Reza6662

Members
  • تعداد محتوا

    244
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Reza6662


  1. ما چيزي به نام فاطر نداريم و اگر تاكنون در كپي سازي يك موشك هوا به هوا موفق بوديم، بارها فيلم و خبر آن در شبكه هاي ج.ا پخش مي شد و روي آن مانور تلبيغاتي زيادي صورت مي گرفت. فاطر تنها اقدامي در جهت افزايش طول عمر سايدوايندرهاي قديمي نيروي هوائيست. در اين پروژه بدنه و سيستم راكت موشك دوباره طراحش شدند و برخي از سيستم هاي الكترونيك موشك نيز مورد بازبيني و بعضن مورد بهينه سازي قرار گرفت.
    • Upvote 1

  2. آذرخش و صاعقه تنها دو برنامهء بهبودسازي و ارتقاء يا Improvment & Upgrade بودن كه روي اف5 هاي قديمي اجرا شدن تا طول عمر عملياتي اف5 هاي قديمي افزايش پيدا كنه. فكر مي كنيد هواپيما ساختن آن هم نوع جنگي اش كار آساني هست؟ اگر اينطور باشه كه خيلي از كشورهاي جهان كه از نظر تكنولوژي از ما هم بسيار برتر هستن چرا هواپيماساز نشدن؟ (در واقع ما اصلن چيزي به تكنولوژي نداريم و تا الان فقط مصرف كننده بوده ايم)

  3. تلاش جهت خريد F-15E

    روزنامه "جروزالم پست" چاپ اورشليم در پايگاه اينترنتي خود نوشت: «نيروي هوايي اسرائيل در تلاش است با بهانه مقابله با برنامه هسته‌اي ايران، هواپيماهاي جنگنده بسيار پيشرفته آمريكايي F-15E بخرد.»
    اين روزنامه در پايگاه اينترنتي خود افزود: «با پايبندي ايران به برخورداري از توانايي‌هاي هسته‌اي، نيروي هوايي اسرائيل اخيرن تلاش خود را براي دستيابي به اسكادراني جديد از هواپيماهاي جنگنده بسيار پيشرفتهء F-15E ساخت شركت بوئينگ به كار بسته تا از اين طريق توانايي‌هاي هوايي خود را براي طولاني مدت تقويت كند.»
    بنا بر اين گزارش، ژنرال "امير ايشيل" معاون فرمانده نيروي هوايي اسرائيل ماه مارس گذشته از آمريكا ديدار كرد و به مقر اصلي شركت "بوئينگ" در "سن لوييس" رفت تا امكان خريد مجموعه‌اي جديد و قابل توجهي از اين هواپيماهاي جنگندهء پيشرفته را بررسي كند. در اين گزارش به تعداد اين هواپيماها، اشاره اي نشده است اما تحليلگران فلايت اينترنشنال به رقم 72 فروند از هواپيماهاي F-15E با تجهيزات کامل نظير جستجوگر لاتينر اشاره دارند.
    به نوشته پايگاه اينترنتي روزنامه جروزالم پست، قرار است شركت بوئينگ نيز براي نوسازي و افزايش توانايي‌هاي انواع قديمي هواپيماهاي جنگنده F-15C اسرائيل پيشنهادهايي دهد تا با افزايش حجم باك و ايجاد تغييراتي در ساختار اين هواپيماها، عمر و كارايي آنها را افزايش دهد.

    F/A-22 RAPTOR در راه اسرائيل
    «يديعوت آحارنوت» به نقل از مقامات امنيتي اسرائيل نوشت: آمريكا جنگنده‌هاي «اف- 22 رپتور» را كه پيشرفته‌ترين جنگنده‌ در جهان به شمار مي‌رود، در اختيار اسرائيل قرار مي‌دهد.
    روزنامه «الوطن» چاپ عربستان به نقل از مقامات عاليرتبهء اسرائيل نوشت: هدف از ارائه اين جنگنده‌ها به اسرائيل از سوي آمريكا، حمايت از آن در چارچوب جنگ عليه لبنان، برنامهء اتمي ايران و يا هر نوع جنگ احتمالي با كشورهاي ديگر است. به گفته اين مقامات، دولت آمريكا تا به حال اين جنگنده‌ها را به هيچ يك از متحدانش نفروخته است. مقامات اسرائيلي اظهار داشتند: مجلس نمايندگان آمريكا اخيرا ممنوعيت فروش اين جنگنده را لغو كرده‌ است. به گفته‌ مقامات امنيتي اسرائيل اين جنگنده مي‌تواند در ارتقاعات بسيار بالا و بدون نياز به پس سوز، بسيار سريع پرواز كند.
    جنگنده‌ي «‍اف 22 رپتور» اولين جنگنده در جهان است كه رادارها قادر به شناسايي آن نيستند و مي‌تواند به مدت زيادي از ديد رادارها پنهان بماند و ماموريت‌هاي متعددي را انجام دهد. همچنين اين جنگنده از دقت بسيار بالايي براي هدف قرار دادن اهداف زميني برخوردار است. از ديگر ويژگي‌هاي اين جنگنده پيشرفته، قابليت سوختگيري در هوا، قدرت مانوردهي و هدف قرار دادن اهداف از فاصله‌ي بسيار دور است.
    در آمريكا بر سر طرح ساخت اين جنگنده بحث‌هاي زيادي انجام شد و برخي از نمايندگان به دليل هزينه بسيار بالاي آن خواهان لغو ساخت اين جنگنده شدند. خريد هر كدام از اين جنگنده‌ها مبلغي بين 250 تا 300 ميليون دلار هزينه در بر دارد و گمان مي رود قسمتي از بودجهء خريد آنها از طريق كمكهاي ساليانهء ايالات متحده به اسرائيل، فراهم گردد.
    همچنين اين جنگنده مي‌تواند شش موشك با برد متوسط AIM-120C (آمرام) و دو موشك AIM-9 (سايدوايندر) و دو بمب 1000 پاوندي هدايت ماهواره اي GBU32 را حمل كند.
    اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، در مقابل خريد جنگنده‌هاي اف-22، با برخي راه حل‌هاي ميانه در خصوص برخي مسايل خاورميانه از جمله اعتراض نكردن به معامله‌ي فروش بمب‌هاي هوشمند از سوي آمريكا به عربستان موافقت خواهد كرد. (قرارداد 20 ميليارد دلاري سعودي ها)
    منابع آگاه سياسي بر اين باورند كه اسرائيل بايد از روابط ممتاز كاخ سفيد و اورشليم براي دستيابي به جنگنده‌هاي اف-22 استفاده كند. منابع آگاه سياسي در اسرائيل نيز مي‌گويند مسوولان اسرائيلي به ديدار آتي اولمرت با بوش اميد زيادي بسته و پيش بيني مي‌كنند وي بتواند كاخ سفيد را به دادن جنگنده‌هاي اف-22 كه پيشرفته‌ترين جنگنده در جهان است راضي و قانع كند.
    به رغم نگراني اسرائيل از فروش بمب‌هاي هوشمند پيشرفته (JDAM) به عربستان سعودي از سوي آمريكا كه از طريق ماهواره هدايت مي‌شوند، اين رژيم آماده موافقت با اين معامله در ازاي دستيابي به هواپيماهاي اف-22 است كه موجب‌افزايش قدرت هوايي اسرائيل مي‌شود.
    اسرائيل اكنون از لابي يهودي در آمريكا موسوم به "ايباك" خواسته است تا تلاش لازم را براي انجام معامله فروش جنگنده‌هاي اف-22 از سوي آمريكا به اسرائيل با هدف تحكيم و برتري قدرت اسرائيل به كار برد.

    آواکسهای جدید اسرائیل به پرواز درمی آیند
    دولت اسرائیل بهره برداری از سیستم آواکس پیشرفته خود را که بر روی هواپیمای گلف‌استریم G-555 نصب شده‌است آغاز کرد.

    این هواپیمای جدید که کاربرد مراقبت و شناسایی هوایی دارد، از جهاتی از آواکس نیروی هوایی آمریکا که بر روی هواپیمای بوئینگ E-3 نوع تغییر یافته 707- نصب شده توانمندتر است. این هواپیمای جدید ایتم يا Eitam نامگذاری شده که به عبری به معنی عقاب دریا است. قرار است سه فروند از این هواپیما به اسرائیل تحویل شود.
    قیمت هواپیمای گلف‌استریم که معتبرترین هواپیمای درابعاد خودمی‌باشد، 50 میلیون دلار است. سیستم رادار این هواپیما توسط صنایع هوایی اسرائیل ساخته شده و در زیر هواپیمای گلف‌استریم نصب شده است. به غیر از خدمه پرواز شش نفر خدمه برای استفاده از این سیستم لازم است. یکی از مزیتهای این سیستم نوع رادار آن است که به خدمه اجازه می‌دهد هر دو تا چهار ثانیه اطلاعات را به‌روز کنند در حالی که آواکسهای ایالات متحده هر 20 تا 40 ثانیه یکبار این کار را انجام می‌دهند. این هواپیما برای تکمیل ناوگان هواپیماهای شناسایی کوتاه‌برد اسرائیل تولید شده است. کارشناسان دلیل نیاز اسرائیل به آواکسهای بلندبرد را احساس خطر روز افزون اسرائیل از ایران می‌دانند.

    اسرائیل ممکن است از دفاع موشکی آمریکایی استفاده کند

    به گزارش روزنامهء هاآرتز چاپ تل آويو، اسرائیل در حال بررسی توقف تولید نسل جدید موشك‌های دفاعی «آرو» به دلیل قیمت‌های گزاف در حمایت از موشك‌های ساخت آمریكا است.
    طی چند ماه اخیر اسرائیل و ایالات متحده در حال بررسی خرید سیستم دفاعی THAAD توسط اسرائیل به جای تولید نسل جدیدی از سیستم آرو بوده اند. در حال حاضر مسؤولین اسرائیل باید تصمیم بگیرند که طی چند سال آینده از سیستم دفاعی آمریکایی‌ها استفاده کنند و یا به توسعه سلاح داخلی خود بپردازند.
    سیستم موشکی THAAD یا (Theater High-Altitude Area Defense) که توسط كارخانجات معظم لاکهیدمارتین تولید می‌شود، بیش از یک دهه پیش ساخته شد و با وجود مشکلات زیادی که داشت اخیراً چند آزمایش حساس را با موفقیت پشت سر گذاشت.
    گفته می‌شود که اسرائیل می‌تواند این سیستم را با کمک مالی نیروهای مسلح ایالات متحده خریداری کند. در حال حاضر متخصصین تکنولوژی موشکی در حال بررسی این گزینه می‌باشند. اسرائیل علاوه بر دغدغه هزینه ادامه پروژه آرو ، نگران استقلال در تكنولوژي و بهره‌برداری از سیستم دفاعی خود نیز می‌باشد. کار بر روی ضدموشك آرو هم اکنون در جریان است. پروژه تولید موشك آرو در سال 1988 با 80 درصد حمایت آمریكا آغاز شد.
    با توجه به اینکه ایالات متحده در توسعه و تولید آرو کمکهای زیادی کرده است، اسرائیل در صادرات این سلاح با محدودیت مواجه است زیرا وجود تکنولوژی آمریکایی در آرو به وزارت دفاع اجازه می‌دهد تا انتقال این تکنولوژی را وتو کند. به عنوان مثال اخیراً ایالات متحده با فروش این سلاح به هند مخالفت کرد. جلوگیری از صادرات باعث می‌شود که هزینه لازم برای مراحل بعدی کار بر روی این سیستم تأمین نشود.

    اسرائیل بزرگترین هواپیمای بدون سرنشین با كاربری ضدموشك را می‌سازد

    اسرائیل در حال ساخت بزرگترین هواپیمای بدون سرنشین جهان است كه در پروازهای طولانی و انهدام موشك‌های دوربرد در لحظه نخست پرتاب، استفاده خواهد شد.
    یكی از مقامات امنیتی اسرائیل با اعلام این خبر به خبرگزاری فرانسه، افزود: طول بال "ایتان" كه در صنایع هوانوردی اسراییل در حال ساخت است، 35 متر و برابر با هواپیمای بوئینگ 737 است.
    روزنامه اسرائیلی "یدیعوت آحارانوت" نیز نوشت: این هواپیما با توانایی پروازهای طولانی در ارتفاع بسیار بالا و استفاده از دوربین‌ها و موشك‌های پیشرفته، امكان شناسایی و رهگیری موشك‌های دوربرد را از همان لحظه شلیك از زمین، فراهم می‌كند.

    تلاش اسرائیل برای ساخت سیستم ضدموشک کوتاهبرد

    وزارت دفاع اسرائيل اعلام كرد كه سرگرم ايجاد تحول در سيستم ضد موشك‌هاي كوتاه‌برد قسام و كاتيوشا است.
    وزارت دفاع اسرائيل در بيانيه‌اي اعلام كرد شركت تسليحاتي «رافائل» سرگرم ايجاد تحول در نوعي سيستم تسليحاتي با نام "كلاه آهني" است كه مي‌تواند عليه موشك‌هاي كوتاه برد به كار رود. وزارت دفاع اسرائيل در بيانيه خود افزود امير پرتس وزير دفاع نيز پيش از اين اعلام كرده بود تل‌آويو در حال ايجاد تحول در سيستمي ضدموشك‌هاي كوتاه‌برد با نام «عصاي جادويي» است كه شركت رافائل هم در آن مشاركت دارد.

    همچنين "آفراييم سنه" معاون وزير دفاع اسرائيل نيز به راديو ارتش اسرائيل گفت سيستم جديد شامل راداري متصل به سكويي است كه شليك موشك را رصد و با يك موشك آن را پيش از برخورد با هدف سرنگون مي‌كند. وي افزود اين سلاح طي دو سال و نيم آينده به كار گرفته خواهد شد و هزينه طرح آن صدها ميليون شيكل (واحد پول اسرائيل) است.
    در اين راستا، اهود المرت از طراحی و آماده‌سازی یک سیستم دفاع موشکی برای مقابله با موشک های کوتاه و میان بردی که از سوی حزب‌الله و فلسطین به سمت این کشور شلیک می‌شوند، خبر داد.
    المرت و وزیر دفاع اسرائیل در حال مذاکره برای تخمین هزینه‌ی این طرح هستند تا آن را به وزارت دارایی و امور مالی ارائه دهند. این سیستم دفاعی که قلعه‌ی آهنی نامیده شده است در کنار سیستم دفاع موشکی دیگر این کشور به نام گرز جادویی که برای مقابله با موشک‌های دور برد تعبیه شده است، قرار است اسراییل را در برابر موشک‌های حزب‌الله و ایران محفوظ بدارد.
    یک ماهوارهء جاسوسی دیگر برای اسرائیل
    اسراییل قصد دارد یک ماهواره‌ی ناظر پیشرفته را از یک کشور دیگر به فضا بفرستد. این تصمیم بعد از آنکه پرتاب ماهواره از سکوی شاویت این کشور سه بار با شکست مواجه شد، گرفته شده و قطعی است. این ماهواره که توسط صنایع هوافضای اسرائیل ساخته شده قابلیت عکس‌برداری با کیفیت بالا در روز و شب و در همه‌ی شرایط آب‌و‌هوایی را داراست.

    الایزر شکدی فرمانده‌ی نیروی هوایی اسرائیل در این مورد گفت: اسراییل نه تنها باید به فکر رسیدن به هدفهای خود از فرستادن ماهواره به فضا باشد، بلکه باید به آینده‌ای که چین برای فضا تعیین خواهد کرد نیز توجه نماید.

    یکی از ماهواره‌هایی که در یکی از سه انفجار گذشته از بین رفته است، Ofek نام داشته که هزینه‌ای بالغ بر 200 میلیون دلار بر وزارت دفاع این کشور تحمیل نموده است. ماهواره‌ی جدید به دلیل استفاده از یک آنتن مخصوص هزینه‌ی بالاتری در بر دارد. گفته می‌شود این ماهواره برای کنترل ایران ساخته شده است.

    اسرائيل، هواپيماهاي بسیار پیشرفتهء F-35 از آمريكا خريداري مي‌كند
    سخنگوي كارخانجات لاكهيد مارتين اعلام كرد مقام‌هاي اسرائيلي تمايل دارند يكصد هواپيماي جنگي از نوع اف- ۳۵ را خريداري كنند.
    روزنامه اسرائيلي معاريو با اعلام اين خبر افزود، برخي مديران شركت لاكهيد مارتين به تازگي به تل‌آويو سفر كرده‌اند تا با «اليعايزر شكيدي» فرمانده نيروي هوايي اسرائيل و برخي مقام‌هاي عالي رتبهء ارتش اسرائيل دربارهء اين معامله گفت و گو كنند. روزنامه ياد شده نوشته است: اگر اين معامله صورت گيرد، نيروي هوايي ارتش اسرائيل ، اولين هواپيما از اين نوع را در سال۲۰۱۴ ميلادي دريافت خواهد كرد.
    بر پايه اين خبر، هواپيماهاي F-35 كه جديدترين در نوع خود است، هواپيماي جنگي اصلي در نيروي هوايي آمريكا در آينده خواهد بود.


  4. روسیه که فوت کنه انگلیس رفته هوا پس زیاد به تبلیغات رسانه های انلگیسی توجه نکنید! :|

    روسيه مفلوك تر از آن است كه بتواند با ابرقدرتي مانند انگليس سرشاخ شود. انگليسي ها چهار ناو هواپيمابر فعال دارند و دو ناو را نيز به زودي دريافت مي كنند. كل قدرت روسها، بمب افكن هاي پنجاه سال قبل Tu-95 و يك ناو هواپيمابر تناژ پائين و گازوئيلي آدميرال كوزنتسف مي باشد كه آن هم به سختي و دشواري روزگار مي گذراند.

  5. [align=center]بمب افکن بي–2 روح[/align]
    [align=center]B-2 Spirit[/align]
    [align=center]http://i9.tinypic.com/404nmaa.gif[/align]
    بمب افکن فوق پيشرفتهء B-2 موسوم به Spirit يا «روح»، جهت پاسخگويي به نياز نيروي هوايي ايالات متحده در نبردهاي قرن آينده، طراحي و ساخته شده است. آنچه که براي برنامه‏ريزان پنتاگون مسجل شده است، تجهيز روزافزون کشورهاي متخاصم ايالات متحده، به انواع موشکهاي دوربرد و دقيق زمين به هواست که مي‏تواند مانع مهمي براي عملياتهاي آتي نظامي آمريکايي‏ها قلمداد شود. از اين رو، نسل جديد هواپيماهاي رزمي، مي‏بايست حداکثر پنهان‏کاري از رادار را حفظ نمايند. بمب‎افکن B-2 و در کنار آن هواپيماهايي مانند F/A-22 Raptor و F-117 Nighthawk با چنين ديدگاهي پا به عرصهء وجود نهادند.

    B-2 Spirit که به وسيله کمپاني معظم «نورثروپ – گرومن» ساخته شد، يک بمب افکن پنهان‎کار (استيلت)، و چندکاره (Multirole) محسوب مي‏شود که قادر است انواع بمب‎هاي معمول و اتمي را پرتاب کند. اين بمب‏افکن، مرحلهء مهمي از برنامهء توليد بمب‏افکن‏هاي پيشرفته در ايالات متحده به حساب مي‏آيد. B-2، گران‏قيمت‏ترين هواپيمايي است که تاکنون در تاريخ جهان ساخته شده است؛ قيمتي که براي هر فروند آن تخمين زده مي شود، رقمي بين 1.157 تا 2.2 ميليارد دلار را بالغ مي‏شود. اين رقم، با توجه به دورهء ساخت هواپيما، از زياد به کم تغيير کرده است. تکنولوژي پنهان‎کاري، روشي است جهت نفوذ به سيستم‏هاي دفاعي که تا پيش از آن، توسط هواپيماهاي رزمي، غيرقابل نفوذ محسوب مي‎شد. توليد اوليه‏اي به تعداد 135 فروند، در نهايت در اواخر دههء 1980، به تعداد 75 فروند کاهش داده شد؛ اما بالاخره توسط پرزيدنت بوش (پدر)، تعداد نهايي جهت خريد، به 21 فروند رسيد و اين موضوع در جريان سخنراني سالانهء وي به تاريخ ژانويهء 1991 به اطلاع عموم رسانده شد. اين 21 فروند، به تدريج از تاريخ دسامبر 1993، به تدريج، به پايگاه هوايي «وايت من» (Whiteman) در ميسوري (Missouri) تحويل شدند. در سه سال اول ورود به خدمت، B-2 ها به حدود 90% توان عملياتي خود دست يافتند. در جريان يک ارزيابي به عمل آمده توسط نيروي هوايي ايالات متحده که نتايج آن نيز منتشر شد، دقت بمباران دو فروند B-2 مسلح شده، برابر 75 فروند هواپيماي معمول از نوع ديگر است!


    خصوصيات
    مهمترين ويژگي B-2، بي‏نيازي از سوختگيري هوايي بر فراز اقيانوس آرام است. جهت برآوردن نياز نيروي هوايي به حملات اتمي عليه اتحاد شوروي، نياز به بمب‏افكني بود كه بتواند بدون سوختگيري هوايي، خود را از طريق اقيانوس آرام به مرزهاي شوروي برساند و حملات اتمي خود را انجام دهد. مطابق دكترين دفاعي ايالات متحده، چين و كرهء شمالي هم از دشمنان بالقوهء آمريكا محسوب مي‏شوند. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، چين و كرهء شمالي در زمرهء دشمنان درجهء اول ايالات متحده قرار مي‏گيرند كه بازهم براي رسيد به فضاي اين كشورها، نياز به همان مسير عبوري اقيانوس آرام است.

    قابليت سوختگيري هوايي، هنگامي مورد استفاده قرار مي‎گيرد که به روغنکاري موتورها (به دليل روغن موجود در بنزين) و همچنين افزايش مداومت پروازي، نياز باشد. با وجود در اختيار بودن بمب افکن‏هاي B-52 و B-1B، نيروي هوايي ايالات متحده، درخواست توليد B-2 را به عنوان بمب‏افکني سرنشين‏دار با قابليت مانده‏گاري ذاتي بالا، ارائه نمود. اين بمب‏‎افکن، بايد داراي قابليت کمتر ديده شدن (توسط رادار) بوده و يا به عبارتي پنهان‏کار (استيلت) باشد و به اهدافي که محافظت فراواني از آنها انجام مي شود، (بدون دغدغه) حمله کند. اين خصيصه‏اي است که بسيار در قرن 21 ام، مفيد واقع خواهد شد.


    طرح انقلابي ادغام دو خصيصهء «کمتر مشاهده شدن با حفظ بازدهي بالاي آئروديناميک» و «توان بالاي بارگذاري مهمات»، امتيازات بسيار مهمي است که باعث تمايز B-2 از بمب‏افکن‎هاي پيشين مي‏شود. برد عبوري B-2 برابر 11000 کيلومتر بدون سوختگيري هوايي مي‏باشد. همچنين، قابليت کمتر مشاهده شدن توسط رادار، آزادي عمل بسيار بالايي در ارتفاعات بالا به اين بمب افکن مي‏بخشد، به همين دليل، برد هواپيما افزايش يافته و ميدان عمل بسيار باز و راحتي جهت سنسورهاي هدف‏ياب هواپيما فراهم مي‏شود.
    با استفاده از «سيستم هدف‏ياب جهاني» (GATS) كه تركيبي است از سيستم مكان‏ياب جهاني (GPS) و بمب‏هاي هوشمند هدايت شونده به وسيلهء ماهواره مانند JDAM، بمب‏افكن B-2 مي‏‏تواند از رادار بسيار پرقدرت APQ-181 جهت تصحيح خطاهاي سيستم هدف‏ياب جهاني، بهره ببرد و دقت بسيار بيشتري به هنگام استفاده از بمب‏هاي هوشمند هدايت ماهواره‏اي نسبت به بمب‏هاي معمول هدايت ليزري كسب كند. بدين طريق، بمب‏افكن B-2 قادر است 16 هدف زميني را هم‏زمان مورد اصابت قرار دهد.
    GATS مخفف GPS Aided Targeting System
    JDAM مخفف Joint Direct Attack Monition


    قابليت پنهان‏كاري B-2 تركيبي است از كاهش موارد زير:
    * تشعشعات مادون قرمز
    * صداي موتورها
    * تشعشعات الكترومغناطيس
    * لكهء ايجاد شده بر صفحهء رادار

    كه همگي موارد فوق، باعث دشوار شدن رهگيري و شناسايي اين هواپيما مي‏شود. بسياري از مشخصات رادارهايي از نوع كمتر قابل شناسايي، محرمانه باقي مانده است؛ با اين حال استفاده از مواد كامپوزيتي (تركيبي)، پوشش مخصوص روي بدنه و طرح موسوم به «بال پرنده»، مواردي هستند كه در افزايش قابليت پنهان‏‎كاري اين بمب‏افكن، تاثيرگذار مي‏باشند.
    بمب‏افكن B-2 دو خدمه دارد؛ يك نفر خلبان در سمت چپ و فرمانده ماموريت كه در سمت راست قرار مي‏گيرند، این دو نفر، تواني برابر چهار خدمهء بمب‏افكن B-1B يا پنج نفر خدمهء B-52 دارند:
    http://upload4.postimage.org/1142126/b2_4.jpg


    تاريخچهء عملياتي
    تاريخ حيات بمب‏افكن B-2 از پروژه‏اي به نام Black Project كه برنامه‏اي جهت ساخت «بمب‏افكن نفوذ كننده در ارتفاع بالا» يا HAPB بود، آغاز مي‏گردد. اين برنامه، سپس به ساخت «بمب‏افكن با تكنولوژي پيشرفته» يا ATB، تغيير جهت داد و داراي كد پروژه‏اي به نام Senior Cejay گرديد كه در نهايت منجر به توليد B-2 Spirit شد. در طول دههء 1980، رقمي بالغ بر 23 ميليارد دلار، صرف تحقيق و توليد B-2 گرديد. همچنين با تغيير جهت هدف پروژه كه در سال 1985 از ساخت بمب‏افكن ارتفاع بالا به يك بمب‏افكن ارتفاع پائين تغيير يافته بود، هزينه‏ها به شدت افزايش يافتند، زيرا به يك طراحي مجدد عظيم نياز بود. به دليل پنهان‏كاري شديدي كه در طول مدت طراحي و ساخت B-2 اعمال مي‏شد و پروژهء ساخت آن، يكي از محرمانه‏ترين برنامه‏هاي نيروي هوايي ايالات متحده به شمار مي‏رفت، هيچ فرصتي جهت انتقاد از حجم سنگين هزينه‏هاي اين پروژه در نزد افكار عمومي ايجاد نشد.
    HAPB مخفف High Altitude Penetrating Bomber
    ATB مخفف Advanced Technology Bomber


    اولين هواپيماي B-2 به تاريخ 22 نوامبر 1988 از آشيانهء خود در تاسيسات شمارهء 42 پايگاه هوايي Palmdale در كاليفرنيا (مكاني كه در آنجا ساخته شد) بيرون آورده شد و به نمايش عموم درآمد. اولين پرواز B-2 به تاريخ 17 جولاي 1989 انجام پذيرفت.
    مراكز ذيل كه همگي در كاليفرنيا واقع هستند، عهده‏دار انجام تست‏هاي پروازي، مهندسي، طراحي و توليد اين هواپيما بودند:
    * Combined Test Force
    * Air Force Flight Test Center
    * Edwards Air Force Base


    روح میسوری
    اولين هواپيماي B-2 كه به نام «روح ميسوري» يا Spirit of Missouri نام گذاري شده بود، به تاريخ 17 دسامبر 1993 تحويل نيروي هوايي شد. دپوي تعمير و نگهداري اين هواپيما، بر عهدهء يك پيمان‏‎كار طرف قرارداد نیروی هوایی ايالات متحده است كه اين هواپيماها را در مركز لجستيك نيروي هوايي واقع در پايگاه هوايي Tinker در شهر اوكلاهاما پشتيباني و سرويس مي‏نمايد.


    پیمانکاران تولید B-2
    پیمانکار اولیهء B-2 جهت طراحی کل سیستم ها و یکپارچه سازی بین آنها، بخش یکپارچه‏سازی سیستم‏های کمپانی معظم نوروثوروپ – گرومن است. شرکتهای فرعی ذیل نیز در تولید B-2 شرکت داشته اند:
    * Boeing Integrated Defense Systems
    * Hughes Aircraft
    * General Electric Aircraft Engines

    پیمانکار دیگر، شرکت سازندهء ادوات آموزشی جهت خدمهء این بمب افکن است. این ادوات آموزشی، شامل «سیستم آموزش تسلیحات» و «سیستم آموزش ماموریت» می باشد که ساخت آن توسط شرکت Link Simulation & Training انجام شده است. این شرکت، شاخه ای از کمپانی L-3 Communications محسوب می شود که L-3 نیز در گذشته جزئی از بخش آموزشی کمپانی هیوز موسوم به HTI یا Hughes Training Inc محسوب می شده است. شرکت Link که در گذشته با نام دیگر CAE یا Link Flight Simulation Corp شناخته می شد، همچنین عهده دار توسعه، تعمیر و نگهداری و آشناکردن خدمه با این سیستم‎های آموزشی نیز شد.
    مقاطعه‏كاران توليد B-2 توسط لابي‏هاي پرنفوذ، نمايندگان كنگرهء ايالات متحده را مجاب كردند تا مخارج عظيم توليد اين بمب‏افكن را مورد حمايت قاطع قرار دهند.


    پايگاههاي B-2
    تا اوائل سال 2003، پايگاه نيروي هوايي ايالات متحده به نام وايت‏من واقع در ميسوري، مركز اصلي عملياتي بمب‏افكن‏هاي B-2 محسوب مي‏شد. سپس تاسيسات ويژهء تعمير و نگهداري B-2 ها در پايگاه نظامي مشترك بريتانيا و ايالات متحده به نام ديگوگارسيا واقع در اقيانوس هند ساخته شد. به دنبال آن و در سال 2005، اين تاسيسات در جزيرهء گوآم نيز استقرار يافتند. تجهيزات ويژهء اين تاسيسات، در پايگاه نيروي هوايي بريتانيا به نام Fairford در Gloucestershire انگلستان ساخته شدند.


    [align=center]http://aycu29.webshots.com/image/23668/2002458723087263720_rs.jpg[/align]
    [align=center]B-2 بر فراز پایگاه هوایی وایت من[/align]


    [align=center]http://aycu05.webshots.com/image/26844/2000404888762951587_rs.jpg[/align]
    * جزيرهء ديگوگارسيا يا Diego Garcia متعلق به بريتانيا مي‏باشد و در اقيانوس هند – حدود 1600 كيلومتري جنوب هندوستان - واقع است. (اين جزيره از جنوبي ترين ساحل ايران، فاصله اي در حدود 3400 كيلومتر دارد)


    * جزيرهء گوآم يا Guam، متعلق به ايالات متحدهء آمريكا مي‎باشد و در غرب اقيانوس آرام قرار دارد.
    * گلوس‏ترشر يا Gloucestershire شهري در جنوب غربي انگلستان است.


    پايان كار B-2 ؟
    سوالي كه باقي مي‏ماند دربارهء افزايش هزينه‏هاي برنامهء توليد بي-2 مي‏باشد. برخي كارشناسان بر اين اعتقاد هستند كه دليل صرف هزينه‏هاي سنگين ممكن است درنظر گرفتن توليد بمب‏افكن‏هاي ديگري در لواي پروژهء black projects باشد. البته هزينه‏هاي صرف شده مي‏تواند بر اساس تعداد هواپيماي توليد شده و تحقيقات فراوان انجام شده جهت توليد بي-2 توجيه‏پذير شود.
    در طول دوران جنگ سرد، بمب‏افكن‏هاي سنگين تنها به جهت پرتاب بمب‏هاي هسته‏اي طراحي و ساخته شدند و با افزايش مخارج نظامي، حمايت از توليد آنها كاهش يافت. به تاريخ مي 1995، بر طبق مطالعاتي كه انجامش توسط كنگره درخواست شد، «موسسهء تحليل دفاعي» به اين نتيجه رسيد كه پس از فروپاشي اتحاد شوروي، نيازي به توليد B-2 هاي بيشتر نمي‏باشد.


    سابقهء شركت در جنگ واقعي
    از نظر بسياري از كارشناسان، ريسك استفاده از بي-2 در پيكار حقيقي به دليل گراني بيش از حد، تمسخرآميز است و توجیه منطقی ندارد. اما اين در حالي است كه بي-2 تاكنون در سه عمليات جداگانهء رزمي شركت داشته است.
    اولين مورد استفاده از بي-2 در جريان جنگ كوزوو به سال 1999 بود. در جريان اين نبرد، هواپيماهاي بي-2 بسيار موفق عمل كردند و براي اولين مرتبه در جهان، بمب‏هاي هدايت ماهواره‏اي JDAM را به جهانيان معرفي كردند. به دنبال موفقيت عمليات كوزوو، اين بمب‏افكن‏ها در عمليات آزادسازي افغانستان از دست طالبان و همچنين عمليات آزادسازي عراق شركت جستند.
    http://upload4.postimage.org/1142061/b2_15.jpg

    بي-2 اولين هواپيمايي جنگي بود كه تاخت و تاز خود را بر فراز افغانستان آغاز كرد. بي-2 ها پس از فرو ريختن هزاران تن بمب بر روي مقرهاي اصلي رژيم طالبان، خود را به پايگاه هوايي واقع در جزيرهء ديگوگارسيا مي‏رساندند و پس از فرود، سوختگيري و تعويض خدمه، پرواز بعدي خود را بلافاصله آغاز مي‏كردند. اين عمل، با فشردگي بيشتر، در جريان جنگ عراق نيز از پايگاه ديگوگارسيا به اجرا درآمد. هرچند ماموريت گروهي ديگر از بي-2 ها برفراز عراق، از محل پايگاه هوايي وايت‏من واقع در ميسوري انجام پذيرفت.
    ماموريتها بر فراز عراق، همگي به بيش از 30 ساعت پرواز مداوم نياز داشتند كه گاه در برخي ماموريتها، اين زمان به فراتر از 50 ساعت پرواز مداوم مي‏رسيد. در اين گونه پروازهاي طولاني مدت، خدمهء بي-2 ها به منظور غلبه بر خواب، مجبور به استفاده از قرص‏هاي محرک و ضدخواب موسوم به Modafinil يا Amphetamine مي‏شدند تا قابليتهايشان در جريان پروازهاي طولاني، حفظ شود.

    مرکز آزمایش و ارزیابی عملیاتی پنتاگون در گزارش سالانهء خود به سال 2003 گزارش داد که تعمیر و نگهداری بمب افکن های اسکادران YF03 به شکل مطلوبی انجام نمی شود؛ دلیل این امر، به وجود مواد به کار گرفته شده جاذب امواج رادار یا ادواتی است که باعث حفظ وضعیت «کمتر دیده شدن» در این هواپیما می شود. در این گزارش همچنین ذکر شده است که سیستم های آویونیک دفاعی این بمب‏افکن، در برابر بروز تهدیدات جدید، برای اعلام اخطار مناسب، دچار نقصان می‏باشند. با وجود این مشکلات، بی-2 ها با حداکثر میزان آمادگی، در عملیات آزادسازی عراق به سال 2003 شرکت جستند و در جریان این جنگ، 583 عدد بمب هدایت ماهواره‏ای از نوع JDAM به سوی اهداف از پیش تعیین شده پرتاب کردند.


    رادار کنترل آتش
    شرکت نورثروپ – گرومن، یک رادار جدید برای این بمب افکن طراحی کرده است که دارای خاصیت پوشش جذب تشعشعات می باشد تا ویژگی رادارگریزی بی-2، هنگام به کارگیری موثر سیستم رادار، کاهش نیابد. این مواد جدید که در اصطلاح Alternate High-Frequency Material یا AHFM نامیده می شوند، به وسیلهء چهار روبات پاشیده می شوند. به وسیلهء رادار AN/APQ-181 ساخت Raytheon، که یک رادار ضربتی از نوع مخفی می باشد و در J-band کار می کند، خلبان بی-2 قادر است تا هواپیما را در پوشش عوارض طبیعی زمین نظیر کوهها و تپه ها به پرواز درآورد. این امر با پرواز بی-2 در ارتفاع 200 فوتی در پایگاه هوایی ادوارد مورد آزمایش و اثبات قرار گرفته است.
    به تاریخ نوامبر 2007، کمپانی سازنده رادار، Raytheon، قراردادی را جهت توسعهء رادار جدید از نوع AESA که در باند Ku کار می کند، بدست آورد. این رادار جدید جهت جلوگیری از تداخل کار رادار بی-2 با سیستم های ماهواره ای تجاری، قرار است پس از سال 2007 ساخته و تا پایان سال 2010 در بی-2 ها نصب شود.


    سیستم های اقدام الکترونیکی متقابل یا ECM
    * گیرندهء اخطار راداری (RWR) ساخت لاکهید مارتین
    * سیستم کمکی و مدیریت دفاعی Defensive Management System یا DMS ساخت نورثروپ – گرومن و لاکهید مارتین به نام AN/APR-50


    سیستم های ناوبری و ارتباطات
    مجموعهء سیستم ناوبری بی-2، شامل موارد زیر است:
    * سیستم ناوبری تاکتیکی هوایی ساخت راک ول کالینز به نام Rockwell Collins TCN-250
    * «ابزار ویژهء فرود» یا ILS به نام VIR-130A Instrument Landing System
    سیستم ارتباط رادیویی بی-2 ساخت شرکت راک ول کالینز (Rockwell Collins) است. سیستم Milstar که یک مجموعهء بسیار پیشرفتهء استراتژیکی و تاکتیکی رلهء امواج ماهواره ای می باشد، در بی-2 های سری Block 30 نصب شده است.


    کابین
    کابین برای جای دادن دو خدمه ساخته شده است. در کابین بی-2، از یک نمایشگر رنگی 9 کاناله موسوم به electronic flight instrumentation system یا EFIS استفاده شده است. بر روی این نمایشگر، اطلاعات پرواز، موتورها، داده های کسب شده به وسیلهء حسگرها و وضعیت مهمات هواپیما به نمایش گذاشته می شود. خلبان به وسیلهء تنها یک کلید سه حالته، می تواند هواپیما را در حالت برخاستن (Takeoff mode)، حالت جنگی (go-to war mode) و حالت فرود (Landing mode) قرار دهد.
    http://upload4.postimage.org/1142050/b2_12.jpg


    تسليحات
    تمامی مهماتی که در بی-2 نصب می شوند، درون محفظه های داخل بدنه و در 2 محل جداگانه در مرکز هواپیما جای می گیرند. بی-2 قادر است تا 40000 پاوند مهمات شامل تسلیحات معمول و هسته ای، بمب های هدایت شوندهء بسیار دقیق از نوع JDAM، بمب های سقوط آزاد و تعدادی جنگ افزار ویژهء ماموریتهای دریایی با خود حمل کند.
    هر جایگاه درونی مخصوص نصب مهمات، مشتمل بر یک «محل پرتاب چرخشی» (Rotary Launcher Assembly) و دو «محل قفسه ای شکل» (Bomb Rack Assembly) حمل بمب می باشد.

    * تا 40000 پاوند (18000 كيلوگرم) بمب 500 پوندي از نوع Mk82 به تعداد حداكثر 80 عدد نصب شده در محل BRA
    * تا 27000 پاوند (12000 كيلوگرم) بمب 750 پوندي از نوع CBU به تعداد حداكثر 36 عدد نصب شده در محل BRA
    * تا 16 بمب، هر كدام حداكثر به وزن 2000 پوند از نوع بمب‏هاي Mk84 و JDAM-84 و JDAM-102 در محل RLA
    * تا 16 عدد بمب هسته‏اي سقوط آزاد از نوع B61 يا B83 در محل RLA
    * بمب هسته ای بسیار پرقدرت «استحکام شکن» یا «نفوذگر به داخل زمین» به نام B61-11 جهت استحکامات حفاظت شدهء نصب شده در زیر زمین.
    * موشک کروز استراتژیک بسیار پیشرفتهء AGM-129؛ با برد 1500 مایل (2400 کیلومتر).
    * 16 بمب هدایت ماهواره ای JDAM
    (محل قفسه ای حمل مهمات (Bomb Rack Assembly) در بی-2، اخیرن توسط کمپانی نورثورپ – گرومن مورد بهینه سازی قرار گرفته است و در این محل، اکنون می توان 80 عدد بمب JDAM نصب کرد.)

    به كارگيري سيستم‏هاي جديد الكترونيكي در Block 30 B-2A، استفاده از تسلیحاتی نظير JSOW و بمب های هدایت لیزری GBU-28 را فراهم كرده است:
    * بمب هدایت شوندهء موسوم به JSOW یا AGM-154 Joint Standoff Weapon
    * موشک هوا به سطح JASSM یا Joint Air-to-Surface Stand-off Missiles
    * بمب هدایت شوندهء WCMD یا Wind Compensated Munitions Dispenser

    تصویری از یک بمب JSOW
    http://i10.tinypic.com/29ojqbn.gif

    یک «سیستم رابط تسلیحاتی» جدید موسوم به GWIS یا Generic Weapons Interface System در هنگام ارتقاء بی-2 ها به استاندارد Block 30 در آنها تعبیه شده است. به کمک این مجموعهء دیجیتال جدید، بی-2 قادر می شود تا مخلوطی از تسلیحات گوناگون مبتنی بر تکنولوژی Stand-Off (همانند JSOW) و direct attack munitions (همانند JDAM) را هم زمان و در یک سورتی پرواز، حمل نماید. بدین جهت، بی-2 می تواند هم زمان به 4 نوع از اهداف مختلف در یک ماموریت حمله کند.
    http://upload4.postimage.org/1142108/b2_2.jpg



    موتور
    4 موتور توربوفن F118-GE-100 ساخت جنرال الکتریک، در داخل بدنهء بالها، جاسازی شده اند. در قسمت اگزوز این موتورها، سیستم خنک کننده ای تعبیه شده است تا میزان حرارت و بالطبع میزان لکهء حرارتی ایجاد شده توسط بی-2، کاهش یابد. این موتورها، بی-2 را با وزن ناخالص معادل 336500 پاوند قادر می سازند تا به راحتی از باند برخاسته و به حداکثر سرعت زیرصوت دست یابد.

    غلاف مخصوص سوختگیری هوایی، در مرکز هواپیما و پشت کابین تعبیه شده است:
    http://upload4.postimage.org/1142043/b2_8.jpg



    بي-2 در نمایشگاه هوايي
    به علت قيمت سرسام‏آور بي-2، نمايش آن در انظار عموم در آيندهء نزديك محتمل به نظر نمي‏رسد. به سال 2004 و در جريان انجام آزمايشات درجا (Static)، بي-2 در محل موزهء نيروي هوايي ايالات متحده در نزديكي ديتون در ايالت اهايو به نمايش عموم درآمد. اين آزمايشات به منظور سنجش سازهء بدنه و همچنين تست فشار تخريبي وارد بر يك نقطه انجام شدند. تيم ترميم كنندهء اين موزه، به مدت بيش از يكسال، جهت نصب دوبارهء قسمتهاي آسيب ديدهء بدنه صرف كردند. اين وصله‏هاي بدنه، به طور واضحي تنها قسمتهاي ظاهري بي-2 را شامل مي‏شدند، زيرا انجام آزمايشات درجا بر روي بدنه، به قسمتهاي داخلي‏تر، نتوانسته خسارتي وارد آورد. اگر اين آزمايشات بر روي يك بي-2 واقعي و عملياتي انجام مي‏شدند، اين نمايشگاه، مي‏توانست به عنوان نمايش دهندهء گران‏ترين مصنوع دست بشر شناخته شود.


    يگانهاي به خدمت گيرندهء بي-2
    * گردان 509 ام، مستقر در پايگاه هوايي وايت‏من (Whiteman) شامل اسكادرانهاي بمب‏افكن 13 ام، 393 ام و اسكادران آموزشي 394 ام
    * گردان 53 ام، مستقر در پايگاه هوايي اگلين (Eglin) شامل اسكادران 72 ام آموزش و ارزيابي متعلق به پايگاه وايت‏من
    * گردان 57 ام، مستقر در پايگاه هوايي نليس (Nellis) شامل اسكادرانهاي مسلح شدهء 325 ام و 715 ام (غيرفعال)

    http://upload4.postimage.org/1142153/b2_9.jpg


    موضوعات متفرقه در مورد بي-2

    * هر بي-2 كه با وزن متعارف 71668 كيلوگرم به پرواز درمي‏آيد، 30 دلار بر هر گرم، يا معادل دو برابر قيمت طلا، بر ماليات دهندگان آمريكايي هزينه ايجاد كرده است.

    * همهء بي-2 ها با نام‏هاي ايالات گوناگون آمريكا اسم گذاري شده‏اند. اين نام گذاري به صورت عبارت «روح + نام ايالت» معرفي شده است. اين موضوع دو استثناء دارد: هواپيماي شمارهء يك (AV-1) كه به نام «روح آمريكا» يا Spirit of America و هواپيماي شمارهء 19 (AV-19) كه به نام روح كيتي‏هاوك يا Spirit of Kitty Hawk اسم گذاري شده‏اند.

    * بي-2، همانند بمب‏افكن F-117، بر پايهء قابليت كمتر ديده شدن يا ايجاد لكهء بسيار كوچك بر روي صفحهء رادار، ساخته شده است.

    * به دلائلي كه هنوز محرمانه نشده‏اند، لبه‏هاي حملهء بالها در بي-2، به وسيلهء يك جريان الكتريكي بسيار پرقدرت كه منشا آن با جريان خروجي اگزوزهاي بي-2 متفاوت است، شارژ مي‏شوند.

    * تقويت موتورهاي كم كشش بي-2 توسط كارشناسان Jane's Defence مورد پيشنهاد قرار گرفته است.

    * امروزه ثابت شده است كه گازهاي يونيزه شده (پلاسما) كه توسط آنتن رادار بي-2 ساطع مي‎‏شوند، تاثيري به مراتب بيش از اندازهء شكل ظاهري يك جسم جامد در افزايش سطح مقطع راداري، ايفا مي‏كنند. ممكن است دليل القاي ولتاژ قوي به لبه‏هاي حمله در بي-2، كاهش اين تشعشعات باشد. دليل ديگر مي‏تواند كاهش ميزان اصطكاك (پسا) باشد؛ زيرا هنگامي كه قسمتهاي متحرك لبهء حمله (نظير اسلت‏ها) در جهت خاصي خم مي‏شوند، هواي يونيزه شده‏اي كه به درون فضاي خالي ايجاد شده نفوذ مي‏كند يا ايجاد مي‎‏شود، به وسيلهء ولتاژ قوي القاء شده، اثرش كم شده يا از بين مي‏رود. به بیانی ديگر، صحت اين امر – يعني القاي ولتاژ بسيار قوي به لبهء حمله جهت كاهش ميزان پسا در سرعتهاي مافوق صوت – پیشتر و به سال 1968، در جريان آزمايشاتي كه در داخل تونل باد انجام گرفته، توسط مهندسين عاليرتبهء کارخانهء نورثروپ، به اثبات رسيده بود. این آزمایشات القای ولتاژ قوی به لبه های حمله، همچنین به منظور کاهش صدای ایجاد شده ناشی از برخورد جریان باد به بالها انجام شده بودند. (چگونگی و حقیقت این امر بر میزان کاهش صدای برخورد باد به بالهای بی-2، هنوز مشخص نشده است.)

    * بمب افکن بی-2، رسمن به عنوان یک هواپیمای زیرصوت شناخته می شود؛ به همين جهت نمي‏تواند خود را به سرعت به يگانهاي عمل‏كننده برساند. اين نقيصه، حقيقتي است كه در اغلب اوقات، ناديده گرفته مي‎شود.

    * تيم فوتبال «كانزاس سيتي بريگاد»، از طرح هواپيماي بي-2 به عنوان آرم باشگاه استفاده مي‏كند.

    * به تاريخ 2 سپتامبر 1996، در يك بحث جنجالي، صنايع هوافضاي بريتانيا (BAe) يك فيلم ويدئويي به نمايش درآورد. در آن فيلم نشان داده مي‎‏شد كه بمب‏افكن رادارگريز B-2 كه در ارتفاع كم در حال پرواز بود، توسط سيستم دفاع هوايي بسيار قديمي رپير (Rapier SAM system) در محل پايگاه هوايي فارنبرو (Farnborough) مورد رهگيري و شناسايي قرار گرفته است. اين سيستم قديمي رپير، به تازگي مورد بهينه‏سازي رادار و سيستم‏هاي شناسايي قرار گرفته است و بر طبق ادعا و مستندات مقامات Bae، مي‏تواند چنين هواپيماهايي را به راحتي مورد شناسايي و رهگيري قرار دهد.
    سیستم دفاع هوایی رپیر
    http://upload4.postimage.org/1142229/6_8506130391_L600.jpg


    مشخصات عمومي B-2A سري Block 30
    خدمه: 2 نفر
    طول: 20.9 متر = 60 فوت
    فاصلهء دو سر بالها: 52.12 متر = 172 فوت
    ارتفاع: 5.1 متر = 17 فوت
    مساحت بالها: 460 متر مربع = 5000 فوت مربع
    وزن خالي: 71700 كيلوگرم = 158000 پاوند
    وزن بارگذاري شده: 152600 كيلوگرم = 336500 پاوند
    حداكثر وزن مجاز براي برخاستن: 171000 كيلوگرم = 376000 پاوند
    پيشرانه: 4 موتور توربوفن ساخت جنرال الكتريك به نام F118-GE-100 با كشش هركدام 17300 پاوندفيت = 77 كيلونيوتن


    قابليت‏ها
    حداكثر سرعت: 764 كيلومتر بر ساعت = 475 مايل بر ساعت = 410 نات بر ساعت
    برد: 12000 كيلومتر = 6500 مايل = 5600 ناتيكال مايل
    سقف پرواز خدمتي: 15000 متر = 50000 فوت
    وزن بارگذاري بال: 329 كيلوگرم بر مترمربع = 67.3 پاوند بر فوت مربع
    نسبت كشش به وزن: 0.205


    [align=center]فهرست بمب‏افكن‏هاي B-2[/align]
    [align=center]http://aycu23.webshots.com/image/26142/2005976810902281225_rs.jpg[/align]


    شناسنامهء كلي
    نوع هواپيما: بمب‏افكن استيلت (مخفي از رادار)
    سازنده: نورثروپ – گرومن
    اولين پرواز: 17 / 07 / 1989
    ورود به خدمت: آوريل 1997
    وضعيت: عملياتي
    كاربر: نيروي هوايي ايالات متحده آمريكا
    تعداد ساخته شده: 21 فروند
    قيمت: 1.157 تا 2.2 ميليارد دلار (در سال 1998)

    منابع جهت اطلاعات بیشتر:
    [align=left]B-2 Wikipedia
    B-2 Airforce Technology[/align]

  6. [align=center]صنایع هوافضای اسرائیل از آغاز تاکنون[/align]

    چندی پیش در اسرائیل، مانوری برای مقابله با حمله اتمی اجرا شد که در این مانور صراحتن از ایران به عنوان تهدید بالقوه و بسیار جدی در این زمینه یاد شد. جدا از اهداف تبلیغاتی که بر چنین حرکتی مترتب است، باید توجه نمود که اسرائیل در مقابل کوچکترین احتمالات احتمالی ایران نیز در حال کسب آمادگی است. نخستین گام در مقابله با هر تهدیدی، رسیدن به شناختی درست و واقعبینانه از آن تهدید است.

    [align=center]تصویر[/align]

    اسرائيل توليدكنندهء انواع متنوعي از مهمات، سلاح‌هاي كوچك، سيستم‌هاي الكترونيكي پیشرفته، تانك و. . . است. طي 40 سال گذشته، اسرائيل براي افزايش توان نظامي خود، فعاليت‌هاي بسیار گسترده‌اي انجام داد كه منجر به شكل‌گيري نيروهاي دفاعي اسرائيل (IDF) گرديد. اسرائيل كه صاحب سه شركت مهم دفاعي است، شركت‌هاي خصوصی را نيز به تجهيز IDF تشويق نمود. توسعه صنايع نظامي اسرائيل باعث صادرات گسترده‌اي شد كه هم‌اكنون مهمترين درآمد اين کشور را شامل مي‌شود.

    [align=center]تصویر[/align]

    پس از كاهش تقاضاي ادوات نظامي در 15 سال تأخير، اسرائيل توجه خود را به بازار غيرنظامي نيز معطوف ساخت و تحقيق و توسعه در اين بخش را به صورت وسيعتري دنبال نمود. به طوري كه در حال حاضر يكي از پيشرفتهترين صنايع هوافضاي دنيا را دارا مي‌باشد. به طور كلي قابليتهاي هوافضايي اسرائيل، ناشي از نيازهاي دفاعي و جنگي بوده است و این کشور را به سمت استقلال در زمينههاي مختلف از جمله هوافضا سوق داده است.

    حركت‌هاي اوليهء اسرائيل در زمينه‌هاي دفاعي، به دههء 1920 بر مي‌گردد. براي مقابله با تهدیدات اعراب، گروهي به نام jewish ساخت نارنجك‌هاي دستي را آغاز كرد. در اوايل دههء 1930، اين گروه كارگاه‌هاي كوچك توليد سلاح را به صورت مخفيانه تأسيس كردند كه بعدها (در سال 1948) به نام صنايع نظامي اسرائيل يا IMI شناخته شد. IMI در دو دههء اول فعاليت خود، سلاح‌هاي پايه‌اي كه توسط IDF استفاده مي‌شد را توليد مي‌كرد. آن زمان، هواپيماها و سلاح‌هاي پيشرفته‌تر مورد نياز اسرائيل از طريق كشورهاي خارجي مخصوصاً فرانسه تأمين مي‌شد.

    عامل محرك اسرائيلي‌ها در شتابگيري براي توليد سلاح‌هاي پيشرفته‌تر، جنگ 6 روزه 1967 بود. در طول اين جنگ، فرانسه فروش تسلیحات نظامي به اسرائيل را تحريم كرد. اين تحريم شامل هواپيماهاي ميراژ نيز مي‌شد و پس از آن اسرائيل به سمت آمريكا سوق داده شد تا هواپيماهاي نظامي خود را از اين طريق تأمين كند و در همين زمان هم سرمايه‌گذاري بيشتر براي توليد صنايع خود را آغاز كرد. در اين راستا صنايع هواپيماسازي اسرائيل IAI نيز به عنوان يك شركت دولتيِ تعمير و نگهداري هواپيما، در سال 1953 تأسيس شد. طولي نكشيد كه اين شركت توسعه و مونتاژ انواع هواپيما را آغاز نمود.

    هواپيماي كفير kfir اين شركت به زودي جايگزين ميراژهاي فرانسوي شد. اين شركت همزمان با توليد هواپيماهاي آراوا (Arava) و نشر (Nesher)، با انعقاد قراردادهايي با مهمترين شركت‌هاي آمريكايي از جمله بوئينگ و لاكهيد مارتين، جزء همكاران اصلي اين شركت‌ها شد و بدين ترتيب سريعن رشد كرد. به طوري كه تعداد كاركنانش در اواخر دهه 1970 از 4000 نفر به 14000 نفر رسيد.

    افزايش توانايي اسرائيل در بخش صنايع نظامي، انگيزه‌اي براي توليد هواپيماي كاملاً اسرائيلي به نام لاوي (Lavi) شد. در نيمهء اول دهه 1980، صنایع IAI، سيستم‌هاي الكترونيك، اويونيك و سلاح‌هاي اين هواپيما را توليد كرد و اولين پيش نمونهء آن را در سال 1986 به پرواز درآورد. اما از آنجايي كه اين پروژه هزينه‌هاي زيادي دربرداشت، يك سال بعد لغو شد. پس از لغو پروژه لاوي، IAI، توسعهء محصولات نظامي و غيرنظامي را به صورت متنوع‌تري دنبال نمود كه از آن جمله مي‌توان به رادار سيستم، سيستم‌هاي سلاح دقيق، هواپيماي بدون سرنشين و هواپيماي نظامي و غيرنظامي ديگر اشاره نمود. بيشتر اين محصولات بر پايه تكنولوژي‌هايي ساخته شدند كه در جريان پروژه لاوي به دست آمدند.

    در حال حاضر بيش از 150 شركت نظامي در اسرائيل فعالند كه درآمدي در حدود 3.5 ميليارد دلار دارند. سه شركت مهم دولتي اسرائيل IMI، IAI و رافائل هستند كه توليدكنندهء سلاح‌هاي معمولي تا ابزار پيشرفتهء دفاعي مي‌باشند. شركت‌هاي خصوصي نسبتن بزرگ اسرائيلي نيز البيت سيستم (Elbit Systems) و تاديران Tadiran هستند كه عمومن بر روي ابزار الكترونيكي دفاعي تمركز دارند.

    هم اكنون نزديك به 50 هزار نفر در صنايع نظامي اسرائيل مشغول به كار مي‌باشند. بخش صادرات نظامي با نام SIBAT كه زير نظر وزارت دفاع مي‌باشد، مسؤوليت بازاريابي و فروش توليدات IDF را داراست.

    پس از لغو پروژه لاوي، IAI به كمك آمريكا محصولات خود را تنوع بخشيد و ماهواره‌هاي Amos و Ofeq و اولين سیستم موشكي ضد موشك بالستيك آرو Arrow را توليد نمود. هواپيماهاي بدون سرنشين «هانتر» نيز كه هم اكنون مشتريان زيادي در سطح جهان دارد از جمله توليدات اين شركت است. IAI همچنين در بخش تعمير و نگهداري انواع هليكوپتر و هواپيما نيز رشد كرد. طراحي، توسعه و توليد انواع سيستم‌هاي زميني و دريايي، تجهيزات راداري، تجهيزات جنگ الكترونيك و موشك نيز در حال حاضر توسط IAI انجام مي‌گيرد. فروش اين شركت در سال 2000 در حدود 2.8 ميلياد دلار بوده است. در ضمن اين شركت در همان سال، 1600 قرارداد جديد به ارزش 2.6 ميليارد دلار را نيز منعقد نموده است.


    در حال حاضر فعاليت‌هاي اصلي هوافضاي اسرائيل شامل بخش‌هاي زير مي‌باشد:
    - توسعه و ساخت انواع هواپيماها
    - پرنده‌هاي بدون سرنشين و سيستم‌هاي شناسايي
    - سوار كردن و نصب تجهيزات بر روي هواپيما
    - سيستم‌هاي جنگ‌افزار هدايت‌شونده
    - سيستم‌هاي موشكي
    - سيستم‌هاي جستجو و نجات هوايي
    - سيستم‌هاي جنگ الكترونيك
    - تجهيزات پيشرفت منحرف‌كننده‌ي الكترونيكي و سيستم‌هاي هوشمند
    - رادارهاي اپتيك
    - سيستم‌هاي راديويي و ارتباطي نظامي
    - سيستم‌هاي ناوبري و هدايت و نمايش كابين هواپيما
    - سيستم‌هاي ماهواره‌اي و تصويربرداري هوايي پيشرفته
    - به روزرساني هلي‌كوپترها
    - سيستم‌هاي زميني


    [align=center]جدول سلاح‌هاي اسرائيل[/align]
    [align=center]تصویر[/align]


    اسرائيل داراي چندين شركت دولتي و غيردولتي قدرتمند در صنايع هوافضايي است كه از آن جمله مي‌توان به صنايع هوافضاي اسرائيل IAI، صنايع نظامي اسرائيل IMI، شركت رافائل، شركت سيستم‌هاي البيت، شركت تاديران، شركت سايكلون، شركت موتورهاي بت-شمش، شركت سيلورآرو و شركت سيستم‌هاي هوايي رادوم اشاره نمود.


    صنايع هوافضاي اسرائيل IAI
    صنايع هوافضاي اسرائيل يك شركت كاملن دولتي است كه توليد انواع سيستم‌هاي دفاعي را براي رفع نيازهاي داخلي و صادرات بر عهده دارد. اين شركت كه بزرگترين مجموعه هوافضاي اسرائيل مي‌باشد، از چهار بخش اصلي زير تشكيل شده است:

    * بخش نگهداري هواپيما كه خود شامل چهار بخش مي‌شود: شهام (اورهال و به روزرساني هواپيما)، مشام (اورهال موتور)، متام (تعمير و نگهداري هواپيما) و مشاب (اورهال تجهيزات).

    * بخش الكترونيك كه شامل چهار زیربخش است: صبات (تكنولوژي‌ها و سيستم‌هاي فضايي)، تمام (ابزار دقيق)، ملام (مهندسي سيستم‌هاي تركيبي)، و شركت‌هاي صنايع الكتروني التا.

    * بخش هواپيمايي كه شامل شش زیربخش است: تشن (مهندسي و توسعه زيرساخت‌ها)، لاهاو (مونتاژ و به روزرساني هواپيماهاي نظامي)، كيام (توليد و مونتاژ هواپيماهاي نظامي)، هالكام (توليدات تجهيزات هوانوردي)، ماتان (هواپيماهاي غيرنظامي) و مالات (هواپيماهاي بدون سرنشين).

    * بخش تكنولوژيكي كه شامل چهار زيربخش است: رامتا (اجزا و سيستم‌ها)، شهال (سيستم‌هاي سرور هيدروليك)، ماتا (هواپيماهاي غيرنظامي) و كلان (صندلي‌ها و هواپيماهاي executive).

    IAI در سال 1933 به عنوان كارگاه ماشين‌سازي فعاليت خود را آغاز كرد. مدتي بعد مسئوليت تعمير و به روزرساني هواپيماهاي مختلفي را كه در طول جنگ مورد استفاده قرار مي‌گرفتند، به عهده گرفت و بدين ترتيب به ميزان قابل ملاحظه‌اي در اين كار تبحر يافت. اما اين سازمان با نام شركت هواپيمايي بدك (Bedek) در سال 1953، یعنی 5 سال پس از اعلام استقلال اسرائیل، بنيانگذاري شد. در سال 1968 با نام IAI و با مسؤوليت محدود زير نظر وزارت دفاع قرار گرفت. اين شركت از سال 1953 توسعه و مونتاژ انواع هواپيماها را آغاز كرد كه هواپيماي كفير، آراوا و نشر از آن جمله بودند. در اوائل دهه 1980، IAI تصميم به ساخت هواپيماي كاملن اسرائيلي لاوي گرفت و پس از توسعه سيستم‌هاي اويونيك و الكترونيك و سلاح‌هاي آن، اولين پيش‌نمونه از اين هواپيما را در سال 1986 به پرواز درآورد. افزايش هزينه‌هاي اين پروژه، يك سال بعد منجر به لغو آن شد. پس از لغو پروژه لاوي IAI به كمك آمريكا توسعه محصولات نظامي و غيرنظامي خود را به صورت متنوع‌تري دنبال كرد كه از آن جمله مي‌توان به ماهواره‌هاي آموس و افق، اولين موشك ضد موشك بالستيك آرو (هما)، انواع رادار سيستم، سيستم‌هاي سلاح دقيق، انواع پرنده‌هاي بدون سرنشين، سيستم‌هاي زميني و دريايي، تجهيزات جنگ الكترونيك هواپيماي نظامي و غيرنظامي اشاره نمود.

    در سال 1968، IAI اجازه توليد هواپيماهاي jet commande executive aircraft را از كمپاني آمريكايي راك‌ول دریافت کرد. در دههء 1990، IAI توليد هواپيماي تجاري Galaxy را با همكاري خانواده Pritzke در شيكاگو آغاز نمود. علاوه بر آن در اواخر دهه 1970 بخش تعمير و نگهداري IAI با نام Bedek اورهال هواپيماهاي بوئينگ 707 را آغاز نمود. اين بخش در حال حاضر تعمير و به روزرساني انواع هواپيماهاي غيرنظامي را انجام مي‌دهد. قراردادهاي جديد غيرنظامي IAI در سال 2000 در حدود 101 ميليارد دلار بوده است.

    به طور كلي فعاليت‌هاي كنوني IAI شامل موارد زير است:
    - فضا
    - دفاع محلي
    - توسعه و ساخت هواپیماهاي تجاري
    - به روزرساني هواپيما و هليكوپترها
    - پرنده‌هاي بدون سرنشين
    - سيستم‌هاي هوشمند
    - هدايت، كنترل و فنّـاوري اطلاعات
    - سيستم‌هاي ناوبري
    - سيستم‌هاي زميني
    - دفاع ملي

    شركت IAI با بيش از 15000 كارمند و 1.6 ميليارد دلار فروش خارجي در حال حاضر بزرگترين صادركننده صنعتي اسرائيل مي‌باشد.


    صنايع نظامي اسرائيل (IMI)
    سازمان صنايع نظامي اسرائيل (IMI) نيز يك شركت دولتي است كه عمده توليدات آن در زمينه تسليحات و سيستم‌هاي دفاعي، در راستاي رفع نيازهاي IDF مي‌باشد. اين شركت داراي چندين هزار كارمند در بيش از دو جين كارخانه است. اين شركت كه در سال 1933 تأسيس شده است در حال حاضر، توليد كنندهء بوسترهاي ماهواره‌اي و انواع پرنده‌هاي بدون سرنشين، تانكهاي سوخت خارجي و موشك‌هاي هوا به زمين متنوع است. مسئوليت اين شركت در وهله اول، توليد تسليحات مورد نياز IDF بوده و در درجهء دوم، توليد و توسعه انواع تسليحات به منظور فروش خارجي و توليدات شيميايي و متالورژي در بخش غيرنظامي مي‌باشد.

    IMI داراي 9 بخش تخصصي است كه هر يك از آنها به چندين زیربخش تقسيم شده است. اين شركت در سال 1948 تحت نظارت وزارت دفاع قرار گرفت. توليدات اين شركت از سلاح‌هاي تهاجمي نظير اسلحه‌هاي يوزي (Uzi)، سلاح‌هاي سنگين تا هواپيماها و سيستم‌هاي راكت، تجهيزات حمله مانند تانك مركاوا و سيستم‌هاي امنيتي يكپارچه را شامل مي‌شود.

    [align=center]تصویر[/align]

    در سال 1990، IMI به شركتي كاملن دولتي تبديل شد. اين شركت در مجموع داراي 350 نوع محصول و بيش از 4 هراز كارمند است. علاوه بر اسرائيل و آمريكا اين شركت به كانال‌هاي توزيعي در برخي از كشورها مانند نروژ، بلژيك، فيليپين و آلمان نيز دسترسي دارد كه در حدود 60 درصد گردش مالي آن (550 ميليون در سال) از طريق صادرات به اين كشورها انجام مي‌شود.


    شركت البيت سیستمز
    شركت سيستم‌هاي البيت (ESL) يك شركت دفاعي خصوصي است كه در نتيجه تقسيم شركت البيت به سه بخش در سال 1996 تاسيس شد. اين شركت كه در شهر حيفا واقع شده است كار توسعه، توليد و تركيب سيستم‌هاي الكترونيكي دفاعي پيشرفته با عملكرد بالا را دارا بوده و بيشتر بر روي هواپيماها و وسايل نظامي متمركز شده است. اين كمپاني توليدكنندهء سيستم‌هاي ارتباطي و فرمان و كنترل نيز مي‌باشد. در سال 2000 شركت البيت سيستمز با شركت خصوصي الكترواپتيك ادغام شد. فروش اين شركت در سال 2000 به 591 ميليون رسيد.


    شركت رافائل
    سومين شركت دولتي مهم اسرائيل در بخش هوافضايي، شركت رافائل است كه توليدكننده موشك‌هاي هوايي پايتون و پوپي مي‌باشد. اين دو موشك با همكاري تعدادي از شركت‌هاي هوافضايي آمريكايي ساخته شده‌اند. توليدات اين شركت علاوه بر موشك شامل انواع مختلفي از سلاح‌هاي غيرفعال، سيستم‌هاي فريب دريايي، سيستم‌هاي مشاهداتي بالون، سيستم‌هاي اخلالگر آكوستيك، زره‌هاي سراميكي، سيستم‌هاي رانش تنفسي و موشك‌هاي زمين به زمين، هوا به زمين و هوا به هوا مي‌شود.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]موشک هوا به سطح فوق پیشرفتهء Popeye ساخت اسرائیل[/align]

    این موشک هوا به سطح که در نمونه های مختلف ساخته شده است و از سیستم های هدایتی متنوع، مانند هدایت فروسرخ و تلویزیونی و ... بهره می برد، از جمله تسلیحات Stand-Off محسوب می شود، یعنی اینکه قبل از رسیدن هواپیما به محدودهء پوششی پدافند هوایی، شلیک می شود. این موشک به هواپیما امکان می دهد اهدافی را در فاصله حداکثر 110 کیلومتر مورد هدف قرار دهد و بدون نزدیک شدن به هدف که امکان شناسایی و مواجه شده با سیستم دفاعی هدف و در نهایت افزایش ریسک پذیری ماموریت باشد بتواند به اهداف خود حمله نماید.

    [align=center]تصویرتصویر[/align]

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]موشک Popeye در زیر بال جنگندهء F-15I[/align]

    منبع برداشت اطلاعات در مورد موشک Popeye (نوشته آقای برخیا)
    اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 1
    اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 2


    شركت تاديران - اليسرا
    دومين شركت مهم خصوصي اسرائيل در بخش هوافضايي شركت تاديران - اليسرا است كه عمدتن در بخش‌هاي الكترونيكي دفاعي فعاليت دارد. گروه الكترونيك اليسرا مجموعه‌اي از سيستم‌هاي الكترونيك جنگي را براي نيروهاي نظامي توليد مي‌كند كه شامل سيستم‌هاي اخطار رادار، سيستم‌هاي ايجاد خطاي فعال، سيستم‌هاي خودمحافظ، سيستم‌هاي شنود، و لينك‌هاي ارتباطي پيچيده مي‌شود. اين شركت بيش از 800 كارمند داشته كه حدود دو سوم آنها مهندس هستند. گروه سيستم‌هاي الكترونيكي تاديران، مجموعه بسیار وسيعي از تجهيزات نظامي نظير سيستم‌هاي تجسسي، سيستم‌هاي شناسايي، جنگ الكترونيك و سيستم‌هاي ارتباطي ويژه نيروي دريايي را طراحي و توليد مي‌كند. اين مجموعه كه زير نظر صنايع koor مي‌باشد در سال 2000 فروشي بالغ بر 284 ميليون دلار داشته است.

    علاوه بر البيت و تاديران – اليسرا، چندين شركت كوچك‌تر خصوصي نيز در بخش هوافضايي فعال هستند كه شامل شركت‌هاي زير است:

    * شركت هوايي سايكلون كه كار به روزرساني هليكوپترها و توليد قطعات هواپيماها را انجام مي‌دهند.

    * شركت اردان كه سازنده قطعات تانك از جمله تانك مركاو است.

    * شركت سيستم‌هاي حفاظتي ماگال كه توليدكنندهء سنسورهاي ايمني و ابزار تشخيص مواد منفجره براي فرودگاه‌ها و ساير اماكن عمومي است.

    * شركت BVR تكنولوژي كه توليدكنندهء سيستم‌هاي ايمني هوايي جلوگيري از برخورد، تسليحات آموزشي و انواع سيمولاتورهاي آموزشي است.


    [align=center]معرفي تعدادي از هواپيماهاي ساخت اسرائیل و فرآيند پيشرفت این کشور در زمينه ساخت هواپيما[/align]

    آراوا 201 (Arava 201)
    نياز به جتهاي آموزشي در نيروي هوايي اسرائيل در اواخر دهه 1950 عامل محركي براي توليد Fouga-Magister شد. پس از اين برنامه IAI با تجربه‌اي كه از انجام كار قبلي بدست آورده بود، تصميم به طراحي و ساخت هواپيماي STOL آراوا گرفت. آراوا گامي در جهت توليد مجموعه هواپيماهاي نظامي و غيرنظامي IAI‌ به شمار مي‌رود. تمامي هواپيماهاي اين مجموعه در دو رده نظامي سري 200 و غيرنظامي سري 100 قرار مي‌گيرند. اين هواپيماها در نقش‌هاي مراقبت هوايي،‌ جنگ و آتش،‌جمع‌آوري اطلاعات و . . . مورد استفاده بوده‌اند.

    هواپيماي آراوا داراي ظاهري شاخص است. بدنه تخم‌مرغي شكل اين هواپيماي توربوپراپ در زير بالهاي بزرگي معلق بوده و داراي دم بوم‌شكل است. موتورها روي بال قرار گرفته‌اند و ناسل آنها تا دم عمودي امتداد يافته و به وسيله دم افقي به يكديگر مرتبط مي‌شوند. بال مستطيلي و strut based آراوا داراي ضريب منظري بالا و دايهدرال 1.5 درجه مي‌باشد.

    [align=center]تصویر[/align]

    آراوا اولين هواپيماي مسافري بود كه توسط اسرائيل طراحي و توليد شد. نخستين پيش‌نمونه اين هواپيما در 27 نوامبر 1969 پرواز كرد. مدل غيرنظامي اين هواپيما با موتورهاي PT6A-27 پرت‌اندويتني تجهيز شده و داراي 20 صندلي مسافري يا 12 تخت پزشكي است. مدل نظامي اين هواپيما كه داراي سيستم رانش قويتري است،‌ قابليت حمل 24 سرباز،‌ يا 17 چترباز و يا 205 تن بار را دارد و در صورت لزوم مي‌تواند با سلاح‌هاي مختلفي تجهيز شود.


    نشر
    نشر اولين جنگنده ساخت اسرائيل است كه راه را براي ساخت هواپيماهاي ديگر نظير كفير و لاوي باز كرد. اسرائيل اين هواپيما را براي استفاده موقت و تا زمان آماده شدن مدلهاي پيشرفته‌تر، ساخت. به همين دليل با ورود جنگنده‌هاي پيشرفته‌تر نشر نيز از صحنه كنار رفت. در واقع عمر اين هواپيما تنها 10 سال بود.

    [align=center]تصویر[/align]

    در ابتداي امر اسرائيل نيازهاي نظامي خود را از طريق هواپيماي ميراژ 5 رفع مي‌كرد. اين هواپيما داراي ايرفريمي نظير ميراژ III C و موتور ميراژIII E بود. در اواخر دههء 1960 و پس از جنگ شش روزه،‌ روابط فرانسه با اسرائيل‌ به سردي گرائيد و اسرائيل از جانب اين كشور تحريم شد. در پي اين امر، فرانسه از تحويل 50 فروند هواپيماي ميراژ 5 كه قرار بود براي تجهيز نيروي هوايي اسرائيل به كار روند،‌ خودداري كرد. از طرفي اسرائيل نيز كه در طي جنگ، بيش از 60 فروند از هواپيماهاي خود را از دست داده بود، براي رفع نيازهاي فوري خود،‌ ساخت جنگنده‌اي جديد را به صورت محرمانه در كارگاه‌هاي فرودگاه بن‌گوريون آغاز نمود.

    اولين هواپيماي نشر، در ماه مه سال 1971 پرواز خود را نجام داد. با افزايش توليد نشر در زمان كوتاهي سه اسكادران با اين هواپيماها تجهيز يافتند. در سال 1973،‌ 40 فروند از اين هواپيماها در اسرائيل فعال بودند.

    با اينكه ابن هواپيماها در ابتداي امر براي حملات نظامي طراحي شده بودند،‌ اما بعدها براي جنگهاي هوا به هوا و عمليات برتري هوايي نيز مورد استفاده قرار گرفتند. اين هواپيما در جنگ يام‌كيپور (1973) در مقابل هواپيماهاي سوخو و ميگ سوريه و مصر قرار گرفت و عملكرد بسیار خوبي از خود نشان داد. در سال 1975 با وارد شدن هواپيماهاي كفير، ‌نشر تدريجا از دور خارج شد و در اواخر دههء 1970 تمامن توسط كفير جايگزين گرديد.


    كفير (Kfir-F21A)
    طرح اصلي هواپيماي كفير مشابه طرح ميراژ 5 بوده و در محل ورودي هواي موتور داراي كانارد مي‌باشد. اين هواپيما داراي يك موتور توربوجت در داخل بدنه بوده و بالهاي آن نيز مثلثي شكل است. ورودي هوا به صورت نيم‌دايره‌اي بوده و در كناره‌هاي بدنه قرار گرفته‌ است. بدنه باريك كفير در محل ورودي هوا اندكي پهن‌تر مي‌شود.

    اولين هواپيماي كفير با نام Kfir-C1 در ژوئن 1973 پرواز كرد. اين نمونه با بدنه هواپيماهاي ميراژ سري 3 و 5 كه براي استفاده موتورهاي J79 جنرال‌الكتريك آماده شده بود، ‌ساخته شد. اين هواپيما بعد از ساخت هواپيماي نشر كه تقريبن كپي ميراژ 3 بود، ‌وارد سرويس گرديد.

    [align=center]تصویر[/align]

    جنگنده كفير C1 با كاناردهاي كوچك،‌ بدون سلاح و با نام F21A به نيروي دريايي آمريكا نيز فروخته شد! استفاده عمدهء اين هواپيما به عنوان مهاجم و براي آموزش جنگ هوايي بوده است.

    مدل C2 اين هواپيما در سال 1974 اولين پرواز خود را انجام داد و در سال 1976 وارد سرويس شد. كفير C2 تا اواخر دهه 90 نيز براي مقابله با تهديدات مورد استفاده قرار مي‌گرفت. اين هواپيما داراي قابليتهاي جنگي نسبتن خوبي است و در نتيجهء توسعه‌هاي ائروديناميكي،‌ مانورپذيري و بازده كنترلي بسیار مناسبي دارد. مدل C2 در داشتن كانارد دلتا شكل با زاويه سوئيپ، شيب كمتر دماغه و بخش دندانه‌اي در قسمت بيروني بالها،‌ از مدل C1 متمايز مي‌شود.

    [align=center]تصویر[/align]

    كفير C7 نيز مدل تك سرنشينه كفير C2 است كه در سال 1983 وارد سرويس گرديد. قدرت موتور اين هواپيما که از نوع J79-GEJ1E می‏باشد، با پس‌سوز 10000 پوند مي‌باشد. كفير C7 براي استفاده از تسليحات مدرن‌تر به روزرساني شده است. ماكزيمم وزن برخاست اين هواپيما نيز به ميزان 3395 پوند افزايش يافته است.


    لاوي (Lavi)
    پس از ساخت جنگنده‌هاي نشر (كپي ميراژ 3‌) و كفير (مونتاژ مجدد ميراژ 5)‌،‌ اسرائيل تجربه زيادي در زمينه ساخت و بروزرساني هواپيماها خصوصا جنگنده‌هاي ميراژ و F-4 بدست آورده بود. در اواسط دههء 1970، اسرائيل قراردادي را مبني بر همكاري در ساخت F-16 با آمريكا به امضاء رسانيد، اما به دليل رقابت ميان شركتهاي آمريكايي براي كسب اين مقام، قرارداد مذكور لغو شد.

    با توجه به تجارب حاصله اسرائيل تصميم گرفت خود راسن اقدام به ساخت جنگنده مدرني بنمايد كه داراي قابليت حمله با استفاده از تجهيزات و سلاح‌هاي پيشرفته باشد. اين كار به IAI واگذار گرديد و پروژهء تعريف شده «لاوي» (به معنای شیر) نام گرفت.

    هواپيماي ساخته شده به تمامي اهداف تكنيكي و عملياتي خود رسيد و اولين پرواز خود را در دسامبر 1986 انجام داد. اسرائيليها در نظر داشتند در بين سالهاي 2003 - 1993 ،‌ تعداد 300 فروند از اين هواپيما را توليد كرده و جايگزين ناوگان كفير و A-4 نمايند.

    [align=center]تصویر[/align]

    تخمين هاي اوليه نشان مي‌داد توسعهء اين هواپيما در حدود 3 ميليارد دلار هزينه در بر خواهد داشت. 1.3 ميليارد دلار از 1.5 ميليارد دلار لازم در سالهاي 1986 - 1980 توسط ایالات متحده تامين شد. به دليل كمبود امكانات، اسرائيل براي ساخت موتور و بخشهايي مانند بالهاي كامپوزيتي و كامپيوترهاي كنترل پرواز،‌ ساخت اين اجزا به صورت مشترك به پيمانكاران اسرائيلي و تعدادي از شركتهاي آمريكايي واگذار شد.

    از آنجايي كه پيشرفت پروژه لاوي مي‌توانست منافع آمريكا را در صادرات جنگنده‌هاي F-16 و F-18 به خطر بيندازد و از طرفي هزينه‌هاي توسعه آن نيز در مراحل بعدي به شدت افزايش يافته بود، تحت فشار شدی آمريكا، اين پرو‍ژه در سال 1987 به حالت تعليق درآمد. اسرائيل‌ نيز 450 ميليون دلار به عنوان غرامت بابت لغو قرارداد از آمريكا مطالبه كرد كه با 400 ميليون دلار آن موافقت گرديد و پرو‍ژه لاوي در آگوست 1987 كنسل اعلام شد.


    منابع:
    Israeli Weapons
    Avia بخش 1
    Avia بخش 2
    Avia بخش 3

  7. AGM-158 JASSM



    AGM-158 JASSM يك موشك كروز دوربرد متعلق به ايالات متحده آمريكا مي‏باشد.

    بازبيني
    پروژهء ساخت موشك كروز The Joint Air-to-Surface Standoff Missile موسوم به JASSM به سال 1995 و اندك زماني پس از لغو ساخت موشك AGM-137 TSSAM آغاز گرديد.موشك TSSAM يك سلاح دوربرد، بسيار بادقت و رادارگريز محسوب مي‏شد كه از فواصل بسيار دور قابل شليك بود، اما مديريت ضعيف اعمال شده جهت ساخت اين موشك، منجر به افزايش زياد هزينه‏ها به سطحي غيرقابل قبول شده بود.
    از زماني كه نيازمندي براي در اختيار داشتن چنين سلاحي احساس شده بود، ارتش به سرعت، اعلاني جهت آغاز پروژه‏اي مشابه را انتشار داد. دو پيمانكاري كه از ابتدا و به سال 1996 باهم به رقابت برخاستند، عبارتند بودند از مك دانل داگلاس و لاكهيد مارتين. اين دو شركت، طرح‏هاي خود را به نام AGM-158A و AGM-159A ارائه دادند كه نام اختصاص يافتهء آنها براي سلاح مورد نظر بود. موشك AGM-158A كه ساخته شده توسط لاكهيد مارتين بود، برندهء مناقصه اعلام شد و قرارداد ساخت نيز به سال 1998 با اين شركت منعقد گرديد.
    پیشرانه
    موشك AGM-158A به موتور توربوجت ساخت تله‏دايان به نام CAE J403 مجهز شده است. به هنگام حمل و نقل، بالهاي اين موشك جهت كاهش فضاي اشغالي، جمع مي‏شوند و به هنگام پرتاب، از جاي خود بيرون مي‏آیند. اين موشك داراي يك دم افقي نیز می‏باشد.
    هدایت پذیری
    هدايت موشك به روش ناوبري اينرسيايي (inertial navigation) انجام مي‎گيرد كه مسير پروازی موشك نيز به وسيلهء ماهواره‏هاي مكان‏ياب جهاني (GPS) اصلاح مي‏شود. شناسايي دقيق محل هدف و همچنين رهيافت نهايي موشك به سمت هدف مورد نظر، به وسيلهء جستجوگر حساس به حرارت انجام مي‏پذيرد. يك ارتباط داده‏اي (data link) به موشك اين امكان را مي‎دهد تا محل دقيق و وضعيت خود را حين پرواز انتقال دهد. اين امر منجر به بهبود دقت هدفگيري شده و باعث خسارت بيشتر مي‏شود. در اين روش، دقت هدفيابي، حدود 2.4 متر (8 فوت) ارزيابي مي‏شود.
    سرجنگی
    سرجنگی این موشک کروز، WDU-42/B نام دارد و محتوی 450 کیلوگرم مواد منفجره بوده و دارای قابلیت نفوذ در عمق زمین می‏باشد.به سال 1999، آزمایشات پروازی موشک آغاز شدند. این آزمایشات موفقیت آمیز بودند و در نهایت منجر به آغاز تولید موشک کروز JASSM به تاریخ دسامبر 2001 گشتند. آزمایشات عملیاتی کردن و ارزیابی‏های این سلاح به سال 2002 آغاز شدند. در اواخر آن سال، دو فقره از آزمایشات ناموفق از آب درآمدند که در هر دو مورد، نقص فنی به علت خرابی سرجنگی موشک بودند؛ به همین دلیل پروژه، قبل از تکمیل شدن نهایی به تاریخ آوریل 2003، سه ماه دیگر به تاخیر افتاد. دو پرتاب دیگر نیز پس از این، ناموفق بودند که این بار نقص به دلیل مشکل فنی پرتابگر و موتور موشک بود.
    پلتفرم
    موشک کروز JASSM قرار است به وسیلهء طیف وسیع و گوناگونی از هواپیماها حمل و پرتاب شود که از آن جمله: F-15E، F-16، F/A-18، F-35، B-1B، B-2 و B-52 نامزد حمل و پرتاب این موشک هستند.
    کاربران
    * نیروی هوایی ایالات متحده، تا 3700 فروند.

    * نیروی دریایی ایالات متحده در ابتداد قصد داشت تا 450 فروند از این موشک را تهیه کند، اما این خرید را به دلیل به خدمت درآوردن موشکهای SLAM-ER کنار گذاشت.

    * به تاریخ 28 فوریهء 2006، دولت استرالیا اعلام کرد که قصد دارد موشک کروز JASSM ساخت لاکهید مارتین را جهت نصب بر روی جنگند‏های F/A-18 نیروی هوایی سلطنتی استرالیا خریداری نماید.
    بهبودسازی
    نیروی هوایی ایالات متحده، بر روی روش‏های گوناگونی از برنامه‏های بهبودسازی موشکهای کروز AGM-158 مطالعه می‏کند. موضوع بحث بهبودسازی، شامل یک افزودن سرجنگی مکمل، نوع جدیدی از سامانهء هدفیاب و یک موتور جدید که دسترسی به بردی فراتر از 1100 کیلومتر (600 مایل) را می‏بخشد.

    به سال 2002، موشک کروز AGM-158 با برد افزایش یافته به نام JASSM-Extended Range یا JASSM-ER دارای نام اختصاصی AGM-158B گردید. این موشک جدید، از یک موتور کاراتر و مخزن سوخت پرحجم‏تری بهره می‏برد، ضمن اینکه ابعاد و ظاهر آن، همانند JASSM بود.

    موشک کروز JASSM-ER قرار است دارای بردی فراتر از 500 ناتیکال مایل (925 کیلومتر) باشد. این در حالی است که نوع قبلی، یعنی JASSM، تنها دارای بردی حدود 200 ناتیکال مایل بود.

    اولین پرواز آزمایشی موشک کروز JASSM-ER به تاریخ 18 می 2006 به انجام رسید. در این روز، یک بمب‏افکن سنگین از نوع B-1B متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده، در محل آزمایشات موشکی نیروی هوایی به نام White Sands Missile Range در ایالات نیومکزیکو، یک فروند از این موشک را پرتاب نمود.در همان سال 2006، مقرر گردید JASSM-ER از سال 2009، جزو سلاح‏های عملیاتی نیروی هوایی قرار گیرد.

    منابع جهت اطلاعات بیشتر:

    Fas

    Dfense Industry Daily

    درخواست خرید JASSM توسط استرالیا

    Wikipedia

    AGM-159 JASSM

     

    طرح موشک کروز AGM-159 به سال 1996، توسط تیم مشترک کمپانی‏های بوئینگ و مک‏دانل‏داگلاس پیشنهاد گردید و به عنوان یک مدعی در مناقصهء ساخت موشک کروز JASSM شرکت داده شد. این طرح در برابر نمونهء پیشنهادی AGM1-58 ساخت لاکهید مارتین قرار داشت که در نهایت طرح لاکهید مارتین به سال 1998 برندهء مناقصه اعلام شد. پس از این تاریخ، کلیهء فعالیتها بر روی AGM-159 متوقف گردید.
    منبع جهت اطلاعات بیشتر در مورد AGM-159

    • Upvote 1

  8. هنوز هيچ گزارش رسمي و تاييد شده مبني بر عملياتي بودن و وارد خدمت شدن جنگنده هاي ميراژ در هيچ منبع رسمي درج نشده ضمن اينكه متخصصين تعميراتي ويژه ميراژ اف1 و خلبانان مخصوص اين تايپ رو هم در ايران در اختيار نداريم. به نظر مي رسه تنها سه يا چهار فروند ميراژ براي بررسي تكنولوژي رادار و سيستم هاي پروازي، آمادهء پرواز شدن ولي اينكه اسكادران عملياتي از ميراژهاي اف1 داشته باشيم بسيار بعيد هست.

  9. [align=center]Russian medium range Air-to-Air missile

    Vympel R-27

    AA-10 ALAMO
    [/align]


    موشك هوا به هواي ميان‏برد R-27 يكي از تسليحات اصلي جنگندهء ميگ-29 به شمار مي‎‏رود. اين موشك در سازمان ناتو با نام AA-10 ALAMO (آلامو) شناخته مي‏شود. موشك R-27R يكي از گونه‏هاي R-27 است كه از نظر مشخصات فني، بسيار به مشابه آمريكايي خود يعني AIM-7M (اسپارو) شباهت داشته و برابري مي‏كند، هرچند كه در بسياري موارد (مانند برد بيشتر و سرجنگي قوي‏تر)، از رقیب آمريكايي خود برتر مي‏باشد. پس از اتحاد آلمان، ميگهاي29 (آلمان‏شرقي) و تسليحات مربوط به آنها در اختيار لوفت‏وافه (نيروي هوايي آلمان‏غربي) قرار گرفت. پس از اين بود كه تسليحات ميگ29 و مشخصات رادار آن در اختيار ناتو و اسرائیل قرار گرفت.

    [align=center]تصویر[/align]

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]R-27R اندکی پس از شلیک توسط MiG-29A نیروی هوایی آلمان[/align]



    طراحی ماجولار

    نوع طراحي R-27 به گونه‏اي است كه از قطعات و بخش‏هاي مجزا ساخته شده است كه بر اين پايه، گونه‏هاي مختلفي از موشكهاي هوا به هواي روسي طراحي و توسعه يافته‏اند. در اتحاد شوروي، موشكهاي بسياري بر پايهء اين موشك طراحي و ساخته شدند كه از هدفيابي حرارت موتور هواپيماها (Infrared Homing) يا هدفيابي نيمه فعال راداري (Semi-Active Radar Homing) يا هدفيابي تمام راداري (Active Radar Homing) بهره مي‏بردند.

    مدل ALAMO-C یا R-27AE بردي حدود 130 كيلومتر دارد در حالي كه گونه‏هاي ديگر اين موشك، بردي بين 70 تا 170 كيلومتر دارند. مدل AE و گونه دریاپایهء (Naval Version) آن یعنی EM (نوعی که بر علیه اهدافی که در سطح دریا پرواز می‏کنند) از آشیانه‏یاب فعال راداری بهره می‏گیرند. همچنین مدل R-27P موشکی است ضدرادار و بر علیه رادارهای پرنده مانند آواکس به کار می‏رود و مسیر خود را از طریق امواج رادار آواکس به دقت پیدا می‏کند.

    R-27 به طور استاندارد، موشكي ميان برد است که نياز به هدايت اولیه از سوي رادار هواپيماي شليك كننده دارد. حدس زده مي‏شود که موشک آلامو به سال 1985 به خدمت درآمده و بر روي جنگنده‏های نسل چهارم نظیر ميگهاي29 و سوخوهاي27 (كه آن زمان جنگنده‏هاي تراز اول اتحاد شوروي محسوب می‏شدند) نصب شده است.

    R-27 مي‏تواند در نبردهاي نزديك و سنگين هوايي يا نبردهاي دوربرد هوايي كه هواپيماي دشمن ديده نمي‏شود (BVR) به كار رود. این موشک می‏تواند اهدافی را که از جهت‏های مختلف هوایی می‏آیند یا اهدافی را که در نزدیکی سطح زمین یا سطح دریا پرواز می‏کنند، در هر شرائط آب و هوایی، ساقط کند. همچنین می‏تواند بر ضد پرنده‏های بدون سرنشین یا موشکهای کروز نیز به کار رود.

    R-27R از جستجوگر (هدفیاب) نیمه‏فعال راداری بهره می‏گیرد. R-27R همچنین از یک رادار داخلی، یک فیوز مجاورتی و یک فیوز ضربه‏ای استفاده کرده و سرجنگی موشک، ضدصاعقه طراحی شده است.

    [align=center]تصویر[/align]


    سیستم هدایت موشک تا رسیدن به هدف، در دو مرحله انجام می‏شود:

    1- هدایت و اصلاح مسیر در ابتدای مسیر پروازی موشک

    2- هدایت نهایی (هدفیابی دقیق یا Homing)


    البته هدایت موشک زمانی امکان‏پذیر می‏شود که هدف مورد نظر در برد رادار جنگنده قرار گرفته و رادار بتواند بر روی آن قفل شود. موشک به نحوی هدایت می‏شود که بهترین مسیر را جهت رسیدن به هدف و انجام مرحله آشیانه‏یابی دقیق و سپس انفجار فیوز مجاورتی، انجام دهد.

    این موشک همچنین قادر است هدف خود را از فریبنده‏هایی نظیر دود و حرارت فرعی (Decoys) ایجاد شده جهت انحرافش تشخیص داده و همچنین هنگامی که از برد رادار جنگندهء شلیک‏کننده نیز خارج می‏شود به حرکت در مسیر صحیح خود ادامه دهد. همچنین می‏تواند به اهدافی که در ارتفاع خیلی کم و خارج از زاویهء دید پرواز می‏کنند اصابت کند.

    این موشک یک کانارد (بالچه کوچک جلویی موشک) با طراحی آیرودینامیک، به همراه بالچه‏هایی آیرودینامیکی صلیب شکل در مرکز بدنهء خود دارد. سطوح کنترلی پروانه‏ای شکل به موشک این قدرت را می‏دهند که جهت حرکتش سمت چپ یا راست منحرف شود یا به سمت بالا و پائین به خوبی مانور نماید ضمن اینکه به پایداری موشک در حین این چرخشها کمک می‏نمایند. هر کدام از 4 سطح کنترلی نصب شده روی موشک، به یک پمپ هیدورلیکی مجهز هستند که این پمپ از روغن موجود در مخزن موشک برای تامین فشار هیدرولیکی مورد نیاز حرکت بالچه‏های کنترلی، نیروی مورد نیاز را فراهم می‏آورد. سطوح کنترلی درست بالای این سیستم هیدرولیک نصب شده‏اند و هنگامی که هدفیابی نهایی در دستور کار موشک شلیک شده قرار می‏گیرد، این سطوح توسط پمپ هیدرولیکی تغییر مسیر صحیح را به طوری که تعادل موشک برهم نخورد انجام می‏دهند.

    [align=center]تصویر[/align]

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]دیاگرام پرتاب موشک آلامو[/align]



    مشخصات

    سازنده: ویمپل (Vympel)
    سال ساخت اولین نمونه: 1982


    برد:

    مدل R-27R = بین 2 تا 80 کیلومتر
    مدل R-27T = 70 کیلومتر
    مدل R-27AE و R-27EM = 130 کیلومتر
    مدل R-27TE = 120 کیلومتر
    مدل R-27P = 170 کیلومتر (ضد رادار پرنده)


    محدوده ارتفاع عمل: بین 20 متر تا 27 کیلومتر

    سرعت: 4 ماخ

    نیروی محرکه: راکت تک مرحله ای با سوخت جامد


    هدایت‏پذیری:

    نیمه فعال راداری؛ مدلهای: R27R و R-27E

    حرارت یاب؛ مدلهای: R-27T و R-27TE

    سرجنگی: 39 کیلوگرم TNT


    وزن:

    R-27R = 253 کیلوگرم

    R-27T = 254 کیلوگرم

    R-27AE = 350 کیلوگرم

    R-27TE = 343 کیلوگرم



    طول: 3.7 متر

    قطر: 230 میلی متر

    فاصلهء دو سر بالچه‏ها: 77 سانتی متر



    پلتفرم استفاده:

    MiG-29

    Su-27 / 30 / 32 / 34 / 35 / 37

    Yak-141



    ایراد سیستم نیمه‏فعال راداری
    در هدف‏یاب‏های نیمه‏فعال راداری نظیر سیستم هدایتگر موشک اسپارو، رادار هواپیمای شلیک کنندهء موشک، باید تا زمان اصابت موشک شلیک شده به سمت هدف، روی هدف، قفل بماند و به همین دلیل، در طول این مدت، جنگنده دچار فلج تاکتیکی می‏شود و نمی‏تواند با اهداف دیگر هوایی درگیر شود. این مشکلی بود که برای جنگنده‏های F-4 در جنگ ویتنام هنگام شلیک موشک اسپارو پیش آمد و تعدادی از این هواپیماها به جهت قفل ماندن رادارشان بر روی هدف، خود طعمهء میگهای ویتنامی شدند.


    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]جنگندهء سوخوی۲۷ مجهز شده با ۶ موشک آلامو[/align]

  10. ضمن تشکر از شما رضا جان

    اين جنگنده‏ها، به هنگام جنگ سال 1991 خليج فارس به خدمت گرفته شدند و آن هنگامي بود كه جهت حمله به اهداف زميني، به قابليت نشانه‏گذاري ليزري اهداف جهت جنگنده‏‎هاي بريتانيايي احساس نياز شده بود. به دنبال آن، اين جنگنده‎ها، بمب‏هاي كوچك هدايت ليزري خود را بر روي اهداف مورد نظر رها ساختند.

    رضا جان من شنیده بودم این جنگنده ها در جریان جنگ خلیج فارس نشانه گیری لیزری رو انجام می دادن و سپس جنگنده های تورنادو تسلیحات هدایت لیزری خودشونو بر علیه این اهداف بکار می گرفتند. نظر شما در این مورد چیه؟

     

    منم از شما متشكرم.
    بله حرف شما كامل صحيح است چون تورنادوهاي GR1 توانايي هاي ضعيفي داشتند و قادر به هدايت بمب هاي ليزري به صورت مستقل نبودند. در جنگ فالكلند وضع بدتر بود. در اين جنگ ابتدا پرسنل زميني اقدام به نشانه روي ليزري مي كردند، سپس هواپيماهاي هارير اقدام به پرتاب بمب مي كردند.

    با تشكر از شما


  11. [align=center]هند و 35 میلیارد دلار سرمایه گذاری در زمینه هواپیماهای نظامی[/align]

    در طی سالهای اخیر هند به عنوان یکی از مهمترین نیروهای هوایی دنیا درآمده است. نیروی هوایی این کشور در مانورهای مشترکی که با نیروی هوایی ایالات متحده و بریتانیا برگزار کرده باعث شگفتی آنها شده و خود را به عنوان یکی از نیروهای هوایی برتر دنیا مطرح کرده است. با این وجود ناوگان این نیرو رو به فرسودگی است و برای حفظ جایگاه خود می‌باید تحولات جدی در خود ایجاد نماید. در این مقاله که توسط دو تن از کارشناسان مسائل هوایی هند نوشته شده و در نمایشگاه هوایی هند از طرف نیروی‌هوایی این کشور در اختیار بازدیدکنندگان قرار گرفت، نیازهای هوایی این کشور مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

    [align=center]تصویر[/align]

    براساس تحلیلی که در مجله "استراتژی دفاعی هند" منتشر شد، این کشور برای حفظ توان دفاع هوایی خود باید طی 25 سال آینده بیش از 35 میلیارد دلار در این زمینه سرمایه‌گذاری کند. این سرمایه‌گذاری‌ها شامل جایگزینی ناوگان فرسوده کنونی و همچنین خرید هواپیماهای با تکنولوژی‌های پیشرفته‌تر می‌شود.

    در این گزارش ذکر شده که بجز هواپیمای Su-30MKI نیروی هوایی هند بقیه هواپیماهای این نیرو شامل میگهای 21،23، 25، 27 و 29، جگوار، میراژ 2000، هواپیمای ترابری سنگین Il-76 و هواپیمای ترابری متوسط An-32 همگی در زمان نخست‌وزیری ایندیرا گاندی و پسرش راجیو گاندی خریداری شده‌اند و هم اکنون همگی در شُرُف بازنشستگی می‌باشند.

    هند در طی سالهای اخیر تلاش کرده با انجام تعمیرات عمر عملیاتی ناوگان فرسوده خود را بیشتر کند.

    در این گزارش ذکر شده که وضعیت ناوگان هلیکوپترهای هند هم بهتر از این نیست و هلیکوپترهای Mi-17 و Mi-8 بسیار قدیمی شده‌اند. از سویی دیگر هواپیماهای شناسایی نیروی دریایی هند که از نوع Il-38 و دورنیر می‌باشند عمر مفید خود را کرده‌اند و نیروی دریایی نه تنها هواپیماهای جدیدتری می‌خواهد بلکه نیازمند افزایش تعداد ناوگان خود نیز می‌باشد. برای مثال هم اکنون نیروی دریایی 20 فروند MiG-29K برای ناوهواپیمابر جدید خود که در روسیه در حال ساخت است سفارش داده است اما این تعداد می‌بایست به 50 فروند برسد. پیش‌بینی می‌شود طی 15 تا 20 سال آینده نیروی دریایی به تنهایی به 100 فروند هواپیما نیاز داشته باشد.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]یکی از جنگنده‌هایی که نیروی دریایی هند به زودی دریافت می‌کند MiG-29K می‌باشد[/align]


    ارتش هند به 500 فروند هلیکوپتر نیاز خواهد داشت. این نیرو تا کنون خرید 197 فروند هلیکوپتر را از بین دو گزینه قطعی کرده است و قرار است تا اواسط سال جاری میلادی این مسأله را رسماً اعلام کند. در حال حاضر بیشتر هلیکوپترهای هند بیش از 20 سال عمر دارند.

    در این مقاله ذکر شده که مشکل از جایی شروع شد که درپی یک سلسله تفحص بعد راجیو گاندی حتی فرآیند متداول جایگزینی وسایل فرسوده نیز متوقف شد. این اشتباه باعث شده تا هند مجبور شود هزینه این رکود طولانی را به طور ناگهانی و یکجا بپردازد.


    Su-30MKI
    توان نیروی هوایی هند به علت فرسودگی ناوگان رزمی آن رو به کاهش است و نمی‌توان عمر وسایل را بیش از حد معینی افزایش داد. خوشبختانه با خرید Su-30MKI وضعیت کمی بهتر شده است. این جنگنده نیرومند توانایی حمل سه نوع موشک راهبردی را دارد. تولید داخلی این هواپیما شروع شده و انتظار می‌رود هال (Hindustan Aerospace Ltd.) سالیانه 8 تا 12 فروند از این هواپیما تولید کند و ناوگان Su-30MKI نیروی هوایی را به بیش از 200 فروند برساند.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]هواپیمای Su-30MKI هم اکنون به عنوان مهمترین جنگنده نیروی هوایی هند مشغول به فعالیت است[/align]


    با این حال هنوز فاصله بین نرخ دریافت هواپیما و بازنشسته شدن ناوگان موجود بسیار زیاد است. در حالی که دولت 45 اسکادران رزمی را همزمان آماده عملیات اعلام کرد، در عمل تنها 5/39 درصد آنها به کار گرفته شدند.

    براساس گزارشهای موجود هند 800 فروند جت رزمی در اختیار دارد. از این تعداد 600 فروند انواع میگ هستند و بقیه جگوار و میراژ 2000 می‌باشند. نیروی هوایی تنها یک سوم این ناوگان را حفظ کرده، حدوداً 300 فروند میگ 21، و میگهای 23 و 27 درحال بازنشست شدن می‌باشند. میگ 25 با توانایی نفوذ بسیار بالای خود سال گذشته از رده خارج شد. هواپیماهای میگ 29، میراژ 2000 و جگوار نیازمند به روز شدن هستند و مذاکرات برای انجام این کار در جریان است.

    همچنین باید به خاطر داشت که ناوگانی نظیر ناوگان نیروی هوایی هند سالانه دو اسکادران را به دلیل پایان یافتن عمر تکنیکی از دست می‌دهدTotal Technical Life . همچنین از سوانح نمی‌توان چشم پوشی کرد.

    همچنین هر اسکادران می‌بایست حداقل دو هواپیمای اضافی داشته باشد تا در زمانی که یک هواپیما برای انجام سرویسهای متداول از حالت عملیاتی خارج می‌شود بتوان توان رزمی اسکادارن را به طور کامل در اختیار داشت. به این ترتیب هر اسکادران نیروی هوایی هند باید 16+2 هواپیما داشته باشد.

    در هنگام جنگ که معمولاً به صورت غیر منتظره نیز حادث می‌شود، هر اسکادران باید حداقل طی دو هفته اول دست کم 75 درصد از توانایی خود را در اختیار داشته باشد. چنین کاری بدون برنامه‌ریزی درست و در اختیار داشتن هواپیماهای مناسب و همچنین هواپیماهای جانشین مناسب ممکن نیست.

    در مورد هواپیماهای ترابری نیز وضع به همین ترتیب است. هواپیماهای Il-76 و An-32 در اواسط دهه هشتاد خریداری شده‌اند و عمر آنها افزایش داده شده است و هم اکنون زمان مناسب برای برنامه‌ریزی برای جایگزینی آنهاست.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]یکی از نیازهای هوایی هند هواپیماهای چندمنظوره سنگین است؛ این کشور قصد دارد طی پروژه‌ای مشترک با روسیه این نیاز را رفع کند[/align]


    باید یادآور شد که نیروی هوایی هند برای دریافت اولین داکوتای خود 10 سال صبر کرد و همچنین دریافت هواپیمای آموزشی پیشرفته هاوک Advanced Hawk Jet بیست سال طول کشیده است و در ماه سپتامبر امسال (2007) تحویل آنها آغاز خواهد شد.

    هند هم اکنون قصد دارد 126 فروند جنگنده چند منظوره خریداری کند که بزرگترین سفارش جنگنده در قرن 21 است. بعلاوه با توجه به اینکه هواپیمای جنگنده بومی سبک LCA به احتمال زیاد تا 5 سال آینده آماده نخواهد شد، این سفارش احتمالاً به 200 فروند افزایش خواهد یافت.

    به طور تقریبی هر فروند جنگنده چند منظوره 50 میلیون دلار قیمت خواهد داشت که می‌تواند شامل آموزش، تسلیحات و حس‌گرهای لازم باشد. به این ترتیب این سفارش می‌تواند تا 10 میلیارد دلار ارزش داشته باشد.

    همچنین ارزش قراردادهای مختلف هند با روسیه برای جنگ‌افزارهای هوایی نظیر Su-30MKI، هلیکوپتر، توسعه هواپیمای ترابری جدید و هواپیماهای سوخت‌رسان و آواکس جدید می‌بایست به همین میزان ارزش داشته باشد.

    قرار است برای رفع موقت کمبودها 40 فروند Su-30MKI جدید سفارش داده شود. بعلاوه نیروی هوایی هند تصمیم گرفته تا 80 فروند Mi-17 خریداری کند اما احتمالاً این نیرو ناچار خواهد شد برای جایگزینی 150 هلیکوپتر فرسوده موجود خود تعداد این سفارش را افزایش دهد. نیروی هوایی هند همچنین به هلیکوپترهای رزمی سنگین با توانایی پرواز در ارتفاع بالا نیاز دارد.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]ناوگان هلیکوپتر هند نیز به اندازه دیگر پرنده‌های این کشور قدیمی شده است[/align]


    همچنین تعداد سوخت‌رسانهای هند باید از 6 به 12، تعداد آواکسها از 3 به 6 افزایش پیدا کند تا توانایی آنها دوبرابر شود.

    نیروی دریایی در حال خرید کشتی‌های جدید شامل دو ناو هواپیمابر تازه است که طی دهه آینده تحویل خواهند شد. همچنین چند فروند زیردریایی هسته‌ای به این ناوگان اضافه خواهد شد.برای محافظت از این ناوگان هواپیماهای شناسایی دریایی، هلیکوپتر و موشک کافی نیست.

    با توجه به تمامی این عوامل عجیب نیست که هند در طی دو دهه آینده پول زیادی صرف هواپیماهای جدید و سیستمهای مرتبط با آنها بکند.



    هند بزرگترین مشتری تسلیحاتی اسرائیل

    ژنرال یوسی بن هنان فرمانده سازمان کمکهای دفاعی خارجی و صادرات دفاعی اسرائیل SIBAT، در مصاحبه‌ای اعلام کرد که هند با 5/1 میلیارد خرید، بزرگترین مشتری تسلیحاتی اسرائیل می‌باشد. این هزینه شامل خرید سیستم دفاع موشکی نیروی دریایی برک بالغ بر 450 میلیون دلار نیز می‌شود.

    اسرائیل و هند در پروژه‌های دفاعی زیادی با هم همکاری می‌کنند. بخشی از این کارها در زمینه رادارهای پیشرفته، پهبادهای بلند پرواز با استقامت بالا، سیستمهای جنگ الکترونیک و نسل سوم سیستمهای نبرد شبانه می‌باشد. با این وجود اولویت همکاری این دو کشور در زمینه سیستمهای موشکی و دفاع موشکی است.

    صنایع دفاع اسرائیل با فروشی بالغ بر 4/4 میلیارد دلار در سال 2006، خود را در بین پنج کشور بزرگ صادر کننده تسلیحات قرار داده است.


    همكاري هند و روسيه براي ساخت جنگنده نسل پنجم

    هند طرحهاي مربوط به يك جت جنگنده سريع نسل پنجم را كه داراي توانايي كروز مافوق صوت، قدرت مانور بسيار بالا و كاهش امكان رديابي توسط رادار است، به اتمام مي­رساند و علاقمند به همكاري با روسيه در اين پروژه چند ميليارد دلاري است.

    [align=center]تصویر[/align]

    روسيه براي چندين سال حاضر به فروش پروژه جنگنده نسل پنجم خود به هند نبود و اكنون نياز به سرمايه براي رقابت با پروژه جنگنده F-35 امريكا دارد.

    دو ابرقدرت هوانوردي روسيه، شركت ميگ و دفتر طراحي سوخو برنامه­هاي خود براي مشاركت با هند در ساخت جنگنده نسل پنجم را تصويب كردند. هر دو طرف طرحهاي خود در مورد شكل هواپيما، سهم طرفين و هزينه­ها را مطرح كردند.

    قوي­ترين جنگنده­ها در ناوگان جنگي هند در حال حاضر جنگنده­هاي Sukhoi-30MKI هستند كه تحت قرارداد انتقال تكنولوژي از روسيه اكنون در هند توليد مي­شوند.

    هيات دولت هند از نيروي هوايي هند خواسته است كه ساخت 140 فروند هواپيماي Sukhoi-30MKI را سه سال زودتر و به جاي زمان قبلي 2017-2018 در 2013-2014 به پايان برساند.

    گفته مي­شود جنگنده نسل پنجم در اويونيك، شعاع چرخش، دقت تسليهات و ساير توانمندي­هاي جنگي 50 تا 100 درصد بهتر از Sukhoi-30MKI است.

    تنها جنگنده نسل پنجم عملياتي در حال حاضر در دنيا رپتور F/A-22 امريكا است كه با 258 ميليون دلار قيمت، گرانترين جنگنده تاريخ است.

    جنگنده­هاي نسل چهار مانند MiG-29، F-15 Eagle، F-16، F/A-18 و ميراژ 2000 از سال 1970 بوجود آمدند. فاصله بين آنها و جنگنده­هاي نسل پنجم راSukhoi-30MKI, F/A-18 E/F Super Hornets, F-16F Desert Falcons, Eurofighter Typhoons, Rafales پر كرده­اند.


    هند پرواز هواپيماهای جاسوسی ميگ 25خود را متوقف می کند

    نيروی هوايی هند اعلام کرده است پرواز هواپيماهای ميگ - 25 خود را متوقف می کند. هند هواپيماهای ميگ 25 خود را تاکنون مخفی نگه داشته بود.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]هند هواپيماهای ميگ 25 خود را به شدت مخفی نگه داشته بود.[/align]


    يکی از سخنگويان نيروی هوايی هند گفته است که اين کشور آخرين چهار ميگ - 25 در حال کار خود را از اول ماه مه سال جاری تدريجا از دور خارج خواهد کرد.

    هواپيمای ميگ 25 در جريان جنگ سرد برای ماموريت های جاسوسی مورد استفاده بوده است. اين هواپيما قادر است با سرعت سه برابر سرعت صوت پرواز کند.

    هند، 10 نوع از اين هواپيمای ميگ خود را در سال 1981 از شوروی سابق خريداری کرده بود و آن را "گارودا" (نام يکی از خدايان هندو) ناميد. اين هواپيماها در مکانی مخفی نگهداری می شدند.

    يکی از خلبانان ميگ در هند، اين هواپيما را، که قادر است در ارتفاع بسيار بالايی از سطح کره زمين (استراتوسفر) پرواز کند، "ماشينی بسيار جالب" توصيف می کند و می گويد "حتی اکنون خلبانان اجازه ندارند درباره ماموريت های خود صحبت کنند."

    هواپيماهای ميگ 25 در دو مدل "گشت اکتشافی" و "رهگير" ساخته شده اند و سريع ترين جنگنده های جهان هستند.

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]هواپيمای جاسوسی لاکهيد اس آر - 71 آمريکا، تنها جنگنده ديگری است که سرعت آن با ميگ 25 برابری می کند.[/align]

    ميگ در اواخر دهه شصت ميلادی در رقابت با بمب افکن مافوق صوت اکس بی - 70 آمريکا (که هرگز مورد استفاده قرار نگرفت) طراحی شد. پنتاگون، وزارت دفاع آمريکا، نيز چون تصور می کرد که ميگ هواپيمايی بسيار چابک است، جنگنده های اف - 15 و اف - 16 را ساخت.

    پس از پناهنده شدن يک خلبان روسی با ميگ خود به ژاپن، وزارت دفاع آمريکا متوجه شد که ميگ 25، با اين که هواپيمايی قدرتمند است اما سنگين است. شوروی ميگ 25 را به کشورهای متعدد، از جمله الجزاير، سوريه و عراق صادر کرده است.

    [align=center]داستان پناهنده شدن خلبان ميگ25 شوروي به غرب[/align]

    [align=center]تصویر[/align]
    [align=center]قرار است در هند به مناسبت توقف پروازهای ميگ 25 اين کشور، برنامه ای نمايشی برگزار شود.[/align]

  12.  

    Blackburn Buccaneer


    بلك‏برن بوكانير، جنگنده‏اي ضربتي ساخت بريتانيا است كه در اختيار نيروي دريايي و نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا قرار داشت. اين جنگنده در زمان خود، بهترين جنگندهء ضربتي ارتفاع پست محسوب مي‏گرديد.جنگنده‏ها، به هنگام جنگ سال 1991 خليج فارس به خدمت گرفته شدند و آن هنگامي بود كه جهت حمله به اهداف زميني، به قابليت نشانه‏ گذاري ليزري اهداف جهت جنگنده‏‎هاي بريتانيايي احساس نياز شده بود. به دنبال آن، اين جنگنده‎ها، بمب‏هاي كوچك هدايت ليزري خود را بر روي اهداف مورد نظر رها ساختند.

    جنگنده‏ هاي بوكانير، در سال 1978، به خدمت خود بر روي ناو هواپيمابر HMS Ark Royal پايان دادند و به جای آنها، جنگنده های هاریر جایگزین شدند.جنگنده ‏هاي بوكانير، در سال 1978، به خدمت خود بر روي ناو هواپيمابر HMS Ark Royal پايان دادند و مابقي نيز جهت خدمت به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا منتقل شدند. در نهايت، آخرين اسكادران جنگنده‏هاي بوكانير، به سال 1993 منحل گرديد.آفريقاي جنوبي، تنها كشوري غير از بريتانياست كه جنگندهء بوكانير را بين سالهاي 1965 تا 1991 در خدمت داشت. امروزه معدودي از جنگنده‏هاي بوكانير به افراد علاقمند فروخته شده است و آنها از اين جنگنده براي پروازهاي تفريحي در كنار ساحل استفاده مي‏كنند.

    منابع جهت اطلاعات بیشتر:
    http://www.aerospaceweb.org/aircraft/bomber/buccaneer
    http://www.fas.org/man/dod-101/sys/ac/row/buccaneer.htm


  13. گزیده‌ای از سخنان شیخ فضل الله که به خاطر دشمنی با تجدد و مشروطه توسط آزادیخواهان بر دار شد و مردم از مرگ او به شادمانی پرداختند:

    «ترا به حقیقت اسلام قسم می‌‌دهم آیامدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس، مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمی‌کند؟ مدارس را افتتاح کردید. آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید. حال شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟»

    از رسالهٔ حرمت مشروطه:

    ‍«آنچه مخالف اسلام است قانونیت پیدا نمی‌کند. ای بی شرف، ای بی غیرت ببین صاحب شرع برای تو شرف مقرر فرموده و امتیاز داده تو را، و تو خودت از خودت سلب امتیاز میکنی و می‌‌گویی من باید با مجوس و ارمنی و یهودی برابر و برادر باشم»

  14. ميگ33 يا همان MiG-29M را مي توان مشابه روسي جنگندهء F-16 Block52/60 ارزيابي كرد. با اين تفاوت كه ميگ29 در مانور و داگ فايت بسيار برتر است و در نبردهاي دور نيز از تسليحات بهتري نظير آر77 و آر27 بهره مي برد.

  15. [align=center]Vympel R-33[/align]

    [align=center]تصویر[/align]

    ويمپل آر-33 يا با نام روسي Вымпел Р-33 كه در سازمان ناتو به نام AA-9 Amos شناخته مي‎شود، پيشرفته‏ترين موشكهاي هوا به هوايي است كه توسط اتحاد جماهير شوروي، طراحي و ساخته شده است. از اين موشك، به عنوان سلاح اصلي و ويژهء جنگندهء رهگير ميگ31 نام برده شده و عبارت Main Caliber of MiG-31 به آن اطلاق شده است. اين سلاح، در اصل براي هدف قرار دادن هواپيماهايي چون SR-71 Blackbird ، B-1 Lancer و B-52 Stratofortress طراحي و ساخته شده است.

    یک ترکیب جدانشدنی
    R-33 / MiG-31 يك تركيب جدانشدني رهگیر / موشک را تشكيل مي‏دهند كه همانند تركيب قديمي Bisnovat R-40/MiG-25 مي‏باشد. اگرچه R-33 بسيار لايق‏تر و مدرن‏تر از موشك قديمي و سنگين‏وزن R-40 مي‏باشد كه در اصل براي رهگيري و شكار بمب‏افكن مافوق‏صوت XB-70 (ساخت كمپاني North American Aviation) توسط MiG-25 ساخته و پرداخته شده بود.

    R-40 داراي نقائص عمده و مهمي بود كه از آن جمله مي‏توان به نداشتن قدرت مانور اشاره كرد كه استفاده از آن را بر عليه اهداف هوايي كه در حال انجام مانور بودند، غيرممكن مي‏ساخت. ميگ31، بسيار انطباق‏پذير ساخته شده و به همين جهت قادر است موشكهاي قديمي R-40 را نيز مورد استفاده قرار دهد.


    عملکرد
    همانند عملكرد و تركيب‏بندي ظاهري موشك آمريكايي AIM-54 Phoenix، موشك R-33 براي رهگيري اهداف، تركيبي از آشيانه‏يابي نيمه‏فعال راداري را مورد استفاده قرار مي‏دهد؛ براي اهداف نزديك، و همچنين اهداف در فاصلهء متوسط، از آشيانه‏يابي نيمه فعال راداري (semi-active radar homing) و براي اهداف بسيار دور، از سيستم جهت‏يابي اينرسيايي (inertial navigation) استفاده مي‏كند. اين موشك، همچنين بسيار ارزان‏تر از AIM-54A مي‏باشد.

    رادار فازبندي شدهء زاسلون در ميگ31 (Phased Array Radar)، هستهء اصلي رهگيري هوايي را تشكيل مي‏دهد. نحوهء جستجوي اهداف هوايي اين رادار با مدل نصب شده در جنگندهء F-14 تفاوت دارد. رادار آمريكايي از روش جستجوي مكانيكي بهره مي‏برد در حالي كه نوع روسي، از روش به‏هنگام‏سازي پرتوهاي الكترونيكي (Electronic Beam Switching) استفاده مي‏كند. اين روش، به هدايت همزمان 4 موشك هوا به هوا، كمك شاياني مي‏كند؛ ضمن اينكه استفاده از موشك را بر عليه اهداف پرندهء نزديك سطح زمين، ميسر مي‏سازد.


    کاربران
    موشك هوا به هواي R-33 در خدمت كشورهاي مشترك‏المنافع (احتمالن منظور قزاقستان است) و روسيه باقي مانده است، هرچند كه اين موشك، تاكنون به همراه ميگ31 در يك نبرد واقعي، مورد استفاده قرار نگرفته است.

    [align=center]تصویر[/align]


    پيشرفت و توسعه
    تاريخ پيدايش R-33 بخشي جدايي ناپذير از تاريخچهء پيدايش هواپيماي حمل كننده‏اش مي‏باشد: شكاري رهگير MiG-31. مجوز كار طراحي هواپيماي E-155MP كه نوع مدرنيزه شدهء ميگ25 بود و بعدها منجر به تولد ميگ31 گرديد، به تاريخ 24 مي 1968 توسط دولت اتحاد شوروي صادر گرديد. در آن زمان، رقابتي جهت ساخت موشكهاي مناسب براي هواپيماي در دست ساخت E-155MP آغاز شد. اما موشك Izdeliye 410 طراحی شده توسط شرکت ويمپل، به وسيلهء سرطراح ارشد اين شركت به نام A.L.Lyapin در برابر موشك K-50 ساخت شركت PKPK طراحي شده توسط M.R.Bisnovat (سرطراح ارشد و سازندهء موشك R-40 جهت ميگ25) برنده اعلام شد.


    K-33
    موشك برندهء مناقصه، در مرحلهء ساخت به K-33 نام گذاري شد تا ادامه دهندهء نام‏گذاري موشكهاي قبلي K-13 و K-23 باشد. كار طراحي اين موشك، توسط سرطراح دوّم اين شركت V.V.Zhuravlev و رياست تيم طراحي Y.K.Zakharov ادامه يافت.

    دو نمونهء اوليه از اين موشك به سال 1968 ساخته شدند. (همانند K-40 داراي كانارد بودند تا بتوانند در زير بال هواپيما جايگذاري شوند) پيش نمونهء پروژه، به سال 1970 كامل گشت و آزمونهاي پروازي آغاز شدند. يكي از اين آزمايشات، بر روي يك ميگ25 تغيير يافته انجام گرفت كه از اين ميگ با نام P-10 ياد مي‎شود. به سال 1972، براي اولين بار، آزمون پرتاب موشك K-33 به طور مستقل و توسط جايگاه ويژهء نصب شده در زير بال ميگ25 به نام APU-40 انجام گرفت.

    يك فروند MiG-21 به شمارهء №76211524 به يك مدل آزمايشي با نام LL-21 تبديل شد تا عملكرد جستجوگر جديد نصب شده روي موشك K-33، بر روي آن مورد آزمايش قرار گيرد؛ و همچنين يك فروند هواپیمای Tu-104 به شمارهء №42324 به مدل آزمايشي LL-104-518 با کد رمز Vzlet تبديل شد. (اين مدل از توپولف104 به نام LL-2 نيز شناخته مي‏شد) قرار شد عملكرد رادار زاسلون، جهت آشيانه‏يابي هواپيماي مدلي كه در آن، هدفياب موشك K-33 نصب شده بود، مورد سنجش قرار گيرد. بدين طريق، هواپيماي Tu-104 به وسيلهء رادار زاسلوني كه درونش نصب گرديده بود، هواپيماي مدل را كه ميگ21 بود، تحت كنترل قرار مي‏داد. ردياب اوليهء موشك K-33 كه درون ميگ21 مدل، نصب شده بود، GVM-410 نام داشت.


    آزمونهای پرتابی
    در مراحل بعدي آزمون، ردياب RGS-33 كه از نوع نيمه فعال راداري بود (SARH) و همچنين ردياب مادون قرمز TGS-33 بر روي K-33 مورد آزمايش قرار گرفتند. ساير موارد كانديد شده جهت آزمايش در قسمت جستجوگر، شامل يك جستجوگر فعال راداري (active radar homing) و يك جستجوگر دوگانهء‌مادون قرمز و راداري فعال بود.
    اما انتخاب نهايي مدلي بود بر اساس جستجوي نيمه فعال راداري كه داراي يك مرحلهء اوليهء ردياب اينرسيايي بود. دستگاه آشيانه‏ياب، به نام MFBU-410 ناميده شد و توسط B.I.Ermakov تحت سرپرستي شرکت Akopyan طراحي شد.

    موشك دچار طراحي مجدد شد تا قادر به استفاده از جستجوگر جديد كه بزرگتر بود، باشد و همچنين بتوان آن را در محل اتصال جديد زير بدنه نصب نمود. كار طراحي مدل جديد موشك، بر اساس پيش‏نويس پروژه جديد به سال 1972 آغاز شد. (با در نظر گرفتن بالچه‏هاي فوقاني تاشونده و فاصلهء كاسته شدهء بالچه‏ها از 1100 م م به 900 م م، قابليت پرتاب قبل از روشن شدن راكت و سرجنگي قوي‏تر شده) يك موشك مشقي، 5 موشك طبق برنامه (Programmed)، و 8 موشك آزمايشي (Trial) در سال 1972 مطابق طرح جديد ساخته شدند.

    به سال 1973، سه فروند از 14 موشك ساخته شده، توسط MiG-25P-10 شليك شدند. انواع گوناگوني از سرجنگي مورد آزمايش قرار گرفتند:
    * سرجنگي به شدت منفجرهء چند تكه شونده (high explosive fragmentation)
    * سرجنگي ميله‏اي شكل پيوسته (continuous-rod warhead)
    ضمن اينكه آزمايشات رادار و جستجوگر موشك، بر روي هواپيماي مدل LL-2 ادامه يافتند.

    به سال 1974، 11 بار آزمايشات پرتابي موشك، توسط هواپيماي MiG-25P-10 انجام شد و طي اين آزمايشات، 40 فروند موشك شليك شد. طي اين مدت، اولين پرتاب كننده‏هاي اين موشك به نام AKU-33 و سرهاي جنگي جديد به نام B-410 بر روي خط توليد قرار گرفتند. ضمن اينكه آزمايشات جستجوگر و رادار به نام MFBU-410/Zaslon در پايگاه هوايي Akhtubinsk و به وسيلهء هواپيماي LL-2 ادامه يافتند.

    [align=center]تصویر[/align]

    ورود به خدمت MiG-31
    اولين پرواز هواپيماي جديد كه اكنون MiG-31 (به شمارهء №831) ناميده مي‎‏شد، به تاريخ 16 سپتامبر 1975 انجام شد. (تا پايان سال، بيش از 12 پرواز آزمايشي صورت گرفت) طي اين مدت، و قبل از ارسال اين هواپيما به كارخانه جهت بهينه‏سازي پرتابگرها، بيش از 20 پرتاب موشك از طريق هواپيماي MiG-25-P-10 انجام شد.
    اولين آزمايشات پرتابي موشك از هواپيماي مدل LL-2 (همان Tu-104 كه حامل موشك شده بود و توسط شوروي از حالت غيرنظامي به نظامي تبديل شده بود) در همان سال به انجام رسيدند.
    كار توسعه تا سال 1976 ادامه يافت. برخي آزمايشات، شامل پرتاب موشك با چترهاي بازشونده در آوريل همان سال به انجام رسيدند. آزمايشات كارخانه‏اي (Factory tests)، تا سال 1977 كامل شدند و طي اين مدت، 32 پرتاب موشك توسط هواپيماي شمارهء №832 به انجام رسيدند. اولين اين پرتابها، به تاريخ 26 ام مارس 1977، بر عليه يك هواپيماي MiG-17 كه در نقش يك هواپيماي بدون خلبان (Drone) انجام وظيفه مي‏نمود، انجام شد.
    در طول سال 1978، قسمت جستجوگر موشك، مورد بهينه‏سازي قرار گرفت و تركيب رادار / موشك بر عليه 4 هدف جداگانه، در آگوست همان سال مورد آزمايش قرار گرفت.
    [align=center]تصویر[/align]

    آزمايشات رسمي، به تاريخ مارس 1979 توسط MiG-31 شمارهء №83210 آغاز شدند. اين آزمايشات به سال 1980 با موفقيت تكميل گشتند. به تاريخ 6 مي 1981، به دستور صدر هيات رئيسهء عالي دولت اتحاد جماهير شوروي، R-33 رسمن وارد خدمت شد.

    [align=center]تصویر[/align]



    K-37 / R-37
    با تصميم دولت اتحاد شوروي به تاريخ آوريل 1983، طراحي موشك جديد K-37 (با نام izdeliye 610 كه نمونه‏اي ارتقاء يافته از R-33 بود) جهت استفاده در MiG-31M آغاز گشت.

    [align=center]تصویر[/align]

    اولين پرواز MiG-31M به شمارهء №0151 به تاريخ 21 دسامبر 1985 به انجام رسيد. اولين آزمايشات پرتابي K-37 توسط MiG-31M به سال 1988 به انجام رسيدند. اين آزمايشات تا پايان سال 1997 ادامه يافتند. به دستور پرزيدنت پوتین و به جهت مخفي ماندن جزئيات فني موشك R-37، كار توليد انبوه اين موشك، تا يافتن شريكي غير از مقاطعه‏كاران اوكرايني، معلق مانده است.

    • Upvote 1

  16. پرواز بمب افكن هايي كه حتا در زمان خود نيز خطري محسوب نمي شدند، پس از 15 سال زمينگيري، و بدون بهينه سازي فني، هنري محسوب نمي شود بلكه مطابق دكترين كشورهاي ضعيف، بزرگنمايي تبليغاتي در برابر غرب و علي الخصوص آمريكا محسوب مي شود. اين قارقارك ها را سالها پيش و در دوران شوروي، قرار بود با نمونه هاي بهتري جايگزين سازند. روسها از روي استيصال و بدبختي، با بازكردن قطعات سالم چند بمب افكن زمينگر، تعداد اندكي بمب افكن قابل پرواز تدارك ديده اند تا هم در برابر اقدام آمريكا در ايجاد سپر دفاع موشكي پاسخي داشته باشند و هم در قطب شمال عرض اندام نمايند. شما قضاوت كنيد كه بمب افكني مانند Tu-95 Bear كه با موتورهاي ملخي پرواز مي كند و خود نيز از روي طرح بمب افكن هاي جنگ جهاني دوم آمريكاي نظير B-29 كپي شده است، چه حرفي براي گفتن در برابر B-1 و B-2 خواهد داشت؟!

  17. 1- من متوجه نشدم! اينكه عراق، بعد از شكست در جبهه‌ي غرب و جنوب و عقب‌نشيني و بعد از شكست عمليات فروغ جاويدان، قطعنامه رو امضاء كرد، كجاش به معناي خالي شدن جبهه‌ها بود؟


    نوشتهء من اشتباه تايپي داشت و چون دسترسي به كليد ويرايش نداشتم نتونستم اصلاح كنم:

    1- ايران در اوج ضعف ارتش و نيروهاي مسلح و در زماني كه جبهه ها از نيروهاي داوطلب خالي شده بودند، قطعنامهء 598 را پذيرفت زيرا با ادامهء جنگ و همچنين حضور ناوگان قدرتمند ايالات متحده در خليج فارس، پايه هاي حكومتش را متزلزل مي ديد و با ادامهء‌ جنگ قادر نمي شد شعار از تهران تا فرات را به اجرا بگذارد و اسلام ناب ساخت خودش را توسعه بدهد!

    2- هنوز هم هواپيماهاي آبكش زيادي به صورت متروك رها شده اند زيرا دسترسي به برخي قطعات حتا در بازار سياه و با قيمتهاي بالا نيز ممكن نيست. (بنا به نوشته اي در كتاب تام كوپر، تنها در شش ماه اول جنگ، تعداد 70 فروند فانتوم ايراني سرنگون شدند.)

    دوست عزيز. مگه جنگ الكيه! حالا كاري ندارم كه صدام زرت و زرت شيميايي و گازهاي كشنده تو جبهه‌ها مي‌زد! ولي اونجا جبهه بود! خبرها خيلي سريع به اونجا نمي‌رسيد! ولي وقتي كه سردشت بمباران شيميايي شد، كلي سر و صدا شد. حالا فكر مي‌كنين الكي بود كه عراق، همين‌طور گاز سيانور از خودش متصاعد كنه و تشريف بياره تهران؟ يعني اينقدر كشك بود؟ مام اينقدر هويج بوديم؟



    3- بله براي ايراني كه از حمايت تقريبن هيچ كشوري برخوردار نبود، استفادهء گسترده از بمبهاي شيميايي بر عليه ايران الكي بود و اعتراض جامعهء‌ جهاني را هم دربر نداشت! هيچ فكر نكرديد نيروي سه يا چهار هزار نفرهء‌ مجاهدين در عمليات فروغ جاويدان، اگر از پشتيباني هوايي زرهي و هوايي عراق نيز به طور كامل بهره مند مي شدند، وضعيت چگونه مي شد؟ حداقل همدان هم سقوط كرده بود، (به نظر من تا تهران هم به راحتي ميشد پيشروي كرد) لطفن نگوئيد كه همه عاشق انقلابند و مانع مي شدند. اما نشد، زيرا چهار هزار نيرو، با زرهپوش و اندكي تانك، حريف دهها هليكوپتر كبرا با موشكهاي تاو نمي شدند، ضمن اينكه پس از متحمل شدن خسارات توسط هوانيروز، در تنگهء حسن آباد با نيروهاي ايراني درگير شدند، نيروهايي كه بيش از چهار هزار نفر بودند! اما اگر ارتش عراق كمك مي كرد، بمب افكن هاي عراقي عقبهء نيروهاي ما را با بمب هاي خوشه اي و حتا سيانور هدف قرار مي دادند، آن وقت سقوط كرمانشاه و همدان حتمي بود.


    اما جمله‌تون درباره‌ي ارباب عراق، يعني شوروي ديگه از اون حرفاي استثنايي بودا!!! من كه هنوز هم دارم سعي مي‌كنم كه يه طوري هضمش كنم. فكر كنم ديگه همه‌ي كسائي كه اون زمان تو ايران حضور داشتن (و مسلماً سن بنده خيلي كمتر از شما بوده؛ بنابراين شما بايد خيلي بهتر يادتون باشه)، يادشون باشه كه ايران در اواخر جنگ، بيشتر نيازش رو بصورت پنهان و از طريق واسطه، از شوروي تأمين مي‌كرد! اين ماجرا اينقدر مشخص بود كه امريكا هم به فكر افتاد كه با ايران وارد مذاكره شه و بهش تسليحات بفروشه. فكر كنم ماجراي مك فارلين رو خودتون بهتر از من بدونين!


    همه مي دانند كه پايه و اساس حزب بعث و سوسياليسم عربي، از شوروي حمايت مي شد. حمايت آمريكا از عراق مقطعي بود و ديديم كه در جريان اشغال كويت، ديگر حمايتي از عراق انجام نشد. تامين كنندهء اصلي تجهيزات نظامي عراق، شوروي بود. از هواپيما، تانك، خمپاره انداز، موشكهاي سام گرفته تا حتا سيم خاردار. اما درصد كمتري نيز فرانسه و ساير كشورها به عراق سلاح مي فروختند. فرانسه ميراژ اف1 و موشكهاي آرمات، اگزوسه و سوپرماترا در اختيار عراق قرار مي داد و برخي كشورها نظير آرژانتين نيز به توسعهء دانش ساخت موشكهاي زمين به زمين عراق كمك فني مي كردند.

    اما اينكه ما از شوروي سلاح خريداري مي كرديم را من بار اول است مي بينيم و ميخوانم! :| دكتر ولايتي در ديدار با آندره گروميكو (وزير خارجه شوروي) به وي مي گويد: چرا صدام را اينقدر تجهيز مي كند. وي نيز جواب مي دهد: شما از مجاهدين افغان حمايت نكنيد تا ما هم جلوي صدام را بگيريم، معامله خوبي است نه! بنا به ادعاي خود مقامات عراقي، نيروي هوايي عراق در طول جنگ، تقريبن سه بار به طور كامل نابود شد، در حالي كه در پايان جنگ، حداقل از نظر كمي، دو برابر آغاز جنگ استعداد داشت!

    معدود سلاح هاي روسي ما را نيز كره شمالي، چين، سوريه و ليبي تامين مي كردند. از جملهء اين تجهيزات موشكهاي اسكادبي، موشكهاي ضدكشتي كرم ابريشم، موشكهاي ضدهوايي سام2 و برخي اقلام ساده تر ديگر را شامل ميشد.

    همكاري CIA و عراق، دقيقن پس از فتح خرمشهر و ناتواني ارتش عراق آغاز شد. زيرا به نظر آمريكايي ها، ايراني ها به دنبال پايان جنگ نبودند. آنها شعار از كربلا تا قدس را بسيار جدي گرفتند و بدين ترتيب تصاوير ماهواره اي از نقل و انتقالات نيروهاي ايراني، توسط سفارت آمريكا در بغداد، مرتبن در اختيار ارتش بعث عراق قرار مي گرفت. احتمال سقوط حكومت صدام پس از فتح خرمشهر بسيار جدي گرفته مي شد، زيرا استعداد و تمركز نيروهاي عراقي در خرمشهر و اطراف آن، بسيار فراتر از توان نيروهاي حمله كنندهء ايراني ارزيابي گشته بود. بنابراين گمان مي رفت كه نيروهاي عراقي، روحيه و انگيزه اي براي جنگ ندارند، در حالي كه اينطور نبود و ديديم كه در داخل خاك خود، انگيزهء بيشتري براي جنگ پيدا كردند.


    شما خيلي جالب، از 52 كشور، فقط چسبيدين به همين دو كشور! شايد هم به نظر شما، 50 تاي بقيه، عدد چندان قابل توجهي نبودن! فقط يك چهارم جهان بودن كه اتفاقاً مهمترين بخش جهان بودن! ببينم. تو جنگ‌هاي جهاني، سرجمع 10 تا كشور از متفقين حمايت كردن؟؟!‌!



    4- از قديم گفته اند گربه براي رضاي خدا موش نمي گيرد. از اين 52 كشور، دو كشور كويت و عربستان سعودي منابع مالي را فراهم مي كردند و بقيه نيز تنها فروشندهء سلاح بودند. يعني اگر پول عربستان و كويت نبود، شايد اغلب اين 50 كشور حاضر نمي شدند سلاحي به عراق واگذار كنند.


    عراق، اينقدر جوانمرد نبود كه ببينه چون ايران ديگه از هوا ضعيف شده، پس تختي‌وار بي‌خيال بشه و بچسبه به زمين!!



    در شش ماه پايايي جنگ، تقريبن در تمام جبهه ها شكستهاي بسيار سنگين خورديم. زيرا نه نيروي هوايي براي پشتيباني داشتيم نه موشكهاي سام، نه تانك و نه ساير تجهيزات به روز و هوشمند. به علاوه اينكه از تعداد داوطلبين نيز كاسته شده بود. با ادامهء جنگ و اگر قطعنامه را قبول نمي كرديم، شهرها بسياري را از دست مي داديم و يا اصلن خود ج.ا سرنگون مي شد. براي نمونه اينكه در تك عراق به تاريخ خرداد 1367 در منطقهء ميمك، 17450 اسير تنها در يك روز به عراق تقديم كرديم.
    در تك عراق به تاريخ 28 و 29 فروردين 1367، با تقديم 26 هزار شهيد، فاو را كه بي دليل اشغال كرده بوديم به صاحبش پس داديم.
    در تك عراق به تاريخ تير 1367، با تقديم 16 هزار شهيد، شرق بصره و شلمچه را پس داديم.
    در عمليات موسوم به چلچراغ، دو هزار نفر از نيروهاي مجاهدين به راحتي شهر مهران را متصرف شدند.
    و . . .

    5- حرف شما، تقريباً درسته. آسمون ايران، بي دفاع مونده بود. ولي اولاً‌ كه عراق، كم موشك و بمب، روانه‌ي ايران (و بخصوص تهران نكرد!

    پالايشگاه تهران به تاريخ 12 بهمن 1366 توسط سه فروند ميراژ اف1 عراقي به شدت بمباران شد و حداقل تا يك هفته در آتش مي سوخت به طوري كه آسمان تهران تيره شد و باران سياه رنگ باريد.
    از زمستان 66 تا مرداد 67، آسمان ما دربست متعلق به ميراژها و سوخوهاي عراقي بود. هركجا را كه اراده مي كردند آماج بمب هاي خود قرار مي دادند. با ادامهء جنگ پس از مرداد 67، بعيد بود نقطهء سالمي براي ما باقي بماند.

    اما كاش درمورد سرمايه‌ي اجتماعي، مطالعات بيشتري مي‌فرمودين! جايي كه خود فوكوياما اعلام كرده كه تسليحات و توان نظامي، در هيچ جنگي، برتري محسوب نمي‌شن. اين سرمايه‌ي اجتماعي (كه يكي از فاكتورهاش، سرمايه انساني محسوب مي‌شه) هست كه نتايج رو مشخص مي‌كنه! بهترين مثالي كه براتون ميارم، نبرد استالينگراد بود! ارتش آلمان، تقريباً همه‌چيز داشت و شوروي، تقريباً هيچ چيز! ولي برنده‌ي نبرد، شوروي بود نه آلمان! ورماخت، خيلي ساده تو شوروي زمين‌گير شد. دليلش هم چيزي، بيشتر از گرسنگي و سرما بود!! پس شايد خوندن واژه‌ي شما كه مي‌فرمايين «چون واقعاً چيزي هم نداشتيم كه قابل ترس باشد»، خيلي سوزش داره! البته مسلماً شما از ديدگاه تخصصي خودتون (نظامي) اين مورد رو عنوان كردين. بله. اگه منظورتون از چيزي داشتن، تسليحات و مهمات و تجهيزات جنگي هست، درسته. ما تقريباً چيزي نداشتيم! ولي سرمايه‌ي اجتماعي و بخصوص سرمايه‌ي انساني ايران، بزرگترين عامل تموم نشدن جنگ، در 6 روز ابتداي جنگ و كشيده شدنش به اينهمه سال بود!!! شايد الان شما دوباره مسخره كنين كه نيروي ايمان و چنين و چنان! ولي اين حرفي بود كه فرانسيس فوكوياما زده! نيازي به معرفي ايشون هست؟!

    ارتش آلمان مجهز بود اما ارتش روسيه نيز وابسته و دست و پا بسته نبود و مرتب در حال توليد سلاحهاي مناسب و به روز جهت ميادين جنگ بود. جان انسانها از ديدگاه من ارزش دارد و بنابراين ترجيح مي هم نبرد به روش كلاسيك انجام گيرد و ده انسان در برابر يك تانك تي72 روانهء آخرت نشوند. ديديم كه در شلمچه همينطور نيز شد و تانكهاي تي72 عراقي به راحتي پيشروي كردند. ما با انجام عمليات بيهودهء كربلاي5، تعداد 36 هزار شهيد تا پايان تير 1367 در اين منطقه تقديم كرديم و سپس منطقه را به دليل نبود پشتيباني هوايي، نداشتن تانك و خودروي زرهي، نداشتن موشكهاي سام و سيستم هاي مناسب پدافند هوايي و . . . تنها در 8 ساعت ناقابل تقديم گارد رياست جمهوري صدام نموديم.
    فكر مي كنم دوران ديوار گوشتي و نفرات انساني در برابر تجهيزات مدرن نظامي پايان يافته است. ظاهرن ما بايد بارها تجربه كنيم. از چالدران گرفته تا شلمچه، چوب ضعف كمي و كيفي تجهيزات نظامي را خورديم.

    8- اما درمورد جمله‌ي آخر. منظور شما رو درست درك نكردم. شايد بهتره يه مورد رو اشاره كنم. شايد منظور شما، اين بوده كه انقلاب ايران يه اشتباه محض بوده و اعلي‌ حضرت همايوني، شاه شاهان، بزرگ بزرگان، قدرتمند قدرتمندان، به نادرستي حكومتش نابود شد

    من صحبتي از انقلاب نكردم چون اصلن تاپيك در مورد جنگ است! فكر مي كنم به شخصي ديگر و مطلبي متفاوت جواب داده ايد.

  18. 1- عراق پس از اينكه ايران در اوج ضعف ارتش و نيروهاي مسلح و در زماني كه جبهه ها از نيروهاي داوطلب خالي شده بودند، قطعنامهء 598 را پذيرفت زيرا با ادامهء جنگ و همچنين حضور ناوگان قدرتمند ايالات متحده در خليج فارس، پايه هاي حكومتش را متزلزل مي ديد و با ادامهء‌ جنگ قادر نمي شد شعار از تهران تا فرات را به اجرا بگذارد. 2- ما در سال 67 شايد بيش از 200 هواپيماي جنگي داشتيم. ظاهرن منظور من را نگرفتيد. هواپيماي عملياتي با هواپيمايي كه موشك خورده و يا از برخي قطعات يدكي حياتي بي بهره است فرق دارد! 3- ارتش عراق در تير و مرداد 67 به ايران حمله اي جامع انجام داد تا مناطقي را اشغال كرده و از آنها در مذاكرات پس از آتش بس به عنوان برگ برنده استفاده كند. ارتش عراق به استعداد رزمي و كميت تجهيزاتي مدرني كه در اختيار داشت به راحتي قادر بود تا خود تهران پيشروي كند. اما چرا نكرد؟ از گاز سيانور استفاده مي كرد و تا خود ميدان آزادي نيز مي توانست با هزاران تانكي كه در اختيارش گذاشته بودند مي توانست پيشروي كند. به نظر من اربابش يعني شوروي، اجازهء اين كار را نداد. شوروي پيش از اين نيز در قائلهء كانال سوئز به سال 1956 اجازهء ادامهء جنگ را به اسرائيل و متحدانش نداده بود و آنها را تهديد به استفاده از سلاح هسته اي نموده بود. (تئوري موازنهء متقارن قوا در منطقهء خليج فارس) 4- عراق از 52 كشور كمك دريافت نمود اما كمكهاي مالي را كشورهاي دوست و برادر و مسلمان كويت و عربستان در اختيارش مي گذاشتند. 5- عراق در سال 67 با پشتيباني هوايي ميگهاي29 اي كه يك سال قبل از شوروي دريافت كرده بود و همچنين با استفاده از بمب افكن هاي سوخوي24 و توپولوف22 به راحتي قادر بود تمامي پايگاههاي هوايي ايران و مناطق حساس در تهران را هدف قرار دهد. زيرا از نيروي هوايي ما به جز سايه اي ضعيف، چيزي باقي نمانده بود و اين نيز طبيعي است چون به ما نمي فروختند. 6- بدهي 30 ميليارد دلاري كويت به عراق كه براي نابودي دشمنان عجم شان در اختيار صدام قرار گرفته بود، از اولين مطالبات كويت از عراق بود. چه بايد كرد؟ كويت براي عراق شاخ شده بود در حالي كه در طول تاريخ همواره جزو قلمرو خاك عراق بوده است. پس كويت بايد اشغال شده و ضميمهء خاك عراق شود تا هم عراق به خليج فارس دسترسي بهتري داشته باشد و هم منابع نفتي عظيمي چون منطقهء بي طرف در اختيار عراق قرار گيرد و هم طلب 30 ميليارد دلاري نيز محو شود. براي اين كار بايد خيال صدام از دشمن قديمي اش ايران راحت مي شد. خوب! چه بايد كرد؟ بايد به مرزهاي قرارداد 1975 مراجعه نمود، تبادل اسرا كرد و آتش بس را محكمتر نمود تا خيالشان از ايران راحت شود و بتواند نيروهايش را متوجه كويت نمايد. (پس از ما نترسيده بودند چون واقعن چيزي هم نداشتيم كه قابل ترس باشد) 7- در مورد تعداد تانك نيز من حداقل 5500 دستگاه را عنوان كردم. زيرا همواره تعدادي از تانكها مشمول تعمير و بهينه سازي مي شوند. در حالي كه تانكهاي ما عملن زمين گير بودند زيرا نه انگليس و نه آمريكا حاضر نبودند قطعات آنها را به ما بفروشند. معدود قطعات چيفتن و ام60 نيز با واسطهء بلغارستان و به وسيلهء اسرائيل به ايران ارسال مي شدند. (همينطور موشكهاي هاوك و قطعات فانتوم) 8- وطن پرستي، قبول واقعيات است تا در آينده منجر به تكرار اشتباهات نشود.

  19. ايران، مغز خر نخورده بود كه بخواد همين‌طور الكي جنگ رو اداره كنه. ضمن اينكه اگه تسليحات، مثل بارون براي عراق نازل مي‌شد، ايران براي خريد يه سري كلاش ساده، بايد با كلي واسطه و از بازار سياه اسلحه، چندين برابر گرون‌تر خريداري كنه! پس هيچ‌كس اينقدر احمق نبود كه بخواد 8 سال بجنگه!
    يادمون نره! اين جنگ، به ايران تحميل شد! ايران، چاره‌اي جز ادامه‌ي جنگ نداشت.


    اتفاقن خورده بود! ادامهء جنگ بر پايهء اين دليل كه ارتش بعث عراق در فرصت آتش بس اقدام به بازسازي و سپس حمله به ايران مي كند كاملن واهي بود.
    ما در تير سال 67 در چه وضعيتي بوديم كه مجبور شديم قطعنامهء 598 را قبول كنيم؟ عراق در سال 1367 داراي 5500 دستگاه تانك، 714 فروند هواپيماي پيشرفته نظير ميگ29 و سوخوي24 و توپولوف22، ششصد دستگاه سامانهء پرتابگر موشكهاي سام، ده هزار دستگاه توپ ضدهوايي در انواع مختلف، شبكهء راداري پيشرفته و به هم پيوسته شده، رادار پرنده (آواكس) و حداقل 2 ميليون سرباز آموزش ديده بود كه با كمكهاي بي دريغ كشورهاي دوست و برادر و مسلمان! كويت و عربستان مشكلي براي ادامهء جنگ و حتا فتح تهران نيز نداشتند!

    اما چرا نكردند؟ ما قوي بوديم و با ايثار و شجاعت و امدادهاي غيبي و شعار الله اكبر،‌ پيشروي ارتش بسيار مسلح و آمادهء سال 67 عراق را گرفتيم؟ خير. خود آنها تمايل به جنگ نداشتند.

    يكي از فرماندهان نيروي هوايي اين طور مي گفت كه ما در تير ماه 1367 تنها داراي 12 فانتوم عملياتي بوديم و تعداد تامكتهاي عملياتي نيز 1 يا 2 فروند بود. دليل؟ واضح است، زيرا پرواز 13 ساعته و انجام سه يا چهار بار سوختگيري هوايي، نشان دهندهء نداشتن هواپيماي جايگزين است!

    تانك؟ چه تانكي؟ چيفتن يا ام60 و اسكورپيون هاي خريداري شده در 30 سال قبل؟ قطعات يدكي؟ تمام شده بودند و يا بسيار اندك بودند. لامپ مخصوص سايت هاي راداري هاوك؟ در دسترس نبود به طوري كه يك لامپ سالم را با هواپيما از تهران به خارك مي بردند و چند ساعت بعد دوباره آن را بر مي گرداندند زيرا لامپ دوم سالمي وجود نداشت!

    فونيكس؟ هيچكدام باطري حرارتي مخصوص نداشتند به طوري كه آيت الله هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود، از خريد تنها 10 عدد باطري فونيكس به قيمت گزاف هر عدد 10 هزار دلار را عملي موفقيت آميز مي داند!

    صدام اگر اراده مي كرد، در همان عمليات گروهك مجاهدين، قادر بود به راحتي تا همدان و حتا تهران نيز پيشروي كند.

    چرا عاقل كند كاري كه پشيماني به بار آورد؟ چرا بايد در اوج ضعف تن به آتش بس داد؟ آيا شرايط جبهه ها در سال 67 خيلي ايده آل تر از خرداد 61 بودند؟!

    آيا با ضعف شديد نيروهاي مسلح ما در سال 67، چرا صدام نخواست كه عمليات بزرگي را جهت تصرف شهرهاي مهمي نظير اهواز يا همدان اجرا كند؟ جواب: چون قصد ادامهء جنگ ويرانگري كه اقتصاد عراق را ضعيف كرده بود نداشت.

    تحليل گران و مغزهايي متفكر و نايابي كه تحليل مي كردند بعد از فتح خرمشهر بايد وارد خاك عراق شد كجايند؟ عمليات بدرُ، والفجر مقدماتي، خيبرِ، والفجر8 (فاو)، كربلاي5 (شرق بصره) و . . . چه شدند؟ هيچ! دهها هزار شهيد و هيچ. ميلياردها دلار هزينه و خسارت و بازهم هيچ.

    !!

  20. فتح خرمشهر و عدم پایان جنگ ویرانگر

    از نظر نظامی، اجرای چهار عملیات بسیار سنگین ولی کاملن موفق طی 8 ماه قبل از فتح خرمشهر، نشان دهندهء تجدید قوای نظامی ایران بود. از بعد سیاسی، در واقع عراق با از دست دادن خرمشهر، تکیه گاهش را برای مذاکرهء صلح از دست داد. ایران در وضعیت جدید و با توجه به موقعیت برتر سیاسی و نظامی، سه راه حل فراروی خود داشت:

    1) آغاز مذاکره با رزیم عراق که لازمهء آن، اعطای امتیاز به ایران به دلیل موقعیت برتر نظامی بود.

    2) ترک مخاصمه، بدون اتمام رسمی جنگ؛ که در این صورت، قوای نظامی ایران می بایست در حالت نه جنگ و نه صلح در مرزها مستقر بمانند.

    3) صلحی شرافتمندانه که متضمن حقوق پایمال شدهء ایران باشد.

    4) ادامهء جنگ به دلیل وضعیت خفت باری که از ارتش عراق در خرمشهر مشاهده شد و فتح بغداد و آزادی کربلا و کوبیدن بر طبل شعار راه قدس از کربلا می گذرد.

    موقعیت برتر نظامی ایران و پیروزی های پی در پی، در ایجاد اعتماد لازم برای پیروزی های بعدی بر عراق، تاثیر به سزایی در تصمیم گیری بر ادامهء جنگ در داخل خاک عراق، داشت. (پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی عراق)

    ورود به داخل خاک عراق، حاصل نگرانی و بی اعتمادی مقامات جمهوری اسلامی به سیاستهای مجامع بین المللی در مورد پایان جنگ بود. بدین ترتیب علیرغم میل باطنی آیت ا... خمینی بر عدم ورود به خاک عراق، با پافشاری فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و البته مخالفت برخی فرماندهان ارشد ارتش، نظیر زنده یاد ناخدا افضلی، آیت الله خمینی به ادامهء جنگ در داخل خاک عراق متقاعد شدند و بدین ترتیب، جنگ ویرانگر، شش سال دیگر، بی حاصل و با تلفات و خسارات بسیار سنگین ادامه یافت. طی شش سال بعد، هیچ نتیجه ای عاید ایران نشد و برخی موفقیتهای مقطعی نظیر فتح فاو و یا پیشروی در شرق بصره نیز همگی در سال آخر جنگ با تلفات و خسارات بسیار زیاد، از دست رفتند. (عدم رضایت آیت ا... خمینی جهت ورود به خاک عراق، براساس دست نوشتهء سردار غلام علی رشید بدست آمده است.)

  21. آيا نيروي هوايي ايران از موشکهاي BVR براي Mirage عراقي مثل R-530 استفاده ميکنه يا فقط از موشکهاي Magic استفاده ميکنه؟


    شما اول مطمئن شويد كه اصلن ميراژ قابل پروازي در ايران موجود است! و خلبان يا خلباناني نيز جهت پرواز با آن، آموزش ديده و حرفه اي شده اند! قطعات يدكي فراوان در اختيار است! سپس در مورد موشكهايي كه تك تك آنها شماره سريال دارند و دقيقن جهت خريداران مشخصي توليد شده اند صحبت خواهيم كرد.

  22. جناب آقاي حزب اللهي = كوروش من در حد توان و سررشته اي كه در اين زندگي 37 ساله ام كسب كرده ام نوشتم. شما ظاهرن بيشتر سررشته داريد كه مطالب مرا نمي پذيريد. ايرادي هست دقيقن و با ذكر جزئيات بيان كنيد و از كلي گويي دوري نمائيد.