nozheh

Members
  • تعداد محتوا

    688
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های nozheh

  1. ما نفهميديم بالاخره اين سپاه قدس منحل شد؟ نشد؟ چي شد؟ icon_cheesygrin icon_cheesygrin
  2. صدام در حالی قدرت را به دست گرفت که ملت عراق در میان بحران‌های عمیقی غرق شده بودند. عراق بسیار پیش‌تر از صدام، بین گروه‌های اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادی‌اجتماعی تقسیم شده بود. سنی دربرابر شیعه، عرب علیه کرد، رئیس قبیله در مقابل بازرگان شهری و کوچ‌نشین ضد روستایی. ثبات قدرت در کشوری که توسط چنددستگی‌ها و درگیری‌های سیاسی به هم ریخته بود، نیازمند پیشبرد استانداردهای زندگی بود. صدام با جدیت، نوسازی اقتصاد عراق را به همراه تشکیل یک دستگاه امنیتی قدرتمند برای جلوگیری از بروز کودتا در ساختار قدرت و جلوگیری از شورش‌های مردمی پیگیری می‌کرد. او که همیشه به دنبال گسترش محبوبیت خود بین عناصر جامعهٔ عراق و بسیج قشر توده به پشتیبانی از خویش بود، به دقت روی برنامه‌های توسعه و رفاه اجتماعی نظارت می‌کرد. در مرکز این استراتژی، نفت عراق واقع شده بود. صدام حسین در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۵۱ (۱ ژوئن ۱۹۷۲) فرآیند سلب مالکیت شرکت‌های نفتی غربی را که امتیاز انحصاری نفت عراق را در اختیار داشتند آغاز کرد. یک سال بعد بهای نفت در بازارهای جهانی بر اثر شوک نفتی سال ۱۳۵۲ (۱۹۷۳) به شدت افزایش یافت و صدام توانست از رهگذر سود بالای نفت، مقاصد جاه‌طلبانهٔ خویش را با شدت بیشتری دنبال کند. در خلال چند سال پس از آن، دولت عراق شروع به ارائهٔ خدماتی به مردم کرد که تا پیش از آن در دیگر کشورهای خاورمیانه سابقه نداشتند. صدام طرح «نهضت ملی سوادآموزی» و «آموزش اجباری رایگان» را راه‌اندازی کرده و نظارت می‌کرد. تحت حمایت او بود که دولت آموزش رایگان همگانی تا آخرین درجهٔ آموزشی را تشکیل داد؛ ظرف چند سال بعد هزاران نفر توانستند خواندن و نوشتن را یاد بگیرند. دولت همچنین شروع به حمایت مالی از خانواده‌های سربازان کرده، درمان عمومی را رایگان ساخته و به کشاورزان وام بلاعوض می‌داد. با اینکار عراق توانست یکی از بهترین سیستم‌های بهداشت عمومی در خاورمیانه را به وجود آورد. همین امر باعث شد تا سازمان علمی فرهنگی آموزشی ملل متحد (یونسکو)، جایزه‌ای به صدام اعطا کند. صدام به منظور ایجاد تنوع در اقتصاد تک‌محصولی و متکی به نفت، طرح ملی تقویت زیربنای اقتصادی عراق را آغاز کرده و از آن پشتیبانی می‌کرد. این طرح باعث پیشرفت زیادی در ساخت جاده‌ها، ارتقای صنعت معدن و توسعهٔ صنایع غیرنفتی شد. همچنین این طرح باعث انقلاب قابل توجهی در صنایع تولید انرژی گردید. تقریباً تمامی شهرهای عراق از جمله روستاها و نواحی دورافتاده دارای برق شدند. پیش از دههٔ هفتاد میلادی، بیشینهٔ جمعیت عراق در روستاها زندگی می‌کردند و کشاورزان تقریباً دو سوم کل جمعیت به حساب می‌آمدند. این رقم در دههٔ هفتاد میلادی به شدت کاهش یافت. دلیل آن، اسکان مردم در شهرها و صنعتی‌سازی‌ای بود که صدام از طریق تزریق پول نفت، آن را به جلو می‌راند. با اینحال صدام در مناطق روستایی به شدت بر ایجاد حس وفاداری به حزب بعث کوشش می‌کرد. او پس از ملی‌سازی صنعت نفت، شروع به نوسازی و پیشرفت مناطق روستایی، مکانیزه‌سازی کشاورزی در مقیاسی وسیع و توزیع زمین بین کشاوزران کرد. او تصرفات زمینداران بزرگ را گرفت و به کشاورزان روستایی بخشید. بعثی‌ها چندین شرکت تعاونی تأسیس کردند که سودهای بدست آمده را بنابر میزان کار روستاییان بین آنها تقسیم می‌کردند و بقیه را صرف تربیت بی‌تجربه‌ها می‌ساختند. تعهد دولت عراق بر اصلاحات ارضی، خود را در دو برابر شدن هزینه‌های توسعهٔ کشاورزی در سال ۱۳۵۴-۱۳۵۳ (۱۹۷۵-۱۹۷۴) نشان داد. اصلاحات ارضی همچنین باعث پیشرفت استانداردهای زندگی لشکر بزرگ دهقانان و رشد تولید شد. البته این میزان هنوز به اندازهٔ دلخواه صدام نرسیده بود. صدام توانست با تکیه بر نقش اجرایی (گاهی اوقات تا حد مدیریت جزئی)، خود را پیشبرندهٔ برنامه‌های توسعهٔ اقتصادی و رفاهی حزب بعث نشان دهد و بدین‌گونه محبوبیت خود را در قشرهای مختلف عراق بالا ببرد. او با دنبال‌کردن تاکتیک‌های «هویج و چماق» و گسترش خدمات دولتی توانست بنیان حمایتی مستحکمی بین طبقهٔ کارگر و کشاورز و داخل حزب و ادارات دولتی برای خود ایجاد کند. مهارت تشکیلاتی بی‌رحمانهٔ صدام در پیشرفت سریع عراق در دههٔ هفتاد میلادی به بار نشست؛ پیشرفت عراق با آنچنان سرعتی جلو می‌رفت که دو میلیون نفر از دیگر کشورهای عربی و یوگوسلاوی در عراق کار می‌کردند تا نیاز به کارگران در عراق تأمین شود. ادامه دارد...
  3. صدام در سال ۱۳۵۵ (۱۹۷۶) به درجهٔ ژنرالی نیروهای مسلح عراق رسید. او به سرعت در حال تبدیل شدن به مرد شماره یک دولت بود. صدام قبل از این‌که در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) به طور رسمی قدرت را به دست بگیرد، عملاً تبدیل به رهبر عراق شده بود. او کم‌کم شروع به تحکیم قدرت خود بر دولت عراق و حزب بعث کرد. ارتباطات اعضای حزب با دقت کنترل می‌گردید و حلقهٔ حمایت از صدام در حزب بعث قوی‌تر می‌شد. پس از آن‌که احمد حسن البکر، رئیس جمهور پیر و ضعیف عراق به تدریج توانایی رسیدگی به امور دفتری خویش را از دست داد، نقش صدام به عنوان چهرهٔ دولت عراق در داخل و خارج از کشور پررنگ‌تر گردید. او به زودی معمار سیاست خارجی عراق شد و در تمامی جلسه‌ها و دیدارهای دیپلماتیک به عنوان نمایندهٔ ملت عراق حاضر می‌شد. صدام در اواخر دههٔ هفتاد میلادی عملاً تبدیل به رهبر بلامنازع عراق گردیده بود. بازم ادامه دارد
  4. nozheh

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    اين بي بي سي چرت و پرت زياد ميگه.
  5. nozheh

    خشاب نسل جدید (easy-mag)

    خيلي جالب بود خسته نباشي icon_cheesygrin
  6. nozheh

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    خوشحال ميشيم اگه بهمون افتخار بدين icon_cheesygrin
  7. یک سال پس از ورود صدام به حزب بعث، افسران ارتش به رهبری ژنرال عبدالکریم قاسم توانستند فیصل دوم را از سلطنت عراق بر اندازند. بعثی‌ها با دولت جدید مخالفت کرده و در سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹) نخست‌وزیر عبدالکریم قاسم را در عملیاتی که صدام هم در آن شرکت داشت ترور کردند. یک تیر به پای صدام خورد ولی توانست به سوریه بگریزد. از سوریه هم به مصر رفت. او را هنگامی که در عراق حضور نداشت به مرگ محکوم کردند. صدام در مصر به دانشکدهٔ حقوق دانشگاه قاهره رفت. افسران ارتش که برخی از آنها جزو حزب بعث بودند طی کودتایی در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۳) قدرت را به دست گرفتند. با این‌حال تفرقهٔ زیادی که بین آنها وجود داشت، اجازه نداد که این دولت بیش از هفت الی هشت ماه دوام بیاورد. صدام به عراق بازگشت ولی هنگامی که گروه ضدبعثی که عبدالرحمان عارف ریاست آن را بر عهده داشت قدرت را در اختیار گرفت، صدام را در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) به زندان انداختند. او در سال ۱۳۴۶ (۱۹۶۷) از زندان فرار کرد و تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین رهبران حزب شد. بنابر گفته‌های بسیاری از زندگینامه‌نگاران، صدام هیچ‌گاه بحران‌های درون دولت اول بعثی را فراموش نکرد. در همین راستا بود که هم‌زمان دست به کارهای ظالمانه‌ای زد که میزان وحدت درون حزبی به شدت افزایش یافته و قدرت در اختیارش باقی بماند تا ثبات احتماعی برقرار باشد. در تیرماه ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) بود که کودتای دوم عراق باعث شد تا حزب بعث به سرکردگی ژنرال احمد حسن البکر که اهل تکریت و از بستگان صدام بود به قدرت برسد. ادامه دارد...
  8. صدام سه بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۳) با ساجده طلفاح دختر دایی بزرگش که یک معلم بود انجام شد. نتیجهٔ این ازدواج با دختر خیرالله طلفاح، دایی و قائم‌مقام صدام، دو پسر به نام‌های «عدی حسین» و «قصی حسین» و سه دختر به نام‌های «رعنا»، «رغد» و «حلا» بود. ساجده در اواخر سال ۱۳۷۵ (اوایل سال ۱۹۹۷) به همراه رعنا و رغد به گمان دست داشتن در ترور عدی در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۷۵ (۱۲ دسامبر ۱۹۹۶) در خانه تحت نظر قرار گرفتند. این طور گفته می‌شود که ژنرال عدنان خیرالله طلفاح برادر ساجده و دوست ایام کودکی صدام، به دلیل رشد محبوبیت بین مردم کشته شد. صدام همچنین دو ازدواج دیگر نیز انجام داد: او سمیرا شاه‌بندر را در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) و پس از گرفتن طلاق اجباری از شوهرش به عقد خود درآورد. (گفته می‌شود که سمیرا همسر مورد علاقهٔ وی بوده است). همسر سوم وی ندال الحمدانی مدیرکل مرکز تحقیقات انرژی خورشیدی در شورای تحقیقات علمی عراق بود که مانند سمیرا مجبور به ترک شوهرش شده بود. ظاهراً هیچ مسئلهٔ سیاسی پشت دو ازدواج آخر وی وجود نداشته است. صدام از سمیرا دارای یک پسر به نام علی شد. در مردادماه سال ۱۳۷۴ (اوت ۱۹۹۵) رعنا و همسرش حسین کامل المجید به همراه رغد و همسرش صدام کامل المجید با فرزندانشان به اردن فرار کردند. اما هنگامی که صدام قول داد در صورت بازگشت هیچ آسیبی به آنها نمی‌رساند به عراق بازگشتند. برادران المجید درست سه روز پس از بازگشت به عراق در بهمن ۱۳۷۵ (فوریه ۱۹۹۶) کشته شدند. حلا، دختر دیگر صدام با جمال مصطفی رئیس دفتر امور طوایف عراق ازدواج کرد. او تا به حال هیچ فعالیت سیاسی نداشته است. پسرعموی دیگر صدام به نام علی حسن المجید که به علی شیمیایی مشهور است به اتهام فرمان استفاده از گاز سمی در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸) در بازداشت نیروهای امریکایی است. همانطور که در بالا هم اشاره شد، عدی و قصی در تیرماه ۱۳۸۲ (ژوئیه ۲۰۰۳) طی عملیاتی توسط نیروهای امریکایی کشته شدند. رعنا و رغد در مرداد ۱۳۸۲ (اوت ۲۰۰۳) به همراه تمامی نه فرزندشان به اردن پناهنده شدند. آنها در همین ماه با سی‌ان‌ان و شبکهٔ ماهواره‌ای العربیه مصاحبه کردند. هنگامی که مجری سی‌ان‌ان از رغد دربارهٔ پدرش پرسید او پاسخ داد: "او پدر خیلی خوبی بود. دوست داشتنی بود و قلب بزرگی داشت." مجری از او خواست که اگر بخواهد می‌تواند پیغامی به پدرش بدهد. او نیز گفت: "دوستت دارم و دلم برایت تنگ شده." خواهرش رعنا نیز گفت: "او خیلی احساساتی بود و نسبت به همهٔ ما مهربان بود." در سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) مجلهٔ Gentlemen's Quarterly با چهار تن از نگهبانان ملی امریکا که از اهالی پنسیلوانیا بودند و مسئولیت نگهبانی از صدام را بر عهده داشتند مصاحبه‌ای انجام داد. آنها گفتند که صدام گهگاه با انگلیسی شکسته می‌گفت: "ریگان و من، خوب.... کلینتون، خوب. بوش پدر و پسر، بد." صدام دربارهٔ اینکه چطور ریگان "هواپیما و بالگرد" به او فروخته و "کمک‌های نقدی برای جنگ با ایران" به او داده است با آنها سخن گفته بود. او همچنین به آنها گفته بود "آرزو دارم اوضاع به همان وضع دوران رونالد ریگان برگردد." این نگهبانان در همان مصاحبه گفتند که روی بازوی راست صدام نقش یک خالکوبی را دیده‌اند.خالکوبی کردن در قوانین اسلام ممنوع است. ادامه دارد....
  9. صدام حسین در سال ۱۳۱۷ (۱۹۳۷) در روستای العوجه تکریت در کشور عراق و در خانواده‌ای چوپان به دنیا آمد. مادرش او را صدام نام نهاد که در عربی به معنای فردی است که بسیار آسیب می‌رساند. او هیچ‌گاه پدر خود «عبدالمجید» که پنج ماه پیش از تولدش ناپدید شده و یا فوت کرده بود را ندید. کمی بعد برادر دوازده ساله‌اش بر اثر بیماری سرطان مرد و مادر صدام را در آخرین ماه‌های حاملگی در اندوه فرو برد. او تلاش کرد جنین خود را سقط کرده و خود را بکشد. پس از تولد صدام از نگهداریش سر باز زد. صدام تا سه سالگی در خانوادهٔ دایی‌اش، خیرالله طلفاح به سر برد. مادرش، صبحه طلفاح المسلط بار دیگر ازدواج کرد و صدام دارای سه برادر ناتنی شد. پس از بازگشت صدام نزد مادر، ناپدریش رفتار خشنی با او داشت. او مرد شیادی بود و صدام را مجبور به دزدی مرغ و گوسفند می‌کرد.در ده سالگی از تکریت فرار کرده و به بغداد رفت تا با عمویش که یک سنی متعصب بود زندگی کند. بستگان تکریتی وی، بعدها تأثیرگذارترین و پرنفوذترین مشاوران و حامیان او شدند. بنابر اظهارات خود صدام، او چیزهای زیادی از عمویش یاد گرفت، به ویژه اینکه هیچ‌گاه به دشمنانش پشت نکند حتی اگر تعداد و امکانات آنها بسیار بیشتر از امکانات او باشد. او با راهنمایی عمویش به یک دبیرستان ملی‌گرا رفت. در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) و در سن ۲۰ سالگی به حزب انقلابی و پان‌عربی بعث که عمویش هم از طرفداران آن بود پیوست. احساسات انقلابی از بارزترین شاخصه‌های آن دوره در عراق و تمام خاورمیانه بود. طبقهٔ مستبد عراق (شامل سلطنت‌طلبان محافظه‌کار، خانواده‌های مشهور و بازرگانان) در حال فروپاشی بود. به علاوه، ملی‌گرایی پان‌عربی و مردمی جمال عبدالناصر در مصر، تأثیر ژرفی بر این بعثی جوان (حتا تا به امروز) گذاشت. ظهور ناصر پیش درآمد موج انقلاب‌هایی بود که در دهه‌های پنجاه و شصت میلادی در خاورمیانه رخ دادند و باعث سقوط نظام‌های سلطنتی کشورهای عراق، مصر و لیبی شدند. ناصر با انگلیس و فرانسه در افتاد، کانال سوئز را ملی اعلام کرد و تلاش کرد مصر را مدرنیزه و دنیای عرب را از نظر سیاسی با هم متحد سازد. ادامه دارد
  10. صدام حسین عبدالمجید تکریتی (۸ اردیبهشت ۱۳۱۶ - ۹ دی ۱۳۸۵) (۲۸ آوریل ۱۹۳۷ - ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶) از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۲ (۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳) رئیس‌جمهور سابق و دیکتاتور جنگ‌طلب کشور عراق بود. وی که یکی از اعضای برجستهٔ حزب بعث عراق محسوب می‌شد. مبانی نظری این حزب بر پان‌عربیسم، نوسازی اقتصادی و سوسیالیسم استوار است. او نقشی کلیدی در کودتای سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد داشت. صدام به عنوان نائب‌رئیس تحت فرمان دائی خود، ارتشبد احمد حسن البکر، توانست به سختی کشمکش‌های بین دولت و نیروهای مسلح را در زمانی که گروه‌های بسیاری توانایی براندازی دولت را داشتند کنترل کند. او این کار را با تشکیل نیروهای امنیتی سرکوبگر و تحمیل نیروی خود به دولت انجام داد. وی توانست اقتصاد عراق را با یک رشد نسبتاً تند در دههٔ ۷۰ میلادی به پیش ببرد. صدام به عنوان یک رئیس‌جمهور دیکتاتور توانست نوعی پرستش شخصیتی فراگیر برای خود و در بین مردم به وجود آورد. او دولتی به شدت مستبد تشکیل داد و توانست در طول جنگ ایران و عراق (۱۳۶۷-۱۳۵۹) (۱۹۸۸-۱۹۸۰) و جنگ اول خلیج فارس (۱۳۷۰) (۱۹۹۱) که هر دو عامل کاهش استانداردهای زندگی و وضع حقوق بشر در عراق شدند قدرت را حفظ کند. دولت صدام تمام جنبش‌هایی را که به باور خود تهدیدکننده تلقی می‌کرد، به ویژه آنهایی را که برآمده از گروه‌های دینی یا قومی بودند و خیال استقلال یا خودمحتاری داشتند سرکوب کرد. صدام در حالی که در نظر بسیاری از اعراب به دلیل مقاومت در برابر غرب و حمایت بی‌شائبه از فلسطینی‌ها رهبری بزرگ تلقی می‌شد، پس از جنگ خلیج فارس از سوی جامعهٔ بین‌الملل و امریکا طرد شد. صدام پس از حملهٔ امریکا و متحدانش به عراق در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) مقام خود را از دست داد. او در ۲۲ آذر ۱۳۸۲ (۱۳ دسامبر ۲۰۰۳) توسط نیروهای امریکایی دستگیر شد. او را در دادگاه ویژهٔ جرائم سران عراق که توسط دولت موقت عراق تشکیل شد محاکمه و در تاریخ یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۵ (۵ نوامبر ۲۰۰۶)، به اعدام با چوبه دار محکوم کردند و سرانجام در تاریخ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵ در بغداد به دار آويخته شد. ادامه دارد.
  11. nozheh

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    من اگه مبتونستم تحليل كنم كه از دوستان خواهش نميكردم. اما سعي خودمو ميكنم مطلبي در اين رابطه پيدا كنم. icon_cheesygrin
  12. فرمانده نيروي هوايي ارتش اعلام كرد: پرواز 3 هزار كيلومتري جنگنده‌هاي ايران بدون نياز به سوخت‌گيري خبرگزاري فارس: امير ميقاني گفت: جنگنده‌هاي ايران به قابليت پرواز 3 هزار كيلومتري بدون نياز به سوخت گيري دست يافته‌اند. به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، امير خلبان احمد ميقاني فرمانده نيروي هوايي ارتش كه شنبه شب در حاشيه مراسم تجليل از آزادگان اين نيرو در جمع خبرنگاران سخن مي‌گفت با بيان اينكه نيروي هوايي ارتش در راستاي ارتقاي توان رزمي خود، به طور مستمر در بخش بهينه‌سازي و نوسازي تجهيزات پيشرفت‌هاي زيادي را كسب كرده است، گفت: در زمينه ساخت هواپيماي رادار گريز موفقيت‌هاي خوبي را كسب كرده‌ و همچنين انواع پيشرفته بمب‌هاي دور زن و نقطه زن با برد ده‌ها كيلومتر را ساخته‌ايم. وي اضافه كرد: در بخش بهينه‌سازي تجهيزات نيز برد جنگنده‌هاي ايراني را بدون نياز به سوخت گيري مجدد به بيش از 3 هزار كيلومتر برسانيم كه موفقيت قابل توجهي است. ميقاني تاكيد كرد: توان نيروي هوايي ارتش در بهترين حالت است و اگر دشمنان قصد شروع تجاوزي داشته باشد، بايد بدانند كه پايان‌كننده اين اقدام، آنها نخواهند بود. فرمانده نيروي هوايي ارتش با بيان اينكه دكترين ما دفاعي است و اين تجهيزات براي دفاع از جمهوري اسلامي ايران استفاده خواهد شد، افزود: كشورهاي منطقه هم بدانند ما با آنها دوست و برادر هستيم و فقط در برابر متجاوز از خود دفاع مي‌كنيم. وي يادآور شد: تجهيزات نيروي هوايي ارتش، موجب پشيماني هر دشمني خواهد شد. امير ميقاني همچنين با اشاره به سالروز ورود آزادگان به كشورمان گفت: همان روحيه‌اي كه اسيران ما را در زندان‌هاي رژيم بعث بر صداميان پيروز كرد، امروز نيز جرأت هر تعرض به ايران را از دشمن سلب كرده است.
  13. ربطي نداري. حالا ما تا 3000 كيلومتري هم بدون سوخت گيري پرواز كنيم. پدافند كشور ها رو بايد در نظر بگيريم.
  14. nozheh

    پدیده ی شومی به نام وهابیت!

    خداوندا ما را از شر اين اشرار حفظ كن. براي رهايي شيعيان از دست وهابيون صلوات.
  15. اصلا چنين طرحي تصويب نميشه. جغرافي دانان مانع اين كار ميشند. شرط ميبندم.
  16. مرد حسابي من تاحالا 3 تا تاپيك تكراري بيشتر ندادم. icon_cheesygrin
  17. 100٪ به ضرر ماست. چون اين كار از لحاظ جغرافييايي مشكل داره. چند سال پيش هم همين بحث به وجود آمده بود اما جغرافي دانان اين را رد كردند. چون اين كار باعث افزايش مساحت كوير در كشور ميشه.
  18. nozheh

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    چقدر اين تاپيك طرفدار داره خودم نميتونستم. icon_cheesygrin icon_cheesygrin icon_cheesygrin :o تحليل كنيد ديگه. من منتظرم
  19. تازه من از معلم دفاعي سال دوم دبيرستانم كه يه سرهنگ بود شنيدم آمريكا يه سلاحي ليزري داره كه از راه دور به چند نفر نشونه گيري ميكنه و بعد از شليك در همون حالتي كه داشتن خشك ميشدن. حالا راست يا دروغش گردن اين بنده خدا.
  20. شكست آتيلا پادشاه هون ها جام جم آنلاين: 1557 سال پيش در روز 20 ژوئن سال 451 ميلادي آتيلا پادشاه قوم مخوف هون ها در حوالي شالون آن شامپين واقع در شمال شرقي فرانسه كنوني به سختي از قواي مشترك تئودوريك اول پادشاه ويزيگوت تولوز و آئتيوس يك ژنرال رومي شكست مي خورد. اين شكست موجب مي شود آتيلا با باقيمانده قوايش سرزمين گل (فرانسه قديم) را پس از يك يورش كوتاه اما وحشتناك براي هميشه ترك كند. هون ها اقوام بيابانگردي بودند كه نژاد آنها به مغول ها نزديك بود ، اين قوم خونخوار و وحشي از استپ هاي دور دست آسيا به حركت درآمده و در قرن سوم ميلادي در حاليكه اقوام ژرمن از مقابل آنها فرار مي كردند در منطقه دانوب مستقر مي شوند. تحت فشار هون ها اقوام ژرمن به نوبه خود مسير غرب را پيموده و وارد قلمروي امپراتوري روم مي شوند. در سال 378 ميلادي ژرمن هاي موسوم به ويزيگوت ها از رود دانوب عبور كرده و به ارتش امپراتور والنسين حمله مي كنند. در حاليكه هون ها در دشت هاي سرسبز اروپاي شرقي مستقر شده بودند يكي از شاهزادگان اين قوم به نام آتيلا در دربار امپراتور روم شرقي در كنستانتينوپل (قسطنطنيه) پرورش يافت. در سال 445 ميلادي آتيلا به نزد قوم خود بازمي گردد و پس از به قتل رساندن برادرش پادشاه همه هون ها مي شود. او كه در دربار امپراتوري روم شرقي مجذوب ثروت هاي امپراتوري روم شده بود بنابراين دست به جنگ هاي پراكنده با قواي امپراتوري روم شرقي مي زند. آتيلا و هون هاي تحت فرمانش در اين تهاجم دست به وحشي گري هاي بسيار زده و شهر متز كنوني را با خاك يكسان مي كنند. هنگامي كه آتيلا با قوايش كه بالغ بر 200 هزار هون و اقوام ديگر بربر بود به سواحل راين دوباره نزديك مي شود مورد تهاجم نيروهاي مشترك تئودوريك اول پادشاه ويزيگوت تولوز و آئتيوس يك ژنرال رومي قرار مي گيرد. به اين ترتيب ، در روز 20 ژوئن سال 451 ميلادي آتيلا پادشاه قوم مخوف هون ها در حوالي شالون آن شامپين در نزديكي سواحل رودخانه راين به سختي از قواي مشترك تئودوريك اول پادشاه ويزيگوت تولوز و آئتيوس ژنرال رومي شكست مي خورد. اين شكست موجب مي شود آتيلا و هون هاي هراس آور خاك گل را ترك كنند. آتيلا با باقيمانده قوايش تصميم مي گيرد شهر رم را تصرف كند اما از اين كار منصرف شده و به سواحل دانوب بازمي گردد. در سال 453 ميلادي آتيلا يك شب به طور اسرارآميزي در اردوگاه خود در ساحل رودخانه دانوب مي ميرد كه راز مرگش هنوز مشخص نشده است. درپي مرگ آتيلا ، قوم هون ها همان گونه كه ناگهان در تاريخ ظهور كرده بودند از صفحه روزگار محو مي شوند. اين قوم در دوران طلوع و غروب خود به جز غارت و خونخواري دست به هيچ كار ديگري نزده و امروز كمتر رد و اثري از آنها باقي مانده است. بهرام افتخاري
  21. nozheh

    شكست آتيلا پادشاه هون ها

    ببخشيد . شرمنده .انشالله در آينده جنگ هاي باستان رو به كمك شما و دوستان تحليل نظامي ميكنيم.
  22. nozheh

    دوشکا (دشکا)

    جالب بود. خسته نباشي. متظر مطالب بعدي هستيم.
  23. nozheh

    جنگ چالدران

    ممنون از راهنمايي و كمكتون. icon_cheesygrin
  24. nozheh

    شكست آتيلا پادشاه هون ها

    حالا چه سود و افتخاري براشون وجود داره؟ icon_cheesygrin icon_cheesygrin