواپيما در سال ۱۹۶۸ ميلادي با دادن مجوز شركت هواپيماسازي لاكهيد مارتين گرفته شد. اين شركت نيز به سرعت تنها پس از ۳۱ ماه، نخستين پرواز آزمايشي شاهين شب را در ۱۸ ژوئن سال ۱۹۸۱ ميلادي در منطقه آزمايشي نوادا به نمايش گذاشت. از ميان ۵۹ فروند هواپيمايF-117، نخستين شان در سال ۱۹۸۲ ميلادي به نيروي هوايي آمريكا تحويل داده شد و در تابستان سال ۱۹۹۰ ميلادي نيز آخرين فروند اين هواپيما ساخته شد. به واسطه تكنولوژي رادارگريزي (Stealth) اين هواپيما و با استفاده از بمب هاي هدايت شونده ليزري، شاهين شب توانايي حمله به نقاط بحراني و غيرقابل نفوذ دشمن را دارد. نوآوري در طراحي كه يكي از شاخص هاي منحصربه فرد F-117 است توانايي جنگي بسيار بالايي را به اين پرنده آهني داده است. شاهين شب، تك سرنشين و مجهز به دو موتور توربوفن مدلF404 ساخت شركت جنرال الكتريك است كه تجهيزات گوناگوني را مي تواند به كار گيرد و مجهزبه يك سيستم ناوبري و نيز سيستم شكاري ـ رهگير وايونيك (الكترونيك هواپيما)پيشرفته اي است كه كار خلبان را سهل و قدرت عملياتي آن را افزايش مي دهد. آمريكا از اين جنگنده نامريي استفاده هاي بسيار زيادي مي برد. هر كجا كه احساس كند تجهيزات راداري دشمن قوي و پرقدرت است از شاهين شب براي انجام هرگونه عمليات نفوذي استفاده مي كند و با اطمينان در انتظار شنيدن خبرهاي خوش از عمليات شاهين هايش مي نشيند. شاهين شب تنها هواپيمايي بود كه توانست در عمليات توفان صحرا عليه عراق مجوز حمله به مركز شهر بغداد را بگيرد. در اين عمليات، آمريكا از ۳۶ فروندF-117 استفاده كرد اما همين چند فروند هواپيما ركوردهاي بسيار جالبي را بر جاي گذاشتند. به طور مثال از ۲۰۰۰ تن بمب و موشك براي انهدام نيروگاه هاي برق، پايگاه هاي نظامي، مركز رادارهاي دفاعي و. . . استفاده كردند، كه اكثر آنها بمبهاي هدايت شونده ليزري بود. شاهين هاي آمريكايي در اين عمليات حدود ۶۹۰۰ ساعت پرواز داشتند و با توجه به رادارگريز بودنشان به راحتي از تمامي حريم هاي هوايي عراق و كويت استفاده كردند بدون اينكه هيچ مزاحمتي از سوي رادارهاي دشمن را متوجه خود ببينند و خطري حس كنندپس از اين عمليات موفق بود كه به درخواست ناتو ۲۴ فروند از اين هواپيما در سال ۱۹۹۹ ميلادي به خدمت دو پايگاه هوايي اروپايي (پايگاه هوايي آويانو در ايتاليا و اشپانگاهلم در آلمان) درآمد. نخستين حمله شاهين شب در ۲۴ مارس ۱۹۹۹ ميلادي برعليه يوگسلاوي ثبت شده است. اين پرنده شب در يكي از شاهكارهاي خود كه پرواز بدون توقفي از هولومان ،يك پايگاه هوايي در آمريكا، به سمت كويت داشت ۱۸/۵ساعت به طول انجاميد و ركوردي براي هواپيماهاي تك سرنشين بر جاي گذاشت كه تا به امروز شكسته نشده است. F-117 اين ركورد را مديون مهندساني است كه قابليت سوختگيري در هوا را براي اين مخلوق شگفت انگيز منظور كردند. علاوه بر اين شاهين شب داراي دو محفظه تسليحاتي است كه انواع گوناگوني از موشك ها و بمب هاي هدايت شونده را مي تواند حمل كند و خلبان تنها با فشار يك كليد مي تواند سرنوشت يك منطقه يا يك پايگاه نظامي يا يك نيروگاه را تغيير دهد. این هواپیما در عمليات توفان صحرا در سال ۱۹۹۱ موفق شد با ۱۳۰۰ پرواز، ۱۶۰۰ نقطه و هدف مهم را مستقيماً مورد حمله قرار دهد . جدول مشخصات: نوع هواپيما: جنگنده تاكتيكي شركت سازنده: شركت هواپيماسازي لاكهيد مارتين قدرت موتور : ۱۰۶۰۰ پوند براي هر موتور طول: ۴/۱۹ متر (۶۳ فوت) ارتفاع: ۹/۳ متر (۱۲ فوت + ۵ اينچ) فاصله دو سر بال: ۱۳/۲متر (۴۳ فوت + ۱۴ اينچ) وزن: ۲۳۶۲۵ كيلوگرم (۵۲۵۰۰ پوند) سقف پرواز: ۴۵۰۰۰ فوت سرعت: ۶۰۰ مايل در ساعت (سطح دريا)حدود ۰/۹۲ Avia.ir

  19.  

    نمایي كلي از هواپيماي ميگ29 : هواپيماي ميگ 29 (نامگذاری ناتو: فالكرومFulcrum ) با هدف ايجاد برتري هوايی توسط اتحاد جماهیر شوروی طراحی و ساخته شد . طراحي و ساخت اين هواپيما توسط شركت ميكويان از سال1970 آغاز و اولين فروند از اين هواپيما در سال1983 وارد خدمت شد . هواپيماي ميگ 29 از بهترين محصولات صادراتي براي شوروي در زمان خود و براي روسيه در حال حاضر بوده و توانسته سود قابل توجهي را نصيب سازندگان خود كند . http://www.farmboyzimsflightsims.com/MiG29_03.jpg تاریخچه ي هواپيماي ميگ29 : برنامه ي ساخت هواپيماي ميگ 29 به سال1969 بازمیگردد و در آن زمان شوروی برنامه FX ایالات متحده را زیر نظر داشت و برنامه ي FX كه به ساخت هواپيماي اف15 ( F-15 EAGLE) منجر گرديد دليل تصميم شوروي براي طراحي و ساخت هواپيما ميگ 29 بود و درك كردن اين موضوع از سوي شوروي بود كه هواپیماهای جديد ساخت آمريكا تا حد قابل توجهي داراي برتري نسبت به هواپيماهاي شوروي هستند و از تکنولوژی پيشرفته تري نسبت به اين كشور برخوردار هستند . هواپيماي ميگ 21(MiG-21 Fishbed) با وجود چالاكي زياد و قدرت مانور خوب خود در طول روز در شب قادر به انجام ماموریت نبود و از كم بودن برد عملياتي خود و عدم توانايي استفاده از جنگ افزارهاي گوناگون در حد قابل ملاحظه اي رنج میبرد . هواپيماي ميگ23 (MiG-23 Flogger) كه با هدف مقابله با هواپيماي اف4 فانتوم (F-4 Phantom II) طراحي و ساخته شده بود با وجود سرعت و برد عملياتي مناسب و داشتن فضاي كافي براي حمل سوخت و جنگ افزارهاي مختلف ولي از قدرت مانور كمي دارد و در نبردهاي داگفايت تا حد زيادي ناموفق نشان ميداد در اين شرايط شوروي به وجود يه يك هواپیما كه ضمن داشتن چالاكي و قدرت مانور خوب داراي برد عملياتي كافي و امكان استفاده از جنگ افزارهای گوناگون در حد خوبي را داشته باشد احساس ميكرد و در كنار اين موارد اين هواپيما بايد از سیستمهای پیشرفته اي براي رقابت با هواپیماهای ساخت امريكا هم استفاده ميكرد.در واكنش به اين نياز ستاد فرماندهي شوروي درخواست ساخت هواپيما پشرفته تاكتيكي را ارائه داد و اين درخواست را در طرح PFI (Perspektivnyi Frontovoi Istrebitel ) كه مخفف هواپيماي پيشرفته تاكتيكي به زبان روسي است را ارائه داد . مشخصات خواسته براي اين طرح از سوي شوروي تا حد زيادي افراطي و جاه طلبانه بود هواپيماي مورد درخواست آنان بايد برد عملياتي زياد / داراي قابليت خوب براي نبردهاي نزديك / چالاكي و مانور عالي / داراي حداقل سرعت2 ماخ / داراي قابليت حمل تسليحات سنگين / به همراه استفاده از آيروديناميك پيشرفته كه اين مورد آخر توسط موسسه آيروديناميك روسيه به همراهي شركت سوخو در حال انجام مراحل تحيقياتي بود . (طرح آيروديناميك مورد نظر شوروي توسط موسسه آيروديناميك روسيه و شركت سوخو در حال انجام مراحل تحقيقاتي بود و شركت ميكويان از نتايج اين تحقيقات در ساخت هواپيماي ميگ29 استفاده كرد). در سال1971 شوروي اعلام كرد طرح هواپيماي PFI يا همان هواپيماي پيشرفته تاكتيكي پر هزينه است و با قابليت برآورده نمودن نيازهاي آمريكا براي ساخت هواپيماي جنگنده سبك وزن به مانند اف16 (F-16 Fighting Falcon) و اف17(YF-17 Cobra) بود و شوروي دو طرح جديد با نامهاي LPFI و TPFI براي ساخت ارائه داد طرحLPFIساخت يك هواپيماي تاكيكي پيشرفته سبك وزن و طرح TPFI ساخت يك هواپيماي تاكتيكي سنگين وزن بود و تفاوت طرح PFI ابتدايي شوروي و طرح دوم PFI در تخصصي تر شدن آن است . طرح كلي PFI هواپيماي پيشرفته تاكتيكي اوليه به دو طرح تخصصي تر تبديل شد كه در هر كدام به روي بعضي از مشخصات بيشتر از ساير مشخصات با توجه به هدف ساخت و نوع ماموريت تاكيد شده بود . طرح هواپيماي تاكتيكي پيشرفته سبك وزن يا همان LPFI به شركت ميكويان سپرده شد و سرانجام به ساخت هواپيماي ميگ29 منجر شد و طرح هواپيماي پيشرفته تاكتيكي سنگين وزن و يا همان TPFI براي مقابله با هواپيماي اف15 به شركت سوخو سپرده شد كه اين طرح نيز با ساختن هواپيماي سوخو 27 به پايان رسيد . طراحي هواپيماي LPFI با مشخصات جديد در سال1974 شروع گرديد و به ساخت هواپيماي ميگ29 اي MiG-29A)) منجر گرديد اولين پرواز اين هواپيما در 6 اكتبر 1977 صورت گرفت .هواپيماي ميگ29 تنها يك ماه بعد از اولين پرواز خود در نوامبر 1977 ازسوي ماهوارهاي جاسوسي آمريكا مورد شناسايي قرار گرفت اين هواپيما هنگامي كه در مركز آزمايش پرواز ژوكوفسكي(Zhukovsky) در نزديكي شهرك رامنسكوي(Ramenskoye) حضور داشت مورد شناسايي قرار گرفت و ايالات متحده هواپيمايي با مشخصات شبيه به هواپيماي اف17(YF-17 Cobra) مشاهده كرد . ميگ25بي(MiG-29B) با تاخيري كه به دليل حادثه در دو نمونه اوليه ميگ29 اي(MiG-29A) بدليل ايراد در موتورها بود در ژوئن سال1983 وارد خدمت شد و ناتو هواپيماي ميگ29 بي (MiG-29B) را فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد. به طور منطقي بايد ميگ 29 A بايد فالكروم اي(Fulcrum-A) ناميده ميشد ولي بدليل آنكه تا قبل از آن ناتو ميگ29 A (MiG-29A) را مشاهده نكرده بود ميگ29بي را نمونه ابتدايي ميگ فرض كرد و فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد هواپيماي ميگ29 يا همان (Fulcrum-A) در مجموع به تعداد 840 فروند توليد شد .اولين باري كه هواپيماي ميگ 29 به در غرب به نمايش عمومي درآمد در جولاي 1986 در فنلاند بود و بعد از آن در سپتامبر 1988 در نمايشگاه هوايي فارنبورو (Farnborough Air Show) در بريتانيا بود و غربيها تحت تاثير قدرت زياد و چالاكي اين هواپيما قرار گرفتند . ميگ 29 در زمان شوروي مورد توجه اين شوروي قرار داشتند اما بعد از شوروي با وجود مجهز شدن به سيستمهاي آيونيكي پيشرفته و چند منظوره بودن و قابليت حمل مخازن سوخت خارجی و امکانات گسترده ديگر مورد توجه روسيه قرار نگرفتند كه اين به دليل سياست نامناسب مسئولان شركت ميكويان نسبت به شركت سوخو در شناخت خواست و تمايل مسئولان روسيه است با اين وجود مسئولان شركت ميكويان با گسترش اين هواپيما سعي در صادرات آن به خارج از كشور را دارند البته به نقل از منابع غير رسمي دستيابي غرب به اطلاعات هواپيماي ميگ29 از دلايل مهم اين تصميم از جانب مقامات روسيه است . اين هواپيما تاكنون به كشورهايي شامل : الجزاير /بنگلادش/بلغارستان/كوبا/چك /اتيوپي/اريتره/آلمانشرقي/مجارستان/عراق/ايران/هند/مالزي/برمه/ پرو/لهستان/روماني/صربستان/اسلواكي/سوريه و يمن فروخته شده است اين كشورها به همراه اقمار سابق شوروي به مانند بلاروس/قزاقستان/مولداوي/تركمنستان/اكراين و ازبكستان از استفاده كنندگان از اين هواپيما هستند . هواپيماي ميگ 29 در حال حاضر تحت پروژه های مختلف توسعه و بهينه سازي قرار دارد و آخرين نمونه هاي اين هواپيما ميگ29 اس ام تي (MiG-29) و ميگ29ام 2(MiG-29 M2) هستند .نمونه جديد ناو نشين هواپيماي با نام ميگ29 كي(MIG-29K) براي استفاده در نيروي دريايي هند كه به تازگي ناوهواپيمابر درياسالار گورشكوف را از روسيه خريداري كرده در حال توليد است . سوابق نبرد هواپيماي ميگ29: http://fozz.tac2.se/files/mig29.jpg اين هواپيما به وسيله خلبانان عراقي در جنگ1991 خليج فارس و پيش آن نيز در جنگ اين كشور با ايران حضور داشت و بعد از آن از سوي صربستان به عنوان بزرگترین دارنده اين هواپيما در بلوك شرق در برابر انبوهي از جنگندهاي غربی از نظر تعداد و نوع قرار گرفته است و در جنگ ميان دو كشور اريتره و اتيوپي از سوي اريتره در برابر هواپيماهاي سوخو27 اتيوپي مورد استفاده قرار گرفت و در همه آنان يك شكست خورده بزرگ بوده چه در برابر هواپيماهاي غربي و چه در برابر هواپيماي سوخو27 و كارنامه موفقي از خود به جاي نگذاشت اما اين امر نه به دليل ضعف اين هواپيما بلكه بيشتر به دلايل خارجي به مانند استفاده كنندگان اين هواپيما و كيفيت هاي پايين نمونه صادراتي نسبت به نمونه اصلي بوده است كه باعث شده اين هواپيما ناموفق و غير قابل اعتماد جلوه كند . هواپيماهاي تحت اختيار عراق در جنگ اول خليج فارس در برابر هواپيماهاي ايالات متحده و متحدانش كه با تعداد زياد و پشتيباني مناسب هوايي آسمان را در اختيار خود قرار داشتند نتواستند كاري از پيش برند و در حقيقت فرصتي براي اينكه خود را نشان دهند بدست نياوردند ودر جنگ دوم خليج فارس نيز هواپيماهاي ميگ29 عراق حتي از زمين نيز برنخواستند . فالكرومهاي عراق در جنگ با ايران نيز بيشتر با استفاده بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها در نقش يك بمب افكن ظاهر شدند تا يك جنگنده براي انجام ماموریت تخصصي خود باشند. هواپيماهاي تحت اختيار صربستان نيز با تكنولوژي و سلاحهاي مربوط به 15 سال قبل و مربوط به زمان جنگ سرد و شوروي سابق در برابر كه هيچگونه بهينه سازي نشده بودند و از كمبود قطعات يدكي رنج ميبردند در برابر انبوه جنگدهاي متعلق به ناتو كه در بهترين شرايط به سر ميبردند كاري از پيش نبردند . اين هواپيما در جنگ افغانستان در مقابل هواپيماهاي22 افغانستان و و در نبرد كارگيل كشمير از سوي هندوستان هم مورد استفاده قرار گرفته و در چند نبرد كوچك ديگر هم شركت داشته است . مشخصات عمومي هواپيماي ميگ29: به دليل طرحهاي بسياري كه براي گسترش و بهينه سازي هواپيماي ميگ 29 بروي اين هواپيما صورت گرفته هواپيماي ميگ 29 فعلي با نمونه اصلي كه در قالب طرح LPFI توليد شد متفاوت است ميگ29 در حال حاضر از سيستم آيروديناميكي شبيه هواپيماي سوخو27 استفاده ميكند اگر چه داراي تفاوتهاي مشخص با سيتستم آيروديناميكي سوخو27 ميباشد . در ساختمان ميگ29 از آلومينيوم تا حد زيادي استفاده شده و در بعضي از نقاط نيز از تركيبات کامپوزیت نيز بهره گيري شده است . بالهاي اين هواپيما در بالاترين نقطه بدنه و بصورت يكپارچه و با زاويه 40 درجه به بدنه متصل هستند و دو بال افقي نيز در جوانب خروجي موتور هواپيما رو به بیرون نصب قرار گرفته اند . در هواپيماي ميگ29 از دو موتور توربوفن كليوف آر دي33 با پس سوز(Klimov RD-33) استفاده ميشود .ظرفيت مخازن سوخت داخلي ميگ29 بي (MiG-29B) تنها 3200 كيلوگرم است كه اين ظرفيت كم باعث شده است تا برد عملياتي اين هواپيما محدود باشد البته اين هواپيما ميتواند از تانكرهاي خارجي نيز استفاده كند http://www.xp-office.de/mig-29/Bilder/MiG-29SMT-in-flight-refuelling_jpg.jpg در نمونه هاي جديدتر ميگ29 از فضاي ميان بالها و بدنه و ساير فضاها نيز براي حمل سوخت بيشتر استفاده شده است و تمام نمونه هاي ميگ29 داراي توانايي سوختگيري در آسمان هستند كه اين امر به گسترش محدوده عملياتي و افزوده شدن به كارايي اين هواپيما كمك مينمايد نمونه هاي جديد ميگ29 ساختار آنان بهينه سازي شده و به ساختار (Fatback) تغيير يافته است اين ساختار با استفاده از فضاي داخلي و گسترش آن امكان افزودن به ظرفيت مخازن داخلي فراهم ميكند كه به صورت واضح در برامدگي كوهان مانند پشت هواپيما قابل ديدن است . http://www.b-domke.de/AviationImages/Fulcrum/Images/3535.jpg براي كنترل ميگ29 از كنترل هيدروليك استفاده ميشود اين سیستم هيدروليك شبيه سيستم هيدروليك سوخو27 (fly-by-wire) نيست اما اين هواپيما بسيار چالاك و از قدرت مانور خوب و پايداراي مناسبي برخوردار است و خلبان در هنگام چرخش به اطراف ميتواند به خوبي هواپيما را كنترل كند با توجه به اين عوامل و ساختار اين هواپيما هواپيماي ميگ29 ميتواند فشاري معدل9 جي را تحمل كند. به وسيله سيستمهاي كنترل نرم افزاري موجود هواپيما خلبان را از انجام حركاتي كه فشاري بيشتر از حد استاندارد باز ميدارد كه اين سيستم ميتواند توسط خلبان غير فعال شود . كابين خلبان در نمونه هاي عادي داراي صفحه نمايشگر HUD هستند و فاقد HOTAS هستند و به طور كلي آنالوگ هستند بنابراين وسايل عقربه اي فراواني در ان به چشم ميخورد و نكته اي كه در اولين نگاه به كاكپيت ميگ29 جلب توجه ميكند اين است كه اين كاكپيت بسيار شبيه به كابين خلبان هواپيماي ميگ23 است كه قابليت تغيير كاكپيت و سفارشي نمودن آن به سادگي ممکن است و به طور كلي نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از نظر تكنولو‍ژي برتري چنداني نسبت به ساير هواپيماي ساخت شوروي ندارد . در نمونه هاي ارتقا يافته شده ميگ29 كاكپيتهاي شيشه اي به همراه صفحه پيشرفته نمايشگر CRT چندمنظوره و HOTAS به اين هواپيما افزوده شده است و از صندلي پران Zvezda K-36D كه داراي كارايي خوبي است در كاكپيت ميگ29 استفاده ميشود . http://www.aeronautics.ru/m/mig29smtcockpit.jpg در نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از سيستم رادار تهاجمي فازترون آر ال پي كي(Phazotron RLPK-29 ) كه شامل رادار پالس داپلر N-019 ( نامگزاري ناتو: S-29 Slot Back ) است كه قابلیت نگاه به پايين و شليك به هدف را دارا است و در كنار آنها كامپيوتر ديجيتال Ts100.02-02 نيز وجود دارد . نمونه اصلي رادار N-019A كه با هدف مقابله با نمونه هاي غربي طراحي شده بود و اميد بسياري بدان ميرفت ولي نتوانست اين خواسته شوروي را براورده كند و باعث ناميدي شد . اين رادار داراي اشكالات جدي در زمينه كارايي در(BVR) در محدوده خارج از ديد (beyond-visual-range) است اين رادار براي رهگيري هدف يا همان تراك كردن (Track) اهدافي به اندازه يك جنگده تا شعاع 70 و در اندازه يك بمب افكن تا شعاع 90 كيلومتر بيشتر توانايي ندارد و براي اهداف كوچكتر و يا اهداف از پشت سر اين مقدار به35 كيلومتر كاهش ميابد . رادار N-019A توانايي شناسايي 10 هدف را در محدوده عملياتي خود در اختیار دارد اما تنها قادر به هدف قرار دادن بيش از يك هدف به وسيله موشك هاي هدايت شونده خود نيست از نقاط ضعف ديگر اين رادار در سيستم پردازش سيگنال آن است كه در شناسايي اهداف زميني و يا اهدافي كه ارتفاع كم هستند و در برابر اهداف بسيار يا اشباع هدف داراي ضعف است و استعداد خوبي براي جيمينگ شدن در برابر جنگ الكترونيك دارد و به سادگي از كار مي افتد . اين مشكلات باعث شده هواپيماي ميگ29 قادربه استفاده موثر از موشك هاي جديد هدايت شونده دوربرد آر27(R-27) در حداكثر برد عملياتي آنان نباشد اين اطلاعات در پي تباني و خيانت طراح وسازنده رادار فازترون آدولف تولكاچف(Adolf Tolkachev) و افشاي اين اسرار در سال1985 به سازمان CIA بدست امده بود . در پي ضعف زياد رادار(N-019A) شوروي با شتاب تصميم به اصلاح نمودن آن گرفت و براي رفع اين نواقص اقدام به بهينه و به روز رساني اين رادار كرد و نمونه ساخته شده توپاز (N-019M Topaz) نامگزاري شد و در هواپيماهاي ميگ29 اس (MiG-29S) مورد استفاده قرار گرفت اما اين اصلاح نيز مقامات شوروي را راضي نكرد و آنها خواستار ارتقا دوباره اين رادار و گسترش بيشتر قابليتهاي آن شدند و جديدترين نمونه ساخته شده رادار ژوك (N-010 Zhuk-M) بود كه برد عملياتي آن گسترش يافته بود كه از نظر ظاهري نيز تغييراتي نسبت به نمونه پيشين در آن اعمال شده بود كه شامل آنتن گيرنده مسطح بود و از پردازشگرهاي قدرتمند و مطمئن با قابلیتهای چند منظوره نيز بهره ميبرد و استعداد استفاده از موشكهاي هوا به هواي RW-AE ( نامگزاري ناتو: AA-12 Adder ) براي هواپيماي ميگ29 را فراهم ميكند . در نمونه جديدتر ميگ29 از S-31E2 KOLS كه يك مسافت ياب ليزري و(IRST) جستجو گير مادون قرمز است (infrared search and track) مدل (S-31E2 KOLS) كه بصورت چشم كروي در جلوي كاناپه خلبان نصب شده نيز بهره گرفته شده اين سيستم (IRST) ميتواند مستقل از رادار عمل كند و از دقت زيادي نيز برخوردار است . جنگ افزار موجود در ميگ29 شامل يك توپ 30 ميلي متري (GSh-30-1) نصب شده در كنار بالها و در نزديكي بدنه است و با خشاب 149 تير است كه در نمونه هاي جديدتر به 100 تير كاسته شده نمونه اصلي هواپيماي ميگ29 در حالت استفاده از تمام ظرفيت مخزن سوخت خود توانايي استفاده از توپ خود را نداشتند اما در نمونه هاي جديدتر اين مشكل تصحيح شد . سه جايگاه حمل سلاح در زير بالهاي هواپيماي ميگ29 وجود دارد و در مجموع 6 جايگاه در زير بالها وجود كه در نمونه مختلف امكان افزودن 2 جايگاه ديگر ودر مجموع 8 جايگاه وجود دارد ميتوان در فضاي مابين دو موتور اين هواپيما به جاي مخزن سوخت 1500 ليتري از يك موشك هوا به هواي ميانبرد آر 27(AA-10 ALAMO) و يا بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كرد و ظاهرا امكان استفاده از اين فضا براي حمل و استفاده از سلاحهاي گوناگون براي استفاده در نبردهاي هوايي وجود ندارد برخلاف هواپيماهايي مانند ميگ31 كه از اين فضا بيشترين بهره را گرفته اند . تعدادي از هواپيماي ميگ29 شوروي امكان حمل يك موشك هسته اي را دارا هستند . بيشتر نمونه هاي اين هواپيما امكان استفاده از موشك آر 73 (AA-11 ARCHER) براي نبردهاي داگفايت را دارند البته نمونه هاي قديمي تنها قادر به استفاده از موشكهاي آر 60((AA-8 APHID هستند . به طور كلي نمونه هاي اصلي و ابتدايي ميگ29 قابليت چنداني براي حمله به اهداف زميني برخودار نيستند و تنها ميتوانستند از بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كنند و تنها در نقش يك هواپيما براي برتري هوايي و رهگيري در مسافتهاي كوتاه انجام وظيفه كند اما سازندگان هواپيماي ميگ در نمونه هاي بهينه سازي شده امكان بكارگيري بمبهاي هدايت شونده ليزري با دقت زياد و بمبهاي الكترونيكي را به اين هواپيما افزوده اند . http://www.military.cz/russia/air/mig/Mig_29/images/mig29SMT_vyzbr_1.jpg نمونه هاي مختلف هواپيماي ميگ 29 : ميگ29ايMiG-29A (Fulcrum A ): نمونه ابتدايي ساخته شده از اين هواپيما كه در سال1982 وارد خدمت شد. ميگ29بي MiG-29B-Fulcrum A: نمونه صادراتي اين هواپيما فاقد امكانات لازم براي حمل تسليحات اتمي است و داراي رادار اصلاح شده براي افزايش قابليت هاي آن و سيستم (ECM) براي مقابله با جنگ الكترونيك و سيستم (IFF) براي شناسايي دوست از دشمن كه اين عبارت مخفف(Identification Friend or Foe) است . هواپيماهاي ميگ29 ايران از اين نوع هستند . ميگ29 يوبي MiG-29UB-Fulcrum B: نمونه آموزشي اين هواپيما با كد UB كه مخفف آموزشي رزمي(Uchebno-Boevoi / trainer-combat) شناخته ميشود و دو سرنشينه و فاقد رادار است و بنا به ساختار خود ميتواند كارايي هاي زيادي برايش در نظر گرفت ميتوان در امور آموزش و يا يك سوخت رسان استفاده كرد هر چند كه با توجه به برد عملياتي محدود از قابليت منحصر به فردي برخوردار نيست و پسوند رزمي آن با كارايي آن سازگار به نظر نميرسد مگر آنكه با افزودن امكانات اين قابليت را براي اين نمونه فراهم كنيم در ضمن يك توپGSh-30 30 ميلي متري نيز در آن بكار رفته است . ميگ29 اس MiG-29S-Fulcrum C اولين نمونه : اين نمونه مانند ميگ29 بي است اما بدنه هواپيما بزرگتر است داراي ساختار(FatBack) است كه براي افزودن حجم مخازن داخلي است و از سيستم ضد جيمينگ استفاده ميكند. ميگ29 اس MiG-29S -Fulcrum Cدومين نمونه : در اين نمونه هواپيما ميتواند مقدار بيشتري از تسليحات را حمل كند به علاوه ي استفاده از دو تانكر خارجي از تغييرات ظاهري هواپيما است . رادار اين نمونه را NO19ME انتخاب كرده اند اين رادار ميتواند 10 هدف را شناسايي كند و همزمان از دو موشك آر 77(AA-12 Adder) براي نابود كردن اهداف استفاده كند . ميگ29 اس ام MiG-29SM-Fulcrum C : اين نمونه از تمام قابليتهاي ميگ29 اس برخوردار است و امكان استفاده از موشكهاي هوا به زمين هدايت شونده و بمبهاي هدايت شونده تلويزيوني و ليزري را دارد . ميگ29 ام يا همان ميگ33 MiG-29M/MiG-33 -Fulcrum E: نمونه پيشرفته و چند منظوره هواپیمای ميگ29 است كه ساختمان آن از آلياژ مقاوم و سبك الومينيوم_ليتيوم ساخته شده و سيستم كنترل پرواز مكانيكي را جايگزين سيستم كنترل fly-by-wire كرده اند . در آن از موتورهاي RD-33K با قدرت تراست بيشتر استفاده شده و رادار ژوك (N010 Zhuk) با امكان شناسايي عوارض زمين را براي اين مدل در نظر گرفته اند . در زير هر بال 4 جايگاه( در مجموع 8 جايگاه) براي تسليحات آماده شده است كه در صورت استفاده از فضاي ميان دو موتور اين مقدار باز هم بيشتر خواهد شد . كاكپيت نيز بهينه سازي شده و دو صفحه نمایشگر جديد به آن افزوده شده است و اين هواپيما كاملا قادر به استفاده از موشک آر77(AA-12 Adder) است. ميگ يو بي ام MiG-29UBM : نمونه دو نفره آموزشي چند منظوره كه هرگز توليد نشد . ميگ29 اس ام تي MiG-29SMT : اين نمونه در حقيقت همان نمونه بهينه سازي ميگ29 اس است كه در آن قطعات قديمي هواپيما با قطعات نرم افزاري و سخت پيشرفته تر ميگ 29 ام يا همان ميگ33 جايگزين شده اند . با افزودن به حجم مخازن داخلي اين هواپيما بدون استفاده از مخازن خارجي تا برد 2100 كيلومتر و شعاع 1050 كيلومتر ميتواند ماموريت انجام دهد . كابين اين هواپيما با افزوده شده دو نمايشگر بزرگ مسطح كرستال مايع((LCDتمام رنگي و دو نمايشگر مسطح تك رنگ كوچك بهينه سازي شده و رادار بهينه سازي شده N019MP را براي اين نمونه در نظر گرفته اند كه به برد و قابلیتهای هوا به زمين آن افزوده شده و اين تغييرات با استفاده از موتورهاي توربوفن كليموف (RD-43 turbofans ) كامل ميشود . در مجموع مقدار حمل سلاح در اين مدل 500 KG افزوده شده و به عدد4500 KG رسيده است . اين نمونه قادر نيز به مانند ميگ29 ام(ميگ33) داراي حداقل 8 جايگاه تسليحات است و ميتواند از تمامي تسليحاتي كه در ميگ29 ام استفاده ميشود استفاده كند . كشور روسيه و يمن از استفاده كنندگان اين نمونه از اين نمونه از اين هواپيما هستند . ميگ 29 كي MiG-29K-Fulcrum D اولين نمونه : نمونه ساخته شده براي نيروي دريايي براي استفاده در ناو هواپيما بر است كه از تمامي امكانات نرم افزاري و سخت افزاري ميگ29 ام (ميگ33) استفاده ميكند و از ساختار محكمتري برخوردار است و مجهز به ارابه فرود بروي عرشه ناوهواپيمابر و تجهيزات ديگر است و براي استفاده در ناوهاي هواپيمابر كلاس درياسالار كوزنتسف طراحي شد ولي اين طرح لغو شد . ميگ 29 كي MiG-29K -Fulcrum D دومين نمونه : اين نمونه براي نيروي دريايي هند ساخته و سفارشي سازي شده و به حجم مخازن داخلي افزوده اند و براي دماغه اين هواپيما از پوشش لاستيكي استفاده ميشود و از سيستم پرواز جديد(fly-by-wire) بجاي سيستمهاي آنالوگ قديمي استفاده شده است و مابقي مشخصات اين هواپيما به مانند هواپيماي ميگ29 ام و اس ام است . ميگ29 يو بي تي MiG-29UBT : اين مدل نمونه بهينه سازي هواپيماي ميگ29 يو بي( آموزشي/نظامي) است كه در بروي آن تغييراتي را كه بروي ميگ 29 بي(MiG-29B) انجام داده اند و هواپيماي ميگ29 بي را به ميگ29 اس ام تي (MiG-29 SMT)تبديل كرده اند اين تغييرات را هواپيماي ميگ 29 يو بي انجام داده اند و به نمونه ميگ29 يو بي تي (MiG-29UBT)تبديل كرده اند . اين طرح لغو شده . ميگ29 ام2 MiG-29M2 : نمونه چند منظوره و دو نفره كه در آن از ساختار وسايل مورد استفاده در هواپيماي ميگ29 ام استفاده شد و تنها تفاوت آن استفاده از يك LCD بزرگ و استفاده از سيستم پرواز ديجيتال است و نمونه تك نفره ميگ 29ام 2 (Mig-29 M2) هم ميگ29 ام1 (Mig-29 M1) هست كه با مقداري تفاوت با نام ميگ29 كي(Mig-29 K) يا همان نمونه دريايي ميگ29 شناخته ميشود . ميگ29 او وي تي يا همان ميگ35 MiG-29OVT/MiG-35-Fulcrum F : آخرين نمونه ساخته شده از ميگ 29 است كه از تمام نمونه هاي قبلي پيشرفته تر است و مجهز به سيستم تغيير بردار رانش هست كه براي كنترل آن از سيستم fly-by-wire استفاده ميشود . اين نمونه از بدنه هواپيماي ميگ29 ام 1 استفاده ميكند و از آيونيك خيلي پيشرفته اي برخوردار است و از امكانات خوب دفاعي و سيستمهاي خوكار براي تهاجم استفاده ميكند و از HOTAS هم استفاده ميكند و به دليل استفاده از سيستم CGI ميتواند مستقلانه به انجام ماموريت اقدام كند . اين نمونه از هواپيماي ميگ29 خيلي چالاك است و شعاع عملياتي آن بدون مخازن خارجي1100 كيلومتر است (برد عملياتي 2200 كيلومتر) و در اين نمونه امكان استفاده از 3 مخزن خارجي وجود دارد كه در صورت استفاده از اين 3 مخزن خارجي برد عملياتي اين هواپيما بيشتر خواهد شد . قادر به استفاده از اكثر موشكهاي هوا به هوا و هوا به زمين مختلف و بمبهاي و موشكهاي هدايت شونده با تلويزيون و ليزر است و مجهز به هشت جايگاه اسلحه است . روسيه سعي در صادرات اين هواپيما به خارج دارد و خاورميانه از مهمترين مشتريان اين هواپيما است روسيه در حال مذاكره براي فروش اين هواپيما به كشورهاي سوريه / ليبي/ايران/الجزاير/سودان/هند/مالزي/برزيل/پرو و چند كشور ديگر است . مشخصات فني هواپيماي ميگ29 : خدمه : يك نفره در مدل نظامي / دو نفره آموزشي/رزمي طول هواپيما: 17.37 متر طول بال: 11.4 متر ارتفاع: 4.7 متر مساحت بالها : 38 مترمربع وزن خالص (بدون سوخت و....): 11.000كيلوگرم (11تن) وزن قابل حمل ( شامل سلاح و سوخت و.....): 16800 كيلوگرم(16.8تن) حداکثر وزن برخاست : 21000كيلوگرم(21تن) نيروي محركه : در نمونه هاي جديد دو موتور كليموف Klimov RD-33K و Klimov RD-43 توربوفن با پس سوز و نمونه هاي قديمي دو موتور كليموف Klimov RD-33 توربوفن با پس سوز حداكثر سرعت : 2.45 ماخ شعاع عملياتي : در حالت نبرد شعاع700 تا 900 كيلومتر (بسته به مدل هواپيما) در يك خط سير بدون بازگشت 2900 كيلومتر حداكثر ارتفاع پرواز : 18000 متر (59100پايي) سرعت صعود: 330 متر در ثانيه تجهيزات : يك توپ30 ميلي متري GSh-30-1 و موشكهاي هوا به هوا / هوا به زمين و انواع مختلف بمبها شامل: R-60(AA-8 Aphid)/ R-27(AA-10 Alamo)/ R-73(AA-11 Archer)/FAB 500-M62/ FAB-1000/TN-100/ S-24/AS-12/ AS-14 http://airspace.cz/img/mig29a_weap.jpg

    • Upvote 2



  20. در ابتدا توضيح بدم كه تحت عنوان T.50 دو پروژه وجود دارد يكي مربوط به طرح جت آموزشي پيشرفته كره جنوبي و ديگري طرح سخوي براي جنگنده ي نسل پنجم روسيه (البته اين طرح براي مقابله با رپتور ها كاملتر شده و زودتر وارد خدمت خواهد شد)
    مدتهاست كه طرح جنگنده ي نسل پنجم روسيه(LFI كه مخفف logkiy frontovoi istrebitel) مطرح است و با مشكلات بسياري همراه بود تا كنون طرح هاي بسياري براي آن مطرح گرديده كه حتي تا نمونه سازي هم پيش رفته ولي نبود بوجه و پشتيباني موجب كنسل شدن آنها گرديده طرح هايي همچون mig.144 كه شركت ميگ اميد بسياري به آن داشت ولي پيشنمونه ي آن حتي پرواز هم نكرد يا طرح su.47 بركوت كه درواقع يك طرح آزمايشيست با وجود بسيار كارا بودن اين طرح و حتي جنبه هاي برتر آن نسبت به رپتور هاي آمريكايي اميد كمي به توليد آن وجود دارد(رقيب اين طرح طرح x.29 نبود طرح فوق محرمانه ي F.25 بود كه كنسل گرديد) اگر هم توليد شود در تعداد پايين و آهنگ كند خواهد بود I.2000 هم كه تنها روي كاغذ نقش بست و هيچگاه فراتر نرفت.(البته اين طرح را بايد مشتقي I.2000 دانست)
    اما با رشد اقتصادي روسيه تصميم گرفته شده تا بوجه مورد نياز را تامين كنند پروژه اي جاه طلبانه كه اميد بسياري به آن مي رود اين طرح از سوي سخوي پيشنهاد شده و اولين طرحيست كه از اين شيوه ي پنهانكاري در شرق استفاده مي كند به تقليد از آمريكا
    طرح T.50 بسيار شبيه به f.22 از كار در آمده البته دماق و قسمت دم تفاوت دارند اما در نهايت شباهت در انتخاب شيوه ي آيرو ديناميكي بسيار بچشم مي آيد البته از محفظه هاي سلاح خبري نيست(چيزي كه حتي در بركوت هم بود)
    اين جنگنده به نام PAK FA خوانده مي شود كه مخفف Perspektivnyi Aviatsionnyi Kompleks Frontovoi Aviatsyi - Future Air Complex for Tactical Air Forces است
    اما ويزگي ها قرار است اين جنگند از قدرت پرواز سوپر كروز همانند رپتور برخوردار باشد همچنين بيشينه وزن برخواستن آن(20 تن) است كهاين ميزان براي F.22 رپتور (24 تن) و براي F.35 هم 17.2 تن مي باشد كه اين يعني وزن كمتر و چابكي بيشتر نسبت به رپتور
    براي افزايش پنهانكاري از جنبه هايي از روشهاي بكار رفته از بركوت استفاده شده
    جنگنده ي T.50 از دو موتور AL-41F استفاده مي كند
    در مورد رادار T.50 قرار است از يك رادار چند حالته ي جديد با توان آشكار سازي بالا وبرد بيشينه ي زياد توسط فازاترن (Fazatron-NIIR) در حال تكميل است استفاده كند
    قرار است اولين پيشنمونه هاي T.50 يا همان PAK FA بين سالهاي2006 تا 2010 انجام گردد و تا سال 2011 يا 2012 وارد خدمت گردد(البته بعيد است به اين سرعت آزمايشات آن تمام شود چون بطور مثال رپتور مدتها در انتظار ورود به خدمت بود)
    گفته مي شود ممكن است اين طرح بيش از 1.5 بيليون دلا هزينه ي كلي داشته باشد(واقعا نجوميه)گفته مي شود حد اقل به 800 ميليون دلار تنها براي تكميل ايونيك آن مورد نياز است اينكه آيا اين جنگنده با اين ارقام نجومي در سال 2010 وارد خدمت مي شود يا نه يك معماست؟



    Military.blogfa.com


  21. تاریخچه
    در سال 1974 وزیر دفاع وقت آمریکا خواستار تجدید نظر در هواپیماهای جنگی و القای پروژه هواپیمای تاکتیکی مافوق صوت برای جانشینی هواپیمای اف-4 شد، هواپیماهایی که بتوانند در نیروی هوایی کشورهای عضو ناتو نیز مورد استفاده قرار گیرند. قبل از این تصمیم کمپانی مک دانل داگلاس بطور متوالی شروع به تولید هواپیمای پیشرفته اف-15 نمود، منظور از ساخت این هواپیما حفظ برتری در نبردهای هوایی مقابل هواپیماهای میگ - 23 شوروی بود.

    اف-15 هواپیمای موفقی در مقابل هواپیماهای روسی شد و رکوردهایی کسب کرد. از جمله (حمل سلاح بیشتر ، برد پروازی ، همچنین سرعت اوج‌گیری نسبت به هواپیماهای روسی مشابه‌اش. به دنبال آن شرکت هوافضایی جنرال دینامیکز (General Dynamics) شروع به ساخت مدلهای آزمایش مدرنترین و پیشرفته‌ترین هواپیمای شکاری سبک تاکتیکی به نام اف - 16 نمود.

    تصویر

    مراحل آزمایش
    مدلهای آزمایشی این هواپیما تحت عنوان وای اف - 16 تولید و به مدت 10ماه بر روی آن آزمایشات زیادی انجام شد و این هواپیما تمام مراحل آزمایش را با موفقیت به پایان رساند. پس از پروازهای آزمایشی خلبان هواپیما از سیستمهای کنترل آتش ، دستگاههای ناوبری ، سرعت عمل در مانورها و قبلیتهایی در بدست آوردن سرعت و سقف پرواز اظهار رضایت کرده و موفقیتهایی را به دست آورد. جمعا هواپیمای وای اف-16 ، 286 پرواز آزمایشی انجام داد. طبق آزمایشات اف - 16 کارایی انجام هر ماموریتی در هر نوع شرایط آب و هوای را دارا می‌باشد.

    بی‌نظیر بودن هواپیمای اف - 16 در کلاس شکاریهای سبک
    وزن اف - 16 نصف وزن اف-4 (فانتوم) است. از جمله شعاع گردش اف - 16 نصف اف-4 است و همچنین اف - 16 در نوع خود قابلیتهای حمل سلاح ، نبردهای هوایی و حمله به مواضع زمینی نظیر ندارد. در این هواپیما از سیستم‌های پیشرفته و پیچیده‌ای برای ایجاد برتری نسبی هوایی استفاده شده است.

    دستگاه هدآپ یا سایت (Head up-Sight)
    این دستگاهها عمل نشانه‌روی و قفل کردن رادارها را روی هدف انجام می‌دهند. به گونه‌ای طرح‌ریزی شده که هدف‌یابی و پرتاب موشکهای هوا به هوا و هوا به سطح را بدون هیچ‌گونه اشکالی و با کمترین زمان با ضریب دقت 90% ، یعنی سریع‌تر از هر هواپیمای مشابهی عمل می‌کند.

    دستگاههای ارتباطی و ناوبری
    دستگاهها و کانالهای بسیار مدرن و پیچیده‌ای در اف - 16 بکار رفته است که قادر به فرستادن و دریافت طول موجهای مختلف و رفع اختلالات کانالهای ارتباطی هستند. این دستگاهها شامل سیستم‌های ارتباطی VHF و UHF هستند که در هنگام پرواز کور و اضطراری بدون دید اجازه فرود در هر باندی را به خلبان می‌دهد. دستگاه IFF کار تشخیص دوست از دشمن و کاهش گمراهی هواپیما را انجام می‌دهد و در سیستم جدید ناوبری اف-16 که دستگاه ILS است که به هواپیما اجازه برخاستن سریعتر در مدت کمتر از 5 دقیقه را می‌دهد.

    رادار هواپیما
    پوشش رادار در اف - 16 بگونه‌ای متمایز از دیگر رادارها ، که قادر است 80 درصد از پوشش هوایی را در اختیار خلبان قرار دهد.

    موتور هواپیما
    موتور هواپیما توربوفن اف - 100 پی‌دبلیو - 100 ساخت پرت اندوتینی است که قادر به تولید کششی برابر 11340 کیلوگرم همراه پس سوز و کشش استاتیکی معادل 7711 کیلوگرم می‌باشد که در آن سیستم‌های زیر بکار رفته است :



    ژنراتور سی‌دی‌اس (CDS)
    درایو گیربکس متحرک فرعی
    پمپ هلی هیدرولیک دوبله (دوتایی)
    سیستم بجریان انداختن سوخت جهت
    ابعاد هواپیما
    مساحت بال 28 متر مربع ، فاصله دو نوک بال بدون موشک 9.4 متر ، موشک سایدویندر 10 متر ، زاویه لبه حمله بال 40 درجه و طول هواپیما 14.63 متر ، ارتفاع 5 متر ، فاصله بین ارابه‌های اصلی فرود و ارابه دماغ هواپیما 4 متر ، فاصله بین دو ارابه اصلی 2.387 متر می‌باشد.

    وزنهای هواپیما
    وزن هواپیما همراه سوخت داخلی 10056.6 کیلوگرم ، وزن هنگام بلند شدن 10419 ، کیلوگرم وزن کل هواپیما 14970 ، حداکثر وزن تسلیحات حمل شونده در قسمت خارجی هواپیما 6885.6 کیلوگرم ، وزن خالی هواپیما 6900کیلوگرم.

    تسلیحات
    تسلیحات هواپیما شامل مهمات مختلفی برای ماموریتهای هوا به هوا و هوا به سطح مورد استفاده می‌شود.

    توپ ام - 16 الی 20 میلیمتری ولکان که در سمت چپ کابین خلبان می‌باشد.
    موشکهای برد کوتاه آی ام 9 (سایدویندر) و موشکهای برد متوسط ای آی ام-7 (اسپارو) برای نبردهای هوایی
    تجهیزات سیستم اختلال الکترونیک در رادارهای دشمن (ECM)
    دارای قابلیت حمل بمب‌های از نوع ام کی-28 و ام کی-84 انواع بمب‌های شیمیایی ، خوشه‌ای و ناپالم و راکت . قادر بحمل موشکهای هوا به زمین و هدایت‌شونده تلویزیونی (AIM-65) برای حمله به مواضع زمینی
    اف-16 قادر به حمل یک بمب تاکتیکی اتمی برای حملات هسته‌ای است.
    قابلیتها
    اف - 16 دارای حداکثر سرعتی معادل 2+ برابر صوت ، در ارتفاع 9340 متری ، قادر به بدست آوردن سرعتی معادل 1.6 برابر صوت و همچنین دارای سرعت 1.2 برابر صوت (سرعت صوت برابر با 1224 کیلومتر در ساعت) در سطح دریان می‌باشد.

    • Upvote 3

  22. آنتونوف 225 http://www.nabegheha.ir/images/science2/an-225-200.jpg An-225 Mriya هواپیمایی عظیم الجثه حمل و نقل نظامی است که توسط کارخانه آنتونوف (Antonov) ساخته شده است. این کارخانه اوکراینی که در سال 1952 تاسیس شد در زمینه ساخت هواپیماهای غول پیکر تخصص بسیار زیادی دارد. عنوان این کارخانه از نام موسس آن اولگ آنتونوف (Oleg Antonov) مشتق شده است. این هواپیما بزرگترین و پرقدرت ترین هواپیمای جهان است که در ابتدا جهت حمل و نقل شاتل بوران (Buran سفینه فضایی شوری که تنها یکبار در سال 1988 به فضا سفر کرد) ساخته شد. این هواپیما در اصل مدل بزرگتری از هواپیمای موفق An-124 Ruslan است، Mriya در زبان اوکراینی به معنای "رویا" است. An-225 با حداکثر وزن ناخالص 640 تن، در حال حاضر سنگین ترین هواپیمای جهان است. هر چند هواپیمای Hughes H-4 Hercules که به "Spruce Goose" (غار آراسته و زیبا) شهرت داشت، وزن بیشتری نسبت به An-225 دارا بود و طول بالهایش نیز بیشتر بود، اما H-4 تنها یک بار موفق به پرواز شد. An-225 بزرگترین هواپیما در جهان به شمار می رود که پروازهای موفقیت آمیز متعددی داشته است. این هواپیما حتی از Airbus A380 و نیز همتای خود C-5 Galaxy که به منظور حمل هواپیماهای جنگی ساخته شده بود، بزرگتر است. در نوامبر سال 2004، سازمان جهانی نگهدارنده رکوردهای انواع وسایل نقلیه هوایی FAI ، نام An-225 را در کتاب رکوردهای سال، که همه ساله به چاپ می رسد، جای داد. این هواپیما رکورد 240 پرواز موفق را در احتیار دارد http://www.nabegheha.ir/images/science2/buran_an225-200.jpg پیشرفت و توسعه An-225 که در اصل برای پروژه فضایی کشور روسیه و به عنوان جایگزینی برای Myasishchev VM-T ساخته شد، به راحتی قادر به حمل راکت Energia (که در سال 1987 آزمایش شد) و شاتل فضایی Buran است. کارایی و قدرت این هواپیما، آنرا هم ردیف Airbus Beluga و Boeing 747 هواپیمای حمل کننده شاتل آمریکایی، قرار داده است. An-225 در واقع مدل پیشرفته An-124 است که در قسمت بدنه و قسمت جلو و عقب بالهای آن تغییراتی بوجود آمده، دو موتور توربوفن (turbofan) از نوع Lotarev D-18 به بال ها اضافه شده و تعداد کلی موتورهای بالها را به شش عدد رسانده است. به علاوه به منظور تسهیل در سیستم فرود، تعداد چرخ های آن به 32 عدد افزایش یافته است. http://www.nabegheha.ir/images/science2/an225_2-200.jpg An-225 در حال حمل شاتل Buran در و پلکانی که به منظور حمل بار در An-124 وجود داشت، به منظور سبک تر کردن وزن هواپیما حذف شده اند، کنترل کننده ها و تثبیت کننده های پرواز از حالت عمودی به حالت افقی تبدیل شدند و قسمت دم هواپیما دارای دو سکان عمودی شده که باعث می شوند در مواقع لزوم حمل بار اضافی امکان پذیر باشد و آشفتگی آیرودینامیکی ایجاد شده را کنترل می نماید. برخلاف An-124 ، هواپیمای An- 225 برای مانورهای جنگی و عملیاتی با مسیرهای کوتاه طراحی نشده است. An-225 برای اولین بار در 21 دسامبر سال 1988 به پرواز در آمد. دو هواپیما از این مدل ساخته شده بود و امروز تنها یکی از آنها با شماره 82060 UR به منظور حمل بارهای سنگین با وزن حداکثر 250 تن، مورد استفاده قرار می گیرد. ساخت یک An-225 نیز در اواخر دهه هشتاد درادامه پروژه فضایی کشور روسیه، آغاز شد اما با سقوط شوروی سابق در سال 1990، نیمه تمام رها شد و بعدها از موتورهای آن در هواپیماهای An-124 استفاده شد. کارایی اواخر دهه هشتاد مقارن بود با اقدامات دولت شوروی سابق مبنی بر کسب در آمد از تجهیزات نظامی. در سال 1989 یک کارخانه به منظور ساخت هواپیماهای غول پیکر با عنوان "Antonov Airlines" در اوکراین تاسیس شد و از فرودگاه لوتن (Luton) لندن با مشارکت کارخانه Air Foyle HeavyLift کارش را آغاز نمود. این کارخانه بلافاصله با ساخت چهار هواپیمای An-124-100 و سه هواپیمای Antonov An-12 وارد این عرصه شد. در اواخر دهه نود نیاز مبرم به هواپیمایی بزرگتر از An-124 احساس می شد. در پاسخ به این نیاز اولین An-225 با موتورهای اضافی جهت نقل و انتقال محموله های بیش از اندازه سنگین تحت مدیریت کارخانه Antonov Airlines ساخته شد. در 26 ماه مه سال 2001 این هواپیما از کمیته جهانی هوانوردی گواهی نامه رسمی دریافت نمود، پس از آن اولین پرواز این هواپیما در تاریخ سوم ژانویه 2003 از شهر Stuttgart آلمان به مقصد Thumrait در عمان بود. در این پرواز 216 هزار غذای آماده به وزن 187.5 تن برای افراد ارتش آمریکا که در این منطقه مستقر بودند، فرستاده شد. از آن زمان تا کنون هواپیمای An-225 به عنوان وسیله حمل بارهای سنگینی که حمل هوایی آنها تقریبا غیرممکن است، مانند لوکوموتیوها، ژنراتورهای 150 تنی و غیره به کار خود ادامه داده است. این هواپیما همچنین برای امداد رسانی در زمان وقوع حوادث غیر مترقبه و امکان ارسال سریع کمک های مورد نیاز به سراسر جهان سرمایه ای ارزشمند محسوب می گردد. An-225 برای اولین بار در 21 دسامبر سال 1988 به پرواز در آمد. در سال 2000 زمزمه هایی مبنی بر نیاز به هواپیمای An-225 دیگری مطرح شد و در سال 2004 عملیات به پایان رساندن دومین An-225 نیمه تمام آغاز گشت، قرار بود ساخت این هواپیما تا اواسط سال 2006 به پایان برسد. در ماه ژوئن سال 2003، هواپیمای An-225 به همراه هواپیماهای An-124 بیش از 800 تن از کمک های مردمی را به کشور عراق رساندند. دولت آمریکا نیز قراردادی جهت استفاده از An-225 به منظور تامین تجهیزات مورد نیاز ارتش این کشور که در خاور میانه مستقر بود به امضاء رساند. در حقیقت استفاده آمریکا از یک هواپیمای روسی تاییدی است بر برتری روس ها در زمینه طراحی و تکنیک پیاده سازی هواپیماهای جنگی، زیرا تا این زمان هواپیمایی با این مشخصات در کشور آمریکا ساخته نشده است. در حال حاضر نیز آمریکا قراردادی طویل المدت با Antonov Airlines منعقد نموده و حق استفاده از تنها هواپیمای An-225 و 10 هواپیمای An-124 را در اختیار گرفته است. عقد این قرارداد برای دولت آمریکا بدون شک ارزانتر از به کارگیری شش عدد هواپیمای C-17 است که به همین منظور طراحی شده اند. کاربردهای آتی در حال حاضر طراحی این هواپیمای غول پیکر جهت استفاده در فضاپیماها مورد بررسی است . یکی از این پروژه ها MAKS نام دارد که یک طرح مشترک بین کشورهای روسیه و اوکراین با هدف ساخت فضاپیماهای چند منظوره است. بدون تردید پیاده سازی این پروژه سبب کاهش هزینه های حمل و نقل فضایی خواهد شد. مشخصات An-225 تعداد سرنشینان : 6 نفر گنجایش : 70 مسافر ظرفیت ترابری : 250,000 کیلوگرم ابعاد در هواپیما : 440 x 640 سانتی متر طول : 84 متر پهنای بال ها : 88 متر و 40 سانتی متر ارتفاع : 18.1 متر مساحت بال ها : 905 متر مربع وزن خالص : 000 175 کیلوگرم حداکثر وزن هواپیما به همراه بار : 000 640 کیلوگرم نیروی محرکه : 6 موتور D-18 turbofans هر یک به قدرت 229 kN مسافت Takeoff : در سنگین ترین حالت 3,500 متر کارایی حداکثر سرعت : 850 کیلومتر بر ساعت سرعت عادی : 750 کیلومتر بر ساعت محدوده پرواز با حداکثر سوخت : 14,000 کیلومتر با حداکثر وزن : 4,000 کیلومتر سقف پرواز : 10,000 متر فشار روی بالها : 662.9 کیلوگرم بر متر مربع

    • Upvote 1

  23. -۱۰ تاندربولت ۲ (A-10 Thunderbolt II) از جمله اولین هواپیماهای نظامی آمریکایی است که برای حمایت نزدیک از نیروهای زمینی به هنگام نبرد طراحی و ساخته شده است.

    این هواپیما که طرحی ساده اما کارآمد دارد با دو موتور جت و گنجایش یک خلبان، برای مقابله با اهداف زمینی مانند تانک، زره‌پوش‌های مسلح و دیگر اهداف نظامی مسلح به‌کار می‌رود.

    پشتیبانی از نیروهای خودی در شب و روز از فاصله نزدیک از جمله دیگر توانایی‌های این هواپیمای نظامی است. کاربردهایی نظیر جستجو و نجات سربازان گمشده و یا آنان که دچار سانحه شده‌اند نیز بسادگی با این هواپیما قابل انجام است.

    این هواپیمای نظامی را که به وارتاگ (Warthog گراز وحشی افریقایی) مشهور است می‌توان نسل بعدی هواپیماهای پ-۴۷ تاندربولت (P-47 Thunderbolt)، مربوط به جنگ جهانی دوم، نامید.

    بال‌های بلند این هواپیما به آن قدرت مانور زیاد در سرعت کم و ارتفاع پایین می‌دهد. برخاست و فرود در مدت‌زمان کوتاه از دیگر ویژگی‌های این هواپیمای نظامی است که به‌کارگیری آن را در نزدیکی جبهه‌های نبرد هم ممکن می‌کند.

    این هواپیما می‌تواند مدت‌ها با سرعت نسبتاً کم ۳۲۰ کیلومتر در ساعت در ارتفاع پائین‌تر از ۳۰۰ متری زمین با شعاع دید حدود ۴/۲ کیلومتر، حرکت کند. با این ویژگی‌ها آ-۱۰ می‌تواند نقطه ضعف جنگنده‌های پر سرعت را -که توان زدن هدف‌های کوچک با سرعت کم را ندارند- پوشش دهد.

    موتورهای توربو جت این هواپیما از نوع TF-34-100/A شرکت جنرال الکتریک است که در بالای دو بال کوچک پشت هواپیما نصب شده‌اند. به منظور پایدارسازی سازه نگهدارنده موتور، دو استابلایزر بصورت عمودی در دو انتهای بال‌های پشتی قرار داده شده است.


    مسلسل گاتلینگ ۳۰ میلیمتری که بر روی این هواپیما تعبیه شده است ۳۹۰۰ گلوله در دقیقه شلیک می‌کند و توسط سیستم‌های کنترل الکترونیکی مرتبط با سیستم‌های ناوبری بسادگی قابلیت آتش روی اهداف متحرک را مهیا می‌کند.

    سیستم دید در شب این هواپیما به خلبان امکان می‌دهد به‌هنگام شب اطراف را بوضوح مشاهده کند. اطراف محوطه‌ای که خلبان می‌نشیند توسط بدنه محکم از جنس تیتانیوم محافظت می‌شود.

    برخلاف نسل قبلی، این هواپیما می‌تواند حتی در صورت انفجار، خلبان را به بیرون پرتاب کند و او را نجات دهد. وجود سیستم‌های موازی کنترل جنگ در این هواپیما به خلبان اجازه می‌دهد تا در مواردی که سامانه خودکار صدمه دیده‌است و حتی امکان کنترل‌های هیدرولیک وجود ندارد، بصورت دستی هواپیما را تا مقصد هدایت کند.


    قابلیت تعمیر و تعویض سریع قطعات به نیروهای نظامی امکان می‌دهد تا بتوانند این هواپیما را در صورت صدمه دیدن در جبهه جنگ، حتی بدون بردن به آشیانه، برای پرواز بعدی آماده کنند.

    اولین نوع از این هواپیما در سال ۱۹۷۵ ساخته شد و تحویل یکی از پایگاه‌های نیروی هوایی آمریکا گردید.

    در جنگهای دهه ۱۹۸۰ در اروپای شرقی از این هواپیما برای مقابله با تانک‌های روسی استفاده شد.

    در جنگ خلیج فارس سال ۱۹۹۱ نیروهای آمریکایی بیش از ۸۱۰۰ سورتی پرواز با این هواپیمای نظامی داشتند. بیش از ۹۰ درصد از موشک‌های زمین به هوای AGM-65 شلیک شده در جنگ خلیج فارس، توسط این هواپیماها شلیک شد. طی این نبردها حدود ۱۰۰۰ تانک، ۲۰۰۰ نفربر و بیش از ۱۲۰۰ سلاح سنگین توپخانه از بین رفتند. اما برخلاف انتظار فقط ۵ فروند از این هواپیما در این جنگ سقوط کرد.

    وزن هواپیما بدون متعلقات ۳۲۱/۱۱ تن، در حالت عادی ۷۸۲/۱۳ تن است. این هواپیما می‌تواند تا ۴/۸۵۳ تن سوخت و ۲۵۰/۷ تن مهمات جنگی با خود حمل کند.

    هزینه تمام شده ساخت این هواپیما حدود ۸/۹ میلیون دلار است.

    پیش بینی می‌شود این گونه از هواپیماهای جنگی تا سال ۲۰۲۸ در خدمت باشند و پس از آن با گونه هواپیمای اف۳۵ جنگنده تهاجمی مشترک (F35 Joint Strike Fighter) جایگزین شوند. جنگنده تهاجمی مشترک هواپیمایی است که آمریکا با مشارکت متحدان اروپایی خود بخصوص انگلیس درحال ساخت آن است.

    تصویر


  24. موتور هواپيما موتور هواپيما : چهار نيرو به هواپيماي در حال پرواز وارد مي شود : نيروي بالابرنده , از طرف هواست و به علت شکل بال بوجود مي آيد . نيروي مقاوم از طرف هواست و مانند اصطحکاکي است که در اثر حرکت يک جسم در يک سيال بوجود مي آيد . نيروي سوم نيروي وزن است و نيروي چهارم نيروي جلوبرنده . نيروي جلو برنده نيرويي است که آن را موتور ايجاد مي کند . کار اصلي اين نيرو خنثي کردن نيروي مقاوم است ؛ اما وظيفه ي دادن سرعت اوليه به هواپيما , همچنين کمک به نيروي بالا برد براي بالا بردن هواپيما , در مواقع خاص نيز , به عهده ي اين نيروست . انواع موتور : البته از ميان موتورهاي طبقه بندي شده در نمودار شماره 1 , فقط موتورهاي توربوجت , توربوپراپ , توربوشفت و پيستوني ملخي رايج است . در اين ميان موتور توربوجت و توربوفن از نوع موتور جت و بقيه از نوع موتور ملخي است . موتورهاي جت نيروي محرکه و موتورهاي ملخي توان توليد مي کننند . در موتورهاي ملخي , ملخ است که توان خروجي موتور ملخي را به نيروي محرکه تبديل مي کند. موتور توربوشفت در هليکوپترها کاربرد دارد ؛ ولي درباره ي چهار موتور ديگر مي توان گفت : -موتور هاي پيستوني بيش تر در هواپيماهاي سبک با سرعت و سقف پرواز کم کاربرد دارد. -موتور توربوپراپ بيش تر در هواپيماهاي باريو مسافربري کوچک کاربرد دارد . -موتورهاي توربوفن بيش تر در هواپيماهاي مسافر بري بزرگ و هواپيماهاي نظامي کاربرد دارد . -موتور توربوجت در برخي هواپيماهاي جنگي کاربرد دارد. موتورهاي پيستوني: موتورهاي پيستوني در ابتدا با آب خنک مي شدند به همين خاطر سنگين بودند و مبدل هاي حرارتي آن ها نيروي مقاوم زيادي توليد مي کرد . در سال 1908م موتورهايي ساخته شد که با هوا خنک مي شد . در اين موتورها پيستون ها به طور دوار در اطراف محور مرکزي قرار داشتند .موتورهاي پيستوني را مي توان از نظر چگونگي قرار گرفتن به سه دسته تقسيم کرد : 1.موتورهاي خطي 2.موتورهاي متقابل 3.موتورهاي شعاعي موتور توربوجت : ساده ترين نوع موتور توربيني , موتور توربوجت است . اجزاي تشکيل دهنده موتور توربوجت شامل است بر : 1.کمپرسور 2.محفظه ي احتراق 3.توربين 4.نازل در کمپرسور , فشار هوا بالا مي رود و سرعت آن پايين مي آيد . هواي پر فشار وارد محفظه ي احتراق مي شود و پس از پاشش سوخت , عمل احتراق صورت مي گيرد و دما و فشار افزايش مي يابد . سپس بخشي از انرژي صرف چرخاندن توربين و بخش عمدهي آن وارد شيپوره ميشود . در شيپوره گاز پر فشار , منبسط , و به انرژي جنبشي تبديل مي شود . نتيجه ي اين فرايند همان نيروي جلوبر است . به طور کلي مصرف سوخت در اين نوع موتور از ديگر انواع موتور بيش تر است . موتور توربوفن: فن اساسآ همان ملخ با تعداد بسيار بيش تر پره , اما در ابعاد کوچکتر است . نحوه ي توليد قدرت در مونور توربوفن نيز مانند ديگر موتورهاي توربيني است ؛ ولي فرق اساسي در چگونگي تبديل قدرت موتور به نيروي محرکه است. در موتور توربوفن بخشي از نيروي جلوبرنده ي حاصل از فن جلو وبخشي از آن ناشي از شيپوره ي خروجي موتور است . موتورهاي توربوفن نسبت به موتورهاي توربوپراپ در سرعت هاي زياد داراي راندمان بهتري هستند. موتورهاي توربوفن در محدوده ي سرعت هواپيماهاي مسافربري راندمان خوبي دارند و از نظر توليد سر و صدا نيز قابليت بهتري دارند . به همين علت در بيش تر هواپيماهاي مسافربري از اين نوع موتور استفاده مي شود . معمولأ براي افزايش راندمان موتور توربوفن بخشي از هواي عبور کننده از فن وارد موتور نمي شود و کانالي در اطراف موتور , آن را به بيرون هدايت مي کند . به اين عمل اصطلاحأ جريان سرد مي گويند و مزايايي از قبيل توليد نيروي جلو برنده ي جداگانه , خنک کاري موتور و….. دارد. موتور توربوپراپ: موتور توربوپراپ بسيار شبيه موتور توربوفن است ؛ با اين تفاوت که در آن به جاي فن چند ملخ قرار دارد . موتور توربوپراپ بخش اعظم گاز خروجي از محفظه ي احتراق را صرف چرخاندن توربين و از طريق نوربين ، صرف چرخاندن ملخ مي کند . عمده ي نيروي جلوبرنده در موتور توربوپراپ حاصل از چرخاندن ملخ است ؛ وليبخشي از اين نيرو نيز ناشي از شيپوره ي خروجي موتور است . از اشکالات عمده ي اين نوع موتور سر وصداي زياد آن است . اين نوع موتور بيش تر در هواپيماهاي باري و هواپيماهاي کوچک کاربرد دارد. موتور توربوشفت: موتور توربوشفت ، نوعي موتور توربيني و از نظر نحوه ي کار بسيار شبيه به موتور توربوپراپ است ، ولي سرعت چرخش ملخ موتور توربوشفت از سرعت چرخش ملخ موتور توربوپراپ بسيار کم تر است . در موتور توربوشفت ، هدف ، توليد قدرت زياد در دور کم است . از اين موتور معمولأ در هليکوپتر و کشتي استفاده مي شود . ملخ هليکوپتر و کشتي مانند ملخ موتور توربوپراپ وظيفه ي توليد نيروي جلوبرنده را به عهده دارد ؛ ولي با سرعت چرخش بسيار کم تر . گاز خروجي از موتور توربوشفت هيچ نقشي در توليد نيرو ندارد. http://nl.airliners.net/photos/photos/8/8/9/1198988.jpg
    • Upvote 1

  25. نیروی هوایی شاهنشاهی (IIAF) و هوانیروز شاهنشاهی ایران (IIAA) در طول حکومت محمد رضا شاه پهلوی از سال 1935 تا 1979 در ایران پایه گذاری شد( اگر چه قبلا توسط رضا شاه تا حدی تشکیل یافته بود). شاه ایران را ترک کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دو ارگان به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران (IRIAA) تغییر یافت. بعد از قرارداد مهمی که بین بویینگ و الیکوتری مریدیونالی شکل گرفت نیروی هوایی شاهنشاهی 20 فروند هلیکوپتر ترابری CH-47C را تحویل می گرفت.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(1) یک فروند CH-47C هوانیروز شاهنشاهی در رژه هوایی آزادی شاهنشاهی بر فراز اصفهان در تابستان 1976.



    --------------------------------------------------------------------------------


    این شرکت که هلیکوپتر ها را در سال 1971 ساخته و تحویل داد آگوست 1967 در جنوب شرقی رم در ایتالیا تاسیس شده بود. قبل از تحویل هلیکوپترها 6 تا 8 فروند CH-47 ها هم برای انجام آزمایشهای پروازی در نقاط گرم و کویری به ایران فرستاده شده بود.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(6) یک فروند شینوک در 11 فوریه 2004 در 25 مین سالگرد انقلاب اسلامی ایران. تیغه های شینوکهای ایران با نمونه های از جنس فایبرگلاس تعویض شده است.



    --------------------------------------------------------------------------------


    به نظر می رسد این هلیکوپتر ها ساخته شده در خود شرکت بویینگ بودند که البته این ادعا تا امروز تایید نشده است. علاوه بر قرار داد قبلی هوانیروز شاهنشاهی 70 فروند CH-47C دیگر نیز در طی سالهای 1972 تا 1976 از شرکت ایتالیایی تحویل گرفت. در اواخر سال 1978 ایران قراردادی مبنی بر تحویل 50 فروند اضافی را نیز با الیکوتری امضا نمود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قرارداد فسخ شد.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(3) شینوک ایرانی در حال انتقال هواپیمای داگلاس C-47D از فرودگاه مهرآباد به دوشان تپه جاییکه موزه هوایی در حال برگزاری بود.



    --------------------------------------------------------------------------------


    اگر چه در سال 1987 شرکت آگوستا حداقل 11 فروند شینوک دیگر به ایران تحویل داد. از جمله تغییرات شکل گرفته در ظاهر شینوک ها بعد از انقلاب اسلامی تغییر شماره سریال آنها و درج شماره ای داخل دایره در قسمت دم که به نظر می رسد پایگاه هلیکوپتر مربوطه را نشان می دهد. پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر های ایران (پنها) هم با امکانات بسیار، کار تعمیر، اورهال و طراحی با مهندسی معکوس انواع هلیکوپتر ار جمله CH-47 را انجام می دهد. منابع مختلف از عملیاتی بودن 14 فروند شینوک در نیروی هوایی - که شامل 5 فروند کاملاً بازسازی شده بعد از جنگ و 6 فروند منتقل شده به نیروی هوایی سپاه پاسداران است- و همچنین 45 فروند نیز در هوانیروز جمهوری اسلامی ایران در دسامبر 2001 خبر می دهند. در طول سلطنت شاه 2 فروند شینوک در طی امداد رسانی به نقاط زلزله زده شمال ایران از بین رفت.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(2) شینوک در حال پیاده کردن سربازان در عرض مرزهای کوهستانی در سال 1986.



    --------------------------------------------------------------------------------


    بعلاوه از حدود 10 فروند نیز برای تامین قطعات( با جدا کردن قطعات) در طول جنگ استفاده شد. از سال 2000 نیز تیغه های فایبرگلاس در این هلیکوپتر ها نصب شده است. در حدود 21 جولای 1978 چهار فروند شینوک 15 تا 20 کیلومتر به حریم هوایی شوروی در منطقه ترکمنستان تجاوز کردند. ابتدا یک فروند MiG-23M نیروی هوایی شوروی این هلیکوپتر ها را رهگیری نموده ولی آنها را اشتباهاً متعلق به شوروی پنداشت. اندکی بعد یک فروند MiG-23M دیگر این هلیکوپتر ها را رهگیری نمود و با شلیک دو موشک هوا به هوای R-60 (AA-8) آفید یکی از شینوکها را با هشت خدمه ساقط و با توپ 23 میلیمتری خود یک فروند دیگر را با 4 خدمه مجبور به فرود کرد. دو شینوک دیگر هم به سرعت پا به فرار گذاشتند. در نتیجه 4 خدمه شینوک توسط گارد مرزی شوروی دستگیر شدند که بعد ها هم هلیکوپتر آسیب دیده و هم خدمه آزاد شدند.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(4) انتقال یک پل برفی در ارتفاعات زاگرس.



    --------------------------------------------------------------------------------


    در جنگ با عراق نیز ایران حداقل 8 فروند از شینوکهای خود را از دست داد. در 15 جولای 1983 که یکی از شومترین روز ها برای ایران بود یک فروند جنگنده میراژ F1 عراقی 3 شینوک را که در حال انتقال تفنگداران دریایی ایران به خط مقدم نبرد بود هدف قرار داده و ساقط کرد.



    --------------------------------------------------------------------------------




    تصویر(5) داخل شینوک



    --------------------------------------------------------------------------------




    2 نوشته شده در يکشنبه سي ام مرداد 1384ساعت 13:21 توسط احسان | نظرات

    معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت دوم و پایانی)
    تسلیحات قابل حمل

    سوخوی Su-32 طیف وسیعی از انواع جنگ افزارهای پیشرفته را می تواند حمل کند. از جمله موشک های هوا به هوای مدرن روسی مانند RVV-AE (R-77) اَدر، R-73 آرچر و R-27 آلامو. همچنین برای مقابله با اهداف زمینی انواع سلاحهای هدایت شونده مانند موشک های هوا به زمین Kh-29، Kh-25، Kh-59M و بمبهای هدایت شونده تلویزیونی/ لیزری KAB-500 و تلویزیونی/ فرمانی KAB-1500TK و غیر هدایت شونده مانند بمبهای 100، 250، 500 و 1500 کیلوگرمی و راکتهای مختلف می تواند در لیست تسلیحات این جنگده – بمب افکن قرار گیرد. در مقابل اهداف دریایی نیز این هواپیما دستخالی نبوده و 6 موشک Kh-31P زد رادار را می تواند حمل کند.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    Su-34، Su-32FN، Su-32MF

    با وجود اینکه جنگنده Su-27 هم خانواده های بسیاری دارد، شرکت سوخوی به Su-27IB هم هم خانواده هایی را تعیین کرده است. با وجود اینکه در ابتدا Su-27IB با کد Su-34 شناخته شد ولی در نمایشگاه لوبورژه 1995 که این هواپیما برای اولین بار به یک نمایشگاه بین المللی راه می یافت Su-32FN نامیده شد. این نامگذاری توسط شرکت سوخوی برای نمایش پتانسیل این هواپیما بعنوان هواپیمای گشت دریایی برای برطرف کردن نیاز بازار بالقوه خارجی به هواپیمایی سریع برای مقابله با کشتی ها و زیردریایی ها انجام شد که البته چنین هواپیمایی نیاز به تجهیزاتی مخصوص و مدرن برای کشف و نابودی اهداف دریایی داشت. با این وجود تاکنون هیچ کشوری به خرید این مدل اقدام نکرده است. در سال 1999 Su-34 با کد Su-32MF در نمایشگاه بین المللی ماکس روسیه نمایش داده شد. این بار نامگذاری جدید برای تاکید روی قابلیت چند منظوره این جنگنده –بمب افکن انجام شد. MF مخفف عبارتی به زبان روسی به معنای چند کاره می باشد. برای این گونه هم هیچ مشتری خارجی پیدا نشده است! در نهایت مطبوعات غربی اعلام کردند که روسیه Su-32 را بعنوان کد Su-27IB در نظر گرفته است که البته این نظر با دیگر منابع در تضاد بود.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    و در آخر وضعیت Su-32 :

    اگر چه بعد از فروپاشی شوروی سابق سرمایه برای ساخت هواپیمای بمب افکن تاکتیکی محدود شده است ولی با این با حال کار بر روی تکمیل این هواپیما همچنان (البته با سرعت کم) ادامه دارد. بعد از ساخت دو نمونه اولیه- که یکی از تبدیل جنگنده Su-27UB ساخته شد- دو فروند به صورت سری ساخته شده اند. بعدها یک فروند دیگر هم تولید شده که کد 47 در یافت کرده است. این هواپیما ها برای آزمایش های پروازی در پایگاه تست سوخوی مشغول هستند. طرح های بسیاری برای افزودن نمونه های جنگ الکترونیک و شناسایی ارائه شده اند. بعلاوه این هواپیما رکوردهای جهانی نیز در مورد وزن و سقف پروازی ثیت کرده است. Su-32 قبلا بطور موفقیت آمیز در چچن آزمایش شد و همچنین در تمرینهای پروازی در آشولوک در سال 1999 شرکت کرد. روسیه Su-32 را بعنوان بمب افکن تاکتیکی آینده خود در نظر گرفته که با پیوستگی با جنگنده های نسل چهارم روسیه مانند MiG-29، MiG-31 و Su-27 بعنوان ابداء روسیه در قرن 21 خواهد بود.

    2 نوشته شده در يکشنبه بيست و سوم مرداد 1384ساعت 13:43 توسط احسان | نظرات

    معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت اول) چاپ شده در ماهنامه نوآور شماره 16
    با سلام در ادامه معرفی خانواده جنگنده Su-30 به بررسی دیگر هواپیما های توسعه یافته از جنگنده Su-27 می پردازم. این مقاله معرفی جنگنده بمب افکن Su-34(Su-32). در انتظار نظرات شما


    --------------------------------------------------------------------------------


    در سال 1983 اولین طراحی مفهومی برای جنگنده بمب افکن تاکتیکی جدید تهیه شد. هواپیمای جدید برای جایگزینی جنگنده بمب افکن های نسل سوم مانند Su-17، Su-27 و Su-24 فنسر و هم خانواده های آنها در دهه 1990 در نظر گرفته شده بود. در این طرح Su-27 بعنوان هواپیمای پایه قرار گرفت و هواپیمای جدید Su-27IB که IB در زبان روسی مخفف جنگنده بمب افکن است نامیده می شد. Su-27IB قابلیت حمل تسلیحات زیاد و شعاع عملیاتی بالای یک بمب افکن تاکتیکی را با سرعت و مانورپذیری عالی در هم می آمیخت. در نتیجه این هواپیما برای مقابله با اهداف زمینی، دریایی و حتی هوایی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. بدین گونه Su-32 را می توان با جنگنده F-15E Strike Eagle آمریکا مقایسه کرد که خود آن نیز از جنگنده ای موفق و چابک به سمت هواپیمای چند منظوره تاکتیکی تهاجمی تغییر داده شده است.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    طراحی کاکپیت جدید

    طراحی کاکپیت Su-32 ( در این مقاله Su-32 و Su-34 هر دو با Su-32 در نظر گرفته شده اند) به طور قابل ملاحظه ای از نمونه پایه Su-27 متفاوت است. برای افزایش همکاری بیشتر و افزایش بازده بین خلبان و افسر ناوبر چیدمان کاکپیت به صورت کنار هم تغییر کرده و صندلی های قابل پرتاب K-36DM ( استفاده شده در هواپیمای Su-24) در آن نصب شده است. بعلاوه فشار داخل کاکپیت نیز تنظیم شده و خدمه هم می توانند دراز کشیده و مقداری غذا در پشت کاکپیت برای خود نگهداری کنند. جالبتر اینکه برای افزایش بهداشت، Su-32 با یک توالت نیز تجهیز شده است! ورود و خروج خدمه از دریچه ای در زیر دماغه و نرده بان تعبیه شده صورت می پذیرد. Su-32 هم مثل دیگر هواپیماهای توسعه یافته از Su-27 از دو موتور Al-31F با پس سوز و رانش 122.6 کیلو نیوتون بدون دریچه های متغیر نیرو می گیرد که هواپیما را به حداکثر سرعت 1.8 ماخ می رساند. سقف پروازی Su-32 50000 پا برآورد می شود.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    تغییرات بدنه

    در این پروژه به خاطر تغییرات صورت گرفته در کاکپیت، قرار دادن تجهیزات اضافی و منابع سوخت داخلی بزرگتر تغییرات عمده ای در بدنه Su-27 داده شده است. بخش دماغه Su-32 به شکل بیضی بوده که بهمین دلیل به Su-32 پلاتیپوس نیز گفته می شود. بخش میانی بدنه برای قرار دادن تانکر سوخت اصلی تغییر کرده است. ورودی موتور ها بر خلاف Su-27 ثابت هستند. عقب بدنه نیز دستخوش تغییراتی شده که بارز ترین آنها تیر کوچک بین خروجی موتور هاست. برای افزایش ظرفیت سوخت و ارتقا مشخصات پروازی از بالها و پیشبالهای Su-35 استفاده شده است. تمام این تغییرات به افزایش 1.5 برابری وزن برخاست از 28 تن در نمونه پایه Su-27 به 45 تن شده است. این در حالیست که برای تحمل این وزن زیاد ارابه فرود و قسمتهای میانی هواپیما تقویت یافته اند. بطوریکه ارابه های تک چرخه قبلی دو چرخه و به حالت پشت سر هم در آمده اند.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    اویونیک (الکترونیک پروازی)

    Su-32 دارای رادار چند منظوره چند مرحله ای آرایه ای و سیستم دیدIRST که با دید و هدایت تلویزیونی و لیزری آمیخته شده است. سیستم دید گرمایی برای عملیات در شب بطور خارجی حمل می شود. همچنین Su-32 با تجهیزات ECM (جنگ الکترونیک) و رادار عقب نگر مانند Su-35 تجهیز شده است. این سیستمها از Su-32 هواپیمایی عمل در شب و روز و هر شرایط آب و هوایی قادر به مقابله با هر هگونه هدف هوایی و زمینی ساخته است.



    ادامه دارد...





    منبع : www.Milavia.net

    2 نوشته شده در يکشنبه شانزدهم مرداد 1384ساعت 18:56 توسط احسان | نظرات

    میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد.
    پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است).



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است. ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت.





    منبع : www.Answers.com

    2 نوشته شده در سه شنبه يازدهم مرداد 1384ساعت 13:34 توسط احسان | نظرات

    معرفی رقیبان ایران 140 (قسمت دوم : فوکر 50)
    فوکر 50 جانشین هواپیمای موفق F-27 فرنشیپ است که امروزه در خطوط هوایی ایران بعنوان هواپیمای توربوپراپ منطقه ای فاعلیت می کند. تاریخ ساخت فوکر 50 به سال 1983 بر می گردد، زمانیکه شرکت فوکر برای اولين بار از طراحی هواپیمای 50 نفره با نام فوکر 50 و جت صد نفره فوکر 100 پرده برداشت. فوکر 50 بر اساس بدنه هواپیمای F-27-500 ساخته شده ولی دارای تغییرات اساسی است . در صدر تغییرات موتور توربوپراپ پرات اند ویتنی PW125 6 تیغه ای است که باعث افزایش %12 سرعت کروز و برد هواپیما و کاهش مصرف سوخت شده است. از دیگر تغییرات آن می توان به سیستمهای اویونیک (الکترونیک پروازی) جدید و کابین شیشه ای و استفاده محدود از مواد کمپوزیت(مرکب) اشاره کرد.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    دو نمونه اولیه فوکر 50 بر اساس F-27 ( با وجود اینکه %80 قطعات جدید و یا بهبود یافته بود) ساخته شده و اولین بار در 28 دسامبر 1985 به پرواز در آمدند. گواهینامه پرواز فوکر 50 در می 1987 دریافت شده و شرکت لوفت هانزا سیتی لاین بعنوان اولین مشتری در آگوست همان سال هواپیمای خود را تحویل گرفت. مدل پایه فوکر 50، سری 100 می باشد.این مدل دارای حداکثر سرعت کروز 532 کیلومتر در ساعت و سرعت اقتصادی آن 454 کیلومتر در ساعت می باشد. سقف پرواز آن 25000 پا بوده و برد آن با 50 نفر مسافر 2055 کیلومتر می باشد. سری 120 نیز مدل 4 دره ( بجای 3 دره سری 100) است. مدل دیگر فوکر 50 سری 300 می باشد که دارای موتورهای قویتر PW127B با قدرت 2050 کیلو وات بوده که حداکثر سرعت گشتزنی آن را به 526 کیلومتر در ساعت می رسانند. برد این مدل با 50 نفر مسافر اندکی کمتر از سری 100 و حدود 2033 کیلومتر است.



    --------------------------------------------------------------------------------






    --------------------------------------------------------------------------------


    تنها مدل ارتقا یافته اساسی فوکر 50 با نام فوکر 60 شناخته می شود که باری و نسبت به مدل های قبلی بزرگتر می باشد و به سفارش نیروی هوایی سلطنتی هلند در سال 1990 ساخته شد. خدمه پروازی فوکر 50 دو نفر می باشد و این هواپیما قادر به استفاده بگونه باری/مسافری در یک سفر می باشد. در نهایت شرکت فوکر در سال 1996 به خاطر مشکلات مالی ورشکسته شد در حالیکه 205 از این هواپیما ساخته شد و آخرین فوکر 50 نیز در سال 1997 به خطوط هوایی اتیوپی تحویل داده شد.



    منبع : www.Airliners.net

    2 نوشته شده در دوشنبه سوم مرداد 1384ساعت 12:39 توسط احسان | نظرات

    کوتاه از موشک هوا به هوای R-77
    موشک روسی R-77 که ناتو آن را AA-12 اَدر نامیده، موشک هوا به هوا، میان برد و دارای سیستم هدایت راداری می باشد. این موشک با سیستم موشک امریکاییAIM-120 امرام قابل مقایسه است که بهمین دلیل به آن امرامسکی (AMRAAMski) گفته می شود. کار ساخت موشک R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 این موشک وارد خدمت شد. از نظر ظاهری R-77 از 4 بال میانی و 4 سطح کنترل عقبی تشکیل شده است. نسخه پایه R-77 دارای برد 90 کیلومتر می باشد ( در مقابل برد 32 کیلومتری امرام). این موشک در هنگام شلیک با هدایت اینرسیایی و با اطلاعاتی که هر لحظه از موشک شلیک کننده بدست می آورد به سمت هدف حرکت می کند. به محض رسیدن R-77 به فاصله 20 کیلومتری از هدف سیستم آشیانه یاب فعال آن شروع به کار کرده و موشک به تنهایی به رهگیری هدف می پردازد. نمونه ارتقا یافته اَدر که با کد R-77M1 شناخته می شود در حال توسعه یوده که از جمله تغییرات آن نصب موتور رمجت است. این موشک برد بیشتری نسبت به نمونه پایه داشته و مطمئناً بعنوان موشک اصلی فراتر از میدان دید (فامد) روسیه با ظهور جنگنده های نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقایسه با موشک AIM-120(حداقل با نمونه های کنونی و منتشر شده) مهمترین برتری R-77 مانورپذیری بالا و برد بیشتر است. برد بیشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 میلیمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوی) و همچنین وزن بیشتر ( 175 کیلوگرم R-77 در مقابل 150 کیلوگرم امرام) بعلاوه ی پیشرانه قویتر می باشد. مانور پذیری بالا به سبب سطوح کنترل عقبی R-77 می باشد که باعث کاهش درگ (drag) در سرعتهای مافوق صوت نسبت به بالهای بزرگتر می شود و همچنین آن را قادر به چرخش سریع تا 12 جی در مقابل حداکثر فشار 9 جی که خدمه هواپیما قادر به تحمل هستند می کند.






    ***************************
    قفل شد .

    F14AA