[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های worior

  1. ظاهرا امرپ ها تونستن بقای نفرات رو تضمین کنند ، تسلیحات و تجهیزات موجود داخل این وسایل رو دارن تخلیه میکنند ، این خودروها هنوز دارن دود میکنند ، و نزدیک شدن اینها خطرناک هست نه از این بابت که احتمال بروز انفجار وجود داره ، بیشتر به این خاطر که ممکنه cas دشمن سر برسه و کمین موفق اینا رو از بین ببره .... ؛    
  2. به نام حق این مطلب بر گرفته از کتاب تقریبا نایاب حماسه کویر به قلم چهره ماندگار مطالعات فرهنگی و تاریخ کشور دکتر باستانی پاریزی ست ، حین مطالعه این کتاب به نظرم رسید که بد نیست قسمتهایی از اون رو توی سایت بگذارم ، شاید بعد از مطالعه براتون این سوال پیش بیاد که چرا چنین مطلبی رو انتخاب کردم ، صرفا جالب توجه بودن تاریخی بودن ریشه مسئله ای به اسم تورم ! در این مملکت و در قسمت دوم که ارتباطی با مسئله چگونگی از میان رفتن ساده آیین ریشه دار زرتشت در آن دوران هست ، ... تاریخ برای خواندن نیست برای عبرت آموختن است . بدون دخل تصرف ، تقدیم به همه دوستان ؛ بازگردیم به اهمیت شغلی وزیران و حوزه مشورتی آنان ، و روابط این قوم با مردم . شاید بعضی تصور کنند که این وزیران نبوده اند مگر عواملی در دست جباران برای گردآوری ثروت و چاپیدن مردم غارت خلق و عامل سیاست وحشت و ترور و راهنمای فاتحان – که زیان مردم را می فهمیدند و به ثروت مردم آگاهی داشتند و می دانستند که از کجا میشود پول درآورد . از بیابان عدم تا سر بازار وجود.............به تلاش کفنی آمده عریانی چند این حرف اگر در دو سه مورد مصداق داشته باشد ، مسلما هیچ وقت نباید جنبه عام بدان داد . زیرا به حق ، همانطور که گفتم ، این گروه برای خود سیاست و روش مملکت داری خاص داشته اند و صاحب نظر بوده اند ، و اینکه مردم گاهی بدانها تاخته اند از جهت موقعیت شغلی است که به هر حال حسد و کنیه همراه دارد . البته من میدانم که صاحب قابوسنامه نیز در شرایط وزیری پادشاه ، این حرف را میزند که (.. تا دانگی به دیگران نگذاری ، درمی نتوان خورد ، و اگر بخوری محرومان خاموش نباشند ویله نکنند که پنهان ماند ...)ولی این را هم میدانم که در این شغل ، همیشه نمیشود امام جعفر صادق (ع) پیدا کرد و گماشت . مشکل بزرگ اهمیت شغل و موقعیت مقام است . زیرا از قدیم به علمای سیاستمدار طعنه میزدند و میگفتند ؛ (..بهترین پادشاهان آن بود که او را در مجلس علما ببینند ، و بدترین عالمان آن بود که او را بر درگان سلطان ببینند..) لابد ، دفاع من از وزیران ، این حرف را پیش آوزده است که دفاع از آدمی مثل شمس الدین محمد صاحب دیوان که در دولت گیخاتو(693 ه / 1293 م.) دارایی او را حساب کردند ، حاصلات املاک او در سال ، از سه هزار هزار و ششصد دینار زیادت آمده لابد نتیجه آن است که من باستانی پاریزی ، به چند تا ازاین سه میلیون و نیم سکه طلای صاحب دیوان (زیر جلکی) دست یافته ام ، یا اینکه یکی از کنیزکان کولی روزگار بهرام گور را ، (دیماس) یا (راست رَوِشن) وزیر او ، به خدمت مخلص فرستاده است که حاضر شده ام از ظلم و به قول مازندرانی ها (ظالم پهلو ها) دفاع کنم . بخشودگی مالیاتی اصلا باید عرض کنم که در این بحث ، بنده هرگز نخواسته ام بگویم که همه وزیران مردمانی خوب و مشاورانی پسندیده بوده اند ، من اگر از بوذرجمهر تعریف کردم برای این بود که لابد به مشورت او بوده است که انوشیروان (.. چند کس را از جزیه (مالیات سرشمار) معاف مسلم داشت : اول اهل بیوتات ، دوم طایفه زنان ، سیم کُتاب و اهل علم از طلبه و حفاظ و غیر آن ، چهارم جمعی که به اسم خدمتکاری پیش دیگران باشند و خدمت ایشان کنند ، پنجم هر انکس که سال اول به بیست نرسیده باشد و یا از پنجاه گذشته باشد ، ششم از طایفه درویشان(یعنی فقرا) از عَجَزه و مساکین، هفتم جمعی که به سبب و علت مرض از جای نتوانند خاست – و آن چنان کسی را (زمینی) میگویند – و مانند آن از کور و شل و مفلوج...) خوب توجه بفرمایید که چه طبقات وسیعی در این مملکت از این فرمان استفاده کرده اند ؟ دفاع من از چنین کسانی بود ، نه از وزیرانی مثل (دیماس) یا (راست رَوِشن)، که به روزگار بهران گور به پادشاه توصیه میکرد و به قول امروزی ها کنسی Conseille میداد که ( ... رعیت بی ادب گشته است و از بسیاری عدل ، دلیر شده اند ! و اگر مالش نیابند ترسم که تباهی پدید آید... ) ! در حالی که خبر نداشت که خود بهرام عاشق دختر حمامی شده بود من هیچ وقت ، روزگار بهرام را در دوران شکفتگی اقتصادی ساسانی نمیدانم ، هر چند ( زمان او ، زمان عیش و طرب بود . اهل صنعت تا نیم روز به عشرت مشغول بودندی و نیم دیگر به کار خود ... کار مطربان و اسباب طرب رواجی عظیم گرفت ، چنانکه کمتر مطربی روزی به صد درم قانع نشدی) . این تجمل و تعیش و عدم تعادل تنظیم ثروت ، خطرش این است که وقتی حادثه ای پیش آید ف اوضاع و احوال چنان میشود که همان مردمی که بر اثر درامد ناحق، حاضر بودند به کمتر مطربی روزی صد سکه نقره (درم) بپردازند ، روزی را میدیدند که مثل خسرو پرویز که با اینکه خراج مملکت اون به چهارصد هزار هزار و بیست هزار هزار می رسید .. مردم هلاک شدند و خراب ، تا غایت که کنیزکی را به درهمی فروختند . رکود اقتصادی یعنی این ، رکودی که بعد از تورم بود . سکه زر منسوب به دوره خسروپرویز ارقام ثروت خسرو پرویز دقیق نیست ، ولی همین دلیل بر زیادی است . به قول کریستین سن ، پولی که در سال هجدهم سلطنت خود ، خسروپرویز ، به گنج خانه جدید خود نقل کرد قریب به 468 میلیون مثقال زر بود . در سال سی ام سلطنت او 1600 میلیون مثقال سکه جمع شده بود ، و این ثروتها از مالیاتی که به سختی گرفته می شد شروع میشد تا به گنج بادآورد که کشتی پول دیگران را در بندرها تحویل او دادند ، میرسید؛ تاج اون 60 من زر خالص در آن بکار رفته بود . باید عرض کنم که این ثروتها قبل از آنکه عرب حمله کند دوبار غارت شد ؛ یکبار در اوایل سال 628 م . که هرقل تیسفون را غارت کرد ، یکی هم باز در همین سال وقتی که سدهای بزرگ روی دجله و فرات در هم شکسته شد و مزارع را آب گرفت ، و کشتزار ها تبدیل به باطلاق و نیزار شد ، و خرمنها را آب برد ، و زراعین گرسنه مانند و به داخل شهرها هجوم آوردند ، و پای تخت پر شد از کشاورزان بیکاری که گرسته در جستجوی کار بودند ، وچون چیزی نمیافتند ، دزدی میکردند و امنیت شهر آشفته شد .چون آذوقه کم شده بود بعلت فقدان مزارع ، گرانی عجیبی پیش آمد و کار به قحطی کشید . خسرو ، برای ترمیم کشاورزی شروع به پخش پولها کرد . ( گویند خرمنی زر و سیم بر روی فروش نهاد ، و کارگرانی را تشویق کرد تا یک روزه چهل سد ساختند...)در اینجا باز به یک نکته کوچک اشاره کنم .مورخان این حاتم بخشی خسرو را در این روزهای آخر ستوده اند که پول داد و سد و بند ساخت . اما توضیح مرا بشنوید : شهر آشفته است ، ذخیره گندم و جو نیست ، تمام مزارع از میان رفته و کشاورزان به شهر ها روی آورده اند ، خصوصا پای تخت که بیش از دو میلیون تن جمعیت یافته است . در چنین احوالی که جنس کم است ، یکباره خرمنی از زر به دست طبقه کارگر می افتد ، معروف است خسروپرویز دست میکرد وو مشت مشت سکه بر میداشت و به کارگران میداد که بروید سد ببندید ! ظاهرا کار او درست و اساسی است . اما اینکه در یک روز چهل سد ساخته اند ، گمانم از گزارشهای رسمی دروغگویانه عصر باشد ، بنده حدس میزنم که کارگر ، اول کاری که میکرد سکه طلا را بر میداشت و به بازار می آمد که نان و خرما و تخم مرغ و گوشت بگیرد ، چیزی که اصلا وجود نداشت ، زیرا خود اوکه در روستا پدید آورنده آن بود ، اکنون در شهر پرسه میزد ! بقال هم که سکه های طلا را می دید ، نرخ را بالا می برد . چه بسا که در همین روزها یک تخم مرغ را محتکران به یک سکه طلا فروخته باشند . اما چطور شد که کنیزکی را به درهمی می فروختند ؟ این هم دیگر معلوم است ، کنیزک در حکم اشیاء لوکس عصر بود ، پول دارها صدها و هزارها از آن داشتند البته تا وقتی که انبار ها پر بود . اما وقتی انبار خالی شد و گندم و جو و تخم مرغ نبود ، کنیزک که یک نان خور زیادی است . یک درهم هم گران است ! بنده تلویزیون رنگی را وقتی هشت هزار تومان میخرم که نان و گوشت و پنیر داشته باشم! وقتی قرار شد روزی 5 مثقال گوشت ، هفته ای سه روز سهمیه جیره غذایی من باشد ، این تلویزیون رنگی در حکم همان کنیزک عصر ساسانی است ، به یک درهم حراج خواهد شد و کسی هم خریدار نیست .اصلا دروغ نبود که میگفتند دختران برلینی ، بعد از جنگ در برابر یک دانه سیگار ، یک آدامس ، یک آب جو ، خود را تسلیم میکردند !زیرا یک بغل ( مارک ) میدادی ، تازه یک نان خمیر گیرت می آند و تورم یعنی این ! یعنی پول زیاد داشته باشی ولی جنس در برابرش نباشد . پس توجه فرمودید که من لغت تورم را برای پنج شش سال آخر عصر ساسانی ، بیخود به کار نبردم و البته علمای اقتصاد امروز ، تورم را ، اگر علاج نشود یکی عوامل سقوط دولتها میدانند . قسمت دوم ؛ تاریخ متحیر مانده است که جامعه بزرگ ساسانی که عموما و به اکثر زردشتی بودند ، چطور با سقوط مدائن و نهاوند ، یک باره رو به اسلام آوردند و آتشکده ها بسته شد ، و کار به آنجا رسید که وقتی اصفهان سقوط کرد ، از آن همه مردم شهر فقط سی نفر حاضر شدند زردشتی بمانند و آنها هم به کرمان مهاجرت کردند ! البته ما دلایلی می آوریم ؛ مثلا ،سخت و پیچیده شدن تعالیم زردشتی ، و زیاد شدن احوط ها و مباح ها و مکروهات ، آیین زرتشت ، دخالت های زیاد موبدان ، مالیات ها ، اوقاف معابد ، نفوذ مزدکی ها ، زندیقها ، و چه و چه و چه ... همین پریروز که تاریخ را میخواندم به نکته ای برخوردم : خسروپرویز ، در جزء یکی از اقداماتی که کرد و برخی آنرا جزء قدمهای مثبت او آورده اند، یکی این بود که برای ( مقاصد سیاسی ، لازم دید که اهتمامی در باب دین زرتشتی نشان بدهد ، و بدگمانی روحانیان را نسبت به اعتقادات خود برطرف کند، به این جهت آتشکده ها ساخت ، و در آنها دوازده هزار تن هیربد برای تلاوت ادعیه جای داد ) ظاهرا کاریست بقول سید ابوالقاسم کاشانی (خدا پسندانه) ! ولی مقصود چیست ؟ مگر آتشکده ها از موبد و هیربد مفت خور موج نمیزد ؟ چطور شد خسرو به چنین فکری افتاد ؟ نتیجه آن چیست ؟ حالا عرض میکنم ؛ دوازده هزار موبد از طرف خسرو در شهرها مامور امور مذهبی شدند ، نتیجه معلوم است ؛ یک عکس العمل شدید نسبت به موبدان و هیربدان رسمی که از طرف خسرو برگزیده شده اند ، و یک بی اعتقادی عمومی در همه مردم نسبت به مذهب و امور مذهبی ، مگر میشود پشت سر موبدی که خسرو به فلان ده کوره فرستاده است نماز خواند ؟ این سقوط روحیه مذهبی که نتیجه رفتار 12 هزار موبد لابد جوان کم اطلاع تازه کار جامعه ناشناس بود ، ایجاد یک خلاء روحی در جامعه ایرانی کرد ، خلائیکه می بایست چیزی جای آن را پر کند ، خواست خدا بود که از دل بیابان عربستان ، این پابرهنه ها را با یک ایدولوژی تازه بی امان به این سو بکشاند ، و آن خلاء موجود را یک باره پر کند . مقصود من این است که دفاع من از وزیرانی نیست که با گلاب و زعفران ، دربار و حوزه قدرت خود را شسته و رنگین ساخته بودند . تجملات ظاهری ، عصر شکفتگی هیچ دولتی نیست . وزیر خوب آن است که با مردم همراه باشد ، و کوشش کند که رابط میان شاه و خلق باشد ، نه اینکه عاملی فراهم کند که رعیت از مرکز قدرت بریدگی پیدا کند . در جزء یکی دیگر از مظاهر شکوه خسرو پرویز نوشته اند که – بقول بلاذری – به عطریات خیلی علاقه داشت . تا اینجا ، امر امر طبیعی است و نقصی بر خسروپرویز نیست ، او سپس میگوید : خسرو بوی پوستهای تحریر را دوست نداشت ، (این هم عیبی نیست من هم از بوی پوست دباغی شده بدم می آید) بلاذری سپس میگوید ؛ پس مقرر فرموید که نامه ها را بر کاغذی که به گلاب و زعفران آغشته باشد بنویسند 1 . ظاهر امر تا اینجا هم دلیل ذوق و هنر است ، اما نتیجه ای که میشود از این فرمان گرفت ؟ نظر یک آدم که اهل تاریخ باشد ، با نظر آدمی که معلم هنرهای دراماتیک باشد فرق دارد . اگر فی المثل در کوهستان شهر بابک، یک زارعی ظلمی دید و خواست شکایت به شاه بنویسد ، پوستی که گلاب و زعفران آغشته باشد از کجا بیاورد ؟ 2 زعفرانی که تخمش در حوالی قائن کاشته میشود ! نتیجه چیست ؟ ( پدر آدم باید شوکت الملک باشد تا کاغذش را خسروپرویز بخواند) به صراحت باید گفت که در سالهای آخر عمر ، خسروپرویز ، حتی یک نامه شکایات از رعایایش را نخوانده است ، استانداران هم نخوانده اند ، که( گل از دهن بلبل آب میخورد ) همه کاغذ همه کاغذ گلاب و زعفران میخواسته اند ! ترس من آن است که خسروپرویز نامه حضرت رسول را هم به همین دلیل پاره کرده باشد که نه تنها بوی گلاب و زعفران نمیداده ، بل ، به بوی عرق بغل گندیده عربی که دویست فرسنگ راه را پیاده و یک ریز پیموده آغشته بود ، با این مقدمات آن دهقان شهر بابکی که صدای پای مشاجع مسعود سلمی را در پشت کفه خبر و نیریز و بمید می شنید ، متحر بود که از چه ارزشهای باید دفاع کند ؟ ارزش گلاب و زعفران ؟ 1- ایران در زمان ساسانیان ص 337 ، به او توصیه شده بود که بهترین عطرها شاهسپرم آمیخته به (اند) است که بر آن گلاب پاشیده باشند . 2- درست مثل این است که بگویند هر کس میخواهد از فلان ریس اداره شکایت کند باید فلان مبلغ تمبر روی عریضه خود بچسباند ! این احفاد ها همان کسانی بود ، مثل بهران پسر شاپور که به قول حمدالله مستوفی ( ... ظالم جبار صفت بود . قصه مظلومان را نخواندی و داد کس ندادی . بعد از وفاتش در خزانه ، قصه های شکایت نامه های بی شمار سر به مهر یافتند (تاریخ گزینه ص 111) . ببینید چقدر شکیت سر به مهر مانده که به آن اعتنا نکرده اند . مرحوم صدرالاشرف در مورد اواخر حکومت رضا شاه مینویسد به شاه گفتم : (.. اعلی حضرت امر فرمودید قانونی از مجلس بگذرد که هر کس مطالبی مینویسد که موجب تشویش اذهان بشود به فلان مجازات خواهد رسید ، آیرم (رییس شهربانی) برای اینکه کسی نتواند از او شکایتی بنویسد ، تمام گیشه های پست و تلگراف را تحت نظر مامورین قرار داده.. )(خاطرات صدر الاشرف ص 323) بیخود نبود که بعد از شهریور 1320 همه خدمات رضا شاهی فراموش شد و مردم از رفتن او به پایکوبی پرداختند . منبع باستانی پاریزی ، محمد ابراهیم ، حماسه کویر ، خواجگان سیاست ، جلد دوم ، 694 - 684 ، چاپ 1371 ، انتشارات خرم . استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه www.military.ir مجاز است .
  3.   خودت که میدونی ما اهل درس گرفتن از تاریخ نیستیم ، :)
  4.     شاید برنامه عملیات از روی قایق بوده ، مثلا میخواستن با این قایق شناورهای گشتی عربستان و امارات رو بزنن ، یا بصورت محدود نیروپیاده کنند مثلا در حد 4 کمپنی..
  5.     من که قصد دارم رسما روی بنی اسراییل رو سفید کنم ،..   بله اینا همونایی هستن که به کلاش خرده میگرفتن منتهی منظورشون این نبود که برن ام 16 چینی یا خشاب 20 تایی بیارن جاش ! ، میگفتن برید اسکار اچ و زیگ  بخرید ...
  6.     هر سال 31 شهریور این اتفاق میفته ، بخاطر اینکه رژه خیلی طولانی ای هست .   -------   من نمیفهمم دوبار رژه در سال چه معنی میده ؟! اصلا رژه با این وضعیت چه لزومی داره ؟
  7.   فکر میکنم از اساس ورود جلیلی به کمیسیون اشتباه بود ؛       اصولا این مباحث نباید مطرح میشدند ...
  8.     اینا ترکیبات جدیدی برای خودروهای دودساز و یا چف هست ... اصطلاحا معروف هست به Smoke screen  
  9. تشکر همیشه ایده ای داشتم که کپسول های کوچک از نوعی گاز فشرده  شدیدالانفجار در راه ورود خرج گود یا مرمی قرار بدیم بلکه ممانعت به عمل بیاره ، ...   اما سوالم اینه که آیا با وجود مرمی یا جت ، و فعال شدن یکی از این ریز خرج ها ، همه ریزخرج های موجود در صفحه فعال نمیشن ؟
  10.     این توپها کاربرد ضد هوایی نداشتند در عمل .. یه طرحی دادم به سپاه ولی شنونده ای براش نبود ، این توپهای 57 بهترین وسیله برای زیر آتش گرفتن ستون های امرپ و زرهی های دشمن در برد غیر قابل دسترسی برای اونها هست ، کالیبر 57 خرج گود ،... فکر کنید بدنه ذوالفقار باشه و بجای اون توپ 120 ، تورت اسپاگ
  11. به نام حق     مرکز آموزش عملیات ویژه شاه عبدالله دوم King Abdullah II Special Operations Training Center (KASOTC)       پیشگفتار ؛ همزمان با این خبر که آمریکا قصد دارد به آموزش تروریست های مخالف سوریه در اردن در پوشش مقابله با داعش بپردازد ، گفتم مقداری با توانایی های اردن در این زمینه آشنا بشیم .   ایده تاسیس این مرکز این مرکز که در امان واقع شده با هدف ویژه کسب آخرین تجربیات و آموزش های مقابله با تروریسم ، آموزش تاکتیک ها و تسلیحات نبردهای نامتقارن و همچنین کسب تکنیک ها و روش های جدید تاسیس شده است . ایده تاسیس این مرکز توسط خود شاه عبدالله دوم با این دیدگاه که به خانه ای برای آموزش بین المللی نیروهای مخصوص و تیم های مقابله با تروریسم بدل شود سال 2009 به واقعیت پیوست .     دانشکده ها محوطه ساختمانی بسیار وسیع شامل شبیه ساز مناطق روستایی و شهری ، تاسیسات ساختمانی ، سفارت خانه ، ساختمان های مسکونی ، اداری ، محوطه های تجاری و محوطه های صنعتی ، ساختمان های دولتی ، میادین ، ویلا ، آپارتمان ، گاراژ ، مراکز ارتباطی ، تاسیسات گاز ، مخازن آب و ..  می باشد .   هواپیمای ایرباس 300 ، که شبیه ساز کامل آن است ، همچنین برج مراقبت ، پد هلیکوپتر و تاسیسات فرودگاهی نیز تعبیه شدند ، ایرباس همچنین خصوصیاتی نزدیک به بوئینگ 777 را نیز دارد که برای اثر بخشی کامل شرایط نبرد های ویژه آن پاسخگو باشد . بدین ترتیب که شامل اهداف متحرک از میان صندلی ها ، شبیه سازی بو  و صدای موقعیت درگیری و همزمان ثبت و ظبط ویدیویی تمام لحظات می باشد .   خانه جنگ ساختمانی ، CQB ، دو طبقه به همراه تاسیسات زرهی و یک خانه سه طبقه در همسایگی آن برای اضافه شدن به موقعیت درگیری جهت درگیری اتاق به اتاق با گلوله های جنگی و آتش واقعی ،طراحی شده اند تا  بتوانند حمله به دژ های بزرگ را با استفاده از متد های مختلف نظیر شبیه سازی صدای پا ، حرکت هلیکوپتر وخودرو و .. شبیه سازی کند . تمامی تکنیک ورود به شرایط بحرانی شامل شکستن درب ها ، قفل ها و اتصالات فولادی و درگیری در طبقات مختلف در این مکان آموزش داده میشوند . برج فرماندهی ، راپل و دیوار صعود ، آموزش شلیک به اهداف متحرک،  تست و آموزش های انواع مختلف اسلحه ،عملیات خودرویی ، تعمیرات خودرو ، و... نیز تعبیه شده اند .   سایت رسمی ؛ http://www.kasotc.com   کپی با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است. copyright © Military.ir   تصاویر؛                            
  12. برخی رد دات ها مثل اوکو و براسکا  بر عکس مدل های غربی مثل eo tech  بسته میشن .
  13.     Saudi soldiers examine debris an Iraqi Scud missile that landed on downtown Riyadh early 22 January 1991 after being intercepted by US Patriot anti-missile ...missile. Iraq's invasion of Kuwait 02 August 1990,       این البته با لیزر هست و خیلی نمیشه به این قضیه ربط داد ؛ موشک با وجود انفجار 2 تکه میشه ؛ بدنه ، کلاهک ، ؛       اینم سقوط آزاد یه توچکای دیگه ؛  
  14.   چندی پیش یدونه توچکا رو توی اکراین میزنن ، البته هنوز مشخص نیست با چی زدنش و مشخص هم نیست که اصلا زدنش یا نه ! ؛          - اینا هم برای جاهای دیگه هست ، البته مشخص نیست زدنشون یا نه ؛    
  15. worior

    انتخاب مدیران ارشد

    خیلی استعداد پیام تبریک نوشتن ندارم ،   حقی بود که به صاحبش رسید . امیدوارم قابل بدانند و همچنان دوستانشون در این سایت رو از علمشون بهره مند کنند . با آرزوی موفقیت
  16. همه چیز به داشتن پیکاتینی و قنداق قابل تنظیم تاشو ختم نمیشه ، البته این یک شروع هست ، یعنی فهم پیکاتینی و ملحقات به اسلحه بوجود آمده ، قطعه مهم و اساسی بعد از گریپ ، دوربین هست ؛   https://en.wikipedia.org/wiki/ELCAN_Optical_Technologies https://en.wikipedia.org/wiki/Advanced_Combat_Optical_Gunsight     انشالله ثمرات فعالیت های نیروقدس در عراق و سوریه و ...  بتونه به نو آوری به ایجاد فهم واقعی از نیازهای واقعی یک جنگ واقعی برای نیروهای مسلح کمک کنه ،...
  17. سوال من روی فهم عملیاتی از سلاح هست که میشه مبنا و فلسفه ساخت یک اسلحه . اگر قرار باشه کالیبر 5.56 با اون لوله بلند با خشاب 20 تایی رو جایگزین ak کنیم ، من همون ak رو ترجیح میدم ...
  18. سوای نکات مثبت ، سوالم اینه که ما همچنان قصد بکار گیری خشاب 30 تایی برای ام 16 ها نداریم ؟!
  19.     شبیه سازی هست و عملیات واقعی نیست ... ارتفاع ها همه یکسانه . TAB به عنوان دتکتور ، یا همون تاکتیکال ایر بیس MEH هم که احتمالا ، مهراباد   ، اون نقطه چین ها هم روی کریدور های پروازی رو تراجکتوری پرواز یا اصطلاحا استروک میگن ،..
  20.   قاعده نوشتن متون در علوم انسانی این هست که بعد از ارائه فرضیه اولیه ، چیزی مثل همین عنوان تاپیک ، یک ادبیات موضوعی در موردش تهیه بشه ، کاری که شما کردی در ابتدا قرار دادن دو مقاله بود که خود اون مقالات جای کلی بحث دارند ، اما بعد حاشیه ها و موضوعات بسیار دیگری مطرح شد . من برای سر و شکل دهی به بحث ابتدا ازتون میخوام "عنوان" رو تبدیل به لغات کنید ، سپس وارد ترمینولوژی یا لغت شناسی اونها بشید و گسترده اش کنید ، بعد روی موضوعات اخذ شده به تعاریف و بخصوص تعاریف مشترک برسید . مثلا ؛ - ملت - ملی - دولت - دولت ملی و ... لغاتی با تعاریف مخنلف هستند ، که وقتی ملت تعریف میشه ، نژاد و هویت فرهنگی مثلا مطرح میشه ، که این دو نیز باید تعریفشون مشخص باشه ، چرا ؟ بخاطر اینکه ممکنه دو برداشت متفاوت از مسئله نژاد وجود داشته باشه و باید همه بدانند منظور شما از نژاد چی هست ، بعد که روی این تعاریف ، خواننده رو به نتیجه رسوندید که منظورتون چی هست ، می بایست متد مطالعه رو مشخص کنید . مثلا هدفتون این هست که ملی گرایی در ایران رو با شیوه "جریان شناسی سیاسی" مطرح کنید ، یا کلا اونتولوژی (سرمنشاء شناسی) ، یا تحلیل تاریخی با روشهایی مثل جامعه شناسی تاریخی ، مطالعات فرهنگی و ... بعد باید مشخص کنید که اینها چطور و چقدر میخوان این مسئله رو توضیح بدن .  لازم به ذکره در علوم انسانی بخصوص این وادی از مطالعات ، کلیه نتایج "دانش " یا Knowledge هستند و علم یا Science محسوب نمیشوند ، بنابراین باید از اشتباه رایجی که روی این مباحث همیشه رخ میده ؛ تعصب در مباحثه ، پرهیز کرد و آماده هر گونه اختلاف نظری بود  ...
  21. راستش برای این مباحث چندان انرژی سابق رو ندارم ، اما از اونجایی که بخاطر نداشتن اسلوب مباحثه، ادبیات موضوعی نا مشخص و فرضیات بهم ریخته ، نکته ای کوچک رو مطرح میکنم تا شاید بجای پرداختن به دعواهای تاریخی بحث شکل تازه ای بگیره؛   این نقشه دولت های شکست خورده است ، به این مفهوم که در تشکیل دولت ملت ها شکست خودند ؛      رنگ سبز = دولت های پایدار رنگ زرد = دو لت های با ثبات رنگ نارنجی = دولت های درخطر رنگ قرمز = دولت های شکست خورده   یا همون Failed State البته این شاخص 2013 هست و در سالهای قبل تغییراتی داشته ،...     اما نکته جالب ؛ کانادا ، دارای دولت بسیار پایدار ، اما دو زبانه ، ... نکته تاسف بار ؛ در  خاورمیانه تقریبا هیچ کشور کاملاموفقی وجود ندارد (در حال حاضر) ، نکته خاص ؛ انگلستان در کنار ایرلند ، ولز و اسکاتلند با زبان های رسمی انگلیسی
  22.     توی دولت تقریبا اکثر کارها این شکلی هست و البته یه دلیل سیاسی داره ، مثلا مدیری میخواد عوض شه میاد و کارهاش رو پیش از موعد رونمایی میکنه حتی بصورت ماکت تا  بعدی نیاد و کار رو بزنه به نام خودش ! ، اما در صنایع دفاع وزیر و اسماعیلی قرار نیست جایی برن ، پس احتمالا موضوع این رونمایی واکنشی به جریان های داخل صنایع دفاع هست ، حدس من قضیه خرید تسلیحات از روسیه است ..
  23.   من نمیخوام در مورد پاتریوت قضاوت کنم ،بحثم روی سابقه شلیک های اسکاد هست که نشون دهنده عدم دقت و خطای بالاست . حدس من بر اینه که سر جنگی اسکاد قطعا منفجر شده که موشک به این شکل در اومده ، اما نه در آسمان بلکه روی زمین ؛   - فقط در صورتی که موشک رهگیر و اسکاد دماق به دماق باهم اصابت کنند امکان انفجاد کلاهک هست(طبق الگوهای شلیک امکانش بسیار کمه) - اما اگر موشک رهگیر به کمر اسکاد اصابت کنه فرقش چیه ؟ فرقش در این هست که موشک به سه تیکه تبدیل میشه ، کلاهک جدا میشه و موشک از کمر میشکنه و میفته روی زمین . (پس یک قسمت سالم رو مثل تصویر 1991 خواهیم داشت) ... - یک احتمال دیگر هم هست که موشک رهگیر اصابت کرده ولی صرفا باعث انحراف اسکاد شده و اسکاد خورده زمین و منفجر شده ... - یک احتمال دیگر هم اینه که موشک با خطای بالا تو صحرا خورده زمین و ترکیده و اینا تونستن راحت ترکش هاش رو پیدا کنند ، اساسا رهگیری هم در کار نبوده و اینا دارن ازش بهره برداری تبلیغاتی میکنند ...